مشاهیر ایران و جهان

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به محاسب‏الممالك، فرزند على‏محمد مجیر شیبانى، اهل كاشان، در سال 1259 در كاشان تولد یافت. تحصیلات خود را در دارالفنون تهران پایان داد. چندى در وزارت دارائى اشتغال پیدا كرد، بعد به اروپا رفت و در قسمت پست و تلگراف و تلفن مطالعاتى نمود. در اوایل مشروطیت شركت معتبرى با سرمایه‏ى پانصد هزار ریال در ایران تشكیل داد تا تلفن در غالب شهرها دائر شود. چند تن از سرمایه‏داران زردشتى را نیز با خود همراه نمود و تا حدى در این كار توفیق یافت. وقتى دولت امر تلفن را زیرنظر گرفت، وى كماكان از سهامداران عمده بود. وى بعد از مشروطیت مدتها معاونت وزارت پست و تلگراف را عهده‏دار بود. در چند كابینه قبل از كودتاى 1299 سمت كفالت و وزارت داشت. در دوران رضاشاه، نیمى از قریه‏ى دروس را خریدارى كرد و آن را بین دوستان و آشنایان تقسیم نمود و چندین قطعه‏ى بزرگ براى خود و فرزندان خویش تدارك دید كه قسمت اعظم ثروت فرزندانش از محل زمینهاى دروس تامین گردید. محاسب‏الممالك در سال 1329 در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند محمود شیبانى، در سال 1291 در تهران تولد یافت. پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه به فرانسه رفت و دكترا در علم اقتصاد گرفت. بعد از مراجعت ، چندى در وزارت دارائى اشتغال داشت، بعد به وزارت كار رفت. مدیركل و سپس معاون وزارتخانه گردید. چندى هم عضویت هیئت مدیره بانك رفاه كارگران با او بود. وى از ثروت و مكنت كافى برخوردار بود و در فكر استوارى در مقامات سیاسى نبود. وى با خانواده‏ى خدیوى تبریزى پیوند مواصلت بست.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به وحیدالملك، در 1259 ش در كاشان تولد یافت. پدرش حاجى میرزا آقاخان حاكم كاشان بود. پس از انجام تحصیلات مقدماتى در كاشان و تهران به هندوستان رفت و بعد براى تكمیل معلومات عازم لندن شد و درجه‏ى لیسانس در علم حقوق گرفت. بعد از مراجعت به ایران، مخبر روزنامه‏ى تایمز انگلیس گردید و ضمنا با آزادیخواهان و مشروطه‏طلبان همداستان شد و اخبارى به نفع مشروطه‏خواهان به لندن مخابره مى‏كرد. وقتى مدیر تایمز از موضوع خبر یافت، او را از خبرنگارى عزل نمود. بعد از استبداد صغیر به پاس خدماتى كه به نفع مشروطه‏خواهان انجام داده بود، از طرف ملیون، وكیل مردم تهران در مجلس شد و جزء فرقه‏ى دموكرات درآمد و عضویت شوراى عالى معارف نیز به عهده‏ى او قرار گرفت و ضمنا در مدرسه‏ى دارالفنون تدریس مى‏نمود. در 1330 ه.ق تبعیدا به اروپا رفت و قریب دو سال به تكمیل معلومات خود پرداخت. در دوره‏ى سوم از طرف مردم تبریز وكیل شد و هنگام مهاجرت به كرمانشاه، به استانبول رفت و نماینده‏ى ملیون در استانبول بود. مدتى نیز در آلمان گذرانید تا اینكه در سال 1299 در كابینه‏ى سپهدار اعظم، به وزارت معارف و صنایع مستظرفه برگزیده شد و چند ماهى در آنجا بود. برنامه‏هائى پیاده كرد ولى چون مدت وزارتش كوتاه بود، نتیجه نگرفت. بعد از كودتاى 1299 رسما خدمات فرهنگى را ادامه داد و به استادى دارالمعلمین عالى و مدرسه‏ى حقوق و دانشكده‏ى ادبیات درآمد. تاریخ و حقوق و زبان انگلیسى تدریس مى‏كرد. در غالب كمیسیونهاى معارف شركت داشت. در 1301 در كابینه‏ى قوام‏السلطنه به سمت وزیر پست و تلگراف معرفى گردید و پس از چندى در اثر استیضاح سلیمان محسن اسكندرى، كنار رفت. در سال 1344 در سن 85 سالگى درگذشت. از تالیفات وى باید تاریخ قرون وسطى را در سه مجلد نام برد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(خان) بختیارى، از رؤساى بختیارى (مقت. 1165 ه.ق.). وى در زمان جانشینان نادر شاه افشار مدعى آنان شد و اصفهان را تسخیر كرد ولى از ابوالفتح‏خان شكست خورد و به كریم‏خان متوسل گردید و به ممد هم ابوالفتح‏خان را از اصفهان بیرون كردند، و بعد كریم‏خان، على‏مردان خان و ابوالفتح‏خان متحد شدند و یكى از شاهزادگان دخترى شاه سلطان حسین را به نام شاه اسماعیل سوم به سلطنت برداشتند و على‏مردان خان نایب‏السلطنه شد و كریم‏خان سردار سپاه و ابوالفتح خان عهد را بشكست و ابوالفتح‏خان را كشت و قصد قتل كریم‏خان را داشت ولى او از اصفهان فرار كرد و اندكى بعد على‏مردان خان به دست كریم‏خان به قتل رسید.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(امیر) نوائى جغتائى ملقب به نظام‏الدین ابن امیر كیچكنه (و. 844- ف. 906 ه. ق.). وى از كودكى با سلطان حسین بایقرا همدرس و هم مكتب بود و پس از جلوس وى به سلطنت به وزارت او رسید. این امیر و وزیر هر دو ادیب و دانشمند بودند و ادبیان و شاعران و نویسندگان و هنرمندان را تشویق و تربیت مى‏كردند. جامى از خاصانه علیشیر بود. امیر مذكور شرح حال جامى را در «خمسة المتحیرین» آورده و جامى در اشعارش او را ستوده و به دستور وى نفحات الانس را به فارسى گردانیده. امیر علیشیر به فارسى و تركى شعر میسرود. اوراست: تاریخ الانبیاء (تركى)، تاریخ ملوك عجم (تركى)، ترجمة اللغة التركیة بالفارسیة (كه در كتابخانه آستانه قدس رضوى موجود است)، خمسه نوایى كه به تلقى و استقبال از خمسه نظامى سروده و آن پنج مثنوى است به زبان تركى جغتائى، خمسة المتحیرین (رساله‏اى به تركى جغتائى در شرح حال جامى)، دیوان تركى غزلیات (شامل چهار دیوان)، دیوان فارسى (شامل 6000 بیت)، سراج المسلیمن، مثنوى لسان اطیر، محاكمة اللغتین (محاكمه بین زبان فارسى و زبان تركى)، محبوب القلوب، منشآت تركى، تواریخ، عروض تركى، مفردات (درفن معما)، وقفیه، مجالس النفائس (تذكره‏ایست به تركى، كه سپس آن را به فارسى ترجمه كرده‏اند).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

جیلانى (گیلانى) تبریزى (خواجه)، ملقب به تاج‏الدین از رجال عهد اولجایتو و ابوسعید (نیمه اول قر. 8 ه.) وى در اصل دلال جواهر و احجار كریمه بود و فضل و سوادى نداشت ولى مردى قابل و كارآمد بود. او به دربار اولجایتو راه یافت و به وزارت رسید (711 ه.ق.). پس از مرگ اولجایتو و جلوس ابوسعید همچنان در مقام خود باقى بود. على‏شاه موجباب قتل خواجه رشیدالدین وزیر را فراهم كرد و از این پس مدت 6 سال به راحتى در وزات باقى ماند، ولى بر اثر عدم اطلاع وى رشته امور دیوانى و سیاست مملكت از هم گسیخته شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. 421 ه.ق.- ف. 424 ه.ق.) گروهى از بزرگان اولاد على بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(ف. 421 ه.ق.). گروهى از بزرگان اولاد علی بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. 315 ه.ق./ 928 م.- 316 ه.ق/ 929 م.). گروهى از بزرگان اولاد على 4 بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. 312 ه.ق/ 924 م.). گروهى از بزرگان اولاد على 4 بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. و 304 ه.ق. 916 م.). گروهى از بزرگان اولاد على 4 بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

ملقب به ناصر. (جل. 301 ه.ق./ 913 م.). گروهى از بزرگان اولاد على بن ابى‏طالب به نام ایمه علوى یازیدى در قرن دوم هجرى ملقب به داعى كبیر در سال 250 ه.ق. در آن ناحیه ظهور كرد و عده‏اى بسیار از افراد ناراضى و دست نشاندگان خلیفه (مانند طاهریان) او را تقویت نمودند. وى به دعوت مردم و نشر آیین تشیع و طرفدارى از خاندان على پرداخت (داع الخلق). پس از او جانشینانش در طبرستان به حكومت پرداختند (جمعا از 250 ه.ق./ 864 م. تا 424 ه.ق./ 1034 م.)

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

(تو 1286 ش)، استاد دانشگاه، مترجم و نویسنده. پس از اتمام تحصیلات ابتدایى و متوسطه به دانشسراى عالى وارد شد و در 1310 ش به دریافت درجه‏ى لیسانس در علوم طبیعى نایل گردید.براى ادامه تصحیل به فرانسه عزیمت نمود و از دانشگاه پاریس به دریافت دكترى در علوم طبیعى موفق شد. در 1316 ش به ایران بازگشت و به سمت دانشیارى علوم طبیعى، دانشسراى عالى برگزیده شد و عهده‏دار تدریس دیرین‏شناسى گردید. از آثار وى: «چینه‏شناسى»؛ «دیرین‏شناسى»؛ «فسیل‏شناسى مهره‏داران»؛ «نبرد من»، فلسفه ناسیونال سوسیالیسم، ترجمه.[1] فرزند میرزا عبدالوهاب مستشار دفتر آشتیانى، متولد 1286 ش است. تحصیلات خود را در دارالمعلمین مركزى و دانشسراى عالى به پایان برد و درجه‏ى لیسانس علوم ریاضى دریافت كرد. سپس عازم اروپا شد و در دانشكده‏هاى علوم رن و پواتیه پاریس به تحصیل پرداخت. ابتدا درجه‏ى لیسانس تعلیم و تربیت گرفت و بعد درجه‏ى دكترا در علوم طبیعى و زمین‏شناسى دریافت نمود. در 1316 به ایران مراجعت نمود و به استادى در دانشكده‏ى علوم و دانشكده‏ى فنى مشغول گردید. در 1330 در حالى كه معاونت دانشكده‏ى علوم را برعهده داشت، به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد و در 1339 ریاست دانشكده‏ى علوم را عهده‏دار گردید و در 1343 به معاونت دانشگاه تهران منصوب شد. چند بار نیز كاندیداى ریاست دانشگاه تهران بود ولى توفیقى نیافت. دكتر فرشاد در رشته‏ى تخصصى خود داراى تالیفات متعددى است كه در دانشگاه تدریس مى‏شود. وفات او در سال 1356 اتفاق افتاد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی

(به معنى پردانش، بسیار دانا)، كوچكترین دختر زردشت و زن جاماسب وزیر مشهور گشتاسب. شرح سخنان زردشت در روز ازدواج وى و انتخاب جاماسب حكیم براى همسرى و آزاد گذاردنش در انتخاب همسر، نشانه علاقه و احترام خاص زردشت به این دختر است. در بند 4 یسناگات 53، از زبان جاماسب چنین آمده است: «آرى این (پئوروچیستا) را به دلگرمى به دین رهبرى كنم تا كه او پدر را خشنود تواند ساخت و شوهر، برزگران، آزادگان، پاك‏دینان... را، تا اهورمزدا براى دین نیكش بدو پاداش نیك دهد، همواره جاودان باشد...» «... او را به دین راهنمایى كنم آنچنانكه پدر و شوهر و همه مردان از كشاورزان و آزادگان و پاكدینان از وى خشنود گردند، مزدا از براى نهاد ستوده‏اش منش نیك را جاودان بدو ارزانى دارد.»

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی

694 ق، ملقب به صفوةالدین و مشهور به لاله خاتون از زنان عالم، فاضل، شاعر و فرمانروا. پدرش سلطان قطب‏الدین محمد (655 ق) حاكم كرمان و مادرش عصمت‏الدین قتلغ تركان معروف به تركان خاتون بود. او فضایل و كمالات فراوان داشت. ناصرالدین منشى كرمانى در سمط العلى للحضرة العلیا- كه بیست سال پس از مرگ پادشاه خاتون تألیف كرده- وى را زنى «عادله عاقله فاضله كریمه متفضله بلند نهمت والاهمت خوب صورت با طهارت و عفت» توصیف مى‏كند. پدرش لباس مردانه بر تن او مى‏كرد و وى را سلطان حسن شاه مى‏نامید. درباره علت این كار گفته شده كه چون پادشاهان مغول عادت داشتند دختران زیبا را از گوشه و كنار جمع نموده و به دربار خود مى‏آوردند و پس از چندى آنها را به امرا و غلامان خویش مى‏بخشیدند، از اینرو به این حیله دست یازید. اما پس از آنكه سلطان قطب‏الدین درگذشت تركان خاتون به نیابت از طرف فرزند خردسالش حكومت كرد و براى تثبیت قدرت خود، دخترش را به ازدواج اباقاخان (680 -663 ق) درآورد. پادشاه خاتون پانزده سال با اباقاخان زندگى كرد و پس از مرگ او، با پسرش گیخاتو- بنابر رسم مغولى- ازدواج كرد و به همراه او رهسپار روم گردید. بعد از مرگ ارغون خان (690 -683 ق)، گیخاتو پادشاه شد و لذا به ایران آمد و با اجازه همسرش حكومت كرمان را در دست گرفت تا بدین وسیله انتقام مادرش را از برادرش سیورغتمش بگیرد. پس از ورود به كرمان، برادر را به زندان افكند اما پس از چندى همسرش كرد و چین و دخترش شاه عالم او را نجات دادند. سیورغتمش به عنوان عرض حال به دربار گیخاتو رفت ولى پادشاه خاتون مأمورانى در طلب وى فرستاد و او را به كرمان آوردند و سپس به فرمان پادشاه خاتون به قتل رسید (692 ق). دو سال بعد گیخاتو درگذشت و بایدو، داماد سیورغتمش و همسر شاه عالم جانشین او شد. كردوچین براى گرفتن انتقام همسرش، حكومت كرمان را از دامادش گرفت و بدانسو رهسپار شد. پادشاه خاتون با بزرگان شهر مشورت كرد. برخى نظر دادند كه وى و همراهانش راه خراسان پیش گرفته و به غازان خان پناه آورند ولى برخى دیگر او را به ماندن در كرمان و تحصن در قلعه توصیه كردند. چند روز بعد لشكر كردوچین به حومه‏ى كرمان رسید. چند روزى به جنگ و جدال گذشت ولى اكثر امرا و بزرگان به نزد كردوچین رفتند. كردوچین به شهر وارد شد. به دستور او پادشاه خاتون را با اهانت و خوارى از قلعه فرود آوردند. و زندانى كردند و اموال وى و امرا و اعیانى كه دستگیر شده بودند به غارت رفت. پس به اشاره كردوچین پادشاه خاتون را به قتل رساندند. او را در دهى به نام مسكین، در نزدیك كرمان دفن كردند. پس از آنكه سلطان مظفرالدین محمدشاه به حكومت كرمان رسید دستور داد تا جنازه او را با تشریفات تمام به شهر آوردند و عزادارى رسمى برپا شد و در مدرسه مادرش تركان خاتون دفن كردند. پادشاه خاتون به علما و ادبا توجه خاص داشت. به نوشته تاریخ كرمان «در زمان سلطنت او به كرمان، علما و فضلا را رعایت و احترام مى‏فرمود و غالب اوقات در مجلس او صحبت علمى داشته مى‏شد.» وى خط نسخ را به زیبایى تمام مى‏نوشت و شعر را نیز نیكو مى‏گفت. وى قرآن‏ها و كتابهاى متعددى به خط خودش نوشت كه پس از خودش در كرمان و دیگر ولایات موجود بوده و به گفته ناصرالدین منشى «بر فضل و هنرورى و وفور كمال و دانشورى او دلیلى واضح است.» در مدت كوتاه سلطنتش به عدل و داد رفتار كرد و مدارس و عمارات متعددى بنا كرد و اوقافى براى آنها منظور نمود. از اشعار اوست: من آن زنم كه همه كار من نكوكارى است به زیر مقنعه من بسى كله‏دارى است درون پرده عصمت كه تكیه‏گاه من است مسافران صبا را گذر به دشوارى است نه هر زنى به دو گز مقنعه است كدبانو نه هر سرى به كلاهى سزاى سردارى است به هر كه مقنعه‏اى بخشم از سرم گوید همه جاى مقنعه تاج هزار دینارى است من آن شهم ز نژاد شهان الغ سلطان ز ما برند اگر در جهان جهان‏دارى است جمال طلعت خود را دریغ مى‏دارم زآفتاب كه آن شهر كو؟؟؟؟؟ است همیشه باد سر زن به زیر مقنعه‏اى كه تار و پود وى از عصمت و نكوكارى است از رباعیات اوست: سیبى كه ز دست تو نهانى رسدم زو بوى حیات جاودانى رسدم چون نار دلم بخندد از شادى آن كز دست و كف تو دوستگانى رسدم بر لعل كه دید هرگز از مشك رقم یا غالیه بر نوش كجا كردستم جانا اثر خال سیه بر لب تو تاریكى و آب زندگانى است بهم[1] (وف 694 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به لاله خاتون. ملقب به صفوةالدین. از مغولان ساكن كرمان بود. پدرش حاكم كرمان و مادرش تركان خاتون بود. پس از مرگ پدر، پادشاه خاتون به خواست مادر خود با اباقاخان ازدواج كرد و پانزده سال با وى زندگانى كرد. پس از مرگ همسرش، بنابه رسم مغولى، با پسر اباقاخان، گیخاتو، ازدواج كرد و رهسپار روم شد. بعد از مرگ ارغون خان، گیخاتو پادشاه شد و پادشاه خاتون نیز به ایران آمد و با اجازه‏ى همسرش، پادشاهى كرمان را به دست گرفت. در زمان حكومت، به قصد انتقام مادرش، فرمان قتل برادر خود، سیورغتمش، را صادر كرد، ولى دو سال بعد كه همسرش، گیخاتو، درگذشت و داماد سیورغتمش، جانشین او شد، كردوچین، همسر برادرش، حكومت كرمان را به دست گرفت و پس از جنگ وارد كرمان شد و پادشاه خاتون را با خوارى زندانى كرد و سپس به قتل رسانید. جسد وى را در مدرسه‏ى مادرش تركان خاتون دفن كردند. او خط نسخ را به زیبایى تمام مى‏نوشت و شعر را نیز نیكو مى‏گفت. از آثار وى قرآن‏ها و كتابهاى متعددى است با خط زیبا كه پس از خودش در كرمان و دیگر ولایات موجود بود؛ مدارس و عمارات متعددى نیز بنا كرد و اوقافى براى آنها منظور كرد.[2]

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

از افسران تحصیلكرده و نخبه‏ى ژاندارمرى و ارتش، در 1263 در كاشان متولد شد. پدرش فرج‏الله‏خان ندیم‏الدوله سرهنگ و مدتى حكمران چند شهر بود. حبیب‏الله تحصیلات مقدماتى و ابتدائى را در كاشان انجام داد و در تهران وارد مدرسه‏ى آلیانس فرانسوى شد و قریب شش سال در مدرسه‏ى مزبور تحصیل نمود. در 1289 براى تحصیل به سویس رفته و در دانشكده‏ى حقوق ثبت‏نام نمود و یك سال در مدرسه‏ى مزبور تحصیل كرد ولى تغییر رشته داد و وارد مدرسه‏ى افسرى سن‏سیر پارسى) قسمت پیاده نظام) گردید و دوره‏ى مدرسه‏ى مزبور را پایان داد. در 1294 به ایران بازگشت و به استخدام در ژاندارمرى كه توسط سوئدى‏ها اداره مى‏شد، گردید. ظرف یك سال خدمت در ژاندارمرى، دو درجه گرفت و به اولین ماموریت جنگى رفت. این ماموریت، دستگیرى و سركوبى نایب حسین كاشى بود. سلطان حبیب‏الله‏خان در مدت كوتاهى، راهزن معروف كاشان را متوارى ساخت ولى در همان زدوخورد چند گلوله به وى اصابت كرد. در جنگ بین‏المللى اول كه ایران توسط قواى روس و انگلیس و عثمانى اشغال شد، عده‏اى از رجال و نمایندگان مجلس به حمایت از آلمانى‏ها به غرب مهاجرت كرده و دولت موقتى در آنجا به ریاست نظام‏السلطنه مافى با همكارى سید حسن مدرس و سلیمان محسن اسكندرى تشكیل دادند. بیشتر افسران ژاندارمرى اصفهان بود كه چند افسر زبده در آن هنگ خدمت مى‏كردند مانند ماژور سالارنظام كوپال، سلطان تاجبخش، سلطان پولادین و سلطان حبیب‏الله شیبانى. این هنگ در چندین زدوخورد بین قواى عثمانى و روس شركت كرد و به علت اختلافات داخلى و غرور بى‏حد حبیب‏الله‏خان، آلمانى‏ها تقاضا كردند كه وى از قواى مهاجرین خارج شود و در نتیجه حبیب‏الله‏خان كه درجه‏ى ماژورى گرفته بود، به اسلامبول رفت و مدتى فرمانده یك هنگ بود. از اسلامبول عازم اتریش شد و تا پایان جنگ جهانى اول در آنجا اقامت داشت. پس از آنكه دولت ایران براى افسران و ماموران دولتى در غرب ایران كه دولت موقت تشكیل داده بودند، عفو عمومى داد و به آنها اجازه داده شد به ایران بازگردند، حبیب‏الله‏خان شیبانى و عده‏اى از افسران به ایران بازگشتند و با آخرین درجه‏ى خود مجددا در ژاندارمرى استخدام شدند. اولین شغلى كه به سرگرد حبیب‏الله‏خان ارجاع گردید، فرماندهى گردان ژاندارم سمنان بود. در این سمت مامور سركوبى امیرموید سوادكوهى شد كه او را در حدودسازى شكست داد و درجه‏ى نایب سرهنگى گرفت. پس از این ماموریت، وى در جبهه‏ى مازندران براى سركوبى میرزاكوچك‏خان به تلاش افتاد ولى در نتیجه‏ى اختلاف با استاروسلسكى فرمانده قزاقخانه، شغل خود را رها ساخته به تهران بازگشت. پس از عزل افسران روسى و واگذارى قزاقخانه به یك افسر ایرانى (سردار همایون)، حبیب‏الله‏خان فرمانده فوج یوسف‏آباد تهران شد. در سوم حوت 1299 كه قواى قزاق وارد تهران شد، وى داراى همان سمت بود و در مقابل نیروى قزاق هیچگونه عكس‏العملى نشان نداد. حبیب‏الله‏خان در اردیبهشت‏ماه 1300 از طرف سردارسپه به جاى كلنل كاظم‏خان، حاكم نظامى تهران شد و مدت كوتاهى در سمت مزبور بود تا در معیت سردارسپه در اردوكشى گیلان علیه میرزا كوچك‏خان شركت كرد ولى قبل از اینكه زدوخوردى بین طرفین ایجاد شود، میرزا كوچك‏خان از شهر خارج شده و گیلان به تصرف قواى دولتى درآمد. در دى‏ماه 1300 كه سردارسپه قزاقخانه و ژاندارمرى و بریگاد مركزى را در هم ادغام نموده و قشون متحدالشكل را تشكیل داد، حبیب‏الله‏خان با ارتقاء به درجه سرهنگى، به معاونت اركان حرب كل قشون (ستاد ارتش) منصوب شد. هنوز چند روزى از استقرار در سمت جدید نگذشته بود كه با ارتقاء به درجه‏ى سرتیپى، بازرس مخصوص وزیر جنگ در آذربایجان گردید و عملیات نظامى تحت‏نظر وى قرار گرفت. در قیام یاور لاهوتى و ژاندارم‏هاى مقیم شرفخانه، سرتیپ شیبانى چالاكى خاصى بروز داد و غائله‏ى مزبور را ظرف چند روز پایان بخشید و آماده‏ى جنگ با سمیتقو بود كه به تهران احضار شد و به جاى وى سرتیپ امان‏الله میرزا فرمانده قواى آذربایجان شد و شكست سمیتقو و فتح قلعه‏ى چهریق به دست او انجام گرفت. شیبانى پس از مراجعت به مركز، سمتى نگرفت تا اینكه در اوایل سال 1302 وزارت جنگ 47 نفر از افسران را براى تكمیل فنون نظامى تحت ریاست سرتیپ امان‏الله میرزا جهانبانى به اروپا اعزام نمود. سرتیپ حبیب‏الله‏خان از سردارسپه تقاضا نمود وى را نیز براى طى دوره‏ى دانشگاه جنگ همراه آن هیئت به اروپا اعزام دارد. وزیر جنگ این تقاضا را پذیرفته و سرتیپ شیبانى را به فرانسه اعزام نمود و معاونت هیئت نیز به عهده‏ى وى قرار گرفت. وى در این ماموریت دوره‏ى دانشگاه جنگ فرانسه را طى كرد و در 1305 به ایران بازگشت و به ریاست ستاد ارتش منصوب شد. در سال 1306 كه سرهنگ پولادین به علت سوءقصد به جان شاه، محاكمه و محكوم به اعدام شد، شیبانى در سمت ریاست ستاد ارتش با امضاى حكم اعدام وى مخالفت ورزید و به وى تكلیف استعفا شد و ناگزیر از كار كناره‏گیرى كرد. در 1307 چندى هم در كابینه‏ى حاج مخبرالسلطنه هدایت، وزیر فوائد عامه بود. وزارت وى هم دوام زیادى نكرد و از كابینه خارج شد و پس از چندى ریاست شوراى عالى نظام را به او سپردند تا اینكه شورش عشایر فارس آغاز شد و به سرعت تمام منطقه را فراگرفت و به بختیارى هم سرایت كرد. وخامت اوضاع فارس موچب شد تا رضاشاه سه تن از امراى ارتش (سرتیپ زاهدى، سرتیپ فیروز و سرتیپ احمد نخجوان) را به تهران احضار و خلع درجه نمود و سرتیپ شیبانى را با حفظ سمت، ریاست شوراى عالى نظام با ارتقاء به درجه‏ى سرلشكرى مامور خواباندن شورش عشایر نمود. شیبانى پس از ورود به شیراز، با حفظ سمت عهده‏دار والیگرى هم شد و اكبرمیرزا صارم‏الدوله والى به تهران احضار و زندگى گردید و كلیه روساى ادارات فارس تغییر كردند. براى تقویت لشكر فارس، واحدهائى از تهران، اصفهان و لرستان به شیراز اعزام گردیدند. سرانجام پس از دو سال، شورش خاموش شد و آخرین مرحله‏ى نظامى آن جنگ تامرادى براى خلع سلاح بویراحمدى‏ها بود كه به نیروى دولتى تلفات سنگینى وارد شد و سرانجام به هر كیفیتى كه بود، دولت بر شورشیان فائق آمد و ماجرا خاتمه یافت. سرلشكر حبیب‏الله‏خان شیبانى كه خود را فاتح فارس مى‏دانست و انتظار پاداش و قدردانى را داشت، یك مرتبه در اوایل 1310 به تهران احضار شد. ظاهرا احضار وى به تهران براى مذاكره در امور فارس بود، ولى به محض رسیدن به تهران، وى از كلیه‏ى مقامات خلع گردیده، بازداشت و تحویل زندان گردید و به جاى وى سرهنگ ابراهیم زندیه كه از افسران كودتاى 1299 بود، به فرماندهى قواى فارس منصوب شد. شیبانى مدتى در زندان به سر برد تا ترتیب محاكمه‏اى را براى او دادند. ریاست دادگاه به عهده‏ى سپهبد امیراحمدى قرار گرفت و دادستان دادگاه هم سرتیپ محمدحسین آیرم بود. ظاهرا او براى خبط نظامى محاكمه مى‏شد كه در نتیجه‏ى این خبط در جنگ تامرادى عده‏ى زیادى از سربازان و درجه‏داران و افسران به قتل رسیده بودند، ولى به هر كیفیتى كه بود، دادگاه كار خود را خاتمه داد و او را محكوم به سه سال حبس نمود. مدتى در زندان به سر برد تا اینكه بیماریش شدت پیدا كرد. سرانجام از شاه تقاضاى عفو و معالجه در اروپا نمود كه پذیرفته شد. ابتدا در سویس اقامت گزید و بعد مقیم آلمان شد و در برلین براى خود خانه و كاشانه‏اى تهیه نمود. در سال 1315 چون مدت توقف وى در اروپا طولانى شد به تهران احضار گردید ولى وى از آمدن به ایران خوددارى نمود. و اما مرگ وى در آلمان به دو روایت آمده است. پس از شكست آلمان در جنگ جهانى دوم، زمانى كه شوروى‏ها برلین را اشغال كردند، شیبانى خود را به مقامات شوروى معرفى كرده و مى‏گوید من یك ایرانى هستم و حالا كه شوروى با ایران صلح كرده، مى‏خواهم به وطن خود بروم. شوروى‏ها مى‏گویند در آلمان چه مى‏كردى چرا در مملكت خود نبودى، تو فاشیست هستى و با آلمانى‏ها همكارى كرده‏اى. او را مى‏برند و تیرباران مى‏كنند. روایت دیگر آن است كه هنگام خروج وى از منزل دژبان شوروى او را شناسائى كرده و توسط چند گلوله به حیاتش خاتمه مى‏دهد. شیبانى حین‏الفوت 60 ساله بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند حاج میرمعصوم‏خان شیبانى، اهل طبس و نوه‏ى دخترى سردار مقتدر غفارى كاشى است كه در سال 1295 در بیرجند تولد یافت. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه به اروپا رفت، در فرانسه در رشته‏ى صنایع و مكانیك تحصیل نمود و درجه‏ى دكترا گرفت. بعد از مراجعت به ایران، در وزارت اقتصاد اشتغال ورزید. ریاست چند واحد صنعتى با او بود تا سرانجام معاون وزارت اقتصاد شد. آخرین سمت وى ریاست ذوب‏آهن ایران بود. وى با پرویز ثابتى، مقام امنیتى معروف، باجناق بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به «مشیر همایون» استاد موسیقى، افسر عالى‏رتبه‏ى شهربانى، در 1261 در تهران تولد یافت. چندى در مدارس مختلف تهران تحصیل كرد و سرانجام براى ادامه‏ى تحصیلات به اروپا رفت و در رشته‏هاى مختلف از جمله موسیقى تحصیل كرد. پس از مراجعت به ایران، ابتدا به عنوان مترجم در شهربانى استخدام شد و تدریجا مراحل ترقى را در آنجا پیمود و به درجه‏ى سرهنگى رسید. از اهم مشاغل وى در شهربانى ریاست اداره‏ى تامینات (آگاهى)، ریاست محاكمات ادارى، ریاست شهربانى فارس، ریاست شهربانى اصفهان بود. چندى هم شهردارى اصفهان را به عهده گرفت. در سال 1310 كه آیرم به ریاست شهربانى منصوب شد، اداره‏اى به نام اداره‏ى سیاسى در آنجا ایجاد كرد و شهردار را در راس آن اداره قرار داد. تمام مسائل سیاسى روز و تحت كنترل قرار دادن وزیران و وكلاء و رجال با این اداره بود. پس از چندى بین آیرم و شهردار اختلاف ایجاد شد. آیرم شكایت نزد شاه برد و او را متهم به عدم همكارى و كارشكنى نمود. رضاشاه دستور تعقیب و محاكمه‏ى او را صادر كرد. دادگاه ادارى او را محاكمه و به 18 ماه زندان محكوم ساخت و روانه‏ى زندان قصر شد. كسى كه تا چندى قبل زندانیان سیاسى از شنیدن نام وى خوف و وحشت داشتند، در ردیف آنان قرار گرفت. شهردار در زندان خیلى زود روحیه‏ى خود را از دست داد و به عجز و التماس افتاد. سرانجام پس از یك سال او را آزاد كردند و مجددا به شهربانى بازگشت و موجبات انتقال وى به یكى از سازمانهاى كشورى فراهم شد. وى در اداره كل صناعت مشغول كار گردید، چندى ریاست ذوب آهن را داشت تا بازنشسته شد. شهردار از هنرمندان معروف ایران بود، در نواختن پیانو استادى بى‏رقیب بود. در موسسات عالى موسیقى تدریس مى‏كرد و در رادیو برنامه اجرا مى‏نمود. كتبى چند در زمینه‏ى موسیقى علمى انتشار داد. جدى بود، اندام و جثه‏اى كوچك داشت و در عوض سر او در بزرگى جلب توجه مى‏كرد. شهردار در ابتداى سلطنت رضاشاه مجله‏اى به نام پلیس تاسیس نمود كه پس از چندى امتیاز آن به نام سرتیپ درگاهى رئیس شهربانى وقت انتقال یافت. هنگامى كه شهردارى اصفهان را بر عهده گرفت، مجله‏اى به نام بلدیه در اصفهان بنیاد نهاد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند سید عبدالكریم موحد مجتهد، در 1288 ش در فردوس متولد شد. تحصیلات ابتدائى را در فردوس انجام داده و دروس حوزه‏اى را آغاز كرد. صرف و نحو عربى ، منطق و معانى بیان را فراگرفت و مدتى هم فقه و اصول خواند و سرانجام در تبریز دیپلم ادبى گرفت و وارد دانشكده حقوق و علوم سیاسى شد و دوره‏ى سه ساله‏ى دانشكده‏ى مزبور را در رشته‏ى قضائى پایان داد و حائز رتبه‏ى اول شد و از وزارت فرهنگ نشان علمى گرفت. چندى به شغل فرهنگى پرداخت، سپس وارد خدمات قضائى شد و چندى هم دادستان تربت حیدریه بود. پس از شهریور 1320 كه حزب‏سازى در ایران رونق گرفت، او وارد حزب توده شد و از فعالین آن حزب در حوزه خراسان بود. در انتخابات دوره‏ى چهاردهم كه در 1322 انجام گرفت، وى كاندیداى مردم طبس و گناباد و فردوس شد و با آراء طبیعى مردم از صندوق بیرون آمد. پس از تشكیل مجلس، او وارد فراكسیون 8 نفرى حزب توده شد و تا آخر دوره‏ى نمایندگى، با حزب مزبور همكارى داشت. پس از پایان دوره‏ى چهاردهم به دادگسترى بازگشت و از حزب توده هم كناره‏گیرى نمود. اولین سمت وى در دادگسترى پس از نمایندگى مجلس ، مستشارى استیناف تهران بود. بعد به ریاست شعبه استیناف منصوب گردید و چندى هم ریاست كل محاكم بدایت با او بود و بعد به ریاست اداره كل تصفیه ورشكستگى منصوب گردید و سپس دادیار و مستشار دیوان عالى تمیز شد. شهاب فردوس چندى معاونت وزارت دادگسترى را عهده‏دار بود و سرانجام به ریاست شعبه دیوان عالى تمیز منصوب شد. وى از قشات خوش‏فكر و جدى و پركار دادگسترى بود و در جامعه‏ى قضات محبوبیت داشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

در سال 1270 در تهران تولد یافت. تحصیلات ابتدائى و مقدماتى را در تهران و تحصیلات متوسطه را در مدرسه‏ى فرانسوى بیروت به اتمام رسانید. در سال 1289 از طرف دولت به اروپا اعزام شد تا در رشته‏ى نظامى تحصیلات خود را به اتمام برساند. وى پس از ورود به پاریس به مدرسه‏ى عالى سوارنظام سومور داخل گردید و دوره‏ى دانشكده‏ى مزبور را پایان برد. در سال 1293 با درجه‏ى ستوان یكمى وارد قزاقخانه گردید و مراحل ترقى را سریعا پیمود و در سال 1301 در زدوخورد علیه سمیتقو و فتح قلعه‏ى چهریق، فرمانده ستون بود. در اثر رشادت درجه‏ى سرهنگى گرفت. در سال 1307 فرمانده اردو علیه بختیارى‏ها شد و در آن اردوكشى از خود رشادت زیادى نشان داد. در سال 1308 به اتفاق سرلشكر حبیب‏الله‏خان شیبانى، مامور دفع غائله فارس شدند. به شیبانى اختیارات كامل داده شد و امور ایالت هم با او بود. صارم‏الدوله والى و سرتیپ فیروز و سرتیپ زاهدى و سرتیپ احمد نخجوان را توقیف و به تهران اعزام كردند. شهاب در تمام این جریانات نفر دوم بود و امر حكومت نظامى شیراز به او سپرده شد. پس از دفع غائله و ایجاد امنیت نسبى در منطقه‏ى فارس در سال 1310 شهاب به علت یك خبط نظامى تحویل دادگاه گردید. او كه در مقابل خدمت خود انتظار چنین بى‏حرمتى را نداشت، به رئیس دادگاه توهین كرد و در نتیجه محكوم به دو سال زندان شد و پس از پایان زندان از ارتش اخراج گردید ولى دستور داده شد در وزارت معارف به او كارى ارجاع شود. تدریس زبان فرانسه در چند دبیرستان به عهده‏ى او قرار گرفت. بعد از شهریور 1320 كه رضاشاه ایران را ترك گفت، عده‏اى از افسران كه از ارتش اخراج شده بودند، به خدمت دعوت شدند، سیف‏الله شهاب نیز از اروپا به ایران آمد و با درجه‏ى سرتیپى به ریاست ركن یكم ستاد ارتش گمارده شد. بعد به معاونت ستاد رسید و سرانجام فرماندهى دانشكده‏ى افسرى به او محول گردید. در این سمت مشغول تصفیه دانشكده شده و به علت اقامت طولانى در اروپا معتقد بود كه افسران باید از طبقات ممتاز اجتماع انتخاب شوند و كسانى كه گذشته‏ى درخشانى ندارند، نباید لباس افسرى به تن نمایند. لذا سوابق كلیه‏ى دانشجویان را مورد بررسى قرار داد و با یك‏یك آنها مصاحبه نمود و سرانجام عده‏اى را فاقد صلاحیت اخلاقى تشخیص داد و آنها را از ادامه‏ى تحصیل محروم و به خدمتشان خاتمه داد. یكى از دانشجویان اخراجى به نام ارونقى خراسانى، در مردادماه 1321 ش هنگامى كه كادر دانشكده‏ى افسرى به اردوگاه اقدسیه اعزام شده بودند، در همان محل سرتیپ شهاب فرمانده دانشكده‏ى افسرى را هدف گلوله قرار داد و در نتیجه چند لحظه بعد شهاب درگذشت. وى حین‏الفوت 50 سال داشت. نام خانوادگى وى قبلا افغان بود. در خواباندن غائله‏ى لاهوتى در سال 1300 ش دخالت داشت و روى‏هم‏رفته مدتها در مدارس مختلف تهران زبان فرانسه تدریس مى‏كرد. وى در اروپا با دختر حاج میرزا یحیى دولت‏آبادى ازدواج كرد و در آن ایام گفته مى‏شد وى مذهب مسیحیت اختیار كرده است و همسرش هم از او تابعیت نموده است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند آیت‏الله سیدحسن شوشترى از علماى معروف تهران كه مردى محترم و مورد عنایت دولت و حكومت بود، در روز عاشوراى 1311 ه.ق مطابق با دهم مردادماه 1272 در گرگان از بطن خواهرزاده آسید حسن سلطان‏الواعظین گرگانى متولد شد. وقتى به سن رشد رسید تحصیلات مقدماتى را فراگرفت و در حوزه علمیه استرآباد تحصیلات خود را ادامه داد و دوره سطح را به اتمام رسانید و چندى هم درس خارج گرفت. در جوانى در گرگان متولى موقوفات خانواده مادرش شد و در این رهگذر در بین مردم استرآباد اسم و رسم و شهرتى پیدا كرد و با نظامیان پادگان آن شهر دوستى یافت و خود را كاندیداى نمایندگى مجلس نمود. شوشترى در آن ایام در كسوت روحانیت بود. در سال 1302 ش انتخابات دوره پنجم مجلس شوراى ملى تحت نظارت نظامیان آغاز شد و سید محمدعلى شوشترى روحانى جوان سى‏ساله با كمك و مساعدت سرهنگ حكیمى فرمانده پادگان استرآباد به نمایندگى مجلس انتخاب شد. وكیل تازه استرآباد جوانى حراف و قدرى هم وقیح بود. سید محمدعلى شوشترى در مجلس پنجم در زمره طرفداران پروپاقرص سردارسپه شد و سرانجام به خلع قاجاریه و پادشاهى سردارسپه راى داد ولى سردارسپه او را براى اداره نمایندگى مجلس مناسب ندید و لذا در ادوار بعد اجازه وكالت به او نداد و سرانجام او را به نمایندگى خود به آستان قدس رضوى فرستاد مشروط بر اینكه لباس روحانیت را به كت و شلوار و كراوات تبدیل كند. شوشترى فورا امر شاه را اجرا كرد و به جاى لباس روحانیت، كت و شلوار و كراوات پوشید ولى مانند حاج‏آقا رضا رفیع، ریش خود را حفظ كرد، فقط قدرى آن را كوتاه نمود. سید محمدعلى شوشترى در 1306 به این ماموریت جدید به مشهد رفت و بعد از اسدى نفر دوم آستان قدس رضوى شد و با اسدى روابط دوستانه‏اى برقرار نمود. وقتى قرار شد كه هزارمین سال تولد فردوسى در شهر مشهد با شركت مستشرقین برگزار شود، رضاشاه تصمیم گرفت در نوسازى و شهرسازى مشهد عجله شود. از اینرو از اسدى خواست تا كسى را كه قابلیت فعالیت داشته باشد براى شهردارى مشهد معرفى كند. بزرگترین مشكل آن روز مشهد، جمع‏آورى قبول داخل شهر بود كه روحانیون به شدت با آن مخالفت بودند. اسدى به توجه به اخلاق و خصوصیات سید محمدعلى شوشترى و كارهائى كه باید انجام شود، هیچكس را بهتر از شوشترى ندید زیرا روحانى‏زاده بود و خود نیز سالها در كسوت روحانیت بود و به خوبى مى‏توانست پاسخ‏گوى روحانیون باشد. لاجرم شوشترى را براى شهردارى مشهد معرفى كرد. رضاشاه این انتصاب را مورد قبول قرار داد و وزارت كشور حكم شهردارى سید محمد على شوشترى را براى مشهد صادر كرد و او مشغول كار شد و تمام برنامه‏هاى شاه را به مرحله اجرا درآورد. در توسعه معابر خیابان جدیدالاحداث از جائى مى‏گذشت كه به قبرستان محل برمى‏خورد. از یك سو اهل علم و علماء و متنفذین محلى با خراب كردن این منطقه كه قبرستانشان بود مخالف بودند، از سوى دیگر، عامه مردم به طور كلى خراب كردن قبرستانها و نبش قبر را روا نمى‏دانستند و كسى جرات نمى‏كرد این كار را بكند ولى شوشترى به مناسبت پرروئى و وقاحت این كار را كرد یعنى قبرستان را خراب كرد و معابر را توسعه داد و خیابان از آنجا عبور كرد و با قدرت رضاشاهى اشكالى هم پیش نیامد. شوشترى در سمت شهردارى مشهد زحمات زیادى متحمل شد و در عمران و آبادى و توسعه شهر مشهد گام‏هاى موثرى برداشت. پس از اعدام محمد ولى اسدى، سید محمدعلى شوشترى به تهران آمد و داخل وزارت كشور شد و چندى مشاور و زمانى بازرس عالى و بازرس مخصوص وزیر بود ولى كار اجرائى مهمى به وى ارجاع نگردید. بعد از شهریور 1320 در كابینه‏ى على سهیلى كه سیدمحمد تدین وزارت خواروبار را متصدى گردید، به حكم سابقه دوستى و رفاقت و همكارى در مجلس پنجم او را به وزارت خواروبار منتقل كرد و ریاست اداره نان تهران را در اختیار او قرار داد. شوشترى یكى از منسوبان خود را در راس اداره نان تهران قرار داد و خود آن را سرپرستى مى‏نمود. سید محمدعلى شوشترى از سال 1322 كه انتخابات دوره چهاردهم آغاز شد، فعالیت شدیدى براى نمایندگى مجلس از گرگان مبذول داشت. با بزرگانى چون سید ضیاءالدین طباطبائى و سپهبد رزم‏آرا دوستى و نزدیكى پیدا كرد و از قدرت و نفوذ آنها براى رفتن به مجلس استفاده نمود. در دوره‏ى چهاردهم و پانزدهم تلاش شوشترى براى رفتن به مجلس بى‏نتیجه ماند ولى در انتخابات دوره‏ى شانزدهم باكمك و مساعدت سپهبد رزم‏آرا، از گرگان انتخاب گردید و به مجلس رفت و وارد هیچ‏یك از فراكسیونهاى مجلس نشد و به صورت منفرد تندرو عمل مى‏كرد. وى با وجودى كه بركشیده سپهبد رزم‏آرا بود، به دولت وى راى عدم اعتماد داد. پس از قتل رزم‏آرا كه مصادف با تصویب قانون ملى شدن نفت بود، علاء زمامدار شد ولى در مقابل سیل مشكلات تاب مقاومت نیاورد و از كار كناره‏گیرى كرد. پس از كناره‏گیرى علاء در یك جلسه‏ى محرمانه، مجلس دكتر محمد مصدق را به نخست‏وزیرى برگزید و مصدق با دو برنامه، یكى اجراى ملى شدن نفت و خلع ید و دیگر اصلاح قانون انتخابات، كار خود را آغاز كرد. سید محمدعلى شوشترى اولین و تنها كسى بود كه با كابینه‏ى مصدق مخالفت كرد و راى مخالف داد. مخالفت شوشترى با دكتر مصدق ابعاد گسترده‏اى پیدا كرد و توجه مردم را به سوى شوشترى جلب كرد زیرا مصدق در آن ایام تنها شخصیت سیاسى بود كه مورد توجه اكثریت مردم بود. مخالفت شوشترى با مصدق موجب گردید حملات روزنامه‏هاى طرفدار مصدق متوجه او شود. ولى شوشترى تنها در مجلس مخالف مصدق نبود و عده‏اى از نمایندگان هم تدریجا در زمره مخالفین درآمدند و در حقیقت اقلیتى به وجود آمد كه به عنوان اقلیت دوره شانزدهم معروف شد. ریاست و لیدرى این اقلیت را جمال امامى به عهده گرفت و حملات روزنامه‏هاى موافق مصدق متوجه این اقلیت گردید و بیش از هر كسى شوشترى تهدید مى‏شد و او ناگزیر در مجلس متحصن شد، به عنوان اینكه امنیت ندارد. سرانجام كار به جائى رسید كه اقلیت مجلس شانزدهم به این تحصن پیوستند و سپس عده‏اى از روزنامه‏نویس‏ها هم كه مخالف مصدق بودند در تحصن اقلیت شركت كردند. مخالفت شدیدى با دولت دكتر مصدق در دوره شانزدهم مجلس درگرفت كه تا پایان دوره ادامه یافت. پس از اتمام دوره مجلس، مخالفین از تحصن خارج شدند. سید محمدعلى شوشترى بعد از كودتاى 28 مرداد 1332 به زاهدى نزدیك شد و در انتخابات دوره هیجدهم براى سومین دوره از گرگان به وكالت انتخاب گردید. پس از پایان دوره‏ى هیجدهم، شوشترى وكیل نشد تا اینكه در سال 1341 در سن 71 سالگى در تهران درگذشت. شوشترى چون همیشه در مجلس نطقهاى خود را با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع مى‏كرد، در بین مردم به «سید بسم‏الله» اشتهار یافته بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به لسان‏الحكماء، از رجال و معاریف اواخر دوره‏ى قاجاریه و یكى از چشم‏پزشكان معروف ایران است. وى فرزند شاهزاده عبدالحسین میرزا شمس‏الشعراء و برادر اسدالله میرزا شمس ملك‏آرا است. تولد او در سنه 1251 در همدان اتفاق افتاد. پس از تحصیلات مقدماتى وارد دارالفنون ناصرى شد و رشته‏ى طبابت را به پایان برد. سپس براى تكمیل تحصیلات به اروپا رفت. مدتى در فرانسه و انگلیس به تكمیل معلومات پرداخت و در رشته‏ى كحالى تخصص گرفت. پس از اتمام تحصیلات به تهران بازگشت و به استادى طب و تدریس در رشته‏ى تخصصى پرداخت و طبیب مخصوص شاه شد و مطبى هم دائر كرد. اولین شغل دولتى او، ریاست چشم‏پزشكى بیمارستان دولتى بود. بعد به ریاست بیمارستان وزیرى منصوب شد. در آن تاریخ وجود وى در تهران بسیار سودمند بود و خیلى شهرت به هم زد. از اطراف و اكناف ایران، مردم براى معالجه به او مراجعه مى‏كردند. مطب و دارالشفاى او همیشه پر بود. هنگام طلوع مشروطیت، به اقتضاى تربیت اروپائى، با مشروطه‏خواهان همداستان شد. در دوره‏ى اول از طرف شاهزادگان خراسان به نمایندگى انتخاب گردید. در مجلس بسیار خوب كار كرد. در دوره‏ى دوم، مردم تهران او را به نمایندگى برگزیدند ولى پس از اتمام دوره‏ى دوم از وكالت مجلس انصراف حاصل نمود و به همان شغل كحالى پرداخت. مردى سلیم‏النفس، حراف و باانصاف بود. در تربیت فرزندان خود كوشش بسیار نمود. لسان‏الحكماء روى‏هم‏رفته مرد جالبى بود. در علوم دیگر نیز صاحب بصیرت بود. از هنر نقاشى نیز بهره‏ى كامل برده بود. یكى از فرزندان وى پروفسور محمد شمس چشم‏پزشك معروف و فرزند دیگرش نیز طبیب بود و با درجه‏ى سپهبدى مدتى رئیس بهدارى ارتش شد. وفات او در فروردین‏ماه 1324 در سن 73 سالگى اتفاق افتاد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به شهاب‏الدوله پسر عبدالحسین میرزا شمس‏الشعراء از نواده‏هاى فتحعلى‏شاه قاجار است. در 1250 ه.ق در تهران تولد یافت. تحصیلات مقدماتى را در دارالفنون تهران به پایان رسانید و سپس به لندن رفت و شش سال در آنجا به تحصیل اشتغال داشت. پس از ورود به تهران، وارد خدمت دولت شد و در تلگرافخانه سمت مترجمى گرفت و مظفرالدین‏شاه به او لقب شهاب‏الدوله داد. بعد از صدور فرمان مشروطیت، چون تحصیلكرده‏ى خارج بود و افكار آزادیخواهى داشت، از طرف شاهزادگان به نمایندگى مجلس برگزیده شد. در مجلس اول به علت احاطه به نطق و بیان، مورد توجه مردم قرار گرفت به طورى كه بعد از استبداد صغیر نیز وكیل مردم تهران در مجلس شوراى ملى گردید. در سال 1289 ش در كابینه‏ى مستوفى- الممالك به وزارت پست و تلگراف منصوب شد و در ترمیم كابینه همچنان وزیر پست و تلگراف بود. بعد از سقوط دولت مستوفى به حكومت یزد رفت ولى حكومت وى دوام زیادى نكرد و معزولا به تهران آمد و تحت محاكمه قرار گرفت. در 1292 مجددا در دو كابینه‏ى مستوفى‏الممالك وزارت پست و تلگراف را بر عهده داشت. یك سال بعد كه مجددا مستوفى براى بار سوم به نخست‏وزیرى رسید، او به وزارت فوائد عامه معرفى شد. در 1334 ه.ق در كابینه‏ى عبدالحسین میرزا فرمانفرما، وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. بعد به حكمرانى كردستان منصوب شد و چند سالى در آنجا خدمت كرد و بالاخره در 1298 به ریاست تشریفات دربار سلطان احمدشاه منصوب گردید و هنگام كودتا این سمت را داشت. بعد از عزل سید ضیاءالدین و تبعید او از ایران، شهاب‏الدوله فرمان نخست‏وزیرى قوام‏السلطنه را در زندان قصر به او ابلاغ كرد و سایر زندانیان را از زندان به قصر فرح‏آباد برد. از سال 1304 به بعد كه انقراض قاجاریه اعلام شد، ملك‏آرا در مشاغل مختلف مملكتى قرار گرفت. مدتى استاندار كرمانشاه و چند سالى نیز حكمران كردستان بود و زمانى نیز بر فارس حكومت داشت. دو دوره نیز سناتور انتصابى گردید و سرانجام در سال 1338 ش در سن 88 سالگى درگذشت. وى مردى نویسنده و نطاق و دانشمند بود، غالب خاطرات سیاسى خود را در زمان حیات انتشار داد. او در اواخر عمر با وجود كهولت، تمام خاطرات سیاسى خود را مو به مو بیان مى‏كرد و چون به نطق و خطابه تسلط داشت، هر كسى را تحت تاثیر قرار مى‏داد. وى در دو سفر احمدشاه به اروپا، از همراهان او بود و طى مقالاتى كه منتشر كرده است، مقاومت احمدشاه را در قبال عدم تنفیذ قرارداد 2919 مورد تایید قرار مى‏دهد. وى در جوانى با خواهر امان‏الله ضیاءالدوله (پدر سپهبد جهانبانى) ازدواج كرد. یكى از فرزندان وى مهندس شمس ملك‏آرا به ریاست دانشكده فنى رسید. یكى دیگر از فرزندانش سرتیپ شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(ع. موجب بلندى ملك) طباطبائى، (میرزا) محمود (خان) تبریزى، ابن میرزا على لشكرنویس از رجال قر. 14 ه. (و. 1260- ف. 1345 ه.ق.) وى برادر میرزا رفیع نظام‏العلماء تبریزى است عضو وزارت خارجه، نایب اول كنسولگرى باكو، مأمور موقت در لندن، كنسول حاجى طرخان، نایب و مستشار سفارت پطرزبورگ، مأمور تهنیت تاجگذارى الكساندر به معیت حاجى میرزا حسین خان سپهسالار، سفیر كبیر ایران در عثمانى (مدت شش سال)، وزیر مختار در دربار روسیه. علاءالملك در كابینه نصراللَّه خان مشیرالدوله (1324) وزارت علوم در كابینه میرزا على‏اصغر اتابك در زمان محمدعلى شاه وزارت عدلیه را داشت. در سال 1326 حاكم اصفهان گردید. وى در زمان سفارت عثمانى به دستور دربار ایران براى دستگیرى میرزا آقاخان كرمانى و شیخ احمد روحى و میرزا حسن‏خان خبیرالملك اقدام كرد و مأموران باب عالى آن سه تن را مغلولا به سرحد ایران فرستادند. علاءالملك بعدها براى جبران این امر «آیینه سكندرى» تألیف میرزا آقاخان را به طبع رسانید. مدفن او قم مى‏باشد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(میرزاده) محمدرضا ابن (حاج سید) ابوالقاسم كردستانى، شاعیر ایرانى (و. همدان 1372 ه.ش.- مقت. تهران 1303 ه.ش./ 1342 ه.ق.). وى به آموختن ادب و شعر پرداخت. ذوق و احساسات ادبى او آمیخته با احساسات وطن پرستى و آزادیخواهى و اصلاح‏طلبى بود. در جسارت و از خود گذشتگى و بى‏باكى كم نظیر بود. عشقى در دوران جنگ جهانگیر اول به كشور عثمانى رفت و در دارالفنون آنجا تحصیل كرد. وى روزنامه «قرن بیستم» را كه حاوى مقالات و اشعار تند ضد هیئت حاكمه بود در تهران منتشر داد، و ظاهرا به سبب همین مقالات به دست دو تن ناشناس كشته شد و جسد او را در ابن بابویه به خاك سپردند. عشقى در اپراى معروف «رستاخیز» رستاخیز شاهان بزرگ ایران را نشان میدهد كه یكایك به صحنه مى آیند و به حال كشور ایران افسوس مى‏خورند و افتخارات دوره‏هاى گذشته را به یاد مى‏آورند. تابلوهاى «ایدآل» و «كفن سیاه» هر یك شامل انتقاد اوضاع اجتماعى ایران است. دیوان وى مكرر به طبع رسیده.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

بختیار بن معزالدوله احمد دیلمى، از آل بویه (جل. 356 ه.ق/ 967 م.- ف. 367 ه.ق./ 977 م.). وى پس از فوت پدر به تخت نشست ولى مطابق وصیت او رفتار نكرد و به لهو لعب پرداخت و وقت خویش را به معاشرت با زنان میگذرانید، از این رو بزرگان دربار به حیله در سراسر كشور شورش بر پا كردند و در جنگى كه میان او و پسر عمش عضدالدوله واقع شد عزالدوله شكست خورد و فرار كرد و پس از چندى به دست كسان عضدالدوله گرفتار شد و عضدالدوله دستور داد فى‏المجلس او را گردن بزنند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

ابوالحسین عبیداللَّه بن احمد. وى در حدود سال 376 ه.ق. وزارت سامانیان را داشت (مقت. 372 ه.ق.). وى وزیر نوح بن منصور سامانى است. در تنظیم امور مدبر بود و پاره‏اى از شاعران معاصرش وى را مدح گفته‏اند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

ابوجعفر احمد بن حسین. وى از 345 تا 348 ه.ق. وزیر رشید سامانى بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

ابن نوح (اول) بن نصر (دوم)، ملقب به امیر رشید (جل. 343 ه.ق/ 954 م.- ف. 350 ه.ق/ 961 م.). وى با آل بویه در اصفهان جنگید و فاتح شد و خراجى به عهده ركن‏الدوله دیلمى گذاشت و عاقبت در حین چوگان بازى از اسب افتاد و درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(ع بنده گشاینده (خداى)) گرمرودى، از نویسندگان دربار فتحعلى شاه قاجار (ق. 13 ه.). وى همراه حسین‏خان آجودان باشى (آجودان باشى) كه از طرف شاه براى برقرار كردن رابطه با دول اتریش، فرانسه و انگلستان مأمور بود- به اروپا رفت و شرح این مسافرت را روز به روز نوشته است. این شرح به «سفرنامه آجودان باشى » (ه.م.) معروفست.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(ع. بنده خداى هادى) ابن محمود عزنوى، عزالدوله ابومنصور، از سلسله عزنویان (جل. 440 ه.ق./ 1049 م.- مقت.444 ه.ق./ 1052 م.). عبدالرشید فاقد جرأت و شجاعت بود و زیر نفوذ یكى از درباریان خود به نام طغرل قرار داشت. طغرل مزبور پس از فتحى كوچك به غزنین برگشت و عبدالرشید را با نه تن از شاهزادگان غزنوى كشت و خود به امارت نشست. امارت طغرل كه به كافر نعمت مشهور شده- بیش از 40 روز طول نكشید و او را كشته و فرخزاد بن مسعود اول را به جاى او بر تخت نشاندند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : گنجینه دانشمندان (جلد ششم)

میرزا ابوالقاسم خان فراهانى قائم‏مقام و صدارت مرحوم فتحعلى شاه قاجار كه در شهر رى در مقبره مرحوم ابوالفتوح رازى صاحب تفسیر معروف مدفون مى‏باشد. مرحوم خیابانى در ج سوم ص 254 ریحانةالادب گوید: قائم‏مقام- میرزا ابوالقاسم بن میرزا عیسى بن محمد حسن بن عیسى بن ابى‏الفتح بن ابى‏الخیر حسینى فراهانى تهرانى از افاضل ادباء نامى عهد فتحعلى شاه قاجار كه ادیب فاضل منغى كامل شاعر ماهر مترسل دانشمند جامع كمالات صورى و معنوى و در نظم و نثر عربى و فارسى سرآمد امثال و اقران خود بوده و به (ثنائى) تخلص مى‏نموده است. از آثار قلمى اوست انشاء كه حاوى مكتوبات و منشآت اوست كه مرحوم حاج فرهادمیرزا آن را تدوین و به منشآت قائم‏مقام معروف و به امر اویس میرزا پسر فرهادمیرزا به طبع رسیده. 2- جلایرنامه كه مثنوى فكاهى است و بنام جلایر غلام خود به نظم درآورده 3- الجهادیه 4- دیباچه جهادیه صغراى پدرش میرزا عیسى 5- دیباچه جهادیه كبراى مرحوم پدرش 6- دیوان شعر. از اشعار اوست این چند بیت. گر در دو جهان كام دل و راحت جهانست من وصل تو جویم كه به از هر دو جهانست در كیش من ایمانى اگر هست به عالم در كفر سر زلف چو زنجیر بتانست گر واعظ مسجد بجز این گوید مشنو این احمق بى‏چاره چه داند حیوانست گر مذهب اسلام همین است كه او راست حق بر طرف مغبچه دریر مغانست او خون دل خم خورد این خون دل خلق باور نتوان كرد كه این بهتر از آنست آن مرحوم در سال 1251 قمرى بدورد حیات گفته و در شهر رى در مقبره ابوالفتوح به خاك رفته است. (1193- مقتول 1251 ق)، ادیب و شاعر، متخلص به ثنایى. پدر وى از رجال سیاسى و از مفاخر علمى و ادبى ایران بود كه مدتى مقام وزارت و قائم‏مقامى را به عهده داشت. میرزا ابوالقاسم پس از فوت پدر به منصب قائم‏مقامى رسید و در دربار عباس میرزا نایب‏السلطنه مصدر كارهاى بزرگى شد. او پس از وفات فتحعلى‏شاه، محمدشاه را به تهران آورد و با حسن تدبیر و لیاقت خود سلطنت او را مستقر كرد و خود اقدام به سركوب شورشها و آرام كردن اوضاع نمود. قائم‏مقام در زمینه‏هاى ادبى نیز صاحب استعداد بود وى به سرودن شعر مى‏پرداخت.اما بیشترین شهرت او در زمینه‏ى ادبى، در نثر است تا نظم. در نوشته‏هایش از مكتب گلستان سعدى پیروى مى‏نمود. نثر قائم‏مقام داراى ویژگى‏هایى از جمله: كوتاهى جمله‏ها، صراحت لهجه و ترك استعاره و همچنین آهنگین بودن جملات مى‏باشد. وى سرانجام بدستور محمدشاه در باغ نگارستان به توسط اسماعیل‏خان قراچه‏داغى به قتل رسید. در شهر رى، در مقبره‏ى ابوالفتوح رازى، دفن شد. از آثارش: «منشآت» قائم‏مقام؛ «دیوان» شعر؛ «جلایرنامه»؛ «الجهادیه»؛ دیباچه‏اى بر «جهادیه‏ى صغرى» و «جهادیه كبرى» پدرش؛ «عروضیه»؛ «شمایل خاقان»، در تاریخ.[1] (میرزا) ابوالقاسم بن (میرزا) عیسى قائم‏مقام فراهانى وزیر عباس میرزا و محمدشاه قاجار (و. 1193 ه.ق- مقت. 1251 ه.ق/ 1835 م.). وى ادیب، منشى، شاعر و در نظم و نثر فارسى استاد بود و ثنائى تخلص مى‏كرد. در سال 1237 پس از وفات پدر در تبریز به وزارت عباس میرزا منصوب شد و قائم‏مقام لقب یافت. اما به سعایت گروهى از دشمنان معزول شد ولى پس از سه سال مجدداً در سال 1241 به وزارت عباس میرزا نایب‏السلطنه منصوب گردید. وى، پس از مرگ فتحعلى شاه (1250) وسایل حركت محمدمیرزا و جلوس او را به تخت سلطنت فراهم كرد و خود صدراعظم ایران گردید. كوششهاى بسیار وى در اصلاح امور ایران موجب حسادت عده‏اى از جمله حاجى میرزا آقاسى، میرزا مسلم خویى، میرزا نصراللَّه اردبیلى گردید و آنان دسایس مختلف برانگیختند تا شاه در 30 ماه صفر 1251 ه.ق او را به باغ نگارستان (تهران) احضار كرد و در آنجا وى را خفه كردند. جسد قائم‏مقام را در حضرت عبدالعظیم به خاك سپردند. وى در نثر فارسى سبكى خاص ایجاد كرده كه مختصات آن از این قرار است: شیرینى بیان و عذوبت الفاظ و حسن ادا، كوتاهى جمله‏ها، دقت در حسن ادا، كوتاهى جمله‏ها، دقت در حسن تلفیق هر مزدوج از سجعهاى زیبا كه شیوه‏ى سعدى است، حذف زواید القاب و خوددارى از تعریفات خسته‏كننده، ترك استشهادات مكرر شعرى از تازى و پارسى مگر به ندرت كه آن هم به قدرى زیبا و خوش‏ادا كه گویى شاعر آن شعر را فقط براى همین مورد گفته و همینطور در استدلالات قرآنى و حدیث و تمثیل، صراحت لهجه، ترك استعاره و كنایه و تشبیبات دور و دراز خسته‏كننده، اختصار و ایجاز، ظرافت و لطیفه‏پردازى كه از مختصات كلام سعدى است و قائم‏مقام نیز در این باره دستى قوى داشته. مخصوصاً در آوردن لغات و مصطلحات تازه كه استعمالش براى نویسندگان محافظه‏كار دشوار بلكه محال مى‏نمود، دست داشت. همچنین عباراتش داراى آهنگ است و به گوش خوشایند مى‏نماید. قائم‏مقام موجب تغییر سبك منشات دربارى و همچنین نثر معمولى گردید. از آثار اوست: «منشات قائم‏مقام» حاوى نوشته‏ها و انشاءهاى او پس از وفاتش فرهاد میرزا معتمدالدوله مجموع آنها را گردآورى كرد و آن به سال 1294 ه.ق به دستور اویس میرزا ابن فرهاد میرزا چاپ و منتشر گردید و بعدها مكرر به طبع رسید، جلایرنامه كه مثنویى است فكاهى و انتقادى (انتقاد اوضاع درباریان و نقایص لشكرى و كشورى) كه آن را به نام جلایر (غلام خود) نظم كرده، و آن ضمن دیوانش چاپ شده، مقدمه‏ى جهادیه‏ى صغراى پدرش میرزا عیسى، مقدمه‏ى جهادیه‏ى كبراى پدرش، دیوان شعر وى (شامل قصاید و قطعات و رباعیات) كه با جلایرنامه بطبع رسیده. او از پیشوایان نثر ساده‏ى دوره‏ى قاجارى است و نوشته‏هاى وى در نثر دوره‏ى مشروطیت و زبان تخاطب مؤثر افتاده است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(1267- مقتول 1318 ش)، شاعر. در یزد به دنیا آمد. از یك خانواده فقیر برخاست و تحصیلات مقدماتى را در مدرسه مرسلین انگلیسى یزد به پایان برد. استعداد شاعرى فرخى از همان پشت نیمكت مدرسه آغاز گردید. پانزده ساله بود كه به علت سرودن اشعارى از مدرسه اخراج و چندى به كارگرى مشغول شد تا دوران مشروطیت به گروه آزادى‏خواهان پیوست. در نوروز 1289 در مسمطى خطاب به حاكم یزد او را مورد انتقاد قرار داد و در پى آن به دستور حكمران لبان وى را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افكندند، یكى دو ماه بعد به تهران گریخت و به صف مبارزان ملى پیوست. در 1300 ش روزنامه «طوفان» را منتشر كرد ولى این روزنامه تا سال هفتم پانزده بار توقیف شد. تا این كه در سال هشتم مجله‏ى هفتگى «طوفان» را جایگزین روزنامه‏ى «طوفان» نمود. در 1306 ش جزو هیاتى براى شركت در جشن دهمین سال انقلاب اكتبر به روسیه رفت و اشعارى در این زمینه سرود و سفرنامه‏اى هم نوشت. فرخى در دوره هفتم مجلس از طرف مردم یزد نماینده مجلس شد ولى بعدها به دلیل فقدان امنیت جانى به مسكو از آنجا به آلمان گریخت و در برلین كه مركز مهاجران ایرانى بود مقالات تندى در روزنامه‏ى «پیكار» منتشر كرد كه باعث اخراج وى از آلمان گردید. فرخى پس از اخراج به خواهش تیمورتاش به ایران بازگشت. ولى پس از مدتى اقامت در ایران دستگیر و زندانى شد و سرانجام در بیمارستان شهربانى تهران درگذشت. وى روزنامه‏نگار و شاعرى توانا، ملى و سیاسى بود كه خود را عاشق آزادى مى‏نامید و در تمام اشعار خود از این عشق مقدس دفاع و حمایت مى كرد. اثر وى «دیوان» شعر مى‏باشد.[1] (میرزا) ابن (میرزا) موسى، از رجال اواخر قر. 13 و اوایل قر. 14 ه. (ف. تهران 1310 ه.ق.). وى در دوره ناصرالدین شاه قاجار وزیر تهران بود و در سنى قریب به 55 سالگى به مرض وبا درگذشت. فرزند میرزا ابراهیم یزدى، متولد 1267 ش است. تحصیلات خود را مطابق زمان در زادگاه خویش انجام داد، به ادبیات فارسى و فلسفه و سایر علوم متداول روى آورد و در جوانى فضل و سوادى پیدا كرد. زبان فرانسه را هم یاد گرفت. با خواندن بعضى از آثار نویسندگان خارجى سطح فكرش نسبت به زمان خود جلو بود. چون از كودكى طبع شعر داشت و اشعارى مى‏سرود، طبعا طرز فكر او كاملا در اشعارش هویدا شد. در جوانى به تهران آمد و تاره مشروطیت در ایران قوام گرفته بود كه با مطبوعات شروع به همكارى نمود. اشعارش در چند روزنامه‏ى تندرو چاپ مى‏شد. گاهى مقالاتى هم در زمینه‏هاى مختلف ولى انتقادى و خیلى تند منتشر مى‏كرد. در جوانى مسافرتى به خارج نمود و مدتى در شوروى كه در حال انقلاب بود به سر برد و چون بازگشت مستقیما به انتشار روزنامه‏ى طوفان همت گماشت. انتشار روزنامه‏ى طوفان با تغییراتى در ایران مصادف بود. از شماره‏ى اول معلوم شد كه طوفان جریده‏اى تندرو و انقلابى و منقد است. فرخى و روزنامه‏اش بدون اینكه وابسته به دسته یا حزبى باشد، به دولتها حمله مى‏كرد مخصوصا اشعار نغز و خوبى مى‏سرود. رباعى‏هاى او كه هر روز روى مسائل جارى كشور در چهاربیت مى‏سرود، فوق‏العاده مورد توجه قرار مى‏گرفت و روزنامه‏اش واقعا بین توده‏ى مردم طرفداران زیادى داشت و مقام اجتماعى‏اش یك شاعر ملى و روشنفكر بود. در دوره‏ى هفتم، فرخى از طرف مردم یزد به وكالت مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. عباس مسعودى در كتاب اطلاعات در ربع قرن درباره‏ى فرخى شرح جامعى تهیه كرده كه با توجه به سایر نوشته‏ها اصولى‏تر به نظر مى‏رسد. عینا شرح مزبور را در زیر نقل مى‏كنیم. در مجلس هفتم اقلیت كوچكى وجود داشت كه در راس آن مرحوم فرخى نماینده یزد و مرحوم محمدرضا طلوع نماینده‏ى لاهیجان بود. این دو نفر اوضاع را سخت انتقاد مى‏كردند اغلب جلسات مى‏خواستند قبل از دستور صحبت كنند ولى اكثریت موافقت نمى‏كرد در یك جلسه فرخى گفت بگذارید من حرفهایم را بزنم من از حقوق خود استفاده مى‏كنم ولى مجلس موافقت نكرد در جلسه دیگرى محمدرضا طلوع گفت اینجا مامن آزادى و جاى اظهار حقایق است اگر من اینجا حرف نزنم كجا حرف بزنم. ما باید از پشت همین تریبون بگوئیم فلان وزیر حق ندارد مردم را در محبس خصوصى خودش حبس كند (مقصود ناطق سرتیپ بوذرجمهرى بود كه از كفالت بلدیه تهران به وزارت فوائد عامه منصوب شده بود و در خود وزارتخانه یكى از اعضاى وزارتخانه را زندانى نمود) باز اجازه ندادند ناطق حرف بزند زیرا راى به ورود در دستور گرفتند و تصویب شد و فرخى فریاد زد اوضاع شتر گاو پلنگ است مرحوم زوار به او گفت خفه‏شو فرخى فریاد زد و وزیر فوائد عامه آدم حبس مى‏كند دیگرى فریاد زد سوال كنید دولت را استیضاح نمائید) همهمه وكلاء و زنگ رئیس) مرحوم طلوع و فرخى از جلسه خارج شدند. مرحوم فرخى به مخالفتهاى خود ادامه داد و دامنه آن را وسعت داد روزى از فروش جواهرات سلطنتى براى سرمایه بانك اظهار نگرانى شدید نمود و گفت حیف و میل مى‏شود و روزى دیگر باز اعتراض به جریانات كشور مى‏نمود و حمله به زمامداران و در لفافه به شاه فقید اعتراض مى‏كرد. این جریان ادامه داشت تا آخر دوره هفتم روزى كه فرداى آن مجلس خاتمه مى‏یافت و مصونیت فرخى تمام مى‏شد آن مرحوم ناپدید شد پس از مدتى معلوم شد فرخى بدون پاسپورت از وحشت این كه او را دستگیر خواهند كرد راه شوروى را در پیش گرفته و به آن كشور رفته است پس از چند ماهى به آلمان رفت و چند سال در برلن گذرانید تا اینكه مرحوم عبدالحسین تیمورتاش او را در سفر اروپا دعوت به ایران نمود و اطمینان داد كه به هیچ وجه نظرى نسبت به او نبوده و نیست مرحوم فرخى به ایران آمد و حضور شاه رفت و مورد مهر ملوكانه قرار گرفت. چند سال به این منوال گذشت كسى را با او كارى نبود اما پس از چندى ابتدا مورد تعقیب حقوقى از جانب طلبكاران خود قرار گرفت ولى این رشته دامنه پیدا كرد زیرا خود آن مرحم حاضر نبود با طلبكاران اصلاح نماید مى‏گفت نه این دام را براى من گسترده‏اند و مى‏خواهم در محبس بمانم و احساسات شدیدى بر علیه اوضاع قبل از گرفتارى و هنگام زندان از خود ظاهر مى‏ساخت یك بار در زندان دادگسترى تریاك خورد و معالجه شد متاسفانه حبس حقوقى او كه بى‏اهمیت بود در نتیجه تعرضاتش گزارشها و پرونده‏هائى مستنطقین بر علیه او تنظیم نمودند به حبس سیاسى تبدیل گردید و از كسانى است كه بعد از چندى زندانى در محبس نظمیه دار فانى را وداع گفت. بدون شك فرخى یزدى یكى از غزلسرایان بزرگ قرن اخیر است غزلیات وى بسیار معروف مى‏باشد مخصوصا آن قسمتى كه در زندان سروده است از افكار متالم و دردناك شاعر متاثر مى‏باشد. او در سال 1318 در 51 سالگى به قتل رسید. درباره‏ى افكار فرخى باید گفت بدون شك عقاید سوسیالیستى رسوخ كامل داشته و نوشته‏ها و آثار او اعم از منثور و منظوم این حقیقت را بیانگر است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

احسان اصولی محل تولد : کاشان شهرت تابعیت : ایران تاریخ تولد : 1352/1/1 زندگینامه علمی در مهرماه 1366 وارد حوزه علمیه کاشان، مدرسه علمیه حضرت ولی عصر علیه السلام قمصر وابسته به مدرسه علمیه حضرت آیة الله یثربی قدس سره شدم. همزمان با تحصیلات حوزوی در قمصر و کاشان دروس دوره متوسطه را نیز به صورت متفرقه امتحان داده و در سال 1371 دیپلم رشته فرهنگ و ادب را اخذ نمودم. همزمان با پایان سطح 1 حوزه، در دانشگاه کاشان به صورت شبانه در رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی قبول شده و البته به دلیل آن که دروس حوزوی را نیز مشغول بودم از سال 1374 تا 1381 دوره کارشناسی را به پایان رساندم. از سال دوم حوزه ارتباط با برخی مراکز فرهنگی شهرستان برقرار نموده و در برنامه ریزی و تدریس در آن مراکز فعال بودم. از سال 1374 همکاری با جناب آقای بنی هاشمی در تدوین رساله توضیح المسائل مراجع را آغاز نمودم و پس از آن نیز فعالیتهای علمی و تألیفی مشترک ادامه داشته است. در سال 1379 برای رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی در موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) پذیرفته شده و همزمان با حضور در درس خارج فقه واصول، در دوره کارشناسی موسسه نیز شرکت کردم. در سال 1385 نیز دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی موسسه مزبور را شروع کرده و هم اکنون در آستانه نگارش پایان نامه کارشناسی ارشد می باشم. از سال 1375 تاکنون تدریس دروس مختلف مدیریت فرهنگی، روش تدریس، نظام سیاسی اسلام، نظام حقوق زن در اسلام و ... را در حوزه علمیه خواهران کاشان بر عهده داشته و بیش از بیست پایان نامه را راهنمایی نموده و یا در موارد بیشتر از این، مشاوره ارائه کرده ام. از سال 1382 تاکنون داوری و ارزیابی پایان نامه های حوزه های خواهران در استان اصفهان را با حکم مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران عهده دار بوده ام. همچنین از سال 1377 تاکنون توفیق مدیریت برنامه ریزی و اجرایی مرکز فرهنگی تبلیغی قرآن و عترت علیهم السلام وابسته به حوزه علمیه حضرت آیت الله یثربی کاشان را داشته ام. از سال 1384 تاکنون نیز تدریس دروس انقلاب اسلامی ایران، اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، آشنایی با قانون اساسی ج. ا.ا را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان و دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام داده ام. در قم نیز از سال 1378 تا 1381 در مدرسه علمیه فاطمی به تدریس صرف و نحو و عقائد پایه 1 تا 3 و در مدرسه اهل البیت (ع) عقائد پایه 7 (الهیات آیة الله سبحانی) مشغول بوده ام. خداوند مهربان توفیق روزافزون عطا فرماید.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی

قرن دهم هجرى، از همسران شاه اسماعیل اول صفوى (930 -907 ق). به نوشته برخى منابع فارسى و تركى، وى در جنگ چالدران كه در ماه رجب سال 920 ق میان شاه اسماعیل صفوى و سلطان سلیم عثمانى (926 -918 ق) روى داد به همراه تاجلو خانم به اسارت سپاه عثمانى درآمد. وى به ازدواج قاضى عسگر عثمانى درآمد و پس از قتل وى، از آدرنه به استانبول آمد و از زندگى او دیگر اطلاعى در دست نیست. گویند شاه اسماعیل از خبر اسارت وى بسیار اندوهگین گردید و حاضر به پرداخت غرامتهایى در مقابل آزادى همسرش گردید. ولى به نوشته رحیم‏زاده صفوى در هیچ یك از نامه‏هایى كه شاه اسماعیل به سلطان سلیم اول نوشته اشاره‏اى به وجود چنین زنى نشده است. وى این زن را رقاصه‏اى در اردوى شاه اسماعیل معرفى مى‏كند و نه همسر او و این اتهام را تبلیغات مغرضانه عثمانیها علیه صفویان مى‏داند. داستان اسارت بهروزه خانم در سده اخیر موضوع رمان‏هاى تاریخى در ایران و اروپا گردیده است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به شكوه‏الملك، در 1253 در تهران متولد شد. پدرش میرزا على‏آقا فرزند میرزا محمد قوام‏الدوله از رجال بزرگ عصر ناصرى است. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تهران نزد معلمین خصوصى فراگرفت و در شیوه‏ى نوشتن رسائل و حسن خط تلاش بسیار نمود و مدتى نیز فلسفه و حكمت خواند به طورى كه در جوانى از رجال علم و ادب بود. مدتى به شیوه خانوادگى وارد كار محاسبات و مالیه شد و مراحلى از ترقى را پیمود. در دوران صدارت وثوق‏الدوله پسر عمویش به معاونت وزارت پست و تلگراف منصوب شد و چندى هم معاونت وزارت مالیه را داشت. در 1306 به جاى دبیراعظم بهرامى به ریاست دفتر مخصوص شاه تعیین شد و تا استعفاى رضاشاه در آن سمت بود. در سلطنت محمدرضا نیز همان سمت را حفظ كرد و در 1330 در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند میرزا على‏اكبرخان مالك و كشاورز، در 1280 در شهر اراك متولد شد. تحصیلات خود را به شیوه قدیم در مكتب‏خانه و مدارس قدیمى ادامه داد و مطابق معمول آن زمان، فارسى و عربى و فقه و اصول و منطق را فراگرفت. در حسن خط نیز تلاش بسیار نمود و جوانى فاضل و خوش‏خط و ربط گردید. در حدود سال 1305 به دربار پهلوى راه یافت و به نویسندگى و دفتردارى پرداخت و سرانجام رئیس دفتر دربار پهلوى شد و سالیان دراز در آن سمت باقى ماند و بعد رئیس تشریفات دربار شد. در دوره‏ى شانزدهم مجلس شوراى ملى از اراك به نمایندگى برگزیده شد و پس از پایان دوره‏ى مزبور به كار سابق خود كه عضویت دربار پهلوى بود، بازنگشت و به كار آزاد پرداخت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند میرزا مهدى‏خان شقاقى ممتحن‏الدوله است كه در سال 1268 ش زاده شد. تحصیلات ابتدائى خود را در مدرسه‏ى رشدیه و دارالفنون تمام كرد و سپس در تفلیس و سن‏پطرزبورگ در رشته‏ى سوارنظام ادامه‏ى تحصیل داد و سرانجام به دانشكده‏ى معروف سن‏سیر پاریس وارد شد و در سال 1291 ش دوره‏ى مدرسه را به اتمام رسانید و مجددا در دانشكده‏ى سمور ادامه تحصیل داده و با امتیاز كامل از آن دانشكده هم فارغ‏التحصیل شد. در اوایل جنگ بین‏المللى او وارد ایران گردید و در قزاقخانه با درجه‏ى نایب اولى استخدام و به تعلیم فن سوارى پرداخت و تدریجا مراحل نظامى را طى كرد و در سال 1301 به درجه‏ى سرهنگى نائل مد و سه سال بعد سرتیپ شد و در سال 1316 درجه‏ى سرلشكرى گرفت. مشاغل عمده وى عبارت بودند از عضویت شوراى عالى قشون، معاونت اركان حرب كل قشون (ستاد ارتش)، ریاست بازرسى سوارنظام، فرمانده لشكر و بالاخره فرماندهى دانشكده افسرى و مدتى نیز وابسته‏ى نظامى ایران در شوروى بود. بعد از شهریور 1320 فرمانده لشكر اصفهان شد و آخرین سمت نظامى‏اش ژنرال آجودان و ریاست دفتر نظامى شاه بود. سرلشكر هادى شقاقى كه قبلا حصن‏الدوله لقب داشت، از افسران تحصیلكرده و مطلع ارتش محسوب مى‏شد. به دو زبان روسى و فرانسه تسلط كامل داشت و در فن سوارى و تربیت اسب نیز كم‏نظیر بود. در سال 1338 در سن 70 سالگى درگذشت و در مقبره‏ى خانوادگى در صفائیه شهر رى مدفون گردید. وى در جوانى با خانواده‏ى خواجه‏نورى وصلت كرد و دختر ابوتراب خواجه‏نورى نظم‏الدوله را به زنى گرفت. همسر وى از نقاشان معروف بود كه از تربیت فرهنگى كامل بهره برده بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

در 1301 در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تهران به انجام رسانید و براى ادامه‏ى تحصیل وارد دانشكده‏ى حقوق تهران شد و در رشته‏ى قضائى لیسانس گرفت. در سال 1322 براى ادامه‏ى تحصیلات عالیه به فرانسه رفت و دوره‏ى دكتراى حقوق را در فرانسه طى نمود و درجه‏ى دكترا دریافت كرد. مدتى نیز در انگلستان علوم ادارى تحصیل نمود. در 1325 به ایران بازگشت و به استخدام در وزارت دارائى درآمد. در 1332 به سمت مشاور عالى سازمان طبقه‏بندى مشاغل منصوب گردید و سپس سرپرستى سازمان طبقه‏بندى را عهده‏دار شد. مدتى هم ریاست سازمان خدمات ادارى را بر عهده داشت. در شهریور 1339 شریف‏امامى نخست‏وزیر وقت، دكتر عبدالحسین اعتبار را به وزارت پست و تلگراف تعیین نمود و دكتر اعتبار بلافاصله دكتر فرهنگ شفیعى را به معاونت خود در وزارت پست و تلگراف و تلفن منصوب نمود. در كابینه‏هاى دكتر امینى و اسدالله علم همچنان معاون وزارت پست و تلگراف بود. در اسفندماه 1342 كه حسنعلى منصور به نخست‏وزیرى تعیین گردید، در كابینه‏ى خود پست وزارت پست و تلگراف را به او سپرد و مدتى كوتاه در آن سمت به سر برد و در آبان‏ماه 1343 از كابینه بركنار گردید. علت بركنارى او از كابینه كه پس از مسافرتش به آمریكا صورت گرفت، ملاقات با بعضى از مقامات داخلى و خارجى بود. شفیعى پس از كنار رفتن از وزارت وارد مشاغل آزاد شد و به تجارت پرداخت ولى نه تنها توفیقى در این كار پیدا نكرد بلكه مشكلات زیادى هم براى خود فراهم كرد و سرانجام مدتى به زندان رفت. در شهریور ماه 1357 به اتفاق رحیم‏على خرم به پاكستان رفتند و توسط ارتشبد نصیرى سفیر ایران در پاكستان تقاضاى گذرنامه نمودند ولى نصیرى پس از تماس با تهران، هر دو را به ایران بازگرداند و تحویل زندان شدند. فرهنگ شفیعى چند روزى پیش در زندان نماند و آزاد شد و هم‏اكنون در فرانسه به شغل آزاد اشتغال دارد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

ارتشبد جعفر شفقت در 1294 در تبریز متولد شد. پس از طى دوره‏ى ابتدائى و متوسطه در 1312 وارد دانشكده‏ى افسرى شد و پس از طى دوره‏ى دو ساله‏ى دانشكده‏ى مزبور، درجه‏ى افسرى گرفت و خدمات نظامى خود را در صف آغاز كرد. در همان ایام دوره‏ى دانشكده‏ى حقوق را به پایان رسانید و به خدمت در گارد سلطنتى مشغول شد و سرانجام به فرماندهى گارد شاه منصوب گردید. از اهم مشاغل او فرماندهى لشكر رضائیه و فرماندهى لشكر تبریز است. چندى هم رئیس ستاد نیروى زمینى و معاون نیرو بود تا به فرماندهى ارتش دوم منصوب شد. بعد ژنرال آجودان شاه و رئیس سران نظامى بود تا به قائم‏مقامى ریاست ستاد مشترك برگزیده شد. در اواخر 1356 كه اوضاع آذربایجان وخیم شد و سپهبد آزموده احضار و از استاندارى عزل شد، به جاى او ارتشبد شفقت استاندار آذربایجان گردید و چند ماهى در آنجا با ملایمت حكومت مى‏كرد تا اینكه در دولت بختیار به وزارت جنگ منصوب شد. شفقت فردى آرام، ملایم و فاقد قدرت فرماندهى بود. چند دوره‏ى كوتاه‏مدت ستاد و فرماندهى را در آمریكا گذرانیده بود. در سال 1379 در خارج از كشور درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

فرزند میرپنج كاظم‏خان، متولد سال 1272 ش است. تحصیلات نظامى خود را در ایران و فرانسه به پایان برد و در قزاقخانه از افسران مورد توجه صاحب‏منصبان روسى بود. در سال 1300 با درجه‏ى سرهنگى به ریاست ستاد لشكر اول كه فرماندهى آن با رضاخان سردارسپه وزیر جنگ بود، انتخاب شد. چند سالى از نزدیك با رضاخان همكارى داشت تا به ریاست اداره‏ى قورخانه و مهمات كه بعدها تسلیحات نام گرفت رسید. در همین سمت درجه‏ى سرتیپى گرفت. كلیه‏ى صنایع نظامى كه در دوره‏ى رضاشاه تاسیس شد، توسط او انجام گرفت. خرید كلیه‏ى سلاح‏ها نیز توسط او به مرحله‏ى اجرا درمى‏آمد. چندین سفر به آلمان رفت و سلاح‏هاى آلمانى را در ارتش ایران جایگزین سایر تسلیحات نمود. در سال 1322 مدت كوتاهى در كابینه‏ى على سهیلى به وزارت پیشه و هنر و بازرگانى منصوب شد. چون تمایلات به همسایه‏ى شمالى داشت، در آن روزها كارش رونق گرفت. ژنرال آجودان و رئیس دفتر نظامى شاه گردید و در سفر و حضر با شاه به سر مى‏برد. هنگام ملاقات شاه با روزولت و استالین و چرچیل كه براى كنفرانس سران به تهران آمده بودند، او یكى از سه نفر همراهان بود. بعد از چندى به وابستگى نظامى ایران در شوروى منصوب شد، چند سال در آنجا بود و درجه‏ى سرلشكرى گرفت. در 1325 معاون ستاد ارتش گردید، دو سال آن سمت را به عهده داشت تا اینكه بازنشسته شد. او از عمر طولانى برخوردار گردید، در سن 90 سالگى در تهران درگذشت. از رجال فهیم و درستكار و مودب بود، زبان فرانسه و آلمانى را بسیار خوب مى‏دانست، از ادبیات فارسى بهره برده بود. در بیست سال آخر عمر در بانك سپه ریاست یكى از ارگانهاى بانكى را عهده‏دار شده بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

افشار. على‏قلى خان برادرزاده نادرشاه است كه در توطئه قتل او شركت داشت و پس از او به نام عادل شاه به تخت نشست (جل. 1160 ه.ق./ 1747 م.- معزول و مقت. 1161 ه.ق./ 1748 م.) وى اعلامیه‏اى صادر كرد مبنى بر آنكه او ظالم جبارى را كه از خونریزى لذت مى‏برد و از كله‏هاى اتباع خویش مناره‏ها مى‏ساخت از میان برداشته سپس سپاهیانى به كلات نادرى فرستاد و همه اعضاى خاندان افشار را بكشت و فقط از كشتن شاهرخ میرزا- فرزند 14 ساله رضاقلى میرزا كه از فاطمه دختر شاه سلطان حسین بود- صرف نظر كرد. وى قسمتى از خزاین نادرى را در راه جلب سران دولت و عیاشى خود صرف نمود. او برادر كوچك خود ابراهیم‏خان را سردار عراق و مأمور اصفهان نمود و میر سید محمد دخترزاده شاه سلیمان صفوى را به صدارت و تولیت آستانه قدس مصنوب كرد. سال بعد بین دو برادر جنگى در نزدیكى زنجان روى داد و ابراهیم‏خان عادل شاه را مغلوب و كور كرد و ابراهیم هم توسط سربازانش به قتل رسید شاهرخ پس از جلوس عادل‏شاه را به انتقام قتل نادر و فرزندانش بكشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

محمد ابراهیم‏خان قاجار متخلص به طغرل بن مهدى قلى‏خان و برادرزاده آغا محمدخان و پسر عم فتحعلى شاه قاجار (ف. تهران 1240 ه.ق.). مادرش را- كه خواهر سلیمان‏خان اعتضادالدوله بود- فتحعلى شاه به عقد خود درآورد، و محمدقلى میرزا ملك‏آرا از آن زن متولد گردید. ظهیرالدوله یكى از دختران فتحعلى شاه- یعنى خواهر حسنیعلى میرزا فرمانفرما و حسنعلى میرزا شجاع‏السلطنه را به زنى گرفت. وى سالها حاكم كرمان و سرحددار بلوچستان بود. ملا بمونعلى منظومه «حمله حیدرى» (ه.م.) را به نام او ساخته. این ظهیرالدوله پدر حاجى محمد كریم‏خان قاجار رئیس شیخیه است. وى مردى دیندار و آبادكننده و نسبت به شیخ احمد احسائى ارادت مى‏ورزید و مدرسه‏اى در كرمان بنا كرده.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(ع.پشتیبان اسلام) (سید) جواد امامى ابن زین‏العابدین (و. تهران 1263 ه.ش. - ف. تهران، فروردین 1344 ه.ش.) وى دو نوبت به نیابت تولیت آستان قدس رضوى رسید و مكرر نیابت تولیت مدرسه سپهسالار را داشت و در دوره‏هاى اول و دوم مجلس سنا سناتور انتصابى بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(امیر) امیر لشكر عبداللَّه خان از صاحب منصبان و رجال دوره اخیر قاجاریه و اوایل دوره پهلوى (مقت. فروردین 1307 ه.ش./ 1346 ه.ق.). وى در 1306 ه.ش. وزیر فواید عامه بود و در حین سركشى و بازدید راه بروجرد- خرم‏آباد در راه خرم‏آباد بر اثر تیراندازى اشرار درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(طغان) از امراى سخن سنج و بزرگ مغول و مقرب درگاه ارغون و شحنه قهستان (مقت. 690 ه.ق.) پس از فوت ارغون و به تخت نشستن گیخاتو، به امر این پادشاه او را به اولاد یكى از امرا كه به سعى او به قتل رسیده بود، سپردند تا به قصاص پدر وى را بكشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

ابن نوذر، (است.) پهلوان و سردار بزرگ ایران در دوره كیقباد و كیكاوس و كیخسرو. در روایات ایرانى اختلاف مابین طوس پسر نوذرشاه با گودرز كه دشمن ایشان بود- به ضرر مقام نوذر شاه تمام مى‏شود. و آن انعكاسى است از رقابت میان دو خاندان بزرگ، در صورتى كه طوس در حقیقت بسیار قدیمتر است، چه او همان توسه مذكور است. ضح.- از لحاظ شباهت لفظى شهر مسقط الرأس فردوسى با اسم این پهلوان و سردار ایرانى گفته‏اند كه آن شهر به نام انى پهلوان نامیده شده ولى در واقع هیچ رابطه‏اى بین این دو نیست (ترجمه حماسه ملى. نولد كه 15 -14)

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(بخش 1: طغرل) محیى‏الدین بن محمد شاه (بخش 1: طغرل) نهمین از خاندان سلجوقیان كرمان (جل. 551 ه.ق./ 1156 م.- ف. 564 ه.ق./ 1167 م.).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

شمس‏الدین خطیب تبریزى از رجال اوایل قر. 7 ه. وى در هجوم مغول قد مردانگى برافراشت و دوبار تبریز را از كشتار و تاراج مصون داشت: بار اول هنگامى بود كه چنگیز ماوراءالنهر را به دست آورد و براى خاتمه دادن به كار سلطان محمد دو تن از سركردگان خود را به نام یمه و سبتاى- مأمور تعقیب سلطان محمد كرد و آنان به دنبال سلطان همه جا در شهرها مردم را از كوچك و بزرگ از دم تیغ مى‏گذرانیدند. پس از كشتار همدان روى به آذربایجان آوردند. صاحب آذربایجان اتابك ازبك خود را به كنار كشید و در نزدیك نخجوان بدزى پناه برد. شمس‏الدین با برادرزاده‏اش نظام‏الدین رئیس شهر تبریز مردم شوریده را جمع كرد و شهر را استوار ساخت. مغول وقتى از ماجرا خبر شدند از نزدیكى بدانجا خوددادرى كردند و كس فرستادند و پاره‏اى رخت و خواسته خواستند. شمس‏الدین لوازم ایشان را فرستاد و مغول از آنجا روانه سراب شدند (سال 618 ه.ق). بار دوم پس از شكست جلال‏الدین خوارزمشاه كه مغولان تا نزدیكى تبریز رفتند و فرمانبرداى خواستند، ولى چون مردم باز هم به دستور شمس‏الدین آماده دفاع بودند و مغولان هم سابقه داشتند، از هجوم خوددارى كردند. تبریزیان نیز چون از جلال‏الدین نومید شده بودند از در نرمى درآمدند و ارمغانى از جامه و خواسته براى ایشان فرستادند و از شر آنان آسوده شدند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

عالم علوم دینى. تولد: نیمه شعبان 1313، نجف اشرف. درگذشت: 29 مرداد 1371. آیت‏الله مهدى مهدوى لاریجانى، پس از خواندن دروس مقدمات و سطوح، در محضر بزرگان حوزه‏ى نجف، چون حضرات آیات عظام میرزاى نایینى، آقا ضیاء عراقى سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ محمدجواد بلاغى، شیخ شعبان گیلانى، شیخ عبدالحسین رشتى و دیگران فقه، اصول، كلام، حكمت، و هیئت و ریاضیات را بیاموخت. آنگاه پس از اخذ اجازات متعدد از بزرگان نامبرده، براى ترویج دین و بسط دانش به لاهیجان بازگشت و به تربیت فضلاء، اقامه‏ى جماعت، رهبرى فكرى مردم بناى مساجد و مدارس همت گماشت. یكى از خدمات ایشان تأسیس حوزه‏ى علمیه‏ى لاهیجان و بازسازى مدرسه دینى جامع لاهیجان بود. آیت‏الله مهدوى به هنگام دستگیرى، و زندانى شدن حضرت امام (ره) در سال 1342، در اعتراض به رژیم و حمایت از مرجعیت امام خمینى با همراهى آیت‏الله حاج سید بحرالعلوم به تهران مهاجرت نمود. ایشان با شروع حركت توفنده‏ى مردم در جهت محو رژیم ستمشاهى از هر گونه پشتیبانى و همیارى ملت دریغ نورزید و حتى با كهولت سن در تظاهرات شركت مى‏كرد. از اجازات ایشان علاوه بر اجازات اساتیدش، مى‏توان از اجازات حضرت آیات عظام بروجردى، حكیم، شاهرودى، میرزا احمد آشتیانى، سید جمال‏الدین گلپایگانى، میرزا آقا اصطهباناتى و سید عبدالهادى شیرازى نام برد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

عالم دینى. تولد: بهمن 1323، نجف‏آباد. شهادت: 7 تیر 1360، تهران. حجت‏الاسلام محمدعلى منتظرى نجف‏آبادى درس و كار را توأما آغار كرد. در ابتدا، براى امرار معاش و كمك به وضع مادى خانواده، اول در كار كشاورزى و سپس به عنوان كارگرى ساده در یك كارگاه كوچك ریخته‏گرى قاشق و چنگال، مشغول كار شد، گاه نیز به كار كشاورزى مى‏پرداخت. از طرف دیگر توانست تا سیزده سالگى كلاس پنجم را به پایان برساند. سپس راهى مدرسه علمیه شد و به فراگیرى علوم اسلامى در محضر استادانى چون آیت‏الله محقق داماد، آیت‏الله حسینعلى منتظرى، آیت‏الله على مشكینى اردبیلى، آیت‏الله جنتى، و بعدها امام خمینى (ره)، و دیگر اساتید حوزه علمیه قم و نجف پرداخت. وى عمده‏ى آموزش‏هاى خود را از آیت‏الله منتظرى فراگرفت. به گونه‏اى كه قسمت اعظمى از دروس خود، به ویژه دروس «سطح» و تا اندازه‏اى «خارج» را پیش پدرش آموخت. علاوه بر این علوم، همراه پدرش به مسافرت‏ها و دیدار با علما مى‏رفت. وى همچنین با اقتصاد اسلامى آشنایى كامل یافت و در این رشته استاد گشت. وى در زمینه‏ى حكومت اسلامى هم مطالعاتى داشت. موضوع نخستین درسش براى طلاب در تابستان سال 1348، حكومت اسلامى بود و درس اقتصاد اسلامى را نیز در تابستان سال 1349 تا بهار سال 1350 تدریس مى‏كرد. حجت‏الاسلام منتظرى از سال 1341 وارد عرصه فعالیت‏هاى سیاسى گشت. در این سال از نوشتن اعلامیه شروع كرد و بعد به مسائل تشكیلاتى و ساختن افراد براى مبارزه پرداخت. در پانزده خرداد 1342 به پخش اعلامیه‏هاى گوناگون به وسیله دستگاهى ساده كه خود ساخته بود، پرداخت. اولین بار در تهران هنگام شعار علیه رژیم در مجلسى، دستگیر شد و روانه زندان گردید. این بازداشت چندان دوام نیافت و به زودى آزاد گردید. وى پس از این مسافرت‏هایى به شهرستان‏ها به منظورهاى تبلیغ سیاسى داشت، دسته‏هاى كوچكى از افراد جوان و متدین ایجاد كرد؛ و در عین حال شروع به خواندن زبان انگلیسى و مطالعه مكتب‏ها و نهضت‏ها و تحولات كشورهاى دیگر پرداخت. وى در اول فروردین سال 1345 همراه عده‏اى از طلاب حوزه‏ى علمیه‏ى قم، هنگام پخش اعلامیه‏هاى ضد رژیم در صحن حضرت معصومه (س) دستگیر و روانه بازداشتگاه شد. بعد از سه روز وى را تحویل زندان قزل قلعه دادند. وى تا پانزده روز به شدت شكنجه شد و مدت سه سال در زندان به سر برد. در اواخر سال 1347 از زندان آزاد شد. به وى گفته بودند حق اقامت در شهر قم را ندارد. اما وى اهمیتى نداد و به قم رفت. از جمله فعالیت‏هاى این دوره وى این بود كه در سال‏هاى 1349 -1348 در با همكارى عده‏اى از جوانان نجف‏آباد كتابخانه‏اى سیار تأسیس كرد. او كلاس‏هایى براى طلاب جوان مدرسه‏ى علمیه‏ى نجف‏آباد ترتیب داد. اما ساواك هم مدرسه‏ى علمیه‏ى نجف‏آباد و هم كتابخانه‏ى موجود در آن را تعطیل نمود. كار كتابخانه سیار هم به تعطیلى كشید. در همان سال‏ها به تكثیر و توزیع اعلامیه‏هاى امام خمینى و دیگر علما مشغول بود. در این دوره همچنین به فكر فعالیت‏هاى تشكیلاتى و در پى انجام اقدامات مسلحانه بود. هنوز در این امر پیشرفتى نكرده بود كه در سال 1350 شناسایى شد و مجبور به فرار گشت، به پاكستان و سپس به عراق و بعد كشورهاى عربى و سپس به افغانستان و بعد از آن به اروپا رفت. و در این سفرها به افشاگرى درباره‏ى رژیم مى‏پرداخت. در پاكستان در شهر كویته بود. با شخصیت‏هاى پاكستانى ملاقات داشت، از جمله با مولانا ابوالاعلى مودودى در ارتباط بود. مسافرت‏هایى به افغانستان نیز داشت. پس از مدتى از كویت به كراچى رفت و با سازمان آزادى بخش فلسطین (فتح) در پاكستان آشنا شد. این آشنایى به برقرارى رابطه‏اى محكم و طولانى انجامید. پس از دو سال سرگردانى در پاكستان و عراق سرانجام در سال 1352 به عراق رسید. در عراق، ضمن شركت در درس امام خمینى (ع) به مبارزات خود ادامه داد. چون با اوضاع افغانستان آشنا بود، به جمع انقلابیون مسلمان افغانى پیوست، راهى افغانستان شد و به مبارزه خود در آنجا ادامه داد. مدتى نیز در زندان آن كشور بود. حجت‏الاسلام محمد منتظرى در عراق همراه عده‏اى از طلاب قسمتى از برنامه‏هاى فارسى رادیو بغداد را به دست گرفت و از آن علیه رژیم فعالیت مى‏كرد. همچنین در عراق به مبارزان ایرانى تعلیمات چریكى آموزش مى‏داد. با بهبود روابط ایران و عراق، راهى كشورهاى دیگر عرب زبان شد. او با ابتكارات جالب به جعل گذرنامه مى‏پرداخت. او در كشورهاى خلیج فارس، عراق و سوریه و لبنان و افغانستان در حركت بود و كتاب و نوار و نشریه پخش مى‏نمود و به افراد آموزش‏هاى نظامى مى‏داد. او بارها در عراق، لبنان، سوریه و كلیه كشورهاى خلیج به زندان افتاد و شكنجه‏ها دید. ایشان در لبنان و سوریه در كنار رزمندگان فلسطینى قرار داشت و در دو جنگ لبنان شركت داشت. انقلابیون منطقه به ایشان لقب «ابواحمد» داده بودند. وى همچنین تشكیلات «روحانیت مبارز خارج از كشور» را پایه‏ریزى كرد. در سال 1356 به هنگام شهادت فرزند امام خمینى، تظاهرات گسترده‏اى را در لندن برپا نمود. ضمنا در همان سال در بیروت به مناسبت چهلم فقدان دكتر على شریعتى مجلس ختمى در بیروت برپا كرد. در تابستان 1356 در كلیساى سنت مرى پاریس به یارى روحانیت و دانشجویان عضو انجمن‏هاى اسلامى خارج از كشور سمینار و تحصن بزرگى را شكل داد كه در آن خواستار آن بودند كه عده‏اى از زندانیان آزاد شوند. در سال 1357 محمد به طور ناشناس به ایران آمد. سپس در دى ماه 1357 كه همراه پدرش به دیدار امام خمینى به پاریس رفته بود، از طریق سوریه و عراق به كشور بازگشت. در ایران پس از انقلاب اسلامى به فعالیت پرداخت. او چون معتقد به فعالیت در سطح جهان بود، از همان بدو تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى برنامه‏اى براى تداوم فعالیت‏هایش داشت (تأسیس واحد نهضت‏هاى آزادى بخش). وى همچنین تشكیلاتى براى مسلمانان جهان تأسیس نمود به نام «سازمان انقلابى توده‏هاى جمهورى‏هاى اسلامى (ساتجا)» و خود رهبرى آن را به عهده داشت. وى همچنین دست به انتشار نشریه‏اى به نام «شهید» زد كه چهار شماره بیشتر منتشر نشد. سپس دست به انتشار روزنامه‏اى به نام «پیام شهید» زد كه این هم چندان طولانى نكشید. سرانجام در دوم شهریور ماه 1358 دادستان انقلاب اسلامى آن زمان طى حكمى دستور توقیف این روزنامه را داد. وى دلیل این كار را كوشش در تضعیف دولت بیان كرد. وى براى كمك به مردم لبنان، دست به تشكیل سپاهى از جوانان زد و این گروه را پس از تعلیم آموزش‏هاى نظامى و جنگ‏هاى چریكى، براى جنگ با اسرائیل روانه جنوب لبنان ساخت. اعزام این افرار سر و صداى بسیارى در محافل داخل و خارج كرد. در لبنان مسئله ورود حجت‏الاسلام منتظرى بسیار پر سر و صدا شد. در جریان انتخابات اولین مجلس شوراى اسلامى از نجف‏آباد نامزد انتخاباتى مى‏شود و با آوردن 95 درصد آرا به مجلس شوراى اسلامى راه مى‏یابد. در مجلس شورا عضو كمیسیون خارجه بود. و در هیئت بررسى شنكنجه در ایران نماینده‏ى امام بود. وى همچنین نماینده مجلس در شوراى عالى دفاع بود. از وى مقاله‏هایى در نشریات و جراید به جا مانده است. حجت‏الاسلام محمد منتظرى در هفتم تیرماه 1360 به سبب انفجار بمب در دفتر حزب جمهورى اسلامى به شهادت رسید.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

(تو 1304 ق)، مورخ و نویسنده. ملقب به متین السلطنه و معتصم السلطنه. سیزده ساله بود كه لقب متین السلطنه و فرمان مستوفى‏گرى از مظفرالدین شاه گرفت. پس از پایان تحصیلات خود در مدرسه‏ى علوم سیاسى، در وزارت خارجه مشغول خدمت شد. وى پس از آن عهده‏دار مشاغل مختلفى گردید و به استاندارى و وزارت و سفارت رسید و مدتى سناتور شد. از آثار وى: «تاریخ مختصر افغانستان»؛ «نظرى به مشرق»، تاریخ سیاسى افغانستان؛ «یك سال در چین»؛ «خاطرات سیاسى فرخ»؛ «شجره‏ى خبیثه».[1] فرزند سیدمحمد سادات تهرانى است كه در 1333 ه.ق لقب معتصم‏السلطنه گرفت. تاریخ تولد فرخ را 1304 ه.ق نوشته‏اند. پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه به مدرسه‏ى عالى علوم سیاسى راه یافت و دوره‏ى مدرسه‏ى مزبور را قبل از مشروطیت پایان داد و به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد. در اداره‏ى تذكره و دفتر وزارتى مشغول كار شد. سپس ماموریت قفقاز گرفت و چندى در باطوم و گنجه نایب‏قنسول بود. در 1331 ه.ق به عنوان كارگزار مامور خدمت در تربت‏حیدریه شد و در انتخابات دوره‏ى سوم قانونگزارى از طرف مردم تربت‏حیدریه به مجلس رفت. مجلس سوم به علت جنگ بین‏الملل اول و مهاجرت نمایندگان و تشكیل حكومت موقت در كرمانشاه بیش از یك سال به طول نیانجامید. فرخ مجددا به وزارت خارجه رفت و سرحددار سیستان گردید و پس از مدتى كارگزار گیلان شد و پس از دو سال ریاست اداره‏ى تحریرات روس در وزارت خارجه به عهده‏ى او واگذار گردید. پس از كودتاى 1299 با سمت كارگزارى كل عازم خراسان شد. فرخ در این ماموریت از دوستان و نزدیكان كلنل محمدتقى‏خان پسیان شد و در قیام او مشاركت داشت. پس از شهادت مرحوم كلنل، فرخ مدتى تحت تعقیب حكومت مركزى قرار گرفته و به بیرجند رفت. اعتبارنامه‏ى وى در دوره‏ى چهارم در مجلس رد شد. در 1302 در كابینه‏ى مشیرالدوله به ریاست حسابدارى وزارت امور خارجه رسید و سپس مدیركل مالى آن وزارتخانه شد. در 1305 با سمت وزیرمختار به افغانستان رفت و مدت دو سال در آن كشور اقامت داشت. فرخ در این ماموریت موفق گردید قرارداد و عهدنامه‏ى بى‏طرفى دو دولت را به امضاء برساند. شغل بعدى فرخ معاونت وزارت معارف است. در آن تاریخ اعتمادالدوله قره‏گوزلو وزیر معارف بود. مسئله‏ى توسعه‏ى مدارس و تعمیم فرهنگ در سرتاسر كشور و موضوع اعزام دانشجو به خارج از برنامه‏هاى اصلى وزارت معارف بود. وجود معاون فعال و پرتحركى چون فرخ در آن تاریخ ضرورت داشت. فرخ در سمت معاونت وزارت معارف نایب‏التولیه مدرسه عالى سپهسالار نیز بود. در 1310 وزارت اقتصاد منحل شد و سه اداره كل بوجود آمد كه عبارت بود از اداره‏ى صناعت، اداره‏ى فلاحت، اداره‏ى تجارت، فرخ به ریاست اداره كل صناعت رسید. روساى این ادارات در حكم وزیر بودند و در مجلس حضور مى‏یافتند. پس از مدتى كوتاه، امور مربوط به اداره كل فلاحت هم با فرخ گردید. در 1314 فرخ به حكومت رضائیه منصوب شد و دو سال بعد مجددا رئیس اداره كل صناعت شد و پس از چند روز اداره‏ى صناعت به وزارت صناعت تبدیل شد و فرخ وزیر صناعت ایران گردید. مدتى كوتاه در مقام وزارت صناعت باقى بود تا اینكه جاى خود را ابتدا به فروهر و بعد به منصورالملك داد. در 1319 استاندار فارس و بنادر شد و در شهریور 1320 به استاندارى كرمان و بلوچستان تغییر ماموریت یافت. در 1321 از كرمان احضار شد و در تیرماه 1321 در كابینه‏ى سهیلى به وزارت كشور رسید. هنوز یك ماه از وزارت كشور او نگذشته بود كه كابینه‏ى سهیلى دچار بحران گردید و كنار رفت. قوام‏السلطنه به جاى سهیلى به زمامدارى رسید. وضع نابسامانى غله‏ى كشور، وجود وزارتخانه‏ى خاصى را ایجاب مى‏نمود. نخست‏وزیر لایحه‏ى تاسیس وزارت خواروبار را به مجلس برد و سید مهدى فرخ را به این سمت به مجلس معرفى نمود. در انتخابات دوره‏ى چهاردهم قانونگزارى، فرخ كاندیداى نمایندگى مجلس شوراى ملى شد و از طرف مردم زابل و سیستان به نمایندگى انتخاب شد. در همین دوره چند بار مسئله‏ى نخست‏وزیرى و ریاست مجلس وى پیش آمد كه جامه‏ى عمل نپوشید. فرخ در این دوره علیه سهیلى و تدین به علت دخالت در انتخابات اعلام جرم كرد كه هر دو پس از محاكمه در دیوان كشور تبرئه شدند. در اواخر دوره‏ى چهاردهم كه آذربایجان وضع خاصى یافته بود، حكیمى نخست‏وزیر فرخ را به استاندارى آذربایجان شرقى و غربى در نظر گرفت و فرمان او صادر شد ولى اوضاع و احوال سیاسى آن روز امكان انجام این ماموریت را به فرخ نداد و دولت او را مجددا به استاندارى فارس فرستاد. فرخ در 1327 در دولت هژیر به سمت سفیركبیر ایران در چین تعیین شد. فكر اعزام سفیركبیر به چین در دولت حكیم‏الملك پیش آمد و عبدالحسین هژیر نامزد این سمت بود و یك هفته قبل از نخست‏وزیرى خود قرار بود به این ماموریت اعزام شود كه از طرف مجلس به نخست‏وزیرى رسید و طبعا پست سفارت ایران به سید مهدى فرخ تعلق گرفت و مدت یك سال در آن كشور اقامت داشت.در حكومت منصورالملك در 1329 در شرایط و محیط خاصى، فرخ به ریاست كل شهربانى منصوب شد و با زمامدارى رزم‏آرا سرتیپ دفترى به این سمت منصوب شد و فرخ به عنوان سناتور انتصابى آذربایجان به مجلس سنا رفت و با لوایحى كه بدون مطالعه یا به عنوان انتقام از افراد در مجلس هفدهم به تصویب مى‏رسید، در سنا مخالفت مى‏كرد. در 1334 براى بار سوم به استاندارى فارس رفت و یك سال بعد استاندار خراسان شد و مدتى در این سمت باقى بود تا به تهران احضار گردید و دیگر از آن تاریخ شغلى به وى ارجاع نگردید. سیدمهدى فرخ در دوره‏ى پنجم سناتور انتصابى تهران گردید. فرخ قریب نیم‏قرن به طور متوالى مصدر مشاغل و مقامات مختلف بوده است، در عمر سیاسى خود هفت مرتبه استاندار و پنج نوبت وزیر و سه دوره سناتور و دو دوره نماینده‏ى مجلس و دو دفعه سفیركبیر بوده است. فرخ در تمام مدت خدمات خود در كارها قاطعیت داشته، با قدرت و انضباط خاص امور مربوطه را اداره نموده است. وى در اواخر عمر به انتشار خاطرات زندگانى سیاسى خود پرداخت. گذشته از اینكه این خاطرات لایحه‏ى دفاعیه‏ى زندگانى سیاسى او بود، به افرادى كه در طول حیات خود با آنها مناسباتى نداشته است، انتقام‏گیرى محسوب مى‏گردد. فرخ این خاطرات را در كمال بى‏پروائى و یك جانبه به رشته‏ى تحریر درآورده و در حقیقت تحریف تاریخ است. او در 88 سالگى در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)

(1318 -1256 ش)، نویسنده و روزنامه‏نگار. در تبریز متولد شد و به كسب علوم و فنون، از جمله هیات و طبیعیات و طب پرداخت. در سال 1276 ش آموزشگاه تربیت را در تبریز بنیان نهاد. وى از همفكران و همگامان سید حسن تقى‏زاده بود. در شش دوره از تبریز به نمایندگى مجلس شوراى ملى برگزیده شد. او به مصر و استانبول و برلن سفر كرد. دو سال رئیس فرهنگ گیلان و چهار سال رئیس فرهنگ آذربایجان بود. كتابخانه و قرائتخانه‏ى عمومى آبرومندى در تبریز دایر كرد و با همت فراوان كتابهاى نفیس و سودمندى در آنجا گرد آورد. وى در سال 1281 ش مجله‏ى «گنجینه‏ى فنون» و در سال 1301 ش مجله‏ى «گنجینه‏ى معارف» را در تبریز منتشر كرد. سرانجام در تهران وفات یافت. از آثار او: «دانشمندان آذربایجان»؛ «تقویم تربیت»؛ «زاد و بوم در جغرافیاى ایران»؛ «تاریخ مطبوعات ایران»؛ «تصحیح رباعیات خیام»؛ «فهرست كتابخانه و قرائت خانه‏ى تربیت»؛ «كلمات قصار امیرالمومنین»؛ «مشاهیر عالم با لوحه‏ى رنگین».[1] متولد 1256 در تبریز، فرزند میرزا صادق خان، از نواده‏هاى میرزا مهدى استرآبادى وزیر نادرشاه و صاحب كتاب دره نادرى و تاریخ جهانگشاى نادرى. تحصیلات جدید و قدیم را در تبریز توأماً انجام داد و علومى چون هیئت و طبیعیات و طب را به طور كامل آموخت، سپس ادبیات عرب و منطق و حكمت و فقه را نزد آخوند ملا زین‏العابدین به حد كمال رسانید. مدتى نیز تحصیل علم نجوم كرد. ابتدا به شغل داروفروشى و كتابفروشى اشتغال ورزید، كم‏كم حرفه‏ى داروفروشى را رها كرد و صرفاً به كار كتابفروشى اكتفا نمود؛ ضمناً كتابفروشى او مركزى براى توزیع نشریات كشورهاى اروپائى و عربى بود و خود وى با خواندن آن نشریات، با افكار آزادى‏خواهان آشنا مى‏شد. تدریجاً در اثر معاشرت با سید حسن تقى‏زاده و میرزا یوسف اعتصامى و نزدیك بودن افكارشان، به تأسیس و انتشار مجله‏ى گنجینه‏ى فنون پرداختند. چندى هم به تدریس هیئت و جغرافیا در مدرسه‏ى لقمانیه‏ى تبریز پرداخت. تربیت در قضایاى مشروطیت در صف مقدم آزادى‏خواهان قرار داشت. در دوره‏ى استبداد صغیر كه در خارج اقامت داشت، آزادى‏خواهان را نیز در اروپا یارى مى‏نمود و در انتشار مجله‏ى كاوه با تقى‏زاده همكارى داشت. پس از خلع محمدعلى میرزا، در دوره‏ى دوم به وكالت مجلس رسید و پیرو مشى تقى‏زاده بود. در ادوار هشتم و نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم نیز وكیل مجلس بود. ریاست كمیسیون معارف و فرهنگ همیشه با او بود. غیر از شش دوره نمایندگى مجلس، چند سمت اجرائى نیز داشت كه عبارتند از: ریاست معارف گیلان، ریاست معارف آذربایجان و شهردارى تبریز. در 1318 درگذشت. از وى كتابى به نام دانشمندان آذربایجان باقى است. تألیفات دیگرى هم دارد مانند زاد و بوم در جغرافیاى ایران. همسر دوم وى به نام هاجر تربیت، در دوران اخیر در صحنه‏ى سیاسى ظاهر شد و دو دوره نماینده‏ى مجلس بود. یك دوره هم سناتور شد. تربیت در مأموریت‏هاى خود در آذربایجان آثار نیكوئى به یادگار گذاشت. چند مدرسه تأسیس كرد و چندین خیابان احداث نمود. در كتاب‏شناسى بسیار مسلط و خوش‏حافظه بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت : فلسطین   -   قرن : 14 منبع :

وديع حداد سياستمدار، مبارز و از رهبران برجسته جبهه خلق وي در صفد به دنيا امد. تحصيلات متوسطه را در همانجا به پايان رساند. سپس در دانشگاه امريكايي بيروت در رشته پزشكي به تحصيل پرداخت. از آغاز دوره دانشجويي، فعالانه به فعاليت هاي سياسي روي آورد. او كه به مقتضاي حرفه اش از نزديك با مردم در تماس بود، كوشيد تا ضمن رسيدگي به وضع درماني و بهداشتي آوارگان فلسطيني در بيروت و جنوب لبنان به بيداري افكار عمومي دست زند. از اين رو درمانگاههاي او به كانون تبليغات سياسي تبديل شد. وي همچنين با انتشار مجله « انتقام» فلسطينيان را در جريان تحولات جاري كشور قرار داد. وي در 1955 با چند تن از همفكرانش جنبش ملي گرايان عرب را بنياد نهاد. وي رهبري گروه اقليم فلسطين وابسته به جنبش ملي گرايان را در دست گرفت و با انتشار مجله « الثار» كوشيد تا روحيه مقاومت و مبارزه را در كالبد هموطنانش بدمد. او تمام تلاش خود را در راه تدارك امور مالي و نظامي جنبش مصروف داشت. حداد پس از پايان تحصيلات دانشگاهي در 1952 رهسپار اردن شد و در آنجا درمانگاهي براي فلسطينيان داير كرد. او در 1956 در اردوگاههاي فلسطيني و درمانگاههاي وابسته به انروا خدمت كرد.در ضمن كوشيد تا با تاسيس شعبه جنبش ملي گرايان به بسيج و سازماندهي روند مبارزات در كرانه شرقي و غربي رود اردن دست زند. برنامه هايي را براي آشنايي فلسطينيان با فنون رزمي و تهيه ساز و برگ نظامي تدارك ديد. فعاليت هاي مستمر سياسي به بازداشت وي از سوي مقامات اردني انجاميد. اما در 1961 از زندان گريخت و به سوريه رفت. در آنجا به سازمان مسلحانه جوانان انتقام پيوست. پس از تشكيل جبهه خلق براي آزادي فلسطين، مسئوليت شاخه نظامي جبهه و عمليات برون مرزي آن را عهده دار گشت. او براي آشنايي محافل بين المللي با مساله فلسطين، كوشيد تا دامنه مبارزات مسلحانه را به خارج از مرزهاي فلسطين هدايت كند. از اين رو پايگاه هاي سياسي، نظامي و اقتصادي اسرائيل و نيز خطوط هوايي آن را در سراسر جهان هدف قرار داد. او با سازمان ژوئن سياه به رهبري ابونضال و جبهه آزادي بخش فلسطين همكاري نزديك داشت. حداد به عضويت شوراي ملي فلسطين در آمد و در ژوئيه 1968 به نائب رئيسي آن منصوب شد. در اواخر همان سال عمليات موفقيت آميزي را بري نجات جورج حبش از زندان سوريه و انتقال وي به لبنان طراحي و اجرا كرد. او كه به عنوان كارشناس امور نظامي و امنيتي جبهه خلق و مغز متفكر و طراح عمليات خارجي آن شناخته مي شد در 1969 مورد سوءقصد نافرجامي قرار گرفت، كه از آن جان سالم به در برد. از آن پس همواره در اختفاي كامل به سر برد. عمليات بين المللي جبهه خلق با مخالفت ديگر سازمانهاي مقاومت موجه شد و به اخراج حداد از كميته اجرايي جبهه خلق انجاميد. اين امر به تيرگي روابط ميان او و دبير كل جبهه خلق براي آزادي فلسطين ـ عمليات ويژه ـ را تاسيس كرد. سرانجام بر اثر بيماري سرطان در آلمان شرقي درگذشت. پس از وفات او عمليات برون مرزي فداييان فلسطيني بر ضد مواضع اسرائيل از موفقيت كمتري برخوردار شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت : فلسطین   -   قرن : 14 منبع :

فتحی شقاقی متولد در اردوگاه پناهندگان فلسطيني در رفح، فارغ التحصيل رشته رياضيات از دانشگاه بيرزيت، تدريس در بيت المقدس، فارغ التحصيل رشته پزشكي از دانشگاه الزقازيق مصر، راه اندازي هسته تشكيلات جهاد اسلامي فلسطين 1980، انتشار كتاب « خميني راه حل اسلامي و جايگزين » به عنوان اولين كتاب منتشره در جهان به زبان عربي در مورد انقلاب اسلامي ايران، زنداني شدن بابت همين كتاب، اخراج از مصر 1980، زنداني شدن توسط رژيم صهيونيستي به دليل فعاليتهاي سياسي و مسلحانه تا سال 1988 به صورت متناوب و تبعيد به جنوب لبنان 1988، ترور توسط سرويس امنيتي رژيم صهيونيستي و با دستور اسحاق رابين در مقابل هتل ديپلماتيك جزيره مالت 1995. سيري در زندگي و انديشه شهيد دكتر فتحي شقاقي عنوان 3 زندگينامه شهيد دكتر فتحي شقاقي 3 جستاري در انديشه‌هاي شقاقي 3 انديشه و جهاد شهيد شقاقي 3 شقاقي و فلسطين 3 شقاقي و ساف (سازمان آزاديبخش فلسطين) 3 شقاقي و روند سازش 3 شقاقي و انقلاب اسلامي ايران 3 شقاقي و مسيحيان فلسطيني 3 شقاقي و نقش روشنفكران 3 نتيجه‌گيري 3 منابع «من راهي جز مبارزه مسلحانه براي آزادي قدس و مسجدالاقصي و همه فلسطين نمي‌بينم. سازش ميان جنبش‌هاي اسلامي با رژيم صهيونيستي و يا حكومت خودگردان فلسطين هيچ آينده‌اي ندارد. بايد تا آخرين راه به جهاد و مبارزه براي آزادي فلسطين از دست دشمنان، ادامه دهيم. من با عقل و روح خود مي‌بينم كه كشورم آزاد خواهد شد و فلسطين به ما باز خواهد گشت و از آن ما خواهد بود...» بخشي از وصيتنامه شهيد دكتر فتحي شقاقي 1) زندگينامه شهيد فتحي شقاقي «فتحي ابراهيم عبدالعزيز الشقاقي» سه سال پس از شكست 1948 اعراب در برابر رژيم‌صهيونيستي در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، چشم به جهان گشود. خانوادة او را مي‌توان خانواده‌اي فقير و متدين توصيف كرد. پدرش يك كارگر بود كه در عين حال امام جماعت دهكده - زرنوقه- نيز به شمار مي آمد. وي فعاليتهاي سياسي خود را پس از شكست اعراب در جنگ ژوئن 1967 شدت بخشيد و در آن مقطع با توجه به اوج‌گيري گرايشات ناصريسم، وي شديداً تحت تأثير اين گرايشات قرار گرفت و به جمال عبدالناصر به عنوان يك شخصيت و يك رهبر عرب علاقمند شد. وي در سال 1966 با همكاري چند تن از دوستانش يك تشكل سياسي را در چارچوب انديشه‌هاي ناصريسم به وجود آورد. اما ديري نپاييد كه اين تشكل در اثر مشكلات و موانع موجود بر سر راه فعاليت آن منحل گرديد. شكست 1967 ميلادي، تحول عميقي را در نگرش فتحي شقاقي به وجود آورد. وي در اين رابطه مي‌نويسد: اين شكست مسير حركت جواني كه خواستار آزادي و بازگشت به وطن اشغالي‌اش بود را تغيير داد، زيرا براي من قابل تحمل نبود كه شخصيتي چون عبدالناصر شكست بخورد. در همان زمان (1967) يكي از دوستان وي كتاب «نشانه‌هاي راه» از شهيد سيد قطب در اختيار او گذاشت و اين كتاب در واقع پايه و ماية تأسيس جنبش جهاد اسلامي شد. وي در سال 1968 در دانشگاه بيرزيت در كرانه‌باختري پذيرفته شد و پس از طي دو سال تحصيل به عنوان معلم رياضيات عازم يك مدرسه در بيت‌المقدس شد. شقاقي در طي اين دوران عليرغم وجود حساسيت شديد و تنش ميان نيروهاي داخلي فلسطين، با برخي از گروهها و نيروهاي ملي ارتباط برقرار كرد و در بعضي از فعاليتهاي سازمانهاي ملي و چپ‌گرا مشاركت نمود. سپس در سال 1974 براي ادامه تحصيل در رشته پزشكي وارد دانشگاه الزقازيق مصر شد و موفق گرديد دكتراي طب اطفال را از اين دانشگاه دريافت كند. حضور فتحي شقاقي در مصر را مي‌توان از پربارترين و مهمترين مراحل سياسي و فكري زندگي شقاقي به شمار آورد. دوره‌ايي كه از سال 1974 تا 1981- يعني تاريخ اخراجش از مصر- به درازا كشيد. در دانشگاه الزقازيق بود كه نخستين نطفه يك جنبش واقعگراي اسلامي منعقد گرديد و نخستين هسته‌هاي اين سازمان متشكل از برخي دانشجويان جوان فلسطيني اين دانشگاه به رهبري او شكل گرفت و بعدها اين هسته به قلب فلسطين انتقال يافت تا هسته اوليه سازمان جهاد اسلامي در داخل فلسطين شود. علاوه بر اين شقاقي در همين دوران و دقيقاً در تاريخ (16/2/1979) كتاب «خميني، راه‌حل اسلامي و جايگزين» را منتشر نمود كه اولين كتاب منتشره در سطح جهان در مورد پيروزي انقلاب اسلامي ايران به زبان عربي بود كه به دنبال انتشار اين كتاب، وي مدتي نيز زنداني شد. شقاقي به دليل فعاليتهاي اسلامي - سياسي تحت پيگرد قرار گرفت و سرانجام به جرم بنيانگذاري جنبش جهاد اسلامي (1980) پس از تحمل چند ماه زندان از خاك مصر اخراج شد. شقاقي بلافاصله پس از بازگشت به فلسطين در نوامبر 1981 به تأسيس هسته‌هاي سازمان جهاد اسلامي در سرتاسر اراضي اشغالي و به خصوص در غزه و كرانه‌باختري پرداخت و همزمان براي آموزش و تربيت كادرهاي جديدي براي جنبش و ساختن نيروي نظامي و عقيدتي آن اقدام نمود تا اينكه سرانجام فعاليتهاي سياسي وي توجه نيروهاي اشغالگر صهيونيستي را جلب نمود. شقاقي كه در آن هنگام در بيمارستان ويكتوريا در بيت‌المقدس كار مي‌كرد به مدت 11 ماه در سال 1983 به اتهام تشكيل سازمان جهاد اسلامي زنداني شد و در سال 1986 به اتهام تحريك مردم بر عليه رژيم‌صهيونيستي و انتقال اسلحه به غزه، به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعليقي محكوم شد. زماني كه رژيم‌صهيونيستي متوجه شد كه شقاقي از درون زندان نيز فلسطينيان را رهبري مي‌كند، وي را به همراه برخي از دوستانش - پيش از پايان محكوميتشان- در تاريخ (1/8/1988) به جنوب لبنان تبعيد نمودند. شايان ذكر است كه «اسحاق رابين» وزير دفاع وقت رژيم‌صهيونيستي خود شخصاً دستور اخراج شقاقي از فلسطين را صادر نموده بود. وي در سال 1995 با گذرنامه جعلي با نام «ابراهيم شاويش» به ليبي رفت تا پيرامون وضعيت آوارگان فلسطيني در مرزهاي ليبي و مصر با سرهنگ قذافي رهبر اين كشور ديدار كند. اما به دليل تحريم هوايي ليبي، وي مجبور شد با كشتي به مالت برود و سرانجام در ساعت يك بعدازظهر پنج‌شنبه مورخه (26/10/1995) وقتي به هتل (ديپلماتيك جزيره مالت) بازمي‌گشت توسط عوامل موساد ترور و به شهادت رسيد. 2) جستاري در انديشه‌هاي شقاقي دكتر شقاقي، رهبري جنبش جهاد اسلامي را در دو بعد فكري و عملياتي برعهده داشت. عملكرد و كارنامة جنبش جهاد اسلامي طي سالهاي (1993-1987 سالهاي انتفاضه اول) را مي‌توان به نوعي بازتابي از افكار ايشان دانست. در عرصة تئوريك، دكتر شقاقي، تئوريسين جنبش نيز به شمار مي‌رفت. تأليف مقالات و كتب متعدد، از ايشان مبارزي سرشناس و ايدئولوگي متبحر ساخته بود. پايه‌گذاري و مديريت جنبش جهاد اسلامي، بزرگترين ميراث اين شهيد مي‌باشد. دكتر شقاقي طي مقالات و سخنراني‌هاي خود، آراء و نظرات خود را پيرامون مسايل متعدد فلسطين بيان نموده بود كه اينك به اختصار نقل و تشريح مي‌شود: 3) انديشه و جهاد شهيد شقاقي در رسالتي كه عهده دار آن بود تلاش مي كرد. اين خود بهترين نمونه از ايمان و طرز تفكر و بينش اسلامي عميق اين شهيد بزرگوار به مسائل اسلامي و منافع امت اسلامي بود. در زمينه فكري نوشته هاي ايشان بهترين دليل و گواه برتيز بيني و دقت نظر و عمق ديدگاهشان نسبت به اسلام و آينده مسلمانان است. عميق‌ترين و پر شورترين مقالات و سخنراني هاي ايشان در اجلاسها و سمينارها چه آنكه در ايران شركت كرده و چه آنكه در لبنان و سوريه و كشورهاي ديگر ايراد كردند خود مي تواند اين عمق را برساند. ايشان به وحدت مسلمانان با تمام وجود معتقد بوده و روحيه جهاد و شهادت را راه گشاي مشكلات مسلمين ميدانست. 4) شقاقي و فلسطين فلسطين از نظر دكتر شقاقي اصل و اساس كليه مسايل جهان اسلام به شمار مي‌رود. به نظر ايشان آرمان فلسطين مي بايست براي تمامي مسلمانان و گروههاي ملي‌گرا و چپ‌گرا در سراسر جهان عرب و اسلام از مركزيت برخوردار باشد و وجود وضعيت فعلي در فلسطين به نقش رهبران فرصت‌طلب غيراسلامي برمي‌گردد كه زمام رهبري توده‌ها را به دست گرفتند. از نظر دكتر شقاقي شكست و ناتواني اعراب در جنگهاي 1948 و 1967، امروزه نيز در اقدامات مدعيان رهبري فلسطين و از لابلاي طرحهاي آنها براي حل مسأله فلسطين نمود دارد. با وجود تأثيرپذيري شقاقي از امام خميني(ره) و اعتقاد راسخ ايشان به مقاومت به عنوان تنها راه مقابله با رژيم‌صهيونيستي هيچگاه از همكاري غيرمسلمانان (مسيحيان) در انتفاضه فلسطين روي‌گردان نبود. وي معتقد بود در جنبش جهاد اسلامي بايد ديگر هموطنان فلسطيني نيز عليه رژيم‌ غاصب متحد شوند. انتخاب اين هدف و حركت در اين راستا، يكي از دلايل اصلي شهادت وي به نظر مي‌رسد. شقاقي عليرغم مخالفت با روند سازش و در نتيجه رد راه‌حلهاي عرفات، به خاطر نجات فلسطيني‌ها به ليبي رفته بود. معمر قذافي، رهبر ليبي ظاهراً و به بهانه مخالفت با مشي عرفات در راه حل سازشكارانه با رژيم‌صهيونيستي درصدد اخراج فلسطيني‌ها از ليبي برآمده بود كه با عكس‌العمل شقاقي مواجه شد. از آنجاييكه شقاقي اخراج فلسطيني‌ها را از ليبي به تلافي عملكرد عرفات اقدام غيرمنطقي و به سود اسراييل مي‌دانست و سفر وي نيز به ليبي به همين منظور و متقاعد كردن رهبر ليبي بود. راه اين شهيد مبارز هم اكنون در عملكرد جنبش جهاد اسلامي از راه تشديد انتفاضه و مقابله با نيروهاي رژيم اشغالگر متبلور است. 5) شقاقي و ساف (سازمان آزاديبخش فلسطين) دكتر شقاقي اسلام، جهاد و فلسطين را به عنوان سه شاخص مهم در حركت جنبش جهاد اسلامي عنوان مي‌كند. وي اگرچه ساف را نيز از اين شاخص‌ها بي‌بهره نمي‌دانست. اما به زعم ايشان آنچه كه در چند سال گذشته روي داد و به خصوص امتيازدهي‌هاي مجاني سياسي ساف باعث گرديد تا شكاف ميان آنها روز به روز بيشتر شده، به نحوي كه رسيدن به نقطه اي مشترك با ساختار فعلي ساف غيرممكن گشته است. ساف با انديشة حذف و نابودي اسراييل و برپايي حكومت فلسطيني در سال 1964 متولد شد و طي 4 دهة گذشته فراز و نشيب‌هاي فراواني داشته است. به دلايل گوناگون اين سازمان رفته رفته از مواضع آرماني – جهادي اوليه خود عدول نموده تا اينكه نهايتاً در سال 1993 با امضاي پيمان غزه- اريحا، رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخته و عملاً برخلاف منشور اين سازمان حركت نموده است. هم اكنون هشت سال از شهادت دكتر شقاقي مي‌گذرد. به عبارت ديگر دكتر شقاقي هشت سال، شاهد اعمال ساف كه هر لحظه از منشور اوليه آن بيشتر فاصله مي‌گيرد، نيست. دكتر شقاقي در آن سالها، با ملاحظة نقطه نظرات ساف نسبت به كجروي اين سازمان هشدار داده بود و امروزه ميوه‌هاي اين سياست منحرف شده ساف به ثمر نشسته است. ساف در آن سالها با امضاي قرارداد غزه- اريحا در برنامه‌ريزي آينده خود، حكومت فلسطيني را در سال 1999 محقق مي‌پنداشت ولي امروزه نه تنها از آن حكومت فلسطيني هيچ اثري نيست و نه تنها عرفات در مقر خود هر از چندگاهي تحت محاصرة تانكهاي اسراييل واقع مي‌شود بلكه حتي قرارداد اسلو توسط شارون، مرده قلمداد مي‌گردد. دكتر شقاقي با هشدار به ساف درباره عدم تعهد رژيم‌صهيونيستي نسبت به مفاد معاهدات سعي كرده است تا اين سازمان را از مهلكه بازيهاي سياسي رژيم صهيونيستي نجات داده و با ارجاع ساف به تكيه بر توان مبارزاتي فلسطيني‌ها، راهنماي دستيابي به اهداف واقعي باشد. 6) شقاقي و روند سازش دكتر فتحي شقاقي و جنبش وي ضمن مخالفت با هرگونه صلح و سازشي با رژيم‌صهيونيستي، معتقدند كه سازش مي‌تواند شرايط مناسبي را براي آسودگي خيال صهيونيستها جهت توسعه‌طلبي و بهبود اقتصادي و تسلط سياسي فراهم ساخته و آنها را از بار سنگين جنگ فرسايشي خسته‌كننده‌اي كه نتيجه ادامة مبارزه است، رها سازد. شقاقي در اين زمينه معتقد است كه مسئله بسيار خطرناك در روند سازش اين است كه خواسته‌ها و منافع رژيم‌صهيونيستي تناقص ريشه‌اي و اصولي با خواسته‌ها و منافع ملت فلسطين دارد. وي توافقنامه‌هاي اسلو و ديگر توافقنامه‌ها را خطرناكترين تهديداتي مي‌داند كه تاريخ، مردم و ملت فلسطين را نشانه رفته است. چرا كه اين توافقنامه‌ها، مشروعيت رژيم اشغالگر قدس را در بخشهاي بزرگي از فلسطين به رسميت شناخته اند. اين در حاليست كه به فلسطينيان تاكنون تنها اجازه برپايي يك خودگرداني محدود در مساحتي كوچك كه كمتر از 2 درصد از فلسطين مي‌باشد را داده است. حتي همين مساحت از فلسطين هم به طور كلي در اختيار فلسطينيان نيست و شهركهاي يهودي‌نشين و حريم‌هاي امنيتي‌اش از آن مستثني مي‌باشند. دكتر شقاقي با لحني هشدارگونه، معاهدات و قراردادهاي سازش را راهكار رژيم صهيونيستي براي تحصيل فرصت زماني دانسته است. صهيونيستها با استفاده از فرصت ناشي از پيمان غزه- اريحا، با دولت اردن به قرارداد صلح وادي عربه در سال 1994 رسيدند. از ديد ايشان رژيم‌صهيونيستي در چارچوب سياست گسترش همكاريها اقتصادي و به اصطلاح تز «خاورميانه جديد» بعد از قرارداد غزه- اريحا، با دولتهاي قطر، مراكش، تونس و اردن در زمينه روابط اقتصادي به نتايجي قابل قبول رسيده است. به نظر مي‌رسد رژيم‌صهيونيستي از قراردادهاي سازش با عرفات دقيقاَ در راستاي پيش‌بيني دكتر شقاقي، بهره‌برداري نموده است. زيرا بعد از حدوداً 10 سال از قرارداد غزه- اريحا، نه از حكومت فلسطيني خبري هست و نه از مذاكرات نهايي نشانه اي، مذاكراتي كه قرار بود در جريان برگزاري آن وضعيت آوارگان و شهر قدس معين شود. 7) شقاقي و انقلاب اسلامي ايران ايشان جزء كسان نادري بودند و يا اولين كساني بودند كه دروازه ارتباط و علاقه بسياري از مسلمانان به جمهوري اسلامي را گشودند. و غير از مساله فلسطين و حركتي كه در فلسطين آغاز كرد و در آنجا به معرفي امام و به انتقال روحيات انقلابي ملت مسلمان ايران به مردم فلسطين پرداخت، رسالت ارتباط ديگر گروههاي مسلمان در كشورهاي ديگر با جمهوري اسلامي را ، هم ايشان بر عهده گرفت و بسيار تلاش كرد تا گروههاي مسلمان ديگر را به جمهوري اسلامي نزديك كند. رسالت ديگر ايشان در جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود كه بسياري از بوقهاي تبليغاتي دشمنان ما آمريكا، صهيونيزم و كشورهاي غربي كه در حمايت از صدام برخاسته بودند تمام امكانات خودشان را بكار گرفته بودند تا كشورها و مردم مسلمان عرب را از جمهوري اسلامي دور نگهدارند و چنين قلمداد كنند كه جمهوري اسلامي به اصطلاح منافع امت عرب را به خطر انداخته است ايشان در زدودن اين طرز تفكر از جامعه عرب نسبت به جمهوري اسلامي نقش بسيار اساسي داشت. با شخصيتهاي مختلف ملاقات و آنها را توجيه مي كرد و مواضع صحيح جمهوري اسلامي را به آنها منتقل مي كرد. 8) شقاقي و مسيحيان فلسطيني وي در خصوص مسيحيان فلسطيني چنين عقيده‌اي دارد: هدف ما آزادي فلسطين است، در امر آزادي تمامي فلسطينيان چه مسلمان و چه مسيحي براي دفاع از وطن و مقدسات خويش بايد مشاركت داشته باشند، ما در جنبشمان آمادگي آن را داريم تا در صفوف خود مسيحياني را كه قصد جهاد و مبارزه دارند، بگنجانيم، آنها مي‌توانند در عقيده خويش آزاد باشند (لا اكراه في‌الدين) هدف ما آزادي فلسطين است، هدف ما پيروزي اسلام در فلسطين و در جاي‌جاي گيتي است. ما ايمان قلبي داريم كه اسلام راه صلاح و رستگاري بشريت است، با اين حال بايد اصول و قوانين اسلامي كه به كسي ظلم روا نداشته و همه را يكسان مي‌داند، مد نظر و به اجرا در آيد، مسيحيان در ساية قوانين و اصول اسلامي عزت و كرامت را خواهند يافت. همانگونه كه در قرن‌هاي گذشته زير ساية اسلام زندگي كردند و تنها پس از غروب آفتاب اسلام از آن مناطق بود كه آنان ذلت و خواري با به چشم ديدند. من تأكيد مي‌كنم كه اين مسيحيان ]مسيحيان فلسطين[ به وطن خويش ايمان داشته و خواهان آزادي آنند، و در راه انجام وظيفة دفاعي خويش نه خراجي بايد بپردازند و نه جزيه‌اي. 9) شقاقي و نقش روشنفكران فرض بر اين است كه انديشمندان و روشنفكران معلمان و به مثابة ضمير و نفس لوامة مردم و جامعه باشند، آنها بايد اولين مقاومت‌كنندگان بوده و آخرين كساني باشند كه بشكنند، بلكه آنها بايد هرگز نشكنند، چون آنها نشانه‌هاي هويت‌اند، فرهنگ حتي با وجود شكست‌هاي متوالي بايد مقاومت كند. چون ويراني ديوار هويت و فرهنگ به معناي آن است كه وطن به طور كلي در معرض تاخت و تاز قرار گرفته و اين امت ديگر آن امت پيشين نخواهد بود. تبعاتي كه سياستمداران و رژيم‌هايشان دچار آن مي‌شوند باعث مي‌گردد تا آنها اقدام به مانور نموده و يا حتي سقوط كنند، آنها براي يافتن مخرجي براي حفظ وجود و حيات خويش هر نوع حيات و ادامة بقايي سقوط نموده يا مانور مي‌دهند، به همين خاطر است كه سياستمدار به امپراطوري كه بر قلة آن ايستاده پشت مي‌كند از اصول اساسي عدول نموده بدون در نظر گرفتن منافع امت با همگان به سازش مي‌پردازد. اگر اينها را تبعات كار سياستمداري و رژيم‌ها بدانيم چه تبعاتي مي‌تواند روشنفكران را هم به اين وادي بكشاند؟ روشنفكر اگر به چنين تبعاتي توجه داشته باشد و چنين راهي را اتخاذ كند به طور حتم به دلقكي بي‌نقش مبدل خواهد شد. در ساية توازن ترسناك نيروها و فشار عمل‌هاي انجام شده بر روشنفكر او وظيفه دارد تا وجدان و قلم خويش را به شجاعت برداشته و به مقابله با خطراتي كه به دنبال تخريب كامل امت و بسط چپاول مادي و معنوي آن به نفع غرب غاصب و دشمن است، بپردازد. روشنفكر بايد حاضر به كرنش در مقابل سلطان نباشد نه آنكه مانند ده‌ها سال گذشته روشنفكر ملازم ركاب سياستمدار و سياستمدار ملازم ركاب نظامي باشد. امروزه بايد عكس آن صورت پذيرد، بايد اين مسير تصحيح شود. متأسفانه بعضي از روشنفكران به راهنمايي براي ورود چپاولگران مبدل شده‌اند، بعضي ديگر هم به سرعت در مقابل عمل‌هاي انجام شده تسليم مي‌شوند، اينان همگي نقش معلمي و آموزگاري خويش را از دست مي‌دهند و ديگر نمي‌توان آنها را وجدان و نفس لوامة مردم دانست. صهيونيست‌ها بيشتر بر عادي‌سازي اصرار مي‌ورزند تا صلح سياسي يعني روابط ديپلماتيك و امضاي اسناد با رژيم‌هاي مختلف علاقه دارند، زيرا وسيلة سازش روشنفكر و هنرمند است و او تنها كسي است كه مي‌تواند اين صلح ادعايي را وارد صحنه كند، او تنها كسي است كه توانايي محو يا تضعيف مقاهيمي را دارد كه مردم با آن بزرگ شده، آنرا به ارث برده، غني‌تر ساخته، ترسيم كرده و تمامي ذهنها را با آنچنان پر كرده كه به حزئي از شخصيت مبدل شده است. صهيونيست‌ها تاكنون توانسته‌اند به شكل دلخواه صلح خود را با مصر گسترده كنند، علت هم مقاومت مردم مصر در مقابل سازش و عادي‌سازي است، از يك سو عمليات‌هاي جهادي كه دلاوران مصري انجام دادند امنيت دشمن را به خطر انداخت و از سوي ديگر مردم صهيونيست‌ها را بايكوت اقتصادي نمودند، به همين خاطر صلح از نظر امنيتي و اقتصادي شكست خورد. اما هم‌اكنون دشمن توانسته اين مسافت‌ها را بسيار كوتاه كند، علت هم ضعف مقاومت در برابر سازش است. امضاي توافقنامة سازش توسط سازمان آزاديبخش فلسطين و رهبري روند سازش به وسيلة چند چهرة معروف فلسطيني دست به دست هم دادند تا مسئله مقابله با سازش پيچيده‌تر و سخت‌تر شود. اما به هر صورت روشنفكر از نظر اخلاقي و فكري موظف است تا اين آخرين ديوار ]سنگر[ را حفظ كند، زيرا گرچه سياستمدار و نظامي شكست خورند اما او باقي مانده و بروز نموده تا اين تكه‌ها را جمع كرده روحيه‌هاي شكست خورده را التيام بخشد. نتيجه‌گيري دكتر شقاقي با علم به انديشه‌هاي صهيونيستي، بر اين اعتقاد بود كه هر نوع راه حل سياسي و سازشكارانه با رژيم‌صهيونيستي محكوم به شكست است و تنها راه مقابله با اين رژيم، جهاد مسلحانه مي‌باشد. ايشان عملاً و نظراً به اين عقيده ايمان داشتند و در جهت نيل به اين هدف عمل نموده تا اينكه به شهادت رسيدند. شعار نيل تا فرات يكي از اصول بنيادين رژيم‌صهيونيستي است و در هر زمان و مكاني اين شعار با در نظر گرفتن مقتضيات مربوطه به اجرا درمي‌آيد. دكتر شقاقي با داشتن مطالعات اسلامي در كارنامه خود و اعتقاد به جهاد و شهادت در راه دفاع از نواميس و دين و متقابلاً با آگاهي از فرصت‌طلبي صهيونيستها، ديدگاههاي خود را صراحتاً در قبال ساف، روند سازش، عرفات، رژيم‌صهيونيستي و ديگر مسايل جهان اسلام عنوان مي‌كند. همين صراحت لهجه و آگاهي از نيات واقعي رژيم‌صهيونيستي، ايشان را در نظر رژيم اسراييل به دشمني آگاه بدل ساخته بود كه جز با حذف وي از صحنه مبارزات، راه خلاص ديگري نمي‌يافت. منابع: 1- خبرگزاري جمهوري اسلامي، (4/8/1381) 2- www.acj.org/briefing Detail-asp. 3- نداءالقدس، ويژه‌نامه چهارمين سالگرد شهادت دكتر فتحي شقاقي، (4/8/1378) 4- همان 5) مركز اطلاع رساني فلسطين 7)بولتن مؤ سسه ندا 8) اينترنت 9) مركز اسناد و مطالعات راهبردي جمعيت دفاع از ملت فلسطين

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت : فلسطین   -   قرن : 14 منبع :

شيخ احمد ياسين در سال 1938 در سرزمين فلسطين، كه در آن زمان تحت اداره دولت بريتانيا قرار داشت، متولد شد و بي ترديد تحقير و فشار بر فلسطينيان و شكست هاي اعراب در مقابله با دولت جديدالتاسيس اسرائيل در سالهاي بعد بر شكل گيري ديدگاه سياسي وي تاثير عميق گذاشت. احمد ياسين، كه در كودكي گرفتار فلج دست و پا شده بود، به تحصيلات ديني روي آورد و به دانشگاه اسلامي الازهر، در قاهره و محل ظهور جنبش اخوان المسلمين در مصر، راه يافت. در اين زمان بود كه وي اين اعتقاد را پذيرفت كه فلسطين يك سرزمين اسلامي است كه بايد همواره تحت حاكميت مسلمانان باقي بماند و اسرائيل اين سرزمين را از صاحبان اصلي آن غصب كرده است. شيخ احمد به شاخه اخوان المسلمين در فلسطين پيوست اما تا سال 1987 و آغاز انتفاضه اول فلسطينيان از شهرت چنداني برخوردار نبود. با شروع انتفاضه فلسطينيان، جنبش اسلامگرايان فلسطيني با نام حماس، كه از حروف اول « حركت مقاومت اسلامي » تشكيل يافته و در عربي به معني حميت نيز هست، تشكيل شد و احمد ياسين رهبري آنرا برعهده گرفت. در سال 1989، اسرائيل احمد ياسين را بازداشت و به اتهام صدور دستور قتل فلسطينياني كه با اسرائيل همكاري مي كردند به حبس ابد محكوم كرد. وي در سال 1997 در برابر آزادي دو مامور اسرائيلي كه به دليل دست داشتن در تلاش براي كشتن يكي از رهبران حماس در زندان هاي اردن به سر مي بردند از زندان آزاد شد. در ژوئن سال 2002 نيز تلاش ديگر پليس فلسطيني براي محاصره خانه احمدياسين به بروز خشونت در غزه منجر شد. در ماه سپتامبر سال 2003، ارتش اسرائيل كوشيد شيخ احمد ياسين را در خانه وي در غزه به قتل برساند اما هنگام اجراي عمليات، رهبر حماس در خانه يكي از اعضاي ارشد حماس در اين شهر به سر مي برد و از اين سوءقصد جان سالم به در برد. در سال 2003، وي از اجلاس عقبه كه با شركت رئيس جمهوري امريكا و نخست وزيران اسرائيل و تشكيل خودگردان فلسطيني به منظور به جريان انداختن روند صلح مورد حمايت ايالات متحده ـ دو سوم به نقشه راه صلح ـ برگزار شده بود بشدت انتقاد كرد. با اينهمه گروه حماس، مانند چند سازمان ديگر فلسطيني، پس از شروع روند جديد مذاكرات با اتش بس موقت در حملات عليه اسرائيل موافقت كرد اما پس از آنكه نيروهاي اسرائيلي در ماه ژوئيه سال 2003 دو تن از رهبران حماس را به تلافي بمب گذاري منجر به كشته شدن 21 نفر در بيت المقدس كشتند، آتش بس حماس نيز خاتمه يافت. همزمان، شيخ احمد ياسين به شخصيتي الهام بخش براي جوانان فلسطيني كه از روند صلح با اسرائيل سرخورده شده بودند تبديل شد. وي مفهوم شهادت را ترويج مي كرد و وعده مي داد كه بمب گذاران انتحاري با ايثار جان خود براي عزت و آزادي فلسطين به درجه شهادت دست مي يابند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی

- ربیع‏الاخر 736 ق، ملقب به خداوندگار از زنان متنفد. وى دختر امیر چوپان (728 ق) از امراى مغول بود و در سال 723 ق به ازدواج امیر شیخ حسن جلایر، كه بعدها به شیخ حسن بزرگ معروف شد، درآمد. سلطان ابوسعید (13 -717 ربیع‏الاخر 736 ق) كه بیش از بیست سال نداشت فریفته زیبایى او شد و از امیر چوپان خواست تا مطابق یاساى چنگیزى دخترش را طلاق گرفته و به ازدواج او درآورد. اما امیر چوپان دختر و دامادش را به قراباغ فرستاد تا سلطان از فكر وى منصرف شود. وقتى سلطان ابوسعید بى‏میلى امیر را احساس كرد نسبت به او و پسرش دمشق خواجه و دیگر پسران او كه والیان چند ولایت بودند بدگمان شد و ركن صائن، وزیرش، نیز به این بدگمانى‏ها دامن زد. سرانجام دمشق خواجه (ظاهرا) به دلیل ارتباط پنهانى با همسر سلطان كشته شد و پدرش نیز كه در خراسان بود درصدد مقابله برآمد اما بر اثر پیمان‏شكنى امرایش فرار كرد و به نزد ملك غیاث‏الدین امیركرت پناهنده شد. اما وى ترسید و امیر چوپان را كشت و انگشتش را به نشانه آن به قراباغ نزد سلطان ابوسعید برد. در تمام این مدت ابوسعید بغداد خاتون را فراموش نكرد بلكه قاضى‏القضاة را نزد امیر شیخ حسن جلایر فرستاد و او را وادار به طلاق دادن بغداد خاتون كرد و پس از گذشتن عده‏ى او، با وى ازدواج كرد. بغداد خاتون كه نفوذ زیادى بر سلطان ابوسعید داشت، «صاحب اختیار كلى و جزوى امور» شد و انتقام خود را از قاتلان پدر و برادرش گرفت و جسد پدر و برادر دیگرش را با احترام تمام از خراسان به مدینه انتقال داد و در قبرستان بقیع دفن كرد. بعضى از نزدیكان سلطان ابوسعید درصدد برآمدند تا با عنوان كردن ارتباط پنهانى بغداد خاتون با امیر حسن جلایر، همسر اولش، او را از نظر سلطان ابوسعید بیاندازند، اما چون بى‏گناهى او ثابت شد سلطان بار دیگر وى را مورد نظر خود قرار داد. در سال 732 ق سلطان ابوسعید گرفتار عشق دلشاد خاتون، دختر دمشق خواجه و برادرزاده بغداد خاتون شد و با او ازدواج كرد. اما این زناشویى طولى نكشید، زیرا سه سال بعد كه سلطان ابوسعید با لشكرى عظیم براى دفع ازبك خان پادشاه دشت قبچاق عازم اران و آذربایجان بود در اران بیمار شد و در حدود شروان درگذشت (13 ربیع‏الاخر 736 ق). پزشكان او در حال اختصار در مزاجش آثار سم مشاهده كردند. چون گمان مى‏رفت كه بغداد خاتون به دلیل هم‏چشمى با دلشاد خاتون و انتقام گرفتن از خون پدر و برادرانش به این كار دست زده باشد، لذا كمى پس از مرگ سلطان، وى توسط یكى از خواجه‏سرایان در حمام به قتل رسید. كلامى مروزى شاعر، بغداد خاتون را مدح كرده است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

متولد 1282، از بانكداران و متخصصین امور مالى است. خدمات ادارى خود را از بانك ملى شروع كرد و در مشاغل مختلفى قرار گرفت. مدتى ریاست بانك ملى بازار را بر عهده داشت. وقتى سرتیپ امیر خسروى از ریاست بانك ملى به وزارت دارائى رفت او را نیز با خود برد و در مشاغل مختلف قرار داد. در كابینه‏ى دوم رزم‏آرا، شعاعى ابتدا به معاونت وزارت دارائى و بعد به كفالت آن وزارتخانه منصوب شد. مدتى نیز مدیر كل مالى ارتش بود. در سال 1339 در كابینه‏ى شریف امامى به وزارت دارائى معرفى شد. زمانى نیز معاونت بازرسى شاه به عهده‏ى او قرار داشت. در سن 80 سالگى در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

معروف به میرزا احمدخان ماه، از علماى حقوق و وكلاى مشهور و مبرز دادگسترى در نیم قرن اخیر است. وى فرزند میرزاحسین شریعتمدار آملى و متولد سال 1263 ش مى‏باشد. شریعت‏زاده پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه به تحصیل حقوق اسلامى پرداخت و بعد در رشته‏ى حقوق فارغ‏التحصیل گردید. و به شغل قضائى اشتغال ورزید و مراحل و مقاماتى را در آن وزارتخانه پیمود. و مراحل و مقاماتى را در آن وزارتخانه پیمود. در تشكیل دادگسترى داور، وى از مشاورین و نزدیكان بود و در غالب كمیسیون‏ها چه براى تدوین قوانین و چه تشكیلات عدلیه، موثر و دست‏اندركار بود. بعد حرفه‏ى وكالت دادگسترى را پیشه‏ى خود ساخت و قریب چهل سال وكیل مشهور و بزرگ دادگسترى بود و در غالب محاكمات بزرگى كه در ایران تكشیل مى‏شد، او مداخله و وكالت داشت. وى همزمان با كار وكالت دادگسترى، وكالت دیگرى را نیز ضمیمه‏ى كار خود نمود و آن وكالت مجلس شوراى ملى بود. او براى اولین بار در دوره‏ى پنجم از بابل به وكالت مجلس انتخاب شد و در ادوار ششم و هفتم نیز وكیل بابل بود. در ادوار هشتم و نهم از محلات به مجلس راه یافت و در دوره‏ى چهاردهم و پانزدهم مجددا از بابل انتخاب شد. وى در تشكیل حزب دموكرات قوام‏السلطنه در سال 1325 از عوامل موثر و مدتى نیز وكیل قوام بود. شریعت‏زاده روى‏هم‏رفته از رجال خوشنام و موجه ایران است و در كار وكالت دادگسترى تبحر داشت و از این راه صاحب ثروت شد. در سن 80 سالگى در تهران وفات یافت. چندى هم نایب رئیس مجلس شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)

در یك خانواده روحانى تهرانى در 1288 ش متولد شد. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تهران به اتمام رسانید و وارد دانشكده‏ى پزشكى شد و دوره‏ى دانشكده‏ى مزبور را در سال 1317 به اتمام رسانید و به استخدام وزارت بهدارى درآمد. در آن تاریخ وزارت بهدارى به صورت اداره كل ضمیمه‏ى وزارت كشور بود و هنوز به صورت وزارتخانه درنیامده بود. وى چندى در بهدارى بندر پهلوى اشتغال به كار داشت و بعد از شهریور 1320 به تهران انتقال یافت و دستیار چشم‏پزشكى بیمارستان فارابى شد. پس از شهریور 1320 كه افق سیاسى تهران تغییر پیدا كرد و بحران دموكراسى شدت گرفت، وى وارد فعالیتهاى سیاسى شد. در 1322 از طرف متفقین به جرم ژرمانوفیلى بازداشت گردید. چندى در اراك و مدتى در رشت در اسارت روس و انگلیس بود. در سال 1324 از زندان استخلاص یافت و با آیت‏الله كاشانى نزدیك شد و جزو یاران و همكاران سیاسى او قرار گرفت و در همان سال امتیاز روزنامه‏ى مهر میهن را گرفت و اولین شماره‏ى آن در فروردین ماه 1325 انتشار یافت. موضع این روزنامه وابسته به مجمع مسلمانان مجاهد بود و روى‏هم‏رفته مهر میهن جریده‏اى تندرو و بى‏باك بود. در 1329 كه آیت‏الله كاشانى از تبعید لبنان بازگشت، دكتر شروین در كنار آیت‏الله كاشانى فعالیت خود را براى ملى كردن صنعت نفت آغاز كرد و از تندروان این تز ملى بود. در حكومت دكتر محمد مصدق به پاس فعالیتهاى خود به ریاست اداره كل اوقاف منصوب گردید و در این سمت دست به اقداماتى زد از جمله ابوالفضل تولیت را كه سالیان طولانى عهده‏دار نیابت تولیت حضرت معصومه سلام‏الله‏علیها بود تغییر داد و به جاى وى سیدمحمد مشكوه استاد دانشگاه را گمارد ولى مسئله به اینجا ختم نشد و طرفداران تولیت دست به اقداماتى زدند و رئیس دولت را تحت فشار قرار دادند و سرانجام دكتر مهدى آذر وزیر فرهنگ وقت موجبات تغییر دكتر شروین را فراهم ساخت. پس از كودتاى 28 مردادماه 1332 و زمامدار سپهبد زاهدى، دكتر شروین به كار دعوت شد و ریاست هیئت مدیره و مدیرعاملى شركت تلفن به او سپرده شد و قریب دو سال این سمت را عهده‏دار بود. پس از آن به مدیریت كل بازرسى وزارت بهدارى منصوب شد و چندى هم سرپرست هیئت عالى بازرسى وزارت بهدارى با او بود. آخرین سمت دولتى او عضویت شوراى عالى بهداشت بود. دكتر شروین چندى هم ریاست تبلیغات دانشگاه را عهده‏دار بود. در اسفند 1379 درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(امیر) یكى از امراى مغول (مقت. 694 ه.ق). وى از سال 678 تا هنگام قتل خود پیوسته مرجع مهام امور و مردى ناسپاس بود، به اولیاى خود خیانت مى‏ورزید و با دشمنان آنان سازش مى‏كرد. وى در زمان اباقا و ارغون و بایدو و غازان مصور خدمات بود و به امر غازان كشته شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

یكى از ایلخانان ایران (جل. 737- مقت. 754 ه.ق.). پس از مرگ ابوسعید ابن الجایتو و استیلاى شیخ حسن ایلكانى بر آذربایجان، و جمعى از امیران ابوسعید با او از در دشمنى درآمده، به مرافقت هم از آذربایجان و عراق گریخته به خراسان آمدند و حكمران خراسان- امیر شیخعلى قوشچى- را به مخالفت با شیخ حسن تحریك كردند. این مخالفان كه اهم ایشان امیر پیر حسین بن امیر محمود بن امیر چوپان و امیر ارغون شاه بن امیر نوروز و امیر عبداللَّه بن امیر مولاى و امیر على جعفر بودند به یارى امیر شیخعلى یكى از شاهزادگان خاندان چنگیزى را كه از نبیره زادگان «جوجى قسار» برادر چنگیزخان بود و طغاتیور نام و در مازندران اقامت داشت به ایلخانى برگزیدند و در مقابل محمدخان و امیر شیخ حسن، آلتى جهت اجراى مقاصد خود تراشیدند. بعد از اعلام ایلخانى طغاتیمور امراى سركش او را برداشته به سوى آذربایجان حركت كردند. در این اثنا موسى‏خان- آلت دست امیرعلى پادشاه هم كه از چنگ امیر شیخ حسن ایلكانى گریخته بود- به ایشان ملحق شد و طرفداران طغاتیمور و موسى چنین قرار گذاشتند كه پس از دفع شیخ حسن خراسان طغاتیمور باشد و عراق و آذربایجان موسى‏خان را. جنگ بین متحدان و شیخ حسن در ذى‏القعده 737 ه.ق. نزدیك مراغه روى داد. طغاتیمور گریخت وموسى به چنگ شیخ حسن افتاد و از قضا در همان روز ارغون شاه هم امیر شیخعلى را در خراسان به قتل رسانید. شیخ حسن آذربایجان و عراق را مسخر كرد و طغاتیمور هم به خراسان آمد و به یارى بقیه امراى موافق خود در آن مملكت به ایلخانى مشغول شد. چون شیخ حسن چوپانى مشهور به شیخ حسن كوچك قدرتى به دست آورد، شیخ حسن بزرگ یكى از خواص خود را به خراسان فرستاد و طغاتیمور را به آمدن عراق تحریك كرد. طغاتیمور هم به همراهى ارغون شاه و علاءالدین محمود وزیر از خراسان حركت كرد و در رجب 739 به ساوه رفت و در آنجا شیخ حسن بزرگ به خدمت او رسید و مراسم استقبال به عمل آورد، ولى كمى بعد ملتفت خبط خود شد و دید كه امراى خراسان همه مطیع رأى خواجه علاءالدین وزیرند و بدو اعتنایى ندارند، مع هذا تحمل كرد. در این ضمن شیخ حسن چوپانى به فكر برهم زدن اردوى طغاتیمور افتاد و در خفا به وى پیغام داد كه اگر او در دفع شیخ حسن بزرگ مساعدت كند ساتى بیك را به عقد او خواهد درآورد. طغاتیمور ساده‏لوح پذیرفت و وثیقه‏اى به خط خود در میناب نوشت و پیش شیخ حسن بزرگ فرستاد و خیالات طغاتیمور را به اطلاع او رساند. امیر ایلكانى از این بابت متحیر شد و طغاتیمور را از قضیه آگاه كرد. طغاتیمور از خجالت سر به زیر افكند و به خراسان بازگشت و شیخ حسن ایكانى نیز به خدمت ساتى‏بیگ آمد و دست خاتون را بوسید و پس از عذرخواهى اردو باوجان رفت. طغاتیمور از آن پس به گرگان و خراسان اكتفا كرد و تا قیام سربداران خراسان را به وضعى ناگوار اداره مى‏كرد تا به دست یحیى كرابى سربدارى به قتل رسید. (لغ.)

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. 207 ه.ق./ 822 م.) (ج. طاهرى، منسوب به طاهر) سلسله‏اى ایرانى كه در خراسان حكومت داشتند (از 205 ه.ق./ 820 م. تا 259 ه.ق./ 872 م.) این سلسله به دست طاهر حسین ملقب به ذوالیمین تأسیس شد و افراد آن قریب نیم قرن در خراسان حكومت كردند و آن نخستین سلسله ایرانى بعد از اسلام محسوب مى‏شود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(جل. 205 ه.ق./ 820 م.) (ج. طاهرى، منسوب به طاهر) سلسله‏اى ایرانى كه در خراسان حكومت داشتند (از 205 ه.ق./ 820 م. تا 259 ه.ق./ 872 م.) این سلسله به دست طاهر حسین ملقب به ذوالیمین تأسیس شد و افراد آن قریب نیم قرن در خراسان حكومت كردند و آن نخستین سلسله ایرانى بعد از اسلام محسوب مى‏شود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

از امیران عصر سلطان ابوسعید ایلخانى (مقت. سطانیه 729 ه.ق.) وى با على پادشاه آهنگ سوءقصد نسبت به سطان مذكور كرد. ابوسعید به وساطت مادر خویش (حاجى خاتون) على پادشاه را بخشید و به او امر داد كه به حدود بغداد برود و طاشتیمور را كه از همدستان او بود براى محاكمه به خواجه غیاث‏الدین وزیر سپرد ولى خواجه عفو او را خواستار شد و او را به خراسان فرستاد. وى در نزدیكى ابهر زنجان به نارى طغان كه بى‏اجازه عازم اردوى ایلخانى بود رسید. این دو امیر متحد و مصصم شدند كه دشمنان خود را از میان بردارند، و محرمانه على پادشاه را هم به همدستى خود دعوت كردند. طاشتیمور در قزوین منتظر اجراى نقشه نارى طغان شد و این یك براى تحصیل زمام امور به لسطانیه رفت، لیكن ابوسعید او را بار نداد و بغداد خاتون كه وى را مسبب حقیقى قتل پدر و برادر مى‏دانست سلطان را روز به روز بر او بیشتر متغیر كرد. وى درصدد قتل خواجه غیاث‏الدیدن برآمد ولى موفق نشد. ابوسعید امر داد كه نارى طغان را دستگیر كنند. وى خبر یافت و از راه كوههاى ابهر گریخته به رى آمد تا شاید خود را به خراسان برساند ولى او در آن حدود و طاشتیمور در محال قزوین دستگیر شدند و آن دو را در روز عید قربان در سلطانیه به امر ابوسعید سر بریدند و سرهاى ایشان را به جاى سردمشق خواجه از قلعه سلطانیه آویختند (اقبال. تاریخ مغول 3 -442).

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گنجینه دانشمندان (جلد ششم)

عالم دینى، محقق، استاد. تولد: 1299، قریه فریمان (مشهد). شهادت: 12 اردیبهشت 1358، تهران. آیت‏الله مرتضى مطهرى در سن سیزده سالگى به حوزه‏ى علمیه‏ى مشهد رفت. اولین استاد وى در آنجا مهدى شهیدى رضوى مدرس فلسفه الهى بود. پس از چهار سال تحصیل در آن حوزه، به حوزه‏ى علمیه‏ى قم رفت. وى تا سال‏هاى 1322 و 1323 به آموختن ادبیات، منطق، سطوح متوسط و عالى، فقه و اصول پرداخت، سطوح نهایى فرائد و مكاسب و كفایه از اساتیدى چون آیت‏الله محقق داماد و امام خمینى (ره) فراگرفت. دوازه سال در درس اخلاق امام شركت كرد، منظومه حاجى ملا هادى سبزوارى و اسفار ملا صدراى شیرازى و تفسیر را در محضر امام خمینى و مهدى آشتیانى و علامه طباطبایى خواند. خارج فقه و اصول را نزد آیت‏الله بروجردى و آیت‏الله سید على یثربى كاشانى و امام خمینى (ره) و آیت‏الله سید محمدتقى خوانسارى و آیت‏الله سید حسن صدر فراگرفت. مرتضى مطهرى بعد از پانزده سال تحصیل در حوزه‏ى علمیه‏ى قم عازم تهران شد و پس از مدتى تدریس خصوصى به تدریس در دانشكده‏ى الهیات و معارف اسلامى و نیز مدرسه‏ى علمیه‏ى مروى و حوزه‏ى علمیه‏ى قم پرداخت. ابتدا به تدریس ادبیات و در اواخر به تدریس شرح منظومه، منطق (شرح مطالع) كلام (شرح تجرید) و گاهى به تدریس مكاسب و كافیه مشغول بود. در پانزده خرداد 1342 آیت‏الله مطهرى به دلیل سخنرانى ضد شاه و سازماندهى نهضت در تهران، توسط ساواك بازداشت و حدود دو ماه در زندان شهربانى به سر برد. بنیانگذارى حسینیه‏ى ارشاد و فعالیت در این مؤسسه، سخنرانى در انجمن‏هاى اسلامى پزشكان و مهندسان و نیز سخنرانى در مساجد مختلف و همچنین اداره‏ى مسجدالجواد براى مدتى حدود سه سال، مهم‏ترین فعالیت‏هاى استاد را پس از ورود ایشان به تهران را تشكیل مى‏دهد. پس از اوج‏گیرى نهضت اسلامى ایران، آیت‏الله مطهرى در سال 1357 براى دیدار با امام خمینى (ره) عازم پاریس شد. در این دیدار نخستین هسته‏ى شوراى انقلاب اسلامى شكل گرفت. سرانجام دو ماه و نیم پس از پیروزى انقلاب اسلامى، آیت‏الله مطهرى در حالى كه ریاست شوراى انقلاى اسلامى را به عهده داشت توسط گروه فرقان به شهادت رسید. از آیت‏الله مطهرى آثارى به یادگار مانده است كه از آن جمله‏اند: مقدمه و شرح بر اصول و روش رئالیسم (پنج جلد)؛ خدمات متقابل اسلام و ایران؛ عدل الهى؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ علل گرایش به مادیگرى؛ مسئله حجاب؛ نهضت‏هاى اسلامى در صد ساله اخیر؛ مقدمه‏اى بر جهان بینى اسلامى (شش جلد شامل انسان و ایمان؛ وحى و نبوت؛ انسان در قرآن؛ جامعه و تاریخ؛ انسان و سرنوشت؛ زندگى جاوید یا حیات اخروى)؛ پیرامون انقلاب اسلامى؛ سیرى در نهج‏البلاغه؛ آشنایى با علوم اسلامى (چهاد جلد شامل اصول فقه و فقه؛ كلام و عرفان؛ منطق و فلسفه؛ حكمت عملى)؛ شرح منظومه‏ى حاج ملا هادى سبزوارى (این كتاب در اولین دوره‏ى كتاب سال به عنوان كتاب برگزیده‏ى رشته‏ى فلسفه و حكمت انتخاب شد)؛ جاذبه و دافعه حضرت على (ع)؛ شرح مبسوط منظومه (این كتاب در نهمین دوره كتاب سال به عنوان كتاب برگزیده‏ى رشته‏ى فلسفه اسلامى انتخاب شد)؛ نقدى بر ماركسیسم؛ جهان بینى توحیدى؛ اسلام و مقتضیات زمان (دو جلد)؛ امامت و رهبرى؛ جهاد؛ داستان راستان سیرى در سیره نبوى؛ ختم نبوت؛ پیامبر امى؛ ولاءها و ولایت ها؛ جاذبه و دافعه على (ع)؛ عرفان حافظ؛ آشنایى با قرآن (پنج جلد)؛ تعلیم و تربیت در اسلام؛ فلسفه اخلاق؛ ده گفتار؛ بیست گفتار؛ گفتارهاى معنوى؛ پیرامون جمهورى اسلامى؛ اخلاق جنسى؛ پاسخ‏هاى استاد؛ امدادهاى غیبى در زندگى بشر؛ حق و باطل (به ضمیمه: احیاى تفكر اسلامى)؛ تكامل اجتماعى انسان؛ مسأله ربا به ضمیمه بیمه، سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، مسئله شناخت؛ انسان كامل؛ نظرى به نظام اقتصادى اسلام؛ فلسفه تاریخ (1)؛ فطرت؛ خاتمیت؛ توحید؛ نبوت؛ معاد؛ حكمت‏ها و اندرزها؛ طرح هاى رسالت پیرامون خدمت و زمامدارى. آیت‏الله مطهرى در تاریخ 12 اردیبهشت 1358 در تهران به شهادت رسید و پیكر وى در حرم حضرت معصومه (ص) نزدیك آرامگاه آیت‏الله عبدالكریم حائرى یزدى به خاك سپرده شد. 1- حجةالاسلام و استاد عالیمقام جناب حاج شیخ مرتضى مطهرى فریمانى از دانشمندان و افاضل مدرسین و گویندگان و نویسندگان معاصر تهرانست. وى در حدود 1338 قمرى در فریمان متولد شده و دروس ابتدائى را در آنجا خوانده انگاه به مشهد آمده و مقدمات و ادبیات و قسمتى از سطوح وسطى را در مشهد فراگرفته و در سال 1356 ق مهاجر به قم نموده و سطوح نهائى فرائد و مكاسب و كفایه را از اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم مانند مرحوم آیت‏اللَّه محقق داماد و آیت‏اللَّه العظمى موسوى و دیگران آموخته و منظومه و اسفار و تفسیر را از محضر آیت‏اللَّه العظمى موسوى و مرحوم آمیرزا مهدى آشتیانى و علامه طباطبائى استفاده نموده و دروس خارج فقه و اصول را از محضر مرحوم آیت‏اللَّه العظمى بروجردى و مرحوم آیت‏اللَّه العظمى آقاى آمیرزا سید على یثربى كاشانى و آیت‏اللَّه موسوى مذكور مدظله و مرحوم آیت‏اللَّه خونسارى و آیت‏اللَّه صدر بهره‏مند شده و به مدارج عالیه علم ارتقا یافته و پس از فوت مرحوم آیت‏اللَّه بروجردى به تهران منتقل و به تدریس و تألیف كتب مفیده و تبلیغ دین و نشر معارف تا حال حاضر اشتغال دارد. داراى بیانى رسا و منطقى شیوا و قلمى زیبا مى‏باشد. از آثار مطبوع و ارزنده ایشان كتب زیر مى‏باشد. 1- اصول فلسفه و روش رئالیسم (مقدمه و توضیح و پاورقى) 2- انسان و سرنوشت 3- خدمات متقابل اسلام و ایران 4- خورشید دین هرگز غروب نمى‏كند. 5- داستان راستان 6- عدل الهى 7- علل گرایش به مادى‏گرى 8- مسئله حجاب 9- نظام حقوق زن در اسلام 10- سیرى در نهج‏البلاغه و تألیفات ارزنده دیگر كه هنوز به طبع نرسیده است. (ح 1298- شهادت 1358 ش)، عالم دینى، فقیه اصولى، فیلسوف، متكلم، واعظ، نویسنده و استاد دانشگاه. در فریمان خراسان در یك خانواده‏ى اصیل و روحانى به دنیا آمد. پدرش كه مردى باایمان و باتقوا بود در تربیت وى نهایت كوشش را نمود و ویژگى‏هاى عقیدتى خود را به فرزندش سپرد. در دوازده سالگى به مشهد عزیمت نمود و به تحصیل مقدمات علوم اسلامى و قسمتى از سطوح پرداخت. در 1316 ش در هجده سالگى براى تكمیل تحصیلات به قم رفت و حدود پانزده سال در آنجا ماند و سطوح نهایى را از آیت‏اللَّه محقق داماد و امام خمینى و منظومه و اسفار و تفسیر را از فیلسوف بزرگ آقا میرزا مهدى آشتیانى و علامه طباطبائى و امام خمینى و خارج فقه و اصول را زا محضر آیت‏اللَّه بروجردى و آیت‏اللَّه یثربى كاشانى و آیت‏اللَّه حجت و آیت‏اللَّه خوانسارى و آیت‏اللَّه صدر فراگرفت. در 1320 ش در محضر آقاى حاج میرزا على شیرازى با نهج‏البلاغه آشنا شد. از 1325 ش با كتب ماتریالیستها آشنا شد و از آنجا كه به فلسفه علاقه‏مند بود مطالعه كتب مادیین را پى‏گیر و بر این عقیده راسخ شد كه فلسفه مادى فلسفه كسى است كه فلسفه نمى‏داند. در 1329 ش در حوزه‏ى درس خصوصى علامه طباطبائى كه براى بررسى فلسفه مادى تشكیل شده بود، زمینه‏ى تألیف كتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» فراهم شد. او در سالهاى آخر اقامت در قم و نیز سالهاى اول مهاجرت به تهران به تحقیق بیشتر درباره‏ى این موضوع پرداخت و تا پایان عمر مبارزه با اندیشه‏هاى انحرافى را ادامه داد. از 1331 ش به موازات تدریس و تألیف، در تهران، سخنرانى‏هاى تحقیقى خویش را در دانشگاه‏ها، انجمن‏هاى اسلامى و مجالس خصوصى آغاز نمود. در 1334 ش تدریس در دانشكده الهیات و معارف اسلامى را شروع كرد و بیست و دو سال تدریس و تحقیق را در آنجا ادامه داد. استاد مطهرى متخصص فلسفه مشاء بود. او به كتب ابن‏سینا احاطه كامل داشت و متن «شفاء» و «نجات» و «اشارات» را در دوره‏ى دكترا تدریس مى كرد. وى علاوه بر كتب شیخ، «شرح منظومه» سبزوارى و «شواهد الربوبیة» ملا صدرا را نیز تدریس مى‏نمود. در خرداد 1342 ش به همراه عده‏اى از علما و روحانیون مدتى به زندان افتاد و تا پیروزى انقلاب اسلامى از اركان فكرى نهضت به حساب مى‏آمد. استاد مطهرى كمتر از سه ماه پس از پیروزى انقلاب به دست گروه فرقان به شهادت رسید. از آثارش: «آشنایى با علوم اسلامى»؛ «آشنایى با قرآن»؛ «اسلام و مقتضیات زمان»؛ شرح و توضیح «اصول فلسفه و روش رئالیسم»؛ «امدادهاى غیبى در زندگى بشر»؛ «انسان و سرنوشت»؛ «جاذبه و دافعه على (ع)»؛ «حماسه‏ى حسینى»؛ «خدمات متقابل اسلام و ایران»؛ «خورشید دین هرگز غروب نمى‏كند»؛ «داستان راستان»؛ «درسهاى اسفار»؛ «ربا، بانك، بیمه»؛ «سیرى در سیره نبوى (ص)»؛ «سیره ائمه اطهار (ع)»؛ «سیرى در امیرالمؤمنین»؛ شرح مبسوط «منظومه‏ى» سبزوارى؛ «عدل الهى»؛ «علل گرایش به مادیگرى»؛ «مقدمه‏اى بر جهان‏بینى اسلامى»؛ «نظام حقوق زن در اسلام».[1] علامه محقق و استاد بزرگوار حاج شیخ مرتضى ابن حجةالاسلام حاج شیخ حسین مطهرى فریمانى یكى از ستارگان درخشان حوزه علمیه قم و شاگردان برجسته آیت‏اللَّه العظمى امام خمینى و آیت‏اللَّه استاد علامه طباطبائى مى‏باشند. وى در ماه جمادى الثانى 1338 ق برابر با 1299 هجرى شمسى در خراسان دیده به جهان گشود. این مجاهد بزرگ در سال 1356 هجرى قمرى برابر با 1316 ه شمسى از حوزه علمیه خراسان وارد حوزه علمى قم گردید و پانزده سال در دانشگاه بزرگ قم رحل اقامت افكند و از اساتید این حوزه مانند مرحوم آیت‏اللَّه بروجردى و آیت‏اللَّه حجت و آیت‏اللَّه داماد و علامه طباطبائى و بالاخص امام خمینى و دیگران بهره‏هاى كافى برد سپس در سال 1371 برابر با 1331 شمسى قم را به عزم تهران ترك گفت و در طول اقامت خود در تهران آنى از خدمات علمى و قلمى و تبلیغى غفلت نورزید علاوه بر تدریس در دانشكده الهیات و مدرسه علمیه مروى در منزل شخصى خود براى گروهى از دلباختگان فلسفه و تفسیر تدریس مى‏كرد جلسات پر ارج دیگرى نیز مانند جلسه انجمن اسلامى مهندسان و انجمن اسلامى پزشگان را اداره مى‏كرد. موج حادثه شهادت مرحوم مطهرى. مرحوم حجةالاسلام مطهرى كه بیش از چهل سال با ایشان آشنائى داشتم و در بسیارى از مباحث فقهى و اصولى و استفاده از محاضر آیات عظام مرحوم بروجردى و یثربى كاشانى و آیت‏اللَّه حجت و دیگر آیات چون نایب‏الامام آیت‏اللَّه العظمى خمینى با معظم‏له شركت داشته و تا حدودى از نزدیك ایشانرا مى‏شناختم دانشمندى محقق و فیلسوفى مدقق و حكیمى فرزانه و استادى آگاه و روشن بین و نویسنده‏اى مبارز و گوینده‏اى مجاهد بود از خود آثارى گرانقدر گذاشت كه قسمتى از آنرا در ضمن ترجمه‏اش یاد نمودم. حادثه شهادت و فاجعه ناگهانى شهید شدنش در ساعت ده و نیم بعد از ظهر دهم اردیبهشت برابر شب پنجم جمادى‏الثانى 99 چنان موجى در سراسر ایران بى‏نظیر بوده و میلیونها نفر از مسلمین جهان و حتى اقلیتهاى مذهبى چون مسیحیان و كلیمیان و زردتشتیان در سوك و ماتم او نشسته و صدها هزار نفر د رتشیع جنازه او از دانشگاه تهران تا صحن مطهر حضرت معصومه (ع) قم و آرامگاه او شركت و فریاد مطهرى مطهرى شهید انقلاب است به آسمان رسانیدند. مرحوم مطهرى شهید رئیس شوراء انقلاب و دومین قربانى بزرگ و ذبح عظیم بعد از رأى جمهورى اسلامى است. مرحوم مطهرى سالها از مدرسین حوزه علمیه قم بوده و پس از فوت مرحوم آیت‏اللَّه العظمى بروجردى كه به تهران منتقل نیز تا آخر عمرش در دانشكده الهیات و دانشگاه به تدریس علوم و فنون مختلفه اسلامى اشتغال داشته و شهادتش ضایعه جبران ناپذیرى در جهان علم و معارف الهى ایجاد و رخنه‏اى به وجود آورد كه به این زودى تدارك نشود. آرى مرگ این فیلسوف اسلامى شرق اثر عمیق درحوزه‏هاى علمى و سیاسى رهبران دینى و آیات عظام و اساتید والامقام و بالاخص مرحع عالیقدر و قائد عظیم‏الشأن آیت‏اللَّه العظمى نایب‏الامام آقاى خمینى مدظله گذارد و تمام مراجع بزرگ تقلید و زعماء حوزه‏هاى علمى تأثرات قلبى و درون خود را در این شرایط سخت از شهادت و فقدان جانكاه مرحوم مطهرى در ضمن ایراد بیانیه‏اى اعلام كه عموم مردم از طریق رادیو و تلویزیون استماع نمودند. در میان آن اعلامیه و بیانیه‏ها از همه جالب‏تر و عمیق‏تر بیانات رهبر عالیقدر انقلاب نایب‏الامام است كه داراى ویژگى‏هاى خاصى براى عموم مردم مبارز و رزمندگان و پاسداران انقلاب و نیز معرفى مقامات علمى و اجتماعى و سیاسى و معنوى مرحوم مطهرى شهید است از زبان خالى از اغراق و مبالغه امام مدظله و گرچه تمام اقشار مردم از دور و نزدیك به وسیله فرستنده‏هاى روز شنیده‏اند اما چون شنیده‏ها فراموش شدنى است لازم دیدم كه متن آن را در اینجا ثبت كنم كه روشنگر آیندگان باشد كه نهضت و انقلاب اسلامى چه قربانیهاى ارجمندى داده و چه خونهاى گرانقدر براى برقرارى جمهورى آن اهداء گردیده است. متن بیانات امام در ضایعه شهادت مطهرى. بسم اللَّه الرحمن الرحیم. انا لله و انا الیه راجعون. این جانب به اسلام و اولیاء عظیم‏الشان آن و به ملت اسلام و خصوصا ملت مبارز ایران ضایعه اسف‏انگیز شهید بزرگوار و متفكر و فیلسوف و فقیه عالیمقام آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى قدس‏سره را تسلیت و تبریك عرض مى‏كنم. تسلیت در شهادت شخصى كه عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. تسلیت در شهادت مردى كه در اسلام شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن كریم كم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزى را از دست دادم و در سوك او نشستم كه از شخصیتهائى بود كه حاصل عمرم محسوب مى‏شد. در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثلمه‏اى وارد شد كه هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریك در داشتن این شخصیتهاى فداكار كه در زندگى و پس از آن با جلوه خود نورافشانى كرده و مى‏كنند من تربیت چنین فرزندانى كه با شعاع فروزان خود مردگان را حیات مى‏بخشند و به ظلمت‏ها نور مى‏افشانند به اسلام بزرگ و مربى انسانها و امت اسلامى تبریك مى‏گویم. من اگر چه فرزند عزیزى را كه پاره تنم بود از دست دادم لكن مفتخرم كه چنین فرزندان فداكارى در اسلام وجود داشت و دارد. مطهرى كه د رطهارت روح و قدرت ایمان و قدرت بیان كم‏نظیر بود رفت و به ملاء اعلاء پیوست لكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصیت اسلامى و علمى و فلسفیش نمى‏رود ترورها نمى‏تواند شخصیت انسانى مردان اسلام را ترور كنند آنان نمى‏دانند كه به خواست خداى توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصمم‏تر مى‏شوند ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‏هاى گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمى‏نشیند. اسلام عزیز با فداكارى و فدائى دادن عزیزان رشد نموده برنامه اسلام از عصر وحى تاكنون بر شهادت توام با شهامت بوده قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأى برنامه‏هاى اسلام است. (و ما لكم لا تقاتلون فى سبیل اللَّه و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان) اینان كه شكست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانى مى‏خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند آنها گمان نكردند كه از هر موى شهیدى از ما و از قطره خونى كه به زمین مى‏ریزد انسان‏هاى مصمم و مبارزى به وجود مى‏آید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور كنید و الا ترور فرد هرچه بزرگ باشد براى اعاده چپاول‏گرى سودى ندارد. ملتى كه با اعتماد به خداى بزرگ و براى احیاى اسلام به پا خاسته با این تلاشهاى مذبوحانه عقب‏گرد نمى‏كنند. ما براى فداكارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مها هستیم. اینجانب روز پنجشنبه سیزدهم اردیبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصیتى فداكار و مجاهد در راه اسلام و ملت عزاى عمومى اعلام میكنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه، و جمعه به سوك مى‏نشینم. از خداوند متعال براى آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت مى‏نمایم. سلام بر شهداى راه حق و آزادى. روح‏اللَّه الموسوى الخمینى. شهادت مطهرى. این بزرگوار سرانجام آفتاب عمر پر بركتش كه قریب 60 سال در خدمت اسلام و علم بود در شب چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت (58) برابر پنجم جمادى الثانى 1399 غروب كرد اتفاقا در همان ماهى كه دیده به جهان گشوده بود دیده از جهان فروبست.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

عالم دینى. تولد: 1293، دهخوارقان (آذرشهر)، از توابع تبریز. شهادت: 20 شهریور 1360، تبریز. آیت‏الله سید اسدالله مدنى، فرزند آقا میرعلى، در سن شانزده سالگى پدر خود را از دست داد و چون پیش از این مادرش را نیز از دست داده بود به ناچار سرپرستى سه كودك و نامادرى‏اش را عهده‏دار شد. چندى بعد وارد حوزه‏ى علمیه‏ى قم شد و پس از گذراندن دوره سطح نزد آیت‏الله سید شهاب‏الدین مرعشى نجفى و آیت‏الله سید محمد رضا گلپایگانى، حدود چهار سال به تحصیل درس فلسفه در محضر امام خمینى (ره) پرداخت و همچنین در جلسات درس آیت‏الله سید محمد حجت كوه‏كمره‏اى و آیت‏الله سید محمدتقى خوانسارى شركت كرد. استادان دیگر او آیت‏الله حكیم و آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانى و آیت‏الله سید عبدالهادى شیرازى بودند. مبارزات سیاسى خود را نیز از همان دوران طلبگى علیه رژیم پهلوى آغاز كرد و به علت مخالفت با كاپیتولاسیون از قم به ممسنى نورآباد تبعید شد و پس از تبعید در سال 1363 ق. به زیارت خانه خدا رفت و پس از اتمام حج بى‏درنگ به نجف عزیمت و تحصیل و درس خود را در آنجا شروع كرد و در درسهاى آیت‏الله خویى شركت نمود و روزانه چندین جلسه درس از كفایة، رسائل، مكاسب و لمعه را براى طلاب تدریس مى‏نمود. در نجف در فعالیت‏هاى عمرانى و مذهبى و نیز در راهپیمایى‏هاى و سایر مسائل ایران پیش قدم بود. در بیست و یكم بهمن 1375 كه تعدادى از تانك‏هاى دشمن از كرمانشاه به تهران عازم بودند، وى به اتفاق سى هزار جمعیت با دست خالى كفن‏پوش به مقابله با آن‏ها پرداختند و با دادان تعداى شهید و مجروح موفق مى‏شوند تانك‏ها را از حركت بازداشته و سربازان را كه تعدادشان 500 نفر بود خلع سلاح نمایند و تمام آنها را در منزل خود تغییر لباس داده و پذیرایى مى‏كند و به آنها مى‏گوید كه: بروید به امید خدا هر موقع انقلاب پیروز شد خودتان را معرفى كنید.» بعد از پیروزى انقلاب اسلامى و پس از رحلت آخوند ملا معصومى، آیت‏الله مدنى دوباره بعد از اقامت كوتاهى در قم راهى همدان شد. در انتخابات مجلس خبرگان شركت نمود و از سوى مردم همدان به مجلس راه یافت و در تدوین قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران نقش داشت. وى همچنین امامت جمعه و نمایندگى امام خمینى (ره) را در همدان طبق حكم بیست و یكم مهر 1358 ایشان به عهده داشت. بعد از شهادت آیت‏الله محمدعلى قاضى طباطبایى به حكم رهبرى، امام جماعت شهر تبریز شد. نقش آیت‏الله مدنى در اداره‏ى امور استان آذربایجان و جریان حزب خلق مسلمان كه توانسته بود قدرتى در تبریز براى خود دست و پا كند، مهم بود. وى با همیارى مردم آنها را از صحنه‏ى سیاست منطقه بیرون كرد. به همین سبب چندین بار به وى سوء قصد شد. از جمله خدمات ایشان مى‏توان به این موارد اشاره نمود: احداث مهدیه، صندوق قرض‏الحسنه و درمانگاه در مهدیه همدان، بناى حسینیه و احداث حمام و مسجد و مدرسه و كتابخانه و قرض‏الحسنه‏اى در دره مراد بیك، راه اندازى صندوق قرض‏الحسنه در قصر شیرین، اداره‏ى حوزه‏ى علمیه‏ى كمالیه‏ى خرم‏آباد، احداث هجده دستگاه خانه در یكى از روستاهاى بوئین زهرا، ساختن مسجد بزرگى در نورآباد ممسنى. او در جبهه‏هاى دفاع مقدس هم حضور داشت (همچنین در جریان شكست حصر سوسنگرد). آیت‏الله مدنى روز بیستم شهریور 1360 بعد از نماز جمعه تبریز به شهادت رسید و پیكرش را در جوار حرم معصومه (س) به خاك سپردند. حاج سید اسداللَّه مدنى دهخوار قانى (آذر شهرى) از علماء مبرز معاصر است در شهر خرم‏آباد. وى در سال 1331 قمرى در آذرشهر متولد شده و پس از رشد و خواندن مقدمات و سطوح اولى در محل خود به اتفاق برادر رضاعى خود جناب مستطاب حجةالاسلام والمسلمین آقاى حاج میرزا باقر حكمت‏نیا در سال 1356 قمرى مهاجرت به قم نموده و سطوح وسطى و نهائى را از مدرسین بزرگ چون آیت‏اللَّه العظمى مرعشى نجفى و آیت‏اللَّه العظمى گلپایگانى و بعضى دیگر به پایان رسانیده و به درس خارج مرحوم آیت‏اللَّه العظمى آقاى آسید محمد حجة كوه‏كمرى و آیت‏اللَّه العظمى حاج سید محمدتقى خوانسارى طاب ثراهما حاضر شده و استفاده كامل نموده و خود به تدریس سطوح و اخلاق پرداخته آنگاه مهاجرت به نجف نموده و از محضر آیات بزرگ حوزه نجف بالاخص زعیم اعظم و مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت‏اللَّه العظمى خوئى مدظله فقها و اصولا استفاده نموده و خود در آن سامان به تدریس فقه و اصول و غیره پرداخته و در فصل تابستان به همدان آمده و مورد توجه مخصوص مردم باایمان همدان و بالخصوص دانشمندان آن شهرستان قرار گرفته تا در سال 1392 قمرى كه مردم عالم دوست شهرستان خرم‏آباد مركز فرماندارى منطقه لرستان براى سرپرست حوزه علمیه آنجا و مرجعیت مردم آن ناحیه تقاضا و به اصرار آنجناب را به خرم‏آباد برده و تاكنون از وجود ذیجودش استفاده و استفاضه مى‏نمایند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1352 -1275 ش)، شاعر، ادیب، نویسنده، مترجم، روزنامه‏نویس. وى در قریه كچویه فرامرزان لار به دنیا آمد. پس از تحصیل علوم مقدماتى در زادگاهش به اتفاق خانواده به بحرین رهسپار گردید و براى تكمیل تحصیلات به چند كشور عربى مسافرت كرد و پس از چندى به بحرین بازگشت و به تدریس در مدرسه‏ى ایرانیان پرداخت. سپس به ایران بازگشت و در تهران به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به تدریس در دبیرستانهاى تهران پرداخت. اما چندى طول نكشید كه از این كار دست كشید و به روزنامه‏نگارى روى آورد و بیست سال سردبیرى روزنامه «كیهان» را عهده‏دار بود. وى چندین دوره از طرف مردم لار به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. از آثار اوست: «راه زندگى»؛ «داستان دوستان»؛ «مجموعه داستان»؛ «مجموعه‏ى مقالات فرامرزى»؛ «دستور زندگانى»، ترجمه؛ «سرگذشت یك بدبخت»، ترجمه.[1] نویسنده‏ى برجسته و روزنامه‏نگار و سیاستمدار معاصر، متولد 1280 ش و فرزند عبدالواحد است. وى تحصیلات خود را در لار و بحرین به اتمام رسانید و در ادبیات فارسى و فقه و اصول و منطق و حكمت صاحب‏نظر شد. از 20 سالگى به خدمات فرهنگى اشتغال ورزید و در مدارس مختلف فارس و تهران به تدریس ادبیات فارسى و عربى مشغول شد. در زمانى كه مختار رئیس شهربانى بود، اداره‏اى به نام اداره‏ى راهنماى نامه‏نگارى در شهربانى تاسیس كرد، دشتى ریاست آن اداره را عهده‏دار بود و فرامرزى به ریاست آن اداره منصوب شد و تا شهریور 1320 در انجا خدمت مى‏كرد. آن اداره در حقیقت كار سانسور مطبوعات را انجام مى‏داد. بعد از شهریور 1320 فرامرزى به كار مطبوعاتى پرداخت و روزنامه‏ى آینده‏ى ایران را انتشار داد. بعد از چندى، امتیاز روزنامه‏ى كیهان را گرفت و با سردبیرى دكتر مصباح‏زاده آن را انتشار داد. در آذرماه 1321 كه قوام‏السلطنه امتیاز تمام روزنامه‏ها را باطل كرد، روزنامه‏ى كیهان هم منحل گردید. بعد از مدتى مجددا كیهان به صاحب‏امتیازى دكتر مصباح‏زاده و مدیریت عبدالرحمن فرامرزى انتشار یافت. این روزنامه در اثر تلاش و قلم فرامرزى و چند تن دیگر از دوستان به زودى در محافل مختلف ایران معروف شد و در ردیف بزرگترین روزنامه‏هاى روز شد. سرمقالاتى كه فرامرزى در آنجا مى‏نوشت طرفداران زیادى پیدا كرد و مخصوصا انتقادات و حملات فرامرزى به دولتها موجبات گرایش مردم به سوى این روزنامه را فراهم نمود. فرامرزى در حزب دموكرات ایران قوام‏السلطنه وارد شد و روزنامه‏ى بهرام را كه طرفدار قوام‏السلطنه بود، اداره مى‏كرد. در انتخابات دوره‏ى پانزدهم، فرامرزى از طرف حزب دموكرات ایران كاندیداى نمایندگى مجلس شد و از لار به پارلمان رفت. فرامرزى در مجلس پانزدهم با ایراد چند سخنرانى جاى خود را باز كرد و در زمره‏ى وكلاى متنفذ قرار گرفت. در دوره‏ى شانزدهم نیز كرسى نمایندگى را حفظ نمود. در دوره‏ى هفدهم از ایوانكى و ورامین نماینده شد و در دوره‏ى هیجدهم هم وكیل ورامین بود. در انتخابات زمستانى دوره‏ى بیستم كه منجر به انحلال مجلسین شد، فرامرزى به عنوان نماینده‏ى مردم بندر لنگه در مجلس عضویت داشت. از آن تاریخ به بعد، دیگر كارى به او ارجاع نشد تا اینكه در 1351 در 73 سالگى در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(تو 1268 ش)، مورخ، مترجم، نویسنده و روزنامه‏نگار. وى در روستاى كچویه فرامرزان از توابع لارستان فارس به دنیا آمد. در ده سالگى همراه پدر به بحرین عزیمت نمود و در آنجا مقدمات فقه شافعى و نحو را در خدمت پدر آموخت. بعد از مراجعت به ایران به دلیل پیوستگى پدرش با مشروطه‏خواهان مجددا مجبور به ترك وطن و عزیمت به بحرین شد. فرامرزى در بحرین مدتى به تجارت مشغول گشت و در 1301 ش به همراه برادرش به تهران سفر كرد. در 1324 ش مدیریت كل وزارت دارایى را به عهده گرفت. او چند دوره نیز به وكالت مجلس شوراى ملى انتخاب گردید. وى در 1306 ش به همراه برادرش مجله‏ى «تقدم» و بعد از شهریور 1320 ش روزنامه‏ى «خاور» را تأسیس و منتشر كرد. از آثار او: «چرا فرانسه شكست خورد»،ترجمه؛ «نتایج سیاسى جنگ بین‏الملى اول»، ترجمه؛ «انگلیسى‏ها در انگلستان»، ترجمه؛ «تاریخ تشكیلات سیاسى و قانونى و قضایى و اقتصادى»، ترجمه؛ «تاریخ بصره»؛ «تاریخ كویت».[1] فرزند شیخ عبدالواحد لارى در 1265 در قریه گجویه از بلوك فرامرزیان لارستان به دنیا آمد. مقدمات زبان فارسى و عربى را نزد پدر خود فراگرفت. در سن جوانى به مشروطه‏خواهان پیوست و با نیروهاى استبدادى مبارزه نمود. حاصل این مبارزات یك سال زندان بود. فرامرزى پس از استخلاص از زندان به اتفاق برادرش عبدالرحمن به بحرین رفت و كار معلمى را پیشه‏ى خود ساخت و چون هر دو برادر روح سركشى داشتند و در آنجا به مبارزاتى دست زدند كه ناچار به ایران آمدند. احمد فرامرزى مدتى در وزارت امور خارجه مترجم زبان عربى بود. چندى در وزارت راه و چند سالى هم در دادگسترى شاغل مقاماتى شد. مدتى هم مدیركل وزارت دارائى بود. در 1308 ش در تهران مجله‏ى علمى و ادبى و تحقیقى تقدم را انتشار داد و دانشمندانى چون تقى‏زاده و جمال‏زاده عضو هیئت تحریریه آن مجله بودند. پس از 1320 نامه‏ى هفتگى سیاسى و اجتماعى خاور را منتشر نمود و مدتى هم روزنامه‏ى آینده‏ى ایران را مى‏نوشت. در دوره‏ى پانزدهم از بوشهر به وكالت مجلس انتخاب شد و در ادوار هفدهم و هیجدهم نیز وكیل مردم بوشهر در مجلس بود. مرحوم فرامرزى ادیب و دانشمند و محقق بود. تحقیقات دامنه‏دارى درباره‏ى تاریخ و جغرافیاى خلیج‏فارس نموده كه قسمتى از آن به چاپ رسیده است. به زبان و ادبیات عرب تسلط وافى داشت. در اسفندماه 1340 در 73 سالگى درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 29 شهریور 1395  - 5:16 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع : دانشنامه نخبگان

Edmund M. Herzig
حوزه تخصصی: سیاست، روابط بین الملل، تاریخ و منطقه گرایی در ایران، آسیای مرکزی و قفقاز، سیاست خارجی و امنیتی ایران، تاریخ اقتصادی و سیاسی
شغل و مسئولیت: استاد ایران شناسی دانشگاه منچستر
ادموند ام. هرزیگ، استاد ایران شناسی دانشکده مطالعات خاورمیانه، ادیان و الهیات و گروه مطالعات خاورمیانه ای دانشگاه منچستر، در سال 1981 مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کمبریج، در سال 1983 مدرک کارشناسی ارشد خود را از گروه مطالعات خاورنزدیک دانشگاه پرینستون و در سال 1991 مدرک دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. سمت ها و مسئولیت های وی عبارتند از: استاد ایران شناسی دانشگاه منچستر(از سال 1987 تاکنون)، عضو مؤسس گروه تحقیقات آسیای مرکزی و قفقاز در دانشگاه منچستر(از سال1994 تاکنون)، محقق ارشد برنامه مطالعات روسیه و اوراسیا در مؤسسه سلطنتی امور بین الملل، لندن(از سال 1994 تاکنون)، هماهنگ کننده پروژه چشم انداز آسیای مرکزی و قفقاز در مؤسسه سلطنتی امور بین الملل، لندن(از سال 1994 تا 1997)، محقق دانشگاه کمبریج(در سال های 1986 و 1987)، عضو هیأت مشورتی نشریه “Journal of Caucasian Regional Studies”، عضو هیأت سردبیری نشریه “Journal of the Society for Armenian Studies”، عضو شورای انجمن مطالعات خاورمیانه ای بریتانیا(از سال 1995 تا 1999)، عضو کمیته هماهنگی پروژه تحقیقاتی «اسلام و دموکراسی: سیاست تحول در ایران امروز» در مؤسسه سلطنتی امور بین الملل، لندن(در سال های 1999 و 2000)، عضو گروه مرجع پروژه تحقیقاتی «اسلام سیاسی و سکولاریسم در خاورمیانه و شمال آفریقا» در شورای تحقیقات نروژ، اسلو(از سال 1997 تا 2000) و عضو کمیته آموزشی بنیاد میراث ایران(در سال 2000). حوزه تخصصی مطالعات و تحقیقات دکتر هرزیگ شامل این موارد می شود:
- تاریخ ایران در عصر صفویه(قرن شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی): مسائل سیاسی مانند، توسعه سازمان ها و ادارات دولتی، نخبگان و برگزیدگان، نقش پادشاهان و خانواده سلطنتی، مسائل اقتصادی و اجتماعی مانند تجارت ابریشم، مالیات و امور مالی، روابط تجاری با اروپا، امپراتوری روسیه و مغول، امپراتوری عثمانی و جامعه اقلیت ها؛
- تاریخ اقتصادی، تجارت، بازرگانی و تجار از عهد باستان تا عصر حاضر؛ به ویژه جامعه ارمنیان تاجر در جلفای اصفهان: قوانین تجاری و بازرگانی (قراردادها و اسناد تجاری، شرکت ها و کمپانی ها)، مقایسه ا صول و شیوه تجارت در آسیا، خاورمیانه و اروپا، تاریخ تجاری بین المللی، نظام سرمایه داری، نظام جهانی و اقتصاد جهانی؛
- تاریخ، سیاست و سیاست خارجی معاصر در ایران، قفقاز جنوبی(ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) و آسیای مرکزی: توسعه نهادهای سیاسی و ایدئولوژی در جمهوری اسلامی ایران(دموکراسی و اسلام)، روند تغییر سیاست خارجی ایران(به ویژه در روابط با کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی)، حکومت سازی و ملت سازی: سیاست انتقال در کشورهای قفقاز جنوبی پس از فروپاشی کمونیسم، همکاری منطقه ای و امنیت منطقه ای در قفقاز و آسیای مرکزی، منازعه ناگورنو قره باغ، سیاست بین المللی مناطق قفقاز، خزر و آسیای مرکزی و سیاست خارجی کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

(تولد: 1946م، بحرین). لیسانس علوم نظامی از آکادمی سلطنتی سند هرست انگلستان 1968، فوق لیسانس علوم نظامی از دانشکده فرماندهی و ستاد انگلستان 1972.
 پیشینه
رئیس ستاد ارتش 1974، فرمانده کل نیروی دفاعی بحرین (وزیر دفاع) 1988، ارتقاء به درجه سرلشگری در فوریه 2011. نشان های دریافتی وی به ترتیب: نشان احمد الفاتح، نشان شیخ علی بن سلمان آل خلیفه، نشان بحرین، نشان آزادسازی کویت، نشان دفاع ملی از کویت، نشان لیاقت از آمریکا، نشان سپر جزیره از عربستان سعودی، نشان همکاری نظامی از امارات متحده عربی، نشان لیاقت از اردن، نشان رافدین از عراق.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع : دانشنامه نخبگان

 Michael Arthur Ledeen
حوزه تخصصی: خاورمیانه، ایران، اروپا، آفریقا، تروریسم، سیاست خارجی آمریکا
شغل و مسئولیت: محقق مؤسسه اینترپرایز آمریکا
مایکل اِی. لدین، محقق کرسی فریدم(Freedom) مؤسسه تحقیقات سیاسی اینترپرایز(Enterprise) آمریکا و کارشناس سیاست خارجی آمریکا است که حوزه های تخصصی مطالعات وی شامل خاورمیانه، ایران، اروپا، آفریقا(موزامبیک، آفریقای جنوبی، زیمباوه)، ایتالیا، تروریسم، روابط آمریکا و چین، رهبری و استفاده از قدرت و مسائل اطلاعاتی و امنیتی می شود. او مدرک کارشناسی خود را از کالج پومونا(Pomona) و مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را از دانشگاه ویسکانسن(Wisconsin) در رشته تاریخ و فلسفه دریافت کرد. مایکل لدین یکی از کارشناسان و متخصصان تاریخ معاصر، امور بین الملل و مسایل اطلاعاتی و امنیتی است که با مطالعه و بررسی تاریخ قرن بیستم و تحولات و رویدادهای مهم روز، نقش مهمی را در سازماندهی سیاست خارجی آمریکا ایفا می کند. او از سال 2001 تاکنون معاونت کمیسیون آمریکا و چین را برعهده گرفته است. سوابق شغلی وی شامل موارد زیر می شود:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع : دانشنامه نخبگان

 Reuel Marc Gerecht
حوزه تخصصی: خاورمیانه، ایران، افغانستان، شوروی سابق، تروریسم، آسیای مرکزی
شغل و مسئولیت: محقق مؤسسه اینترپرایز آمریکا
روئل مارک گرشت، محقق مؤسسه تحقیقات سیاسی اینترپرایز (Enterprise) آمریکا و مدیر بخش خاورمیانه در «پروژه آمریکا در قرن جدید» است که به تحقیق و پژوهش در زمینه افغانستان، ایران، آسیای مرکزی، شوروی سابق، خاورمیانه، تروریسم و امور اطلاعاتی و امنیتی می پردازد. وی به زبان فارسی تسلط کامل دارد و از سال 1985 تا 1994 به عنوان کارشناس ایران و خاورمیانه در سازمان سیا فعالیت کرده است. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه جانز هاپکینز در رشته تاریخ و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه پرینستون در رشته تاریخ اسلام دریافت کرد، وی همچنین در دانشگاه آمریکایی قاهره، دانشگاه قاهره، دانشگاه ادینبورگ و مؤسسه مطالعات اسلامی معیر(Muir) تحصیل کرده است. از سمت ها و مسئولیت های او در گذشته می توان به موارد زیر اشاره کرد:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20

Mark J. Gasiorowski
حوزه تخصصی: سیاست خاورمیانه، ایران، جهان سوم، دموکراسی، اقتصاد سیاسی بین المللی، اقتصاد تطبیقی
شغل و مسئولیت: استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا
مارک جی. گازیوروسکی، استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا، در نهم اکتبر 1954 در نیویورک به دنیا آمد و در سال 1976 مدرک کارشناسی خود را در رشته ریاضی از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. وی سپس به دانشگاه کارولینای شمالی راه یافت و در سال های 1980 و 1984 به ترتیب، مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از این دانشگاه دریافت کرد. سوابق شغلی وی شامل این موارد می شود: استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا(از سال 1984 تاکنون)، محقق مرکز خاورمیانه در کالج سنت آنتونی(دانشگاه آکسفورد، در سال های 2001 و 2002)، استاد میهمان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران(در سال های 1994، 1996 و 1998)، معاون مؤسسه طرح های پیشرفته پژوهشی و خدمات ارزیابی(شیکاگو، در سال های 1977 و 1978)، رئیس و برگزارکننده همایش های «محمد مصدق و کودتای 1953 در ایران» و «سیاست خارجی ایران» در مرکز خاورمیانه، کالج سنت آنتونی(ژوئن و مه 2002)، عضو هیأت سردبیری «سالنامه اقتصاد سیاسی بین المللی» (از سال 2001 تاکنون)، عضو هیأت مشورتی ایران- آمریکا در آرشیو امنیت ملی(واشنگتن دی. سی.، از سال 1999 تاکنون)، عضو هیأت سردبیری نشریه «گفت و گو»، (Discourse، از سال 1999 تاکنون)، عضو هیأت سردبیری نشریه “Political Research Quarterly”(از سال 1996 تاکنون)، رئیس و عضو کمیته انتخاب نامزدهای دریافت جایزه رساله Malcolm H. Kerr در حوزه علوم اجتماعی(انجمن مطالعات خاورمیانه، در سال های 2001 و 2002)، همکاری با شورای امنیت ملی آمریکا در بخش سیاست ایران(در سال 2001)، عضو کمیته انتخاب نامزدها برای ریاست انجمن مطالعات بین المللی(در سال های 2000 و 2001)، دبیر بخش معرفی و نقد کتاب در نشریه “International Journal of Middle East Studies”(از سال 1995 تا 2000)، عضو هیأت سردبیری بولتن مرکز تحقیق و تحلیل ایران(از سال 1996 تا 1999)، عضو هیأت سردبیری نشریه “Iran Report”(در سال های 1994 و 1995) و عضو کمیته مشورتی ایران در آرشیو امنیت ملی(واشنگتن دی. سی، از سال 1989 تا 1994). دکتر مارک گازیوروسکی عضو انجمن علوم سیاسی آمریکا، انجمن مطالعات بین المللی، انجمن مطالعات خاورمیانه، مؤسسه خاورمیانه(واشنگتن) و انجمن مطالعات ایران است و از وی برای حضور و شرکت در همایش های دانشگاه ها و مراکز مطالعاتی و پژوهشی دعوت به عمل آمده است: انجمن مطالعات خاورمیانه، انجمن علوم سیاسی آمریکا، مرکز تحقیق و تحلیل ایران، انجمن مطالعات بین المللی، دانشگاه ایالتی سن فرنسیسکو، دانشگاه کالیفرنیا(برکلی)، دانشگاه دفاع ملی، دانشگاه ایالتی لوئیزیانا، مرکز خاورمیانه(آکسفورد)، مؤسسه مطالعات سیاسی و بین المللی(تهران)، پژوهشکده مطالعات راهبردی(تهران)، دانشگاه ادینبورگ، مرکز روابط بین المللی برکل(دانشگاه یو. سی. ال. اِی.)، مرکز مطالعات و تحقیقات بین المللی(پاریس)، وزارت امور خارجه آمریکا، مؤسسه بروکینگز، کنگره آمریکا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(تهران)، دانشگاه تهران، دانشگاه ترینیتی، دانشگاه راتگرز، مؤسسه هوور، مرکز مطالعات آسیا(دانشگاه آریزونا)، دانشگاه تگزاس، مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام(قاهره) و مراکز دیگر. دکتر گازیوروسکی فرصت های مطالعاتی و پژوهشی و جوایزی از سوی آکادمی علوم اروپا، مرکز خاورمیانه(دانشگاه آکسفورد)، مؤسسه صلح آمریکا، بنیاد ملی علوم انسانی، دانشگاه لوئیزیانا، بنیاد رینولدز، بنیاد پژوهشی اسمیت و بنیاد ملی علوم دریافت کرده است. وی با بسیاری از نشریات معتبر جهان از جمله، “American Journal of Political Science”، “American Political Science Review”، “Comparative Politics”، “International Interactions”، “International Journal of Middle East Studies”، “International Studies Quarterly”، “Journal of Conflict Resolution”، “Journal of Peace Research”، “Middle East Journal”، “Political Research Quarterly”، “Western Political Quarterly” و نشریات دیگر و همچنین انتشارات دانشگاه های کمبریج، کرنل، نیویورک، سیراکیوز و شیکاگو همکاری کرده است. عناوین برخی از آثار وی عبارتند از:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع : دانشنامه نخبگان

Anthony H. Cordesman
حوزه تخصصی: خاورمیانه، آسیای جنوبی، امنیت ملی آمریکا، بودجه دفاعی، اطلاعات دفاعی، موازنه نظامی
شغل و مسئولیت: محقق مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی 
اَنتونی اچ. کوردزمن محقق کرسی استراتژی آرلی اِی. برک (Arleigh A. Burke) مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی(CSIS) و تحلیل گر مسائل امنیت ملی در شبکه ی خبری ABC است که به مطالعه و بررسی امنیت خاورمیانه و آسیای جنوبی، امنیت ملی آمریکا، جنگ پیشرفته، بودجه و اطلاعات دفاعی، موازنه نظامی، جنگ خلیج فارس، طوفان صحرا، کوزوو، افغانستان و عراق می پردازد. او در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، سمت مدیریت پروژه های ارزیابی خلیج فارس و خلیج فارس در راه انتقال را به عهده داشته و محقق اصلی پروژه دفاع از وطن بوده است. فعالیت های دیگر وی عبارتند از: مدیریت مطالعات و تحقیقات در زمینه دفاع موشکی ملی، جنگ نامتقارن، سلاح های کشتار جمعی و زیربنای اقتصادی، نگارش مقالات و تحلیل ها در زمینه ی برنامه های دفاعی آمریکا، انتقال نیرو، موازنه نظامی غرب، موازنه اتمی، کنترل تسلیحات در موازنه نظامی اعراب و اسرائیل، ثبات اقتصادی آفریقای شمالی، موازنه نظامی آسیا و گسترش سلاح های کشتار جمعی، مدیریت مشترک پروژه استراتژی در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی و پژوهش در زمینه سیاست امنیتی آمریکا، سیاست انرژی و سیاست خاورمیانه. از سمت ها و مسئولیت های وی در گذشته می توان به این موارد اشاره کرد: معاون سناتور "جان مک کین" (John McCain) در امور امنیت ملی در کمیسیون نیروهای مسلح سنا، مدیر بخش برآورد اطلاعاتی وزارت دفاع، همکاری با معاونت وزارت دفاع در امور غیرنظامی، مدیر بخش سیاست و مدیریت منابع در وزارت نیرو، همکاری با وزارت خارجه و ناتو، پذیرفتن سمت هایی در لبنان، مصر، ایران و عربستان سعودی از سوی دولت آمریکا، استاد گروه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه جورج تاون، محقق مرکز وودرو ویلسون و اسمیتسونین، سردبیر بین المللی نشریه “Armed Forces Journal” و سردبیر نشریه “Armed Forces” در آمریکا. کوردزمن نشان خدمات وزارت دفاع آمریکا را دریافت کرده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع : دانشنامه نخبگان

 Geoffrey Kemp
حوزه تخصصی: علوم سیاسی، امنیت ملی، خاور نزدیک، آسیای جنوبی، عراق، خاورمیانه، خلیج فارس، ایران، سیاست امنیتی آمریکا، روابط بین الملل
شغل و مسئولیت: مدیر برنامه های استراتژیک منطقه ای مرکز نیکسون
جفری کمپ، مدیر برنامه های استراتژیک منطقه ای مرکز نیکسون، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد و مدرک دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از مؤسسه فناوری ماساچوست دریافت کرد. او در دوران ریاست جمهوری ریگان سمت معاونت ویژه رئیس جمهور در امور امنیت ملی و مدیریت ارشد امور خاور نزدیک و آسیای جنوبی در شورای امنیت ملی را برعهده داشت. وی پیش از پیوستن به مرکز نیکسون، به عنوان محقق ارشد و مدیر پروژه کنترل تسلیحات در خاورمیانه، با مرکز صلح بین المللی کارنگی همکاری می کرد. دکتر جفری کمپ در دهه 1970 به فعالیت در بخش های برنامه ریزی سیاسی و تحلیل و ارزیابی برنامه در وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون)، بررسی سیاست امنیتی آمریکا و مطالعه راه کارها برای منطقه جنوب غربی آسیا پرداخت. او در سال 1976 با کمیسیون روابط خارجی سنا همکاری کرد و به تهیه گزارشی تبلیغاتی از فروش تسلیحات آمریکا به ایران پرداخت. جفری کمپ، استاد دانشکده مطالعات پیشرفته بین المللی پل اچ. نیتز دانشگاه جانز هاپکینز، به مدت ده سال(از سال 1971 تا 1981) به تدریس در گروه سیاست بین المللی دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر دانشگاه تافتز پرداخت. او همچنین عضو سمینار کنترل تسلیحات مؤسسه فناوری ماساچوست دانشگاه هاروارد و محقق ارشد شورای روابط خارجی و دانشگاه جورج تاون بود. مقالات و تحلیل های کمپ در روزنامه های “New York Times”، “Washington Post”، “Los Angeles Times”، “International Herald Tribune” و “Christian Science Monitor” به چاپ می رسد. او مفسر سیاسی شبکه های تلویزیونی CNN، ABC، CBS، NBC، PBS و BBC است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20

(تولد: 1948م). عرب- بحرانی، شیعه، ‌متأهل و دارای دو فرزند پسر به نام محمد و علی، فوق دیپلم تربیت معلم، دوره فشرده زبان انگلیسی به مدت یک سال در دانشگاه بحرین، دوره فشرده زبان انگلیسی در مؤسسه فرهنگی بریتانیا (به مدت یک سال)، دوره های مختلف کوتاه مدت در زبان انگلیسی و روش های تدریس آن.
پیشینه
معلم بازنشسته با 28 سال خدمت در آموزش و پرورش، مدیر تعاونی مصرف کنندگان «جد حفص» به مدت دو سال، تدریس و سخنرانی در زمینه های عقیدتی، تفسیر و تاریخ از سال 1980، شروع فعالیت سیاسی از سال 1993 با همکاری کسانی که بعدها «اصحاب المبادره»‌ نام گرفتند، رهبری قیام شیعیان همراه با شیخ عبدالامیر الجمری و عبدالوهاب حسین در دهه 90 برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، از پایه گذاران «جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة»‌ در سال 2001، مؤسس و دبیر کل جنبش حق (حرکة حق حرکة الحریات و الدمقراطیة). حسن مشیمع به دلیل مخالفت با شرکت در انتخابات پارلمانی از «جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة» جدا شد و جنبش حق را تأسیس کرد که در کنار الوفاق یکی از مهمترین و بزرگترین جنبش های معارض بحرینی را تشکیل می دهند. وی که همواره دولت را به دلیل تلاش در اعطای تابعیت به بیگانگان و تغییر بافت جمعیتی بحرین مورد انتقاد قرار داده است بارها و به دلایل مختلف از جمله به اتهام تلاش برای کودتا علیه نظام در سال 2008 بازداشت شده است. حسن مشیمع که در خارج از بحرین به سر می برد در سال 2010 نیز به همراه 25 شخصیت دیگر معارض بحرینی متهم به براندازی رژیم شد، اما پس از جریان اعتراضات اخیر مردم در بحرین با عفو پادشاه در ماه فوریه 2011 به بحرین بازگشت. مشیمع که معتقد بود مردم باید اعتراضات را تا تغییر رژیم ادامه دهند مجدداً‌ در آوریل 2011 دستگیر شد و در ژوئن همین سال به اتهام تلاش برای سرنگونی نظام در دادگاه نظامی به حبس ابد محکوم شد. وی از جمله شخصیت های بحرینی است که حامی سیاست های جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20

سنی، تحصیل در مقطع ابتدایی در مدرسه الهدایة الخلیفیة در محرق، دوره متوسطه در دبیرستان در بیروت، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در حوزه نفت و اقتصاد از انگلستان، دریافت دیپلم عالی در رشته اقتصاد و مدیریت بازرگانی از ایالات متحده آمریکا.
 پیشینه
وزیر صنایع 2002، وزیر صنایع و بازرگانی پس از ادغام دو وزارتخانه 2006، اشتغال در صنعت نفت در خلیج مکزیک و در بحرین، مؤسس شرکت ملی نفت بحرین و رئیس هیئت مدیره آن، ‌مشارکت در تأسیس شرکت ملی گاز بحرین و رئیس هیئت مدیره آن، مشارکت در تأسیس شرکت صنایع پتروشیمی خلیج[فارس]، رئیس هیئت مدیره شرکت جهانی نفت و بعضی از شرکت های آمریکایی تحت نظارت آن، انتصاب به عنوان مشاور امور اقتصادی از سوی پادشاه، رئیس هیئت مدیره انجمن بحرینی پرورش کودک، عضویت در کمیته تدوین منشور ملی بحرین عضویت در هیئت امنای دانشگاه خلیج، عضو هیئت امنای مرکز مطالعات و تحقیقات بحرین، عضو هیئت امنای شورای عالی جوانان و ورزش، رئیس کمیته ملی سازماندهی مشاغل فنی و مهندسی در چند دوره، رئیس انجمن مهندسین بحرین در چند دوره، رئیس اتحادیه مهندسان عرب، دبیرکل انجمن خیریه بحرین، عضویت در منشور ملی بحرین، عضویت در هیئت امنای دانشکده فناوری و تکنولوژی خلیج[فارس] و سپس عضویت در هیئت امنای دانشگاه بحرین برای مدت زمان طولانی.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : عراق   -   قرن : 20

(تولد: 1948م). عرب- بحرانی، شیعه، ‌متأهل و دارای دو فرزند پسر به نام محمد و علی، فوق دیپلم تربیت معلم، دوره فشرده زبان انگلیسی به مدت یک سال در دانشگاه بحرین، دوره فشرده زبان انگلیسی در مؤسسه فرهنگی بریتانیا (به مدت یک سال)، دوره های مختلف کوتاه مدت در زبان انگلیسی و روش های تدریس آن.
پیشینه
معلم بازنشسته با 28 سال خدمت در آموزش و پرورش، مدیر تعاونی مصرف کنندگان «جد حفص» به مدت دو سال، تدریس و سخنرانی در زمینه های عقیدتی، تفسیر و تاریخ از سال 1980، شروع فعالیت سیاسی از سال 1993 با همکاری کسانی که بعدها «اصحاب المبادره»‌ نام گرفتند، رهبری قیام شیعیان همراه با شیخ عبدالامیر الجمری و عبدالوهاب حسین در دهه 90 برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، از پایه گذاران «جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة»‌ در سال 2001، مؤسس و دبیر کل جنبش حق (حرکة حق حرکة الحریات و الدمقراطیة). حسن مشیمع به دلیل مخالفت با شرکت در انتخابات پارلمانی از «جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة» جدا شد و جنبش حق را تأسیس کرد که در کنار الوفاق یکی از مهمترین و بزرگترین جنبش های معارض بحرینی را تشکیل می دهند. وی که همواره دولت را به دلیل تلاش در اعطای تابعیت به بیگانگان و تغییر بافت جمعیتی بحرین مورد انتقاد قرار داده است بارها و به دلایل مختلف از جمله به اتهام تلاش برای کودتا علیه نظام در سال 2008 بازداشت شده است. حسن مشیمع که در خارج از بحرین به سر می برد در سال 2010 نیز به همراه 25 شخصیت دیگر معارض بحرینی متهم به براندازی رژیم شد، اما پس از جریان اعتراضات اخیر مردم در بحرین با عفو پادشاه در ماه فوریه 2011 به بحرین بازگشت. مشیمع که معتقد بود مردم باید اعتراضات را تا تغییر رژیم ادامه دهند مجدداً‌ در آوریل 2011 دستگیر شد و در ژوئن همین سال به اتهام تلاش برای سرنگونی نظام در دادگاه نظامی به حبس ابد محکوم شد. وی از جمله شخصیت های بحرینی است که حامی سیاست های جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن :

هوشنگ شهابی
Houchang E. Chehabi
حوزه تخصصی: ایران، خاورمیانه، روابط بین الملل، دین، سیاست بین الملل، حقوق بین الملل، تاریخ، سیاست تطبیقی، آسیای مرکزی
شغل و مسئولیت: استاد گروه روابط بین الملل دانشگاه بوستون
هوشنگ شهابی، استاد گروه روابط بین الملل و تاریخ دانشگاه بوستون، در سال 1975 مدرک کارشناسی خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه کَن(فرانسه) دریافت کرد و در سال 1977 موفق به دریافت دیپلم روابط بین الملل از مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس شد؛ او در سال 1979 مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روابط بین الملل از دانشگاه ییل دریافت کرد و در سال 1986 با مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی از دانشگاه ییل فارغ التحصیل شد. سمت ها و مسئولیت های وی عبارتند از: استاد گروه روابط بین الملل و تاریخ دانشگاه بوستون(از سال 1988 تاکنون)، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس(یو. سی.ال.اِی، از سال 1995 تا 1997)، محقق کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد(در سال های 1994 تا 1995)، دانشیار بخش مطالعات سیاسی و اجتماعی دانشگاه هاروارد(از سال 1990 تا 1994)، استادیار بخش مطالعات سیاسی و اجتماعی دانشگاه هاروارد(از سال 1990 تا 1994)، مربی گروه علوم سیاسی دانشگاه کانکتیکات(استمفورد، در سال 1985) و مدرس گروه مطالعات سیاسی دانشگاه ییل(از سال 1982 تا 1985). دکتر هوشنگ شهابی به تدریس در زمینه موضوعاتی مانند، روابط بین الملل(نظری و عملی)، سیاست در ایران و افغانستان، مناقشات قومی و ملی در کشورهای آسیای مرکزی، حقوق بین الملل، توسعه سیاسی، سیاست، دین و جامعه در ایران، تاریخ ایران، تاریخ آسیای مرکزی، جهان امروز، مبانی سیاست بین الملل، روابط ایران و ترکیه در قرن بیستم، ظهور و سقوط کمونیسم، انقلاب ایران و تأثیر آن بر خاورمیانه، جامعه شناسی دین، ایران در زمان رضاشاه، سیاست شیعیان در خاورمیانه، روند نوگرایی و مدرنیته در ترکیه، ایران و افغانستان، اتحاد جماهیر شوروی و جهان سوم، ایران و خاورمیانه، معضلات نظم نوین جهانی و آسیای مرکزی در قرن بیستم می پردازد. او عضو انجمن مطالعات خاورمیانه، انجمن بین المللی مطالعات ایران، کانون مطالعه انجمن های ایرانی، مرکز تحقیق و تحلیل ایران، هیأت سردبیری نشریه «مطالعات ایران» (Iranian Studies)، هیأت مشورتی مرکز تحقیق و تحلیل ایران، هیأت افتخاری مؤسسه بین المللی مطالعات بین رشته ای(پاریس) و هیأت مشورتی بین المللی مرکز مطالعات ایران در دانشگاه دورهام است و به ارائه مقاله در نشریات “American Political Science Review”، “British Journal of Middle East Studies”، “Comparative Politics”، “Diplomacy and Statecraft”، “Government and Opposition”، “International Journal of Middle East Studies”، “Iranian Studies”، “Journal for the Study of Religion”و “Journal of Conflict Resolution” می پردازد. وی به زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و اسپانیولی مسلط بوده و با زبان های ایتالیایی، پرتغالی و عربی آشنایی دارد. دکتر شهابی جوایز، بورس ها و فرصت های مطالعاتی متعددی از بنیاد Whiting (2001)، انجمن علوم سیاسی آمریکا(1999، جایزه Gregory Luebbet)، مرکز وودرو ویلسون(1997 تا 1998)، مرکز مطالعات خاورمیانه ای دانشگاه هاروارد(1996)، مرکز مطالعات لبنان(1994 تا 1995)، بنیاد Alexander V. Humboldt(1992 تا 1993)، دانشگاه ییل(1982 تا 1983)، شورای مطالعات بین المللی و منطقه ای ییل(1982) و مؤسسه دانشگاه اروپا(فلورانس، 1981) دریافت کرد. عناوین برخی از آثار وی عبارتند تز:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20

 Gary Sick
حوزه تخصصی: خاورمیانه، خلیج فارس، ایران، روابط بین الملل، روابط ایران و آمریکا، سیاست خارجی آمریکا، حقوق بشر
شغل و مسئولیت: معاون مؤسسه خاورمیانه و استاد دانشگاه کلمبیا
گری سیک، معاون مؤسسه خاورمیانه، استاد بخش امور بین الملل و محقق ارشد دانشگاه کلمبیا(نیویورک)، مدرک کارشناسی خود را در سال 1957 از دانشگاه کانزاس و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1970 از دانشگاه جورج واشنگتن دریافت کرد و در سال 1973 با مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد. وی در دوران ریاست جمهوری فورد، کارتر و ریگان در شورای امنیت ملی فعالیت می کرد و در جریان انقلاب ایران و ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا به عنوان مشاور با کاخ سفید همکاری می نمود. گری سیک هم چنین ناخدای بازنشسته نیروی دریایی آمریکا است که در مأموریت های مختلف نیروی دریایی در خلیج فارس، آمریکای شمالی و مدیترانه حضور داشته است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : دانشنامه نخبگان

Shahram Chubin
حوزه تخصصی: خاورمیانه، ایران، عراق، خلیج فارس، تروریسم، کنترل تسلیحات، آمریکا در خلیج فارس و خاورمیانه، سلاح های کشتار جمعی
شغل و مسئولیت: مدیر بخش تحقیقات مرکز سیاست امنیتی ژنو
شهرام چوبین، مدیر تحقیقات و پژوهش های مرکز سیاست امنیتی ژنو (GCSP)، در ایران متولد شد و در انگلستان و آمریکا به تحصیل پرداخت. او مدرک دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا(در آمریکا) دریافت کرد و به عنوان مشاور در سازمان های مختلف از جمله، سازمان ملل و وزارت دفاع آمریکا فعالیت کرد. وی از سال 1981 تا 1996 به تدریس در مؤسسه مطالعات بین المللی ژنو پرداخت. او پیش از پیوستن به مرکز سیاست امنیتی ژنو، مدیریت بخش مطالعات امنیتی منطقه ای مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS، لندن) را برعهده گرفت. تدریس در دانشگاه های مختلف از جمله، دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر و تحقیق و پژوهش در مرکز ویلسون، بخش دیگری از فعالیت های شهرام چوبین را تشکیل می داده اند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

39 ساله، متأهل و دارای سه فرزند، ساکن منطقه کرزکان.
نیروهای امنیتی بحرین وی را در 28 مارس 2011 در منزلش دستگیر و به نقطه ی نامعلومی منتقل کردند. محمد مکی سوم آوریل در زندان در گذشت. وی به بیماری کم خونی مبتلا بود و مسئولان بحرینی سبب مرگ وی را تشدید بیماری او اعلام کردند در حالی که آثار شکنجه بر جسدش آشکار بود. ابراهیم حبیب الغیث، بازرس کل وزارت کشور بحرین، با انتشار اطلاعیه ای ادعا کرد که پزشک متخصص، مکی را در ساعت نه صبح معاینه و داروی مورد نیاز را برایش تجویز کرده بود؛ ولی بیمار در ساعت 10:30 بیهوش شد و هنگام انتقال به بیمارستان درگذشت؛ حبیب الغیث تأکید کرد که زندانی فوت شده به اتهام همدستی در «آشوب و خرابکاری» و بازداشت شده بود. حسن جاسم مکی نخستین بحرینی بود که بر اثر شکنجه در زندان به شهادت رسید.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حمید چیت‌چیان در سال ۱۳۳۶ در تبریز به دنیا آمد.
وی مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مکانیک (طراحی جامدات) از دانشگاه صنعتی امیرکبیر در سال۱۳۶۴، کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی امیرکبیر در سال ۱۳۷۴، کارشناسی ارشد در رشته مدیریت از مرکز آموزش مدیریت دولتی در سال ۱۳۷۶ و مدرک دانشوری مهندسی صنایع را از دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۸۴اخذ کرده است.
وی در کارنامه خود عضویت در جهاد سازندگی استان آذربایجان شرقی در سال ۱۳۵۸، عضویت در سطوح فرماندهی سپاه و حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی از سال ۱۳۵۹ تا دی ماه ۱۳۶۶ ، نمایندگی مجلس شورای اسلامی دوره سوم ( از حوزه انتخابیه تبریز) در خرداد ۱۳۶۷ تا خرداد ۱۳۷۱، عضویت در هیات رییسه مجلس سال دوم دوره سوم، عضویت و مخبریت کمیسیون نیرو را دارد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

بیژن نامدار زنگنه (۱۳۳۱، کرمانشاه-تاکنون) فعال اقتصادی و سیاستمدار اصلاح‌طلب ایرانی است که هم اکنون وزیر نفت ایران است. وی به خاطر سابقه طولانی در پست‌های اجرایی و وزارتخانه‌های دولت‌های مختلف ایران (۲۲ سال بدون احتساب دولت یازدهم) به «شیخ الوزرا» معروف است.زنگنه را موفق‌ترین وزیر نفت ایران در جذب سرمایه‌های عظیم خارجی در صنعت نفت و گاز ایران می‌دانند.
پیشینه
سوابق علمی

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

عبدالرضا رحمانی فضلی، (متولد ۱۳۳۸ در شیروان- تاکنون)، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران ، از مدیران اصول‌گرای باسابقه در ایران است که سابقه فعالیت‌های مدیریتی و اجرایی متعددی را به همراه دارد. از مهمترین سوابق اجرایی وی می‌توان به ریاست دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی از شهرستان شیروان و قائم‌مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین معاون اجتماعی، فرهنگی رسانه‌ای در دوره ریاست علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما، اشاره کرد. وی در بازه‌ای از دوره ریاستش که همزمان با دولت‌های نهم و دهم همزمان شد، همواره در مقابل تخلفات محمود احمدی‌نژاد اقدام به اعتراض می‌گشود و خواستار پاسخگویی دستگاه‌های دولتی نسبت به تخلفات مالی رخ داده در دولت بود. صادق زیباکلام در مورد پیشنهاد رحمانی فضلی برای وزارت کشور آنرا موافقت ومصالحه حسن روحانی با سایر مراکز قدرت دانست.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

علی جنتی در سال 1328 شمسی در خانواده‌ای روحانی چشم به جهان گشود.
پس از گذراندن دوران متوسطه و دبیرستان با آغاز به کار مدرسه علمیه منتظریه(حقانی) که بنیانگذاران آن مرحوم آیت‌الله دکتر بهشتی شهید قدوسی و جمعی از اساتید حوزه علمیه قم بودند تحصیلات حوزوی خود را آغاز نمود و به مدت 10 سال از محضر اساتید بزرگ حوزه در زمینه ادبیات عرب، منطق، فلسفه، اقتصاد اسلامی و فقه و اصول بهره گرفت و پس از پایان سطح، دروس خارج از فقه و اصول را نزد حضرات آیات شبیری زنجانی، یوسف صانعی و آذری قمی گذراند.
در سال 1354 پس از یک دوره دشوار جنگ و گریز با ساواک با مشورت مرحوم شهید دکتر بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور عزیمت و در کشورهای سوریه و لبنان اقامت گزید و همراه با شهید محمد منتظری و جمعی از مبارزان به آموزش سیاسی و عقیدتی مبارزان مسلمان ایرانی که به خارج می‌آمدند پرداخت. در طول نزدیک به چهار سال اقامت در دمشق و بیروت باره به محضر امام خمینی(ره) در عراق شرفیاب شد و به همراه دیگر مبارزان مسلمان برای انجام فعالیت‌های سیاسی به کشورهای اروپایی و کشورهای حوزه خلیج فارس سفر نمود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمدرضا نعمت زاده (زاده ۱۳۲۴)، مهندس و دولتمرد ایرانی و وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ایران است. او که زاده تبریز است، تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر به انجام رساند و در ۱۹۶۸ کارشناسی خود در مهندسی محیط زیست را از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سن لوئی ابیسپو دریافت کرد. سپس تحصیل مدیریت در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی را نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت. پس از انقلاب او ۱۰ ماه در سال ۱۳۵۸ وزیر کار، و بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ و سپس از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ به ترتیب در دولت‌های محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر صنایع ایران بوده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

عباس احمد آخوندی (زاده ۱۳۳۶ در نجف) سیاستمدار، دولتمرد ایرانی و وزیر راه، مسکن و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران است. او در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶، وزیر مسکن و شهرسازی بود.
زندگی‌نامه
عباس احمدآخوندی متولد ۱۳۳۶ در نجف، دوره ابتدایی را در همان شهر و پس‌از مهاجرت به ایران دوره متوسطه را در قم گذرانید و از دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته راه‌وساختمان با مدرک کارشناسی‌ارشد فارغ‌التحصیل شد. آخوندی پس از وزارت به انگلستان عزیمت و دوره دکتری اقتصادسیاسی را در کالج رویال‌هالووی لندن باتمام رسانید و هم‌اکنون در دانشگاه تهران عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان و استاد مطالعات بریتانیاست.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حسین دهقانی پوده (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۳۵ در شهرضا) با مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه تهران، تاکنون مسئولیت‌هایی همچون
معاونت رییس جمهور
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت‌های هشتم و نهم
جانشینی وزارت دفاع در دولت‌های هفتم و هشتم
فرماندهی رده‌های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس
دومین فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمود حجتی نجف آبادی در شهرستان نجف آباداصفهان در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.. پدر او حاج شیخ غلامرضا حجتی از علماء این شهر و مورد وثوق مردم بود. وی تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم در نجف آباد طی نمود و سپس وارد دانشگاه صنعتی اصفهان شد و در رشته مهندسی عمران موفق به اخذ مدرک لیسانس شد. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد نهاد جهاد سازندگی کشور شد و پس از آن به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان انجام خدمت کرد. با شروع عملیات اجرایی عظیم سد کرخه به عنوان مدیر اجرایی این پروژه تا زمان بهره برداری ارائه خدمت نمود و در دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به عنوان وزیر راه و ترابری و دوره دوم به عنوان وزیر جهاد کشاورزی از مجلس رای اعتماد گرفت و تا پایان دولت در این سمت باقی ماند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

علی ربیعی (متولد ۱۳۳۴) معروف به عباد، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ایران است. او که زاده جنوب تهران است پیش از انقلاب تکنسین کارخانه‌هایی چون ارج بود و پس از انقلاب اسلامی تا ۱۳۶۰ مسئول شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی شد. ربیعی عضو سپاه پاسداران شد و از فرماندهان آن بود. از آغاز انقلاب وی عضو موسس و عضو شورای مرکزی خانه کارگر بوده است. او از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۲، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت اطلاعات و از ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۴ مسئول اجرایی و مسئول کمیته تبلیغات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بوده است. از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ مشاور اجتماعی رئیس‌جمهور سید محمد خاتمی بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران است. دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی فروردین ماه ۱۳۳۸ در فریمان، در خانواده­ای مذهبی متولد شد. پدر ایشان با شغل عطاری از چهره­های مورد وثوق شهر فریمان بودند. وی در کودکی قرآن را نزد مرحوم آقای شیخ حسین مطهری پدر شهید بزرگوار مرتضی مطهری فرا گرفت و پس از پایان دوره ابتدایی، دوره متوسطه را در دبیرستان فردوسی مشهد ادامه داد. وی همزمان در فعالیت­های مذهبی که توسط بزرگان دینی برگزار می­شد شرکت داشت. در سال ۵۶ وارد دانشکده پزشکی مشهد شد و ضمن تحصیل دانشگاهی در فعالیت­های اجتماعی سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت داشته و همزمان با گسترش موج انقلاب اسلامی با مشارکتی فعال، در رخدادهای سیاسی - اجتماعی شهر مشهد تأثیر گذار بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمد جواد ظریف (زادهٔ ‎۱۷ دی ۱۳۳۸ در تهران) سیاستمدار و وزیر امور خارجه کنونی ایران است. وی سفیر و نمایندهٔ دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد به مدت ۵ سال (از ۱۴ مرداد سال ۱۳۸۱ تا ۵ تیر سال ۱۳۸۶) بود.
تحصیلات
ظریف در سال ۱۳۵۵ با ویزای دانشجویی به آمریکا رفت و لیسانس و فوق لیسانس روابط بین الملل در ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو گرفت. پس از گذراندن آزمون جامع دکترایش در ۱۳۶۴، اداره مهاجرت ایالات متحده، روادید او را باطل کرد. ظریف پس از آن در نمایندگی ایران در نیویورک مشغول شد و سه سال بعد از راه دور تحصیلات خود را تکمیل کرد و دکترای حقوق و روابط بین الملل در ۱۹۸۸ از دانشگاه دنور دریافت کرد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

دکتر علی طیب نیا (۱۶ فروردین ۱۳۳۹، اصفهان-تاکنون) وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت حسن روحانی، اقتصاددان ایرانی و استاد دانشگاه می‌باشد. در جریان رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی ، طیب نیا با کسب 274 رأی از مجموع 284 رأی مأخوذه عنوان کسب بالاترین رأی اعتماد در تاریخ جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر اصفهان به اتمام رساند و با کسب رتبه ۱۶ در کنکور سراسری گروه ریاضیِ سال ۱۳۵۷، به دانشگاه راه یافت. با توجه به علاقه شخصی اش به رشته های علوم انسانی و همچنین توصیه آیت الله بهشتی رشته اقتصاد دانشگاه تهران را به عنوان رشته دنشگاهی اش انتخاب کرد. کسب رتبه یک در آزمون ورودی کارشناسی ارشد هم برایش کار سختی نبود و به عنوان شاگرد اول هم فارغ التحصیل شد. دکتر علی طیب نیا در اولین دوره دکترای اقتصاد دانشگاه تهران نیز با کسب رتبه یک پذیرفته شد که یک سال از دوره دکترا را در مدرسه اقتصاد لندن زیر نظر پروفسور هریس(laurence harris) گذراند. در حال حاضر این اقتصاددان برجسته با مرتبه علمی دانشیار در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران مشغول به فعالیت علمی است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود علوی (زاده ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ در لامرد فارس)، وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی، نماینده دوره های اول، دوم، چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی، نماینده استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۸ است. وی دارای دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه فردوسی مشهد است.
زندگی نامه
محمود علوی در خانواده ای روحانی متولد شد و در سن دو سالگی به همراه خانواده به نجف اشرف (محل تحصیل پدر) رفت و تحصیلات ابتدایی و سال‌های اول متوسطه را در دبستان و دبیرستان علوی ایرانیان در نجف گذراند. پدر وی آیت‌الله حاج سید رضا علوی می باشد. وی در سال ۱۳۴۹ به لباس روحانیت در آمد. تحصیلات حوزوی خود را ابتدا در نجف و سپس در آبادان و حوزه علمیه قم و تهران پی گرفته است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

متأهل، تحصیلات متوسطه 1972، طی تعدادی از دوره های تئوری و عملی در داخل و خارج از بحرین در طول خدمت چهل ساله اش در وزارت کشور.
پیشینه
فعالیت در چندین سمت از زمان پیوستن به وزارت کشور، بازرس کل گذرنامه های بندر سترة 1996، رئیس بنادر بحرین در بخش مرکزی به سال 1999، عضو مجلس شورا در دور سوم 2010، نایب رئیس کمیته خدمات عمومی و محیط زیست در سال اول دور سوم مجلس شورا، نماینده دیوان پادشاهی در دادگاه بین المللی لاهه به منظور سخنرانی در رابطه با حکم صادر شده به منظور تعیین حاکمیت بر جزایر مورد اختلاف میان بحرین و قطر. وی به تاریخ بحرین و جزیرة العرب و مطالعه خصوصاً در زمینه شعر و ادبیات توجه دارد، از سوی رؤسای وزارت کشور مورد تقدیر قرار گرفته است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 14 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

(تولد: 1934م، محرق - درگذشت:2001م). هولی-ایرانی تبار، سنی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس بحرین و بیروت گذراند، تحصیلات دانشگاهی را در قاهره آغاز کرد اما به دلیل دستگیری و اخراج به دمشق در 1961موفق به تکمیل آن نشد پس از آن تحصیلات خود را در دانشگاه دمشق به پایان برد.
 پیشینه
از مؤسسان اولین انجمن دانشجویان بحرینی خارج از کشور (در مصر) 1955(1)، مؤسس اولین شرکت حسابداری در بحرین، بنیانگذار انجمن حسابرسان بحرین، رئیس باشگاه العروبه برای چند دوره متوالی، عضو کمیته عالی تدوین منشور ملی بحرین 2001-2000 در دوره اصلاحات ملک حمد، رئیس جمعیت مقابله با عادی سازی روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی «الجمعیة البحرینیة لمقاومة التطبیع مع العدو الصهیونی»، مشارکت در فعالیت های ضد اسرائیلی و حمایت از قضیه فلسطین در سطح ملی و منطقه ای، وی یکی از فعالان سیاسی ملی بحرین با گرایش قومی عربی به شمار می رود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن :

(تولد: 21 دسامبر1965م، مالکیه). متأهل و دارای سه فرزند.
پیشینه
مشارکت در فعالیت های داوطلبانه اشخاص بحرینی مقیم بریتانیا 1995 - 1985، عضو دور نخست مجلس نمایندگان از استان شمالی2002، عضو کانون حسابداران حرفه ای بریتانیا1988، حسابدار حقوقی در انگلستان و ولز(بریتانیا)1994، خزانه دار صندوق خیریه «مالکیه» ازسال 1996، عضو هیئت مدیره و خزانه دار مؤسسه مالکیه 2002-2001، عضو دور اول مجلس نمایندگان 2002، عضو و رئیس کمیته مالی و اقتصادی دور اول مجلس نمایندگان از اکتبر2003، مشارکت در شعبه حسابرسی و مشاوره اقتصادی «جواد حبیب و شرکا» تا ژوئن 2003، کارشناس در زمینه حسابداری حقوقی و مشاوره های مالی در تعداد زیادی از شرکت های سهامی و خصوصی و همچنین در مؤسسات دولتی و وزارتخانه ها به مدت سیزده سال، حسابدار حقوقی در مرکز «Coopers and Lybrand» بریتانیا به مدت پنج سال، عضو انجمن حسابداران بحرین، عضو کمیته طرح و برنامه مجتمع تجاری «الریف»، عضو کمیته هیئت سرمایه گذاری زیر نظر شورای اقتصادی بحرین، عضو کمیته تحقیق در امور مالی صندوق بازنشستگی و سازمان بیمه در دور اول مجلس نمایندگان، عضو و نایب رئیس کمیته تحقیق و تفحص در حوزه اعطای تابعیت در دور اول مجلس نمایندگان، عضو کمیته موقت جوانان دور اول مجلس نمایندگان.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20

 Bernard Hourcade
حوزه تخصصی: تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی ایران، مطالعات شهری، تغییرات و دگرگونی های شهر تهران، خاورمیانه، آسیای مرکزی
شغل و مسئولیت: رئیس گروه تحقیقاتی«جهان ایران»
برنارد اورکد، رئیس گروه تحقیقاتی«جهان ایران» و مدیر بخش پژوهش های مرکز ملی پژوهش های علمی(پاریس)، دانشگاه جدید سوربون- پاریس III، در سال 1964 مدرک کارشناسی خود را در رشته تاریخ و در سال 1968 مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه بوردو دریافت کرد و در سال 1975 با مدرک دکترا در رشته جغرافیا از دانشگاه سوربون- پاریس فارغ التحصیل شد. سمت ها و مسئولیت های وی عبارتند از: رئیس گروه تحقیقاتی «جهان ایران»، مدیر بخش پژوهش های مرکز ملی پژوهش های علمی(پاریس، از سال 1990)، مدیر بخش ایران شناسی دانشکده دکترای زبان ها و تمدن های شرق، دانشگاه سوربون، عضو شورای علمی دانشگاه جدید سوربون- پاریس III، عضو هیأت مدیره مؤسسه مطالعات شرق و جهان عرب در دانشگاه جدید سوربون، عضو هیأت های سردبیری و علمی نشریات و مجموعه های «تحقیقات جغرافیایی» (مشهد، ایران)، “L ‘Espace Geographique” (پاریس)، “Iranian Studies”(نیویورک)، “Milieux et Societes” (پاریس)، “International Journal of Asian Studies” (دانشگاه توکیو، انتشارات دانشگاه کمبریج) و “Cahiers d’Etudes du Monde Turco-Iranien” (پاریس)، محقق مرکز ملی تحقیقات علمی(پاریس، جغرافیا و علوم اجتماعی در ایران امروز، 1983)، مدیر انجمن ایران شناسی فرانسه در ایران(1978)، مدرس انجمن فرانسه در ایران(1970 و استادیار تاریخ و جغرافیا در دانشکده شامپولیون(گرونوبل، 1969). دکتر برنارد اورکد عضو سازمان ها و مراکز پژوهشی مختلف از جمله، کانون پیشبرد مطالعات ایران (پاریس)، انجمن آسیا (پاریس)، انجمن فرانسوی مطالعات جهان عرب و اسلام(پاریس)، انجمن مطالعات خاورمیانه ای آمریکای شمالی(تاکسون)، انجمن مطالعات ایران(نیویورک)، انجمن ایران شناسی اروپا(رُم)، انجمن فرانسوی توسعه جغرافیا(لیون)، انجمن بین المللی قاجارشناسی(کالیفرنیا) و کانون بین المللی مطالعه انجمن های ایران(آمریکا) است. او موفق به دریافت مدارج افتخاری از سازمان ها و مراکز مختلف از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(در سال 1999) شده و در همایش های خارجی و داخلی متعدد(دانشکده علوم انسانی اصفهان و مرکز مطالعات خاورمیانه ای دورهام) شرکت کرده و به ارائه مقاله پرداخته است. عناوین برخی از آثار وی در زیر آمده است:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 14 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

(تولد: 1943م، منامه). فارس تبار، سنی، متأهل، دارای مدرک دوره متوسطه، شرکت در دوره های مدیریت بازرگانی، امور امنیتی، روابط بین الملل و امور خارجه.
 پیشینه
عضو دور نخست مجلس نمایندگان 2002، رئیس کمیته امور خارجه، دفاع و امنیت ملی در سال های اول و دوم و سوم دور نخست مجلس نمایندگان، عضو دور دوم مجلس شورا 2006، عضو کمیته زنان و کودکان در دور دوم مجلس شورا، معاون دوم رئیس کمیته امور خارجه، دفاع و امنیت ملی در سال های اول و دوم دور دوم مجلس شورا، عضو دوره سوم مجلس شورا 2010، رئیس هیئت مدیره کمپانی تجاری ایلامس(1) از سال 1973، رئیس هیئت مدیره و مدیر کل شرکت روشنایی بهزاد «شرکة بهزاد للإنارة»، ‌رئیس هیئت مدیره و مدیر کل شرکت تجاری بهزاد (2) در عربستان سعودی، رئیس هیئت مدیره شرکت صنعتی أریناتک بهزاد (3) در بحرین، رئیس هیئت مدیره شرکت قراردادهای برقی أریناتک بهزاد در بحرین، رئیس هیئت مدیره شرکت بین المللی نپتون (4) در امارات متحده عربی، عضو هیئت مدیره کمپانی ایلامس در کویت، رئیس هیئت مدیره شرکت محصولات ساختمانی شاتو (5) در ابوظبی، رئیس هیئت مدیره شرکت مبل و دکوراسیون کوهلر(6)، رئیس هیئت مدیره شرکت بیکون (7) در بحرین، رئیس افتخاری بنیاد خیریه «الحصم»، نایب رئیس کمیته توسعه منابع اقتصادی جمعیت خیریه بحرین، عضو جامعه بازرگانان بحرین، عضو باشگاه بازرگانان فرانسه و بحرین، عضو هیئت بازرگانان چینی - بحرینی. 

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : 20 منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

(تولد: 1968م، منطقه النعیم منامه). عرب-بحرانی، شیعه، دارای دو پسر و یک دختر، طی تحصیلات حوزوی در نجف و بحرین، لیسانس آموزش اسلامی از دانشگاه بحرین 1994، کارشناس ارشد مطالعات اسلامی از بیروت، شرکت در دوره ICDL وزارت آموزش و پرورش بحرین 2003-2002.
 پیشینه
معلم وزارت آموزش و پرورش از 1995 تا کنون، نماینده دور دوم مجلس نمایندگان از استان پایتخت 2006، شرکت در دوره های سیاسی از جمله: «روابط سیاسی بین المللی» دسامبر2005، «کار سیاسی تشکیلاتی میان حزب و انجمن» دسامبر 2005، «تجربه شوراهای منتخب در جهان عرب» ژانویه 2006 و دوره ی آموزشی برای فراکسیون وفاق در مجلس نمایندگان در اکتبر 2006، عضو «جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة» از هنگام تأسیس در 2001، عضو مجلس مشورتی الوفاق، عضو کمیته های سیاسی و نیز حقوقی و مقننه مجلس مشورتی الوفاق، عضو هیئت مدیره «جمعیة التوعیة الاسلامیة» 2001، عضو هیئت اجرایی مجلس علمای اسلامی «مجلس الاسلامی العلمائی»، مدیر مرکز اسلامی «رعایة الاجتماعیه و الأسریه»، عضو مؤسس جمعیت ناشنوایان بحرین، عضو صندوق خیریه «النعیم» از 1991، عضو کمیته فرهنگی «سیدعبدالله غریفی» از زمان تأسیس، عضو مؤسس شورای دانشجویان علوم دینی در منطقه «النعیم» 2002، عضو هیئت مدیره حسینه محمد حسن (ماتم النعیم الجنوبی) از مؤسسان هیئت امام حسین(ع) برای اهدای خون برای دو دوره متوالی.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

51 ساله، ساکن منامه، پرستار.
وی در منطقه ی «قدم» بر اثر اصابت گلوله به گردنش مجروح شد، او را به بیمارستان نظامی در منامه منتقل کردند اما در روز 21 مارس 2011 درگذشت. بهیه العرادی نخستین زن شهید پس از آغاز اعتراضات مردم بحرین علیه نابرابری سیاسی -اجتماعی اعمال شده از سوی حکومت آل خلیفه بوده است.
 

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : بحرین   -   قرن : منبع : کتاب فرهنگ رجال معاصر بحرین

(تولد: منامه). بحرانی،‌ شیعه، متأهل، لیسانس ادبیات از دانشگاه قاهره، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه از دانشگاه لندن، دکترای آموزش و رسانه های آموزشی از دانشگاه بوستون، دارای گواهینامه تهیه کنندگی برنامه برای رادیو و تلویزیون از B.B.C، دارای گواهینامه نظارت و ارزیابی از مرکز مطالعات جمعیتی CEDPA واشنگتن دی.سی.
 پیشینه
مجری، تهیه کننده و گوینده خبر در رادیو و تلویزیون بحرین 1976- 1971، سرپرست برنامه های زنان و کودکان در رادیو و تلویزیون بحرین 1976-1973، گوینده و تهیه کننده در سرویس عربی بی.بی.سی 1978-1976، مدیر گروه کودکان در باشگاه عمومی برای جوانان و ورزش، نماینده مجلس مشورتی (مجلس الإستشاری) از 2002-2000، مشاور دادگاه نخست وزیری 2004-2002، نماینده مجلس شورا در دور اول 2002، نماینده مجلس شورا در دور دوم 2006، معاون دوم رئیس مجلس شورا در دور سوم 2010، عضو کمیته هماهنگی نمایندگان زن مجلس 2008-2004، عضو کمیته خدمات در سال دوم دور نخست مجلس شورا، معاون رئیس کمیته خدمات در سال سوم دور اول مجلس شورا، عضو کمیته امور حقوقی و مقننه در سال چهارم دور نخست مجلس شورا،‌عضو کمیته موقت زنان و کودکان در دور یاد شده، رئیس کمیته خدمات در سال دوم و سوم دور دوم مجلس شورا، عضو کمیته عالی تهیه پیش نویس منشور ملی بحرین 2000، عضو شورای عالی زنان، عضو هیئت امنای کانون توسعه سیاسی بحرین، عضو کمیته جایزه علیاحضرت ملکه برای توانمندسازی زنان بحرینی، نایب رئیس کمیته ملی کودکان، عضو مؤسس انجمن بحرینی پرورش کودک، عضو هیئت مدیره مرکز اطلاعات زنان و کودکان، عضو هیئت مدیره خانه حمایت از کودکان 2006- 1988، عضو هیئت مدیره رادیو و تلویزیون بحرین، عضو مؤسس شورای عربی کودکی و توسعه-قاهره، مؤسس و عضو هیئت مدیره شبکه عربی سازمان های غیردولتی، عضو شورای ملی فرهنگ، هنر و ادبیات، عضو هیئت علمی کالج آموزش دانشگاه بحرین، عضو مجمع توسعه خلیج[فارس]، عضو انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه، عضو انجمن مطالعات خاورمیانه در شمال آمریکا، عضو مرکز مطالعات و تحقیقات زنان عرب- تونس. وی دارای روابط حسنه با خاندان آل خلیفه است. دکتر الجشی خاله فیصل الموسوی رئیس دور نخست مجلس شورا و همچنین خاله همسر علی الصالح رئیس دور دوم مجلس شورا نیز هست، وی با دکتر محمدعلی الخزاعی ازدواج نموده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمدحسن طریقت منفرد، وزیر بهداشت ایران و چشم‌پزشک است. او در تاریخ ۷ دی ۱۳۹۱ در پی عزل مرضیه وحید دستجردی از سوی رئیس جمهور سرپرست «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» و در ۲۷ اسفند همان سال از مجلس رأی اعتماد گرفت. وی پیش از آن ریاست بیمارستان امام حسین را برعهده داشت.
طریقت دارای دکترای حرفه ای پزشکی عمومی، و بورد تخصصی جراحی است.
سوابق اجرایی
طریقت در سالهای گذشته عضو هیئت مدیره و معاونت درمان سازمان تأمین اجتماعی، معاونت سیاستگذاری و برنامه‌ریزی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، مدیر دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، مسؤول بیمه و درمان کمیته امداد امام خمینی، مسؤول بهداشت و درمان وزارت نفت، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و هیأت امناء دانشگاه علوم پزشکی سمنان و نیز ریاست بیمارستان امام حسین بوده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : افغانستان   -   قرن : 14

مریم درانی از اعضای شورای ولایت قندهار، مالک و موسس ایستگاه رادیویی «رادیو میرمن» در قندهار افغانستان که بر مسایل زنان تمرکز دارد، و مسوول انجمن فرهنگی بی‌بی خدیجهٔ کبرا است. در سال ۲۰۱۲ مجله تایم او را به عنوان یکی از صد چهره تاثیرگذار دنیا انتخاب کرد. او در ۸ مارس ۲۰۱۲ جایزه بین‌المللی زنان شجاع را نیز دریافت کرده بود، مریم درانی همچنان در ۶ آوریل سال ۲۰۱۳ شبکه دادخواهی زنان ولایت کندهار را ایجاد نمود. مجله تایم دربارهٔ او نوشته است: «مریم درانی به طور اجتناب ناپذیری برای طالبان که به نقش بسیار محدود زنان در جامعه باور دارند، یک هدف است… و تا حال چندین دفعه از سوءقصد جان سالم به در برده است.»

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

سید محمد غرضی در سال ۱۳۲۰ در اصفهان، متولد شد و بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۴۰ خورشیدی، وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و موفق به دریافت درجه فوق لیسانس در رشته الکترونیک گردید.

وی در سالهای ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷ برای گذراندن دوره‌های تخصصی انتقال و توزیع نیروی برق، عازم فرانسه شد.

غرضی، در سال ۱۳۵۰ خورشیدی، به دلیل مخالفت با برنامه‌های رژیم سابق به زندان افتاد و از سال ۱۳۵۳ خورشیدی، زندگی سیاسی خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۵ خورشیدی، برای ادامه مبارزات به خارج از کشور رفت و مدتی را در نجف اشرف به مبارزه ادامه داد. وی، پیش از ترک کشور، به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران در آمده بود. از آن پس، تا رفتن حضرت امام خمینی به پاریس و بازگشت او به ایران، همراه حضرت امام خمینی بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمدرضا باهنر (زاده ۱۳۳۱ در کرمان) سیاست‌مدار ایرانی و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی نماینده مردم شهرهای تهران ری شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در دوره‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بوده‌است. باهنر ریاست فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و نایب ریاست مجلس هفتم و هشتم و نهم بر عهده داشت.
وی برادر محمدجواد باهنر - نخست‌وزیر سابق ایران که در سال ۱۳۶۰ ترور شد - و دایی سید مجتبی ثمره هاشمی شعجری دستیار ارشد محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

علیرضا زاکانی، (زاده ۱۳۴۴ در تهران) نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در دوره‌های هفتم ، هشتم و نهم(مجلس فعلی) است.

زندگینامه و سوابق
او در جنگ ایران و عراق از ناحیه دست، پا و گردن مجروح شد.وی سابقه فرماندهی بسیج دانشجویی و عضویت در هیات منصفه مطبوعات را دارا است. تحصیلات دانشگاهی وی، در دانشگاه تهران و در رشته تحصیلی پزشکی هسته ای بوده‌است . او عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم ، مجلس هشتم و مجلس نهم (مجلس فعلی) است . او به همراه جمعی از نیروهای اصولگرا که از سالهای قبل در کنار یکدیگر به فعالیت سیاسی در راستای آرمانهای انقلاب پرداخته بودند، در مهرماه سال 87 ، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را به طور رسمی تاسیس کردند، وی پیش از آن عضو شورای مرکزی ۱۱ نفره جبهه متحد اصولگرایان بود؛ هم اکنون نیز برای حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری 92 در قالب جبهه حماسازان انفلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز کرده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

کامران باقری لنکرانی متولد سال ۱۳۴۴ در تهران وزیر بهداشت کابینه اول محمود احمدی نژاد بود.

وی مدرک دیپلم خود را از دبیرستان شبانه روزی نمونه توحید شیراز اخذ نمود و مدرک دکترای حرفه‌ای پزشکی خود را در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز با رتبه? ممتاز دریافت کرد. سپس مدرک تخصص بیماری‌های داخلی را در سال  ۱۳۷۱ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز (با رتبه ی اول کشور) و مدرک فوق تخصص بیماری‌های گوارش و کبد را در سال  ۱۳۷۵ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرد. وی در حال حاضر ریییس مرکز تحقیقات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی شیراز می‌باشد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

ملیت : عراق   -   قرن : 20

(تولد:1919م، قطر). هولی - ایرانی تبار، سنی، دارای پنج پسر و سه دختر، تحصیلات ابتدایی زبان عربی و علوم دینی در مدرسه سید علی ابراهیم در بحرین و فراگیری زبان انگلیسی در مدرسه آمریکایی.
پیشینه 
شروع به کار تجارت در دهه 1930، یکی از مؤسسان باشگاه «البحرین» در 1936، یکی از مؤسسان جمعیت خیریه «البحرین» در 1979، در سال 1938 دستگیر و به اتهام مشارکت در جنبش ملی به مدت دو ماه زندانی شد، عضویت در جنبش اتحاد ملی، دستگیری در نوامبر 1956به هنگام انحلال جنبش اتحاد ملی توسط دولت، محکومیت به ده سال زندان در 1956، آزادی در هشتم اوت 1964، عضو مجمع ملی [اولین پارلمان بحرین] 1975-1973.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 28 شهریور 1395  - 4:34 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 17

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی