از درس های مهم عاشورا، شجاعت و مردانگی است. نهراسیدن از سپاه دشمن و با قدرت و درایت عمل کردن، حتی اگر لشکر مقابل بیشتر و نیرومندتر باشد، کارگشاترین عامل پیروزی است. انسان آزاده و با اراده و پیرو حسین بن علی علیه السلام ، هیچ گاه توان خود را برای رویارویی با دشمن ناچیز نمی بیند و صحنه مبارزه را ترک نمی کند، بلکه با توکل به قدرت بی پایان الهی، با تمام وجود مقاومت می کند. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: واللّه ِ لَو تَظاهَرَتِ العَربُ عَلی قِتالی لَما وَلَّیتُ عَنها. به خدا سوگند اگر تمام عرب پشت به پشت هم دهند تا با من بجنگند، از آنها روی برنمی گردانم. حضرت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا و در حالی که ندای «هل من ناصر»ش یاری گری نداشت و تعداد لشکریانش از خرد و کلان به 150 تن نمی رسید، با قاطعیت در برابر دشمن ایستاد. نه تنها یک قدم هم به عقب برنداشت، بلکه به همراه یارانش تا آخرین نفس در راه خدا و نبرد با غیرخدا ایستادگی کرد؛ زیرا بر این باور بود که در این راه شکستی نیست و شهادتش، احیاگر دین اسلام است. بر این اساس، در روز عاشورا می فرماید: اَلا اِنّی زاحِفٌ بِهذِهِ الاُسرَةِ عَلی قِلَّةِ العَدَدِ و خِذْلانِ النّاصِرِ. آگاه باشید که من با همین گروه اندکی که به من پیوسته اند و با اینکه یاری کننده ها به من پشت کرده اند، آماده جهاد هستم. اندک بودن یاران امام حسین علیه السلام در روز عاشورا و جهاد با همین یاران اندک در برابر انبوه دشمن، سندی محکم بر دلاوری و شجاعت امام حسین علیه السلام است. شجاعت، درس مهم عاشورا و یکی از رمزهای پیروزی امام حسین علیه السلام بر دنیای کفر بوده است. ایثار در راه خد امام حسین علیه السلام مرد ایمان و عمل است و هرگز در راه جاودانگی نهضت عاشورا تردیدی به دل راه نداد. جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و از تمام هستی خود در راه خدا گذشت تا اسلام را زنده نگه دارد. او حتی در آخرین ساعت های حماسه کربلا که تا آن زمان دشواری های بسیاری رخ نموده بود، پس از آنکه فرزند شیرخوارش، علی اصغر علیه السلام نیز شربت شهادت نوشید، فرمود: «هَوْنٌ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَینِ اللّه ِ؛ این مصیبت برای من آسان است؛ زیرا خداوند آن را می بیند». و آخرین کلام زیبایش در گودال قتلگاه این بود که: «اِلهی رِضا بِرِضاکَ و تَسلِیما لِاَمرِکَ؛ خدایا [با تمام این سختی ها و مصیبت ها]، به خشنودی تو خشنودم و تسلیم فرمان تو هستم». مقام رضا و تسلیم امام حسین علیه السلام در برابر خداوند و همچنین مقام شهود آن حضرت به اینکه در منظر و محضر الهی است، ایثار و تحمل مصیبت را بر او آسان کرده بود. ظواهر دنیا و دل بستگی های آن، چنان مردم کوفه را اسیر خود کرده بود که در برابر امامشان به ناحق ایستادند و دینشان را به دنیاشان فروختند. امام حسین علیه السلام در نخستین سخنرانی خویش در روز دوم محرم می فرماید: اَلا تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ و اَنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ لِیَرغَبَ المُؤمِنُ فِی لِقاءِ اللّه فَإِنِّی لا أَرَی المَوتَ اِلاّ سعادَةً وَالحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّ بَرَما النّاسُ عَبیدُ الدُّنیا و الدِّینُ لَعِقٌ عَلی أَلْسِنَتِهِم یَحُوطُونَهُ مادَرَّت بِهِ معایِشُهُم فَإِذا مُحِّصوُا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ. آیا نمی بینید که مردم در زندگی ننگین و ذلت باری به سر می برند که نه به حق عمل می کنند و نه از باطل روگردان می شوند. شایسته است که در چنین محیط ننگینی، شخص باایمان، فداکاری و جانبازی کند و به دیدار پروردگارش بشتابد. من در چنین محیط ذلت باری، مرگ را جز رستگاری و خوش بختی و زندگی با ستم کاران را جز رنج و نکبت نمی دانم. مردم، بندگان دنیا هستند و دین، لقلقه زبانشان است. پشتیبانی آنها از دین تا آنجاست که زندگی شان در رفاه باشد و آن گاه که در بوته امتحان قرار گیرند، دین داران واقعی کم خواهند شد. امام حسین علیه السلام همواره بر بی ارزشی دنیا و فناناپذیر بودن زرق و برق آن تأکید داشت و این دیدگاه سیدالشهداء علیه السلام ، الهام گرفته از این آیه شریفه است که: قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ اْلآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی وَ لا تُظْلَمُونَ فَتیلاً. (نساء: 77) (به مردم) بگو که کام یابی دنیا، اندک و آخرت برای پرهیزکاران بهتر است و به اندازه تار هسته خرمایی بر شما ستم نمی شود. 1. دنیاطلبی، از شمار دین داران واقعی می کاهد. 2. برای امام حسین علیه السلام ، مرگ در راه خدا در حالی که به حق، عمل و از باطل پرهیز نمی شود، سعادت و رستگاری است. اصلی ترین انگیزه قیام امام حسین علیه السلام ، اقامه معروف و دوری از منکر بوده است. بنا بر آنچه در قرآن کریم می خوانیم: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. (آل عمران: 104) باید جمعی از شما دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند. امام حسین علیه السلام همه هستی و عزیزان خویش را در راه تحقق این هدف عالی فدا می سازد و در وصیت نامه ارشادگر و درس آموز خویش چنین می فرماید: من از روی خودخواهی یا خیره سری یا به منظور آشوب و ستم گری به پا نخاسته ام، بلکه برای اصلاح امور مسلمانان و امت جد بزرگوارم قیام کرده ام. قصد من امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت جدم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرم، علی بن ابی طالب علیه السلام میان امت اسلامی است. اهتمام و ایثار بزرگ سیدالشهدا در راه تحقق امر به معروف و نهی از منکر. بی گمان، یکی از اهداف قیام امام حسین علیه السلام ، اقامه نماز بوده است. نهضت عاشورا که یکی از کامل ترین نهضت هاست، با برپایی درست این فریضه الهی، آن را در ردیف عبرت های خویش گنجانده و از اهداف قیام برشمرده است. چرا که رهبر این نهضت، حتی در ظهر عاشورا و در گرماگرم کارزار، نماز اول وقت را بر جهاد مقدّم دانسته است و پیروانش نیز سنگینی این مسئولیت را همواره بر دوش خویش احساس می کرده اند. آن گاه که عمروبن عبداللّه ، معروف به ابوثمامه صائری، گفت: دوست دارم پس از نماز خواندن به امامت شما، به دیدار پروردگار بروم، امام در پاسخ فرمود: ذَکَرتَ الصَّلاةَ جَعَلَکَ اللّه ُ مِنَ المُصَلِّینَ الذّاکِرینَ نَعَم هَذا أوَّلُ وَقْتِها سَلُوهُم أن یَکُفّوُا عَنّا حتّی نُصَلِّی. نماز را به یادمان آوردی، خداوند، تو را از نمازگزاران واقعی بگرداند. بله اول وقتِ نماز ظهر است. از آنان بخواهید مدتی دست از جنگ بکشند تا نماز به جا آوریم. این هنگام بود که امام حسین علیه السلام بدون اعتنا به هجمه بی امان تیرهای از کین رها شده دشمن، نماز عشق را در آرامشی غبطه برانگیز به جا آورد. دو تن از یاران ایشان نیز برای جاودانه ماندن ارزش این فریضه الهی، جان خود را سپر بلای امام ساختند و این پیام را به ارمغان نهادند که نماز اول وقت، در اندیشه و کردار انسان، آثار مثبت و عمیقی بر جای می گذارد؛ به ویژه نمازی که با اقتدا به رهبران شایسته الهی خوانده شود. اهتمام سیدالشهداء علیه السلام به نماز، آن هم در اول وقت، حتی در بحبوحه جنگ.
شجاعت در برابر دشمن
پیام متن:
پیام متن:
رهایی از دنیاطلبی
پیام متن:
امر به معروف و نهی از منکر
پیام متن:
اهمیت به نماز
پیام متن: