به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

وجود الكتريسيته ساكن در محيط‌هايي كه رطوبت كمتري دارد، اغلب مشكل‌ساز است. در چنين مواردي اغلب هنگام برخورد با افراد يا اجسام، شوك الكتريكي ضعيفي را احساس مي‌كنيد. همچنين در اين محيط‌ها، گرد و غبار بيشتري روي سطوح مختلف ساكن مي‌شود. با انجام اين آزمايش متوجه خواهيد شد كه الكتريسته ساكن نه‌تنها مي‌تواند وضعيت قرارگيري تارهاي موي سر شما را تحت‌تأثير خود قرار دهد بلكه مي‌تواند موجب جابه‌جايي و حركت اجسام مختلف نيز بشود. براي انجام اين آزمايش ساده تنها به يك شانه پلاستيكي و شير آب نياز داريد.

شير آب را باز كنيد تا آب كمي با قطري در حدود 5‌/‌1 ميلي‌متر از آن جريان داشته باشد. شانه را چند ‌بار به موهايتان بكشيد. سپس به آرامي دندانه‌هاي انتهاي شانه را از فاصله 8 تا 10 سانتي‌متري به جريان آبي كه از شير آب خارج مي‌شود، نزديك كنيد. وقتي فاصله شانه با جريان آب خروجي از شير به كمتر از 5‌/‌2 سانتي‌متر مي‌رسد، متوجه خواهيد شد كه مسير جريان آب به طرف دندانه‌هاي شانه تغيير جهت مي‌دهد.

الكتريسيته ساكن ناشي از تجمع بار الكتريكي روي اجسام، مختلف است. در نتيجه اصطكاك يا سايش دو جسم روي هم، بار الكتريكي ايجاد مي‌شود. به عبارت ديگر، وقتي دو جسم با هم اصطكاك داشته باشند، برخي از الكترون‌ها يا ذرات باردار اتم‌ها از يك جسم به جسمي ديگر منتقل مي‌شوند. جسمي كه الكترون از دست مي‌دهد، داراي بار مثبت و جسمي كه الكترون مي‌گيرد، داراي بار منفي مي‌شود. نوع و جنس جسم در جابه‌جايي تعداد الكترون، نقش بسيار مهمي دارد. در حقيقت اين نوع جسم است كه تعيين‌كننده مقدار تجمع بارالكتريكي در اجسام مختلف است. موها و همچنين اجسام پلاستيكي يا اجسامي كه از جنس نايلون هستند، در صورت تماس با اجسام ديگر از توانايي بيشتري در تجمع بار الكتريكي ساكن برخوردارند. اجسامي كه بار الكتريكي دارند، ذرات معلق بسيار ريز موجود در محيط را به خود جذب مي‌كنند. در حقيقت بار الكتريكي ايجاد شده در يك جسم، بار اضافي را در جسمي كه در نزديكي آن قرار دارد، ايجاد مي‌كند و به اين ترتيب، اجسامي كه اين بار اضافي در آنها ايجاد شده است، به طرف آن جذب مي‌شوند. به همين دليل است كه هميشه گرد و خاك زيادي روي صفحه تلويزيون يا ميز تلويزيون جمع مي‌شود. دندانه‌هاي شانه نيز به همين دليل مسير جريان آب را به طرف خود تغيير جهت مي‌دهد. بار الكتريكي شانه، مولكول‌هاي آب را به خود جذب مي‌كند. از آنجا كه مولكول‌هاي تشكيل‌دهنده جريان آب به آساني جابه‌جا مي‌شوند، با نزديك شدن شانه به مسير جريان آب، تغيير مسير جريان مولكول‌هاي آب را مي‌توان به‌وضوح مشاهده كرد. وقتي موهايتان را با شانه نايلوني شانه مي‌كنيد، شانه و موهايتان داراي بار الكتريكي مي‌شود. بار الكتريكي ايجاد شده در شانه و موها همسان است و هر دو آنها به دنبال بار مخالفي هستند تا به آن جذب شوند. به همين علت پس از اين‌كه شانه را از موهايتان دور مي‌كنيد، متوجه دور شدن يا به عبارتي، دفع تارهاي مو از همديگر مي‌شويد. اگر رطوبت موجود در محيط به هر دليلي كاهش يابد، اثرات ناشي از الكتريسيته ساكن در اجسام محسوس‌تر است. چراكه در صورت وجود رطوبت، پوشش نازكي از مولكول‌هاي آب، سطح اجسام را مي‌پوشاند و اين پوشش نازك مانع از حركت الكترون‌ها و در نتيجه ايجاد الكتريسيته ساكن در اجسام مي‌شود.

   

ادامه مطلب
شنبه 19 فروردین 1391  - 7:54 AM

روزي نيست كه متخصصان پوست با بيماراني مواجه نشوند كه شكايت داشته باشند فلان كرم گران‌قيمت را استفاده كرده يا فلان روش را براي جوان‌سازي پوستشان انجام داده‌اند اما به نتيجه مطلوب نرسيده‌‌اند. علت چيست؟ تبليغاتي كه گاهي در برخي از مجلات و آگهي‌هاي تبليغاتي و ماهواره‌اي درباره انواع و اقسام اين روش‌ها ارائه مي‌شود تا چه اندازه از لحاظ علمي ثابت شده‌ است؟ يكي از روش‌هايي كه امروزه براي جوان‌سازي پوست و مو و زيبايي مطرح است و تبليغات زيادي نيز درباره آن انجام شده روش PRP است. فوايد و عوارض احتمالي انجام چنين روشي بهانه‌اي شد تا با دكتر علي حبيبي، متخصص پوست و مو و ليزر و عضو انجمن ليزر ايران به گفت‌وگو بنشينيم.

PRP يعني چه و چه نوع درماني را شامل مي‌شود؟

PRP به معناي Platelete Rich Plasma و حروف اول پلاسماي غني از پلاكت است كه از خون هرفرد گرفته مي‌شود. تزريق اين پلاسماي غني‌شده روي سلول‌هاي پايه يا بنيادين تاثير مي‌گذارد و باعث ساخته شدن رگ، عضله، بافت همبند، پوست، كلاژن و استخوان مي‌شود.

در اين روش چه كاري انجام مي‌شود؟ مگر در خون ما پلاكت موجود نيست؟

در حالت عادي هر پلاكت مقدار مشخصي از اين ماده را بعد از آسيب بافت آزاد مي‌كند. ما در اين روش خون را مي‌گيريم و طي يك پروسه زماني ميزان غليظ يا درصد پلاكت را در واحد حجم افزايش مي‌دهيم. به عنوان مثال اگر فرض كنيد در هر واحد يك آپارتمان 3 يا 4 واحده 10 نفر زندگي مي‌كنند و ما بخواهيم كل نفرات را در يك واحد جمع كنيم، به يك تجمع در واحد سطح مي‌رسيم. اين نسبت در پلاكت‌هاي خوني نيز به همين صورت است يعني يك نسبت مشخصي بين تعداد پلاكت‌ها در هر سي‌سي پلاسما وجود دارد. در اين روش نيز درصد پلاكت‌ها در واحد حجم زياد مي‌شوند كه به شكل مصنوعي آنها را فعال مي‌كنيم. يعني شرايطي براي پلاكت‌ها القا مي‌كنيم كه احساس كنند در بافتي قرار گرفته‌اند كه آن بافت آسيب ديده است تا به اين صورت شروع به ترشح اين فاكتورهاي رشد كنند.

در حال حاضر اين روش درماني در كدام شاخه‌ پزشكي كاربرد دارد؟ آيا اين روش درماني از نظر علمي به اثبات رسيده است؟

ايدئولوژي پي‌آرپي اولين‌بار سال 1980 (نزديك به 40 سال پيش) توسط يك گروه از جراحان فك و صورت براي مداواي بيماراني كه به خاطر بدخيمي يا سرطان يك ناحيه از فك آسيب ديده بودند، به كار برده شد. اين كادر پزشكي تصميم گرفتند با يك روش طبيعي و ماده‌اي كه از خود بدن گرفته مي‌شود، سلول‌هاي پايه‌اي فك را تحريك كنند تا آن ناحيه ترميم و استخوان ساخته شود. پس از اين‌كه اين پزشكان به نتيجه‌ مطلوب و درماني رسيدند، اين روش در جراحي باز قلب نيز استفاده شد. اين روش براي افرادي به‌كار برده شد كه سلول‌هاي قلبي‌شان در اثر ضربه، آسيب ديده و يك قسمت از سلول‌هاي قلبي‌شان له شده بود. آن قسمت از سلول‌ها نيز از طريق اين روش و با همان تئوري ترميم شدند. كم‌كم اين روش وارد شاخه‌هاي ديگر پزشكي از جمله شاخه مهم استخوان يعني ارتوپدي شد. در حال حاضر نيز اين روش كاربرد خيلي وسيعي در اين شاخه از علم پزشكي پيدا كرده است و وسيع‌ترين منابع و مقاله‌هاي موجود اين روش در كتب و اينترنت مربوط به علم ارتوپدي است. در اين شاخه نيز براي اين‌كه استخوان سريع‌تر ترميم شود يا زودتر پيوند و جوش بخورد، از اين روش استفاده شد. پس از آن اين روش به رشته پزشكي ورزشي كه يكي از زير شاخه‌هاي رشته ارتوپدي است، وارد شد. در اين شاخه از پزشكي نيز اين روش براي ورزشكاراني كه سر استخوان لگن يا تاندون مفصل شانه‌هايشان آسيب ديده، يا ورزشكاراني كه تاندون مچ پايشان دچاركشيدگي شده است، به كار برده مي‌شود. همچنين اين روش در جراحي‌هاي كليه و مجاري ادراري (اورولوژي) و مغز و اعصاب نيز كاربرد دارد. طي 5 ـ4 سال اخير اين روش وارد شاخه زيبايي شده است.

پي‌آر‌پي درماني است كه نتيجه اثر بخش خود را نشان داده اما هنوز در كتاب‌هاي پزشكي ثبت نشده است به همين دليل برخي از پزشكان سعي مي‌كنند تا زماني كه وارد رفرنس و كتاب‌ها نشده است از آن استفاده نكنند

آيا استفاده از اين روش عارضه‌اي هم به همراه دارد؟

تا به حال عارضه‌اي براي پي‌آرپي ديده نشده و عوارضي هم كه هست بيشتر وابسته به تزريق است كه مي‌توان به قرمزي و تورم محل تزريق در يك يا 2 روز اول اشاره كرد. همچنين به دليل اين‌كه اين ماده از بدن خودمان‌ گرفته شده است و به بدن خودمان نيز برگردانده مي‌شود، هيچ‌گونه واكنش افزايش حساسيت يا برانگيخته شدن در سيستم ايمني عليه آن ديده نمي‌شود. در ضمن اين ماده سرطان‌زا نيست يعني عارضه‌اي ايجاد نمي‌كند و باعث بدتر شدن وضعيت بيمار نمي‌شود.

چه كساني نبايد از اين روش درماني استفاده كنند؟

در بعضي از بيمارها عوارض ناشي از تزريق بيشتر است. مثلا در افرادي كه مبتلا به بدخيمي هستند يا افرادي كه به دلايلي مثل آلوده شدن با ويروس اچ آي وي، ابتلا به ديابت‌هاي طولاني و كنترل نشده و مصرف بالاي كورتون دچار مشكل هستند يا به دلايلي كه سيستم ايمني‌شان تضعيف و سركوب شده است، ترجيح داده مي‌شود با اين روش درمان نشوند. علت اين مساله به خاطر پي‌آرپي نيست، بلكه به سبب اين است كه ريسك عفونت به دنبال تزريق در اين افراد بالاست. همچنين در افرادي كه ريسك خونريزي دارند مثل افرادي كه از داروهاي رقيق‌كننده استفاده مي‌كنند تزريق به شكل كلي ممنوعيت دارد زيرا ممكن است با تزريق در بافت آنان كبودي يا لخته ايجاد شود. همچنين در افرادي كه مشكلات پلاكت و انعقادي دارند نيز احتمال ايجاد كبودي زياد است به همين دليل بهتر است اين روش درماني براي آنان استفاده نشود. البته ممكن است فردي نيز باشد كه با توجه به نتايج آزمايش و با توجه به عملكرد پلاكتش دچار اختلال عملكرد پلاكت يا بيماري خونريزي‌دهنده نباشد اما تعداد پلاكتش پايين باشد، به همين دليل اثر بخشي درمانش نيز كمتر خواهد بود. در مقابل اگر تعداد اوليه پلاكت فردي زياد باشد اثر بخشي بعدي‌اش نيز بيشتر خواهد بود. هر چقدر درصد غلظت پلاكت‌ها بالاتر برود اثر بخشي درمان به همان نسبت بيشتر مي‌شود. همچنين يك گروه از افراد هم هستند كه گروه مناسبي براي اين كار نيستند مثل سيگاري‌ها يا افرادي كه الكل مصرف مي‌كنند. چنانچه اين افراد تمايل به انجام اين روش درماني داشته باشند بايد مصرف اين مواد را قطع كنند زيرا اگراقدام به انجام اين كار نكنند، نتيجه چندان مطلوب و چشمگيري از اين روش نخواهند گرفت.

تعداد جلسات درمان معمولا چقدر است و نتايج آن از چه زماني مشخص مي‌شود؟

اثر اوليه پي‌آرپي معمولا از 3 تا4 هفته بعد از تزريق شروع مي‌شود. البته برحسب نوع كاري كه انجام مي‌دهيم اين زمان متفاوت است. مثلا اگر ما براي ريزش مو از پي‌آرپي استفاده كنيم اين عدد به مدت 2 تا3 ماه بعد مي‌رسد و بيمار پس از سپري شدن اين مدت اثربخشي آن را خواهد ديد. در مجموع به جز مساله ريزش مو،اثر بخشي اين روش براي ساير قسمت‌ها مانند سياهي دور چشم، جوان‌سازي صورت و ساير كاربرد‌ها مثل پشت دست و پف زير چشم 3 تا4 هفته بعد از درمان است.

اصولا اين روش درماني چقدر ماندگاري دارد؟

حداكثر ماندگاري اين روش5‌/‌1 تا 2 سال است.

معمولا بيماران بايد چند بار تحت اين روش درماني قرارگيرند تا نتايج را ببينند؟

براي عموم بيماران، يك يا 2 مرتبه روش درماني پي‌آرپي كفايت مي‌كند. البته برحسب شرايط مختلف ممكن است به بعضي از بيماران تكرار هر 3 ماه يكبار يا به برخي ديگر هر 6 ماه تا يك سال را پيشنهاد كنيم.

بعد از درمان آيا توصيه خاصي وجود دارد؟ به طور كلي براي درمان با اين روش چه مراقبت‌هايي لازم است؟

يك‌سري دستورهاي خاص هستند كه بيماران بايد قبل از مراجعه رعايت كنند مثلا بيماراني كه آسپرين يا داروهاي ضدالتهاب مثل بروفن مصرف مي‌كنند بايد 2 هفته قبل از مراجعه اين داروها را قطع كنند. اگر بيمار تحت نظر پزشك باشد و پزشك معالجش اجازه استفاده از پي‌آرپي را ندهد نبايد ازطريق اين روش درمان شود. اما عموما برخي از بيماران مسكن را بيشتر براي سر درد، زانو درد و كمر درد استفاده مي‌كنند. مسكن عملكرد اين روش را كاهش و ريسك كبودي بافتي را افزايش مي‌دهد. بنابراين به اين افراد گفته مي‌شود كه مصرف اين داروها را قطع كنند. بعد از معالجه نيز مصرف اين داروها براي اين افراد ممنوع است. در ضمن اگر بيمار شخصي سيگاري باشد، كشيدن سيگار براي او ممنوع است تا زماني كه نتيجه كار معلوم شود. همچنين طي 24 ساعت از بيمار مي‌خواهيم از انجام فعاليت شديد مانند ورزش كردن و فعاليت‌هاي روزمره پرهيز كند. براي اين‌كه ممكن است در محل تزريق، تورم ايجاد شود. در ضمن استفاده كردن از لوازم آرايشي براي كساني كه قصد انجام عمل زيباسازي صورت را دارند تا 72 ساعت ممنوع است اما استحمام از روز اول ممنوعيتي ندارد به شرط اين‌كه از آب خيلي داغ استفاده نشود، زيرا آب داغ مي‌تواند تورم بافتي را بيشتر كند.

چرا در حال حاضر اين روش علمي از سوي يك گروه از پزشكان حمايت و از سوي ديگر حمايت نمي‌شود؟

اين روش، درماني است كه نتيجه اثر بخش و خوب خود را نشان داده و يك توجيه و تئوري علمي نيز به عنوان پشوانه دارد اما هنوز در كتاب‌هاي پزشكي ثبت نشده است. البته ممكن است در برخي از مقالات اسمي از اين روش برده شود. به همين دليل برخي از پزشكان سعي مي‌كنند تا زماني كه وارد رفرنس و كتاب‌ها نشده است از آن استفاده نكنند.

فرزانه صدقي

 
 

ادامه مطلب
شنبه 19 فروردین 1391  - 7:53 AM

2 دهه قبل 2 گردشگر آلماني به نام‌هاي اريكا و هلموت سايمون در حالي كه از كنار يكي از يخچال‌هاي در حال آب شدن كوه‌هاي آلپ عليا واقع در مرز ايالت‌نشين تيرول جنوبي رد مي‌شدند، ناگهان لكه‌اي قهوه‌اي‌رنگ در زمينه سفيد و برف‌پوش منطقه توجه‌شان را جلب كرد. با نزديك شدن به لكه دچار هول و حيرت بيشتري شدند چرا كه برخلاف تصور، با بقاياي لاشه جانور روبه‌رو نشدند؛ بلكه جسد انساني را ديدند كه پشت سر، شانه‌ها و بخشي از پشت‌اش از يخ و يخاب بيرون زده بود.

آنها فكر كردند جسد بايد متعلق به قرباني بخت‌برگشته يك حادثه كوهنوردي باشد، اما در حقيقت آنها يكي از كهن‌ترين و در عين حال سالم‌ترين موميايي‌هاي دنيا را كشف كرده بودند. هر چند كشف استثنايي مرد يخي آلپي سر و صداي زيادي به پا كرد و حتي بر سر مالكيت آن بين كشورهاي مجاور رشته‌كوه آلپ دعاوي حقوقي بالا گرفت، اما از آن تاريخ تاكنون كه بيستمين سالگرد اين كشف هيجان‌انگيز به شمار مي‌رود، اطلاعات اندك و در عين‌ حال جالبي درباره اين موميايي منجمد دوران نوسنگي پيش روي ماست كه مروري بر آنها خالي از لطف نيست.

1 ـ‌ زنجيره‌اي باورنكردني از تصادفات و اتفاقات همزمان باعث‌ شده تا مرد يخي تا دوران حاضر دست‌نخورده و سالم باقي بماند. مرد يخي مدت كوتاهي پس از مرگ با برف و بعد با يخ پوشانده شده و مجرايي كه در آن افتاده مانع خرد و فشرده‌شدن جسدش توسط پي يخچال شده است، البته ناگفته نماند جسد مرد يخي تنها به مدت كوتاهي در سال 1991 در فاصله زماني بين آب‌شدن موميايي و كشف تصادفي آن در معرض نور خورشيد و باد قرار گرفته است.

2 ـ اولين‌بار يك گزارشگر اتريشي به نام كارل وندل، نام اين موميايي را «Ötzi» گذاشت كه به محل كشف آن در بخشي از رشته كوه‌هاي آلپ موسوم به Ötzal اشاره داشت. البته طبق تصميم و قطعنامه صادره توسط فرمانداري ايالت‌نشين تيرول جنوبي كه خود را ذي‌نفع اين ماجرا و مالك موميايي مي‌داند، نام رسمي موميايي يخي «Der Mann aus dem Eis» و به معناي مرد يخي است.

3 ـ‌ به فاصله كوتاهي پس از كشف موميايي، بحث و مناقشه شديدي بين 2 كشور ايتاليا و اتريش در خصوص مالكيت ارضي محل كشف بالا گرفت. اكتبر 1991 يك عمليات مساحي و نقشه‌برداري مرزي صورت گرفت و مشخص كرد موميايي در فاصله 5/92 متري مرز تيرول جنوبي در ايتاليا قرار دارد.

4 ـ‌ محاسبه تاريخ‌نگاري به روش راديو كربني مشخص كرد اتسي نزديك به 5000 سال قبل زندگي مي‌كرده است؛ يعني زماني بين 3100 و 3350 قبل از ميلاد.

5 ـ تحقيقات اخير مشخص‌كرده مرد يخي چشماني قهوه‌اي‌رنگ داشته و آن‌طور كه قبلا تصور مي‌شد چشم آبي نبوده است.

6 ـ‌ مرد يخي احتمالا مردي ريشو با صورتي چين و چروك، قد 160 سانتي‌متر و وزني معادل 50 كيلوگرم بوده است.

7 ـ‌ اتسي فاقد دنده دوازدهم است. اين موضوع در نوع خود يك نابهنجاري كالبدي نادر محسوب مي‌شود.

8 ـ مرد يخي از فاصله يا شكاف بين دنداني قابل توجهي بين 2 دندان پيشين آرواره بالايي برخوردار بود و در عين حال فاقد دندان عقل نيز بود. در ضمن به نظر مي‌رسد از كرم‌خوردگي‌ها، ساييدگي دندان‌ها و همچنين بيماري‌هاي مربوط به لثه و اطراف دندان‌هايش نيز رنج مي‌برده است. جالب است كه با وجود همه اين مشكلات دنداني تا زمان مرگش يعني حدود 45 سالگي تمام دندان‌هايش را حفظ كرده است.

محققان نشانه‌هايي از التهاب مفصلي را در زانوهاي مرد يخي يافته‌اند كه نشان مي‌دهد اين انسان عصر نوسنگي ساعات زيادي را در كوه​هاي منطقه سرگردان و در رفت و آمد بوده است

9 ـ آخرين وعده خوراك مرد يخي احتمالا شامل شوربايي از غلات، گوشت و سبزيجات بوده است. محققان هنوز هم سرگرم بررسي مواد نمونه‌برداري شده‌اند تا ماهيت دقيق آخرين وعده غذايي مرد يخي را مشخص كنند.

10 ـ سه سنگ كيسه صفرا كه بتازگي در جريان معاينات مرد يخي پيدا شده‌اند به اضافه شواهدي از تصلب شرايين كه قبلا شناسايي شده بود نشان مي‌دهد رژيم غذايي اين نمونه اسرارآميز از انسان‌هاي اوليه بيشتر از آنچه قبلا تصور مي‌شد از فرآورده‌هاي حيواني غني بوده است.

11 ـ‌ معده مرد يخي حاوي 30 نوع مختلف گرده بوده كه همراه با غذايي كه خورده، آبي كه نوشيده و هوايي كه تنفس كرده وارد بدنش شده است. اين گرده‌ها نشان مي‌دهد وي در بهار يا اوايل تابستان مرده است.

12 ـ‌ تجزيه و تحليل تركيب ايزوتوپي ميناي دندان‌ها و استخوان‌هاي اتسي حكايت از اين دارد كه مرد يخي در جايي كه در حال حاضر تيرول جنوبي قلمداد مي‌شود، متولد شده و زندگي كرده است. وي احتمالا دوران كودكي‌اش را در 2 ناحيه موسوم به Eisack Valley عليا يا Puster Valley سفلي گذرانده است. به‌نظر مي‌رسد قبل از مرگش دست‌كم 10 سال را در ناحيه موسوم به Vinschgau زندگي كرده باشد.

13 ـ‌ يكي از مهم‌ترين قطعاتي كه در ميان پوشاك و اقلامي كه همراه با موميايي پيدا شده، تبري با تيغه مسي است. آزمايشات باستان‌شناختي نشان داده كه اين تبر مي‌توانسته درخت سرخداري را ظرف 35 دقيقه بدون نياز به تيزكردن قطع كند.

14 ـ‌‌ بدن اتسي با بيش از 50 خالكوبي پوشيده شده است كه از برش‌هايي ظريف كه با زغال چوب رنگ‌شده ايجاد شده‌اند. به لحاظ شكل خطوط و ضربدرها، احتمالا اين گونه خالكوبي‌ها به عنوان درمان‌هاي تسكين‌دهنده درد مورد استفاده قرار گرفته‌اند. ضمن اين كه نواحي خالكوبي با خطوط مربوط به طب قديم سوزني پوست مطابقت دارد كه ثابت مي‌كند تاريخ طب سوزني در آسيا 2000 سال قديمي‌تر از آني است كه تاكنون تصور مي‌شد.

15 ـ‌ درخصوص وضعيت اجتماعي اتسي نظريه‌هاي زيادي پيشنهاد شده است. از جمله تئوري‌هاي مختلف براي شناسايي هويت مرد يخي، وي را به عنوان يك شمن (كاهن يا درمانگر)، يك معدنكار، يك شكارگر، يك بازرگان‌ و در نهايت به عنوان يك تبعيدي معرفي مي‌كنند.

16 ـ‌ مرد يخي مدت كوتاهي قبل از مرگ هدف تير پيكاني قرار گرفته و درست قبل از مرگ هم متحمل ضربه جانانه‌اي در ناحيه سر بوده است.

17 ـ‌ مرد يخي از نظر رده‌بندي كلاس ژنومي به گروه K ژنتيك اروپايي تعلق داشته و احتمالا فردي عقيم بوده است.

18 ـ ساختار و وضعيت بدني اتسي متناسب و ورزشكاري بوده است. تحقيقات جالبي كه اخيرا به همت آلبرت زينك در موسسه پژوهشي EURAC درباره تحقيقات موميايي‌ها و مرديخي در بولزانوي تيرول جنوبي صورت گرفته از يافته‌‌هاي جالب توجهي در مورد اوضاع و احوال زندگي مرد يخي خبر مي‌دهد. محققان توانسته‌اند نشانه‌هايي از التهاب مفصلي (بيماري ورم و التهاب اتصالات استخواني) را در زانوهاي مرد يخي بيابند كه نشان مي‌دهد اين انسان عصر نوسنگي ساعات زيادي را در كوه و كمرهاي منطقه سرگردان و در رفت و آمد بوده است.

19‌ـ در مورد مرد يخي ادعاهايي همانند وجود نفريني به سبك توتانخامون مطرح شده است. همچنان كه پس از كشف تابوت اين فرعون جوان، تعدادي مرگ عجيب و غريب و مرموز در ميان برخي دست‌اندركاران كشف آن به‌وقوع پيوست، شايع‌شدن ادعاهايي مبني بر نفرين موميايي يخي نيز اشاره به وقوع 7 مرگ عجيب و غريب دارد كه درست چند سال بعد از اين كه هلموت سايمون و همسرش اريكا موميايي منجمد را كشف كردند به وقوع پيوسته‌اند. اين 7 نفر يا در جريان برداشت، بازيابي و استرداد موميايي دخالت داشتند يا اين كه در تحقيقات و معاينات علمي آن مشغول بودند. جالب اينجاست كه يكي از اين 7 نفر خود هلموت سايمون ـ كاشف موميايي ـ بود كه جسدش سال 2004 در حالي كه در ميان يخ گرفتار شده بود پيدا شد؛ يعني دقيقا مشابه شرايطي كه يافته مشهورش را در يخ پيدا كرده بود.

20 ـ واقعيت اين است كه صدها نفر روي پروژه مرد يخي كار كرده‌اند در واقع طبيعي است كه برخي از آنها از زمان كشف موميايي يخي تاكنون از دنيا رفته باشند. مرد يخي يعني موميايي آلپي يا اتسي روزگاري بر تخته سنگي در كوه‌هاي آلپ از دنيا رفت، پس از قريب 5 هزار سال دست سرنوشت وي را از مدفن يخي‌اش بيرون كشيد و اكنون در حالي در اتاقك جديدش در موزه باستان‌شناسي تيرول جنوبي واقع در بولزانو آرميده است كه چشمان بسياري با دقت به وي دوخته‌شده و پاسخ پرسش‌هاي بسياري را از او انتظار دارند.

   

ادامه مطلب
شنبه 19 فروردین 1391  - 7:52 AM

شكي وجود ندارد كه علائم فيبروميالژي مي‌تواند هم از لحاظ جسمي و هم روحي به حداقل برسد. در اين رابطه، استراتژي‌هايي وجود دارد كه مي‌توانيد با به كارگيري آنها، به بهبود زندگي و سلامت در اين بيماري كمك كنيد.

يكي از استراتژي‌ها، به حداقل رساندن استرس در زندگي است، چرا كه تصور مي‌رود استرس، نقش مهمي را در بروز علائم فيبروميالژي ايفا مي‌كند. متخصصان دريافته‌اند هنگامي كه استرس در زندگي بيماران كاهش مي‌يابد، آنها يك كاهش در نگراني، افسردگي و خستگي را تجربه مي‌كنند، خوابشان راحت‌تر مي‌شود و علائم بيماري تخفيف مي‌يابد. چنانچه در بيرون از منزل كار مي‌كنيد، لازم است براي اجتناب از استرس و نگراني‌ها، تغييراتي در مسووليت‌هاي شغلي‌تان ايجاد كنيد، به عنوان مثال با كسب اجازه از كارفرمايتان، كمي ديرتر سر كار برويد يا زودتر بازگرديد يا براي تجديد قوايتان، چرت كوتاهي وقت ناهار داشته باشيد. از اقدامات ديگر براي كنترل بيماري، بهبود بخشيدن به ارتباطات است. ارتباطات بي‌پرده و صادقانه با همسر، خانواده، دوستان و همكاران، به كاهش اختلافات و درگيري‌ها كمك مي‌كند، اين مساله بخصوص در مواردي كه شما احساس عصبانيت يا رنجش زياد، درد و خستگي دائم داريد، صدق مي‌كند.

مساله ديگري كه مي‌تواند باعث كاهش استرس شود، اين است كه بياموزيد در برابر بسياري از درخواست‌هاي ديگران كه بار اضافه بر دوش شما مي‌گذارند، نه بگوييد. از اقدامات ديگر براي كنترل بيماري، استفاده از ابزارهاي ذهني و جسمي براي آرام‌سازي است. در اين رابطه، تكنيك‌هايي مانند به كارگيري تصويرسازي‌ها و تجسم ذهني، مديتيشن، آرام‌سازي ماهيچه‌اي گام به گام، تنفس عميق شكمي، خودهيپنوتيزمي يا بيوفيدبك مي‌توانند كمك‌كننده‌هاي موثري باشند. همچنين براي داشتن خوابي آرام، سعي كنيد عوامل نور و صدا را حذف كنيد و در صورت لزوم از گوش‌بند و چشم‌بند استفاده كنيد و مصرف كافئين را كاهش دهيد يا حذف كنيد، چرا كه باعث افزايش واكنش‌هاي استرس‌زا، عصبيت و بي‌خوابي مي‌شود. در اين ميان، استفاده از وان آب گرم يا ايستادن زير دوش آب گرم قبل از خواب هم مي‌تواند به شما به كاهش دردهاي ماهيچه‌اي كمك كند و هم سطح آندورفين را افزايش داده و سطح هورمون‌هاي ايجاد استرس را كاهش دهد و به داشتن خواب راحت‌تر كمك كند. همچنين مصرف يك اسنك حاوي كربوهيدرات زياد مي‌تواند با افزايش سروتونين، به ايجاد خواب كمك كند.

   

ادامه مطلب
شنبه 19 فروردین 1391  - 7:51 AM

فيبروميالژي به اختلالي گفته مي‌شود كه در آن طي يك فرآيند و افزايش سطح مواد شيميايي خاصي در مغز و تاثير آنها روي مغز، سيگنال‌ها و احساس درد در نقاطي از بدن افزايش مي‌يابد. علائم گاهي اوقات پس از يك تروماي جسمي، جراحي، عفونت يا استرس‌هاي رواني خاصي شروع مي‌شود. در موارد ديگر، علائم بيماري به مرور زمان جمع مي‌شود و بدون هيچ عامل تحريك‌كننده خاصي بروز مي‌كند. احتمال وقوع فيبروميالژي در زنان بيشتر از مردان است. بررسي‌هاي اخير علمي نشان مي‌دهد كه ممكن است يك ناحيه در مغز به نام insula در پاتوفيزيولوژي اين بيماري نقش داشته باشد.

اين بيماري با دردهاي شايع ماهيچه‌اي اسكلتي، خستگي، خواب‌آلودگي، سردرد، مشكلات حافظه و بدخلقي همراه است. همچنين بسياري از مبتلايان به اين بيماري، سندروم روده تحريك‌پذير، دردهاي شكمي و بي‌حسي يا سوزش اعضا را نيز تجربه مي‌كنند. به طور كلي فيبروميالژي هنگامي كه فشار ثابتي بر نواحي خاصي از بدن وارد مي‌شود، با درد بيشتري در اين نقاط حساس مشخص مي‌شود. اين نقاط عبارتند از پشت سر، بين تيغه‌هاي شانه، بالاي شانه‌ها، اطراف گردن، بالاي سينه، قسمت بيروني بازوها، مفاصل فوقاني خاصره‌اي ـ راني، ناحيه كمر، اطراف باسن و قسمت مياني زانوها. در مبتلايان به اين بيماري، خواب اغلب به علت درد مختل مي‌شود و اختلالاتي مانند سندروم پاهاي بي‌قرار و قطع تنفس در حين خواب وجود دارد.

پزشكان دليل ايجاد فيبروميالژي را نمي‌دانند، اما احتمال مي‌دهند انواعي از عوامل در آن دخيل باشند، از جمله عوامل ژنتيكي به طوري كه ممكن است جهش‌هاي ژني خاصي وجود داشته باشد كه فرد را براي ابتلا به اين بيماري، مستعدتر كند و سابقه خانوادگي نيز در اين مورد اهميت دارد. از عوامل ديگر، عفونت‌ها هستند كه مي‌توانند عامل شروع بيماري يا حادتر شدن آن باشند. همچنين تروماهاي جسمي يا روحي و استرس‌هاي پس از آنها مي‌توانند در ايجاد فيبروميالژي نقش داشته باشند. در اين ميان افرادي كه دچار بيماري آرتريت روماتوئيد هستند، نسبت به ابتلا به اين بيماري مستعدترند.

فيبروميالژي از تشخيص تا درمان

درباره تشخيص بيماري، بايد گفت هيچ‌گونه آزمايش خون يا آزمايش‌هاي راديولوژيك، به طور مشخصي اين بيماري را نشان نمي‌دهد. بلكه تشخيص بيماري صرفا براساس سابقه پزشكي و آزمايش‌هاي فيزيكي است. در بيماران با دردهاي مزمن شايع، تشخيص مي‌تواند با شناسايي نقاط حساس و احساس درد در حداقل 11 مورد از 18 مورد آنها صورت پذيرد. گفتني است در بسياري از وضعيت‌هاي پزشكي نيز ممكن است احساس دردي مشابه فيبروميالژي در نقاط مختلف بدن وجود داشته باشد كه باعث اشتباه در تشخيص شود، از جمله اين اختلالات عبارتند از: پايين رفتن سطح هورمون تيروئيد در كم‌كاري غده تيروئيد، كمبود ويتامين D و بيماري پاراتيروئيد كه در آن افزايش سطح كلسيم خون باعث دردهاي ماهيچه‌اي (مانند پلي‌ميوزيت) مي‌شود، بيماري‌هاي ماهيچه‌اي، بيماري‌هاي استخواني مانند بيماري پاگت، بيماري‌هاي عفوني مانند هپاتيت و ايدز و نيز سرطان.

در مورد درمان فيبروميالژي بايد گفت درمان خاصي براي اين بيماري وجود ندارد و انواع داروها تنها مي‌توانند به كنترل علائم كمك كنند. شايع‌ترين داروها، مسكن‌هاي ضد درد هستند به عنوان مثال استامينوفن ممكن است درد و خشكي عضلاني حاصل از فيبروميالژي را كاهش دهد، ترامادول (اولترام) نيز مي‌تواند همراه يا بدون استامينوفن براي تسكين درد مورد استفاده قرار گيرد. همچنين پزشكان ممكن است داروهاي NSAID يا ضدالتهاب غيراستروئيدي مانند ايبوپروفن (آدويل، نوترين و... ) يا سديم ناپروكسن (آليو) را همراه با ساير داروها تجويز كنند. دسته ديگري از داروهاي مورد استفاده در اين بيماري، داروهاي ضد افسردگي مانند ديولوكستين (سيمبالتا) و ميلناسيپران (ساولا) هستند كه مي‌توانند درد و خستگي ناشي از فيبروميالژي را كاهش دهند. همچنين داروهاي آمي تريپتيلين يا فلوكستين (پروزاك) نيز ممكن است براي كمك به خواب تجويز شوند. از داروهاي ديگر براي درمان فيبروميالژي، مي‌توان به داروهاي ضدحمله مانند پريگابالين( ليريكا ـ لاپريكا) و گاباپنتين (نورونتين) اشاره كرد كه براي درمان صرع مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين داروها نيز در كاهش علائم فيبروميالژي، موثر هستند. در اين ميان، درمان‌هاي خانگي مانند گياهان دارويي، مكمل‌ها و درمان‌هاي جايگزين نيز مي‌توانند علائم بيماري را تسكين دهند. از جمله HTP (هيدروكسي تريپتوفان)‌ يكي از اجزاي سروتونين است كه يكي از مواد شيميايي قوي در مغز است و افزايش سطح آن با كاهش درد ناشي از فيبروميالژي ارتباط دارد و به بهبود خواب و كاهش افسردگي نيز كمك مي‌كند. در اين رابطه، هورمون طبيعي ملاتونين نيز براي ايجاد خواب‌آلودگي و بهبود الگوي خواب، درد و خستگي توصيه مي‌شود.

مراقب رژيم غذايي‌تان باشيد

برخي از پزشكان معتقدند رژيم غذايي مي‌تواند در كنترل بيماري فيبروميالژي، نقش داشته باشد؛ به طوري كه 42 درصد از بيماران، علائم‌شان با خوردن غذاهاي خاصي، تشديد مي‌شود. غذاهاي حساسيت‌زا مي‌توانند شامل نگهدارنده‌ها (منوسديم گلوتامات)‌، تخم‌مرغ، گلوتن، مواد لبني و ساير آلرژن‌هاي رايج باشند.

متخصصان عقيده دارند ورزش براي حفظ قدرت ماهيچه‌ها و انعطاف‌پذيري آنها ضروري است. ورزش‌هايي مانند پياده‌روي‌هاي روزانه، حركات كششي، شنا، يوگا و تاي‌چي مي‌توانند به كاهش درد در اين بيماري‌ كمك كنند. همچنين ورزش به بهبود تعادل ناقلان عصبي شيميايي و محرك‌هاي وضعيت احساسي مثبت نيز كمك مي‌كند. از سوي ديگر ورزش منظم نه‌‌تنها باعث كاهش آدرنالين مي‌شود (كه با استرس و افزايش ضربان قلب مرتبط است)‌؛ بلكه سطح طبيعي آندورفين (ماده ضددرد و استرس)‌ را تقويت مي‌كند و سطح سروتونين را نيز افزايش مي‌دهد.

   

ادامه مطلب
شنبه 19 فروردین 1391  - 7:50 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 43

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5823198
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی