دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

محمد کچوئی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1329
محل تولد: ایران - قم - قم - حاجی آباد تاریخ شهادت: 08/04/1360
محل شهادت: زندان اوین طول مدت حیات: 31 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س)- بارگاه شهدای هفتم تیر


زندگینامه
در سال 1329 و در خانواده ای محروم از روستای حاجی آباد قم، محمد چشم به جها ن گشود. او هم زمان با تحصیل علم، برای کمک به خانواده اش مشغول به کار شد و در کارگاه صحافی با محمد بخارایی که از مبارزین گروه مؤتلفه اسلامی بود، آشنا شد. شخصیت فکری و سیا سی اش در در جلسات درس مبارزینی چون: آیت الله خامنه ای، شهید مظلوم بهشتی و استاد مطهری شکل گرفت و در اوج خفقان ستمشاهی- سال های 51-1350- دستگیر و راهی زندان شد. پس از آزادی به مبارزات خود انسجام بیشتری بخشید و در سال 1353 مجدداً دستگیر و به حبس ابد محکوم گردید. اما در سال 1356 به لطف خداوند و تلاش همرزمان از زندان رهایی یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، محمد مسئولیت بازسازی و سرپرستی زندان اوین را برعهده گرفت و مشغول به خدمت شد. او ازآغاز جنگ تحمیلی، مدت ها در جبهه بی تاب شهادت بود، اما خواست پروردگار دراین بود که شاهین شهادت در پشت جبهه ها و به دست منافقین بردوشش بنشیند. و او که همواره در پی اصلاح خطاکاران بود در هشتم تیر ماه سال 1360 در حالی که از فراق بهشتی و یارانش می سوخت به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدرضا کامیاب(حجت الاسلام)

نام پدر: - تاریخ تولد: - /05/1329
محل تولد: ایران - خراسان - گناباد - نوده تاریخ شهادت: - / - / -
محل شهادت: - طول مدت حیات: -
مزار شهید: -


زندگینامه
سیدرضا در مردادماه سال 1329 در روستای نوده از توابع گناباد استان خراسان پا به عرصه هستی نهاد. پدرش مردی روحانی و کشاورز بود و رضا در سایه تربیت عالمانه پدر با فرامین و فرائض دین اسلام آشنا گشت. پدر او را از سیزده سالگی به حوزه علمیه گناباد فرستاد و علوم اسلامی را در آن جا فرا گرفت. چندی بعد به مشهد مقدس رفت. در سال 1347 با آیت الله سید علی خامنه ای آشنا شد و کم کم به جمع مبارزان انقلاب پیوست. سید در کلاس های درس آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی (امام جمعه مشهد) نیز شرکت می کرد. در همان سال ها با مطالعه کتاب های استاد مطهری و دکتر شریعتی اطلاعات خود را افزایش داد و به عنوان مبلغ آثار این دو بزرگوار به فعالیت پرداخت. در جریان جشن های 2500 ساله شاهنشاهی فعالیت سیاسی خود را گسترش داد و به خاطر سخنانش تحت تعقیب قرار گرفت اما ساواک موفق به دستگیری او نشد. در رمضان سال های 57-1356 با سخنرانی های آتشین خود مردم کرمان را به هیجان آورد. آن گاه در یزد و بعد از آن در نوزدهم دی ماه سال 1356 در قزوین سخنرانی کرد. کلام تأثیر گذار سید باعث شد مردم بازار را تعطیل نمایند. از همین زمان بود که نام کامیاب در لیست سیاه ساواک قرار گرفت حجت الاسلام کامیاب بعد از پیروزی انقلاب نیز از پای ننشست و این بار چون کوهی استوار در مقابل منافقین ایستاد با برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده شهرستان مشهد انتخاب شد اما چند روز بعد توسط عوامل خودفروخته آمریکا به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدرضا کاردان

نام پدر: اصغر تاریخ تولد: 01/01/1335
محل تولد: ایران - قم - قم تاریخ شهادت: 01/02/1361
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 26 سال
مزار شهید: گلزارشهدای شیخان-قم


زندگینامه
محمدرضا در اول فروردين 1335 در خانواده مذهبي و مؤمن در شهر خون و قيام قم به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش سپري کرد و جهت ادامه تحصيل وارد مدرسه عالي قضايي و اداري قم شد و در سال 1357 با اخذ ليسانس قضايي فارغ‌التحصيل گرديد و مهياي سفر به فرانسه براي ادامه تحصيل شد ولي با خروش مردم مسلمان عليه رژيم استبداد طاغوت روبه‌رو شد و از سفر منصرف گرديد و به عنوان داديار در شهرستان هواز مشغول به خدمت گرديد. او الهام از آيات قرآن ايمان و هجرت و جهاد را سرلوحه زندگي خود قرار داد و با رفتن به شهرهاي اروميه، کردستان، مشکين‌شهر، بندرانزلي، بجنورد و شيروان مخلصانه در سنگر دادگاه به حراست از دستاورد عظيم جمهوري اسلامي پرداخت و بعد به موجب حکم شهيد آيت‌الله قدوسي به دادگاه انقلاب اسلامي تهران منتقل شد و به مقابله با دسيسه‌هاي گروهک‌ها و منافقين و شناسايي و خنثي کردن توطئه‌هاي آنان شبانه روز مجاهدت نمود و در اين مسير به شناسايي خانه‌هاي تيمي و کشف انبار سلاح مزدوران وابسته مي‌توان اشاره کرد که چندين بار مورد سوءقصد قرار گرفت. 
محمدرضا فردي مؤدب، متين، باوقار و بسيار کم‌حرف و پرکار بود. به مطالعه علاقه زياد داشت به بزرگ‌ترها احترام مي‌گذاشت و با کوچک‌ترها مهربان بود. صله‌رحم به جاي مي‌آورد. نماز جماعت او هرگز ترک نمي‌شد و به ديگران نيز در مورد نماز توصيه مي‌کرد و آرزوي رفتن به جبهه را داشت. او عاشق شهادت بود و هميشه مي‌گفت «خدايا به من توفيق بده که در راه تو کشته شوم.» 
عاقبت در تاريخ 1 ارديبهشت ماه سال 1361 توسط منافقي به ظاهر توبه کرده که با آن‌ها طرح دوستي ريخته بود از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در 26 سالگي در تهران به شهادت رسيد. کلمه شهيد زينت‌بخش نام او و چون مدالي پرافتخار بر سينه‌ي مادر داغدارش و چون تاجي بر سر پدر سپيدموي و افتخاري براي خانواده‌اش شد. 
پيکر پاکش را در گلزار شهداي شيخان قم به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسن کاظم لو

نام پدر: فرامرز تاریخ تولد: 11/02/1334
محل تولد: - تاریخ شهادت: 25/04/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 26 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف86-شماره2-تهران


زندگینامه
حسن کاظم لو در یازدهم اردیبهشت ماه سال 1334 به دنیا آمد. وی پس از اتمام دوره راهنمایی به کار آزاد روی آورد. حسن مجرد، و در تهران سکونت داشت. وی سرانجام در بیست و پنجم تیر ماه سال 1360 در تهران توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) مورد سوء قصد واقع شد و در سن 26 سالگی به شهادت رسید. 
پیکر پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) واقع می باشد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسین کاظمی افجه ای

نام پدر: ابوالقاسم تاریخ تولد: 17/01/1308
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 16/05/1361
محل شهادت: مجیدیه شمالی-شمس آباد-تهران طول مدت حیات: 53 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف37-شماره23-تهران


زندگینامه
حسين کاظمي‌افجه‌اي در 17 فروردين ماه سال 1308 در محله پامنار شهر تهران در خانواده‌اي متدين ديده به جهان گشود. هفت ساله بود که پدرش را از دست داد و با توجه به اين مسئله و محدوديت‌هاي مالي خانواده نتوانست بيش از 8 سال به تحصيل ادامه دهد و ناچار براي سرپرستي مادر و برادر کوچک‌ترش تحصيل را ترک و به مکانيکي اتومبيل پرداخت. در سال 1333 به استخدام اداره ماشين‌آلات وزارت راه درآمد، ليکن در ارديبهشت همان سال در حين کار اتوبوس سرويس کارمندان به روي پشت و ستون فقراتش واژگون شد و نخاعش قطع گرديد. حدود سه ماه در بيمارستان‌هاي مختلف بستري و تحت عمل‌هاي جراحي مختلف قرار گرفت ليکن معالجات مؤثر واقع نشد و او در حالي که از کمر به پايين فلج شده بود از بيمارستان خارج گرديد. هر کس ديگري شايد در مواجه با چنين مصيبتي روحيه‌اش را مي‌باخت و کنج عزلت را مي‌گزيد، ليکن او اراده‌اي مستحکم و ايماني قوي داشت، عليرغم نقص جسماني به تلاش و فعاليت ادامه داد و 30 سال با چنين وضعي ساخت و در اثر پشتکار فراوان موفق شد يک نمايشگاه اتومبيل دائر نمايد و از اين راه به تأمين زندگيش بپردازد. 
او که به علت نقص جسماني نتوانسته بود تشکيل خانواده دهد، با الهام از خصائل اخلاقي مولايش علي(ع) به فاميل و خانواده‌هاي آشنا کمک‌هاي مالي فراوان مي‌نمود و تعدادي از جوانان فاميل با کمک‌هاي وي موفق به تشکيل خانواده شدند. هرکس از او تقاضايي داشت، مي‌دانست که پاسخ منفي نخواهد شنيد و همين صفات نيکو باعث شده بود که در ميان دوستان و آشنايان از محبوبيت و احترامي خاص برخوردار گردد. 
در جريان انقلاب از پشتيبانان استوار نهضت مردم مسلمان ايران بود و با صندلي چرخدار در صفوف راهپيمايان شرکت مي‌کرد و به حضرت امام ارادتي خاص داشت. 
پس از پيروزي انقلاب به خدمات خود ادامه داد و به خصوص از زماني که کفار بعثي به ميهن اسلامي تجاوز کردند همواره آرزو داشت به جبهه برود، ليکن وضعيت جسمانيش چنين اجازه‌اي را نمي‌داد و لذا او مي‌کوشيد با فعاليت در پشت جبهه عدم حضورش را در خط مقدم جبران نمايد و دين خود را به اسلام ادا کند و به همين منظور در کنار ساير فعاليت‌ها يک دستگاه آمبولانس به رزمندگان اسلام اهداء نمود. به علت علاقه خاص که به خاندان عصمت و طهارت و به ويژه سالار شهيدان اسلام داشت همه ساله در ايام سوگواري اباعبدالله‌الحسين و تاسوعا و عاشوراي حسيني خرج مي‌داد و مراسم باشکوهي برپا مي‌نمود. 
منافقين کوردل در کارزار شومي که جهت ايجاد رعب و وحشت در درون جامعه به راه انداختند دستشان را به خون بسياري از جان بر کفان اسلام آلودند و از هيچ شقاوتي دريغ نکردند. در روز شانزدهم مرداد 1361 دو نفر از تروريست‌هاي منافق با شناسايي قبلي به محل کار کاظمي حمله‌ور شدند و او را در حالي که به روي صندلي چرخدار نشسته بود و قادر نبود از خود دفاع کند بي‌رحمانه به گلوله بستند و پس از اين "عمليات متهورانه"!! با وحشت از صحنه گريختند. حسين 53 ساله در مجیدیه شمالی، محله شمس‌آباد تهران به شهادت رسيد و در بهشت زهرا(س) قطعه 26 رديف 37 شماره 23 آرميد.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدرضا کاکایی

نام پدر: قرب علی تاریخ تولد: 27/08/1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 18/06/1360
محل شهادت: خیابان ولی عصر(عج)-خیابان جویبار-تهران طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف193-شماره32-تهران


زندگینامه
محمدرضا کاکايي در بيست و هفتم آبان 1339 در خانواده‌اي مذهبي در شهر تهران به دنيا آمد. کودکي کم‌حرف و ساکت بود و دوران دبستان را با هوش و استعداد سرشار و کسب رتبه شاگرد اولي به پايان رساند و پا به دبيرستان گذاشت. از همان زمان خالصانه شروع به فراگيري قرآن در مسجد امام باقر(ع) نمود و در محضر شهيد عباس‌علي ناطق نوري به آموختن پرداخت و يکي از بهترين شاگردان ايشان گرديد. 
در سال 1356 و در اوج مبارزات امت مسلمان ايران به اتفاق همرزمانش وارد مبارزه سياسي _ مذهبي شد. او در تکثير و پخش اعلاميه‌ها و نوارهاي امام که از نجف به تهران و به دست برادران مي‌رسيد و پخش نوارهاي مذهبي در سطح غرب تهران سهم به سزايي داشت. از يوم‌الله 22 بهمن و تسخير مراکز رژيم طاغوت به پاسداري در محل پرداخت و پس از تشکيل کميته انقلاب اسلامي به عضويت اين نهاد درآمد و در دستگيري عمال متواري ساواک و ديگر ضدانقلابيون فعاليت چشم‌گيري نمود. به دنبال تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به آن پيوست و در قسمت اطلاعات و کارگري به کار پرداخت و در اين دوره نقش فعالي در خنثي کردن دسائس گروهک‌هاي ضدانقلابي در کارخانجات را داشت. تعهد او به انقلاب اسلامي و انزجارش از گروهک‌هاي منافق و کافر به قدري بود که حتي در اوقات فرغت نيز از مبارزه با آن‌ها بازنمي‌ايستاد و در برابر دکه‌هاي آنان به افشاگري مي‌پرداخت و گرچه بارها مورد ضرب و جرح قرار گرفت اما ثابت‌قدم باقي ماند. 
با شروع جنگ تحميلي او نيز هم‌چون ديگر سربازان جان بر کف سپاه اسلام به سوي نبرد با کفار و متجاوزين بعثي شتافت و در جبهه جنوب مبارزه‌اش را ادامه داد و 5 تانک مزدوران بعثي را منهدم کرد. سپس در اوج دسائس ضدانقلاب داخلي به تهران بازگشت تا در سنگري ديگر به آرمان‌هاي مقدسش خدمت کند. 
کاکايي به سبب مبارزات گسترده‌اش عليه ضدانقلاب توسط منافقين، اين مزدوران آمريکا شناسايي شده و چند بار مورد حمله آنان قرار گرفته بود. يک روز در خيابان شهرآرا به سويش نارنجک پرتاب کردند و عابري را نيز به شهادت رساندند و شبي ديگر با اتومبيل به وي حمله‌ور شدند تا مگر اين پاسدار راستين اسلام از صحنه خارج شود. 
سرانجام عصر روز 18 شهريور 1360 زماي که مشغول رساندن کارت عروسي برادرش به منازل اقوام بود در خيابان جويبار در اطراف خيابان وليعصر، توسط چند تن از تروريست‌ها که ملبس به لباس سپاه بودند متوقف شد. منافقين از وي کارت شناسايي‌اش را خواستند و به محض آن که متوجه شدند که وي پاسداري جان بر کف است، او را به رگبار بستند. او در 21 سالگي به عرش بال گشود پيکر پاکش را در قطعه 24 رديف 193 مزار شماره 32 بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:10 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

غلام رضا قنبری

نام پدر: اسماعیل تاریخ تولد: 28/05/1304
محل تولد: - تاریخ شهادت: 28/08/1360
محل شهادت: خیابان طالقانی-تهران طول مدت حیات: 56 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف110-شماره2-تهران


زندگینامه
غلام رضا قنبری در روز بیست و هشتم مرداد ماه سال 1304 به دنیا آمد. تا مقطع ابتدایی به تحصیل پرداخت و با کارگری نیازهای مادی را تأمین می کرد. او متاهل و پدر هشت فرزند بود و با خانواده اش در تهران زندگی می کرد. غلام رضا قنبری در روز بیست و هشتم آبان ماه سال 1360 در خیابان طالقانی شهر تهران توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سن 56 سالگی به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) واقع است.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمود قندی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1323
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
محمود قندی در سال 1323 در شهر تهران چشم به جهان گشود. هفت سال بیشتر نداشت، که راهی مدرسه شد. شور و شوق محمود برای آموزش علم وصف ناپذیر بود، او مدرک دیپلم خود را با معدل 85/19 از دبیرستان علوی گرفت و وارد دانشگاه شد. پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد الکترومکانیک در سال 1345 در دانشگاه تهران عازم آمریکا شد. دولت هزینه تحصیل قندی را بر عهده گرفت و او در سال 1350 با بالاترین نمره با مدرک دکترا در رشته برق و الکترونیک به ایران بازگشت. هم زمان با اوج گیری انقلاب اسلامی قندی به جمع سربازان خمینی کبیر (ره) پیوست و با رشادت اعلامیه های امام (ره) را پخش نمود. او ابتدا در ایران تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشکده مخابرات را بر عهده گرفت. وی چندی بعد با دوشیزه ای پارسا و متقی ازدواج نمود. پس از پیروزی انقلاب دکتر قندی به سمت ریاست دانشکده مخابرات و سپس از طرف شورای انقلاب به وزارت پست و تلگراف و تلفن منصوب شد. او از سال ها پیش در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا با دکتر چمران آشنا شد و اساس نامه این انجمن را تدوین کرد و با او در انجام فعالیت هایش همراه گشت. قندی یکی از بهترین شاگردان علامه طباطبائی، استاد مطهری، دکتر بهشتی و استاد روزبه بود. وی جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران را تأسیس نمود و خود نیز با شرکت ر کلاس های فقه و اصول، تا حد خارج فقه پیشرفت. سرانجام وزیر متعهد و معتقد ایران اسلامی در روز هفتم تیرماه سال 1360 در 37 سالگی در ساختمان حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین کوردل به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عزیز قنواتی زاده

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1338
محل تولد: ایران - خوزستان - اهواز تاریخ شهادت: 18/03/1361
محل شهادت: - طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
عزیز قنواتی زاده سال 1338 در اهواز در خانواده ای بزرگوار و متدیّن چشم به جهان هستی گشود. دوران کودکی و نوجوانی را با گذراندن مقاطع مختلف تحصیلی به پایان رسانید و با اهتمام وافری که از خود نشان می داد، موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. جوانی متعهّد و مهربان بود که این دوران پرخاطره را هم زمان با کسب علم و دانش در پرتو لطف بی دریغ و حسن توجه خانواده مذهبی خود به معرفت اندوزی و ادب آموزی پرداخت. 
در روزهای پرافتخار قبل از پیروزی انقلاب که مقارن بود با تظاهرات و راهپیمایی های گسترده مردم علیه رژیم ملعون شاه در این جریان قرار گرفت و فداکاری های بسیار نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شور و عشق فراوان به استخدام رسمی کمیته انقلاب اسلامی درآمد تا با تعهد و فعالیت بیشتری دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کند و از دستاوردهای با ارزش اسلامی دفاع نماید. هنوز چند ماهی از استخدام و انجام وظیفه اش نمی گذشت که در درگیری با عوامل منافقین از خدا بی خبر مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفت و در هجدهمین روز خردادماه سال 1361 در سن 23 سالگی روحش به ملکوت اعلی پیوست.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مهدی قیومی

نام پدر: غلام رضا تاریخ تولد: 16/09/1331
محل تولد: ایران - لرستان - خرم آباد تاریخ شهادت: 22/02/1361
محل شهادت: میدان ونک طول مدت حیات: 30 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف87-شماره33-تهران


زندگینامه
مهدی در شانزدهمین روز از آذر ماه سال 1331 در شهرستان خرم آباد لرستان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و سپس در سال 1349 وارد آموزشگاه پاسبانی شهربانی شد. وی یکی از پرسنل متعهد شهربانی بود و از همین رو به سبب اعتقادات مذهبی اش نه تنها زیر بار ظلم نمی رفت بلکه حاضر نبود به کسی ظلم نماید و همین امر موجب شد تا در تمام طول خدمت از سوی سران طاغوتی شهربانی زیر فشار قرار داشته باشد. در سال 1357 مقارن با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ماه های قبل از آن مدت ها در مسجد امیرالمومنین(ع)در سرآسیاب مهرآباد به عنوان سرپرست گروه به خدمت مشغول بود و با استفاده از موقعیت شغلی اش از هیچگونه کمکی به هموطنان مسلمانش دریغ نداشت و در حد امکان به مبارزات مردم یاری می رساند و دسائس مزدوران رژیم طاغوت را خنثی می کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز در همان محل به حراست از دستاوردهای انقلاب همت گماشت. 
با شروع جنگ تحمیلی آماده عزیمت به جبهه های نبرد شد و در سال 1360 داوطلبانه به جبهه جنوب اعزام شد. پس از پایان دوره مأموریت مجدداً به تهران بازگشت و در جمع تکاوران شهربانی به انجام وظیفه پرداخت که هم زمان با آغاز عملیات های تروریستی منافقین در شهرها بود. 
قیومی با احساس مسئولیت و تعهد نسبت به کشور راهی جبهه شد و با همین احساس مسئولیت و روحیه بالا برای خدمت در شهرها به تهران بازگشت. 
در تاریخ 22 اردیبهشت 1361 ساعت ۹ صبح به همراه برخی از برادران تکاور شهربانی مشغول به انجام وظیفه بودند که در میدان ونک تهران اتومبیل آن ها مورد حمله یکی از تیم های تروریستی منافقین قرار می گیرد و این جنایتکاران آن ها را مورد هدف گلوله قرار می دهند و مهدی قیومی را در سن 30 سالگی به شهادت می رسانند. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) واقع می باشد. 
از او دو فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 مرداد 1394  ] [ 12:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]