به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 دين جهانى, با آداب و سُنن ملّى چه رفتارى دارد؟ آيا آنها را كنار مى نهد و خود به ساختن آداب و رسوم تازه مى پردازد؟ يا آنها را تأييد مى كند و در كنار خويش مى نشاند؟ و يا از ميان آنها گزينش مى كند؟
نخست بايد دانست كه دين كامل, آن نيست كه خود, همه چيز را برعهده گيرد و به جاى همه استعدادهاى آدمى و همه نهادهاى مدنى بنشيند; بلكه دين كامل, دينى است كه همه اينها را در جاى خود, به درستى مى بيند و جهتى كلّى به آنها مى دهد و آنچه را از توان (قُواى فردى) و (نهادهاى جمعى) خارج است, بر عهده مى گيرد… و اين, فلسفه اى عميق دارد; زيرا چنان كه دين, فعل تشريعى خداوندى است, قواى آدمى و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاى جمعى) نيز فعل تكوينى الهى اند و هيچ گاه تكوين و تشريع, ناسازگارى ندارند; چرا كه از مبدأ واحدى دستور مى گيرند.

بقيه در ادامه
ادامه مطلب
سه شنبه 25 اسفند 1388  - 11:35 AM
 ما در زندگي روزمره با انواع هيجانات آشنا هستيم، اين آشنايي به دوران طفوليت و كودكي ما برمي گردد، و به بياني ديگر از لحظه تولد برخي از هيجانات را با خود داريم و اين نقش هيجانات مختلف زندگي ما را نشان مي دهد. برخي از هيجانات چنان لذتبخش، خوشايند و تقويت كننده هستند كه فرد مي كوشد تا به آن حالت خاص از هيجانات، برسد و برخي ديگر آزارنده اند و تلاش شخص اجتناب از رسيدن به آنها است ( يا اگر در آن موقعيت قرار گيرد سعي مي كند خود را از آن دور كند). در مجموع كلام، هيجانات به لحاظ خوشايند و ناخوشايند بودن به دو بخش هيجانات مثبت و هيجانات منفي تقسيم مي شوند، كه هريك از اين هيجانات اهميت و نقشي مهم در زندگي داشته و براي خود كاركردي خاص و مهم دارند. هيجانات مثبت در افراد، منجر به پرورش تفكر، فرصت طلبي و آمادگي جهت سود بردن از فرصت هاي موجود ، تقويت پيوندهاي اجتماعي، خنثي كردن هيجانات منفي مي گردد .( در مجموع افراد داراي هيجان مثبت در زندگي فردي و اجتماعي داراي شخصيت تاثير گذار و احساس كارايي بالامي باشند.)

بقيه در ادامه
ادامه مطلب
سه شنبه 25 اسفند 1388  - 11:30 AM
 نظام دانشگاهي به معنايي كه امروز از آن مراد مي‌كنيم، پديده‌اي غربي است. اين بدين معنا نيست كه آموزش عالي و تعليم و تربيت، در سنت ايراني- اسلامي محلي از اعراب ندارد؛ بلكه منظور اين است كه دانشگاه، اگر آن را معادل university غربي در نظر آوريم، كه مشخصات و ويژگي‌هاي خاصي را طلب مي‌كند، محصول تمدن غربي است. آن‌چه در سنت تعليم و تربيت ما رواج داشته و اكنون نيز در قالب نهادهايي چون حوزه علميه به حيات خود ادامه مي‌دهد، از جنس ديگري است. اين تفاوت، تفاوتي تاريخي- فلسفي است، نه نوعي تمايز‌گذاري ايدئولوژيك. در اين نوشتار مختصر خواهيم كوشيد تا بحثي تطبيقي را در خصوص شيوه شكل‌گيري نظام‌هاي نوين آموزش عالي در ايران و غرب، دنبال كنيم. مدعاي اصلي و اساسي اين مقاله، بر اين فرض استوار است كه نظام جديد دانشگاهي در ايران، بر خلاف بديل غربي‌اش، در ادامه سنت قدمايي تفكر و تعليم در اين مرز و بوم ظهور پيدا نكرد. ما از اين واقعيت، با عنوان توازي در نظام آموزش عالي در ايران ياد خواهيم كرد. در مقابل، ما دانشگاه‌هاي غربي را داريم، كه چنان‌كه نشان خواهيم داد، از دل مدارس علوم ديني و كليسايي سر برآوردند. اين تفاوت، به زعم نگارنده، تفاوتي نيست كه بتوان با ابتناي بر داده‌هاي تاريخي صرف، آن را توضيح داد، بلكه تفاوتي است فلسفي و برآمده از دو نوع نگاه به سرشت و ماهيت علوم عقلي.

بقيه در ادامه
ادامه مطلب
سه شنبه 25 اسفند 1388  - 11:29 AM
  

خانم «جوردن ویاتور» که در کنفرانس جنوب از جنوب غربی شرکت کرده، در فاصله بین جلسات، وقتی به رستوران می‌رود یا وارد اتاق‌های مختلف کنفرانس می‌شود، موبایلش را از کیفش بیرون می‌کشد و یا استفاده از برنامه Foursquare، موقعیت دقیقش را جار می‌زند، تا همگان بدانند که در آن لحظه کجاست!

ممکن است برای ما ایرانی‌ها که به محافظه‌کار بودن  و آهسته آهسته قدم برداشتن برای پرهیز از هرگونه آزار گربه‌ها، خو گرفته‌ایم! چنین کاری نابخردانه باشد، ولی خانم ویاتور بی‌خیال این حرف‌هاست، او توانسته با Foursquare خودش را تنهایی درآورد، چرا که از قضای روزگار چند تای دیگر از دوستانش هم در همین کنفرانس شرکت بودند و وقتی متوجه شدند که ویاتور هم همانجاست، با او پیوستند.

البته خانم ویاتور، که مدیر ارتباطات یک شرکت غیرانتفاعی است، به گفته خودش، تنها موقعیتش را به دوستانی که حوصله‌شان را دارد و آن هم در وقتی که خودش صلاح بداند، می‌گوید.

این روزها اگر پست‌های وبلاگ‌های معتبر فناوری اطلاعات را بخوانید، نام Foursquare مرتب تکرار می‌شود و شما هر قدر بخواهید از خواندن این پست‌ها صرف نظر کنید، باز هم آن قدر این نام جلوی چشمتان ظاهر می‌شود که به احتمال زیاد دست آخر حس کنجکاوی‌تان تحریک می‌شود و شاید مثل من، سری به وب‌سایت Foursquare می‌زنید.

بعد از ثبت‌نام در Foursquare، شما می‌توانید اپلیکیشن آی‌فون، بلکبری، آندرویید یا پالم را در گوشی‌تان نصب کنید. هر وقت تمایل داشتید می‌توانید اپلیکیشن را اجرا کنید و check-in کنید. با check-in کردن، با استفاده از GPS، برنامه موقعیت شما را درمی‌یابد و لیستی از اماکن نزدیک را به شما اعلام می‌کند. اگر دوستی دور و بر شما بود، شما می‌توانید با او، در یکی از این جاها قرار بگذارید.

نگران نباشید! تا زمانی که check-in نکرده‌اید، Foursquare موقعیت شما را متوجه نمی‌شود. گرچه Foursquare را در بسیار از نقاط دنیا می‌توان مورد استفاده قرار داد، اما با توجه به اینکه گوشی‌هایی که پشتیبانی می‌کند، در ایران کم‌فروش هستند، بعید می‌دانم در ایران استفاده از آن رواج پیدا کند. همچنین شک دارم که Foursquare فهرستی از مکان‌های مختلف شهرهای ایران را در پایگاه داده‌های خود داشته باشد.

ایده شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر موقعیت، چیزی نیست که در انحصار یک شرکت باشد. سرویس گوگل لتیتود و لوپت هم کار مشابهی می‌کنند و موقعیت شخص را روی نقشه به دوستانش نشان می‌دهند. اما Foursquare توانسته، این پدیده را نزد کاربران محبوب‌تر سازد.

در واقع دو مدل کلی برای سرویس‌های مبتنی بر موقعیت وجود دارد:
۱- مدل «چک این» کردن به صورت متناوب:
کاربر گاه و بیگاه، هر وقت صلاح دانست، «چک این» می‌کند و موقعیت خود را مشخص می‌کند.
۲- مدل رصدی یا
track نمودن به صورت پیوسته: کاربر هر وقت صلاح دانست، ویژگی اعلام موقعیت به دوستان را در اپلیکیشن فعال می‌کند، برنامه در پشت زمینه اجرا می‌شود و به صورت پیوسته موقعیت کاربر را نقشه مشخص می‌کند.

وقتی سرویس‌های مبتنی بر موقعیت باب شدند، ابتدا از مدل دوم استفاده می‌شد، اما از آنجا که آیفون، یعنی گوشی‌ای که در دنیای غرب بین جوانان موقعیت ویژه دارد، در آن واحد اجازه اجرای یک برنامه را می‌دهد، این نوع موقعیت‌یابی به مشکل برخورد و شرکت‌ها ترجیح دادند موقعیت‌بابی منقطع به صورت «چک این» متناوب را امتحان کنند.

Yelp، هم سرویسی است که هدف از تأسیس آن این است که  نظر مردم را در مورد فروشگاه‌ها، رستوران‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و سالن‌ها زیبایی و … گردآورد و به تفکیک شهر مرتب کند. به این ترتیب هر کس، در هر شهری که باشد، می تواند به بسته به سلیقه خود مثلا انتخاب کند که در کدام رستوران نهار را صرف کند. به تازگی Yelp هم سرویس موقعیت‌یابی خود را فعال کرده است.

فیس‌بوک هم به زودی ویژگی مشابهی را در اختیار چهارصد میلیون کاربرش قرار می‌دهد.

اگر چک کردن موقعیت، مبدل به یک فعالیت معمول کاربران موبایل شود، صنعت آگهی موبایل، دچار تحول شگرفی خواهد شد. چون صاحبان بسیاری از خدمات و فروشگاه‌ها، حاضر هستند، مبلغ زیادی بپردازند که تا نام محل کسب آنها به نقشه برنامه‌های مختلف موقعیت‌یابی راه یابد.

جد بزرگ Foursquare را باید Dodgeball دانست که فعالیت خود را از سال ۲۰۰۴ آغاز کرد، این سرویس اجازه می‌داد که کاربرانش موقعیت خود را با پیام کوتاه به دوستان خود اعلام کنند. در آن زمان مثل حالا، بیشتر گوشی‌ها GPS نداشتند. اما این سرویس در سال ۲۰۰۵، به گوگل فروخته شد، گوگل این ایده را پی نگرفت و مؤسس این سرویس -دنیس کرولی- تصمیم گرفت که بعدها Foursquare  را پایه بگذارد.


دنیس کرولی

در حال حاضر Foursquare ، پانصد هزار نفر کاربر دارد و هر هفته ۱٫۶ میلیون نفر «چک این» می‌کنند.

یکی از دغدغه‌ها صاحبان سرویس‌های موقعیت‌یابی این است که هر چه بیشتر کاربران خود را به «چک این» کردن عادت بدهند (یا به عبارتی معتاد کنند)، برای همین آنها از ترفندهایی مثل دادن نمره یا هدایای مجازی استفاده می‌کنند به این امید که روی آنها مثل توییت کردن «چک این» کنند.

Hot Potato، سرویس دیگری است که اجازه ایجاد چت روم مبتنی بر موقعیت را به کاربرانش می‌دهد، مثلا به کمک آن شرکت‌کنندگان در یک نسرت می‌توانند با هم چت کنند.

Whrrl، MyTown و Gowalla هم هر یک با تفاوت‌هایی شبکه‌های مشابه مبتنی بر موقعیت هستند.

ادامه مطلب
سه شنبه 25 اسفند 1388  - 8:36 AM
 صنعت تولید نرم افزار در ایران به شدتی پیشرفت کرده است که هر کس می تواند با چندر غاز سرمایه ای به  جمع بزرگ  توسعه دهندگان نرم افزار بیپوندد . در سال های اخیر شاهد رشد چشم افزون کمپانی های توسعه نرم افزار بوده ایم . کمپانی هایی اغلب کوچک متشکل از چند برنامه نویس یک مدیر پروژه به اصطلاح و یک یا چند نفر اسپانسر . در این کمپانی ها دو مدل در آمد زایی وجود دارد : 1- انجام سفارشات 2- تولید و توسعه محصول.

مدل در آمد زایی به نام انجام  سفارشات

در این روش شرکت سفارشی را از مشتری در یافت می کند که باید در زمان خاص با هزینه خاص با امکانات مشخص پیاده سازی و تحویل مشتری داده شود . معمولا اکثر کمپانی های تازه تاسیس در انجام سفارشات ناموفق عمل می کنند  و در اکثر اوقات پس از یک شکست این کمپانی ورچیده می شوند و جای آن را چندین کمپانی دیگر می گیرند . بنده دلیل عدم موفقیت این کمپانی ها در این مدل درآمد زایی را در چند مورد می توانم ببینم :

1- عدم برخورداری شرکت از نیروهای کار بلد (به قول محمد صالح اعلاء) . معمولا این شرکت ها برای صرفه جویی در هزینه ها از نیروی تازه کار مانند فارغ التحصیلان دانشگاهی و یا خانم های ناکار بلد استفاده می نمایند که آخر و عاقبت خوشی ندارد.

2- عدم وجود نقش های مختلف در گروه توسعه : معمولا در اینگونه شرکت ها یک شخص چندین رول بازی می کند . طرف هم تحلیل گر است هم برنامه نویس است . هم آزمایشگر است . هم مدیر پروژه است که در بعضی از موارد مشاهده شده است طرف آبدارچی هم است .

3-  عدم مدیریت صحیح بر منابع انسانی.

4- عدم وجود امکانات کافی برای نیروی کار.

5- عدم وجود قرار داد مناسب : معمولا سرمایه گذار شرکت قرار دادهایی  بدون در نظر گرفتن هزینه ,  زمانبدی ,  دامنه منعقد می نماید و نیروی کار نمی تواند در این چارچوب اشتباه کار نماید .

6- عدم مشخص بودن و عدم واضح بودن نیازمندی های دقیق سفارش .

دلیل 6 یکی از مهمترین دلایل می باشد . مشتری خودش نمی داند دقیقا چه می خواهد . بعد از اینکه نرم افزار تکمیل شد تازه می فهمد چه می خواهد . به همین دلیل است که من اعتقاد دارم در ایران باید هر نرم افزار حداقل دوبار نوشته شود . بار اول می فهمیم که چه می خواهیم , بار دوم ازتجربیات بار اول استفاده می نماییم و نرم افزار را پیاده سازی می نماییم .

http://sirasad.files.wordpress.com/2010/03/0511-0810-1617-5233_person_in_a_casket_clipart_image.jpg?w=242&h=170پس اکثر شرکت های ما در امر پیاده سازی نرم افزار مشکل دارند به جز شرکت های مافیایی بزرگی که کارشان فقط بلعیدن پروژه های مناقصه ای دولتی می باشد . که با زدو بندی هایی که انجام می دهند معلوم نمی شود که نرم افزار به کجا می رود  در آخر هم نرم افزاری ناقصی تحویل شرکت داده می شود . این شرکت های مافیایی آنقدر زدوبند کرده اند و آنقدر پول به جیب زده اند که تبدیل به یک غول شده اند به صورتی که هم اکنون در یکی از این شرکت ها چند صد نفر در پست های مختلف فعالیت می کنند . سوالی که من از این ها دارم این است که : ” شما که ادعا دارید غول نرم افزاری هستید و بیش از چند صد نفر برنامه نویس و تحلیلگر  و طراح و … حرفه ای در خدمت دارید چه گلی بر سرما زدید ,  کدام نرم افزار فرا منطقه ای را تولید کرده اید ؟ کدام نرم افزار شما در سطح حتی آسیا معروف است ؟ شما در رده شرکت های تولید نرم افزار در سطح بین المل چندم هستید ؟ شمایی که از شرکت Adobe  بیشتر نیروی کار دارید پس چرا نمی توانید نرم افزاری مانند Acrobat Reader را تولید نمایید ؟  بله شما در ایران اول هستید ,  ولی فقط در ایران هستید که آن هم فقط به دو دلیل است : 1- حمایت دولتی دارید 2- زدو بند کردید و می کنید . “

از بحث دور شدیم ,  به دومین مدل درآمد زایی کمپانی های کوچک اشاره بکنیم .

مدل درآمد زایی به نام تولید و توسعه محصول

این مدل درآمد زایی بهتر از مدل قبلی جواب می دهد ولی این مدل نیز مشکلاتی به همراه دارد . به نظر من اگر شرکت ها در تولید محصول کم کاری ننمایند می توانند موفق شوند . در پست بعدی در مورد خصوصیات یک محصول موفق بحث خواهیم کرد .

مشکلی که در تولید محصول وجود دارد این است که اسپانسر شرکت فقط در فکر عرضه سریع محصول به بازار و برگشت سرمایه می باشد . http://sirasad.files.wordpress.com/2010/03/steve_jobs.jpg?w=245&h=169اسپانسر برای نیل به این موضوع به نیروی انسانی فشار وارد می کند , و نیروی انسانی به دلیل زیر فشار بودن نمی تواند 100% کیفیت را در محصول اعمال نماید و نمی تواند محصول را 100% آزمایش نماید . پس ما در آخر محصولی خواهیم داشت که همچین کیفیتی ندارد و ممکن است صد ها باگ داشته باشد . همچنین ممکن است نیاز های بسیار کمی از نیاز های مشتری ها را بدلیل عدم شناخت دقیق از بازار و نیاز های واقعی مشتری در نرم افزار خود برآورد بتوانیم بکنیم .

نرم افزاری که کاملا با کیفیت نباشد و دارای باگ های متعددی باشد نمی تواند فروش داشته باشد و اگر فروش نباشد برگشت سرمایه ای در کار نخواهد بود . اگر فروش هم داشته باشد بدلیل اینکه نرم افزار باگ دارد  حتما مشتری خواهان این خواهد شد که باگ ها رفع شود و معمولا شرکت ها از انجام این قضیه سرباز می زنند بدلیل اینکه نرم افزار خود را فروخته اند .و این قضیه باعث می شود که مشتری های بعدی را از دست بدهید.

پیشنهادی که من برای این مورد دارم این است که : اسپانسر ها باید در مدل رفتاری و برخورد خود تجدید نظری داشته باشند  و به چند مورد در همین باب اشاره می نمایم :

  1. سعی نکنید با فشار های بی مورد تیم توسعه را تحت فشار قرار دهید . نرم افزار باید مسیر تعالی خود را بیپماید .
  2. سعی کنید تیم خود را درک نمایید و به خواسته های معقول آنها پاسخ دهید .
  3. سعی کنید نیاز های واقعی بازار را بیابید و آنها را در محصول خود بگنجانید .
  4. حتما بازخورد مشتری را دریافت نمایید .
  5. حتما و 100% پشتیبانی کنید . نرم افزار بدون پشتیبانی یعنی دور ریختن پول توسط مشتری .
  6. به تیم خود و مشتری احترام بگذارید .
ادامه مطلب
سه شنبه 25 اسفند 1388  - 8:20 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 60

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5826894
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی