به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

  محققان دریافتند که مصرف منظم قهوه در روز خطر مرگ و میر به علل معمول و سنتی را کاهش می دهد.

 
خبرگزاری فارس: مصرف قهوه خطر مرگ و میر را کاهش می دهد

 

به نقل از خبرگزاری خاورمیانه، محققان مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریها در (آمریکا) در تحقیقات خود دریافتند که مصرف منظم قهوه به طور روزانه خطرات مرگ ومیر ناشی از علل سنتی و معمول را به میزان 10 درصد کاهش می دهد.

این تحقیقات از گروهی از افراد بین 51 تا 70 سال انجام شده است که به طور روزانه و منظم قهوه مصرف می کردند.

این تحقیقات از کاهش میانگین مرگ و میر بویژه در بین آسیب دیدگان از بیماریهای ریه، حملات قلبی، سکته های مغزی یا عفونت و دیابت حکایت داشت.

محققان بر اهمیت مصرف قهوه بدون اضافه کردن چیزی اعم از شکر، شیر و غیره تاکید کردند.

یک پژوهش جدید نیز نشان می دهد که این امکان وجود دارد که مصرف قهوه خطر ابتلا به سرطان مخاط رحم را کاهش دهد.

تحقیقات انجام شده همچنین حاکی از آن است که مصرف قهوه می‌تواند خطر بیماری دیابت نوع دوم را کاهش دهد.

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1391  - 8:33 PM

  پژوهشگران هشدار دادند که مصرف زیاد مکمل های غذایی چه بسا خطر ابتلا به سرطان در انسان را افزایش می دهد.

 
خبرگزاری فارس: مکمل های غذایی احتمال خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهند

 

 به نقل از خبرگزاری خاورمیانه، پژوهشگران دانشگاه کلورادو آمریکا براساس تحقیقات خود هشدار دادند مصرف زیاد مکمل های غذایی مثل بتاکاروتین یا سلینوم و اسید فولیک احتمالا خطر ابتلا به سرطان را افزایش  می دهد.

این تحقیقات حاکی است: اگر مکمل های غذایی یاد شده سه بار در روز مصرف شوند ؛ ممکن است برخی زیانها را برای سلامتی انسان به همراه داشته باشند که از جمله افزایش خطر ایجاد تومور است.

پژوهشگران گفتند: علت این امر سمی بودن برخی از این عناصر مهم نیست  اما باید این مکمل ها به میزان مناسب برای رفع برخی کمبودهای احتمالی بدن زیر نظر پزشک مصرف شوند.

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1391  - 8:32 PM

 اگر کسی برای شما ارسال کرد از مراجعه و دیدن لینک آن مطلب خودداری کنید حتی اگر دوست صمیمی شما برایتان نوشته باشد: «ببین چه توهین هایی کرده و یا حتی چه شبهاتی وارد می کنند» جدا خودداری کنید. جنگ کلیک ها و امتیارات فیس بوکی و الِکسایی و... است و کسب رنکینگ های مجازی و سیاسی- اجتماعی پیاده نظام صف دشمن است.

 
خبرگزاری فارس: بهترین رسانه اما برای دشمن!

 

شاید اولین باری که یک دانشجو لینکی را برایم ایمیل کرد تا آتش شور انقلابی ام را شعله ور کند و مرا به واکنش وادار کند، خیلی نگذشته بود که دیدم ایمیل های گروهی دست به دست می چرخد و لحظه به لحظه دامنه ی مخاطبش افزوده می شود؛ ایمیلی که حکایت از توهین یک هتاکِ بی دین، به یکی از مقدسات در یک صفحه از بیکرانه ی اینترنت می کرد و تشویق برخی از جوانان پاک و مومن که جوًیی احساسی و عاطفی در دفاع از مقدسات در فضای مجازی علی الخصوص در فیس بوک به راه انداخته بودند و به تدریج خبرش با به به و چَه چَه در وبلاگ ها و سایت ها منتشر شد.

با دیدن این اتفاقات نگران تر می شدم چون معلوم بود که این فضا و یادآوری و تکرار توهین و دفاع مستقیم! و دامن زدن به ماجرا یعنی زمینه ای برای تکثیر و تشدید توهین ها و تغییر روش های ملحدان و بیماران سخت روانی که فزادهم الله مرضا. این نکته را نمی خواستم اینجا و یا در تلویزیون و منابر به صورت عمومی بگویم لذا در کلاس هایم نظرم را همان موقع گفتم و اجمالا مخالفتم را بیان کردم اما ظاهرا ناچاریم این تذکر لازم و ضروری را صورت عمومی بیان کنیم.

این که مُد شده؛ هر کس از جدیدترین بیانات یک دیوانه ی بی خرد، زودتر اطلاع داشته باشد، از سایرین، مومن تر و انقلابی تر است، از یک سو، مومنین را در مسابقه زودتر باخبرشدن و سریع اعلام کردن موارد مشابه می اندازد و از سویی بهترین فرصت و قوی ترین رسانه ی رایگان را برای چهره شدن و جهانی شدن یک دیوانه مهیا می کند. وقتی اروپا تمام ظرفیت تبلیغی خود را پای دفاع از یک زن بدکاره ی قاتل می آورد، پس جا برای چند دیوانه ی بی دین هم هست!... البته اگر ما دست به دست هم دهیم و نام او را بر سر زبان ها بیاندازیم و به سرعت از یک ناشناسِ بیمار -تاکید می کنم- یک چهره ی معروفِ مخالف جمهوری اسلامی و مخالف شیعه بسازیم. و چالشی به چالش هایمان اضافه کنیم.

در زمان تهدید آن کشیش دیوانه امریکایی در برنامه زنده این شب ها نظرم را بیان کردم؛ و درخواست کردم از رسانه ملی و کارشناسان که «نام این فرد را نیاورید. او را عَلَم و معروف جلوه ندهید -چون معروف نیست- و آدرس کلیسای کوچک او را ندهید. چون تمام این بازی موهن را درآورده فقط برای دیده شدن و کسب امتیاز در امریکا و غرب. او را تحقیر کنید و از دانستن نامش یا فامیلی او تجاهل کنید! برای او گزارش خبری نسازید.»

اما شهوتِ عجیب و غریب "خود برتر" جلوه دادن و خود را آشنا به 7 میلیارد سکنه زمین نشان دادن،در بسیاری از چهره ها هست و به مدد همین گوگلِ کذا و کذا تمام جزییاتی که خودشان می خواهند، را فرد به دست می آورد و با مباهات بیان می کند و خلق الله هم می گویند به به چقدر این فلانی دشمن شناس است. واقعا باید از این بی تدبیری ها احساس خطر کرد.

کسی انکار نمی کند "دفاع نادرست و روش های ناصحیح و هیجانی" راه کاری مناسب و مدبرانه ای برای مقابله نیست اما مشکل اینجاست که از کجا معلوم که این روش درست است یا آن روش؟ و ظاهرا فقط چاره آزمون و خطاست! و متاسفانه هزینه ی این آزمون و خطاها را که قابل محاسبه هم نیست، کسی به عهده نمی گیرد و اگر به عهده بگیرد آیا قابل جبران است؟

متحیرم که چرا همه سربازان این خط "آتش به اختیار" عمل میکنند و از دیگران انتظار پیروی و تایید و همراهی دارند مگر اهالی این جبهه با فرمانده ی خود قطع ارتباط اند؟! اگر گروهی از لشکر توحید از فرمانده خود و سلسله مراتب فرماندهی انتظار تبعیت و همراهی داشته باشند سابقه تاریخی ما آنها را نهروانی می نامد، نه شُرطَةُ الخَمیس!

چرا این نوع واکنش های ناصحیح تقبیح نمی شود؟! آیا این روش ها مثلا همین اطلاع رسانی های سایت های تحلیلی خبری یا ایمیل های گروهی فوری و یا همین دهه گرفتن های اینترنتی در کنترل این موارد تاثیر داشته؟؟

جسارتا پیشنهاد می کنم:

1. خوب است ماده 513 قانون مجازات اسلامی را بخوانید: [هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین(علیهم السلام) یا حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب النبی باشداعدام می شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.] و فهرست محتوای مجرمانه؛ موضوع ماده 21 قانون جرایم رایانه ای را هم ببینید. همه ی تمهیدات قانونی برای کنترل و مدیریت این موارد در قانون پیش بینی شده فقط باید سطح انتظار و توقع اجتماعی از دستگاه های نظارتی و قضایی ارتقاء پیدا کند.

2. اگر کسی برای شما ارسال کرد از مراجعه و دیدن لینک آن مطلب خودداری کنید حتی اگر دوست صمیمی شما برایتان نوشته باشد: «ببین چه توهین هایی کرده و یا حتی چه شبهاتی وارد می کنند» جدا خودداری کنید. جنگ کلیک ها و امتیارات فیس بوکی و الِکسایی و... است و کسب رنکینگ های مجازی و سیاسی- اجتماعی پیاده نظام صف دشمن است!

3. اگر این نوع موارد را که کم نیستند در جایی دیدید آدرس مطلب آن را برای دوستان تان ارسال نکنید.

4. و حتما آدرس آن صفحه را جهت پیگیری و اقدام قضایی خردمندانه و دور از هیاهو به مراجع قانونی از طریق این لینک گزارش کنید و بدانید که بعد از آن هیچ مسئولیتی در قبال اطلاع رسانی ندارید!

5. اگر در جمع خانواده و دوستان در این خصوص صحبت شد، تجاهل و تغافل کنید و با ذکر تبری از دشمنان اسلام و بی اهمیت دانستن این اتفاقات، محترمانه درخواست کنید موضوع گفتگو عوض شود.

6. فراموش نکنیم انتشار این نوع اخبار از مصادیق اشاعه فحشاست و معصیت است.

7. هر چند همه ی دلایلم را بیان نکردم اما از شما درخواست می کنم در این باره دقیق تر تامل و تفکر کنید.

8. مراقب سلامت روح لطیف و پاک خودتان باشید و اگر چنین مواردی را دیده اید یا خوانده اید، خود را دلداری بدهید که هر چند خدا همیشه دشمن داشته و دارد اما «الاسلام یَعلو و لا یُعلی علیه» و بدانید که سالها و قرن ها بدترین جسارتها به انبیاء و ائمه سلام الله علیهم اجمعین شد اما اسلام زنده است و رو به گسترش و توسعه. چه جسارتی بالاتر از شهادت امام حسین و اسارت اهل بیتش اما ببینید این اسلام و امام حسین است که زنده است و حیات بخش!

چند نکته کوتاه و بدون شرح در مورد زمینه های بروز این نوع رفتارها:

- نقش اختلالات حاد روانی در این گونه رفتارهای هنجارشکن باید جدی تر تلقی شود. ارتباط روشن برخی اختلالات سایکوتیک با برخی معضلات سیاسی-اجتماعی و اجتماعی- فرهنگی را نمی شود انکار کرد و لزوم توجه و بررسی موضوع از ناحیه نظام خیلی ضروری به نظر می رسد. تا همه با هم بتوانیم با تحلیلی روشن و غیر ژورنالیستی از زمینه های بروز این نوع رفتارهای خشم آلودِ ملحدانه، به مدیریت زمینه های بروز آن پرداخته شود.

- توجه و اهمیت دادن به "تشخیص، درمان و مراقبت" از بیماران حاد روانی مسئله مهمی است. و این مسئله پیش از آن که به حوزه سلامت و درمان مربوط شود حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی را درگیر می کند. هیچ می دانید در تهران تخت خالی در بیمارستان های روانی به سختی پیدا می شود و برخی روانپزشک ها - از جمله همکارانم در زندگی بهتر- برای بستری کردن یک بیمار اورژانس چند روزی تا دو هفته باید معطل باشند. این شرح حال بیمارانی سایکوتیکی است که خود یا خانواده آنها برای درمان اقدام می کنند.

- تاثیر کش مکش های والدین و اختلافات ادامه دار خانوادگی در بروز رفتارهای ناهنجار ریز و درشت موثر است.

- قبلا هم ابراز نگرانی کردم که باید برای حفظ سلامت روانی کودکانمان و سلامت و تعادل هیجانی جوانان تدابیری علمی و عملیاتی طراحی کرد؛ تدابیری غیر فضایی، خداپسندانه و غیر تبلیغاتی.

از این حرفها بگذریم؛ اجازه بدهید دو نکته ساده هیئتی عرض کنم:

الف) شما روضه ی ماهیانه دارید؟ مجالسی که در قدیم خیلی رایج بود و یک روحانی در کمتر از یک ساعت، چند مسئله شرعی و اعتقادی را بیان می کرد با کمی موعظه و خودش یا یک مداح با ذکر توسل، روضه ای می خواند و چشم ها تر می شد و امن یجیب و دعا و جلسه با یک چای ساده تمام می شد.

نه لازم بود مداح و سخنران کشوری باشند و مشهور و نه لازم بود برای جلسه تدارکات پیچیده و سختی در نظر گرفت؛ فقط یک اعلام ساده به در و همسایه و فامیل که ما مثلا سوم ماه قمری ساعت 6 بعداز ظهر روضه داریم.به این نوع جلسات بسیار نیازمندیم. مخالف جلسات عمومی گسترده نیستم اما تاثیر این نوع مجالس روضه ی خانگی را بسیار بیشتر از مجالس چند ده هزار نفری می دانم و هر دو را لازم. اگر چنین رسمی ندارید امتحان کنید.

ب) هیئت هفتگی چطور دارید؟ مثلا ما از زمانی که با دوستانمون -که امروز اغلب روحانی هستند- هیئت متوسلین به حضرت امام هادی علیه السلام را در دهه 60 - دهه دوم زندگی مان - تاسیس کردیم، همه خانوادگی تعلق خاطر و عشقی به آن داریم و نذر و نیازها و توسلات مان اغلب در آن جاست.

شهاب مرادی

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1391  - 8:31 PM

 جریان های وابسته سیاسی در فضای سایبر ایرانی اغلب منافع ملی کشورهای تغذیه کننده را دنبال می کنند.البته در این راه از استراتژی های بسیار زیرکانه ای استفاده می کنند.اغلب آنها به سراغ زنان، اهل سنت، بیکاران و ... می روند.

 
خبرگزاری فارس: جریان های سیاسی ایران در فضای سایبر

 

 

بیان مسئله

در دوران مدرن از ابتدای قرن 17 تا انتهای قرن بیستم، قدرت اغلب خود را در شکل لویتانی یعنی دولت ملت نمایان می ساخت. دغدغه اصلی متفکران علم سیاست شناسایی قدرت در قالب الگوهای سازمانی و بروکراتیک بود. با ورود به قرن بیستم منطق مکانیکی قدرت تبدیل به منطقی کوانتومی شد و همین انقلاب کافی بود تا متفکران سیاست برای بررسی قدرت علاوه بر سازمانها و نهادهای بروکراتیک با عرصه های سایبری و مجازی آشنا شوند که اکنون قدرت در آنها به شکل روایتی، سازه ای، روزمره و بسیار قدرتمند در حال تولید شدن است.

انقلاب تکنولوژی های اطلاعاتی باعث شده است که اساسا جامعه شناسی سیاسی با مقوله ای جدید در بررسی قدرت مواجه شود که تمام عرصه سیاسی را در حال دگرگون ساختن می باشد به نحوی که حضور نداشتن در فضای سایبر را مترادف با نادیده شدن می گیرند1. در این نوشتار قصد داریم عمده جریان های سیاسی ایران را در فضای سایبر مورد بررسی قرار دهیم.

جریان به معنای نیروهای تداومی و اثرگذار در عرصه سیاسی است. کلیه متفکران، احزاب، جنبش ها و اصنافی که در ایران دارای پشتوانه فکری هستند و در طول تاریخ در مقاطع مختلف بر روندهای سیاسی اثرگذار بوده اند به معنای جریان گرفته شده اند. سیاسی به معنای پرداختن به موضوعات تدبیر عمومی، قدرت، دولت در دو شکل نیروها و افکار سازنده و نقد کننده می باشد که قصد دارند بر امر عمومی در جامعه با رویه های محافظه کار، انتقادی یا رادیکال اثربگذارند.

عرصه سایبر به معنای زمینه های مجازی است که به خصوص در متن های اطلاعاتی و رسانه های کاربرمحور شکل گرفته است که اصلی ترین دغدغه آنها تولید قدرت نرم به قصد اثرگذاری بر افکار عمومی می باشد 2. بنابراین این نوشتار جریان های اصلی و اثرگذار سیاسی ایران را در محیط مجازی و سایبری عصر اطلاعات مورد واکاوی قرار می دهد.

 

بقیه در ادامه

 

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1391  - 8:29 PM

 موضوعاتی چون «ناامنی یهود»، «فقدان حقوق و امنیت اجتماعی یهود» و امثال آن تماماً ساخته و پرداخته شد تا به عامه یهودیان تلقین کند که در هیچ کجای دنیا از امنیت لازم برخوردار نخواهند بود، مگر اینکه به فلسطین کوچ کنند.

 
خبرگزاری فارس: آنتی سیمیتیزم، خودزنی یهود برای مظلوم‌نمایی

 

 

اشاره

در مقابل خودداری یهودیان عراقی از نام‌نویسی در فهرست مهاجرت، سرویس‌های مخفی اسرائیل برای مجاب‌کردن یهودیان در اینکه باور کنند در خطر هستند، از پرتاب بمب در میان آن‌ها خودداری نکردند... حمله به کنیسة «شم‌تو» سبب مرگ سه نفر و مجروح‌شدن ده‌ها نفر دیگر گردید. بدین‌ترتیب مهاجرتی که به «عملیات علی‌بابا» شهرت داشت آغاز شد.

طبق بعضی نوشته‌ها، صهیونیست‌ها چندین کشتی حامل یهودیان را که با هزاران ترفند جمع‌آوری و وادار به کوچ به سرزمین فلسطین کرده بودند، در میان راه و به بهانه وجود مشکلات اداری و سیاسی، در اسکله‌ها و لنگرگاه‌ها منفجر کردند و به قعر آب‌ها فرستادند.

مخالفت شدید و گستردة رهبران، خاخام‌ها و عامة یهودیان با افکار و برنامه‌های صهیونیسم و در نتیجه، مناقشه و معارضه شدید بین این دو گروه، تا آنجا پیش رفت که صهیونیسم و سران و بانیان آن را در آستانة شکست قرار داد.اما سردمداران اندیشة صهیونیستی به شیوه‌های بسیار خطرناک و در عین حال مرموزانه‌ای متوسل شدند که ازجملة آن‌ها عبارت است از:

الف) اجرای توطئه «یهودآزاری» و «یهودستیزی» و تلاش تبلیغاتی ـ ادبی در جهت مظلوم‌نمایی؛

ب) معارضه با اندیشة ادغام یهودیان در میان ملل مختلف و تلاش برای انتقال آن‌ها به فلسطین.

هرتزل، خود در این‌باره نوشت: یهودیان نباید با دیگر اقوام هماهنگ و مخلوط شوند. آنان در هر جامعه‌ای که خود در آن امنیت بیابند، برای مدتی طولانی حل می‌شوند و این امر به هیچ وجه به سود ما نیست.(1) با اینکه برخی تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی در اروپا، روز به روز زمینه‌ها و شرایط زندگی بهتری را برای یهودیان فراهم می‌آورد، اما صهیونیست‌ها با زمینه‌سازی دسیسه‌ها و توطئه‌ها، در مسیر وارونه جلوه‌دادن این واقعیت‌ها گام برمی‌داشتند.

بر اساس برخی نوشته‌های غربی: در اروپای قرن نوزدهم، از انقلاب فرانسه به بعد و قبل از همه در فرانسه و سپس در کشورهای مختلف، هر چه دموکراسی پیشرفت می‌کرد، وضعیت و شرایط به نفع یهودیان در حال تغییر بود. بسیاری از آنان در ملت‌های میزبان، ادغام و در سرنوشت هر یک از این ملت‌ها شریک شده بودند و سهم والایی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ آن‌ها داشتند. حالا دیگر زمان آن رسیده بود تا کشوری مستقل و قدرتمند به‌نام یهود در جهان تأسیس شود.

برای این منظور به جمعیتی از یهود که از طبقات متوسط به پایین و مستضعف یهود بودند، نیاز داشتند. دلیل این انتخاب، فداکردن قشر مستضعف در پای امیال اشراف و مستکبرین یهود بود. تردیدی نیست که لااقل از قرن نوزدهم به بعد، یهودیان به مناصب بالایی در سیستم‌های حکومتی برخی کشورها، به‌ویژه در اروپا، دست یافتند، بلکه حتی به سطح وزیر و رئیس هیئت دولت رسیدند. برای نمونه، «بنیامین دیزرائیلی» یهودی با توجه به اینکه گرایشات شدید صهیونیستی نیز داشت، مدت‌ها در منصب نخست‌وزیری حکومت سلطنتی انگلستان تکیه زده بود.

نمونة دیگر، نخست‌وزیری «لوئیجی لوستانی» یهودی، در سال 1279 شمسی (1910 میلادی) در ایتالیا و موقعیت بسیار مناسب و مرفه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یهودیان آن کشور در آن مقطع تاریخی است که لنی برنر یهودی بدان اعتراف کرده است.(2)

با این شرایط، یهودیانِ متوسط و مرفه هیچ‌گاه حاضر نمی‌شدند شرایط مطلوب به‌دست آمده را رها کنند و به سرزمینی منتقل شوند که هیچ تضمینی برای‌شان موجود نیست. در این حالت بهترین انتخاب، همان اقشار ضعیف یهود بودند که با یهودآزاری و تبلیغ برای زندگی بهتر، رضایت به آوارگی و رفتن به ارض موعود ساختگی می‌دادند. هرتزل به مبارزه علیه همسانی و ادغام در جوامع محل زندگیِ‌شان، کمر همت بست و با انتخاب نظریة اصل یهودستیزی به دفاع از این اندیشه پرداخت که یهودیان غیرقابل جذب و ادغام در دیگر ملت‌ها هستند و باید برای تشکیل یک دولت مجزا، از آن ملت‌ها بریده شوند.(3)

بنابراین، موضوعاتی چون «رنج یهود»، «ناامنی یهود»، «فقدان حقوق و امنیت اجتماعی یهود» و امثال آن تماماً ساخته و پرداخته شد تا به عامة یهودیان تلقین کند که در هیچ کجای دنیا از امنیت لازم برخوردار نخواهند بود، مگر اینکه به فلسطین کوچ کنند. دستور‌العملِ به کلی سرّی، رهبران و تئوریسین‌های صهیونیسم، مبنی بر ایجاد و گسترش جود «یهودستیزی» با عنوان «آنتی سمیتیسم» در اروپا و دیگر نقاط جهان، حرکت خطرناک و ددمنشانه‌ای بود که صهیونیست‌ها برای پیشبرد استراتژی اشغالگرانة خویش پیش گرفتند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، در برخی از نقاط روسیه وقایعی روی داد که به درگیری میان یهودیان با دیگر اقوام منجر شد و طبعاً تعدادی از یهودیان، چون دیگر اقوام به قتل رسیدند.

صهیونیست‌ها به نحو بسیار ماهرانه‌ای از آن استفاده کرده و با پخش شایعات و تبلیغات زهرآگین باعث ایجاد وحشت و هراس درمیان جوامع یهودی شدند. در تأیید ادعای فوق، مجلة «روز الیوسف» چاپ مصر نوشته است: در تظاهراتی بر ضد صهیونیست‌های شوروی، بیانیه‌هایی توزیع شد که در آن‌ها نقش سازمان‌های صهیونیستی در دامن‌زدن به اختلاف‌های قومی میان ملت‌های گوناگون در شوروی بر ملا شده بود.

این اعلامیه‌ها همچنین از دست‌های پنهانی که موجبات ترویج شایعات کاذب در مورد کشتار یهودیان توسط روس‌های متعصب را تدارک دیده‌اند، پرده برمی‌داشت.»(4) هرتزل، بنیانگذار اولین کنگرة صهیونیستی، طی ملاقاتی با یکی از وزرای روسیة تزاری، تلویحاً به نقش اصلی صهیونیسم در ایجاد آشوب و اغتشاش و وقایع یهودستیزی و حتی توانایی آنان در خاتمه‌دادن به این قبیل آشوب‌ها اعتراف کرد و گفت: اگر روس‌ها بودجه‌ای برای کمک به مهاجرت یهودیان در نظر بگیرند، این اقدام روسیه در جریان برگزاری ششمین کنگره صهیونیسم، به اطلاع خواهد رسید و در نتیجه، تمام آشوب‌ها خاتمه خواهد یافت.(5)

به اعتقاد بسیاری از متفکران و پژوهشگران، جوّ یهودستیزی در گذشته‌های دور و حتی بعد از پیدایش نام صهیونیسم، معلول شیوه‌های رفتاری و اخلاقیات و تفکر حاکم بر یهودیان بوده است. «برنارد لازار» محقق معروف فرانسوی در کتاب «یهودستیزی، تاریخ و علل آن» معتقد است: دلیل تفکر یهود ستیزی در تاریخ، علل مذهبی، ملی و اقتصادی دارد... یهودیان در همه‌جا و همیشه خود را قومی برگزیده و بالاتر از تمام اقوام می‌دیدند.(6)

با وجود این، نمی‌توان نادیده گرفت که در قرون اخیر، برای صهیونیسم، دامن‌‌زدن به وقایعی که منجر به گسترش فضای «یهودستیزی» می‌گردید، لازمة رسیدن به هدف بود. «نجده فتحی صفوت» نویسنده و محقق عرب در این‌باره نوشته است: در کارخانه‌هایی که آنتی سمیتیسم می‌ساختند، سرمایه‌داران یهود چون کارگرانی ورزیده مشغول کار بودند.(7)

یکی از رهبران افراطی صهیونیسم که سال‌ها به‌عنوان عضو «هیأت اجرایی صهیونیسم» در نقاط مختلف جهان، به‌ویژه در روسیه فعالیت می‌کرد، «ولادیمیر ژابوتینسکی» بود که از بزرگ‌ترین برنامه‌ریزان جریان «یهودستیزی» به‌شمار می‌آید. لنی برنر یهودی پیرامون هراس صهیونیسم و شخص ژابوتینسکی از افشای ماهیت و نقش آن‌ها در توطئه «یهودستیزی» نکتة بسیار مهمی را افشا می‌کند: اینکه چرا ژابوتینسکی به‌خصوص روز 18 ژانویه 1923 را برای کناره‌گیری از هیئت اجرایی صهیونیسم انتخاب کرد، مسئله‌ای است که با یک نکتة پراهمیت ارتباط دارد... آن روز قرار بود که ژابوتینسکی در مقابل یک کمیسیون ویژة تحقیق حاضر شود تا درباره روابطش با سیمون پت لیورا که از عوامل قتل و غارت یهودیان در اوکراین بود، توضیح دهد.(8) به هر صورت، موضوع «آنتی سمیتیسم» سلاحی بود که از یک طرف برای جمع‌آوری یهودیان زیر پرچم صهیونیسم و از طرف دیگر مرعوب ساختن مخالفان اندیشه صهیونیستی، بسیار مفید و مؤثر بود.

همکاری و معاضدت صهیونیست‌ها با قدرت‌های جهانی و ایجاد رعب و وحشت در میان جوامع یهودی برای انتقال به فلسطین، واقعیت دیگری است که بیش از همه چهرة کریه آنان را افشا می‌کند. به گواهی اسناد معتبر تاریخی، دوره‌هایی که بیشترین افراد و گروه‌های یهودی از لحاظ آمار و ارقام به فلسطین منتقل شدند، دقیقاً همان دوره‌هایی هستند که صهیونیست‌ها با قدرت‌های جهانی در خلال جنگ دوم جهانی به طرز بسیار حساب شده‌ای همکاری داشتند. برای آن‌ها فرقی نمی‌کرد که این سناریو را در روسیه اجرا کنند یا اروپا و آسیا و آمریکا.

آن‌ها به نیروهای انسانی احتیاج داشتند و هر جا که اثری از آن‌ها بود، به سراغ‌شان می‌رفتند. برای مثال، بنا به نوشتة یکی از نویسندگان غربی یهودیان عراقی هیچ تمایلی برای رفتن به فلسطین نداشتند و حتی تحت تأثیر تبلیغات صهیونیستی نیز واقع نشدند، اما شبکه‌های صهیونیستی به طرز حساب‌شده‌ای به سراغ آن‌ها رفتند. یهودیان عراق به خوبی در این کشور جا افتاده بودند. خاخام بزرگ عراق، «خدوری ساسون» اعلام کرد: از هزار سال پیش، یهودیان و اعراب از حقوق و امتیازات یکسانی برخوردارند و هیچ‌کدام خود را عناصری مجزا در این ملت تلقی نمی‌کنند. این موضوع برای استراتژی اشغالگرانه صهیونیسم بسیار خطرناک بود. به همین علت، توطئه یهودستیزی طبق برنامه مدوّنی در عراق به اجرا در آمد.

براساس این طرح، اقدامات تروریستی اسرائیل‌های در سال 1950 میلادی(1329ش) در بغداد شروع شد. در مقابل خودداری یهودیان عراقی از نام‌نویسی در فهرست مهاجرت، سرویس‌های مخفی اسرائیل برای مجاب‌کردن یهودیان در اینکه باور کنند در خطر هستند، از پرتاب بمب در میان آن‌ها خودداری نکردند... حمله به کنیسة «شم‌تو» سبب مرگ سه نفر و مجروح‌شدن ده‌ها نفر دیگر گردید. بدین‌ترتیب مهاجرتی که به «عملیات علی‌بابا» شهرت داشت آغاز شد.(9) با این شیطنت، شماری از یهودیان عراقی به فلسطین منتقل شدند.

«داوید بن گورین» که بعدها نخست‌وزیر اسرائیل شد، خود صریحاً اعتراف کرده است که از طریق عمّال خود در انفجار یکی از کنیسه‌های یهودیان در بغداد(سال 1327ش ـ 1948م) دست داشته است تا ثابت کند که یهودیان عراقی تحت تعقیب و شکنجه و آزار هستند. او می‌گوید: قصد دارم جوانان یهودی را برای دامن‌زدن به مبارزة یهودستیزی به کشورهایی که سکنه یهودی نسبتاً زیادی دارند، اعزام کنم. زیرا این عمل خیلی‌ مؤثرتر از ندای میهن باستانی برای مهاجرت یهودیان به فلسطین است.(10)

«هارون شیایایی» از روشنفکران کلیمی ایران، ضمن اعتراف به این رخداد تلخ می‌گوید: صهیونیست‌ها در بسیاری از موارد سعی کرده‌اند خود زمینه‌ساز جریان آنتی سیمیتیسم باشند و یا در مواردی خود آن را به‌وجود آورند. او در ادامه اعتراف می‌کند: هر وقت منافع سوداگران یهودی از طرف رقیب مورد تجاوز قرار می‌گرفت، فریاد وامصیبتا سر می‌دادند و در این میان، توده‌های بی‌گناه یهودی اروپا، چون گوسفند قربانی، در مراسمی به مسلخ می‌رفتند... صهیونیست‌ها از این پدیده که خود در ایجاد آن سهم به‌سزایی داشتند، به نحو احسن استفاده نمودند و در مراحل بعدی در ایجاد آن مشارکت داشتند.(11) صهیونیست‌ها هر گاه دچار مشکل و مسئله‌ای می‌شدند بر تنور «یهودآزاری» می‌دمیدند و آن را روشن می‌کردند و حتی از کشتار یهودیان، کوچک‌ترین شرم و ابایی نداشتند.

طبق بعضی نوشته‌ها، صهیونیست‌ها چندین کشتی حامل یهودیان را که با هزاران ترفند جمع‌آوری و وادار به کوچ به سرزمین فلسطین کرده بودند، در میان راه و به بهانه وجود مشکلات اداری و سیاسی، در اسکله‌ها و لنگرگاه‌ها منفجر کردند و به قعر آب‌ها فرستادند. «موریس کونوپنیکی» در این‌باره چنین نوشته است: در اثر انفجار و غرق‌کردن کشتی پاتریا در سال 1940 میلادی که 1500 کلیمی را حمل می‌کرد، 257 پناهنده در نزدیکی حیفا کشته شدند. همچنین در سال 1942 کشتی استروما که از لنگر انداختنش جلوگیری به‌عمل آمده بود، با 769 نفر سرنشین رومانیایی غرق شد و تنها یک نفر نجات پیدا کرد.(12)

به دنبال این قبیل حوادث، سران صهیونیسم فوراً صاحب عزا شده و شروع به بهره‌برداری‌های سیاسی تبلیغاتی در میان افکار جهانی، می‌نمودند. این روش امروز نیز به‌طور جسته و گریخته در برخی از نقاط دنیا به شیوه‌های مختلف و جدید مشاهد می‌شود. تردیدی نیست که موضوع یهودستیزی و مظلوم‌نمایی‌های ناشی از آن تأثیر بسیار زیادی در پیشرفت اهداف و برنامه‌های شیاطین و گردآوری و انتقال یهودیان به سرزمین‌های اشغالی و در نهایت تأسیس رژیم اسرائیل و به‌علاوه تقویت پایه‌های این رژیم در منطقه داشته است. موضوع تبلیغاتی و افسانه‌ای کشتار شش میلیون یهودی که امروز بطلان آن کاملاً آشکار شده است، از نمونه‌های بسیار برجسته و بارز در این زمینه می‌باشد.

پی نوشت ها :

1. پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، روژه گارودی، ص41.

2. مشت آهنین،‌ لنی برنر، ص10.

3. پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، روژه گارودی، ص94.

4. مجله روز الیوسف، ش 3120.

5. مجموعه یادداشت‌های روزانه هرتزل، ج4 نقل از لنی برنر، ص19.

6. یهودستیزی...، برنارد لازار.

7. یهود و صهیونیسم در صحنه روابط بین‌الملل، ص51.

8. مشت آهنین، ص90.

9. نقل از هفته‌نامه اسرائیلی هائو لام، ش20، آوریل و اول ژوئن 1966 و چند نشریه اسرائیلی دیگر.

10. هارون یشایایی، سردبیر نشریة کلیمی «تموز» در مجمع بررسی صهیونیسم، دانشگاه تهران، اطلاعات سیاسی، ش12، 28/3/65.

11. همان.

12. تعاون در روستاهای اسرائیل، ص31.

علی علوی‌پیام

منبع:ماهنامه امتداد شماره 49

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1391  - 8:28 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 105

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5823088
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی