به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

  در بین راه که طرف ارتفاعات می‌رفتیم، دیدیم هواپیماى دشمن عبور کرد؛ فهمیدیم حادثه‌اى براى دزلى پیش خواهند آورد. برگشتیم دیدیم متأسفانه مردم کوچه و بازار را بمباران کردند؛ عده‌اى را زخمى کردند، عده‌اى را به قتل رساندند. ما جنازه‌ شهدا و بعضى از مجروحین را برداشتیم آمدیم مریوان.

 
خبرگزاری فارس: خاطره رهبر معظم انقلاب از دزلی

 

 امسال برای نخستین بار، قدمگاه رهبر معظم انقلاب در روستای دزلی به عنوان یکی از مناطق یادمانی شمالغرب کشور، مورد بازدید زائران راهیان نور قرار گرفت. به همین بهانه، خاطره رهبر معظم انقلاب از دیدار با مردم مریوان و دزلی در سال 59 را که در 26 اردیبهشت 1388 در سایت دفتر مقام معظم رهبری منتشر شده است، مرور می‌کنیم.

«من فراموش نمی‌کنم در سال 59 در این شهر مریوان، با جمع مردم صمیمىِ اینجا مواجه شدم و به یک واحد آموزش و پرورش - فکر می‌کنم یک دبستان بود - رفتیم و با نوجوانان آنجا حرف زدیم. آن نوجوانان امروز یقیناً مردان میانسالى هستند. از اینجا با بعضى از افراد خودِ مریوان به مناطق دزلى و درکى - اگر درست یادم مانده باشد - رفتیم؛ مناطق بسیار حساس، بسیار مهم؛ از لحاظ طبیعت، بسیار زیبا؛ از لحاظ مردم، بسیار خونگرم؛ اما متأسفانه بر اثر جفاى دشمنان ملت ایران و دشمنان انقلاب اسلامى، همین مردم خوب، همین منطقه‌ خوب، همین کوه‌هاى سر به فلک کشیده و سرسبز، همین دشت‌هاى خرم تبدیل شده بود به جهنم درگیرى‌ها و دشمن توانسته بود از برخى مزدوران خود سوء استفاده کند و آنها را وسیله‌اى قرار دهد براى کوبیدن مردم و به طور بالواسطه و غیر مستقیم، کوبیدن نظام اسلامى و تحقیر ملت ایران.

من فراموش نمی‌کنم در دزلى مردم با چهره‌ باز از ما استقبال کردند. از دزلى با برادرها خارج شدیم برویم به سمت ارتفاعات مشرف بر سرزمین‌هاى عراق - ارتفاعات «تته» - که مزدوران بدخواهِ حقیرى در بین آن مردم نفوذ کرده بودند و حضور هیئت ما را به دشمن اطلاع دادند و دشمن هواپیماهایش را فرستاد. ما در بین راه که طرف ارتفاعات می‌رفتیم، دیدیم هواپیماى دشمن عبور کرد؛ فهمیدیم حادثه‌اى براى دزلى پیش خواهند آورد. برگشتیم دیدیم متأسفانه مردم غیر نظامى، مردم کوچه و بازار را بمباران کردند؛ عده‌اى را زخمى کردند، عده‌اى را به قتل رساندند. و ما جنازه‌ شهدا و بعضى از مجروحین را برداشتیم، آمدیم مریوان. این خاطرات عبرت‌آموز است.»

ادامه مطلب
جمعه 23 تیر 1391  - 4:05 PM

  یک روزنامه کره جنوبی از هویت زنی که اخیرا در کنار رهبر کره شمالی دیده شده است پرده برداشت.

 
خبرگزاری فارس: زن اسرارآمیز و معشوقه رهبر کره‌‌شمالی کیست؟ +عکس

 

به نقل از روزنامه هرالد سان، در جدیدترین تصاویر منتشر شده از رهبر جدید کره شمالی زنی اسرار آمیز وی را همراهی می‌کرد که این مساله گمانه‌زنی‌هایی را در سئول درخصوص اینکه آیا وی خواهر کوچکتر و یا معشوقه کیم جونگ اون است، به وجود آورده بود.

روزنامه‌های کره جنوبی که حساسیت ویژه‌ای در مورد تحولات کره شمالی دارند امروز اخبار تازه‌ای در مورد این زن از قول مقامات اطلاعاتی سئول منتشر کردند.

"هیون سونگ وول" رهبر گروه موزیک الکترونیک "بوچونوبو" است که از محبوبیت مردمی ویژه ای برخوردار است و برخی از آهنگ‌های وی نظیر "سربازان"، "من عاشق پیونگ یانگ هستم" و "ما سرباز حزب هستیم" در زمان انتشار در رده نخست آهنگ‌های پرفروش قرار داشتند.

به گفته سرویس اطلاعاتی کره‌جنوبی، هیون سونگ وول و کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی یک دهه پیش پس از بازگشت کیم جونگ اون از تحصیلات در شهر برن با یکدیگر آشنا شدند. این درحالی بود که کیم جونگ ایل که در ماه دسامبر درگذشت ظاهرا به پسرش دستور داده بوده تا به این رابطه عاشقانه خاتمه دهد.

یک مقام اطلاعاتی کره‌جنوبی به روزنامه "جون آنگ دیلی" گفت: این دو از دوران نوجوانی همدیگر را می‌شناختند و شایعه رابطه عاشقانه میان این دو در میان مقامات کره شمالی پیچیده بود.

گفته می‌شود این خواننده زن که در سال 2005 به اوج شهرت رسید متاهل است و با یک افسر ارتش کره‌شمالی ازدواج کرده و از وی نیز یک فرزند دارد.

اطلاعاتی درباره محل فعلی همسر این خواننده و کودک وی در دست نیست.

براساس این گزارش، اوایل سال جاری هیون سونگ وول در مراسمی در روز جهانی زن در پیونگ یانگ برنامه‌ای اجرا کرد.

روز یکشنبه کیم جونگ اون همراه با این خواننده در سالگرد مرگ پدربزرگش کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره‌شمالی در کنار یکدیگر به وی ادای احترام می‌کردند.

کیم جونگ اون 29 ساله است و در ماه دسامبر به دنبال درگذشت پدرش قدرت را در کره شمالی در دست گرفت.

ادامه مطلب
جمعه 23 تیر 1391  - 4:04 PM

  کار کردن زنان و حضور آنان در صحنه‌های اجتماعی گاهی آنان را در ایفای نقش مادری دچار مشکل می‌کند، تا جایی که مجبور می‌شوند یا قید کار را بزنند و خانه نشین شوند یا قید بچه دار شدن را برای همیشه بزنند تا سر کار بمانند.

 
خبرگزاری فارس: انتخاب سخت میان دوراهی مادری یا شاغلی

 

با خودش خدا خدا می‌کند تا حداقل امروز به موقع سرکارش حاضر شود. از وقتی ماهان کوچولو به دنیا آمده و او را به مهد کودک می‌سپارد مجبور است، نیم ساعتی را کنار در مهدکودک با او بگذراند تا کودک یکساله‌اش را با آرامش تحویل مربی بدهد.

هر روزش را با استرس شروع می‌کند و تا شب فقط مشغول دویدن است. دو سه باری که برای سرماخوردگی ماهان کوچولو درخواست مرخصی کرده بود با نیش و کنایه‌های مدیرش مواجه شده بود. اطرافیانش مدام می‌گویند «دیگر سر کار نرو»

اما این همه ماجرا نیست. دیگر وقتی برای خودش باقی نمانده و چند واحد دانشگاهی از دوره کارشناسی را ناتمام گذاشته است.نمی‌تواند این همه سال زحمت و تلاش را گوشه طاقچه بگذارد تا خاک بخورد.

چند مرتبه‌ای هم درخواست دور کاری داده ولی هر بار با این پاسخ مواجه شده که «به حضور فیزیکی شما در محل کار نیاز است».

چند سالی است که حضور زنان در محیط های اداری پر رنگتر شده، است، علل زیادی هم دارد، ارتقای سطح سواد و مهارتهای شغلی زنان و تمایل بیشتر آنان برای حضور در اجتماع، کار و فعالیت به جای خانه نشینی و البته مشکلات معیشتی خانواده‌ها باعث شده تا خواه ناخواه زنان بخشی از مشاغل را داشته باشند و کار کنند، زنانی که البته باید مادر هم بشوند و هم مادری کنند، شغلی که آن هم مستلزم وقت و توجه است.

 

اما گاهی میان قوانین محیط کاری و الزامات مادری تقابل ایجاد می شود، مادران شاغل هنگامی که با این تنگناها مواجه می شوند به تا بتوانند هم شغل خود را حفظ کنند و هم مادر خوبی باشند ما تضادهایی که رخ می دهد گاهی آنان را بر سر دوراهی انتخاب قرار می دهد، مادری یا شغل  و هستند زنانی که از ترس رویارویی با این کابوس از ابتدا قید بچه دار شدن را می‌زنند.

آذر- ح مادر 34 ساله‌ای است که به مدت 16 سال در یک سازمان نیمه دولتی مشغول به کار است و اکنون پسری 3 ساله دارد.

او در مورد مشکلات یک مادر شاغل برای به دنیا آوردن فرزند می‌گوید: دیگر حاضر نیستم فرزند دیگری به دنیا بیاورم چرا که با مشکلات زیادی در دوران شیردهی و قبل از 2 سالگی فرزندم مواجه بودم.

این مادر جوان می‌افزاید: تمام دغدغه‌ام این بود که چگونه فرزند 6 ماهه خود را در خانه گذاشته و به سر کار بیایم. گاهی اوقات هم که مجبور بودم برای بیماری فرزندم مرخصی بگیرم با استرس زیادی در سر کار مواجه می‌شدم.

خانم ح در مورد نحوه تربیت فرزندش می گوید: من برای اینکه خیالم راحت‌تر باشد فرزندم را تا سن 3 سالگی به مهد کودک نبردم و مادرم از او نگهداری کرد که همین امر سبب شد تا فرزندم چند تربیتی شود در حالی که اگر می‌توانستم حداقل تا یک سالگی پیش او در خانه بمانم شاید کمی متفاوت‌ بود.

رویا - خانم مترجمی است که علاقه زیادی به کارش دارد او می‌گوید: برخی فکر می‌کنند زنان فقط باید در خانه بمانند در حالی که کار کردن فقط به معنی درآمدزایی نیست بلکه باعث می‌شود تا زندگی پویا‌تری داشته باشیم.

وی تصریح می‌کند: وقتی از فشار کار و منزل گلایه می‌کنیم با جمله «خوب سر کار نرو مگه مجبوری» مواجه می‌شویم در حالی که کار کردن با مادر خوب بودن منافاتی ندارد به شرط آنکه تسهیلاتی برای مادران شاغل فراهم شود مثلا اگر مرخصی زایمان یک سال می شد حداقل تا زمانی که فرزندم روی پای خود بایستد در کنارش می‌ماندم.

این مادر جوان در مورد نحوه تربیت فرزندش معتقد است: من سعی کردم فرزندم را با مشکلات آشنا کنم تا کمتر آسیب ببیند و از اینکه به مهد کودک می‌رود راضی هستم ولی به تبع آن باید مراقب بیمار نشدن، تغذیه، محبت کافی و سایر نیازهای تربیتی فرزندم پس از ساعت کاری باشم.

سیما - ض فرزند دومش را به فاصله 14 سال با فرزند اول به دنیا آورده این بانوی شاغل می‌گوید: کودک حداقل باید تا یک سال به طور مداوم در کنار مادر باشد تا نیاز عاطفی‌اش کامل شود اگر این امکان فراهم می‌شد و مرخصی زایمان مادران شاغل به یک سال افزایش می‌یافت مطمئناً وضعیت بهتری برای مادران و فرزندان این مملکت فراهم می‌شد.

وی ادامه می‌دهد: چون 13 سال سابقه کار داشتم ترجیح دادم تا کارم را ادامه دهم چرا که پس از دو، سه سال که پسرم بزرگتر بشود دیگر چندان کاری در منزل ندارم و ترجیح می‌دهم بر سر کارم حضور پیدا کنم.

این مادر شاغل معتقد است فرزندی که در مهد‌کودک روز خود را می‌گذراند از نظر آموزشی نسبت به آنهایی که در منزل هستند جلوتر است چرا که در خانه کودک یا می‌خوابد یا پای تلویزیون است.

منا -ب خانم 31 ساله‌ای است که 6 سال از زندگی مشترکش می‌گذرد اما به دلیل مشکلات مالی پا به پای همسرش در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده است این زن جوان از ترس اینکه شغلش را از دست بدهد فرزندی به دنیا نیاورده است.

او می‌گوید: محیط کار ما طوری است که حتی به راحتی نمی‌توانیم از مرخصی قانونی (استحقاقی) استفاده کنیم چه برسد به اینکه من 6 ماه برای به دنیا آوردن فرزندی در سر کار حاضر نشوم.

وی تصریح می‌کند: مطمئنم اگر این اتفاق بیفتد دیگر بازگشتی برایم در محیط کار وجود نخواهد داشت و با شرایط فعلی با همسرم توافق کرده‌ایم که فرزندی نداشته باشیم.

فاطمه - ح نیز زن دیگری است است که 10 سال در محیط بیرون از خانه مشغول به کار است و دختری 6 ساله دارد وقتی از او می‌پرسیم که آیا فرزند دیگری هم به دنیا خواهد آورد می‌گوید: هر بار به یاد 6 ماهگی دخترم می‌افتم از به دنیا آوردن فرزندی دیگر منصرف می‌شوم چرا که نمی‌خواستم فرزندم تا دو سالگی به مهد‌کودک برود. مجبور بودم در طول هفته از مادر یا برخی دوستان برای نگهداری فرزندم کمک بگیرم.

وی ادامه می‌دهد: استرسی که مدام از بابت محبت به فرزندم و اینکه اکنون در نبود من چگونه می‌گذراند مرا آزار می‌دهد. ای کاش می‌شد برای مادران شاغل شرایطی را فراهم کنند که ساعت حضور فیزیکی در محل کار کمتر باشد و از طرفی مدت مرخصی زایمان را افزایش می‌دادند.

ااو معتقد است که کار کردن تنها به دلیل مسائل و نیازهای مالی نیست بلکه زنان هم حق دارند تا جایگاه اجتماعی خود را در جامعه طلب کنند.

مریم - م هم که 4 ماهی از تولد فرزندش می‌گذرد نگران است که چگونه کودک شیرخوار خود را در خانه بگذارد و به سر کار بازگردد.

او می‌گوید: فکر اینکه باید دخترم را از ماه دیگر در منزل بگذارم آزارم می‌دهد. ای کاش می‌شد مرخصی زایمان کمی افزایش یابد یا حداقل اجازه دورکاری به ما می‌دادند من 10 سال است که شاغل هستم و برای این مدت کوتاه نمی‌خواهم کارم را از دست بدهم چرا که فرزندم بالاخره بزرگ می‌شود.

ندا -خ نیز مرخصی 6 ماهه زایمانش به پایان رسیده و اکنون برای دریافت 6 ماه مرخصی بدون حقوق اقدام کرده است.

او می‌گوید: هر چقدر سعی کردم تا فرزندم را در خانه بگذارم دیدم امکان این کار وجود ندارد و در نهایت درخواست مرخصی کردم که خدا را شکر از سوی محل کارم پذیرفته شد ولی خیلی از کارفرمایان با موضوع مرخصی زایمان مشکل دارند و بسیاری از دوستان شاغلم کارشان را پس از بچه‌دار شدن به دلیل مشکلات اینچنینی از دست داده‌اند.

در این بین البته فرهنگ جامعه اسلامی ما آموزه‌هایی دارد و همواره زن در چهارچوب خانواده و در کنار همسر دیده شده و اینکه زن در در دو جبهه کار بیرون از خانه و انجام وظایف مادر و همسری در داخل خانواده چقدر می تواند موفق باشد سوالی است که پاسخ ‌های متفاوتی می توان به آن داد. 

مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران می‌گوید:‌ جامعه ما تا 10، 15 سال پیش به شکلی بود که یا مادران خانه‌دار بودند یا مادربزرگ‌ها در کنار کودکان حضور داشتند.اکنون با توجه به تغییرات جامعه، خانه‌های بزرگ به خانه‌های یک‌خوابه و کوچک تبدیل شده که دیگر جای مادر بزرگ‌ها نیست و خانواده‌‌ای که صاحب فرزند می‌شود و مادر خانواده شاغل است با مشکل مواجه می‌شود.

این آسیب شناس اجتماعی می افزاید: اغلب مهدکودک‌ها کودکان زیر یکسال را نمی‌پذیرند و برخی مهدها هم بالای 300 هزار تومان برای نگهداری کودک طلب می‌کنند که برای بسیاری از خانواده ها قابل پرداخت نیست. گاهی هم مهدکودک‌ها افرادی را که صلاحیت نگهداری از کودک ندارند با حقوق ماهانه 150 هزار تومان به کار می‌گیرند.

وی می افزاید: گاهی اوقات مهدهای کودک فاصله زیادی با محل کار مادر دارند و امکان شیردهی در بین ساعت کاری وجود ندارد و ما که جامعه اسلامی هستیم و معتقدیم خانواده‌ها باید صاحب چند فرزند شوند باید راه حلی برای این موضوع پیدا کنیم.

این آسیب شناس اجتماعی در مورد وضعیت مرخصی زایمان در کشورهای پیشرفته می‌گوید: در کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا مادر تا دو سال می‌تواند از مرخصی زایمان با حقوق استفاده کند چون مادران آینده‌سازان جامعه را تربیت می‌کنند و بسیاری از آسیب ها مانند اعتیاد ناشی از آسیب‌های دوران کودکی است.

اقلیما ادامه می‌دهد: اگر کودک در زمان طلایی رشد خود یعنی تا 2 سالگی آسیب ببیند در بزرگسالی آسیب‌ها و هزینه‌های بیشتری را به جامعه تحمیل می‌کند که باید دولت‌ها ده‌ها برابر برای جبران آن خرج کنند.

وی در مورد اینکه افزایش مرخصی زایمان بار مالی به دولت تحمیل می‌کند می‌گوید: بسیاری از کشورهایی که طرح دو ساله مرخصی زایمان را اجرا کردند منبع درآمدی مانند نفت هم ندارند و می‌توان گفت ما در کشور بودجه کم نداریم بلکه باید آن را درست مدیریت کنیم.

اقلیما معتقد است یکی از بزرگترین آسیب‌هایی که کودک 6 ماهه در نبود مادر می‌بیند این است که کودک هنگام گریه کردن نیاز به آغوش مادر دارد تا امنیت را درک کند و گرنه در بزرگسالی تبدیل به فرد بیمار و عصبی خواهد شد که با بقیه درگیر است.

برخی معتقدند فرزندان مادران شاغل در سنین بزرگسالی بیشتر روی پای خود می‌ایستند و مستقل بار می‌آیند و برخی دیگر می‌گویند این گونه فرزندان افرادی غیر معاشرتی و تک بعدی خواهند بود و در آینده با خانواده ارتباط گرمی نخواهند داشت.

جواد محمودی، روانپزشک اطفال در مورد تاثیر میزان مرخصی زایمان مادران شاغل بر تربیت کودک می‌گوید: واقعیت این است که مادران شاغل به زمان بیشتری برای مراقبت از کودکان در سنین زیر 2 سال دارند چرا که کودکان در سن زیر 2 سال بسیار آسیب‌پذیرند.

وی سن زیر 2 سال را سنی آسیب پذیر برای کودکان عنوان می کند و تاکید دارد: در این دوره پدیده‌ای به نام «دلبستگی» داریم که هر چه دلبستگی عمیق‌تر شکل بگیرد قاعدتاً کودک را بهتر از آسیب‌های روانی بعدی محافظت می‌کند. حضور مادر در کنار کودک در این زمان می‌تواند بسیار کمک کننده باشد و افزایش میزان مرخصی زایمان حتی تا 2 سال بسیار می‌تواند مفید باشد.

این روانپزشک در مورد آسیب‌پذیری مادران شاغل نسبت به مادران خانه‌دار گفت: بسته به نوع محیط کار و منزل آسیب‌ها متفاوت است ممکن است یک محیط شغلی خیلی امن باشد یا خانه‌ای برای مادر خانه‌دار پرتنش باشد و نمی‌توان در این زمینه نظر یکسان و ثابتی اعلام کرد.

محمودی در مورد تفاوت تربیت کودک در منزل و مهدکودک برای مادران شاغل تاکید می‌کند: این گونه نیست که اگر کودکی در منزل می‌ماند تربیت بهتری دارد. ما گاهی به والدین توصیه می‌کنیم که کودک خود را پس از 3 سالگی به مهد کودک بفرستند تا کودک با هم سن و سال‌های خود بازی کند و یکسری آموزش را ببیند ولی باز بستگی به نوع مهد و مربی آن دارد.

این روانپزشک کودک و نوجوان ادامه می‌دهد: ولی سیاستگذاران با افزایش مدت مرخصی زایمان می‌توانند جلوی بسیاری از آسیب های آینده را بگیرند چرا که برخی مادران مجبورند برای معیشت و تأمین معاش زندگی کار کنند و در خانه ماندن و کار نکردن آنها هم آسیب های دیگری در پی دارد.

امیرحسین قاضی زاده، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در مورد لزوم افزایش میزان مرخصی زایمان زنان می‌گوید: معتقدیم مادر تا سن 14 سالگی فرزندان باید در کنار آنها باشد و مادران از نظر حقوقی و بیمه مادران باید تامین شوند.

رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی مشهد تاکید می کند: ما باید نگاهمان را درباره اشتغال زنان تعریف کنیم چون یکی از سیاست‌های کلان نظام تحکیم بنیاد خانواده است و شخصیت محوری خانواده زن است که یکی نقش همسری و در جایی نقش مادری را باید ایفا کند. بنابراین وقتی نقش مادر را ایفا می‌کند باید جایگاه زن را به رسمیت بشناسیم و به آن امتیاز دهیم.

قاضی زاده می افزاید: اگر مادر را در خانه نگه داریم و به ازای پرورش علمی فرزندان به او امتیاز دهیم طبیعتاً عوارض اجتماعی کهبه گسست و عقب ماندگی نسل ها منجر می‌شود کمتر خواهد شد و عملاً کارکرد انتقادی آن بالاتر از کاری است که مادر در جامعه انجام خواهد داد چون مادر برای سر کار رفتن مجبور است برای هزینه مهد کودک،پرستار و سرویس ایاب و ذهاب هزینه کند که باری را به اقتصاد جامعه و خانواده تحمیل می‌کند.

او می‌گوید: مشکل با افزایش مرخصی زایمان 9 ماهه یا 2 ساله حل نمی‌‌شود چرا که مادر تا پایان سن رشد باید در کنار فرزند باشد.

 

اکنون با جامعه‌ای رو به رو هستیم که در مقابل واقعیتهای اجتناب ناپذیر آن در دوران گذار، دیدگاههای مختلف سنتی و جدید در برخورد با مسائل جدید اجتماعی وجود دارد. گروهی درباره اصل کار کردن زنان حرف دارند و ماندن در خانه و نگهداری از فرزندان را به نفع آینده کشور می‌دانند، گروهی هم واقعیت حق زنان برای حضور در صحنه‌های اجتماعی را می‌پذیرند و برای رفع تضادهای آن راه حل ارائه می‌کند.

 

باید دید در این گذار سخت راه حلی برای مسائل جدید از جمله مرخصی مادران شاغل و اعمال تسهیلاتی برای مادر شدن و در اجتماع ماندن آنان پیدا می‌شود یا حداکثر سیاستگذاران کشور به افزایش ۹ ماهه مرخصی زایمان فکر می کنند. 

گزارش از فاطمه بیات

ادامه مطلب
جمعه 23 تیر 1391  - 3:56 PM

 شهید اربابیان در عملیات بدر یاری کننده بچه های تخریب در انهدام دژهای جزیره مجنون بود. در عملیات عاشورای 3 با همکاری شهید سید امین صدر نژاد تله های انفجاری فراوانی را برای استفاده در عملیات آماده کرد که در عملیات از آن استفاده شد و از دشمن تلفات زیادی گرفت.

 
خبرگزاری فارس: مربی همیشه خندان گردان تخریب

 

 بعضی از فرماندهان جبهه به آموزش رزمی اهمیت زیادی می‌دادند از جمله آنها می‌توان از شهیدان محمد ابراهیم همت و شهید رستگارنام برد.

این نقل شهید همت رو برای اولین بار از زبان سردار شهید تخریب حاج ناصراربابیان شنیدم که از قول این شهید می‌گفت:"اگر 100تومان به من بدهند و بگویند خرج عملیات کن، من 90 تومان اون رو خرج آموزش می‌کنم و 10تومان خرج خود عملیات". شاید در نگاه اول این جمله ساده و پیش پا افتاده باشد اما اگر کمی دقت کنیم به درایت و دور اندیشی صاحب این کلام باید آفرین گفت.

فرماندهانی که در جنگ به امر آموزش و تربیت رزمی نیروهای تحت امرشان اهمیت دادند توانستند با حداقل تلفات ماموریت خود را انجام دهند. شهید حاج کاظم رستگار فرمانده لشگرسیدالشهدا (ع) نیز توجه فراوانی به امر آموزش داشت، بخصوص آموزش‌های تخصصی جنگ و عنایت ویژه ای به آموزش رزم بچه های تخریب داشت و بعد از عملیات خیبر و اتفاقاتی که در روند عملیات افتاد این حساسیت بیشتر شد و در دیدارهای متعددی که با فرماندهان و بچه های تخریب داشت به آنها گوش زد می‌کرد که هر چه می‌توانید درکنارتربیت معنوی، آمادگی رزمی خود را هم بالاببرید.

شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء(ع) این امر فرمانده محبوب خود را به جان خرید و یکی از نیروهای لایق و توانمند خود را براین کار گمارد.

شهید حاج ناصر اربابیان از تابستان سال 63 درکنار شهید نوریان به امر آموزش بچه های تخریب پرداخت و با بهره گیری از تجارب عملیات‌ها رزمندگانی را تربیت کرد که تا آخرین روز جنگ گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) را یاری نموده و در ماموریت های عملیاتی لشگر10 سیدالشهداء(ع) قوت قلب فرماندهان بودند.

 

شهید ناصر اربابیان/ فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع)

 

شهید حاج ناصر دست پرورده شهید علی کفایی فرمانده تخریب لشگر حضرت رسول(ص) بود و همیشه از حماسه دلاوری او در عملیات والفجر یک یاد می‌کرد و می‌گفت:

علی وقتی دید زمان برای بریدن سیم های خاردار در داخل کانال نیست و دشمن هوشیار شده و تاخیر در بازگشایی معبر تلفات را بالا می‌برد، اژدر بنگال (لوله ای پر از مواد منفجره که برای باز نمودن معبر و انبوه سیم خاردار از آن استفاده می‌کنند) را داخل حجم سیم های خاردار فرو برد و چاشنی نارنجک را داخل آن قرار داد و ضامن را کشید و مسیر را برای رزمندگان باز کرد و خود قطعه قطعه شد.

 

عملیات بدر/ زمستان 64/ شهیداربابیان اولین نفرسمت چپ/ شهیدنوریان نیز در تصویر دیده می‌شود

 

شهید اربابیان در عملیات بدر یاری کننده بچه های تخریب در انهدام دژهای جزیره مجنون بود. در عملیات عاشورای 3 با همکاری شهید سید امین صدر نژاد تله های انفجاری فراوانی را برای استفاده در عملیات آماده کرد که در عملیات از آن استفاده شد و از دشمن تلفات زیادی گرفت.

تجربه عملیاتی شهید ناصر در آموزش غواصان تخریب که برای عملیات والفجر8 مهیا می‌شدند به کار آمد تا بچه های تخریب بتواند به سلامت از اروند خروشان عبور کرده و از میان انبوه سیم خاردار و هشت پرهای متعدد و بشکه های فوگاز معبری امن برای عبور رزمندگان باز کنند. توانمندی شهید ناصر در برنامه ریزی برای مین گذاری مقابل دشمن در دفع پاتک های متعدد در جاده فاو -ام القصر و اطراف کارخانه نمک موثر بود به طوری که دشمن را از دست یابی به مواضع رزمندگان نا امید ساخت.

اطلاعات رزم عملیات‌های سیدالشهداء(ع)، کربلای 1، 2 و اصرار دشمن در مسلح کردن زمین عملیات، شهید ناصر را برآن داشت که در آموزش بچه های تخریب، روی عبور از موانع بیشتر دقت کند و برای عبور از سیم خاردارها که به صورت طولی دشمن در مقابل مواضعش استفاده کرده و داخل آن را با انواع مین مسلح کرده بود چاره اندیشی شود.

 

زمستان 64/ رودخانه کارون/ آزمایش موشک رعد/ شهیدان اربابیان، پوررازقی، زعفری

 

آموزش‌های آبی خاکی در آبان و آذر سال65  نوید عملیات در آبگرفتگی را میداد و اضافه شدن مواد منفجره و تمرین انفجار دژ و جاده و خاکریز حکایت از سخت بودن کار داشت. استفاده از کمربندهای انفجاری برای انفجار درختان نخل و رها کردن آنها روی آبراهه‌های جزیره ام الرصاص از ابتکارات شهید ناصر بود و او همه توان خود را خرج کرد که نیرویی تربیت کند که آمادگی این کار بزرگ را داشته باشد.

شب عملیات کربلای 5 در کنار شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب ل10 سیدالشهداء(ع) قرار گرفت و با توجه به شناختی که از توانمندی بچه ها داشت در گزینش نیروها برای ماموریت ها موثر بود و خود نیز ماموریت انفجار دژی را پذیرفت که با انهدام آن مسیر تردد قایق ها برای حمله به دژ شلمچه در منطقه عملیاتی لشگرسیدالشهداء(ع) باز گردید.

تخریب ل10 با توجه به ماموریت های متعدد در عملیات کربلای 5، تکمیلی کربلای 5 و کربلای 8 در منطقه شلمچه همچنان توانمند و پا به کار جلوه می‌کرد. تمامی گردان های عمل کننده برای بازسازی و استراحت عقب رفتند اما تخریب همچنان در خط مقدم حضور داشت . 

معمولا اتفاق می‌افتاد که در ماموریت ها، گردان های تخریب از سایر تیپ ها و لشگرها نیروی تخریب چی به کمک می‌گرفتند اما برای تخریب ل10 سیدالشهداء(ع) به جهت توانمندی کادر آموزشی و شخص شهید اربابیان در تربیت نیروهای مورد نیاز برای عملیات این نیاز احساس نشد.

 

قبل ازعملیات کربلای یک/ فرماندهان ل10/ شهیداربابیان نفراول نشسته ازسمت چپ

 

بهار سال 66 عملیات در جنوب متوقف شد و یگان‌های عملیاتی برای عملیات به غرب کشور نقل مکان کردند و لشگر10 سیدالشهداء(ع) در پادگان امام علی (ع) در شهر سنندج مستقرشد. چون عملیات در منطقه کوهستانی بود باید نیروها برای زدن معبر در کوهستان آماده می‌شدند و باز شهید اربابیان آموزش را بر اساس کار در کوهستان و مناطق شیب دار سازماندهی کرد و ظرف کمتر از یک ماه گردان به آمادگی کامل برای عملیات رسید و عملیات‌های نصر4 و بیت المقدس 2 به انجام رسید. تیرماه 66 و در عملیات نصر4 شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب ل10سیدالشهداء(ع) به شهادت رسید.

این گمان از سوی مسوولین لشگر می‌رفت که با شهادت ایشان توان عملیاتی گردان کم شود. لاکن با تلاش‌های شهید حاج قاسم اصغری و شهید اربابیان خلا نبود شهید سید محمد برطرف شد.

 

بهار65/ موقعیت الوارثین/ شهید اربابیان در کنار شهید زینال الحسینی

 

عید سال 67 ماموریت عملیات در منطقه شاخ شمیران به لشکر سیدالشهداء(ع) محول شد و غواصان تخریب با گذشتن از دریاچه سد دربندی خان عراق توانستند معبری در پشت مواضع دشمن باز نموده و رزمندگان را برای حمله به دشمن عبور دهند. بعد از این عملیات بود که سنگر بچه های تخریب در زیر ارتفاع " تیمورژنان" و مقر آنها در شهر بیاره عراق توسط هواپیماهای بعثی بمباران شیمیایی شد که در این حمله ناجوانمردانه 13 تن از رزمندگان تخریبچی شهید و نزدیک 50 نفر نیز مجروح شدند که شهید حاج ناصر اربابیان از جمله مصدومین این حمله بود که از ناحیه چشم، پوست و ریه به شدت آسیب دید و در بیمارستان لقمان و بقیه الله تهران بستری شد. شدت صدمات به حدی بود که می بایستی ماه ها در بیمارستان بستری و تحت نظر باشد اما این عزیز با همان حالت مصدومیت در حالی‌که چشمانش به شدت به نور حساس شده بود و از سوزش تاول‌ها و سرفه های پی درپی رنج می‌برد در اردیبهشت ماه سال 67 مجددا به جبهه برگشت و در مین گذاری روی ارتفاعات مشرف به شهر ماووت شرکت کرد.

سال 67 سال سرنوشت سازی برای جبهه ها بود از یک سو دشمن با کمک استکبار جهانی با تمام توان به مواضع ما در جبهه یورش برد و از طرف دیگر جنگ شهرها قوت گرفت و رویارویی امریکا با جمهوری اسلامی در منطقه با حمله به سکوهای نفتی و زدن هواپیمای مسافربری آغاز شد. اواخرتیرماه 67 بود که دشمن بعثی از جبهه شرهانی و فکه برای هجوم به خاک کشورمان و تهدید شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول عملیات خود را آغاز کرد و ابتدا با بمباران شدید هوایی و گلوله باران منطقه، مقاومت نیروهای ارتشی مستقر در خطوط پدافندی در این دو جبهه را شکست و از سمت فکه تا تپه های "برغازه "محل استقرار یکی از تیپ های ارتش جلو آمد و از طرفی مقر اصلی تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) که به موقعیت الوارثین شهرت داشت در سر راه پیشروی دشمن قرار داشت. بچه ها تخریب در مقر، با فرماندهی شهید اربابیان آماده می‌شدند تا با مین گذاری مقابل دشمن و عملیات‌های انفجاری جلوی دشمن را سد کنند و شهید اربابیان صبح روز 22 تیرماه 67به همراه یکی دیگر از رزمندگان تخریب با موتور سیکلت برای شناسایی دشمن از طریق جاده فکه اقدام می‌کنند که در محل استقرار تیپ پدافند کننده در منطقه که به دست دشمن افتاده بود با انبوهی از تانک و نفربر مواجه می‌شوند و در مسیر برگشت با سربازان دشمن روبرو شده و درحالی‌که روی جاده با موتورسیگلت در حرکت بود از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرند و بعد از طی مسافت کوتاهی به علت خونریزی شدید و ضعف موتور از حرکت می ایستد.

دشمن برای دستگیری ایشان اقدام می‌کند اما همراه ایشان موفق می‌شود از چنگ دشمن فرار کنند و بعد از 4 ساعت پیاده روی، خود را به مقر الوارثین برساند.

 

خردادماه سال 67/ چندروز قبل ازسقوط جزیره مجنون

 

غروب روز 22تیرماه 67 دشمن از مواضع خود عقب نشینی کرد و بچه های تخریب با حضور درمنطقه موتور سیکلت را در وسط جاده سالم پیدا کردند که کنارش خون زیادی ریخته بود و جای چرخ‌های نفربری که حکایت از انتفال ایشان به مواضع دشمن می‌کرد. بچه ها تمام خاک های منطقه را که احتمال دفن ایشان می‌رفت وارسی کردند اما اثری از این عزیز نیافتند. هیچ کس جز زمین داغ فکه نمی‌دانست با فرمانده دلاور ما چه کردند تا اینکه درخردادماه سال1380 آن پیکر مطهر به آغوش میهن اسلامی ما بازگشت و در گلزارشهدای بهشت زهرا ء(س) قطعه سرداران(29) –ردیف 18-شماره 9 درجوار امیر سرافراز ارتش جمهوری اسلامی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی آرام گرفت .

*راوی:جعفرطهماسبی

ادامه مطلب
جمعه 23 تیر 1391  - 3:53 PM

  اومانیسم به منزله خودبنیادی مکتبی است که انسان را محور و مدار آفرینش قرار داده و با اصالت دادن به او، اصالت خدا و دین یا هر امر غیر بشری را نفی می‌کند.

 
خبرگزاری فارس: اومانیسم انسان‌گرایی نیست بلکه پرستش انسان است

 

«اومانیسم» انسان سالاری، اصالت بشر، بشر سالاری یا خودبنیادی مکتبی است که انسان را محور و مدار آفرینش قرار داده و با اصالت دادن به او اصالت خدا، دین یا هر امر غیر بشری را نفی می­کند.

معنای اعم این اصطلاح عبارت است از هر نظام فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی یا اجتماعی که هسته مرکزی آن انسان است.

این مکتب انسان را یگانه حقیقت آفرینش فرض کرده و آن را به جای خدا می­نشاند. بنابراین در تضاد با خدامحوری است و در شکل افراطی­اش هرگونه اندیشه متافیزیکی مانند وحی الهی را انکار می­کند.

با فرض بشر به عنوان مالک و فرمانروای عالم بت جدیدی به نام انسان اختراع کرده و پرستش آن را ترویج می­کند. اومانیسم در واقع به معنای پرستش انسان است نه انسان دوستی یا تکریم انسان که مورد تاکید اسلام و سایر ادیان توحیدی است.

*پیشینه اومانیسم به یونان باستان باز می­گردد

پیشینه اومانیسم به یونان باستان باز می­گردد که خدایان صفات و حتی صورت انسانی داشتند و اندام انسان مهم‌ترین مساله در هنر نقاشی و مجسمه سازی بود. پس از ظهور مسیحیت و رسمی شدن آن در امپراطوری روم با فرمان کنستانتین، حاکمیت سیاسی- فرهنگی نیز در کنار رهبری دینی تحت اختیار کلیسا درآمد. تفریط‌‌‌‌های کلیسا در قرون وسطی در مواجهه با ارزش انسان و کرامت او موجب واکنش افراطی در توجه به انسان و پیدایش اومانیسم شد. برخی از آراء و رفتارهای ضد انسانی کلیسا که همواره تاکید و ترویج می شد عبارتند از:

انسان ذاتاً‌ موجودی گنهکار است. انسان هیچ اختیاری از خود ندارد. عقل و علم انسانی مغایر دین و هر کار علمی دخالت  شیطانی در امور عالم و ضد عبودیت است. دین و دنیا،‌‌ لذایذ روحانی و جسمانی همواره مخالف و مغایر هم و غیر قابل جمع هستند. مردم نسبت به عقاید و افکار خود اختیاری در برابر کلیسا ندارند. مالکیت آسمان،‌‌ بخشش گناهان،‌‌ فروش ارضی بهشت از اختیارات کلیساست.

در اثر این تفریط­ ها و نادیده گرفتن کرامت انسانی،‌ نخستین مخالفت­ها بر ضد کلیسا، ‌‌امپراطوری و فئودال­ها در جنوب ایتالیا آغاز شد و در قرن 14تا 16 سراسر ایتالیا و سپس آلمان،‌ فرانسه،‌ اسپانیا و انگلستان را فرا گرفت.

مخالفان‌، مدعی احیای کرامت انسانی بودند و ابتدا با زنده کردن ادبیات کلاسیک روم و یونان سعی در بازگرداندن آزادی از دست رفته بودند.

ایشان با تکیه بر آزادی خرد و مخالفت با ریاضت­های دینی در صدد بودند تا لذایذ جسمانی (که در کلیسا مورد غفلت بود) را هدف نهایی بشر معرفی کرده و زهد و پرهیزکاری را عامل منفی در کسب لذت و سود تلقی کنند.

 کم کم دین منافی آزادی انسانی و تنها به عنوان ابزاری برای خدمت به خواسته‌های او تفسیر شد. عالم غیب به فراموشی سپرده شده و مادیگری اساس کار قرار گرفت و سرانجام با تلقی تقابل دین و دنیا لذت­های دنیوی ترجیح داده شد.

* مهم‌ترین اصول فکری اومانیسم

محوریت انسان در مقابل محوریت خداوند: انسان میزان همه امور و مرکز عالم است. مالک مطلق هستی اوست. تمام امور باید توسط او ارزش­گذاری شود. گر چه برخی گرایش­های اومانیستی از مذهب و اعتقاد به خدا سخن می­گویند لیکن این پای بندی فقط برای جلوگیری از بی نظمی اجتماعی است.

تاکید بر آزادی و اختیار انسان: قدرت و سرنوشت انسان به خود او واگذار شده و حاکمیت تقدیر الهی مردود است. افراد از قید کلیسا و دین آزادند و می­توانند بر دین، تاریخ، طبیعت و دولت مسلط شوند.(در مواجهه با سلب اختیار انسان در قرون وسطی)

عقل برتر انسان: خرد انسان برابر با خرد خداوند و چه بسا بالاتر از آن است. عقل انسان رهبری بشر را بر عهده گرفته و دین را از فرماندهی و هدایت خلع می­کند. عقل اومانیستی عقلی خودبنیاد و بی نیاز از وحی است.

طبیعت گرایی: قلمرو انسان طبیعت است و او با حواس خود می­تواند با آن ارتباط یابد. بنابراین متافیزیک و امور غیبی تحقیر شده و توجه به جهان غیر مادی برای حل مشکلات بشر، تلاشی برای ضعیف و بی ارزش کردن عقل انسان است. پس تمام نظریه­های اقتصادی،‌ سیاسی، فرهنگی و ... باید از مبانی مابعدالطبیعی دور باشد.

مدارا: با اصالت دادن به انسان همه رفتارها و عقاید انسانی ارزشمند می‌شوند. (این تفکر تا حدی متاثر از جنگ­های مذهبی قرن  16و17 بود) تمام عقاید و مذاهب حتی مذاهب توحیدی و الحادی، اصیل و خرافی از یک ریشه هستند پس صاحبان آنها باید با هم مدارا داشته باشند. جامعه باز و دموکراسی بهترین تضمین کننده حقوق انسانی است.

* نقد و بررسی

از جمله اشکالات اومانیسم تفسیر غلط عقل انسانی است. عقل انسان که از والاترین موهبت­های خداوند است مهم ترین ابزار شناخت انسان محسوب می­شود. انسان با به کارگیری عقل می­فهمد که حوزه ادراک او منحصر به حواس او نیست. عقل انسان مفاهیمی چون «من‌»‌، «‌بودن »‌، « نبودن »‌ و گزاره هایی چون «‌من هستم »‌، «اصل تناقض» و ...... که پایه های متافیزیک هستند را بدون استفاده از حواس در می­یابد و با مبنا قراردادن آنها گزاره­های دیگری را نیز نتیجه می‌گیرد و علوم عقلی و متافیزیک که اعتباری بیش از حواس دارند پدید می‌آید.

همین عقل با کمک گزاره­های بدیهی، اصول اولیه دین همچون توحید و معاد را اثبات می­کند و متواضعانه حکم می­کند که از اموری که به سعادت و شقاوت ابدی انسان مربوط می­شود بی اطلاع است و نیاز به کسی دارد که او را  از این امور آگاه سازد.(نبی) با دقت در اوصاف خدا و انسان، جایگاه انسان در برابر خدا را به درستی درک می‌کند. و این اختصاصی به دین خاصی ندارد. اما اومانیسم با بی توجهی به ابعاد ادراک عقل، انسان را از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین علوم محروم نموده است. از سوی دیگر اتکاء صرف به عقل و علم بشری امری ناصواب است که امروزه در غرب نیز مخالفین جدی دارد.

اومانیسم با نگاه غلط خود، دین که برنامه خوشبختی دنیا و آخرت انسان است را منافی اختیار خود دانسته و آزادی او را در بی­دینی می­شمارد و در نتیجه انسان را از موهبت وحی محروم می­سازد.

 توجه به بعد زمینی و مادی انسان، بشر را موجودی تک ساحتی و در زمره حیوانات معرفی می­کند که اهتمامی فراتر از لذت مادی ندارد.

 نتیجه عینی انسان محوری در قرون اخیر از بین رفتن ارزشهای اخلاقی از یک سو و رشد بی­رویه صنعتی شدن از سوی دیگر است که افزایش فاصله­های طبقاتی و پایمال شدن حقوق فقرا، بارزترین پیامد صنعتی شدن است.

بی‌توجهی به حدود آزادی­های انسان و افراط در آن به بهانه کرامت انسانی سبب شد از سویی نوعی مطلق العنانی فرعونی و سلطه طلبی و طغیان در برابر سایر انسان‌ها را تجویز کرد و از سویی رابطه عبودیت و بندگی میان انسان و خالق را نفی کرد تا آنجا که حتی اومانیست­هایی که از دین سخن می­گویند نیز آن را ابزاری در خدمت آزادی انسان و به این اعتبار ارزشمند بدانند. که این امر مورد انتقاد تمام ادیان توحیدی است.

زمینه­هایی که موجب بی اعتمادی به دین و کلیسا و پیدایش اومانیسم شد هیچیک در دین اسلام راه ندارد. اهتمام به علم و عقل، کرامت انسانها، 

ادامه مطلب
پنج شنبه 22 تیر 1391  - 11:59 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 68

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5825536
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی