زبان خوراکیها ، اسم من آفتابگردان است
عدهای مرا مشرک تصور کرده گل آفتابپرست هم خواندهاند، در صورتی که چنین نیست، ما خوراکیها همه آیات پروردگار بوده، یکتاپرستی آیین همیشگی ما است. وانگهی گل آفتابپرست گیاه دیگری است، از خانواده گاوزبان که در غرب ایران مخصوصاً اطراف همدان زیاد میروید و دمکرده برگ و سر شاخههای گلدار آن را جهت تنگی مثانه و دفع انگلهای روده میخورند، در کتابهای گیاهشناسی قدیم ایران مرا به اسم آذریون که معرب آذرگون است نام بردهاند و این اسم بسیار مناسب است، زیرا اشعه خورشید در دانههای من منعکس شده و منافع آن را در خود ذخیره کردهام.
من سرشار از ویتامین آ، د، هستم، بازکننده دماغ و دوست کبد میباشم، مضمضه با آب ریشه من درد دندان را تسکین میدهد، پنج گرم شربت ریشه من مقوی قلب است، ضماد برگ من جهت تسکین درد مفاصل، سیاتیک، نقرس و خنازیر مفید است، ریشه من دارای هورمون جنسی است، بطوری که اگر ضماد آن را بر کمر ببندند ایجاد تحریک مینماید و به همین علت است که حمول آن عادت ماهانه بانوان را باز و باعث سقط جنین است و زایمان را آسان میکند، خوردن آب برگ کوبیده من نیز جهت اخراج جنین و باز کردن عادت ماهانه مؤثر است، مقدار خوراک آب گل، برگ و ریشه من بیست گرم است، یکی از عجایب من این است که مگس و پشه بر روی گل من نمینشیند و دود من نه تنها حشرات، بلکه موش و قورباغه را نیز فرار میدهد.
گل من اثر تببر دارد و از آن مادهای میگیرند که آرامکننده دردهای معدی است، مغز دانههای من 40 تا 48 درصد روغن دارند، هجده تا بیست درصد آن را بدون دادن حرارت میتوان با فشار گرفت و این روغن درجه یک اعلی بوده، گوارا و بسیار مفید است، بقیه مواد چربی که بوسیله فشار و حرارت گرفته میشود، در صنعت ساعتسازی، صابونسازی مصرف میشود و دیر فاسد میشود برگهای من نیز اثر تب بر داشته و مخصوصاً جهت مالاریا تجویز میشود. در بین حیوانات، طوطی به خوردن دانههای من علاقه زیاد دارد. زیرا با خوردن آن مریض نمیشود و فضولاتش بو نمیدهد.
حالا اجازه بفرمایید عنان سخن را به دست یکی از بستگانم که شما آن را به اسم سیب زمینی ترشی میشناسید بدهم.
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
من در اکثر انساج حیوانی و گیاهی پیدا میشوم و در تنظیم اعمال نسوج نقش اساسی دارم. گرسنگی من سبب ناراحتیهای کبدی و عفونت کبد شده و تولید التهاب در مجاری تنفس و معده مینماید. کمبود من مواد رنگی موها را از بین برده و باعث سفید شده مو میشود. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
من دارای انواع و اقسام هستم. اثر ضد سم دارم. برای مبارزه با ضعف، از من استفاده ببرید. خوردن مغز نوع خیزران من، پیشرفت سرطان را متوقف میکند. ضماد سوخته نوعی دیگر از من برای باد سرخ مفید است. و اگر برگ نورسته آن را در آب خیسانده بنوشید، از خونریزی سینه جلوگیری میکند... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
سینه را نرم میکنم نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
بوییدن گل من سردرد را تسکین میدهد. اگر میخواهید در زمستان از زکام در امان باشید، مرتب گل من را ببویید. گرد پیاز مرا بر روی زخم بپاشید تا آن را خشک کرده، ضد عفونی نماید. برای پاک کردن کک مک از من طبق دستور استفاده نمایید. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اسم من نارگیل است، به من نارجیل، جوز هندی، بادنج و رانج هم میگویند. قامت درخت من به چهل متر میرسد و در تمام ایام سال دارای میوه هستم، زادگاه من بنادر و سواحل دریای هند میباشد و هر چه درخت من به دریا نزدیکتر باشد و از آب شور آبیاری شود، میوه من شیرینتر، شادابتر و چربتر میشود. درخت من پس از هفت سال بار میدهد و بیش از صد سال عمر میکند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علاج بیاشتهایی هستم. یرقان را شفا میدهم و اشخاص عصبانی اگر از من استفاده کنند، نتیجه صد در صد میگیرند. به مبتلایان نقرس و رماتیسم توصیه میکنم که از من پرهیز کنند اما به آنها که گرفتار تپش قلب هستند مصرف مرا تجویز کنند... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
از نفخ معده جلوگیری میکنم. بهترین دارو برای معالجه هیستری هستم. تحریک کننده اشتها بوده و دستگاه هاضمه را تقویت میکنم. در ریشه من خواص بیشماری نهفته، اگر از تشنج و ناراحتیهای عصبی رنج میبرید از من استفاده کنید... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
یکی از عجایب سلسله کوههای البرز که قله عظیمی چون دماوند دارد، پرورش چندین نوع گیاه دارویی است که اثر درمانی زیاد داشته و منحصراً در دامنههای این کوه به عمل آمده و در کوههای دیگر اثری از آنها نیست. چندی پیش جراید ایران از یکی از این گیاهان سخن گفتهاند و اثرات سحرآمیز آن را بیان داشتند و نوشتند که کارشناسان خارجی بذر این گیاه را به کشورهای دیگربرده و با کوشش فراوان نتوانستهاند آن را به عمل آورند، زیرا این گیاه جز در زادگاه اولیه خود، در جاهای دیگر سبز نمیشود. در همان موقع ما به اطلاع خوانندگان رساندیم که ایران عزیز ما از این مواهب و گیاهان ارزنده و مفید انحصاری زیاد دارد و بتدریج، خود را در زبان خوراکیها معرفی خواهند کرد. اسم من گل گاو زبان است ولی لسان الثور نیستم. هر چند در کتب قدیم به این نام آمدهام. اسم فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ترکی و غیره هم ندارم، چون در هیچ نقطهای از زمین جز دامنه کوههای البرز به عمل نمیآیم و با گیاه دیگری که در آذربایجان و شهرهای دیگر ایران و کشورهای دیگری میروید و به غلط به گل گاو زبان مشهور شده است، نسبتی ندارم و از شما میخواهم که مرا گل گاو زبان و او را گیاه گاو زبان صدا کنید، تا این اشتباهی که پیش آمده و در حدود چند قرن است که پزشکان و داروسازان را گمراه کرده است از بین برود. ما دو گیاه متفاوت هستیم که تنها گلهایمان کمی به هم شبیه است، و هیچگونه خواص مشترک نداریم و از نظر منافع طبی با هم متضاد میباشیم و گلهای من درشتتر از گلهای اوست. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
فارسی من کشک است به من پینو و پینوگ هم میگویند. ترکی من قروت بوده و عربی من اقط بر وزن کبد میباشد. برای تهیه من و برادرم قره قروت دوغ ترش شده را در مشک میریزند تا تمام چربی آن که کره میباشد جدا گردد. بعد باقیمانده دوغ را میجوشانند تا غلیظ شود، سپس آن را روی پارچه صاف میکنند تا آب آن گرفته شود و باقیمانده را که روی پارچه مانده است، به صورت گلوله یا بیضی یا استوانه در آورده، میگذارند تا خشک گردد و نام آن را کشک میگذارند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
با عسل ذات الریه را رفع میکنم.برای از بین بردن جوشهای جلدی از من اسستفاده برید. زیاده روی در خوردن من، معده را خراب و ضعیف میکند. به علت داشتن ویتامن د ضد نرمی استخوان هستم. از فساد دندان جلوگیری کرده، مانع امراض جلدی هستم! نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
از رقت خون جلوگیری میکنم. از سفید شدن مو و ریختن آن ممانعت مینمایم. محرک اشتها هستم. رنگ چهره را باز میکنم و بهترین دارو برای امراضی هستم که ریشه عصبی دارند. زیاده روی در مصرف من ایجاد مسمومیت میکند. برای بی خوابی مفیدم... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
از ساقههای گلدار من برای مبارزه با اختلالات عصبی استفاده برید. همین ساقهها برای از بین بردن برنشیت، تنگ نفس، گلو درد و ناراحتیهای کلیه و مثانه مفید است. دود برگ من برای ضعف بینایی نافع است. میوه من را برای زخم ریه و درد کلیه بکار برید... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
زبان خوراکیها با فاش کردن اسرار پیشینیان، خدمات زیادی به عم و صنعت ایران کرده و مایقین داریم که با همت و پشتکار خوانندگان، ارزش این خدمت بزرگ در آینده نزدیک برهمگان ثابت خواهد شد. اکنون میخواهیم از راز دیگری که مربوط به یکی از صنایع مستظرفه بوده و بکلی فراموش شده و از بین رفته است پرده بر داریم و با کمک اهل تحقیق این هنر ملی را دوباره زنده نماییم. در کتب ادبی و اشعار فارسی از دیبای شوشتری و استبرق سخن به میان آمده و از نرمی و لطافت این پارچه نفیس زیاد توصیف شده است، و در یکی از کتب تاریخی خوزستان نوشتهاند که پرده کعبه را از دیبای شوشتری تهیه کردهاند. حال با توجه به اینکه شوشتر محل تربیت نوغان و ابریشم نبوده، باید دید که این پارچه نفیس را از چه مادهای تهیه مینمودند به این جهت من از شما خواهش میکنم اجازه فرمایید گیاه غلبلب خود را به شما معرفی کند، و این اسرار از بین رفته را برای شما فاش سازد. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
برگهای من از خونریزی معده جلوگیری میکند. اگر مسموم شدید از ریشهام استفاده کنید. برای رماتیسم مفیدم و آب ریشه خام من زگیل را از بین میبرد. برای مسلولین نفع بسیار دارم. گل من را بر روی محل سوختگی قرار دهید تا از قدرت آن التیام سوختگی پی ببرید! نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 زبان خوراکیها ، اسم من اسید پانتونیک است
من ویتامین هاش هستم!
من در زردهی تخم مرغ پیدا میشوم و عمل من در برابر سفیدهی تخم مرغ متوقف میشود. فقدان من موجب پیدایش لکههای قرمز رنگ در روی پوست میشود و گاهی رنگ این لکهها خاکستری میگردد. در اثر گرسنگی ممتد این ویتامین ضایعات پوستی بصورت فلسهای خشک ایجاد میگردد و باعث پیدا شدن زخم در روی زبان میشود و این ویتامین علاوه بر زردی تخم مرغ، در مخمر آبجو، در پوست برنج، و در جگر، قلوه و مغز، پیدا میشود. احتیاج انسان به این ویتامین روزانه یک دهم میلی گرم است.
من ویتامین ب 6 هستم!
من از گروه ویتامین ب بوده و گرسنگی من سبب تولید زخمهای جلدی و جراحت آنها میشود و یکی دیگر از دلائل ریزش مو و خراشهای پوستی است کار من ارتباط نسوج با گویچههای قرمز خونه است، گرسنگی من تولیددرد و خستگی در عضلات بدن کرده و ماهیچهها را سفت و سخت مینماید، من در اختلالات عصبی و استفراق دوران آبستنی نقش اساسی دارم، من در مخمر آبجو، جگر - سبوس، جوانهی گندم، جو و گوشت ماهی پیدا میشوم مقدار احتیاج روزانه شما به من دو میلی گرم در شبانه روز است.
من ویتامین ب 12 هستم!
فقدان مدر در بدن تولید کم خونی میکند و از نشو و نمای بدن جلوگیری میکند ومانع نمو انسان و حیوان میگردد.
منبع اصلی من جگر حیوانات است و در کندو - وشا و بعضی از صمغها وجود دارم فرمول من هنوز پیدا نشده است ولی همینقدر میدانند که در وجود من چهار درصد فلز کوبالت موجود است. رنگ من قرمز است و هر چه بیشتر قرمز باشم اثرم بیشتر است مقدار احتیاج روزانه شما به من در حدود پنج گاما میباشد.
من ویتامین پ - پ هستم!
فقدان من سبب اتساع عروق سطحی بدن شده و تولید بیماریهای جلدی از قبیل جوش غرور، سودا و سرماخوردگی دست و پا و بیماری بلاگر که نوعی برص قرمز است میشود در مرض پلاگر ابتدا پوست قرمز میشود و بعد تاول زده و زخم میگردد. این بیماری که با خوردن ویتامین پ پ معالجه میشود در نزد کسانی که فقط با ذرت تغذیه نموده میوه و سبزی دیگری نمیخورند پیدا میشود و علت آن نبودن این ویتامین در ذرت و زیادی ویتامینهای ب در این خوراکی است، زیرا تزریق مقدار زیاد ویتامین ب 1 و ویتامین C نیز این بیماری را ایجاد مینمایند، عضلات بدن شما روزانه پنجاه میلی گرم از این ویتامین احتیاج دارند و جنین نیز برای نمو خود به این ویتامین احتیاج دارد. من در گوشت و جگر و سایر غذاهای گوشتی فراوان بوده و در مخمر آبجو نیز وجود دارم.
من اسید فولیک هستم!
به من ویتامین ب ث هم میگویند در برگ اسفناج وجود دارم و برای کم خونی مؤثر میباشم.
برای رفع کمبود ویتامینهای ب
من در کتاب اعجاز خوراکیها و اسرار خوراکیها برای رفع کمبود ویتامینهای ب شما را به خوردن سوپ چلتوک برنج دعوت کردن در عمل پیش بینی من درست در آمد و فوائد این سوپ خیلی بیشتر از آن بود که من فکر میکردن عدهای از مردان و زنان پیر و فرتوت با داشتن صورت پرچین و چروک و اعصاب ناراحت کم حوصله و زودرنج با خوردن مرتب این سوپ بعد از یک ماه سلامتی خود را بازیافته و قوای از دست رفته را دوباره بدست آوردند و گویی چندین سال جوان شده و حتی عدهای از آنها درصدد گرفتن همسر افتادند. چلتوکی که برای تهیه سوپ بکار میرود همان پوسته سخت روی برنج است و پوست نازکی نیز بعد از این پوست سخت در روی برنج میباشد که در اثر سفید کردن بصورت پودر نرم بدست میآید خوردن این گرد که در کارخانههای رشت بنام سوپ معروف شده است نیز مفید میباشد خوردن سوپ سبوس گندم و جو نیز فواید بسیاری دارند که در مورد هر یک خواهد آمد من بار دیگر شما را بخوردن این اکسیرهای بیقیمت و پر فایده دعوت مینمایم.
ادامه ندارد
اسم من نیشکر است
فارسی من نیشکر و عربی آن قصب السکر است و در دنیای گیاهان، نباتات قند دار مثل انگور و خرما زیاد است، ولی هیچکدام مقام من و چغندر را در تهیه قند ندارند. من تا قرن نوزدهم که استخراج قند از چغندر کشف شد، یگانه منبع تهیه قند و شکر بودم. من انواع و اقسام سفید و سرخ دارم. برای استخراج قند از من، معمولاً ساقهی مرا از نقطه مجاور زمین قطع کرده و آن را تکه تکه نموده تحت فشار، شیره آن را گرفته و پس از تصفیه آن را غلیظ کرده میگذارند تا شکر آن متبلور شود.
از پساب آن که در حقیقت ملاس من میباشد، پس از تخمیر مشروباتی به نام رم و تافیا درست میکنند. عدهای گیاه مرا بخیل و خود خواه دانسته و معتقدند من در هر کجا کاشته شوم، تمام اراضی مجاور را تصرف کرده و به هیچ گیاهی اجازه رشد و نمو در جوار خود نمیدهم، در نتیجه کشاورزان و ساکنان محل دچار کمبود مواد غذایی شده از بین میروند. این اتهام روزی به من زده میشد که سود جویان به کشت من مبادرت کرده و برای بدست آوردن محصول بیشتر، از کشت غلات و سبزیجات، جلوگیری کرده و تمام اراضی را به کشت من اختصاص داده بودند.
نی من برخلاف نیهای دیگر توپر بوده و بعضی از انواع من نرم و شیرین و لطیف بوده و جرم کمتر داشته و قابل خوردن است.
با شکر و شیره من علاوه بر ساختن انواع شیرینی و شیرین کردن غذاها و نوشابهها، داروها را نیز شیرین کرده و در مداوای بیماران از شکر و قند استفاده میشود و مخصوصاً شربتها و پاستیلهایی که برای درمان انواع سینه درد و ضد سرفه ساخته میشوند، به آنها شکر فراوانی میزنند.
شکر ضد سم نیز بوده و پاد زهر املاح سرب و مس میباشد و چنانچه با ترکیبات سیانور مخلوط شود، اثر این سهم مهلک را خنثی میکند و به همین دلیل بود که وقتی سیانور را شیرینی زده و به راسپوتین خوراندند، سم در بدن او اثر نکرد و عدهای آن را به معجزه و کرامت او نسبت دادند. شکر، معده را نرم میکند و رطوبات آنها را از بین میبرد. زود جذب بدن شده و باعث تقویت سریع میگردد. بادشکن بوده و مقوی شهوت است. در مواقع ضعف مفرط هیچ دارویی چون شکر اثر آنی ندارد. مکیدن نبات و آب نبات، جهت تسکین سرفه و از بین بردن سختی سینه سودمند بوده و با آب گرم جهت گرفتگی صدا که در اثر سرماخوردگی باشد مفید است.
نوشیدن آب تازه نیشکر، سینه، گلو و معده را نرم میکند و بعد از هضم غذا باعث نرمی شکم شده، ثقل را از بین میبرد. ولی بلافاصله بعد از غذا نوشیدن آن خوب نبوده، تولید بلغم و نفخ و قراقر میکند.
علاوه بر شکر در روی نی من، یک ماده مومی وجود دارد که در کارخانهها آن را استخراج کرده و به جای موم مصرف میکنند. سرمه کردن این موم جهت جلای چشم مفید است.
ادامه ندارد
زبان خوراکیها ، اسم من ازگیل است
عطش را فرو مینشانم و ضد صفرا هستم.
ضماد من جوشهای بدن را از بین میبرد.
از خاک اره چوب من برای جلوگیری از خونریزی استفاده کنید...
نام ترکی من ازگیل است، در گیلکی به من کنوس میگویند. در شناسنامه ایرانی من شهرتم را طبری (مازندرانی) و در شناسنامه فرنگیم ژرمانی (آلمانی) قید کردهاند و در کتب گیاهشناسی قدیم مرا زعرور کبیر دانستهاند و کنوس طبری خواندهاند.
زادگاه اولیهی من ایران و نواحی معتدل آسیا و اروپا است. در بیشتر خواص با زالزالک یکسانم. دارای ویتامین آ به صورت جوهر هویج و ویتامینهای ب و ث سرشار از تانن بوده، و میوه و برگ من به عنوان قابض و رفع التهاب امعاء توصیه و تجویز شده است. میوهی رسیده من دارای قند و جوهر لیمو است.
اگر میخواهید مرا برای معالجهی اسهال خونی بخورید، به طور صبحانه دویست تا سیصد گرم مرا بدو پوست میل نمایید. و نیز میتوانید یک کیلو میوه مرا با کمی شکر به صورت شربت در آورده، و چهار روز متوالی، روزی یک چهارم آن را نوش جان نمایید.
هستهی زالزالک به علت داشتن کمی اسید سیانیدریک، عنصری سمی است و خوردن آن خطرناک اس، ولی هستهی من از این سم خیلی کمتر داشته، و خوراکی است. آن را بکوبید و گرد آن را به مقدار یک قاشق چایخوری با چای یا شربت ریشه جعفری بخورید تا سنگهای کلیه و مثانه را از بین ببرد.
قلندران و درویشان از قدیم چوبدستی و چماق خود را از چوب ما درست میکردند، و معتقد بودند که در دست داشتن چوب ما، خواص زیادی دارد و اخیراً یکی از پزشکان سرشناس اروپا معتقد است که اگر زنان باردار گردن بندی از چوب ازگیل به گردن آویزان نمایند، از سقط جنین آنها خودداری خواهد شد و برای این کار آمار زیادی نشان داده است .
ادامه ندارد
اسم من نرگس است
از فریب نرگس مخمور ولعل میپرست - حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی
اسم من نرگس است. اعراب به من نرجس، فرنگیها نارسیس و یونانیان نرگیس گویند. تمام این اسامی از فارسی ریشه گرفته است. چون از گلهای خوشبو و قشنگ هستم، همه گل و پیاز مرا میشناسند و شعرای خوش ذوق ایرانی، چشمان قشنگ و شهلا را به من تشبیه میکنند. من انواع و اقسام پرپر و کم پر زرد و سفید دارم به نوع کم پر من قدحی گویند. چون مانند پیاله است و به نوع پرپر من مضاعف گویند و اهالی شیراز به من نرگس هفت زرده لقب دادهاند. در وسط نوع سفید رنگ من یک حلقه زرد رنگ قرار دارد که بر زیبایی من افزوده است. نرگس ژزوفین و نرگس یعقوبی از انواع دیگر من است. اگر در وسط پیاز نرگس نوع کم پر من چهار قاش به شکل صلیب داده و آن را بکارید تبدیل به نوع پرپر میشوم. پیاز من قاعده آور بوده و خوردن آن ایجاد قی میکند. گل من ضد عفونی کنندهای قوی است. بوییدن آن سر درد را ساکت و گرفتگی دماغ را باز میکند و درمان زکام است. جبرئیل بختیشوع که از پزشکان و استادان دانشگاه قدیم جندی شاهپور بود، عقیده داشت که هرکس بخواهد در زمستان مبتلا به زکام نشود، بایستی بطور مداوم گل مرا بو نماید.
ضماد پیاز من با عسل برای ناخنه و ورم پلک چشم تجویز میشود و برای رفع تشنج پلک چشم اثر بسیار خوبی دارد. اگر پیاز پخته مرا با عسل بخورند، هر چه در معده جمع شده باشد به صورت قی بیرون میآید. خوردن پیاز من زهکش رحم بوده و باعث افتادن جنین مرده است. خوردن شش گرم آن با عسل انواع کرم معده را از بین میبرد و درد رحم و مثانه را تسکین میدهد. برای تقویت شهوت و معالجه عنین بهتر است پیاز مرا سه روز در شیر گاومیش خیس کرده و بعد خشک نموده و سپس آن را ساییده و زیر شکم و اسافل ضماد نمایند. پاشیدن گرد ساییده پیاز من در روی زخمهای چرکی و آبکی آن را خشک و ضد عفونی کرده و دهانه زخم را التیام میدهد و خون جراحات را بند میآورد. ضماد پیاز من با سرکه و عسل برای دمل و کورک بهترین مرهم میباشد. ضماد پیاز من با عسل جهت درد مزمن اعصاب و مفاصل و نقرس بهترین مسکن است. و برای رفع شکستگی پیها و بندها به کار میرود. ضماد پیاز من برای معالجه سوختگی تجویز میشود. برای معالجه گری (داء الثعلب) و پاک کردن کک مک و آثار جلدی نیز میتوان از ضماد من با سرکه استفاده کرد. گل من دارای تمام خواص پیاز من بوده و مقدار خوراک آن 5/7 گرم است. خوردن یک گرم بذر من با شیر محرک شهوت و ضماد آن با سرکه پاک کننده کک مک است.
ادامه ندارد
اسم من نارگیل است
میوه من سبز رنگ و پر از آب است. آب آن شیرین و گوارا است، ولی اگر 24 ساعت بماند مانند شراب تخمیر میشود و پس از چند روز بدل به سرکه میگردد. میوه من پس از رسیدن سه پوست دارد. پوست اول قهوهای رنگ بوده و دارای ریشه است. معمولاً این پوست را در آب خیس کرده و بعد میکوبند تا ریشههای آن جدا شود. با این ریشهها معمولاً طناب درست میکنند که با آن لنگر کشتیها را میبندند. این طناب در آب شور دریا مقاومت زیاد داشته و با آن کوزه قلیان درست میکنند و به آن نارگیله یا نارجیله میگویند و به همین مناسبت یکی از نامهای کوزه قلیان نارجیله است. پوست سوم آن چسبیده به مغز است. میوه من پس از رسیدن ابتدا دارای شیر است، ولی پس از چندی این شیر غلیظ شده و روی مغز به صورت یک جدار چرب است رسوب میکند. مغز میوه من سفید رنگ، شیرین، لذیذ و چرب است. خوردن مغز میوه من حرارت غریزی و جنسی را زیاد میکند، و نیروی جنسی را تقویت مینماید، بدن را چاق و فربه مینماید، مواد سودایی و بلغمی را از بین میبرد و به همین جهت برای بی حسی اعضا، فلج، جنون، مالیخولیا و امثال اینها نافع است. میوه من کبد راتقویت میکند. برای زخم معده، بواسیر و تقویت کلیه و زیادشدن ادرار و رفع سردی مثانه و درد آن مفید میباشد. مغز میوه من با شکر مولد خون تمیز است و مغز کهنه من ایجاد مسمومیت کرده، تولید قی و غش مینماید و ضد سم آن پس از شستشوی معده، خوردن میوههای ترش است. از مغز میوه من روغنی به دست میآید که در صورت تصفیه شدن، همانند روغن گاو میباشد و در ایران غالباً آن را با روغن حیوانی بطور تقلبی مخلوط کرده، میفروشند. سوهان قم را بیشتر با روغن نارگیل درست میکنند. در صنعت صابون سازی و شامپو سازی، روغن مغز من بهترین روغن میباشد. سرکه من جهت اخراج کرم معده و کرم کدو مفید است و چون مقداری مغز نارگیل را در دیگ آبگوشت بیندازیم، سبب زود پز شدن آن شده و آن را به خوبی مهرا میکند. مالیدن خاکستر پوست میوه من به دندان، آن را سفید میکند و مالیدن آن به صورت، کک مک را از بین میبرد و برای جرب و خارش مفید است. رنگ رخسار را باز میکند، مخلوط خاکستر میوه من با حنا مو را تقویت کرده و از ریزش آن جلوگیری میکند، خوردن میوه من جهت تقویت حافظه و فهم مفید بوده درد کلیه و مثانه را تسکین میدهد و باد شکن میباشد. چنانچه بعد از خوردن داروهای ضد کرم مقداری روغن نارگیل خورده شود، در افتادن کرم مؤثر است. مالیدن روغن کهنه من درد کمر و زانو و بواسیر را تسکین میدهد برای معالجه بواسیر بهتر است روغن کهنه مرا با روغن هسته زرد آلوی تلخ مخلوط کرده و بکار برید.
ادامه ندارد
اسم من مار چوبه است
گیرم که مارچوبه کند تن به شکل مار - کو زهر بهر دشمن و کومهره بهر دوست
فارسی من مارچوبه است، به من مار گیاه هم میگویند. عربی من خشب الحیه است، ولی بیشتر هلیون بر وزن افیون گویند، و در کتب قدیم جمس کشک، کشک الماز، اسفرک، اسفرج، هر موع، جنجل، سفرج، اسپراغس، اسفراغس، یرامیع، صفوف، و صمدهم خطاب کردهاند، و نیز از گونهای از من به نام ضغیوس نام بردهاند که تصور میرود همین مارچوبه خوراکی باشد. من در آذربایجان، خوی، تبریز، نواحی البرز، قصر قجر، جلفای اصفهان، اراک، کرمانشاه، بهارلو اطراف شیراز بطور خودرو به عمل میآیم و اخیراً نیز نوع خوراکی مرا در ایران کاشتهاند. من از سبزیهایی هستم که دوست و دشمن زیاد دارم. عدهای مرا یک سبزی بسیار مفید و دستهای مضر میدانند، ولی حقیقت امر آن است که من به علت داشتن پتاسیم و ویتامینهای آ و ب برای مبتلایان به تپش قلب و برای تقویت در دوران نقاهت، برای رفع بی اشتهایی، یرقان، احتقاق کبد مفید بوده، و پیشاب را زیاد میکنم، ولی اشخاصی که مجرای ادرارشان زخم است. و آنهایی که دچار اختلالات کلیه و مثانه بوده و مبتلایان به پرستات، اشخاص عصبانی، مبتلایان به روماتیسم و نقرس باید از من پرهیز نمایند.
سبزی من که به نام مار چوبه فروخته میشود، خاصیت غذایی زیادی ندارد، ولی زود هضم بوده و اشتها را زیاد میکند. آن را خوب بشویید و پوست آن را در بیاورید ولی دور نریزید، بعد آن را دو دقیقه در آب جوش بگذارید و بعد به آن چاشنی زده میل نمایید، و بعد پوست مرا در آب جوشانده من بپزید تا آش خوبی به دست آید.
برای زیاد شدن ادرار پنجاه گرم ریشه مرا در یک لیتر آب پنج دقیقه بجوشانید، و روزی پنج فنجان ناشتا بنوشید، این جوشانده را چنانچه گفتیم باید کسانی که مجاری ادرارشان زخم است ننوشند. سرهای مار چوبه را در هاون بکوبید و بعد شیره آن را کشیده، با دو برابر شکر بجوشانید تا شربت غلیظی به دست آید و روزی سه قاشق سوپ خوری از آن را به مبتلایان به امراض قلبی، بسته شدن مجرای طحال و کبد، یرقان بدهید تا بهبود یابند. برای اینکه این شربت مفیدتر شود، بهتر است در موقع تهیه آن را روی یک آب جوش (حمام ماری) بگذارید تا حرارت مستقیم به آن نرسد.
ادامه ندارد
اسم من گلپر است
فارسی من انگدان است ولی عدهای آن را معرب کرده انجدان نامیدهاند. من دو نوع دارم، یکی خوشبو که به آن گلپر، و کولاپر و به ترکی بالدرغان میگویند و اعراب به ریشه آن محروث نام گذاشتهاند. در کتب مختلف از آن به نامهای انجدان ابیض، انگدان سفید، انجدان طیب، انگدان خوشبو، گیاه حلتیت طیب، گیاه حلتیت سفید و اسفندلیون یاد شده است (حلتیت صمغ انجدان است که در آخر خود را معرفی خواهد کرد). نوع دوم من انجدان بد بواست که به آن گیاه انغوزه، گیاه انگژد، گیاه انگشت گنده، گیاه حلتیت منتن (منتن در لغت عربی به معنی بد بو است) گیاه حلتیت سیاه میگویند. نوع خوشبوی من در همه کوهستانهای ایران خصوصاً دامنه البرز و قسمتهای شمالی شمیران، گچسر، رودبار قصران، جاده شمشک و مغرب ایران به عمل میآید و نوع بد بوی من در جنوب شرقی ایران، استان فارس و کوههای خراساس بطور خودرو به عمل آمده از صمغ آن که انغوزه و انگژد خوانده میشود، جهت صادرات استفاده میکنند، ولی به صمغ نوع خوشبوی من که مفیدتر است، در حال حاضر توجهی نمیشود.
بهترین نوع من در نقاط کوهستانی ایران به عمل میآید و انواع دیگر از من در بعضی از کشورهای آسیایی و افریقایی دیده میشود و یک نوع سوم به نام انجدان رومی است که خواص زیادی داشته و در ایران دیده نشده است. میوه نوع معطر من پس از رسیدن به شکل پولک نازکی در میآید که آن را کوبیده، با انار، یا سیب زمینی پخته و یا باقلای پخته میخورند تا از ایجاد نفخ آنها جلوگیری نماید.
با ساقه و برگ آن ترشی گلپر درست میکنند. من بادشکن بوده، نفخ و ناراحتیهای دستگاه هاضمه را از بین میبرم. من ضد عفونی کننده بوده و پادزهر سموم هستم. ضد تشنج، ضد کرم و ضد حشرات میباشم.
مرا به جهت معالجه هیستری (صرع) عفونتهای عصبی و عفونتهای دستگاه تنفس تجویز میکنند. ضماد نوع بد بوی من با خطمی و آرد بر سر، گرفتگیهای دماغ را باز میکند. خوردن من ذهن را باز و حافظه را زیاد و نسیان را کم میکند و ابلهی و حماقت را از بین میبرد. برای فلج، لقوه و بی حسی اعضا مفید است. من بهترین چاشنی برای غذای این دسته از بیماران میباشم. من غذا را نرم میکنم و بوی دهان را بر میگردانم، مقوی معده بوده بلغم را از بین میبرم. اشتها را بر میانگیزم و مقوی هاضمه میباشم، من از ضرر غذاهای سنگین و داروهای سمی میکاهم و برای بیمارانی که مبتلا به یرقان، استسقا، سکسکه و سختی ادرار هستند، مفید میباشم. پیشاب آور و قاعده آور بوده، شیر را هم زیاد میکنم. در استان فارس گوسفند را با گیاه بد بوی من میچرانند تا فربه شده و شیر آن زیاد شود، ولی متأسفانه گوشت این گوسفندان کمی بد بو میشود. من مقوی کلیه، محرک شهوت و از بین برنده بلغم هستم. برای درد سینه، سرفه، عرق النساء، مفاصل، حتی بوییدن من هم مفید است. ضماد من باموم و روغن جهت خنازیر، سیاتیک و امثال آنها با روغن زیتون جهت از بین بردن سیاهی زیر چشم و مالیدن مطبوخ من با سرکه و پوست انار جهت بواسیر نافع است. پاشیدن گرد من روی زخمهای خورهای و جذام سودمند میباشد. مقدار خوراک من ده کرم میباشد. ترشیای که با برگ و ساقه نوع خوشبوی من درست میشود، ضد عفونی کننده معده بوده برای معالجه کم اشتهایی و از بین بردن اخلاط غلیظ معده به کار میرود.
ریشه من قویتر از سایر اعضای من بوده، مالیدن آن روی ورمها مفید است و از بزرگ شدن خنازیر جلوگیری میکند. مقدار خوراک من نیم مثقال است. شیخ داود صاحب کتاب جامع انطاکی مینویسد که چون بانویی پس از پاک شدن از عادت ماهانه یک هفته روزی 5/1 گرم انجدان بخورد، آبستن نمیشود. ولی معین نکرده است که مقصود او انجدان خوشبو یا انجدان بد بو است (طبق مطالعات نویسنده زبان خوراکیها در انجدان خواه سیاه خواه سفید، هورمونهای ضد تخمک وجود دارد که حتی قادرند رگل را باز و نطفه تازه منعقد شده را از بین ببرند). ریشه من قویتر از سایر اعضای من میباشد.
ادامه ندارد
اسم من گل گاو زبان است
من در ایران، و رقیب من در اروپا و امریکا شهرت زیاد داریم و پزشکان سنتی ایران در معالجه بسیاری از امراض از من استفاده میکردند و نتیجه میگرفتند. پزشکان جدید هم خواص رقیب مرا میدانستند و برای دستهای دیگر از امراض تجویز مینمودند و چون عطاران فرقی بین من و رقیب من قایل نبودند، ما را به جای هم میدادند، و به همین جهت معالجه آنها نتیجه نمیداد و محققین از اینکه خواص و منافع ما از بین رفته است در تعجب بودند. یکی از مترجمین، تمام فواید رقیب مرا ترجمه کرده و به من نسبت داده، سپس بر سبیل سئوال مینویسد: چرا ایرانیان فقط از گل گاو زبان استفاده میکنند؟... به برگ و شاخههای آن توجهی ندارند، در جواب ایشان باید بگوییم که گل گاو زبان، فقط گلش فواید طبی دارد، زیرا گیاهی که فرنگیها به او بوراش میگویند گل گاو زبان نیست.
باری، اکنون در برابر شما دو گیاه مختلف به یک اسم قرار دارند. این دو میخواهند در صحنه زبان خوراکیها خود را معرفی کنند و فواید و مضار خود را شرح داده و از شما بخواهند که به موقع از هر دوی آنها بهرهمند شوید.
صاحب کتاب تحفه در شرح گاو زبان چنین مینویسد: گل گاوزبان لاجوردی و شبیه گل انار بوده و تخم آن مستدیر و لعابی است و در کوههای دار المرز (البرز) کثیر الوجود است و گیاه دیگری که در اصفهان و بعضی از بلاد، گاو زبان میدانند مرماخوز است که گل آن لاجوردی و کوچک و مدور است. توضیح - مر نام قبیلهای از ساکنان شمال افریقاست که بذر چند گیاه دارویی را که یکی از آنها گیاه گاو زبان است به اسپانیا برده و در آنجا پرورش داده و استعمال آنها را در طب معمول داشتهاند. این گیاهان به اسامی مختلف مرماتوس، مرماهوس، مرمازا و مر ماخوز در کتب طبی قدیم وارد شده و خواص آنها تحقیق گردیده است. بعد از جنگهای صلیبی گیاه گاو زبان را از اسپانیا به اروپا آوردند و در آنجا کاشتند و چون در کتاب قانون ابو علی سینا از گل گاو زبان زیاد تعریف شده بود و این کتاب نیز مورد قبول و استناد استادان پزشکی اروپا بود، به همین جهت مورد توجه واقع گردید، ولی متأسفانه گیاه گاو زبان هیچیک از خواص گل گاو زبان اصلی را نداشته و در عوض منافع دیگری داشت که کم کم محققین اروپایی به آن پی بردند. از جمله معلوم شد که سر شاخه، گل و برگ این گیاه دارای مقداری شوره بوده، عرق و ادرار را زیاد میکند. در صورتی که در کتب طبی ایرانیان که در دانشگاههای اروپا تدریس میشد، چنین خواصی را به او نسبت نداده بودند.
ادامه ندارد
اسم من کشک است
آب چکیده از پارچه را با کمی شیر مخلوط کرده و بعد میجوشانند تا جسمی سرخ رنگ و ترش مزه که قراقروت نام دارد به دست آید. نام این محصول قراقروت، قره قروت و ترف سیاه است. در ایران با من آش کشک، کشکاب و یک نوع اشکنه به نام کله جوش درست میکنند و به کشک و بادمجان و حلیم بادمجان هم کشک میزنند. برانی بادمجان را هم با کشک درست میکنند. ارامنه ایران به جای ماست و خیار، کشک و خیار، میخورند و عدهای به به جای ماست در آبدوغ خیار، کشک میزنند. من مواد سفیدهای و اگر بهتر بخواهید بگویم مواد سازنده شیر و ماست میباشم. فاقد مواد قندی بوده و بهترین غذا برای رژیم لاغری هستم. اشخاص چاق که میخواهند لاغر شوند، دوایی بهتر از من ندارند زیرا اگر مرا قبل از غذا بخورند، اشتهای آنها را کم میکنم و با داشتن مواد سفیدهای نیرو بخش بوده و به علت نداشتن مواد قندی کسی را چاق نمیکنم. بو داده من جهت جلوگیری از اسهال مزمن نافع است و به همین جهت بود که عدهای از روستاییان ایرانی در سفر حج غذای خود را به کشکاب منحصر میکردند تا مبتلا به اسهال نشوند. ضماد من و مالیدن کشکاب بر سر از ریزش مو و طاسی جلوگیری میکند و حتی عدهای از پزشکان قدیم آن را جهت داءالثعلب (گری) مفید میدانستند. یکی دیگر از منافع قابل توجه من آن است که من پادزهر خوبی هستم و روی همین اصل بود که پزشکان سنتی ایران پس از تجویز داروهای ضد کرم به بیمار دستور میدادند که جای غذا، کشکاب مخلوط با شیر بخورند تا هم به افتادن کرم کمک کند و هم از عوارض سمی دارو بکاهد.
قره قروت به علت داشتن اسید لاکتیک (جوهر ماست) بهتر از کشک، صفرا را از بین میبرد و عطش و فشار خون را تسکین میدهد و بر عکس کشک اشتها را زیاد میکند و چنانچه آن را در آب حل کرده و به سر بمالند، از ریزش مو جلوگیری میکند و بیشتر صابونها و شاسپوهایی که جهت جلوگیری از ریزش مو میسازند، دارای کمی اسید لاکتیک میباشد.
ادامه ندارد
اسم من کره است
فارسی من کره و مسکه است، اعراب به من زبد گویند. وقتی مرا حرارت داده و ذوب کنند، تا آب آن خارج شود، به آن روغن خوراکی و عدهای روغن حیوانی گویند، ولی نباید روغن حیوانی را با چربی حیوانی مثل پیه، دنبه، پیه خوک و چربی بدن گاو اشتباه کرد. چه این چربیهای حیوانی به دلایلی که در این قسمت خواهید دید، برای کبد که سکان کشتی بدن انسان است زیان آورند و برعکس روغن حیوانی که ذوب شده من است، نه تنها مضر نیست بلکه منافع بسیار دارد.
برادر من سرشیر است که به آن این روزها بیشتر خامه میگویند و چون ما دو برادر خواص مشترک داریم اجازه میخواهم خود را یکجا معرفی کنیم. چربیها بطور کلی جزو ساختمان سلولهای بدن و اعصاب بوده و باعث نرمی آنهاست و جزو غذاهای نیرو بخش بوده و ضعیفترین آنها دو برابر قویترین قندها نیرو بخش است. چربیها برای تکمیل خاصیت نیروبخش مواد قندی نهایت لزوم را دارند، و کسانی که به زوربازو و نیروی بیشتری احتیاج دارند، مانند جوانان و کارگران و همچنین کسانی که در نواحی سردسیر زندگی میکنند، حتماً بایستی مواد چربی را به جیره غذایی خود اضافه کنند، ولی در مصرف مواد چربی بایستی همیشه متوجه نکات زیر باشند:
1- تنها با خوردن مواد چربی میتوان حرارت و نیروی لازم را برای بدن تهیه کرد، زیرا چربیها در بدن انسان خود به خود نمیسوزند، بلکه همراه با مواد قندی سوخته و حرارت میدهند. نیروی حاصله از مواد چربی زیاد است، دیر میسوزند و قدرت توقف آنها در بدن بیشتر از مواد دیگر است، و چون حرارت فوری نمیدهند، برای ورزشکاران و کسانی که کارهای سخت دارند مناسب نیست. و بر عکس برای کارگران که کار مداوم دارند مناسب ترند.
2- چربیها میتوانند به مقدار زیاد در سلولهای بدن ذخیره شوند، یک مرد بالغ معمولاً 13 درصد و یک زن 20 درصد وزن خود چربی دارد. این چربیها که بین پوست و گوشت ذخیره میشوند، از خوردن مواد قندی ساخته میشوند و به جرأت میتوان گفت، خوردن چربی کسی را چاق نمیکند.
3- تنها با مصرف مواد قندی نمیتوان نیروی لازم را برای حرارت بدن به دست آورد، چه در این صورت بایستی مواد قندی را زیاد مصرف کرد و همین امر سبب میشود که دستگاه گوارش دچار اختلال شده، و شخص مبتلا به یبوست و نفخ گردد، و از طرفی مصرف زیاد چربی سربار کبد بوده، و آن را که انسان سی درصد حرارت لازم را از مواد چربی و هفتاد درصد دیگر را از مواد دیگر بگیرد، و برای محاسبه کافی است که هر شخص بالغ روزانه یکهزارم وزن بدن خود روغن مصرف کند، یعنی شخصی که 75 کیلو وزن دارد، هفتاد و پنج گرم، یعنی به یک سیر روغن احتیاج دارد.
4- معمولاً غذایی که با روغن تهیه شوند، خوشمزهتر بوده و انسان آنها را با اشتها میخورد، ولی نسبت به غذاهای خیلی چرب هم زده شده، اشتهای خود را از دست میدهد.
ادامه ندارد
اسم من کاهو است
گرتو را خون رقیق است و کشی رنج و عذاب - هیچ دارو اثرش بیشتر از کاهو نیست
دعا کنید که هیچگاه سفره شما خالی از کاهو نباشد. فارسی من کاهو است، به من کوک هم میگویند. عربی من خس است و ترکان خاس گویند. من انواع و اقسام بیابانی و بستانی دارم و در اثر تربیت و پرورش، نژادهای مختلفی از من بوجود آمده است. چندین نوع کاسنی و کلم را نیز به شکل من در آورده به صورت سالاد مصرف مینمایند. من دارای انواع پیچ، بهاره، تابستانه، پاییزه و زمستانی هستم، بطوری که در تمام فصول سال، بازار اروپا از انواع من خالی نیست و در ایران نیز نژادهای متعددی از من به بازار میآید.
انواع من دارای ویتامینهای آ و ب بوده و سرشار از ویتامین ث میباشد و به همین جهت ضد رقت خون بوده و سازنده خون صالح میباشم و این گفته امام هشتم (ع) دارای اهمیت است که به شیعیان خود توصیه فرمودند که تا میتوانید کاهو بخورید... چه کاهو رقت خون را از بین برده و بهتر از سایر سبزیها خون را تصفیه مینماید. این کلام امام از آن جهت حائز اهمیت است که بیش از هزار سال قبل از کشف ویتامین ث بیان شده است. انواع من سرشار از املاح آهن، کلسیم، منیزیم، منگنز، ید، روی، سدیم و مس میباشد. و بعلت داشتن مس است که خوردن آن خارش دهانههای رحم را از بین برده و از ترشحات بیرنگ زنانه جلوگیری مینماید.
به علت داشتن املاح فراوان مخصوصاً منگنز و روی، خوردن آن از سفید شدن مو جلوگیری مینماید و مانع ریزش مو میگردد.
من اشتها را تحریک میکنم و چنانکه قبل از غذا مرا با کمی سرکه و ادویه مناسب میل نمایید، غدد دستگاه گوارش را تحریک کرده و باعث ترشح عصیره معدی شده و در نتیجه به هضم غذایی که بعداً خورده شود کمک فراوان مینمایم. مخصوصاً اگر مرا خوب جویده و با آب بذاق دهان مخلوط کرده و فرو برند. روی همین اصل است که غذا شناسان توصیه میکنند که همیشه سالاد کاهو را قبل از غذا باید خورد و یا همراه غذا و در اینجا من به شما سفارش میکنم که هیچگاه بعد از غذا سالاد ناهو میل ننمایید، چه این یکی از بدترین روش مصرف غذایی است و ایجاد ناراحتیهای معدی مینماید.
من خنک بوده و تشنگی را تسکین میدهم. رنگ و قیافه را باز مینمایم، یرقان را معالجه میکنم و مجرای طحال را باز مینمایم. من مسکن اعصاب بوده، اضطراب و تشویق و دلهره را از بین میبرم، و بهترین دارو برای امراضی هستم که ریشه عصبی دارند.
در تمام اعضای بدن من از قبیل برگ، ساقه، و ریشه یک شیرا به جریان دارد که چون گیاه من به تخم بنشیند، این شیرابه زیادتر میشود و مقدار آن در انواع بیابانی من بیشتر از انواع بستانی است. اگر ساقه مرا تیغ زده و یا آن را قطع نمایند و این شیرابه را گرفته در حرارت آفتاب خشک نمایند مادهای به دست میآید که به افیون کاهو معروف است.
در داروسازی جدید به این افیون لاکتوکاریم میگویند. دارای چندین عامل دارویی، کمی کائوچو و قندی شبیه قند شیر خشت است و در آن مقدار قابل ملاحظهای ویتامین ای ملاحظه میشود و به همین جهت است که برای مغز مفید بوده و سهوت را متعادل میسازد و از احتلام و شهوت زیاد جلوگیری میکند و این خاصیت کم و بیش در کاهو وجود دارد.
زیاده روی در خوردن آن ایجاد مسمومیت کرده و در دستگاه، تنفس تولید ضعف مینماید و سر انجام باعث خفقان، سر گیجه، فلج قلب و احساس صدا در گوش میشود، برای جلوگیری از تحریکات عصبی و تسکین درد قاعدگی بهترین مسکن است. در بیماریهای اطفال مخصوصاً سرفه و برنشیت اطفال، سودمند میباشد.
این خواص در من از زمان جالینوس شناخته شده و آن حکیم که خود مبتلا به بی خوابی بوده است با خوردن کاهو معالجه شده است.
من مسکن فشار خون و درمان یبوست صفرا وی و سودایی و بر طرف کننده التهابات و تشنگی و دافع خماری بوده و مانع مستی میشوم، کمی خوابآور و ملین بوده و پیشاب آور میباشم. این خاصیت در نشسته من بیش از شسته من است، ولی چون کاهو را بیشتر با کود حیوانی تقویت میکنند، خوردن نشسته آن به هیچوجه صلاح نیست. خوردن برگ من جهت رفع خارش، جذام، جنون، یرقان، درد پستان و تبهای گرم و زخم مثانه و مجاری بول و برانگیختن اشتها سودمند میباشد. من درد معده را تسکین میدهم، من مواد قندی و چربی زیاد ندارم و خوردن من کسی را چاق نمیکند و پخته من غذاییت بیشتری دارد. مرا برای معالجه درد سینه و زیاد شدن شیر تجویز کردهاند. زیاده روی در خوردن من شهوت را کم میکند و برای مبتلایان به تنگ نفس خوب نیست. سوخته من جهت التیام جراحات به کار میرود، عصاره برگ و ساقه من که در دارو سازی به نام تریداس معروف است، یکی از مواد خواب آور و مسکن بوده، و ضرر سایر مواد مخدر را ندارد و چنانکه از کاهوی بیابانی گرفته شود، خواص دارویی آن بیشتر بوده و تمام منافع کاهو را به حد زیاد دارد. مالیدن آن بر سر مانع ریزش مو بوده و گذاشتن آن بر محل نیش حشرات، پادزهر سموم آنها میباشد.
ضماد پخته من با کمی روغن زیتون، برای معالجه باد سرخ، دمل، کورک و ورم چشم نافع است. بذر من به مقدار یک قاشق قهوه خوری، برای معالجه تنگ نفس و سینه پهلو و نزله مفید بوده، خواب آور و مسکن است و خوردن آن برای قطع احتلام و ضعیف نمودن و متعادل ساختن شهوت به کار میرود. آب برگ من دارای همان خواص بذر من میباشد.
ادامه ندارد
اسم من کاج است
در زبان فارسی به انواع گیاهان تیره مخروطیان به استیثنای انواع سرو کاج و در زبان عربی صنوبر گویند. ولی امروزه در ایران به آن دسته که دارای برگهای سوزنی بلند است کاج و به آن دسته که دارای سوزنهای کوتاه و ضخیم میباشند صنوبر میگویند. در بعضی از شهرهای ایران مثل کاشان، به تبریزی و سپیدار هم صنوبر میگویند و این اشتباه است. به من در زبان فارسی ناژو، ناجو و سروسیاه هم میگویند. من دارای هشتاد گونه هستم، چوبهای ما از چوبهای مرغوب صنعتی است که با آن در و پنجره و مبل میسازند و از چوب انواع صنوبر در منبت کاری استفاده میکنند. موریانه و سایر حشراتی که به خوردن چوب علاقه دارند، به سراغ ما نمیآیند. درخت ما ممکن است تا پنجاه مترقد بکشد. برگهای ما سوزنی شکل بوده و خزان نمیکنند. به عقیده نویسنده زبان خوراکیها، درختانی که خزان نمیکنند، دارای مادهای هستند که مقاومت انسان را زیاد میکند. گلهای ما مخروطی بوده و نر و ماده درد و پایه جداگانه قرار دارند، گلهای نر در فصل بهار تولید گرده کرده، مانند خاک زرد رنگ نرمی روی زمین مینشینند، که عدهای به آن باران گوگرد لقب دادهاند. گلهای ماده درشتتر بوده، دارای فلسهای محکمی است که پس از عمل لقاح تبدیل به میوه میشود، و این میوه در سال دوم میرسد. از بعضی از انواع ما صمغی خارج میشود که در فارسی به آن زنگباری و اعراب قلقونیا و راتیانج رومی گویند، ولی امروزه در داروخانه بنام فرنگی آن تربانتین مشهور میباشد و از آن اسانس تربانتین گرفته، به باقیمانده آن کلوفان میگویند و این همان صمغی است که روی آرشه ویلون میکشند تا صدای آن صاف شود. میوه کاج، مخروطی و شبیه قلب گوسفند است و پس از رسیدن، فلسهای آن خشک شده و از هم باز میگردد و به تدریج روی زمین میافتد و در وسط آن بادام کوچکی قرار دارد که معمولاً بچهها آن را پس از شکستن جدا کرده و میخورند و به این بادام و فلسهای آن، طوطی علاقه زیاد دارد. میوه آن دسته، که در ایران به صنوبر معروف است باریکتر و درازتر از انواع کاج است، این میوهها از درخت بطور کامل جدا نمیشود و در باغات و جنگلهای صنوبر، هیچوقت شما میوه آن را روی زمین نمیبینید. بلکه فلسهای آن به تدریج جدا شده و به کمک باد پراکنده میگردد. در کتب قدیم به این دسته، تنوب شجر الراتنج و بنطس گویند. کاج شرقی صمغ زیاد دارد و به آن کاج کوچک و درخت نوئل هم میگویند. کاج کانادایی صمغی معطر دارد. صنوبر کوهی در سرد سیر به عمل میآید، و میوه آن خوراکی نیست. چوب آن چرب بوده و در گذشته آن را مانند مشعل به جای شمع روشن میکردند و از آن قطران رقیقی خارج میشد. نوع دیگری از کاج وجود دارد که به آن بیشتر تنوب گویند و میوه آن به قضم قریش معروف است، ولی در شیراز به آن بندق و مسدق هم میگویند و این حب صنوبر است.
ادامه ندارد
اسم من غلب لب است
اهالی خوزستان به گیاه من غلبلب(به فتح غ و ل و سکون ب و فتح دوم ل و سکون ب دوم) و اهالی فارس به آن استبرق که معرب استبرک میباشد میگویند. اهالی بنادر جنوب به آن خرگ در کرمان و بلوچستان کرک و دردشستان غرق نامند.
در کتب قدیمی به من عشار - عشر - اکران و مدار گفتهاند. من در نواحی جنوبی ایران مخصوصاً خوزستان - بلوچستان - منصورآباد - لار - بم - خبیص - شوش - دیلمان و برزجان میرویم و در بلوچستان جنگلی از من دیده میشود که اهالی محل میگویند هدف اصلی از کاشتن و پرورش آن، تهیه کائوچو بوده است.
من از گیاهان کائوچویی هستم، ولی تهیه لاستیک از من به صرفه نیست، و در عوض فایده دیگری دارم که اگر مورد استفاده قرار گیرد، منافع آن خیلی بیشتر از کائوچو خواهد بود.
قسمت ارزنده من پنبهام میباشد که در گذشته دیبای شوشتری را با آن میبافتند. این پنبه در جوف میوه من است که پس از رسیدن و باز شدن مانند تارهای ابریشم جلوهگری میکند و در حال حاضر مردم راه تابیدن آن را نمیدانند، ولی در قرنهای ششم تا هشتم هجری، یکی از خانوادههای هنرمند شوشتر راه آن را میدانستند و اسرار آن را در خانواده خود حفظ کرده، نسلاً بعد نسل ار آن استفاده میکردند، ولی در اواخر قرن هشتم در اثر بیماری طاعون این خانواده بکلی از بین رفته، و اسرار بافتن دیبای شوشتری را با خود به گور برده، و درخاک مدفون کرده و بدین ترتیب یک هنر اصیل و ارزنده ایرانی از بین رفته است، و تنها استفادهای که اکنون از این پنبه میشود، آن است که آن را داخل بالش و متکا میکنند و از نرمی و لطافت آن در زیر سر بهرهمند میشوند.
طبق تحقیقات عمیقی که نویسنده زبان خوراکیها به عمل آورده، به این نتیجه رسیده است که پنبه چنانچه تحت تأثیر دیاستازهای بزاق قرار گیرد، محکم شده و قابل تابیدن و بافتن میشود و اینطور به نظر میرسد که آن خانواده هنرمند این پنبه را در دهان خود گذاشته و مدتی آن را مکیده مزهمزه کرده و قال استفاده مینمودند. بدیهی است که در حال حاضر این روش قابل عمل نیست و بایستی آن را با دیاستازهای مصنوعی به عمل آورد.
من جزو گیاهان شیردار هستم. در تمام اجزای بدن من شیرابهای وجود دارد که سمی، سوزاننده و اکال است، ولی این شیرا به در پنبه من نیست، بلکه در برگ، ساقه و میوه من قبل از رسیدن وجود دارد و مقداری آن در هر گیاه از یک لیتر تجاوز میکند. این شیرابه پوست را از زخم میکند، خاصیت مسهل داشته و بلغم را از بین میبرد، و سوزاندهترین شیره نباتی است که مو را نیز زایل میکند، و دانههای بواسیر را قطع مینماید و مضمضه آن با عسل برای جوش دهان اطفال نافع است، و چون پنبه را به آن آغشته و در سوراخ دندان کرم خورده بگذارند، درد آن را ساکت میکند.
حکیم میر عبد الحمید در حاشیه تحفه نوشته است که این شیرابه جهت معالجه جذام - قوبا (زخمهای جلدی که منشاء عصبی دارند)، دمل، کورک وسختی طحال و امراض کبدی و استسقا و کرمهای معده و کدو مفید است. بعضی از اهالی هند که مبتلا به رماتیسم و پادرد میباشند، مقدار کمی از شیره مرا با یک چوب کبریت بر روی مفصل مانند چند خال میگذارند تا جای آن تاول کند و معتقدند که این عمل درد مفاصل را تسکین میدهد. چنانکه برگ و شاخههای تازه مرا گرم کرده و روی ورمهای بدن بگذارند، درد آنها را معالجه کرده و ورم را از بین میبرد، و چون برگ و شاخه تازه مرا در روغن زیتون بجوشانند، روغن آن جهت معالجه فلج مفید بوده و ضد تشنج است. پاشیدن گرد کوبیده خشک شده برگ من جهت زخمهای چرکی و بدخیم و زخمهای خورهای و از بین بردن گوشت زاید مفید است. از پنبه من در گذشته به عنوان آتشزنه در سنگ چخماخ استفاده میکردند، و چون این پنبه را هنگامی که تازه است از هم باز کرده، آن را برروی جراحات بگذارند از خونریزی جلوگیری کرده، و باعث رویاندن گوشت تازه میشود. اهالی مصر معتقدند که فرش کردن و دود برگ من حشرات را فراری میدهد. خواص شیرابه و برگ من زیاد است و دود چون سمی و خطرناک است، از تفصیل آنها خودداری مینماییم.
ادامه ندارد
اسم من شنگ است
فارسی من شنگ است، در شیراز و اصفهان به من آلاله شنگ و در خراسان ریش بز خالدار خطاب میکنند. به من گیاه قندرون، سنسفیل، تسلسفیل، اسپلنج و اسفلنج هم میگویند. عربی نوع چمنی من که برگهای آن باریکتر از من میباشد، لحیه التیس و زنب الخیل است، ولی در عراق و شامات به آن اذناب الخیل میگویند. من در چمنزارهای نمناک شمال ایران، عمارلو، بین کبوتر چای و زرد چین، ایسپیلی ییلاق دامنه البرز، مخصوصاً افجه و نارون میرویم و نوع چمنی من در مغرب ایران، تفرش، اراک، کوه شاهو و کردستان زیاد است، و در اروپا به علت زیبایی گل من گیاه مرا پرورش میدهند. گیاه شناسان قدیم نوع حقیقی مرا نر و نوع چمنی را ماده میدانستند، و در زبان فرانسه به من یارب دوشوو، در فاصله اردیبهشت تا تیر ماه ظاهر میشود ریشه گیاه من دارای لعاب بوده و کمی تلخ است و خوردن آن اشتها را فوق العاده زیاد میکند. ریشه من خلط آور و نرم کننده سینه و التیام دهنده زخمهاست. از برگهای من در سالاد استفاده میکنند و ایرانیان آن را مانند کاهو و کاسنی با سرکه و بدون آن میخورند، چون بسیار خنک میباشم. خوردن برگهای من اسهال و خونریزی معدی را بند میآورد و از خونریزی سینه جلوگیری میکند و برای مسلولین نافع است.
ریشه من برای جلوگیری از اسهال و خونریزی، از برگ من قویتر است و خوردن خیسانده آن در شراب برای جلوگیری از خونریزی رحم تجویز میشود پاشیدن برگ و گل خشک شده من در روی زخمهای چرکی و متعفن سودمند میباشد ضماد آنرا برای التیام عصب قطع شده مفید دانستهاند ضماد گل من با موم جهت سوختگی آتش مفید است حکیم محمد بن زکریای رازی خوردن ریشه گیاه مرا پادزهر سموم میدانست. عصاره گیاه من که در طب سنتی ایران طرثوث خوانده شده است پادزهر قوی است و در ساختن تریاق فارون به کار میرود. برای معالجه نزله ریوی، نقرس، رماتیسم و امراض جلدی جوشانده شصت گرم ریشه مرا تجویز کردهاند. اگر مرا پختند هرگز آب آن را دوز نریزند بلکه آن را بنوشند، زیرا منافع من در آب جوشانده جمع میشود. عصاره من جهت درمان کچلی و زخمهای جلدی مفید است. آب ریشه خام من زگیل را از بین میبرد.
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))