دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

اصغر نیک زاده فرخی

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 09/04/1340
محل تولد: - تاریخ شهادت: 04/09/1360
محل شهادت: شهرک حلب طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف111-شماره7-تهران


زندگینامه
اصغر نیک زاد فرخی در روز نهم تیر ماه سال 1340 متولد شد. وی تا پایان دوره متوسطه ادامه تحصیل داد و در کادر ارتش مشغول به کار گردید. محل سکونتش شهر تهران بود. اصغر در روز چهارم آذرماه سال 1360 در شهرک حلب مورداصابت گلوله نیروهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) قرار گرفته و در سن 20 سالگی به شهادت رسید. 
پیکر پاکش را در بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:31 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدمهدی نیک روش فرد

نام پدر: محمود تاریخ تولد: 10/06/1343
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 26/05/1361
محل شهادت: خیابان اقبال آشتیانی-تهران طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف66-شماره4-تهران


زندگینامه
محمدمهدي در 10 شهريور ماه سال 1343 در خانواده‌اي مذهبي در تهران به دنيا آمد و از همان کودکي با شرکت در کلاس‌هاي قرآن و مجالس مذهبي علاقه‌اي شگرف به اسلام پيدا کرد و به طوري که از ده سالگي به بعد هيچ‌گاه نماز و روزه‌اش ترک نشد. 
کلاس سوم راهنمايي بود که قطره‌هاي اشک مظلومان و مستضعفين به درياي خروشان انقلاب اسلامي تبديل شد و او را که در آن زمان 14 سال داشت به خود کشيد تا در پهناي گسترده‌اش به مرواريدي غلطان تبديل شود. در راهپيمايي‌ها و تظاهرات شرکت مي‌جست. اعلاميه‌هاي حضرت امام را به ديوارها نصب مي‌کرد و در تظاهرات اول محرم که صفوف امت شهيدپرور به گلوله بسته شد در آن ميان حضور داشت و در طنين صداي الله‌اکبر شهيدان آبديده‌تر گرديد. 
پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي با اسلحه‌اي که خود در فتح مراکز انتظامي رژيم طاغوت به دست آورده بود به پاسداري پرداخت و پس از تشکيل کميته‌هاي انقلاب اسلامي به اين نهاد مردمي پيوست و در کنار ادامه تحصيل به فعاليت‌هايش ادامه داد. 
با آغاز جنگ تحميلي با شور و شوقي زايدالوصف داوطلبانه عازم جبهه‌هاي نبرد لشگريان نور عليه خفاشان ظلمت گرديد و دو ماه در جبهه دشت آزادگان جنگيد. پس از پايان مأموريت به تهران بازگشت و اندکي بعد مجدداً داوطلب اعزام به جبهه شد و اين‌بار به جبهه‌هاي غرب و سرپل‌ذهاب رفت و اتفاقاً در گروهاني که برادرش فرماندهي مي‌کرد قرار گرفت. پس از مدتي مجدداً به تهران بازگشت و در بسيج مسجد حمزه به فعاليت پرداخت. او که قلبي مالامال از عشق به اسلام و اراده‌اي راسخ در حراست از دستاوردهاي انقلاب اسلامي داشت پس از گذشت مدتي کوتاه مجدداً عازم جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل گرديد و اين بار براي پاک‌سازي مناطق کردستان از لوث وجود گروهک‌هاي ضدانقلابي به بانه عزيمت کرد و مدت دو ماه در اين منطقه به انجام وظيفه پرداخت. 
آخرين باري که محمد به ديار عاشقان اعزام شد هم زمان با عمليات در هم شکستن حصر آبادان بود. در اين مأموريت در تيپ محمدرسول‌الله(ص) جا گرفت و به شلمچه اعزام شد و در حمله لشگريان غرورآفرين اسلام عليه سنگرهاي پوشالي متجاوزين بعثي شجاعانه شرکت جست و قهرمانانه جنگيد و مجروح گرديد. 
پيکر مجروحش را ابتدا به ماهشهر و سپس به تهران فرستادند و تحت مداوا قرار گرفت. عليرغم آن که به شدت از جراحت پايش درد مي‌کشيد، اما اجازه نمي‌داد ديگران از اين مسئله بويي ببرند و تنها ناله‌هاي شبانه‌اش پرده از اين راز برمي‌داشت. 
نيک‌روش‌فرد عليرغم جراحتي که داشت به محض آن که توانست روي پاي خود بايستد مجدداً به ستاد بسيج مسجد حمزه مراجعه کرد و داوطلب انجام وظيفه شد و در حالي که مي‌لنگيد آماده پذيرفتن مسئوليت‌هاي جديد گرديد. از اين که در جبهه شهيد نشده بود سخت ملول بود و به برادرانش مي‌گفت "به خدا قسم که شهيد شدن بهتر از هزار بار داماد شدن است." 
در روز بيست و ششم مرداد 1361، معراج خونين اين قاسم کربلاهاي ايران فرا رسيد. در اين روز او به اتفاق يکي ديگر از هم‌رزمانش (شهيد شکاري) که وي نيز در جبهه زخمي شده بود از مسجد حمزه واقع در خيابان اقبال آشتياني عازم منزل بودند که به اعتبار لباس بسيجي‌‌شان مورد شناسايي دو تن از تروريست‌هاي منافق قرار گرفت. تروريست‌ها به دروغ خود را از اعضاي نيروهاي انتظامي معرفي کرده و آن‌ها را به بهانه بازرسي روي زمين خواباندند و از پشت به آن‌ها شليک کرده و اين عزيزان را در کمال ناجوان‌مردي به شهادت مي‌رسانند. 
محمدمهدي در 18 سالگي به شرف شهادت نائل آمد و پيکر پاکش در قطعه 26 رديف 66 شماره 4 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:29 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سعید نوری تاجر

نام پدر: عباس تاریخ تولد: 12/03/1342
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 22/04/1361
محل شهادت: خیابان دولت-تهران طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف42-شماره10-تهران


زندگینامه
سعيد نوري‌تاجر در 12 خرداد ماه سال 1342، سال قيام خونبار امت اسلام به رهبري امام خميني در خانواده‌اي مذهبي در تهران متولد شد و در دامان مادري دلسوز و طيبه پرورش يافت و دوره دبستان را به پايان رساند. 
از سنين نوجواني به ماهيت ضداسلامي و ضدمردمي رژيم وابسته پهلوي پي برده بود و به سهم خود در مجامع مختلف با آن مبارزه مي‌کرد. حضور و شرکت فعال سعيد، در صحنه‌هاي مبارزه با رژيم شاه، در راهپيمايي‌ها، حمل پلاکاردها، توزيع اعلاميه‌ها و سرودن بانگ غراي الله‌اکبر از فراز پشت‌بام‌ها، پيش از پيروزي انقلاب اسلامي او را به صورت يکي از سربازان پرشور و اخلاص‌گر اسلام درآورده بود. 
پس از پيروزي انقلاب علاوه بر فعاليت در سنگر مدرسه و زمينه‌هاي هنري و فرهنگي و تبليغاتي به جهادسازندگي پيوست و به اتفاق جمعي ديگر از جهادگران عازم روستاهاي محروم کردستان گرديد و در زير آفتاب داغ تابستان در مزارع و بيابان‌هاي کردستان به ياري هم‌وطنان محرومش شتافت و در دشت‌هايي که به خون سرخ بسياري از پاسداران اسلام گلگون شده بود آبديده‌تر شد. 
به دنبال تهاجم وحشيانه مزدوران بعثي به خاک ميهن اسلامي، مرغ جانش در آرزوي پرواز به ديار عاشقان و شرکت در نبرد نور عليه ظلمت بي‌تاب بود و عاقبت نيز موفق شده به همراه جمعي از جهادگران به منظور سمپاشي و ضدعفوني کردن محيط جبهه به آن‌جا عزيمت کند. او گرچه از لحاظ جسمي در وضعيتي مناسب به سر مي‌برد، اما آن‌چنان در اشتياق انجام وظيفه فعال بود که عاقبت در اثر گرماي سوزان بيابان‌هاي دشت ذهاب و قصرشيرين با تني رنجور و تب شديد به وسيله همرزمانش به تهران بازگردانيده شد. سعيد پس از بهبودي و گذراندن دوره نقاهت به آرزوي شهادت به جبهه بازگشت و گر چه در قسمت "روابط عمومي" در زير آتش توپخانه دشمن قرار داشت ليکن به مادرش نوشت از اين که در خط مقدم نبرد نيست احساس ناراحتي مي‌کند. 
او گرچه به عنوان شاگردي ممتاز در امتحانات گزينش دانشکده تربيت معلم قبول شده بود، ليکن نمي‌توانست مرغ جانش را که آرزوي پرواز در افق‌هاي شهادت را داشت در پشت ميز تحصيل به بند کشد و از همين رو نيز جبهه را به دانشکده ترجيح داد. به عنوان عضوي از بسيج ‌گاه سعادت و توفيق پاسداري در حوالي بيت امام را به دست مي‌آورد و در اين اوقات سر از پا نمي‌شناخت و با شوق مي‌گفت "امشب به کوي يار مي‌روم، امشب در جمارانيم".
عشق وصف‌ناپذيرش به اسلام وي را به عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي کشاند و توانست مراحل گزينش را با موفقيت پشت سر گذارد و در زمان شهادت، انتظار ساعتي را مي‌کشيد که بتواند اين لباس مقدس را به تن کند. 
او سرانجام در بيست و دوم تير 1361 در خيابان دولت تهران با زبان روزه در آغوش مادر خود بر اثر اصابت گلوله‌هاي شليک شده از سلاح منافقين در 19 سالگي به شهادت رسيد و در قطعه 26 رديف 42 مزار شماره 10 بهشت زهرا(س) آرميد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پرویز نیشابوری لطف آبادی

نام پدر: مرادعلی تاریخ تولد: 10/11/1318
محل تولد: - تاریخ شهادت: 30/03/1373
محل شهادت: حرم مطهرامام رضا(ع)-خراسان طول مدت حیات: 55 سال
مزار شهید: حرم مطهر رضویه-خراسان


زندگینامه
پرویز نیشابوری در 10 بهمن ماه سال ۱۳۱۸ چشم به جهان گشود. دورن کودکی را در خانواده‌ای مستضعف گذراند و بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی به خاطر نیاز خانواده مشغول به کار و مجبور به ترک تحصیل شد.
مغازه سجاده و جانماز فروشی داشت و از همین مغازه کوچک امرار معاش می‌کرد. 
بسیار مؤمن و باگذشت بود و علاقه ویژه‌ای به امام رضا(ع) و حرم مطهر ایشان داشت و به واسطه نزدیکی مغازه‌اش به حرم، روزی چندبار برای زیارت به حرم مشرف می شد. 
در تاریخ ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۷۳ که مصادف با عاشورای حسینی ۱۴۱۵ هجری قمری بود، بخاطر همین ارادت و عرض تسلیت به زیارت امام رضا(ع) رفته بود که در جنایت هولناک انفجار در سن 55 سالگی به شهادت رسید.
مزار پاک و مطهرش در حرم مطهر رضویه قرار دارد. 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سکینه بیگم نیک نژاد

نام پدر: محمدعلی تاریخ تولد: 01/08/1324
محل تولد: ایران - خوزستان - بهبهان تاریخ شهادت: 11/11/1360
محل شهادت: کرج طول مدت حیات: 36 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف101-شماره39-تهران


زندگینامه
سکینه بیگم نیک نژاد در اولین روز از آبان ماه سال 1324 در خانواده ای تحصیل کرده و متدین در خطه «بهبهان» از توابع استان خوزستان پا به عرصه وجود نهاد. پدرش مردی فهیم و تحصیل کرده بود و با پیمانکاری پروژه های متعدد در شهرهای مختلف سعی می کرد امکان ادامه تحصیل را برای سکینه و شش خواهر و برادر بعدیش فراهم کند. حمایت های پدر و استعداد و پشتکار مثال زدنی سکینه باعث شد تا بلافاصله پس از اخذ دیپلم وارد دانشسرای معلم بهبهان شود؛ دو سال تحصیل در این دانشسرا و مدت کوتاهی تدریس در دبستان نیز از عطش آموختنش نکاست و همراهی مادر او را رهسپار بروجرد کرد تا با وجود سختی پیمودن ۱۶ ساعت راه، مدرک کارشناسی را در مدت کوتاهی در رشته تربیت بدنی کسب کند. 
درسش تازه تمام شده بود که محمدتقی به خواستگاریش آمد. 
در محله تهران نو آپارتمانی کوچک تهیه کردند و صاحب 3 فرزند شدند. 
پس از چندی احساس وظیفه سکینه را بر آن داشت تا به یکی از نقاط مرزی محروم رفته و زکات علمش را به کودکان محروم مهرانی- شهری در استان ایلام- بپردازد. 
پس از بازگشت تهران و فروش آپارتمانشان، خانه ای در مهرویلای کرج خریدند، این اتفاقات با پیدایش موج بیداری اسلامی در ایران همزمان بود و سکینه هم که شور و شعور وصف ناشدنی اش او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با تبلیغ در خانواده و مدرسه به یاری نایب امام زمانش شتافت؛ پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و معاونت مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛ در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شد. 
با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به جمع آوری کمک های مردمی می پرداخت و سعی می کرد همزمان دانش آموزان را با آرمان ها و ارزش های انقلاب آشنا سازد. 
یازدهم بهمن ماه سال ۱۳۶۰ منافقین به مدرسه حمله کردند و هنگام اذان ظهر سکینه 36 ساله بر اثر اصابت تیر در کرج به شهادت رسید.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قطعه24- ردیف101- شماره39 تهران واقع می باشد. 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

غلام علی نیک خواه

نام پدر: درویش تاریخ تولد: 02/02/1328
محل تولد: ایران - چهارمحال و بختیاری - بروجن تاریخ شهادت: 12/11/1361
محل شهادت: جاده مهاباد طول مدت حیات: 33 سال
مزار شهید: گلزارشهدای بروجن-چهارمحال و بختیاری


زندگینامه
مهندس«غلام علی نیکخواه» در دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۸ در شهر«بروجن» یکی ازشهرهای استان«چهارمحال وبختیاری»، دیده به جهان گشود. پس از دوسال او پدر خود را که شخصی متدین و مسلمان و متعهد بود، از دست داد. دوران تحصیلات خود را در«بروجن» آغاز نمود و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۸ وارد انستیتوی«صنایع شیمیایی» در«تهران» شد. و پس از گذراندن یک دوره دوساله به خدمت سربازی اعزام و پس از پایان خدمت در سازمان«آب و فاضلاب» استان«اصفهان» مشغول خدمت شد. چون علاقه وافری در امر تحصیل داشتند کار را رها کرده و برای ادامه تحصیلات به «آمریکا »عزیمت نمودند. پس از چندی که در خارج ازکشور به تحصیل اشتغال داشتند، برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش کردند ورشته خود را به راه و ساختمان تغییردادند و مشغول به تحصیل شدند.
چون تربیت یافته خانواده‌ مذهبی بودند در مدت اقامت در« آمریکا» فعالیت چشمگیری در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم«آمریکا » و «کانادا» داشتند و در برگزاری جلسات سخنرانی و راه‌پیمایی های علیه رژیم نقش مؤثری داشتند. 
در نامه‌هایی که می‌فرستاد سوغاتی که از ایران می‌خواست قرآن و نهج‌البلاغه بود. او از خانواده ثروتمندی نبود که در ناز و نعمت بزرگ شده باشد. چون خودش مستضعف بود، کاملاً به حال مستضعفین آگاهی داشت. کما اینکه در دوران تحصیلی در خارج برای هزینه تحصیلی خود مجبور بود شبها با کار طاقت‌فرسا در یکی از پمپ‌بنزین ها و یا کارهای متفرقه دیگر هزینه تحصیل و زندگی خودش راتامین کند. 
او درآمریکا دست از مبارزه بارژیم برنداشت وبیشتر وقت خود را جهت تکثیر و نشر سخنان امام‌ خمینی(ره) صرف می‌کرد. چه شبها که تا صبح کار می‌کرد و روز بعد از درسهای دانشگاه، تمام وقت جهت انتشار و توزیع پیام امام(ره) تلاش می کرد. در ۲۲ بهمن که انقلاب به پیروزی رسید چنان شادی می‌کرد که تا آن زمان او را آنگونه ندیده بودند. عمر کوتاه و گوهربار این شهید حاوی درس‌های زیادی برای دیگر یاران و برادران او بود. 
در سال ۱۳۵۸ پس از اخذ دوره مهندسی راه و ساختمان به وطن اسلامی خویش بازگشتند و پس از ورود به ایران با توجه به علاقه خدمت به انقلاب اسلامی در جهادسازندگی چهارمحال و بختیاری مشغول به خدمت شدند. پس از آن مسئول دفتر عمران امام و سپس فرماندار شهرستان بروجن گردیدند و در این مدت شبانه‌روز در خدمت مستضعفین منطقه قرار گرفتند. با توجه به شناختی که مسئولین امر در مدت خدمت از نام برده بدست آورده بودند به علت نیاز به افراد متعهد در منطقه کردستان؛ پیشنهاد معاونت عمرانی استانداری آذربایجان غربی را پذیرفت و بنا به مسئولیت اسلامی خویش به آن منطقه مهاجرت نمود و پس از مدت نزدیک به یکسال خدمت صادقانه در ۱۲ بهمن ماه در شروع دهه فجر در سال ۱۳۶۱ بدست منافقان کوردل و مزدور آمریکایی در بین راه « تکاب» به «مهاباد» در حین انجام مأموریت در سن 33 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیداردوست شتافت. 
پیکر پاکش را در گلزار شهدای شهر بروجن به خاک سپرده شد. 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جعفر نوروزیان

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1335
محل تولد: ایران - مازندران - قائم شهر - ريکنده تاریخ شهادت: 31/06/1360
محل شهادت: قائم شهر طول مدت حیات: 25 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
جعفر نوروزیان در سال 1335 در روستای ریکنده از توابع شهرستان قائم شهر در یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران ابتدایی در روستا برای ادامه تحصیل به قائم شهر رفت و با تلاش بسیار و نمرات عالی مراحل مختلف تحصیل را همراه با تهذیب نفس و توجه به مسائل دینی گذراند. در خدمت سربازی به مبارزه علیه فساد اخلاقی بعضی از کارکنان ارتش می پرداخت و با راهنمایی خود سربازان را با مسائل شرعی آشنا می ساخت. با پیروزی انقلاب در جهت دهی جوانان پر شور انقلابی و پرداختن به آموزش های نظامی گام های موثری برداشت. با تشکیل سپاه به صف پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. چون او از بینش سیاسی مناسبی برخوردار بود، پس از مدت کوتاهی مسوولیت فرماندهی بسیج قائم شهر را بر عهده گرفت. سرانجام پس از مدت ها تلاش برای حراست از ارزش های اسلام و انقلاب در شامگاه سی و یکم شهریور 1360 با حمله ددمنشانه منافقین کوردل به قائم شهر شربت شهادت نوشید و در حالی که با نارنجک و گلوله های دشمن به سختی مجروح شده بود و فریاد رسای الله اکبر را سر داده بود در سن 25 سالگی میهمان معشوق ازلی شد و روح منور و ملکوتی اش به سوی خدا پرواز کرد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

رسول نوردانش

نام پدر: محمد تاریخ تولد: 04/04/1336
محل تولد: - تاریخ شهادت: 09/09/1360
محل شهادت: خیابان خرمشهر-تهران طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف111-شماره11-تهران


زندگینامه
رسول نوردانش در روز چهارم تیرماه سال 1336 متولد شد و تا دوره ابتدایی به تحصیل پرداخت. وی در تهران ساکن، متاهل و دو فرزند داشت. سرانجام در روز نهم آذر ماه سال 1360در خیابان خرمشهر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدین (منافقین) خلق قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله در سن 24 سالگی به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

علی رضا نورانی

نام پدر: - تاریخ تولد: 21/04/1328
محل تولد: ایران - گیلان - لنگرود تاریخ شهادت: 15/04/1360
محل شهادت: استان گیلان طول مدت حیات: 32 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
علی رضا در تاریخ 21/4/1328 در شهرستان لنگرود استان گیلان در آغوش خانواده نورانی جای گرفت، پدر با شوق فراوان اذان و اقامه را در گوش او قرائت نمود، و مادر از همان آغاز روح بی تابش را با کلام وحی سیراب ساخت، او با اتمام دوره دبیرستان به دانشکده مهندسی و معماری دانشگاه علم و صنعت تهران رفت، و همزمان فرامین الهی را آموخت، عشق به نماز اول وقت، پرهیز از غیبت و باهوشی از خصائل بارز او بود. نورانی پس از اخذ مدرک کارشناسی در آموزش و پرورش استخدام شد و در انستیتو هنرستان جردن به فعالیت پرداخت، در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی معاونت انستیتو تکنولوژی لویزان را پذیرفت و در مدت کوتاهی به علت شایستگی فراوان به ستاد انقلاب فرهنگی در تغییر کتاب های درسی مدارس راه یافت، نورانی در سال 1360 مسئولیت معاونت استانداری استان گیلان را بر عهده گرفت، و با تلاش فراوان خدمات ارزنده ای برای این استان انجام داد، تا اینکه در روز پانزدهم تیرماه سال 1360 توسط منافقین کوردل در سن 32 سالگی همراه دوست خود (علی اخوین انصاری) به جمع آسمانیان پیوست، شهادت معاون عمرانی استانداری گیلان مردم این شهر را در غمی بزرگ فرو برد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیده انیس نوری

نام پدر: رضا تاریخ تولد: 06/03/1336
محل تولد: ایران - گیلان - رودسر - مازده اشکورات تاریخ شهادت: 16/04/1361
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 25 سال
مزار شهید: مازدره اشکورات


زندگینامه
انیس در سال 1336 در روستای سرسبز مازده اشکورات از توابع شهرستان رودسر استان گیلان متولد شد. صدای ملکوتی قرآن آرامشی خاص به او می داد لذا در سنین خردسالی به فراگیری کلام وحی روی آورد و مدرک قرآنی را دریافت نمود و توانست تحصیلاتش را تا پایان مقطع ششم ابتدایی به سر برد.. انیس به منظور ارج نهادن به سنت نبوی ازدواج کرد و به همراه همسرش در شهرهای قزوین و سرانجام در تهران ساکن گشت.
در شانزدهم تیرماه سال 1361 منافقین به قصد ترور همسر او به منزل مسکونی وی حمله کردند. اما در مقاب در ورودی با انیس مواجه شدند. نوری سعی کرد مانع از ورود آنان به خانه شود اما اصابت گلوله به سر و سینه او را بر خاک انداخت و انیس در سن 25 سالگی به دیار جاویدان حق کوچ کرد. 
منافقین خانه را به آتش کشیدند اما هیچ گاه موفق به ترور همسر وی نشدند. یادش گرامی باد

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]