به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

جبر و اختیار، یکی از پیچیده ترین مسایل در حوزه کلام اسلامی است. برخی از بررسی و تحلیل آن به شدت پرهیز می کنند، زیرا این مباحث را همانند تفکر در ذات الهی، بی حاصل و بیهوده می شمارند؛ چرا که بیرون از دایره احاطه علمی بشر و دسترسی عقل انسانی است.
با توجه به اینکه قرآن و آموزه های وحیانی به این مسأله به طور خاص و ویژه پرداخته است، بنابراین ضروری است تا به همان اندازه در آن تفکر و اندیشه ورزید؛ چرا که نقش اساسی در بینش و نگرش انسان دارد و رفتارهای آدمی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. جبرگرایی و یا اختیارگرایی می تواند سبک زندگی آدمی را دگرگون سازد. از این رو، شناخت هر کسی از تبیین و تحلیل قرآن و وحی در مورد این مسئله می تواند سبک زندگی او را تغییر دهد و بینش و نگرش متفاوتی را پدید آورد.
آنچه در پی می آید، بررسی یکی از مسائل مرتبط با جبر و اختیار در آموزه های وحیانی قرآن است. نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا نقش لوح محفوظ را در زندگی انسان ارائه دهد.

بقيه در ادامه

 

ادامه مطلب
دوشنبه 7 آذر 1390  - 3:24 PM

هر جا صحبت از ازدواج و تشکیل خانواده می‌شود، بحث مهریه نیز مطرح است ولی گاهی برخی از این موقعیت سوءاستفاده کرده و برای کلاهبرداری از مردان و شاید گاهی برای رهایی از تنگا بعد از گذشت مدتی کوتاه از زندگی مشترک درخواست مهریه کلان خود را می‌دهند حتی اگر این امر به نابودی زندگی منجر شود.

خبرگزاری فارس: مهریه اهرم اعمال قدرت یا عامل خوشبختی زنان

مهریه، به مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت می‌شود.

مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح و ازدواج، چیزی را به همسرش تقدیم می‌کند که در اصطلاح "مهریه" (صداق) نامیده می‌شود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام می‌شود، به معنای اظهار محبت، علاقه و پایبندی به زندگی مشترک و ارتباط زناشویی است.
 
در آموزه‌های دینی برای مهریه، مقدار معینی تعیین نشده است، بلکه این امر به توافق زن و مرد بستگی دارد. همچنین در نوع مهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش اقتصادی و اجتماعی داشته باشد، می‌تواند مهریه قرار گیرد؛ همانند طلا، نقره، املاک، پول‌های رایج، لوازم زندگی و حتی آموزش قرآن یا آموزش مهارتی ویژه.

* درخواست مهریه در کوتاه‌ترین زمان

در این میان گاهی زن به دلایل غیر مشخصی و به بهانه‌های مختلف به دادگاه خانواده مراجعه کرده و مهریه‌اش را بعد از مدتی کوتاه مانند "یک هفته" درخواست می‌کند و مرد با این درخواست باید این دین که بر " ذمه" اوست را بپردازد.

این نوع درخواست وقتی بعد از گذشت یک هفته از زندگی مشترک صورت می‌گیرد بین زن و مرد اختلاف به وجود آورده و کراهتی را در میان آنها ایجاد می‌کند.
 
در این راستا باید نظرات زن و مرد و کارشناسان را مطرح کرده تا نتیجه‌گیری صورت گیرد.

* درخواست مهریه یک هفته‌ای برای سنجش علاقه مرد

 چندی پیش، زنی با حضور در دادگاه خانواده مهریه‌اش که 400 سکه بهار آزادی است را خواهان شد و مدعی شده که تنها حدود یک هفته با شوهرش زندگی کرده است.

وی در گفت‌و گو با خبرنگار حوادث باشگاه خبری فارس «توانا» می‌گوید: شوهرم بسیار مهربان و خوب است ولی من مهریه‌ام را همین ابتدای زندگی می‌خواهم.

زن در ادامه می‌افزاید: مهریه‌ام را می‌خواهم تا شوهرم آن را ابتدای زندگی بدهد که بدانم که من را با تمام شرایط می‌خواهد.

همچنین مرد نیز بیان می‌کند: من مهریه همسرم را می‌دهم چرا که او را بسیار دوست دارم و همه کار برایش می‌کنم. من هر چیزی که همسرم بخواهد می‌دهم تا زندگی مشترکمان که یک هفته از آن گذشته پایدار بماند.

مرد می‌گوید: من شاغل هستم و درآمد نسبتاً خوبی دارم و از عهده پرداخت مهریه همسرم بر می‌آیم و حاضر نیستم هیچ بهانه‌ای بیاورم. از همسرم می‌خواهم هر چیزی که می‌خواهد اکنون بگوید و درخواست کند تا دیگر به دادگاه نیاییم.

زن بار دیگر اظهار می‌دارد: مهریه 400 سکه‌ای خود را می‌خواهم و می‌دانم شوهرم با تمام وجود آن را پرداخت می‌کند. من این مبلغ را به صورت کامل و نقد می‌خواهم و باز نیز می‌دانم شوهرم آن را می‌دهد.

* گاهی درخواست مهریه آن هم یک هفته بعد از آغاز زندگی کلاهبرداری است

فریبرز مردانی، رئیس شعبه 271 مجتمع قضایی خانواده 2 (ونک) اظهار می‌دارد: به نظر بنده منشأ این نوع درخواست‌ها که بعد از گذشت یک هفته از زندگی مشترک صورت می‌گیرد، اختلافات خانوادگی است.

وی در ادامه عنوان کرد: گاهی اوقات زن به قصد گرفتن مهریه ازدواج کرده و بعد از یک هفته آن را به اجرا می‌گذارد و این به دلیل اختلاف عمیقی است که بعد از یک هفته بین آن دو ایجاد شده است.

* برخی از زنان برای تصاحب اموال مرد ازدواج می‌کنند

رئیس شعبه 271 مجتمع قضایی خانواده ونک می‌گوید: برخی از زنان به دنبال مردانی هستند که وضع مالی خوبی دارند و به همین دلیل با آنها ازدواج می‌کنند تا از اموال آنها چیزی تصاحب کنند.

مردانی بیان می‌کند: همچنین برخی از زنان به قصد ازدواج به سر زندگی می‌آیند ولی بعد از یک هفته کراهت پیدا کرده و چون مرد طلاقش نمی‌دهد مجبور می‌شوند از مهریه خود به عنوان اهرم استفاده کنند.

وی ادامه می‌دهد: در صورتی که مرد مالی داشته باشد و حکم اقساط مهریه برای او صادر شده ولی او امتناع کرده و نپردازد، زن می‌تواند حکم جلب مرد را گرفه و او را به زندان بیندازد.


* درخواست مهریه در مقابل، دروغ مرد در خصوص صاحب منصبی

غلامرضا احمدی، رئیس شعبه 266 مجتمع قضایی خانواده ونک در گفت‌و گو با خبرنگار حوادث باشگاه خبری فارس«توانا» اظهار می‌دارد: علت اینکه برخی از زنان بعد از مدت کوتاه مهریه خود را درخواست می‌کنند، متعدد است.

وی در ادامه می‌افزاید: گاهی مرد خود را ابتدا صاحب منصب معرفی کرده و بعد از مدتی زن از اقوام و آشنایان متوجه می‌شود که مرد دروغ گفته و درخواست مهریه خود را بعد از گذشت مدتی کوتاه، مطرح می‌کند.

* گاهی ناتوانی در عرصه‌های مختلف از سوی مرد، درخواست مهریه را به دنبال دارد

رئیس شعبه 266 مجتمع قضایی خانواده ونک می‌گوید: گاهی ناتوانی‌های مرد در حوزه‌های مختلف باعث می‌شود که زن درخواست مهریه کرده تا از این اهرم فشار برای طلاق استفاده کند.

احمدی بیان می‌کند: گاهی اوقات وقتی زن با مرد زیر یک سقف می‌رود مرد به دلیل اینکه فرد دیگری را می‌خواسته با زن روابط زناشویی ندارد بنابراین زن درخواست مهریه را داده تا نصف مهریه را گرفته و متراکه به صورت سازشی صورت گیرد.

وی اظهار می‌دارد: ممکن است زن گاهی در وضعیتی باشد که به دلایلی در حالت عسر و حرج قرار گرفته و از سوی مرد اشتباهی ببیند و در این راستا از اهرم فشار استفاده کرده و از او انتقام بگیرد.

* مهریه اهرم فشار برای طلاق گرفتن

برخی از  زنان به قصد کلاهبرداری با مهریه‌های کلان اقدام به ازدواج می‌‍‌‌کنند و بلافاصله پس از مدتی کوتاه مانند " یک هفته" ازدواج درخواست مهریه خود را می‌دهند و اینجاست که تکلیف مردان که با این زنان در زیر یک سقف زندگی کردند، نامشخص است در واقع چنین مردانی یا باید مهریه کلانی را بپردازند یا به زندان بروند.

گاهی نیز در این راستا برخی از زنان از مهریه به عنوان اهرم فشار برای طلاق استفاده کرده و به زندگی مانند یک بازی شطرنج نگاه می‌کنند و در اینجاست که باید در خصوص مقوله‌ ازدواج به انتخاب درست دقت کرده و قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنیم.


ادامه مطلب
دوشنبه 7 آذر 1390  - 3:17 PM

پایداری نظام های ارزشی یا هر نظامی با هر گونه ساختار فرهنگی یا ایمانی، برای حفظ بقا و شکل خود محتاج امر به معروف و نهی از منکر است. به عبارت دیگر،چه در مرحله اجرا و چه برای تداوم جامعه انسانی که مراتبی هر چند کم، از ارزش های انسانی دارا باشد، امر و نهی، ضامن تداوم آن است.

خبرگزاری فارس: امر به معروف و نهی از منکر، انسان و جامعه

«کنتم خَیرَ اُمَهٍ اُخرجَت لِلنَّاسِ تَامُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکَر.» (نیکو ترین امتی هستید که قیام کردند. مردم را به نیکو کاری دستور دهید و از بدکاری باز دارید.)
دستورات عبادی و توصیه های دین، چه فروع دین و چه فضایل اخلاقی، با توجه به جهت تاثیرگذاری و میزان سازندگی در مراتب مختلفی هستند که از کمیت و کیفیت توصیه های شارع، می‌توان این درجه بندی را فهمید. یکی در جهت فردی، دیگری در جهت اجتماعی، برخی تعالی بخش ارتباط انسان با خدا و برخی از آنها در ارتباط انسان با خلق و... نسبت به سایر دستورات دینی نقش بیشتری در تربیت بشر دارند. گروهی از دستورات نقش اصلی و کلیدی دارند مانند: نماز، امر به معروف و نهی از منکر و تولی که بیش از سایرامورموردعنایت هستند. که در اینجا می توان بنا به میزان و جهات اثرگذاری، آنها را به دو بخش تقسیم کرد:

1- اصالت معنوی
2-‌اصالت ساختاری. مثلاً نماز اصالت معنوی دارد و ر موز عرفانی و رابطه عابد با خدا را در دل خود دارد و مبنای محاسبه اعمال در روز قیامت است.
(کافی : 3/0268/4) " بدون نماز، دین چهره ندارد" ( غررالحکم /2212 ) و موجب تقرب هر پرهیزکاری است. (خصال / 620/10).
اصالت ساختاری مانند امر به معروف و نهی از منکر که موضوع این نوشتار است.
پایداری نظام های ارزشی یا هر نظامی با هر گونه ساختار فرهنگی یا ایمانی، برای حفظ بقا و شکل خود محتاج امر به معروف و نهی از منکر است. به عبارت دیگر،چه در مرحله اجرا و چه برای تداوم جامعه انسانی که مراتبی هر چند کم، از ارزش های انسانی دارا باشد، امر و نهی، ضامن تداوم آن است. چه آن جامعه لائیک باشد چه مذهبی و مکتبی. هرچند مبنای ایدئولوژیکی در آنها متفاوت است مثلاً مبنا در جوامع لائیک، قرارداد اجتماعی و تحقق آزادی برای همه در حد حفظ آزادی دیگران است و برای کسی تعالی عرفانی و رنگ خدایی گرفتن، اهمیتی ندارد. به این معنا که : "سرم را نشکن تا سرت را نشکنم"، "اگر به من آسیب بزنی به تو آسیب می زنم" ، اما مبنا در جوامع مذهبی، اجرای امر الهی و ارزش های اخلاقی و انسانی است. از نظر شکل اجرا نیز متفاوت هستند. در جوامع لائیک، گروه ویژه مانند پلیس و سازمان های اطلاعاتی این کار را انجام می دهند اما در جوامع مکتبی، تک تک افراد جامعه مسئولیت دارند. در میزان اجرا نیز متفاوتند؛ در جوامع غیر مکتبی امر به معروف به شکل خنثی و منفی معنا دارد یعنی نفس عدم تخلف معروف است. و پرداختن به امور ممدوح و فضایل انسانی مورد سفارش و امر نمی باشد اما در جامعه مذهبی نهی از منکر مقدمه تعالی به معروف است " آل عمران / 110"
فارغ از این تفاوت ها،این دو اصل ساختاری مورد پذیرش همه جوامع هستند، حتی در زندگی حیوانات به شکل غریزه، این دو اصل برای حفظ بقا و زندگی اجتماعی در نهاد آنها قرار داده شده است که قرآن به عکس العمل دو حیوان در ملک سلیمان اشاره دارد؛ هدهد ( نمل / 24) و مورچه (نمل/ 18).
دو فریضه ضامن حفظ اصول و فروع دین:
اگر امر و نهی در جامعه نباشد، اصل توحید، نبوت و امامت فرو می ریزند.
و اما توحید: اگر محصول کلمه لا اله الا الله، فلاح است، زمانی رستگاری تحقق می یابد که امر و نهی الهی اجرا شود اما بدون امر و نهی در جامعه انسانی که پیوسته گرفتار غفلت است و احزاب شیطان در کمین تصرف قدرت هستند، این شعار اصیل، تحقیر خواهد شد کما اینکه در کلمات مبارک پیامبر
اسلام (ص) به این امر اشاره گردیده: «کلمه لا اله الا الله عذاب الهی را از انسان دور می کند به شرط آنکه این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد.»عرض شد: «چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟» فرمود: «اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناهکار را نهی نکند.» ( میزان الحکمه ج -6 ص 266)
و اما نبوت: فلسفه نبوت، امر به عبادت خدا و نهی از اطاعت طاغوت است و خود انبیاء مصداق ولایت الهی هستند و نبوت اصل دین است «ان اعبدواالله واجتنبوا الطاغوت» (نحل / 36) امامت و ولایت فقیه نیز در طول نبوت، رسالتشان همان رسالت انبیاء است که وجود مقدس حضرت اباعبدالله
الحسین (ع) قیام خود را در راستای تحقق اصل امر به معروف و نهی از منکر معرفی می کند: «الا ترون ان الحق لا بعمل به و ان الباطل لا یتناهی عنه.» (تحف العقول/245) همچنین بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) نیز برای تحقق امر الهی قیام کرد و فلسفه قیام خود را آیه شریفه قرآن بیان فرمود؛ «انما اعظمکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» (سبا/46) و با الهام از حادثه کربلا و قیام عاشورا به نصیحت عمال متکبر پرداخت و بر خلاف انتظار فرصت طلبان که می گفتند بعد از پیروزی بهتر است ایشان به قم بروند دنبال درس و بحث خود، به عنوان مصداق ولایت الهی سکاندار حکومت اسلامی شدند و از تحقق طاغوت جلو گیری کردند.
با تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر، اصل معاد نیز سازندگی خود را از دست خواهد داد چون
انسان ها با اندیشیدن به آمال و آینده در پی انجام وظایف خود خواهند بود. اما بی مبالاتی به گناه در جامعه و ضایع ساختن عمر گرانمایه که آتش آن دامن دیگران را نیز خواهد گرفت اصل معاد را مورد
بی اعتقادی قرار خواهد داد و نسل های بعد به پوچی زندگی معتقد خواهند شد.
در بیان اهل بیت علیهم السلام، اصالت این دو فریضه مورد توجه قرار گرفته است که روایات ذیل نمونه هایی از آنهاست:
1- امام علی (ع): «قوام الشریعة الامر بالمعروف و النهی عن المنکر....» (غررالحکم : 6817) پایندگی شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و.... است.
2- امام باقر (ع): «.... فریضه عظمه بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمرالارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر» (کافی 5/56/1) فریضه بزرگی که دیگر فرایض به واسطه آن برپا می شود و راه ها امن می گردد و در آمدها حلال می شود و حقوق و اموال به زور گرفته شده، به صاحبان برمی گردد و زمین آبادان می شود و از دشمنان، انتقام گرفته می شود و کارها سامان می پذیرد.
از آنچه ذکر شد، اصالت ساختاری دو فریضه امر و نهی ثابت گردید. بر این اساس چنین نتیجه گرفتیم که هر تصمیمی که به شکل عمومی در جامعه اتخاذ شود، فرهنگی باشد یا قضائی یا امنیتی، اگر به شکل مستقیم یا غیر مستقیم، امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل یا تضعیف نماید، نباید شک کرد که جامعه رو به موت است و آرام آرام اژدهای ستم و شرارت در حال بیداری و سرکشی است. آن وقت انتظار اعجاز از توسلات و دعاها و نماز و روزه و حج و... خیالی باطل و انتظار تبدیل سنت خدا خواهد بود (و سنت خدا تغییر نمی کند).
ضرورت انسان شناسی در امر و نهی:
فلسفه وجودی هر چیزی با هویت او گره خورده است. هویت یک ساعت دیواری به داشتن اجزای تنظیم و نمایش زمان است و همان گونه که بدون ساعت از زمان دقیق اطلاعی نیست، با ساعت بدون هویت نیز فلسفه ارائه وقت، منتفی است. امر به معروف و نهی از منکر صرفاً یک دستور ساده نیست که با یک اراده امر یا نهی جریان یابد. بلکه عوامل گوناگوتی از برنامه ریزی علمی و توانایی متعارف مؤمنان گرفته تا عوامل معنوی در تأثیر آن نقش دارند که بدون ملاحظه آنها
نمی توان منتظر بروز برکات آن در جامعه انسانی بود. مخصوصاً زمانی که جامعه در سایه تمدن، شکل اجتماعی پیچیده به خود بگیرد. در امر به معروف و نهی از منکر سخن از احیای انسان است. وقتی موضوع، انسان باشد تحلیل کاری بس دشوار است که نمونه آن تحلیل فلاسفه غرب در علوم انسانی است که بسیاری از متفکران آنها به جای رسیدن به کرامت انسان ها سر از میمون در آورده اند و سال ها بافته ها و تخیلات خود را به متون درسی ما تزریق کردند.
انسان شناسی جز با استمداد از علم خالق ابوالبشر و تعلم در محضر شاگردان مباشر و واسطه های او امکان پذیر نیست. امر و نهی انسان ها قواعد طبیعت حیوانی را ندارد چرا که جامعه حیوانات مسخر انسان است که با اراده ای ضعیف و اصوات مخصوص به هر سو رانده می شوند. حتی شیرهای درنده در سیرک ها مامور سرگرمی انسان ها هستند و آنها هرگز نپرسیده اند و نخواهند پرسید: این فردی که با علائم مخصوص چوبدستی خود، ما را می راند، کیست؟ فاضل است یا رذل؟ ظالم است یا عادل؟ و...
محور زندگی انسان ها حفظ حیات و نوع نیست. وضعیت ایده آل او در حدود (لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض - بقره / 251) نیست. نوع نگاه به انسان متاثر از مکاتب فلسفی متفاوت است. گروهی بر اساس ایدئولوژی عقل پسند، جامعه انسانی را معماری می کنند و اولین سخن آنها این است که (قولوا لا اله الا الله تفلحوا - بحار/ج18ص 202) و رستگاری را بر اساس توحید، شایسته اندام او
می دانند و جز به کرامت انسان نمی اندیشند. و در مقابل، جوامعی مقهور حکومت قاهر قوی ترین و خشن ترین و فریبکار ترین اعضای قوم یا کشور می شوند که مبتنی بردیدگاه فلسفی غرب است بدون توجه به کرامت انسان.
انسان موجودی است مختار و انتخابگر با
ظرافت ها و لطافت های روحی و عمل ها و عکس العمل های گوناگون که نه تابع هر امری می گردد و نه سرسپرده هر نهیی. شاید به مرحله ای رسیده باشد که با اینکه می داند به سرعت به سوی جهنم می شتابد، اما همان راه را برگزیده است و نصیحت سودی ندارد. و شاید جاهلانه در راه باطلی که گمان می برد حق است حتی جان خود را هم فدا کند و گاهی معلول عقده هایی که جامعه به او وارد کرده است به قیمت آبرو و جان خود و تنها به بهانه اعتراض به بی توجهی اطرافیان دست به قتل نفس بزند. تاریخ، تجربه هایی خلاف اینها را نیز فراوان سراغ دارد. کسانی که در اوج ضلالت و شرارت تبدیل به سرچشمه مهر گشتند. امروز علومی با موضوع روان انسان ها به وجود آمده اند که زوایای گوناگون شخصیت انسان ها را در سنین مختلف کاوش می کنند که البته دست اسلام عزیز در این موضوعات کاملاً پر است.
این است که باید مقتضیات او کاملاً شناخته شود، سپس امر یا نهی گردد. باید شرایط ایمانی و فرهنگی و همچنین حال و هوای زندگی فردی او منظور گردد. در زوایای وجودی انسان ها گاهی تنها یک پنجره باز است و همه درها بسته شده که قرآن از آن به قساوت یاد می کند. باید از همان یک پنجره وارد شد به شرط اینکه آن را پیدا کنیم. گاهی تمام باب های ایمان مسدود است و تنها از دریچه فرهنگ و عادات اجتماعی، می توان او را کنترل نمود و با گذشت زمان های طولانی، او را بازیابی نمود. وقتی دستگاه های نظارتی و ضبط و ثبت ملکوت را از اخبار وحیانی می شناسیم، متوجه اسراری می شویم که تمام تجربه های مربیان آگاه به این امور از ابتدا تا کنون موفق به کشف همه آنها نشده اند جز معصومین (ع) که معلم به علم لدنی و الهی هستند.
اگر امر به معروف و نهی از منکر، فریضه هایی هستند که نسبت همه کارهای خوب دیگر به آنها چون آب دهان به دریاست (نهج البلاغه حکمت 374)، به نظر می رسد این فریضه به دست آگاهان جامعه انجام نمی شود.
کسانی که آگاه به شأن انسان ها و ادراک شخصیت آنها در حالات گوناگون باشند. حتی انبیای عظام (ع) نیازمند آموزش لازم هستند. خداوند عالم به حضرت موسی (ع) آموزش می دهد که ابتدا سراغ چه کسی برود؟ با چه ادبیاتی؟ چه میزان از تلاش موسی سهم مردم است؟ اگر فرعون طغیان کرد چه کند؟ و... بدون انسان شناسی و ملاحظه حال تارکین معروف و مرتکبین منکر و معلنین معصیت، اجرای اثربخش این دو فریضه خصوصاً اگر جامعه با امواج مخالف روبرو باشد، غیر ممکن یا بسیار کند خواهد بود. اراده ما بر امر و نهی انسانی است که به عنوان محترم ترین و مقرب ترین شخص نزد فرعون بر خلاف اراده او عمل می کند.( تحریم/11) و ساحران اجیر شده دستگاه حکومتش به او کافر می شوند. (شعرا/47) و حال آنکه همسر پیامبری، مثال تاریخی در کفر و شرک می شود (تحریم/10).

نویسنده : حجت الاسلام علی اکبر دلدار

منبع : روزنامه رسالت 06/09/1390


ادامه مطلب
دوشنبه 7 آذر 1390  - 3:08 PM

هنوز مریم و موسی 20 متری افسریه را بالا و پایین می‌کنند در حالی که مریم چشم از طلاهایی که در ویترین طلا فروشی به او چشمک می‌زند می دزد. او همچنان به دنبال یک انگشتر بدلی است تا با آن دستان خالی‌اش را پر کند.

خبرگزاری فارس: زندگی "بدلی" نگین دست‌های خالی

" گرمی 55 هزار تومان. ناقابل ناقابل. سکه تمام بهار 623 تومان که این هم قابل نداره" این دو کلمه ساده را به راحتی می‌توان کنار هم گذاشت تا در تداخل چشمان خیره شده زنان به ویترین طلا فروشی‌ها به آروزیی رسید که شاید دیگر به رویایی دست نیافتی مبدل شده است.

قیمت‌های بالا و عدم توانایی مردم برای خرید طلاهایی که زرق و برقشان چشم هر کسی را به راحتی می‌رباید باعث شده تا مغازه‌های بدلی فروشی به پاتوق جیب‌های خالی تبدیل شود تا این سوال تکراری بین زوج های جوان که غالبا اسیر هزار قسط و وام و گرفتاری هستند رد و بدل شود که " نمی فهمن بدلیه؟ " تکرار شود.

زندگی بدلی شاید برای خیلی از ما نام آشنایی داشته باشد اما سوال اینجاست چرا باید تب و تاب بازار به سمتی حرکت کند که اقشار مختلف جامعه نیاز ساده خود را با بدلیجات برآورده کنند در حالی که حباب‌های قیمتی هر روز بیش از روز قبل گریبان شهروندان را می‌فشارد و مسئولان در برابر آن فقط سکوت اختیار می‌کنند یا در اظهاراتی عموما شعارگونه بر این نکته تاکید دارند که همه چیز تحت کنترل است و حباب‌ها شاید وقتی دیگر شکسته شود.

دست‌هایمان برای خرید بسته است

مریم در حالی که دست به دست همسرش موسی ویترین طلا فروشی در بیست متری افسریه را برانداز می‌کند زیر لب می‌گوید " قشنگه؟ نه؟ " اما موسی با نگاهش ادامه حرف‌هایش را پاره می‌کند تا دوباره در برابر یک مغازه بدلی فروشی مریم همان حرف را تکرار کند و موسی به رضایت سری تکان دهد.

مریم می‌گوید: وقتی درآمد همسرم کفاف خرید طلا را نمی‌دهد؛ وقتی خرید طلا به آرزویی برای من تبدیل شده باید به بدلیجات راضی باشم. 

وی ادامه می‌دهد: اگر الان بخواهیم یک سرویس ساده بخریم حداقل یک میلیون و پانصد هزار تومان باید هزینه کنیم که این با حقوق شوهرم به هیچ وجه هم‌خوانی ندارد.

 بدلیجات در دسترسند

باور کردنی نیست هم اکنون به راحتی می‌توان زیباترین طرح از طلاهای موجود در بازار را با 30 هزار تومان و با ضمانت از بین نرفتن آب طلا، در بدلی فروشی‌ها پیدا کرد. شاید به قول مهرناز یکی از مشتریان پروپا قرص بدلیجات باید سوخت و ساخت هر چند که آدم با این بدلی‌ها اصلی می‌شود و در بین آشنایان با افتخار می‌تواند سرش را بالا بگیرد.

وی می‌گوید: به هیچ وجه نمی‌شود سمت طلا رفت اما شما می‌دانید خانم‌ها علاقه زیادی به زیورآلات دارند و نوعی چشم و هم چشمی باعث می‌شود که هر روز به فکر نو کردن طلاهایشان باشند اما برای ما که درآمد مناسبی نداریم تنها راه استفاده، خرید بدلیجات است. بدلیجاتی که بعد از دو ماه استفاده دیگر کاربرد ندارند و رنگشان سیاه می‌شود.


خواسته‌های رنگ و رو باخته

خواسته‌هایی که هر روز رنگ و رویی جدیدتر به خود می‌گیرند اما جیب‌های خالی که دیگر یارای پاسخ‌گویی به آنها را ندارد شاید یکی از عمده دلایل گرایش مردم به استفاده از اجناس بدلی برشمرده شود.

در همین رابطه یکی از فروشندگان بدلیجات می‌گوید: در بازار بدلیجات به راحتی می‌توان هر جنسی را پیدا کرد. بهترین طرح‌های طلا هم اکنون به صورت بدلی برای فروش وجود دارد. بدلی‌های جدید که طرح طلا هستند با " ورنی کاری " دیگر هیچ تفاوتی با طلای اصل ندارند و به راحتی می‌توان سال‌ها از آنها استفاده کرد بدون آنکه کسی شک کند این انگشتر، دستبند و یا گردنبندی که شما از آن استفاده می‌کنید تقلبی است.

وی بیان می‌دارد: استفاده از بدلیجات تنها اختصاص به خانم‌ها ندارد هرچند که میزان گرایش مردها به استفاده از این اجناس در برابر زن‌ها خیلی کمتر است.

ترابی ادامه می‌دهد: هم اکنون خیلی از افراد رو به بدلی فروشی آورده‌اند چرا که بازار خوبی دارد و ریسک سرمایه‌گذاری در آن بسیار پایین است و نهایتا سود خوبی از این کار حاصل می‌شود.

و اما...

وقتی صحبت‌ها با بدل فروش و بدل دوست به پایان می‌رسد هنوز مریم و موسی 20 متری افسریه را بالا و پایین می‌کنند در حالی که مریم چشم از طلاهایی که در ویترین طلا فروشی به او چشمک می‌زند می دزد. او همچنان به دنبال یک انگشتر بدلی است تا با آن دستان خالی‌اش را پر کند.


ادامه مطلب
دوشنبه 7 آذر 1390  - 8:58 AM

سیاه نمایی وایران هراسی هر  روز به شکل تازه ای از سوی دنیای غرب نمود پیدا میکند به گونه ای که دستگاه سیاسی غرب با استفاده از جدیدترین شیوه ها وابزارهای مختلف موجهای تازه ای را برعلیه ایران به راه می اندازد.دراین بین ابزارهای رسانه ای در عصر جدید این موج پراکنی ها نقش بیشتری را برعهده گرفته اند.به ویژه رسانه های تصویری جدید که به دلیل تاثیر گذاری بیشتر، دستگاه سیاسی غرب سرمایه گذاری بیشتر روی آنها کرده است.رسانه هایی که سیگنالهای فکری خود را با زبان تصویر مستقیما به ذهن بیننده مخابره می کنند.
به گونه ای که هر کدام از ابزارهای جدید رسانه ای با تمرکز بر روی ایران تلاش دارند که به سهم خود قسمتی از برنامه ایران هراسی وسیاه نمایی غرب برعلیه ایران را بر عهده بگیرند.رسانه های خبری وشبکه های ماهواره ای،هالیوود،وبه تازگی هم بازیهای رایانه ای از این دست رسانه هایی هستند  که تولیدات خاص خود را تاکنون در این زمینه داشته اند.نکته ای که باید در تمام این تولیدات به آن توجه کرد شباهتهای محتوایی وزنجیره ای بین آنهاست که این موضوع نشان دهنده یک اتاق فرمان واحد سیاسی است.

آیین ترور،پازلی از یک برنامه وسیع
دراین میان به جرات می توان جدید ترین نمونه از این تولیدات را بازی رایانه ای Assassin's Creed (آیین ترور) محصول شرکت ubi soft montralدانست.بازی که داستان حشاشین  را در دورانی که آنها با صلیبیون می جنگیدند روایت می کند.این در حالی است که حشاشین از لحاظ تاریخی ایرانیانی بوده اند که در دوره ای از یاران حسن صباح محسوب می شده اند.به واقع پیروان حسن صباح حشاشین خوانده می‌شدند، زیرا در آن زمان حشیش به معنی دارو و حشاش به معنی دارو فروش و حشاشین جمع عربی حشاش می‌باشد. این گروه از پیروان مذهب اسماعیلیه در تشیع و از شاخه نزاریه بودند.در تاریخ تحریف شده وکذاب برخی تاریخ نویسان غربی این گروه نماینده فرهنگ کهن ایران خوانده می شوند که دراین متون این گروه بدون دلیل ومدرک ومنطق با مصرف حشیش ترور می کرده اند.به همین دلیل هم کمپانی فرصت طلب UBI SOFT براساس همین دروغها وتحریفهای تاریخی بازی آیین ترور را به بازارها عرضه کرد.
بازی آیین ترور  که تاکنون سه قسمت از آن منتشر شده در مراحل مختلف ودر شهرهای خاصی  ادامه پیدا می کند.سری اول این بازی بیشتر به بیت المقدس می پردازد،دراین قسمت سازندگان بازی تلاش کرده اند تا ایرانیان را افرادی نشان دهند که وارد بیت المقدس شده اند وتلاش می کنند با کشتن صلیبیون یهودیان این سرزمین آزاد کنند.دراین قسمت شخصیت اول بازی یک مسلمان افراطی ایرانی است به نام الطیر،او که از استاد بزرگ خود دستور می گیرد یک قاتل تماما حرفه ای است که به دستور استاد وبه نوعی فرمانده خود مسیحیان ویهودیان مورد نظر را می کشد.

بازی رایانه ای یا فیلم هالیوودی،هردو یک پیام دارند
این موضوع در حالی است که دراین بازی تلاش می شود تا مقر فرماندهی استاد الطیر کاملا خشن نشان داده شود،حتی نوع رفتار او با زیر دستانش شباهت خاصی به تصویر هالیوود از مسلمانان دارد.به گونه ای که دائما در الفاظ ودستورهایش از واژه های زننده وفوق العاده خشن صحبت می کند.انگار که  قرار است به کاربر بازی این موضوع به صورت کاملا مستقیم القا شود که رهبران مسلمان از گذشته دائما به دنبال تروروخشونت  بوده اند.به هر صورت الطیر هر بار که از سوی فرمانده خود که ظاهرا یک روحانی دینی است به یک قتل گمارده می شود تلاش می کند تا فرد مورد نظر را به هر ترتیب ممکن ترور کند وپس از این ترور به شدت از سوی فرمانده خود مورد تشویق قرار می گیرد تا باز هم به کاربر سیاه نمایی علیه مسلمانان وایرانیان القا شود.چرا که دراینجا حشاشین علاوه برایرانی بودن شیعه معرفی می شوند.
درکنار این موضوع درقسمت اول وقسمتهای بعدی تلاش شده تا کدهایی که مارکوپولو از حشاشین در کتاب خود داده است به صورت کاملا واضح  به کاربر نشان داده شود.به ویژه صحنه هایی که الطیر ودیگر دوستانش از بالای برجها خود را به پایین می اندازند.چرا که در سفرنامه مارکوپولو درباره آنان این موضوع بیان شده که این افراد به دستور حسن صباح خود را حتی به قصد مرگ از بالای برج های بلند رها می کردند.از سوی دیگر دراین بازی گروههای حشاشین برای کشتن راحت تر هدفهای خود یکی از انگشتان خود را می برند وبه جای چاقو قرار می دهند که این مسئله هم در تاریخ های تحریف شده غرب درباره ایرانیان  یاران حسن صباح آمده است.

تصویراغراق آمیز برای القای وحشت وسیاه نمایی
البته در قسمتهای بعدی این موضوع پررنگ تر وپررنگ تر می شود وحشاشین از شیوه های جدیتر وبسیار خشن وزننده تری برای قتل استفاده می کنند.به گونه ای که درآخرین قسمت از این بازی  که تاکنون وارد بازارها شده یعنی brotherhood این خشونت کاملا بی حد ومرز می شود که این مسئله تکمیل کننده پازل ایران هراسی دراین بازی است.در قسمت سوم شاهد نبرد نهایی در واتیکان ودرکنار کلیسای اصلی هستیم.جایی که گروه حشاشین به رهبری شخصیت اصلی بازی در مقابل کلیسای روم با سربازان پاپ روبه رو می شوند.دراین لحظات بازی کاربر به عینه شاهد صحنه هایی است که گویی می خواهد به او این موضوع را القا کند که ایرانیان برای نابودی صلیبیون آمده اند.هر چند که داستان روایت کننده گذشته است اما به عینه می توان منظور فعلی او را درک کرد.تمام این مسائل در حالی در قسمت پایانی سری سوم بازی آیین ترور رقم می خورد،که در طول جریان آن حشاشین تمام کارها را برای رسیدن به هدف خود انجام می دهند.به نوعی که بارها وبارها وبه بدترین شکل ممکن افراد را می کشند ویا دزدی می کنند.گویی که سازنده بازی تلاش داشته که علی الخصوص در قسمت سوم به کاربر بازی تصویر مورد نظر غرب را از ایرانیان نشان دهد.تصویری که امروز هم از سوی غرب مدام برآن تاکید می شود.از سوی دیگر این تقابلی که دربازی نشان داده می شود یادآور تئوری مبارزه تمدنهای هانتینگتون است که دراین بازی باز هم به نوعی به آن اشاره شده است.

دروغ گویی آیین ترور،برای سرگرمی یا مقاصد سیاسی !
همچنین علاوه براین تصویر که در جریان بازی برای کاربر رقم می خورد،از خود انتخاب سوژه وبه نوعی نام گذاری بازی وپیش نمایش آن هم نباید در این سیاه نمایی، چشم پوشی کرد.در تیزر تبلیغاتی بازی فضا به نوعی ترسیم شده است که بیننده حس تقابل تفکر ایران با غرب را لمس کند وهمچنین نوع پوشش حشاشین کاملا شبیه به مسلمانان به تصویر کشیده می شود تا کاربر بازی دقیقا با پیش زمینه ذهنی وارد فضای بازی شود.باید در کنار این موضوع این مسئله را هم درنظر گرفت که تصاویر مبارزات در طول باز ی به گونه ای در کنار هم قرار داده شده که حشاشین عامل ناامنی در جامعه اروپایی ها بوده اند وبه طور کلی دراین بازی حشاشین از ایران برای ایجاد وحشت وکشتار به اروپا سفر می کنند.این مسئله به نوعی تداعی کننده همان دروغهای رسانه های غربی مبنی بر محور شرارت بودن ایران است که دراین بازی تلاش شده که درآن وجهه تاریخی هم داده شود.
باید توجه کرد که بازی آیین ترور یکی از جدیدترین محصولات شبکه رسانه ای است که به دنبال بسط نظریه ایران هراسی غرب است.درواقع این شبکه پرهزینه دقیقا مانند یک القاگر مفهومی برای دستگاه سیاسی غرب عمل می کند.تا به نوعی پیامهای مورد نظر غرب را در ذهن مخاطبین جهاین القا کنند.درواقع دستگاه سیاسی غرب از طریق این رسانه های سیاسی تا به امروز تلاش کرده که هم رفتارهای خود را توجیه کند وهم برای واکنشهای آینده خود توجیه ایجاد کند.
از سوی دیگر ساخت بازیهای رایانه ای این چنینی که رده های سنی مختلف را در مخاطبین دربرمیگیرد،نشان از این دارد که آمریکا تلاش می کند که تفکر ایران هراسی را از همان دوران جوانی در ذهن مخاطب خود به وجود آورد.تا درادامه با دیگر سیگنالهای مختلف از طریق رسانه های گوناگون این تفکر را گسترش دهد تا به تدریج برعلیه ایران موجهای فکری ایجاد کند.این مسائل در حالی است که در حوزه های جدید رسانه ای دراین مبارزه فرهنگی تاکنون آن چنان که باید با ابزار بومی وداخلی مقابله ای نشده،وهمین مسئله لزوم این موضوع را گوشزد می کند که رسانه های گوناگون داخلی باید با شناخت اهداف این سیگنالهای تصویری علاوه بر روشنگری پاسخ فرهنگی متناسبی به این هجمه وسیع دهند.بدون تردید ساخت بازیهای رایانه ای مناسب وجذاب می تواند یکی از راههای آغازین این پروسه باشد.هر چند که این گام هم باید با برنامه ریزی وتعیین محتوای مناسب همراه گردد.  

نویسنده: رضافرخی

ادامه مطلب
یک شنبه 6 آذر 1390  - 10:21 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6270562
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی