دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

برگزاری جلسه سازمان پیشکسوتان جهاد و مقاومت در دفاع مقدس در استان سمنان


جلسه سازمان پیشکسوتان جهاد و مقاومت در دفاع مقدس در محل پارک موزه دفاع مقدس استان سمنان برگزار شد.
برگزاری جلسه سازمان پیشکسوتان جهاد و مقاومت در دفاع مقدس در استان سمنان

به گزارش خبرگزاردفاع مقدس ازاستان سمنان، سردار مهدی محمدی فر، رئیس سازمان پیشکسوتان جهاد و مقاومت در دفاع مقدس کشور در این جلسه ضمن گرامیداشت سالروز عملیات مرصاد و درود بر روان پاک شهیدان مظلوم این عملیات به بیان اهداف تاسیس سازمان و کارمردها و ماموریت های آن پرداخت و گفت: ما در کشور رقم بالایی پیشکسوت دفاع مقدس از یگان های ارتش، سپاه، ناجا و جهاد  داریم که توان فکری و مشورتی بالایی دارند.

وی با اشاره به سخن امام راحل که فرمود:

نگذارید پیشکسوتان عرصه دفاع و جهاد در پیچ و خم زندگی روزمره فراموش شوند.

اضافه کرد: مقام معظم رهبری از پیشکسوتان انتظار کار دارند و اصرار دارند که این قشر از جامعه نباید گوشه نشین باشند و ضرورت دارد جامعه را با آرمانگرایی به سمت معنویات، رشد و تعالی سوق دهند.

سردار محمدی فر افزود: سازمان پیشکسوتان جهاد و مقاومت در کشور وظیفه هدایت، حمایت، ساماندهی و تغذیه فکری سازمان های خود در استان ها را به عهده دارد و از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی حمایت می نماید.

سرهنگ فریدون پهلوانی، مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان در این جلسه گزارشی از اقدامات انجام گرفته در حوزه جمع آوری اسناد، انجام طرح های تحقیقاتی، بازروایی عملیات ها، چاپ کتب تاریخ شفاهی، مصاحبه های انجام گرفته در حوزه تاریخ شفاهی و ... ارائه داد.

همچنین سرهنگ پاسدارحسن ادب رئیس کانون بازنشستگان سپاه استان سمنان گزارشی از فعالیت های انجام گرفته در کانون و مشکلات پیش رو را به استحضار جمع رساند.

این جلسه با حضور روسای کانون های بازنشستگان آجا، ناجا، سپاه و جمعی از پیشکسوتان دفاع مقدس در سالن جلسات پارک موزه و مرکز فرهنگی دفاع مقدس استان سمنان برکزار شد که دستاوردهای خوبی در بر داشت.

انتهای پیام /

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 11 مرداد 1394  ] [ 12:50 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مادر شهیدان رفیعی آسمانی شد


مادر شهیدان اکبر و حاتم رفیعی اهل شهر وردنجان از توابع شهرستان بن در استان چهارمحال و بختیاری دار فانی را وداع گفت و به دیدار فرزندان شهیدش شتافت.
مادر شهیدان رفیعی آسمانی شد

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، صفورا فتاحی مادر شهیدان اکبر و حاتم رفیعی وردنجانی شب گذشته بر اثر کهولت سن و بیماری در 75 سالگی دار فانی را وداع گفت و آسمانی شد.

مراسم تشییع این مادر فداکار ساعت 10:30 صبح امروز 11 مرداد در شهر وردنجان برگزار و در جوار فرزندان شهیدش در قطعه صاحین گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.

مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران استان چهارمحال و بختیاری در پی ارتحال این مادر صبور و فداکار پیام تسلیتی ارسال کرد.

لازم به ذکر است، شهید اکبر رفیعی در تاریخ 20 اسفند 66 در بمباران هوایی شهرکرد و شهید حاتم رفیعی درتاریخ 6 شهریور 62 در پاسگاه زید به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 11 مرداد 1394  ] [ 12:49 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

آذربایجان غربی آماده پذیرایی از ۲۵۰ هزار زائر راهیان نور است


مسئول سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه آذربایجان غربی گفت: آذربایجان غربی آمادگی پذیرایی از ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر در ایام تابستان در قالب راهیان نور شمالغرب را داراست.
آذربایجان غربی آماده پذیرایی از ۲۵۰ هزار زائر راهیان نور است

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، سرهنگ پاسدار "حسنعلی چراغی" مسئول سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه آذربایجان غربی اظهار کرد: شهرهای ارومیه، اشنویه، نقده، پیرانشهر، سردشت و مهاباد از شهرستانهای میزبان کاروانهای راهیان نور به شمار می‌روند.

وی افزود: با توجه به امکانات موجود، آذربایجان غربی آمادگی پذیرایی از ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر در ایام تابستان در قالب راهیان نور شمالغرب را داراست.

مسئول سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه شهداء آذربایجان غربی گفت: با ورود کاروانها به استان علاوه بر بازدید از مناطق عملیاتی استان برنامه‌های فرهنگی ویژه‌ای نیز در ارومیه در قالب نمایش رزمی، فرهنگی و بصیرتی تحت عنوان علمداران ولایت در طول هفته به اجرا در می‌آید.

چراغی اضافه کرد: فضاسازی و آماده سازی یادمان‌ها هم اکنون در دستور کار قرار دارد و آماده کردن زیر ساختهای لازم برای این امر نیز با همکاری دستگاه‌های اجرایی استان در حال انجام است.

وی تصریح کرد: تهیه و توزیع نقشه گردشگری جنگ و دفاع مقدس جزو برنامه‌هایی است که در صدد هستیم تا با همکاری سپاه و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان انجام دهیم. آذربایجان غربی جزو استانهای مقصد برای کاروانهای راهیان نور شمال غرب کشور است و وجود مناطق عملیاتی مختلف در دوران دفاع مقدس باعث شده تا سالانه بیش از ۲۰۰ هزار نفر از استانهای همجوار آذربایجان غربی از مناطق عملیاتی آن بازدید کنند.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 11 مرداد 1394  ] [ 12:48 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ماجرای شهادت یکی از اسرا به دست کومله


خواب بودیم که ناگهان سر و صدای ورود تعداد زیادی اسیر جدید ما را از خواب پراند. آنها اول توی اتاق دیگری جا دادند؛ اما بعد از چند روز همه ما را یکجا جمع کردند...
ماجرای شهادت یکی از اسرا به دست کومله

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، خواب بودیم که ناگهان سر و صدای ورود تعداد زیادی اسیر جدید ما را از خواب پراند. آنها اول توی اتاق دیگری جا دادند؛ اما بعد از چند روز همه ما را یکجا جمع کردند. ورود به اتاق و فضای جدید و برخورد با افراد تازه از راه رسیده و اسرای با سابقه، خوبی ها و بدی هایی داشت. تعداد اسرا یک بار دیگر به ۷۰ نفر رسیده بود.


کلاس های توجیهی و تبلیغاتی کومله هر روز برگزار می شد. کتاب های کمونیستی را در اختیار اسرا قرار می دادند و ما را موظف به درس پس دادن می کردند. مثل مدرسه باید در امتحانات شفاهی شرکت می کردیم و به سؤالات نامربوط استاد، جواب دلخواه او را می دادیم.


اسرا که به ندرت از مطالب گنگ و نامفهوم کتاب ها سر در می آوردند فقط برای حفظ ظاهر، کتاب ها را به دست می گرفتند و غرق خاطرات و یاد خانواده هایشان می شدند. من همچنین بیشتر وقتم را با محمد رضا عظیمی می گذراندم و از آگاهی های او بهره می بردم.


آقایدالله خداداد مطلق و محمدعلی بیان که اهل قم بودند، به همراه صفدر محمدی از طرف آموزش و پروش برای درس دادن به دانش آموزان کُرد به روستای کردستان اعزام شده بودند. آنها یک سال پیش به اسارت کومله درآمده و جزو قدیمی ترین زندانیان به شمار می رفتند. این سه نفر بین اسرا حرمت و اعتبار زیادی داشتند و البته به همان میزان مورد غضب کومله بودند. آنها سال گذشته با تعدادی از اسرا زندان کومله فرار کرده بودند؛ اما در نزدیکی سردشت به نیروهای دموکرات برخورد کرده به اسارت آن حزب درآمده بودند.


در درگیری خونین کومله و دموکرات، طراح نقشه فرار یعنی سرهنگ علی اصغرلو۲ به دست نیروهای کومله به شهادت رسیده بود. وقتی هواپیمای عراقی زندان دولتوی۳ دموکرات را بمباران می کنند دو نفر دیگر از این جمع هفت نفره شهید می شوند.


بالاخره بعد از چند ماه طی مبادله ای چهار نفر از آن هفت نفر مجدداً به زندان کومله برگردانده می شوند. عباس؛ بسیجی اصفهانی را که یکی از این چهار تن بوده و تیرباران کرده و به شهادت می رسانند. حالا این سه نفر که بازماندگان آن حادثه تلخ بودند. کنار ما روزگار سر می کردند و هیچ امیدی به آزادی نداشتند. آنها بدون هیچ هراس و نگرانی دائم به عبادت و راز و نیاز مشغول بودند.


-----------------


۱- صفدر محمدی اهل کرمانشاه و معاون آموزش و پرورش کامیاران بود. او به همرا رئیس آموزش و پرورش کامیاران که اگر اشتباه نکنم نامش رسول غفاری بوده است، حین مسافرت به کرمانشاه به کمین کومله گرفتار شده بودند. نیروهای کومله آقای رسول غفاری را به شهادت رسانده بودند!


۲- سرهنگ اصغرلو از زبدگان زمانه بود. او توانست فرار گروه هفت نفره از زندان کومله رادر سال ۱۳۵۹ طراحی و اجرا کند. آقا یدالله می گفت: ایده فرار را جناب سرهنگ مطرح کرد، ۴۰ شب طول کشید تا توانستیم کانالی راحفر کرده و به بستر رودخانه برسانیم و از آنجا فرار کنیم، ولی نزدیک های سردشت به رهگذری برخوردیم که ما را لو داد و این بار گرفتار حزب دموکرات شدیم.

 

نیروهای کومله که در جست وجوی ما بوده و ردمان را گرفته بودند به دموکرات رسیدند ودرگیری خونین آغاز شد. کومله دستور می داد برگردیم و تهدید می کرد درغیر این صورت ما را خواهند کشت. دموکرات می گفت: اگر قدمی به عقب برگردید شما را به رگبار می بندیم. بین این آتش بازی گیرکرده بودیم تا اینکه اوضاع کمی آرام شد.

 

یکی از نیروهای کومله که دم از رفاقت با سرهنگ اصغرلو می زد به ایشان نزدیک شد و گفت: ها سرهنگ بالاخره کارخودتو کردی؟ سرهنگ گفت: فرار حق هر اسیره. نیروی کومله با لبخند و تمسخر لوله اسله رو بیخ گوش سرهنگ گذاشت. شلیک کرد و گفت: کشتن هم حق ماست.


۳- زندان دولتو که متعلق به حزب دموکرات بود و در اطراف سردشت، نزدیک مرز عراق قرار داشت. سال ۱۳۵۹ تعداد زیادی از رزمندگان ایرانی که دراین زندان گروگان بودند. به دنبال تبانی حزب دموکرات ورژیم بعث که منجر به حمله هواپیماهای عراقی به این زندان شد، به شهادت رسیدند.

 

آن طور که آقا یدالله می گفت نیم ساعت قبل از حمله هواپیماهای عراقی به زندان، تمام نیروهای نگهبان دموکرات از منطقه دور می شوند وتاچندساعت بعداز بمباران برنمی گردند. آقایدالله می گفت: اوضاع طوری بود که من تونستم بعدازبمباران چند کیلومتری اززندان دوربشم. می تونستم فرار کنم ولی وقتی از دور به زندان نگاه کردم، فکر شهادت دوستانم قلبم رو به درد می آورد، نتوانستم فرار کنم. برگشتم تاشاید بتونم به مجروح هایی که زیرآوار مونده بودن کمک کنم.


راوی: کیانوش گلزار راغب

 

منبع: سایت جامع آزادگان

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 11 مرداد 1394  ] [ 12:47 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جزئیات تشییع شهدای غواص و خط‌شکن در استان اصفهان


مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان مراسم تشییع شهدای غواص و خط‌شکن در این استان را تشریح کرد.
جزئیات تشییع شهدای غواص و خط‌شکن در استان اصفهان
سردار «مجتبی شیروانیان» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگارحماسه و جهاد دفاع پرس، تشییع شهدای غواص و خط‌شکن در این استان را تشریح کرد.

وی در این‌باره اظهار داشت: ۴۸ شهید غواص و خط‌شکن در این استان تشییع می‌شوند که از این جمع پیکر مطهر ۱۸ تن از شهدا احراز هویت شده است.

شیروانیان اضافه کرد: پیکر مطهر شهدای استان اصفهان، ۱۵ مردادماه در قالب یک کاروان وارد استان اصفهان شده و کاشان اولین شهری است که میزبان شهدا خواهد بود.

وی افزود: طی چهار روز شهرهای مختلف استان اصفهان میزبان کاروان شهدا خواهد بود و بعدازظهر نوزدهممرداد پیکر مطهر شهدا با استقبال مردم وارد شهر اصفهان خواهد شد.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان با بیان اینکه شب وداع با شهدا در شب شهادت حضرت امام صادق (ع) در گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد، گفت: صبح بیستم مردادماه شهدا در شهر اصفهان تشییع و پس از آن تعدادی از پیکر شهدا برای خاک‌سپاری به شهرهای مختلف اعزام خواهد شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: شهدای گمنام در هشت نقطه از استان به خاک سپرده خواهند شد.

گفتنی است، شهدای گمنام در شهرهای امیرآباد (از توابع شهرستان نجف آباد)، بافران (از توابع شهرستان نائین)، ذوب‌آهن اصفهان، محله‌های عاشق‌آباد و نصرآباد اصفهان، شهر خوراسگان، شهرک شهید نامجو صنایع دفاع و شهر دستگرد (از توابع شهرستان برخوار) به خاک سپرده خواهند شد.

شایان ذکر است، هنوز اسامی شهدای شناسایی‌شده نیز توسط مسئولان استان اصفهان اعلام نشده و طی روزهای آینده پس از اطلاع به خانواده‌های شهدا، رسانه‌ای خواهد شد.

انتهای پیام/

 

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 11 مرداد 1394  ] [ 12:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

غلام رضا ریگزنان طوسی

نام پدر: محمد تاریخ تولد: 15/09/1311
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد تاریخ شهادت: 25/05/1361
محل شهادت: میدان توحیدابتدای خیابان شباهنگ-تهران طول مدت حیات: 50 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف8-شماره23-تهران


زندگینامه
غلام‌رضا ريگزنان‌طوسي در 15 آذر ماه سال 1311 در شهر مقدس مشهد در خانواده‌اي باايمان چشم به جهان گشود. از کودکي براي کمک به تأمين مخارج خانواده کار مي‌کرد و در کنار اين فعاليت‌ها در مجالس و مراسم مذهبي شرکت مي‌جست. به فراگيري قرآن و بهره جستن از آيات الهي علاقه‌اي فراوان داشت و از همين‌رو با جديت توانست قرئت کلام خدا را ياد گيرد و از اين منبع هستي‌بخش و راهنماي هميشگي بشريت جرعه‌هايي گوارا بنوشد. 
زندگي مبارزاتي‌اش سال‌ها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شد. در آن ايام اعلاميه‌هاي حضرت امام را دريافت کرده و در ميان مردم تبليغ مي‌نمود. پس از عزيمت به تهران بر فعاليت‌هايش افزود و در اين راه متحمل زحمات فراواني شد. 
در سال پيروزي انقلاب در مسجد و در کنار تجمع امت بيدار دل اسلام مورد هجوم مزدوران شاه قرار گرفت و در حالي که عکس امام را در دست داشت به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت، ليکن نه عکس را از دست داد و نه اراده‌اش را و پس از آن که با بدني کوفته و ضرب ديده به منزل بازگشت، هنوز تمثال مبارک رهبر عظيم‌الشأن را در دست داشت و سرافراز بود که ننگ تسليم را نپذيرفته بود. 
پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي علاوه بر ادامه فعاليت‌هاي گذشته و حضور هميشگي در صحنه، کوشيد تا در حد توانايي منشاء خدمات شايسته‌اي گردد. با شروع جنگ تحميلي مشتاقانه خواستار اعزام به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل گرديد و يک بار توانست براي حمل آذوقه به مناطق جنگي برود. به شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي هم‌چون شهيد مظلوم بهشتي و شهيد رجايي و شهيد باهنر علاقه‌اي خاص داشت و در مراسم سوگواري اين عزيزان خويشتن را فراموش کرده بود. در مسجد محل فعاليتي شايسته داشت و گاه تا پاسي از نيمه شب در خانه خدا به ساير برادران ياري مي‌رساند و بي‌آن که احساس خستگي کند، روز ديگر را با ياد خدا آغاز مي‌کرد. 
طوسي شيفته شهادت بود و شب قبل از شهادتش با مشاهده گزارش تلويزيوني مربوط به شهادت برخي از برادران پاسدار، در حالي که مي‌گريست مي‌گفت "نوبت ما پس کي فرا مي‌رسد" و آن گاه که شنيد منافقين عده‌اي از مردم حزب‌الله را جهت ترور شناسايي کرده‌اند با خوشحالي زايدالوصف مي‌گفت "من جزء همين‌ها خواهم بود." و چنين نيز شد. روز بيست و پنجم مرداد ماه 1361، حوالي ساعت يازده صبح، دو نفر از تروريست‌هاي منافق که از قبل مغازه او را شناسايي کرده بودند به منظور ترور وي وارد مغازه شدند و به بهانه خريد سيم او را به صحبت گرفتند و در فرصت مناسب نيت پليد خود را با شليک چندين گلوله عملي کردند. حاج رضا طوسي، در اثر اصابت چندين گلوله با پيکري سوراخ سوراخ در 50 سالگي در ميدان توحيد_ابتدای خیابان شباهنگ تهران دعوت حق را لبيک گفته به ملکوت اعلي شتافت و در بهشت زهرا(س) قطعه 26 رديف 8 شماره 23 آرميد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 6:29 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدعزیز ریاضی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1337
محل تولد: ایران - گیلان - شفت تاریخ شهادت: 15/07/1361
محل شهادت: شهرستان شفت طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: شهرستان شفت، گلزار شهدا


زندگینامه
محمدعزیز در سال 1337 در شهر شفت (استان گیلان) پا به عرصه گیتی نهاد، تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش با موفقیت به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به شهرستان شفت رفت و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. در اواخر سال 1355 جهت اشتغال به تهران عزیمت کرد اما به علت فعالیت ها و مبارزات انقلابی اش از کار اخراج و به زادگاهش بازگشت. بعد از پیروزی انقلاب به مدت یک سال به شغل مقدس معلمی روی آورد و به تعلیم و تربیت دانش آموزان در مدارس شفت پرداخت و با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت سپاه درآمد. در جریان مبارزه با ضدانقلاب در شهرستان آمل و شایستگی هایی که از خود نشان داد به سمت فرماندهی سپاه شفت منصوب گردید، ضد انقلاب از این سرباز عاشق روح الله (ره) همواره در وحشت بود و بغض فراوانی از او و هم سنگرانش داشت و سرانجام روز پانزدهم مهرماه سال 1361 او و تعدادی از یارانش را در سه راهی بازار جمعه هدف گلوله قرار داد و در سن 24 سالگی به شهادت رساند. مزار پاک او در گلزار شهدا شهرستان شفت قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسین ریاضی شوفر

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1338
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 19/01/1361
محل شهادت: تهران_ میدان هفت تیر_ اول بزرگراه مدرس طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
حسین در سال 1338 در جنوب شهر تهران دیده به جهان هستی گشود. آموختن علم را در 7 سالگی آغاز کرد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا دوره ی دبیرستان ادامه داد. از آن جا که به ورزش باستانی علاقه داشت از کودکی همراه پدر به این مراکز رفت و درس مردانگی را از بزرگان آنان آموخت.
سال 1353 مدرسه را رها کرد و در یک کارخانه چوب بری استخدام شد و با تلاش کوشش فراوان توانست اندکی پس انداز کند و تشکیل خانواده دهد.
سه سال قبل از پیروزی انقلاب هیئتی به نام جانبازان حضرت مهدی(عج) تشکیل داد، در جریان مبارزات ملت مسلمان علیه استبداد در تسخیر پادگان ها نقش داشت.
پس از واژگونی بساط سلطنت به خدمت جمهوری اسلامی درآمد و علاوه بر پاسداری در مساجد به آموزش و تعلیم فنون نظامی نیز پرداخت. با شروع غائله گروهک های ضد انقلاب در کردستان راهی این منطقه شد و در کنار شهید چمران به مدت یک ماه در سردشت با دار و دسته های مزدور استکبار جهانی مبارزه کرد.
در بازگشت از کردستان به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در قسمت موتوری پادگان ولی عصر(عج) به خدمت مشغول شد.
در زمانی که خوانین مزدور بیگانه در فارس به شرارت پرداخته بودند و در هماهنگی کامل با ناوگان متجاوز آمریکا در دهانه خلیج فارس مقاصد شومی را دنبال می کردند. همراه با جمعی از برادران سپاه به فیروزآباد رفت و در آن جا به سهم خود برای خنثی کردن این توطئه فعالیتی شایسته نمود.
سپس به جبهه نبرد شتافت پس از بازگشت از جبهه، مأمور حفاظت از مقامات عالی رتبه وزارت امور خارجه گردید اما صبح روز پنج شنبه نوزدهم فروردین ماه سال 1361 ،7 نفر از منافقین در بزرگراه مدرس به ماشین معاون وزیر امور خارجه شلیک نمودند، حسین برای نجات آقای منصوری باشجاعت تمام به دفع حملات منافقین پرداخت و با مهارت خاصی ماشین را از تیررس این جنایت کاران خارج کرد و با خون خود ثابت کرد که سلاح و تجهیزات در مقابل اراده مردان خدا ذوب شدنی است. سرانجام حسین در سن 23 سالگی بر اثر اصابت گلوله به سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. از او 2 فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

علی ره آموز

نام پدر: برات محمد تاریخ تولد: 10/06/1337
محل تولد: ایران - خراسان - بجنورد تاریخ شهادت: 08/07/1360
محل شهادت: بجنورد طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: گلزارشهدای انصارالحسین(ع)-قطعه1-خراسان


زندگینامه
علی ره آموز فرزند برات محمد در دهم شهریور ماه سال ۱۳۳۷ در شهرستان بجنورد به دنیا آمد. 
او در خانواده ای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود و از همان کودکی مزه فقر را چشید. پدرش خدمتگزار جزئی در آموزش و پرورش بود. 
هنوز جوانی بیش نبود که پدر را از دست داد، در جوانی سرپرست یک خانواده ۶ نفره شد، اما او مصمم و با صلابت تلاش نمود، کار کرد و تحصیل نمود و موفق به اخذ دیپلم شد و در یکی از روستاهای شهرستان بجنورد به شغل شریف آموزگاری پرداخت. در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی همه شاهد تلاش و فعالیت چشمگیر علی از جمله پخش اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام (ره) بودند. پخش کتاب، حتی با وجود فقر مالی که داشت با هزینه خود کتاب و نوارهای انقلابی را تهیه نموده و به رایگان در اختیار شیفتگان انقلاب اسلامی قرار می داد. 
او سراسر وجودش عشق به اسلام و انقلاب بود. از همان آغاز خدمت به هر روستایی که می رفت مردم روستا را شیفته اخلاق و برخورد اسلامی خود می نمود و اسوه ای می شد برای نوجوانان و مردم روستا و همه افراد او را دوست می داشتند. 
در شروع جنگ تحمیلی جزء اولین نفراتی بود که عازم جبهه های نبرد شد و عاشقانه جنگید. وجودش سراپا شور و خدمت به اسلام بود. بعد از مدتی پیکار با خصم زبون به بجنورد بازگشت و در پشت جبهه به آموزش و هدایت نوجوانان و جوانان عاشق جهت دفاع از مرزهای میهن اسلامی پرداخت. ماه رمضان با دهان روزه به آموزش های سخت نظامی می پرداخت و همه روزه مسافت شهر تا محل خدمت را پیاده طی می نمود تا به آموزش و سازماندهی مردم و نیروهای بسیجی جهت اعزام به جبهه ها بپردازد. دوستانش شاهد تقسیم غذا توسط او بین مستضعفین شهر بودند، او به راستی خدمتگزار محرومین بود، چون خود درد کشیده و محروم بود و دشمن و خصم نابکار که نمی توانست شاهد این رشادت ها باشد، ناجوانمردانه با هدف قرار دادن قلبش، او را در نیمروز هشتم مهر ماه سال ۱۳۶۰ در بجنورد در سن 23 سالگی به شهادت رساندند. 
مزار پاکش در گلزار شهدای انصارالحسین(ع) قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیداحمد روغنی نیری

نام پدر: سیدعلی تاریخ تولد: 10/04/1328
محل تولد: ایران - یزد - یزد تاریخ شهادت: 06/07/1361
محل شهادت: بیمارستان-تهران طول مدت حیات: 33 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف75-شماره3-تهران


زندگینامه
سیداحمد در دهمین روز از تیر ماه سال ۱۳۲۸ در خانواده ای مذهبی و متدین در یکی از روستاهای یزد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در یکی از روستاهای اطراف یزد طی نمود. خردسال بود که پدرش را از دست داد و مجبور شد همراه مادرش به تهران عزیمت کند. در تهران به شغل های گوناگون منجمله کارگری در شرکت ژنرال تایر پرداخت. 
پس از انقلاب در پاسداری از دست آوردهای انقلاب تلاش گسترده ای نمود. 
صبح روز دوم مهر برای دیدار یکی از اقوامش که از جبهه برگشته بود از منزل خارج می شود و پس از آن به نماز جمعه می رود بعد از پایان نماز به همراه تعدادی از نمازگذاران با وانت به منزل برمی گردند که در حوالی میدان قزوین مورد حمله دو نفر از تروریست های منافق قرار می گیرند. تروریست ها با رگبار مسلسل به اتومبیل حمله می کنند و می کوشند با پرتاب بمب اتومبیل را منفجر کنند که ناکام می مانند. در اثر این جنایت آن ها مجروح و به بیمارستان منتقل می شوند. پزشکان در جهت نجات او به معالجه می پردازند لیکن به دلیل جراحات بسیار موفق نمی شوند و او در ششم مهر ۱۳۶۱ در تهران در سن 33 سالگی به شهادت می رسد. 
مزار پاکش در بهشت زهرا(س) قرار دارد. از وی پنج فرزند به یادگار مانده است. 

 


ادامه مطلب

[ شنبه 10 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 80 ] [ 81 ] [ 82 ] [ 83 ] [ 84 ] [ 85 ] [ 86 ] [ 87 ] [ 88 ] [ 89 ] [ > ]