به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

باشگاه خبرنگاران؛ این نرم افزار به شما کمک می کند که یک تقویم شمسی را بر روی گوشی های اندرویدی خود داشته باشید.

ویژگی های این نرم افزار عبارت است از:

* نوار پایدار اعلان تاریخ از طریق تنظیمات قابل حذف است.

* اوقات شرعی با تنظیم طول و عرض جفرافیایی در تنظیمات برنامه نمایش داده می‌شود. استفاده‌نکردن از جی‌پی‌اس فقط به منظور نگرفتن دسترسی جدید غیرفعال شده به همین دلیل باید دستی آن را تنظیم کنید. مثلاً برای تهران عرض جغرافیایی ۳۵.۴ و طول جغرافیایی ۵۱.۲ است که باید آن را در تنظیمات برنامه (با اعداد صفحه‌کلید انگلیسی) وارد کنید.

* این برنامه با اندروید ۴ به بالا که فارسی را بدون نصب برنامهٔ اضافه‌ای حمایت می‌کنند آزمایش شده‌است ولی با سایر اندرویدهایی که فارسی را به طور "کامل" حمایت می‌کنند نیز هماهنگی دارد. (اعداد برعکس و فونت‌های نامناسب مشکل فارسی‌ساز گوشی است) با غیرفعال‌کردن اعداد فارسی در تنظیمات برنامه می‌توان مشکل اعداد فارسی را برطرف نمود.

* با فشاردادن طولانی بر روی روزها می‌توانید یک رویداد به تقویم گوگل در گوشی بیافزایید (فقط در اندروید ۴ به بالا)

* این برنامه به صورت شخصی، مستقل، رایگان و متن‌باز نوشته شده‌است.

لینک دانلود

ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اسفند 1391  - 8:03 AM

 

آیت‌الله ضیاءآبادی از اساتید اخلاق تهران می‌گوید: ای خانم مسلمان! ای مرد مسلمان! اگر امروز بین خود و نامحرم حجاب قرار ندهی، فردا از خدا در حجاب خواهی بود.

خبرگزاری فارس: چه کنیم که میان ما و خدا حجابی قرار نگیرد
 

 

 

 

 

در آیات قرآن کریم از بیماری قلب به سه عبارت تعبیر شده که شایان تأمل و تدبر است. آن سه عبارت: «رین» و «طبع» است و «قفل». یک جا می‌فرماید: «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» نه، چنان نیست که آنان پیش خود می‌پندارند بلکه اعمال زشتشان سبب شده که حالت «رین» بر صفحه‌ قلبشان نشسته و آیینه‌ قلب را از صلاحیت انعکاس نور حق انداخته است! در نتیجه روز قیامت که روز تجلی نور جمال خداست.

«کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ»؛

نه، آنها از مشاهده‌ نور جمال پروردگارشان در حجاب هستند.

ملاحظه می‌فرمایید در آیه‌ شریفه، اعمال بد آدمیان را سبب پیدایش «رین» قلب در دنیا و حجاب از خدا در آخرت ارائه فرموده است ولی تأسف‌بار اینکه ما، نه معنای «رین» قلب در دنیا را درک می‌‌کنیم و نه عذاب دردناک محجوبیت از خدا و محرومیت از مشاهده‌ جمال خدا در آخرت را که فرموده است: «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» ای انسان! تو برای دیدار خدایت به راه افتاده‌ای و بین راه خود را با جماد و نبات و حیوان سرگرم ساخته‌ای و اصلا مقصد اصلی را فراموش کرده‌ای!

آن روز که سفر به پایان رسید و هنگام دیدار محبوب مقصود فرا رسید، تو را به خود راه نمی‌دهند و می‌گویند: «کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ» دور کنید این نالایقان را که در دنیا به غیر من عشق می‌ورزیدند! امروز نیز از من در حجاب و از دیدار من محرومند. آنجاست که آتش دوری از محبوب از عمق جانشان شعله می‌کشد که:

«یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ»؛

«ای افسوس که عمری در کنار خدا بودم و در حال غفلت از خدا و بی‌اعتنایی نسبت به ساحت اقدسش عمرم را سپری کردم و همانا که من از مسخره کنندگان بودم».

اینک که مهلتی باقی است این ندا را که از حلقوم منادیان راه حق بلند است بشنویم که: ای مدعیان پیروی از قرآن! اندکی به هوش بیایید و خود را به مهلکه‌ محجوبیت از خدا نیفکنید.

ای خانم مسلمان! اگر امروز، خودت را از مرد نامحرم در حجاب نگیری، فردا از خدا در حجاب خواهی بود! ای مرد مسلمان! اگر امروز بین خود و زن نامحرم حجاب قرار ندهی، فردا از خدا در حجاب خواهی بود. چه می‌شد ای خدا که ما این سخنان تکان دهنده‌ تو را به گوش دل می‌شنیدیم؟ اولاً مقاصد آنها را می‌فهمیدیم و سپس با زندگی خود تطبیق می‌کردیم و پی به کم و کاستی‌های خود می‌بردیم و تا در تنگنای مرگ و لحد قرار نگرفته‌ایم، به اصلاح خود می‌پرداختیم. آخر این ندای خدا حق است که می‌گوید:

«وَاعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلاَقُوهُ»؛

«این را بدانید و باورتان بشود که شما یک روز، ملاقاتی با من خواهید داشت».

آن روز اگر پرده میان خود و شما انداختم و شما را به خودم راه ندادم، نگویید ای عجب! چرا چنین شد و چرا ما از دیدار خود محروم کردند، آخر من قانون دارم و شما را از قانون خود با خبر ساخته بودم و گفته بودم اعمال بد شما، سبب پیدایش «رین» و چرک در صفحه‌ قلب شما می‌شود.

«کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ»؛

این چنین مهر بر دل‌های مستکبران جبار نهاده می‌شود.

«أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»؛

قفل بر دل‌هایی زده می‌شود که در دنیا از درک حقایق و معارف محروم و در آخرت هم از لقا و دیدار خدا محجوب می‌شوند! اعلام کرده بود که:

«یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»؛

روزی (در پیش دارید) که آن روز نه مالی نافع به حال کسی خواهد بود و نه فرزندانی! تنها کسی می‌تواند آن روز به حضور من راه یابد که با قلبی سلیم آمده باشد.

قلبی سالم سالم از هر گونه «رین» و «طبع» از رذایل خُلقیّه و عملیه، قلبی که پیوسته به روی قرآن من گشوده بود و هیچ گاه از پذیرفتن احکام و معارف آسمانی آن دریغ نمی‌ورزیده است. ولی یاللاسف که ما نه معنای «رین» و «طبع قلبی» را خوب می‌فهمیم و نه درباره‌ «قفل شدن» قلب به روی قرآن، خوب می‌اندیشیم.

ادامه مطلب
دوشنبه 28 اسفند 1391  - 8:48 AM

 

امیرالمؤمنین(ع) نامگذاری دخترش را به پیامبر(ص) واگذار کرد اما آن حضرت فرمود که در نامگذاری از پروردگار پیشی نمی‌گیرد. در این هنگام جبرئیل فرود آمد، سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ کرد و گفت: نام این نوزاد را «زینب» بگذارید!

خبرگزاری فارس: «زینب» نامی که خداوند متعال آن را برگزید/ 3 وظیفه مهم عقیله بنی‌هاشم
 

 

پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى، مصادف است با سالروز ولادت حضرت زینب کبری(س)، تربیت و پرورش این مروارید گرانبها و بى‌مانند در کنار پیغمبر اکرم(ص) و در خانه رسالت بوده است. زینب کبرى (س) دُرّ زهراى مرضیه(س) از دست پسر عموى پیغمبر، امیرالمؤمنین(ع) غذا و خوراک خورده و رشد کرده است؛ نموّی قدسى و پاکیزه داشته و پنج تن اهل کساء نسبت به تربیت، پرورش، تعلیم او کوشش کرده‌اند، مربى و مؤدب و معلم این بانوی بزرگوار بوده‌اند.

زمانی که زینب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤمنین(ع) آورد و گفت‌: این نوزاد را نامگذارى کنید! حضرت فرمود: من از رسول خدا(ص) جلو نمى‌افتم. در این ایام پیامبر اکرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤمنین على(ع) به آن حضرت عرض کرد: نامى را براى نوزاد انتخاب کنید. رسول خدا(ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى‌گیرم، در این هنگام جبرئیل(ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ کرده و گفت: نام این نوزاد را «زینب» بگذارید! خداوند بزرگ این نام را براى او برگزیده است.

* گریه پیامبر اکرم(ص) بر مصائب زینب کبری(س)

رسول خدا (ص) براى دیدار نوه گرامی‌اش به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود: «دخترم! فاطمه جان، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم».

فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه‌هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر(ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه (س) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى که شدیداً ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم، چرا گریه مى‌کنى؟!

حضرت رسول(ص) فرمود: گریه‌ام برای این است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت، در نظرم مجسم شد که او با چه مشکلات دردناکى رو به رو مى‌شود و چه مصیبت‌هاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى‌کند.

در آن دقایقى که آرام اشک مى‌ریخت و نوه عزیزش را مى‌بوسید، گاهى نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى که بعدها رسالتى بزرگ را عهده‌دار مى‌شد خیره خیره مى‌نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: اى پاره تن من و روشنى چشمانم؛ فاطمه جان! هر کسى که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسى را به او مى‌دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند.

گریه جبرئیل بر مصایب زینب(س)

روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (س)، حسین (ع) که در آن هنگام کودکی سه - چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: «خداوند به من خواهرى عطا کرده است». پیامبر(ص) با شنیدن این سخن، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین (ع) پرسید: «براى چه اندوهگین و گریان شدى؟ پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم، راز آن به زودى برایت آشکار می‌شود.

تا اینکه روزى جبرئیل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى که گریه مى‌کرد، رسول خدا (ص) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض کرد: این دختر (زینب ) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) شود و از این مصایب دردناک‌تر و افزون‌تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید!

پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا (س) از علت آن پرسید. پیامبر (ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب (س) وارد مى‌شد را براى زهرا(س) بیان کرد.

حضرت زهرا (س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب (س) گریه کند کیست؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.

بشارت تولد زینب و گریه على (ع)

هر پدرى را که بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و خرم می‌شد، جز على‌بن ابى‌طالب (ع) که ولادت هر یک از اولاد او سبب حزن او شد.

در روایت است که چون حضرت زینب متولد شد، علی(ع) متوجه حجره صدیقه طاهره(س) شد، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض کرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى کردگار خواهرى به من عطا فرموده است. 

امیرالمؤمنین(ع) از شنیدن این سخن بى اختیار اشک از دیده‌هاى مبارکش جارى شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر شد. چرا که آمد پدر را بشارت دهد اما بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر شد، دل مبارکش به درد آمد و اشک از دیده مبارکش بر رخسارش جارى شد و عرض کرد: بابا فدایت شوم، من شما را بشارت آوردم شما گریه مى‌کنید، سبب چیست و این گریه بر کیست؟

على (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: نور دیده! زود باشد که سرّ این گریه آشکار و اثرش نمودار شود. (که اشاره به واقعه کربلا مى‌کند.)

زینب(س) عالمه و محدثه بود

امام سجاد(ع ) خطاب به عقیله بنى هاشم، زینب کبرى(س ) مى‌فرمایند: «یا عمة انت بحمد الله عالمة غیر معلمة، و فهمة غیر مفهمة».

عمه جان! تو عالمه‌اى هستى بدون اینکه معلم داشته باشى، و فهمیده‌اى هستى بى آنکه کسى مطالب را به تو فهمانده باشد. از سخنان فاضل دربندى، متوفای سال 1286 هجرى می‌گوید که آن خاتون دو سرا، حضرت زینب کبرى (س) علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و پیشامدهاى سخت را مى‌دانسته است.

دخت گرامی امیرالمؤمنین، زینب(س) محدثه نیز بوده؛ یعنى همه چیز از جانب خداى تبارک و تعالى به او الهام و در دلش آشکار مى‌شده است. علم و دانش او از علوم لدنی بوده است.

شجاعت حسین (ع) در خواهرش زینب (س) وجود داشت؛ زینب (س) هم در مقام شجاعت قطع نظر از جهت امامت، کمى از حسین (ع) ندارد قوت قلبش به برکت اتصالش به مبدأ تعالى راستى محیرالعقول است.

شیخ شوشترى مى‌گوید: اگر حسین (ع) در صحنه کربلا یک میدان داشت، مجلله زینب(س) دو میدان نبرد داشت: میدان نبرد اولش مجلس ابن زیاد، و دومى مجلس یزید پلید.

اما تفاوت‌هایى که از حیث ظهور دارد، نبرد حسین (ع) با لباسى که از پیغمبر به او رسیده بود، عمامه پیغمبر بر سر و جبه او به دوش، نیزه به همراه و شمشیر به دستش سوار بر مرکب رسول خدا (ص)، با عزت و شهامت، وارد نبرد مشرکین شد تا شهید شد.

سه وظیفه مهم حضرت زینب(س)

پس از شهادت امام حسین (ع) زینب (س) مى‌دید بزرگترین وظیفه و مسئولیتش سه چیز است:

نخست؛ از حجت خدا و امام وقت، حضرت سجاد (ع) حمایت کند و وى را از گزند دشمن حفظ نماید.

دوم؛ پیام شهیدان را به همه جا برساند و راه آنها را دنبال کند؛ که این مسئله از همه مهمتر بود.

سوم؛ طبق وصیت برادرش از خانواده‌هاى شهیدان و از کودکانى که پدران آنها به شهادت رسیده‌اند، سرپرستى کرده و روحیه آنها را در سطحى عالى نگاه دارد.

ادامه مطلب
دوشنبه 28 اسفند 1391  - 8:42 AM

 

 این روزها مسئولان مدارس برای اینکه دانش‌آموزان را با رفتارهای مخاطره‌آمیز و آسیب‌های اجتماعی آشنا کنند، دیگر از سخنرانی‌ و نصحیت، کمتر استفاده می‌کنند و به جای آن برنامه‌های دیگری دارند.

خبرگزاری فارس: اینجا راه‌پله‌ و راهروهای یک دبیرستان دخترانه است + عکس
 

 

 مدیر یک دبیرستان در اصفهان با همکاری نیروی انتظامی، تصاویری را در راهروها و راه‌پله‌های مدرسه نصب کرده است.

در این تصاویر به شکل داستان‌وار، در خصوص آسیب‌های اجتماعی که دانش‌آموزان را تهدید می‌کند، هشدار داده می‌شود.

یکی از دانش‌آموزان این مدرسه می‌گوید: روزهای اولی که این پوسترها نصب شد، من و همکلاسی‌هایم، می‌خندیدیم و به شوخی از کنارشان می‌گذاشتیم.

وی ادامه داد: اما بعد از مدتی، روی داستان این تصاویر دقیق‌تر شدیم و با خود می‌اندیشیدیم که باید مراقب باشیم.

دانش‌آموز دیگری نیز معتقد است که تأثیر نصب این پوسترها، بسیار بیشتر از سخنرانی‌های طولانی و نصیحت‌گونه است.

 

 

 

ادامه مطلب
دوشنبه 28 اسفند 1391  - 8:36 AM

 

پسر بچه سه ساله موهای بلند 61 سانتی خود را در راه خیریه کوتاه و هدیه کرد.

خبرگزاری فارس: پسربچه‌ای‌ موهای بلندش را بخشید+عکس
 

 

 «الیاس ادنی» پسر بچه سه ساله، موهای بلند خود که 61 سانتی‌متر بود را به خاطر خیریه کوتاه کرد.

این پسر بچه که موهای بلندی داشت به دلیل اینکه وی را با یک دختر اشتباه می‌گرفتند،‌ موهای خود را به یک خیریه بخشید.

قرار است از موهای این پسر بچه یک کلاه گیس ساخته شود و به یک کودک مبتلا به سرطان و یا در شرایط دیگر اهدا شود.

 

 

 

ادامه مطلب
دوشنبه 28 اسفند 1391  - 8:33 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 20

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5822567
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی