به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ژنرال «آنتوني وين» كه دوست و دشمن او را سگ‌ هار صدا مي‌زدند مي گويد: خانه‌ها و روستاها را بر سر سرخ پوستان خراب كرديم و مزارع ذرت آنان را به طول 50 مايل در اطراف رودخانه آتش زديم.


به گزارش خبرگزاري فارس، بررسي تاريخ آمريكا و ماهيت بنيانگذاران آن نشان مي‌دهد كه پدران ايالات متحده براي برپايي كشور جديد، نسل سرخ پوستان كه صاحبان اصلي اين سرزمين بودند را از بين بردند و هيچ‌گاه تا به امروز حقي ولو اندك براي زندگي آنان قايل نبوده اند.
قسمت چهارم اين مجموعه از نظر خوانندگان گذشت و هم اينك قسمت پنجم آن تقديم مي گردد:

بقيه در ادامه

 

*رقابت فرماندار ويرجينيا و رقيبش درباره چگونگي كشتار مردان سرخ‌پوست

يك قرن از «گسترش فرهنگ و تمدن اروپايي و روش اجرا و تداوم حيات آن» نگذشته بود كه ناگهان معجزه «عنايت الهي» پديدار گشت و چنين تقدير كرد كه «بيش از 600 هزار انسان از اقوام پنج گانه امپراتوري پوهاتن زنده نمانند به گونه‌اي كه سراسر اين سرزمين از اسكلت استخوان و پيكرهاي مردگان اين اقوام پوشيده شده بود و داوطلبي براي خاكسپاري آنها يافت نمي‌شد».
اين سرنوشت شوم تنها منحصر به امپراتوري پوهاتن نبود چراكه در آن روزگار همه شهرك نشينان مستعمره هاي انگليسي طرح‌هاي مشابهي را بنا به دستور «وليام بركلي» فرماندار وقت ايالت ويرجينيا به مورد اجرا گذاشته بودند. اين در حالي است كه «ناتنيال بيكون» رقيب سرسخت ويليام بركلي او را به انعطاف پذيري در برابر سرخ پوستان متهم كرده بود. بركلي با صدور دستورالعملي براي همه مستعمره‌ها به جدال و كشمكش با ناتنيال بيكون درباره اولويت دادن به نسل كشي و يا بردگي سرخ پوستان پايان داد. او حمله‌هاي گسترده‌اي را براي كشتار همه افراد ذكور سرخ پوست كه به سن بلوغ رسيده‌اند سازماندهي كرد به اين شرط كه هزينه اين كشتارها و قتل عام‌ها از درآمد فروش كودكان و زنان سرخ پوست در بازارهاي برده داري تأمين شود.

*خاطرات ژنرال «آنتوني وين» معروف به سگ هار

سفيدپوستان در هر مرحله از مراحل تصرف و اشغال سرزمين‌هاي گمنام و ناشناخته جديد سناريوي برده كشي، گرسنگي، كوچ اجباري و تضعيف روحيه سرخ پوستان را تكرار مي‌كردند. ريچارد درينون در كتاب تحليل گونه خود «نگهبان اردوگاه‌هاي نسل كشي» اقدامات و رفتارهاي نژادپرستانه سفيد پوست ها را در اردوگاه هاي نسل كشي مورد تجزيه و تحليل و بررسي قرار داده و چنين نوشته است: در سال 1870 ژنرال «جرج كلارك» بخش‌هاي وسيعي از سرزمين‌هاي سرخ پوستان را كه امروزه ايالات اوهايو، انديانا و الينويز ناميده مي‌شوند مورد حمله قرار داد. در اين تهاجم افزون بر تلف شدن پانصد هكتار از مزراع ذرت، باغ هاي ميوه و سبزيجات، اطراف شهرهاي سرخ پوست نشين «شيليكوت» و «پيكا» هموار شدند. در اين شهرها قوم شاوني سكونت داشت.
ژنرال «آنتوني وين» كه دوست و دشمن او را سگ‌ هار صدا مي‌زدند (شايد او پدربزرگ هنرپيشه معروف جان وين بازيگر فيلم‌هاي ويسترن بوده باشد) خاطراتش از آن حمله را چنين بيان مي‌كند: «سه شبانه روز را در اطراف رودخانه مومي گذرانديم. در اين مدت خانه‌ها و روستاها را بر سر سرخ پوستان خراب كرديم و مزارع ذرتشان را كه تا افق گسترده بود از بين برديم. همچنان كه مزارع ذرت ديگري به طول 50 مايل را در اطراف رودخانه آتش زديم».

*«انگلستان جديد» چگونه شكل گرفت

همگام با آغاز نسل كشي و از بين بردن اقوام «پيكو» و «ناراگننت» توسط نخستين گروه‌هاي سفيدپوست، نام «انگلستان جديد» بر زادگاه آنان نهاده شد. استعمارگران منطقه كارولينا سپس به سراغ قوم سرخ پوست «توسكارو» كه يكي از بزرگترين قدرتمندترين و مرفه ترين اقوام اين سرزمين به شمار مي رفت شتافتند و آن را از سر راه خود كنار زدند. سفيدپوستان اروپايي به بهانه‌هاي واهي و متهم كردن سرخ پوستان به تعرض و تجاوز به مهاجران آرام و صلح جو و مخالفت با سكونت و زندگي مسالمت آميزشان پيوسته به مناطق مسكوني و مزارع قوم سرخ پوست توسكارو يورش مي بردند و يا شبيخون مي زدند. با آغاز قرن هجدهم تهاجم و شبيخون استعمارگران به سرزمين‌هاي توسكارو شدت يافت و در پي به آتش كشيده شدن مزارع و خانه‌هاي مسكوني سرخ پوستان آنان را با گرسنگي و محاصره شديد اقتصادي مواجه ساختند اين درحالي است كه نسل كشي سازمان يافته اقوام «موسكيجي» و «شيروكي» و «كاتاوباس» با آغاز سال‌هاي 1711 و 1713 به اوج رسيد.

*شوراندن اقوام كوچك سرخ پوست عليه قوم‌هاي قدرتمند

استعمارگران در آن هنگام با توطئه فريبكارانه و تفرقه افكنانه اقوام ياد شده را به پذيرش دست دوستي سفيدپوستان متقاعد كردند و به آنان گفتند كه اين قوم قدرتمند توسكارو است كه تمدن و شهرنشيني و حيات اجتماعي در دنياي نو را تهديد مي كند. سفيدپوستان در ادامه اين ادعاها به سران سه قوم ياد شده گفتند كه قوم توسكارو، دشمن مشترك آنان است و منافع انگليسيها و همه اقوام «متمدن»‌سرخ پوست را تهديد مي كند. بنابراين شرايط اقتضا مي كند كه با يكديگر همپيمان شويم تابه تهديدها و تجاوزگري قوم توسكارو پايان دهيم.
استعمارگران انگليسي در پي اين پيمان فريبنده شبيخون به شهرها و روستاهاي قوم توسكارو و پايتخت آن «نيهوروكا» رابا كمك اقوام سرخ پوست فريب خورده آغاز كردند و سرزمين و همه ابزار زندگي آنان را آتش زدند و بيشتر ساكنان آن منطقه را از بين بردند مگر چند هزار سرخ پوست كه به مناطق شمالي گريختند و جان سالم به در بردند. سرنوشت بازماندگان اين قوم نيز بهتر از سرنوشت پنج قوم نابود پيشين نبود.

*تاريخ‌نگاران آمريكايي امروز هم از نخستين مهاجران آمريكا با عنوان زائر و پارسا ياد مي‌كنند

چهار سال از امضاي پيمان دوستي ميان انگليسيها و اقوام سه گانه شيروركي، موسكيجي و كاتاوباس نگذشته بود كه انگليسي طبق سنت و ماهيت ديرينه خود همپيمانانشان را مورد تاخت و تاز قرار دادند و ضمن پس گرفتن صفت تمدن از آنان اين قوم سرخ پوست «وحشي»! را نيز به سرنوشت ساير برادران هم نژاد وحشي‌شان! ملحق كردند.
نخستين گروه‌هاي استعمارگر انگليسي كه وارد قاره آمريكا و يا به تعبير خودشان دنياي نو شدند خود را زائران و قديسان پارسا ناميدند. آنان اين دنياي نو را جايگزين «اورشليم» و سرزمين‌هاي مقدس عنوان كردند و براي نامگذاري مستعمره‌ها و شهرك هاي تازه تأسيس خود از واژه‌ها و نام‌هايي كه عبرانيان پيشين بر سرزمين كنعان نهاده بودند استفاده كردند. به گونه‌اي كه تاريخ نگاران آمريكايي امروز هم نخستين مهاجران استعمارگر را همچنان انساني‌هاي مقدس، زائر و پارسا ياد مي‌كنند و بر اين باورند كه آنان نخستين پيشوايان و الگوهاي مقدس ملت امريكا هستند كه نخستين بار سرزمين برگزيده و استثنايي آمريكا را كشف كردند؛ سرزميني كه خداوند به مردم آن بركت و برتري عنايت كرده و ميراث‌هايي كه به بني اسراييل ارزاني داشته به فاتحان اين سرزمين نيز ارزاني داشته است.

*پيمان انگليسي‌ها با خدا روي عرشه كشتي «ماي فلور» براي رسيدن به «سرزمين موعود»

«جان آدامز» يكي از روساي جمهور پيشين آمريكا چنين گفته است: پيماني كه اروپايي‌ها در مسير هجرت به دنياي نو با خدا بستند پيمان اسراييلي‌هاي پيشين با خدا را منتفي كرد و مستعمره اي را كه روي صخره پيلموث به وجود آوردند از كنيسه يهوديان روي صخره پطرس كمتر نيست.
هر خانواده آمريكايي از آن روز تاكنون در روز به خصوصي با برپايي آيين مذهبي «عيد سپاس» سالگشت نجات خود از ستم و بي عدالتي‌«فرعون انگلستان» و «خروج» از سرزمين او و «سرگرداني» در اقيانوس‌ها و بستن «پيمان» با خدا روي عرشه كشتي ماي فلور و سرانجام رسيدن به «سرزمين موعود» و آغاز حيات دوباره در دنياي نو را جشن مي گيرد. آمريكايي ها اين سرگذشت را روز ملي و مذهبي مي‌دانند و در آن آيين‌هاي مهمتر و باشكوه‌تر از جشن‌هاي سالروز استقلال و ساير اعياد ملي آمريكا برپا مي‌كنند. در شامگاه اين عيد مذهبي حدود 20 تا 30ميليون بوقلمون قرباني مي‌كنند تا بدين وسيله خود را به خداوند كه از نخستين لحظه استعمار قاره آمريكا، پشتيبان ملت انگليسي برگزيده خود بوده نزديك نمايند. آمريكايي ها در اين آيين‌هاي مذهبي ياد و خاطره‌هاي تاريخي و اسطوره‌اي خود را زنده مي‌كند تا رفتارهاي استعمارگرايانه و اشغالگرايانه‌شان براي نسل هاي آينده مقدس بماند و برتري اخلاقي و ماهيت فزون طلبانه‌شان در همه زمانها و مكانها تداوم يابد.

*در اسطوره تاريخي آمريكا آمده كه قوم «پيكو» سفيدپوستان را از گرسنگي و سرما نجات دادند

در اسطوره تاريخي آمريكا چنين آمده است كه زائران نخستين، براي اقامت دائمي خود مستعمره پليموث رابه خاطر داشتن طبيعت زيبا، رودخانه‌ها و سرچشمه‌هاي آب زلال، مزارع بارور و خيرات فراوان برگزيدند. دراين اسطوره آمده است كه سرخ پوستان قوم «پيكو» مهاجران سفيدپوست را پذيرفتند و آنان را از گرسنگي و سرما نجات دادند و در ميهمانيها و جشن‌هاي خود شركت دادند. پس از گذشت دو قرن اين مهماني‌ها عنوان «عيدسپاس» را به خود گرفت. معناي واقعي اين «عيد سپاس» در ناسپاسي سفيدپوستان در حق سرخ پوستان تجلي يافته است.
بي ترديد سياست تحقير و ارعاب سرخ پوستان كه زائران و پيش از آنان استعمارگران ويرجينيا در پيش گرفتند گوياترين و روشن‌ترين نماد سپاسگذاري آنان از مهمان نوازي مردم بومي قاره آمريكا بود. زشت ترين جنايتي كه استعمارگران سفيدپوست بر ضد سرخ پوستان مرتكب شدند اين بود كه سرخ پوستاني را كه براي آنان خوراك و كادو مي آوردند به قتل مي رساندند. بدتر از آن سرخ پوستان را فريبكارانه به مهماني دعوت مي كردند و سپس در مسير راهشان كمين مي‌كردند و مهمانان خود را مي‌كشتند.

 

ادامه مطلب
جمعه 23 مهر 1389  - 8:46 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6273907
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی