به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

تحليل‌گران عربي و شرق‌شناسان وابسته به امپرياليسم ادعا مي‌كردند كه انقلاب اسلامي مصر كه سيدجمال‌الدين اسدآبادي و حسن البنا آن را پايه‌گذاري كردند، به‌صورت يك جنبش منفعل و يك حادثه گذشته در آمد؛ اما خالد اسلامبولي و دوستانش نشان دادند كه اين جنبش اسلامي همچنان قدرت شكوفايي دارد.


ششم اكتبر 1981 روزي گرم و آفتابي بود. در حومه اعيان‌نشين "شهر نصر " حركت تانك‌ها و كاميون‌هاي ارتشي نشان مي‌داد امروز در شهر خبرهايي هست. قرار بود به مناسبت سالروز پيروزي مصر در جنگ "رمضان " در اكتبر 1973 مقابل اسراييل، رژه بزرگ نظامي به نمايش در‌آيد. رژه عجيبي بود، به دليل همكاري‌هاي انورسادات با ابرقدرت‌ها، ژنرال‌هاي بلندپايه اسراييلي هم در اين مراسم شركت كرده بودند. كنار شخصيت‌هاي تراز اول مصر، مستشاران و مقامات بلندپايه آمريكايي هم نشسته بودند. جايگاه مهمانان ويژه، كنار ساختمان‌ هرمي‌شكلي بود كه به ياد سربازان گمنام مصري ساخته شده بود.

بقيه در ادامه

 

براي اين رژه، انواع و اقسام سلاح‌هاي مدرن كه مصر از آمريكا و بلوك غرب به‎تازگي خريده بود، سلاح‌هاي قديمي ساخت شوروي، "60 -M " آمريكايي، كاميون‌هاي نفربر روسي، تفنگ‌هاي ارتشي ساخت كره‌جنوبي و خودروهاي ساخت چكسلواكي، به نمايش گذاشته شده بود. در جايگاه ويژه، انورسادات رييس‌جمهوري مادام‌العمر مصر حضور داشت، كسي كه از مدت‌ها قبل به دستور اربابان آمريكايي، سركوب عناصر و گروه‌هاي اسلامي را شروع كرده بود. انورسادات با حالت تفرعن لباس رسمي نظامي فرمانده عالي ارتش مصر "فيلد مارشال " را بر تن كرده و وسط رديف اول، پشت يك ديوار 5/1 متري قرار گرفته بود. حسني مبارك، وليعهد و معاون او در طرف راست و ابوغزاله، وزير دفاع سمت چپ او نشسته بودند. آلفرد آتورتون سفير آمريكا و ژنرال‌هاي آمريكايي، صندلي و رديف‌هاي بعدي پشت سر انورسادات از رژه نظامي سان مي‌ديدند.گارد ويژه امنيتي سه روز گذشته، تمام تفنگ‌ها و زره‌پوش‌ها را بازرسي كرده بودند تا مطمئن شوند فشنگي در آن‌ها نيست. تمام تانك‌ها و كاميون‌ها و افراد شركت كننده در رژه با فلزيا‌ب‌هاي مخصوص آمريكايي چك شدند و مبارزان مسلمان با هزار ترفند وسايل لازم را به ميدان آوردند.
ساعت 11:30 صداي تانك‌ها و ماشين‌هاي نظامي، تمام شهر را پر كرد و رژه نظامي شروع شد. وقتي اولين دسته‌هاي نظامي با ساز و برگ‌هاي مختلف جنگي از جلو جايگاه مخصوص عبور مي‌كردند، ابوغزاله، وزير دفاع براي انورسادات نقش و توانايي‌هاي آن‌ها را تشريح مي‌كرد. ستون‌هاي تانك و نفربر، يكي پس از ديگري از مقابل جايگاه مي‌گذشتند.
در ساعت 12:40 وقتي نيمي از رژه تمام شده بود و شش فروند ميراژ مشغول نمايش هوايي بودند، بدون اين‌كه كسي متوجه شود، كاميوني كه يك تفنگ 130 ميلي‌متري ضدتانك روسي را به‌دنبال مي‌كشيد، مقابل جايگاه مهمانان ويژه متوقف شد. رانندگان ديگر گمان كردند به دليل نقص فني متوقف شده، مسير خود را تغيير دادند و از كنار خودروي به‎ظاهر معيوب عبور كردند. حاضران و محافظان انورسادات چشم‌شان به آسمان و نمايش هوايي بود كه فرصت مناسب براي انقلابيون مسلمان پيش آمد. ناگهان صداي مسلسل بلند شد. سه مجاهد مسلمان در لباس نظامي، از پشت كاميون، جايگاه انورسادات را به رگبار بستند. رهبر عمليات از صندلي جلو بيرون پريد و به‎سرعت به طرف سادات دويد و يك نارنجك پرتاب كرد. نارنجك جلو ابوغزاله افتاد، ولي عمل نكرد. نارنجك دوم پرتاب شد و اين‎بار به ژنرال "نبي حافظ " رييس ستاد ارتش اصابت كرد. انفجار نارنجك باعث شد تمركز تيم محافظان از بين برود و هراس ميان حاضران به‎وجود آيد.
رهبر عمليات با عجله به‎سمت خودرو برگشت و مسلسل خودكار را برداشت، به‎سمت جايگاه دويد و شليك كرد. دنبال او سه نفر از مبارزان ديگر هم پايين پريدند و به رييس‌جمهوري مادام‌العمر مصر نزديك شدند. جمعيت حاضر تا چند دقيقه فقط نظاره‌گر اوضاع بودند. طوري‎كه انگار اين صحنه‌ها هم جزيي از رژه بوده. انورسادات ابتدا گمان كرد سربازان براي سلام و احترام نظامي به او نزديك شدند؛ به همين دليل بلند شده و ايستاده بود، گويي منتظر بود كه او را ترور كنند!
مجاهدان جلو رفتند و مأموران امنيتي و پليس ارتش، براي پناه گرفتن، خود را به زمين انداختند. يكي از افراد تيم ترور، به طرف راست جايگاه دويد و موجب شد گاردهاي ويژه امنيتي بيشتر وحشت كنند. رهبر عمليات با يكي از انقلابيون با شهامت جلو رفت و خود را به جايگاه و يك متري انورسادات رساند و از آن‌جا رگبار را در توده‌اي متشكل از صندلي‌ها و نوكران وحشت‌زده آمريكايي، خالي كرد. چهارمين نفر به گوشه چپ پريد و از آن‌جا مأموران امنيت را هدف گرفت.
اين عمليات، گارد امنيتي انورسادات را كه در آمريكا تعليم ديده بودند، كاملا شوكه كرد، آن‌ها در نهايت دستپاچگي، سادات را وسط رگبار، رها و خودشان فرار كردند. آمريكا و به‌ويژه سازمان سيا، از پيش، يكي از پيچيده‌ترين و پرهزينه‌ترين سيستم‌هاي حفاظتي را تدارك ديده بودند و با روش‌هاي پيشرفته مراقب جان انورسادات بودند.
به رگبار بستن انورسادات ميان حلقه‌هاي محكم حفاظتي، تحقير سيستم‌هاي اطلاعاتي آمريكايي‌ و نتيجه سياست‎هاي خائنانه و ضداسلامي او بود. بيش از همه گارد امنيتي از جسارت و شهامت تيم ترور و مجاهدان مسلمان جا خورده بودند. يك گروه ويژه كارشناسي، بعدها عكس صحنه اعدام انورسادات را بررسي كردند و به اين نتيجه رسيدند كه در آغاز حمله، شبكه امنيتي انورسادات غافلگير و به كلي از هم پاشيده‎اند، بنابراين نيروهاي امنيتي گيج شده، قدرت هرگونه واكنشي را از دست داده‌اند. جالب‌تر از همه اين‌كه در چند عكس، مأموران امنيتي در حال فرارند!
رهبر عمليات اعدام انقلابي انورسادات، افسري به‌نام ستوان‎يكم "خالد اسلامبولي " بود. خالد اسلامبولي از مدت‌ها قبل به عضويت گروه "التكفير و الهجره " درآمد. اين گروه از اخوان‎المسلمين و هواداران حسن البناء و سيد قطب منشعب شده بود. مدتي پيش از اين عمليات، خالد اسلامبولي سعي كرد كاري كند كه به‎وسيله گارد امنيتي دستگير شود و از مناسبات آن‌ها سر در بياورد. سرهنگ "ابوعبدالطيف الزامور " طراح عمليات بود. اين افسر سازمان امنيت مصر مدتي پيش به‎دليل عقايد اسلامي از ارتش مصر اخراج شده بود.
برخي كارشناسان معتقدند "الزامور " رهبري يكي از سازمان‌هاي مستقل اسلامي را بر عهده داشته كه جزو "التكفير و الهجره " نبوده، بلكه از مؤتلفين آن‌ها بوده است.
سه نفر ديگري كه كنار خالد اسلامبولي در اجراي طرح اعدام انورسادات همكاري كردند، افسر وظيفه و سرباز وظيفه بودند كه خدمت‌شان در ارتش تمام شده بود. به اين ترتيب، اين سه نفر غيرنظامي بودند كه از جانب سازمان انقلابي اسلامي در اختيار خالد اسلامبولي قرار گرفتند.
روز رژه، خالد اسلامبولي به سربازان خود مرخصي داد و به‎جاي آن‌ها اين افراد را همراه يك افسر رزرو، به‌طور سري وارد خودرو كرد تا جاي بقيه سربازاني را بگيرند كه قرار بود روي صندلي‌هاي ماشين بنشينند. خالد به افسران مافوق اطلاع داده بود كه سربازان اصلي كسالت دارند به همين دليل سربازان ديگري جايگزين آن‌ها كرده است. خالد به سه هم‌رزم مبارزش، سلاح‌هاي سربازان اصلي را تحويل داد و مخفيانه مهمات اين سلاح‌ها را از ارتش تهيه كرد. اين چهار نفر كه همه از انقلابيون اصيل اسلامي بودند، به‌نام خدا و براي تحقق حكومت اسلامي جان خود را بر كف نهادند و ماشه را كشيدند و حكم اعدام انورسادات را كه رأي اسلام و خواست مردم بود، اجرا كردند. پس از اتمام عمليات اعدام، مأموران امنيتي وارد عمل شدند و يكي از مجاهدان را شهيد و سه نفر ديگر را دستگير كردند. رهبر عمليات، خالد اسلامبولي به‎شدت مجروح شد و تا دو روز در بيمارستان در حال اغما به‎سر مي‌برد.
ميان هياهو و وحشت حاضران در رژه، ابوغزاله به يك پايگاه نظامي نزديك دستور داد هلي‌كوپتر بفرستند. پنج دقيقه بعد هلي‌كوپتر رسيد و انورسادات را كه به‌شدت زخمي شده بود به بيمارستان نظامي "معادي " در جنوب قاهره برد. همان‎جايي كه شاه مخلوع ايران مدتي پيش مرده بود.
در اين عمليات مجموعا پنج نفر كشته و 28 نفر زخمي شدند كه چهار افسر آمريكايي هم ميان آن‌ها بودند.
در گزارش پزشكي انورسادات نوشته شده بود: "مرگ در ساعت 2:45 بعدازظهر اتفاق افتاده و علت مرگ شوك شديد و خونريزي داخلي در ناحيه سينه و پاره شدن شريان‌هاي اصلي قلب گزارش مي‌شود. "
بالاخره انورسادات هنگام رژه نظامي، در حلقه مأموران امنيتي سيا و موساد و در اوج قدرت اعدام شد. اين اقدام، جان تازه‌اي به مبارزان مسلمان مصر با رهبري جنبش اخوان‎المسلمين داد. تحليل‌گران عربي و شرق‌شناسان وابسته به امپرياليسم ادعا مي‌كردند كه انقلاب اسلامي مصر كه سيدجمال‌الدين اسدآبادي و حسن البنا آن را پايه‌گذاري كردند، به‌صورت يك جنبش منفعل و يك حادثه گذشته در آمد؛ اما خالد اسلامبولي و دوستانش نشان دادند كه اين جنبش اسلامي همچنان قدرت شكوفايي دارد

* علي روحاني- مجله پنجره

ادامه مطلب
دوشنبه 19 مهر 1389  - 6:24 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6277632
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی