به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

بر اساس نظر سنجی صورت گرفته در سایت جهانی دوومیدانی رکورددار دوی 100 و 200 متر جهان محبوب ترین دونده شناخته شده است.

نظر سنجی های انجام شده بین مردم کره جنوبی و علاقمندان دوومیدانی در سراسر جهان از طریق وب سایت جهانی دوومیدانی نشان می دهد که محبوبیت "اوسین بولت" قابل مقایسه با همتای خود "تامپسون ریچارد" نیست و بسیاری علت علاقمندی خود به دوومیدانی را آشنایی با رکوردهای بولت عنوان می کنند.
بر این اساس سایت رسمی بازی هاي دايگو اقدام به مقایسه این 2 کرده است که البته نرم افزار موجود در این سایت امکان مقایسه ورزشکاران در این رشته را به علاقمندان می دهد.
در این مقایسه مشخص است که رکوردهای به ثبت رسیده برای اوسين به مراتب بهتر از حریف تريندادي او است.
به عنوان مثال بولت از سال 2008 تا مسابقات جهانی رم  در 2011، همواره رده‌های اول یا دوم را در اختیار داشته است.
او در رقابت‌ها ی رم در دوی 100متر با ثبت رکورد 9 ثانیه و 91 صدم ثانیه اول شد و تامپسون ریچارد با 10 ثانیه و 13 صدم ثانیه پنجم شد.
علاقمندان به دوومیدانی معتقد هستند که با وجود  فاصله موجود بین اين 2 می توان، تامپسون را جدي ترين رقیب بولت در دايگو به حساب آورد.
هر چند که شکلی نیست که بولت بخت اول درو کردن مدال ها در اکثر دوها خواهد بود.
مسابقت جهانی دوومیدانی کره جنوبی از 5 تا 13 شهریور ماه در شهر دايگو برگزار می شود.


ادامه مطلب
یک شنبه 6 شهریور 1390  - 11:51 PM

کاوش‌هاي باستان‌شناسان در منطقه‌اي تاريخي واقع در شمال غرب مسکو به کشف يک ساز موسيقي با قدمت هزار سال انجاميد.

اين آلت موسيقي که تنها بخشي از آن کشف شده، بخش فوقاني از يک کمان سه تاره چوبي است که شباهت زيادي به ويولن‌هاي امروزي دارد.

باستان‌شناسان با بررسي‌ و تاريخ‌نگاري اين ساز احتمال مي‌دهند که قدمت آن متعلق به قرن دهم ميلادي باشد.

با اين وجود، به دليل پايان نپذيرفتن بررسي‌هاي تکميلي، باستان‌شناسان قدمت اعلام شده را دقيق ندانسته و اعلام آن‌را منوط به جمع‌آوري تمامي اطلاعات دانسته‌اند.

اين ساز در منطقه تاريخي «وليکي نوگرود» روسيه که از 11 سال پيش تاکنون محل کاوش‌هاي باستان‌شناسي بوده کشف شده است. شايان ذکر است کاوش‌هاي باستان‌شناسان در اين منطقه تنها در سال جاري به کشف 248 شيء تاريخي در آن انجاميد.


ادامه مطلب
یک شنبه 6 شهریور 1390  - 11:49 PM

انفجار دفتر نخست وزیری در ساعت سه بعد از ظهر هشتم شهریور 1360 رخ داد که سبب شهادت و مجروحیت شهید رجایی و باهنر و تعدادی دیگر از اعضای نخست وزیری شد. این حادثه دارای ابعاد وسیع و عمیقی بود که اثرات آن هنوز باقی است.

انفجار دفتر نخست وزیری در ساعت سه بعد از ظهر هشتم شهریور 1360 رخ داد که سبب شهادت و مجروحیت شهید رجایی و باهنر و تعدادی دیگر از اعضای نخست وزیری شد. این حادثه دارای ابعاد وسیع و عمیقی بود که اثرات آن هنوز باقی است. به گونه ای که ماجرای آن از پیچیدگی خاص امنیتی - سیاسی برخوردار شد که به آسانی نمی توان زوایای پیچیده آن را تشریح و تحلیل کرد. آنچه که مسلم شده این است که این فاجعه یک پرونده قطور و حجیم را به خود اختصاص داده و عوامل متعددی در آن دخالت داشته اند. اکنون سی سال از آن روزگار پرالتهاب می گذرد و این واقعه مهم و کم نظیر در رویدادهای تاریخ معاصر ایران همواره در پیچ و خم های سوالات و ابهامات زیادی باقی مانده است مانند اینکه، چه جریان هایی در این حادثه دخیل بوده اند؟ طرح و سناریوی تنظیم شده دشمن در این رابطه چه بوده؟ عوامل موثر و مقصر در عدم رسیدگی این پرونده، چه کسانی بوده اند؟ چرا پرونده در ابهام باقی ماند؟ چرا و چگونه پرونده مختومه شد؟ آیا فقط در زمان جنگ مختومه شد یا اینکه پس از جنگ باید رسیدگی می شد؟ توضیح و تشریح چنین سوالاتی در این مختصر نمی گنجد، اما نگاهی گذرا به مهم ترین محورهای مرتبط با این حادثه تا حدودی می تواند راه گشا باشد.

بقيه در ادامه

ادامه مطلب
یک شنبه 6 شهریور 1390  - 11:43 PM

در اسارتگاه تدریس می‌کردم؛ یکی از شاگردانم در حالی که شرایط آنجا او را ناراحت و ناامید کرده بود، با دفتری نزد من آمد و گفت «مطلبی برایم بنویسید»، در همین فکرها بودم که بی اختیار در دفترش نوشتم «تا یک ماه دیگر آزاد می‌شویم».

لحظه به اسارت درآمدن، تونل مرگ، تقسیم اسرا به اسارتگاه‌های موصل، رمادی، عنبر، صلاح‌الدین، بین‌القفسین و زندان الرشید، بازجویی، بی‌تفاوتی صلیب سرخ، حضور منافقین، سلول‌های انفرادی، زخم‌هایی که با باتوم درمان می‌شد، صندلی برق، شکنجه‌های دسته‌جمعی، شهدایی که در عراق ماندند و روزی که خبر آزادی را دادند، لحظات پرخاطره اسارت است؛ خاطراتی به یادماندنی که در تاریخ مقاومت انقلاب اسلامی به ثبت رسیده است.

* 2 روز انتظار برای آزادی به اندازه چند سال‌ طول می‌کشید

«حسن‌رضا کیوانی» درباره روزهای پایانی اسارت در عراق، ‌گفت: روز چهارشنبه، بیست و چهارم مردادماه سال 1369بود؛ در این روز به همراه یکی از برادران به نام «مرتضی» مسئول اتاق بودیم ـ مسئولان اتاق‌ها هر روز جهت نظافت عمومی اتاق، پرکردن حبانه­ها (ظروف آب)، آوردن غذا برای اسرا تعیین می­شدند ـ من و مرتضی مشغول پرکردن حبانه بودیم که ناگهان رادیو بغداد اعلام کرد که قرار است ساعت 11خبر مهمی پخش شود.

وی ادامه داد: همگی لحظه­شماری می­کردیم تا بدانیم این خبر مهم چیست؛ هر یک از اسرا در این مورد حدس و نظری داشتند تا اینکه لحظه موعود فرا رسید و گوینده عراقی با لحنی خشن متن اعلامیه را خواند و گفت «عراق و ایران در مورد اجرای قطعنامه 598 توافق کردند و قرار است نخستین گروه اسرا که تعداد آن­ها یک هزار نفر است، 26 مرداد آزاد شوند. این آزاده دفاع مقدس یادآور شد: آن 2 روز برای ما برابر با 10 سال گذشت؛ تا اینکه گروهی از هم اتاقی‌ها آزاد شدند و بنده به همراه گروهی از اسرا روز سوم شهریور سال 1369 به سمت میهن اسلامی بازگشتیم.

* ناخواسته نوشتم «تا یک ماه دیگر آزاد می‌شویم»

«سیدحسن خاموشی» از اسرای اسارتگاه «تکریت 17» با ذکر خاطره‌ای گفت: در اسارتگاه تدریس می‌کردم؛ یکی از شاگردانم در حالی که شرایط آنجا او را ناراحت و ناامید کرده بود، با دفتری نزد من آمد؛ دفتر را داد و گفت «مطلبی برایم بنویسید»، با خودم فکر ­کردم که به او چه بگویم؛ در همین فکرها بودم که بی‌اختیار در دفترش نوشتم «تا یک ماه دیگر آزاد می‌شویم».

وی اضافه کرد: سایر اسرا نیز از این موضوع اطلاع پیدا کردند؛ یک روز به موعد مانده بود که یک ماه تمام شود؛ بچه­ها به شوخی می­گفتند «خلاصه یک ماه هم سر آمد و ما آزاد نشدیم» هنوز 24 ساعت دیگر وقت داشتم و به آن­ها با حالت امیدوارانه­ای گفتم «صبر کنید»، چند ساعتی گذشت که از بلندگوی اردوگاه شنیدیم «توجه! توجه!» بچه­ها گفتند «ما از این توجه توجه­ها زیاد شنیده­ایم» اما گفتم «صبر کنید شاید خبری شود»؛ صدام سخنرانی کرد و در آخر آن به موضوعی فریبنده اشاره کرد که ما با مبادله اسرا، حسن نیت خود را نشان می­دهیم.

* امام خمینی بشارت آزادی را به من داد

«رضا مرادی» از آزادگان دفاع مقدس درباره آخرین روزهای اسارت در عراق بیان داشت: بعد از 28 ماه اسارت و تحمل شکنجه و خشونت‌های نیروهای رژیم بعثی عراق در وقت سحر با شنیدن بانگ اذان که یکی از برادران زمزمه می‌کرد، برای اقامه نماز صبح بیدار شدم. پس از نماز صبح از فرط خستگی مجدداً به خواب رفتم. در خواب حضرت امام خمینی (ره) را زیارت کردم که ایشان به من فرمودند «ناراحت نباشید شما چند روز دیگر آزاد خواهید شد و به وطن باز خواهید گشت».

‌وی افزود: صبح همان روز خوابی را که دیده بودم برای اسرا تعریف کردم؛ آنها باشنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند طوری که در پوست خودشان نمی‌گنجیدند. 3 روز به همان منوال گذشت و فرموده حضرت امام (ره) را همچنان به خاطر داشتم و استوار و محکم در راه اهداف پیش می‌رفتم؛ می‌دانستم بالاخره این وعده محقق خواهد شد چراکه به فرموده‌های آن بزرگوار ایمان و اعتقاد داشتم. پس از 3 روز خبر تبادل اسرای ایرانی و عراقی را شنیدیم و به یاد خوابی که دیده بودم و فرمایش امام راحل اشک ریختم.


ادامه مطلب
یک شنبه 6 شهریور 1390  - 11:40 PM

سيد‌علي اندرزگو، چريك مبارز در طول ۱۴ سال زندگي مخفي، دستگاه جهنمي ساواك شاه را چنان حيران و سرگشته كرده بود كه كارش معجزه‌آسا بود و براي خدا مبارزه كرد، براي خدا از پيوستن به گروه‌هاي مدعي سر باز زد، خطرها را براي خدا تحمل كرد و براي خدا هم شهيد شد.

جوان آنلاين نوشت: سخن را با توصيف مقام معظم رهبري درباره اين شهيد بزرگوار كه سرگذشت و مبارزات او به شكلي حيرت‌انگيز با ديگر مبارزان تفاوت دارد، آغاز مي‌كنيم.

بقيه در ادامه

 


ادامه مطلب
یک شنبه 6 شهریور 1390  - 11:35 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 13

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5825403
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی