نوروز آيين كهن ايرانيان، قدمتي چند هزار ساله دارد؛ با آمدنش دوستي و
مهربانيها غنچههاي خود را باز ميكند و كينه و عداوتها فراموش ميشود.
نخستين روز بهار نوروز است؛ فصل تغيير، تحول، سرسبزي و شادابي طبيعت كه در انسانها هم تحول روحي و معنوي ايجاد ميكند.
نوروز، فقط به مرزهاي ايران محدود نميشود بلكه در كشورهاي عراق، تركيه، پاكستان، افغانستان، تركمنستان، آذربايجان، تاجيكستان، ازبكستان در تمام قارههاي جهان پيشينهاي ديرينه دارد.
در دوران مختلف، ايرانيان به سرزمينهاي مختلف مهاجرت كرده و آداب و سنن زيباي ايران را براي آنها به ارمغان بردند.
در دوره ساسانيان، مانويان به غرب چين مهاجرت كرده و زرتشتيان ايران به هندوستان و گروههاي ديگر به آفريقا و عدهاي هم به اروپا مهاجرت كردند و فرهنگ و تمدن ايران را به همراه خود، منتقل كردند.
ايرانيان هميشه قبل از فصل بهار به استقبال سال نو رفته و براي عزيزانشان پيام تبريك ميفرستند و پس از تحويل سال نو، بر اساس اعتقادات ديني به ملاقات بزرگان و بستگان رفته و دستهاي گرم يكديگر را ميفشارند و شادباش ميگويند.
*عيد نوروز و سال نو ايراني
در جمهوري اسلامي ايران تقويم دووجهي است؛ نخست آن بر اساس سال قمري مبتني است و ديگري بر اساس سال شمسي قرار دارد؛ مبدأ سال قمري، هجرت رسول گرامي اسلام حضرت محمدبن عبدالله (صليالله عليه و آله و سلم) از مكه مكرمه به مدينه منوره است كه برابر با سال 622 ميلادي بوده است.
سال هجري قمري تا سنه 1344 مبناي تاريخ رسمي كشور ايران بود. در آن سال كه بر حسب تاريخ 1304 سال شمسي از هجرت پيامبر عظيمالشأن اسلامي ميگذشت، تاريخ شمسي براي امور دولتي انتخاب شد و به موجب قانون رسميت يافت.
اصل هفدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اين باره ميگويد «مبدأ تاريخ رسمي كشور، هجرت پيامبر اسلام (صليالله عليه و آله و سلم) است و تاريخ هجري شمسي و هجري قمري هر 2 معتبر است، اما مبناي كار ادارات دولتي هجري شمسي است.»
ايرانيان روز اول فروردين را نوروز مينامند. در زمانهاي قديم، نوروز در اول بهار نبود و گاه به بهار و گاه به تابستان ميافتاد. در سال 471 هجري قمري به فرمان سلطان جلالالدين ملكشاه سلجوقي، حكيم عمر خيام و چند منجم ديگر تقويم جلالي را تنظيم كردند و نوروز را در روز اول بهار يا نخستين روز برج حمل قرار دادند. بدين منظور مقرر شد كه هر 4 سال يك روز بر تعداد روزهاي سال بيافزايند و سال چهارم را 366 روز حساب كنند و پس از هر 28 سال 7 دوره 4 ساله به جاي آنكه به آخرين ماه سال يك روز بيافزايند، اين روز را به نخستين دوره بعد يعني دوره نهم اضافه كنند.
بدين ترتيب سال جلالي نزديكترين سالهاي جهان به سال شمسي شد. سال شمسي حقيقي 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 64 ثانيه است.
* تاريخچه پيدايش نوروز
سرزمين ايران از ديرباز و طي تاريخ كهن خود، زادگاه و گذرگاه فرهنگهاي گوناگوني بوده است و طي اين هزارهها، در اين مهد كهن، آن چنان عقايد، رسوم و آداب متنوعي به وجود آمده، كه كمتر كشوري را ميتوان نظير آن سراغ داشت.
در ايران باستان تا پيدايش و ظهور دين مقدس اسلام، عقايد ملي و مذهبي همواره دستخوش تغيير و تحول بوده است.
طي گذشت ايام، زماني كه برخي از سنتها و آداب در تضاد آشكار با اعتقادات و رسوم گذشته قرار ميگرفت، ايرانيان ميكوشيدند تا جايي كه ممكن است پديدههاي قديم را با جلوههاي آيين جديد آشتي دهند و گاه نيز كوشيدند شخصيتهاي كهن ملي را در قالب شخصيتهاي اسلامي بازيابند و به عبارت روشنتر سنتهاي كهن ملي را در قالب شخصيتهاي اسلامي درآميختند در نتيجه از ميان انبوه جشنهاي ايراني قبل از اسلام آنچه ميان ايرانيان مسلمان باقي ماند منحصر به، عيد نوروز، جشن سده مرسوم بوده است.
از ميان جشنهاي ياد شده بزرگترين اعياد ملي ايرانيان جشن نوروز است. نوروز تنها جشني است كه از دوران باستان با عظمت تمام و همراه با انبوهي افسانه و آيين تا به امروز ادامه يافته است.
يكي از كهنترين و بزرگترين منابعي كه به اين جشن و افسانهها و آيينهاي مربوطه پرداخته است، كتاب «آثارالباقيه» اثر ابوريحان بيروني متوفي 440 هجري قمري است. او مينويسد «سال نزد فارسيان چهار فصل بود. بر حسب اين فصول عيدهايي داشتند كه به علت اهمال در كبيسه، روز اين عيدها جابجا ميشد. از جمله اين اعياد يكي روز اول فروردين ماه يعني نوروز بود، كه روزي بس بزرگ است و به علت زنده شدن طبيعت، گويند. آغاز خلقت جهان در آن روز بوده است و همان روز كيومرث شاه شده است.در آغاز، نوروز در اول بهار قرار نداشت، بلكه در انقلاب صيفي، يعني اول تابستان واقع ميشد. اما نوروز به علت اهمال در كبيسهگيري كم كم به تأخير ميافتاد تا اين كه در عصر بيروني، با دخول خورشيد به برج حمل، يعني اول بهار مصادف شده به اين جهت ملوك خراسان به ارباب جمعي خود، هم خلعت بهاري و هم خلعت تابستاني ميدادند».
چنين به نظر ميرسد كه 5 روز نخستين سال «نوروز عامه»، يعني جشن همگاني بود. حال آن كه روز ششم كه «خرداد روز» نام داشت «نوروز خاصه» يعني جشن پادشاه و بزرگان بوده است.
بيروني در اين باره مينويسد «نوروز بزرگ جشن بس عظيم است و حوادثي بس بزرگ در آن روز رخ داد و آفرينش جهان پايان يافت، زردشت با خداوند مناجات كرد، نعمتهاي جهان تقسيم شد. در آن روز، مراعات كردن برخي رسوم انسان را از بلايا دور ميدارد. از جمله اين رسوم يكي سبز كردن جو بوده كه بيترديد آيين سبز كردن حبوبات و چيدن هفت سين از آنجا سرچشمه گرفته است».
* نوروز و جنبههاي مختلف آن
نوروز پيش از هر چيز، نشان درك زمان است و تعلق به وقت معيني دارد. فهم زمان، خود معلول تكاملي است كه در فرهنگها و تمدنهاي بشري رخ ميدهد و آدميان را به جهاني كه در آن هستند و گذران عمري كه دارند واقف ميسازد. قرآن مجيد در سوره مباركه «والعصر» به زمان اشاره دارد و بدان سوگند ميخورد كه انسان ناآگاه «در زمان» است. چه انسان به زمان وابسته است و بايد كه حساب ماه و سال را نگهدارد.
گذارهها و گذرها را بشمارد و به آنها بينديشد. ايراني «نوروز» را در آغاز سال و آغاز گردش طبيعت قرار داده است و جشن ميگيرد و پاي ميكوبد كه سالي ديگر گذشت، زندگي كن و كهنگيها به سال كهنه بگذار.
تقويم بدين گونه كه امروز است، هميشه در دسترس همگان نبوده است تا از زمان آگاه باشند و جشنهاي زماني را برگزار كنند تا هم يادآور اوقات و تاريخها باشند و هم در فرصتهاي معيني كه با طبيعت سازگارتر است به جشن و خوشي پردازند.
«واژه جشن» هم به نوبه خود از ريشه يز _ Yaz، يزشن و يجشن به مني نيايش و پرستش آمده است و بخشهايي از اوستاي كهن در قالب يسن و يشت بدان بر ميگردد در واقع جشن نوروز نيايش در روز نو است و سپاس اينكه سال ديگر از زندگاني آغاز شده كه سر سال است.
* هفت سين قرآني موجب دفع هر بلايي ميشود
در كتاب اثني عشريه آمده است: از علي بن ابيطالب (عليهالسلام) روايت شده است «براي دفع هر بلايي و امراض، هفتسين قرآني در ظرفي چيني با آب زعفران و گلاب نوشته شود و روز اولي عيد نوروز آشاميده شود».
متن هفتسين قرآني شامل «سلام قولا من ربالرحيم (سوره يس آيه 58)؛ سلام علي نوح فيالعالمين (سوره صافات آيه 77)؛ سلام علي ابراهيم (سوره صافات آيه 159)؛ سلام علي موسي و هارون (سوره صافات آيه 129)؛ سلام علي آل ياسين (سوره صافات آيه 135)؛ سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين (سوره زمر آيه 73)؛ سلام هي حتي مطلعالفجر (سوره قدر آيه 5)» است.
* نوروز در صدر اسلام
در صدر اسلام ايرانياني كه در مركز خلافت به سر ميبردند، طبق سنت ملي خويش به اين عيد پايبند بودند؛ البته تا آن هنگام اين عيد نوروز مخصوص ايرانيان بود و نخستين خلفاي اسلامي به نوروز اعتنايي نداشتند، بعدها خلفاي اموي براي افزودن درآمد خود، هداياي نوروزي را كه قبل از اسلام در دربارهاي ايران رايج بود از نو معمول داشتند.
بنابراين، عيد نوروز مانند بسياري از سنتهاي ملي كه با شئون اسلامي مخالفتي نداشت، پس از اسلام در ميان ايرانيان باقي ماند.
* عيد نوروز از ديدگاه امام جعفر صادق (ع)
علامه مجلسي در كتاب «زادالمعاد»، از قول معلي ابن خنيس نقل كرده كه امام جعفر صادق عليهالسلام در فضيلت نوروز به حق خانه كعبه سوگند ياد كرده و عيد نوروز را تفسير كرده و اهميت آن را چنين بيان داشتهاند «در عيد نوروز حقتعالي در روز الست از ارواح بندگان پيمان گرفته است كه او را به يگانگي بپرستند و براي او شريكي قرار ندهند.
اين روز نخستين روز طلوع آفتاب، نخستين روز وزيدن بادها و رويش گياهان است. در اين روز جبرئيل بر حضرت رسول اكرم (ص) وحي الهي را آورد و بعثت ايشان از اين روز آغاز شد و حضرت محمد (ص) در چنين روزي بتهاي كافران را نابود كرد.
عيد نوروز، روز عيد غديرخم، روز ولايت اميرالمؤمنين (ع) به امر الهي است و در اين روز پيامبر اسلام (ص) به سركردههاي صحابه امر فرمود كه بروند و به اميرالمؤمنين سلام كنند و بگويند «السلام عليك يا اميرالمؤمنين (ع)» و نيز به خلافت رسيدن اميرالمؤمنين علي (ع) به درخواست مردم در اين روز بوده است. عيد نوروز روز ظهور حضرت مهدي موعود (عج) و روز رجعت امامان عليهالسلام به دنيا خواهد بود و روز انتظار فرج است».
حضرت امام جعفر صادق عليهالسلام در بيان اعمال عيد نوروز چنين فرمودهاند «در روز نوروز غسل كنيد و پاكيزهترين جامههاي خود را بپوشيد و به بهترين بوها خود را خوشبو كنيد. در اين روز، روزه بگيريد و بعد از به جا آوردن نمازهاي پيشين و پسين و نافلههاي آن 4 ركعت نماز بخوانيد. در ركعت اول بعد از حمد 10مرتبه سوره قدر و در ركعت دوم 10 مرتبه سوره كافرون و در ركعت سوم بعد از حمد 10 مرتبه توحيد و در ركعت چهارم بعد از حمد 10 مرتبه سوره فلق و ناس را بخوانيد و بعد از نماز سجده شكر را به جا آوريد و اين دعا را بخوانيد: اللهم صل علي محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين و علي جميع انبيائك و رسلك بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و صل علي ارواحهم و اجسادهم. الله بارك علي محمد و آل محمد و بارك لنا في يومنا هذا الذي فضلته و كرمته و شرفته و عظمت فطره. اللهم بارك لي فيما انعمت به علي حتي لااشكر احدا غيرك و وسع علي رزقي يا ذالجلال و الاكرام. اللهم ما غاب عني فلا يغيبن عني عونك و حفظك و ما فقدت من شيء فلا تفقدني عونك عليه حتي لا اتكلف ما لا احتياج اليه يا ذالجلال و الاكرام».
اين دعا داراي سند معتبر است و اگر نماز را هم به جا نياورديد ميتوانيد دعا را بخوانيد.
در كتب غير مشهور، دعاي زير را نيز روايت كردهاند «يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال»
كه در هنگام تحويل سال انسان بر زبان جاري كند و از خداوند تبارك و تعالي بخواهد كه او را از خواب غفلت بيدار كند و با تغييري كه در فصل پيش ميآيد و زمين به اذن الهي زنده ميشود، حالتهاي انسان نيز دچار دگرگوني شود و از دامهاي جهالت رهايي يابد و به خداوند نزديكتر شود.
* نوروز پس از اسلام
با ورود اسلام به ايران نه تنها نوروز و آيينهاي آن كمرنگ نشد بلكه رونق بيشتري هم يافت. نوروز با همه پيام هايش مثل تحول و تدبر، غبارروبي و پاكيزگي، صله ارحام و ديدار با نزديكان و آشنايان، سلام و درود و تبريك گفتن، همواره اميدوار بودن و پيوسته تلاش كردن و جز اينها با آيين اسلام مطابقت داشت. البته برخي از سنتهاي خرافي و بيهوده به بركت اسلام از حول و حوش نوروز، حذف يا تعديل و برخي از سنتهاي نيكو به آن افزوده شد.
بسياري از آيات قرآن بر تدبر و تفكر در رستاخيز طبيعت و انديشيدن در نعمتهاي خداوند هستند. پيامي كه نوروز و بهار نيز همواره با خود داشتهاند. به طوري كه خداوند در آيه 50 سوره روم ميفرمايد «با دقت نگاه كن و آثار و نشانههاي رحمت پروردگار را بنگر، چگونه او زمين را پس از مردن، دوباره زنده ميكند. همان خدايي كه مردگان را بعد از مردن زنده ميكند و اوست كه با قدرت ذاتي خود بر هر چيزي تواناست».
اين تنها نمونهاي از آيات فراوان قرآن است كه ما را به تأمل در رستاخيز طبيعت و شگفتيهاي آن فرا ميخواند. همان پيامي كه طبيعت در بهار با تغيير و تحول و دگرگوني به ما مينماياند.
دربارهاي نخستين خلفاي اسلامي به نوروز اعتناي چنداني نداشتند و حتي هداياي نوروزي را به عنوان خراج ساليانه ميپذيرفتند ولي بعدها خلفاي اموي براي افزودن درآمد خود، هداياي نوروزي را از نو معمول دانستند و اميران ايشان براي جلب منافع، مردم را به اهداي تحف دعوت ميكردند. بعدها اين اسم كه مردم را به مشقت ميانداخت منسوخ شد. در تمام اين مدت ايرانيان مراسم جشن نوروز را برپا ميداشتند. با ظهور ابومسلم خراساني و روي كار آمدن خلفاي عباسي و نفوذ برمكيان و ديگر وزراي ايراني و تشكيل سلسله طاهريان، جشنهاي نوروز از نو رونق يافت.
نوروز در دربار عباسيان، بسياري از رسوم خويش را حفظ كرد. تقديم هدايا از جانب بزرگان و اميران اسلامي و ديگران به خدمت خلفا از مراسم عادي به شمار ميرفت. نوشتن نامههاي تبريك به نظم و نثر نيز براي خلفا معمول بود. البته اين رسم ويژه خلفا نبود بلكه ميان مردم نيز نوشتن نامههاي تبريك عيد رواج داشت. در عهد عباسي ريختن آب و افروختن آتش در شب كماكان معمول بود. نوروز براي مردمان شيعه ايران زمين اهميت ويژه ديگري نيز داشت و به روايتي عيد غديرخم كه در آن مولا علي (ع) به جانشيني پيامبر اكرم (ص) برگزيده شد و روزي كه مردم براي خلافت با آن حضرت بيعت كردند، مقارن با نوروز بوده است.
امام علي عليه السلام فرمود «هر روزي كه در آن نافرماني خداوند نشود عيد است».
نكته مهم ديگر در فرهنگ شيعي در باب نوروز چند روايتي است كه «معلي بن خنيس» به نقل از پيشواي فقه جعفري و منبع حقيقي و دقايقي معارف شيعي، امام جعفر صادق (ع) درباره نوروز و آداب ويژه آن گفته است. در يكي از اين روايات «معلي بن خنيس» نقل ميكند كه «در نوروز به محضر امام جعفر صادق (ع) رفتم، فرمود " آيا ميداني امروز چه روز است؟ " گفتم "فداي تو شوم، روزي است كه عجمان تعظيم آن مي كنند و هديه به يكديگر ميفرستند " فرمود "به خانه كعبه سوگند باعث آن تعظيم امري قديم است، بيان ميكنم آن رابراي تو تا بفهمي " گفتم "اي سيد! من دانستن اين را دوستتر دارم از آنكه دوستان مرده من زنده شوند و دشمنان من بميرند " پس فرمود "اي معلي! نوروز روزي است كه خداي تعالي عهدنامهاي از ارواح بندگان خود گرفته است كه او را بندگي كنند و ديگري را با او شريك نسازند و ايمان بياورند به فرستادهها و حجتهاي او و ائمه معصومين (ع)؛ اول روزي است كه آفتاب طلوع كرده و بادي كه درختان را بارور ميسازد وزيده و خرمي زمين آفريده شده است؛ روزي است كه كشتي نوح بر زمين قرار گرفت؛ روزي است كه خداي تعالي جماعتي را كه پس از بيم مرگ از شهر و ديار خود بيرون رفته بودند و چندين هزار كس بودند، زنده كرد. پس اول حق تعالي ايشان را حكم كرد كه بميرند، بعد از آن زنده كرد؛ روزي است كه جبرئيل (ع) بر حضرت رسالت (ص) نازل شد به وحي؛ روزي است كه آن حضرت بتهاي كفار را شكست و همچنين حضرت ابراهيم (ع) در اين روز بتهاي كفار را شكست؛ روزي است كه حضرت رسالت (ص) امر فرمود ياران خود را با حضرت اميرالمؤمنين (ع) بيعت امارت كنند؛ روزي است كه آن حضرت، اميرالمؤمنين (ع) را ميان جنيان فرستاد كه بيعت از ايشان بگيرد و روزي است كه بار دوم اهل اسلام با اميرالمؤمنين (ع) بيعت كردند؛ روزي است كه آن حضرت در جنگ نهروان فتح كرد و به قتل رسانيد ذوالثديه را كه سركرده خوارج بود؛ روزي است كه قائم آل محمد (عج) ظاهر ميشود؛ آن حضرت بر دجال ظفر مييابد و آن ملعون را در كناسه، كه محلهاي است در كوفه از گلو ميكشد، و هيچ نوروزي نيست كه ما توقع خاصي از غم نداشته باشيم زيرا كه اين به ما و شيعيان نسبت دارد. عجمان آن را حفظ كردهاند و شما ضايع كردهايد "».
امام صادق عليهالسلام به معليبن خنيس ميفرمايند «روز نوروز غسل كن و پاكيزهترين لباس خود را بپوش، و به بهترين عطر خود را معطر بنما، و آن روز را روزه بگير و بعد از نوافل و نماز ظهر و عصر 4 ركعت نماز بخوان».
حضرت اميرالمومنين درباره نوروز ميفرمايد «فرزندي كه در نوروز به دنيا بيايد مبارك و صفات خوبي خواهد داشت».
منبع: كتاب نوروز اولين روز طلوع خورشيد نوشته عبدالمقيم ناصحي ادامه مطلب
نخستين روز بهار نوروز است؛ فصل تغيير، تحول، سرسبزي و شادابي طبيعت كه در انسانها هم تحول روحي و معنوي ايجاد ميكند.
نوروز، فقط به مرزهاي ايران محدود نميشود بلكه در كشورهاي عراق، تركيه، پاكستان، افغانستان، تركمنستان، آذربايجان، تاجيكستان، ازبكستان در تمام قارههاي جهان پيشينهاي ديرينه دارد.
در دوران مختلف، ايرانيان به سرزمينهاي مختلف مهاجرت كرده و آداب و سنن زيباي ايران را براي آنها به ارمغان بردند.
در دوره ساسانيان، مانويان به غرب چين مهاجرت كرده و زرتشتيان ايران به هندوستان و گروههاي ديگر به آفريقا و عدهاي هم به اروپا مهاجرت كردند و فرهنگ و تمدن ايران را به همراه خود، منتقل كردند.
ايرانيان هميشه قبل از فصل بهار به استقبال سال نو رفته و براي عزيزانشان پيام تبريك ميفرستند و پس از تحويل سال نو، بر اساس اعتقادات ديني به ملاقات بزرگان و بستگان رفته و دستهاي گرم يكديگر را ميفشارند و شادباش ميگويند.
*عيد نوروز و سال نو ايراني
در جمهوري اسلامي ايران تقويم دووجهي است؛ نخست آن بر اساس سال قمري مبتني است و ديگري بر اساس سال شمسي قرار دارد؛ مبدأ سال قمري، هجرت رسول گرامي اسلام حضرت محمدبن عبدالله (صليالله عليه و آله و سلم) از مكه مكرمه به مدينه منوره است كه برابر با سال 622 ميلادي بوده است.
سال هجري قمري تا سنه 1344 مبناي تاريخ رسمي كشور ايران بود. در آن سال كه بر حسب تاريخ 1304 سال شمسي از هجرت پيامبر عظيمالشأن اسلامي ميگذشت، تاريخ شمسي براي امور دولتي انتخاب شد و به موجب قانون رسميت يافت.
اصل هفدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اين باره ميگويد «مبدأ تاريخ رسمي كشور، هجرت پيامبر اسلام (صليالله عليه و آله و سلم) است و تاريخ هجري شمسي و هجري قمري هر 2 معتبر است، اما مبناي كار ادارات دولتي هجري شمسي است.»
ايرانيان روز اول فروردين را نوروز مينامند. در زمانهاي قديم، نوروز در اول بهار نبود و گاه به بهار و گاه به تابستان ميافتاد. در سال 471 هجري قمري به فرمان سلطان جلالالدين ملكشاه سلجوقي، حكيم عمر خيام و چند منجم ديگر تقويم جلالي را تنظيم كردند و نوروز را در روز اول بهار يا نخستين روز برج حمل قرار دادند. بدين منظور مقرر شد كه هر 4 سال يك روز بر تعداد روزهاي سال بيافزايند و سال چهارم را 366 روز حساب كنند و پس از هر 28 سال 7 دوره 4 ساله به جاي آنكه به آخرين ماه سال يك روز بيافزايند، اين روز را به نخستين دوره بعد يعني دوره نهم اضافه كنند.
بدين ترتيب سال جلالي نزديكترين سالهاي جهان به سال شمسي شد. سال شمسي حقيقي 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 64 ثانيه است.
* تاريخچه پيدايش نوروز
سرزمين ايران از ديرباز و طي تاريخ كهن خود، زادگاه و گذرگاه فرهنگهاي گوناگوني بوده است و طي اين هزارهها، در اين مهد كهن، آن چنان عقايد، رسوم و آداب متنوعي به وجود آمده، كه كمتر كشوري را ميتوان نظير آن سراغ داشت.
در ايران باستان تا پيدايش و ظهور دين مقدس اسلام، عقايد ملي و مذهبي همواره دستخوش تغيير و تحول بوده است.
طي گذشت ايام، زماني كه برخي از سنتها و آداب در تضاد آشكار با اعتقادات و رسوم گذشته قرار ميگرفت، ايرانيان ميكوشيدند تا جايي كه ممكن است پديدههاي قديم را با جلوههاي آيين جديد آشتي دهند و گاه نيز كوشيدند شخصيتهاي كهن ملي را در قالب شخصيتهاي اسلامي بازيابند و به عبارت روشنتر سنتهاي كهن ملي را در قالب شخصيتهاي اسلامي درآميختند در نتيجه از ميان انبوه جشنهاي ايراني قبل از اسلام آنچه ميان ايرانيان مسلمان باقي ماند منحصر به، عيد نوروز، جشن سده مرسوم بوده است.
از ميان جشنهاي ياد شده بزرگترين اعياد ملي ايرانيان جشن نوروز است. نوروز تنها جشني است كه از دوران باستان با عظمت تمام و همراه با انبوهي افسانه و آيين تا به امروز ادامه يافته است.
يكي از كهنترين و بزرگترين منابعي كه به اين جشن و افسانهها و آيينهاي مربوطه پرداخته است، كتاب «آثارالباقيه» اثر ابوريحان بيروني متوفي 440 هجري قمري است. او مينويسد «سال نزد فارسيان چهار فصل بود. بر حسب اين فصول عيدهايي داشتند كه به علت اهمال در كبيسه، روز اين عيدها جابجا ميشد. از جمله اين اعياد يكي روز اول فروردين ماه يعني نوروز بود، كه روزي بس بزرگ است و به علت زنده شدن طبيعت، گويند. آغاز خلقت جهان در آن روز بوده است و همان روز كيومرث شاه شده است.در آغاز، نوروز در اول بهار قرار نداشت، بلكه در انقلاب صيفي، يعني اول تابستان واقع ميشد. اما نوروز به علت اهمال در كبيسهگيري كم كم به تأخير ميافتاد تا اين كه در عصر بيروني، با دخول خورشيد به برج حمل، يعني اول بهار مصادف شده به اين جهت ملوك خراسان به ارباب جمعي خود، هم خلعت بهاري و هم خلعت تابستاني ميدادند».
چنين به نظر ميرسد كه 5 روز نخستين سال «نوروز عامه»، يعني جشن همگاني بود. حال آن كه روز ششم كه «خرداد روز» نام داشت «نوروز خاصه» يعني جشن پادشاه و بزرگان بوده است.
بيروني در اين باره مينويسد «نوروز بزرگ جشن بس عظيم است و حوادثي بس بزرگ در آن روز رخ داد و آفرينش جهان پايان يافت، زردشت با خداوند مناجات كرد، نعمتهاي جهان تقسيم شد. در آن روز، مراعات كردن برخي رسوم انسان را از بلايا دور ميدارد. از جمله اين رسوم يكي سبز كردن جو بوده كه بيترديد آيين سبز كردن حبوبات و چيدن هفت سين از آنجا سرچشمه گرفته است».
* نوروز و جنبههاي مختلف آن
نوروز پيش از هر چيز، نشان درك زمان است و تعلق به وقت معيني دارد. فهم زمان، خود معلول تكاملي است كه در فرهنگها و تمدنهاي بشري رخ ميدهد و آدميان را به جهاني كه در آن هستند و گذران عمري كه دارند واقف ميسازد. قرآن مجيد در سوره مباركه «والعصر» به زمان اشاره دارد و بدان سوگند ميخورد كه انسان ناآگاه «در زمان» است. چه انسان به زمان وابسته است و بايد كه حساب ماه و سال را نگهدارد.
گذارهها و گذرها را بشمارد و به آنها بينديشد. ايراني «نوروز» را در آغاز سال و آغاز گردش طبيعت قرار داده است و جشن ميگيرد و پاي ميكوبد كه سالي ديگر گذشت، زندگي كن و كهنگيها به سال كهنه بگذار.
تقويم بدين گونه كه امروز است، هميشه در دسترس همگان نبوده است تا از زمان آگاه باشند و جشنهاي زماني را برگزار كنند تا هم يادآور اوقات و تاريخها باشند و هم در فرصتهاي معيني كه با طبيعت سازگارتر است به جشن و خوشي پردازند.
«واژه جشن» هم به نوبه خود از ريشه يز _ Yaz، يزشن و يجشن به مني نيايش و پرستش آمده است و بخشهايي از اوستاي كهن در قالب يسن و يشت بدان بر ميگردد در واقع جشن نوروز نيايش در روز نو است و سپاس اينكه سال ديگر از زندگاني آغاز شده كه سر سال است.
* هفت سين قرآني موجب دفع هر بلايي ميشود
در كتاب اثني عشريه آمده است: از علي بن ابيطالب (عليهالسلام) روايت شده است «براي دفع هر بلايي و امراض، هفتسين قرآني در ظرفي چيني با آب زعفران و گلاب نوشته شود و روز اولي عيد نوروز آشاميده شود».
متن هفتسين قرآني شامل «سلام قولا من ربالرحيم (سوره يس آيه 58)؛ سلام علي نوح فيالعالمين (سوره صافات آيه 77)؛ سلام علي ابراهيم (سوره صافات آيه 159)؛ سلام علي موسي و هارون (سوره صافات آيه 129)؛ سلام علي آل ياسين (سوره صافات آيه 135)؛ سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين (سوره زمر آيه 73)؛ سلام هي حتي مطلعالفجر (سوره قدر آيه 5)» است.
* نوروز در صدر اسلام
در صدر اسلام ايرانياني كه در مركز خلافت به سر ميبردند، طبق سنت ملي خويش به اين عيد پايبند بودند؛ البته تا آن هنگام اين عيد نوروز مخصوص ايرانيان بود و نخستين خلفاي اسلامي به نوروز اعتنايي نداشتند، بعدها خلفاي اموي براي افزودن درآمد خود، هداياي نوروزي را كه قبل از اسلام در دربارهاي ايران رايج بود از نو معمول داشتند.
بنابراين، عيد نوروز مانند بسياري از سنتهاي ملي كه با شئون اسلامي مخالفتي نداشت، پس از اسلام در ميان ايرانيان باقي ماند.
* عيد نوروز از ديدگاه امام جعفر صادق (ع)
علامه مجلسي در كتاب «زادالمعاد»، از قول معلي ابن خنيس نقل كرده كه امام جعفر صادق عليهالسلام در فضيلت نوروز به حق خانه كعبه سوگند ياد كرده و عيد نوروز را تفسير كرده و اهميت آن را چنين بيان داشتهاند «در عيد نوروز حقتعالي در روز الست از ارواح بندگان پيمان گرفته است كه او را به يگانگي بپرستند و براي او شريكي قرار ندهند.
اين روز نخستين روز طلوع آفتاب، نخستين روز وزيدن بادها و رويش گياهان است. در اين روز جبرئيل بر حضرت رسول اكرم (ص) وحي الهي را آورد و بعثت ايشان از اين روز آغاز شد و حضرت محمد (ص) در چنين روزي بتهاي كافران را نابود كرد.
عيد نوروز، روز عيد غديرخم، روز ولايت اميرالمؤمنين (ع) به امر الهي است و در اين روز پيامبر اسلام (ص) به سركردههاي صحابه امر فرمود كه بروند و به اميرالمؤمنين سلام كنند و بگويند «السلام عليك يا اميرالمؤمنين (ع)» و نيز به خلافت رسيدن اميرالمؤمنين علي (ع) به درخواست مردم در اين روز بوده است. عيد نوروز روز ظهور حضرت مهدي موعود (عج) و روز رجعت امامان عليهالسلام به دنيا خواهد بود و روز انتظار فرج است».
حضرت امام جعفر صادق عليهالسلام در بيان اعمال عيد نوروز چنين فرمودهاند «در روز نوروز غسل كنيد و پاكيزهترين جامههاي خود را بپوشيد و به بهترين بوها خود را خوشبو كنيد. در اين روز، روزه بگيريد و بعد از به جا آوردن نمازهاي پيشين و پسين و نافلههاي آن 4 ركعت نماز بخوانيد. در ركعت اول بعد از حمد 10مرتبه سوره قدر و در ركعت دوم 10 مرتبه سوره كافرون و در ركعت سوم بعد از حمد 10 مرتبه توحيد و در ركعت چهارم بعد از حمد 10 مرتبه سوره فلق و ناس را بخوانيد و بعد از نماز سجده شكر را به جا آوريد و اين دعا را بخوانيد: اللهم صل علي محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين و علي جميع انبيائك و رسلك بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك و صل علي ارواحهم و اجسادهم. الله بارك علي محمد و آل محمد و بارك لنا في يومنا هذا الذي فضلته و كرمته و شرفته و عظمت فطره. اللهم بارك لي فيما انعمت به علي حتي لااشكر احدا غيرك و وسع علي رزقي يا ذالجلال و الاكرام. اللهم ما غاب عني فلا يغيبن عني عونك و حفظك و ما فقدت من شيء فلا تفقدني عونك عليه حتي لا اتكلف ما لا احتياج اليه يا ذالجلال و الاكرام».
اين دعا داراي سند معتبر است و اگر نماز را هم به جا نياورديد ميتوانيد دعا را بخوانيد.
در كتب غير مشهور، دعاي زير را نيز روايت كردهاند «يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال»
كه در هنگام تحويل سال انسان بر زبان جاري كند و از خداوند تبارك و تعالي بخواهد كه او را از خواب غفلت بيدار كند و با تغييري كه در فصل پيش ميآيد و زمين به اذن الهي زنده ميشود، حالتهاي انسان نيز دچار دگرگوني شود و از دامهاي جهالت رهايي يابد و به خداوند نزديكتر شود.
* نوروز پس از اسلام
با ورود اسلام به ايران نه تنها نوروز و آيينهاي آن كمرنگ نشد بلكه رونق بيشتري هم يافت. نوروز با همه پيام هايش مثل تحول و تدبر، غبارروبي و پاكيزگي، صله ارحام و ديدار با نزديكان و آشنايان، سلام و درود و تبريك گفتن، همواره اميدوار بودن و پيوسته تلاش كردن و جز اينها با آيين اسلام مطابقت داشت. البته برخي از سنتهاي خرافي و بيهوده به بركت اسلام از حول و حوش نوروز، حذف يا تعديل و برخي از سنتهاي نيكو به آن افزوده شد.
بسياري از آيات قرآن بر تدبر و تفكر در رستاخيز طبيعت و انديشيدن در نعمتهاي خداوند هستند. پيامي كه نوروز و بهار نيز همواره با خود داشتهاند. به طوري كه خداوند در آيه 50 سوره روم ميفرمايد «با دقت نگاه كن و آثار و نشانههاي رحمت پروردگار را بنگر، چگونه او زمين را پس از مردن، دوباره زنده ميكند. همان خدايي كه مردگان را بعد از مردن زنده ميكند و اوست كه با قدرت ذاتي خود بر هر چيزي تواناست».
اين تنها نمونهاي از آيات فراوان قرآن است كه ما را به تأمل در رستاخيز طبيعت و شگفتيهاي آن فرا ميخواند. همان پيامي كه طبيعت در بهار با تغيير و تحول و دگرگوني به ما مينماياند.
دربارهاي نخستين خلفاي اسلامي به نوروز اعتناي چنداني نداشتند و حتي هداياي نوروزي را به عنوان خراج ساليانه ميپذيرفتند ولي بعدها خلفاي اموي براي افزودن درآمد خود، هداياي نوروزي را از نو معمول دانستند و اميران ايشان براي جلب منافع، مردم را به اهداي تحف دعوت ميكردند. بعدها اين اسم كه مردم را به مشقت ميانداخت منسوخ شد. در تمام اين مدت ايرانيان مراسم جشن نوروز را برپا ميداشتند. با ظهور ابومسلم خراساني و روي كار آمدن خلفاي عباسي و نفوذ برمكيان و ديگر وزراي ايراني و تشكيل سلسله طاهريان، جشنهاي نوروز از نو رونق يافت.
نوروز در دربار عباسيان، بسياري از رسوم خويش را حفظ كرد. تقديم هدايا از جانب بزرگان و اميران اسلامي و ديگران به خدمت خلفا از مراسم عادي به شمار ميرفت. نوشتن نامههاي تبريك به نظم و نثر نيز براي خلفا معمول بود. البته اين رسم ويژه خلفا نبود بلكه ميان مردم نيز نوشتن نامههاي تبريك عيد رواج داشت. در عهد عباسي ريختن آب و افروختن آتش در شب كماكان معمول بود. نوروز براي مردمان شيعه ايران زمين اهميت ويژه ديگري نيز داشت و به روايتي عيد غديرخم كه در آن مولا علي (ع) به جانشيني پيامبر اكرم (ص) برگزيده شد و روزي كه مردم براي خلافت با آن حضرت بيعت كردند، مقارن با نوروز بوده است.
امام علي عليه السلام فرمود «هر روزي كه در آن نافرماني خداوند نشود عيد است».
نكته مهم ديگر در فرهنگ شيعي در باب نوروز چند روايتي است كه «معلي بن خنيس» به نقل از پيشواي فقه جعفري و منبع حقيقي و دقايقي معارف شيعي، امام جعفر صادق (ع) درباره نوروز و آداب ويژه آن گفته است. در يكي از اين روايات «معلي بن خنيس» نقل ميكند كه «در نوروز به محضر امام جعفر صادق (ع) رفتم، فرمود " آيا ميداني امروز چه روز است؟ " گفتم "فداي تو شوم، روزي است كه عجمان تعظيم آن مي كنند و هديه به يكديگر ميفرستند " فرمود "به خانه كعبه سوگند باعث آن تعظيم امري قديم است، بيان ميكنم آن رابراي تو تا بفهمي " گفتم "اي سيد! من دانستن اين را دوستتر دارم از آنكه دوستان مرده من زنده شوند و دشمنان من بميرند " پس فرمود "اي معلي! نوروز روزي است كه خداي تعالي عهدنامهاي از ارواح بندگان خود گرفته است كه او را بندگي كنند و ديگري را با او شريك نسازند و ايمان بياورند به فرستادهها و حجتهاي او و ائمه معصومين (ع)؛ اول روزي است كه آفتاب طلوع كرده و بادي كه درختان را بارور ميسازد وزيده و خرمي زمين آفريده شده است؛ روزي است كه كشتي نوح بر زمين قرار گرفت؛ روزي است كه خداي تعالي جماعتي را كه پس از بيم مرگ از شهر و ديار خود بيرون رفته بودند و چندين هزار كس بودند، زنده كرد. پس اول حق تعالي ايشان را حكم كرد كه بميرند، بعد از آن زنده كرد؛ روزي است كه جبرئيل (ع) بر حضرت رسالت (ص) نازل شد به وحي؛ روزي است كه آن حضرت بتهاي كفار را شكست و همچنين حضرت ابراهيم (ع) در اين روز بتهاي كفار را شكست؛ روزي است كه حضرت رسالت (ص) امر فرمود ياران خود را با حضرت اميرالمؤمنين (ع) بيعت امارت كنند؛ روزي است كه آن حضرت، اميرالمؤمنين (ع) را ميان جنيان فرستاد كه بيعت از ايشان بگيرد و روزي است كه بار دوم اهل اسلام با اميرالمؤمنين (ع) بيعت كردند؛ روزي است كه آن حضرت در جنگ نهروان فتح كرد و به قتل رسانيد ذوالثديه را كه سركرده خوارج بود؛ روزي است كه قائم آل محمد (عج) ظاهر ميشود؛ آن حضرت بر دجال ظفر مييابد و آن ملعون را در كناسه، كه محلهاي است در كوفه از گلو ميكشد، و هيچ نوروزي نيست كه ما توقع خاصي از غم نداشته باشيم زيرا كه اين به ما و شيعيان نسبت دارد. عجمان آن را حفظ كردهاند و شما ضايع كردهايد "».
امام صادق عليهالسلام به معليبن خنيس ميفرمايند «روز نوروز غسل كن و پاكيزهترين لباس خود را بپوش، و به بهترين عطر خود را معطر بنما، و آن روز را روزه بگير و بعد از نوافل و نماز ظهر و عصر 4 ركعت نماز بخوان».
حضرت اميرالمومنين درباره نوروز ميفرمايد «فرزندي كه در نوروز به دنيا بيايد مبارك و صفات خوبي خواهد داشت».
منبع: كتاب نوروز اولين روز طلوع خورشيد نوشته عبدالمقيم ناصحي