دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

یدالله صادقی نایینی

نام پدر: استادعسگر تاریخ تولد: 11/12/1309
محل تولد: ایران - اصفهان - نائین تاریخ شهادت: 25/03/1361
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 52 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف81-شماره38-تهران


زندگینامه
یدالله در یازدهمین روز از اسفند ماه سال ۱۳۰۹ در شهرستان نائین به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را تا کلاس اول متوسطه در زادگاهش دنبال نمود. در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی مادربزرگش قرار گرفت. پس از گذراند سربازی به استخدام اداره اوقاف نائین درآمد و در سال ۱۳۴۰ به تهران منتقل شد. به هنگام جنگ تحمیلی می خواست به طور داوطلبانه به جبهه برود که به علت سن زیادش او را از این کار منع کردند. 
صادقی ضمن خدمت در اداره اوقاف در امر تدارک سفر زائران بیت الله الحرام نیز فعالیت داشت. در روز ۲۵ خرداد 1361 به همراه چندتن از همکارانش در دفتر حج در یک توطئه ناجوانمردانه به دست دو نفر از تروریست های منافق در سن 52 سالگی در تهران به شهادت می رسد.
پیکر پاک و مطهرش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند. از او 6 فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمد صادقی نژادلطف آبادی

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 01/01/1342
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد تاریخ شهادت: 27/06/1360
محل شهادت: مشهد طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خواجه ربیع-خراسان


زندگینامه
محمد صادقی نژاد در اولین روز از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ در یک خانواده مذهبی در محله دریادل مشهد به دنیا آمد. 
محمد تنها فرزند ذکور یک خانواده هشت نفری بود. در شش ماهگی از نعمت پدر محروم شد و سرپرستی خانواده به دست مادرش افتاد. 
با توجه به وضع نامناسب مادی محمد دوران ابتدایی را در دبستان مذهبی جعفری به پایان رساند. 
در سن ۱۴ سالگی به کارگاه مکانیکی رفت و تا لحظه شهادت در همین مغازه مشغول کار بود. اینک دیگر روزهای بهره برداری از نهال پرورش یافته مادر پیر فرا رسیده بود. هفت خواهرش ازدواج کرده بودند و مزد هفتگی او کفاف خود و مادرش را می کرد. 
ایمانی قوی داشت و از نظر انقلابی از ابتدای انقلاب همیشه در تظاهرات شرکت می جست و از صمیم قلب به امامش عشق می ورزید و دستوراتش را به جان و دل می پذیرفت. 
بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی اصرار می ورزید که به سربازی برود تا بتواند جانش را فدای اسلام و کشورش کند. اما متأسف بود که چرا سن او مقتضی نیست. 
روزی که امام فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را دادند گویی به تمام آرزوهایش رسید. هر چه سریعتر فرمان امامش را لبیک گفت. دوره انتظامی بسیج را به پایان رساند و به عضویت لشکر ۲۰ میلیون نفری مسجد سید واقع در میلان گاز درآمد. روزها نان آور خانه و شب ها نگهبان همشهریانش بود. هر لحظه آرزوی پرواز داشت. پرواز به سوی محبوبش و رسیدن به مقصودش در روزهایی که به عنوان اولین سالگرد جنگ تحمیلی عکس ها و پوسترهای جنایات بعثیان به نمایش گذاشته شد، او نیز به عنوان یک خدمتگزار بسیجی در حال خدمت بود. مزدوران کافر و این عاملان ابرجنایتکار آمریکا از این که جنایات همفکرانشان به نمایش گذاشته شده، احساس خشم کردند و جوانی را که حاصل ۱8 سال زحمت مادرش بود را به ضرب گلوله در مشهد از پای درآوردند، در عصر جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۶۰ او را به شهادت رساندند. مزار پاکش در گلزار شهدای خواجه ربیع قرار دارد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسین صادق پورگلویک

نام پدر: حسن تاریخ تولد: 27/09/1324
محل تولد: ایران - یزد - یزد - گلویک تاریخ شهادت: 07/06/1361
محل شهادت: بیمارستان-تهران طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف82-شماره8مکرر-تهران


زندگینامه
حسین در بیست و هفتم آذر ماه سال 1324 در گلویک از توابع یزد در یک خانواده مستضعف دیده به جهان گشود. یک ساله بود که پدرش را از دست داد و از ۶ سالگی به کشاورزی و چوپانی مشغول بود. در روستای محل زندگی اش نه برق داشت و نه آب و با مشقت فراوان تا ۱۴ سالگی مزه تلخ استضعاف را با تمام وجود چشید و چه شب ها که تا سحر در بیابان ها به چوپانی و کشاورزی مشغول بود.
در ۱۴ سالگی راهی تهران شد و به بنایی مشغول شد. با تشکیل خانواده به زندگی محقرش سر و سامان داد. همسر و فرزندانش در روستا بودند و او با کار و تلاش می کوشید تا با تهیه خانه کوچک کانون گرم خانواده را یکجا جمع کند و بالاخره موفق شد.
در دوران انقلاب هم آوا با تمامی مردم ایران در راهپیمایی ها و تظاهرات مردمی شرکت می کرد. 
در روز یکشنبه ششم شهریور ۱۳۶۱، وی در حال رفتن به سر کار بود که متوجه صدای شلیک گلوله می شود و به طرف محل صدا می رود و در آنجا با دو نفر از تروریست های منافق مواجه می شود. منافقین وی و چندتن دیگر را زیر رگبار گلوله می گیرند و جمعی را مجروح می کنند. وی با جراحت ناشی از جنایت منافقین یک روز در بیمارستان به سر می برد لیکن معالجات مؤثر واقع نیفتاده و سرانجام در سن 37 سالگی در تهران به شهادت می رسد .از وی 5فرزند به یادگار مانده است.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) واقع می باشد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسن صالحی

نام پدر: اکبر تاریخ تولد: 02/01/1328
محل تولد: ایران - مرکزی - خنداب تاریخ شهادت: 12/03/1377
محل شهادت: دادگاه انقلاب اسلامی-تهران طول مدت حیات: 49 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-تهران


زندگینامه
حاج‌حسن صالحي در دوم فروردين ماه سال 1328 در شهرستان خنداب واقع در استان مرکزي در يک خانواده کشاورز چشم به جهان گشود و پس از مدتي به همراه خانواده خود به تهران مهاجرت نمود. او از طفوليت در خانواده مذهبي رشد يافته و در محافل و هيأت‌هاي مذهبي با فرهنگ و قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت آشنايي پيدا کرد و در هنگام تحصيل به عنوان تکنسين تجربي در طراحي ساختمان مشغول شد. 
او در زمان شکوفايي انقلاب به تبعيت از قائد عظيم‌الشأن خميني کبير(ره) همانند خيل عظيم مردم به پا خاسته و شجاعانه در تظاهرات و درگيري‌هاي خياباني يوم‌الله 17 شهريور و 22 بهمن 1357 شرکت داشت و از هيچ کوششي در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي فروگذار نکرد. 
پس از پيروزي انقلاب از اولين کساني بود که در جمع پاسداران زندان قصر به منظور حراست از دستاوردهاي انقلاب و مبارزه با توطئه‌گران داخلي حضور پيدا کرد و سپس در سنگر دادستاني انقلاب اوين فعاليت خود را استمرار بخشيد. تلاش مخلصانه او در خصوص حفاظت فيزيکي و ممانعت از نفوذ دشمن در محيط کار و همکاري بي‌شائبه در سازماندهي امور انتظامي و دايره تسليح دادگاه‌هاي انقلاب زبانزد بود. 
در دوران دفاع مقدس چندين بار توفيق حضور در واحدهاي پشتيباني از رزمندگان اسلام را يافت. 
او فردي متواضع، خوشرو، فروتن، و برخورد دلسوزانه با ارباب رجوع داشت که در ياد ماندگار است. 
صالحي آرزومند شهادت بود و سرانجام در بعد از ظهر روز سه‌شنبه دوازدهم خرداد 1377 هم زمان با ولادت حضرت امام موسي‌کاظم(ع) و در نهمين سالگرد امام راحل بر اثر انفجار بمبي که توسط منافقين مزدور وابسته به اجانب در محل دادگاه‌هاي انقلاب تهران کار گذاشته شده بود آهنگ پرواز به منزلگاه عشق را کرد و رب‌الارباب او را هم‌چون شهيدان سرفراز کربلا با بدني قطعه قطعه به نزد خود فرا خواند و مزد يک عمر زندگي شرافتمندانه را در 49 سالگي به وي عطا فرمود. 
او در آخرين لحظات عمر همگي را سفارش به اطاعت و حمايت از ستون اصلي خيمه انقلاب «ولايت فقيه» کرد و پيکر مطهرش در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

قاسم صادقی(حجت الاسلام)

نام پدر: - تاریخ تولد: 02/07/1315
محل تولد: ایران - خراسان - بجنورد - گرمه تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 45 سال
مزار شهید: حرم امام رضا (ع) ـ صحن آزادی


زندگینامه
در دومین روز از مهرماه سال 1315 قاسم صادقی در روستای گرمه در اطراف بجنورد دیده به جهان گشود. ریزش برگ درختان نوید پائیز می داد و قاسم طلیعه زندگی را برای دستان خسته و چشمان پر مهر مادر به ارمغان آورد. اما هنوز غرق در نشاط و بازی‌های کودکانه بود که چشمان پرفروغ مادرش خاموش شد و او در سن هفت سالگی از نعمت وجود او محروم گشت.
با این وجود پای در راه کسب علم نهاد و در 12 سالگی برای بهره بردای از مکتب پویای تشیع به مشهد رفت و تحصیلات مقدماتی، فقه و اصول را آموخت. سپس وارد دانشگاه شد و پس از اخذ لیسانس به تدریس پرداخت. قاسم از ادامه تحصیل غافل نشد و موفق به اخذ دکتری در رشته فقه و حقوق اسلامی گشت و جهت تدریس وارد دانشگاه شد. سال 1355 به درجه استادیاری ارتقاء یافت و کمیته هیأت منتخب دانشگاه٬ صلاحیت ایشان را برای این مقام در مورخ 8/2/1355 تأیید و اعلام کردند. 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی دکتر صادقی به عنوان نماینده مشهد در دوره اول مجلس شورای اسلامی با عضویت در کمیسیون آموزش و پرورش، فرهنگ و تحقیقات و تعلیمات عالیه، مشغول خدمت گشت.
دکتر حجة الاسلام قاسم صادقی که همواره در سنگر توحید به مبارزه با شرک و بی عدالتی می‌پرداخت، در هفتم تیرماه سال 1360 در سن 45 سالگی پس از انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی به لقاء الله پیوست.
شهید دکتر صادقی دو کتاب یکی در رابطه با مبداء و دیگری در رابطه با معاد و تعدادی مقاله از خود به یادگار نهاد. سه فرزند شهید صادقی به نام‌های علی و محمد و فاطمه به لطف خداوند راه پدر را ادامه می دهند. پیکر پاکش را در صحن آزادی حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:51 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عبدالحسین صابونچی

نام پدر: جواد تاریخ تولد: - / - /1343
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 22/12/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
عبدالحسین صابونچی به سال 1343 در تهران متولد شد و در خانواده ای مذهبی پرورش یافت. از هفت سالگی شروع به نماز خواندن کرد و گه گاه روزه هم می گرفت. دوره ی دبستان را در مدرسه شاد و سه سال راهنمایی را در مدرسه ارمگان و سه سال اول دوره دبیرستان را در دبیرستان دکتر محمود شیمی گذراند. به علت نفوذ منافقین و گروهک ها در دبیرستان، عبدالحمید از آن مدرسه بیرون آمد و سال چهارم را در مجتمع آموزشی مدرس گذراند. وی سال اول دبیرستان بود که انقلاب جان گرفت و او همانند همه جوانان انقلابی و غیور در راهپیمایی ها حضور فعال داشت. در سال 1358 انجمن جوانان مکتب الحجة را در مسجد حجت ابن الحسن (ع) با عده ای از دوستان تشکیل داد و مبادرت به فروش کتاب های مذهبی کرد. سپس با تدارک سالن سخنرانی و دعوت از سخنرانان مذهبی و تهیه ی فیلم و اسلاید در تبلیغ اسلام به جوانان نقش مؤثر و کارسازی داشت. همسو با فرمان ارتش بیست میلیونی امام، دوره ی تعلیمات نظام را در سپاه گذراند. دوست و همکار او خلیل حسینی که با هم در مسجد علی بن ابی طالب (ع) فعالیت می کردند. در 30 خرداد 1360 به دست عوامل مزدور بنی صدر شهید شد و پس از آن عبدالحمید به تنهایی کتابداری کتابخانه مسجد علی بن ابی طالب (ع) را بر عهده گرفت. در کنار آن به پاسداری، کشف خانه های تیمی، شناسایی منافقین پرداخت و توانست تعدادی از آنان را دستگیر کند و تحویل کمیته مرکزی دهد. روزهای جمعه در اطراف دانشگاه به نفع مسجد کتاب مذهبی می فروخت. در مسجد به تعلیم مسائل نظامی و عقیدتی می پرداخت... تا اینکه بالاخره در 22 اسفند 1360 در 17 سالگی توسط منافقین (درحالی که تنها در ماشین نشسته بود) هدف رگبار گلوله قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:50 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدحسین صادقی(حجت الاسلام)

نام پدر: ملامحمد تاریخ تولد: - / - /1302
محل تولد: ایران - لرستان - الیگودرز - مشکک تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 58 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
محمدحسین در سال 1302 در روستای مشکک (شهرستان الیگودرز) استان لرستان در خانواده ای روحانی متولد شد. از کودکی علاقه ی زیادی به علوم دینی داشت لذا ضمن کشاورزی به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. پدرش ملامحمدآقا از روحانیون و عالمان برجسته آن منطقه محسوب می شد. محمدحسین در سن 15 سالگی تدریس قرآن به کودکان را آغاز کرد. در سن 18 سالگی به منظور تحصیل علوم حوزوی به قم رفت و در محضر امام موسی صدر، حاج شیخ حسن قمی، آیت الله بروجردی، امام خمینی، آیت الله گلپایگانی و آیت الله مرعشی نجفی تلمذ نمود.
او به شهرهای دیگر نیز برای تبلیغ دین اسلام سفر کرد و همزمان با آغاز قیام امام در 15 خرداد سال 1342 در جرگه ی یاران ایشان قرار گرفت. حجت الاسلام صادقی به علت سخنرانی و اعتراض به رژیم پهلوی در مقابل حرم حضرت معصومه (س) توسط مأموران دستگیر شد و سه روز در زندان شهربانی قم شکنجه گشت. آن گاه به زندان قزل قلعه انتقال یافت و در آن جا برای مدتی با آیت الله طالقانی در یک سلول محبوس بود. تا این که بر اثر فشار و اعتراض مردم آزاد گشت ولی بارها توسط مأموران ساواک تهدید شد. در روز شانزدهم ماه رمضان سال1357 بار دیگر توسط مأموران ساواک الیگودرز به زندان افتاد. بعد از آزادی نیز در شهرهای ازنا، قم و سنجان اراک، رهبری تظاهرکنندگان را بر عهده گرفت. 
حجت الاسلام صادقی بعد از پیروزی انقلاب مسئولیت کمیته ازنا را بر عهده گرفت و با کمک مردم نهادهای انقلابی را تشکیل داد. مدتی بعد ریاست دادگاه انقلاب الیگودرز را پذیرفت. تا این که با سمت نماینده ی مردم درود و ازنا به مجلس شورای اسلامی راه یافت. وی بارها از سوی منافقین تهدید شد اما به آنان اعلام کرد:« شهادت آرزوی من است.» سرانجام همان گونه که در رؤیایی صادقه پدرش بشارت شهادت را به او داده بود، در سن 58 سالگی در تاریخ 7/4/1360 در فاجعه ی بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:50 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عباس شیرازی(حجت الاسلام)

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1323
محل تولد: ایران - کرمان - رفسنجان - کشکوئیه تاریخ شهادت: 17/03/1364
محل شهادت: جاده دزفول طول مدت حیات: 41 سال
مزار شهید: قم، کنار حرم حضرت معصومه (س)


زندگینامه
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس شیرازی در سال 1323 در یکی از روستاهای اطراف رفسنجان به نام «کشکوئیه» به دنیا آمد. خانواده او کشاورز و متدین بودند. چند سال اول تحصیل را در زادگاه خود گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به رفسنجان آمد. سال 1336 برای کسب علوم و معارف اسلامی به قم عزیمت کرد. در سال 1343 دروس سطح را به پایان برد و سپس به تحصیل دروس خارج پرداخت. ایشان از همان آغاز در انزوای حجره طلبگی آرام نیافت و گستره دین را به عرصه سیاست پیوند زد. پس از قیام خونین پانزدهم خرداد سال 1342 پرشورتر وگرم تر از همیشه در صحنه مبارزات سیاسی شرکت جست. سال 1357 توسط ساواک دستگیر شد و به زندان افتاد. همزمان با اوج گیری مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی از زندان آزاد شد و فصل جدیدی در زندگی این روحانی خستگی ناپذیر پدید آمد. مسئولیت های متعدد وی، همانند عضویت دز هیأت تشخیص صلاحیت قضات، کمیسیون تصفیه ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نمایندگی هیأت عالی گزینش در هیأت مرکزی سپاه، عضویت شورای سرپرستی دفتر تبلیغات اسلامی قم و شورای عالی تبلیغات اسلامی، مسؤولیت بازرسی دادسراها و دادگاههای انقلاب و محاکمه متخلفین، مسؤولیت قائم مقام سازمان بازرسی کل کشور، رئیس سازمان تبلیغات و قائم مقام سازمان، امام جمعه تنکابن و خمین، از او چهره ای فداکار و دلنشین ساخت. حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس شیرازی که در کنار دیگر مسئولیت های خود فرماندهی کل تبلیغات جبهه های جنگ را بر عهده داشت، روز جمعه هفدهم ماه مبارک رمضان 1364 جان شیرین خود را در خطه خون رنگ جنوب پیشکش آستان مقدس محبوب کرد و روح بزرگش در جوار رحمت حق آرام و قرار یافت.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:48 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

یدالله شیرین

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1347
محل تولد: - تاریخ شهادت: - / - /1368
محل شهادت: سر پل ذهاب طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
یدالله در سال 1347 در سرزمین پاک ایران متولد شد؛ کودکی را در سایه سار نگاه مهربان مادر و پدر سپری کرد و تا اخذ مدرک سیکل تحصیل نمود. در زمان جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی از پایگاه مقداد به شلمچه رفت و مردانه در مقابل دشمنان بعثی ایستاد. پدرش با رفتن او مخالف بود. اما او با تغییر سال تولد در شناسنامه پا در میدان جهاد نهاد.
یدالله در شب هفتم امام در هنگام نگهبانی در سنگر در منطقه ی سرپل ذهاب در سال 1368 در سن 21 سالگی توسط منافقین غافلگیر شد و به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:48 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

کریم شیرگیر

نام پدر: عباس تاریخ تولد: 02/08/1340
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 09/09/1360
محل شهادت: خیابان نظام الملک-تهران طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف111-شماره10-تهران


زندگینامه
دوم آبان ماه سال 1340 در خانواده‌اي مستضعف در جنوب شهر تهران به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايي‌اش را در بيسيم نجف‌آباد گذراند. به علت مشکلات مالي خانوادگي تحصيلات راهنمايي و نظري‌اش را هم‌زمان با کار طي کرد و ضمن آن که روزها به مدرسه مي‌رفت، عصرها در باشگاه ابومسلم کار مي‌کرد و به تأمين مخارج خانواده کمک مي‌کرد و عاقبت نيز مجبور شد تحصيل روزانه را رها کند و ضمن کار روزانه شب‌ها تحصيلش را ادامه دهد. پس از مدتي توانست يک مغازه کوچک جوراب فروشي باز کند و با تلاش و فعاليتي مستمر به زندگي محقرش سر و سامان دهد. 
از کودکي به تعاليم عاليه اسلام دلبستگي داشت و همراه با آن از آن‌جايي که در محيط زندگيش از نزديک با مظالم رژيم ستم‌شاهي در تماس بود، جواني مبارز و فداکار بار آمد که مشتاق تحقق حاکميت اسلام و پايان دادن به سلطه طاغوت و استکبار جهاني بود. مبارزات خود را قبل از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز نمود و با جمعي از دوستانش محفلي جهت مبارزه با رژيم‌ستم‌شاهي تشکيل داد و با آغاز امواج خروشان انقلاب در همه راهپيمايي‌ها شرکتي فعال داشت و در پخش اعلاميه و نوارهاي حضرت امام نيز فعاليت مي‌نمود و از گلوله‌هاي مزدوران شاه هراسي به دل راه نمي‌داد. 
پس از پيروزي انقلاب به فعاليت‌هاي اسلامي‌اش ابعادي جديد بخشيد و پس از تأسيس بسيج مستضعفين به عضويت آن درآمد و مهياي مبارزه‌اي وسيع‌تر با استکبار جهاني و ايادي داخلي‌اش گرديد. گر چه از لحاظ مالي در مضيقه بود و زندگيش به سختي تأمين مي‌شد، اما هميشه به کساني که محتاج بودند کمک مالي مي‌کرد و از نان شبش مي‌زد تا محتاجي را خوشحال کند. اخلاقي نيکو و پسنديده داشت و در وجودش آتشي درخشان از عشق به اسلام و امام شعله‌ور بود. 
در روز دوشنبه نهم آذر ماه 1360 شيرگير به منزل تلفن مي‌کند و خواهش مي‌کند که برايش غذايي گرم کنند. مادرش غذا را گرم کرده و در انتظار ورود فرزند مي‌نشيند، اما کريم نمي‌آيد. او آن روز بر سفره‌اي از خون ميهمان شده بود. 
کريم پس از تلفن به منزل از محل کارش خارج مي‌شود و به سمت خانه حرکت مي‌کند. پس از مدتي در خیابان نظام الملک يکي از واحدهاي تروريستي منافقين به اعتبار ظاهر حزب‌اللهي کريم با موتور به موتور سيکلت وي نزديک مي‌شوند و در کمال وقاحت فرياد مي‌زنند "هي، بچه حزب‌اللهي، بگو..." کريم رويش را برمي‌گرداند و تروريست‌ها او را آماج گلوله قرار مي‌دهند و در حالي که کريم با پيکري خون‌آلود بر زمين افتاده بود از صحنه جنايت مي‌گريزند. اهالي محل براي رساندن او به بيمارستان تلاش مي‌کنند. شيرگير در آخرين لحظات عمر، مي‌کوشد کلامي بگويد ليکن نور درخشاني از چهره‌اش ساطع مي‌گردد و با عروجي خونين در 20 سالگي به لقاءالله مي‌پيوندد. 
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 111 شماره 10 به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 17 مرداد 1394  ] [ 2:47 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 60 ] [ 61 ] [ 62 ] [ 63 ] [ 64 ] [ 65 ] [ 66 ] [ 67 ] [ 68 ] [ 69 ] [ > ]