کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
 
1395/7/26 دوشنبه

در شهر مقدس مشهد

ششمین کارگاه آموزشی منطقه ای قضات سازمان قضایی نیروهای مسلح برگزار شد

ششمین کارگاه آموزشی منطقه ای قضات سازمان قضایی نیروهای مسلح در مشهد مقدس برگزار شد.

در این کارگاه دو روزه که قضات سازمان های قضایی استان های خراسان شمالی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، گلستان، مازندران و سمنان حضور داشتند، مباحث حدود، قصاص و دیات در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 تشریح شد.
در مراسم افتتاحیه این کارگاه آموزشی، حجت الاسلام علی اسماعیلی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی ضمن خیر مقدم به حاضران گفت: با توجه به ابهامات قانون مجازات جدید، برگزاری این کارگاه های آموزشی در رسیدن به نظریه واحد در رسیدگی به پرونده های قضایی مفید است.
در ادامه، کارگاه آموزشی با موضوع «قصاص» توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مصدق معاون قضایی وحقوقی سازمان و کارگاه آموزشی با موضوع «دیات» توسط دکتر سیدرضا حسینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان البرز بر پا شد.
کارگاه آموزشی «حدود» دیگر کارگاه این گردهمایی بود که تدریس آن را دکتر جعفر صادق منش مدیرکل دفتر آموزش و پژوهش برعهده داشت.
در پایان از شرکت کنندگان نیز آزمون کتبی به عمل آمد.

 

 
ن : Ahmad
 
ت : دوشنبه 26 مهر 1395
 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 7:11 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کد خبر: ۶۴۴۱۸۳
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۸
چاپ
 
رئیسی:

نباید فقط نام و یاد شهدا در خانواده و عکس آنان بر روی دیوار بماند

تولیت آستان قدس رضوی گفت: داعش و القاعده دست ساخته صهیونیست است که با هدف اختلاف‌افکنی در جامعه اسلامی فعالیت می‌کند.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی در دومین روز کنگره 3000 شهید خراسان شمالی در جمع طلاب و روحانیون شیعه و سنی و دانشجویان اظهارکرد: کرامت به عنوان یک امر ذاتی در میان افراد متفاوت بوده و خداوند نیز درآفرینش بین انسان‌ها و سایر موجودات در میزان بخشش کرامت تفاوت‌هایی قائل است.انسان‌ها در کرامت اکتسابی نیازمند این هستند که خود را به قله برسانند که برای کسب این کرامت انسان و کتاب کامل از سوی پروردگار فرستاده شده است.آنچه در همه هستی حکمرانی می‌کند وابسته به ذات مقدس ربوبی است و سنگ زیربنای تفکر و اندیشه امام شهیدان این بود که همه عالم در محضرخدا است.کرامت جایگاه برخوردارشدن انسان از یک روحیه کمال و خدا محوری در مقابل شیاطین است.در کرامت باید انسان‌ها به نقطه‌ای برسند که انسان توحیدی شوند یعنی آن طلبه در دروس حوزه و آن دانشجو در شیمی، فیزیک و زمین شناسی دانشگاه، خدا را ببینند.

وی با بیان اینکه روحانیت در میان سایر اقشار جامعه بالاترین شهید را دارد، گفت: روحانیت به افراد نمی‌گوید بروید بلکه می‌گوید به سمت اسلام بیایید به همین جهت میان سیاقت و قیادت تفاوت وجود دارد.در واقعه عاشورا تصور بر این بود که باید عاشورا پایان عاشوریان باشد،اما عاشورا تولد شخص و شخصیت بوده زیرا روز عاشورا ، روز تولد عاشوریان است.باید سبک زندگی را از امام حسین (ع) بیاموزیم و سبک زندگی بصیرت آفرین و تمدن‌ساز عاشورایی را از معظم له در همین استان آموختیم.

وی با بیان اینکه سنگ زیربنای جامعه را باید براساس دین و آموزه‌های دینی تشکیل دهیم، ادامه داد: امروز بزرگترین بداخلاقی و بی‌اخلاقی‌ها را جامعه غربی نسبت به جامعه بشری انجام می‌دهد.

وی با ذکراینکه امروز جوامع مدعی پیشرفت، بیشترین ظلم را به انسان می‌کنند، خاطرنشان کرد: هم اکنون ۷۰ سال که مردم فلسطین از دست تمدن و جریان‌های استکباری بی خانمان شده‌اند.

رئیسی با تاکید بر اینکه داعش را یک جریان دینی و مذهبی و اهل سنت نمی‌دانیم، گفت: القاعده و داعش دست ساخته صهیونیست برای اختلاف‌افکنی در جامعه اسلامی بوده و اهداف استکباری آنان را دنبال می‌کنند.

وی با ذکراینکه به گفته امام سجاد(ع) که نباید عاشورا در عاشورا بماند، افزود: عاشورا محضر تحولات اجتماعی بوده و سبب خیزش حق خواهی در عالم می‌شود. نظام اسلامی امتداد جریان عاشورا است و نباید فقط نام و یاد شهدا در خانواده و عکس آنان بر روی دیوار بماند بلکه باید با برپایی این کنگره‌ها راه، روش و سیره شهدا در دل‌ها جای بگیرد.

وی با اشاره به برپایی کنگره 3000 شهید خراسان شمالی، افزود: از نتایج برپایی این کنگره هزاران عالم و دانشمند در آینده تربیت می‌شود.

رئیسی با اشاره به تجاوز آل سعود از یک سال گذشته در یمن، یادآورشد: این جریان استکباری در منطقه امتداد جریان یزیدی است.

وی با بیان اینکه اتفاقاتی که برای شیخ زکاکی و شیخ نمر به دست دشمنان افتاده، جریان بیداری اسلامی را محو نخواهد کرد، ادامه داد: امام حسین (ع) در آن زمان و امروز نیز شهدا با خون خود جهل‌زدایی کردند. جاهلیت مدرن و اتو کشیده فقط مربوط به برخی از افراد بوده و آنان شاخص تمدن را زشت‌ترین و بدترین کار در جامعه می‌دانند.

وی خاطرنشان کرد: امروز به برکت خون شهدا و رهبری جامعه اسلامی، تمدنی براساس دین و آموزه‌های آن تشکیل داده که نقش مهمی برای ایجاد پیوند میان فرهیختگان، طلاب و دانشحویان ارائه کرده و ملجاء و پناهگاه مستضعفان عالم است.

وی گفت: معنویت و عقلانیت سنگ زیربنای توحید بوده و در این مکتب بسته‌ای از شاخص‌های متفاوت برای رشد و تعالی انسان تعریف شده‌ است.

حجت‌الاسلام ابوالقاسم یعقوبی قائم مقام ولی فقیه درخراسان شمالی نیز در این کنگره اظهارکرد: اگر در جامعه فساد باشد آن جامعه به تباهی کشیده شده ، بنابراین در قدم اول باید خودسازی صورت گیرد تا جامع‌سازی شکل بگیرد و برپایی کنگره 3000 شهید در استان سبب ایجاد پیوند میان شهدا و نسل جدید می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: باید همه با هم با تمام وجود راه شهدا را ادامه دهیم تا یاد و خاطره آنان زنده بماند.



منبع: ایسنا

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
کد خبر: ۶۴۴۲۸۹
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۲
چاپ
 
سالروز شهادت مظلومانه روحاني خطه خوزستان؛

اولین سری که در دفاع مقدس به نیزه رفت!

شهيد شريف قنوتي براي رساندن مهمات به رزمندگان رفته بود خط و هنگامي كه به طرف مقر مدافعان خرمشهر بر مي گشت، از پشت سر مورد هدف گلوله دشمن قرار گرفت. بعثي ها با سر نيزه سرش را از بدنش جدا كردند و اين آخر كار نبود. آنها در اطراف بدن شيخ شريف به رقص و پاي كوبي پرداختند هلهله مي كردند و فرياد مي زدند: «قتلنا الخميني، قتلنا الخميني، ما خميني را كشتيم…»
گروه جهاد و مقاومت مشرق: محمد حسن شريف طبع (شريف قنوتي) فرزند محمود، سال ۱۳۱۳ در منطقه اروند كنار از توابع شهرستان آبادان متولد شد.

در دوران كودكي، پر جنب و جوش و فعال بود و براي آموزش قرآن به كتب خانه رفت. با علاقه و استعداد زياد در سن ۶ سالگي قرآن مجيد را ختم كرد و پدرش به شكرانه آن جشن قرآن گرفت و وليمه داد.
 
پس از گذراندن دوران ابتدايي وارد حوزه علميه شد تا رسيدن به درجه اجتهاد به تحصيل پرداخت.
 
خانم فاطمه حكمتي، همسرش مي گويد: «زندگي مشتركمان را در نهايت سادگي و به دور از تجملات و زرق وبرق مرسوم و به دور جشن ها و ميهماني هاي آن چناني و با سادگي با دنيايي از محبت و صفا شروع كرديم».

با شروع مبارزات منتهي به انقلاب به رهبري امام خميني، قنوتي مبارزه را علنا پيگيري كرد و اعلاميه ها و رساله امام را با همرزمانش در بين مردم، پخش مي كرد و شب ها در منزل دوستانش جلسه تشكيل مي دادند.

كم كم خطر بزرگي براي رژيم به حساب مي آمد. مأموران ساواك اردكان او را دستگير كردند و به ساواك منطقه شيراز تحويل دادند. در بين راه از او مي خواهند كه لباس روحاني را از تن بيرون آورد ولي او از اين عمل سرباز زده و به مأموران مي گويد: «بزرگ ترهايتان از اين لباس و روحانيت وحشت دارند، شما كه جاي خود داريد.»

ساواك از او مي خواهد كه ندامت نامه بنويسد ولي او مي گويد: «من كاري نكرده ام كه پشيمان باشم. تا اينكه بر اثر سر و صدايي كه عشاير شيراز به راه مي اندازند، ساواك مجبور به آزادي او مي شود و او را ممنوع المنبر مي كنند. خانم فاطمه حكمتي، همسرش مي گويد: «او در پايين منبر مي نشست و سخنراني مي كرد.»

شيخ شريف، همگام با فعاليت هاي سياسي، فعاليت هاي علمي نيز داشت و حدود ۱۳ جلد كتاب، از جمله كتاب هاي "اهداف قيام امام حسين" و "كشكول شيخ شريف" كه هنوز به چاپ نرسيده، از او به يادگار مانده است.
 
وي در طول زندگي مجبور شد بارها نام مستعار براي خود برگزيند، تا ساواك او را شناسايي نكند. ايشان به نام هاي مستعار قنواتي نژاد، شريف طبع، شريف قنوتي و اسلامي، شهرت داشت.
 
حجت الاسلام شريف قنوتي، به عنوان نماينده حضرت امام در اردكان و حومه انتخاب شده و وجوهات شرعي مردم را دريافت كرده و به شهرهاي قم و نجف ارسال مي كرد.

اولین سری که در دفاع مقدس به نیزه رفت! شیخ شهید سقوط خونین شهر را تاب نیاورد
 
پس از شهادت آيت الله سعيدي، به دليل فعاليت هاي سياسي، دوباره ساواك او را دستگير كرد و در دادگاه نظامي شيراز محكوم به اعدام شد. ولي چنان برخورد ارشادي با عوامل نظام داشت، كه حكم اعدامش لغو شد.
 
شريف قنوتي در ۱۵ محرم ۱۳۵۷، همراه با ديگر زندانيان سياسي آزاد شد. با پيروزي انقلاب و با شروع جنگ تحميلي، او اولين ستاد كمك رساني به مناطق جنگي در بروجرد تشكيل داد و جزو اولين گروه داوطلب، از همان ستاد به خوزستان اعزام شد.

سوم مهر ماه ۱۳۵۹ با كاميون هاي آذوقه ي اهدايي مردم، به خرمشهر رفت. در بازگشت از خرمشهر، با تشكيل گروه هايي از جوانان مبارز و غيور بروجرد، و تشكيل گروه هاي چريكي الله اكبر و گروه هاي مقاومت، چندين بار شهر را از خطر سقوط نجات داد.
 
پس از مدتي، اقدام به تشكيل گروه مبارز "الله اكبر" كرد، اين فعاليت ها و تحركات او را باعث مي شد بعثي براي بعثي ها ستون پنجم به حساب آيد و تلاش كند او را هر طور هست به دام بيندازند.
 
او علاوه بر فرماندهي محور خرمشهر و هدايت نيروها، مسئوليت تأمين مهمات آنان را بر عهده داشت. مقاومت و روحيه او در بين رزمندگان در خرمشهر، زبانزد همه بود.

۲۴ مهر ۱۳۵۹ شيخ شريف براي رساندن مهمات به رزمندگان رفته بود خط و هنگامي كه به طرف مقر مدافعان خرمشهر بر مي گشت، از پشت سر مورد هدف گلوله دشمن قرار گرفت. بعثي ها با سر نيزه سرش را از بدنش جدا كردند و اين آخر كار نبود. بعثي هاي جنايتكار در اطراف بدن مقدس شيخ شريف به رقص و پاي كوبي پرداختند هلهله مي كردند و فرياد مي زدند: «قتلنا الخميني، قتلنا الخميني، ما خميني را كشتيم…»

روز ۲۴ مهر با خون شيخ و يارانش خرمشهر، خونين شهر شد. جسد مطهر شيخ با حمله مدافعان اسلام از صداميان پس گرفته شد و در روز ۲۷ مهر ۱۳۵۹ آن بدن مطهر با قباي خونين ـ كه حالاكفنش شده بود ـ در قبرستان شهداي آبادان، قطعه شهداي خرمشهر در ميان يارانش غريبانه دفن شد تا براي هميشه مزارش ميعادگاه عاشقان و آزادگان باشد.

اين قدر ياد اين شهيد در دل مردم (اردكان) جاودانه مانده كه يادبودي از شهيد قنوتي در قبرستان شهداي اين شهر ساخته اند. مردم كه همواره براي زيارت قبور شهدا مي روند، نخست به زيارت مزار شهيد قنوتي مي روند.

شهيد شريف قنوتي در بهشت شهداي بروجرد و در ميان خيل مقدس شهدا سنگ يادبودي براي زيارت عاشقان خود دارد، ولي مدفن اصلي اين شهيد بزرگوار همان گونه كه گفته شد، در گلزار شهداي آبادان است؛ جايي كه شهداي گمنام قبر آن بزرگوار را در بر گرفته اند.

شهيد حجت الاسلام محمد حسن شريف طبع (قنوتي)، در قسمتي از وصيت نامه اش، چنين مي گويد: «امروز، روز امتحان است. براي خدا كار كنيد؛ و خود را به سختي بيندازيد و جسمتان را پرورش ندهيد، كه اين جسم فاني است و روزي به زير خاك مي رود. شهادت، سعادتي است كه نصيب هر كسي نمي شود. خون پاك و مطهر مي خواهد.»
پيكر پاك اين شهيد، پس از تشييع در گلزار شهداي آبادان به خاك سپرده شد. /نوید شاهد

ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:54 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

کوفه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شهری همراه باحوادث تلخ وشیرین فراوان، گاهی صدای ملکوتی امیرالمؤمنین( ع) در دل شب باذکر مولای یامولای آن چنان فضای آسمان آن را معطرمی ساخت که موج شادی ستارگان را می لرزاند و کهکشان هارا به تعجب وامی داشت و ملائک جهت نزول به زمین لحظه شماری می کردند وگاهی فرق خونین علی( ع) در محراب عبادت آن زمین را تیره وتار ساخته جن وملک را به گریه انداخت وسرهای قدسیان را بر زانوی غم نهاد،وجمله فزت ورب الکعبه وی همه کائنات را به سکون وا داشت ، زمانی نظاره گر پیروزی سریع مسلم بن عقیل و نماز با شکوه وی با هیجده هزار بیعت کننده است وگاهی شاهد غربت و تنهائی او طوری که باید به خانه پیره زنی پناهنده شود، گاهی اوج عزت وعظمت واحترام حسنین (ع) را در زمان حکومت پدر شاهد است وگاهی سرهای شهدای کربلا را برروی نی به تماشا می ایستد و فریاد یااهل الکوفه زینب کبرا س) نیز مؤثر واقع نمی شود، گاهی ظلم یزید وابن زیاد را مشاهده می کند و پناه گاه شمر وعمر سعد می شود، زمانی دار الاماره را به مختار می سپارد و گاهی سرمختار را در طشت دیده بروفق مراد مصعب بن زبیر می چرخد، وزمانی نیز، دود فنای دودمان زبیرا به تماشا نشسته است ،این جا کوفه است ، برخی علت نام گذاری را شکل دائره مانند آن بیان داشته اند، زیرا عرب به شن زار مدور ،کوفان ، می گوید، وبعضی دلیل آن را اجتماع مرد م درآنجا ذکر کرده اندزیرا یکی از معانی این واژه اجتماع است [1] به هر حال کوفه نخستین شهر اسلامی است که در سال 17 هجری قمری به دستور خلیفه دوم وبه دست سعدبن ابی وقاص سردار فاتح عراق وایران در بخش میانی عراق ساخته شداین شهر به عنوان بزرگ ترین شهرعراق" قبه الاسلام" ومحل هجرت مسلمانان شناخته می شد ،کوفه برا ی نخستین بار در سال 36هجری قمری هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) برای جنگ جمل مدینه منوره را به قصد عراق ترک کرد پایتخت دولت اسلامی گردید، ومحل حکومت آن بزرگوار شد، فاصله کوفه تا نجف هشت کیلومتر است شهری که درمدح وذم آن روایات فراوانی نقل شده است ،از جمله کلمه طور سینین در سوره مبارکه" تین" را به کوفه تفسیر کرده اندودر حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: الکوفه روضه من ریاض الجنه: یعنی کوفه باغی از باغ های بهشت است واز طرفی می دانیم : یکی از مشکلات حکومت علی( ع) مردم عراق و اهل کوفه بودند که حالت سرکشی و تمرد داشتند وبارها علی (ع) درخطبه های نهج البلاغه از این امر اظهار ناراحتی وشکایت می کند.از این سخنان نتیجه می گیریم که مردم کوفه مانند هر شهر دیگری دارای وضعیت یک سان نبوده اند گاهی شرایط طوری بوده که عملکردآنها را دارای تحسین دانسته اند وگاهی عملکرد بد آنها موجبات گله وشکایت را از آنها فراهم نموده است وهیچ مانعی ندارد که مردم یک مرز وبوم در دوره ای از تاریخ ،دارای صفات منفی ودر عصر دیگری دارای اوصاف مثبت باشند.[2] بنا بر این دور از انصاف است که مردم کوفه را به طور مطلق و در همه زمان هاافرادی ،دورو ،منافق ،سست اراده وپیمان شکن معرفی کنیم، این قضاوت با عقل ومنطق وعدالت ، نیز سازگار نخواهد بود زیرا گاهی پدری کافربوده وپسرش مسلمان شده ودر رکاب پیامبر اسلام (ص ) به شهادت رسیده است مانند حنظله غسیل الملائکه در جنگ احد وحال آنکه پدرش درسپاه ابوسفیان بود ،یااز پدری منافق فرزندی مؤمن یااز پدری مؤمن اولادی لاابالی وجود داشته است که در تاریخ نمونه های فراوانی داریم وعدالت اقتضا می کند ، هر شخصی را یا هر نسلی را باعمل خودش بسنجیم ومقایسه کنیم ومیزان راحال فعلی هر فرد یا قومی قرار دهیم، سپس به قضاوت نشسته وخوبی یابدی آن هارا رقم زنیم.

فاصله کوفه تا کربلا

محرم 61 هجری قمری کوفه به عنوان مقر حکومت ابن زیاد بود،او شخصا فرماندهی کل نیروهای یزیدی را به عهده داشت ، فراخوانی ،جذب نیرو از کوفه وشهرهای اطراف ،فراهم کردن تجهیزات جنگی،اقلام تدارکاتی ،واعزام لشکرهای متعدد به صحنه کربلا به دستور او انجام می شد، اوضاع سیاسی و عملیات جنگی را نیز رصد می کرد،بنا براین جهت اطلاع از چگونگی اقدامات فوق توسط وی خوب است بدانیم فاصله بین دارالاماره تاکربلا چند کیلومتر است ،لذ ا با برسی های انجام شده مشخص گردید که این فاصله ، حدودهشت فرسخ است .وباتوجه به نبودن امکانات مخابراتی ارتباط وی بافرماندهی خط مقدم( عمر سعد) بوسیله پیک ونامه انجام می شد وبرمبنای اطلاعات واصله از صحنه نبرد ، تصمیم به اعزام نیروی جدید وسایر امکانات می کرد.

 

قادسیه

یکی از شهرهای معروف وتاریخی عراق به نام قادسیه است، در سال چهاردهم هجری قمری در زمان خلیفه دوم یزدگرد پادشاه ایران را به اسلام دعوت کردند، وایشان از پذیرش دین اسلام خود داری نموده وسپاهی به فرماندهی رستم فرخ زاد به استعداد یکصد وبیست هزار نفر آماده جنگ ساخت وسپاه اسلام به فرماندهی سعد بن ابی وقاص در منطقه قادسیه پس از سه روز جنگ بر آنها پیروز گردید وبه عنوان سردار قادسیه لقب یافت وفاصله شهر" قادسیه را تاکوفه پانزده میل ذکر نموده اند". لازم یاد آوری است که صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق در شهریور سال 1359 هجری شمسی درآغاز حمله به ایران جهت گمراهی وتحریک مردم عراق وآماده سازی آنان برای تجاوز به مرز های کشورمان خود را به عنوان سردار قادسیه معرفی نمود وبه دستور آمریکا وپشتیبانی کشورهای دست نشانده عربی وغربی جنگ هشت ساله را برما تحمیل کرد و علاوه بر میلیارد ها دلار خسارت به طرفین، هزاران نفر شهید وجانباز از کشور ما و بیش از آن کشته ومعلول از کشور عراق به جای گذاشت و در این قیاس مع الفارق گور خودش را به دست خود کند وسرانجام دست قهر خداوند اورا با ذلت تمام همانندهمه ستمگران وظالمان تاریخ به کام مرگ فرستاد.

 

[1] - مکارم ناصر، پیام امام امیر المؤمنین ج 2 ص 83

[2] - همان ، ج 2 ص 86


برچسب‌ها: تاریخ , اماکن , کربلا , نجف کاظمین , کوفه
 
تاريخ : شنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۵ | 0:26 | نویسنده : احمد | نظر بدهید









 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:53 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 

مسجد کوفه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یکی از چهار مسجد مهم ومقدس جهان اسلام است این مسجد نخستین ساختمان شهر جدید التأ سیس کوفه در سال 17 هجری قمری بود ،طول این مسجد 110 متر وعرض آن 116 متراست و مساحت آن 12760 متر مربع است وگنجایش چهل هزار نفر را دارد،این مسجد بدون سقف است .

فضائل کوفه ومسجد بزرگ آن

1- کوفه یکی از چهار شهری است که خداوند آنرا اختیار فرموده است ،

2- طور سینین در سوره مبارکه والتین ، به شهر کوفه تفسیر شده است ،

3- کوفه را حرم خدا وحرم رسول خدا وحرم امیر المؤمنین ع)گفته اند.

4- یک درهم تصدق در کوفه ثواب صد هزار درهم را دارد.

5- دورکعت نماز درشهر کوفه ثواب صد رکعت نماز را دارد .

6- مسجد کوفه یکی از چهار مکانی است که سزاوار است به سوی آن بار سفر ببندی و مسافر مخیراست در آنجا نماز را تمام یا شکسته بخواند

7- نماز فریضه (واجب ) در آن مسجد معادل حج مقبول ومعادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود .

8- مسجد کوفه محل نماز پیامبران (ص) است

9- مسجد کوفه محل نماز حضرت مهدی (ع) خواهد بود.

10- در روایتی آمده است که هزار پیامبر( ص)وهزار وصی پیغمبر (ص ) در آن نماز خوانده اند.

11- دربعضی روایات مسجدکوفه افضل از مسجدالاقصی دربیت المقدس است .

12- امام باقر (ع) : اگر مردم بدانند، مسجد کوفه چه فضیلتی دارد، از شهر های دور تهیه زاد و راحله کنند وبه سوی این مسجد بیایند .

13- امام باقر( ع) : نماز واجب درمسجد کوفه برابر حج مقبول ونماز نافله برابر عمره مقبوله است

14- بنا به روایتی ، نماز واجب در مسجد کوفه برابر با هزار نماز و نماز نافله در آن برابر با پانصد نماز است .

15- در روایت دیگری آمده است :نماز فریضه ونافله در مسجد کوفه مثل حج وعمره ای است که با رسول خدا (ص) انجام دهند.

16- امام صادق( ع) : اگرمن نزدیک مسجد کوفه بودم امید داشتم که از من فوت نمی شدیک نماز در آن یعنی همه نماز هایم را در آن می خواندم.

17- امام صادق( ع) : بنده صالحی وپیغمبری نبوده مگر آنکه در آن مسجد نماز خوانده است.

18- پیامبر (ص) در سفر معراج، وقتی که بالای مسجد کوفه رسید به وسیله جبرئیل از خداوند ، اجازه خواست ،پائین آمد ودر آن دو رکعت نماز خواند.

19- جانب راست مسجد کوفه باغی است از باغ های بهشتی ،ومیان آن باغی از باغ های بهشت است وعقب آن مسجد نیز باغی است از باغ های بهشتی .

20- نشستن در مسجد کوفه بدون تلاوت قرآن ، وذکر ،عبادت است .

21- بهتراست از دری که عقب مسجد است ومشهور است به باب الفیل (باب الثعبان ) وارد شوی[1] .

ابواب مسجد کوفه

1- باب الثعبان ( باب الفیل)

از امام صادق (ع) نقل شده است فرمودند روزی امیرالمؤمنین( ع) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود ناگهان اژدهائی که از جلو در به شدت به طرف مردم می دوید وآنها از او می گریختندپدیدا ر شد حضرت فرمود : راه را براو باز کنید ، اژ دها جلو آمد واز منبر بالا رفت وپاهای حضرت را بو سید وخود را به پاهای مبارک حضرت مالید وسه بار دمید وسپس پائین آمد ورفت وحضرت خطبه را ادامه داد وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمودند: او مردی از جن بود که می گفت فرزندش را یکی از انصار به نام جابربن سمیع بدون اینکه به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است واکنون خون فرزندش را می طلبد ،واین موضوع خود به عنوان یکی از هزاران فضیلت امیر المؤمنین( ع) در تاریخ به ثبت رسیده است وآن درب که محل ورود وخروج اژدها بود به باب الثعبان مشهور شده بود پس از شهادت علی (ع) معاویه که نمی خواست ذکری از فضائل آن حضرت به میان آید با سیاست عمرعاصی خود که برمبنای مکر وخدعه وفریب استوار است ، دستور داد فیلی آوردند وبه آن در بستند وآن قدر آن فیل را در آنجا نگاه داشت تا به باب الفیل مشهور شد وهم اکنون نیز باب الفیل نامیده می شود [2] البته بسیاری از مردم آگاه وبصیر به آن باب الثعبان می گویند تا یاد آور یکی از معجزات امیر المؤمنین (ع) باشد.

2- باب انماط : به معنای گروه وفرقه ذکر شده و یکی از در های مسجد کوفه است که در ضلع شرقی بوده وبه طرف بازار باز می شده است

3- باب الفرج: یکی از در های مسجد کوفه است .

ستونها ی مسجد کوفه واعمال عبادی نزد آن ها

تعداد ستون ها واعمال عبادی نز د آن ها به طور مختصر بیان می شو د

الف : مقام حضرت ابراهیم (ع)

ستون چهارم که جنب باب انماط وبرابر ستون پنجم قرار دارد ستون حضرت ابراهیم (ع) است و اعمال آن عبارت است از :

چهار رکعت نماز، دو رکعت اول، بعد از حمد سوره مبارکه قل هوالله احد ،ودورکعت دیگر بعد از حمد سوره مبارکه انا انزلنا ، و پس از آن تسبیحات حضرت فاطمه( س)

ب :مقام حضرت خضر( ع)

گفته شده است که محل نماز حضر ت خضر( ع) است ودر آن مکان دورکعت نماز خوانده می شود.(همانندنماز صبح)

ج: دکه القضاء

یکی از جایگاه های تاریخی ومشهور مسجد کوفه دکه القضاء است وآن مکان یاد آور قضاوت های حضرت امیرالمؤمنین (ع) است ،که در گوشه ای از مسجد می نشستند وبه قضاوت بین مردم می پرداختند،وحکم صادر می کردند، ودر آنجا ستون کوتاهی وجود داشته است که برآن نوشته بوده: ان الله یأمر بالعدل والاحسان،در آن محل نیز دورکعت نمازخوانده می شود.

د : بیت الطشت

بیت به معنای خانه وطشت به معنای لگن است یعنی جایگاهی که از وسیله ای به نام لگن یا همان طشت به عنوان کارشناسی یا پلیس علمی در جهت اثبات بزه ومقدمه قضاوت استفاده شده است وبه عبارتی محل ظهور یکی از معجزات وکرامت های حضرت امیرالمؤمنین (ع) در امر قضاوت است، دختر کی ،بی شوهر ، وباکره ،در آب نشسته بود زالوئی از مجرای رحم به داخل شکم او راه یافته بود ، براثر مکیدن خون رشدکرده وشکم وی بزرگ شد ، آثار حامله بودن به صورت ظاهر در وجود او پیدا است ،دیگران می گویند، باید از راه نامشروع آبستن شده باشد، قابله ها نیز حامله بودن وی به طور قطع ویقین تأیید می کنند، نفرت عمومی اورا می آزارد ،هم سالان، وی را سرزنش می کنند، خانواده اوراطرد کرده اند ،برادران غیرتمند وی قصد دارند او را بکشند واین لکه ننگ را از دامن قبیله پاک کنند ، اما او بی گناه است و مظلوم ،دستش از همه جا کوتاه است ، فریادش به هیچ جا نمی رسد ،بی گناهی اورا احدی قبول ندارد ، هرلحظه مرگ خود را از خدا می طلبد اما آن هم به جائی نمی رسد، خود نیز آتشی در دل وبچه ای در شکم را احساس می کند ،تن به تقدیر الهی سپرده، همه چیز علیه اواست، چاره ای نیست باید بسوزد وبسازد، اما در گاه خداوند درگاه نا امید ی نیست باز هم باید امید وار بود ،برادران شکایت را پیش امیرالمؤمنین (ع ) آورده چاره کار خواستند ،امام( ع) دستور دادند در گوشه ای از مسجد پرده ای کشیده شد، قابله های کوفه را، امر به تفتیش کردند ،آن ها ،پس از تفحص نظریه کارشناسی خود را اعلام داشته ، عرض کردند یا امیرالمؤمنین ،این دختر آبستن است وفرزند در شکم دارد،پس از آن حضرت فرمودند طشتی پر از لجن حاضر کردندودختر را فرمودند داخل طشت بنشیند وچون زالو بوی لجن شنید از رحم دختر بیرون آمد،شاید صدای تکبیرهمه راجارا گرفته بود،شور وشعف حاضرین را غرق شادی وحیرت نموده بود،بی گناهی وی بر همگان ثابت شد اتهام بر طرف گردید خانواده عزت وآبروی خود را باز یافتند ،سرافکندگی برادران مرتفع شد، دخترک حیات دوباره یافت وبه زندگی شرافتمندانه خود ادامه داد، حال تونیز دراین مکان دورکعت نماز بخوان. سپس به امیرالمؤمنین (ع) توسل کن واز خدا حاجت بخواه .

ه : دکه المعراج در وسط مسجد

پبغمبر (ص )اسلام درمکه مکرمه شب هنگام پس از ادای فریضه عشاءدرخانه ام هانی خواهر علی بن ابی طالب (ع) واقع در فضای پشت صفا ومروه به امرخداوند متعال به آسمانها عروج کرد، راهنما ،جبرئیل امین بود، گاهی مطالبی را یاد آوری می کرد برخی اماکن ووقایع مهم را معرفی می نمود،توضیحاتی می داد ،سؤالات پیامبر ص) را در مسیر راه نیز پاسخ می گفت یاجواب آن را از خداوندمی خواست وبعد اعلام می داشت ، هنگامی که مقابل مسجد کوفه رسیدند جبرئیل به آن حضرت عرض کرد،می دانی الآن کجا هستی ، این جا بالای مسجد کوفه است ، حضرت فرمودند، از خداوند اجازه بگیر ،تا بروم ودو رکعت نمازبخوانم،جبرئیل تقاضای پیامبر ص) را به خدواند اعلام کرد ،پروردگاراجازه داد ،پیغمبر(ص) در وسط مسجد فرود آمدند ، جائی که به آن مقام معراج یادکه المعراج می گویند و در شرایط فعلی با ستون کوتاهی علامت گذاری شده است دورکعت نماز خواندندوسپس ادامه راه دادند.وشما نیزدر آن مکان ، دورکعت نماز به این طریق بجای آور، رکعت اول بعد از حمد ،قل هو الله احد ،ودر رکعت دوم بعد از حمد، قل یا ایها الکافرون،بعد تسبیحات حضرت فاطمه( س)

و: ستون هفتم (مقام توبه حضرت آدم( ع)

درمورد این ستون فضائل فراوانی ذکر شده است ، از جمله آن را محل توبه حضرت آدم (ع) نقل کرده اند وحال آنکه مشهور آن است که آدم( ع) در مکه بالای کوه صفا آمد وحضرت جبرئیل( ع) از طرف خداوند مأموریت یافت دست آدم وحوا بگیرد وبه عرفات ببرد وتوبه آدم ع) در جبل الرحمه پذیرفته شد البته شاید بتوان این دوروایت را این طور جمع کرد،که توبه آدم (ع) در این مقام برای ترک اولای دیگری باشد ویا اینکه توفیق توبه دراین مکان به وی عنایت شد ومرحله عملی آن در جبل الرحمه اتفاق افتاد، ودر روایت معتبری آمده است که امیرالمؤ منین (ع) به فاصله نزدیک ،کنار این ستون نماز می خواند و اصبغ بن نباته نیز نقل کرده است که این ستون مقام حضرت امیر المؤمنین (ع) است که نزد آن نماز می کرد وامام حسن (ع) نزد ستون پنجم نمازبه نماز می ایستاد وچون امیرالمؤمنین (ع) حاضر نبود امام حسن (ع) جای او ، یعنی کنار ستون هفتم نماز می خواند ، واز ابوحمزه ثمالی نیز روایت شده است که امام سجادع) نزد این ستون نماز خوانده اند، وروایت معتبری بیان نموده است که هر شب شصت هزار ملک از آسمان نازل می شوند و نز د این ستون نماز می خوانندوشب بعد شصت هزار دیگر و برای هیچ یک از آن ها تا روز قیامت بار دوم نوبت نمی شود.

وشما نیز به تأسی از معصومین به نماز بایست و چهار رکعت نماز بخوان، درهرنماز رکعت اول بعد از حمد، سوره انا انزلنا ودر رکعت دوم بعد از حمد، سوره قل هو الله احد وبعد تسبیحات حضرت فاطمه (س) قرائت کن، باشد که ما نیز مشمول رحمت خداوند قرار گیریم.

ز: ستون پنجم

یکی از اماکن مهم مسجد کوفه کنار این ستون است که انسان نماز بخواند و حاجات خود را از خداوند بخواهد زیرا روایت شده است که اینجا ، محل نماز ابراهیم خلیل( ع) است وبه نقل از امام صادق (ع) این مکان مقام جبرئیل (ع) ا ست وهمچنین ،مقام امام حسن( ع) است واعمال آن ،دورکعت نماز است درهر رکعت بعد از حمد، با هر سوره ای که خواستی،ودرپایان تسبیح حضرت فاطمه (س) ،

ح : ستون سوم

یکی از ستون های مسجد کوفه محلی است که مقام امام زین العابدین (ع) نامیده می شود، ودر شرایط فعلی زیر سقف قرار گرفته است، این ستون از طرف قبله مقابل دکه باب امیرالمؤمنین( ع)است واز طرف غربی مقابل باب کنده ،که مسدودشده است ، واعمال آن ،دورکعت نماز است،بعداز حمد با هر سوره ای که خواستی، وتسبیح حضرت فاطمه (س)

ط : باب الفرج معروف به مقام حضرت نوح( ع)

یکی ازاماکن مهم مسجد کوفه مکانی است که به مقام حضرت نوح (ع) معروف است وآن جا،دکه باب امیرالمؤمنین (ع) است که صفه ای است متصل به دری که به خانه ایشان مفتوح می شده واعمال آن چهار رکعت نماز است بعد از حمد با هر سوره که خواستی وتسبیح حضرت فاطمه( س)

ی : محراب امیرالمؤمنین( ع)

محراب امیر المؤمنین (ع) جائی که هنوز بوی علی (ع) را از گوشه وکنار آن استشمام می کنی ،ناله های شبانه اورا باجان ودل می شنوی ، اشک های جاری وی را برگونه های مبارکش که محاسن وی راخیس کرده مشاهده می کنی فریاد عدالتش را بر سر مستکبرین جهان همچان بلند آوازه می بینی ، جایگاهی است که در نوزده ماه مبارک رمضان سال چهل هجری قمری به دست شقی ترین مردم بزرگترین ظلم به جامعه بشریت انجام گرفت محرابی که شاهد ضربت خوردن وشهادت امیر المؤمنین (ع) بوده است. واعمال آن دورکعت نماز است بعد از حمد باهر سوره که خواستی ودر پایان تسبیح حضرت فاطمه (س)

ک: محل به گل نشستن کشتی حضرت نوح (ع)

این مکان در وسط مسجد کوفه قرار دارد ومشهور است که محل به گل نشستن کشتی حضرت نوح (ع) پس طوفان اینجا بوده است .

ل :مقام امام صادق (ع)

مکانی است در آخر مسجد کوفه ونزدیکی حرم مسلم بن عقیل( ع) که مشهور به مقام امام صادق( ع) است واعمال آن دورکعت نماز است بعد از حمد باهر سور ه که خواستی وتسبیحات حضرت فاطمه (س)

 

[1]- قمی شیخ عباس -مفاتیح الجنان ، ص 701

[2] - بحار ج صص 171 -172


برچسب‌ها:
تاریخ , اماکن , کربلا , نجف کاظمین , کوفه

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 

حرم حضرت مسلم (ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

راد مردی از تبار ابوطالب ، قهرمانی شجاع وباشهامت نام مبارکش مسلم فرزند عقیل متولد سال 32 هجری قمری که بیست وهشت سال عمر از خداوند گرفت ، وسرانجام در نهم ذی حجه سال شصت هجری قمری در کوفه به شهادت رسید او برادرزاده و داماد امیرالمؤمنین( ع)بود شوهررقیه ودرمیان اصحاب امام حسین( ع ) از برجستگان مکتب علوی وشخصیت های علمی بود هنگامی که مردم کوفه از امام حسین (ع) دعوت کردند تازمام امور مسلمین را در اختیار بگیرد ، آن حضرت طی حکمی، مسلم بن عقیل را به عنوان سفیرخود به آن دیار اعزام نمود، او در پنجم شوال سال شصت هجری قمری به کوفه رسیده وبه خانه مختار بن ابی عبیده ثقفی وارد شد البته تاریخ طبر ی ورود ایشان را به خانه مسلم بن عوسجه نقل کرده است به هرحال مردم کوفه از وی استقبال شایانی کردند وحدود هیجده هزار نفربا مسلم بیعت نموده وفرماندار وقت آقای نعمان بن بشیر را در انزوا قراردادند،یزید پس از اطلاع از اوضاع کوفه عبیدالله بن زیاد فرماندار بصره را طی نامه ای روانه کوفه کرد ،او با حیله ومکر که از خصائص حکومت های باطل است بالباس مبدل و به نام امام حسین (ع) واردکوفه شد وپس از استقرار در قصر دار الاماره ، مردم را در مسجد کوفه جمع کرده ودر یک سخنرانی همراه با تهدید، سران قبایل را ترساند ، و با ایجاد رعب ووحشت مردم را از همکاری با مسلم بن عقیل بر حذر داشت وبا دامن زدن به شایعات وتبلیغات سوء،آنان را فریب داد، لذا افراد بیعت شکستند وبه سرعت از اطراف مسلم پراکنده شدند، طوری که همه جا برای ماندن او نا امن شده بود و در نهایت به خانه زنی به نام طوعه پناه برد وسرانجام باهجوم ناجوانمردانه لشکریان ابن زیاد در نبردی نا برابر دستگیر شده ودر بالای قصر دار الاماره به دستور ابن زیاد اورا در دیار غربت مظلومانه به شهادت رساندند،سرمباکش را ازبدن جداکرده به داخل کوچه انداختند وپس از لحظاتی جسد وی را نیز پائین افکندند، وپس از دفن، قبر مطهرش خلوت گه عارفان ومجاهدان ومحبین اهل بیت (ع) شد، وحرم باصفای او در کنار مسجد بزرگ کوفه قبله اهل دل گردیده است .

2- آرامگاه هانی بن عروه

یکی ازفرهیختگان، وسران قبایل بزرگ کوفه است، او که ازقبیله مذحج بود همواره در حمایت ازحضرت مسلم (ع) وکمک مادی ومعنوی به وی لحظه ای کوتاهی نکرد ، عبید الله بن زیاد پس از تسلط بر شهر کوفه وپراکنده شدن مردم از اطراف مسلم ع) جهت پیاده کردن نقشه های شوم خود، اقدام به شناسائی سران قبائل نمود ،در ظاهر به صورت مسالمت آمیز وبه عنوان دیدار ومشورت با آنها به دعوت بزرگان کوفه از جمله هانی بن عروه پرداخت ،هانی که، از رجال سیاسی ،آگاه وبا تجربه بود،و تاحدودی از نقشه های شیطانی ابن زیاد آگاهی داشت ، مایل به پاسخ مثبت به این دعوت نبود لکن بااصرار افراد قبیله خود، واین که اگر این دعوت را نپذیری خوب نیست وابن زیاد شمارا بعنوان احترام و مشورت دعوت کرده است،سرانجام این دعوت را پذیرفت ودر کاخ ابن زیاد حضور یافت ،در این ملاقات ابن زیاد اشاره به همکاری وحمایت هانی وقبیله اش ازمسلم بن عقیل نمود واز وی خواست از دستگاه حاکم حمایت نماید ،پس از انکار هانی وعدم قبول همکاری باحکومت یزیدی ، کلمات تندی بین آن ها رد وبدل شد ، عبیدالله،غلام خودش معقل را به عنوان شاهد فراخواند ،معقل کسی است ، که پس از مخفی شدن مسلم بن عقیل یا به عبارتی آغاز جنگ زیر زمینی ، ابن زیاد با حیله ای جدید وشیطانی وی را که درکوفه ناشناخته بود مأموریت داد بعنوان جاسوس به مسجد کوفه رفته وجایگاه مسلم را شناسائی نموده، اخبار واطلاعات را مخفیانه به وی برساند ،و اونیز در این مأموریت توانسته بود با تظاهر به تشیع، به عنوان شیعه ای مخلص واز محبین اهل بیت( ع) که جهت یاری مسلم با مقداری پول به این شهر آمده و غریب است با مسلم وهانی به طور مکرر ملاقات کرده واخباررا به ابن زیاد منتقل نماید ،همینکه چشم هانی به وی افتاد احساس کرد همه چیز بر ملا شده است ودیگر جای انکار نیست اما مردانه در حمایت از حسین( ع) ایستاد وهمه مشکلات را به جان خرید، ابن زیاد باعصای دستی خود اورا مضروب ساخته وزندانی کرد وپس از شهاد ت مسلم اورا گردن زدند وگفته شده است که جسد اورا در بازار کوفه به دار آویخته وپس از یک سال دفن کردند و آرامگاه ، وی مقابل حرم حضرت مسلم (ع) ودر سمت شمالی صحن قرار دارد وزیارتگاه محبین اهل بیت( ع) است.

3- آرامگاه مختار

مختار فرزند ابوعبیدبن مسعود ثقفی است ،او در سال اول هجری قمری متولد شد پدرش از بزرگان صحابه رسول خدا است که در سال سیزده هجری قمری والی عراق گردید مادرش دومه دختر وهب است مختاردارای هوشی سرشار، واستعدادی وافربود ، بسیار باسخاوت،زیرک،تیز بین، وحاضر جواب بود، مردی شجاع ،در جنگ ها محکم واستوار،ودر دوستی اهل بیت ع) پایدارو ثابت قدم است از اصبغ بن نباته نقل شده است که روزی مختار را برزانوی امیرالمؤمنین ع) دیدم که دست روی سر او می کشید ومی فرمود یاکیس یاکیس ( ای زرنگ) [1] او کسی بود که بنا به نقل مشهور مسلم بن عقیل درکوفه به خانه او وارد شد ، واو جهت رعایت مسائل امنیتی به یکی از روستاهای اطراف کوفه به نام خطرنیه رفت ،هنگام ظهر بود که خبرقیام مسلم به اورسید،وی با طرفدارانش جهت یاری مسلم حرکت کرد ودرهنگام غروب، نزدیک مسجد کوفه رسید، وخبر شکست مسلم را شنید ،وبا درایت تمام جهت حفظ جان خود وسایر رزمندگان به پرچم عمربن حریث که توسط ابن زیاد بر افراشته شده بود پناه برد ،به وی سلام کرد وزیر پرچم نشست ،تاصبح شد ،مختار را نزد ابن زیاد بردند ،عبیدالله به اوگفت : تو باعده ای راه افتاده ای تامسلم را یاری کنی ، مسلم گفت : من چنین نکردم ،بلکه آمدم وزیر پرچم عمربن حریث قرار گرفتم ،عمرو، نیز اورا تصدیق کرد ،ابن زیاد باچوبی که در دست داشت اورا مضروب ساخت به گونه ای که چشم اورا معیوب کرد،وگفت اگر شهادت عمرو، به طرفداری تو نبود ،گردنت را می زدم سپس اورا زندانی کرد وتا بعداز قیام عاشورا در زندان بود[2] وبعد باوساطت عبدالله بن عمر از زندان آزاد شد وهمواره در صدد فراهم شدن فرصتی برای انتقام خون حسینی ع) بود،در این راستا باعبدالله بن زبیر بیعت نمود ،وبعنوان والی عراق کارخودش را آغاز کرد ،بعلت خفقان حاکم بر آن ایام امام سجاد(ع) نمی توانستندبه طور علنی با شیعیان ارتباط داشته باشندودر بسیاری از موارد نظرات آن حضرت با واسطه وبه طور مخفیانه به محبین اهل بیت (ع) اعلام می شد ، مختار نیز که دنبال مجوزی برا ی قیام خودش می گشت با مشورت و اشاره محمدبن حنفیه که ، برادر امام حسین (ع) وعموی امام سجاد( ع) است واز فرهیختگان بود ،دست به قیام زد هرچند در تاریخ به طور صریح اجازه ای از امام سجادع) بیان نشده است لکن باید شرایط خاص آن زمان را نیز در نظر گرفت،زیراهرگز امکان نداشت که امام سجاد( ع) بتواند دست خطی یااجازه مکتوبی به مختار وامثال وی بدهد لکن باتوجه به شخیصت مختار وتأییدات بعدی توسط ائمه (ع) هرچند باتوجه به اوضاع موجود زمان، آن تأییدات نیز در لفافه انجام گرفته است ، اما می توان اطمینان یافت که این قیام با مجوز امام معصوم (ع) صورت گرفته است،اودر سال شصت وشش هجری قمری قیام کرد،وتوانست تعداد فراوانی از قاتلین شهدای کربلا را از جمله عمرسعد، شمر وحرمله وسایر ظالمین را به سزای اعمالشان برساند،ودل شیعیان وائمه (ع) را تشفی بخشد،او سرانجام به دست مصعب بن زبیر در کوفه به شهادت رسید، وپس از شهادت داخل حرم حضرت مسلم بن عقیل (ع) دفن شد .وقبراو زیارتگاه، محبین اهل بیت (ع) گردید.

 

 

[1] منفرد ،علی نظری قصه کربلا ص 599- نقل از ، بحار الانوارج 45 ص 344

[2] - پیشوائی ،مهدی ودیگران ،تاریخ قیام ومقتل جامع سید الشهداع ج 1 ص 545

 

برچسب‌ها: تاریخ , اماکن , کربلا , نجف کاظمین , کوفه

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (48) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:50 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کریز/تصاویر

 

 

هیات روضه الحسین و... ،چهارراه ورزش،مشهدمقدس،استان خراسان رضوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
گالری عمومی
 
img_20161012_000101....

img_20161012_000101....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_000353....

img_20161012_000353....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 316.jpg

e 316.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 300.jpg

e 300.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 309.jpg

e 309.jpg

دریافت فایل
 

 

 

 

 

کریزی ها/تصاویر
img_20161012_213912.jpg
img_20161012_000101.jpg
e 332.jpg
e 332.jpg
dsc_0008_2.jpg
dsc_0008_2.jpg
e 332.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpgdsc_0007_2.jpgdsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
img_20161012_000101.jpg
img_20161012_000353.jpg
img_20161012_000353.jpg

کریز/تصاویر

 

 

 

 

هیات روضه الحسین و... ،چهارراه ورزش،مشهدمقدس،استان خراسان رضوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

img_20161012_213912.jpg
img_20161012_000101.jpg
e 332.jpg
e 332.jpg
dsc_0008_2.jpg
dsc_0008_2.jpg
e 332.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpgdsc_0007_2.jpgdsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
img_20161012_000101.jpg
img_20161012_000353.jpg
img_20161012_000353.jpg
کریز/تصاویر

 

 

هیات روضه الحسین و... ،چهارراه ورزش،مشهدمقدس،استان خراسان رضوی

 

 

 

 

 

 

 


 
| اطلاعات بیشتر
e 299.jpg

 
گالری عمومی
e 332.jpg

e 332.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_213912....

img_20161012_213912....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_223502....

img_20161012_223502....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_223826....

img_20161012_223826....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161011_235950....

img_20161011_235950....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_000158....

img_20161012_000158....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_000140....

img_20161012_000140....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_000340....

img_20161012_000340....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر

e 299.jpg
 
گالری عمومی
dsc_0008_2.jpg

dsc_0008_2.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 368.jpg

e 368.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 366.jpg

e 366.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 365.jpg

e 365.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 364.jpg

e 364.jpg

دریافت فایل | اطلاعات g_20161012_213912....

img_20161012_213912....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
  e 362.jpg

e 362.jpg
mg_20161012_213912....

img_20161012_213912....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
  e 362.jpg

e 362.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 366.jpg

e 366.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 364.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 366.jpg

e 366.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
 
e 366.jpg

e 366.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
  dsc_0007_2.jpg

dsc_0007_2.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
dsc_0001_3.jpg

dsc_0001_3.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 329.jpg

e 329.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 362.jpg

e 362.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 333.jpg

e 333.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 360.jpg

e 360.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 369.jpg

e 369.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
بیشتر
e 355.jpg

e 355.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
img_20161012_213912....

img_20161012_213912....

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر
e 333.jpg

e 333.jpg

دریافت فایل | اطلاعات بیشتر


دریافت فایل |

 

 

 
 
 

 

img_20161012_213912.jpg
img_20161012_000101.jpg
e 332.jpg
e 332.jpg
dsc_0008_2.jpg
dsc_0008_2.jpg
e 332.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpg
e 362.jpgdsc_0007_2.jpgdsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
dsc_0007_2.jpg
img_20161012_000101.jpg
img_20161012_000353.jpg
img_20161012_000353.jpg

 


 

 

 




 
کریزی ها/تصاویر

ادامه مطلب



[ دوشنبه 26 مهر 1395  ] [ 6:42 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاویراینستاگرامی/باغدشت کریزو...

baghdashtkariz39466000

baghdashtkariz394610881798


ادامه مطلب



[ سه شنبه 20 مهر 1395  ] [ 10:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 

 

 

به‌قدر چنارهاي خيابان ولي‌عصر (عج) تاريخ نداريد؛ شما کجا و جزاير سه‌گانه کجا؟!

تاريخ: 6/7/1395
کد خبر: 12252
صدام با برترين نيروي زميني خاورميانه و حمايت تمام دنيا، يک وجب از خوزستان را هم از آن خود نکرد، جزاير سه‌گانه را نه‌ تنها داوطلبانه به کسي نخواهيم بخشيد، بلکه به‌زور هم نمي‌توانند آنها را از خاک ايران جدا کنند.

به گزارش پايگاه اطلاع رسانی اصولگرايان ،عبدالله بن زايد، وزير امور خارجه امارات ديشب (سوم مهر) در مجمع عمومي سازمان ملل متحد ادعاهايي را تکرار کرد که البته به اين ادعاها بارها پاسخ داده شده است و به‌نظر نمي‌رسد که نيازي به تکرار آنها باشد، اما براي بازخواني برخي مسائل در افکار عمومي، شايد يادآوري برخي مسائل درباره اين ادعاها مفيد باشد.

 

آقاي بن زايد درباره ايران به دو نکته اشاره کرده است: اول آنکه به‌زعم وي، برجام نتوانسته است رفتار منطقه‌اي ايران را تغيير دهد و ايران همچنان به ايجاد «ناامني» ادامه مي‌دهد؛ دوم آنکه جزاير سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسي متعلق به امارات است و ايران بايد آنها را «داوطلبانه» بازگرداند در غير اين صورت به دادگاه بين‌المللي ارجاع خواهد شد.

اما چند نکته که بايد درباره اين موارد به آنها اشاره کرد:

الف – برجام يک توافق هسته‌اي و مرتبط با مناقشه هسته‌اي بوده و هيچ ربطي به مسائل منطقه‌اي ندارد و طبق اعلام مقامات رسمي کشور، ربطي هم نخواهد داشت. حالا چه کسي چه کاري کرده است که ارتجاع منحوس عربي هم به برجام اميدوار شده، محل بحثش اينجا نيست.

ب – آنچه در اين منطقه ناامني ايجاد مي‌کند، تفکري است که تروريست‌هاي تکفيري را به جان منطقه انداخته، يعني همان تفکري که امارات به پيروي از رياض از آن حمايت مي‌کند. تفکري که جان هزاران نفر را گرفته و قصد دارد تنها محور مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي را از بيخ برکند، تفکري که سر مي‌برد، آتش مي‌زند، در آب خفه مي‌کند و …. امارات به عنوان حامي تفکر سلفي برآمده از بدعت‌هاي ابن تيميه و ابن عبدالوهاب، نبايد ديگران را به ناامن‌سازي منطقه متهم کند و اساسا چنين حقي ندارد.

ج – در خصوص جزاير سه‌گانه زياد گفته شده و بسيار نوشته شده. آقاي بن زايد حتما مي‌داند جزاير مزبور تا پيش از آنکه انگليسي‌ها آنها را از چنگ حکومت ضعيف قاجاريه درآورند جزء لاينفک خاک ايران بوده و پس از خروج بريتانيا از خليج فارس در دهه ۱۹۷۰ ميلادي، بار ديگر در اختيار ايران قرار گرفته است. البته رژيم شاهنشاهي وقت ايران در مقابل از مدعيات ايران بر بحرين صرفنظر کرد.

د – وزير خارجه امارات حتما واقف است که کشورش در سال ۱۹۷۱ تاسيس شده است. يعني عمر اين کشور کلا ۴۵ سال است. چنارهاي خيابان ولي‌عصر (عج) تهران بيش از ۸۰ سال عمر دارند. يعني چنارهاي يک خيابان در پايتخت ايران در حدود ۲ برابر کل سابقه تاريخي امارات عربي متحده عمر دارند. وزير خارجه چنين کشوري براي ادعاي تاريخي در خصوص قلمرو ايران، بايد بيش از حد وقيح باشد.

ه – بن زايد حتما اين نکته را هم مي‌داند که بين ايران و امارات در خصوص جزيره ابوموسي توافقي وجود دارد. در اين توافق تصريح شده که حفظ امنيت اين جزيره بر عهده نيروهاي مسلح ايران است. بن زايد خوب مي‌داند که نيروهاي مسلح نماد حاکميت ملي هستند و قابل مقايسه با آن پاسگاه پليسي که در آن توافق به اماراتي‌ها در ابوموسي واگذار شده نيستند. در حصول آن توافق، اتفاقا بريتانيايي‌ها هم نقش داشته‌اند.

و – مدارک تاريخي براي حاکميت ايران بر جزاير سه‌گانه به‌قدري استحکام دارد که محاکم بين‌المللي هم نمي‌توانند آنها را انکار کنند، لذا حواله دادن ايران به اين محاکم هم چاره کار امارات نيست. مگر آنکه بخواهند با پول سرشارشان اين محاکم را بخرند که البته آن هم به اين سادگي‌ها نخواهد بود.

ز – شيخ‌نشين امارات حتما به ياد دارد آخرين کسي که به خاک ايران طمع کرد که بود و چه سرنوشتي داشت؟ صدام حسين با برترين نيروي زميني خاورميانه و حمايت تمام دنيا، يک وجب از خوزستان را هم از آن خود نکرد. پس بهتر است ابوظبي چشم طمع از خاک ايران بردارد. جزاير سه‌گانه ايراني هستند و ايراني مي‌مانند. جزاير را نه‌تنها داوطلبانه به کسي نخواهيم بخشيد، بلکه به‌زور هم نمي‌توانند آنها را از خاک ايران جدا کنند.

آقاي بن‌زايد و دولت متبوع او نبايد فراموش کنند که اگر کار به دفاع از تماميت ارضي ايران برسد، کاري از متحدي چون آمريکا هم برنخواهد آمد. اين گزارش قصد تهديد امارات را ندارد، فقط مواردي را به همسايگان مرتجع عربي يادآوري مي‌کند.

منبع:فارس

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 20 مهر 1395  ] [ 9:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
مشخصات فردی و زندگینامه
نام:اسماعیل
نام خانوادگی:اسماعیلی
نخصص ها:فقه و اصول

زندگی نامه

پس از فراگیری قرآن در مکتب خانه روستای زادگاهم کریز و پایان تحصیلات ابتدایی کلاس ششم نظام قدیم در سال 1348 وارد مدرسه مرحوم حاج سلطان العلما حوزه علمیه شهرستان کاشمر گردیدم و طلبه شدم. حوزه کاشمر در آن سالها بسیار پر رونق بود و از شهرهای گناباد، قاین، فردوس، بجستان و تربت حیدریه طلبه ها برای درس خواندن به کاشمر می آمدند. هر سه مدرسه کاشمر، مدرسه مرحوم حاج شیخ، مدرسه عتیق و مدرسه حاج سلطان پر از طلبه بود و با مدیریت مرحوم آیت الله سعیدى برنامه های آموزشی منظم و خوبی در جریان بود، امتحانات به طور مرتب برگزار می شد. در آن زمان تقریبا همه سطوح از ابتدایی و مقدماتی گرفته تا خارج فقه و اصول تدریس می شد. مرحوم آیت الله امامی که از شاگردان میرزای نائینی و هم مباحثه آیت الله خویی بوده است در مدرسه حاج شیخ خارج فقه می گفت. خود آیت الله سعیدی هم علاوه بر مدیریت حوزه و فعالیتهای متعدد اجتماعی، مذهبی در چند مقطع تدریس می کرد. بعد از انقلاب متاسفانه برخلاف بسیاری از شهرستانها حوزه کاشمر دچار رکود شد و اخیراً پس از تقریبا دو دهه بی نظمی و بی رونقی دوباره با همت حجت الاسلام عربی سامان گرفته است و کم کم رونق گذشته خود را باز می یابد. در سال 1352 به اتفاق پسر عمویم حجت الاسلام حاج شیخ علی اسماعیلی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفتم. در حوزه کاشمر دروس مقدماتی و ادبیات عرب مثل نصاب الصبیان، جامع المقدمات، سیوطى، مغنى، شرح قطر، حاشیه ملاعبدالله در منطق و برخی دروس دیگر را از محضر استادان مرحوم آیت الله سعیدى، مرحوم حاج شیخ جواد آقا مدرسى، مرحوم حاج آقای فرقانى، مرحوم آقای شریعتی محولاتى، مرحوم آقا ضیاء اولیائی فرا گرفتم و در قم پس از چند ماه سرگردانی و نهایتاً استقرار در مدرسه حجتیه (پارک چهارم حجره 75) و با استفاده از راهنمایی حاج آقای جراسیمی و حاج آقای عرب در برنامه های درسی حوزه شرکت کردم. معانی بیان را از محضر استاد عرفانی استفاده کردم، شرح لمعه را از محضر آیت الله فاضل هرندی و بخشی از مکاسب را از محضر آیت الله صانعى و بیشتر آن را از آیت الله حاج سید علی محقق داماد و کفایه را از محضر آیت الله فاضل لنکرانی استفاده کردم. در همان زمان در درس اخلاق و تفسیر آیت الله مشکینی و درس نهج البلاغه آیت الله حسین نوری همدانی نیز شرکت می کردم. قوانین الاصول میرزای قمى را نزد استاد آیت الله دوزدوزانی خواندم. معالم را از استاد فیاضی فرا گرفتم و رسائل شیخ را از محضر آیت الله فاضل هرندی استفاده کردم، مدت کمی نیز در درس آیت الله فانی و مرحوم آیت الله نجفی مرعشی و مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی شرکت می کردم. در همین سالها فعالیتهای تبلیغی و سیاسی نیز داشتم و در برخی جلسات و فعالیتهای انقلابی شرکت می کردم. جلسه طلاب کاشمر که در آن سالها در منزل مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم جلالی کاشمری در جوی شور به صورت هفتگی برگزار می شد و هنوز هم کم و بیش به صورت غیر منظم ادامه دارد، محور فعالیتهای سیاسی بود. در سال 1354 جلسه لو رفت مرحوم جلالی و حاج آقای عربی و آقای موسوی زیرک آبادی توسط ساواک دستگیر شدند و به زندان افتادند. جلسه را فردی که مدت کمی در جلسه شرکت می کرد و در ارتباط با جریان دیگری دستگیر شده بود لو داده بود، به لطف خدا من و پسر عمو و حاج آقای رضایى، احمدى، موسوی نژاد، یوسفی گنابادى، یعقوبی و ... با اینکه تحت تعقیب بودیم ولی دستگیر نشدیم. دو بار برای دستگیری من و پسر عمویم نیمه شب ساواکیها به مدرسه حجتیه آمدند ولی من قبل از وارد شدن به حجره از آمدن آنها مطلع شدم و به حیاط مدرسه آمدم و تا آنها نرفتند با جمع زیادی از طلاب عبا به سر و مهر به دست در حیاط مدرسه و کنار حوض ماندیم و ماموران ساواک را دسته جمعی هو می کردیم. آنها بخشی از کتابها، نوار مرا از حجره بردند و از هم حجره مان آقای کاظمی پرسیده بودند که فلانی کجاست و او اظهار بی اطلاعی می کرده است. در هر صورت در جریان تظاهرات مفصل 17 خرداد سال 54 در فیضیه که ماموران ساواک ریختند و عده اى را ضرب و شتم کردند و بردند و مدرسه را بستند، شرکت داشتم ولی قبل از بسته شدن درهای مدرسه از آنجا خارج شدم. روزنامه های آن زمان با عنوان مارکسیستهای اسلامی تیتر کرده بودند. باز در فعالیتهای سالهای 56 و 57 جریان مجالس مرحوم حاج آقا مصطفى، جریان 19 دی حضور داشتم. بعد از انقلاب از دانشگاه قم مدرک کارشناسی گرفتم. در برنامه مرکز آموزشی زبانهای خارجی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شدم و مدرک سطح عالی گرفتم. همچنین یک دوره درس خارجی فقه و اصول از محضر استادان حضرات آیات منتظرى، وحید خراسانى، صانعى، تبریزی و فاضل لنکرانی استفاده کردم. بدایه و نهایه علامه را از استاد فیاضی درس گرفتم. مقداری از منظومه را نزد آیت الله انصاری شیرازی خواندم و از سالهای 65 در ضمن درس کارهای پژوهشی و نوشتاری نیز می کردم. در تصحیح و تحقیق مفصل و ده جلدی مختلف علامه که بطور بسیار خوب چاپ شده و کتاب سال هم شد و جایزه دریافت کرد شرکت داشتم و بخش اعلام و تراجم و رجال آن را به اتفاق دوستم حاج شیخ علی اکبر ذاکری انجام دادم. از آن زمان تا به حال حدود یکصد مقاله مفصل علمی که بخشی از آنها در مجله های فقه حوزه و برخی روزنامه ها و مجلات دیگر چاپ شده است نوشته ام و الان نیز جانشین مدیر مسئول مجله حوزه و عضو هیات تحریریه آن و دبیر شورای مطبوعات دفتر هستم.

 

 

 


 

 

http://eesmaeili.andishvaran.ir/fa/ScholarMainpage.html

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 20 مهر 1395  ] [ 9:27 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان ،

 

 

حضرت اباعبدالله الحسین (ع)

 

و یاران باوفای ایشان

را به همه شیعیان جهان بویژه اهالی ولایت مدار

 

 

وشهید پرورروستای کریزتسلیت وتعزیت

 

 

عرض می نماییم .

امام خامنه ای

احمداسماعیلی کریزی مهرماه 1395

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 20 مهر 1395  ] [ 9:26 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

مقام حضرت مهدی ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 در شهر مقدس کربلا، انتهای شارع السدره  میان نخلستانهای کنار نهر علقمه( علقمه به نهر کوچکی گفته می شود که از نهر بزرگتر جدا شده باشد، جوی ها ی فرعی از رود خانه بزرگ) مکانی است که به مقام حضرت مهدی ع ) معروف است  وبه یاد نام مقدس آن بزرگوار وجهت عر ض ارادت به ساحت قدسی ایشان در آن مکان مسجدی ساخته شده است ،  زائرین به آنجا مراجعه کرده ودورکعت نماز تحیت مسجد ،نماز امام زمان عج)  ودعای فرج می خوانند . وبرای سلامتی وظهورش دعا می کنند وحاجات خود را از خداوند می خواهند، ونهری که به نام نهر علقمه به آن اشاره شد به فرض این که از نهر فرات هم جدا شده باشد چون از داخل شهر عبور کرده است به لحاظ بهداشتی آب آن قابل شرب واستفاده نمی باشد مکان دیگری آن طرف نهر به نام مقام امام صادق ع) وجود دارد که با پل فلزی بالای رودخانه  از کنار مسجد صاحب الزمان ع) به آن  ارتباط بر قرار شده است وهم چنین در خیابان سدره به طرف حرم مطهر امام حسین ع) داخل محله مسکونی وکوچه ها اماکنی به نام مقام علی اکبر ع) ومقام علی اصغر ع) وجود دارد ،که تعدادی از مردم به آن اماکن مراجعه کرده وبا استفاده از بلنگو به نوحه خوانی وسینه زنی وعرض ارادت می پردازند، صرف نظر از اینکه این اقدامات موجب مزاحمت شدید برا ی اهالی محل وخانواده آنها شده است .عده ای با سوء استفاده از احساسات پاک مردم به خصوص بانوان محترم دراین اماکن مبادرت به جمع آوری نذورات وپول های مردم به نام علی اکبر ع) وعلی اصغر ع) می کنند،ومعلوم نیست این وجوهات کجا و چگونه مصرف می شود ، این حقیرنیز مستندی برای این اماکن سه گانه ندیده ام وتقاضا می شود زائرین محترم بیشتر وقت شریف خود را در حرم های مطهر صرف نمایند. 

13 -   آرامگاه ابن حمزه نواده امیر المؤمنین ع) ابتدای بزرگراه کربلا واقع شده است که مورد احترام محبین اهل بیت ع) است .

14-    آرامگاه ابن هاشم از نوادگان موسی بن جعفر ع)در کویری واقع  درشمال غربی کربلا واقع شده است .

15-     احمد بن فهد حلی اسدی معروف به ابن فهد در سال 757 هجری قمری متولد شده است، او از فقهای بزرگ شیعه است و تالیفات فقهی معتبری دارد، از قبیل: المهذب الـبارع  , شـهـرت بیشتر او در اخلاق،دعا و سیر و سلوك است كتاب مشهور او در این زمینه، عده الداعی است او از تربیت یافتگان مكتب فقهی شهید اول، و از اكابر فقها و علمای امامیه درقرن نهم هجری است ودر زهد و تقوی و عبادت مقام شامخ ووالایی دارد اودارای كمالات ظـاهـری و بـاطـنـی و جـامع علم و عمل و معارف عقلی و نقلی بوده است ، او یكی از مدرسین زینبیه درحله سیفیه بوده و در مـنـاظـره و مباحثه، تبحر و توانایی كامل داشته است و با برخی از پیروان فقه اهل سنت، در عـصـر حكومت میرزا اسبند تركمان حاكم عراق، مباحثاتی داشت،به ویژه در مورد مساله امامت و رهـبـری گفتگوهایی انجام داد و بر جمع كثیری ازعلما ی مذاهب اهل سنت غلبه یافت میرزا تحت تـاثـیـر آن جـلسه قرار گرفت و مذهب خویش را تغییر داد و خطبه ای به نام امیر المؤمنین (ع) و اولاد پاك و معصوم او انشاء نمود،او پـس از یـك عـمر تلاش و مجاهده در راه فقه و فقاهت و سیر و سیاحت روحی، به سال 841 هجری قمری در هـشـتـاد و پـنـج سالگی در كربلای معلی به رحمت ایزدی پیوست و قبر شریفش درباغ نقیب علویین كنار خیمه گاه واقع شده است ( داخل مسجدی در غرب خیابان باب القبله حرم مطهر امام حسین ع) ) و كراماتی هم از او نقل گردیده است هم اكنون نیز مورد تكریم و تجلیل و تبرك اهل تقوی و دین قرار دارد.

 

16-    حسینیه ها: درشهر مقدس کربلا، بیش از ده ها حسینیه وجود دارد. که توسط شیفتگان ومحبین حضرت اباعبدالحسین ع) ساخته شده است ومراسم باشکوه عزاداری در همه ایام به خصوص ده روز اول محرم واربعین حسینی ع) برگزار می گردد.

17-    حوزه های علمیه : بیش از ده حوزه علمیه زینت بخش شهر کربلا است که طلاب علوم دینی در آن ها مشغول تحصیل هستند،و علمای بزرگ،  فقها،مجتهدین ومراجع عظام تقلید فراوانی را درطول تاریخ به جهان  اسلام عرضه نموده است .

نهضت توابین

 یکی از مقاطع مهم وفراموش نشدنی تاریخ اسلام حرکتی است به نام نهضت توابین ،رهبراین قیام، سلیمان صرد خزاعی از ساکنین شهر کوفه است وی فردی انقلابی ،از شیعیان امیرالمؤمنین ع) ومخالفین حکومت بنی امیه ویزید بود،او یکی از کسانی است که قبل از قیام عاشورا نقش مؤثری درآگاه سازی مردم وتشکیل جلسات مخفیانه در منزل خود  وسایر اماکن داشت، افراد انقلابی در آن محافل به افشای  جنایات بنی امیه ویزید می پرداختند وپس از روشنگری، یکدیگر را به دعوت از امام حسین ع) وقیام علیه یزید فرامی خواندند، تعداد فراوانی از نامه های دعوت از امام حسین ع) به کوفه وقول همکاری وقیام در برابر حکومت یزیدی در این مجالس شکل گرفته بود ،لکن پس از پاسخ مثبت امام حسین ع) به دعوت کوفیان واعزام نماینده خود به نام مسلم بن عقیل ع)  وبعد ورود آن حضرت به کوفه وکربلا هیچ نامی از سلیمان بن صردخزاعی در بین لشکر امام حسین ع) ویا احیانا در بین لشکر یان یزید دیده نمی شود ،اما پس از بر سی تاریخ معلوم می شود که نامبرد ه در آن ایام توسط عوامل حکومت اموی شناسائی وزندانی گردیده است وسر انجام پس از آزادی، در ربیع الثانی سال65 هجری قمری اصحاب خود را جمع کرد وبه نخیله رفتند ودر آنجا اردو زدند وپس از سه روز که به سازماندهی نیروها مشغول بودندبه کرانه فرات رفته وبر تربت حسین ع) حاضر شدند وبه شدت گریستند وفریاد یا لثارات الحسین ع) آنها زمین را زیر پای بنی امیه می لرزاند.لکن درنهایت قیام آن ها بعلت عدم برنامه ریزی صحیح به شکست انجامید وتعداد فراوانی از آن ها به شهادت رسیدند.

 

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (45) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 19 مهر 1395  ] [ 6:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
به مناسبت هجرت به فرانسه؛

چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف به پاریس

 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف به پاریس
 
در خلال اولین روزهای مهرماه تا سیزدهم مهر که امام عازم فرانسه شدند، گزارش‌های زیادی از نمایندگی‌های ساواک در عراق، سوریه، کویت و کشورهای دیگر وجود دارد که در مورد تصمیم امام گمانه زنی کرده‌اند.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: سيزدهم مهرماه سالروز هجرت امام خميني از نجف اشرف به پاريس است، هجرت تاريخي كه بعد از آن فصلي ديگر در نهضت امام خميني و انقلاب اسلامي گشوده شد. در این گزارش سعی شده تا بر اساس اسناد به جای مانده از ساواک به دلایل این هجرت تاریخی پرداخته شود:
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
علت هجرت امام به پاریس به جریاناتی که چند ماه قبل از این تصمیم روی داد برمی‌‌گردد. حجم ورود اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام از عراق به ایران در ماه‌های آخر سال 1356 افزون‌تر از گذشته بود و در تحریک و تهییج مردم و تظاهرات اعتراض آمیز ضد رژیم تاثیر انکار ناپذیری داشت. این مساله دولتمران و مقامات امنیتی و اطلاعاتی را به فکر چاره جویی اساسی انداخت. بر اساس مفاد قرارداد الجزایر در سال 1975م/ 1354ش، دو کشور ایران و عراق علاوه بر تعیین خطوط مرزی، در امور سیاسی نیز متعهد شدند از فعالیت ضد یکدیگر دست برداشته و گروه‌های معارض را حمایت ننمایند و اجازه فعالیت مخالفان را در کشور خود ندهند.
بر اساس مفاد این عهدنامه، مقامات امنیتی ایران از مقامات عراقی خواستار ایجاد محدودیت برای امام خمینی شده بودند و هر بار که اعلامیه یا نواری به ایران می‎رسید، این درخواست را تکرار و بعضا به طرف عراقی خود انتقاد می‌کردند.
* هجرت از نجف

بحران روز افزون رژیم پهلوی در سال 57 و تدوام تظاهرات و راهپیمایی‌ها و برگزاری مراسم بزرگداشت شهدا و چهلم‌ها و تعطیلی عمومی در شهرها که به درخواست امام و روحانیون سرشناس صورت می‌گرفت، دولتمردان و مقامات رژیم را به این واقعیت رساند که عامل اصلی تشنجات در نجف اشرف به سر می‌برد. این در حالی بود که انجام مصاحبه امام با نشریه لوموند در اردیبهشت 57 و انعکاس آن در اروپا، صدای اعتراضات ضد رژیم پهلوی را جنبه فراملی بیشتری داد. مقامات عراقی که از نفوذ و محبوبیت امام نزد شیعیان و نیز گروه‌های اسلامی خارج از ایران مطلع بودند، در چند نوبت از امام تقاضا کردند فعالیت‌های سیاسی‌شان را محدود کنند، ولی هر بار با مخالفت امام با این خواسته مواجه شدند.
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
پس از ملاقات‌هایی که میان وزرای خارجه دو کشور ایران و عراق در مقر سازمان ملل صورت گرفت، ایجاد محدودیت برای امام افزایش یافت، این وضعیت از ماه رمضان(مرداد 57) آغاز و کمابیش تا اواخر شهریور ماه ادامه یافت و از رفت و آمد افراد به منزل امام جلوگیری شد. در اول مهرماه، منزل امام به محاصره نیروهای انتظامی عراق درآمد. انعکاس این اخبار در ایران موجی از اعتراضات مردمی را در پی داشت و منجر به تعطیلی بازار در چند شهر شد.
دولت شریف امامی که از 5 شهریور 57 جایگزین دولت جمشید آموزگار شده و با دادن وعده به روحانیون و جناح‌های مذهبی، سعی در مهار بحران داشت؛ در مورد نحوه رویارویی با امام دچار استیصال عجیبی شد و هر چند خواهان محدودیت و سپس خروج امام از عراق بود اما شدت اعتراضات مردم و روحانیت به حدی بود که در ژست‌های ظاهری وانمود می‌کرد که ایجاد محدودیت برای آیت‌الله خمینی راسا به وسیله رژیم بعثی عراق صورت می‌گیرد.
امام خمینی که همواره با اتکا به خدا و با هوشیاری خاص خویش مسائل سیاسی را ارزیابی و به موقع تصمیم‌گیری می‌کردند، در این ماجرا نیز پس از مشاهده برخورد رژیم عراق، صریحا و سریعا درصدد برآمدند از عراق خارج شوند. این درحالی بود که رژیم عراق نیز از بیم واکنش‌ها شیعیان و تبعات منفی برخورد با امام، سیاست دوپهلویی اتخاذ کرده و در دادن اجازه خروج تعلل می‎کرد؛ ضمنا پیش از آنکه سرویس امنیتی عراق مطلع شود ویزای خروج برای امام گرفته شد. ایشان پس از دریافت مُهر خروج از عراق و نیز هماهنگی‌های اولیه برای ورود به کویت، تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند و به دنبال سلسله حوادثی که در مرز کویت روی داد، سرانجام تصمیم گرفتند عازم کشور فرانسه شوند که مطابق قوانین آن کشور، تا مدت سه ماه اقامت، نیاز به اجاز ورود نداشت.
سند شماره 189/8/910- 24/7/57 کنسولگری ایران در کربلا به نقل از یکی از اطرافیان امام گزارش نسبتا جامعی از حوادث چند ماه منتهی به خروج امام از عراق ارائه کرده است:
به : سفارت شاهنشاهی ایران_ بغداد
همانطور که به استحضار رسانده است، روز 10 مهر ماه جاری نوه آیت الله خمینی همراه یک نفر طلبه به سرکنسولگری شاهنشاهی مراجعه و گذرنامه آقای حاج سید روح الله مصطفوی خمینی(آیت الله خمینی) را برای تمدید و گذرنامه فرزند ایشان آقای سید احمد مصطفوی را برای تجدید ارائه نمود که بلافاصله گذرنامه آیت الله خمینی از تاریخ 26/6/1357 به مدت یکسال تمدید شد و برای پسرشان آقای سید احمد مصطفوی گذرنامه جدیدی صادره و تسلیم آورنده شد و مراتب به وزارت مطبوع گزارش گردید.
به طوری که استحضار دارند، یکی دو روز بعد خبر عزیمت آیت الله خمینی به خارج از عراق منتشر گردید که به خوبی از جریان با اطلاع می‎باشند.
چون ایشان در حوزه صلاحیت این سرکنسولگری شاهنشاهی بودند پس از اطلاع از مسافرتشان به یکی از اعضای محلی سفارش شد به نحوی که جلب توجه نکند به نجف رفته و در اطراف موضوع تحقیق نماید و نامبرده پس از بازگشت از نجف گزارش داد: به طوری که از افراد متعددی که در نجف مورد شناسایی وی بوده تحقیق نموده است، روز چهارشنبه 12 مهرماه جاری قبل از طلوع آفتاب اتومبیلی از طرف دولت عراق به منزل آیت الله خمینی فرستاده شده و راهی کویت شده‌اند.
برای اطلاع دقیق از جریان امر از یکی از اهل علم به نام آقای سید محمدعلی موسوی تبعه شاهنشاهی که روابط نزدیکی با آیت الله خمینی داشته و در جریان مسافرت تا مرز کویت همراه وی بود مراتب استفسار گردید نامبرده اظهار داشت: در اواسط رمضان گذشته دو نفر از مقامات امنیتی بغداد نزد آقای خمینی آمده و به ایشان گفتند نظر روابط دوستانه‌ای که بین عراق و دولت شاهنشاهی برقرار است؛ دولت عراق به هیچ وجه مایل نیست اقدامات ضد ایرانی در عراق به عمل آید و از ایشان تقاضا کردند در فعالیت‌های خود این نکته را ملحوظ داشته و جوانب را امر را رعایت کنند و آیت الله در جواب گفتند که شخصا وظایفی مذهبی دارند که باید به آن عمل نمایند.
پس از تشدید فعالیت‌های مقارن عیدفطر و آمد و رفت‌های بسیار اتباع ایران که از کشورهای خلیج فارس و یا از طریق اوقاف به عتبات آمده بودند و به دیدار آقای خمینی می‌رفتند دولت عراق تحت عنوان محافظت از منزل ایشان تعدادی از مامورین خود را در اطراف منزل مشارالیه گماشت و از تردد اشخاص مختلف جلوگیری به عمل آورد. آیت الله برای اعتراض به این عمل دولت عراق از رفتن به مسجد برای ادای نماز جماعت و تشرف به حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام برای زیارت خودداری کردند و در نتیجه خبرهای تلفنی که توسط نزدیکان ایشان به تهران و دیگر کشورها مخابره گردید، تظاهراتی در ایران به خاطر سختگیری دولت عراق برپا گردید و سبب شد که مقامات عراقی نزد آقای خمینی آمدند تا او را از تصمیمی که گرفته بود منصرف بسازد و به موج اعتراض پایان دهند. ولی آیت الله گفتند تا دولت عراق مامورین را برندارد و محدودیت‌های آمد و رفت را برطرف نسازند به زیارت و نماز نخواهند رفت و در همان موقع مامورین برداشته شدند. آقای موسوی علاوه کرد آیت الله در اواخر رمضان حس کرده بودند که دولت عراق مصمم است فعالیت‌های ایشان را محدود سازد تصمیم گرفتند خاک عراق را ترک کنند و وکیل ایشان در کویت آقای سید عباس مهرثی که اهل علم است دعوتنامه‌ای برای ایشان تنظیم کرد و توسط پسر خود سید مهدی مهری، تاجر مقیم کویت برای آقای خمینی ارسال داشت.
پس از وصول دعوتنامه و تمدید گذرنامه، آیت الله گذرنامه خود و پسرشان را به بغداد فرستادند تا اجازه خروج دریافت کنند ولی مقامات بغداد از صدور مهر خروجی ممانعت کردند و گفتند که عراق مانند وطنشان خواهد بود و دلیل ندارد که خاک عراق را ترک کنند، ولی آیت الله که مصمم به خروج از عراق بودند گذرنامه شان را نزد اداره سفر و جنسیه نجف فرستادند و آنها هم به سادگی مهر خروجی به گذرنامه ایشان و یکی دو نفر از همراهان ایشان صادر کردند.»
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
در خلال اولین روزهای مهرماه تا سیزدهم مهر که امام عازم فرانسه شدند، گزارش‌های زیادی از نمایندگی‌های ساواک در عراق، سوریه، کویت و کشورهای دیگر، و نیز از ارزیابی‌های مدیریت کل اداره سوم ساواک (پرویز ثابتی) وجود دارد که در مورد تصمیم امام گمانه زنی کرده‌اند. سند شماره 26379/ه 3- 3/7/57 ساواک آبادان از معدود گزارش‌هایی است که در آن تصمیم امام برای مسافرت به یکی از کشورهای اروپایی در ابتدای مهرماه اشاره شده است:
« دولت عراق به آیت الله خمینی ابلاغ کرده می‎بایستی خاک عراق را ظرف چند روز آینده ترک نماید و به دنبال آن تعدادی از نیروهای خود را اطراف منزل خمینی متمرکز و اجازه رفت و آمد به منزل وی را نمی‌دهد. لذا آقای خمینی با دولت سوریه تماس و از کشور مزبور تقاضای اقامت نموده ولی دولت سوریه هم حاضر نشده به وی اجازه ورود به سوریه را بدهد.[ برابر بررسی‌های به عمل آمده امام هیچ گاه از دولت سوریه یا دولت دیگری چنین تقاضایی نکرد.] لذا آقای خمینی در نظر دارد به یکی از کشورهای اروپایی مسافرت و در اروپا اقامت نماید.»
ثابتی طی بخشنامه به نمایندگی‌های ساواک در کویت، ترکیه و سوریه با اشاره به اینکه [امام] خمینی روز 8/7/57 درخواست روادید خروج از عراق نموده، به آنان دستور آماده باش داد. (تلگراف شماره 7574/312- 9/7/57)
برنامه خروج امام به سمت کویت در تلگراف رمز 3212/130- 11/7/57 به اطلاع نمایندگی ساواک در کویت رسید و در تلگراف‌های بعدی دستور داده شد با کنترل دائمی امام مقصد بعدی وی مشخص شود. با توجه به احتمال اقدامات طرفداران امام، ثابتی به کلیه ساواک‌ها دستور داد با همکاری مراجع انتظامی فهرستی از مظنونین درجه یک را سریعا آماده کنند تا به محض دستور، نسبت به دستگیری آنان اقدام شود.
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
*چرا امام به کویت نرفت
مطابق سند شماره 1494- 12/7/57 نمایندگی کویت موضوع مسافرت امام به کویت را به اطلاع سفیر ایران رساند. سفیر ایران موضوع را به سفیر کویت در ایران و او بلافاصله چگونگی را تلفنی به دفتر امیر کویت اطلاع داد. امیر کویت به مقامات مسئول در مرز دستور داد که از ورود امام خمینی به کویت بیان شده است.
خودداری کویت از ورود امام به آن کشور، مقامات امنیتی ایران را با این سوال جدی مواجه کرد که تصمیم بعدی امام چیست؟ که نمونه این بلاتکلیفی در تلگراف رمز شماره 7634- 312- 12/7/57 آمده است:
«طبق اطلاع مقامات کویتی به سوژه در مرز صفوان ویزای ورود نداده‌اند و نامبرده نتوانسته به کویت برود. فوری با سرویس تماس و روشن شود سوژه در حال حاضر کجاست و قصد دارد به کجا برود و از چه طریقی و در چه تاریخی و نتیجه را اعلام دارند و مستمرا مرکز را در جریان وضع وی قرار دهند.» ثابتی 13/7/ 57

چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/

با احتمال مسافرت امام به سوریه، ثابتی طی تلگرافی به نمایندگی ساواک در دمشق خواستار هماهنگی با سفیر و ایجاد شبکه کسب خبر و جلوگیری از تحرکات امام شد.
استیصال رژیم از ناآگاهی نسبت به تصمیم امام، از خلال گزارش‎های ساواک به خوبی نمایان است. ثابتی در بولتن ویژه‌ای تحت عنوان «درباره قصد خروج روح الله خمینی از عراق» که به اطلاع شاه رسید به ارزیابی موضوع پرداخت و گمانه‌های مختلفی را عنوان کرد. در این گزارش خروج امام از عراق، امری قطعی و قریب‌الوقوع دانسته شده است و برای مقصد بعدی ایشان این گزینه‌ها مطرح شده است: 1- ایران؛ 2- سوریه؛ 3- ترکیه؛ 4- کویت؛ 5- کشورهای دیگر مسلمان.
ثابتی آنگاه برای مقابله با اقدامات و فعالیت‌های امام، پیشنهاداتی از توقف امام(در صورت ورود به ایران) تا تهدید کشورهای دیگر ارائه داده است.
همان گونه که ذکر شد، انزجار عمومی از دو رژیم ایران و عراق در برخورد ناشایست با امام خمینی منجر به تظاهرات و تعطیل عمومی شد. این امر باعث شد تا ساواک درصدد ترمیم برآید و چنین القا کند که خروج امام از عراق بر اثر تضییقات دولت عراق بوده است. ثابتی در بخشنامه شماره 7643/312- 13/7/57 به کلیه دفاتر ساواک متذکر شد:
دستور فرمایید این مطلب به نحو غیرمحسوس به اطلاع آیات، روحانیون،‌ طلاب و مذهبیون برسد که در هیچ کشوری مانند ایران به روحانیون مجال مشارکت در امور مملکتی داده نمی‌شود و به عنوان دولت عراق به تدریج قصد دارد مرکزیت مذهبی نجف را از بین ببرد و کویت نیز به خمینی روادید نداده است. انتشار این مطلب باید ماهرانه و غیر مستقیم انجام شود.
درگیر و دار گمانه‌زنی‌ها و پیش بینی‌ها مقامات امنیتی رژیم پهلوی که حتی بیم هراس از ورود امام به ایران در جلسات شورای امنیت ملی رژیم هم مطرح شده بود. ناگهان تصمیم تاریخی امام در هجرت به فرانسه و انتشار خبر ورود ایشان به این کشور، همگان را به تحیر واداشت. سرعت عمل و تصمیم‌گیری به موقع امام در این ماجرا با توکل به خدا، امکان هرگونه توطئه و کارشکنی را از دشمنان به ویژه ساواک سلب کرد و اسناد بعدی از عصبانیت آنان از این عمل انجام شده حکایت دارد.
به طور مثال، نمایندگی ساواک در عراق طی سند شماره 353- 18/7/57 با شرح جزئیات مسافرت امام به فرانسه، دستگاه اطلاعاتی عراق را به عدم همکاری با طرف ایرانی متهم کرد و متذکر شد:
«قرائن متعدد تایید می‌نماید که همکاری سرویس عراق متاسفانه به پایه‌های سست و بی‌اساس استوار است و مسئولین آن از بیان مطالب دروغین و بدتر از آن اطلاعات منحرف کننده ابا نمی‌ورزند.»
در واقع اقدام به موقع و غیرمنتظره امام و مکتوم نگاه داشتن برنامه حرکت خویش، عامل اصلی بی‌خبری و عقب ماندن دستگاه اطلاعاتی ایران و عراق شد و باعث گردید ساواک به مقامات عراقی ظنین شود.
اهمیت انتخاب و تصمیم امام در سفر به فرانسه چنان بود که در برخی گزارش‌ها وانمود شده که هماهنگی قبلی دولت‌های عراق با شوروی در این زمینه موثر بوده است.
6125/242 - 29/7/57
به: ‌711
از: 242
موضوع: خمینی
علت اینکه عراق از خمینی خواسته است خاک آن کشور را ترک نماید، دستور شوروی بوده و این مسئله را شوروی به عراق پیشنهاد نموده و دولت عراق نیز قبول و خمینی را بیرون کرده است. ضمنا دولت شوروی به دولت عراق گفته است:‌ ایران متوجه فعالیت‌های خمینی شده و امکان دارد پی به کمک عراق به متواریان و مخالفین دولت ایران ببرد در این صورت طرح‌های سری عراق رو می‌شود، به همین دلیل دولت عراق پس از مذاکرات محرمانه‌ای با خمینی از او تقاضا کرده است به خاطر حفظ روابط ظاهری دولتین عراق و ایران؛ خاک عراق را ترک نماید و خمینی نیز قبول نموده است و به فرانسه رفته است.

چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
یا در سند دیگر آمده است:
6138/9/242- 29/7/57
به : 711
از: 242
موضوع: خمینی
دولت عراق خمینی را از عراق بیرون کرده است. لیکن به نامبرده و طرفداران وی گفته است حتی الامکان تا سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران از آنان طرفداری خواهد کرد.
نظریه رهبر عملیات: اخراج خمینی از عراق صحت دارد و احتمال دارد دولت به خاطر رفع نگرانی خمینی و طرفداران وی این مسئله را گفته است.
نظریه رئیس شعبه: در اینکه دولت عراق بدون پیش بینی قبلی اقدام به اخراج خمینی از این کشور نکرده است، شکی نیست. حال باید دی که طبق چه شرایطی دست به چنین اقدامی زده است.»
ساواک تلاش می‌کرد از هر نقطه که امکان تضعیف امام را داشته باشد استفاده نماید، هجرت امام به پاریس و اقامت در آنجا را طبق مذاق برخی متدینین خوشایند ندانسته، از این رو ساواک قم در بخشی از گزارش سند شماره 1933/21ه – 20/7/57 گفته است:
روی هم رفته تصمیم خمینی نسبت به خروج از عراق و به خصوص اقامت وی در پاریس و تماس با افرادی که مشهور به داشتن تمایلات چپی هستند، بین آیات و روحانیون این منطقه اثر نامطلوبی داشته و رویه خمینی مورد بحث و گفت وگو و انتقاد قرار گرفته است.»
خروج امام از عراق و ورود به پاریس انعکاس گسترده‌ای در خبرگزاری‎های خارجی داشت و بخش‌های خبری رادیوهای خارجی این حادثه را پوشش خبری دادند. از جمله بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی و بخش فارسی رادیو کلن(آلمان) و خبرگزاری‌های اروپایی با اشاره به این خبر تحلیل‌ها و ارزیابی‌های خاص خود را از پیامدهای آن ارائه کردند. تعدادی از این اخبار در پرونده امام خمینی در ساواک ثبت و ضبط شده است.
امام خمینی نیز در اعلامیه‌ای که به تاریخ 13 مهر 1357/ 3 ذیقعده 1398؛ با عنوان «متن اعلامیه حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی به هنگام پرواز به سوی پاریس از بغداد» منتشر گردید به این نکته اشاره نموده‌اند که چرا نجف را ترک کرده‌اند:
«... اکنون که من ناچار باید جوار مولا امیرالمومنین علیه السلام را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید باز نمی‌بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز می‌کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است.»
*طرح ترور امام

در 14 مهرماه 1357 امام خمینی(ره) وارد پاریس شدند و دو روز بعد اداره کل سوم ساواک(امنیت داخلی) نیازهای اطلاعاتی خود را در 9 بند برای ابلاغ به سرویس فرانسه به اداره همکاری‌های ساواک اطلاع داد. سرویس اطلاعاتی و امنیتی فرانسه، همپای فشار دولت فرانسه بر امام خمینی برای «خودداری از هر نوع فعالیت سیاسی»، همپای فشرده‌ای را آغاز کردند. در دوشنبه 17 مهرماه 1357 به درخواست ساواک، سرویس امنیتی فرانسه (DST) شنود تلفنی برخی از فعالین سیاسی ایرانی مقیم آن کشور را آغاز کرد.
پنجشنبه 20 مهرماه، تیمسار کاوه (معاون اطلاعات خارجی ساواک) وارد پاریس شد و تا 23 مهر در کشور اقامت گزید. وی در این مدت دیدارهای مختلفی با مسئولین فرانسوی داشت که یکی از آنها دارای اهمیت فوق‌العاده است.
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
کاوه آن روزها با شخصی به نام «کنت دو مرانش»(رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه) دیدار و گفتگوی صمیمانه داشته که مشروح گزارش این سفر و هماهنگی ساواک و سرویس‌های فرانسه در اسناد ساواک به جای مانده است:
مرانش در ملاقات جمعه 21 مهر (13 اكتبر) با كاوه از نقش خود در اخراج امام خميني از بغداد سخن گفت و توضيح داد كه به توصيه او دولت فرانسه در 9 اكتبر تصميم به اخراج ايشان گرفت، ولي اين تصميم به علت مخالفت سفير ايران اجرا نشد. (رژيم پهلوي تصور مي‌كرد كه اقامت امام در فرانسه به علت تسهيلاتي كه سرويس هاي فرانسه فراهم ساخته اند مفيدتر است تا عزيمت ايشان به كشوري كه اين امكانات موجود نباشد.)
مرانش پس از اين ادعا كه «خميني با كمونيست هاي فرانسه و ايتاليا ارتباط دارد» (عناصر اطلاعاتي فرانسه نيز چون همتايان ايراني خود هر مخالفي را «كمونيست» مي دانستند) طرح ترور امام خميني را پيشنهاد كرد. استدلال كاوه جالب است: او با اشاره به واكنش افكار عمومي در قبال قتل شيخ احمد كافي در يك سانحه اتومبيل (البته با تعابير توهين آميز) واهمه خود را از اينكه ترور امام اوضاع را آشفته‌تر كند بيان داشت.
گزارش سفر تيمسار كاوه در 30 مهرماه به اطلاع شاه رسيد. در اين گزارش فقط ذكر شده: «به شرف عرض ملوكانه رسيد. ملاحظه فرمودند.» به عبارت ديگر، شاه دستور خاصي صادر نكرد، و با استدلال كاوه موافق بود.
 
 
چرا ساواک از ترور امام واهمه داشت/ دلایل هجرت امام از نجف/
 
سند دیگر گزارش سرويس اطلاعاتي فرانسه به رئيس جمهور اين كشور (ژيسكار دستن) به مناسبت ورود امام به پاريس است كه رونوشت آن به تيمسار كاوه داده شد و به رؤيت شاه رسيد. طبق این سند، مرانش «به منظور تقديم يك پيام خصوصي از طرف رئيس جمهور فرانسه» تقاضاي ديدار با شاه را، در تاريخ 17 آبان 1357، كرد. اين ديدار انجام شد و مرانش پس از بازگشت به پاريس طي تلگرامي اعلام نمود: «رئيس سرويس فرانسه افتخار دارد به شرف عرض پيشگاه مبارك شاهانه برساند كه رئيس جمهور فرانسه همانطور كه خواسته شده بود موافقت نموده كه فشارهاي لازم بر خميني اعمال گردد.»




د
کد مطلب: 351358
مرجع : مشرق

ادامه مطلب



[ یک شنبه 18 مهر 1395  ] [ 6:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 

آرامگاه طفلان مسلم (ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در نزدیکی های کربلا به طرف بغداد در حومه شهر مسیب دوگنبد کوچک از دور خود نمائی می کند ،دوسند مظلومیتی که در کنار هم قرار گرفته تا پرده از جنایتی هولناک برداشته ومصیبت بزرگی را حکایت کنند،نام مبارک صاحبان گنبد: محمد وابراهیم است ،

چون حسین (ع) به شهادت رسید، دوطفل کوچک ازمیدان جنگ اسیر شدند وآن ها را پیش ابن زیاد آوردند، پس از معرفی آنان، ابن زیاد دستور داد آن هار ا به زندان تحویل داده و برآنها سخت گیری نموده ،غذای خوب وآب سرد نیز به آنها ندهند .

حدود یک سال براین منوال گذشت ، آنهاروز را روزه می گرفتند وشب را با دوقرص نان جوین وکوزه آبی که از پیرمرد زندانبان در یافت می کرند افطار نموده ،ومظلومانه بی نام ونشان در گوشه زندان بدون هیچ گونه جرم وگناهی،وصرفا به علت انتساب به خاندان اهل بیت پیامبر (ص) در سخت ترین شرایط ممکن روزگار سپری می کردند،در نهایت تصمیم گرفتند خودشان را به زندانبان معرفی کنند ،زندانبان که ازمحبین اهل بیت (ع) بود و آشنائی با خاندان نبوت ص) داشت آنهارا آزاد کردوتا خارج محل همراهی نمود ،پس از رهائی از زندان قرارگذاشتند، روز هارا مخفی شده وشب ادامه راه دهند، خبر فرار آنها همه جا پیچید ،عبید الله بن زیاد همه عوامل خودرا در تعقیب ودستگیری آنان بکار گرفت وبرا ی سر این دو طفل جایزه تعیین نمود ،مقداری در دل شب مخفیانه طی طریق کردند خسته وکوفته پیرزنی را جلو در منزلش ملاقات کرده پس از معرفی مختصری تقاضا کردند شب را در منزل وی استراحت کرده صبح زود خارج شوند،زن پس از این که متوجه شد آن دوطفل از عترت پیامبر (ص) هستند مشتاق پذیرائی شد لکن اظهار داشت دامادی دارم ، فاسق است ودر واقعه کربلا حضور داشته می ترسم اگر شب اینجا بیاید وشمارا ببیند آسیبی به شما رسانددر نهایت پیرزن موافقت کرد، بستر خواب آماده شد آن دو طفل یتیم دست های کوچک خود را به گردن یکدیگر انداختند واظهار داشتند قبل از اینکه مرگ بین ما جدائی بیندازد کنار هم باشیم، و به استراحت پرداختند ،پاسی از شب گذشته بود از قضا داماد پیره زن پشت در ب منز ل آمده در را کوبید پیره زن سؤال کرد کیست ،پاسخ داد منم،سؤال شد تا این وقت شب کجا بودی ،گفت دوطفل از زندان گریخته اند وعبید الله برای سر هریک از آنها هزار درهم جایزه تعیین کرده است ،از صبح اراضی کوفه را می گردم ، غیر از رنج وزحمت چیزی نصیبم نشده است ،پیره زن از باب نصیحت با او صحبت کرد لکن اثر نکرد جایگاه خواب اورا فراهم کرد نزدیکی های صبح بود متوجه وجود دوطفل درخانه شد، سراسیمه سراغ آنها رفت ، سؤال کردند ،تو کیستی؟ گفت من صاحب منزل هستم طفلان احساس کردند ،گرفتار شده اند، قبل از معرفی از وی امان خواستند وپس از آن خود را معرفی کردند،آن ملعون برخلاف امان درهمان شب دوکتف آنهارا بست وصبح هردورا به غلام خودش سپرد تا در کنار نهر فرات گردن بزند غلام وقتی که فهمید آنها از عترت پیامبر(ص) هستند امتناع کرد وخود را داخل فرات انداخت ، واز طرف دیگر خارج شد ، امر اطفال را به فرزند خود واگذار کرد او نیز مخا لف حرف پدر عمل کرد ورا ه غلام را در پیش گرفت ، او وقتی چنین دید خود شمشیر بر کشید وبه نزد آن دو مظلوم شتافت ، آنها با چشمانی اشک بار التماس کردند تاشاید از کشتن آنها صرف نظر کند ،یا به خاطر قرابت وخویشی آنان باپیغمبر خدا از قتل آنان چشم پوشی نماید، قبول نکرد، تقاضاکردند آنان را همانند برده بفروشد واز قیمت آن استفاده کند، نپذیرفت،گفتند مارا زنده نزد عبیدالله ببر تاهر چه خواهد در مورد ماحکم کند، قبول نکرد ،اجازه چهار رکعت نماز خواستند ،موافقت کرد ، آنها به نماز ایستادند وپس از آن دستهای کوچک خود را به طرف بالا گرفته ، سر به جانب آسمان بلند کرده وبا حق تعالی عرض کردند:یا حی یا قیوم ،یا حلیم یا احکم الحاکمین احکم بیننا وبینه بالحق ، یعنی ای خدای حی وقیوم، ای خدای حلیم ،ای بهترین قضاوت کننده ،بین ما وبین او به حق حکم کن، پس از اتمام نماز ودعای آنان ، وی درنهایت قساوت وسنگ دلی، شمشیر کشیده،برادر بزرگتر را گردن زد،وسر اورا در توبره نهاد ،برادر کوچک تر که چنین دید خود را روی جسد برادر افکند ومی گفت می خواهم باخون برادر خضاب نموده وبا این حال رسول خدارا ملاقات نمایم ،آن ملعون گفت ،تورا نیز به برادرت ملحق می کنم ، وآن کودک مظلوم را نیز گردن زد،بدن های مبارک را به آب انداخت، وسرهارا نزد ابن زیاد برد ابن زیاد وقتی چشمش به آن دو سر نورانی افتاد بی اختیار سه مرتبه از جایش بلند شد ونشست ،از قاتل سؤال کرد کجا آنهار ا یافتی وچگونه به قتل رساند ی ،داستان را از اول تا آخر نقل کرد ، وسخنان آنان را در منزل وامان دادن به آنها ونقض آن وعدم رعایت حق مهمان وسایر تقاضاهای آنها مبنی بر عفو ،یافروش سربازار ویازنده بردن نز د ابن زیاد ومهلت خواستن برای نماز وموافقت با این خواسته ودعای آخر آنان مبنی براینکه خدای احکم الحاکمین بین آنهاوقاتل حکم کند ، را بیان نمود ،عبید الله با همه سنگ دلی از این ماجرا ناراحت شد وگفت احکم الحاکمین حکم کرد ،یک نفر حرکت کند واین ملعون را ببرد ودر همان مکان گردن بزند وسر اورا نزد ما بیاورد واین کار انجام شد. [1] یکی از عبرتهای عجیب تاریخ آن است که قاتل بی رحم وسنگ دل دوطفل خرد سال مسلم بن عقیل در کنارشریعه فرات، نامش حارث بن زیاد نخعی است و او برادر کمیل بن زیاد نخعی است که از صحابه خاص امیرالمؤمنین( ع) وکسی است که دعای پر فیض کمیل را به او تعلیم دادند[2]

 

[1] - شیخ عباس قمی ،منتتهی الامال ص 320

[2] - دشتی محمد، ترجمه نهج البلاغه ص 599

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (44) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

 

 

 

برچسب‌ها: تاریخ , اماکن , کربلا , نجف کاظمین , کوفه

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 18 مهر 1395  ] [ 6:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
آیت‌الله فاضل گلپایگانی

آیت‌الله خامنه‌‌ای در بالاترین درجه «انقطاع الی الله» است/ نظر کسانی که از امام خواب نقل می‌کنند حجیت ندارد

 
 
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه آیت‌الله خامنه‌ای در بالاترین درجه «انقطاع الی الله» است، گفت: ما باید به‌عنوان سربازان حکومت دینی، خود را به منش الهی ایشان نزدیک کنیم.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: آیت الله محمدحسن فاضل گلپایگانی (زالی) نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان پنجم، متولد سال 1327 در شهرستان گلپایگان است. وی در سن 16سالگی وارد حوزه علمیه قم شد. پس از اتمام دروس سطح در درس خارج فقه آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی حاضر شد و به‌مدت پانزده سال از محضر آن فقیه بزرگ بهره برد. هم‏زمان با تحصیل دروس معمول حوزه‌‏های علمیه، فلسفه و عرفان را در محضر آیات حسن‌زاده آملی، جوادی آملی و انصاری شیرازی آموخت.
عضو مجلس خبرگان رهبری کنار فعالیتهای علمی از فعالیت سیاسی غافل نبود. از جمله فعالیتهای سیاسی وی همراهی با حضرت امام و تیم همراه ایشان در مدرسه رفاه تهران بود.
آیت‌الله فاضل گلپایگانی نماینده مشترک امام خمینی(ره) و آیت‌الله العظمی گلپایگانی در استان چهارمحال و بختیاری بود و تجربه موفقی را در مواجهه با اقوام و طوایف مختلف کشور و سامان‏دهی غائله لرستان در کارنامه دارد.
متن پیش‌ِرو مصاحبه اخیر خبرنگاران باشگاه خبرنگاران «پویا» با آیت‌الله فاضل گلپایگانی است.
تسنیم: باسلام و تشکر از وقتی که به ما اختصاص دادید. در ابتدا از چگونگی حضورتان در انتخابات خبرگان رهبری و حضور در لیست خبرگان مردم بفرمایید؟
باسلام و تشکر از شما. حضور ما در همه ادوار انتخابات خبرگان به‌صورت مستقل بوده است. هر چند بعد از اعلام رسمی کاندیداهای حاضر در صحنه، گروه‏‌های مختلف اعلام حمایت کرده و ما را در لیست خود قرار دادند. طبعاً حضور در چنین فهرست‏هایی به معنی پذیرش روش و منش آن گروه‏‌ها نیست. ضمن این‏که نیمی از افراد حاضر در این لیست با لیست جامعه محترم مدرسین مشترک بود و از هیچ‏‌یک از آقایان هم پس از قرار گرفتن در این لیست اعتراضی دیده نشد.
تسنیم: اما متأسفانه مشاهده شد در ایام قبل از انتخابات برخی رسانه‌های بیگانه از برخی لیست‌ها حمایت کردند.
بیگانگان، شناخت درستی از فضای ارتباطی و سیاسی داخل کشور ما ندارند و این مکرر به تجربه ثابت شده است. حمایت آن‏ها از برخی افراد هم به معنی همراهی حمایت‌شدگان داخلی با بیگانگان نیست. آن‏ها به زعم باطل خودشان این افراد را به خواسته‏‌های استعماری خود نزدیک‏تر دیده‏‌اند که تنها یک گمان باطل و ساده‏‌اندیشانه است. ضمن این‏که هوشیاری شورای محترم نگهبان، مانع از ورود معدود افراد همسو با بیگانگان شده و می‏‌شود.
** موقعیت علمی آیت‌الله مصباح قابل تشکیک نیست/ انس و الفت خاص آیات یزدی و مصباح با رهبر معظم انقلاب
تسنیم: رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار با اعضای دوره جدید خبرگان رهبری از نبود حضرات آیات مصباح یزدی و شیخ محمد یزدی به عنوان خسارت یاد کردند. ارزیابی شما از عدم حضور چنین افرادی در مجلس خبرگان رهبری چگونه است؟
ویژگی‏‌هایی موجب این امتیاز و تأسف ناشی از آن است. از جمله این‏که هر دو بزرگوار از یاران حضرت امام (ره) به‏ شمار می‏‌روند. خاطرم هست که مسئولیت اعزام روحانیون به نقاط مختلف با حکم و مأموریت از سوی حضرت امام راحل، توسط جناب آقای یزدی صورت می‏‌گرفت و بنده مشخصاً با ایشان در این زمینه مرتبط بودم. همچنان که موقعیت علمی حضرت استاد مصباح یزدی قابل تشکیک نبوده و بر کسی پوشیده نیست.
در مجموع، تجربیات این دو از لحاظ علمی، تجربه کاری و آشنایی با حوزه‌های علمیه، ممتاز و مثال زدنی است. علاوه بر این‏که انس و الفت با رهبری معظم انقلاب، ایشان را در کنار برخی دیگر از محترمین خبرگان، به کانال ویژه ارتباط حوزه‏‌های علمیه و علماء با رهبری بدل کرده و نکات و تذکرات مورد نظر روحانیت و علماء از طریق ایشان به محضر معظم له انتقال پیدا می‏‌کرد.

تسنیم: ریاست حضرت آیت‌الله جنتی بر مجلس خبرگان رهبری با توجه به هجمه‌هایی که پیش از انتخابات خبرگان بر ایشان بوده را چگونه می‌بینید؟
رسانه‌های بیگانه غربی بسیار تلاش کردند که آیت الله جنتی رای نیاورند اما در خود خبرگان چنین چیزی نبود. از مدت‌ها قبل از آغاز دور اول مجلس صحبت از ریاست آقای جنتی بر مجلس خبرگان بود. برخی هم بر این نظر بودند که آقای امینی ریاست خبرگان را بر عهده بگیرند. ایشان نیز شخصیت بزرگی هستند و سابقه حضور در جامعه مدرسین را دارند. هر دو این بزرگان عزیز هستند.
** مجلس خبرگان با تمام وجود انقلابی است و انقلابی می‌ماند/ سوگند خوردیم در خط انقلاب بمانیم
تسنیم: رهبر انقلاب در دیدارهای اخیر خود بسیار بر واژه «انقلابی‌گری» تأکید دارند و در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری فرمودند: مجلس خبرگان باید انقلابی بماند و انقلابی عمل کند. به نظر شما چرا در این دوره ایشان بر واژه انقلابی‌گری بسیار تأکید دارند؟
همچنان که اشاره کردید این فرمایش مقام معظم رهبری اختصاص به مجلس خبرگان ندارد. دیدگاه ایشان به مجلس شورای اسلامی نیز چنین است و یا سایر نهادهای دیگر. تفسیر ایشان از این واژه این است که فرد انقلابی به قانون اساسی پایبند بوده و مبانی و آرمان‏های نظام را قبول داشته باشد. برخی رسانه‌های معاند خارجی در این دوره قصد آن را داشتند طوری القاء کنند که انگار قرار است در این مجلس خبرگان جدید تحولی ایجاد شود. مثلاً خدای ناکرده رهبری را عوض کنند و یا بر خلاف آرمان‏های انقلاب و امام راحل اقدامی را صورت دهند. این نشان از طمع بیگانگان دارد. رهبر معظم انقلاب هم هر جا بیگانه طمع می‌‏کند، هشدار و رهنمود لازم را ارائه می‏‌دهند که کاملاً به‏‌جا و شایسته هم هست و بحمدالله در این جهت جای نگرانی وجود ندارد.
تسنیم: حضرتعالی باتوجه به حضور در مجلس خبرگان جدید، جو داخل این مجلس را چگونه می‌بینید؟ آیا واقعاً اختلافاتی هست و برخی افراد به دنبال اقداماتی برعلیه نظام و کشور هستند؟
در مجموع که داخل خبرگان را که مشاهده می‌کنم، واقعیت عکس این شایعات است و فرد یا افرادی نیستند که با رهبری زاویه داشته باشند. این مجلس خبرگان با تمام وجود انقلابی است و انقلابی خواهد ماند و جای نگرانی نیست. مجلس خبرگان محافظ رهبری بوده و اگر تذکری باشد به ایشان انتقال خواهد داد. چرا که ما سوگند یاد کرده‌ایم و باید در این خط بمانیم.
** تسلط رهبر معظم انقلاب بر فقه قابل مناقشه نیست/ آیت‌الله خامنه‌ای در بالاترین درجه «انقطاع الی الله» قرار دارد
تسنیم: لازمه یک انقلاب، رهبر انقلابی است. به عنوان نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری، شخصیت رهبر معظم انقلاب را در زمینه مدیریت و رهبری چگونه می‌بینید؟
شخصیت ایشان برای حوزه‏‌های علمیه شناخته شده است. وجوه علمی، مدیریتی و تقوائی ایشان مورد اتفاق علماء قرار دارد. تسلط کم نظیر ایشان بر فقه به عنوان یکی از ارکان لازم برای ولایت فقیه قابل مناقشه نیست. تجربه مدیریتی و اجرائی ایشان برای دوستان روشن است و زمان‏‌شناسی و دشمن‏‌شناسی ایشان حتی موجب شگفتی و تحسین خود دشمنان قرار دارد. عدالت و تقوا و صفای باطن، گوهری است که باید وجود آن را در ایشان قدر بدانیم. بنده در نطق میان دستور که مورد تحسین اعضای خبرگان هم گرفت عرض کردم شأن ولی فقیه این است که در بالاترین درجات انقطاع الی الله قرار دارد و این ما هستیم که باید به عنوان سربازان حکومت دینی، خود را به خلق و خو و منش الهی ایشان نزدیک کنیم و ما هم باید خود را در جنبه‏‌های سلوک معنوی بالا بکشیم تا هر چه بیشتر خدائی شویم.
** خبرگان باید نهادی برای تقویت رهبری باشد/ تشکیل کمیسیونی با هدف تقویت رهبری
در مجموع، جامعیت ایشان از جهات مختلف زیبنده رهبری و ولایت بر جامعه دینی و امور مسلمین بوده و خبرگان همچنان که امام راحل انتظار داشت باید نهادی برای تقویت رهبری باشد. چرا که ایشان یا هر شخص دیگری که در این جایگاه قرار بگیرد معصوم نیست و باید بازوانی با چشمانی باز در کنار ایشان، نواقص را متذکر شده و راهکار اصلاحی کارآمد و متناسب را نیز پیشنهاد کنند. خبرگان در عین استقلال باید حامی رهبری بوده و قداست این جایگاه را حفظ و تقویت کند. از این جهت تلقی بنده این است که علاوه بر ضرورت فعال‏تر شدن کمیسیون نظارت بر ارگان‏های زیرمجموعه رهبری، کمیسیون ویژه‌‏ای مشخصاً با هدف تقویت رهبری تشکیل بشود تا اعتبار هر دو جایگاه به عنوان بالاترین جایگاه‏‌ها در ساختار سیاسی کشور هم رهبری حفظ شود.

** اداره رهبری به‌شیوه شورایی زیبنده نظام نیست/ نظام هیچ‏ وقت به سوی شورائی شدن جایگاه‏های مدیریتی نمی‌رود
تسنیم: برخی افراد طی چند سال گذشته بحث شورایی بودن رهبری را مطرح می‌کنند؟ نظرتان درباره طرح این بحث چیست؟ ممکن است شورایی شدن رهبری بار دیگر در این مجلس خبرگان مطرح شود و آیا از لحاظ جنبه‌های فقهی و مدیریت سیاسی مناسب است که ما باز هم به شورایی شدن که سالها پیش در قانون اساسی بوده است بازگردیم؟
این مسئله دارای دو بعد است. یکی طرح این بحث و دیگری واقعیت این بحث. در سال‌های ابتدایی انقلاب زمانی که قانون اساسی را می‏‌نوشتند گفتند رهبری شخص و یا شورای رهبری! پس طرح این بحث خلاف شرع نبوده، چون در آن زمان مطرح شده است. اما در بُعد واقعیت، با گذشت زمان متوجه شدیم که دستگاه‌ها و نهاد‌هایی که شورایی بوده‌اند، کارایی لازم را ندارند. برای مثال شورای عالی قضایی که در ابتدا شورایی بود و بعد به این نتیجه رسیدیم که بهتر است در وحدت ریاست قوه قضائیه است ندارد و بعد از آن به مدیریت یک نفر تغییر پیدا کرد.
این مسئله در مورد جایگاه رهبری هم به همین شکل است. رهبری که هدایت کل نظام بر عهده او است و چه بسا باید جنبه الگوئی برای دیگر کشورها و مسلمانان را داشته باشد، زیبنده نیست شورایی اداره شود. اگر فرض کنیم 7 نفر داشته باشیم که همه در یک حد مساوی باشند اما تنها یک نفر در میان آنها برای رهبری تعیین می‌شود. به دلیل این که کارایی آن یک نفر برای نظام می‏‌تواند بیشتر باشد.
تسنیم: درباره افرادی که چنین مواضعی را در زمان قبل از انتخابات گرفتند و چنین موضوعات اختلافی را در این زمان مطرح می‌کنند چه نظری دارید؟
خط امام راحل به ما می‌‏گوید رهبری شورائی برای نظام کارآمد نیست. حضرت امام«قدس سره» بحث رهبری فردی را دستور و رهنمود دادند چون ایشان تجربه کردند که این موضوع برای جمهوری اسلامی بهتر است. کارکرد برخی بحث‏ها هم صرفاً انتخاباتی است و به‏ منظور گرم شدن تنور انتخابات طرح می‏‌شود و گرنه عقلای قوم می‌‏دانند که نظام هیچ‏گاه دیگر به سوی شورائی شدن جایگاه‏های مدیریتی باز نخواهد گشت. چرا که نه به نفع مردم و نه به نفع نظام است.
تسنیم: پس یعنی بیان چنین مواضعی را توسط برخی افراد مدیریت شده و با برنامه می‌دانید؟
در چارچوب جاذبه و دافعه نظام قرار می‌‏گیرد. هنر ما باید این باشد که به مخالفین هم فرصت عرض اندام و اظهار رأی و نظر بدهیم. وقتی هنوز کسانی هستند که به هر دلیل فکر می‏‌کنند رهبری شورائی بهتر است و با رهبری فردی مخالف هستند بگذاریم حتی این مخالفین، زمینه مشارکت داشته باشند. این خواست رهبری نظام هم هست.
اگر امروز همه مخالفین چه کسانی که در برخی جزئیات با نظام مخالفتی دارند و چه کسانی که با اصل و کلیت نظام زاویه دارند زیر پرچم معاند جمع بشوند و اسم اپوزیسیون بر خود بگذارند، از طرفی از سوی آمریکا و دیگر کشورهای معاند هم مورد حمایت مالی قرار بگیرند، تهدید بزرگی برای کشور قلمداد خواهند شد. خب ما اجازه بدهیم مخالفت‏های جزئی، امکان عرض اندام داشته باشند و در انتخابات‏ها دیدگاه خود را ارائه کنند و نقد بشود. این یک فرصت برای نظام خواهد بود که دیدگاه‏‌های مخالف خود را در یک فرآیند دموکراتیک به نقد خواص جامعه و عموم مردم بگذارد. این مسئولیت رسانه‏‌های ما است که بتوانیم روشنگری ایجاد کنیم و مردم را در تبلیغات انتخاباتی با مصالح کشور و نظام آشنا و همراه کنیم.
** کسی نمی‌تواند نسبت به وصیت‌نامه امام تشکیک ایجاد کند/ هشدار امام(ره) درباره نفوذ موریانه‌ها به ارکان نظام
تسنیم: از سال 88 می‌بینیم که یک سری سلسله شبهات بیان می‌شود که نمی توان گفت برای پرشور برگزار کردن انتخابات است. برای مثال امام(ره) تا آخرین لحظه زندگی خودشان به مبارزه با آمریکا تأکید می‌کند ولی افرادی وجود دارند که از قول امام می‌گویند «مرگ بر آمریکا» لازم نیست! رهبر معظم انقلاب می‌گویند انحراف از اندیشه‌های امام در حال شکل‌گیری است و اگر اندیشه‌های امام را می‌خواهید بروید به محکمات اندیشه ایشان رجوع کنید. نمونه دیگر از این سخنان متناقض سیره رهبری و امام این است که در اوج مذاکرات هسته‌ای، شخصی می‌آید و می‌گوید غرب از ما در موضوعات داخلی چیزی جز شفافیت نمی‌خواهد یا در زمان اوج درگیری دشمن در سوریه که سیاست ما حمایت از محور مقاومت است و شخص رهبر معظم انقلاب نیز تأکید دارند که این محور باید پابرجا بماند یکی از سردمدارن این جریان می‌آید و می‌گوید در دو طرف ماجرای سوریه دارند آدم‌کشی صورت می‌دهند. تا قسمتی شاید بشود پذیرفت که این سخنان برای رقابت است ولی آنجایی که محکمات اندیشه‌ امام زیر سوال می رود چه کار کنیم؟ تحلیل شما از این افراد چیست که با دیدگاه رهبری زاویه پیدا کرده‌اند؟ زمانی که یکی از یاران امام و رهبری می‌آید و می‌گوید من و امام تنها بودیم و امام گفت مرگ بر آمریکا نگویید! بعد بی‌بی‌سی فارسی هم به خود اجازه می‌دهد که نامه‌ای جعلی از رابطه امام و آمریکا منتشر کند؟ پاسخ شما در این رابطه چیست؟
فرمایشات رهبری مطابق واقعیت است و قابل مناقشه نیست. در این باره هم موضع امام ضداستکباری بوده و هیچ شکی نیست و کسی نمی‌تواند نسبت به بیانات و وصیت‌نامه امام، تحریفی را به وجود آورد. امام تا آخر به دنبال این بودند که نباید به نفوذی‌ها اجازه داد که مانند موریانه به ارکان نظام وارد و به دستگاه‌های اجرایی نفوذ کنند.

در طرف مقابل هم برخی با امام اختلاف سلیقه‌هایی داشتند و نامه‌هایی می‌نوشتند. حتی در مسئله جبهه و جنگ که امام می‌فرمودند جنگ باید تا پیروزی ادامه پیدا کند، عده‌ای از مسئولین می‌گفتند که باید آتش بس شود. در زمان خود امام، ایشان این نوع اظهارات و نظرات را تحمل می‌کردند . افرادی که جزء شاگردان امام و نزدیکان بودند و چنین زاویه‌های را داشتند و این مشکلی ایجاد نمی‌‏کند.
** حرف آخر را باید رهبری بزند/ اطاعت از ولی‌فقیه در همه حال واجب است
پس اختلاف سلیقه و دیدگاه به زمان حال مربوط نمی‌شود و در گذشته نیز وجود داشته است. هیچ زمان هم امام تلقی نمی‌کردند که اینها دشمن انقلاب و رهبری هستند. امام سخن آنها که می‌گفتند «اگر جنگ ادامه پیدا کند هیچ چیز برای ما باقی نمی‌ماند» را گوش می‌دادند ولی در پاسخ می‌‌فرمودند که جنگ باید ادامه یابد. پیغمبر در جنگها مشورت می‌کردند. پیامبر که معصوم است در کارها با دیگران مشورت می‌کند و در برابر سخن آنها می‌گوید چشم. چون سخن مناسبی گفته شده است. این چنین نیست که بر روی حرف خودشان ایستادگی کنند. پس در این زمینه نباید «کاسته داغ تر از آش» بشویم. بالاتر از پیامبر که نداریم. پس توصیه‌ها و دستورات رهبر معظم انقلاب قابل انکار نیست و اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم، باید توصیه‌های حضرت امام را که توسط رهبری معظم انقلاب گفته می‌شود بیان کنیم و اگر چنین نکنیم انقلاب منحرف خواهد شد. اگر بگوئیم که مخالفین چیزی نگویند که این منطقی نیست.
خداوند نیز به پیامبر می‌گوید مشورت بگیر ولی حرف آخر را خودت بزن«و شاورهم فی الأمر». در مسائل اجرایی پیامبر باید اصل باشد و نظر نهایی را ایشان بگوید. رهبری در هر حال قداستش باید حفظ شود و حرف آخر را رهبری بزند. حال می‌خواهد رهبر معصوم باشد یا ولی فقیه باشد، امام راحل باشد و یا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای. در امور اجرایی یک نفر باید حرف بزند. حتی اگر رهبری اقدامی را انجام داد که دیگران گفتند اشتباه است و فی الواقع هم اشتباه باشد، ما هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ قانون اساسی نمی‌توانیم راه رهبری را رها کنیم. در این موضوع روایت داریم که اگر قاضی به صورت غیر عمد خلاف واقع حکم دهد، نمی‌توانیم حکم او را اجرا نکنیم. در این باره روایت می‌گوید هیچ دلیل شرعی وجود ندارد و نمی‌توان اعتراض کرد. اگر چنین شود دیگر قوه قضایه نمی‌تواند کاری بکند و سنگ بر روی سنگ بنا نخواهد شد.
** ماجرای تبعیت آیت‌الله گلپایگانی از حضرت امام(ره)
تسنیم: پس حتی اگر حکم قاضی یا مجتهد اشتباه هم باشد، برای حفظ وحدت در جامعه اسلامی باید آن حکم را اجرایی کرد؟
بله. اگر حکمی مخالف هم باشد، باید از آن اطاعت کرد. پس در نظام جمهوری اسلامی اگر کسی قاضی عادل شد و یا مجتهد عادل، حکمش باید اطاعت شود. رهبری هم فقیه عادل بوده و در راس نظام می‌باشد و اطاعت از او واجب است. حال من تشخیص می‌دهم دستوری که شخص رهبری می‌دهد خلاف باشد ولی نمی‌توانم مخالفت کنم چون اگر مخالفت کنم سنگ بر روی سنگ بند نمی‌ماند. رهبری با توجه به واقعیت‌ها حکم می‌دهد حال شاید یک اشتباهی هم داشته باشند. شارع مقدس نمی‏‌آید آن اقلیت را در برابر اکثریت پر رنگ کند بلکه آن را ملحق به اکثریت می‌کند. حرف اول و آخر را رهبرمی‌زند و ما هم از ایشان اطاعت می‌کنیم. حتی اگر مجتهد و فقیه عادل نیز باشیم.
خدا حضرت آیت‌الله گلپایگانی را رحمت کند. یک بار مسئله‌ای را من از ایشان سوال کردم. ایشان فرمودند مگر روزنامه نخوانده‌اید. گفتم خیر. گفت جواب این مسئله امام خمینی فرموده‌اند و ما در مسائل سیاسی غیر از فرمایشات امام حرفی نمی‌زنیم. ببینید آقای گلپایگانی چقدر به امام احترام می‌گذاشتند. بحث سیاسی می‌شد ایشان می‌فرمودند چون مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی است همان چیزی را که امام فرمودند شما نیز آن را انجام دهید.

مسأله دیگر این است که ما انتظار داشته باشیم کسی حرفی مخالف رهبری نزند. امام و پیغمبر هم چنین انتظاری از مردم نداشتند. البته تذکر دادن و نصیحت کردن غیر از این است که در برابر رهبر جامعه اسلامی مقابله کنی و در مقابل او پرچم در دست بگیری. اسلام می‌گوید کسی اگر نظری مخالف نظر حکومت دارد باید نظرش را بگوید. مثلا ما 80 نفری که در خبرگان رهبری هستیم کارخانه‌ای که بدنیا نیامده‌ایم. می‌توانم بگویم که یک جور نظر دهیم و اختلاف سلیقه نداشته باشیم. ما در اصول قانون اساسی مشترک هستیم و این اصول «ید واحده» است و نباید بگذاریم در اساس نظام اختلافی به وجود آید. ما باید نظر مخالف را تحمل کنیم. تحمل نظر مخالف یک مسئله است و اظهار مخالفت یک موضوع دیگر.
** فتنه 88 برنامه ریزی از سوی دشمنان بیرون از کشور بود که با فریب برخی عوامل داخلی آنها روبه رو شد
تسنیم: این فرمایش که اگر در نظام چند صدایی نباشد، عملاً نظام بالنده نمی‌شود صحیح است. اما نکته اینجا است که فرمودید برخی در مقابل رهبری معظم انقلاب پرچم دیگری علم می‌کنند. نمونه آن فتنه سال 88 است. ما نمی‌گوییم مشورت یا ابراز مخالفت با رهبری جرم است. در مجمع تشخیص مصلحت نظام که بازوی مشورتی رهبر معظم انقلاب است همه نوع دیدگاه و سلیقه‌ سیاسی دیده می‌شود اما سئوال ما ناظر به این بحث است که برخی در زمانهای حساس برخلاف سخنان رهبری مواضعی بیان می‌کنند. حضرت آقا می‌گویند تقلب نشده ولی آقایان می‌گویند که تقلب شده است؛ به عبارتی همین سرانی که می‌گویید اختلاف دیدگاه دارند.
در فتنه سال 88 بحث مقابله با نظام بود. اینکه برخی پرچم بلند کردند و در مقابل رهبری ایستادند، عکس امام و رهبری را پاره کردند، به خیابانها ریختند و قصد آن را داشتند که به سوی بیت رهبری بروند، هیچ شکی در محکومیت آنها نیست.
فتنه 88 برنامه ریزی از سوی دشمنان بیرون از کشور بود که با فریب برخی عوامل داخلی آنها روبه رو شد. قصد آنها براندازی نظام و رهبری بود و به اینجا که می‌رسیم باید ایستادگی کرد. اگر در اینجا کوتاه بیاییم آنها جلوتر می‌آیند. جریان فتنه 88 با بحث نقد داشتن با رهبری تفاوت دارد اما این پرچم برداشتن برعلیه رهبری و با اصول نظام درگیر شدن درست نیست و باید مقابل آن ایستاد. این بود که مردم مقابل اغتشاش‌گران و اوباش ایستادند و راهپیمایی 9 دی را انجام دادند و چون مردم دیدند که بحث آنها عبور از نظام نیست و درگیری آنها با اسلام و امام حسین (ع) است.

** ملت بر سر اصول انقلاب و رهبری سخت ایستاده است/ حفظ شخص مقام معظم رهبری واجب است
بحث فتنه سال 88 از بیرون مدیریت شد و دشمنان بسیار خوش حال بودند که کار نظام تمام است. ملت بر سر اصول انقلاب و رهبری سخت ایستاده است. این خبرگان رهبری همه در مسیر انقلاب هستند و رهبری را بالاترین رکن نظام دانسته و حفظ شخص مقام معظم رهبری را واجب و حمایت از ایشان را لازم دانسته از ایشان پشتیبانی خواهند کرد و به اصول قانون اساسی پایبند خواهند بود.
تسنیم: نظر شما در باره اینکه برخی از یاران امام بعد از درگذشت ایشان، خاطراتی را از حضرت امام(ره) نقل می‌کنند که درست برخلاف محکمات اندیشه‌های ایشان است؛ آیا اساساً خواب دیدن و اینگونه نقل کردن در مجامع عمومی سندیتی دارد؟
برخی چیزها به خود اشخاص مربوط است. من قیم افراد نیستم. من از شخصی نام نمی‌برم ولی شما باید این سوال‌ها را از خود آن فرد بپرسید. اینکه فردی از امام چیزی نقل کند یک خبر است که ما می‌گوییم خبر «یحتمل الصدق و الکذب». من نمی‌توانم نظر بدهم که طرف راست می‌گوید و یا دروغ اما خواب هیچ دلیلیتی ندارد. اینکه من بگویم دیشب خواب دیده‌ام که فلانی بوده و... چنین چیزی اصلاً سندیت ندارد.
خواب هیچ گونه حجیتی ندارد و به منبری‌ها هم توصیه می‌کنیم که با تعریف خواب با مردم سخن نگویند. ما آنقدر واقعیت‌های معتبر داریم که نیازی به خواب تعریف کردن نباشد. برخی‌ها هم منتظر هستند تا ببینند فلانی چه خوابی تعریف می‌کند و آنها هم آن را سر دست بگیرند و آن خواب را تعبیر کنند. در حالی که خواب از اساس حجت نیست.
تسنیم: در پایان خوشحال می‌شویم بدانیم نظر شما درباره مسئله فیشهای نجومی چیست؟ اینکه برخی حقوقهای چند ده میلیونی می‌گیرند، زنده‌کننده اشرافیت نیست؟
این فیش‌های حقوقی جزء مفاسد اقتصادی به‏ شمار می‏‌رود و دولت و قوه قضائیه باید پیگیری کنند. این موضوع مفسده‌ است و زیبنده نظام نیست. متأسفانه برخی از این فیش‌ها قانونی شده است. کسی هم که از پول بدش نمی‌آید. اگر قانونی گرفته‌ باشند آن قانون باید درست شود. برخی هم با رانت حقوق می‌گرفتند. این مسئله با روحیه اشرافی‌گری جور در می‌آید. حتی اگر عده‌ای قلیل باشند باید با آنها برخورد و مقابله شود.


 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 18 مهر 1395  ] [ 6:25 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 10 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3754638 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب