به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

بشر در هر عصر و زماني در ابعاد معرفتي و عملي نيازمند است؛ هر چند شكل نيازها به تناسب زمان‌ها مى تواند متغير باشد. از اين رو، نظام اطلاع‌رساني متعهد، بايد با محوريت تعليم و تزكيه، تداوم‌بخش نظام پيام‌رساني الهي باشد و بتواند به عنوان خلفاي رسولان و امامان به وظيفه‌اش عمل كند.

اشاره:
نياز مخاطب، اصلى ترين ضرورت براي وجود رسانه‌ است؛ زيرا مخاطب در ابعاد مادي و معنوي، خواسته يا ناخواسته، در پى رفع نيازهاي خود است. در اين ميان «نقصان معرفتي» از يك سو و تمايل‌هاي غريزي متعدد از سوي ديگر موجب مى شود او در برابر انتخاب‌هاي متفاوت براي رفع نيازهاي متنوع دچار ترديد گردد.

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 مهر 1389  - 8:27 PM

بدان كه فرزند، نزد پدر و مادرش امانت است و قلب پاكش، گوهر نفيس و گران‌بها و در عين حال، ساده و بي‌نقش و نگار است. صفحه قلب كودك، قابليّت پذيرش هر نقشي را دارد و به هر جهت كه آن را بكشند، كشيده مي‌شود.

اشاره:
در زمينه پرورش و تمرين و تربيت كودكان و شيوه ساختن و رشد دادن به شخصيت مذهبي فرزندان، مرحوم فيض كاشاني بياني داد كه جهت استفاده شما عزيزان، به ترجمه آن از كتاب "المحجّة البيضاء "[1] پرداختيم.

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 مهر 1389  - 8:25 PM

مهاجمان اروپايي به منظور شكار سرخ پوستان، سربازان مخصوصي را آموزش داده بودند و براي شكار انسان‌هاي سرخ پوست و بومي تله‌هايي كار مي‌گذاشتند.


بررسي تاريخ آمريكا و ماهيت بنيانگذاران آن نشان مي‌دهد كه پدران ايالات متحده براي برپايي كشور جديد، نسل سرخ پوستان كه صاحبان اصلي اين سرزمين بودند را از بين بردند و هيچ‌گاه تا به امروز حقي ولو اندك براي زندگي آنان قايل نبوده اند.
قسمت اول اين مطلب از نظر خوانندگان گذشت و هم اينك قسمت دوم آن تقديم مي گردد:

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 مهر 1389  - 10:23 AM

رويكرد سياسي مسئولين نوبل آنقدر براي اهالي ادبيات زننده و توهين‌آميز بود كه «ژان پل سارتر» در سال1964ميلادي از دريافت آن سرباز زد و بسياري ديگر از نويسندگان برتر جهان به آن انتقاد كردند.


شايد مهمترين و مشهورترين جايزه ادبي در دنيا، جايزه ادبي نوبل باشد كه برگزيده آن با شهرت و آوازه جهاني مواجه مي‌شود؛ اين جايزه كه به مناسبت سالروز مرگ «آلفرد نوبل» دانشمند سوئدي هر سال دهم دسامبر در شهر استكهلم برگزار مي‌شود در كشور ما نيز انعكاس ويژه‌اي دارد.
آنچه براي مطبوعات، رسانه‌ها و محافل ادبي كشورمان مشخص نيست، معيارها و شاخصه‌هاي متوليان اين جايزه براي انتخاب آثار برگزيده است لكن با توجه به برگزيدگان هر سال، مشخص مي‌شود اهداف برگزاري نوبل ادبي، آن هم توسط آكادمي سلطنتي سوئد كه از مراكز مرتبط با يهود است، مربوط به ترويج و تبليغ و تبليغ تفكرات صهيونيزم در سطح جهاني است!

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 مهر 1389  - 10:21 AM

زبان الگو زباني رساتر از بيان است و خلاصه‏تر و گويا ترا از زبان نوشته و كتاب است. آنچه را كه چشم مي‏بيند بيشتر مورد اثراست، تاآنچه را كه گوش مي‏شنود. ما از راه چشم حتي حقايق را لمس مي‏كنيم و دل ما آنچه را كه ديده است، ياد مي‏كند.

اديان بيش از آنكه به سخن بپردازند به ارائه‏ي الگو پرداخته‏اند. مربيان نيز سعي دارند خواسته‏ها و اهداف تربيتي را از روي شاهدها و الگوها ارائه نمايند و با نشان دادن فرد مورد نظر به آدمي بفهمانند كه چگونه بايد باشند.

الگوها در ويراني يا سازندگي جامعه فوق العاده مؤثرند. و در واقع هركس مي‏كوشد قهرماني را براي خود بپذيرد كه واجد صفات مثبت بيشتر و قابل قبول‏تري باشد.
اسلام و الگوها

اسلام به عنوان يك مكتب مترقّي در طريق پيش‏برد اهداف و ايجاد زمينه‏ي سازندگي مي‏كوشد به عرضه و ارائه‏ي الگو بپردازد. زيرا مي‏داند راه ارائه‏ي الگو هموارتر و زودرس‏تر از ديگر راه‏هاست.

توصيه‏ي قرآن اين است كه مردم در امور حيات و جزييات زندگي بايد به رسول خدا تأسي داشته باشند.

توصيه‏هاي روايات هم اين است كه مردم را از طريق ارائه‏ي الگو و عمل دعوت به حق كنند، نه تنها از طريق زبان. زيرا مردم از آن طريق بهتر و بيشتر به حقايق آشنا مي‏شوند. پيشوايان ما هركدام اسلام مجسم و بلكه قرآن مجسم بودند. به هنگامي كه از عايشه پرسش شد كه اخلاق پيامبر چگونه بود، پاسخ داد: خُلق و خويش قرآن بود.

معصومان ما به تعبير خودشان ملاك و ميزان بودند. به هنگامي كه از معصوم پرسش شد منظور از كلمه‏ي ميزان در قرآن چيست، فرمود: منظور ماييم، ما ميزان در قيامتيم و براساس ما شخصيت‏ها سنجيده و بررسي مي‏شوند.

الگوها بايد موجبي براي ايجاد شور، احساس و عاطفه‏ي ديني باشند، ما را جذب بكنند، رهبري و هدايت كنند و زمينه را براي همانندي ما باآنان فراهم سازند.(1) اگر در مكاتب بشر ساخته الگوي عملي وجود ندارد و آنان ناگزيرند، ايدآليستي بينديشند، خوشبختانه در مكتب اسلام راستين يعني تشيع الگوهاي بسياري وجود دارد.

الگوي دختران امروز كيست؟

پاسخ اين سؤال بسيار روشن است و آن اين است كه وضع‏شان را ببين و حالشان را بپرس.

ببين آنچه را كه مي‏گويند، انجام مي‏دهند، عمل مي‏كنند، به گفته و عمل چه كساني شبيه است. آيا زينبي عمل مي‏كنند و يا چون ديگران؟ آيا روش‏شان چون فاطمه است يافرد ديگر؟

بي شك گروهي هستند كه به دنبال الگوهاي غربي مي‏باشند. فكرشان، روش زندگي‏شان، تجمل پرستي‏شان، نشأت گرفته از زنان به ظاهر متمدن و روشنفكر، ولي در واقع غربي است. آن دوشيزه يا بانوي نيمه عريان، آن وابسته و دل‏بسته به لوكس گرايي و تجمل، آن انسان لذت پرست نمي‏تواند الگويي جز الگوي غربي، افراد بي بندو بار، حتي رقاصه‏ها و آوازه خوانان داشته باشد.(2)

آن كس كه دائما در فكر رنگ و عوض كردن زيور و تجملات، زندگي طاووسي، عيش و خوشگذراني است، بي شك الگوي زندگي‏اش هنرپيشه‏هاي سينما، زنان اشراف، حجله نشينان و عروسان چمن است و او جز آن الگويي ندارد، اگرچه در لباس و چهره به ظاهر اسلامي باشد.

شك نيست كه برخي با ظاهر سازي‏هايي سعي دارند. خود را به همين گونه كه گفتيم، معرفي كنند، اما واقعيت اين است كه ظاهرسازي‏ها حقيقت را عوض نمي‏كنند.

فاطمه(س)، الگوي سنت شكني

نقش فاطمه(س) در احياي زنان عجيب بود. او وسيله و الگوي يك سنت شكني است. سنتي كه به طور غلط در جامعه شايع شده و مردم را اسير و گرفتار خود كرده است.

پيامبر(ص) از طريق او نشان داد كه زن در جهان‏بيني اسلام ازچه دريچه‏اي بايد نگريسته شود. ارج و قيمت زن تاچه اندازه است و چگونه بايد او را دركنار خود داشت. هنگامي كه پيامبر دست دختر خود را مي‏بوسد، نشانه‏ي اعتراض و عصيان عليه طرز فكر جامعه‏ي زمان اوست. انقلابي است عليه زنده به گوركردن دختران و نشان مي‏دهد كه نه تنها نبايد به او اهانت كرد، بلكه بايد اورا پذيرفت و دست او را هم از آن بابت كه نعمتي از خداست، بايد بوسيد.

دختران و زنان را در عصر او به حساب نمي‏آوردند، حتي آنان را به شخم كردن زمين وا مي‏داشتند. دختران را جزو حسب و نسب نمي‏شمردند. حتي از ارث محرومش مي‏كردند. در عوض قصاص را درباره‏ي او به سختي اجرا مي‏نمودند. بي پسر را اگرچه داراي چندين دختر بود ابتر مي‏شمردند.(3)

پيامبر(ص) از طريق فاطمه(س) نشان داد كه بي پسر ابتر نيست. مقام و رتبه‏ي زن آن چنان نيست كه كوته نظران مي‏پندارند. او حتي مي‏تواند خيركثير باشد. مايه‏ي نعمت و عزتي براي خانواده باشد. او الگوي سنت شكني حتي درباره‏ي ازدواج بود.

درآن عصر بزرگ‏زادگان جز با بزرگان و ثروتمندان ازدواج نمي‏كردند. اما او اين سنت را شكست و باعلي(ع) پسرعم خود كه فقير بود وحتي خرج عروسي را از محل فروش زره تهيه كرده بود، ازدواج كرد.

راستي اگر فاطمه(س) نبود، اين سنت‏هاي غلط چگونه مي‏شكست و اين همه الگوهاي عملي در زندگي و رسالت پيامبر چگونه حاصل مي‏شد؟ اگر فاطمه نبود و اين همه عقده‏ها، حقارت‏ها، نابساماني‏ها كه روح ايمان زنان را سست مي‏سازد چگونه از ميان مي‏رفت.

1. دكتر علي قائمي، كتاب فاطمه برترين بانو، ص 20

2. همان، ص 22

3. همان، ص 35

منبع: «الگوي من كيست؟!»مريم گلوردي

 

ادامه مطلب
یک شنبه 18 مهر 1389  - 7:26 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6273265
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی