نام پدر: - | تاریخ تولد: 04/02/1320 |
محل تولد: ایران - قم - قم | تاریخ شهادت: 07/04/1360 |
محل شهادت: حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 40 سال |
مزار شهید: - |
پدر بزرگوارش "حجت الاسلام حقانی"، در زمره علمای بزرگ و مبارز جنوب تهران به شمار می رفت.
غلامحسین، کودکی بیش نبود که به همراه خانواده به تهران آمد و در منزلی قدیمی و کوچک، حوالی خیابان «دروازه غار» سکنی گزید. با پایان یافتن دوره دبیرستان، به دلیل علاقه فراوان به تحصیلات مذهبی، مدت 2 سال به فراگیری مقدمات این علوم پرداخته، سپس در سال 1335، با موافقت پدر، به زادگاه خود رفت و از فیض حضور اساتید بزرگ مذهبی همچون مرحوم «آیت الله داماد»، « آیت الله شاهرودی» و «آیت الله حائری»، بهره های فراوانی کسب کرد و همزمان با شب میلاد مادر دو عالم،" فاطمه زهرا (س) "ملبس به جامه روحانیت گشت. او که از همان دوران طلبگی، دوستدار واقعی " امام خمینی (ره)" بود، سالیان متوالی در حوزه درس ایشان شرکت نمود.
سال 1342آغاز مبارزات گسترده او، بر علیه حکومت فاسد ستمشاهی بود و چندین مرتبه، توسط مزدوران رژیم، دستگیر و روانه زندان گشت. پس از ورود امام به ایران، با پذیرفتن بعضی مسئولیتها، به ادای وظیفه پرداخت. همزمان با اسفند ماه سال 1357 از سوی امام، مسئولیت رسیدگی به وضعیت استان هرمزگان، به وی واگذار گردید که در حل مشکلات منطقه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد. وی در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم بندرعباس برگزیده شد. "حجت الاسلام حقانی "به عنوان یار باوفای انقلاب، در کنار جمعی از یاران و همرزمان، با کوله باری از مبارزه و خدمت در مکتب اسلام، هنگام انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7/4/1360 در سن40 سالگی ، به دیدار آفریدگار نائل آمده و در سایه رحمت واسعه الهی آرام گرفت.
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:55 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:54 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 6:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نام پدر: سیدعلی
تاریخ تولد: - / - /1307
محل تولد: ایران - سیستان و بلوچستان - زابل - چلنگ
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 53 سال
مزار شهید: گلزار شهدای زابل
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: 22/11/1322
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 38 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1312
محل تولد: ایران - اصفهان - نائین - سلطان نصیر
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 48 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1342
محل تولد: -
تاریخ شهادت: 17/01/1361
محل شهادت: خیابان جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: -
در اردیبهشت 1357 هنگام پخش اعلامیه های امام توسط ساواک دستگیر و زندانی شد اما توانست با مهارت خاصی عمال رژیم شاه را فریب داده و از زندان خارج شود و به مبارزه ی خود با شدتی بیشتر ادامه دهد. او که راهش را یافته بود، بدون ترس و بیم، اکثر شب ها را تا صبح به مقابله با گارد مزدور سلطنتی می گذراند و برای پیروزی انقلاب جانفشانی می کرد. با پیروزی انقلاب فعالیت خود را در ابعاد گسترده تری ادامه داد و از جمله نخستین کسانی بود که بسیج مستضعفین مسجد شریفیه را شکل داد و به منظور حراست از دستاوردهای خون شهیدان شب ها در مناطق مختلف پاسداری می داد. به آموزش های عقیدتی اهمیتی فراوان می داد و در تشکیل کلاس های عقیدتی در مسجد اصرار داشت و خود نیز هیچ گاه از حضور در آن ها غفلت نمی ورزید.
آرزو داشت که به خدمت در یکی از نهادهای انقلاب بپردازد و لذا به عضویت کمیته ی مرکزی انقلاب اسلامی درآمد و در این نهاد با تمام وجود به فعالیت پرداخت. اخلاق و رفتاری اسلامی و نیکو و برگزیده از قرآن و سنت داشت و لبخند هرگز از لبانش دور نمی شد و با پدر و مادر همواره با احترام رفتار می کرد. حسینیان شهادت را سعادتی بزرگ می دانست در آرزوی رسیدن به آن روزشماری می کرد و هر بار که از منزل خارج می شد، از پدرش حلالیت می طلبید و مخصوصاً آخرین روزی که برای همیشه از خانه خارج شد تا در ملکوت اعلی جای گیرد، بارها حلالیت طلبیده بود. در این روز یعنی هفدهم فروردین 1361 حسینیان که در آن زمان جزو پاسداران محافظ حجت الاسلام باقری کنی سرپرست کمیته های انقلاب اسلامی تهران بود، در حمله ی ددمنشانه ای که تروریست های منافق به قصد ترور برادر باقری کنی به اتومبیل حامل ایشان در خیابان جمهوری اسلامی حمله می نمایند و او در سنّ 19 سالگی در راه انجام وظیفه بر اثر اصابت گلوله به جمجمه به آرزوی دیرینه اش دست می یابد و به کاروان پرشکوه شهیدان می پیوندد.
ادامه مطلب
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 07/03/1330
محل تولد: ایران - مرکزی - خمین - ریحان
تاریخ شهادت: 19/07/1358
محل شهادت: خمین
طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -
با اوج گرفتن انقلاب شکوهنمد اسلامی، با تمام توان به میدان آمد و از هیچ کوششی برای پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نکرد و بعد از به ثمر رسیدن درخت اسلام نسبت به تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اتفاق تعدادی از افراد متعهّد اقدام کرد و به جهت درک دقیق و فهم عمیقی که داشت، از همان اول با گروهک ملحد منافقان به مخالفت پرخاست و با آنان – شدیداً – برخورد پیدا کرد.
بارها به وسیله ی نامه و تلفن از ناحیه ی منافقان تهدید شد؛ حتی با آن ها به برخوردهای رو در رو رسید. اما هیچ گاه توجهی به این تهدیدات و برخوردها نکرد. تا این که بالاخره با یک توطئه ی حساب شده در زمان برگزاری انتخابات شورای اسلامی، در تاریخ 19/7/1358 قلب مالامال از عشق به خدای او آماج تیرهای ناجوانمردانه ی این از خدا بی خبران مزدور قرار گرفت و در سنّ 28 سالگی در خمین به شهادت رسید.
از او دو یادگار – یک دختر و یک پسر – باقی مانده است.
ادامه مطلب
نام پدر: سیدولی
تاریخ تولد: 02/04/1342
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 17/11/1363
محل شهادت: مشهد
طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: بهشت رضا(ع)-خراسان
منافقین بارها سیدمهدی را به مرگ تهدید نمودند و در شب شهادت نیز توسط نامه به وی خبر داده بودند و هنگامی که منافقین برای ترور وی آمده بودند، شخصاً درب منزل را باز کرد و سرانجام 17 بهمن ماه سال 1363 در سن 21 سالگی در مشهد به دست تروریست ها به شهادت رسید. پیکر پاک و مطهرش را در بهشت رضا(ع) به خاک سپردند.
ادامه مطلب
نام پدر: سیدحسین
تاریخ تولد: - / - /1333
محل تولد: ایران - خراسان - تربت حیدریه - دوغ آبادمحولات
تاریخ شهادت: - / - /1360
محل شهادت: مشهد
طول مدت حیات: 27 سال
مزار شهید: -
وضع مالی خانواده مناسب نبود و او به سختی بزرگ شد. 10 ساله بود که به مشهد مهاجرت کرد و 3 سال نزد برادر به خیاطی مشغول شد آنگاه در تهران در یک کارگاه تراشکاری کارش را ادامه داد. در این زمان با تلاش بسیار توانست تمام کارگران کارگاه را بیمه کند اما مسؤول کارگاه او را به خاطر این سعی وافر اخراج کرد. سید به شاهرود و چند شهر دیگر سفر کرد تا کاری پیدا کند اما نتوانست لذا مجدداً به تهران بازگشت و در کارخانه زاگرس فعالیتش را آغاز کرد. در آنجا متوجه شد مسئول کارخانه حقوق کارگران را به آن ها نمی دهد و باز هم برای احقاق حق مظلوم تلاش کرد. قاسم صندوق قرض الحسنه ای به نام صندوق پشتوانه کارگری تشکیل داد که صندوق داری آن ها به خواست خود کارگران به ایشان واگذار گردید. وی مدتی بعد به عنوان کارگر فنی در کارخانه ایران ناسیونال به خدمت پرداخت و به عنوان نماینده کارگران معرفی شد. در جریان انقلاب اسلامی و مبارزات امام امت در اکثر تظاهرات ها شرکت نمود و چند مرتبه به زیارت امام (ره) مشرف شد. و دست ایشان را بوسید.
در اوایل سال 1358 با تلاش سید انجمن اسلامی کارخانه ایران ناسیونال آغاز به کار کرد و در اوایل شهریورماه سال 1360 از طرف وزارت کار مأموریت یافت تا آئین نامه جدید شوراهای اسلامی را در سطح کارخانجات پیاده کند.
حسینی اولین شورای اسلامی را در کارخانه سیم الکتریک تشکیل داد و به عنوان نماینده کارگران در سمینارهای مختلف کارگران که در شهرهای ایران برگزار می شد شرکت می کرد. سید همچنین شرکت تعاونی مسکن کارگران را بنیان نهاد و به عنوان مدیرعامل شرکت معرفی شد و توانست برای کارگران زمین بگیرد.
سرانجام سیدقاسم حسینی مسئول شوراها و انجمن های اسلامی و هماهنگ کننده کارها و مسئول بخش کارگری حزب جمهوری اسلامی در مشهد در سال 1360 در سن 27 سالگی بر اثر اصابت گلوله توسط منافقین به شهادت رسید.
ادامه مطلب
نام پدر: سیداکبر
تاریخ تولد: 01/12/1337
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 08/10/1360
محل شهادت: میدان امام حسین(ع)-تهران
طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف123-شماره13-تهران
پیکر پاک و مطهرش را در بهشت زهرا(س) قطعه24- ردیف123- شماره13 تهران به خاک سپردند.
ادامه مطلب
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 20/12/1306
محل تولد: ایران - - - بندرجان
تاریخ شهادت: 25/09/1360
محل شهادت: خیابان شهیدبهشتی-تهران
طول مدت حیات: 54 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف119-شماره13-تهران
تا 17 سالگي در کنار خانوادهاش در روستا زندگي کرد. تعداد اعضاي خانواده زياد بود و زمينهاي کشاورزي کم. عليميرزا براي آنکه بتواند کمک خرج خانواده باشد به ورامين رفت. اندک سوادي در مکتبخانه آموخته بود. در ورامين بيکار نماند. 3 سال تمام کار ميکرد و حاصل زحمتش را براي خانواده ميفرستاد تا کمک خرجشان باشد. بيست سالگي به سربازي رفت. بعد از پايان خدمت سربازي به استخدام شهرباني درآمد. سال 1330 بود. در شهرباني به صرافت افتاد که درس بخواند. ثبتنام کرد و تا کلاس ششم درس خواند. همان سال هم ازدواج کرد.
عليميرزا در روستاي بندرجان هيأت محبانالحسين را تأسيس کرد. باني برگزاري مراسم مذهبي و آموزش قرآن شده بود.
تهران که آمد در کلانتري 105 سنايي شروع به کار کرد سالها در آنجا پاسبان بود. پرکار و شريف. حقوقش آنقدر نبود که چرخ زندگي را بچرخاند. معمولاً اضافه کار ميماند. در اوج خستگي و کار نمازهايش را سر وقت ميخواند. خيلي وقتها خودش را براي نماز جماعت به مسجد علياکبر(ع) در خيابان هاشمي ميرساند.
بعد از پيروزي انقلاب به خدمت پليس درآمد. از نيروهاي فعال پليس در شناسايي و برخورد با منافقين و عوامل ترورهاي خياباني بود. منافقين از جانب او متحمل ضربات سختي شده بودند. براي همين از عليميرزا سخت کينه به دل داشتند. در شب اربعين سال 1360 در حالي که مشغول گشت و انجام وظيفه بود در خيابان عباسآباد (شهيد بهشتي کنوني) توسط دو نفر از منافقين با شليک کلت کمري به شهادت رسيد. عليميرزا در تاريخ 25 آذر ماه 1360 در 54 سالگي آسماني شد. از او اکنون 4 پسر به يادگار مانده است.
پيکرش را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 119 شماره 13 به خاک سپردند.
ادامه مطلب