هر كس كه در اين روزها باران ندارد
روز قيامت چهرهاي خندان ندارد
روز قيامت چهرهاي خندان ندارد
هر كس به خاك كربلا سجده نكرد
گل هم كه باشد ريشه در گلدان ندارد
گل هم كه باشد ريشه در گلدان ندارد
از عرش مهمان مي رسد هر جا كه روضه است
هر كس ندارد روضهاي مهمان ندارد
هر كس ندارد روضهاي مهمان ندارد
هر قطره اشكي قيمتش تنها حسين است
اشكي در اينجا قيمتي ارزان ندارد
عاشق در اينجا عاشقي مي بيند و بس
آيينه كه كاري به اين و آن ندارد
آيينه كه كاري به اين و آن ندارد
بايد به روي زخمهايش گريهها ريخت
هر چند زخم كهنهاش درمان ندارد
هر چند زخم كهنهاش درمان ندارد
آن زخم كهنه داغ عباس است و اكبر
زخمي كه در دل رفته و پايان ندارد
زخمي كه در دل رفته و پايان ندارد
گودال قتلگاه است، يا اينكه باغ سيب است
اين بوي آشنايي از تربت حبيب است
اين بوي آشنايي از تربت حبيب است
قصد نماز دارد خورشيد خون گرفته
وقتي رسول اكرم بر نيزه ها حطيب است
وقتي رسول اكرم بر نيزه ها حطيب است
آهسته پاي بگذار بال فرشته پهن است
با احتياط بگذر اين خاك بي رقيب است
با احتياط بگذر اين خاك بي رقيب است
شش گوشه اي مراد است اين عرش خاك خورده
هركس نيامد اينجا از عشق بي نصيب است
هركس نيامد اينجا از عشق بي نصيب است
احساس استجابت در اين حريم جاري است
اينجا يكي مجاب و آن ديگري مجيب است
اينجا يكي مجاب و آن ديگري مجيب است
در اين محيط زخمي در اين فضاي مجروح
هر كسي نفس كشيده عمري است بي شكيب است
هر كسي نفس كشيده عمري است بي شكيب است