به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

شايد با مطالعه اين اسناد و مدارک انسانها و عقل هاي آزاد انديش جهان خود بتوانند تروريست واقعي را شناخته و متوجه شوند که «استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي حق چه کسي است؟».

با بررسي تاريخ سي ساله انقلاب اسلامي و کنار گذاشتن تعارفات سياسي و ورق زدن صفحات تاريخ مبارزاتي مردم ايران و بررسي اسناد مطبوعاتي و بعضاً محرمانه جنگ ايران و عراق، هر عقل آزاده و کاملي مي تواند بگويد انرژي هسته اي حق مسلم کيست و چه کساني بايد در جايگاه شاکي و چه کساني در جايگاه متهم قرار گيرند.

در روزهاي آغازين دفاع مقدس و حمله عراق به ايران، طه ياسين رمضان نخست وزير وقت عراق در يک مصاحبه مطبوعاتي به صراحت اعلام کرد که اين جنگ به خاطر قرارداد 1975و يا چند صد کيلومتر و يا نصف اروند رود نيست؛ اين جنگ به خاطر سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي است.

در کتاب خاطرات وفيق السامرايي مسئول وقت استخبارات عراق (بخش ايران) آمده است: صدام حسين نيز در همان موقع در اتاق عمليات در حضور فرماندهان ارشد ارتش عراق گفت «تا نيم ساعت ديگر کمر ايران خواهد شکست.»

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
جمعه 26 شهریور 1389  - 11:16 PM

و با كافران پيكار كنيد، تا آشوبگرى باقى نماند، و دين يكسره از آنِ خدا باشد. و اگر آنان به كفر پايان دادند، پس در واقع خدا به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست.

قرآن كريم در آيه سى و نهم سوره انفال، به مسلمانان دستور مى‏دهد كه تا رفع فتنه از جهان به جنگ ادامه دهند، و مى‏فرمايد:

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَاتَكُونَ فِتْنَهٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
                 
و با آن (كافر) ان پيكار كنيد، تا آشوبگرى باقى نماند، و دين يكسره از آنِ خدا باشد. و اگر آنان (به كفر) پايان دادند، پس در واقع خدا به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست.

نكات و اشارات

1. واژه «فِتْنَه» در قرآن كريم گاهى به معناى آزمايش، بلا و فشار مى‏آيد. و در آيه فوق مى‏تواند به معناى شرك و بت‏پرستى باشد كه انواع محدوديت‏ها و فشارها را براى جامعه در بردارد. و نيز شامل انواع فشارهاى دشمنان در برابر اسلام و آزادى مسلمانان شود. « ذيل آيه 25 انفال در مورد فتنه مطالبى بيان شد»

2. آيه فوق به دو هدف عمده جهاد اسلامى اشاره كرده است:

نخست بر چيدن بساط بت‏پرستى و شرك كه در حقيقت نوعى خرافه و انحراف است.

و دوم بدست آوردن امنيت از فتنه‏ها تا زمينه‏اى براى آزادى بيان براى تبليغ و نشر اسلام شود.

3. در حديثى از امام صادق «ع» حكايت شده كه: «تأويل و تفسير نهائى اين آيه هنوز فرا نرسيده است، و هنگامى كه قائم ما قيام كند، كسانى كه زمان او را درك كنند، تأويل اين آيه را خواهند ديد، به خدا سوگند در آن زمان دين محمد «ص» به تمام نقاطى كه شب آن را فرا مى‏گيرد، خواهد رسيد و در روى زمين مشركى باقى نخواهند ماند.» «مجمع البيان، ذيل آيه و نيز آلوسى در روح البيان و نمونه ج 7، ص 166»

4. با فتنه‏هاى درونى و بيرونى مبارزه كنيد؛ امام عارفان، در تفسيرى ديگر از آيه فوق مى‏نويسد: «فرزندم! از خود بينى و خودخواهى درآى، كه اين ارث شيطان است، ... و بدان كه تمام گرفتارى‏هاى بنى‏آدم از اين ارث شيطانى است كه اصل اصول فتنه است، و شايد آيه شريفه «و قاتلوهم حتى لاتكون فتنه و يكون الدين للَّه» «اين آيه در سوره بقره آيه 193 نيز آمده است ولى در آيه 39/ انفال كلمه« كلّه» را اضافه دارد» در بعضى مراحل آن، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه، كه شيطان بزرگ و جنود آن كه در تمام اعماق قلوب انسان‏ها شاخه و ريشه دارد، باشد. و هر كس براى رفع فتنه از درون و برون بايد مجاهده نمايد و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد، همه چيز و همه كس اصلاح مى‏شود.» «. سرّ الصلوه، امام خمينى‏قدس سره، ص 28»

البته حديث فوق از باب تطبيق بر كامل‏ترين مصداق آيه است. كه در آن زمان همه فتنه‏ها از زمين رخت بر مى‏بندد.

آموزه‏ها و پيام‏ها:

1. پيام آيه فوق اين است كه: جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالَم.

2. آموزه آيه آن است كه تا زمانى كه كافران به مسلمانان فشار مى‏آورند با آنان بجنگيد، اما هرگاه دست بر داشتند با آنان رفتار مناسب كنيد.

3. آموزه ديگر آيه آن است كه دين (اسلام) را بر جهان حاكم كنيد.


ادامه مطلب
جمعه 26 شهریور 1389  - 11:12 PM

اما نکته جالب اينجاست که همانهايي که دائما حقوق بشر را در کشورهاي متبوع خود و مناطق تحت سيطره نظامي خود نقض مي کنند، فرياد عدم رعايت حقوق بشر در ايران را سر مي دهند و جريان يافتن قوانين مجازات مجرمان را دستاويز دروغ نقض حقوق بشر کرده اند و بر سر نظام مي کوبند.

اين روزها به واژه حقوق بشر آلرژي پيدا کرده ام. عبارت بهترش اين است که حالم دگرگون مي شود وقتي از اين واژه نامفهوم و پيچيده صحبت مي کنند.

از تناقض  فاحش بين جانبداري از اين مفهوم و رفتارهاي ضد بشري که از مدعيان سردمداري اين حقيقت مقدس سر مي زند ميتوان به اين نتيجه رسيد که اصولا بشرو حقوق درنگاه مدعيان، چيزي غير از مفهوم متعارفي است که خدا براي بشر مقرر کرده و به مصاديق آن در قرآن و کتابهاي آسماني تحريف نشده تصريح کرده است.

گرنه چه سري درميان است که آمريکا و غرب دائم ازحقوق بشر حرف مي زنند و نصف جهان رادر سيطره خود دارند و با همين استراتژي اداره مي کنند اما اين همه ناله تظلم در همه جاي جهان بلند است  وبشر هر روز زير چرخ خشونت تازه اي له مي شودو از حيات ساقط مي شود و استخوانهاي خرد شده اش از دهان هيولاي حقوق بشر بيرون مي ريزد.

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
جمعه 26 شهریور 1389  - 11:10 PM

وعده خدا در مورد سركشى و سركوبى قوم يهود، يك بار در تاريخ واقع شده است، پس منتظر تحقق وعده‏هاى ديگر خدا باشيد.

قرآن كريم در آيه پنجم و ششم سوره اسراء به سركشى و فسادگرى اول بنى اسرائيل در تاريخ اشاره كرده و مى‏فرمايد:

فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَيهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنَآ أُوْلِى بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَفْعُولًا* ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّهَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَكُم بِأَمْوَلٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً

و هنگامى كه نخستين وعده (از آن) دو فرا رسد، (گروهى از) بندگان سخت نيرومند (و جنگ آور) مان را بر شما بشورانيم، و ميان خانه‏ها (يتان براى سركوبى شما) به جستجو در آيند؛ و [اين‏] وعده‏اى واقع شده است.* سپس دوباره، (پيروزىِ) بر آنان را به شما باز گردانيم، و شما را بوسيله اموال و پسران امداد رسانيم، و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار دهيم.

نكات و اشارات

1. مقصود از فسادگرى و سركشى اول بنى اسرائيل همان است كه در تاريخ آمده است كه بيت المقدس توسط داود و سليمان پيامبر «ع» ساخته شد. و بُخت النصر پادشاه بابل در حدود 587 قبل از ميلاد بر آن هجوم آورد و آن را ويران كرد. و اين شهر حدود پنجاه سال به همان حال باقى ماند تا زمان كورش پادشاه هخامنشى ايران كه يهوديان را از اسارت نجات داد و فلسطين از نو آباد شد.

2. از واژه «عباداً لنا» استفاده مى‏شود مردم (بابل) كه به يهوديان حمله كردند مردمى باايمان بودند. كه خدا بوسيله آنها از فسادگرى يهوديان انتقام گرفت.

3. از اين آيات استفاده مى‏شود كه خدا پس از شكست سخت بنى اسرائيل در سركشى اول، باز به آنان لطف كرد و به آنان قدرت و شوكت و نيروهاى كارآمد عنايت فرمود. و آنها را بر دشمنان پيروز ساخت و در اين رابطه به آنان اموال داد تا اقتصاد آنان قوى شود و نيز به آنان پسرانى عنايت كرد تا نيروى جنگى كارآمد داشته باشند.

4. در برخى احاديث آيه اول بر قتل امام على «ع» و آيه دوم بر ياران امام مهدى (عج) و يا رجعت و يا كسانى كه قبل از قيام آن حضرت قيام مى‏كنند، تطبيق شده است. چنانچه امام صادق (ع) در تأويل آيه‏ مى‏فرمايند: «و فساد قتل اميرالمومنين و زخمى شدن حسن بن على (ع) است و منظور از هر آينه طغيانى بزرگ مرتكب خواهيد شد قتل امام حسين (ع) است، «پس هنگاميكه وعده اول آنها برسد» يعنى هنگاميكه زمان پيروزى حسين (ع) شود بر مى‏انگيزيم بر سرتان بندگانمان را كه پر توان گوشه و كنار هر ديارى را پى جوئى كنند كه آنها گروهى هستند كه خداوند قبل از قيام قائم (ع) بر مى‏انگيزاند كه هيچ امر رها شده‏اى از آل محمد را نمى‏گذارند مگر آنكه آنرا در خواهند يافت و اين وعده محقق الهى است. «صافى، ج 3، ص 179 و نور الثقلين، ج 3، ص 138»

اگر دوباره ستم، اهل حق زبون سازد   

وگر زخون، همه جا جمله لاله گون سازد

نموده وعده خدا آورد عبادى را         

كه تخت و تاج ستم را زسرنگون سازد

البته روشن است كه اينگونه احاديث بطن آيه را بيان مى‏كند يعنى مفهوم آيه در مورد وعده سركشى قوم يهود را گسترش داده و شامل ملت اسلام نيز كرده است. و مصاديق جديد آيه را بيان نموده است. كه همان قتل امام على «ع» است. و در قيام ياران مهدى «ع» به نوعى جبران مى‏شود. و مؤمنان واقعى پيروز مى‏شوند.

آموزه‏ها و پيام‏ها:

1. پيام آيه اول آن است كه وعده خدا در مورد سركشى و سركوبى قوم يهود، يك بار در تاريخ واقع شده است. (پس منتظر تحقق وعده‏هاى ديگر خدا باشيد.)

2. پيام ديگر آيه آن است كه وعده‏هاى الهى حتمى است.

3. پيام آيه دوم آن است كه گاهى امداد الهى، در سرمايه و نفرات تجلّى مى‏يابد.

4. آموزه آيه براى يهوديان آن است كه به تاريخ پيشين خود توجه كنيد و درس عبرت بگيريد. (و سركشى نكنيد)


ادامه مطلب
جمعه 26 شهریور 1389  - 11:08 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 79

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6074601
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی