به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

فتم :این دوغ است، نه شیر!تعدادی از بچه‌ها هم زدند زیر خنده. حالا مانده بودم با یک دیگ هزار نفری دوغ داغ و این همه خلایق که لیوان به دست منتظر بودند، چه کار باید بکنم؟!

 

خبرگزاری فارس: دوغ داغ حاج جوشن در ایستگاه صلواتی عراق
 

 

  یاری رساندن به رزمندگان اسلام هیچ محدودیت سنی و تخصصی ندارد و همه مردم کشورمان با توجه به توانایی و تخصص خود غیور مردان نبرد حق علیه باطل را یاری می کردند. مطلب زیر یکی از خاطرات پشتیبانی رزمندگان است که از نظرتان می گذرد.

***

ایستگاه صلواتی را ما حتی در داخل خاک عراق هم برپا کردیم. «ما» که می‌گویم، یعنی مردم؛ همه مردم خوب ایران که هر چه داشتیم و داریم، از آنان است. مردم همیشه ما را با هدایا و کمک‌ها، با ایثار و فداکاری خود شرمنده می‌کردند. گاهی به همراه هدایا و کمک‌های مردم، دست‌نوشته‌هایی می‌دیدیم که وقتی آن‌ها را می‌خواندی، بی‌اختیار اشک‌هایت سرازیر می‌شد.

ایستگاه‌های صلواتی و عطر و بوی صلوات بر محمد و آل محمد(ص) همه جا پراکنده بود؛ حتی در شهر فاو، پنجوین، شلمچه عراق، بیاره، طویله، خرمال، قلعه دیزه، حلبچه، نوسود عراق، پاسگاه ابولیلی، نهروان، هورالعظیم و هرجا که رزمنده‌ها و ما بودیم.

آبان ماه سال 1362 در عملیات والفجر 4 که شهر پنجوین، شهر کوهستانی کردستان عراق را محاصره کرده بودیم، یک ایستگاه صلواتی راه انداختیم. بچه‌های رزمنده از شربت‌ها و خشکبار و دیگر هدایای مردمی بهره‌مند می‌شدند و همیشه صلوات ورد زبان‌شان بود.

یک روز از فرماندهی لشکر به من اطلاع دادند که دبه شیر از طرف اهالی روستای سادات‌محله رامسر، برای‌مان ارسال شد. فرماندهی از من خواست که به بچه‌های رزمنده، شیر داغ بدهم.

ایستگاه صلواتی ما آن موقع، زیرکوهی به اسم قلقله بود. تابستانی بسیار زیبا و دل‌گشا را پشت سر گذاشته بودیم. از دامنه کوه تا بالای قله پر از درخت مو که زیر بارخوشه‌های انگور همه وا رفته بود، چند جعبه چوبی خالی را پای موها گذاشته بودم تا برای بچه‌ها انگور بچینم.

هنوز انگور چیدن را شروع نکرده بودم که دبه‌های شیر را آوردند.‌ دبه‌‌ها را تحویل گرفتم، آن‌ها را زیر سایه صخره‌ای گذاشتم تا شیر فاسد نشود و رفتم توی فکر که آخر چرا همشهری‌های ما که فرسنگ‌ها تا جبهه فاصله دارند، چیزی را برای بچه‌‌های‌شان فرستاده‌اند که نگه‌داری است سخت و فسادش راحت است؟! رامسر کجا، کردستان عراق کجا؟!

یک دیگ هزار نفری را پای چشمه بردم، حسابی شستم، تمیزش کردم و گذاشتم روی اجاق تا شیرهای اهدایی را در آن بجوشانم؛ گفتم بلکه بریده خراب شده باشد و هدر برود، بهتر است تا این که بچه‌های مردم را مسموم کند. حواسم را جمع کردم که هیچ لکه و چربی غذا به دیگ نمانده باشد. به کمک یکی-دو تن از بچه‌هایی که توی ایستگاه صلواتی کمک کارم بودند، گشتیم و دو تا درخت خشکیده را از کنار تخت سنگی بزرگ با تبر انداخیتم، هیزم‌ها را به نزدیک ایستگاه صلواتی آوردیم، روی هم طوری چیدیم که آن دیگ بزرگ کاملا میزان روی آن جا بگیرد، دیگ را روی هیزم‌ها گذاشتم و جایش را میزان کردم، بعد دبه‌دبه شیرها را با کمک بچه‌ها توی دیگ دمر کردیم، یک قوطی گازوییل روی هیزم‌ها ریختم و آن‌ها را به آتش کشیدم، چند تا از جعبه‌هایی را که برای برداشت انگور کنار چیده بودم، آوردم و خرد کردم و توی آتش انداختم.

هنوز چند دقیقه‌ای از افروختن آن آتش انبوه نگذشته بود که دیدم بچه‌ها یکی یکی و چند نفر چند نفر، دور و بر ایستگاه صلواتی و تعدادی هم نزدیک آتش جمع شدند. همه منتظر بودند که شیر داغ شود. هنوز نخورده، اسمش را گذاشتند شیر حاج‌جوشن و هی دوستان‌شان را صدا می‌زدند که بیایید! شیر، بیایید، شیر، شیر حاج جوشن.

هر لحظه که می‌گذشت، بر تعداد بچه‌ها و همهمه آنان افزوده می‌شد. بعید می‌دانستم آن دیگ بزرگ حالا حالاها شیر داغ شود. گفتم که از این فرصت استفاده کنم و برای این که بچه‌ها را آرام کرده و نظمی به آنان داده باشم، به هر کدام یک لیوان دادم.

بچه‌ها لیوان‌ها را گرفته، غرولندکنان یک صف نیم‌بند تشکیل دادند و وقتی صف‌شان درست شد، غرزدن‌ها هم شروع شد:

-حاجی! پس این شیر چی شد؟

دیدم این طوری و به این زودی‌ها که این شیر داغ نمی‌شود؛ پس رفتم و بقیه جعبه‌های خالی انگور را هم آوردم، شکستم و زیر آتش ریختم. کم‌کم آثار غل زدن در سطح شیر خودش را نشان می‌داد. هر کس از گوشه و کنار به شوخی یک چیزی بارمان می‌کرد. همان موقع برادر میرمشهدی که مسئول تدارکات لشکر 16 قدس بود، از راه رسید و گفت:‌

-حاجی! بذار من افتتاح‌اش کنم.

بلند گفتم:‌

-برجمال پاک محمد صلوات!

همه صلوات فرستادند و پشت سرش، گفتم:

-بچه‌ها! برادر میرمشهدی از سادات است، اجازه می‌‌دهید لیوان اول را ایشان تبرک کند؟

بعضی‌ها گفتند «بله» و بقیه هم بلند صلوات فرستادند. یک لیوان شیری از توی دیگ که تازه داشت به غلغل درمی‌آمد برداشتم و دادم دست برادر میرمشهدی؛ اما دیدم دماغش را به لیوان نزدیک کرد و ابرو در هم کشید. گفتم:

-ها؟ چیه؟ بریده؟ ترش کرده؟ بو می‌دهد؟

میرمشهدی کمی از لیوان خورد، سگرمه‌هایش درهم رفت، اول یواشکی و بعد بلند گفت:‌

-حاجی! من ترش نکردم، این شیر ترش کرده! بدجوری بو و مزه ترشیدگی می‌ده‌‌ها.

گفتم:

-این چه حرفی است؟! من خودم بچه‌ روستا هستم، بچه کشاورزم، شیر اگر خراب باشد، لخته می‌بندد، می‌برد.

میرمشهدی لیوان را داد به دست من و گفت:

-باورت نمی‌شود، بگیر خودت بخور، دروغم چیست؟!

لیوان را به دماغم نزدیک کردم، بو کشیدم،‌ بوی ترشیدگی می‌داد! بعد کمی از آن خوردم، باز هم کمی بیش‌تر و ناگهان زدم زیر خنده.

میرمشهدی و بچه‌هایی که همه لیوان به دست توی آن صف طولانی ایستاده بودند، هاج و واج به من ریش‌سفید نگاه می‌کردند و از خنده‌‌ام سر در نمی‌آوردند!

میرمشهدی گفت:‌

-حاجی! چی‌شده؟! نکند این همه شیر، فاسد شده باشد!

صدای خنده‌‌ام بالا رفت. نمی‌توانستم جلوی خنده‌ام را بگیرم. بیش‌تر از این نکته خنده‌ام گرفته بود که ادعا می‌کردم بچه روستا و بچه کشاورزم، اما با این که کلی پای آن مایع سفید رنگ و آن آتش انبوه ایستاده بودم، هنوز فرق بین شیر و دوغ را تشخیص نداده بودم! همان طور که از خنده ریسه می‌رفتم، گفتم:

-بابا! این دوغ است، نه شیر!

تعدادی از بچه‌ها هم زدند زیر خنده. حالا مانده بودم با یک دیگ هزار نفری دوغ داغ و این همه خلایق که لیوان به دست منتظر بودند، چه کار باید بکنم؟!

-برادرها! توجه کنند، حالا باید صبر کنیم تا دوغ سرد بشود.

صدای غرولندشان بلند شد که:

-تا حالا می‌گفتی که صبر کنید شیر داغ بشود، حالا می‌گویی که باید سرد بشود! بالاخره تکلیف‌ ما را معلوم کن!

بندگان خدا مجبور بودند باز هم توی صف صبر کنند. سریع و با زحمت زیاد، آن آتش انبوه را خاموش کردیم. بعد به بچه‌ها گفتم کمک کنند، مقداری یخ را از توی یخ‌دان داخل ایستگاه صلواتی درآوردند و توی دیگ انداختند. بعد هم کمی نمک و نعناع خشک توی دیگ ریختم و اول از همه، خودم یک لیوان خوردم. تگری نبود، اما کمی خنک شده بود. دادیم بچه‌ها خوردند.

 

راوی :حاج جوشن

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 30 خرداد 1392  - 12:05 AM

به تعبیر امام علی علیه السلام: «لایزکوا عندالله سبحانه الّا عقل عارف و نفسٌ عَزوف»؛ یعنی انسان خردگرا و عاقل و صاحب نفسِ رویگردان از دنیا و اعتبارات دنیوی و نفسانی، ابتدا اهل تزکیه و طهارت است و سپس شایستة سیر و سلوک الی‌الله.

 

 

خبرگزاری فارس: راه عرفان، از اخلاق می‌گذرد
 

 

 اشاره:

خلوت دل نیست جای صحبت اغیار

  دیـو چـو بیـرون رود فـرشته درآیـد

برای اینکه دل انسان به نور الهی جلوه‌گر شود مقدماتی لازم است و خود این مقدمات مراحلی دارد که باید دانست تا توفیق عمل به آنها را پیدا کرد. سالک که می‌خواهد پرتو حضرت حق در دلش جلوه‌گر شود، باید بستر لازم را برای حضور آن نور مطلق فراهم کند «جاروب کن تو خانه سپس میهمان طلب». در این نوشتار به مقدمات و مراحل لازم تجلی آن نور مقدس در انسان پرداخته می‌شود.

¨خالی کردن نفس از رذایل

در بحث از طریق عملی نفس گفته شد که جوهرة حرکت انسان به سوی خدا، تطهیر درون و تزکیة نفس است، اما باید دانست که انسان تا مرحلة «تخلیه» را طی نکند، به «تحلیه» نمی‌رسد. تخلیه، همان خالی کردن نفس از رذایل است؛ یعنی در میدان جهاد با نفس باید فضایل پیروز گردند و با توبه و انابه، «انقلابی حقیقی» در درون خود پدید آورد؛ انقلابی علیه خویشتنِ خویش، که از مقام «هست»، به مقام «باید»، و از وضع موجود به وضع «مطلوب» سیر کند.

تا این مرحله را سپری نکند، به مرتبة «تحلیه» یا آراستگی باطن به صفات حمیده و فضایل و مکارم عالی اخلاقی، نمی‌رسد و «مقام تجلیه» را که نور الهی جلوه می‌کند، درک و دریافت نخواهد کرد. پس لازم است قبل از «تحلیه» و «تجلیه» به «تخلیة» خود پرداخت. و تحقق این امر، با سیر و سلوک اخلاقی امکان‌پذیر است. به همین دلیل، سائر الی‌الله بایسته است از منزل اخلاق به منزل عرفان راه یابد که راه عرفان از اخلاق می‌گذرد و تخلّق به اخلاق الهی که ره‌آورد سلوکِ قرآنی است، انسان را خداخُو می‌سازد و سالک را به مقام «وصول» می‌رساند.

¨چهار گام آغازین سلوک

آیة «قَد أَفْلَحَ مَن زَکّاهَا»1 در مقام تبیین فَلاح انسان بر محور تزکیة نفس است؛ یعنی رهایی انسان از ماسوای الهی و از همة قیود و بندگی و بردگی غیرخدا. اگر انسان مصداق «طَهّروا انفسکم مِنْ دَنَس الشَّهوات تدرِکوا رفیع الدَّرجات»2 گردد، در صراط تزکیة نفس قدم می‌نهد و منازل تزکیة نفس را در پرتو اوامر و نواهی الهی و سنّت‌های الهی، یکی پس از دیگری طیّ می‌کند و به تعبیر ابن‌سینا: «العارفون المتنزّهون الا وضع عنهم دَنَسُ مقارنَة البدن وانفکّوا عن الشواغل خلصوا الی عالم القدس والسّعادة وَانْتَعَشوا بالکمال الأعلی و حَصَلَت لهم اللّذة العلیا»3؛

چه اینکه پاکی و طهارت از علایق و شهوات حیوانی و رهایی از امور جسمانی یا حیوانی و خلاصی از امور مادّی و حبّ دنیا، مقدمة ورود به عالم قدس و سعادت و دریافت کمال اعلی و وَجْد و ابتهاج روحانی و رحمانی یا تجربه‌های عرفانی است و بالاترین لذّت‌های روحانی و قدسی را فراروی انسان سالک قرار می‌دهد. در جای دیگری بوعلی سینا نوشته است:

«العرفان مبتدءٍ مِنْ تفریقٍ و نفضٍ و ترکٍ و رَفْضٍ معن فی جمعٍ، هو جمع صفات الحق للذّات المریدة بالضّدق، منته الی الواحد، ثم وقوف».4 تفریق، مبالغة در فرق گذاشتن و زیاد جداکردن است؛ یعنی سالک بین خود و بین ماسوای‌الله، جدایی بیندازد و آنچه را که بر خود بسته است، از خود دور سازد. اولین قدم این است که سالک همة تعلّقات را قطع کند.

گام بعد، «نفض» یا تکاندن است. اگر چیزی به لباس یا فرش چسبیده باشد، اولاً آن را از روی لباس و فرش جدا می‌کنند و سپس لباس را می‌تکانند تا اگر چیزی از آثار آن مانده باشد، بر طرف شود. عارف باید به گونه‌ای خویشتنِ خویش را بتکاند که حتی گرد و غبارها و تعلّقات اندک را هم که بر دل نشسته است، بزداید.گام سوم این است که هرگز چیزی را برای خود نخواهد و همه چیز را «ترک» کند، حتی همین خویشتن تکانی را کمال خود تلقّی نکند و آن را هم با تکاندنی دیگر، از خود جدا کند.

سالک در گام چهارم باید «رفض» یا خودتکانی کند؛ یعنی خود را هم نبیند. رَفْض همان ترک با اهمال و بی‌اعتنایی است. گاهی انسان چیز مورد علاقة خود را ترک می‌کند؛ چون فرصت نگهداری آن را ندارد؛ اما گاهی چیزی را که مورد علاقة او نیست، ترک می‌کند که این ترک، همراه با بی‌اعتنایی است.

این چهار مرحله که برای تزکیه و تخلیه است، از مراحل آغازین عرفان است. سپس نوبت این است که عارف، صفات الهی را در خود جمع کند؛ چون وقتی روح عارف تزکیه و از رذایل «تخلیه» شد، نوبت «تحلیه» و «تجلیه» فرا می‌رسد. آن‌گاه او همة اینها را به آستانة ذات اقدس اله که واحد است، می‌برد و محو می‌شود؛ یعنی وقتی به مقصد رسید، آرام می‌گیرد؛ گرچه حرکت «مِنَ‌الله إلیَ‌الله» پایان‌ناپذیر است و این سیر و سلوک، با سیر و سلوک زاهد و عابد تفاوت فراوان دارد5.

¨پاکی از غیر خدا

پس «شراب طهور» الهی را باید بنوشد تا از غیرخدا و هر چه که هست، یکسره پاک گردد: «شَرَاباً طَهُوراً اَنی یطهّرهم عن کلّ شیءٍ سَوِی‌الله».6 «طهور» صیغة مبالغه است و به چیزی گفته می‌شود که هم پاک است و هم پاک‌کننده. از این رو، می‌بینیم که تخلیه، تزکیه، تحلیه و تجلیه، در تعریف ابن‌سینا مندرج‌اند.

حدیث «العارفُ مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فاعتقها و نزّهَها عن کلّ مایبعدها و یوبقها»7 نیز به این مراحل نزدیک است و مسیر حرکت سالک را از اخلاق به عرفان و طیّ مدارج اخلاقی و معارج عرفانی نشان می‌دهد. بدین سان سالک در مقام سیر و سلوکش به وحدت می‌رسد. در تعبیر خواجه نصیرالدین طوسی آمده است: «در وحدت، سالک و سلوک، و سیر و مقصد، و طالب و طلب و مطلوب نباشد...»8 که قیامت سلوکی عارف یک حقیقت بیش نیست: «لِمَنِ الْمُلْک الْیوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِد الْقَهَّارِ».9 در شرح اشارات خواجة طوسی نیز به مقام «وقوف» (منتةٍٍ الی الواحد ثم وقوف) اشاره شده است: «هناک لایبقی واصفُ ولاموصوف ولاسالک ولامسلوک ولاعارف ولامعروف و هو مقام الوقوف»10.

پس به تعبیر امام علی علیه السلام: «لایزکوا عندالله سبحانه الّا عقل عارف و نفسٌ عَزوف»11؛ یعنی انسان خردگرا و عاقل و صاحب نفسِ رویگردان از دنیا و اعتبارات دنیوی و نفسانی، ابتدا اهل تزکیه و طهارت است و سپس شایستة سیر و سلوک الی‌الله. به همین دلیل، گفته آمد که انسان تا اخلاقی نباشد، عرفانی نمی‌شود و تا مراحل اخلاق را پشت سر نگذارد، مراحل عرفان را پیش روی نخواهد داشت و عرفان به نفس، همة مقدمات و مقارنات سلوک اخلاقی ـ عرفانی را در بر خواهد داشت.

پس انسان باید در سلوک اخلاقی- عرفانی، از نفس اماره بگذرد تا به نفس مطمئنّه و راضیّه و مرضیّه برسد12 و به تعبیر امام علی علیه السلام: «الاشتغال بتهذیب النّفس أصلح»13، «خیر النّفوس أزکاها»14، «ذروَة الغایاتِ لاینالها الّا ذُو التّهذیب و المجاهدات»15. آری، تزکیة نفس تشکیک‌پذیر، تدریجی و با مجاهدت و تحّمل ریاضت ممکن و میسور است و مقدمة واجبِ عرفانِ عملی و سلوکِ عرفانی است. قرآن کریم نیز بدین نکته رهنمون شده و «تزکیة نفس» و تخلّق به اخلاقِ الهی و رشد و فلاح و سعادت و صِلاح را در گرو هم نهاده است. امام علی علیه السلام فرمود: «قلوب العبادِ الطاهرة مواضع نظرالله سبحانه، فمن طَهُرَ قلبه نظر الیه»16.

پی‌نوشت‌:

1. سورة شمس: 9.

2. شرح غررالحکم، ج 4، ص 257.

3. الاشارات و التنبیهات، ج3، تنبیه سیزدهم.

4. همان، ص419.

5. تفسیر موضوعی قرآن مجید، عبد الله جوادی آملی، ج10، چ3، 1379 ش، مرکز نشر اسراء، قم، ص292 - 293.

6. مجمع‌البیان، فضل بن حسن طبرسی، ذیل آیة 21 سورة انسان.

7. غررالحکم، ح1788.

8. اوصاف‌الاشراف، وزارت ارشاد اسلامی، ص101.

9. سورة غافر: 16.

10. ر.ک: دروس شرح اشارات و تنبیهات، حسن حسن‌زادة آملی، ص258 و شرح تفصیلی 243 - 259، چ1، 1383 ش، مطبوعات دینی، قم.

11. غررالحکم، ح10882.

12. ر.ک: میزان‌الحکمة، ص6286 - 6411.

13. همان، ص 639.

14. همان، ص 639.

15. همان، ص 639.

16. همان ص 639.

 

حجت الاسلام دکتر محمد جواد رودگر

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 29 خرداد 1392  - 11:59 PM

کم کم فصل تابستان از راه می رسد تا وقت ما گیمرهای حرفه ای را آزادتر کند. همان طور که همه ی ما می دانیم، بدترین چیزی که حین اجرای بازی می توان به آن برخورد، «لگ» است. با ما در ادامه مطلب همراه باشید تا چند راه ساده برای افزایش سرعت بازی های کامپیوتری را با هم مرور کنیم.

 

۱- اگر بازی ها روان اجرا نمی شوند یا به اصطلاح «لگ» دارند، اوّلین کار تمیز کردن و خانه تکانی سیستم عامل تان است. به طور کلّی نصب مجدد سیستم عامل می تواند سرعت اجرای بقیه برنامه ها را هم بالا ببرد. 

۲- رم کامپیوتر را افزایش دهید. فقط حواستان باشد اگر از بیش از ۴ گیگابایت رم استفاده می کنید، باید ویندوز 64 بیتی نصب کنید. نوع رم (DDR4 یا DDR3 یا ...) و سرعت باس آن را هم هنگام خرید در نظر داشته باشید تا با رم فعلی سیستم تان و البته نوع رم مورد پشتیبانی توسط مادربوردتان هم خوانی داشته باشد. 

۳- سومین اقدام، خرید یک کارت گرافیک نو است. قبل از خرید به یاد داشته باشید که اندازه و برق مورد نیاز کارت گرافیک مورد نظر باید با مادربورد و پاور سیستم تان هماهنگ باشد. البته از خنک کننده مناسب هم غافل نشوید. 

۴- اگر هم از سخت افزاری قدرتمند استفاده می کنید، بدون درایورهای به روز نمی توانید از آن ها حداکثر استفاده را ببرید. حتماً آخرین نسخه درایور کارت گرافیک خود را از وبسایت شرکت سازنده آن دریافت کنید. 

۵- در صورتی کارت گرافیک شما قوی نیست، می توانید ضعف سیستم تان در اجرای بازی ها را با یک پردازنده قدرتمند جبران کنید... 

۶- فقط پردازنده تان را اورکلاک نکنید. اورکلاک کردن تأثیر چشمگیری در سرعت کامپیوترتان ندارد و حتی باعث کاهش عمر پردازنده می شود. اگر هم می خواهید سی پی یو سیستم خود را اورکلاک کنید، سیستم خنک کننده ی مناسب و توانایی برای آن آماده کنید. 

۷- درون کیس کامپیوترتان را تمیز کنید. شاید فکر کنید این کار بی فایده است، امّا بهتر است بدانید گرد و غبار جلوی خنک شدن پردازنده و دیگر قطعات را می گیرد و باعث داغ شدن بیش از حد آنها می شود. برای این کار می توانید کامپیوتر را از برق کشیده و با یک قوطی هوای فشرده گرد و غبار درون کیس را تمیز کنید. 

۸- از درایوهای پرسرعت SSD استفاده کنید. البته این درایوها گران تر از هارد دیسک های معمولی هستند و ظرفیت کمتری را در اختیار شما قرار می دهند. لذا مقرون به صرفه است که از هر دو کنار هم استفاده کنید؛ سیستم عامل تان به همراه برنامه ها و بازی ها را روی SSD و بقیه اطلاعات را روی هارد معمولی ذخیره کنید. 

به خاطر داشته باشید که دستکاری ها و تغییرات نرم افزاری به اندازه ی ارتقاهای سخت افزاری مؤثر نیستند پس اگر سخت افزار قدرتمندی ندارید، انتظار معجزه نداشته باشید! اگر پس از ارتقای سخت افزاری هنوز هم بازی ها آن طور که می خواهید اجرا نمی شوند، باید شروع به کم کردن جزئیاتی کنید که باعث کاهش سرعت بازی شده اند پس به ترتیب:

۹- Anisotropic Filtering را خاموش کنید. Anisotropic Filtering کیفیت ظاهری بازی را بهبود می بخشد امّا شما حین بازی زیاد متوجه آن نمی شوند. اگر بازی کند است آن را خاموش کنید. 

۱۰- سایه ها یا Shadows را هم کم کنید. اگر باز هم حین اجرای بازی با لگ مواجه شدید، Shadows را هم به کمترین مقدار ممکن برسانید. 

۱۱- بازتاب ها و انعکاس ها (reflection) را خاموش کنید. با خاموش کردن آن سرعت بازی بهبود پیدا می کند امّا سطوحی که بازتاب دهنده نور هستند(مانند آب) به صورت مات دیده می شوند. 

۱۲- بقیه افکت ها را کاهش دهید. نیازی نیست که تمام افکت ها و جلوه های بصری بازی را به حداقل برسانید. قدم به قدم آن ها را کم کنید تا به نتیجه مطلوب برسید. 

۱۳- تنظیمات V-Sync را دستکاری نکنید. اگر تنظیمات V-Sync به هم بریزد، با پدیده ای به عنوان Screen Tearing مواجه می شوید و به معنی این است که کارت گرافیک شما تصاویر را سریع تر از آنچه نمایشگر می تواند نمایش دهد، به مانیتور ارسال می کند. 

۱۴- رزولوشن یا وضوح مانیتور را کم کنید. این باید آخرین گزینه ای باشد که آن را کاهش می دهید. زیرا با کم کردن وضوح تصویر، کیفیت بازی کاهش چشمگیری پیدا می کند. 

۱۵- با استفاده از تسک منیجر ویندوز، برنامه هایی که در پس زمینه در حال اجرا هستند (به جر آنتی ویروس) را ببندید. 

۱۶- آنتی ویروس خود را به روز کنید و سیستم را به طور کامل اسکن کنید. از Gaming Mode آن هم استفاده کنید تا Notificationهای پی در پی آن مزاحم بازی شما نشوند. 

۱۷- اگر مشغول بازی آنلاین یا تحت شبکه هستید، از روترهای مخصوص بازی استفاده کنید و حتی الامکان از ارتباط بیسیم استفاده نکنید. اگر هم مجبورید به شبکه وایرلس وصل شوید، اطمینان حاصل کنید که از سیگنالی قوی بهره مند است و از استاندارد N پشتیبانی می کند و جزو سری b یا g نیست. (به این صفحات برای اطلاعات بیشتر درباره استانداردهای ارتباط بیسیم مراجعه کنید: استاندارد اِن - استاندارد بی - استاندارد ج استاندارد اِی سی ). 
 

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 29 خرداد 1392  - 11:35 PM

تلگراف یکی از شیوه‌های ارتباطی است که ممکن است شما از یاد برده باشید، در هند هنوز هم هم روزانه پنج هزار تلگرام توسط شرکت ارتباطی BSNL رد و بدل می‌شود. اما دیگر در هند هم عصر تلگراف به سر آمده و از چهاردهم ماه آینده میلادی (جولای) آخرین تلگراف فرستاده خواهد شد.

06-19-2013 05-47-36 PM

به این ترتیب ۱۴۴ سال بعد از آنکه ساموئل مورس نخستین تلگرام را در واشنگتن فرستاد و هفت سال بعد از آنکه در آمریکا استفاده از این فناوری ارتباطی به کنار نهاده شد، زمانه برای آن در هند هم به سر خواهد آمد.

در هند سرویس‌های تلگراف توسط ویلیام اُشُنِسی – یک پزشک بریتانیایی و مخترع- معرفی شد، او در سال ۱۸۵۰ از کد متفاوتی برای ارسال یک تلگرام استفاده کرد.

شرکت BSNL به خاطر عدم صرف مالی مجبور به متوقف کردن تلگراف شده است، این شرکت به خاطر رواج فناوری SMS وگوشی‌های هوشمند، سالانه ۲۳ میلیون دلار زیان‌دهی داشته است.

تلگراف از نظر تاریخی در هند اهمیت زیادی داشته است و در زمان مستعمره بودن هند از آن به عنوان ابزار یک کنترلی استفاده می‌شد، همین تلگراف بود که به کنترل مبارزه هندی‌های علیه انگلیس در سال ۱۸۵۷ کمک کرد. با تلگراف بود که جواهر لعل نهرو به لندن اطلاع داد که پاکستان به کشمیر حمله کرده است.

06-19-2013 05-47-18 PM

به تلگراف در زبان هندی «تار» گفته می‌شود که تقریبا معادل معنی همین واژه در فارسی است و سیم معنی می‌دهد. بسیاری موارد در هند مرگ یک عضو خانواده با تلگراف مخابره می‌شده است، در فیلم‌های بالیوودی هم به کرات چنین صحنه‌هایی را می‌بینیم، جالب است که تلگراف‌های حاوی خبر مرگ، در هند یک پنجم تلگراف‌های عادی هزینه دارند!

در زمان اوج در هند، سالانه ۶۰ میلیون تلگرام رد و بدل می‌شد و ۴۵ هزار دفتر تلگراف وجود داشت. اما امروزه فقط ۷۵ دفتر وجود دارد و جمع ۱۲۵۰۰ کارمند تلگراف، به ۹۹۸ نفر رسیده است.

زمانی لازم بود که تلگراف‌چی‌ها واقعا پیام‌های مورس را بدانند، اما این روزها ارسال و دریافت تلگراف ساده شده است و از طریق یک نرم‌افزار وبی صورت می‌گیرد.

06-19-2013 05-47-56 PM

هنوز هم کسانی هستند که از فناوری تلگراف دفاع می‌کنند، مثلا آقای رام -یک تلگراف‌چی- با ۳۸ سال سابقه معتقد است با توجه به ضریب نفوذ کم موبایل در هند، هنوز هم بهتر است تلگراف به کنار نهاده نشود. تنها حدود یک چهارم هندی‌ها موبایل دارند، اما به هر حال در هر روستای دورافتاده‌ای هم شخصی را می‌توان پیدا کرد که موبایل داشته باشد.

06-19-2013 05-46-48 PM

فایده دیگر تلگراف، محکمه‌پسند بودن تلگرف است و هنوز هم قضات به صورت رسمی تلگراف‌ها را جدی می‌گیرند.

دولت ۶۵ درصد تلگرام‌های روزانه را می‌فرستد اما آقای رام بیشتر نگران آن ۳۵ درصد تلگرام‌هایی است که توسط مردم فرستاده می‌شود. بسیاری از این تلگرام‌های توسط زوج‌هایی فرستاده می‌شوند که به صورت مخفیانه ازدواج کردند و خانواده‌هایشان به خاطر تفاوت مذهب یا طبقه اجتماعی به آنها اجازه ازدواج نداده‌اند. آنها از طریق تلگرام به خانواده‌هایشان اطلاع می‌دهند که ازدواج کرده‌اند و از بیم خشونت‌های خانواده به پلیس و سازمان جهانی حقوق بشر هم این موضوع را اطلاع می‌دهند!

اما بعضی‌ها هم از متوقف شدن تلگراف آنقدر ناراحتند که می‌خواهند دست به کارهای جدی‌تری بزنند، مثلا آقای تریپاتی می‌خواهد به سبک گاندی اعتصاب غذا کند، و اگر این تصمیم تغییر نکند تا سر حد مرگ پیش برود و در صورتی که بمیرد به گفته او، مقامات مسئول خواهند بود. البته او به صورت رسمی می‌گوید که تهدید به خودکشی نمی‌کند، فقط می‌خواهد روزه گاندی‌وار بگیرد. او معتقد است که تلگراف برای فعالین اجتماعی اهمیت زیادی دارد و مثلا با همین تلگراف است که می‌شود به مسئولان قضایی اطلاع داد که یک شهروند به صورت غیرقانونی زندانی شده است.


تاریخچه فشرده تلگراف در ایران

نخستین ارتباط تلگرافی در ایران در سال ۱۲۳۴ شمسی، یعنی ۱۴ سال پس از مخابره اولین پیام تلگرافی ساموئل مورس، میان مدرسه دارالفنون و کاخ گلستان برقرار شد که مخابره‌ای آزمایشی بود، نخستین جمله‌ای که مخابره شده بود، این بود: «منت خدای را عزّ وجلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت …»

تلگراف از ۱۲۳۵ شمسی، و در پی انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به آن در روزنامه وقایع اتفاقیّه ، در ایران شناخته شد، در تمامی این گزارشها برای سیم و دستگاه تلگراف از تعابیری چون چرخ الماس ، چرخ آتشی ، سیم آهن ، راه سیم آهن ، چرخ صاعقه و سیم صاعقه استفاده شده است. شکل فرنگی این واژه ظاهراً در ۱۲۳۶ به صورت «تلغراف » به زبان فارسی راه یافت.

یک سال بعد، کرشش اتریشی (معلم کل توپخانه در دارالفنون )، با نظارت و اهتمام علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه (رئیس کل دارالفنون )، از عمارت سلطنتی (کاخ گلستان ) به باغ لاله‌زار سیم تلگراف کشید که اجرای موفقیت‌آمیز آن ، منجر به گسترش خطوط تلگراف تا سلطانیه و زنجان در ۱۲۳۷ شد. در سال ۱۲۳۹ خطوط تلگراف تا شمیران و تبریز امتداد یافت و در ۱۲۴۱، خط تلگراف تهران ـ گیلان نیز به کار افتاد.

شورش بزرگ هند در ۱۲۳۵/۱۸۵۷، ضرورت ارتباط تلگرافی مستقیم با هندوستان را برای بریتانیا بیشتر کرد و روند گسترش خطوط تلگراف ایران را، که به امور دارالخلافه و دستگاه سلطنت محدود بود، تغییر داد و ایران ، به عنوان بهترین مسیر ارتباطی با هندوستان ، مورد توجه انگلستان قرار گرفت، اما دولت ایران ، که تازه از جنگ با انگلستان (بر سر مسئله هرات) رهایی یافته بود، از این پیشنهاد استقبال نکرد. در این امر، علاوه بر بدگمانی ایرانیان نسبت به نیات انگلستان، موضوعات دیگری نیز مطرح بود، از جمله صرف هزینه‌ای هنگفت برای کاری غیرمفید (از لحاظ منافع ایران ) و بیم مقامات محلی از به خطر افتادن خودمختاری محلی‌شان.

تلاش‌های انگلستان ، به ویژه از طریق جلب توجه ناصرالدین شاه به عواید مالی تلگراف ، سرانجام در ۱۲۴۱ به نتیجه رسید و ایستویک ، کاردار دولت انگلستان ، موفق شد قراردادی شش مادّه‌ای ، در باب احداث بدون تأخیر خط تلگراف خانقین ـ تهران و تهران ـ بوشهر، با دولت ایران امضا کند.

گسترش خطوط تلگراف در ایران ، به سبب آنکه صرفاً بر مبنای منافع درازمدت انگلستان بود و امتیاز تلگراف ایران را در اختیار انگلستان قرار می داد، به جنبه دیگری از رقابتهای روسیه و انگلستان تبدیل شد. نخستین اقدام روسها در این خصوص در ۱۲۴۲/ ۱۸۶۳ صورت گرفت و طی آن خطوط تلگراف نخجوان و ایروان به خط تلگراف تبریز ـ جلفا متصل و پیام‌های تبریک میان طرفین مبادله شد. چند ماه بعد روس‌ها یک خط تلگراف میان تهران و استرآباد (گرگان ) کشیدند که دسترسی آنها را به پایتخت ایران آسان می کرد.

چندی بعد در ۱۲۴۵/۱۸۶۶، هنگامی که خطوط تلگرافی انگلستان در مسیر عثمانی تا هند، به سبب اختلاف تقویمی نواحی گوناگون و اختلاف زبانی تلگرافچیان آن نواحی و کندی ارسال تلگرام ، با مشکلات بسیاری مواجه شد، شرکت آلمانی زیمنس هالسکه مسئولیت رفع مشکل مذکور را از طریق احداث خط جدیدی از مسیر آلمان ـ روسیه ـ ایران پذیرفت.

قدرت و میزان اختیارات کارکنان تلگرافخانه‌های انگلیسی -به ویژه در اوایل- به حدی بود که گاهی حتی سفارت انگلستان را نیز به تنگ می‌آورد. آنها تا مدتها مستقلاً و بدون هماهنگی با سفارت، با حکام و اشخاص متنفذ ایرانی به حل و فصل مسائل فیمابین می پرداختند و حتی پس از مرتفع شدن اختلافات سفارت با آنها، تجارب و اطلاعات و نفوذ محلی این صاحب منصبان در تعیین سیاست‌های منطقه‌ای انگلستان بسیار مؤثر بود. در تلگرافخانه‌های انگلیسی، این اماکن را به صورت حاشیه امنی درآورد که حتی هیئت حاکمه و حکام و والیان ایران نیز جرأت ورود به آن را نداشتند. متقابلاً، برای دولت انگلستان نیز تأمین امکانات رفاهی و حفاظت از تلگرافخانه ها اهمیت فراوان داشت و حتی در یک مورد، با ذکر عبارت «پاسگاه‌های کوچک امپراطوری» بر این مسأله تأکید شده است.

حوزه فعالیت روسها، به رغم برخورداری از اختیارات مشابه ، ظاهراً چنین تنوعی نداشت . بسیاری از تلگرافچیان روسی ، بدون کسب مجوز از دولت ایران، در مسیر خط تلگرافی مشهد ـ سیستان فعالیت و در امور تلگرافخانه های ایرانی مداخله می کردند. گاهی این تلگرافخانه‌ها محل اسکان قشون روس می شد و روس‌ها نحوه ادای وظیفة تلگرافچیان ایرانی را تعیین می کردند. چنین روش خشنی امکان دستیابی به هرگونه نفوذ محلی و کسب وجهه عمومی را از آنان سلب می کرد.

با پیوستن ایران به اتحادیه رادیوتلگرافی (به عنوان ششمین عضو اتحادیه ) در ۱۲۹۱/۱۹۱۲ و راه اندازی تلگراف بی‌سیم در این دوران، خدمات مخابراتی توسعه و تحول یافت . نخستین بار در ۱۲۹۴/۱۹۱۵ آلمانی‌ها برای رفع احتیاجات نظامیی ایران ، تلگراف بی سیم را در ایران راه‌اندازی کردند. باتوجه به نظامی بودن کاربرد تلگراف بی سیم ، مسئولیت آن به وزارت جنگ محول شد و یک شرکت روسی عهده‌دار فروش دستگاه‌های آن به ایران گردید. در ۱۳۰۵ ش تلگراف بی سیم ایران ، به نام بی‌سیم پهلوی ، رسماً افتتاح شد. در اواخر همین سال، دستگاههای بی سیم به وزارت پست و تلگراف واگذار گردید و به جای کاربرد نظامی ، به برقراری ارتباط عمومی با کشورهای خارجی اختصاص یافت . بعدها دستگاههای فرستنده با موج کوتاه جانشین فرستنده های با موج بلند شدند. در۱۳۱۳ش ، آژانس پارستأسیس شد که نخستین خبرگزاری ایرانی بود که دریافت و ارسال اخبار و اطلاعات در آن از طریق تلگراف صورت می گرفت.

پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵) روند تحول دستگاههای مخابراتی در ایران ، سیر صعودی یافت . برخی از عوامل مؤثر در این امر عبارت بودند از: راه اندازی دستگاه تله تایپ (دستگاه نویسنده تلگرافی )، تأسیس مراکز فرستنده و گیرنده با تجهیزات مدرن ارتباطات تلفنی و تلگرافی ، استفاده از بافه (کابل )های مرکّب محتوی زوجهای فرکانس بالا و زوجهای صوتی ، و بالاخره بهره برداری از ارتباط تلگرافی تلکس.

تصاویری از دستگاه تله‌تایپ، نسخه‌هایی از همین دستگاه در دهه شصت هم در ایران رواج داشت، متصدیان نامه‌های مردم را ابتدا تایپ می‌کردند، تایپ‌ها روی نوار پانچ ذخیره می‌شد و بعد در طول روز نامه‌ها به تناوب، با قرار دادن نوار پانچ در دستگاه از طریق خطوط کابلی و بعدها مایکروویو به شهرها و مراکز مقصد ارسال می‌شد.

دستگاه تله‌تایپ

06-19-2013 07-07-10 PM

نوار پانچ

06-19-2013 07-06-48 PM

رل کاغذ

06-19-2013 07-06-37 PM

چکش‌های کوچک حروف به یک نوار جوهراندود شده برخورد می‌کردند و بعد روی کاغذ ضربه می‌زدند تا حروف روی کاغذ نقش ببندد

06-19-2013 07-07-29 PM

نقش تلگراف در حیات اجتماعی ایران: تلگراف، بیش از هر چیز، برای دستگاه حکومتی ایران مفید واقع شد. ناصرالدین شاه به اهمیت تلگراف در امور جاری مملکت اعتقاد بسیار داشت و آن را جزء امور خاص سلطنتی قرار داد، تلگراف در گسترش نظارت دولتی بسیار مؤثر بود، ضمن آنکه عواید مالی فراوانی نیز نصیب دولت می کرد، اما برای عامه مردم مسئله به گونه‌ای دیگر بود. در واقع برای بسیاری از مردم ایران در آن زمان  پدیده جدیدی چون تلگراف ، به خودی خود منفی نمی‌نمود، بلکه انگلیسی یا روسی شدن آن موجب بدبینی آنان نسبت به این پدیده شده بود. این نگرش هنگام عملیات اجرایی نیز دردسرساز بود؛ چنانکه ، به زودی قطع تیرها و بریدن سیمهای تلگراف ، به معضِل بزرگ انگلیس‌ها و روس‌ها و همچنین دولت ایران که مسئول جبران خسارات عمدی بود، تبدیل شد که سالها ادامه داشت . تعویض تیرهای تلگراف و تعمیر آنها، در ناحیه ای واقع در مسیر بوشهر ـ کازرون بقدری تکرار شد که متصدیان انگلیسی ناچار به نصب تیرهای آهنی شدند. در قلمرو روسها نیز، ترکمنهای استرآباد، بارها و بارها با قطع خطوط تلگراف ، سیمها را به تاراج بردند. گاه انگیزه‌های سودجویانه نیز به این تحرکات دامن می زد. به نوشته ویلز، کسبه همدان پس از آگاهی از اهمیت فراوان تلگراف برای انگلستان، نرخ تیرهای چوبی را چند برابر کردند.

با اینهمه، پس از افزایش اعتبار تلگرافچیان فرنگی در اذهان مردم و آشکار شدن تدریجی مزایای تلگراف، به ویژه امکان برقراری ارتباط سریع با پایتخت، از شدت بدبینی‌های اولیه کاسته شد و مردم به اهمیت تلگراف در برقراری ارتباط مستقیم و بی‌واسطه با شاه پی بردند. این نگرش به تدریج، به رواج و گسترش بست‌نشینی و تحصن در تلگرافخانه‌ها انجامید. اگر چه بست‌نشینان در همه تلگرافخانه‌ها (چه ایرانی چه غیرایرانی) تحصن می‌کردند، اما تلگرافخانه‌های خارجی به دو دلیل بیشتر موردتوجه بودند: نخست آنکه مِلک دولت متبوع خود به شمار می‌آمدند و از تعرض نیروهای دولتی ایران در امان بودند و دوم اینکه آگاهی مردم به نفوذ متصدیان تلگرافخانه‌ها در میان دولتمردان ایرانی‌، امیدواری به رفع مشکل را بیشتر می‌کرد. گاهی این تحصنها طولانی می‌شد و خسارات و دردسرهای فراوانی به وجود می آورد. به همین دلیل دولت انگلستان ، که تلگرافخانه‌هایش همواره مورد توجه بست‌نشینان بود، در مفاد قرارداد تلگرافخانة جاسک (۱۳۰۴)، هرگونه تحصن در محدوده آن تلگرافخانه را صریحاً ممنوع اعلام کرد .

در دوران مشروطه، تحصن در تلگرافخانه، یکی از رایج‌ترین اشکال اعتراض مردمی بود. اجحاف و تعدی دولتیان ، نارسایی‌های موجود، آگاهی از اخبار و وقایع سایر شهرها، هماهنگی با انقلابیون نواحی مختلف ، هرج ومرج و ناامنی، نفوذ بیگانگان، عزل و نصب حکام، عدم اجرای اصول قانون اساسی و نظایر آن، عمده‌ترین دلایل تحصن در تلگرافخانه ها به شمار می‌آمد. در انقلاب مشروطه، سیم‌های تلگراف به مثابه چشم و گوش مشروطه طلبان عمل می‌کرد و حیاتی‌ترین رشته ارتباطی آنان محسوب می‌شد.

در دهه شصت، در زمان جنگ ایران و عراق، تلگراف به یکی از اصلی‌ترین شیوه‌ها اطلاع خانواده‌ها از سلامت فرزندانشان در جبهه‌های نبرد تبدیل شد.

بعد از آن با توجه به ورود فناوری‌های مثل فکس و بعدها اینترنت و ایمیل، به تدریج میزان استفاده از تلگراف در ایران کاهش یافت تا حدی که فقط در تهران و در مراکز استان‌ها به صورت محدود استفاده می‌شد و حالا ظاهرا هیچ مرکز فعالی تلگرافی در ایران وجود ندارد.

منابع+ و+ و+

توجه: سال‌های قمری در منبع این پست، همگی به سال خورشیدی تبدیلی شده‌اند.

ادامه مطلب
چهارشنبه 29 خرداد 1392  - 11:32 PM

اگر از اهالی دائمی و پرکار نت باشید و سرویس های گوگل را مورد بررسی قرار داده باشید قطعا به سرویس Google Drive هم برخورد کرده اید . این سرویس موفق خوشبختانه هنوز در دسترس ما قرار دارد و تا سران گوگل تصمیم به براندازی آن نکرده اند باید از فرصت وجود آن بهره مند شویم. امروز مطلع شدیم گوکل این سرویس پر قدرت که نوعی آفیس آنلاین است را با ۱۸ زبان زنده دنیا به روز ساخته که زبان فارسی نیز در بین آن ها به چشم می خورد.

Google_Drive_Logo-1000x288

در این گزارش علاوه بر زبان فارسی زبان های تازه ملحق شده به این برنامه به شرح زیر می باشد :

 Afrikaans, Amharic, Basque, Chinese (Hong Kong), Estonian, French (Canada), Galician, Icelandic, Khmer, Lao, Malaysian, Nepali, , Sinhalese, Spanish (Latin America), Swahili, Urdu and Zulu.

برای تغییر زبان کافیست به بخش تنظیمات بروید و از گزینه اول مطابق شکل زیر زبان را تغییر دهید :

google drive

اگر برای اولین بار است که می خواهید به این سرویس دسترسی داشته باشید نیاز به یک سری اطلاعات ابتدایی دارید که ما در اختیار شما قرار می دهیم .

گوگل درایو را می توانید از آدرس drive.google.com در اختیار داشته باشید . البته می توانید از منوی بالای مرورگر نیز کلمه drive  را کلیک کنید

google drive

گوگل درایو دارای بسترهایی برای ایجاد فایل های word، اکسل، پاورپوینت، فرم در اکسس و طراحی می باشد .زمانی که شما به آدرس مربوطه رفتید و با کلیک بر دکمه نارنجی تحت عنوان create  می توانید فایل های مورد نظر خود را اینگونه انتخاب کنید :

help_drive_create

در عکس بالا کاربر از بیین برنامه های رایج گریز زده و تصمیم دارد یک فایل mind map را ایجاد کند اما شما می توانید هر کدام از فایل های بالا را انتخاب کنید و با محیط کار آشنا شوید .

بعد از اینکه نوع فایل مورد نظر را انتخاب کردید می توانید به راحتی یک فایل آفیس آنلاین با امکانات کاربردی و عام پسند در اختیار داشته باشید . شما می توانید این فایل ها را برای همیشه ذخیره کنید و برای دوستانتان به اشتراک گذارید .

علاوه بر مواردی که گفته شد برای ارسال فایل های حجیم بیش از ۲۵ مگابایت که از طریق ایمیل امکان ارسال آن ها نیست می توانید از Google Drive  استفاده کنید . بدین صورت که در هنگام آپلود کردن فایل بلافاصله پس از تشخیص حجم بالا جیمیل به شما پیشنهاد می دهد که فایل را از طریق گوگل درایو ارسال نمایید و شما با پذیرش آن بدون هیچ محدودیتی فایل را آپلود و برای فرد مورد نظر ارسال می کنید . برای دریافت نیز فرد مورد نظر با کلیک بر گزینه دانلود وارد Google Drive  خود شده و اقدام به دانلود فایل می نماید .

ادامه مطلب
چهارشنبه 29 خرداد 1392  - 11:25 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 26

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5822798
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی