دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

علیداد همتی

نام پدر: - تاریخ تولد: 16/09/1324
محل تولد: ایران - کرمانشاه - کرمانشاه تاریخ شهادت: 04/06/1360
محل شهادت: - طول مدت حیات: 36 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
علیداد روز شانزدهم آذرماه سال 1324 در آغوش گرم وصمیمی خانواده ای متدین در شهر کرمانشاه به دنیا آمد.دوران پر شور کودکی را در دامان پر مهر مادر و تحت تعالیم مذهبی گذراند. وی تحصیلات خود را تا دوره متوسطه ادامه داد در سن 17 سالگی قبل از گرفتن دیپلم به عنوان درجه دار ارتش مشغول به کار شد. از آنجا که او فرزند مهد قرآن و پرورش یافته در دامان دین مبین اسلام بود به جلسات قرآن و نهج البلاغه خیلی اهمیت می داد و همیشه در کلاسهای تفسیر قرآن و اسلام شناسی شرکت می کرد.
پس از چند سال درجه داری در تیپ هوابرد شیراز تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و در آزمون دانشکده افسری شرکت کرد و از آنجا که در دوره دانشجویی جزء دانشجویان ممتاز بود خود محل خدمتش را انتخاب کرده و به تهران منتقل شد. علیداد که جوانی رشید و ورزیده بود و به خصوص در تیراندازی به مقام قهرمانی رسیده بود به عنوان گارد شاهنشاهی انتخاب شد اما او که برای خدمت در گارد تمایلی نداشت و پس از تحقیقات هم مشخص شد که وی فردی مذهبی است توسط رژیم به بیرجند تبعید شد. ولی با وساطت یکی از آشنایان به تربت حیدریه رفت و در سال (1355) با دختری مهربان و مومن ازدواج کرد.
علیداد که از نیروهای مذهبی و انقلابی بود با روحانیون فعال ارتباط تنگاتنگ داشت به طوریکه خطبه عقد ایشان را شهید باهنر خواندند. با اوج گیری قیام مردمی وی نیز آشکارا به صف مجاهدین راه حق پیوست و چندین بار توسط عمال رژیم دستگیر شد پس از فرمان تاریخی امام مبنی بر فرار سربازها از سربازخانه ها وی هر شب تعدادی از سربازها را با لباس شخصی به خانه می آورد و فراری می داد. از آنجا که خدا یار و یاور مؤمنان است با وجود بدبینی رژیم نسبت به همتی او به عنوان معاون فرماندار نظامی کاشمر انتخاب شد اما پس از مدتی به علت ناراحتی معده به مشهد و از آنجا به تهران منتقل شد و بلافاصله به نیروهای انقلابی پیوست.
پس از پیروزی انقلاب علیداد به همراه شهید مفتح، شهید حدادعادل، و آقای شاخص کمیته منطقه 4 تهران را در محله کانون شهید مفتح ایجاد کرده و خود مسئولیت شاخه نظامی آن را بر عهده گرفت. پس از فرمان امام مبنی بر حضور نظامیان در پادگان ها عاشقانه فرمان پیرو و مقتدایش را سر نهاد و ضمن معرفی خود به دانشکده افسری به کار در کمیته هم ادامه داد پس از مدتی برای خدمت به مردم زادگاهش برای تشکیل سپاه پاسداران به کرمانشاه رفت در زمان وزارت دکتر چمران برای تشکیل یک گروه رزمی چریکی به منظور مقابله با اشرار گروه مالک اشتر را تشکیل داد و با تشکیل بسیج در منطقه غرب نیمی از وقت خود را در سپاه و بسیج گذراند.
با شروع جنگ تحمیلی مسئولیت گردان مالک اشتر را به شهید ادبیان سپرد و خود به آموزش نظامی نیروهای بسیج و سپاه پرداخت، در عین حال در چندین عملیات نیز شرکت کرد. او همواره چون خاری در چشم دشمنان انقلاب و منافقین بود و در جریان تسخیر یکی از خانه های تیمی طرح ترور ایشان در لابلای اسناد پیدا شده بود. سرانجام منافقین کوردل این عاشق پاکباخته را به آرزوی قلبی و همیشگی اش رساندند. او در تاریخ 4/6/1360 در حالیکه 36 سال از عمر شریفش گذشته بود به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 12:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

وحید همایونیه

نام پدر: غلام علی تاریخ تولد: 06/09/1338
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 27/05/1360
محل شهادت: میدان صادقیه-تهران طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف90-شماره20-تهران


زندگینامه
وحيد در ششم آذر 1338 در تهران قدم به عرصه هستي نهاد. دوره‌ي تحصيلات ابتدايي را در دبستان ايران _ سوئيس و دبيرستان را در مدرسه‌ي البرز سپري کرد. پس از آن در رشته‌ي حسابداري دانشگاه تهران مشغول به تحصيل شد. به دليل مبارزه عليه رژيم پهلوي 1 سال قبل از پيروزي انقلاب از دانشگاه اخراج شد و چندي بعد دوباره به دانشگاه بازگشت اما دست از مبارزه برنداشت و با يکي از هم‌کلاسي‌هاي خود ازدواج کرد. پس از پيروزي انقلاب به سپاه پاسداران پيوست و به مبارزه با فرقه‌ي ظاله‌ي بهائيت برخاست. او به عنوان معلم ايدئولوژي تمام توان خود را در اين راه مصروف ساخت. 2 بار عازم جبهه شد و سرانجام در بيست و هفتم مرداد 1360 در ميدان صادقيه تهران توسط منافقين شناسايي و ترور شد. او در 22 سالگي به آسمان سفر کرد و يگانه يادگار او وحيد شش ماه بعد قدم به عرصه‌ي هستي نهاد و به نام پدر، ناميده شد. پيکر پاک همايونيه را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 90 شماره 20 به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:59 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عصمت هشیاری

نام پدر: - تاریخ تولد: 01/10/1319
محل تولد: ایران - یزد - یزد تاریخ شهادت: 11/04/1361
محل شهادت: یزد طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: خلدبرین_ یزد


زندگینامه
عصمت در روز اول دی ماه سال 1319 در کوشک نو یکی از محله های قدیمی شهر یزد پا به دنیا گذاشت. دوره ی کودکی خویش را در خانواده ای مذهبی سپری کرد و به علت وجود مشکلات اقتصادی نتوانست وارد دبستان شود. علاوه بر این وضعیت فرهنگی – مذهبی دبستان ها در آن زمان نیز این اجازه را به او نمی داد. بنابراین در محیط خانه به کارهای هنری مشغول شد و از این طریق به چرخه ی اقتصادی خانواده کمک کرد. 
13 سال داشت که ازدواج نمود و صاحب 5 فرزند شد. اما بعد از 15 سال زندگی، همسرش به بیماری سرطان مبتلا شد و دار فانی را وداع گفت. لذا به سختی و با وجود مشکلات بسیار فرزندانش را تربیت نمود. با آغاز جنگ تحمیلی با اهدا خون خود به رزمندگان اسلام کمک نمود و با وجود درد شدید پا در تمام راهپیمایی ها حاضر شده و از انقلاب حمایت نمود. 
روز یازدهم تیرماه سال 1361 در مراسم نماز جمعه بر اثر انفجار بمب امام جماعت آیت الله صدوقی به شهادت رسید. عصمت بعد از اتمام نماز دوباره قامت بست تا نماز مستحبی بخواند؛ زمانی که سر بر سجده گذاشت، بسیاری از مردم در حال فرار بودند. اما عصمت از جای خود بلند نشد و سرانجام نیز بر اثر فشار جمعیت با زبان روزه و در حال سجده در سنّ 42 سالگی به شهادت رسید. پیکر پاکش بر روی دستان مردم تا خلدبرین تشییع و به خاک سپرده شد. 

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:59 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده لیلا هاشمی

نام پدر: سیدجمال تاریخ تولد: - / - /1362
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 28/06/1364
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 2 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
سال 1362 سال آغاز زندگی شیرین سیده لیلا در کنار خانواده بود، مادر مهربانانه او را در آغوش کشید و لیلا در این مأمن پاک جای گرفت. روزها از پی هم گذشت و او کم کم زبان به سخن گفتن گشود. همه ی اهل خانه نگاهشان به او بود. اما تمام آن آرزوها و حسرتها در روز بیست و هشتم شهریورماه سال 1364 به کابوسی تلخ تبدیل شد. لیلا در حادثه ی انفجار بمب کار گذاشته شده توسط منافقین در ترمینال آزادی در سن 2 سالگی پرپرواز یافت و از برهوت خاک به سرای جاودان هجرت کرد. با شهادت این سلاله نبی اکرم بار دیگر لکه ی ننگی در کارنامه ی منافقین ثبت شد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:58 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدمجتبی هاشمی

نام پدر: سیدمصطفی تاریخ تولد: 13/08/1319
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 28/02/1364
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 45 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف76-شماره27-تهران


زندگینامه
سیدمجتبی هاشمی در 13 آبان ماه سال 1319 در تهران دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی را در خانواده ای مذهبی سپری کرد و پس از اتمام دوران تحصیلات متوسطه به ارتش پیوست؛ و به دلیل قدرت بدنی قابل توجهی که داشت، عضو نیروهای ویژه کلاه سبز گشت. اما پس از مدتی به دلیل شناخت ماهیت رژیم طاغوتی از ارتش خارج شد؛ او در تاریخ 15 خرداد سال 42 به همراه دوستانش یک خودروی ارتش را به آتش کشید و به مدت 3 ماه تحت تعقیب مأموران رژیم قرار گرفت. هاشمی بدون توجه به تهدیدهای مأمورین همدوش با دیگر مردم ایران به مبارزه علیه رژیم پرداخت و پس از ورود امام (ره) به ایران عضو کمیته استقبال از امام گشت. او در ایام مبارزه مردم جهت براندازی رژیم طاغوت، کالاهای نایاب را، با قیمت پایین در اختیار مردم می گذاشت. 
وی کمیته انقلاب اسلامی منطقه 9 را سازماندهی کرد، آن گاه به فرمان امام (ره) برای پاکسازی منطقه غرب به آن جا رفت. هاشمی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه های جنوب گشت و در مدرسه «فداییان اسلام» در شهر آبادان اولین نیروی انتظامی نامنظم برای مقابله با تهاجمات بعثیون را به وجود آورد. ایشان پس از مدتی ستاد فداییان اسلام را به هتل کارونسر منتقل کرد و تا مدت ها تنها مرکز اعزام به خط مقدم و آموزش فعالیت های رزمی این هتل بود. در آن زمان به دلیل کمبود اسلحه سیدمجتبی با آقای خامنه ای تماس گرفت و از طریق ایشان اقدام به تهیه اسلحه نمود، و با هزینه شخصی، مایحتاج عمومی را تهیه کرد. طرح هوشمندانه او منجر به آزادسازی میدان تیر آبادان از اسارت بعثیون عراقی شد.
منافقان کوردل که نمی توانستند شاهد تلاش شبانه روزی شهید هاشمی در پشتیبانی رزمندگان اسلام باشند، سرانجام در آستانه ماه مبارک رمضان در 28 اردیبهشت ماه سال 1364 او را با زبان روزه در مغازه لباس فروشی اش در تهران در سن 45 سالگی از پشت سر آماج گلوله های خود قرار دادند و به شهادت رساندند. 
پیکر پاکش را در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:58 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محسن هاشمی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1340
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 30/03/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در یکی از روزهای زیبای سال 1340 محسن در آغوش گرم خانواده ای متدین و متسضعف در تهران به دنیا آمد. دوران دبستان را با موفقیت به پایان رساند، فشار فقر بر شانه های نحیف محسن سبب شد که به تحصیل شبانه روی آورد و روزها برای تأمین معاش کار می کرد. روح خداجوی او از سرچشمه معارف اسلامی سیراب شده بود و زیر سایه تعالیم جان بخش الهی همواره با سرمایه داران و وابستگان رژیم مخالفت می ورزید. او می دانست که فقر و فساد و نارسائیهای اخلاقی جامعه ریشه در رواج فرهنگ مصرفی غرب که توسط شاه خائن ایجاد می شد دارد. لذا با شروع انقلاب اسلامی با روحی سرشار از عشق و ایمان به معارف الهی به صف خروشان مردم پیوست و بارها در تظاهرات و راهپیمایی ها شیرینی شهادت را حس کرد، اما مشیت الهی بر آن قرار گرفته بود که تیغ حقیقت را بر منافقان خدانشناس بکشد و در مصاف با آنان به آرزوی دیرینه اش برسد.
پس از پیروزی انقلاب به خیل سبزپوشان سپاهی پیوست و با شروع توطئه های ضد انقلاب در منطقه کردستان به آنجا اعزام شد. محسن هر روز شاهد شهادت غریبانه همرزمانش توسط منافقین کوردل بود. خشم و نفرت او نسبت به ضدانقلابیون صدچندان شد و حتی بعد از پایان مأموریت، داوطلبانه دوباره به کردستان بازگشت.
فعالیت او در حزب جمهوری اسلامی مانع ارتباط مستقیم وی با سپاه می شد به همین دلیل دوباره به سپاه بازگشت. محسن همیشه آگاهی های سیاسی دقیقی نسبت به جریانات داخلی داشت و حتی زمان انتخابات ریاست جمهوری ماهیت حقیقی بنی صدر را افشا می نمود و می گفت او عامل توطئه ی آمریکاست. به ولایت فقیه عشق می ورزید و حاضر نبود که کوچکترین زمانی را به بطالت بگذراند. کارکردن را بسیار دوست داشت. او تمام گروههای ضدانقلاب را در خط آمریکا می دانست و سرانجام توسط همین گروهها پاسدار 20 ساله اسلام در روز سی ام خردادماه سال 1360 با ضربات چاقو در تهران به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:58 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ایرج هدایت

نام پدر: غلام علی تاریخ تولد: 01/11/1344
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 01/06/1361
محل شهادت: - طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف68-شماره3-تهران


زندگینامه
ایرج در اول بهمن 1344 در يک خانواده مذهبی در تهران متولد شد. دوره ابتدایی را در يکی از مدارس جنوب شهر تهران و دوره متوسطه را در رشته اقتصاد ادامه داد و در اين مصاف نيز مردم را به شرکت در راهپيمایی ها تشويق می نمود. 
پس از پيروزی انقلاب اسلامی تصميم گرفت که به کميته انقلاب اسلامی وارد شود تا از اين طريق از آرمان های انقلاب دفاع کند. پس از شروع جنگ تحميلی عراق عليه ايران، با طی کردن دوره های آموزش نظامی به جبهه عزيمت کرد و در کارزار عليه متجاوزين بعثی مجروح شد. پس از مداوا نیز به فعاليت خود در کميته ادامه داد. 
در تاريخ اول شهريور ماه سال 1361 ايرج از محل کار عازم منزل بود که با يکی از واحدهای تروريستی مواجه می شود. تروريست ها از ظاهر ايرج پی می بردند که در يکی از نهادهای انقلابی کار می کنند و به همين دليل وی را هدف چندين گلوله قرار می دهند و او را در سن 17 سالگی به شهادت می رسانند. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:58 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

علی هاشمی سنجانی(حجت الاسلام)

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1290
محل تولد: ایران - مرکزی - سنجان تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 70 سال
مزار شهید: گلستان شهدای قم


زندگینامه
علی هاشمی سنجانی در سال 1290 در شهرستان سنجان اراک دیده به جهان گشود. او در خانواده ای مذهبی و کشاورز مراحل رشد و کمال خویش را آغاز نمود. پدرش کشاورز و مادر بزرگوارش سید علویه ای بود که در روستا از احترام خاصی برخوردار بود. معلم کودکی اش در درجه ی اول مادر بزرگوارش بود، سپس با تشویق و ترغیب ایشان به کسب مدارج علمی و فضلیت پرداخت و اولین استاد ایشان در ده سالگی حاج شیخ عطاء الله فقیهی سنجانی بود.
او سپس برای ادامه ی تحصیل به شهرستان اراک عزیمت کرد و از محضر استادانی چون آیت الله سلطان و حجت الاسلام آشیخ جعفر نماینده ی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری بهره برد و برای تکمیل علوم دینی عازم قم شد. درشهر قم نیز از محضر استادانی چون مرحوم آیت الله حجت بروجردی و گلپایگانی و حضرت آیت الله العظمی امام خمینی بهره ها جست. ایشان پس از طی مراحل علمی در حوزه ی مقدس قم به درجه ی مدرسی علوم دینی در حوزه نائل آمد و در براندازی نظام منفور پهلوی و مبارزه با ظلم و جور طاغوت تلاش های فراوان نمود.
در همین رابطه چندین بار مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و سرانجام ممنوع المنبر گردید. ایشان پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در انتخابات اولین دوره ی مجلس شورای اسلامی از شهرستان اراک انتخاب شد و بیش از نیمی از آراء مردم دیار خویش را به خود اختصاص داد و نماینده ی آن شهرستان گردید و در کمیسیون امور اوقاف و خدمات کمیته ای امداد و خیرات فعالانه به خدمت پرداخت. سرانجام در تاریخ هفتم تیرماه 1360 بر اثر بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین کوردل در 70 سالگی به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.
از این عالم بزرگوار آثاری در فقه و اخلاق و اشعاری عرفانی باقی مانده است. از آن دانشمند و مبارز فداکار 8 فرزند به یادگار مانده است. آرامگاه ایشان در گلستان شهدای قم می باشد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:57 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدعبدالکریم هاشمی نژاد(حجت الاسلام)

نام پدر: سیدحسن تاریخ تولد: - / - /1311
محل تولد: ایران - مازندران - بهشهر تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: مشهد طول مدت حیات: 49 سال
مزار شهید: حرم حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)


زندگینامه
سیدعبدالکریم هاشمی نژاد در سال 1311 ه.ش در شهرستان بهشهر از استان مازندران در خانواده ای متدین و مستضعف به دنیا آمد. دوران کودکی سید عبدالکریم در میان خفقان رژیم پهلوی در مغازه کوچک نفت فروشی پدرش سپری شد، و در عنفوان جوانی به حوزه علمیه آیت الله کوهستانی رفت، و پس از آموختن دروس سطح و فقه تحصیلاتش را در حوزه علمیه قم نزد اساتید بزرگواری ادامه داد. او در سال 1335 با بانویی از نوادگان زهرای اطهر (س) ازدواج نمود، و در سال 1340 در شهر مشهد مقدس اقامت گزید. هاشمی نژاد ضمن تدریس در حوزه با مختصر درآمدی که از طریق سخنرانی و یا حق التألیف آثارش به دست می آورد، مخارج زندگی خود را تأمین نمود.
سید با برپایی جلسات تبلیغ دین و تأسیس کانون فرهنگی جوانان و کانون بحث و انتقاد دینی سعی در ارشاد جوانان داشت، او بارها توسط مأموران ساواک دستگیر و برای مدتی زندانی شد اما هربار مصمم تر از قبل راهش را ادامه داد و به همراهی آیت الله سید علی خامنه ای و آقای واعظ طبسی به رهبری خمینی کبیر (ره) پایه های کفررژیم پهلوی را لرزاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هاشمی نژاد به همراهی دوستانش پادگان لشگر 77 و پادگان مشهد را از دستبرد افراد فرصت طلب دور نگه داشت. چندی بعد در انتخابات خبرگان او از سوی مردم مازندران انتخاب شد و برای تدوین قانون اساسی به تهران رفت.
او دیگر هیچ نوع شغل دولتی را نپذیرفت و تنها مسئولیت تدریس و ادارة حزب جمهوری اسلامی مشهد را بر عهده گرفت. سید عبدالکریم هاشمی پس از سال ها جهاد و مبارزه و 19 سال تبلیغ دین مبین اسلام در روز هفتم تیرماه سال 1360 همزمان با سالروز شهادت جوادالائمه (ع) توسط منافقان کوردل [با انفجار نارنجک] در 49 سالگی به شهادت رسید و برای همیشه به آرامش ابدی دست یافت، پیکر پاکش را در «دارالزهد» حرم علی بن موسی الرضا (ع) به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:57 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

غلام رضا ویزواری

نام پدر: مختار تاریخ تولد: - / - /1334
محل تولد: ایران - گلستان تاریخ شهادت: 20/05/1360
محل شهادت: فلکه کاخ طول مدت حیات: 26 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
غلام‌رضا‌ ويزواري در سال 1334 در خانواده‌اي کشاورز و دوستدار اهل‌بيت (ع) به دنيا آمد. توفيق زيارت حرم آقا اباعبدالله‌الحسين (ع) در چهلمين روز تولدش نصيبش شد. تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه‌ي آزادي (پانزده بهمن سابق) و دوران متوسطه را در رشته‌ي طبيعي دبيرستان «استرآبادي» با موفقيت به پايان رسانيد. در سال 1354 و 1355 بود که پس از گذراندن يک دوره‌ي آموزش ابتدايي، اقدام به تأسيس کلاس خردسالان (پيکار با بي‌سوادي) کرد و در همان مقطع بود که به نداي انقلابي حضرت امام خميني (ره) لبيک گفت و با آشنايي با افکار استاد شهيد حضرت آيت‌الله مطهري، معرفت خود را بيش از پيش تعمق بخشيد. حضور او در راهپيمايي‌هاي مختلف به ويژه تظاهرات گسترده‌ي «ماه محرم گرگان» زبانزد مبارزين و انقلابيون اين ديار است تا اين‌که با ورود حضرت امام (ره) به ميهن عزيز اسلامي او نيز در معيت عاشقان امام (ره) و انقلاب به پيشواز حضرتش مي‌رود تا بسان قطره‌اي کوچک از درياي مواج مردم، ارادت خود را به شکلي شايسته به اثبات رساند. 
با آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، عضو اصلي تشکيل کميته‌ي حفاظت شد و سپس با حضور متعهدانه و روشنگرانه‌ي خود، مقدمات تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گرگان را فراهم کرد. اغتشاشات پراکنده و کور منافقين کوردل و عناصر فتنه‌ي غائله‌ي گنبد، او را بر آن داشت تا با عزمي آهنين، در محو اين نمادهاي زشتي گام بردارد. از اين رو به همراه تني چند از دوستان خود به سوي سپاه گنبد عزيمت کرد. با خاموشي شعله‌هاي فتنه و برپايي آتش شرارت قدرتمندان زر و زور خارج در جبهه‌هاي جنوبي و غربي، آرام ننشست و بدون فوت وقت خود را به «سرپل ذهاب» رسانيد و با حضور چند ماهه‌ي خود در مقام جانشيني گردان، سهم به سزايي را در پاکسازي گروه نابکار منطقه ايفا کرد. 
سردار ويزواري در مقطع کوتاهي نيز به عنوان مسئول تعاون سپاه گرگان در خدمت جبهه و پشتيباني از جنگ ايفا نقش کرد. فرماندهي عمليات سپاه گرگان در فاصله‌ي زماني دي ماه 1359 لغايت تير ماه سال 1360 نيز از جمله افتخارات ديگر اين سردار به حساب مي‌آيد. 
سرانجام کار و تلاش متعهدانه اين سردار دلير و بزرگوار، شهادت سرخي بود که خداوند باري‌تعالي در تاريخ 20مرداد1360 نصيب او کرد و منافقين کوردل که تاب تحمل او را از کف داده بودند و حضور و ظهورش را مانع بزرگي در راه وصول به اهداف خود مي‌ديدند، با شليک گلوله‌اي در فلکه کاخ او را در سن 26 سالگي از پاي درآوردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 27 مرداد 1394  ] [ 11:53 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]