به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

«اسميت» مترجم استعمارگران و سرخ پوستان گفت كه بدترين صحنه‌اي را كه در عمرم ديده‌ام تكه پاره‌ كردن پيكرهاي زنان باردار و كشتن نوزادان دو و سه ماهه بود.


به گزارش خبرگزاري فارس، بررسي تاريخ آمريكا و ماهيت بنيانگذاران آن نشان مي‌دهد كه پدران ايالات متحده براي برپايي كشور جديد، نسل سرخ پوستان كه صاحبان اصلي اين سرزمين بودند را از بين بردند و هيچ‌گاه تا به امروز حقي ولو اندك براي زندگي آنان قايل نبوده اند.
قسمت يازدهم اين مطلب از نظر خوانندگان گذشت و هم اينك قسمت دوازدهم آن تقديم مي گردد:

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 مهر 1389  - 6:44 AM

شركت سوني كه چندي پيش خانواده كارت‌هاي حافظه Memory Stick را ارتقا داده بود، هم‌اكنون مدل 32 گيگابايتي كارت‌ PRO-HG Duo HX و مدل 32 گيگابايتي كارت PRO Duo را عرضه كرده است.

http://www.imaging-resource.com/NPICS1/MSPROHGDUOHX_32GB_1_S.JPG
مدل‌هاي 32 گيگابايتي كارت‌هاي حافظه جديد سوني براي هندي‌كم‌هاي Alpha DSLR و Cyber-shot ساخت اين شركت مناسب هستند و مي‌توانند با سرعت 20 بايت در ثانيه به انتقال اطلاعات بپردازند.
به گفته كارشناسان، سرعت انتقال اطلاعات در اين كارت‌هاي حافظه نسبت به مدل‌هاي پيشين به ميزان چشمگيري افزايش يافته است.
كارت‌هاي حافظه PRO-HG Duo HX Memory Stick و PRO Duo Memory Stick با ظرفيت‌هاي 32 گيگابايتي به‌ترتيب با قيمت‌هاي 249 و 200 دلار وارد بازار شده‌اند و سوني فروش بالايي را براي آن‌ها پيشنهاد مي‌كند.
سوني اعلام كرده است كه فروش عمومي و گسترده اين كارت‌هاي حافظه در سراسر بازارهاي جهاني از ماه آينده آغاز مي‌شود.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 مهر 1389  - 9:08 PM

امام خميني (ره) مصداقي از آيه «اَشِدَّاءُ عَلَي الْكُفّار رُحَماءُ بَيْنَهُم» بود، از اين‌رو در برابر دشمنان و استكبار جهاني با صلابت برخورد مي‌كرد و در هنگام مواجه با مردم و رزمندگان، همانند پدري مهربان به فرزندان خويش ابراز علاقه مي‌كرد.


هم‌چنان ‌كه رزمندگان اسلام و خداجويان جبهه‌هاي نبرد به رهبرشان عشق مي‌ورزيدند، امام (ره) نيز علاقه و محبتي خاص به فرزندان معنوي خويش داشت و در بيان عارفانه، ارادت و علاقه مريدان و مراد دوجانبه بود.
امام خميني (ره) مصداقي از آيه «اَشِدَّاءُ عَلَي الْكُفّار رُحَماءُ بَيْنَهُم» بود، از اين‌رو در برابر دشمنان و استكبار جهاني با صلابت برخورد مي‌كرد و رفتارش با مردم و رزمندگان، محبت‌آميز و در اوج صميمت بود.
سراسر پيام‌ها، سخنراني‌ها و ديدارهاي حضرت روح‌الله (ره) لبريز از محبت به عاشقان سحرخيز و جبهه‌هاي جنگ بود.
امام (ره) اوج ارادت خود به ملت انقلابي ايران را اين‌گونه ابراز كردند كه خطاب به رزمندگان فرموده بودند:
«تا زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم، از حمايت و دعاي خير براي شما دريغ نخواهم كرد و شما را از بهترين عزيزان و همراهان خود مي‌دانم».
اظهار محبت امام خميني (ره) به رزمندگان و فرماندهان در ملاقات‌هاي حضوري با آنان متجلي‌تر و محسوس‌تر بود.
يكي از فرماندهان در اين‌باره مي‌گويد: «هر بار كه خدمت حضرت امام مي‌رسيديم و براي زيارت دست ايشان را در دستمان مي‌گرفتيم، حضرت امام محكم دستمان را فشار مي‌داد. ابتدا قدري تامل كرده و بعد در حالي كه به چشمان طرف نگاه مي‌كردند، دست را محكم مي‌فشردند. بر اثر اين حركت، حالتي به وجود مي‌آمد كه قلب آدم را تكان مي‌داد. البته اين محبت بين حضرت امام و رزمندگان دوجانبه بود و تاثيرات مثبتي در جبهه مي‌گذاشت».
سادگي امام (ره) در جمع فرماندهان و رزمندگان جبهه و نبودن تشريفات رسمي رايج ميان فرمانده كل قوا با نيروهاي تحت امر در ملاقات‌هاي خصوصي، گوشه‌اي از محبت و صميميت قلبي امام (ره) به رزمندگان را نشان مي‌داد.
سخن از مهرباني حضرت روح‌الله (ره) تمام ناشدني است. اصلا كسي به مقام سخن بايد نائل آيد كه طعم محبت امام (ره) را چشيده باشد.
مردي كه در ابراز محبت يك رزمنده بسيجي، تمام تعارفات ديپلماسي را زير پا مي‌گذارد و براي به تصوير كشيدن اين نكته كه امام عاشق فرزندان خويش است، تا كمر خم شده و بوسه بر پيشاني يك رزمنده بسيجي مي‌زند، فرق رهبريت علوي با رهبران ساير مكاتب را نه تنها در گفتار بلكه در صحنه عمل به نمايش مي‌گذارد.
آري هر زمان كه دلباختگان جمالِ جميلش خواستار ديدارش بودند، با كمال ارادت و محبت پذيراي قدوم آنان بود و هيچ‌گاه از رخ نمودن به دلسوختگان مشتاق ديدارش، مضايقه نمي‌كرد تا چشمان خسته و اشكبار دلاوران جبهه‌ها با چهره دل‌آراي او آرامش يابند.
حضرت امام خميني (ره) در يكي از اين ديدارهاي خود فرمودند: «به شما بگويم كه وقتي شماها را مي‌بينم خوشحال مي‌شوم. شما چهره‌هايي هستيد كه آبرو به اسلام و كشور داديد».
حضرت امام (ره) با اين جملات آشكارا علاقه خود را به ديدار با رزمندگان بيان نمود و بدين ترتيب، رشته محبتش را با آنان استوارتر ساخت.
سردار جاويدالاثر حاج‌احمد متوسليان در بيان مهرباني امام (ره)، گفته بود: «هنگامي كه نزد امام بودم، ايشان دستي بر روي پايم كشيد و با لحني پدرانه پرسيد: آقاي متوسليان پايت چه شده؟ در جواب گفتم: زخمي شده، بعد هم ساكت شدم. آن وقت امام با مهرباني دستي روي پايم كشيد و گفت: ان‌شاءالله خوب مي‌شوي و شما به دنبال عمليات مي‌روي».
امام (ره) در ديدارهاي پرشور خود كه قلم از وصف آن ناتوان است، به بسيجيان عنايت ويژه‌اي داشت؛ حتي در ملاقاتي به بسيجيان و عشايري كه عازم جبهه بودند؛ فرمود: «دست شما را به گرمي مي‌فشارم».
امام خميني (ره) پس از پايان جنگ و در ماه‌هاي پاياني عمر مباركش كه بيماري‌ ‌ايشان تشديد شده بود بنا به توصيه پزشكان، از ملاقات‌هاي عمومي پرهيز نمود اما پيوند صميمي‌ امام خميني (ره) با خانواده‌هاي شهيدان ايشان را بر آن داشت تا به مسئولان دفترشان بفرمايد: «من ناراحتي تنفسي دارم، فعلا برايم ملاقات نگذاريد، اما از ديدار با خانواده شهيدان مضايقه نكنيد» و بدين‌صورت، امام توجه ويژه خود را به خانواده شهيدان و رزمندگان ابراز مي‌نمود.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 مهر 1389  - 8:05 PM

حضرت روح‌الله (ره) با اين سخن معروف خود كه «اگر به من خدمتگزار بگويند، بهتر از اين است كه رهبر» قصد داشت به نسل آن روز و امروز انقلاب بياموزد كه تنها با خادمي ملت، مي‌توان آينده انقلاب اسلامي را تضمين كرد و آن را به سر منزل مقصود رساند.


شخصيت معنوي حضرت امام خميني (ره)، از مهم‌ترين عوامل تحول معني و روحي ملت ايران و رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.
آمادگي رزمندگان براي نبرد، حضور پرشور جوانان در عرصه جهاد و شهادت، گرايش مردم و رزمندگان به ارزش‌هاي متعالي اسلامي و شكوفايي ارزش‌هايي مانند صبر، استقامت و شجاعت در جبهه‌هاي جنگ،‌ همه و همه، در پرتو رهنمودهاي پيامبرگونه امام خميني (ره) صورت گرفت، اما تواضع و فروتني ايشان باعث شد كه نه تنها از خود سخن بگويد، بلكه خود را خدمتگزار مردم معرفي كند و با سخن معروف خود كه فرمودند «اگر به من خدمتگزار بگويند، بهتر از اين است كه رهبر (صحيفه نور، 12، ص 192» الگوي زيباي خدمتگزاري را براي مسئولان جامعه به ارث بگذارد.
امام (ره) قصد داشت با اين شيوه رهبري به نسل آن روز و امروز بياموزد كه تنها با خادمي ملت، مي‌توان آينده انقلاب اسلامي را تضمين كرد و آن را به سر منزل مقصود رساند.
بر اين اساس هرگاه حضرت امام خميني (ره) در جمع رزمندگان اسلام سخن مي‌گفت با تواضع مي‌فرمود: «من واقعا گاهي وقت‌ها كه مي‌بينم بعضي از اين جوان‌ها اين‌طور هستند، من خجالت مي‌كشم كه اينها چه مي‌گويند، ما چه مي‌گوييم؟ اينها چه حالي دارند و ما چه حالي داريم؟(همان، ج 15، ص 218). من وقتي فكر مي‌كنم به اين پاسدارها، اين ژاندارمري‌، اين ارتش را كه در‌ آن گرماي شديد خوزستان دارند براي اسلام خدمت مي‌كنند، واقعا از خودم خجالت مي‌كشم كه ما چه هستيم و آنها چه هستند؛ ماها چه كاره‌ايم و آنها چه كاره‌اند؛ آنها تهذيب شدند (تا اندازه‌اي البته) و ما مانديم در صفِ نعال (كفش كن، پايين‌ترين مكان مجلس) (صحيفه نور، ج 19، ص 22)».
به جرأت مي‌توان اذعان داشت كه كلام امام (ره) محبوس در زمان نبوده و قابليت تعميم به تمام ادوار تاريخ را دارد. كلامش كلام نور بود و به عمق جان مي‌نشست و سرشت‌هاي پاك با تمام وجود كلام ايشان را در متن وجودي خود انشا مي‌كردند.
وقتي رهبري در برابر سربازان خود بيان مي‌كند كه «من وقتي با اين چهره‌ها مواجه مي‌شوم و اين قلب‌هايي كه به واسطه توجه به خداي تبارك و تعالي اين‌طور در چهره‌ها اثر گذاشته است، احساس حقارت مي‌كنم (همان، ج 13، ص 195)» روح را تا ملكوت اعلي پرواز مي‌دهد و زبان را از شكر چنين ولي نعمتي به تكلم مي‌اندازد.
آري در روزهايي كه شور و شوق حضور جوانان و مردم هميشه در صحنه در كاروان‌هاي راهيان كربلا مشاهده مي‌شد و پير و جوان براي تامين نيروي انساني جبهه‌ها و پشتيباني از رزمندگان اسلام صف كشيده بودند، در ديداري كه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با حضرت امام خميني (ره) داشتند از حضور مشتاقانه جوانان و مردم قهرمان سخن به ميان آمد و امام (ره) برخوردي متواضعانه از خود نشان داد.
آيت‌الله خامنه‌اي در اين‌باره مي‌فرمايند: «امام امت در اين ديدار كه درباره جوانان و عزيمت راهيان كربلا سخن گفته مي‌شد، فرمودند: ما خيلي عقبيم و من در پاسخ گفتم: اين چه فرمايشي است، تمام اينها، رشحه‌اي از رشحات وجود شما هستند. اما ايشان منقلب شدند و گفتند: اين چيز ديگر است (روزنامه جمهوري اسلامي، 15 ارديبهشت 1365)».
جالب اينجا است كه هرگاه در محضر امام (ره) از اخلاص، شهادت‌طلبي، رشادت و حماسه‌آفريني رزمندگان سخن گفته مي‌شد، حضرت مي‌فرمود: «من خود را منفعل مي‌دانم كه چرا نمي‌توانم بروم و همراه آنان جنگ بكنم، براي اينكه من ضعيف هستم (صحيفه نور، ج 12، ص 89). ما همه مرهون فداكاري اين عزيزان در جبهه و پشت جبهه هستيم (همان، ج 22، ص 216)».
اوج تواضع و فروتني حضرت امام (ره) نسبت به رزمندگان اسلام، در جايي است كه در وصف دلاوري نوجوان شهيد، حسين فهميده، فرمودند: «رهبر ما آن طفل دوازه‌ساله‌اي است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ‌تر است، با نارنجك، خود را زير تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد (همان، ج 14، ص 60)».
اين جمله‌ها و رفتارهاي متواضعانه امام خميني (ره)، تاثيري شگرف بر روح و جان نوجوانان و جوانان رزمنده مي‌نهاد و شور و شوق و اشتياق آنان را براي حضور در جبهه دو چندان مي‌ساخت.
ادامه مطلب
سه شنبه 27 مهر 1389  - 8:04 PM

در جلد 14 صحيفه نور امام خميني (ره) آمده است: ما امروز به انتظار شهادت نشسته‌ايم تا فردا فرزندان‌مان در مقابل كفر جهاني با سرافرازي بايستند.


شهادت مقامي است كه تنها با اذن امام عصر (عج) قابليت تحقق پيدا مي‌كند.
مقامي كه لازمه رسيدن به آن سر پا تا گوش شدن به امر ولي نعمت زمان است و تا نفسي به چنين مقامي نرسد كه خاك قدوم مولايش را سرمه چشمانش كند، هرگز لياقت فدايي شدن در راه محبوب را بدست نخواهد آورد.
هر مسيري نياز به راهبري است تا در گردنه‌ها حساس به پرتگاه‌هاي در كمين نشسته مسير ورود پيدا نكرد و اين جمله در حقيقت صدق رهبري امام خميني (ره) در دوران دفاع مقدس است كه با روح پرفتوح خود روحيه شهادت طلبي را در جان ملت ايران به انشا درآورد.
امام (ره) كه قافله‌سالار شهادت‌طلبان بود از برجسته‌ترين ويژگي‌هاي رهبري ايشان در دوران مبارزه و انقلاب و نيز در هشت سال دفاع مقدس روحيه شهادت طلبي بود.
امام خميني (ره) شهادت را فوزي عظيم مي‌دانست و مي‌فرمودند: «ما امروز به انتظار شهادت نشسته‌ايم تا فردا فرزندان‌مان در مقابل كفر جهاني با سرافرازي بايستند (صحيفه نور، ج 14، ص 266)» و در پيام‌هاي بسياري با بيان آرزوي شهادت و نوشيدن شهد گواراي آن فرموده بودند: «امروز خميني آغوش و سينه خويش را براي تيرهاي بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ‌ها و موشك‌هاي دشمنان باز كرده است و همچون عاشقان شهادت، براي درك شهادت روزشماري مي‌كند (همان، ج 20، ص 236). من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي فريضه حق و دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار فوز عظيم شهادتم (همان، ص 113) و جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه‌هاي نبرد تقديم مي‌نمايم (همان، 223)».
امام (ره) نه تنها با اين جملات اشتياق خود را به شهادت ترسيم مي‌نمود، بلكه در روزهايي كه حملات سنگين موشكي دشمن به مناطق مسكوني كشور ادامه داشت، با رفتار و موضع‌گيري نيز آن را نشان مي‌داد.
يك روز بعد از ظهر، حدود هفت الي هشت موشك به اطراف جماران اصابت كرد و از سوي ستاد مشترك ارتش به دفتر امام خميني (ره) اطلاع دادند كه طبق خبر منابع موثق، دشمن با اصلاحِ زاويه پرتاب موشك، جماران را شناسايي كرده است و هدف بعدي، بيت حضرت امام است و مي‌بايست محل اقامت امام عوض شود و يا ايشان از پناهگاه مطمئني استفاده نمايند.
حاج‌احمدآقا به خدمت امام مي‌رود و پيشنهاد مي‌كند كه ايشان از پناهگاه استفاده نمايد، اما امام (ره) شديداً امتناع مي‌ورزد و خود را هم‌طراز و همسان اهالي محل و نيروهاي نظامي محافظ در منطقه جماران قلمداد نموده و مي‌فرمايد: «اگر مردم يا پاسداران يا كساني كه در اين محل هستند، يك ‌طوري‌شان بشود، بگذار به بنده هم بشود. حاج‌ احمد آقا به امام مي‌گويد پس شما تا كي مي‌خواهيد اين‌جا بنشينيد؟ حضرت امام به پيشاني مباركش اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد تا زماني كه موشك به اين‌جا بخورد».
ادامه مطلب
سه شنبه 27 مهر 1389  - 8:02 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 46

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5824655
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی