به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

دو عامل وجود دارد که به‌نظر مي‌رسد در دنياي مجازي حياتي باشند: تناوب ارتباطات اجتماعي و استحکام رابطه. البته اين مساله خيلي هم دور از انتظار نيست. همه ما مي‌دانيم که گسترش عاطفه به ارتباط فيزيکي نياز دارد. به اين معنا که اگر به کسي نزديک‌تر باشيم، با او يکدل‌تر خواهيم بود و مي‌توانيم احساسات او را بهتر درک کنيم. به‌هرحال نقش اين دو عامل در تعاملات روزانه نامشخص است. چيزي که همچنان مبهم مانده اين است که تا چه حد احساسات در شبکه‌هاي مجازي منتقل مي‌شوند، جايي که هيچ‌گونه ارتباط فيزيکي وجود ندارد.

در يافته‌هاي اخير يکي از راه‌هاي گسترش هنجارهاي اجتماعي مشخص شده است. زماني که افراد سيگار کشيدن را ترک مي‌کنند، معمولا اين کار را همراه با جمعي از دوستان، خويشاوندان و افرادي که در اجتماع با آنها در ارتباط هستند انجام مي‌دهند. ترک سيگار در اين حالت از طرف جمع مقبول واقع مي‌شود و کسي که تصميم به ادامه اين کار داشته باشد، از سوي اطرافيان تحت فشار قرار مي‌گيرد.

در اين مورد افراد از سوي افراد نزديک‌تر تاثير بسيار زيادي مي‌گيرند (اگر همسر شما سيگار را ترک کند 67 درصد احتمال ترک شما نيز افزايش پيدا مي‌کند). همکاران شما نيز مي‌توانند روي شما تاثير زيادي داشته باشند. به‌ويژه اگر در يک محيط کوچک کار کنيد که در اين شرايط شما از دوستاني که تحصيلات بالاتري دارند تاثير بسيار بيشتري خواهيد گرفت تا آنهايي که از سطح تحصيلات کمتري برخوردارند.

شادماني، رژيم‌هاي غذايي، عادات سيگار کشيدن و کلا فعاليت‌هايي که ما فکر مي‌کنيم در حريم فردي شکل مي‌گيرند، در يک مقياس وسيع توسط نيروهاي اجتماعي کنترل مي‌شوند. بيشتر عادات روزانه نيز از الگوي مشابهي پيروي مي‌کنند.

پيتربيرمن، محقق انستيتو سياست‌گذاري و تحقيق اقتصادي و اجتماعي دانشگاه کلمبيا و کسي که در سال 2004 ارتباطي بين رفتارهاي خودکشي‌گرايانه و برخي از الگوهاي دوستي خاص پيدا کرده بود، هم‌اکنون به‌دنبال اين است که ببيند آيا رشد اخير در تشخيص اوتيسم (نوعي اختلال عصبي) به‌طريقي به اجتماع بستگي دارد يا نه؟

سه ‌سطح تأثير

از آنجا که مکانيزم اپيدمي‌هاي اجتماعي متفاوت و بسته به پديده‌هاي موجود در اطراف است، در بيشتر موارد حرکت آنها مشابه است. براي نمونه، پژوهش‌ها نشان داده است كه همراه با شادماني، رژيم‌هاي غذايي و عادات سيگار کشيدن، رفتارهاي افراد تا 3 سطح آن‌طرف‌تر تاثير مي‌گذارد. چرا 3سطح؟ يک فرضيه اين است که شبکه‌ها دوستي معمولا ناپايدار هستند چرا که دوستان محيطي کم‌کم در هر سطح کمرنگ‌تر مي‌شوند.

اين مساله يک سوال مطرح مي‌کند: شکل ساختار شبکه‌هاي اجتماعي ما چگونه است و ما چه جايگاهي در آنها داريم؟ مشخص است برخي عوامل به پاسخ اين سوال کمک مي‌کنند. عواملي مثل جايي که زندگي مي‌کنيم، جايي که کار مي‌کنيم، اندازه خانواده، تحصيلات، دين، درآمد، علايق و تمايل ما نسبت به جذب افرادي که شبيه به ما هستند.

در تحقيقات اخير عامل ژنتيک نيز وارد معرکه شد. در اين تحقيقات شبکه‌هاي اجتماعي دوقلوهاي همسان و غيرهمسان مورد بررسي قرار گرفت و مشخص شد دوقلوهاي همسان نسبت به غيرهمسان‌ها شبکه‌هاي بسيار شبيه‌تري به‌هم دارند. پس ساختار شبکه‌هاي اجتماعي تحت تاثير ژن‌هاي ما نيز قرار دارد.

پاسخ به اين سوال مي‌تواند کمک زيادي در درک مفهوم «هوش جمعي» در شبکه‌هاي اجتماعي به ما بکند. مفهومي که برخي محققان آن را به دسته پرندگان تشبيه کرده‌اند: يک پرنده در يک دسته پرنده، نمي‌تواند در جهتي پرواز کند که ديگر پرندگان به آن سمت نمي‌روند.

به‌تازگي دانشمندان از مدل‌هاي رياضي براي آزمايش اين حرکت‌ها استفاده کرده‌اند تا بتوانند درک بهتري از گسترش رفتارها داشته باشند. پژوهشگران اثبات کرده‌اند که گروه‌هاي اجتماعي محلي با ايده‌ها يا رفتارهاي خاص مي‌توانند اين ايده‌ها را مثل آبشار به تمام شبکه‌هاي جهاني سرازير کنند. همچنين نشان داده شده است که اپيدمي‌هاي اجتماعي به تعداد کمي فرد کليدي وابسته است و افراد ديگر بسته به اين‌که چقدر به آنها اهميت مي‌دهند، تاثير مي‌پذيرند.

ولي آيا واقعا راهي وجود دارد تا اثرات اين نيروهاي قدرتمند و همه‌گير اجتماعي را کمتر کنيم؟ البته خروج کامل از اين اثرات بعيد است، حتي اگر تمام توان خود را به‌کار گيريم. به‌هرحال آگاهي به ما کمک مي‌کند به‌ويژه اگر به‌دنبال اجتناب از رفتار نامطلوب هستيم يا مي‌خواهيم رفتارهاي مثبت را جذب کنيم. ما مي‌توانيم در پيدا کردن دوستان جديد انتخاب کننده باشيم. به‌دنبال افرادي بگرديم که شيوه زندگي آنها براي ما هدف است. مثلا اگر مي‌خواهيد وزن کم کنيد، عضو باشگاه دو شويد و مهم‌تر از آن با اعضاي آن معاشرت کنيد.

5 گام براي اين‌که شبکه اجتماعي سالم‌تري داشته باشيد

1 - دوستان خود را با دقت انتخاب کنيد.

2 - دوستاني را که مي‌خواهيد وقت بيشتري را با آنها بگذرانيد، انتخاب کنيد.

3 - عضو گروهي شويد که دوست داريد با اعضاي آن رقابت کنيد و با آن اعضا رابطه صميمي‌تري آغاز کنيد.

4 - اگر با افرادي در ارتباط هستيد که رفتار ناخوشايند دارند سعي کنيد از آنها تقليد نکنيد.

5 - از آمادگي خود در برابر اثرات اجتماعي در هر لحظه آگاه باشيد.

منبع: sunilreddym.wordpress

محمد حسين کردوني

ادامه مطلب
جمعه 30 مهر 1389  - 8:10 AM

محققان متوجه شدند نوجواناني كه پيوسته شاهد صحنه هاي خشن از طريق بازي هاي كامپيوتري هستند به تدريج مغز آن ها خود را با اين موارد تطبيق مي دهد و حساسيتش نسبت به آن ها كم تر مي شود.


به نقل از سايت خبرآنلاين، مغز نوجوانان به تدريج خود را با خشونت وقف مي دهد و حساسيتشان نسبت به اين فاكتورها كم تر مي شود.

فيلم ها و ويديوهاي خشن واقعا باعث از بين رفتن حساسيت مغز نوجوانان مي شود. محققان متوجه شدند نوجواناني كه پيوسته شاهد صحنه هاي خشن از طريق بازي هاي كامپيوتري هستند به تدريج مغز آن ها خود را با اين موارد تطبيق مي دهد و حساسيتش نسبت به آن ها كم تر مي شود.

دانشمندان با استفاده از عكس برداري از مغز نوجواناني كه به بازي هاي كامپيوتري خشن علاقه مند هستند متوجه شدند، مغز آن ها به طور ناخودآگاه نسبت به خشونت پاسخ احساسي ضعيف تري نشان مي دهد.

اين اولين بار است كه با استفاده از اين روش، دانشمندان تاثير بازي هاي رايانه اي را روي مغز كودكان نشان مي دهند و با استفاده از آخرين تكنولوژي ها ثابت مي كنند خشونت موجود در اين بازي ها واقعا نوجوانان را مستعد جرم و جنايت در آينده مي كنند.

سال هاست كه بحث در مورد تاثير بازي هاي كامپيوتري بين كارشناسان وجود دارد. بسياري از آن ها معتقدن بازي هايي مانند Grand Theft Auto يا Modern Warfare كه سرشار از خشونت و صحنه هاي قتل و خونريزي هستند نوجوانان را به طور ناخودآگاه به سمت خشونت سوق مي دهند. در اين بازي ها نوجوانان در نقش يكي از كاراكترهاي بازي قرار مي گيرند و شروع به سرقت اتومبيل، كشتن انسان ها و عابران پياده، كلاه برداي و ده ها كار غير قانوني ديگر مي كنند.

دكتر جردن گرافمن از موسسه ملي ناهنجاري هاي عصبي در آمريكا در اين باره گفت: در مجموع بايد اقرار كرد تماشاي مداوم اين صحنه ها باعث مي شوند قتل و خونريزي و جرم و جنايت در مغز انسان ها جاي بگيرد و بعد از مدتي به صورت كاملا عادي تلقي شود. به اين ترتيب بعد از مدتي نوجوانان حساسيت خود را به اين بازي ها از دست مي دهند و حتي با ديدن صحنه هاي واقعي از خشونت و قتل نيز كم تر تحت تاثير قرار مي گيرند.

او در ادامه گفت: مسئله اصلي اين است كه اثرات سوء بازي ها به همين موارد ختم نمي شود، بلكه نوجوانان به تدريج جرم و جنايت را قابل پذيرش مي دانند و حتي سعي مي كنند آن ها را در زندگي روزانه خود نيز به نوعي بروز دهند. به همين دليل است كه برخي از نوجوانان به محض آن كه با يكي از همكلاسي هاي خود به مشكل برمي خورند به سرعت صبر خود را از دست مي دهند و بدترين خشونت هاي فيزيكي را از خود بروز مي دهند.

در اين مطالعات دكتر گرافمن تحقيقاتي گسترده اي را روي 22 پسر بين 14 تا 17 سال انجام دادند. از اين نوجوانان خواسته شد يك سري از ويديوهاي كوتاه 60 ثانيه اي را تماشا كنند كه به طور تصادفي از مجموعه اي از فيلم هاي انتخاب مي شدند. درجه خشونت روي هر كدام از كليپ ها به طور دقيق مشخص شده بود. اين فيلم ها داراي صحنه هايي با خشونت كم، متوسط يا زياد بودند. از نوجوانان خواسته شد ميزان خشونت هر كدام از اين فيلم ها را نسبت به كليپ قبلي كه تماشا كرده اند با فشار دادن دكمه هايي مشخص كنند.

در همين حال نيز با استفاده از عكس برداري MRI مغز آن ها به دقت مورد بررسي قرار گرفت. هم چنين حسگرهايي روي انگشتان اين نوجوانان نصب شده بود كه ميزان تعريق بدن، ضربان قلب و بسياري موارد ديگر را بررسي مي كرد.

دكتر گرافمن در ادامه گفت: ما متوجه شديم مغز نوجوانان به تدريج خود را با خشونت وقف مي دهد و حساسيت او نسبت به اين فاكتورها كم تر مي شود. به خصوص قسمتي از مغز كه lOFC نام دارد و مسوول درك احساسات و پاسخ هاي احساسي است به مرور زمان به طور قابل توجهي حساسيت خود را از دست مي دهد كه اين هشداري است مبني بر اين كه نوجوان در حال متمايل شدن به سمت خشونت است.
نتايج اين تحقيقات در نشريه عصب شناسي فعال و درك شهودي اجتماعي آكسفورد به چاپ رسيده است.
ادامه مطلب
پنج شنبه 29 مهر 1389  - 11:01 PM

بانك جهاني كه همواره بخاطر سياست‌هاي اقتصادي خود مورد انتقاد است، در تلاش است با استفاده از يك خواننده و برنامه‌هاي به ظاهر انسان دوستانه، خود را حامي كشورهاي در حال توسعه معرفي كند.


بانك جهاني كه همواره بخاطر اعمال سياست‌هاي اقتصادي خود مورد انتقاد بوده، تلاش دارد تا با استفاده از شكيرا و برنامه‌هاي به ظاهر انسان دوستانه، خود را حامي كشورهاي در حال توسعه بويژه در حوزه آمريكاي لاتين معرفي كند.

 

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 مهر 1389  - 10:55 PM

هواپیماها فاصله‌ها را در دنیای امروز بسیار کم کرده‌اند و افراد به سرعت از شهری به شهر دیگر می‌روند. اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید در دنیای امروز یک ویروس با چه سرعتی می‌تواند در همه دنیا پخش شود؟

بهنوش خرم‌روز: در دنیای امروز،‌ فاصله‌ها به نوعی بسیار کم شده است. از دنیای مجازی و اینترنت که بگذریم،‌ پروازهای فراوان و قطارهای سریع‌السیر، انتقال انسان‌ها از بخشی به بخش دیگر کره زمین را بسیار ساده و سریع ساخته‌اند. اما،‌ این سرعت چه تاثیری روی گسترش شیوع یک بیماری خواهد داشت؟ تا به حال فکر کرده‌اید در دنیای امروز یک ویروس با چه سرعتی می‌تواند در همه دنیا پخش شود؟

یک ویروس با چه سرعتی زمین را خواهد گرفت؟

خب ظاهرا محققینی وجود دارند که این موضوع برایشان جالب بوده است. به گزارش پاپ‌ساینس،‌ایرا لانگینی یکی از محققین دانشگاه واشنگتن و مرکز مطالعات سرطان فرد هاتچینسون در سیاتل،‌ مدتی است روی این سوال مطالعه می‌کند. او از مدل‌های رایانه‌ای کمک گرفته است تا بتواند انتشار یک ویروس در سراسر جهان را شبیه‌سازی کند و زمان آن را محاسبه کند. وی در این باره می‌گوید: «اگر ویروس مورد نظر،‌ مسری باشد،‌ در عرض یک سال سراسر زمین را خواهد گرفت. اگر این ویروس از شهر نیویورک شروع شود،‌ در عرض یک هفته به لندن می‌رسد. بدین ترتیب به سرعت د رتمام آمریکای شمالی و اروپا منتشر می‌شود.»

البته،‌ هر ویروسی با این سرعت منتشر نخواهد شد و برای این که ویروسی بر اساس این پیشبینی زمین را بگیرد،‌ باید شرایطی داشته باشد.  قبل از هر چیزی باید یک ویروس مانند آنفولانزا باشد. همه می‌دانیم که این بیماری سیستم تنفسی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین هر عطسه یا سرفه‌ای می‌تواند  افرادی که در شعاع یک متری قرار گرفته‌اند را آلوده کند. بنابراین انتقال فرد به فرد آن باید ساده باشد.

دوم این که ویروس باید در یک شهر بزرگ شروع به فعالیت کرده باشد که رفت و آمدهای هواپیمایی زیادی داشته باشد. بنابراین افراد آلوده زیادی از شهر خارج می‌شوند و به سرعت به سایر مناطق دنیا می‌رسند.

در نهایت،‌ برای چنین ویروسی، منتقل شدن در فصل زمستان یک فرصت محسوب می‌شود. در زمستان بیماری‌هایی مانند سرماخوردگی ساده فراگیر می‌شوند که علائم مشابهی دارند. در نتیجه بسیاری ممکن است به درمانگاه‌ها مراجعه نکنند یا حتی بیماری آن‌ها در صورت مراجعه به درستی تشخیص داده نشود.

به گفته اندرو پکسوز،‌ ویروس‌شناس دانشگاه جان هاپکینز،‌ در چنین شرایطی ما باید دائم ویروس و ناقلین آن را دنبال کنیم و معمولا هم همیشه یک گام از آن عقب‌تر خواهیم بود و هیچ‌وقت نمی‌توانیم از انتشار بیشتر آن جلوگیری کنیم.

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 مهر 1389  - 11:10 AM

در سال 1821، مایکل فارادی، دانشمند انگلیسی اولین موتور الکتریکی و در کمتر از یک دهه بعد از آن، اولین مولد برق را ساخت؛ ولی برای جدی گرفتن نیروی برق؛ نیم قرن دیگر زمان لازم بود!

مجید جویا: بیشتر ایده‌های جدید علمی هر قدر هم که در ابتدا نبوغ‌آمیز و هوشمندانه به نظر رسیده باشند. در نهایت غلط از آب در آمده‌اند؛ ولی برای تعداد محدودی از ایده‌های نو، درست عکس این روند اتفاق افتاده است. آنها در ابتدای مطرح شدن با نفی و بی‌مهری منتقدان روبرو شده بودند، اما درنهایت نه تنها درست بودن خود را به اثبات رساندند، بلکه دنیا را نیز تغییر دادند. نشریه نیوساینتیست در گزارشی، 10 مورد از این ایده‌های انقلابی را معرفی کرده است.

در حوزه‌هایی از علم که کمک‌های مالی برای تحقیقات بسیار اندک است، این ده ایده ارزش علم خالص را به یاد می‌آورند، آن هم نه فقط برای ارضای کنجکاوی بشر بلکه برای کاربردهای عملی بی‌انتهایش.

داستان برق
از میان بسیاری از کشفیات غیر منتظره‌ای که می‌توانند دنیا را تغییر دهند، این شناخته شده‌ترین و متناسب‌ترین مثال ممکن است. این که این داستان واقعیت دارد یا فقط داستان است، سوالی بی‌جواب است!

در سال 1821، وقتی مایکل فارادی در موسسه سلطنتی لندن کار می‌کرد، کار هانس کریستین اورستد دانمارکی را دنبال کرد، که انحراف سوزن قطب‌نما در کنار سیم حامل برق، او را هشیار کرد و چنین نتیجه گرفت که الکتریسیته و مغناطیس با هم ارتباط دارند.

فارادی با توجه به این اثر، موتور الکتریکی را ساخت و سپس، یک دهه بعد، دریافت مغناطیسی که در یک سیم‌پیچ حرکت کند، می‌تواند در آن سیم‌پیچ جریان برق را القا کند. در سال 1845، او سنگ بنای نظریه الکترومغناطیس را به صورت فرمول بیان کرد.

داستان مشهوری در این زمینه نقل شده که فارادی برای نخست‌وزیر انگلستان یا یکی از سیاستمداران برجسته، القای الکترومغناطیسی را به نمایش گذاشت. هنگامی که از او پرسیدند که: «این کار به چه دردی می‌خورد؟» فارادی پاسخ داد که «یک نوزاد به چه کار می‌آید؟» یا شاید هم گفته باشد: «به زودی می‌توانید بر آن هم مالیات ببندید».

این داستان واقعی باشد یا ساختگی، این درس را به همراه دارد که شاید برای به بار نشستن سرمایه‌گذاری اولیه‌ای در علوم پایه، نیاز به گذشت زمانی به اندازه نیم‌قرن باشد. نخستین استفاده عملی از یافته‌های فارادی در تلاشی ناموفق برای ساخت یک فانوس‌دریایی برقی در دهه 1850 اتفاق افتاد؛ همچنین در مخابره تلگراف برد بلند که منجر به ساخت کابل تلگراف اقیانوس اطلس شد نیز به کار رفت.

ولی مردم برای استفاده گسترده از برق مجبور شدند تا دهه 1880 صبر کنند؛ زمانی که زیست‌شناس نامدار توماس هاکسلی و جان تیندال فیزیکدان، دولت را به حمایت مالی از علوم مجاب کردند.

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 مهر 1389  - 11:09 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 46

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5823159
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی