به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

اگر بر دامنم از مِهر بگذاري سر خود را
به آرامش رساني دختر غم‌پرور خود را

فراموشم نمي‌گردد كه وقت رفتن ميدان
نشاندي بر سر زانو زماني دختر خود را

پدر! ما را نشان يكدگر دادند و خنديدند
مگر از ياد بردي دختران و خواهر خود را؟

گواهي مي‌دهد قلبم كه دائم فكر ما هستي
بيا بنشان كنار خود زماني اختر خود را

بَرَد لبخند دختر خستگي را از تن بابا
بيا و بوسه‌اي ده دختر كوچك‌تر خود را

نه تنها عمه را سيلي زدند اين دشمنان پست
كه من ديدم به زير تازيانه خواهر خود را

به آب ديده مي‌خواهم بشويم ماه رخسارت
دمي بسپُر به من رأس پر از خاكستر خود را

شبي كه از فراز ناقه افتادم كجا بودي؟
كه بنمايي نوازش در بر خود دختر خود را

چو بيني دست از ديوار مي‌گيرم كه برخيزم
به ياد آور غم بي حد و حصر مادر خود را

ندارد سايباني اي پدر ويران‌سراي ما
بگستر لحظه‌اي بر فرق ما بال و پر خود را

مناسب نيست اينجا بر گل نيلوفري چون من
بِبَر با خود دگر اين غنچه‌ي نيلوفر خود را

غم آل علي بر جان «سائل» شعله‌اي افكند
كه مي‌سوزاند او هم خويش هم دو رو بر خود را

ادامه مطلب
سه شنبه 21 دی 1389  - 7:37 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6071492
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی