دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

سیدمحمدحسین موسوی فرد(حجت الاسلام)

نام پدر: سیدمرتضی تاریخ تولد: 01/01/1337
محل تولد: ایران - خراسان - نیشابور - تقی آباد تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
حجت‌الاسلام و المسلمين سيدمحمد موسوي‌فرد، اول فروردين سال 1337 در روستاي تقي‌آباد نيشابور متولد شد. پدر وي حجت‌الاسلام و المسلمين سيدمرتضي موسوي‌‌فرد، از روحانيان خوش ‌خلق، باايمان و متقي بود.
او در محيط بي‌آلايش روستاي تقي‌آباد رشد و نمو يافت و توانست تحصيلات ابتدايي را به پايان برساند.
به توصيه پدر و هم چنين اشتياق و علاقه‌اي كه به علوم حوزوي داشت، قدم در راه تحصيل علوم ديني گذاشت و به اين وسيله كوشيد تا راه جهاد اكبر و مبارزه با نفس اماره را طي كند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي تحصيل و تبليغ را رها نكرد و فعاليت‌هاي اجتماعي خود را براي تربيت نسل جوان قوت بخشيد. با تأسيس حزب جمهوري اسلامي، چون فعاليت‌هاي آن را موافق با ايده‌هايش مي‌ديد، به عضويت آن درآمد و به واسطه شوق، ابتكار، مديريت و انديشه‌هاي ژرف، به شوراي مركزي راه يافت و از ياران نزديك شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي شد. 
بعد از پايان درس به سبب مسئوليت فراواني كه در تشكيلات حزب، بر عهده داشت تصميم گرفت به تهران مهاجرت و ايام تابستان سال 1360 را در اين شهر به همراه خانواده‌اش سپري كند. سرانجام در هفتم تير سال 1360 مظلومانه به دست منافقين در خون خود غلطيد و در سن 23 سالگی به وصال معشوق شتافت. 
از او يك فرزند به نام سيدعبدالناصر(1359) به يادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدکمال موسوی

نام پدر: میرعلی تاریخ تولد: 14/01/1338
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 10/05/1361
محل شهادت: - طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف92-شماره13-تهران


زندگینامه
سيدکمال در چهاردهم فروردين 1338 در تهران چشم به جهان گشود. او از کودکي طعم تلخ فقر را چشيد و در دامان خانواده‌اي عاشق اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تربيت يافت. 
او با شرکت در هيأت‌هاي عزاداري و جلسات مذهبي با مفاهيم عاليه اسلام آشنا و با اوج‌گيري انقلاب پيام‌هاي روشنگرانه رهبر کبير انقلاب در وجود او طوفاني از احساسات شورانگيز برپا کرد و يکپارچه تحرک و قيام شد و فعالانه به صفوف مبارزين پيوست. 
پس از انقلاب او از اولين کساني بود که به جمع پاسداران کميته ملحق شد و شب‌ها به حراست از دستاورد خون شهدا پرداخت و در بين جهادگران سازندگي مشغول فعاليت شد. 
به هنگام آغاز غايله گروهک‌ها در کردستان بود که به شهر پاوه عزيمت کرد و در پاک‌سازي آن‌جا همت گماشت و در زمان جنگ مشتاقانه در جبهه حضور پيدا کرد و در ايستگاه 7 آبادان و خرمشهر به ياري رزمندگان اسلام شتافت. در سال 1360 جذب دادستاني انقلاب شد و در عمليات‌هاي مختلف سرکوبي عوامل و گروهک‌ها و انهدام لانه‌هاي فساد شرکت کرد و از ناحيه پا مجروح شد ولي از خانواده‌اش آن را پنهان کرد. 
سيدکمال ساده‌زيستي دوري از ظاهرسازي، تواضع و فروتني و مساعدت با تهيدستان را سرلوحه زندگي خود قرار داده بود و سرانجام با شرکت در يک عمليات سازمان سافته از طرف دادستاني انقلاب که طي آن ضربات مهلکي به تشکيلات تروريستي منافقين وارد کرد و با نثار خون پاک خود به جمع اجداد بزرگوار خود در بهشت برين پروردگار مهمان گشت و در دهم مرداد 1361 با 23 سال سن شهد شهادت را نوشيد. 
پيکرش را در قطعه 26 رديف 92 مزار شماره 13 بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدرضا موسوی

نام پدر: سیدکمال تاریخ تولد: 07/01/1342
محل تولد: - تاریخ شهادت: 27/03/1364
محل شهادت: تاکستان-قزوین طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلزارشهدای شهرشال-قزوین


زندگینامه
سیدرضا موسوی متولد هفتمین روز از فروردین ماه سال 1342 یکی از نیروهای متعهد به نظام مقدس جمهوری اسلامی بود، که در تاریخ 27 خرداد ماه سال 1364 هنگام صرف سحری در محل کارشان در تاکستان قزوین، توسط فردی از عوامل نفوذی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با رگبار گلوله در سن 22 سالگی به شهادت می رسد.
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای شهرشال قرار دارد. 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

غلام حسین موسویان

نام پدر: ابراهيم تاریخ تولد: 20/07/1314
محل تولد: ایران - خراسان - قوچان تاریخ شهادت: 20/08/1360
محل شهادت: قوچان طول مدت حیات: 46 سال
مزار شهید: باغ بهشت-خراسان


زندگینامه
غلام‌حسين موسويان؛ فرزند ابراهيم و صغري غلامي، در روز بيستم مهر ماه سال 1314، در شهرستان قوچان متولد شد. 
وي تحصيلاتش را تا سال ششم نظام قديم ادامه داد. پس از آن، وارد حوزه‌ي علميه‌ شد و به درس طلبگي پرداخت. به خاطر اجراي سنت پيامبر(ص)، با خانم سارا موسويان ازدواج کرد. پنج دختر و دو پسر از آن بزرگوار به يادگار مانده است. هميشه همسر و فرزندانش را به رعايت حجاب و اداي واجبات توصيه مي‌کرد. 
دو دوران انقلاب، فعاليت‌هاي زيادي در جهت پيشبرد انقلاب داشت. حتي يک بار به دست ساواک دستگير و به شدت شکنجه شد. در کارها اخلاص داشت و اهل ريا نبود. به مسايل ديني اهميت زيادي مي‌داد. اکثر نمازهاي يوميه‌اش را به جماعت مي‌خواند و از برگزار کنندگان جلسات دعا و آموزش قرآن بود. 
او هميشه ديگران را به دفاع از اسلام، قرآن، انقلاب و پيروي از دستور امام، توصيه مي‌کرد. 
وي سرپرستي ايتام شهرستان قوچان را بر عهده داشت و جزء نيروهاي حزب‌اللهي شهرستان بود که در مغازه‌ي کتاب‌فروشي مشغول فعاليت بود. سرانجام در تاريخ 20 آبان ماه 1360، به دست منافقين، در شهرستان قوچان در 46 سالگي به شهادت رسيد. 
پيکر پاکش را پس از تشييع، در باغ بهشت واقع در خراسان به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمد منتظرقائم

نام پدر: علی اکبر تاریخ تولد: - /12/1327
محل تولد: ایران - خراسان - فردوس تاریخ شهادت: 05/02/1359
محل شهادت: طبس طول مدت حیات: 32 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خلدبرین-یزد


زندگینامه
حاج شیخ علی اکبر در اسفند ماه سال 1327 ه.ش تولد دومین فرزندش به نام محمد را جشن گرفت. محمد دوران کودکی را در شهر فردوس خراسان سپری کرد. محمد از همان آغاز، جهاد و مبارزه علیه کفر را از پدر مبارزش آموخت. در سن دو سالگی به بیماری سختی دچار شد، اما عنایت پروردگار و امداد غیبی ائمه اطهار (ع) سلامتی را بار دیگر برایش به ارمغان آورد. همنامی با امام زمان (عج) و در کنارش زیباترین معنای عشق، انتظار عدالت حکومت حق، محمد را به زمرة منتظران قائم (عج) پیوند داد و این پیوند او را عاشق نماز و قرائت قرآن نمود. مدتی بعد به همراه خانواده به یزد مهاجرت کرده و در سن پانزده سالگی همزمان با پانزدهم خرداد ماه سال 1342 مبارزاتش را آغاز نمود. وی پس از اخذ مدرک دیپلم برق برای انجام خدمت سربازی به دامغان رفت و در قسمت بایگانی اسناد مشغول خدمت شد و توانست اسناد مهم انقلابیون را از بین ببرد. مدتی بعد به استخدام وزارت برق در آمد اما با اصرار پدر از کار در ادارات دولتی استعفا داد و به کار فنی روی آورد. در سال 1346 پس از آشنایی با «احمد فتاحی» در «انجمن دینی» شهر کرج به تدریس فقه و شرح مسایل سیاسی پرداخت. این انجمن نیز در اندک زمانی منحل گردید و محمد دامنه فعالیتهایش را به شهرهای بندرعباس، یزد، قم، دامغان، تهران، مشهد و... کشاند. در همین هنگام به علت انتقال دستگاه چاپ مصادره شده ساواک به یزد توسط مأموران دستگیر و روانه زندان اوین گشت. تحمل 11 ماه شکنجه در سلول انفرادی و کبودی بازوانش عشق او را به زهرای اطهر (س) اثبات نمود. محمد پس از تحمل پانزده ماه حبس، سربلند و سرافراز از زندان آزاد گشت و به کار در کارخانه های مختلف از جمله کارخانه توانیر، کارخانه ویتانا، کارخانه پشم شیشه، کارخانه پلاتی ران پرداخت. اما باز هم از مبارزه علیه رژیم و کمک به مستمندان یزد خودداری نکرد(1). پس از پیروزی انقلاب منتظر قائم به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و با تشکیل سپاه پاسداران یزد یکی از مؤسسین این نهاد گشت و فرماندهی آن را بر عهده گرفت. آنگاه پس از بررسی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی به پاکسازی آن اقدام نمود. با شنیدن خبر ناامنی و شورش در استان سیستان و بلوچستان به شهر زاهدان رفت. سپس با اعلام پیام امام (ره) مبنی بر اتمام غائله کردستان به همراه پنجاه نفر از برادران سپاه رهسپار شهر پاوه شد و مسئولیت سپاه پاسداران سقز را به عهده گرفت. مدتی بعد به عنوان مسئول سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در یزد فعالیتش را ادامه داد. سرانجام روز جمعه، روزی که هر منتظر قائمی انتظار فرج مولایش را می کشد، محمد جهت جمع آوری اسناد به جای مانده از نیروهای امریکایی متجاوز به طبس رفت و پس از اقامه نماز اول وقت و قرائت سوره فیل برای همرزمانش وارد یکی از هلی کوپترهای امریکایی شد. با مشاهده مقداری از اسناد مربوط به آنان دوستانش را فرا خواند. بنی صدر به گمان اینکه ردپایی از او و منافقین در اسناد به جای مانده، وجود داشته باشد دستور بمباران لاشه هواپیماهای آمریکایی را صادر کرد و محمد در غروب غم انگیز روز جمعه 5/2/1359 در اثر این بمباران، بر بال ملائک نشست و به لقاء الله شتافت. 
1-وی در واقعه زلزله طبس نیز به یاری هموطنانش شتافت.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مهدی منصوری

نام پدر: تقی تاریخ تولد: 07/01/1333
محل تولد: - تاریخ شهادت: 07/05/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 27 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س) _ قطعه 24 _ رديف 80_ شماره 23


زندگینامه
مهدی در روز هفتم فروردین سال 1333 به دنیا آمد و در دامان پاک مادری مهربان و صبور بزرگ شد. او درس آزادگی و رشادت را از جلسات ذکر اهل بیت (ص) آموخت و با خدای خود پیمان بست همواره رهرو راستین خاندان رسالت باشد. 
منصوری در زمان جنگ تحمیلی در کسوت بسیجیان لشکریان توحید به دفاع از آرمان‌های والای امام امت (ره) پرداخت. 
سرانجام در هفتمین روز از مرداد ماه سال 1360 در سن 27 سالگی در تهران به شهادت رسید.
مزار پاکش در تهران _ بهشت زهرا (س) _ قطعه 24 _ ردیف 80 _ شماره ی 23 قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عیسی منفردایده لو

نام پدر: بهمن تاریخ تولد: 09/12/1344
محل تولد: ایران - گیلان - رشت تاریخ شهادت: 05/06/1360
محل شهادت: حوالی بیمارستان پورسینا-رشت طول مدت حیات: 16 سال
مزار شهید: گلزارشهدای رشت-گیلان


زندگینامه
عیسی منفرد در نهمین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۴ در شهرستان رشت در خانواده ای مؤمن و متدین دیده به جهان گشودند. خانواده ی این بزرگوار از نظر مالی وضعیت چندان خوبی هم نداشتند ایشان تک پسر خانواده بودند و به دلیل بزرگمردی و رشادت و غیرتمندی که داشتند در حین تحصیل با دستان کوچک خود کار بنایی را شروع کرد تا کمک حال خانواده خود باشد.
او در دوران تحصیل خویش با وجود مشکلات زیادی که بر سر راهش بود باز هم توانست مؤفق شود و در مدرسه به الگویی نمونه تبدیل گشته بود. عیسی همچنین در فعالیت های قبل از انقلاب شرکت می کردند و بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه آیت الله سعیدی مشغول به فعالیت شدند. 
منفرد چندین بار توسط منافقین کوردل مورد تهدید قرار گرفت و هنگامی که منافقین او را کاملاً شناسایی کردند هر روز در خانه وی نوارها و نامه های تهدیدآمیز می گذاشتند تا ایشان را بترسانند ولی ایشان که راه نورانی اسلام را یافته بود اصلاً به کردار منافقین توجهی نمی کرد . 
شبی که عیسی مورد ضرب و شتم منافقین قرار گرفته بود سریعاً به خانه برگشت زخم هایش را بست و این موضوع را از خانواده خود پنهان کرد تا آن ها را نگران نبیند و آن شب را با ذکر حسین حسین به صبح رسانید؛ صبح روز بعد که ایشان از خانه بیرون می رفت بسیار خوشحال بود و با شادمانی در پوست خود نمی گنجید و با رویی گشاده و با لباس هایی خوشرنگ و معطر از خانه بیرون رفت، در همان روز حوالی بیمارستان پورسینا بود که عیسی و دوستش بهاری مورد اصابت گلوله منافقین قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند. 
مادر ایشان همانطور که سرگردان در پی تنها پسر خویش می گشت به یاد سخن فرزندش افتاد که می گفت آماده روزی باش که روزی سرگردان به دنبال شهیدت بگردی و بار دیگر قصه ی بی تابی مادر حضرت علی اکبر در کربلا را زنده کنی... ایشان در تاریخ 5 شهریور 1360 در زمانی که تنها ۱۶ سالشان بود توسط منافقین ترور گردیدند.
پیکر پاک و مطهرش را در گلزار شهدای رشت به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیداحمد موالی

نام پدر: سيدجعفر تاریخ تولد: 01/07/1312
محل تولد: ایران - کردستان - سنندج تاریخ شهادت: 29/02/1361
محل شهادت: - طول مدت حیات: 49 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
سید احمد موالی فرزند سید جعفر اول مهرماه 1312 در شهر سنندج متولد شد. پس از کلاس پنجم ابتدائی درس و مشق را رها کرد و در مغازه خواربار فروشی پدرش مشغول کار شد. در 20 سالگی ازدواج نمود. چون در خانواده ای متدین و از خاندان بزرگ سادات رشد کرده بود از همان دوران نوجوانی تقوی و تعهد را سرلوحه زندگی خود قرار داد و در میان مردم به عنوان فردی متعهد، مورد احترام عام و خاص بود و وقتی که می دید در رژیم ستم شاهی احکام نورانی اسلام مورد بی مهری قرار می گیرد سخت ناراحت می شد و به همین دلیل زودتر از سایر مردم عادی بازار با انقلاب و مبارزه آشنائی پیدا کرد با اوج گیری حرکت های مردمی همواره مدافع اسلام و آرمان های انقلاب اسلامی بود و در این راستا دو بار توسط ضد انقلاب دستگیر شد و مورد اذیت و آزار قرار گرفت و دو بار نارنجک به داخل مغازه و حیاط منزل او پرتاب نمودند اما این سید بزرگوار همچنان با دفاع از حقانیت انقلاب اسلامی در مقابل عوامل خود فروخته و وابسته به غرب ایستادگی نمود سرانجام در یک اقدام تروریستی در تاریخ 29 ارديبهشت 1361 بر اثر اصابت چندین تیر در سن 49 سالگی به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدعلی منتظری(حجت الاسلام)

نام پدر: حسین علی تاریخ تولد: - / - /1323
محل تولد: ایران - اصفهان - نجف آباد تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: قم


زندگینامه
در سال 1323 چشمان خانواده اهل علم منتظری به جمال کودکی نورانی، روشن شد و محمدعلی پا به مرحله هستی نهاد. تحصیلاتش را درنجف آباد اصفهان آغاز کرد و از نوجوانی مشغول به کار شد. در سال 1337 برای ادامه تحصیل در علوم اسلامی به حوزه علمیه ی قم رفت. استعداد او برای درک مفاهیم اسلامی خصوصاً اقتصاد و سیاست اسلامی فوق العاده و چشمگیر بود چنان که حضرت امام (ره) فرمودند: «او یک متفکر اسلام شناس بود». درسال های 42 و 1341، همزمان با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) محمد مبارزات خود را آغاز کرد. وی در فروردین ماه سال 1344حین انتشار اعلامیه دستگیر و مدت 7 ماه در زندان قزل قلعه محبوس شد و تحت سخت ترین شکنجه ها نیز لب به سخن نگشود. پس از آزادی علیرغم منع رژیم به حوزه علمیه رفت و به تدریس اقتصاد مشغول شد. بعد از چند ماه به خارج از کشور سفر کرد و زندگی پربار 10 ساله خود را آغاز نمود. فعالیت های او در خارج از کشور شامل: ادامه تحصیل در محضر امام (حوزه علمیه نجف اشرف)، سفر به کشورهای عربی و برقراری تماس با رهبران جنبش های آزادی بخش اسلامی، تماس با دانشجویان خارج ازکشور در اروپا، تعلیم فنون نظامی در پایگاه های الفتح و فرستادن تعلیم دیدگان به ایران و... بود. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نهایت تلاش خود را برای حفظ این نهال نوخاسته به کار برد و در راستای پیشبرد این هدف عظیم موضوع تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را توسط شهید مطهری با امام (ره) در میان گذاشت. در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی با کسب 97% آراء مردم نجف آباد به نمایندگی آن ها انتخاب شد. او در این ایام مجله عربی زبان «الشهید» را در سطح وسیعی از منطقه منتشر می نمود. محمدعلی منتظری همواره آماده فداکاری برای حفظ آرمان های انقلاب و نشر دستاوردهای آن به کل جهان بود و با سخنان بیدار کننده اش خطر ضد انقلاب و مهره های وابسته به غرب را به مردم و مسئولین گوشزد می کرد. منافقین گمراه که متوجه شده بودند منتظری تا زنده است از افشاگری و مقابله با آنان دست برنمی دارد، او و یاران هم پیمانش را در هفتم تیرماه 1360 در حزب جمهوری اسلامی به شهادت رساندند، غافل از این که درخت انقلاب ریشه در قلب ایرانیان دارد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محسن منافی زاده

نام پدر: غلام حسن تاریخ تولد: 02/01/1341
محل تولد: - تاریخ شهادت: 24/06/1360
محل شهادت: فروشگاه قدس -خیابان ولی عصر(عج)-تهران طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف94-شماره41-تهران


زندگینامه
محسن منافي‌زاده در دوم فروردين 1341 در خانواده‌اي متدين چشم به جهان گشود. خانواده‌اش از ديرباز مقلد حضرت امام امت بودند و محسن نيز در دامان چنين خانواده‌اي و در پرتو تعاليم و فتاوي حضرت امام پرورش يافت و از همان کودکي عشق به امام، همراه با علاقه‌اي وافر به اسلام در دلش ريشه گرفت و رشد يافت تا در بهار زندگيش ثمره شهادت را ببار آورد. 
هم‌زمان با اوج‌گيري انقلاب شکوهمند اسلامي ايران محسن نيز هم‌چون ديگر شيفتگان آئين محمدي پا به صحنه مبارزه گذاشت و در نبرد ميان کفر و ايمان سهم شايسته‌اي ايفا نمود و جانفشاني فراوان کرد. 
پس از پيروزي انقلاب حضور در صحنه را ادامه داد و ضمن شرکت در مراسم مذهبي و مجالس و نماز جمعه و راهپيمايي‌هاي امت مسلمان افشاگر دسائس ضدانقلاب داخلي نيز بود و با آگاهي از ماهيت پليد گروهک‌هاي وابسته به استکبار جهاني ماسک از چهره‌ رياکارانه آن‌ها مي‌دريد. 
به دنبال تجاوز مزدوران بعثي- صهيونيستي به خاک مقدس ميهن اسلامي، محسن براي دفاع از اسلام سر از پا نمي‌شناخت و به عناوين مختلف مي‌کوشيد تا عازم جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل گردد. پس از آن که نتوانست از طريق بسيج به جبهه برود در ارتش جمهوري اسلامي ثبت‌نام کرد و در پادگان بروجرد به خدمت پرداخت و در تمام دوران خدمت و طي کردن دوره آموزشي داوطلب عزيمت به جبهه بود و از فرمانده‌شان مي‌خواست که وي را به خط مقدم بفرستد. 
مؤمني وارسته، خوش‌رو و خوش برخورد بود و همواره تبسمي ملکوتي بر لب داشت و چيزي مگر سعادت هم‌نوعانش را نمي‌خواست. بزرگ‌ترين آرزويش شهادت بود و اين فيض عظيم را در همه جا مي‌جست و به فضل پروردگار بدان نائل گشت. 
در شهريور 1360 محسن جهت زيارت مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) مرخصي گرفت و پس از مشرف شدن به بارگاه ايشان و بازگشت از زيارت به منظور ديدار برادرش در روز 24 شهريور به فروشگاه قدس رفت. نماز ظهر را در نمازخانه فروشگاه اقامه کرد و سپس متوجه سر و صدايي در خارج از فروشگاه شد. به گوش خود شنيد که گروهي از تروريست‌هاي خودفروخته منافق عليه مقدسات اسلامي شعار مي‌دهند و با ايجاد رعب و وحشت سعي در آزار مردم و اغتشاش دارند. او که سربازي پاک‌باخته بود طاقت نياورد و به مقابله با تروريست‌هاي مسلح برخاست و با شعار "مرگ بر منافق" در مقابل آن‌ها ايستاد و اين جنايتکاران او را به گلوله بستند و قلبي که مالامال از عشق به اسلام و امت اسلامي بود را در 19 سالگي از طپش انداختند. 
پيکر مطهر محسن را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 94 شماره 41 به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 23 مرداد 1394  ] [ 6:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]