به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

به نقل از بي‌بي‌سي، اين كتاب كه ويرايش جديدي از قواعد و دستورزبان اسپانيايي است در حالي در اسپانيا منتشر شده است كه تهيه كنندگان آن اميدوارند انتشار آن موجب برقراري وحدت زباني ميان اسپانيايي زبانان جهان شود.
امروزه در حدود 500 ميليون انسان از 20 مليت مختلف به زبان اسپانيايي صحبت مي كنند كه با مرجع قرار دادن اين كتاب مي توانند تفاوت هاي زباني خود را اصلاح كرده و به قواعدي يكسان دست يابند.
كتاب دستور زبان و قواعد اسپانياي در سه جلد آماده شده است.
جلد اول و دوم اين كتاب در ماه دسامبر در اسپانيا و كشورهاي ديگر منتشر و توزيع شده و جلد سوم آن در به زودي در ماه هاي آينده در كتاب فروشي هاي جهان عرضه مي شود.
اين كتاب در مجموعه از 4 هزار صفحه تشكيل شده است كه در سه جلد گردآوري شده است.
ناشر و مولفان اين اثر قصد خود را از انتشار اين كتاب ايجاد وحدت و يكدستي در زبان اسپانيايي اعلام كردند و ابراز اميدواري كردند تا بعد از انتشار اين كتاب كمتر كسي پيدا شود كه به لحاظ دستور زباني و قواعد زباني دچار اشكال باشد.
قواعد و دستور زباني زبان اسپانيايي مدرن امروز تفاوت هايي با گذشته دارد و اين تغييرات و تفاوت ها در زبان اسپانيايي كشورهاي اسپانيايي زبان در سراسر جهان به لحاظ قواعد دستوري، تلفظ و همينطور واژه ها قابل ملاحظه است.
جلد سوم اين كتاب به زودي در ماه هاي اوليه سال 2010 منتشر مي شود. 
ادامه مطلب
یک شنبه 29 آذر 1388  - 3:48 PM
رسانه‎هاي جمعي به‎ويژه نوع بصري آن مثل سينما و تلويزيون، علاوه‎بر كاركردهاي هنري و سرگرمي داراي تاثيرات اجتماعي و رفتاري هم بر مخاطب هستند و اساسا كاركرد آموزشي و فرهنگ‎سازي نيز به‎واسطه همين قدرت براي اين رسانه‎ها متصور مي‎شود. اما تلويزيون نه فقط در قياس با ديگر رسانه‎ها حتي نسبت با سينما كه داراي وجوه بصري هست نيز دامنه و عمق بيشتري بر روي مخاطبان و شكل‎گيري افكار و رفتار عمومي در جامعه دارد.
امروزه جامعه‎شناسان و روان‎شناسان اجتماعي و متخصصان علوم ارتباطات با تحقيقات گسترده‎اي كه درباره اين مسئله داشتند، تلويزيون را يك ابزار بزرگ و قدرتمند در فرآيند شكل‎گيري و بسط فرهنگ و خرده فرهنگ‎هاي مختلف در سطح جامعه مي‎دانند كه گاه تاثير آن از نهادهاي آموزشي مثل مدرسه و دانشگاه نيز افزونتر است.
بيهوده نيست كه به تلويزيون، جعبه جادو مي‎گويند. واقعا اين جعبه سحرآميز داراي اين قدرت است كه جمع زيادي از انسان‎ها و مخاطبان را تحت تاثير خود قرار دهد و آن‎ها را مطابق سلايق و انگاره‎ها و ارزش‎هاي خويش، متحول سازد. بنا به‎گفته فيلسوفان، تلويزيون به دليل هژموني رسانه‎اي خود به‎عنوان يك ابژه مسرت‎بخش و مرجع به خلق سوژه و تربيت آن مي‎پردازد.
بديهي است در ميان برنامه‎ها و آيتم‎هاي مختلف تلويزيوني سريال‎هاي داستاني و طنز بيشترين حجم مخاطب را به خود اختصاص مي‎دهند و چگونگي ساخت اين آثار و مضامين و درونمايه آن‎ها در حد يك سرگرمي باقي نمي‎ماند، بلكه به دنياي ذهني و زندگي خصوصي و شخصي مخاطبان نفوذ كرده و آن‎ را به نفع خويش مصادره مي‎كند.
شايد در ظاهر پخش يك سريال تلويزيوني حتي آن‎ها كه پر مخاطب هستند و به اصطلاح سرو صدا مي‎كنند، بعد از مدتي به فراموشي سپرده شوند، اما تاثيرات رواني و اجتماعي آن در ضمير ناخودآگاه افراد و جامعه باقي مي‎ماند و به كاركرد خود تداوم مي‎بخشد از اين روست كه بسياري از فرهيختگان و انديشمندان معتقدند كه سريال‎هاي تلويزيوني به‎ويژه در دو دهه اخير و پس از پايان جنگ تحملي در ترويج مصرف‎زدگي و تجمل‎گرايي نقش زيادي داشته است. به‎طوري كه برخي از آنان تلويزيون را به در مقام يك دستگاه تبليغاتي در رواج فرهنگ بورژوازي و الگوهاي سرمايه‎داري متهم مي‎كنند. چه‎بسيار مدها يا نيازهاي كاذب و سبك‎هاي لوكس زندگي به‎واسطه توليد و پخش اين نوع سريال‎ها به فرهنگ عمومي جامعه تزريق شده و سطح مطالبات مردم به‎ويژه نسل جوان را از رفاه و شيوه زندگي بالا برده است.
براساس يك نظر‎سنجي كه در مركز پژوهش‎هاي مجلس شوراي اسلامي انجام شده است، از نظر پنجاه‎ودو و سه دهم درصد پاسخگويان، آن‎چه در فيلم‎ها و سريال‎هاي ايراني تلويزيوني نمايش داده مي‎شود، در حد زياد و خيلي زياد مصرف بي‎رويه را اشاعه مي‎دهد.
سي‎وشش درصد پاسخگويان در حد كم و خيلي كم به اين موضوع اشاره كرده‎اند. شش و دو دهم درصد نيز گفته‎اند فيلم‎ها و سريال‎هاي ايراني تلويزيوني اصلا مصرف بي‎رويه را ترويج نمي‎دهند. همچنين سي‎وپنج و دو دهم درصد پاسخگويان معتقدند فيلم‎ها و سريال‎هاي خارجي تلويزيون در حد زياد و خيلي زياد در سوق دادن مردم به زندگي تجمل‎گرايانه نقش دارد. چهل‎وهشت و هشت دهم درصد نقش فيلم‎ها و سريال‎هاي خارجي تلويزيون را در اين زمينه در حد كم و خيلي كم ارزيابي كرده‎اند. يازده و پنج دهم درصد پاسخگويان نيز گفته‎اند اين فيلم‎ها و سريال‎ها اصلا نقشي در تجملي كردن زندگي مردم ندارند.
اين تصاوير لوكس و فانتزي كه با واقعيت موجود در جامعه و زندگي اكثر مردم در تضاد قرار دارد، علاوه‎بر اين‎كه تصوير وارونه‎اي از واقعيت نشان مي‎دهد، تصور كاذبي نيز از واقعيت اجتماعي در ذهن جوانان مي‎آفريند كه بازخورد آن را مي‎توان در اختلاف نسلي و جنگ و دعواي فرزندان و والدينشان براي تقاضا و توقع بيشتر از آن‎چه كه ممكن است، رديابي كرد. مثلا در بسياري از سريال‎هاي تلويزيون با زوج جواني كه تازه ازدواج كرده‎اند مواجه مي‎شويم كه در همان ابتداي زندگي همه‎چيز دارند يا كارمند و كارگري را مي‎بينيم كه خانه لوكس و ماشين گرانقيمتي دارد و يا اساسا داستان‎ها و قصه‎هاي اين مجموعه‎ها در طبقات مرفه و ثروتمند جامعه رخ مي‎دهد. گويي زندگي طبقات فقير و فرودست جامعه داراي هيچ ظرفيت دراماتيك و نمايش‎پذيري نيست كه بتوان آن را دست‎مايه ساخت يك سريال قرار داد.
به‎نظر مي‎رسد اين سريال‎ها نوعي بي‎عدالتي بصري را به تضاد و فاصله طبقاتي در جامعه مي‎افزايند و در آتش آن مي‎دمند. البته نمي‎توان رواج مصرف‎گرايي و تجمل‎زدگي را صرفا به توليد آثار تلويزيوني تقليل داد. اين مسئله يك پديده كلان اجتماعي است كه تبيين آن خارج از حوصله اين مقاله است.
اما به اين مسئله بايد اشاره كرد كه تلويزيون اگرچه در ايجاد فرهنگ اجتماعي ابزار قدرتمندي است، اما آن هم يك ابزاري است كه شرايط اجتماعي موجود را بازتاب مي‎دهد. بر همين اساس، شما مي‎توانيد فرآيند تغيير ارزش‎هاي اجتماعي - فرهنگي جامعه ايران را از آغاز دهه هفتاد تا پايان دهه هشتاد تعقيب كرده و ردپاي اين تحولات را در سريال‎هاي تلويزيوني بازشناسي كنيد. با اين حال، ميل به شيك‎نمايي و لوكس‎شدگي به‎عنوان مولفه‎هاي تصويري و زيبايي‎شناختي در سريال‎هاي تلويزيوني ما در حال افزايش است و غالب سريال‎هايي تلويزيوني روي همين خط حركت مي‎كنند. واقعا چند درصد مردم جامعه ما به همان شكلي زندگي مي‎كنند كه در فيلم و سريال‎ها مي‎بينيم.
يكي از دلايل محبوبيت مجموعه كارهايي كه رضا عطاران در تلويزيون داشته است، به‎ويژه سريال‎هاي مناسبتي، علاوه‎بر وجوه طنز و كميك آن‎ها، به اين مسئله برمي گردد كه وي همواره به‎سراغ طبقات متوسط و پايين جامعه مي‎رود و مسايل و مناسبات اين قشر را به تصوير مي‎كشد يا يكي از جذابيت‎ها و تاثير‎گذاري سريال "زير تيغ " در چند سال پيش به اين دليل بود كه قصه سريال در يك طبقه معمولي و متوسط ايراني اتفاق مي‎افتاد كه بازتابي از زندگي اكثريت مردم ايران بود. به همين دليل است كه مخاطبان ايراني با اين نوع سريال‎ها ارتباط عاطفي و سمپاتيك بيشتري پيدا كرده و با آن‎ها هم‎ذات پنداري مي‎كنند.
شما سريال "پدرسالار " (اكبر خواجويي) را با سريال "پاييز پدرسالار " (مسعود شاه محمدي) كه در ماه رمضان امسال پخش شد مقايسه كنيد و ميزان مخاطب‎پذيري و محبوبيت آن‎ها را با هم بسنجيد. علاوه‎بر ساختار دراماتيك و امتيازات داستاني، تفاوت در فضاها و نوع لوكيشن و مناسبات خانوادگي در آن‎ها چقدر نسبت به واقعيت زندگي مردم دچار دوري و نزديكي بودند. بخشي از جذابيت "پدرسالار " به تطبيق آن با واقعيت اجتماعي و پرهيز از لوكس‎نمايي‎هاي فانتزي بوده است. همچنين است "قصه‎هاي مجيد " كه چقدر با تجربيات واقعي نوجوانان ايراني مطابقت دارد.
جالب اين‎كه برخي در مقابل، نشان ندادن تصاوير لوكس و زندگي تجملي را تلاشي در جهت پرهيز از سياه‎نمايي در سينما و تلويزيون تلقي مي‎كنند و به اين دليل از آن دفاع مي‎كنند كه اين رويكرد در ساخت آثار تصويري، آبروي ما را در سطح جهاني مي‎خرد و تصوير پيشرفته و توسعه‎يافته‎اي از سطح زندگي در ايران ترسيم مي‎كند.
يا عده ديگري معتقدند كه درست است كه سطح زندگي بسياري از مخاطبان اين سريال‎ها پايين‎تر از آن‎چه كه مي‎بينند هست، اما ساخت اين سريال‎ها، سطح مترقي‎تري از زندگي را به تصوير مي‎كشد و ضمن آموزش مهارت‎هاي مدرن زندگي در آنان انگيزه بيشتري براي پيشرفت به وجود مي‎آورد. البته اين ايده از يك منظر قابل تامل است بدين معني كه نشان دادن زندگي سنتي ايراني هم لزوما به‎معناي وفاداري به واقعيت اجتماعي نيست و هر نوع تصوير شيك و مدرني را نمي‎توان به معني تجمل‎گرايي، تفسير كرد. حتي بر اين هم نمي‎توان عيب گرفت كه چرا يك كارگردان به‎سراغ طبقه مرفه و ثروتمند جامعه رفته است.
آن‎چه كه بيش از همه مورد نقد قرار مي‎گيرد، عدم تناسب موقعيت شخصيت‎هاي داستان با شرايط اقتصادي خود و يا عدم ضرورت دراماتيك در لوكس‎نمايي است. در كنار سريال‎هايي كه مروج تجمل‎گرايي و مصرف‎زدگي بي‎قاعده و غيرعقلاني هستند، نبايد نقش آگهي‎هاي تبليغاتي و پيام‎هاي بازرگاني را دست‎كم گرفت.
چه‎بسا گاهي نقش اين آگهي‎ها و چگونگي توليد و ساخت و ارايه آن‎ها بيش از يك سريال و فيلم تلويزيوني در ترويج تجمل‎گرايي و مصرف‎زدگي تاثير داشته باشد. بر اساس همان تحقيقات مذكور شصت‎وچهار و چهار دهم درصد پاسخگويان اظهار كرده‎اند پخش آگهي‎هاي تلويزيوني در زمينه معرفي برخي كالاها، در حد زياد و خيلي زياد ميزان مصرف مردم را در جامعه افزايش مي‎دهد. سي‎ درصد پاسخگويان پخش آگهي‎هاي تلويزيوني را به ميزان كم و خيلي كم افزايش‎دهنده مصرف مردم مي‎دانند. چهل و يك درصد نيز گفته‎اند پخش اين آگهي‎ها اصلا ميزان مصرف مردم را افزايش نمي‎دهد. ردپاي اين مسئله را در بسياري ديگر از آيتم‎هاي تلويزيوني مي‎توان دنبال كرد، منتها در اين ميان، دو بخش آگهي‎هاي بازرگاني و تيزرهاي تبليغاتي و به‎ويژه سريال‎هاي تلويزيوني، به‎دليل قابليت الگوپذيري بالا و قدرت تاثيرگذار بازيگران بر مخاطبان به رواج تجمل‎گرايي در جامعه دامن مي‎زند. آسيب‎هاي اجتماعي و رفتاري اين امر را بايد در بهداشت رواني - اجتماعي مردم پي گرفت. آيا مخاطبان كثيري كه به طبقه متوسط و پايين جامعه تعلق دارند مي‎توانند اين همه تجمل را تحمل كنند؟ و آيا تلويزيون مي‎تواند هزينه رواني - اجتماعي پيامي را كه منتقل مي‎كند پرداخت كند؟ آيا برجسته شدن تجملات و لوكس‎نمايي بار ديگر پرسش از عدالت اجتماعي را پررنگ‎تر نمي‎كند؟ آيا اين زرق و برق‎ها تصوير سياه فقر را مي‎پوشاند؟ و چند پرسش ديگر كه مي‎توان از مديران فرهنگي و هنري جامعه پرسيد!

نويسنده:سپنتا اميري

منبع: پنجره شماره24 
ادامه مطلب
یک شنبه 29 آذر 1388  - 3:05 PM
زنيكس نام اين نرم افزار است كه به صورت كد بسته در سال 1980 عرضه شد و آخرين نسخه از آن در سال 1989 به بازار آمد.
مايكروسافت اين سيستم عامل را براي استفاده بر روي رايانه هاي كوچك يا ميني كامپيوترها طراحي كرده بود. از آنجا كه مايكروسافت نمي توانست مجوز استفاده از نام يونيكس را به نام خود ثبت كند، مجبور شد تا نام جديدي را براي اين سيستم عامل انتخاب كرده و آن را نيز دستكاري كند.
مايكروسافت در سال 1979 مجوز نسخه 7 سيستم عامل يونيكس را از AT&T خريداري كرده و در 25 آگوست سال 1980 اعلام كرد كه آن را براي رايانه هاي كوچك 16 بيتي عرضه خواهد كرد. اين سيستم عامل از پردازنده هاي اينتل 8086 و 8088 پشتيباني مي كرد.
زنيكس حاصل اعمال تغييراتي در نسخه 7 يونيكس و افزودن برخي امكانات از سيستم عامل BSD به آن بود. در واقع مايكروسافت زنيكس را به ملغمه اي از سيستم عامل هاي مختلف موجود مبدل كرده و تلاش كرده بود امكانات مفيد و محبوب هر سيستم عامل را به زنيكس بيفزايد. با توجه به محبوبيت پردازنده هاي x86 اينتل مايكروسافت به سرعت پشتيباني از سيستم عامل ياد شده را نيز به زنيكس افزود.
مايكروسافت زنيكس را به طور مستقيم به كاربران و علاقه‌مندان نمي فروخت و در عوض مجوز استفاده از آن را براي شركت هاي مهم رايانه هاي اعم از اينتل، تندي، آلتوس صادر مي كرد و آنها اين سيستم عامل را بر روي توليدات خود نصب يا آنها را با زنيكس سازگار مي كردند.
اين سيستم عامل در اوايل دهه 80 رشد قابل قبولي داشت و بر روي برخي از اولين انواع رايانه هاي شخصي نصب شد كه اكثرا 16 بيتي بودند.
نسخه دوم اين سيستم عامل در سال 1985 عرضه شد كه مبتني بر سيستم عامل UNIX System V بود. نسخه 2.1.1 آن نيز كه از پردازنده هاي اينتل 80286 پشـيباني مي كرد به فاصله كوتاهي عرضه شد.
در سال 1986 شركت SCO زنيكس را با پردازنده هاي 32 بيتي نيز سازگار كرد كه تحول بسيار مهمي محسوب مي‌شد. زنيكس 2.3.1 كه پس از اين رويداد عرضه شد اولين پردازنده 32 بيتي بود كه با طراحي x86 سازگاري داشت.
زماني كه مايكروسافت با اي بي ام براي توسعه و طراحي سيستم عامل OS/2 به توافق رسيد، ديگر علاقه چنداني به ارتقاي كيفيت و امكانات زنيكس نداشت، لذا در سال 1987 مالكيت زنيكس را به شركت SCO منتقل كرد.
البته بر طبق توافق دو طرف مايكروسافت مالكيت 25 درصد از اين شركت را در اختيار گرفت. زماني كه مايكروسافت با آي بي ام نيز دچار اختلاف شد و به توسعه OS/2 نيز بي علاقه شد، بخش عمده نيرو و توان خود را بر روي توسعه ويندوز NT متمركز كرد.
اما اين رويدادها به معناي كنار گذاشته شدن كامل زنيكس نبود. مايكروسافت استفاده از اين سيستم عامل را به طور داخلي ادامه داد و در سال 1987 براي پشتيباني از آن و حفظ سازگاري آن با يونيكس شركت AT&T يك وصله نرم افزاري نيز عرضه كرد. گفته مي شود كه مايكروسافت تا سال 1992 از اين سيستم عامل بر روي ورك استيشن هاي شركت سان و ميكروكامپيوترهاي VAX استفاده مي كرد. همچنين تا سال 1993 نقل و انتقال تمامي ايميل هاي داخلي شركت مايكروسافت بر روي رايانه هاي مجهز به زنيكس صورت مي گرفت.
در اواخر دهه 80 ميلادي سيستم عامل زنيكس پركاربردترين نسخه از سيستم عامل يونيكس محسوب مي شد، ولي با محبوب شدن ويندوز و فروش موفق آن زنيكس هم به حاشيه رانده شد.
 
ادامه مطلب
یک شنبه 29 آذر 1388  - 3:04 PM
 علت اين‌كه امري جاودانه مي‌شود يا ايده‌اي در طول تاريخ تداوم و استمرار پيدا مي‌كند اين است كه به آرمان و ايده‌آل انسان‌ها تبديل مي‌شود. حال اگر چيزي به صورت آرمان يك قوم و ملتي درآيد، مادامي كه آن قوم حيات دارد، آن آرمان و ايده‌آل باقي خواهد ماند. در قيام عاشورا نيز حوادثي اتفاق افتاد كه با سرنوشت پيروان و علاقمندان به خاندان پيامبر(ص‌) گره خورد، و در طول تاريخ‌، به آرمان آن‌ها تبديل شد آن‌ها همواره با تذكّر و يادآوري آن حوادث‌، روزگار گذرانده‌اند، عواطف خود را تهييج نموده‌اند، ذخيره‌هاي مالي و غيرمالي زندگي خود را براي تداوم يادآوري آن خرج كرده‌اند، تا اين‌كه‌، حوادث مزبور، به عامل هويّت‌بخش آنان تبديل شده است‌. در واقع‌، رمز و سرّ دوام و بقاي تاريخي پيروان خاندان پيامبر كه شيعه ناميده مي‌شوند، در نهضت و قيام سيدالشهداء نهفته است‌. اين نهضت‌، به تدريج هويت تاريخي شيعه را شكل داده و به صورت مذهب غالب ايرانيان درآمده و سرزمين آنان را به استقلال رسانده است‌.

از آنجايي كه در اين قيام‌، آرمان‌هاي متعالي از قبيل عزّت و آزادگي وجود داشت‌، در هر فرهنگي كه آموزه‌هاي عاشورا وارد شد، احساسات مردم آن را تهييج نمود، روشنفكران را تسخير كرد و هم‌دلي و هم‌دردي انسان‌دوستان را برانگيخت‌ زيرا اين قيام جنبه‌هاي انساني داشت‌. به همين دليل باقي مانده است. بنابراين‌، رمز جاودانگي نهضت امام حسين‌(ع‌) اين است كه از يك حادثهء فرقه‌اي و قومي و تاريخي فراتر رفته و به يك تراژدي انساني با آرمان‌هاي روحاني و معنوي تبديل شده و به همين روي‌، جاودان مانده است‌. همان‌گونه كه بسياري از ارزش‌هاي انساني تا وقتي كه انسان باقي است باقي مي‌ماند، اين حادثه و تعليمات و آموزه‌هاي آن نيز جاودانه خواهد ماند.

اهداف عاشورا در آموزه‌هاي عاشورا و در اسنادي كه از عاشورا باقي مانده كاملاً روشن است‌. متوني وجود دارد كه حضرت سيدالشهداء(ع‌) بر طبق آن‌ها، اهداف خود را روشن كرده است‌ خرافاتي در جامعه شيوع پيدا كرده بوده كه آن حضرت قصد تغيير آن‌ها را داشته و اصلاحاتي را مدّ نظر داشته است كه مي‌توان از آن به امر به معروف و نهي از منكر يا به اصطلاح سياسي از آن به اصلاحات اجتماعي‌ تعبير كرد. مي‌توان گفت‌: حقوق انساني در جامعهء عصر آن حضرت، توسط رژيم اموي مورد غفلت و انكار قرار گرفته بود، احكام اسلامي در روابط اجتماعي مورد توجه قرار نمي‌گرفت و حكومت به صورت وراثتي در دست يك طبقهء اشراف قرار گرفته بود، در توزيع بيت‌المال نيز قرابت‌هاي قومي و خانوادگي به جاي لياقت و شايستگي‌هاي فردي لحاظ مي‌شد. از لحاظ سياسي هم حكومت درصدد دفاع از حقوق افراد نبود بلكه حقوق عمومي را انكار مي‌كرد. ارزش حاكمي كه در جامعه رواج داشت‌، تملّق‌گويي و چاپلوسي بود. از اين‌رو، حضرت سيدالشهداء(ع‌) براي امر به معروف و نهي از منكر و اصلاحات اجتماعي دست به قيام زدند.

حضرت سيدالشهداء(ع‌) قيام مسلحانه نكردند، ديگران ايشان را به شهادت رساندند و ميان اين دو، تفاوت بسيار است‌. خود آن حضرت نيز در تعبيراتشان فرموده‌اند كه من شورش نكرده‌ام و ياغي نيستم‌. قيام مسلحانه را يك ياغي و شورشي به پا مي‌كند، حضرت إنذار و نصيحت داشتند، براي امّت اسلامي‌، خيرخواهي داشتند. ايشان شريف‌ترين فرد باقي مانده از خاندان پيامبر(ص‌)، اولي و احق‌ّ نسبت به حكومت و دل‌سوزتر از بقيه نسبت به دين آباء و اجدادي خود بودند، خاندانشان نيز در جان‌نثاري براي اسلام از همه پيش‌قدم‌تر بود. بنابراين‌، طبيعي بود كه حق نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر داشته باشند، ولي شمشير بلند نكرده و هيچ كس را نكشتند، اما آن‌ها حضرت سيدالشهداء(ع‌) و حضور ايشان را تحمل نمي‌كردند تا اين‌كه ايشان را كشتند. بنابراين‌، بايد فرق واضحي بگذاريم بين گروهي كه خروج مي‌كند و هر چه را سر راهش است اعم‌ّ از بزرگ و كوچك‌، مرد و زن را به قتل مي‌رساند و گروهي كه ناصح است و خيرخواهي دارد و مي‌خواهد روابط فاسد جامعه را به صلاح آورد، اما ديگران آن‌ها را تحمل نمي‌كنند و به رويشان شمشير مي‌كشند.

شعاير و مناسكي كه در ايام محرم به كار مي‌رود، بخشي از مجموعه آداب و رسومي است كه در كل‌ّ جامعهء ديني همراه با مراسم اعياد و سوگواري‌ها به كار مي‌رود و كاركرد آن بخشي از كاركرد كل‌ّ آداب و مناسك و شعاير ديني است‌. آداب و رسوم مربوط به ايام محرم‌، به خصوص تاسوعا و عاشورا، داراي ابعاد متعدّدي است و كاركرد متعدّدي دارد: مثلاً اعمال ديني از قبيل نمازخواني‌، حضور در جماعت‌، وضوداري‌، ريش‌گذاري‌، پوشيدگي‌، يادآوري نام خدا، توسل به ارواح اولياي دين‌، و تلاش براي قرب به خدا، تحصيل رضا و طلب حلال و رعايت مسائل مربوط به مَحرم و نامَحرم‌، كه در شريعت مطرح است‌، در اين ايام به طور محسوسي برجسته مي‌شود. تجارب روزمره ما نشان مي‌دهد كه در اين ايام‌، مردم اصرار دارند نماز صبح‌شان قضا نشود، آب كه مي‌خورند تعمد دارند نام حضرت سيدالشهداء(ع‌) را به زبان بياورند. بنابراين‌، به يك تعبير، مي‌توان گفت كه محرّم موجب بازيابي هويت ديني ما است‌ افراد سعي مي‌كنند هويت ديني خود را باز يابند و يا مجدداً آن را بازآفريني كنند علاوه بر اين‌كه باطنشان ديني است‌، ظاهرشان را هم شريعت فرابگيرد و نمود اجتماعي پيدا كند.

از نظر اخلاقي‌، محرّم و تاسوعا و عاشورا كاركرد مثبتي براي جامعه دارد، از جمله‌، كاركرد محسوس رشد جنبه‌هاي عاطفي افراد جامعه و انگيزه‌هاي دگرخواهانه‌. نوع رفتار ما در مجالس‌، حالت رسمي خشك‌، سرد و البته احترام‌آميز دارد. ولي در مجالس حضرت سيدالشهداء و مجالس سينه‌زني‌، و نوحه‌خواني امام حسين‌(ع‌)، رفتارهاي ما صميمي و غير رسمي مي‌شود، در غذا، در چاي‌، در آب‌، ما نوعاً ديگران را مقدم مي‌داريم و انگيزه‌هاي غيرخواهانه و فراموش كردن خود و خوديت ما، نمود پيدا مي‌كند. در نتيجه اين نوع رفتارها، جنبه‌هاي عاطفي افراد شركت‌كننده در آن مراسم تقويت مي‌شود و هم‌سازي عمومي و انسجام و يكپارچگي بيش‌تري پديد مي‌آيد. كاركردهاي اخلاقي براي دوام و بقاء حيات اجتماعي ما فوق‌العاده مهم‌ّاند. اما كاركرد اجتماعي و جامعه‌شناختي محرّم و صفر آن است كه افراد را به شيوه خاصي جامعه‌پذير مي‌كند، آموزش‌هاي دين‌خواهانه غيررسمي به فرزندان ما مي‌دهد، بچه‌ها از شب اول محرّم‌، لباس مشكي مي‌پوشند و به سينه‌زني مي‌روند، شعار مي‌دهند، عَلَم بر مي‌دارند، در دسته‌جات شركت مي‌كنند و بدين ترتيب نسل جديد، اجتماعي و جامعه‌پذير مي‌شود. علاوه بر اين‌، محرّم زمينهء توبهء افراد فاسد و مفسد را فراهم مي‌كند، افراد ناسازگار را سازگار مي‌كند، افراد نابهنجار را بهنجار مي‌كند و بزهكار و منحرف را اصلاح مي‌كند، بعضي‌ها در عزاي سيدالشهداء(ع‌)، قسم مي‌خورند و توبه مي‌كنند و مي‌بينيم كه مجرم‌، فاسق و فاسد تغيير رفتار مي‌دهند. بنابراين از نظر اجتماعي‌، اين ايام و اين مراسم‌، موجب بهنجار شدن و جامعه‌پذير شدن افراد مي‌شود، انسان‌ها الگوها و هنجارهاي جامعه ديني را فرا مي‌گيرند و در اين ايّام ممارست مي‌كنند. از نظر حقوقي‌، نرخ آسيب‌هاي اجتماعي به طور معمول در اين ايّام كاهش محسوسي مي‌يابد. آن مقداري كه اطلاعات و ارقام به ما مي‌گويد، مثلاً، آمار طلاق در اين ايّام به طور قاطع فروكش مي‌كند، آمار جرم و جنايت و دزدي و بزهكاري در سطح جامعه تقليل پيدا مي‌كند.

از نظر فرهنگي نيز، چيز محسوسي كه در بدو امر مي‌توان ديد اين است كه با آمدن ماه محرم‌، بلافاصله نمادها و نشانه‌ها و علايم حرمت‌گذاري و بزرگ‌داشت شهداي عاشورا بر در و ديوار شهرها و روستاها ظاهر مي‌شود و اين‌، اختصاص به اماكن دولتي ندارد، بلكه بر در خانه‌هاي افراد نيز پرچم عزا نصب مي‌شود و افراد لباس مشكي مي‌پوشند و همهء آنچه كه نماد اين ماه محسوب مي‌شود و بزرگ‌داشت و احترام به واقعهء عاشورا تلقّي مي‌شود از در و ديوار جامعه نمايان مي‌شود چنان‌كه گويي‌، اين مصيبت فردي و شخصي افراد جامعه است و به شخص آن‌ها ربط دارد. همه سعي مي‌كنند با مال و جان و وقت و تغيير آرايش و رفتار، در چنين مراسمي سهيم باشند و بگويند كه ما هم آماده احياي سنت‌هاي ديني هستيم‌.

در اين ايام‌، علاوه بر رسم‌ها و نمادها، ارزش‌هاي سياسي نظير آزادي‌خواهي و آزاد زيستن نيز تقويت مي‌شود، مثلاً، اين فرمايش حضرت سيدالشهداء(ع‌) كه ان لم‌يكن لكم دين و كنتم لاتخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم دائم به ذاكرهء جامعه مي‌آيد، از ناخودآگاه افراد جامعه به اذهان آن‌ها آورده مي‌شود و تأكيد مي‌گردد. روحيهء عزّت و دلاوري تلقين اجتماعي مي‌شود. امامت‌خواهي به عنوان ارزشي ديگر نيز اين چنين است‌. ديگر ارزش‌ها هم كه معمولاً در روزمرّگي زندگي ما مورد غفلت قرار گرفته است مجدداً به ذاكرهء جامعه مي‌آيد و تقويت و تثبيت مي‌شود. دوست‌داشتن امامان‌(ع‌) كه از زشتي بري‌ّاند، عدل دوستي‌، تنفّر از طاغوت و نظام‌هاي ظالمانهء طاغوتي‌، ظلم‌ستيزي و مبارزه با حاكمان و حكومت‌هاي نامشروع و هم‌چنين ترويج احكام اسلامي در خودآگاهي افراد تلقين مي‌شود و در باورهاي آن‌ها نفوذ مي‌كند. ترغيب و تهييج گرايش عمومي به سوي يك نظام اجتماعي عادلانه و متوازن كه همهء اقشار و اقوام به طور برابر و متساوي بتوانند از منابع و مواهب خداوندي آن استفاده كنند از جملهء كاركرد فرهنگي ديگر تاسوعا و عاشورا و محرّم است‌.

از نظر اقتصادي هم مي‌بينيم كه طيف وسيعي از جامعه درگير نقل و انتقال مربوط به تغذيه و تدارك سوگواران مي‌شوند. در هر محله‌، و شهر و استان‌، داد و ستدهاي وسيعي صورت مي‌گيرد. طيف وسيعي از اقشار جامعه در قالب آشپز، كمك آشپز، شوينده و نظافت‌گر و مانند آن به فعاليت مي‌پردازند. فروش مواد غذايي و كالاهاي ويژهء اين ايام در بازار رونق پيدا مي‌كند، مشاغل ويژهء توليد و توزيع لباس‌ها و آلات و ادوات‌ِ اغذيه و اشربه‌، ظروف آشپزخانه‌، آب‌، چاي‌، شربت و زنجير و عَلَم و سِنج و طبل و دُهُل و پرچم و سربند و امثال آن رونق پيدا مي‌كند. بنابراين‌، از نظر اقتصادي نيز، بخش وسيعي از جامعه‌، مهيّا و تجهيز مي‌شوند تا بتوانند اين مراسم را تدارك كنند. در واقع در اين ايّام يك تدارك جمعي ملي صورت مي‌گيرد.

از نظر سياسي‌، به خصوص در نيم قرن اخير، محرّم و صفر و تاسوعا و عاشورا، نقش فوق‌العاده مؤثري در شكل‌دهي يك ايدئولوژي قدرتمند براي گروه‌هاي اسلام‌گرا ايفاء كرده است‌. اين ايدئولوژي دو بخش دارد:

1. يك بخش اين ايدئولوژي ظلم‌ستيز، عبارتست از كنار گذاشتن تقيّه و جواز شورش و طغيان عليه نظام جور شاهنشاهي‌.

2. و بخش ديگر آن عبارت است از انحصار مشروعيّت حاكميت سياسي در الگوها و اسوه‌هاي علمي و اخلاقي جامعه كه امروزه از آن به ولايت فقيهان عادل‌، ولايت اسلام‌شناسان عادل و ولايت أئمّه عدول تعبير مي‌كنيم‌.

اين ايدئولوژي‌، مرهون تاسوعا و عاشوراست‌. اگر دقت كنيم‌، در دوران انقلاب بيش از همه در ايّام تظاهرات تاسوعا و عاشورا بود كه مردم اعلام و تأكيد كردند كه رژيم شاهنشاهي مردود و شاه معزول است‌. به عبارت ديگر، تاسوعا و عاشورا توانست براي گروه اسلام‌گرا، يك تفوّق و برتري مشروعيّت، نسبت به ديگر دسته‌جات سياسي به بار آورد و براي آنان حقانيت ايجاد كند حقانيت استفاده از قدرت‌ يعني فقط جناح اسلام‌گرا بايد در جامعه ما قدرت داشته باشد. جناح كمونيست‌، ملي‌گرا و لامذهب را نشايد كه تفوق و تسلط سياسي بر گروهي داشته باشند، كه امام و سيّد و سالار و مقتداي آن‌ها امام حسين‌(ع‌) است‌.

در بحث روابط بين‌الملل نيز، كاركردي كه محرّم و صفر داشته و دارد، تقليل ستيزهاي قومي و قوم‌مدارانه در درون امّت اسلامي و جوامع شيعي مي‌باشد. البته‌، اين كاركرد را در درون كشور كم‌تر مي‌بينيم‌، اما در خارج از كشور به طور محسوسي مشاهده مي‌كنيم. مثلاً در يك مسجد واقع در منچستر، يا هامبورگ و يا واشنگتن افراد شيعي‌، پاكستاني‌، هندي‌، عرب‌، ايراني‌، مالزيايي و اخيراً اروپايي در كنار هم مي‌نشينند و همه ذكر واحدي دارند: حسين جان‌ . دست‌هاي همهء اين‌ها به يك سمت دراز مي‌شود: همه به سينه مي‌زنند، همه با هم غذا مي‌خورند و دست همديگر را به گرمي مي‌فشارند و براي هم آرزوي سلامتي و توفيق مي‌كنند. و اين امور براي تداوم جامعه شيعي در كل‌ّ، كاركرد حياتي دارد.

در مجموع‌، اگر بخواهيم موارد ذكر شده را به بياني ديگر جمع‌بندي كنيم‌، محرّم دو كار مرتبط با هم و فوق‌العاده مهم انجام مي‌دهد. يكي از آن‌ها، تخليهء دروني سوگواران از آلام‌، مصايب‌، تشويش‌ها، دغدغه‌ها و حزن‌هاي نامحسوس‌، مخفي و پنهان است‌. سوگواران همه مصائب و اندوه خود را به پاي آلام و مصايب حسين بن علي‌(ع‌) مي‌ريزند و آن‌ها را تخليه مي‌كنند، مي‌شويند و پاك مي‌كنند. لازمهء اين تخليه چيست؟ قطعاً تجديد حياتي ديگر، طراوتي ديگر، سرزندگي‌اي ديگر، شادابي‌، نشاط‌، خوش‌بيني و اميد به زندگي‌اي ديگر كه همهء افراد جامعه سوگوار دريافت مي‌كنند. بنابراين‌، مي‌بينيم كه پس از تاسوعا و عاشورا، نشاط و اميد به زندگي و سرزندگي افراد إرتقاء مي‌يابد انسان‌هاي سوگوار به درستي تلقين شده‌اند كه آينده از آن مؤمنان و موحدان و ياران امام حسين‌(ع‌) است‌. پس تاسوعا و عاشورا و عزاداري بر امام حسين‌(ع‌) همهء ما را به هم پيوند مي‌دهد و نسبت به آينده خوش‌بين مي‌كند و مصايب و آلام ما را پايين مي‌آورد و از بين مي‌برد، و ما را انسان‌هايي سالم‌، اميدوار و متحّد مي‌سازد.

نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين تقي زاده داوري

منبع:اخبار شيعيان - شماره 15
ادامه مطلب
یک شنبه 29 آذر 1388  - 3:02 PM
شركت Chinavasion قصد رقابت با iPod و بيرون كردن آن از بازار جهاني دستگاه‌هاي قابل حمل پخش موسيقي را ندارد اما كارشناسان بر اين باورند محصول جديد اين شركت رقابت تنگاتنگي را با iPod آغاز خواهد كرد.

اين شركت محصول جديدي با نام CVSJ-1304 به بازار معرفي كرده است كه به گفته كارشناسان، باريك‌ترين MP3 Player در جهان محسوب مي‌شود.
ضخامت اين دستگاه فقط 4.5 ميليمتر است و شما مي‌توانيد 4 گيگابايت اطلاعات مورد نظر خود را در آن ذخيره كنيد. دستگاه صوتي قابل‌حمل CVSJ-1304 كه قابليت پشتيباني از فرمت ASF را هم دارد، امكان اجراي تمام فايل‌هاي صوتي را فراهم مي‌كند.
اين دستگاه برنامه‌هاي موج FM راديو را هم پخش مي‌كند و با ورودي USB 2.0، به شما امكان مي‌دهد فايل‌هاي صوتي مورد نظر خود را در كوتاه‌تري زمان ممكن انتقال دهيد.
ضخامت اين دستگاه ديجيتالي به اندازه ضحامت 4 كارت اعتباري بوده و هم‌اكنون با قيمت 39.55 دلار وارد بازارهاي جهاني شده است. 
ادامه مطلب
یک شنبه 29 آذر 1388  - 2:59 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 23

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5897031
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی