به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

موضوع تربيت فرزند، از ديرباز جزو موضوعات اساسي و بنيادي اسلام بوده است. در دنياي امروز با توسعه و رشد مهارناپذير تكنولوژي و پيشرفت‏هاي چشمگير آن، و نيز در عصر رويكرد دوباره بشر به مسئله دين و تربيت الهي موضوع تربيت فرزند، هم‏چنان چشم‏گير مي‏نمايد.

اشاره
موضوع تربيت فرزند، از ديرباز جزو موضوعات اساسي و بنيادي اسلام بوده است. در دنياي امروز با توسعه و رشد مهارناپذير تكنولوژي و پيشرفت‏هاي چشمگير آن، و نيز در عصر رويكرد دوباره بشر به مسئله دين و تربيت الهي موضوع تربيت فرزند، هم‏چنان چشم‏گير مي‏نمايد. امروز حتي خانواده‏هاي غربي نيز به خوبي دريافته‏اند كه بازي‏هاي رايانه‏اي، سايت‏هاي سرگرمي، چت‏هاي اينترنتي، تلويزيون، سينما، و... نيازهاي روحي فرزندشان را تأمين نمي‏كند و بنيان خانواده را اكسيري جز تربيت صحيح فرزند، استوار نخواهد نمود. نوشتار حاضر بر آن‏است كه نگاهي كوتاه به تربيت ديني كودك در روايات اسلامي بيندازد.

بقيه در ادامه

 

ضرورت تربيت فرزند صالح
----------------------------
تربيت، مجموعه روش‏ها و راهكارهايي است كه از آغاز زندگاني انسان، به‏كار گرفته شده است تا او در مسير صحيح رشد و ترقي قرار گيرد و در پرتو اين آموزش‏ها، بتواند خود را از انحراف نجات دهد و راه سعادت و كمال را در پيش گيرد. پيامبر گرامي اسلام(صلي‏الله‏عليه‏وآله) فرموده‏اند: اَلوَلَدُ الصّالِحُ رَيحَانَةٌ مِن رَيَاحِينِ الجَنَّةِ؛ فرزند صالح گلي است از بوستان بهشت1. هم‏چنين فرمودند: مِن سَعَادَةِ الرَّجُلِ الوَلَدُ الصَّالِحُ؛ فرزند صالح نشانه خوشبختي فرد است.2
امام‏صادق(عليه‏السلام) نيز فرمودند: مِيرَاثُ اللّهِ مِن عَبدِهِ المُؤمِنِ الوَلَدُ الصَّالِحِ...؛ ميراث خداوند به بنده مؤمنش فرزند صالح است3.

نام‏ گذاري شايسته
---------------------
مسئله مهمي كه در تربيت فرزند نيز تأثير دارد، انتخاب نام شايسته براي كودك است. بسياري از افراد هستند كه در بزرگ‏سالي، نام خود را به دليل عدم تناسب تغيير مي‏دهند و حتي برخي از جوانان و نوجوانان نيز از گفتن نام اصلي خود، به دليل سبُك و سخيف بودن، پرهيز مي‏نمايند.
از آن جا كه اسلام به شكوه و جلال مسلمانان توجه ويژه دارد، آنان را از نام‏گذاري‏هاي ناشايست و غير متين براي فرزندان، باز داشته است. حتي از نام گذاريِ نيك، به «حقي مسلّم بر گردن پدر و مادر» تعبير شده است. امام كاظم(عليه‏السلام) مي‏فرمايد:
اَوَّلُ مَا يَبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ اَنْ يُسَمِّيهِ بِأِسمٍ حَسَنٍ فَليُحَسِّن اَحَدُكُمُ اسْمَ وَلَدِهِ؛ نخستين كار نيكي كه شخص براي فرزندش انجام مي‏دهد اين‏است كه نام نيكو بر او بگذارد. پس شايسته است هر يك از شما نام فرزند خود را نيكو قرار دهد.4
هم‏چنين روايت شده است كه فردي نزد رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله) آمد و پرسيد: اي رسول خدا! حق فرزندم بر من چيست؟ فرمود: نام و تربيتش را نيكو كني و او را در محيطي خوب پرورش دهي.5
امام صادق(عليه‏السلام) در سخني فراگير و كامل در پاسخ ابن حميد، كه براي مشورت در مورد انتخاب نامي براي فرزندش شرف‏ياب شده بود، فرمودند: از نام‏هايي كه بندگي خداي را مي‏رساند (انتخاب كن و) بر او بگذار.6
گذشته از اين مطلب، احاديثي موجود است كه مبتني بر تغيير برخي نام‏ها توسط اهل بيت(عليهم‏السلام) مي‏باشد كه آنان اين‏گونه ناخرسندي خود را از گذاشتن اين‏دسته نام‏ها اِبراز داشته‏اند؛ آن‏سان كه آورده‏اند رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله) نام افراد و اماكني كه زيبنده نبود، تغيير مي‏داده‏اند.7
همچنين آمده است كه اميرالمؤمنين(عليه‏السلام)، با اين‏كه نام مادر و همسرشان فاطمه(عليهاالسلام) بود، نام يكي از دختران خود را نيز فاطمه نهادند.8 و نيز نگاشته‏اند شدت علاقه به حضرت زهرا(عليهاالسلام) در اهل بيت(عليهم‏السلام) به گونه‏اي بود كه امام كاظم(عليه‏السلام) نام چهار دختر خود را فاطمه گذاشتند؛ فاطمه كبري، فاطمه وسطي، فاطمه صغري، فاطمه اخري كه به فواطم اربعه شهرت يافتند.9 امام رضا(عليه‏السلام) نيز فرموده‏اند: لايَدخُلُ الفَقرَ بَيتاً فِيهِ اسْمُ فَاطِمَة مِنَ النِّسَاءِ؛ در خانه‏اي كه نام يكي از زنان فاطمه باشد محروميت داخل نمي‏شود.10
اين ويژگي در خانواده امام حسين(عليه‏السلام) نيز ديده مي‏شود و فاطمه كبري و فاطمه صغري از دختران او به شمار مي‏روند.11 اين در حالي است كه فضاي سركوب شيعيان، بر جامعه حاكم شده بود و رعب و وحشت بر سر آنان كه نام فرزندان خود را علي و فاطمه مي‏نهادند، سايه افكنده بود. امام حسين(عليه‏السلام) نيز در آن فضاي تهديد و ارعاب، دست به مبارزه‏اي آشكار زده و با اين نام‏گذاري به پاسداشت جايگاه و احترام اين دو دُردانه آفرينش بر مي‏خيزند.

لزوم تربيت فرزند از سنين كودكي
------------------------------------
همان‏گونه كه كارشناسان تربيت كودك نيز اذعان دارند، بهترين دوره براي تربيت فرزند، دوران كودكي است. زيرا در اين سنين حس تقليد و نيز حس پذيرش آموزه‏هاي تربيتي، در سطح بالايي از توانمندي قرار دارد و كودك به خوبي آن‏چه را كه به او آموخته مي‏شود، فرا مي‏گيرد. اميرالمؤمنين(عليه‏السلام) به فرزند خود امام مجتبي(عليه‏السلام) مي‏فرمايد: «قلب كودك نورس همانند زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است كه در آن پاشيده شود. ازاين‏رو در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آن‏كه دل تو سخت شود و انديشه‏ات به چيز ديگري مشغول گردد، تا به استقبال كارهايي بشتابي كه صاحبان تجربه، زحمت آزمودن آن را كشيده‏اند و تو را از تلاش و يافتن بي‏نياز ساخته‏اند».12
رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله) در مورد تربيت از سنين كودكي فرموده‏اند: مَن رَبّي صَغِيراً حَتَي يَقُولُ لااِلهَ اِلاّ اللّه لَمْ يُحَاسِبهُ اللّهُ؛ هر كس فرزندش را از كودكي تربيت كند تا او بتواند بگويد لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد كشيد.13

ضرورت مهرورزي و توجه به عواطف كودكانه
-----------------------------------------------
رشد معنوي و تربيت اخلاقي مستلزم پرورش سالم عواطف كودك است. در اين زمينه نيز روايات بسياري وارد شده است؛ امام صادق(عليه‏السلام) فرموده‏اند:
اِنَّ اللّه لَيَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه؛ همانا پروردگار بنده‏اش را به دليل زيادي مهرورزي نسبت به كودك خود مي‏بخشايد.14
هم‏چنين از رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله) روايت شده است:
مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللّهُ يَوم القِيَامَةِ؛ هر كس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداشي مي‏نويسد وهر كس فرزندش را خوشحال كند خدا او را در روز رستاخيز شاد مي‏گرداند.15
و در جاي ديگري فرموده‏ اند:
اُحِبُّوا الصِّبيَانَ وَ ارْحَمُوهُم؛ كودكان را دوست بداريد و نسبت به آنان مهربان باشيد.16
همچنين روايت شده است كه روزي مردي خدمت پيامبر اكرم (صلي‏الله‏عليه‏وآله) رسيد و عرض كرد: اي رسول خدا! من ده فرزند دارم ولي هرگز كودكانم را نبوسيده‏ام. پيامبر اكرم (صلي‏الله‏عليه‏وآله) فرمود: كسي كه رحم نكند [مورد]رحم [واقع [نمي‏شود.17

رعايت حدود محبت و اظهار علاقه
------------------------------------
با اين‏كه در اسلام درباره اظهار علاقه نسبت به كودكان سفارش شده است اما اين مهرورزي و علاقه نبايد مَصالح واقعي را تحت‏الشعاع قرار بدهد، بلكه مي‏بايد با اظهار محبتِ مهارشده، با كودكان رفتار كرد. زيرا در برخي از موارد، اظهار محبتِ بي‏حساب، باعث فدا شدن مصالح بزرگتري مي‏شود و يا موجب سوء استفاده كردن كودك و در اصطلاح عاميانه «لوس» شدن او مي‏گردد. بايد توجه داشت نوازش‏هاي بدون حد و حصر و توجيه‏نشده و خارج از حد اعتدال، اثرات سوئي را بر روان كودك بر جاي مي‏گذارد؛ پُرتوقعي، زودرنجي، ضعف در برابر مشكلات، نااميدي، عقده حقارت، سرخوردگي از اجتماع و بسياري فشارهاي رواني ديگر، زاييده ارتباطات مهرآميز افراطي با كودك است. امام باقر(عليه‏السلام) در اين راستا مي‏فرمايد:
شَرُّ الابَاءِ مَن دَعَاهُ البِرُّ اِلَي الاِفرَاطِ وَ شَرُّ الاَبنَاءِ مَن دَعَاه التَّقصِيرِ اِلَي العُقُوقِ؛ بدترين پدران كسي است كه [در نيكي از حد اعتدال خارج شود و] به زياده‏روي بگرايد و بدترين فرزندان فرزندي است كه در اثر كوتاهي، به عاق والدين دچار شود.18
نگاشته‏اند؛ روزي جمعي از دوستان امام باقر(عليه‏السلام) به منزل ايشان آمدند. يكي از فرزندان خردسال ايشان دچار تب شديد و بيماري سختي بود. امام نيز از اين موضوع سخت ناراحت بودند به گونه‏اي كه آرامش نداشتند و آثار اندوه در چهره ايشان ديده مي‏شد. مهمانان با مشاهده سيماي اندوهگين امام، بر حال ايشان نگران شده و با خود گفتند اگر اين فرزند از دنيا برود حتماً از اندوه و پريشاني براي امام اتفاقي مي‏افتد. در همين اثنا، صداي گريه زنان از اتاق مجاور شنيده شد و همگي دانستيم كه براي كودك اتفاقي افتاده. اندكي بعد با خبر شديم كه فرزند خردسال امام از دنيا رفته است. امام به اتاق مجاور رفت و پس از ساعتي بازگشت اما بر خلاف انتظارِ حاضرين، ديگر در چهره ايشان اثري از پريشاني ديده نشد، به امام عرض كردند: وقتي كه ما نزد شما آمديم به گونه‏اي پريشان بوديد كه ما نگران حال شما شديم [اما اينك اثري از ناراحتي در شما نمي‏بينيم!]. امام فرمودند: ما نيز [مثل شما]دوست داريم كه عزيزانمان تندرست و به دور از آسيب باشند ولي زماني كه امر الهي سر رسيد و تقدير خدا محقق گرديد [گردن نهادن در برابر] امر خدا برايمان عزيزتر است.19
به بيان ديگر، درست است كه محبت به فرزند جايگاه ويژه‏اي دارد اما نبايد همه چيز را فداي آن نمود و از وظيفه اصلي سرباز زد.

توجه عاطفي بيشتر به دختر
-------------------------------
اسلام بين دختر و پسر فرق نمي‏گذارد و ملاك برتري را در تقوا مي‏داند، و خداوند به هر كس بخواهد دختر و به هر كس كه خواست پسر مي‏دهد. مهم اين‏است كه فرزند، سالم و صالح باشد. قرآن كريم مي‏فرمايد:
«يَهَبُ لِمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ اَو يُزَوِّجُهُم ذُكْرَاناً وَ اِنَاثاً وَ يَجعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيماً اِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ؛ خداوند به هر كه بخواهد دختر و به هر كه بخواهد پسر مي‏دهد و يا پسر و دختر را با هم به وي عطا مي‏كند و آن‏كه را بخواهد نازا مي‏نمايد. به‏درستي‏كه او داناي تواناست»20
اسلام شديداً سنت ناپسند و جاهلي اكراه از دختر داشتن را رد مي‏كند و بر خلاف افكار ظاهربين كه پسر را بيشتر دوست مي‏دارند، در بعضي از موارد دختر را برتر از پسر قلمداد مي‏كند و دليل آن را وجود پاره‏اي از ويژگي‏هاي ذاتي كه در درون آن‏هاست، برمي‏شمارد. رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله) در اين‏باره مي‏فرمايد:
نِعمَ الوَلَدُ البَنَاتُ مُلَطِّفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُؤمِنَاتٌ مُبَارَكاتٌ مُفَلَّيَاتٌ؛ دختران چه فرزندان خوبي هستند؛ با لطافت و مهربان، آماده به خدمت‏رساني، يار و غمخوار [اعضاي خانواده]، بابركت و پاكيزه كننده [در خانواده براي پدر و مادر ].21
و نيز فرموده‏اند:
اِنَّ اللّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي عَلَي الاُناثِ اَرَقٌّ مِنهُ عَلَي الذُّكُورِ؛ خداوند متعال بر دختران مهربان‏تر است تا پسران.22
در برخي موارد دختران برتري نيز دارند. امام صادق (عليه‏السلام) فرمود:
البَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ البَنُونُ نِعمَةٌ وَ اِنَّما يُثَابُ عَلَي الحَسَنَاتِ و يُسألُ عَنِ النِعمَةِ؛ دختران نيكي و پسران نعمت‏اند و همانا بر نيكي‏ها پاداش داده و از نعمت‏ها سؤال مي‏شود.23
اسلام با در نظر داشتن روحيات لطيف دختر، به والدين دستور داده كه در برخي از رفتارهاي خانوادگي مانند تقسيم هدايا، دختران را مقدم شمارند.

آموزش‏هاي ديني و تقويت مباني اعتقادي كودك
----------------------------------------------------
بدون ترديد، يادگيري از مهم‏ترين فرايندهاي رواني است كه زمينه‏هاي آن از سنين كودكي شكل مي‏گيرد و به تدريج با بالا رفتن سن كودك، استعدادهاي او نيز بيشتر شكوفا مي‏شود. كودك به دليل وجود حس قوي تقليد، تلاش مي‏كند تا رفتاري همسان با والدين خود بازسازي كند. وجود اين حس، به او كمك فراواني در يادگيري مي‏نمايد. والدين نيز مي‏بايد از اين حس قوي به سود فرزند خود بهره‏برداري كنند و با آموزش‏هاي ابتدايي، كم‏كم زمينه‏هاي آشنايي با تعاليم ديني و مباني اعتقادي، به ويژه نماز، را در او به وجود آورند.
امام صادق (عليه‏السلام) مي‏فرمايند:
هنگامي كه كودك به سه سالگي رسيد لا اله الا اللّه را به او بياموزيد و او را رها كنيد (همين مقدار كافي است). وقتي هفت ماه ديگر گذشت محمد رسول اللّه (صلي‏الله‏عليه‏وآله) را به او آموزش دهيد و سپس او را رها كنيد تا چهار ساله شود. آن‏گاه صلوات فرستادن را به او بياموزيد. در پنج سالگي به او سمت راست و چپ را آموزش دهيد و قبله را نشان او داده و بگوييد سجده كند. آن‏گاه او را تا شش سالگي واگذاريد. فقط پيش روي او نماز بخوانيد و ركوع و سجود را يادش دهيد تا هفت سالش هم تمام شود. وقتي هفت سالگي را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او تعليم دهيد و به او بگوييد نماز بخواند، تا هنگامي كه نه ساله شد وضو و نماز را به نيكي آموخته باشد. و هنگامي كه آن‏دو را به خوبي ياد گرفت خدا پدر و مادر او را به خاطر اين آموزش‏شان خواهد آمرزيد.24

تعليم ديگر آموزش‏هاي لازم و ارتقاء سطح دانش و معرفت كودك
---------------------------------------------------------------------
گذشته از ضرورت تعليم كودك و آشنا نمودن او با اصول اعتقادي، آموزش‏هاي ديگري نيز ـ و لو در حد آشنايي ـ براي كودكِ در حال رشد ضروري است.
امام صادق(عليه‏السلام) به جميل‏بن‏درّاج فرمودند: بَادِرُوا اَحدَاثَكُم بِالحَدِيثِ قَبلَ اَن تَسبِقَكُم اِلَيهِم المُرجِئَةُ؛ فرزندانتان را با كلام [ما] آشنا كنيد پيش از آن كه مرجئه [و ديگر فرقه‏هاي منحرف عقيدتي [بر شما سبقت بگيرند [ و آنان را منحرف سازند].25
و نيز:
عَلِّمُوا صِبيَانَكُم مِن عِلمِنَا مَا يَنفَعُهُم اللّهُ بِهِ لا تَغلِبَ عَلَيهِمُ المُرجِئَةُ بِرَأيِهَا؛ كودكانتان را به دانش ما آموزش دهيد كه براي آنان سودمند است تا مرجئه [و منحرفين] با ديدگاه‏هاي خود آنان را مغلوب خود نسازند. 26
اهل‏بيت عصمت و طهارت(عليهم‏السلام) همواره عنايت ويژه‏اي به آموزش فرزند و بالا بردن سطح درك و معرفت او نشان مي‏دادند.


پي‏ نوشت‏ها:
1ـ وسائل الشيعة، ج15، ص97.
2ـ همان.
3ـ همان.
4ـ همان، ج15، ص122؛ فروع كافي، ج2، ص86.
5ـ همان، ج15، ص123.
6ـ همان، ج15، ص128؛ فروع كافي، ج2، ص86.
7- همان، ج15، ص122.
8ـ الارشاد، ج1، ص215.
9ـ همان، ج2، ص344: بحارالانوار، ج48، ص317؛ تذكرة‏الخواص، ص351.
10ـ وسائل‏الشيعة، ج15، ص129.
11ـ تذكرة الخواص، ص278.
12ـ نهج البلاغه (دشتي)، ص522.
13ـ ارشاد القلوب، ص225.
14ـ وسائل‏الشيعة، ج21، ص483.
15ـ همان، ج21، ص475.
16ـ همان، ج21، ص483.
17ـ همان، ج15، ص203.
18- تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 486.
19ـ بحارالانوار، ج 11، ص 86؛ عيون الاخبار، ج 3، ص 64.
20ـ شوري: 49.
21ـ مستدرك الوسائل ج15، ص115؛ وسائل‏الشيعة، ج15، ص100؛ فروغ كافي، ج2، ص82.
22ـ وسائل‏الشيعة، ج15، ص104؛ فروع كافي، ج2، ص82.
23ـ همان، ج15، ص104؛ فروع كافي، ج2، ص82.
24ـ وسائل‏الشيعة، ج15، ص193.
25ـ فروع كافي، ج2، ص94.
26ـ الخصال، ج2، ص157.


منبع: پايگاه اطلاعاتي حوزه

ادامه مطلب
دوشنبه 19 مهر 1389  - 5:35 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6273070
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی