کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 

 

 
 در گفت‌وگوی محمود بازرگانی مطرح شد؛ ماجرای تهدید به قتل آیت‌الله طالقانی/
 
 
چرا منافقین واژه «پدر طالقانی» را انتخاب کردند؟
 
آیت الله طالقانی

آیت‌الله طالقانی طی بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «هیچکس حق ندارد مرا به ضدانقلاب بودن متهم کند. من هروقت احساس ضعف در ایمانم بکنم؛ چهره امام که یادم می‌افتد در ایشان ذوب می‌شوم.»

به گزارش مشرق، محمود بازرگانی مدرس رشته جامعه‌شناسی تاریخی و از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب است که تجربه دو سال حبس در زندان‌های رژیم ستمشاهی را در کارنامه خود دارد ، به بهانه سالروز درگذشت آیت‌الله طالقانی مصاحبه ای با او انجام دادیم که در زیر می آید:

 ابتدا درباره اینکه چرا مرحوم طالقانی در میان مبارزان سیاسی علیه رژیم پهلوی مورد احترام است؟

آیت‌الله طالقانی در سال 1289 در روستای گلیرد از توابع طالقان متولد شد. از کودکی بسیار باهوش بود و از بچه‌های هم‌دوره خود بیشتر می‌فهمید و اساتید ایشان در حوزه علمیه متفقاً نبوغ ایشان را تایید می‌کردند. پدر ایشان از علمای مبارز بودند و رضاخان بارها برای تطمیع ایشان هدایایی ارسال کرد؛ رضاخان بسیاری از روحانیون که در فشار مالی بودند را با این روش‌ها از راه مبارزه خارج می‌کرد اما پدر آیت‌الله طالقانی فریب رضاخان را نخورد و آیت‌الله طالقانی با توجه به هوشمندی که داشت؛ حرکات پدرش را درک کرد و از آن الگو گرفت؛ به نحوی که به راحتی ظلم را می‌شناخت و قادر به تبیین آن بود.

آیت‌الله طالقانی یک روحانی معمولی، روضه‌خوان و امام جماعت معمولی نبود. دور اول مبارزات وی در زمان رضاخان و اوج سرکوب مخالفان توسط او در سال‌های 1317 تا 1320 بود که آیت‌الله طالقانی به افشاگری علیه رضاخان می‌پردازد. دور دوم مبارزات ایشان از سال 1320 تا 1332 بود که عمده‌ترین فعالیت مبارزاتی ایشان تشکیل انجمن‌های اسلامی بود. پس از ماجرای ترور شاه، بسیاری از فعالیت‌های سیاسی ممنوع می‌شود و در همین دوره آیت‌الله طالقانی مبارزه سیاسی را در قالب انجمن‌های اسلامی درمی‌آورند که طی آنها به روشنگری می‌پرداختند؛ انجمن‌های دانش‌آموزی، معلمی و از همه مهم‌تر انجمن‌های اصناف که در آن دوره آیت‌الله طالقانی تلاش می‌کند بازاریان را به شکل منسجم علیه حکومت بشوراند که نقش موثری هم در وراندازی رژیم ایفا کردند.

ویژگی دیگر دور دوم مبارزات آیت‌الله طالقانی ارتباط با مردم بود. آیت‌الله طالقانی متواضع‌ترین روحانی بود که در تهران زندگی می‌کرد؛ درب خانه ایشان همیشه به روی مردم باز بود و مردم به راحتی برای مسائل و مشکلات‌ خود به نزد ایشان می‌آمدند. دور بعدی مبارزات ایشان مربوط به سال‌های 32 تا 40 است که ایشان یک مرکز مهم روشنگری در مسجد هدایت واقع در خیابان جمهوری فعلی را راه‌اندازی می‌کند؛ این مسجد در نوع خودش بی‌نظیر بود.

آیت‌الله طالقانی در فاصله بین دو نماز برای مردم سخنرانی می‌کرد؛ پس از نماز عصر و نماز عشا پذیرای صحبت‌های مردم می‌شد و جلسات تفسیر قرآن داشت؛ صندوق‌های قرض‌الحسنه را با همکاری بازاریان راه‌اندازی کردند که بسیاری از مشکلات اقتصادی اهالی آن منطقه را برطرف می‌کرد و از همه‌ مهم‌تر این که ارتباطات زیرزمینی آیت‌الله طالقانی با مبارزان سیاسی در مسجد هدایت شکل می‌گیرد. هم‌چنین در این دوره ایشان آثار ارزنده‌ای همچون «اسلام مالکیت»، «حکومت از نظر اسلام»، «ترجمه و شرح 81 خطبه از نهج‌البلاغه» و تفسیر قرآن با عنوان «پرتوی از نور» را منتشر کرد.

آیت‌الله طالقانی عوامل وجود استبداد را هفت عدد می‌دانست که من این‌ها را از منابع مختلف استخراج کرده‌ام. اول جهل ملت نسبت به وظایف حقوق عمومی که ایشان حقوق مالکیت عمومی را از آیات قرآن دریافت می‌کرد و اعتقاد داشت اگر این جهل مردم از بین برود استبداد خود به خود نابود می‌شود. دوم «وجود استبداد دینی» که توسط علمای درباری اعمال می‌شد. سوم «نفوذ پرستش شاه» که فرمان شاه را معادل فرمان خدا معرفی می‌کردند؛ آیت‌الله طالقانی به شدت با شخصیت‌پرستی مخالف بود و زمانی که اعضای مجاهدین ایشان را «پدر طالقانی» خطاب می‌کردند هم مقابل این غلو کردن آنها ایستاد.

چهارم «بروز اختلافات دینی، سیاسی و طبقاتی» که آیت‌الله طالقانی اعتقاد داشت وجود این اختلافات در جامعه موجب جلوگیری مردم از مبارزه با حاکمیت می‌شود. پنجم «استبداد طبقاتی» ایشان به شدت با بروز اشرافیت در جامعه مخالف بود؛ ایشان حتی با وجود دارا بودن درجه مرجعیت هیچ‌گاه خود را بالاتر از سایر روحانیون نمی‌دیدند و بروز این اختلافات را موجب عدم پیشرفت می‌دانستند.

ششم «قوه قهر و ایجاد وحشت و ضجر» که ایشان به شدت با اقدامات وحشیانه ساواک مخالف بودند و درباره این مورد در تفسیر نهج‌البلاغه خود به طور مفصل تبیین کردند. هفتم «تسلط بر اموال عمومی و قوای نظامی و انتظامی» که ایشان اعتقاد داشتند اسلام باید بر اموال عمومی و قوای نظامی و انتظامی مسلط باشند تا این‌ها در اختیار اسلام باشد نه پادشاه.

 آیت‌الله طالقانی حتی برای هدایت کمونیست‌ها و مارکسیست ها وقت می‌گذاشت

ارتباطات آیت‌الله طالقانی با جبهه ملی و نهضت آزادی چگونه بود؟

مبارزات جبهه ملی مشی خطرآمیز نداشت؛ به گمان خودشان در حال مبارزه با حاکمیت بودند اما سعی داشتند از طریق مجلس، شاه را کنترل کنند و اعتقاد داشتند که شاه باید سلطنت کند نه حکومت. از سال 40 به بعد برخی اشخاص همچون سحابی و بازرگان با جدا شدن از جبهه ملی‌، نهضت آزادی را تشکیل دادند؛ آنها نیز نظام پادشاهی را قبول داشتند و علیه شخص شاه اقدامی نمی‌کردند.

آیت‌الله طالقانی هیچ‌گاه از اعضای جبهه ملی نبود اما با آنان ارتباط داشت؛ پیش‌تر عرض کردم که درب منزل آیت‌الله طالقانی همیشه به روی اقشار مختلف مردم باز بود و ایشان هیچ‌گاه کسی را از درب منزلش نمی‌راند و حتی برای هدایت کمونیست‌ها و مارکسیست ها وقت می‌گذاشت و این کار را در زندان هم انجام می‌داد. البته ارتباط آیت‌الله طالقانی با نهضت آزادی خیلی بیشتر از جبهه ملی بود زیرا اعضای نهضت آزادی همچون بازرگان و سحابی معتقد به مبانی اسلام، رساله ، تقلید و اجتهاد بودند در صورتی که جبهه ملی اعتقاد زیادی به اجتهاد نداشت؛ به همین دلیل آیت‌الله طالقانی با اعضای نهضت آزادی همکاری می‌کرد؛ اما این همکاری به این معنی نبود که نظام پادشاهی را قبول داشته باشد. آیت‌الله طالقانی در جلسات جبهه ملی نیز شرکت می‌کرد.

 ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین از کجا شروع شد؟

در دورانی که آیت‌الله طالقانی امام جماعت مسجد هدایت بود؛ اقدام به برگزاری کلاس‌های تفسیر قرآن کرد. در این کلاس‌ها دو چهره شاخص شرکت داشتند که از دانشجویان نخبه بودند یکی محمد حنیف‌نژاد و دیگری سعید محسن؛ این‌ها تا سال 44 عضو نهضت آزادی بودند. این دو زمانی که در زندان قزل‌قلعه محبوس بودند با آیت‌الله طالقانی هم‌بند می‌شوند و در آن دوران ارتباط نزدیکی با ایشان برقرار می‌کنند. محسن و حنیف‌نژاد در زندان به این نتیجه می‌رسند که نهضت آزادی توانایی مبارزه با شاه را ندارد و تصمیم به جدایی از نهضت آزادی می‌گیرند.

ایشان معتقد بود که از هر کسی که در حال مبارزه با رژیم است باید حمایت کرد اما در عین حال نباید از هدایت آنها غافل شد. بنابراین حتی مارکسیست‌ها و توده‌ای‌ها نیز برای مشاوره به نزد آیت‌الله طالقانی می‌آمدند یعنی دایره هدایت ایشان تنها محدود به نیروهای مذهبی نبود.

تهدید آیت الله طالقانی توسط سازمان مجاهدین خلق

حنیف‌نژاد و محسن که سر کلاس‌های تفسیر آیت‌الله طالقانی حاضر می‌شدند؛ آیات قرآن را به شکل متفاوتی می‌فهمیدند و بیشتر سراغ آیات مربوط به جهاد می‌رفتند و حتی در کتاب‌هایی که بعدها نوشتند نیز محور مباحث‌شان بیشتر روی آیات جهاد بود. تا سال 49 هیچ اسمی از سازمان مجاهدین خلق نبود و این‌ها تحت عنوان «سازمان آزادی‌بخش ایران» فعالیت می‌کردند و تا سال 49 مشغول تکمیل مانیفست خود بودند تا این که در سال 50 نام سازمان مجاهدین خلق را در زندان برای خود انتخاب کردند.

حنیف‌نژاد و محسن در سال 51  اعدام می‌شوند و از پایه‌گذاران اصلی سازمان مجاهدین مسعود رجوی و موسی خیابانی و تعدادی دیگر باقی می‌مانند. عده‌ای از سران مجاهدین در بیرون از زندان تصمیم می‌گیرند که مارکسیست شوند و در بیانیه‌ای موسوم به بیانیه سبز این اعتقادات خود را آشکار می‌کنند که این بیانیه به زندان هم وارد می‌شود و در آن زمان آیت‌الله طالقانی در زندان بود یکی از مسئولین مجاهدین به نام وحید افراخته از بیرون زندان به آیت‌الله طالقانی پیغام می‌دهد که «اگر واکنشی به مارکسیست‌شدن ما نشان دهی تو را می‌کشیم» با این وجود آیت‌الله طالقانی به همراه آیت‌الله منتظری، آیت‌الله انواری و آیت‌الله ربانی شیرازی بر علیه آنها اعلامیه ارتداد و نجاست را صادر کرد.

عده‌ای از عوامل مجاهدین همچون لبافی‌نژاد و شریف‌واقفی حاضر نشدند که مارکسیست شوند و توسط  وحید افراخته ترور شدند. پس از ورود این بیانیه به زندان اعضای مجاهدین به دو دسته تقسیم شدند. عده‌ای رسماً اعلام کردند که مارکسیست شدند و عده ای همچون رجوی‌، خیابانی، محسن مخملباف و وحید لاهوتی اعتقاد مارکسیستی خود را پنهان کردند و نماز می‌خواندند اما اعتقادی به روحانیت، اجتهاد و تقلید نداشتند.

آیت‌الله طالقانی در زندان به خاطر مارکسیست‌شدن این جوانان مسلمان بسیار ناراحت شد و تلاش بسیاری کرد که این‌ها را به راه بیاورد. اما آنها آن‌قدر بر مواضع خود پافشاری کردند که منجر به صدور اعلامیه ارتداد و نجاست شد و ما در زندان وسایل شخصی خود همچون دمپایی و بند رخت و حتی اتاق‌ها و غذاها را از آنها جدا کردیم یعنی این‌ها چون مانند کمونیست‌ها وجود خدا را انکار می‌کنند نجس هستند. البته ساواک هم از این ماجرا نهایت سوءاستفاده را کرد و زندانیان را به جان هم انداخت. آیت‌الله طالقانی در زندان با اعضای مجاهدین قطع رابطه کرد.

ماجرای مارکسیست اسلامی چه بود؟ 

مارکسیست اسلامی لقبی بود که عوامل رژیم برای تخریب وجهه مجاهدین به آنها نسبت می‌دادند تا بگویند که نماز و حجاب آنها ظاهرسازی است.

 پس از انقلاب ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین چگونه بود؟  

دور بعدی ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای مجاهدین مربوط به زمانی بود که در آبان 57 آیت‌الله طالقانی از زندان آزاد می‌شوند و به منزل خود در خیابان تنکابن محدوده پیچ شمیران می‌روند. از اینجا به بعد ارتباط آیت‌الله طالقانی با مجاهدین یک‌طرفه می‌شود به این شکل که اعضای سازمان مجاهدین همچون خیابانی، ابریشمچی و رجوی برای استفاده ابزاری از آیت‌الله طالقانی به دیدار ایشان می‌رفتند؛ اما ایشان هیچ‌گاه به دیدار آنها نرفت.

پس از پیروزی انقلاب اعضای مجاهدین تلاش بسیاری می‌کنند تا آیت‌الله طالقانی را جذب خودشان کنند و از آن به بعد ایشان را «پدر طالقانی» خطاب کردند تا ایشان را به عنوان پدر معنوی و سیاسی خود جلوه دهند. آیت‌الله طالقانی نیز با توجه به رویکرد تفرقه‌افکنی و ایجاد وحدت میان نیروهای انقلابی که داشتند؛ مجاهدین را از خود طرد نکردند اما مرتباً آنها را نصیحت می‌کردند و سعی داشتند امام را در محوریت امور قرار دهند تا اتحاد حفظ شود و رژیم شاه جرئت بازگشت را به خود ندهد.

 آیا اعضای مجاهدین با روحانیون دیگری هم ارتباط داشتند؟

آنها با شیخ علی تهرانی هم رابطه داشتند. در کل هر کدام از روحانیون که با امام مشکل پیدا می‌کرد؛ اعضای مجاهدین دورش را می‌گرفتند اما ویژگی آیت‌الله طالقانی این بود که امام را مراد خودش می‌دانست.

بسیاری از مطالبی که از قول آیت‌الله طالقانی در نشریه مجاهد چاپ می‌کردند جعلی بود

آیت‌الله طالقانی که شاهد انحرافات اعضای سازمان مجاهدین بود چرا جلوی فعالیت آنها را نگرفت؟

جلوی‌شان را گرفت؛ منتها آنها اخبار کذب زیادی را درباره آیت‌الله طالقانی منتشر می‌کردند. مثلاً گفتند که رابطه آیت‌الله طالقانی با امام مکدر شده و به روستا رفته که آیت‌الله طالقانی طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «هیچکس حق ندارد مرا به ضدانقلاب بودن متهم کند. من هروقت احساس ضعف در ایمانم بکنم؛ چهره امام که یادم می‌افتد در ایشان ذوب می‌شوم.» مجاهدین نتوانستند آیت‌الله طالقانی را مصادره کنند. بسیاری از مطالبی که از قول آیت‌الله طالقانی در نشریه مجاهد چاپ می‌کردند جعلی بود. حتی در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای روس‌ها جاسوسی می‌کرد؛ مجاهدین تلاش بسیاری کردند تا دست‌خطی مبنی بر برائت او از آیت‌الله طالقانی بگیرند اما موفق نشدند.

در زمان پس از انقلاب که اعضای مجاهدین به مبارزه مسلحانه و بمب‌گذاری پرداختند؛ آیت‌الله طالقانی فوت کرده بود. سه چهار روز مانده به پیروزی انقلاب اعضای مجاهدین با یورش به پادگان‌ها سلاح‌ها را به مراکز مخفی خود منتقل می‌کردند. آیت‌الله طالقانی اطلاعیه‌های بسیاری مبنی بر لزوم تحویل سلاح‌ها صادر کرد و تلاش بسیاری کرد که اعضای مجاهدین پس از انقلاب به سمت مبارزه مسلحانه نروند. در کل آیت‌الله طالقانی حرکات مجاهدین پس از انقلاب را تایید نکرد و خانم اعظم طالقانی بارها در مصاحبه‌ها این نکته را ذکر کرده‌اند. الان ما باید بررسی کنیم که آیت‌الله طالقانی چه بیانیه‌هایی را برای اعضای مجاهدین صادر کرد؟ و در دیدارهایی که مجاهدین با ایشان داشتند چه نکاتی بیان شده است؟

ارزش شخصیت آیت‌الله طالقانی را باید با ادله ثابت کرد؛ امام خمینی که نماز جمعه را پایه‌گذاری می‌کنند ایشان را به امامت جمعه تهران منصوب می‌کنند؛ تریبون نماز جمعه تهران در آن مقطع، بسیار مهم بود و مورد دیگر این که امام طی حکمی آیت‌الله طالقانی را عضو شورای انقلاب می‌کنند؛ مورد دیگر این که امام ایشان را به عنوان یکی از اعضای اولیه مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب می‌کند. مجموع این عوامل اثبات می‌کند که آیت‌الله طالقانی دارای چه شخصیت والایی بوده و امام از بابت ایشان خاطرجمع بوده است؛ بنابراین مجاهدین خلق هرگز نتوانستند از آیت‌الله طالقانی استفاده ابزاری کنند. شخصیت آیت‌الله طالقانی به گونه‌ای بود که تمام گروه‌ها و احزاب ایشان را قبول داشتند.

اما ایشان هرگز قدمی جلوتر از امام برنداشت و همیشه امام برایش نقش محوری داشت به نحوی که در سال 50 که 9 نفر از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین دستگیر می‌شوند؛ آیت‌الله طالقانی روی کاغذ سیگار با جوهر نامرئی برای امام که در نجف تبعید بودند نامه می‌نویسد که «این‌ اشخاصی که دستگیر شدند اصحاب کهف بودند» اما امام هیچ پاسخی به این نامه نمی‌دهد؛ آیت‌الله طالقانی که عکس‌العمل امام را دیدند دیگر پیگیر ماجرا نشدند. ماندگاری شخصیت آیت‌الله طالقانی به این خاطر بود که خود را بالاتر از امام نمی‌دانست. در حال حاضر روحانیون زیادی هستند که خودشان را بالاتر از رهبری می‌بینند؛ این ها از قطار انقلاب می‌افتند.

امام به آیت‌الله طالقانی لقب ابوذر زمان را داد. ابوذر همیشه علیه ظلم اعتراض می‌کرد و به روشنگری مردم می‌پرداخت. برای تبیین شخصیت آیت‌الله طالقانی باید دیدگاه‌ها امام درباره ایشان را بررسی کرد. او مبارزی نستوه بود یعنی تمام زندگی‌اش را در راه مبارزه گذاشته بود؛ ما کمتر کسی را این‌گونه داشتیم. آیت‌الله طالقانی هم سیاست مبارزه را داشت و هم رژیم زورش نرسید که ایشان را به شهادت برساند. آیت‌الله طالقانی سنگ صبور بسیاری از زندانیان بود و افراد بسیاری را از چنگال مارکسیسم نجات داد. آیت‌الله طالقانی شخصیت عجیبی داشت. به جرئت می‌توانم بگویم که در عمرش حتی یک حرف خطا هم نزد.

منبع: تسنیم
 
 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 21 شهریور 1396  ] [ 11:09 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

تصاویر جدید از مناطق آزادشده شهر دیرالزور سوریه پس از سه
 
 
سال اشغال توسط تروریستهای داعشی./

 

 

تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

تصاویر جدید از دیرالزور سوریه

تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

 تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 21 شهریور 1396  ] [ 11:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

http://www.picc.ir/uploads/150524040501413.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052402274371.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505085304192.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505085304192.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082869343.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505089054631.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082869343.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082866942.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082866942.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082869343.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082866942.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505082864551.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505081028053.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505079306291.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076122243.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076114632.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076112911.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076114632.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073527483.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076112911.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073521.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071670122.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071667161.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071674323.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505070176963.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505070176963.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505070176963.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505070176963.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071667161.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071667161.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071670122.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505071674323.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073521.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073521.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073521.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073521.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073522552.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073522552.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073522552.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505073527483.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505076112911.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505078024241.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505078030472.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505078030472.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505078033813.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505079307362.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505085303641.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505079308243.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505081027162.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15050508530783.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15050508530783.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052402274371.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052402274371.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022748562.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022748562.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022748562.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022751983.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022748562.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524022748562.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052404199443.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052404199443.jpghttp://www.picc.ir/uploads/15052404199443.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041986632.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041986632.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041986632.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041983081.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041983081.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041983081.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040501413.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040501413.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040501413.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040499311.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040499311.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040499311.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524040499311.jpg

 

 

http://www.picc.ir/uploads/150505089059362.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150505094053923.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150524041983081.jpg

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 21 شهریور 1396  ] [ 11:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

  • ahmad_esmaeili_50
  •  
  •  
  • باسمه تعالی؛

 

http://www.picc.ir/uploads/150513254723542.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252626213.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252622972.jpg

 

 

 


  • ولادت باسعادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

    حضرت امام موسی کاظم (ع)رابه مهدی موعود امام زمان (عج)
  •  
  •  
  • ونا یب برحقش ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت

    الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله)وعموم مسلمانان

    جهان، علی الخصوص ملت شهیدپرور ولایتمدار ایران

  • اسلامی تبریک وتهنیت عرض می نماییم.
  •  
  •  
  • احمداسماعیلی کریزی

    می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور

  • سهم من در حدّ یک عرض ِسلام از راه دور

    نیستم دور ضریحت! در خیالم بارها-

  • می روم گم می شوم در ازدحام از راه دور

    در طوافت می دوَم با پای شعرم هفت بار

  • تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور

    اشک می ریزد دلم! از شوق٬ پرپر می زند

  • دور گنبد؛ بر فراز پشت بام از راه دور

    آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست

  • کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور

    حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام

  • میگذاری مهربان... سنگ تمام از راه دور

    بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم

  • زخم هایم را به دست التیام از راه دور

    بُعد منزل نیست... اما در حرم حالم خوش است

  • گر چه می دانم نظر دارد امام از راه دور!
  •  

  • مرضیه عاطفی

  • #ألسلام_علیک_یا_باب_ٱلحوائج
  •  

  • #یا_موسی_بن_جعفر_ع_أدرکنی

    #کریز‌#ریوش#کاشمر #ترشیز_خبر #مشهد_مقدس
  •  
  • #آستان_قدس_رضوی#سازمان_قضایی_نیروهای_مسلح
  •  
  •  
  • #قوه_قضاییه#ارتش#سپاه #دادگستری#خراسان
  •  
  • #تعزیرات_حکومتی #مرزبانی#اینستاگرام #خراسان
  •  
  • #اینستا_ایران #لایک #like #ارتش#نیروی_انتظامی
  •  

  • #دفاع_مقدس #شهادت #شهدا #امام_خميني #رهبر
  •  
  •  
  • #ایران #انقلاب_اسلامی #الثورة_الإسلامية...
  •  
  •  
  •  
  •  
  • 🇮🇷به گروه یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw
  •  
  •  

  • وبلاگ"چهارباغ کریز"
  •  
  • ◾️
  •  
  • baghdasht1.blogfa.com 🇮🇷
  •  
  •  
  •  
  • به کانال یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AAAAAEKaigiVibLjTSSbNw

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 

 

ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:22 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"

 

موسای ما ز نسل شهنشاه

 

خیبر است

 


‎نوری ز طیف عاطفه،

 

موسی بن جعفر است

 



‎حاجت روا شدن ز درش

 

کار ساده است

 


‎این کمترین عنایت

 

 

این خانواده است

 

 

http://www.picc.ir/uploads/150513254723542.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252622972.jpg

 

 

 

 



میلادباسعادت  امام موسی

 

 

کاظم علیه‌السلام فرخنده

 

و مبارک باد.*


  • ولادت باسعادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

    حضرت امام موسی کاظم (ع)رابه مهدی موعود امام زمان (عج)
  •  
  •  
  • ونا یب برحقش ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت

    الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله)وعموم مسلمانان

    جهان، علی الخصوص ملت شهیدپرور ولایتمدار ایران

  • اسلامی تبریک وتهنیت عرض می نماییم.
  •  
  •  
  • احمداسماعیلی کریزی

    می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور

  • سهم من در حدّ یک عرض ِسلام از راه دور

    نیستم دور ضریحت! در خیالم بارها-

  • می روم گم می شوم در ازدحام از راه دور

    در طوافت می دوَم با پای شعرم هفت بار

  • تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور

    اشک می ریزد دلم! از شوق٬ پرپر می زند

  • دور گنبد؛ بر فراز پشت بام از راه دور

    آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست

  • کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور

    حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام

  • میگذاری مهربان... سنگ تمام از راه دور

    بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم

  • زخم هایم را به دست التیام از راه دور

    بُعد منزل نیست... اما در حرم حالم خوش است

  • گر چه می دانم نظر دارد امام از راه دور!
  •  

  • مرضیه عاطفی

  • #ألسلام_علیک_یا_باب_ٱلحوائج
  •  

  • #یا_موسی_بن_جعفر_ع_أدرکنی

    #کریز‌#ریوش#کاشمر #ترشیز_خبر #مشهد_مقدس
  •  
  • #آستان_قدس_رضوی#سازمان_قضایی_نیروهای_مسلح
  •  
  •  
  • #قوه_قضاییه#ارتش#سپاه #دادگستری#خراسان
  •  
  • #تعزیرات_حکومتی #مرزبانی#اینستاگرام #خراسان
  •  
  • #اینستا_ایران #لایک #like #ارتش#نیروی_انتظامی
  •  

  • #دفاع_مقدس #شهادت #شهدا #امام_خميني #رهبر
  •  
  •  
  • #ایران #انقلاب_اسلامی #الثورة_الإسلامية...
  •  
  •  
  •  
  •  
  • 🇮🇷به گروه یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw
  •  
  •  

  • وبلاگ"چهارباغ کریز"
  •  
  • ◾️
  •  
  • baghdasht1.blogfa.com 🇮🇷
  •  
  •  
  •  
  • به کانال یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AAAAAEKaigiVibLjTSSbNw

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:21 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

"باسمه تعالی"

 

 

http://www.picc.ir/uploads/15051432165452.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

بر امام منتظر بادا مبارک این ولادت


تهنیت بر شیعیان حضرتش از این ولادت

رسید شادى شیعیان به عرش اعلى


چونکه شد نور رخ موسى هویدا



** ولادت باسعادت  امام موسی کاظم

 

 

علیه السلام فرخنده ومبارکباد**

 

احمداسماعیلی کریزی

 

 

 

 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:21 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

تصاویر جدید از مناطق آزادشده شهر دیرالزور سوریه پس از سه
 
 
سال اشغال توسط تروریستهای داعشی./

 

 

تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

تصاویر جدید از دیرالزور سوریه

تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

 تصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریهتصاویر جدید از دیرالزور سوریه

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 
 در گفت‌وگوی محمود بازرگانی مطرح شد؛ ماجرای تهدید به قتل آیت‌الله طالقانی/
 
 
چرا منافقین واژه «پدر طالقانی» را انتخاب کردند؟
 
آیت الله طالقانی

آیت‌الله طالقانی طی بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «هیچکس حق ندارد مرا به ضدانقلاب بودن متهم کند. من هروقت احساس ضعف در ایمانم بکنم؛ چهره امام که یادم می‌افتد در ایشان ذوب می‌شوم.»

به گزارش مشرق، محمود بازرگانی مدرس رشته جامعه‌شناسی تاریخی و از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب است که تجربه دو سال حبس در زندان‌های رژیم ستمشاهی را در کارنامه خود دارد ، به بهانه سالروز درگذشت آیت‌الله طالقانی مصاحبه ای با او انجام دادیم که در زیر می آید:

 ابتدا درباره اینکه چرا مرحوم طالقانی در میان مبارزان سیاسی علیه رژیم پهلوی مورد احترام است؟

آیت‌الله طالقانی در سال 1289 در روستای گلیرد از توابع طالقان متولد شد. از کودکی بسیار باهوش بود و از بچه‌های هم‌دوره خود بیشتر می‌فهمید و اساتید ایشان در حوزه علمیه متفقاً نبوغ ایشان را تایید می‌کردند. پدر ایشان از علمای مبارز بودند و رضاخان بارها برای تطمیع ایشان هدایایی ارسال کرد؛ رضاخان بسیاری از روحانیون که در فشار مالی بودند را با این روش‌ها از راه مبارزه خارج می‌کرد اما پدر آیت‌الله طالقانی فریب رضاخان را نخورد و آیت‌الله طالقانی با توجه به هوشمندی که داشت؛ حرکات پدرش را درک کرد و از آن الگو گرفت؛ به نحوی که به راحتی ظلم را می‌شناخت و قادر به تبیین آن بود.

آیت‌الله طالقانی یک روحانی معمولی، روضه‌خوان و امام جماعت معمولی نبود. دور اول مبارزات وی در زمان رضاخان و اوج سرکوب مخالفان توسط او در سال‌های 1317 تا 1320 بود که آیت‌الله طالقانی به افشاگری علیه رضاخان می‌پردازد. دور دوم مبارزات ایشان از سال 1320 تا 1332 بود که عمده‌ترین فعالیت مبارزاتی ایشان تشکیل انجمن‌های اسلامی بود. پس از ماجرای ترور شاه، بسیاری از فعالیت‌های سیاسی ممنوع می‌شود و در همین دوره آیت‌الله طالقانی مبارزه سیاسی را در قالب انجمن‌های اسلامی درمی‌آورند که طی آنها به روشنگری می‌پرداختند؛ انجمن‌های دانش‌آموزی، معلمی و از همه مهم‌تر انجمن‌های اصناف که در آن دوره آیت‌الله طالقانی تلاش می‌کند بازاریان را به شکل منسجم علیه حکومت بشوراند که نقش موثری هم در وراندازی رژیم ایفا کردند.

ویژگی دیگر دور دوم مبارزات آیت‌الله طالقانی ارتباط با مردم بود. آیت‌الله طالقانی متواضع‌ترین روحانی بود که در تهران زندگی می‌کرد؛ درب خانه ایشان همیشه به روی مردم باز بود و مردم به راحتی برای مسائل و مشکلات‌ خود به نزد ایشان می‌آمدند. دور بعدی مبارزات ایشان مربوط به سال‌های 32 تا 40 است که ایشان یک مرکز مهم روشنگری در مسجد هدایت واقع در خیابان جمهوری فعلی را راه‌اندازی می‌کند؛ این مسجد در نوع خودش بی‌نظیر بود.

آیت‌الله طالقانی در فاصله بین دو نماز برای مردم سخنرانی می‌کرد؛ پس از نماز عصر و نماز عشا پذیرای صحبت‌های مردم می‌شد و جلسات تفسیر قرآن داشت؛ صندوق‌های قرض‌الحسنه را با همکاری بازاریان راه‌اندازی کردند که بسیاری از مشکلات اقتصادی اهالی آن منطقه را برطرف می‌کرد و از همه‌ مهم‌تر این که ارتباطات زیرزمینی آیت‌الله طالقانی با مبارزان سیاسی در مسجد هدایت شکل می‌گیرد. هم‌چنین در این دوره ایشان آثار ارزنده‌ای همچون «اسلام مالکیت»، «حکومت از نظر اسلام»، «ترجمه و شرح 81 خطبه از نهج‌البلاغه» و تفسیر قرآن با عنوان «پرتوی از نور» را منتشر کرد.

آیت‌الله طالقانی عوامل وجود استبداد را هفت عدد می‌دانست که من این‌ها را از منابع مختلف استخراج کرده‌ام. اول جهل ملت نسبت به وظایف حقوق عمومی که ایشان حقوق مالکیت عمومی را از آیات قرآن دریافت می‌کرد و اعتقاد داشت اگر این جهل مردم از بین برود استبداد خود به خود نابود می‌شود. دوم «وجود استبداد دینی» که توسط علمای درباری اعمال می‌شد. سوم «نفوذ پرستش شاه» که فرمان شاه را معادل فرمان خدا معرفی می‌کردند؛ آیت‌الله طالقانی به شدت با شخصیت‌پرستی مخالف بود و زمانی که اعضای مجاهدین ایشان را «پدر طالقانی» خطاب می‌کردند هم مقابل این غلو کردن آنها ایستاد.

چهارم «بروز اختلافات دینی، سیاسی و طبقاتی» که آیت‌الله طالقانی اعتقاد داشت وجود این اختلافات در جامعه موجب جلوگیری مردم از مبارزه با حاکمیت می‌شود. پنجم «استبداد طبقاتی» ایشان به شدت با بروز اشرافیت در جامعه مخالف بود؛ ایشان حتی با وجود دارا بودن درجه مرجعیت هیچ‌گاه خود را بالاتر از سایر روحانیون نمی‌دیدند و بروز این اختلافات را موجب عدم پیشرفت می‌دانستند.

ششم «قوه قهر و ایجاد وحشت و ضجر» که ایشان به شدت با اقدامات وحشیانه ساواک مخالف بودند و درباره این مورد در تفسیر نهج‌البلاغه خود به طور مفصل تبیین کردند. هفتم «تسلط بر اموال عمومی و قوای نظامی و انتظامی» که ایشان اعتقاد داشتند اسلام باید بر اموال عمومی و قوای نظامی و انتظامی مسلط باشند تا این‌ها در اختیار اسلام باشد نه پادشاه.

 آیت‌الله طالقانی حتی برای هدایت کمونیست‌ها و مارکسیست ها وقت می‌گذاشت

ارتباطات آیت‌الله طالقانی با جبهه ملی و نهضت آزادی چگونه بود؟

مبارزات جبهه ملی مشی خطرآمیز نداشت؛ به گمان خودشان در حال مبارزه با حاکمیت بودند اما سعی داشتند از طریق مجلس، شاه را کنترل کنند و اعتقاد داشتند که شاه باید سلطنت کند نه حکومت. از سال 40 به بعد برخی اشخاص همچون سحابی و بازرگان با جدا شدن از جبهه ملی‌، نهضت آزادی را تشکیل دادند؛ آنها نیز نظام پادشاهی را قبول داشتند و علیه شخص شاه اقدامی نمی‌کردند.

آیت‌الله طالقانی هیچ‌گاه از اعضای جبهه ملی نبود اما با آنان ارتباط داشت؛ پیش‌تر عرض کردم که درب منزل آیت‌الله طالقانی همیشه به روی اقشار مختلف مردم باز بود و ایشان هیچ‌گاه کسی را از درب منزلش نمی‌راند و حتی برای هدایت کمونیست‌ها و مارکسیست ها وقت می‌گذاشت و این کار را در زندان هم انجام می‌داد. البته ارتباط آیت‌الله طالقانی با نهضت آزادی خیلی بیشتر از جبهه ملی بود زیرا اعضای نهضت آزادی همچون بازرگان و سحابی معتقد به مبانی اسلام، رساله ، تقلید و اجتهاد بودند در صورتی که جبهه ملی اعتقاد زیادی به اجتهاد نداشت؛ به همین دلیل آیت‌الله طالقانی با اعضای نهضت آزادی همکاری می‌کرد؛ اما این همکاری به این معنی نبود که نظام پادشاهی را قبول داشته باشد. آیت‌الله طالقانی در جلسات جبهه ملی نیز شرکت می‌کرد.

 ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین از کجا شروع شد؟

در دورانی که آیت‌الله طالقانی امام جماعت مسجد هدایت بود؛ اقدام به برگزاری کلاس‌های تفسیر قرآن کرد. در این کلاس‌ها دو چهره شاخص شرکت داشتند که از دانشجویان نخبه بودند یکی محمد حنیف‌نژاد و دیگری سعید محسن؛ این‌ها تا سال 44 عضو نهضت آزادی بودند. این دو زمانی که در زندان قزل‌قلعه محبوس بودند با آیت‌الله طالقانی هم‌بند می‌شوند و در آن دوران ارتباط نزدیکی با ایشان برقرار می‌کنند. محسن و حنیف‌نژاد در زندان به این نتیجه می‌رسند که نهضت آزادی توانایی مبارزه با شاه را ندارد و تصمیم به جدایی از نهضت آزادی می‌گیرند.

ایشان معتقد بود که از هر کسی که در حال مبارزه با رژیم است باید حمایت کرد اما در عین حال نباید از هدایت آنها غافل شد. بنابراین حتی مارکسیست‌ها و توده‌ای‌ها نیز برای مشاوره به نزد آیت‌الله طالقانی می‌آمدند یعنی دایره هدایت ایشان تنها محدود به نیروهای مذهبی نبود.

تهدید آیت الله طالقانی توسط سازمان مجاهدین خلق

حنیف‌نژاد و محسن که سر کلاس‌های تفسیر آیت‌الله طالقانی حاضر می‌شدند؛ آیات قرآن را به شکل متفاوتی می‌فهمیدند و بیشتر سراغ آیات مربوط به جهاد می‌رفتند و حتی در کتاب‌هایی که بعدها نوشتند نیز محور مباحث‌شان بیشتر روی آیات جهاد بود. تا سال 49 هیچ اسمی از سازمان مجاهدین خلق نبود و این‌ها تحت عنوان «سازمان آزادی‌بخش ایران» فعالیت می‌کردند و تا سال 49 مشغول تکمیل مانیفست خود بودند تا این که در سال 50 نام سازمان مجاهدین خلق را در زندان برای خود انتخاب کردند.

حنیف‌نژاد و محسن در سال 51  اعدام می‌شوند و از پایه‌گذاران اصلی سازمان مجاهدین مسعود رجوی و موسی خیابانی و تعدادی دیگر باقی می‌مانند. عده‌ای از سران مجاهدین در بیرون از زندان تصمیم می‌گیرند که مارکسیست شوند و در بیانیه‌ای موسوم به بیانیه سبز این اعتقادات خود را آشکار می‌کنند که این بیانیه به زندان هم وارد می‌شود و در آن زمان آیت‌الله طالقانی در زندان بود یکی از مسئولین مجاهدین به نام وحید افراخته از بیرون زندان به آیت‌الله طالقانی پیغام می‌دهد که «اگر واکنشی به مارکسیست‌شدن ما نشان دهی تو را می‌کشیم» با این وجود آیت‌الله طالقانی به همراه آیت‌الله منتظری، آیت‌الله انواری و آیت‌الله ربانی شیرازی بر علیه آنها اعلامیه ارتداد و نجاست را صادر کرد.

عده‌ای از عوامل مجاهدین همچون لبافی‌نژاد و شریف‌واقفی حاضر نشدند که مارکسیست شوند و توسط  وحید افراخته ترور شدند. پس از ورود این بیانیه به زندان اعضای مجاهدین به دو دسته تقسیم شدند. عده‌ای رسماً اعلام کردند که مارکسیست شدند و عده ای همچون رجوی‌، خیابانی، محسن مخملباف و وحید لاهوتی اعتقاد مارکسیستی خود را پنهان کردند و نماز می‌خواندند اما اعتقادی به روحانیت، اجتهاد و تقلید نداشتند.

آیت‌الله طالقانی در زندان به خاطر مارکسیست‌شدن این جوانان مسلمان بسیار ناراحت شد و تلاش بسیاری کرد که این‌ها را به راه بیاورد. اما آنها آن‌قدر بر مواضع خود پافشاری کردند که منجر به صدور اعلامیه ارتداد و نجاست شد و ما در زندان وسایل شخصی خود همچون دمپایی و بند رخت و حتی اتاق‌ها و غذاها را از آنها جدا کردیم یعنی این‌ها چون مانند کمونیست‌ها وجود خدا را انکار می‌کنند نجس هستند. البته ساواک هم از این ماجرا نهایت سوءاستفاده را کرد و زندانیان را به جان هم انداخت. آیت‌الله طالقانی در زندان با اعضای مجاهدین قطع رابطه کرد.

ماجرای مارکسیست اسلامی چه بود؟ 

مارکسیست اسلامی لقبی بود که عوامل رژیم برای تخریب وجهه مجاهدین به آنها نسبت می‌دادند تا بگویند که نماز و حجاب آنها ظاهرسازی است.

 پس از انقلاب ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین چگونه بود؟  

دور بعدی ارتباط آیت‌الله طالقانی با اعضای مجاهدین مربوط به زمانی بود که در آبان 57 آیت‌الله طالقانی از زندان آزاد می‌شوند و به منزل خود در خیابان تنکابن محدوده پیچ شمیران می‌روند. از اینجا به بعد ارتباط آیت‌الله طالقانی با مجاهدین یک‌طرفه می‌شود به این شکل که اعضای سازمان مجاهدین همچون خیابانی، ابریشمچی و رجوی برای استفاده ابزاری از آیت‌الله طالقانی به دیدار ایشان می‌رفتند؛ اما ایشان هیچ‌گاه به دیدار آنها نرفت.

پس از پیروزی انقلاب اعضای مجاهدین تلاش بسیاری می‌کنند تا آیت‌الله طالقانی را جذب خودشان کنند و از آن به بعد ایشان را «پدر طالقانی» خطاب کردند تا ایشان را به عنوان پدر معنوی و سیاسی خود جلوه دهند. آیت‌الله طالقانی نیز با توجه به رویکرد تفرقه‌افکنی و ایجاد وحدت میان نیروهای انقلابی که داشتند؛ مجاهدین را از خود طرد نکردند اما مرتباً آنها را نصیحت می‌کردند و سعی داشتند امام را در محوریت امور قرار دهند تا اتحاد حفظ شود و رژیم شاه جرئت بازگشت را به خود ندهد.

 آیا اعضای مجاهدین با روحانیون دیگری هم ارتباط داشتند؟

آنها با شیخ علی تهرانی هم رابطه داشتند. در کل هر کدام از روحانیون که با امام مشکل پیدا می‌کرد؛ اعضای مجاهدین دورش را می‌گرفتند اما ویژگی آیت‌الله طالقانی این بود که امام را مراد خودش می‌دانست.

بسیاری از مطالبی که از قول آیت‌الله طالقانی در نشریه مجاهد چاپ می‌کردند جعلی بود

آیت‌الله طالقانی که شاهد انحرافات اعضای سازمان مجاهدین بود چرا جلوی فعالیت آنها را نگرفت؟

جلوی‌شان را گرفت؛ منتها آنها اخبار کذب زیادی را درباره آیت‌الله طالقانی منتشر می‌کردند. مثلاً گفتند که رابطه آیت‌الله طالقانی با امام مکدر شده و به روستا رفته که آیت‌الله طالقانی طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «هیچکس حق ندارد مرا به ضدانقلاب بودن متهم کند. من هروقت احساس ضعف در ایمانم بکنم؛ چهره امام که یادم می‌افتد در ایشان ذوب می‌شوم.» مجاهدین نتوانستند آیت‌الله طالقانی را مصادره کنند. بسیاری از مطالبی که از قول آیت‌الله طالقانی در نشریه مجاهد چاپ می‌کردند جعلی بود. حتی در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای روس‌ها جاسوسی می‌کرد؛ مجاهدین تلاش بسیاری کردند تا دست‌خطی مبنی بر برائت او از آیت‌الله طالقانی بگیرند اما موفق نشدند.

در زمان پس از انقلاب که اعضای مجاهدین به مبارزه مسلحانه و بمب‌گذاری پرداختند؛ آیت‌الله طالقانی فوت کرده بود. سه چهار روز مانده به پیروزی انقلاب اعضای مجاهدین با یورش به پادگان‌ها سلاح‌ها را به مراکز مخفی خود منتقل می‌کردند. آیت‌الله طالقانی اطلاعیه‌های بسیاری مبنی بر لزوم تحویل سلاح‌ها صادر کرد و تلاش بسیاری کرد که اعضای مجاهدین پس از انقلاب به سمت مبارزه مسلحانه نروند. در کل آیت‌الله طالقانی حرکات مجاهدین پس از انقلاب را تایید نکرد و خانم اعظم طالقانی بارها در مصاحبه‌ها این نکته را ذکر کرده‌اند. الان ما باید بررسی کنیم که آیت‌الله طالقانی چه بیانیه‌هایی را برای اعضای مجاهدین صادر کرد؟ و در دیدارهایی که مجاهدین با ایشان داشتند چه نکاتی بیان شده است؟

ارزش شخصیت آیت‌الله طالقانی را باید با ادله ثابت کرد؛ امام خمینی که نماز جمعه را پایه‌گذاری می‌کنند ایشان را به امامت جمعه تهران منصوب می‌کنند؛ تریبون نماز جمعه تهران در آن مقطع، بسیار مهم بود و مورد دیگر این که امام طی حکمی آیت‌الله طالقانی را عضو شورای انقلاب می‌کنند؛ مورد دیگر این که امام ایشان را به عنوان یکی از اعضای اولیه مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب می‌کند. مجموع این عوامل اثبات می‌کند که آیت‌الله طالقانی دارای چه شخصیت والایی بوده و امام از بابت ایشان خاطرجمع بوده است؛ بنابراین مجاهدین خلق هرگز نتوانستند از آیت‌الله طالقانی استفاده ابزاری کنند. شخصیت آیت‌الله طالقانی به گونه‌ای بود که تمام گروه‌ها و احزاب ایشان را قبول داشتند.

اما ایشان هرگز قدمی جلوتر از امام برنداشت و همیشه امام برایش نقش محوری داشت به نحوی که در سال 50 که 9 نفر از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین دستگیر می‌شوند؛ آیت‌الله طالقانی روی کاغذ سیگار با جوهر نامرئی برای امام که در نجف تبعید بودند نامه می‌نویسد که «این‌ اشخاصی که دستگیر شدند اصحاب کهف بودند» اما امام هیچ پاسخی به این نامه نمی‌دهد؛ آیت‌الله طالقانی که عکس‌العمل امام را دیدند دیگر پیگیر ماجرا نشدند. ماندگاری شخصیت آیت‌الله طالقانی به این خاطر بود که خود را بالاتر از امام نمی‌دانست. در حال حاضر روحانیون زیادی هستند که خودشان را بالاتر از رهبری می‌بینند؛ این ها از قطار انقلاب می‌افتند.

امام به آیت‌الله طالقانی لقب ابوذر زمان را داد. ابوذر همیشه علیه ظلم اعتراض می‌کرد و به روشنگری مردم می‌پرداخت. برای تبیین شخصیت آیت‌الله طالقانی باید دیدگاه‌ها امام درباره ایشان را بررسی کرد. او مبارزی نستوه بود یعنی تمام زندگی‌اش را در راه مبارزه گذاشته بود؛ ما کمتر کسی را این‌گونه داشتیم. آیت‌الله طالقانی هم سیاست مبارزه را داشت و هم رژیم زورش نرسید که ایشان را به شهادت برساند. آیت‌الله طالقانی سنگ صبور بسیاری از زندانیان بود و افراد بسیاری را از چنگال مارکسیسم نجات داد. آیت‌الله طالقانی شخصیت عجیبی داشت. به جرئت می‌توانم بگویم که در عمرش حتی یک حرف خطا هم نزد.

منبع: تسنیم
 
 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

شریک جهاد شهید جهانی در گفت‌وگو با

 

«صبح توس» از عاشقانه‌هایشان می‌گوید:

«شهادت»، شرط اول ازدواج/ امام کاظم(ع)

واسطه رضایت برای اعزام به سوریه شدند

 

�شهادت�، شرط اول ازدواج/ امام کاظم(ع) واسطه رضایت برای اعزام به سوریه شدند

ساعت 5 عصر گوشه‌ای از شهر مرا فرا می‌خواند، باید راهی شوم، راهی خانه ای که حدود 800 روز سایه همسر و پدر را بر سر خود ندیده است.

به گزارش صبح توس؛ ساعت 5 عصر گوشه‌ای از شهر مرا فرا می‌خواند، باید راهی شوم، راهی خانه ای که حدود 800 روز سایه همسر و پدر را بر سر خود ندیده است.

 

خانواده شهید جواد جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارند، باید زودتر از موعد آنجا باشم، نباید وقت کم بیاید، باید دو گوش شوم و یک دهان، باید کمتر بگویم تا زمان بخرم برای شنیدن درد و دل های فراغ.

 

هوا روشن است و خورشید سوسو می کند که درب منزل شهید جهانی که حالا تبدیل به بیت الشهدا شده است می‌رسیم؛ عکس شهید جهانی که با اقتدار ایستاده اند و لبخند شکوه و پیروزی بر لب دارند روی در خودنمایی می‌کند.

 

در باز است، بعید می دانم برای ما گشوده شده باشد بلکه فکر می کنم درب بیت الشهدا به روی همه هم محلی ها نه، هم شهری ها نه بلکه به روی همه باز است.

 

پس از در ورودی پرده ای نصب شده است، پرده ای که صلابت یک مرد را به تصویر می‌کشد چرا که عکسی از شهید جواد جهانی به آن آویز است، شاید هم پرده خود را به ایستادگی این مرد گره زده.

 

وارد منزل که حالا بیت الشهدا شده می شویم، مادر و همسر شهید با لبخند و نگاه های آمیخته با محبت از ما استقبال می کنند؛ مادر بی تاب گفتن و ما بی تاب شنیدن.

35  سال زندگی، یک عمر خاطره

 

معصومه صبری، مادر شهید جواد جهانی کلام خود را با �بسم ربّ الشهداء و الصدیقین� آغاز کرده و می‌گوید: پسرم7 دی 1360 به دنیا آمد و و 22 آبان 95 دعوت حق را لبیک گفته و به مقام رفیع شهادت نائل شد؛ جواد از کودکی با بچه‌های دیگر فرق داشت، فهمیده، نترس و شجاع بود.

 

او که خاطرات کودکی فرزند شهیدش را در ذهن مرور کرده لبخند عمیقی می‌زند به بلندای قامت رشید فرزندش و ادامه می‌دهد: جواد 12 ساله که شد برای بسیج فعال اسم نوشت، حرفش را قطع می‌کند انگار خاطرات همچون پرده سینما از مقابل چشمانش می‌گذرند چرا که یکباره می‌گوید: پسرم روزهای وفات همیشه مقید بود لباس سیاه به تن کرده و در مساجد و جلسات شرکت کند؛ همچنین همواره در کارهای فرهنگی وسیاسی فعال بود؛ هنوز نماز به جواد واجب نشده بود که شروع به خواندن نماز کرد و از آن موقع هرگز نماز خواندنش ترک نشد.

 

جواد فرزند ارشد خانواده و صاحب دو برادر و یک خواهر است؛ این را مادر شهید جهانی گفت و ادامه داد: در شهادت پسرم، پدرش نقش ویژه داشت زیرا که لقمه حلال به خانه می‌آورد.

 

مادر از ازدواج فرزند شهیدش اینگونه می‌گوید: جواد سال 80 هنوز سربازی نرفته و شغلی هم نداشت که به من گفت نیت ازدواج دارد و اگر خانواده برایش خواستگاری نروند در صورتی که وارد گناه و معصیت شود ما باید جوابگو باشیم، من هم با پدرش صحبت کردم و عروسمان که همسایه رو به رویی ما بود را انتخاب کردیم زیرا جواد دوست داشت همسرش مومن باشد و اینگونه قسمت شد و ازدواج صورت گرفت.

مریم خلقی، همسر شهید جهانی به مادر شهید جهانی نگاه می‌کند، مادری که قد خمیده کرد تا فرزندش مردانه و با صلابت بایستد؛ او نیز همچون مادرشوهرش کلام خود را با جمله �بسم ربّ الشهداء و الصدیقین� آغاز کرده و با افتخار از همسری شهید بدون مرز، می‌گوید: مهمترین ملاک من برای ازدواج ایمان همسرم بود با این وجود پدرم ملاک های زیادی در نظر داشتند.

 

و خدایی که همه چیز را درست کرد

 

او که برق عشق را می توان در عمق چشمانش دید، خاطرات روز خواستگاری را مرور کرده و بیان می‌کند: خاطرم هست هر چه پدرم از جواد برای خانه و شغل می پرسید او پاسخ می‌داد:�خدا درست می کنه� تا اینکه پدرم گفت:�هر چی که من پرسیدم، میگین خدا درست می کنه خودتون می خواین چی کار کنید؟� و جواد در پاسخ به پدرم گفت:�باز هم خدا درست می کنه؛ تمام سعی خودم رو می‌کنم که دخترتون رو خوشبخت کنم.� از این رو می‌توان به قاطعیت گفت که جواد از لحاظ ایمانی واقعا پسر خوبی بود.

 

همسر شهید جهانی حالا کمی صدایش می‌لرزد؛ اما حتی خم به ابرو نمی‌آورد، انگار دلش را سپرده است به خدایی که شهیدش نزد اوست و روزی داده می‌شود، او ادامه می‌دهد: جواد اهل کار بود و همواره عشق به زندگی داشت و مرا واقعا پسندیده و خواسته بود.

 

نماز جماعتی که هیچ گاه قطع نشد

 

خلقی ادامه می‌دهد: خاطرم هست اولین روز عقد شهید جواد جهانی گفت با هم نماز جماعت بخوانیم و از من خواست تا آخر عمر این نماز جماعت را ادامه دهیم؛ او اینها را که می‌گوید سکوت می‌کند، شاید دارد عمری را یاد می کند که خیلی زود به انتهای آن رسید، اشک نمی ریزد؛ اما همچون یک مرد در خود می‌شکند.

 

همسر شهید جهانی از مهریه‌اش اینگونه می‌گوید: خانواده ام مهریه را 300 سکه در نظر گرفته بودند؛ اما من 114 سکه را پیشنهاد کردم؛ خنده‌ای خفیف کرده و ادامه می‌دهد: شنیده بودم زنانی روز قیامت با حضرت زهرا(س) محشور می شوند که مهریه شان را به همسرشان بخشیده باشند از این رو روز مرد تمام مهریه را به همسرم بخشیدم.

همسر شهید جهانی سکوت می‌کند، خاطرات ریز و درشت عاشقانه از پیش چشمانش عبور می‌کند؛ سکوتش ادامه دارد. سکوتی ادامه دار. نگاهمان بر روی عروس خانه شهید جهانی خیره مانده؛ اما مادر سکوت را می‌شکند، شاید می‌خواهد کمی عروسش را با خاطرات خوش فرزندش تنها بگذاریم.

 

شهید جهانی، شهید رسانه بدون مرز

 

معصومه صبری، مادر شهید جهانی می‌گوید: 6 آبان 94 اولین تاریخ اعزام جواد بود، آن زمان در قسمت آگهی روزنامه خراسان فعالیت داشت، از این رو می‌توان گفت جواد، شهید رسانه است.

 

مادر شهید جهانی ادامه می‌دهد: من و پدرش بر این عقیده بودیم که چون جواد بچه کوچک دارد و همسرش خیلی جوان است لازم نیست سوریه برود و می‌تواند در شهر خودمان فعالیت‌هایی انجام دهد که خدا به سبب آن به او پاداش دهد ولی جواد می‌گفت:�باید بروم چون در سوریه به ما احتیاج دارند، اگر من نجنگم مدیون حضرت فاطمه زهرا(س) می‌شوم و نمی توانم جواب ایشان را بدهم اگر شما می توانید جوابگوی آن حضرت باشید من نمی روم.�

 

مادر سکوت کرده، بغض گلویش را سخت نگاه می‌دارد تا مبادا اشکی از گوشه چشمانش روانه شود، به زمین چشم دوخته است، شاید دارد با نگاهش سجده شکر می کند بابت فرزندی که خدا به او عطا کرده است؛ او ادامه‌ می‌دهد: من و پدرش گفته بودیم برای رفتن به سوریه از ما خداحافظی نکند از این روبه سوریه می رفت؛ اما برای خداحافظی از ما نمی‌آمد، دفعه آخر اما جواد برای خداحافظی آمد.

مادر بیان می‌کند: جواد همیشه می‌گفت:�مادرم برای رفتنم به سوریه راضی نیست؛ اما اگر من بروم مادرم راضی می‌شود. می‌گفت:�من فقط از مادرم می ترسم که راضی نیست� من هم همیشه به جواد می‌گفتم که من ناراحتی قلبی دارم اگر تو بروی و برای من اتفاقی بیافتد تو باید جواب بدهی. این‌ها را می‌گفتم که نرود اما او راه خود را ادامه می داد.

 

صبری خاطرات پسرش از کودکی تا سن شهادتش را زیر و رو کرده و می‌گوید: جواد همیشه می‌گفت:�من که عمر زیاد نمی کنم پس چه خوب است که در راه حق جان دهم زیرا نمی خواهم به مرگ طبیعی از دنیا بروم.�

 

مادر شهید جهانی با افتخار از پسرش یاد کرده و ادامه می‌دهد: همیشه به جواد می گفتم برای مملکت خودش بجنگد این در حالی است که اگر بچه های ما به جنگ نمی رفتند هرگز داعش اجازه نمی داد ما در امنیت کامل باشیم از این رو به پسرم افتخار می کنم زیرا با عشق به مقام رفیع شهادت نائل شد و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) خودشان به خانواده صبر عطا کرده‌اند.

مادر به عروسش خیره می‌شود، شاید می خواهد گواه حرف خود را در چهره عروسش هم ببیند. همسر شهید جهانی صبورانه به من نگاه می‌کند، آن قدر آرام و بی تلاطم است که می توان ساعت ها با او به گفت و گو نشست.

 

مریم خلقی، همسر شهید جهانی می‌گوید: 15 سال از ازدواجمان گذشته بود که جواد راهی سوریه شد و ثمره این وصلت فاطمه 13 ساله و علی 9 سال است.

 

تلاش شهید جهانی برای پیوستن جهت مقابله با گروهک ریگی شرق کشور

 

او ادامه می‌دهد: جواد از همان اول علاقه داشت در مجموعه سپاه فعالیت کند؛ خاطرم هست هر زمان جواد مستندهای شهید آوینی را تماشا می‌کرد چشم هایش بارانی می‌شد و می گفت کاش در دوره هشت سال دفاع مقدس زندگی می‌کرد تا اسلام را یاری کند؛ تا اینکه گروهک ریگی شرق کشور را نا امن کرد، آن زمان جواد خیلی تلاش کرد که با بچه های بسیج یا با پیوستن به سپاه به مناطق اعزام شود اما موفق نشد.

 

خلقی ادامه می‌دهد: دو سال برای اعزام به سوریه پیگیر بود و همیشه می‌گفت می‌خواهد به سوریه برود و من فکر می‌کردم این حرف او شوخی است. همسر شهید جهانی سرش را به زیر می‌اندازد، چشمانش را برای لحظه ای می بندد و سکوت میان ما حاکم می‌شود.

 

ثانیه‌هایی که حریف خاطرات نمی‌شوند

شاید دارد گذر زمان را به سخره می‌گیرد چرا که ثانیه ها هیچ گاه حریف قَدَری برای خاطره‌ها نمی‌شوند. او سکوت را شکسته و ابراز می‌کند: در جلسه خواستگاری جواد گفت اگر روزی برای کشور جنگ پیش بیاید حتما برای دفاع عازم می‌شود و من نیز در پاسخ گفتم اگر برای کشور جنگ پیش بیاید و شما قصد رفتن نکنید من خود شما را راهی می کنم.

 

همسر شهید جهانی این را که می‌گوید خنده خفیفی می‌کند و من در پس خنده‌هایش �خنده تلخ من از گریه غم‌انگیز تر است� را خواندم. او ادامه داد: شهید جواد جهانی پیگیر اعزام سوریه که شد من گفتم راضی نیستم که برود و او گفت:�من از همان اول با شما در روز خواستگاری شرط کرده بودم.� و من به او گفتم برای کشور خودمان بجنگ نه کشوری دیگر و او تنها یک جمله از امام خمینی(ره) را در پاسخ به من گفت �اسلام مرز ندارد و هر جا ندای مسلمانی شنیدی باید بروی.�

 

خلقی اظهار می‌کند: شهادت پدر امام رضا(ع) بود که جواد گفت به رفتن او به سوریه رضایت بدهم چون هیچ گاه دوست نداشت به مرگ طبیعی از دنیا برود؛ اما من از رضایت دادن امتناع کردم و او گفت:�یا موسی بن جعفر(ع) خودتان به دل این زن بیندازید که اجازه رفتن مرا بدهد.� زیرا رضایت من واقعا برایش مهم بود.

 

او ادامه می‌دهد: همان شب خواب دیدم با جواد به سوریه رفته‌ایم و جواد با لباس شخصی با پاسداران به خط مقدم رفت و من به همراه چند زن عرب به پناهگاه رفتیم، در خواب چند سرباز آمدند و گفتند اینجا تخریب می‌شود و این آزمایش الهی است که ما باید از شما دفاع کرده و تا آخرین قطره خون برای دفاع از ناموس بجنگیم و سپس در پناهگاه را بستند و رفتند؛ در خواب خیلی ترسیدم و گوشه ای پناه گرفته و دست هایم را رو به آسمان بلند کرده و گفتم خدایا چرا من اجازه نمی‌دادم همسرم برای دفاع از کشورهای همسایه اعزام شوند؛ همان موقع از خواب بلند شدم و این اولین تلنگر بود که من برای اعزام همسرم رضایت بدهم.

 

مادر شهید اسدی الگوی همسر شهید جهانی

در نگاه همسر شهید جهانی هیچ ردی از پشیمانی به چشم نمی‌آید گویی مصمم تر از گذشته است. او اضافه می‌کند: جواد همواره ما را با خانواده شهدای مدافع حرم آشنا می کرد، به ویژه با خانواده شهید جاوید الاثر شهید اسدی که مرا به خانه این شهید برد و گفت دوست دارم با مادر شهید اسدی آشنا شوید زیرا چند فرزند این مادر مدافع حرم هستند و همیشه می‎گفت الگوی من باید مادر شهید اسدی باشد تا آنجا که من هم دوست داشتم همسرم در این راه شرکت کند.

 

خلقی از اصرار همسرش برای رضایت یاد کرده و می‌گوید: جواد همیشه می گفت دعا کنم که قسمت بشود راهی سوریه شود؛ خاطرم هست با هم به مجلس شهید مرتضی عطایی رفتیم مراسم وداع بود و همسرم که دوست صمیمی شهید مرتضی عطایی بودند عاشقانه دوستش را بدرقه کرد، در آن مراسم رو به من گفت:�اگر شما از ته دل دعا کنید حتما قسمت می شود برای بار چهارم هم به سوریه اعزام شوم.�

 

پس از پایان مراسم جواد از من پرسید که آیا برای او دعا کردم و من در جواب گفتم بله زمانی که دست مادر شهید را بوسیدم به مادر شهید عطایی گفتم دعا کنند برای ما نیز چنین سعادتی قسمت شود. آنجا جواد گفت:�خدا خیرت بده خوشحالم شریک زندگیم با من همدل شده.�

 

همسر شهید جهانی ابراز می‌کند: جواد آن چنان عاشق شهادت بود که من او را به نام �شهید زنده� در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم. خاطرم هست یک روز جواد به دنبال گوشی‌اش می گشت که دید به این نام در تلفن همراهم ذخیره شده و من گفتم �چون عاشق شهادت هستی برای من شهید زنده محسوب می شوی.�

 

همسری به نام �شریک جهادم، مسافر بهشتم�

 

خلقی سرش را به زیر می‌اندازد، ثانیه ثانیه خاطرات خوش شهید جواد جهانی از پیش چشمانش عبور می‌کند، چشمانش اما یک دنیا حرف عاشقانه دارد؛ او ادامه می‌دهد: دفعه چهارم که می خواست به سوریه اعزام شود به من گفت از تلفن همراهش به خودم زنگ بزنم، تماس که گرفتم متوجه شدم مرا به نام �شریک جهادم، مسافر بهشتم� ذخیره کرده است.

همسر شهید جهانی این ها را می‌گوید و من در ذهن خود جواد و جهاد و بهشت را ترسیم کرده و خاطرات تشییع را مرور می‌کنم که در آن مراسم همسر شهید جهانی از خانواده شهید اسدی یاد می‌کند.

 

خلقی می‌گوید: شهید محمد اسدی جایگاه ویژه دارد زیرا جاوید الاثر بوده و گمنام محسوب می شود و قطعا شهدای گمنام درجه و رتبه بالاتری نسبت به شهدای دیگر دارند و حضرت فاطمه زهرا(س) همیشه مادر این چنین شهدایی خواهند بود. او با عشق از شهدای گمنام یاد می‌کند، آن چنان عشق به شهدای جاویدالاثر دارد که ناخواسته خنده خفیفی می‌کند و ادامه می‌دهد: به نظرم حضرت زهرا(س) به صورت ویژه به شهدای گمنام سر می زنند.

 

همسر شهید جهانی ابراز می‌کند: میان شهدای ایرانی مشهد، شهید اسدی شهید جاوید الاثر است و  قبل اعزام به سوریه به پدر و مادرش گفته بود که حتی اگر پیکرش بازنگشت قوی و آماده باشند تا برای همه مردم الگو شوند. شهید اسدی گفته بود:�دوست دارم مادرم مثل مادر وهب باشد� تا آنجا که در وصیت نامه اش نوشته بود:�دوست دارم پیکرم هیچ گاه بازنگردد تا زمانی که امام زمان(عج) ظهور کنند و من از کنار قبر بی بی رجعت کرده و در رکاب امام(عج) باشم.�

 

علاقه شهید جهانی به شهید برونسی

 

خلقی از شهید اسدی با تحسین یاد می‌کند؛ اما کلامش تشنه گفتن از جوادی است که او را شریک جهاد خود خطاب می‌کرد؛ همسر شهید جواد جهانی اظهار می‌کند: جواد از میان شهدای هشت سال دفاع مقدس خیلی به شهید برونسی علاقه داشت و همیشه می گفت پدرم همچون شهید برونسی بنا است و نان حلال کسب می‌کند، همچنین جواد به شهید خلقی که عموی من هستند علاقه زیادی داشت تا آنجا که در راهپیمایی ها عکس شهید را در دست می‌گرفتند.

 

نگاهش به فرش خیره می‌ماند، سکوت می‌کند، نفس عمیقی می‌کشد و تجدید قوا می‌کند برای گفتن از عشقی که حالا همیشه دو متر با او فاصله دارد. خلقی بیان می‌کند: جواد اولین کربلایی را که رفت به نیت شهدا بود و هربار به سوریه اعزام می‌شد قرآن تو جیبی عموی شهیدم را به همراه خود می برد؛ اما دفعه آخر که رفت ...، تماس گرفت که عجله ای حرکت کرده و من فراموش کردم قرآن عمویم را با او همراه کنم.

 

همسر شهید جهانی نگاهش را از ما دریغ می‌کند، شاید هنوز حسرت آن روز آخر که جوادش را با عجله راهی دفاع از حرم حضرت زینب(س) کرده بود بر دلش مانده، شاید دارد دو دو تا چهار تا می‌کند تا روزهای نبودن جهانش را چگونه باید تاب بیاورد. مادر می‌خواهد عروس جوانش را با حرف‌هایش آرام کند، پس می‌گوید: اگر دو پسر دیگرم هم بخواهند برای دفاع بروند حتما اجازه خواهم داد اما اجازه اصلی را باید همسران آنها بدهند، چه یکی چه سه تا، همه فرزندانم فدای سر حضرت رقیه(س) و زینب(س)؛ این را که می‌گوید به عروسش خیره می‌شود شاید می خواهد مطمئن شود دل او آرام گرفته باشد.

 

آرزوی شهادت مادر شهید جهانی

 

مادر شهید جهانی ادامه می‌دهد: همه روزی خواهند مرد پس چه خوب است در راه حق به شهادت برسند؛ این را که می‌گوید ادامه می‌دهد: به پسرم حسودیم می‌شود زیرامقام بالایی دارد به همین خاطر همیشه به جواد می گویم برایم دعا کند تا من هم به شهادت برسم زیرا عاشق شهادت هستم و دوست دارم شهید شوم.

همسر شهید جهانی صحبت مادر را که می‌شنود به یاد علاقه شهید به شهادت افتاده و می‌گوید: جواد خیلی به شهادت علاقه‌مند بود تا آنجا که بچه ها فهمیده بودند پدرشان عاشق شهادت است؛ خاطرم هست روزی کنار پسرمان علی نشسته بود که گفت کاش پسر من هم بزرگ بود تا همچون تیپ فاطمیون که برخی پدر و پسر هستند، من هم با پسرم اعزام می شدم.

 

او ادامه می‌دهد: یک بار جواد مرا صدا زد و گفت اگر پدر و مادر هر دو برای بچه دعا کنند دعا گیرا خواهد بود پس دستش را روی سر علی کشید و برای شهادتش دعا کرد و از من هم خواست تا از جان و دل برای علی دعا کنم، من هم دست کشیدم و گفتم الهی شهادت قسمت همه شود، جواد همیشه می‌گفت:�دوست دارم علی هم در رکاب آقا امام زمان(عج) و در راه مبارزه با اسرائیل به درجه شهادت نائل شود.�

 

خلقی ادامه می‌دهد: همه مادران فرزند خود را بیشتر از همسر دوست دارند؛ اما من همیشه به جواد می گفتم:�من اول شما، بعد شما و بعد شما و بعدها بچه ها رو دوست دارم.� و جواد هم می‌گفت:�دل به دل راه داره، با وجود اینکه دوست دارم مدام برای دفاع سوریه باشم اما وابستگی به شماست که من را به ایران و به خونه می کشونه.�

 

همسر شهید جهانی خاطرات عاشقانه را مرور می‌کند اما حتی خم به ابرویش نمی‌آورد؛ گویی که شهادت همسرش از او مرد روزهای سخت خلق کرده. او بیان می‌کند: جواد همیشه می‌گفت:� عاشق شهادت هستم اما تا از شما دل نکنم به شهادت نمی رسم.�

 

او ادامه می‌دهد: خاطرم هست جواد پارسال در اعتکاف شرکت داشت، تماس گرفت و گفت:�درسته من از مسجد نمی تونم بیرون بیام ولی دلم برای شما تنگ شده، نمی خوای به من سر بزنی؟� من هم که حاضر و آماده رفتن بودم به محل اعتکاف رفتم و دیدم شهید جهانی از شدت دلتنگی جلوی در ایستاده است. همان موقع صدای روحانی مسجد می آمد که از مدافعان حرم می گفت که آنها از همه چیز گذشتند که توانستند پرواز کنند همان لحظه جواد گفت شاید به این خاطر به شهادت نرسیده است که هنوز نتوانسته از من دل بکند.

 

همسر شهید جهانی عاشقانه‌هایشان را سر به زیر تعریف می‌کند، او سرش را بالا آورده و عنوان می‌کند: جواد همیشه دوست داشت از یاران امام زمان(عج) باشد و جالب اینجاست که شماره اعتکافش 313 بود که این را به فال نیک گرفت.

 

شهادت پدر آرزوی پسر/ بابا عاشق شهادت بود

خلقی از کنار آمدن فرزندانش با فراق و شهادت پدر اینگونه می‌گوید: جواد آنقدر عاشق شهادت بود که من خوشحال بودم که به هدفش رسید و هیچ نگران نبودم که روزی بچه ها از من بپرسند چرا اجازه دادم پدرشان به سوریه برود؛ یک بار از علی پرسیدم دوست داشتی من یا پدرت شهید می شدیم و او در جواب همین سوال را از من پرسید و من پاسخ دادم:�دوست داشتم همه شهید می شدیم.� اما  علی گفت دوست داشت پدرش شهید می‌شد چون عاشق شهادت بود خاطرم جمع شد که پسرم می داند پدرش عاشق جهاد و شهادت بود.

او می‌گوید: سر مزار شهید جهانی رفتیم که علی از من پرسید:�اگر بابا الان اینجا بودن آیا اجازه می‌دادید دوباره به سوریه بروند یا نه؟� و من در پاسخ به سوال علی گفتم بیشتر از دفعه های قبل اجازه می دادم چون جواد همیشه می گفت سوریه آخرین هدفش نیست بلکه هدفش یمن، آزادسازی فلسطین و نابود سازی اسرائیل است.

 

همسر شهید جهانی از همسرش نه در گذشته بلکه در حال یاد می‌کند، تعجب مرا که می‌بیند عنوان می‌کند: شهیدان از ما زنده تر هستند از این رو فکر نمی کنم همسرم میان ما نیست بلکه همیشه در منزل با ایشان صحبت می‌کنم و حتی ظرف غذا و قاشق برایش می گذارم.

 

او اینها را می‌گوید و من با نگاهم تمام خانه را زیر و رو می‌کنم به دنبال نشانه ای از حیات شهید؛ او همین جاست، میان تمام خاطراتش که با هر تکه‌شان هزار هزار انسان را عاشق و شیدا می‌کند و دوباره تجلی می‌یابد در مدافعی دیگر.

 

ادامه دارد...

 

گزارش از سعیده حیه‌در

 

انتهای پیام/

 

 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 8:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

متن تبریک ولادت امام موسی کاظم (ع)

  • ahmad_esmaeili_50
  •  
  •  
  • باسمه تعالی؛

 

http://www.picc.ir/uploads/150513254723542.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252626213.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252622972.jpg

 

 

 


  • ولادت باسعادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

    حضرت امام موسی کاظم (ع)رابه مهدی موعود امام زمان (عج)
  •  
  •  
  • ونا یب برحقش ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت

    الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله)وعموم مسلمانان

    جهان، علی الخصوص ملت شهیدپرور ولایتمدار ایران

  • اسلامی تبریک وتهنیت عرض می نماییم.
  •  
  •  
  • احمداسماعیلی کریزی

    می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور

  • سهم من در حدّ یک عرض ِسلام از راه دور

    نیستم دور ضریحت! در خیالم بارها-

  • می روم گم می شوم در ازدحام از راه دور

    در طوافت می دوَم با پای شعرم هفت بار

  • تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور

    اشک می ریزد دلم! از شوق٬ پرپر می زند

  • دور گنبد؛ بر فراز پشت بام از راه دور

    آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست

  • کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور

    حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام

  • میگذاری مهربان... سنگ تمام از راه دور

    بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم

  • زخم هایم را به دست التیام از راه دور

    بُعد منزل نیست... اما در حرم حالم خوش است

  • گر چه می دانم نظر دارد امام از راه دور!
  •  

  • مرضیه عاطفی

  • #ألسلام_علیک_یا_باب_ٱلحوائج
  •  

  • #یا_موسی_بن_جعفر_ع_أدرکنی

    #کریز‌#ریوش#کاشمر #ترشیز_خبر #مشهد_مقدس
  •  
  • #آستان_قدس_رضوی#سازمان_قضایی_نیروهای_مسلح
  •  
  •  
  • #قوه_قضاییه#ارتش#سپاه #دادگستری#خراسان
  •  
  • #تعزیرات_حکومتی #مرزبانی#اینستاگرام #خراسان
  •  
  • #اینستا_ایران #لایک #like #ارتش#نیروی_انتظامی
  •  

  • #دفاع_مقدس #شهادت #شهدا #امام_خميني #رهبر
  •  
  •  
  • #ایران #انقلاب_اسلامی #الثورة_الإسلامية...
  •  
  •  
  •  
  •  
  • 🇮🇷به گروه یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw
  •  
  •  

  • وبلاگ"چهارباغ کریز"
  •  
  • ◾️
  •  
  • baghdasht1.blogfa.com 🇮🇷
  •  
  •  
  •  
  • به کانال یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AAAAAEKaigiVibLjTSSbNw

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 

 
 

ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 6:24 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

  • ahmad_esmaeili_50
  •  
  •  
  • باسمه تعالی؛

 

http://www.picc.ir/uploads/150513254723542.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252626213.jpghttp://www.picc.ir/uploads/150513252622972.jpg

 

 

 


  • ولادت باسعادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

    حضرت امام موسی کاظم (ع)رابه مهدی موعود امام زمان (عج)
  •  
  •  
  • ونا یب برحقش ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت

    الله العظمی امام خامنه ای (حفظه الله)وعموم مسلمانان

    جهان، علی الخصوص ملت شهیدپرور ولایتمدار ایران

  • اسلامی تبریک وتهنیت عرض می نماییم.
  •  
  •  
  • احمداسماعیلی کریزی

    می رسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور

  • سهم من در حدّ یک عرض ِسلام از راه دور

    نیستم دور ضریحت! در خیالم بارها-

  • می روم گم می شوم در ازدحام از راه دور

    در طوافت می دوَم با پای شعرم هفت بار

  • تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور

    اشک می ریزد دلم! از شوق٬ پرپر می زند

  • دور گنبد؛ بر فراز پشت بام از راه دور

    آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست

  • کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور

    حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام

  • میگذاری مهربان... سنگ تمام از راه دور

    بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم

  • زخم هایم را به دست التیام از راه دور

    بُعد منزل نیست... اما در حرم حالم خوش است

  • گر چه می دانم نظر دارد امام از راه دور!
  •  

  • مرضیه عاطفی

  • #ألسلام_علیک_یا_باب_ٱلحوائج
  •  

  • #یا_موسی_بن_جعفر_ع_أدرکنی

    #کریز‌#ریوش#کاشمر #ترشیز_خبر #مشهد_مقدس
  •  
  • #آستان_قدس_رضوی#سازمان_قضایی_نیروهای_مسلح
  •  
  •  
  • #قوه_قضاییه#ارتش#سپاه #دادگستری#خراسان
  •  
  • #تعزیرات_حکومتی #مرزبانی#اینستاگرام #خراسان
  •  
  • #اینستا_ایران #لایک #like #ارتش#نیروی_انتظامی
  •  

  • #دفاع_مقدس #شهادت #شهدا #امام_خميني #رهبر
  •  
  •  
  • #ایران #انقلاب_اسلامی #الثورة_الإسلامية...
  •  
  •  
  •  
  •  
  • 🇮🇷به گروه یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw
  •  
  •  

  • وبلاگ"چهارباغ کریز"
  •  
  • ◾️
  •  
  • baghdasht1.blogfa.com 🇮🇷
  •  
  •  
  •  
  • به کانال یاران خراسانی بپیوندید
    🆔
    https://t.me/joinchat/AAAAAEKaigiVibLjTSSbNw

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 

 

 
 

ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 6:21 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

اشعار شهادت امام کاظم(ع)

 

اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)


عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را

هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد

یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قدر وسع شوهر خانه

مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند

عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد

آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود

گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد
بهر شفای کودک منظور میِ آمد

یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم

آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود

حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد

می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه
این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه

از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند

این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
انقدر میزد دست او از کار می افتاد

وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست
صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست

(محسن عرب خالقی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

در گوشه ای شکسته ز آوار بی کسی
تنها اسیر و خسته و بی آشنا منم

یلدا ترین شب است شب این سیاه چال
پیر و نحیف و بی کس و بی همصدا منم

با خشت های سنگی و با میله های خویش
زندان به حال و روز دلم گریه می کند

خون می چکد زِ حلقه و می سوزم از تبم
زنجیر هم به سوز تبم گریه می کند


پوسیده پیکرم که در این چهارده بهار
در تنگنای سرد و نموری افتاده ام

از بار حلقه های ستم خرد گشته ام
دور از شعاع کوچک نوری فتاده ام

چشمم هنوز خیره به در باز مانده است
خونابه بر لبم پی هر آه آمده

گویی فرشته است که در باز می کند
اما نه باز قاتلم از راه آمده

اینبار هم به ناله من خنده می زند
دستی به زخم تازه ای زنجیر می كشد

با هر نفس به کنج لبم خون نشسته است
با هرتپش تمام تنم تیر می کشد

چشمم به میله های قفس خو گرفته است
کی می شود که خنده به روی رضا زنم

کو دخترم که باز بخندد برابرم
کو قوتی که شانه به موی رضا زنم

ای بی حیا ترین که مرا زجر می دهی
در زیر تازیانه چنین ناروا مگو

خواهی بزن دوباره مرا یا بکش مرا
اما بیا به مادر من ناسزا مگو

(حسن لطفی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

همیان بدوش اگر بشوند آفتاب ها
سرریز میشوند زساغر شراب ها

از خوشه های گندم روی کریمشان
چرخش گرفت باز زنو آسیاب ها

میخواستم که شرح دهم معجزات تو..
یک فصه ی شطیطه ی تو شد کتاب ها..

ما فی الضمیر خلق برای تو آشکار
پامنبری خطبه ات عالیجناب ها..

بر قطره های اشک مناجات هر شبت
لبریز حسرت اند تمامی آب ها

شب تا به صبح کار تو راز و نیاز بود
داغ دو چشم باز تو بر قلب خواب ها

شوق شقیق و ناجی یقطین ز مهلکه
ذکر خلاصی از همه ی اضطراب ها..

ای روضه ی همیشگی مادران ما
هستی تو از قدیم دلیل ثواب ها..

جمع بشر ز توبه ی بشرت به حیرت اند
تواب ساز شد ز لب تو عتاب ها

در راه بود تا برساند به تو سوال
دادی میان راه به قاصد جواب ها..

نسل تو خیر محض برای خلائق اند
ذریه ی تواند رضی ها مجاب ها..

ما منتخب شدیم گداییتان کنیم..
تا حشر جاودان شود این انتخاب ها..

زندانی همیشه ی بغداد رحم کن
بر اشک ما قبیله ی خانه خراب ها

وقتی دعای حضرت موسی بن جعفریم
پس خوش بحال و طالع ما مستجاب ها

موسای آل فاطمه نیل است چشم من..
از آنچه آمده به سرت از عذاب ها..

چسبیده پیرهن به تن پاره پاره ات..
از زخم تازیانه و از پیچ و تاب ها..

لاغر شدی شکسته شدی آب رفته ای
افتاده بر محاسن و رویت خضاب ها..

یکسال نه دو سال نه عمری معذبی..
زیر لگد به یاد ربابی و زینبی..

(سید پوریا هاشمی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا ، غیر از خدا، غیر از خدا نیست

زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست

چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است

زخم گلوی تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست

این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی ؟ این پا که پا نیست

اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست

نامرد ! زندان بان ! در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا عبا نیست

این تخته ی در که شده تابوت حالا
بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست

اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روز کربلا نیست

(علی اکبر لطیفیان)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

هر شاعری ست در تب تضمین چشم تو
از بس سرودنی ست مضامین چشم تو

چشم جهان به مقدمت ای عشق روشن است
از اولین دقایق تکوین چشم تو

ما را اسیر صبح نگاه تو کرده است
آقا کرشمه های نخستین چشم تو

از ابتدای خلقت عالم از آن ازل
شیعه شدم به شیوۀ آئین چشم تو

می شد چه خوب نور خدا را نگاه کرد
از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو

امشب شکوه خلد برین دیدنی شده
وقتی شده ست منظر و آئینه چشم تو

گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب
امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو

چشم تو آسمان سخا و کرامت است
آقا خوشا به حال مساکین چشم تو

حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است
در انتظار لحظۀ آمین چشم تو

«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند»

چه عالمی ست عالم باب الحوائجی
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی

مهر تو است حلقۀ وصل خدا و خلق
داری به دست خاتم باب الحوائجی

در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی
بر دوش توست پرچم باب الحوائجی

در آستانۀ تو کسی نا امید نیست
آقا برای ما همه باب الحوائجی

بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه باب الحوائجی

دیوانۀ سخای ابا الفضلی توام
مانند ماه علقمه باب الحوائجی

صحن و سرات غرق گل یاس می شود
وقتی که میهمان تو عباس می شود

(یوسف رحیمی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجده های مرا در نظر گرفت

می دید عاشقانه مناجات می کنم
اغلب سراغی از من عاشق، سحر گرفت

نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت

پاره شده عبا به تنم بسکه با شتاب
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت

جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم
چون پهلوی مدینه به تیزی در گرفت

فهمیده بود غیرت ما روی مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت

دانستم از چه کودک جاماندۀ حسین
وقت فرار دست خودش روی سر گرفت

در شام دختری که خودش ضربه خورده بود
دامن برای روی کبود پدر گرفت

تیزی نیزه ای نرسیده به حنجرم
سیلی نخورده دختر من در برابرم

(قاسم نعمتی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

مهر و مه گرچه رو به شاه نکرد
روز را از شب اشتباه نکرد

به کدامین گنه به زندان رفت
 او که در عمر خود گناه نکرد

رگ به رگ شد تمام پیکر او
  رگ غیرت ولی تباه نکرد

زن رقاصه مو پریشان شد
 سر مویی ولی نگاه نکرد

واقعاً موی او خضاب نداشت
 خلق را هیچ گه سیاه نکرد

غل از او رخصت جدایی خواست
شه به حرفش ولی نگاه نکرد

به همه سینه ی پناه گشود
کس به او صحبت از پناه نکرد

چهارده سال آفتاب نخورد
رشد جایی چنین گیاه نکرد

رد شلاق مانده بر بدنش
  بر تنش رخت راه راه نکرد

چار غل بست و چار قل وا کرد
 لیک قطع دل از اله نکرد

جز دو ابرو و خیل مژگانش
هیچ گه رغبت سپاه نکرد
 
روزه اش را به اشک دیده ی خود
 گاه افطار کرد و گاه نکرد

(محمد سهرابی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

وقتی زبان عاطفه ها لال می شود
زنجیر ها در آینه ات بال می شود

در فصل گل بهار تو از دست می رود
بر شاخه میوه های تو پامال می شود

دیگر کسی ز ناله ات آهی نمی کشد
در این سیاهچال صدا چال می شود

آقا سنان سبز سیادت به دوش توست
غل ها به روی شانه تا شال می شود

همواره مرد،زینتش از جنس دیگری ست
زنجیر ها به پای تو خلخال می شود

دشمن به قصد جان تو آماده می شود
این طرح در دو مرحله دنبال می شود :

اول به شأن شامخت شلاق می زنند
دیرگ زبان به هتک تو فعال می شود

شعرم بدون ذکر مصیبت نمی شود
حالا گریز روضه گودال می شود

دعواست بر سر زره و جامه و سری
دارد میان معرکه جنجال می شود

(جواد محمد زمانی)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده
خواست پرواز کند دید پرش افتاده

میشود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست
بسکه شلاق به جان کمرش افتاده

آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد
چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده

گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد
چند تاری مژه از پلک ترش افتاده

هر کس ایام کهنسالی عصا میخواهد
پسرش نیست ببیند پدرش افتاده

آنکه از کودکی اش مورد حرمت بوده ست
سر پیری به چه جایی گذرش افتاده!

به جراحات تنش ربط ندارد اشکش
حتم دارم که به یاد پسرش افتاده

(حسين رستمي)
اشعار شهادت امام کاظم(ع)

یا موسی بن جعفر (علیه السلام)

بیهوده قفس را مگشایید پری نیست        
جز مُشتِ پری گوشه ي زندان اثری نیست

در دل اثر از شادی و امّید مجویید  
از شاخه ي  بشکسته ي امّید ثمری نیست

گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم    
امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست

گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گويم؟    
ديگر ز من و دردِ دل من خبری نیست

امّید رهایی چو از این بند محال است    
ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست

ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی    
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست

تا بال و پری بود قفس را نگشودند   
امروز گشودند قفس را که پری نیست

(حاج علی انسانی)
 
 
 
 

 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 6:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

داروی معجزه گر جامع امام کاظم علیه السلام

دارو-امام-کاظم

داروی معجزه گر جامع امام کاظم علیه السلام

داروی امام کاظم علیه السلام:

این دارو که سفارش امام کاظم علیه السلام می باشد یک واکسن طبیعی در مقابل بیماری ها مختلف است و خواص بسیاری دارد. مصرف این دارو یک نوع واکسیناسیون اسلامی است و سیستم ایمنی بدن را تقویت و از ابتلا به بیماری ها جلو گیری می کند. در پیشگیری و درمان بیماری های شایع مانند آنفولانزا بسیار موثر است نحوه درست کردن و همچنین نحوه مصرف دارو و خواص متعدد ان را در ادامه می خوانیم

ﺮﮐﯿﺒﺎﺕ:ﻣﺼﻄﮑﯽ- ﻫﻠﯿﻠﻪ سیاه – ﺷﮑﺮﺳﺮﺥ  

ﻣﻨﻊ ﻣﺼﺮﻑ : ﻧﺪﺍﺭﺩ    

ﻋﻮﺍﺭﺽ : ﻧﺪﺍﺭﺩ

به شرق و غرب نروید! – چگونگی تجویز این دارو توسط امام

در زمان امام کاظم – علیه السلام – شخصی بیمار شده بود. طبیب‌های آن زمان آمدند و نسخه‌های عجیب و غریبی برای ایشان ارائه دادند و هرکدام دارویی را تجویز کردند. امام – علیه السلام – فرمودند: به شرق و غرب نروید، بلکه چیزهایی که می‌گویم انجام دهید و این داروها را انتخاب کنید.

امام کاظم (ع) مبتلا به بیماری شدند و طبیبان داروهای مختلفی برای ایشان تجویز کردند، امام فرمودند به کجا می‌روید، از این دارو که سید داروهاست استفاده کنید، هلیله و رازیانه و شکر در ابتدای تابستان سه ماه و در هرماه سه مرتبه و در ابتدای زمستان سه ماه و در هرماه سه مرتبه به‌جای رازیانه، مصطکی جایگزین کنید، پس تا زمان مرگ مریض نخواهید شد.» [طب الائمه ابن بسطام ص ۵۰]

طرز تهیه داروی امام کاظم علیه السلام:

طرز تهیه این دارو بسیار ساده است .مواد سه گانه فوق را به میزان مساوی کوبیده و پودر می کنیم و سپس مخلوط می شود

ﻣـﻬـﻤـﺘـﺮﯾﻦ ﺧـﺎﺻـﯿـﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﻭ، ﭘـﯿﺸـﮕﯿـﺮﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ ﺑﻄﻮﺭﯾﮑﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ(ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ)ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﻭ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﺒﺘﻼ‌ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ  ﺍﺯ ﺧـﻮﺍﺹ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺎﻇﻢ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ)
ﺑﺎﺯﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺠﺎﺭﻯ ﺳﻴﻨﻪ ﻭﻃﺤﺎﻝ ﻭﻛﺒﺪ ﻭﮐﻠﯿﻪ ﻭﻣﺜﺎﻧﻪ ﻭﻣﺴﻜﻦ ﺩﺭﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﺯﺳﺮﺩﻱ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺤﻠﻞ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭﺍﺧﻼ‌ﻁ ﻏﻠﻴﻈﻪ، ﻣﺪﺭﺑﻮﻝ ﻭﺣﻴﺾ، ﺧﺸﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻗﻮﻯ ﺑﺎﻗﻮّﺕ ﻗﺎﺑﻀﻪ، ﺍﻟﺘﯿﺎﻡ ﺑﺨﺶ ﺳﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﺧﻮﺭﺩﮔﯽ، ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺷﯿﺮﻣﺎﺩﺭ، ﮐﺎﻫﺶ ﻭﺯﻥ، ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ، ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ، ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﻠﺒﯽ، ﭘﺎﮎ ‌ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺳﻤﻮﻡ ﺑﺪﻥ، ﺍﺯﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ ﺩﻫﺎﻥ، ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺁﻭﺭ، ﺍﺷﺘﻬﺎﺁﻭﺭ، ﻓﻌﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﻐﺰ، ﻣﻠﯿﻦ، ﻣﺴﻬﻞ، ﺭﻗﯿﻖ‌ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﻥ، ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﻮﺭﻣﻮﻧﻬﺎﯼ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩﻭﺿﻌﯿﺖ ﺯﻧﺎﻧﻪ، ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺿﺪﻋﻔﻮﻧﯽ ﮐﻨﻨﺪﻩ، ﺁﺭﺍﻣﺒﺨﺶ، ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﭘﻮﺳﺘﻬﺎﯼ ﭼﺮﺏ، ﺷﺎﺩﺍﺑﯽ ﻭ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﺑﻪ ﭼﻬﺮه هاﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﻭﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻏﺪﺩﻟﻨﻔﺎﻭﯼ ﺑﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻊ ﺁﺏ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭﺑﺎﻓﺘﻬﺎ، ﺩﻓﻊ ﺳﻤﻮﻡ، ﻣﻐﺬﯼ ﻭﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ، ﻧﺮﻡ ﮐﻨﻨﺪﻩ، ﻣﻠﻴﻦ ﻃﺒﻊ ﻭ ﺣﻠﻖ ﻭ ﺳﻴﻨﻪ ﻭ ﺷﺶ ﻭ ﺟﺎﻟﻰ ﺭﻃﻮﺑﺎﺕ ﺁﻧﻬﺎ، ﺳﺮﻳﻊ ﺍﻟﻨﻔﻮﺫ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﺑﺪﻥ، ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺭﻳﺎﺡ ﺍﻣﻌﺎ، ﺗﻮﻟﻴﺪﺧﻮﻥ ﺻﺎﻟﺢ، ﺍﺳﺘﺤﻜﺎﻡ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﻭﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ، ﻣﻨﻊ ﭘﻴﺮﯼ، ﺭﻓﻊ ﺧﻠﻂ ﺳﻮﺩﺍﻭﻯ ﻭﺍﻣﺮﺍﺽ ﺁﻥ، ﺳﺮﻳﻊ ﺍﻻ‌ﺛﺮ، ﺗﺴﻜﻴﻦ ﻗﻮﻟﻨﺞ ﻭﺑﺎﺩ، ﺭﻓﻊ ﺩﺭﺩﻧﺎﻑ، ﺗﻨﻘﻴﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﻔﺴﺎﺀ، ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻭ ﺧﻔﻘﺎﻥ ﺣﺎﺩﺙ ﺍﺯﺟﻤﺎﻉ، ﺭﻓﻊ ﺟﺮﺏ ﻭ ﻗﻮﺑﺎﻭ ﺑﺮﺹ، ﺣﺒﺲ ﺧﻮﻥ ﻋﻀﻮ ﻣﻘﻄﻮﻉ ﻭﻣﺠﺮﻭﺡ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﺯﺍﻳﺪ ﻓﺎﺳﺪ ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﻭ ﺭﻭﻳﺎﻧﻴﺪﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﺻﺎﻟﺢ، ﺭﻓﻊ ﺯﻛﺎﻡ، ﺗﻔﺘﻴﺢ ﺳﺪﻩ، ﻣﺼﻔﺎﺕ ﺑﻐﺎﻳﺖ ﻣﺆﺛﺮ، ﺗﺼﻔﯿﻪ ﮐﺎﻣﻞ ﺧﻮﻥ، ﺷﺴﺘﺸﻮﻯ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﻌﺪﻩ، ﺩﻓﻊ ﺳﻤﻮﻡ ﺍﺯﺑﺪﻥ، ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯﺳﻔﻴﺪﺷﺪﻥ ﻣﻮ، ﺭﻓﻊ ﺳﻮﺀﻫﺎﺿﻤﻪ، ﺍﺳﯿﺪﯾﺘﻪ ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍﺧﻨﺜﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻣﻠﯿﻦ ﺧﻔﯿﻒ، ﺯﯾﺎﺩﺷﺪﻥ ﻋﻘﻞ، ﺳﻔﯿﺪﯼ ﻭﺟﻼ‌ﯼ ﺩﻧﺪﺍﻧﻬﺎ، ﻣﺼﻔﺎﯼ ﺧﻮﻥ ﺍﺯﺳﻮﺩﺍ، ﺣﺎﻓﻆ ﻣﻐﺰ، ﺣﺎﺑﺲ ﺍﺳﻬﺎﻝ، ﻣﺴﻬﻞ ﺳﻮﺩﺍ، ﺟﺎﺫﺏ ﺭﻃﻮﺑﺎﺕ، ﻟﻄﻴﻒ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻋﻀﺎﺀ ﺑﺪﻥ، ﺟﺬﺏ ﺭﻃﻮﺑﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﻣﻐﺰ، ﺳﺮﻭﭘﺮﺩﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻨﮋ، ﺭﻭﯾﺎﻧﯿﺪﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻟﺜﻪ‌ﻫﺎ.
ﺩﺭﻣﺎﻥ: ﺳﺮﻣﺎﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﻭﺳﺮﻓﻪ، ﺩﺭﺩﺁﺭﺗﺮﻭﺯ، ﺁﺳﻢ، ﺗﻨﮕﯽ، ﻟﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﻮﺳﺘﯽ، ﭼﯿﻦ ﻭﭼﺮﻭﮎ، ﯾﺒﻮﺳﺖ، ﺑﺤﺖ ﺍﻟﺼﻮﺕ ﻋﺎﺭﺽ ﺍﺯﻧﺰﻻ‌ﺕ، ﺟﺬﺍﻡ، ﺑﻮﺍﺳﻴﺮ، ﻣﺎﻟﻴﺨﻮﻟﻴﺎ، ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎﻱ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯﺻﻔﺮﺍ، ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎﻱ ﻛﻬﻨﻪ، ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻥ ﭘﻮﺳﺖ، ﺳﻴﺎﻫﻲ ﺩﻭﺭﭼﺸﻢ، ﻟﻜﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺳﻔﻴﺪﺑﺪﻥ، ﺑﺮﺹ، ﺟﺬﺍﻡ، ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﻲ، ﻓﻠﺞ، ﻟﻘﻮﻩ، ﺳﻮﺯﺵ ﺳﺮﺩﻝ، ﺗﮑﺮﺍﺭﺍﺩﺭﺍﺭ، ﺑﺮﺹ ﺳﯿﺎﻩ، ﺍﮔﺰﻣﺎ، ﺳﺮﺩﺭﺩﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯﺳﻮﺀﻫﺎﺿﻤﻪ، ﺻﺪﺍﯼ ﮔﻮﺵ، ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎﻱ ﺳﺮﺩ، ﻭﺳﻮﺍﺱ، ﻣﺎﻟﻴﺨﻮﻟﻴﺎ، ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻛﺰﺍﺯ، ﻛﺮﻱ ﻭﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮔﻮﺵ ،ﺳﻮﺀﻫﻀﻢ، ﻭﺭﻡ‌ﻫﺎﻱ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪﻥ، ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺮﭼﺸﻢ.

مجله طب اسلامی
ﺗﻘﻮﯾﺖ: ﭼﺸﻢ،ﻣﻌﺪﻩ،ﺣﺲ ﺯﻧﺎﻧﻪ، ﺷﺎﺩﺍﺑﯽ، ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ، ﺟﻮﺍﻧﯽ، ﺍﺭﻭﺍﺡ ﻭﻗﻮﺍ، ﻛﺒﺪ، ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺟﻨﺴﻲ، ﺣﺎﻓﻈﻪ، ﺣﻮﺍﺱ ﺫﻫﻦ، ﺍﻋﺼﺎﺏ، ﺍﺣﺸﺎﺀ ﻭﺍﻣﻌﺎﺀ، ﻣﻮ، ﻟﺜّﻪ، ﻫﻮﺵ، ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺭﺋﻴﺴﻪ، ﻛﻠﻴﻪ،‌ ﺭﻭﺩﻩ‌، ﻣﻐﺰﻭ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻛﺜﺮ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪﻥ.

ﺿﺪ:ﺳﻤﻮﻡ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ، ﺧﻔﻘﺎﻥ، ﻏﺸﻰ، ﺩﺭﺩﭘﻬﻠﻮ ﻭ ﺗﻬﻴﮕﺎﻩ، ﻗﻮﻟﻨﺞ، ﺭﻃﻮﺑﺎﺕ ﺭﻗﻴﻘﻪ ﻭﻏﻠﻴﻈﻪ ﻭﭼﺴﺒﻨﺪﻩ ﻣﻌﺪﻩ، ﻏﺜﻴﺎﻥ، ﺑﻠﻐﻢ ﺣﺎﻣﺾ، ﺑﺪﺭﻗﻪ ﻗﻮّﺕ ﺍﺩﻭﻳﻪ ، ﺍﺳﻬﺎﻝ ﻣﺰﻣﻦ، ﺣﺮﻗﺖ ﻣﻌﺪﻩ ﺣﺎﺩﺙ ﺍﺯﺑﻠﻐﻢ، ﻧﻔﺦ ﻭ ﺩﺭﺩ ﺁﻥ، ﺗﺒﻬﺎﻯ ﻛﻬﻨﻪ، ﻏﺜﻴﺎﻥ، ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ ﻣﻌﺪﻩ، ﺗﻬﻮﻉ، ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺩﻩ، ﺍﻧﺴﺪﺍﺩﺭﮔﻬﺎ، ﺻﻔﺮﺍ، ﺳﺮﺩﻣﺰﺍﺟﯽ، ﺷﻠﯽ، ﻭﺭﻡ ﻭ ﺁﻭﯾﺰﺍﻧﯽ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ، ﮐﺒﻮﺩﯼ ﭘﻮﺳﺖ، ﭘﻒ ﮐﺮﺩﮔﯽ، ﺑﻠﻐﻢ، ﺳﻮﺩﺍ، ﺩﺭﺩﻃﺤﺎﻝ، ﺑﻮﺍﺳﯿﺮ، ﻣﺎﻟﯿﺨﻮﻟﯿﺎ، ﺟﺬﺍﻡ، ﺧﺎﺭﺵ، ﻗﻮﻟﻨﺞ، ﻋﺴﺮﺍﻟﺒﻮﻝ، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺻﻮﺕ، ﺳﻴﻨﻪ ﻭ ﺩﺭﺩﺁﻥ، ﺭﻃﻮﺑﺖ ﻣﻌﺪﻩ، ﻭ…

 

ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺼﺮﻑ داروی امام کاظم علیه السلام:

برای پیشگیری ﻫﺮ ۱۰ ﺭﻭﺯ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﻣﺮﺑﺎﺧﻮﺭﯼ ﻧﺎﺷﺘﺎ
این داروی امام کاظم در زمستان است، و باید دوساعت قبل و دو ساعت بعد از آن چیزی خورده نشود ، حتی آب.

در افرادی که مبتلا به بیماری هستند مثلا به سرماخوردگی مبتلا هستند و در حین بیماری هستند سه روز پشت سر هم شب قبل از خواب یک قاشق چای خوری، و بعد از آن هر سه روز یک بار تا بهبودی کامل .


داروی تابستانه امام کاظم ع :

دارو تابستانه همان است . فقط بجای مصطکی، از رازیانه استفاده می شود.

 

 

 

 

 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 6:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

هفتم صفر؛ کدام نقل درست است، روز ولادت امام موسی کاظم(ع) یا شهادت امام حسن مجتبی(ع)؟

 

 

کدام نقل درست است، روز ولادت امام موسی کاظم(ع) یا شهادت امام حسن مجتبی(ع)؟
 
 
 هفتم صفر؛ کدام نقل درست است، روز ولادت امام
 
موسی کاظم(ع) یا شهادت امام حسن مجتبی(ع)؟
 
هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(ع) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد.
 به گزارش فرهنگ نیوز،  روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم(ع) نامگذاری شده است. اما هفتم ماه صفر در میان مراجع و علمابه خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) روز عزا و تعزیه است و علمای شیعه همواره به این موضوع ملتزم بوده اند. سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری یزدی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) می دانند و مجلس عزاداری برپا می نمایند.
 
هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(ع) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد. 
 
همچنین از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه و ایت الله بروجردی نیز نقل میشود نظر این دو بزرگوار در خصوص سالروز شهادت امام حسن مجتبی روز هفتم ماه صفر بوده است و با تعطیلی دروس این روز را به عزاداری میپرداختند حوزه علمیه نجف هفتم ماه صفر را به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) تعطیل میباشد و مراسم سوگواری برگزار میکنند.
 
نظر مراجع و آیات عظام درباره عزاداری هفتم صفر
 
 
پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی (دامت برکاته) :  
برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماههای حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء علیه السلام است سزاوار است در این دوماه مجلس روضه وعزا برپا نموده و از مجالس جشن وسرور جدا اجتناب نمود.ان شاءالله مجمع مقدس شما عزیزان مورد توجه و عنایت خاصه حضرت بقیةالله ارواحنا فداه قرار بگیرد و همه از منتظران امر فرج آن حضرت بوده باشید
 
پاسخ آیت الله وحید خراسانی(دامت برکاته)  :
بسم الله الرحمن الرحیم 
به آنچه فقیه محقق ، موسس حوزه علمیه (قدس سره) فرموده اند ، باید عمل شود
 
متن جوابیه آیت الله شبیری زنجانی(دامت برکاته)  :
بسمه تعالی
عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (علیه السلام) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (علیه السلام) منافات ندارد ./  اول صفر 1430
 
پاسخ آیت الله سید صادق روحانی(دامت برکاته): 
باسمه جلت اسمائه، جماعتی از محققین و علما مانند شیخ مفید، شهید و کاشف الغطاء بعد از تحقیق، روز هفتم صفر را روز شهادت آن حضرت نوشته اند من هم موقعی که در این مورد تحقیق می کردم، تقریبا اطمینان به این پیدا کردم بنابراین مقتضای تعظیم شعائر، اقامه مجلس عزا، تعطیلی بازار، خروج دسته جات و عزاداری در این روز است، و وظیفه صدا و سیما بر پایی عزاداری است و تولد امام کاظم (ع) در این روز مانع نباید بشود.  
 
پاسخ مرحوم ایت الله آیت الله بهجت(ره) :
بسمه تعالی مناسب است در جمع بین دو قول (( مشهور )) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر، امام مجتبی (( علیه آلاف التحیة و الثناء)) و تولد امام موسی الکاظم علیه السلام ، ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار به اینکه مصائب امام دوم علیه السلام و مناقب امام هفتم علیه السلام علیه السلام را متذکر و یادآور باشند و به همین احتیاط حاصل می شود . والسلام 
 
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی(دامت برکاته) :
بسمه تعالی
البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی ( ره ) در کافی آورده این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود.
همیشه موفق باشید. 
 
پاسخ مرحوم ایت الله فاضل لنکرانی(ره)  :
بسمه تعالی و له الحمد در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (ص) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که ((مشهور)) هم همین است .
 
پاسخ ایت الله آیت الله سیستانی(دامت برکاته)  :
بسمه تعالی بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است . و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب 
 
پاسخ مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره)  :
محرم و صفر ماه های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد.والله العالم
 
لازم به ذکر است که بنابر اسناد موجود، قول هفتم صفر از زمان امام کاظم«علیه السلام» رواج داشته و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی«البرسی» 169-246 هجری قمری عنوان شده است. 
 
قبل از ورود به بحث لازم است که قاسم بن ابراهیم را از دیدگاه رجالییون معرفی کنیم:
نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه مینویسد: « قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی«علیه السلام»است. او صاحب کتاب(تثبیت الامامة) میباشد که از امام صادق«علیه السلام» با واسطه و از امام کاظم«علیه السلام» بدون واسطه روایت میکند».
 
ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: «کنیة او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا«علیه السلام» دعوت می کرده و از سال 220هق تا 246 هق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ«کوهی در نزدیک حله» مخفی بوده است.
همچنین آقا بزرگ تهرانی از او تمجید بسیار نموده است و فرموده است: او سیدی شریف و از سادات بنی الحسن«علیه السلام» است.
 
از این روایت قاسم بن ابراهیم، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول، کفعمی، والد شیخ بهائی، شیخ بهائی در(توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه)«قدس سرهم» پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نمودهاند؛ که به برخی از این روایات اشاره میکنیم:
 
اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر
 
 
سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف«سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
«الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة»
 
سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة... و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.[1]
 
سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح»می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:
»ولد فی یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.[2] 
 
سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی
یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب«وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.[3]
 
اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 28 ماه صفر و نقد در تاریخ 7 صفر
در حالی که پیش از شهید اول، در کتب تاریخی شیعی همچون «فرق‌الشیعة» اسماعیل نوبختی، «المقالات و الفرق» سعد بن عبدالله اشعری، «اصول کافی» شیخ کلینی، «مسارالشیعة» شیخ مفید، «مصباح‌المتجهد» شیخ طوسی، «اعلام‌الوراء» و «تاج‌الموالید» مرحوم طبرسی، «روضةالواعظین» فتال نیشابوری و «کشف‌الغمة» اربلی تاریخ وفات امام حسن مجتبی (ع) را آخر صفر یا ۲۸ صفر ذکر ‌کردند، اما از زمان شهید اول به بعد، هفتم صفر نیز در کنار ۲۸ صفر به عنوان روز شهادت آن حضرت (ع) مطرح شده است و عالمانی از شیعه همچون شیخ بهائی جبل عاملی و پدرش شیخ حسین عاملی، کاشف الغطاء و صاحب جواهر به بیان این تاریخ می‌پردازند اما با بررسی اسناد مرتبط با این دیدگاه، مشاهده می‌شود که اینان سخن شهید اول را در این ارتباط پذیرفته‌اند؛ ولی در اینکه مستند سخن شهید چیست، مطلبی در دست نیست. یک احتمال وجود دارد که سخن وی به کتاب قاسم رسی (۲۴۶ ق) مستند باشد که در قسمت پایانی آن کتاب، تاریخ شهادت امام مجتبی (ع) در هفتم صفر ثبت شده است؛ ولی این گزارش از چند جهت در خور نقد است:
 
۱- کتاب تثبیت الامامة رسی درباره امامت امیرالمومنین (ع) است، نه تاریخ ولادت و شهادت امامان (ع).
۲- مطلبی که در پایان کتابش آمده، تاریخ شهادت دو امام هادی (ع) و عسکری (ع) را هم ثبت کرده است؛ در حالی که قاسم رسی پیش از امام هادی (ع) از دنیا رفت، بنابراین این مطلب پایانی کتابش از او نیست.
۳- چون روز شهادت امام مجتبی (ع) به لحاظ تاریخ شمسی، مطابق نهم حَمَل (فروردین) بوده است و در خط کوفی به گونهٔ شکسته آن، سابع و تاسع همانند یکدیگر نوشته می‌شود، احتمالا سابع صفر به جای تاسع حَمَل، ثبت شده و این اشتباه در نسخه‌ای ثبت شده و آن نسخه به دوران شهید راه یافته و مستند گزارش او قرار گرفت. (به نقل از حجت‌الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی)
 
مطلب دوم:ولادت امام کاظم«علیه السلام» صفر یا ماه ذی الحجه؟
ولادت امام کاظم «علیه السلام» در روز هفتم صفر با اینکه بین علما شهرتی پیدا کرده است ولی؛
 
اولاً: بزرگانی چون شیخ کلینی در(اصول کافی) و شیخ مفید در (الارشاد و مسارّ الشیعه) و شیخ طوسی«قدس سرهم» در (تهذیب الاحکام)به قول ولادت آن حضرت درهفتم صفر اعتنا نکرده و از بیان آن ساکت ماندهاند.
ثانیاً: فحولی از علما چون شهید اول در(الدروس)، شیخ محمد حسن نجفی در(جواهر الکلام) و شیخ جعفر کاشف الغطاء«قدس سرهم» در (کشف الغطاء) آن را ضعیف شمردهاند.
 
ثالثاً: در تاریخ ولادت امام کاظم«علیه السلام»روایاتی وارد شده است که بزرگان از محدثین چون احمد بن خالد برقی در (المحاسن)، شیخ کلینی در (اصول کافی)، محمد بن حسن صفّار در (بصائر الدرجات) و ابن جریر طبری شیعی«قدس سرهم» در (دلائل الامامة)از ابی بصیر به طرق مختلف از امام صادق«علیه السلام» روایت کرده اند:که این ولادت پس از ایام حج سافل 127هـ و هنگام مراجعت حضرت صادق«علیه السلام» به مدینه و در اولین منزل پس از جحفه به نام ابواء بوده است. که به تصریح معجم البلدان ابواء 33 میل (حدود 53 کیلومتر) تا جحفه فاصله دارد.
 
مطلب مهم: روایت ابی بصیر قرینهای است بر اتمام حج و بازگشت به مدینه در همان سالی که امام کاظم«علیه السلام» در ابواء به دنیا آمده، و این دلالت دارد بر اینکه امام کاظم در ماه ذی الحجه دیده به جهان گشود نه در ماه صفری که درسال 128هـ نقل شده است.
 
رابعاً: ابن جریر طبری«قدس سره» متوفای قرن چهارم در روایت دیگر از امام عسکری«علیه السلام» در (دلائل الامامة)، تصریح بر وقوع ولادت آن حضرت در ماه ذی الحجة نموده است.
 
همچنین حجت الاسلام شهاب مرادی هم در وبلاگش به ریشه های تاریخی این موضوع مهم اشاره کرده:
 
 
 از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می دانند و شیعیان عراق و سایر كشورها نیز در این روز برای سبط اكبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می كنند اما در ایران شهادت سبط اكبر بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم. چرا؟
 
 به دلیل اختلاف روایت؛ دو قول برای روز شهادت امام حسن مجتبی نقل شده است:
 
1. بیست و هشتم صفر؛ بر اساس نقل شیخ كلینی و شیخ مفید و شیخ طبرسی. رضوان الله علیهم
2. هفتم صفر؛ بر اساس نقل شهید اول، كفعمی، شیخ بهایی، علامه مجلسی، مرحوم صاحب جواهر، شیخ كاشف الغطاء و محدث قمی، رضوان الله علیهم
 
هرچند حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی موسس معظم حوزه علمیه قم فقط هفتم صفر برای امام مجتبی اقامه عزا می كردند و به امر ایشان در آن روز بازار هم برای اقامه عزا تعطیل می شده و هنوز هم در برخی از بیوت مراجع در قم روز هفتم صفر برای امام مجتبی روضه برپا می شود اما همچنان در تقویم رسمی كشور هفتم صفر روز ولادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام درج می شود كه بنابر برخی پژوهش های انجام شده قطعا ماه ولادت ایشان ذی الحجه است و هفتم صفر ولادت آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه نیست! و اگر هم ولادت باشد نكته مهم این است كه محرم و صفر ماه حزن اهل بیت است و بسیاری از بزرگان ما مانند استاد فقید ما آقای مجتهدی رحمه الله تقیّد داشتند كه در روز هفتم صفر مجلس روضه تشكیل شود و روضه امام مجتبی یا امام كاظم خوانده شود و تاكید می كردند این روزها حتی اگر تولد امام معصوم هم باشد، روز سرور نیست، روزهای اسارت اهل بیت امام حسین و ماه حزن است!
 
و نكته جالبی كه می فرمودند این بود كه "چون ناصرالدین شاه تولدش در این روز بود و برای اینكه روز تولدش مصادف با شبِ وفات امام جسن مجتبی نباشد تا بتوانند جشن بگیرند این دست كاری را در تقویم كرده اند." كه در حد یك احتمال می شود پذیرفت اما قابل تامل است چون واقعا تولد او در همین روز بوده ششم صفر و قبل از آن قول بیست و هشتم مرسوم نبوده و الان هم فقط منحصر به ایران است!
 
 
حجت الاسلام یوسفی غروی از محققان تاریخ اسلام حوزه علمیه قم، در این رابطه بیان کرد که آنچه در میان عامه مردم در رابطه با سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) مشهور و معروف است روز 28 صفر است. اما بزرگان و علما روز 7 صفر را به عنوان روز شهادت این امام همام، روز عزا و تعزیه می دانند.  
 
غروی با بیان این که تمام شیعیان در دنیا به غیر ایران هفتم صفر را به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کنند، می گوید: در کشور ما این روز به عنوان سالروز میلاد امام هفتم(ع) تبریک گفته می شود در حالی که در کل عالم اسلام، شیعیان در این روز عزادار هستند.  من در سفرهای تبلیغی که به کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و حاشیه خلیج فارس داشته ام، دریافتم که شیعیان این مناطق از این مسئله ناراحت هستند و اعتراض می کردند که چرا وقتی همه ما در عزا هستیم ایران این روز را جشن می گیرد و تبریک می گوید. در تاریخ روایتی مبنی بر شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم صفر وجود دارد که از زمان صفویه تصمیم گرفته شد این روایت به ۲۸ صفر منتقل شود تا در این روز دو مناسبت رحلت رسول ا...(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و در ۲۹ صفر هم شهادت امام رضا(ع) واقع شود.
 
 این مسئله در عصر صفویه ترویج شد که برخلاف واقعیت های تاریخی است. به همین دلیل تمام شیعیان به غیر از شیعیان ایران در روز هفتم صفر به عزاداری می پردازند. در گذشته تمام شیعیان دنیا، هفتم صفر را به عنوان سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می کردند اما در عصر صفویه در ایران مناسبت هفتم صفر را به ۲۸صفر تغییر دادند.
 
 در منابع کهن تنها به سال تولد امام کاظم(ع) در سال ۱۲8ه. ق اشاره شده است بعدها در منابع دست دوم قید ماه صفر اضافه شد و در منابع بسیار متاخر نزدیک به قرن دهم به بعد از جمله در کتاب بحرالانساب قید هفتم صفر ذکر شده است و بنابر تتبعی که شده تنها کتابی که میلاد امام را به هفتم صفر نسبت می دهد همین کتاب است و تمام کتاب های بعد به این کتاب استناد نموده اند حتی در اصول کافی فقط سال تولد امام ذکر شده است.
 
تاریخ واقعی تولد امام موسی کاظم(ع) : در جلد دوم این کتاب در صفحه ۳۰، در حدیث ۱۱۳۰ آمده است که ابی بصیر نقل می کند که من سال ۱۲۸ ه. ق همراه با امام صادق(ع) به حج مشرف شدم. وقتی از حج برگشتیم و به شهرک ابواء (بین مکه و مدینه) رسیدیم، مادر امام کاظم(ع) درد زایمانشان گرفت و آن حضرت، آن جا به دنیا آمدند. بنابراین وقتی در راه بازگشت از موسم حج حضرت به دنیا آمده باشند بسیار بعید است که ایشان در ماه صفر به دنیا آمده باشند؛ پس تاریخ هفتم صفر به عنوان سالروز میلاد امام کاظم(ع) اصلا صحت ندارد و علمای شیعه بنا را به این گذاشته بودند که دو ماه محرم و صفر عزا باشد و همان طور که حسینیه ها و مساجد همه سیاهپوش می شوند و این سیاهپوشی تا آخر ماه صفر ادامه یابد.
 
در مقابل ماه شعبان تمام یادبودهایش جشن و سرور و تولد باشد و یادبود عزا در شعبان گرفته نشود این ماه برای سرور و شادی و ماه محرم و صفر هم برای یادبودهای عزا باشد.
 بنابر این میلاد امام کاظم(ع) یا ۱۷ ماه ذی الحجه یا ۲۷ ذی الحجه سال ۱۲۸ ه. ق بوده است. چون ذی الحجه آخرین ماه سال قمری است و میلاد امام(ع) هم در روزهای آخر این ماه واقع شده است به همین دلیل گاهی در تاریخ اشتباه شده و به جای سال ۱۲۸ ه.ق سال ۱۲۹ ه. ق نوشته شده است.
 
 اين مدرس حوزه علميه قم با اشاره به اين که ذکر روز هفتم صفر به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) پس از درگذشت مرحوم بروجردي و در زمان پهلوي در تقويم ها ثبت شد، مي گويد: من تاکنون در هيچ تقويمي قبل از رحلت مرحوم آيت ا...بروجردي، نديدم که ميلاد امام باقر(ع) و امام کاظم(ع) در اوايل ماه صفر ذکر شود و اين ماجرا پس از درگذشت مرحوم بروجردي(ره) که علما عليه شاه قيام کردند، انجام شد. شاه تصميم گرفت عليه حوزه اقدامي کند و چون حوزه هفتم ماه صفر را شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانست، در مقابل ، شاه در تقويم ها اين روز را به عنوان ميلاد امام کاظم(ع) مطرح کرد که ثبت شد. هنوز هم پس از گذشت سال ها از اين موضوع، دفاتر مراجع و علما هفتم صفر را به عنوان شهادت امام حسن مجتبي(ع) مي دانند و عزاداري مي کنند. اما صداوسيما و رسانه ها اين روز را به عنوان روز ميلاد مطرح مي کنند. حتي در قم در صحن حرم حضرت معصومه(س) دعوايي پيش آمد سخنران کاروان کربلايي ها که براي عزاداري به حرم آمده بود، در سخنانش گفته بود از مظلوميت هاي امام دوم (ع) اين است که در مهد تشيع در ايران در روز شهادت ايشان جشن مي گيرند و تبريک مي گويند.
 
وی هم‌چنین اظهار کرد: از لحاظ اسناد تاریخی، مرحوم شیخ کفعمی در قرن 9 در کتاب «مصباح بلدالامین»، هفتم صفر را زمان شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام کرده و لذا معمول شیعیان غیر ایرانی، مخصوصا شیعیان عراق این است که هفتم صفر را شهادت امام حسن(ع) می‌دانند و عزاداری می‌کنند. 
 
ظاهرا قبل از تشکیل دولت صفوی، سایر شیعیان و عمدتا شیعیان عراق، 7 صفر را شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام می‌کردند و این‌که شهادت امام حسن(ع) 28 ماه‌ صفر اعلام شده، البته از لحاظ منابع تاریخی درست است؛ یعنی هم مرحوم شیخ کلینی در «کافی» و هم مرحوم شیخ مفید در «الارشاد» 28 صفر را اعلام کرده‌اند و شیخ تبریزی صاحب «اعلام‌الوری» گرچه خمیر‌مایه اصلی‌اش از «الارشاد» شیخ مفید است، اما همه این بزرگان 28 صفر را شهادت امام حسن(ع) اعلام کرده است. 
 
غروی در مورد ثبت شهادت امام حسن(ع) در دوران صفویه گفت: در زمان صفویه چون تشیع مذهب رسمی شده بود، با مشورت علما برای اینکه اعلام عزا و تعطیل رسمی کنند، لذا وفات پیامبر(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) را در یک روز در آخر ماه صفر جمع کردند تا هم عزاداری شکوه‌مند‌تری برگزار شود و هم از تعدد تعطیلی جلوگیری شود و این‌ باعث شد که سایر شیعیان به خصوص شیعیان عراق مخالفت خود را با این تقویم اعلام کنند.  این استاد حوزه علمیه قم در ادامه خاطرنشان کرد: مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی که درس خوانده نجف و کربلا بود، بعد از هجرت از نجف به سوی ایران، این روش را از علمای نجف و کربلا به ایران و قم انتقال داد و از آن وقت به بعد، علما در این روز برای امام حسن(ع) عزاداری می‌کنند. 
 
وی در مورد میلاد امام کاظم(ع) و امام باقر(ع) هم اظهار کرد: اعلام میلاد امام کاظم(ع) در هفتم صفر در میان شیعیان سابقه ندارد و از زمان صفویه و بعد از مشورت با علما قرار شد که در دو ماه محرم و صفر تمام حسینیه‌ها و مساجد، سیاه‌پوش باشد. زمانی که برای تبلیغ به کشور‌های خارجی می‌رفتیم، با این مشکل مواجه بودیم؛ یعنی آن‌جا، هفتم صفر برای شهادت امام حسن(ع) عزاداری می‌کردند، در حالی که رسانه‌های ایران تبریک و جشن و سرور داشتند و این دو رفتار متناقض، برای آن‌ها سؤال‌برانگیز بود. 
 
وی در مورد تاریخ تولد امام کاظم (ع) نیز گفت: علامه شوشتری صاحب «قاموس‌الرجال» گفته است که «لم یعین احد شهره»؛ یعنی هیچ‌کس ماه‌ تولد امام کاظم(ع) را تعیین نکرده است، چه برسد به روز تولد! و در منابع تاریخی فقط سال‌ تولد ذکر شده است؛ ولی شیخ تبریزی در کتاب «إعلام‌الوری» و «تاج‌الولید» و هم‌چنین مرحوم «ابن شهرآشوب» در کتاب «مناقب آل ابی‌طالب » روز تولد امام کاظم(ع) را 7 صفر اعلام کرده‌اند و هیچ نقل دیگری در این زمینه نیست، اما قبل از قرن 5 و 6 هجری؛ یعنی مرحوم «شیخ کلینی» در «کافی» یا مرحوم «شیخ مفید» در«الارشاد» هیچ روز و ماهی را برای تولد امام کاظم(ع) اعلام نکرده‌اند، لذا کلام علامه شوشتری به بعد از قرن 6 مربوط می‌شود، بالاخره تعیین تولد امام کاظم(ع) مربوط به متأخرین است. 
 
وی در مورد عزاداری یا جشن در 7 صفر اعلام کرد: برنامه‌‌هایمان با سایر شیعیان جهان باید هماهنگی داشته باشد و آن بنای 500 ساله علمای شیعه که از زمان صفویه پایه‌گذاری شده بود را هم برهم نزنیم، لذا تولد امام باقر(ع) در سوم صفر و تولد امام کاظم(ع) در هفتم صفر را از مراسم‌های جشن در محرم و صفر خارج کنیم، مخصوصا، تولد امام باقر(ع) که در ماه رجب گرفته می‌شود. 
 
غروی  درباره جشن‌ و سرور در 7 صفر گفت: چه لزومی دارد که این روز جشن گرفته شود، در حالی که در این روز تمام علما در قم و جهان عزادار‌ هستند و آن‌چه از ابتدای رسمیت یافتن تشیع رخ داد بنا بر این نبوده است که برای هر معصومی جشنی برپا کنند، بلکه فقط برای میلاد حضرت رسول(ص)، امام علی(ع)، امام حسین(ع) و البته امام صادق(ع)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) جشن و سرور گذاشته شود و هیچ‌کس نمی‌تواند از منابع تاریخی نشان بدهد که شیعه از ابتدا بنا بر جشن گرفتن تمام موالید معصومین(ع) داشته است، لذا به طریق اولی نباید جشن و سروری در زمان سیاه پوشی جامعه دینی برای عزای امام حسین(ع) رخ دهد. 
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: اینکه در 7 صفر عزاداری برای امام حسن(ع) داشته باشیم، علاوه بر اینکه احترام به شیعیان غیر ایرانی و علماست، بلکه همان‌طور که گفته شد، از مرحوم شیخ کفعمی نقل به شهادت امام حسن(ع) در 7 صفر وجود دارد، لذا گرچه نقل شهادت در 7 صفر نسبت به 28 صفر ضعیف‌تر است، ولی اگر 2 روایت داریم، که یکی روایت نقل سندی بلااشکال است و دیگری روایتی ضعیف است، اما عمل علما طبق آن روایت ضعیف است نه آن روایت قوی، لذا عمل را مرجح می‌دانند، فلذا علما مبنایشان در مسائل فقهی هم این‌گونه است؛ یعنی عمل را اقوی از سند می‌دانند. 
 
 

**************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 6:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

شغل امیرمومنان پس از رحلت پیامبر خدا چه بود؟

 

در غرب شبه جزیره عربستان و در حاشیه دریای سرخ منطقه‌ای به نام یَنْبُع وجود دارد.در این منطقه تعداد قابل توجهی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین چاه‌های آب منطقه غرب شبه جزیره وجود دارد.این منطقه (ینبع) در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به دست مسلمانان افتاد. ایشان نیز به عنوان إقطاع بخشی از این سرزمین را در اختیار شخصی به نام «کُسَدِ الجُهَنی» قرار داد.

شغل امیرمومنان پس از رحلت پیامبر خدا چه بود؟

به گزارش افکارنیوز، در غرب شبه جزیره عربستان و در حاشیه دریای سرخ منطقه‌ای به نام یَنْبُع وجود دارد.[1] در این منطقه تعداد قابل توجهی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین چاه‌های آب منطقه غرب شبه جزیره وجود دارد.[2] این منطقه (ینبع) در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به دست مسلمانان افتاد. ایشان نیز به عنوان إقطاع بخشی از این سرزمین را در اختیار شخصی به نام «کُسَدِ الجُهَنی»[3] قرار داد. وی شخصی پیر و سالخورده بود لذا از پیامبر خواست تا این سرزمین را به فرزند برادرش واگذارد، پیامبر نیز چنین نمود. پس از مدتی «عبد الرحمن بن سعد بن زرارة انصاری» آن را به مبلغ سی‌هزار درهم از برادر زاده کسد الجهنی خریداری نمود. اما در آن‌جا درچار مصیبت و بلا گردید لذا آن‌جا ماندگار نشد و فقط قیمت آن‌جا را تخمینی زد و بازگشت. این واقعه مصادف بود با ایام پس از رحلت پیامبر خدا، ایامی که امیرمومنان از منصب‌های سیاسی و اجتماعی دور نگاه داشته می‌شد. «عبد الرحمن بن سعد بن زرارة انصاری» در راه بازگشت در منزلی به نام «بلیة» با امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه السلام برخورد کرد. و به حضرت ابراز داشت که از آن زمین به شدت بیزار است و از آن حضرت خواست آن را از وی خریداری نماید. حضرت نیز آن را با پرداخت مبلغش، از وی خریداری نمود. آن حضرت در طی بیست و پنج سال دوری از مسائل سیاسی و کنار گذاشته شدن از جانشینی پیامبر خدا، به این منطقه رفت و آمد می کرد. آن حضرت پس از خریداری این سرزمین و در اولین گام اقدام به حفر چاه کم‌عمقی در آن‌جا نمود و امور آن‌جا را سامان داد.[4] سپس کارگزارانی را بر آن منطقه گمارد.[5] از منابع کهن چنین به دست می‌آید که چاه‌های آب متعددی توسط این عده و خود حضرت در آن منطقه حفر گردیده است.[6] این مسئله باعث رونق کشاورزی و آبادانی قابل توجه آن منطقه برای سالیان متمادی گردید.[7] شغل امیرمومنان در این ایام کشاورزی و منبع درآمد او محصولات به دست آمده از این سرزمین بود. بر اساس برخی اسناد تاریخی در آمد حاصل از این سرزمین بسیار قابل توجه بود و حضرت قسمت غالب آن را در اختیار مستمندان قرار می داد و خود به بخش ناچیزی از آن اکتفا می نمود.

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که حضرت به مرور زمان برخی مناطق این سرزمین را به برخی کارگران خویش بخشیده است. این نکته را می توان از اشتهار برخی چاه ها و یا بخشی از آن سرزمین به نام برخی کارگزاران آن حضرت بدست آورد که به عنوان نمونه می‌توان به «عین ابى‌نِیْزَر» اشاره نمود. «ابو نِیْزَر» پسر «نجاشى» پادشاه حبشه بود. وى در خردسالى به اسلام گرایش پیدا کرد و حضور پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله رسید و تا هنگام رحلت پیامبر در خانه آن حضرت بود و سپس به خانه حضرت فاطمه علیها السّلام آمد و با فرزندان آن بزرگوار به سر برد. ابو نیزر می‌گوید: روزى من در «عین ابى‌نیزر» و «بغیبغه» مشغول حفّارى بودم، امیر المؤمنین على بن ابى‌طالب علیه‌ السّلام آمد و از من پرسید: غذایى دارى؟ عرض کردم: غذایى است که آن را شایسته امیر مؤمنان علیه‌ السّلام نمى ‏دانم. حضرت فرمود: بیاور. آن را خدمت ایشان بردم، آن حضرت پس از صرف غذا، بیل را به دست گرفت و داخل چاه رفت و بیل می ‏زد ولى به آب نمى ‏رسید، از آنجا خارج شد. عرق‏هاى پیشانیش را پاک کرد. دوباره به آنجا بازگشت و مشغول به بیل زدن و حفّارى شد. یک‌باره آب به حجم گردن شترى از چشمه جوشید. على علیه السّلام به سرعت بیرون آمد. آن‌گاه فرمود: خدا را گواه مى ‏گیرم که این چشمه صدقه است. سپس درخواست قلم و کاغذ کرد، من به سرعت آن را حاضر کردم و حضرت این‌گونه نوشت: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، هذا ما تصدّق به عبد اللّه علیّ أمیر المؤمنین، تصدّق بالضّیعتین المعروفتین، بعین أبی‌نیزر و البغیبغة على فقراء أهل المدینة و ابن السّبیل لیقی اللّه بهما وجهه حرّ النّار یوم القیامة لا تباعا و لا توهبا حتّى یرثهما اللّه و هو خیر الوارثین إلا أن یحتاج إلیهما الحسن و الحسین رضی اللّه عنهما فهما طلق لهما لیس لأحد غیرهما»[8] «به نام خداى رحمان و رحیم، این وقف‌نامه بنده خدا، امیر مؤمنان على، در مورد دو چشمه ابى‌نیزر و بغیبغه است‏ براى مستمندان مدینه و مسافران درمانده، تا بدین وسیله خود را از حرارت آتش جهنّم در روز رستاخیز مصون دارد. این دو چشمه را نه کسى مى ‏تواند بفروشد و نه هبه کند تا اینکه خداوند آن را به ارث برد و خدا بهترین وارثان است مگر آن‌که حسن و حسین [علیما السلام] به آن نیاز پیدا کنند که در این صورت این سرزمین فقط برای آنان آزاد می‌باشد».[9]
پی نوشت: --------------------------------------------------
[1] . بکرى اندلسى‏، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج‏1، ص263.

[2] . کحالة، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، ج5، ص318.

[3] . نام وی به صورت‌های گوناگونی ثبت شده است. به عنوان نمونه: ابن حجر عسقلانی نام وی را «کسد الجهنی» ثبت کرده است (الاصابه، ج5، ص441) در حالی که ابن سعد وی را «کشد الجهنی» معرفی می‌نماید (الطبقات الکبری، ج2، ص8). از نکات موجود در منابع کهن چنین بر می‌آید که وی در همان محدوده زندگی می‌کرده و ظاهراً به خاطر برخی خدماتش به مسلمانان مورد عنایت رسول خدا صلی الله علیه و آله واقع شده است. در این زمینه در برخی منابع آمده است: در جنگ بدر زمانی که رسول خدا (ص) دو تن از اصحاب را برای جمع‌آوری خبر از کاروان تجاری قریش فرستاده بود، این شخص آنان را پناه داده و در تعقیب و جمع‌آوری اطلاعات به آن‌ها کمک نمود (ابن سعد، پیشین؛ واقدی، المغازی، ج1، ص19).

[4] . ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج‏1، ص219-220.

[5] . ر.ک:‌ بکرى اندلسى، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج2، ص659؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج‏1، ص469.

[6] . وفاء الوفا، ج2، ص262. و زمانی که بشارت رسیدن آب را به حضرت دادند ایشان فرمود: آن را وقف بر مساکین و در راه ماندگان و خویشاوندان نیازمند نمودم. ابن‌شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج‏1، ص219.

[7] . ر.ک: حمیرى‏، الروض المعطار فى خبر الاقطار، ص112-113.

[8] . صورت وقف‌نامه از منبع پیشین استفاده شده است.

[9] . بکرى اندلسى، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج2، ص657-658؛ زمخشری، ربیع الابرار و نصوص الاخیار، ج5، ص346؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج4، ص175-176؛ خزاعى، تخریج الدلالات السمعیة، ص567؛ محمد محمد حسن شراب، ‏المعالم الأثیرة/ ترجمه، ص: 284-285. ابن حجر عسقلانی این مطلب را به صورت خلاصه آورده است ر.ک: الاصابه فى تمییز الصحابة، ج7، ص343. در منابع آمده است: برخی گمان کرده‌اند حضرت این مناطق را به هنگام شهادت و در وصیتنامه‏اى که به فرزندش امام حسن علیه السلام نوشت، وقف کرده است. اما سخن صحیح آن است که امیر المؤمنین علی علیه السلام آن مناطق را در سال دوم حکومتش وقف نموده است (جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر ر.ک: حموی، معجم البلدان، ج1، ص469).

 

************************

"لطفابه گروه یاران خراسانی بپیوندید"
https://t.me/joinchat/AgHf1UEiG0g0BBjJ-3ZOsw

*baghdasht1.blogfa.com

  *  barrud.rasekhoonblog.com 
    #کاشمر#کوهسرخ #کریز #خراسان رضوی

احمداسماعیلی کریزی/خراسان/کاشمر

 

*****************************

برای دیدن اینستاگرام روی نوشته

 

ی انگلیسی کلیک کنید" 

  • ***************
  • ahmad_esmaeili_503588
  • ******************
  • ahmad_esmaeili_50
  • ***************
baghdashtkariz2
************* 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 20 شهریور 1396  ] [ 5:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 33 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3820066 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب