به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

شيخ راغب حرب اولين كسي بود كه امام خميني را به نام "عبد الله الخميني ـ امير المسلمين " ناميد. هر‌‌گاه سخنراني مي‌‌كرد و يا در حين خطبه‌‌هاي نماز جمعه اين واژه را به كار مي‌‌برد. چرا امير المؤمنين خطاب نمي‌‌كرد؟ براي اين كه اين واژه مخصوص امير المؤمنين حضرت علي ابن ابي طالب (ع) مي‌‌باشد.

بي‌‌ترديد مي‌‌توان گفت كه درد و رنج‌‌هاي طاقت فرساي مجاهد آزاده شيخ عبد الكريم عبيد، چه از زمان اشغال جنوب لبنان و چه پس از عقب نشيني مقطعي نظاميان صهيونيست از بخشي از جنوب، كمتر از درد و رنج‌‌هاي شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان زنده ياد شيخ راغب حرب نبوده است. نظر به موقعيتي كه عبيد در مبارزات چهار دهه گذشته شيعيان جنوب و دوش به دوش هم‌‌رزم خود شيخ راغب حرب داشته است همواره مورد خشم صهيونيست هاي متجاوز قرار گرفته و حدود 14 سال از عمر خود را در سياه‌‌چال‌‌هاي اسرائيل گذرانده است. عبيد در گفت و گوي اختصاصي با شاهد ياران راهكارهاي سياسي و جهادي شيخ راغب حرب را تشريح كرده است:

بقيه در ادامه
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 تیر 1389  - 5:16 PM
ايشان احساسات و هم‌‌فكري عجيبي نسبت به انقلاب اسلامي از خود بروز مي‌‌داد. به طور مثال هر گاه به ايران مي‌‌آمد براي رزمندگان جبهه‌‌هاي جنگ خون اهدا مي‌‌كرد. همواره مي‌‌گفت اگر مي‌‌توانستم از بانك‌‌هاي دنيا وام دريافت كنم و به جمهوري اسلامي كمك نمايم كوتاهي نمي‌‌كردم.

حجت الاسلام و المسلمين شيخ علي كوراني از اساتيد لبناني و سرشناس حوزه هاي علميه نجف اشرف و قم مي باشد كه بيشتر عمر خود را در مبارزه با استبداد رژيم‌‌هاي حاكم بر جهان عرب گذرانده است. او از دير باز مسئوليت حزب الدعوه اسلامي شاخه لبنان را بر عهده داشته كه پس از حمله رژيم صهيونيستي به لبنان و درپي تصميم محافل اسلامي اين كشور به پايه‌‌گذاري حزب الله و مقاومت اسلامي، حزب الدعوه را منحل كرده است. آقاي كوراني در گفت و گوي اختصاصي با شاهد ياران نقش شهيد شيخ راغب حرب را در پايه گذاري نهضت نوين اسلامي لبنان تشريح كرده است:

بقيه در ادامه
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 تیر 1389  - 5:15 PM
به تازگی ماده جدیدی توجه فیزیک‌دانان را به خود جلب کرده که عایق توپولوژیک نام گرفته و ویژگی‌اش ، این است که جریان الکتریکی را فقط در سطح خود عبور می‌دهد. اهمیت این کشف آن‌قدر زیاد است که طی سال‌های آینده، جایزه فیزیک نوبل برای آن اهدا خواهد شد.

بهار گذشته، گردهمایی سالیانه انجمن فیزیک آمریکا در شهر پرتلند ایالت اورگان برگزار شد. هزاران فیزیک‌دان که در این گردهمایی شرکت کرده بودند، مدام از یک جلسه به جلسه دیگر می‌رفتند تا ببینند که همکارانشان چه چیز جالب و شگفت‌انگیزی در آستین دارند.

به گزارش نیچر، بسیاری از شاخه‌های علم فیزیک مانند اپتیک، فیزیک الکترونیک و فیزیک حالت جامد، ریشه در نظریه‌های مکانیک کوانتوم دارند. این نظریه‌ها که کمابیش در دهه 1930 میلادی تکمیل شده‌اند، قادرند رفتار ماده یا نور را به خوبی توصیف کنند. اما در گردهمایی امسال، همه از یک نوآوری صحبت می‌کردند: گروهی عجیب از مواد که با عنوان عایق‌های توپولوژیک شناخته می‌شوند. برجسته‌ترین خاصیت این مواد این است که آنها جریان الکتریسیته را تنها بر روی سطح خود منتقل می‌کنند. این امر دلیل ریاضی پیچیده‌ای دارد، از این رو فیزیک‌دانانی مانند زاهد حسن از دانشگاه پرینستون می‌کوشند رفتار این مواد را، با مفاهیم ساده‌تر همچون نظریه ابرریسمان! توضیح دهند.

در حال حاضر این مواد کاربردهای گسترده‌ای را، از آزمایش‌های پیشرفته فیزیک ذرات گرفته تا فناوری‌های کاربردی رایانه‌های کوانتومی شامل می‌شوند. با این وجود فیزیک‌دانان هنوز مشغول بررسی فرمول‌بندی‌های مختلف این مواد در آزمایشگاه‌های خود هستند تا توانایی دستیابی این مواد را به پیش‌بینی‌های فراوانی که در خصوص رفتار آنها شده است، دریابند.

عایق توپولوژیک چیست؟
یک عایق توپولوژیک، ماده‌ای است که به الکترون‌ها اجازه می‌دهد نه از داخل آن، بلکه تنها روی سطح آن حرکت کنند. اگرچه این تعریف خیلی واضح به نظر می‌رسد، اما در حقیقت آن‌قدر هم سر راست نیست. فلزات معمولی الکترون‌ها را در همه جهات منتقل می‌کنند، در حالی‌که عایق های معمولی به هیچ وجه الکترون‌ها را منتقل نمی‌کنند. یک تکه چوب که با مس روکش شده، الکترون‌ها را تنها در سطح خود منتقل می‌کند، اما این وسیله از دو ماده مختلف، و نه یک ماده واحد ساخته شده است. مفهوم یک عایق توپولوژیک به قدری عجیب و ناشناخته است که برای مدت‌های طولانی، فیزیک‌دانان باور نداشتند که چنین ماده‌ای بتواند وجود داشته باشد.

اما در سال 2004 که چارلز کین، فیزیک‌دان نظری دانشگاه پنسیلوانیا نتیجه مطالعات خود را بر روی ورقه‌هایی از کربن به نام گرافن منتشر کرد، همه تصورات تغییر کرد. محاسبات کین بیان می‌کرد که حرکت الکترون‌ها در این ماده که تنها به اندازه یک اتم ضخامت دارد، یادآور اثر هال است که نخستین بار در سال 1980 مشاهده شد. اثر هال هنگامی اتفاق می‌افتد که الکترون‌ها در اثر اعمال میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی قوی به مواد خاصی، در لایه‌های نازکی از این مواد محبوس شوند و سپس تا نزدیکی صفر مطلق سرد شوند. در چنین دمایی، رفتارهای تصادفی الکترون‌ها به یک رفتار دسته‌جمعی منظم‌تر تبدیل می‌شود که تابع قوانین مکانیک کوانتوم است.

آنچه کین و گروهش در محاسبات مربوط به گرافن مشاهده کردند، دقیقا مشابه اثر هال نبود. با این وجود، بررسی‌های بیشتر نشان داد که این ماده ممکن است نوع دیگری از مواد لایه نازک با رفتار مشابه باشد. با این تفاوت که این دفعه برای حرکت هماهنگ الکترون‌ها، نیازی به استفاده از میدان‌های عظیم مغناطیسی یا دماهای فوق سرد نیست.

نتیجه کار کین و همکارانش به سرعت مورد توجه قرار گرفت. جوئل مور، نظریه‌پرداز دانشگاه برکلی کالیفرنیا از محاسبات کین استفاده کرد تا نشان دهد که تکه‌های سه بعدی مواد نیز می‌توانند اثرات کوانتومی از خود نشان دهند. البته در این حالت حرکت الکترون‌ها در سطح ماده، نسبت به ورقه نازک و مسطح استفاده شده توسط کین پیچیده‌تر است. مور همچنین به این مواد یک نام جدید داد. کین این مواد را برای نشان دادن مشخصات مکانیک کوانتومی که باعث بروز این پدیده می‌شد، «ثوابت توپولوژیک Z2 جدید» نامید، اما مور نام عایق های توپولوژیک را برای آنها برگزید. وی در این خصوص می‌گوید: «ما از اینکه هر بار مجبور بودیم چنین نام طولانی را تایپ کنیم، کلافه شده بودیم. بنابراین این نام را انتخاب کردیم. من نمی‌دانم که این عبارت به اندازه کافی گویا است یا خیر، اما حداقل کوتاه است!»

مواد توپولوژیک
در همین حال، شواچنگ ژانگ و همکارانش در داشنگاه استنفورد، مشغول تحقیق در این خصوص بودند که چه موادی می‌توانند یک عایق توپولوژیک باشند. آنها دریافتند که در بسیاری از مواد، ارتباط بین الکترون‌ها و هسته برای ایجاد چنین رفتاری بسیار ضعیف است. اما با سنگین‌تر شدن هسته، این ارتباط نیز قوی‌تر می‌شود. در سال 2006 ژانگ پیش‌بینی کرد که بلور ساخته شده از عناصر سنگین جیوه و تلوریم، قادر است رفتار یک عایق توپولوژیک را از خود نشان دهد. در همان سال، لاورنس مولنکمپ، فیزیک‌دان دانشگاه ورزبورگ آلمان و گروهش توانستند با گسترش یک لایه نازک از بلور تلورید جیوه، درستی پیش‌بینی ژانگ را نشان دهند.

اما تلورید جیوه ماده مناسبی برای عایق‌های توپولوزیک نیست، زیرا ساخت بلورهای تلورید جیوه بسیار دشوار است. همچنین این مواد یک عایق توپولوژیک کامل محسوب نمی‌شوند، زیرا مقدار کمی الکتریسته را نیز از درون خود عبور می‌دهند. عایق‌های توپولوژیک جدید بر پایه بیسموت ساخته می‌شوند. این مواد ارزان هستند و ساخت آنها راحت است، و باعث شکوفایی مبحث عایق‌های توپولوژیک شدند. زاهد حسن در این باره می‌گوید: «در گردهمایی اخیر، تمام بحث و جدل‌ها بر اساس ترکیبات ساخته شده بر پایه بیسموت بود. هر شخصی می‌تواند این مواد را بسازد و شما برای مشاهده اثرات توپولوژیک، نیازی به یک بلور با خلوص زیاد ندارید.»

اثرات مورد اشاره حسن فراتر از حرکت الکترون‌ها تنها بر روی سطح مواد است. برای مثال، تمام الکترون‌ها اسپین کوانتومی یکسانی دارند. در نتیجه عایق‌های الکترونیک مواد مناسبی برای ساخت مدارهای الکترونیک اسپینی هستند. این مدارها از جهت‌گیری اسپین الکترون‌ها برای رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌کنند و می‌توانند آغازگر راهی نو در فناوری رایانه باشند.

تقلید ریاضی
محققان اعتقاد دارند که حرکت دسته‌جمعی الکترون‌ها درون عایق‌های توپولوژیک، تقلیدی از رفتار ذراتی است که توسط فیزیک‌دانان انرژی بالا پیش‌بینی شده‌اند. از جمله این ذرات می‌توان آکسیون (Axions) و تک‌قطبی مغناطیسی را نام برد. این تقلید چندان چیز عجیبی نیست. به گفته فرانک ویلچک، فیزیک‌دان ام.آی.تی و از برندگان جایزه نوبل، رفتار دسته‌جمعی الکترون‌ها تنها با استفاده از یک سری از معادلات ساده قابل توصیف است. وی می‌گوید: «تنها تعداد اندکی از این معادلات واقعا ساده وجود دارند که شما می‌توانید آنها را بنویسید. بنابراین نظریه عایق توپولوژیک و نظریه‌های فیزیک‌ذانان ذرات، نهایتا به یک چیز منتهی می‌شوند.»

ارزش محاسبات، آزمایش‌ها و کاربردهای عایق‌های توپولوژیک به همراه در دسترس بودن آنها، این شاخه از فیزیک را به موضوع مورد علاقه فیزیک‌دانان تبدیل کرده است. تاکنون کشف دو گونه مختلف اثر هال، جایزه نوبل را برای کاشفان آنها به ارمغان آورده است. به همین دلیل، بسیاری از فیزیک‌دانان معتقدند که یک جایزه نوبل نیز در انتظار شخصی است که بتواند بیشترین سهم را در گسترش و رشد این مبحث داشته باشد. اگرچه کین می‌گوید که در حال حاضر به چنین چیزی فکر نمی‌کند، اما رقابت موجود وی را وادار می‌کند که قبول کند دیگران از کارهای وی اطلاع دارند.

نتایج مطالعات آینده است که مشخص می‌کند آیا عایق‌های توپولوژیک ارزش این همه توجه را داشته‌اند یا خیر. با این وجود مور می‌گوید که یک جاذبه انکارناپذیر در خصوص بررسی این مطلب وجود دارد، که چطور رفتار دسته‌جمعی الکترون‌ها منجر به چنین رفتار عجیب و غریبی می‌شود. باید منتظر نشست تا معلوم شود که کشف این مواد نهایتا چه تاثیری بر زندگی بشر خواهند داشت.محمود حاج زمان

ادامه مطلب
چهارشنبه 30 تیر 1389  - 5:11 PM
محققان برای اکوبات3 دستگاه گوارش اختصاصی طراحی کرده‌اند که نه تنها می‌تواند با هضم زیست‌توده انرژی مورد نیاز این ربات را تهیه کند بلکه در کنار آن از حجم زباله‌های انباشته‌شده روی زمین خواهد کاست.

انیمیشن خارق‌العاده وال-ای را یادتان هست؟ فکر می‌کنید زمانی برسد که ربات‌ها بتوانند بدون نیاز به کمک انسان از پس تأمین انرژی خودشان و دفع زباله‌های روی زمین بربیایند؟ این ربات‌ها برای کسب انرژی مطمئنا به یک منبع انرژی تجدید‌پذیر نیاز خواهند داشت و چه خوب است که این منبع هم بخشی از زباله‌های تولید‌شده توسط انسان باشد.

به گزارش نیوساینتیست، محققان آزمایشگاه رباتیک بریستول موفق شده‌اند رباتی بسازند که می‌تواند بدون نیاز به دخالت انسان از زیست‌توده به عنوان منبع انرژی تغذیه کند. به این منظور برای این ربات روده مصنوعی طراحی شده است.

این ربات که اکوبات‌3 نام دارد از 48 سلول سوختی میکربی برای تأمین انرژی مورد نیازش استفاده خواهد کرد. اکوبات3 در حال حاضر می‌تواند تا 7روز با مصرف زیست‌توده و آب بدون نیاز به انسان به فعالیت‌های اساسی مانند حرکت به سمت منبع نور بپردازد. به کمک پمپی که از وزن مواد زائد نیرو می‌گیرد، حرکات دودی روده مصنوعی شکل می‌گیرند و مواد زائد بدن، هر 24‌ساعت یک‌بار دفع خواهند شد.

برای آغاز این رژیم غذایی ربات باید به سراغ دستگاه تغذیه برود. دستگاه ماده‌ای مغذی شامل ترکیاب معدنی، نمک و عصاره مخمر را که مورد نیاز فلور میکروبی این روده اختصاصی است، به دورن دهانی مرتبط با 48 سلول سوختی باکتریایی مستقل پمپ خواهد کرد.

اساس هضم و تأمین انرژی در دستگاه گوارش اکوبات3 بر واکنش‌های ‌اکسیداسیون¬-احیا استوار است. فعالیت باکتری‌ها به تولید اتم‌های هیدروژن منجر خواهد شد که با حرکت به سمت الکترود منفی جریان الکتریکی را آغاز خواهد کرد. هیدروژن برای رسیدن به الکترود منفی از غشای تبادل پروتونی عبور خواهد کرد و با اکسیژن محلول در آب ترکیب خواهد شد. با اینکه این واکنش به تولید آب اضافی منجر می‌شود اما نرخ بالای تولید بخار آب باعث خواهد شد ربات به استفاده منظم از دستگاه‌های تغذیه آب هم نیاز داشته باشد.

در حال حاضر میزان بهره‌وری این روش حدود 1درصد است. گسترش بیشتر سطح قطب مثبت که محل زندگی باکتری‌ها است می‌تواند به افزایش این درصد کمک کند.

رابرت فینکلشتاین که سرپرستی پروژه مشابهی را برای دارپا به عهده دارد، چندان موافق هضم زیست‌توده توسط ربات‌ها نیست. ربات ساخت این گروه که ایتر نام دارد از یک موتور احتراقی اختصاصی برای سوزاندن زیست‌توده استفاده می‌کند. ایتر در آزمونی که به تازگی انجام شده، توانسته است با مصرف 60 کیلوگرم زیست‌توده، 160 کیلومتر حرکت کند.

با این حال هضم زیست‌توده توسط ربات‌ها مزیت‌های متعددی خواهد داشت. این روش باعث می‌شود ربات‌ها همه‌چیز‌خوار شوند! از فاضلاب‌های صنعتی گرفته تا حشرات می‌توانند برای تأمین انرژی این ربات‌ها استفاده شوند.

ایده ربات‌های گوشتخوار کمی نگران‌کننده به نظر می‌رسد البته اگر نتوانید از رباتی با سرعت میانگین 21سانتیمتر در روز سریع‌تر حرکت کنید!محبوبه عميدي

ادامه مطلب
چهارشنبه 30 تیر 1389  - 5:05 PM


به نظر می‌رسد ژن مخصوصی در گیاه به نام DNF ، حد مشخصی از نور روز را برای تعیین زمان گل‌دهی در نظر می‌گیرد. به همین دلیل گیاهان بر اساس طول روز در هر فصل، تصمیم می‌گیرند که گل بدهند یا ندهند

 برخی از گیا‌هان در فصل بهار یا پاییز گل می‌دهند، در حالی که برخی دیگر، ‌فصلی مانند تابستان را برای گل دادن انتخاب می‌کنند. حتی گیاهانی را داریم که در زمستان گل می‌دهند، ‌اما گیاهان چه‌طور انتخاب می‌کنند که در چه فصلی گل بدهند؟ خب این معمایی است که دانشمندان به تازگی توانسته‌اند تنها قسمتی از آن را حل کنند.

بر اساس گزارش ساینس‌دیلی، داستان به تولید گونه‌ای تازه از یک گیاه با استفاده از تغییر ژنتیکی برمی‌گردد. وقتی زمان گل دادن گیاه تغییر یافته عوض شد، دانشمندان متوجه شدند که یک ژن خاص،‌ مسئول کنترل زمان گل دادن در گیاه است. این ژن که گل‌دهی بی‌تفاوت به روز (DNF) نامیده می‌شود، به محض وارد شدن به ساختار ژنتیکی گیاه جدید،‌ کنترل زمان گل‌دهی را به دست گرفت و آن را به زمان عادی برگرداند.

 DNF  ژن کنستانس را تنظیم می‌کند. کنستانس تنها در نور فعال می‌شود و یک گیاه زمانی گل می‌دهد که سطح کنستانس فعال به حد مشخصی در طول روز برسد. ظاهرا DNF این حد را تعیین می‌کند. به همین دلیل هم دانشمندان حدس می‌زنند که گیاهان زمان گل‌دهی خود را با طول روز تنظیم می‌کنند که در فصل‌های مختلف،‌ متفاوت است. اما مکانیسم این جریان و چرایی آن هنوز روشن نیست.خبرآنلاين

ادامه مطلب
چهارشنبه 30 تیر 1389  - 5:03 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 77

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5825016
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی