کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

تاسوعاوعاشورای حسینی تسلیت وتعزیت باد

 

عکس برای محرم متحرک

 

 

در دشت عطش ، لاله صفت

سوخت حسین (ع)

تا مشعل آزادگی افروخت حسین

(ع)

 

بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش

است

درسی که زخون ، به خلق آموخت

حسین (ع)

 

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

در عزای شه دین کرببلا می لرزد

 

نه همین کرببلا ارض و سما می

لرزد

گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش

 

کاین چنین دست و تن شمر دغا

می لرزد

||||||||||||||||||||||||||||||

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم


بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم


فردا که کسی را به کسی کاری نیست


دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 9:11 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
قیام حسینی ( ع) از کتاب یاحسین کربلانوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

امام (ع) وارد مکه می شود

 

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/img_20151006_221253.jpg

 

ورود امام (ع) به مکه مکرمه سوم شعبان است ، مصادف با روز ولادت آن حضرت یعنی سرآغاز تولد دوباره ای برای مبارزه باکفر وشرک ونفاق، آمدن آن حضرت به مكه , همراه با سرباز زدن او از بيعت يزيد, در بين مردم مكه و مدينه انتشار يافت , و اين خبر تا به كوفه هم رسيد. كوفيان ازامام حسين( ع) كه در مكه به سر مي برد دعوت كردند تا به سوى آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقيل , پسر عموى خويش را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفى را از نزديك ببيند و برايش بنويسد. مسلم به كوفه رسيد و با استقبال گرم و بي سابقه اى روبرو شد, هزاران نفر به عنوان نايب امام( ع ) با او بيعت كردند, و مسلم هم نامه اى به امام حسين (ع ) نگاشت و خواستار حركت فورى امام (ع ) به کوفه شد، از طرف مقابل هم فرماندار وقت کوفه نعمان بن بشیر[1] اوضاع را طی نامه ای برای یزید نوشت. هر چند امام حسين (ع ) كوفيان را به خوبى مي شناخت , و بي وفايى آنان را در زمان حكومت پدر و برادر ديده بود و مي دانست به گفته ها و بيعتشان با مسلم نمي توان اعتماد كرد, و ليكن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصميم گرفت كه به سوى كوفه حركت كند.

 

 

هجرتی دوباره

هشتم ذيحجه است روز خاصی است ،روزترویه است ، روزى كه همه مردم از مكه عازم رفتن به عرفا ت ومشعرو منى هستند، احرامی دگر می بندندآماده انجام مناسک حج، و هر كس در راه مكه جا مانده ، چندساعتی بیشتر فرصت باقی نیست تاخودرا به خانه خدارسانده با عجله تمام اعما ل عمره تمتع را پشت سر گذارد وبا احرام حج لبیک گویان خودرا به موقف رساند, اماآن حضرت که حدود چهارماه در مكه مانده است،عرفات ومشعرومنی وقربانگاه دیگری در نظرگرفته است، در چنين روزى با اهل بيت و ياران خود, مكه را به طرف عراق ترک می گوید، با اين كار هم به وظيفه خويش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پيغمبر (ص), يزيد را به رسميت نشناخته و با او بيعت نكرده بلكه عليه او قيام كرده است . در آن زمان که امام حسین( ع) تصمیم به حرکت به طرف کوفه گرفت برادرشان محمد بن حنفیه در مکه بود ،خدمت امام رسید ،او بیش از همه چیز نگران جان امام بود پیشنهاد های مختلفی را به ایشان ارائه نمود وبا دلسوزی تمام وی را از این حرکت منع کرد وحتی ملتمسانه از امام می خواست که به یمن یاجای دیگری برود تا از شر یزید در امان باشد لکن امام فرمودند برادرم اگر در روی کره زمین هیچ جایگا وپناه گاهی پیدا نشود ،با یزید بیعت نخواهم کرد سپس بایکدیگر خداحافظی کردند وامام حرکت خود را از مکه آغازکرد. کاروان حسینی راه خودرا به طرف کوفه ادامه می دهد از آن طرف يزيد كه خبر حركت مسلم به سوى كوفه را دريافته بود واز ناتوانی نعمان بن بشیر فرماندار وقت کوفه یا مماشات وی با فرستاده امام،و بيعت كوفيان با او آگاه شده ,واحساس می کرد کوفه از چنگ وی خارج شده است لذا عبید الله بن زياد [2] را كه از طرفداران پرمکر وفریب وباتجربه حکومت بنی امیه بودودرآن زمان فرمانداری بصره را به عهده داشت باحفظ سمت به سوی کوفه روانه کرد.

حیله اموی

ابن زیاد با حیله ونیرنگ خاصی وباصورت نقاب بسته وبه نام امام حسین( ع) وارد کوفه شد ومردمی که منتظر قدوم امام (ع) بودند با حضورگرم وشعار برضد حکومت یزیدی از وی استقبال کردند او درکنار دارالاماره چهره پلید خود را نمایان ساخت وبه مقر فرمانداری وارد شد،مردم از این برنامه منافقانه سخت در حیرت وسر گردانی قرار گرفته بودند، ابن زياد از ضعف ايمان و دو رويى و ترس مردم كوفه استفاده نمود و با تهديد وارعاب , آنان را از دور مسلم پراكنده ساخت , بزرگانی چون هانی را به قتل رسان وتعداد فراوانی از افراد مؤثرو طرفداران مسلم ونویسندگان دعوتنامه برای امام حسین (ع) را شناسائی و زندانی نمود، مسلم به تنهايى با عمال ابن زياد به نبرد پرداخت , و پس از جنگى دلاورانه و شگفت انگیز وشجاعانه شهيد شد. از آن طرف کاروان حسینی به کوفه نزدیک می شود در بین راه خبر شهادت مسلم( ع) واوضاع کوفه را نیز مطلع شده اند قبل از رسیدن به کوفه حربن یزید ریاحی با لشکری به استعداد هزار نفر راه را بر کاروان بست وموضوع را به ابن زیاد گزارش کرد،کسب تکلیف نمود ومنتظردستوربود.



[1] - نعمان بن بشیر بن سعد خزرجی انصاری، کنیه اش ابو عبدالله بود ،در ابتدا ازمحبین اهل بیت( ص) بود پدرش، بشیر اولین فردی بود که در جریان سقیفه با ابوبکر بیعت کرد ،مادرش عمره ،دختر رواحه وخواهر عبدالله بن رواحه انصاری بود که در جنگ موته با جعفربن ابی طالب شهید شد وی بعد از قتل عثمان پیراهن خونین عثمان و نامه همسر او را به شام نزد معاویه برد و اوضاع مدینه را گزارش داد و از جمله یاران او شد. او به همراه مسلمه بن مخلد تنها انصاری بودند که در جنگ صفین مقابل علی (ع) قرارگرفتند. گفته می شود عمره زن باوفای مختار دختر وی بوده،نعمان سال ۵۳ هجری قمری قاضی دمشق شد و سپس والی یمن و بعد از معاویه به عنوان عامل یزیدبه مدت نه ماه والی کوفه گردید. نوع رفتار و حکومت او درکوفه و ماجراهایی که پس از حضورمسلم بن عقیل در کوفه پیش‌آمد سبب‌شد تا یزید او را از کار برکنارکرده و عبید الله بن زیاد را به جای او بگمارد. پس از این او مدتی حاکم حمص بود. پس از مرگ یزید با عبد الله بن زبیر بیعت‌کرد، اما مردم حمص او را نپذیرفتند، بر او شوریدند و وی را پس از تعقیب کشتند. این ماجرا در سال ۶۵ هجری روی‌داد.

 

[2] - عبيداللّه ، فرزند زياد بن ابيه است، زياد كسى بود كه به خاطر ارتباط فراوان مردان با مادرش، كسى نتوانست نسب او را مشخص كند و نام پدر وى را ذكر كند. از اين رو، او را زياد پسر پدرش (زياد بن ابيه) مى‏ناميدند ، مادرش، كنيزى زناكار و مجوسى به نام مرجانه، بود.که برخی اورا ایرانی می دانند، پس از عاشورا كه اسراى اهل بيت عليهم‏السلام را در كوفه وارد دارالاماره كردند، حضرت زينب عليهاالسلام خطاب به ابن زياد، او را ،ابن مرجانه، خواند كه اين، اشاره به نسب ناپاك او بود،وی از سرداران مشهور اموى بود كه در سال 54 هجرى قمری از طرف معاويه به حكومت خراسان گمارده شد و در سال 56 هجری قمری از آنجا عزل و به حكمرانى بصره منصوب گرديد. پس از مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد و ورود مسلم بن عقيل به كوفه، با حفظ سمت، والى كوفه نيز شد و اوضاع را تحت كنترل در آورد و مسلم بن عقيل را به شهادت رساند و پس از آن، فرمان قتل سيد الشهدا (ع ) و ياران او و اسارت اهل بيت عليهم‏السلام را به عمر بن سعد كه فرمانده سپاه كوفه در كربلا بودصادر کرد ، پس از مرگ یزید او ادعای خلافت کرد لکن مردم ‏كوفه او و يارانش را از شهر بيرون‏كردند و در صدد انتقام گرفتن از خون شهداى كربلا برآمدند. وى كه ‏به شام گريخته بود، در سا ل 65 هجری قمری براى خاموش ساختن انقلاب توابين به فرماندهی سلیمان بن صرد خزاعی به جنگ آن‏ها شتافت وآنان را سرکوب کرد.سرانجام او در يكى از درگيرى‏ها با سپاه مختار، در سال‏67 هجری قمری به دست ابراهیم بن مالک اشتر به هلاكت رسيد،سن اورا هنگام مرگ 39 سال ذکر کرده اند، وسرش را از بدن جدا کرده نزد مختار بردند.

 

 

 

منبع : کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

 

 

 

وبلاگ بررود کریز

barrud.mizbanblog.com

 

 



ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 9:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

دولت در تنظیم برنامه‌های اقتصادی، رفاه و عدالت مردم را

در نظر بگیرد

 
94/01/07 - 13:42

http://barrud.mizbanblog.com/upload/picture/3542-img_20151019_070311.jpg

شماره:13940107000263
 
 
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی:
دولت در تنظیم برنامه‌های اقتصادی، رفاه و عدالت مردم را در نظر بگیرد

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان‌رضوی گفت: دولت در تنظیم برنامه‌های اقتصادی،

رفاه و رعایت عدالت مردم را در نظر بگیرد.

خبرگزاری فارس: دولت در تنظیم برنامه‌های اقتصادی، رفاه و عدالت مردم را در نظر بگیرد
 

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، حجت‌الاسلام علی اسماعیلی ظهر امروز در سخنرانی پیش از

خطبه‌های نماز جمعه مشهد که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: مقام معظم رهبری در

سخنرانی نوروزی در مورد حلول سال نو مطالب بسیار زیبا و ارزشمندی را بیان کردند.

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی افزود: امام صادق (ع) به یکی از اصحابه خود

فرمودند «روز نوروز و سال جدید روزی است که خداوند قائم اهل‌بیت را از ما، برای مردم ظاهر

می‌کند» و به عبارتی دیگر روز ظهور امام زمان (عج) را ایشان در روز نوروز برابر این روایت معرفی

نموده‌اند.

وی ادامه داد: ایام نوروز امسال با شهادت حضرت زهرا (س) آمیخته شده بود، در مرحله اول ممکن

است برای انسان این مسئله سنگین طلقی شود که وجود والای ایشان از چه مولفه‌هایی برخوردار

است اما در روایت و فرمایش پیامبر آمده است که می‌فرمایند «فاطمه پاره تن من است و هر کس او

را آزار دهد من را آزار داده است».

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی عنوان کرد: در قرآن آمده است با وجود فاطمه

(س) خیر کثیری برای پیامبر(ص) و امت اسلام به ارمغان آمده زیرا اگر ایشان نبودند بحث نبوت در

ائمه ادامه پیدا نمی‌کرد.

اسماعیلی تصریح کرد: مقام معظم رهبری امسال را سال دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی

نامگذاری کردند با این دید حقی که مردم بر گردن دولت دارند حق نصیحت و خیرخواهی است، لذا

برنامه‌های دلسوزانه برای ارتقای آسایش مردم و مسائل گوناگون و آنچه را که برای مردم مفید است

را بر گردن دولت قرار دارد.

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان تاکید کرد: حق دوم این است که دولت در تنظیم

برنامه‌های اقتصادی، رفاه و رعایت عدالت مردم را در نظر گیرد و آنچه را به عنوان خزانه دولت

جمع‌آوری کرد در راه صحیح با دقت تمام در راستای عزت مردم هزینه کند.

وی یاد آور شد: حق سوم برنامه آموزش است چرا که وظیفه دولت است که جهل و بی‌سوادی را در

جامعه ریشه‌کن کند، لذا اساتید ارزشی در محافل دانشگاه‌ها باید مقدم بر سایرین باشند، همچنین

حق چهارم مردم بر گردن دولت این است که دولت در امر پرورش توجه کامل و مبارزه با مفاسد

اخلاقی داشته باشد چرا که دولت اسلامی نمی‌تواند هرج و مرجی که در جامعه دیده می‌شود را

بپذیرد.

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی گفت: کسانی که ناهنجاری‌های اجتماعی را

دامن می‌زنند، باید دولت با آنها مقابله کند لذا فرهنگ اسلامی بر مبنای رشد اخلاقی جامعه باید پیش

برود و وظیفه دولت است که برنامه‌ریزی صحیحی داشته باشد که مردم و جامعه را مدیریت کند.

 

انتهای پیام/3138/ع30/پو3002

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 8:41 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
تصاویرمتحرک محرم

تصاویرمتحرک محرم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
http://s4.picofile.com/file/7995797953/aksgif_ir_emaam_hossin_gif_%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9_%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85_%D9%88_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B98092.gif
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 



ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 5:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

حل مشکل سپرده‌گذاران میزان؛ از هفته اول آبان  

 

استاندار خراسان رضوی گفت: اقدامات اجرایی برای حل مشکل سپرده گذاران، کارکنان و سهامداران موسسه اعتباری منحل شده میزان از هفته اول آبان آغاز شود.
نیک نیوز: علیرضا رشیدیان افزود: برای حل مشکلات سپرده گذاران این مجموعه، اول هفته جاری نشستی با حضور استانداران استانهای خراسان شمالی و جنوبی در مشهد برگزار شد که در این نشست سه بانک و موسسه مالی و اعتباری برای حل مشکل اعلام آمادگی کردند و در نهایت راهکار یک بانک و یک موسسه مالی و اعتباری مورد توافق قرار گرفت.
 

او بدون اشاره به نام این بانک و موسسه ادامه داد: از هم اکنون بررسی ها برای نحوه پرداخت مطالبات سهامداران، پوشش حداکثری کارکنان موسسه منحله میزان و تعیین تکلیف سهامداران آغاز شده است.
 

رشیدیان گفت: همچنین مقرر شد استانداران سه استان خراسان آخرین نظرات و موارد را برای شتاب در روند حل مشکل به بانک مرکزی ارائه کنند تا در این خصوص تصمیم نهایی اتخاذ شود.
 

استانداری خراسان رضوی در ادامه با تاکید بر تلاش دولت، دستگاه قضا و سازمانهای اجرایی برای طی مراحل قانونی روند فعالیتهای عمرانی شرکت پدیده، افزود: به علت اختلاف نظر بین مدیران شرکت پدیده و کارشناسان دادگستری برای تعیین قیمت، آنچه از املاک و دارایی این شرکت که قرار بوده به نقدینگی تبدیل و در قالب حواله های سهامداران از 25 شهریور ماه به آنان پرداخت شود با مشکل مواجه شد.
 

رشیدیان تصریح کرد: این شرکت برای رفع مشکل دو راه بیشتر ندارد یا باید با قیمت کارشناسی دادگستری که بر اساس شاخصهایی تعیین شده است توافق کند یا با جذب سرمایه گذار وجوه مردم را پرداخت کند.
 


به گفته وی کارگروهی تحت نظارت دادستان و دستگاههای نظارتی مسئولیت نظارت بر روند اقدامات اجرایی شرکت پدیده را بر عهده دارد.

 

 

 

 

بررودکریز

barrud.mizbanblog.com


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 5:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

متن کامل زیارت عاشورا با ترجمه فارسی

 

متن کامل زیارت عاشورا همراه با ترجمه فارسی

 *- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء

132.jpg 

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى

 

 

 

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز

 

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام

 

*- و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ

و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان

 

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها

و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود

 

*- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند

 

*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم

بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان

 

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ

اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت

 

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ

و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را

 

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ

خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو

 

*- بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ

پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را

 

*- وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ

و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله

 

*- اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت

 

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ

اى اباعبداللّه من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن

 

*- وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ (مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ) مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ

و شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بيزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما

 

*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ

بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شما

 

*- وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ

و به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان

 

*- اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ

من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد

 

*- فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ

و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را

 

*- اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

به اينكه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنيا و آخرت

 

*- وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْكُمْ

و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى (به حق) که از شما (خاندان ) است

 

*- وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه

و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد ، که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که مى دهد به يك مصيبت زده از مصيبتى که ديده

 

*- وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ

براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى

 

*- اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد

 

*- اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

خدايا اين روز روزى است که مبارك و ميمون دانستند آنرا بنى اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پيامبرت که درود خدا بر او و آلش باد

 

*- فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پيامبرت صلى اللّه عليه و آله

 

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعاوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ

خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه

 

*- وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ

و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را

 

*- اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ (الاَْليمَ) اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَا الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا

خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم

 

*- وَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ

و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد

178.jpg 

پس مى گوئى صد مرتبه :

 

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ

خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد

 

*- اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً

خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را

 

پس مى گوئى صد مرتبه :

 

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما

 

*- اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين

 

پس مى گوئى :

 

*- اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ

خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

 

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ

خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت

 

پس به سجده مى روى و مى گوئى :

 

*- اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى

خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم

 

*- اَللّهُمَّ الرْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ

خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت ) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانكه بى دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام.

www.ashoora.ir/index.php?option=com_

 

 

"بررودکریز"

barrud.mizbanblog.com


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 3:24 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

صلی الله وعلیک یااباعبدالله الحسین(ع)

 

ماه می گوید حسین***

با آه می گوید حسین ****

آیه آیه حضرت الله می گوید حسین***

  یار می گوید حسین****

دلدار می گوید حسین  ****

در مدینه احمد مختار می گوید حسین ****

نار می گوید حسین***

گلزار می گوید حسین****

  شاه مردان حیدر کرار می گوید حسین ****

خار می گوید حسین ***

غمخوار می گوید حسین****

  فاطمه بین در و دیوار می گوید حسین  ****

خاک می گوید حسین***

افلاک می گوید حسین ***

مجتبی با سینه صدچاک می گوید حسین  ***

خواب می گوید حسین***

مهتاب می گوید حسین ***

منبر و سجاده و محراب می گوید حسین ***

گاه می گوید حسین***

بیگاه می گوید حسین ***

شمع و نجم و کهکشان و ماه می گوید حسین***

  هوش می گوید حسین ***

مدهوش می گوید حسین ***

بین خیمه کودکی آواره می گوید حسین  ***

چاره می گوید حسین ***

بیچاره می گوید حسین  ***

غنچه شش ماهه در گهواره می گوید حسین ***

هوت می گوید حسین***

لاهوت می گوید حسین ***

ذوالجناح از قتل شه مبهوت می گوید حسین ***

شیر می گوید حسین ***

شمشیر می گوید حسین  ***

در تن شه سنگ و تیر و نیزه می گوید حسین***

  آل می گوید حسین**

گودال می گوید حسین ***

تازیانه بر تن اطفال می گوید حسین  ***

ناله می گوید حسین**

آلاله می گوید حسین  ***

در خرابه دختری با ناله می گوید حسین

 

مهریکهزاروسیصدونودوچهارهجری شمسی


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 1:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)

 

 

[تصوير:  39040111544260364927.gif]

 

 

دانی که چرا چوب شودقسمت آتش؟ |||||||||||||||||||

بی حرمتیش برلب ودندان حسین است |||||||||||||||||

دانی که چرا آب فرات است گل آلود ||||||||||||||||

شرمندگی اش از لب عطشان حسین است ||||||||||||||||||||||

دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش |||||||||||||||||||

زیرا که خدا نیز عزادار حسین است

 

"بررودکریز"

barrud.mizbanblog.com

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 7:37 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۶۳۷۹۵
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۸
 

فلسفه‌ قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت است  

 

احمدعلی افتخاری با بیان اینکه اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، ذلت را برای شیعیان نمی‌پسندند، گفت: فلسفه‌ قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت بود و همه‌ آرمان قیام، جهاد، شهادت، و رسالت اسرا و... درس عملی بود.

عقیق:دکتر احمدعلی افتخاری، استاد دانشگاه اصول دین و کارشناس مذهبی در مورد آسیب‌شناسی عـزاداری‌ها، گفت: در مقابله با آسیب‌های عزاداری، گروهی بر این باورند، چون امری است مقدس، بگذارید مردم به هر گونه و به هر شکل و شیوه‌ای که می‌خواهند به عزاداری بپردازند، چون نقد ما به اصل عزاداری آسیب می‌رساند. هدف‌ها کم رنگ، شورها و باورها سُست‌تر می‌شوند، اما باید گفت اگر دخالت نکنیم و آسیب زدایی نکنیم، اصل عزاداری آسیب جدی می‌بیند و به زودی شاهد خواهیم بود که در عزاداری‌های ما همه چیز هست جز؛ احیای مکتب حماسی سالار شهیدان، بلکه عزاداری ما خود به مصیبتی بزرگ تبدیل می‌شود!؟
وی افزود: گروه دیگر بر این باورند، باید انتقاد نمود، خوب و بد را تشخیص داد، باید از خوبی‌ها گفت و ستود، و از کاستی‌ها و بدی‌ها کاست تا تر و خشک با هم نسوزد. باید به اصلاح و ترمیم نارسایی‌ها پرداخت، تا شعله‌های شور و هیجان و باور مردم به سردی نگراید و هدف متعالی و آرمان مقدس اهل بیت هم فراموش نشود. اگر ائمّه‌ معصومین تأکید فرمودند که حادثه‌ کربلا فراموش نشود یعنی که اسلام فراموش نشود. پس در تأمین این خواسته‌ پربها نیازمند تلاش آگاهانه و هدفمند در احیای فرهنگ عاشورا، اهداف و پی آمدهای عظیم و خدایی آن هستیم. به عمل کار برآید به سخندانی و هرگونه سخنرانی و مداحی نیست!؟
این محقق و نویسنده کشورمان در بررسی شناخت آسیب‌ها اظهارداشت: آسیب‌های محتوایی عبارتند از: طرح یک بعدی از شخصیت پیامبر و ائمه معصومین که هر سخنران و مدیحه سرایی به جنبه‌های ملکوتی و قدسی ایشان می‌پردازد. در حالی که این بزرگواران دارای جنبه‌ مادی و زمینی هم هستند، قُل اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم... و بعد زمینی ایشان به عنوان الگوی رفتاری و اُسوه‌ی حَسَنه است برای پیروان و اینها سازنده و قابل درک و قابل پیروی است. باید از مناقب ایشان گفت، از انس با خدا، ارتباط صمیمی با مردم، گره‌گشایی از کار مردم، زهد، شجاعت، ساده زیستی، فروتنی، نیایش، مساوات، ایثار، از جان گذشتگی‌ها، اخلاص، مجاهدت و شهادت و... اما گاهی می‌بینیم نه تنها به هیچ یک از ابعاد شخصیتی ایشان اشاراتی نمی‌شود، بلکه هرچه هست، توصیف و ستایش و طرح و ترسیم، چشم خط و خال، ابرو و قد و قامت و زلف و... است.
وی افزود: باید از سراینده، گوینده و شنونده و عزاداران آراسته و محبان فرنگی مآب و مد روز... پرسید، اینها از مناقب اهل بیت(ع) است!؟ اینها ارزش است!؟ یا اینها از مکارم اخلاقی است؟ چه کمکی به ایمان و دین و آیین ما می‌کند؟ چه قدر مقبول درگاه ایزدی است!؟ و آیا ساحت مقدس اهل بیت(ع)، پذیرای این مطالب و شیوه‌ ابراز عشق و محبت هست!؟ و برای معرفی شیعه به جهانیان لازم است!؟ اگر ائمه‌ معصومین و بزرگان و رهبران شیعه تأکید نمودند بر اصل عزاداری به این گونه که « افشاگر باشد، روشنگری کند، احیاگر ارزش‌ها باشد، هدایتگر به بهترین‌ها باشد، به آموزش معارف و حقایق اسلام و قرآن بیانجامد، به شناخت و معرفت، از مقام و منزلت اهل بیت بیافزاید، روح حماسی را به جامعه القا کند، به اصل بندگی ایزد منان توجه دهد، به برپایی نماز و احیای امربه معروف و نهی ازمنکر راهنما باشد، در برابر ستم و ستمگر ایستادگی را به ارمغان آورد، به خودشناسی و خودباوری برساند و به اصلاح کج‌اندیشان و کج‌روان بپردازد»، این نیازها در کدامین مجلس عزاداری ما برآورده می‌شود!؟ اگر اهل بیت(ع) از شعرا و مداحان فهیم و متعهد تجلیل می‌نمودند، فقط به این جهت بود.
افتخاری در ادامه سخنانش تصریح کرد: اگر امام سجاد(ع) از کُمیت و همگنان او تمجید می‌کند به پاس اشعار پُربار او و قصیده‌ ۵۷۸ بیتی هاشمیات ایشان در معرفی هر چه نیکوی اهل بیت و بیان جنایات بنی امیه است و همین شاعر باذوق در مقطع و پایان اشعار خود می‌سراید: فَأنّی عَنِ الأمرِ الّذی تُکرِهُونَه، بِقَولی وَ فِعلی ما استَطَعتُ لِأجنَب پس من نسبت به آنچه شما دوست ندارید. با گفتار و کردار خویش تا آنجا که توان دارم از آنها دوری می‌جویم. عزاداری واقعی و با روح؛ سازنده است و افشاگر، هدایت‌گر است و حامل پیام‌های ارزشی و معارف دینی و... باید دریافت که تنها بسنده کردن به ابراز عشق، آن هم با هر واژه و تشبیه و توصیف ما را به کعبه‌ مقصود نمی‌رساند.
این محقق و نویسنده کشورمان بیان کرد: بیان مطالب ذلت‌ساز و خواری‌آور فراوان، ازجمله آفت‌های مشهود مجالس ماست؛ حسین غریب، زین العابدین بیمار، زینب مضطر، جوان ناکام، سکینه‌ پریشان، ام لیلای گریان، زهرای قدخمیده، و... وهمچنین نسبت دادن اشک و آه، بی‌تابی، جَزَع و فَزَع، ابراز عطش، تقاضای آب، خواهش و ترحم و ... نماد ذلت است و ذلت از ساحت مقدس ایشان به دور است، هَیهات مِنّا الذِّلَه و بلکه دامانهای پاک که ایشان را پرورانده، ذلت را برایشان نمی‌پسندد که خود حضرت فرمودند: وَحُجُورٌطابَت وَ طَهُرَت... امام خود نماد عزت بود و تاکیدش بر بازماندگان هم بر حفظ عزت بود. ایشان ترجمان واقعی وحی‌اند، اسوه‌ صبر و شکیبایی اند، آیات سفارش به صبر و بردباری را می‌دانند، رضای الهی را بر هر چیزی مقدم می‌دارند، از زادروز امام (سوم شعبان) پیام تهنیت و تعزیت پیامبر(ص) را به گوش جان سپرده دارند، از سرنوشتی که خدا برایشان مقدر فرموده راضی اند و خود حضرت شب عاشورا همه چیزرا بازگو فرمود، حتی آینده‌ نهضت و رسالت اسرا را، پس این همه آه و فغان برای چیست!؟ برای رسیدن به مقام قرب و رضای الهی باید از همه چیز گذشت، بهشت را به بها دهند، نه به بهانه!
وی افزود: ایشان دارای علم لَدنی و مقام عصمت‌ا ند و... ولی نادانی‌های ما به فضایل و مناقب ایشان، از آن چهره‌هایی که در همه‌ دُهور نمی‌گنجند، این گونه ترسیم می‌کنیم، و به تصویر می‌کشیم! بلکه تمام برداشت ما از حادثه‌ کربلا، از صفحه‌ سیاه و ظلمانی آن است وهمه‌ بحث ما از جنایات رخداده در عاشورا! برای گریاندن وتخدیر است! برای افسردگی و اِغما و غش و ضعف است! گریه نیز باید در رثای شهیدان کربلا حماسی باشد.
این نویسنده و استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید پیرو راستین ایشان باشیم و اخلاق ما باید، اخلاقی باشد که از آن بزرگواران رسیده باشدگفت: بعضی از سخنرانان ناآزموده و مداحان ترانه خوان، مقام کبریایی اهل بیت را از اوج وعروج به زیر می‌کشند و اهداف متعالی ایشان رابه زیرآورده و قربانی جهالت خویش می‌کنند. مثلاً؛ همه‌ درد امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، برای سیراب کردن عطش یاران و زنان و کودکان بستگان است؟ حتی به خواهش! می‌بینیم حضرت اباالفضل شعار «وَالله اِن قَطَعتُموا یمینی، اِنّی اُحامی اَبَدا عَن دینی و... » سرمی دهد! یا همه‌ شیون اهل بیت(ع) در خیمه‌ها به خاطر تشنگی، یا از دست دادن عزیزان است؟ در حالی که درد امام حسین(ع) آن گونه که خود بیان فرمودند حفظ دین و شرافت انسانی، اصلاح دین جدش از تحریفات و خرافه‌های رایج به یادگار مانده از گذشته... و انحراف امت از صراط مستقیم حق و عدل و قرآن و ولایت بود یا گریه‌های حضرت زهرا(س) به خاطر شکستن پهلو و سقط فرزند و بسته شدن دست و بازوی همسر است؟ اینها اهانت است!
افتخاری تصریح کرد: گریه‌های شبانه روزی ایشان به خاطر انحراف امت پیامبر(ص) بود، غصب ولایت بود، مشاهده سرنوشت آینده‌ مسلمانان بود و یکی از آن حوادث، رخداد عاشورا بود، اگر آن روز به درب خانه‌ زهرا (س) نمی‌آمدند و آتش نمی‌زدند، حادثه‌ کربلا نیز پیش نمی‌آمد! بلکه نظارت اوضاع امروز جهان شیعه بود!
استاد دانشگاه اصول الدین در مورد وظایف ما برای حل این آسیبها گفت: اگر در مجالس سوگواری شرکت نمودیم، سینه‌ای زدیم، احیانا اشکی ریختیم، غذا و شربت نذری خوردیم، جامه‌ سیاهی پوشیدیم، بیرقی به نشانه‌ عزا بر سر درب منزل و تکیه و حسینیه آویختیم، سخنران معروف و مداح مجلس گرم کنی دعوت کردیم، احسان و اطعامی نمودیم، دسته‌ بزرگ زنجیرزن و سینه زن به راه انداختیم، علم چند شاخه‌ای بزرگ با تعدادی فانوس و پر طاووس حرکت دادیم، به همه‌ وظیفه مان پرداخته ایم و دیگر هیچ...! عاشورایی شدیم و حسینی!؟ وظیفه‌های سنگین‌تر باقی است و ما از آنها سرباز زده‌ایم! به گفته‌ مرحوم دکتر شریعتی آنها که رفتند کار حسینی کردند، آنها که ماندند، کار زینبی بکنند، وگرنه یزیدی‌اند! ‌
وی در پایان سخنانش در مورد رسالت حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و وظایف امروز ما تصریح کرد: حضرت زینب(س) پیام‌رسان عاشورا بود، مدافع ارزش‌ها بود، افشاگر بود، شجاع و بی‌باک بود، با الهام از قدرت ایمان و عظمت روح، بر یزید ویزیدیان در کاخ ظلم او شورید، خود و اهل بیت(ع) را معرفی کرد، حقایق را گفت، تحقیر کرد همه‌ سردمداران استبداد را، سرزنش‌ها کرد سازش پذیران تسلیم زر و زور و نیرنگ را. یکی دیگر از بازماندگان عاشورا امام زین‌العابدین (ع) است، آگاه به زمان و شرایط موجود، از مجلس تدارک دیده‌ یزید بهترین بهره برداری را می‌کند، وقایع عاشورا را برملا می‌کند، مظلومیت و حقانیت خود را به همگان اعلام می‌کند، روشنگری و هدایت ایشان تا جایی است که همه شیون می‌زنند و می‌گریند و علیه عاملان قیام می‌شورند. نگرش و اندیشه‌ مردم را متحول می‌کند، نگاه‌های تحقیرآمیز مردم را به تحسین و تکریم مبدل می‌سازد.


منبع:مهر
211008


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:34 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

 

کد خبر: ۶۳۵۶۵
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۹
 
گزارشي از وقايع 12 منزل مسير كاروان

 

قدم به قدم با قافله امام حسين از مكه تا كربلا

بررسي جزئيات و آشنايي با منازل عبوري كاروان امام حسين(ع) در مسيري كه از مكه تا سرزمين نينوا طي كرده است.
عقیق:شناخت هر واقعه به شناخت جزئيات و مسائل تاريخي آن واقعه وابسته است. حركت كاروان امام حسين(ع) به سوي كربلا و واقعه عاشورا نيز نياز به بررسي تاريخي اين واقعه و جزئيات مربوط به آن دارد.
دكتر محمدرضا سنگري، پژوهشگر تاريخ در مطالعات و پژوهش هاي عاشورايي خود با استفاده از بررسي منابع مختلف، نكات و اطلاعاتي را از وضعيت حركت كاروان امام در مسير مكه تا كربلا نوشته است. در آغازين روز محرم سال 1437 هجري قمري، به بررسي اين يادداشت ها درباره 12 منزل حركت كاروان حسيني مي پردازيم.
آنچه در ادامه مي خوانيد گلچين خبرآنلاين از نكات مهم و خواندني مربوط به منزلگاه ها از پژوهش هاي دكتر سنگري است.

گزارشي از وضعيت حركت كاروان از مكه تا كربلا
مقصد: مقصد كاروان كوفه بود و هسته اصلي كاروان كاملا آشنا به اهداف، برنامه ها و انديشه هاي اباعبدالله است. امام تصويري روشن از راه و حتي فرجام آن را بيان كرده بود.
شيوه حركت: سريع و پرشتاب، پرهيز از درگيري، حركت از مسير اصلي، سنجيده و دقيق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسي دقيق راه ها و منزلگاه ها).
روش هاي اطلاعاتي امام: آگاهي بخشي به هم سفران در هر منزل، به ويژه در زمان پيوستن همراهان جديد. امام سجاد (ع) مي فرمايد: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجراي حضرت يحيي، از شهادت خويش مي گفت. در طول راه از مسافران كوفه و ساكنان منازل اطلاعات لازم را دريافت مي كرد.
وضعيت راه: راه چه از پيش و چه از پس ناامن است. در پشت سر تهديد عمروبن سعيد بن عاص حاكم مكه است و در پيش رو نگهبانان و عناصر اموي. شيخ مفيد مي گويد: «بلافاصله پس از شنيدن خبر حركت امام حسين (ع) از قادسيه تا خفان و ميان قادسيه تا قطقطانه تحت مراقبت شديد حصين بن نمير، سالار نگهبانان كوفه قرار دارد.»
عملكرد دشمن: مراقبت از راه هاي اصلي و فرعي خروجي و ورودي كوفه، محاصره كامل كوفه با حدود چهار هزار نفر براي جلوگيري از ورود كاروان امام، دستگيري و قتل مسافران مشكوك توسط گشتي هاي اطلاعاتي و حفاظتي عبيدالله زياد.
نخستين برخورد نظامي: عمروبن سعيد-حاكم مكه- برادرش يحيي بن سعيد را براي بازگرداندن امام و همراهانش مامور كرد. اين گروه راه را بر امام بستند و گفتند: اي حسين، آيا از خدا پروا نمي كني! از جماعت بيرون مي روي و در امت تفرقه مي افكني؟ امام به راه ادامه داد و درگيري با تازيانه اتفاق افتاد كه ياران يحي، شكست خوردند. امام در پاسخ يحيي كه قيام امام را محكوم كرد اين آيه شريفه را قرائت كرد: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما. شما از عملي كه مي كنم بيزاريد و من از عمل شما.
اقدام يزيد: يزيد به محض اطلاع از حركت امام، به عبيدالله زياد نوشت: شنيده ام از مكه قصد سرزمين تو كرده است.
1.در راه نگهبانان قرار بده.
2.جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع دهند.
3.همه روزه اخبار را براي من بنويس.
4.هركس با تو جنگ كند با او بجنگ.
بزرگاني كه همراه نشدند: 1.محمد حنيفه برادر اباعبدلله الحسين (ع) كه دليل نپيوستن او را برخي عدم توفيق يا هم افق نبودن با شهداي كربلا دانسته اند نيز نوشته اند هنگام خروج امام بيمار بود و برخي گفته اند انگشتانش بر اثر پيچيدن زره، نقص برداشت و توانايي حمل شمشير نداشت.
2.عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. وي امام را تاييد كرد. در هنگام حركت اباعبدالله چشمانش دچار كم بيني يا نابينايي شده بود. در هيچ روايتي امام او را دعوت به همراهي نكرد و هيچ معصومي وي را به سب شركت نكردن در كربلا سرزنش نكرده است. قرائن تاريخي نابينا بودن وي و داشتن راهنما در هنگام حركت را تصريح كرده است.
3.عبدالله بن جعفر همسر حضرت زينب (ع). وي نيز همچون محمد حنيفه و ابن عباس، مويد و طرفدار اباعبدالله بود و فرستاد دو فرزندش براي شركت در كربلا گواه اين فهم و معرفت و تاييد است. علت شركت نكردن او را نابينايي يا كم بينايي نوشته اند.
4.فرزدق شاعر. در بستان بني عامر نزديك مكه با امام ملاقت كرد. وي همراه مادرش قصد شركت در مراسم حج داشت. پس از ديدار با امام و توضيح درباره كوفه و بي وفايي مردم و طرح چند پرسش درباره مناسك حج، از امام جدا شد.
5.ابوسعيد خدري. وي يار پيامبر بود و در دوازده غزوه شركت داشت و در سال 64 يا 74 درگذشت شخصيت برجسته وي را همه ستوده اند. او از ولايت امير مومنان دفاع كرد. عدم حضور وي در كربلا به درستي معلوم نيست. ائمه او را تاييد كرده اند و معلوم مي شود عذري مانند پيري و شكستگي، چشم كم سو و ... سبب عدم شركت اوست.
تعداد منازل راه: تعداد منازل راه را از مكه تا كربلا گوناگون نوشته اند. در برخي منازل امام درنگ كوتاهي داشته و در برخي منازل اتراق كرده است. برخي منازل متعلق به يك وادي با هم ذكر شده است. در بسياري از كتب تاريخي، درنگ در برخي از اين منازل گزارش داده شده است. مثلا منازل 6،7،8،9،10،11،12،14،15،27 (ده منزل) گذرگاه و توقفگاه امام نبوده اند. منزلگاه ها، نقطه هاي آباد و آبگاه هاي مناسب در دل بيابان بوده اند.

اطلاعات مربوط به منازل اول تا دوازدهم
نخستين منزل
نام منزل: بستان ابن معمّر (ابن عامر) به بطن نخله نيز مشهور است.
وجه تسميه: اين محل متعلق به عمربن عبدالله بن معمر بوده است.
زمان ورود: هشتم ذي الحجه سال ۶۰ هجري معادل ۱۸ شهريور ماه ۵۹ شمسي.
مدت توقف: امام درنگ كوتاهي در اين محل داشته است.
ويژگي ها و امكانات: اين منطقه ميان دو دره بوده است كه به نخل يمني و نخل شاهي
مشهور بوده اند.
رويدادها: در اين منزل فرزدق شاعر، همراه با مادرش امام را ملاقات كرد. امام و يارانش شمشير و نيزه در دست داشتند. ابا عبدالله از فرزدق پرسيد: پشت سر (كوفه) چه خبر؟
جواب داد: دل ها با توست و شمشير ها با بني اميه و تقدير به دست خداست.
فرزدق پرسش هايي درباره ي مناسك حج از امام پرسيد و پس از دريافت پاسخ با شتاب دور شد تا خود را به حج برساند. (برخي اين ملاقات را در منازل ديگر نوشته اند كه ملاقات در اين منزل دقيق تر است.)

منزل دوم
نام منزل: ابطح
وجه تسميه: به سيلگاه وسيعي كه در آن سنگ ريزه و ريگ است و نيز به دره پهن، مجراي فراخ، هموار و صاف و مسطح مي گويند.
زمان ورود: به نظر مي رسد ورود به اين محل همان روز هشتم ذي الحجه (يوم الترويه) باشد. (۱۸ شهريور ۵۹ شمسي)
مدت توقف: امام به مقدار ساعتي در اين منزل درنگ داشته است.
ويژگي و امكانات: ۱. زمين صاف و هموار كه براي اتراق مناسب بود. ۲. چند درخت و چاه آب در اين منطقه بوده است.
رويدادها: ۱. به امام اطلاع دادند كه يزيدبن ثبيط بصري به ديدنش آمده است امام برخاست تا زودتر به ديدار يزيد و فرزندانش عبدالله و عبيدالله برود، يزيد نيز با اشتياق به ديدار امام رفته بود. وقتي يزيد برگشت، امام را در محل خويش نشسته ديد و گفت: بفضل الله و برحمة فليفرحوا. (يونس، آيه ۵۸) يزيد شادمان شد و با 2 فرزندش هم سفر امام شد. امام در حق او دعا كرد. يزيد ده فرزند داشت كه فقط همين دو فرزند همراه او در كربلا شركت كردند. ۲. پيوستن شخص ديگر را كه همراه يزيدبن ثبيط بوده نيز در اين محل ذكر كرده اند. نام او را عامر گفته اند.

منزل سوم نام منزل: تنعيم
وجه تسميه: اين نام برگرفته از كوهي است به نام «ناعم» كه در سمت چپ اين منطقه است.
زمان ورود: همان روز هشتم ذي الحجه، ۱۸ شهريور ماه، ۵۹ شمسي
مدت توقف: چند ساعت
ويژگي و امكانات: ۱.داشتن درختان و نخل زاران ۲. داشتن آب كافي
رويدادها: ۱. برخورد با كاروان بحيربن ريسان كه كالاهايي را براي تبريك آغاز حكومت يزيد به شام مي فرستاد. امام دستور مصادره ي كالاها را صادر كرد. بار اين شتران زعفران و حلّه و لباس بود. امام به شترداران فرمود هر كس با ما بيايد كرايه و لباس او را مي پردازيم و هر كس بخواهد به يمن بازگردد به اندازه ي مسير طي شده كرايه اش را خواهيم پرداخت. ۲. گفته اند در اين منزل عبدالله بن عمر (فرزند خليفه ي دوم) با امام ملاقات كرد و امام را از رفتن به كوفه بر حذر داشت و به امام گفت: به خدا مي سپارمت، تو در اين راه كشته مي شوي و سه بار ناف امام را بوسيد؛ احتمال است كه ديدار كننده عبدالله مطيع باشد نه عبدالله عمر، در اين ديدار اشاره به طومارها و نامه هاي همراه امام شده است.

منزل چهارم : صفاح
وجه تسميه: به كناره و حاشيه كوه مي گويند. معلوم مي شود اين ناحيه در دامنه كوه است.
زمان ورود: احتمالا روز بعد يعني نهم ذي الحجه امام به اين محل وارد شده اند. (معادل ۱۹ شهريور ماه ۵۹ شمسي)
مدت توقف: توقف امام در اين محل كوتاه بوده است.
ويژگي و امكانات: كنار جاده و مسير اصلي بود. سمت چپ راه كساني كه از مُشاش وارد مكه مي شدند. ويژگي مناطق كوهستاني را داشت.
رويدادها: ۱. امام را در اين منزلگاه با سپر بر دوش ديده بودند و قبايي بر شانه. از زبان فرزدق است كه:
لقيتُ الحسين بارض الصفاح عليه اليلامق و الدّرق
۲. عبدالله بن عمروبن عاص در اين محل سراپرده اي داشت. گويا فرزدق در اين محله با عبدالله ديدار داشته است. ۳. برخي ملاقات فرزدق را با اباعبدالله در اين منطقه دانسته اند كه دقيق به نظر نمي رسد. ۴. امام در سخناني كوتاه تسليم خود را در برابر قضا و اراده ي الهي بيان كرد.

منزل پنجم: وادي عتيق
وجه تسميه: وادي به معني مسيل و سرزمين گود ميان دو كوه يا تپه است و عقيق به مسيل وسيع و گسترده گفته مي شود.
زمان ورود: دهم ذي الحجه، ۲۰ شهريور ماه ۵۹ شمسي
مدت توقف: بسيار كوتاه و گذرا، به همين دليل عمده ي كتب تاريخي از ذكر اين محل به عنوان منزلگاه صرف نظر كرده اند.
ويژگي و امكانات: ۱. چندين چشمه و درخت در اين منطقه بوده است. درختان منطقه عمدتاً نخل بوده اند. ۲. تخته سنگ هاي پراكنده و بزرگ و كوچك در اطراف.
رويدادها: سماوي در ابصارالعين دريافت نامه ي يحيي بن سعيد بن عاص و عبدالله جعفر را به اين منزل نسبت داده است. در اين نامه يحيي خود را مشفق معرفي كرده و از امام خواسته است برگردد. امام فرمود: (در پاسخ عبدالله جعفر و يحيي) من پيامبر را در رويا ديدم كه به من امر كرد اين راه را بروم. وقتي پرسيدند: آن رويا چيست؟ امام فرمود: به كسي نگفته ام و تا به خداي خود ملحق شوم نخواهم گفت. ۲. اگر ملاقات عبدالله جعفر در اين منزل باشد، پيوستن عون و محمد به اباعبدالله نيز بايد در همين منزلگاه باشد.

منزل ششم: ذات عرق
وجه تسميه: عرق نام كوهي است در راه مكه. اهل تسنن ذات عرق را ميقات عراقيان و اهل شرق مي دانند اما شيعيان معتقدند بايد از مسلخ كه از مكه دورتر است محرم شد.
زمان ورود: دوشنبه چهاردهم ذي الحجه يا يكشنبه سيزدهم ذي الحجه معادل ۲۴ شهريور ماه 59 شمسي.
مدت توقف: چون اين منزلگاه مهم و جمعيت فراوان داشت، امام حدود دو روز در آنجا توقف كرده است.
ويژگي و امكانات: ۱. در نزديكي كوه واقع شده بود. ۲. نسبتاً خوش آب و هوا با درختان و چند چاه آب بوده است. ۳. جمعيت قابل توجهي در آنجا بود. ۴. منزلگاه مهمي بود.
رويدادها: ۱. ديدار امام با بشربن غالب اسدي، او نيز از كوفه آمده بود و همان گزارشي را داد كه فرزدق داده بود. ۲. ديدار با ريّاش، ريّاش مي گويد خيمه هاي افراشته ديدم. نزديك شدم صداي قرآن خواندن حسين بن علي را شنيدم. وارد شدم، از امام سبب حركت را پرسيدم، فرمود: بني اميه به قتل تهديدم كردند. اين هم نامه هاي اهل كوفه است. ايشان كشنده ي من خواهند بود اما پس از آن دچار ذلت خواهند شد. ۳. ملاقات با عبدالله بن جعفر و پيوستن دو فرزندش عون و محمد را به اين منزلگاه نيز نسبت داده اند.

منزل هفتم : عيون (فرودگاه زوّار بصره)
وجه تسميه: عيون جمع عين و به معني چشمه هاست. فراواني چشمه و آبگاه در اين ناحيه باعث شده بود كه اين سرزمين را عيون بنامند.
زمان ورود: احتمالاً سه شنبه پانزدهم ذي الحجه معادل ۲۵ شهريور ماه ۵۹ شمسي.
مدت توقف: احتمالاً امام تنها از كنار آن گذشته و درنگ بسيار كوتاهي داشته است.
ويژگي و امكانات: ۱. نسبتاً مسطح بوده است. ۲. حوض ها و گودال هاي آب فراوان داشته است. اين حوض ها از چشمه هاي فراوان سرشار مي شدند. ۳. درختان، به ويژه نخل هاي فراوان داشته است.
رويدادها: ۱.ملاقات امام با عبدالله بن مطيع عدوي را به اين منزل نسبت داده اند. او مشغول حفر چاه بود و از امام خواست كه براي تيمن و تبرك و جوشش آب از چاه كمكش كند و امام با كرامت فراوان باعث جوشش چاه او شد. عبدالله مطيع نگراني خود را از حركت امام و پيمان شكني مردم كوفه بيان داشت. ملاقات با عبدالله مطيع را در منزل حاجز و بستان ابن معمر نيز ذكر كرده اند. ۲. امام با مسافران و رهگذران در اين منزل، سخناني كوتاه داشته است.

منزل هشتم : منزل غَمَره
وجه تسميه: چندين معنا براي غَمَره گفته اند: ۱. انبوه مردم چون كاروان هاي فراواني در اينجا توقف مي كردند. ۲. آب بسيار و گرداب زاست. آب فراوان را غَمَره گويند. ۳. ازدحام و فراواني اشيا و كالاست. ۴. غمره به معني شدت و سختي است. مشكلات راه رسيدن به اين منزل فراوان بوده است.
زمان ورود: سه شنبه پانزدهم ذي الحجه معادل ۲۵ شهريور ماه 59 شمسي.
مدت توقف: درنگ كوتاه و پس از آبگيري از اين منطقه حركت كرده اند.
ويژگي و امكانات: ۱. آب فراوان همراه با گرداب ۲. حوضچه هاي چندگانه ۳. درختان و فراواني نعمت
رويدادها: ۱. امام به روشنگري پرداخت. ۲. همچون منزلگاه هاي ديگر با طرح فرجام راه به نوعي پالايش و آزمون پرداخت تا هراس زدگان و دل باختگان دنيا رها كنند و بروند. ۳. كسب اطلاعات از راه و پرسش از مسافران درباره كوفه.

منزل نهم : رُهَيمه (رحيمه)
وجه تسميه: رهيمه مصفر رهمه به معني باران اندك و نرم و مداوم است.
زمان ورود: احتمالاً حدود پانزدهم ذي الحجه امام و كاروان وي در اين محل بوده اند.
مدت توقف: كوتاه و اندك
ويژگي و امكانات: ۱. منطقه آباد بوده است. ۲. به كوفه نزديك بوده است. ۳. با كوه فاصله اندكي داشته است.
رويدادها: ۱. ديدار با ابوهريره اسدي يا اباهرم. اباهرم علت خروج امام را پرسيد و امام تهديد به قتل بني اميه و دعوت مردم و سر نوشت تنگ بار پيمان شكنان را گوشزد كرد. ۲. امام به هتّاكي و حرمت شكني بني اميه اشاره كرد. ۳. از اين محل آب گيري مجدد شد.

منزل دهم : حاجر (حاجز)
وجه تسميه: حاجر به معناي نگاهدارنده ي آب است و جايي كه آب در آن جمع شود. شبيه دره بوده است.
زمان ورود: ۱۵ ذي الحجه يك هفته پس از حركت از مكه.
مدت توقف: درنگ چند ساعتي
ويژگي و امكانات: ۱. فرودگاه حجاج و جزئي از بطن الرّمه بود. ۲. آب چند مسيل در اين نقطه به هم مي رسيد. ۳. مقداري درخت در منطقه بوده است. ۴. مانند دره بوده است.
رويدادها: ۱. امام، نامه ي مسلم بن عقيل را در اين منطقه دريافت كرد. نامه را قيس بن مسهر صيداوي رسانده بود. مسلم بن عقيل آمادگي و پذيرش مردم كوفه را نوشته بود. امام پاسخ نامه را نوشت و به قيس بن مسهر صيداوي سپرد تا به كوفه برساند. مخاطبان نامه بزرگاني چون سليمان بن صرد، مسيّب بن نجبه، رفاعة بن شدّاد و عبدالله بن وال بودند. ۲. برخي نوشته اند پيك و نامه رسان ابا عبدالله به كوفه عبدالله به كوفه عبدالله بن يقطر بوده است. ۳. برخي دريافت خبر شهادت مسلم و هاني را در اين منزل دانسته اند كه اندكي بعيد به نظر مي رسد. ۴. ديدار دوم عبدالله مطيع با امام نيز به اين منزل نسبت داده شده است.

منزل يازدهم : خُزيميّه (حُزيميّه)
وجه تسميه: تصغير خزيمه منسوب به خزيمه بن حازم.
زمان ورود: ۱۸ ذي الحجه (روز جمعه)
مدت توقف: يك شبانه روز، به دليل فراواني مسافران و مناسب بودن محل.
ويژگي و امكانات: ۱. يكي از منزلگاه هاي حج بوده است. ۲. ميان آن تا ثعلبيه ۳۳ ميل فاصله بوده است. ۳. منطقه نسبتاً سر سبز و خرم و داراي چند خانه و درختان سبز بوده است.
رويدادها: ۱. در اين منزلگاه حضرت زينب (س) زير آسمان پر ستاره قدم زد و صدايي شنيد كه مي خواند:
الا يا عين فاحتفلي يجهد
و مَن يبكي علي الشهداء بعدي
علي قومٍ تسوقهم المنايا
بمقدارٍ الي انجازٍ وعدي
امام هاتف و اين صدا را جنيان معرفي كرد و فرمود: يا اختاهُ كُلَ الّذي قضي الله فَهُوَ كائن. خواهرم آنچه خدا تقدير كرده است گريز ناپذير است.

منزل دوازدهم : شقوق
وجه تسميه: به معني ناحيه هاست. اين منطقه شامل بخش هاي كوچك چندگانه بوده است.
زمان ورود: شنبه نوزدهم ذي الحجه يا يكشنبه بيستم ذي الحجه معادل ۲۹ شهريور
مدت توقف: كوتاه و اندك
ويژگي و امكانات: ۱. قبر عبادي رئيس قبيله بني اسد در اين منطقه بوده است. ۲. بركه ها و چاه هاي متعدد در اين منطقه بوده است. ۳. محل نزول كاروان هاي قبايل بني اسد و بني نهشل بوده است.
رويدادها: ۱. مهم ترين رويداد در اين منزل، دريافت خبر شهادت حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه را نوشته اند. امام در سوگ اين دو شهيد اشعاري را زمزمه كرد كه اين اشعار گواه بي اعتباري و غدّاري دنيا و اهل آن است. ۲. برخي ديدار فرزدق با امام را در اين آبگاه نگاشته اند كه بعيد به نظر مي رسد.

منبع:خبرآنلاين
211008
 
 
نام:
 
ایمیل:
 
* نظر:

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:32 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
در نشست روحانيون كاروان ها در كربلا مطرح شد؛

 

آرامش امروز عتبات را مديون شهدا هستيم

در نشست روحانيون و مداحان كاروان ها در كربلا عنوان شد:‌‌ شهدا از خون خود گذشتند تا فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه زنده بماند و امروز وظيفه ما در قبال خون شهدا و ادامه سيره آنها، خدمت صادقانه و خالصانه به زائرين اهل بيت(ع) است.

عقیق:نشست هم انديشي روحانيون و مداحان كاروان ها در محل بعثه مقام معظم رهبري در كربلا برگزار شد.
حجت الاسلام رهبر پور رابط روحانيون بعثه مقام معظم رهبري در جمع روحانيون و مداحان عتبات عاليات با تسليت شهادت سردار حسين همداني اظهار داشت: امروزه امنيت جمهوري اسلامي و اعتاب مقدسه مرهون خون شهدا و مجاهدين است.
وي خاطر نشان كرد:‌ چنانچه ايثارگري و رشادت هاي امثال همداني ها نبود، امروزه زائرين نمي توانستند با آرامش و آسايش به زيارت بپردازند.
حجت الاسلام رهبرپور ادامه داد:‌ شهدا از خون خود گذشتند تا فرهنگ ايثار و شهادت و معارف اهل بيت عليهم السلام در جامعه ما زنده بماند و امروز وظيفه ما در قبال خون شهدا و ادامه سيره آنها، خدمت صادقانه و خالصانه به زائرين اهل بيت(ع) است.


منبع:حج
211008


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:30 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

کد خبر: ۶۳۷۹۵
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۸
 

فلسفه‌ قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت است  

 

احمدعلی افتخاری با بیان اینکه اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، ذلت را برای شیعیان نمی‌پسندند، گفت: فلسفه‌ قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت بود و همه‌ آرمان قیام، جهاد، شهادت، و رسالت اسرا و... درس عملی بود.

عقیق:دکتر احمدعلی افتخاری، استاد دانشگاه اصول دین و کارشناس مذهبی در مورد آسیب‌شناسی عـزاداری‌ها، گفت: در مقابله با آسیب‌های عزاداری، گروهی بر این باورند، چون امری است مقدس، بگذارید مردم به هر گونه و به هر شکل و شیوه‌ای که می‌خواهند به عزاداری بپردازند، چون نقد ما به اصل عزاداری آسیب می‌رساند. هدف‌ها کم رنگ، شورها و باورها سُست‌تر می‌شوند، اما باید گفت اگر دخالت نکنیم و آسیب زدایی نکنیم، اصل عزاداری آسیب جدی می‌بیند و به زودی شاهد خواهیم بود که در عزاداری‌های ما همه چیز هست جز؛ احیای مکتب حماسی سالار شهیدان، بلکه عزاداری ما خود به مصیبتی بزرگ تبدیل می‌شود!؟
وی افزود: گروه دیگر بر این باورند، باید انتقاد نمود، خوب و بد را تشخیص داد، باید از خوبی‌ها گفت و ستود، و از کاستی‌ها و بدی‌ها کاست تا تر و خشک با هم نسوزد. باید به اصلاح و ترمیم نارسایی‌ها پرداخت، تا شعله‌های شور و هیجان و باور مردم به سردی نگراید و هدف متعالی و آرمان مقدس اهل بیت هم فراموش نشود. اگر ائمّه‌ معصومین تأکید فرمودند که حادثه‌ کربلا فراموش نشود یعنی که اسلام فراموش نشود. پس در تأمین این خواسته‌ پربها نیازمند تلاش آگاهانه و هدفمند در احیای فرهنگ عاشورا، اهداف و پی آمدهای عظیم و خدایی آن هستیم. به عمل کار برآید به سخندانی و هرگونه سخنرانی و مداحی نیست!؟
این محقق و نویسنده کشورمان در بررسی شناخت آسیب‌ها اظهارداشت: آسیب‌های محتوایی عبارتند از: طرح یک بعدی از شخصیت پیامبر و ائمه معصومین که هر سخنران و مدیحه سرایی به جنبه‌های ملکوتی و قدسی ایشان می‌پردازد. در حالی که این بزرگواران دارای جنبه‌ مادی و زمینی هم هستند، قُل اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم... و بعد زمینی ایشان به عنوان الگوی رفتاری و اُسوه‌ی حَسَنه است برای پیروان و اینها سازنده و قابل درک و قابل پیروی است. باید از مناقب ایشان گفت، از انس با خدا، ارتباط صمیمی با مردم، گره‌گشایی از کار مردم، زهد، شجاعت، ساده زیستی، فروتنی، نیایش، مساوات، ایثار، از جان گذشتگی‌ها، اخلاص، مجاهدت و شهادت و... اما گاهی می‌بینیم نه تنها به هیچ یک از ابعاد شخصیتی ایشان اشاراتی نمی‌شود، بلکه هرچه هست، توصیف و ستایش و طرح و ترسیم، چشم خط و خال، ابرو و قد و قامت و زلف و... است.
وی افزود: باید از سراینده، گوینده و شنونده و عزاداران آراسته و محبان فرنگی مآب و مد روز... پرسید، اینها از مناقب اهل بیت(ع) است!؟ اینها ارزش است!؟ یا اینها از مکارم اخلاقی است؟ چه کمکی به ایمان و دین و آیین ما می‌کند؟ چه قدر مقبول درگاه ایزدی است!؟ و آیا ساحت مقدس اهل بیت(ع)، پذیرای این مطالب و شیوه‌ ابراز عشق و محبت هست!؟ و برای معرفی شیعه به جهانیان لازم است!؟ اگر ائمه‌ معصومین و بزرگان و رهبران شیعه تأکید نمودند بر اصل عزاداری به این گونه که « افشاگر باشد، روشنگری کند، احیاگر ارزش‌ها باشد، هدایتگر به بهترین‌ها باشد، به آموزش معارف و حقایق اسلام و قرآن بیانجامد، به شناخت و معرفت، از مقام و منزلت اهل بیت بیافزاید، روح حماسی را به جامعه القا کند، به اصل بندگی ایزد منان توجه دهد، به برپایی نماز و احیای امربه معروف و نهی ازمنکر راهنما باشد، در برابر ستم و ستمگر ایستادگی را به ارمغان آورد، به خودشناسی و خودباوری برساند و به اصلاح کج‌اندیشان و کج‌روان بپردازد»، این نیازها در کدامین مجلس عزاداری ما برآورده می‌شود!؟ اگر اهل بیت(ع) از شعرا و مداحان فهیم و متعهد تجلیل می‌نمودند، فقط به این جهت بود.
افتخاری در ادامه سخنانش تصریح کرد: اگر امام سجاد(ع) از کُمیت و همگنان او تمجید می‌کند به پاس اشعار پُربار او و قصیده‌ ۵۷۸ بیتی هاشمیات ایشان در معرفی هر چه نیکوی اهل بیت و بیان جنایات بنی امیه است و همین شاعر باذوق در مقطع و پایان اشعار خود می‌سراید: فَأنّی عَنِ الأمرِ الّذی تُکرِهُونَه، بِقَولی وَ فِعلی ما استَطَعتُ لِأجنَب پس من نسبت به آنچه شما دوست ندارید. با گفتار و کردار خویش تا آنجا که توان دارم از آنها دوری می‌جویم. عزاداری واقعی و با روح؛ سازنده است و افشاگر، هدایت‌گر است و حامل پیام‌های ارزشی و معارف دینی و... باید دریافت که تنها بسنده کردن به ابراز عشق، آن هم با هر واژه و تشبیه و توصیف ما را به کعبه‌ مقصود نمی‌رساند.
این محقق و نویسنده کشورمان بیان کرد: بیان مطالب ذلت‌ساز و خواری‌آور فراوان، ازجمله آفت‌های مشهود مجالس ماست؛ حسین غریب، زین العابدین بیمار، زینب مضطر، جوان ناکام، سکینه‌ پریشان، ام لیلای گریان، زهرای قدخمیده، و... وهمچنین نسبت دادن اشک و آه، بی‌تابی، جَزَع و فَزَع، ابراز عطش، تقاضای آب، خواهش و ترحم و ... نماد ذلت است و ذلت از ساحت مقدس ایشان به دور است، هَیهات مِنّا الذِّلَه و بلکه دامانهای پاک که ایشان را پرورانده، ذلت را برایشان نمی‌پسندد که خود حضرت فرمودند: وَحُجُورٌطابَت وَ طَهُرَت... امام خود نماد عزت بود و تاکیدش بر بازماندگان هم بر حفظ عزت بود. ایشان ترجمان واقعی وحی‌اند، اسوه‌ صبر و شکیبایی اند، آیات سفارش به صبر و بردباری را می‌دانند، رضای الهی را بر هر چیزی مقدم می‌دارند، از زادروز امام (سوم شعبان) پیام تهنیت و تعزیت پیامبر(ص) را به گوش جان سپرده دارند، از سرنوشتی که خدا برایشان مقدر فرموده راضی اند و خود حضرت شب عاشورا همه چیزرا بازگو فرمود، حتی آینده‌ نهضت و رسالت اسرا را، پس این همه آه و فغان برای چیست!؟ برای رسیدن به مقام قرب و رضای الهی باید از همه چیز گذشت، بهشت را به بها دهند، نه به بهانه!
وی افزود: ایشان دارای علم لَدنی و مقام عصمت‌ا ند و... ولی نادانی‌های ما به فضایل و مناقب ایشان، از آن چهره‌هایی که در همه‌ دُهور نمی‌گنجند، این گونه ترسیم می‌کنیم، و به تصویر می‌کشیم! بلکه تمام برداشت ما از حادثه‌ کربلا، از صفحه‌ سیاه و ظلمانی آن است وهمه‌ بحث ما از جنایات رخداده در عاشورا! برای گریاندن وتخدیر است! برای افسردگی و اِغما و غش و ضعف است! گریه نیز باید در رثای شهیدان کربلا حماسی باشد.
این نویسنده و استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید پیرو راستین ایشان باشیم و اخلاق ما باید، اخلاقی باشد که از آن بزرگواران رسیده باشدگفت: بعضی از سخنرانان ناآزموده و مداحان ترانه خوان، مقام کبریایی اهل بیت را از اوج وعروج به زیر می‌کشند و اهداف متعالی ایشان رابه زیرآورده و قربانی جهالت خویش می‌کنند. مثلاً؛ همه‌ درد امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، برای سیراب کردن عطش یاران و زنان و کودکان بستگان است؟ حتی به خواهش! می‌بینیم حضرت اباالفضل شعار «وَالله اِن قَطَعتُموا یمینی، اِنّی اُحامی اَبَدا عَن دینی و... » سرمی دهد! یا همه‌ شیون اهل بیت(ع) در خیمه‌ها به خاطر تشنگی، یا از دست دادن عزیزان است؟ در حالی که درد امام حسین(ع) آن گونه که خود بیان فرمودند حفظ دین و شرافت انسانی، اصلاح دین جدش از تحریفات و خرافه‌های رایج به یادگار مانده از گذشته... و انحراف امت از صراط مستقیم حق و عدل و قرآن و ولایت بود یا گریه‌های حضرت زهرا(س) به خاطر شکستن پهلو و سقط فرزند و بسته شدن دست و بازوی همسر است؟ اینها اهانت است!
افتخاری تصریح کرد: گریه‌های شبانه روزی ایشان به خاطر انحراف امت پیامبر(ص) بود، غصب ولایت بود، مشاهده سرنوشت آینده‌ مسلمانان بود و یکی از آن حوادث، رخداد عاشورا بود، اگر آن روز به درب خانه‌ زهرا (س) نمی‌آمدند و آتش نمی‌زدند، حادثه‌ کربلا نیز پیش نمی‌آمد! بلکه نظارت اوضاع امروز جهان شیعه بود!
استاد دانشگاه اصول الدین در مورد وظایف ما برای حل این آسیبها گفت: اگر در مجالس سوگواری شرکت نمودیم، سینه‌ای زدیم، احیانا اشکی ریختیم، غذا و شربت نذری خوردیم، جامه‌ سیاهی پوشیدیم، بیرقی به نشانه‌ عزا بر سر درب منزل و تکیه و حسینیه آویختیم، سخنران معروف و مداح مجلس گرم کنی دعوت کردیم، احسان و اطعامی نمودیم، دسته‌ بزرگ زنجیرزن و سینه زن به راه انداختیم، علم چند شاخه‌ای بزرگ با تعدادی فانوس و پر طاووس حرکت دادیم، به همه‌ وظیفه مان پرداخته ایم و دیگر هیچ...! عاشورایی شدیم و حسینی!؟ وظیفه‌های سنگین‌تر باقی است و ما از آنها سرباز زده‌ایم! به گفته‌ مرحوم دکتر شریعتی آنها که رفتند کار حسینی کردند، آنها که ماندند، کار زینبی بکنند، وگرنه یزیدی‌اند! ‌
وی در پایان سخنانش در مورد رسالت حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و وظایف امروز ما تصریح کرد: حضرت زینب(س) پیام‌رسان عاشورا بود، مدافع ارزش‌ها بود، افشاگر بود، شجاع و بی‌باک بود، با الهام از قدرت ایمان و عظمت روح، بر یزید ویزیدیان در کاخ ظلم او شورید، خود و اهل بیت(ع) را معرفی کرد، حقایق را گفت، تحقیر کرد همه‌ سردمداران استبداد را، سرزنش‌ها کرد سازش پذیران تسلیم زر و زور و نیرنگ را. یکی دیگر از بازماندگان عاشورا امام زین‌العابدین (ع) است، آگاه به زمان و شرایط موجود، از مجلس تدارک دیده‌ یزید بهترین بهره برداری را می‌کند، وقایع عاشورا را برملا می‌کند، مظلومیت و حقانیت خود را به همگان اعلام می‌کند، روشنگری و هدایت ایشان تا جایی است که همه شیون می‌زنند و می‌گریند و علیه عاملان قیام می‌شورند. نگرش و اندیشه‌ مردم را متحول می‌کند، نگاه‌های تحقیرآمیز مردم را به تحسین و تکریم مبدل می‌سازد.


منبع:مهر
211008


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:29 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

کد خبر: ۶۳۵۶۵
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۹
 
گزارشي از وقايع 12 منزل مسير كاروان

 

قدم به قدم با قافله امام حسين از مكه تا كربلا

بررسي جزئيات و آشنايي با منازل عبوري كاروان امام حسين(ع) در مسيري كه از مكه تا سرزمين نينوا طي كرده است.
عقیق:شناخت هر واقعه به شناخت جزئيات و مسائل تاريخي آن واقعه وابسته است. حركت كاروان امام حسين(ع) به سوي كربلا و واقعه عاشورا نيز نياز به بررسي تاريخي اين واقعه و جزئيات مربوط به آن دارد.
دكتر محمدرضا سنگري، پژوهشگر تاريخ در مطالعات و پژوهش هاي عاشورايي خود با استفاده از بررسي منابع مختلف، نكات و اطلاعاتي را از وضعيت حركت كاروان امام در مسير مكه تا كربلا نوشته است. در آغازين روز محرم سال 1437 هجري قمري، به بررسي اين يادداشت ها درباره 12 منزل حركت كاروان حسيني مي پردازيم.
آنچه در ادامه مي خوانيد گلچين خبرآنلاين از نكات مهم و خواندني مربوط به منزلگاه ها از پژوهش هاي دكتر سنگري است.

گزارشي از وضعيت حركت كاروان از مكه تا كربلا
مقصد: مقصد كاروان كوفه بود و هسته اصلي كاروان كاملا آشنا به اهداف، برنامه ها و انديشه هاي اباعبدالله است. امام تصويري روشن از راه و حتي فرجام آن را بيان كرده بود.
شيوه حركت: سريع و پرشتاب، پرهيز از درگيري، حركت از مسير اصلي، سنجيده و دقيق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسي دقيق راه ها و منزلگاه ها).
روش هاي اطلاعاتي امام: آگاهي بخشي به هم سفران در هر منزل، به ويژه در زمان پيوستن همراهان جديد. امام سجاد (ع) مي فرمايد: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجراي حضرت يحيي، از شهادت خويش مي گفت. در طول راه از مسافران كوفه و ساكنان منازل اطلاعات لازم را دريافت مي كرد.
وضعيت راه: راه چه از پيش و چه از پس ناامن است. در پشت سر تهديد عمروبن سعيد بن عاص حاكم مكه است و در پيش رو نگهبانان و عناصر اموي. شيخ مفيد مي گويد: «بلافاصله پس از شنيدن خبر حركت امام حسين (ع) از قادسيه تا خفان و ميان قادسيه تا قطقطانه تحت مراقبت شديد حصين بن نمير، سالار نگهبانان كوفه قرار دارد.»
عملكرد دشمن: مراقبت از راه هاي اصلي و فرعي خروجي و ورودي كوفه، محاصره كامل كوفه با حدود چهار هزار نفر براي جلوگيري از ورود كاروان امام، دستگيري و قتل مسافران مشكوك توسط گشتي هاي اطلاعاتي و حفاظتي عبيدالله زياد.
نخستين برخورد نظامي: عمروبن سعيد-حاكم مكه- برادرش يحيي بن سعيد را براي بازگرداندن امام و همراهانش مامور كرد. اين گروه راه را بر امام بستند و گفتند: اي حسين، آيا از خدا پروا نمي كني! از جماعت بيرون مي روي و در امت تفرقه مي افكني؟ امام به راه ادامه داد و درگيري با تازيانه اتفاق افتاد كه ياران يحي، شكست خوردند. امام در پاسخ يحيي كه قيام امام را محكوم كرد اين آيه شريفه را قرائت كرد: عمل من از آن من است و عمل شما از آن شما. شما از عملي كه مي كنم بيزاريد و من از عمل شما.
اقدام يزيد: يزيد به محض اطلاع از حركت امام، به عبيدالله زياد نوشت: شنيده ام از مكه قصد سرزمين تو كرده است.
1.در راه نگهبانان قرار بده.
2.جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع دهند.
3.همه روزه اخبار را براي من بنويس.
4.هركس با تو جنگ كند با او بجنگ.
بزرگاني كه همراه نشدند: 1.محمد حنيفه برادر اباعبدلله الحسين (ع) كه دليل نپيوستن او را برخي عدم توفيق يا هم افق نبودن با شهداي كربلا دانسته اند نيز نوشته اند هنگام خروج امام بيمار بود و برخي گفته اند انگشتانش بر اثر پيچيدن زره، نقص برداشت و توانايي حمل شمشير نداشت.
2.عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. وي امام را تاييد كرد. در هنگام حركت اباعبدالله چشمانش دچار كم بيني يا نابينايي شده بود. در هيچ روايتي امام او را دعوت به همراهي نكرد و هيچ معصومي وي را به سب شركت نكردن در كربلا سرزنش نكرده است. قرائن تاريخي نابينا بودن وي و داشتن راهنما در هنگام حركت را تصريح كرده است.
3.عبدالله بن جعفر همسر حضرت زينب (ع). وي نيز همچون محمد حنيفه و ابن عباس، مويد و طرفدار اباعبدالله بود و فرستاد دو فرزندش براي شركت در كربلا گواه اين فهم و معرفت و تاييد است. علت شركت نكردن او را نابينايي يا كم بينايي نوشته اند.
4.فرزدق شاعر. در بستان بني عامر نزديك مكه با امام ملاقت كرد. وي همراه مادرش قصد شركت در مراسم حج داشت. پس از ديدار با امام و توضيح درباره كوفه و بي وفايي مردم و طرح چند پرسش درباره مناسك حج، از امام جدا شد.
5.ابوسعيد خدري. وي يار پيامبر بود و در دوازده غزوه شركت داشت و در سال 64 يا 74 درگذشت شخصيت برجسته وي را همه ستوده اند. او از ولايت امير مومنان دفاع كرد. عدم حضور وي در كربلا به درستي معلوم نيست. ائمه او را تاييد كرده اند و معلوم مي شود عذري مانند پيري و شكستگي، چشم كم سو و ... سبب عدم شركت اوست.
تعداد منازل راه: تعداد منازل راه را از مكه تا كربلا گوناگون نوشته اند. در برخي منازل امام درنگ كوتاهي داشته و در برخي منازل اتراق كرده است. برخي منازل متعلق به يك وادي با هم ذكر شده است. در بسياري از كتب تاريخي، درنگ در برخي از اين منازل گزارش داده شده است. مثلا منازل 6،7،8،9،10،11،12،14،15،27 (ده منزل) گذرگاه و توقفگاه امام نبوده اند. منزلگاه ها، نقطه هاي آباد و آبگاه هاي مناسب در دل بيابان بوده اند.

اطلاعات مربوط به منازل اول تا دوازدهم
نخستين منزل
نام منزل: بستان ابن معمّر (ابن عامر) به بطن نخله نيز مشهور است.
وجه تسميه: اين محل متعلق به عمربن عبدالله بن معمر بوده است.
زمان ورود: هشتم ذي الحجه سال ۶۰ هجري معادل ۱۸ شهريور ماه ۵۹ شمسي.
مدت توقف: امام درنگ كوتاهي در اين محل داشته است.
ويژگي ها و امكانات: اين منطقه ميان دو دره بوده است كه به نخل يمني و نخل شاهي
مشهور بوده اند.
رويدادها: در اين منزل فرزدق شاعر، همراه با مادرش امام را ملاقات كرد. امام و يارانش شمشير و نيزه در دست داشتند. ابا عبدالله از فرزدق پرسيد: پشت سر (كوفه) چه خبر؟
جواب داد: دل ها با توست و شمشير ها با بني اميه و تقدير به دست خداست.
فرزدق پرسش هايي درباره ي مناسك حج از امام پرسيد و پس از دريافت پاسخ با شتاب دور شد تا خود را به حج برساند. (برخي اين ملاقات را در منازل ديگر نوشته اند كه ملاقات در اين منزل دقيق تر است.)

منزل دوم
نام منزل: ابطح
وجه تسميه: به سيلگاه وسيعي كه در آن سنگ ريزه و ريگ است و نيز به دره پهن، مجراي فراخ، هموار و صاف و مسطح مي گويند.
زمان ورود: به نظر مي رسد ورود به اين محل همان روز هشتم ذي الحجه (يوم الترويه) باشد. (۱۸ شهريور ۵۹ شمسي)
مدت توقف: امام به مقدار ساعتي در اين منزل درنگ داشته است.
ويژگي و امكانات: ۱. زمين صاف و هموار كه براي اتراق مناسب بود. ۲. چند درخت و چاه آب در اين منطقه بوده است.
رويدادها: ۱. به امام اطلاع دادند كه يزيدبن ثبيط بصري به ديدنش آمده است امام برخاست تا زودتر به ديدار يزيد و فرزندانش عبدالله و عبيدالله برود، يزيد نيز با اشتياق به ديدار امام رفته بود. وقتي يزيد برگشت، امام را در محل خويش نشسته ديد و گفت: بفضل الله و برحمة فليفرحوا. (يونس، آيه ۵۸) يزيد شادمان شد و با 2 فرزندش هم سفر امام شد. امام در حق او دعا كرد. يزيد ده فرزند داشت كه فقط همين دو فرزند همراه او در كربلا شركت كردند. ۲. پيوستن شخص ديگر را كه همراه يزيدبن ثبيط بوده نيز در اين محل ذكر كرده اند. نام او را عامر گفته اند.

منزل سوم نام منزل: تنعيم
وجه تسميه: اين نام برگرفته از كوهي است به نام «ناعم» كه در سمت چپ اين منطقه است.
زمان ورود: همان روز هشتم ذي الحجه، ۱۸ شهريور ماه، ۵۹ شمسي
مدت توقف: چند ساعت
ويژگي و امكانات: ۱.داشتن درختان و نخل زاران ۲. داشتن آب كافي
رويدادها: ۱. برخورد با كاروان بحيربن ريسان كه كالاهايي را براي تبريك آغاز حكومت يزيد به شام مي فرستاد. امام دستور مصادره ي كالاها را صادر كرد. بار اين شتران زعفران و حلّه و لباس بود. امام به شترداران فرمود هر كس با ما بيايد كرايه و لباس او را مي پردازيم و هر كس بخواهد به يمن بازگردد به اندازه ي مسير طي شده كرايه اش را خواهيم پرداخت. ۲. گفته اند در اين منزل عبدالله بن عمر (فرزند خليفه ي دوم) با امام ملاقات كرد و امام را از رفتن به كوفه بر حذر داشت و به امام گفت: به خدا مي سپارمت، تو در اين راه كشته مي شوي و سه بار ناف امام را بوسيد؛ احتمال است كه ديدار كننده عبدالله مطيع باشد نه عبدالله عمر، در اين ديدار اشاره به طومارها و نامه هاي همراه امام شده است.

منزل چهارم : صفاح
وجه تسميه: به كناره و حاشيه كوه مي گويند. معلوم مي شود اين ناحيه در دامنه كوه است.
زمان ورود: احتمالا روز بعد يعني نهم ذي الحجه امام به اين محل وارد شده اند. (معادل ۱۹ شهريور ماه ۵۹ شمسي)
مدت توقف: توقف امام در اين محل كوتاه بوده است.
ويژگي و امكانات: كنار جاده و مسير اصلي بود. سمت چپ راه كساني كه از مُشاش وارد مكه مي شدند. ويژگي مناطق كوهستاني را داشت.
رويدادها: ۱. امام را در اين منزلگاه با سپر بر دوش ديده بودند و قبايي بر شانه. از زبان فرزدق است كه:
لقيتُ الحسين بارض الصفاح عليه اليلامق و الدّرق
۲. عبدالله بن عمروبن عاص در اين محل سراپرده اي داشت. گويا فرزدق در اين محله با عبدالله ديدار داشته است. ۳. برخي ملاقات فرزدق را با اباعبدالله در اين منطقه دانسته اند كه دقيق به نظر نمي رسد. ۴. امام در سخناني كوتاه تسليم خود را در برابر قضا و اراده ي الهي بيان كرد.

منزل پنجم: وادي عتيق
وجه تسميه: وادي به معني مسيل و سرزمين گود ميان دو كوه يا تپه است و عقيق به مسيل وسيع و گسترده گفته مي شود.
زمان ورود: دهم ذي الحجه، ۲۰ شهريور ماه ۵۹ شمسي
مدت توقف: بسيار كوتاه و گذرا، به همين دليل عمده ي كتب تاريخي از ذكر اين محل به عنوان منزلگاه صرف نظر كرده اند.
ويژگي و امكانات: ۱. چندين چشمه و درخت در اين منطقه بوده است. درختان منطقه عمدتاً نخل بوده اند. ۲. تخته سنگ هاي پراكنده و بزرگ و كوچك در اطراف.
رويدادها: سماوي در ابصارالعين دريافت نامه ي يحيي بن سعيد بن عاص و عبدالله جعفر را به اين منزل نسبت داده است. در اين نامه يحيي خود را مشفق معرفي كرده و از امام خواسته است برگردد. امام فرمود: (در پاسخ عبدالله جعفر و يحيي) من پيامبر را در رويا ديدم كه به من امر كرد اين راه را بروم. وقتي پرسيدند: آن رويا چيست؟ امام فرمود: به كسي نگفته ام و تا به خداي خود ملحق شوم نخواهم گفت. ۲. اگر ملاقات عبدالله جعفر در اين منزل باشد، پيوستن عون و محمد به اباعبدالله نيز بايد در همين منزلگاه باشد.

منزل ششم: ذات عرق
وجه تسميه: عرق نام كوهي است در راه مكه. اهل تسنن ذات عرق را ميقات عراقيان و اهل شرق مي دانند اما شيعيان معتقدند بايد از مسلخ كه از مكه دورتر است محرم شد.
زمان ورود: دوشنبه چهاردهم ذي الحجه يا يكشنبه سيزدهم ذي الحجه معادل ۲۴ شهريور ماه 59 شمسي.
مدت توقف: چون اين منزلگاه مهم و جمعيت فراوان داشت، امام حدود دو روز در آنجا توقف كرده است.
ويژگي و امكانات: ۱. در نزديكي كوه واقع شده بود. ۲. نسبتاً خوش آب و هوا با درختان و چند چاه آب بوده است. ۳. جمعيت قابل توجهي در آنجا بود. ۴. منزلگاه مهمي بود.
رويدادها: ۱. ديدار امام با بشربن غالب اسدي، او نيز از كوفه آمده بود و همان گزارشي را داد كه فرزدق داده بود. ۲. ديدار با ريّاش، ريّاش مي گويد خيمه هاي افراشته ديدم. نزديك شدم صداي قرآن خواندن حسين بن علي را شنيدم. وارد شدم، از امام سبب حركت را پرسيدم، فرمود: بني اميه به قتل تهديدم كردند. اين هم نامه هاي اهل كوفه است. ايشان كشنده ي من خواهند بود اما پس از آن دچار ذلت خواهند شد. ۳. ملاقات با عبدالله بن جعفر و پيوستن دو فرزندش عون و محمد را به اين منزلگاه نيز نسبت داده اند.

منزل هفتم : عيون (فرودگاه زوّار بصره)
وجه تسميه: عيون جمع عين و به معني چشمه هاست. فراواني چشمه و آبگاه در اين ناحيه باعث شده بود كه اين سرزمين را عيون بنامند.
زمان ورود: احتمالاً سه شنبه پانزدهم ذي الحجه معادل ۲۵ شهريور ماه ۵۹ شمسي.
مدت توقف: احتمالاً امام تنها از كنار آن گذشته و درنگ بسيار كوتاهي داشته است.
ويژگي و امكانات: ۱. نسبتاً مسطح بوده است. ۲. حوض ها و گودال هاي آب فراوان داشته است. اين حوض ها از چشمه هاي فراوان سرشار مي شدند. ۳. درختان، به ويژه نخل هاي فراوان داشته است.
رويدادها: ۱.ملاقات امام با عبدالله بن مطيع عدوي را به اين منزل نسبت داده اند. او مشغول حفر چاه بود و از امام خواست كه براي تيمن و تبرك و جوشش آب از چاه كمكش كند و امام با كرامت فراوان باعث جوشش چاه او شد. عبدالله مطيع نگراني خود را از حركت امام و پيمان شكني مردم كوفه بيان داشت. ملاقات با عبدالله مطيع را در منزل حاجز و بستان ابن معمر نيز ذكر كرده اند. ۲. امام با مسافران و رهگذران در اين منزل، سخناني كوتاه داشته است.

منزل هشتم : منزل غَمَره
وجه تسميه: چندين معنا براي غَمَره گفته اند: ۱. انبوه مردم چون كاروان هاي فراواني در اينجا توقف مي كردند. ۲. آب بسيار و گرداب زاست. آب فراوان را غَمَره گويند. ۳. ازدحام و فراواني اشيا و كالاست. ۴. غمره به معني شدت و سختي است. مشكلات راه رسيدن به اين منزل فراوان بوده است.
زمان ورود: سه شنبه پانزدهم ذي الحجه معادل ۲۵ شهريور ماه 59 شمسي.
مدت توقف: درنگ كوتاه و پس از آبگيري از اين منطقه حركت كرده اند.
ويژگي و امكانات: ۱. آب فراوان همراه با گرداب ۲. حوضچه هاي چندگانه ۳. درختان و فراواني نعمت
رويدادها: ۱. امام به روشنگري پرداخت. ۲. همچون منزلگاه هاي ديگر با طرح فرجام راه به نوعي پالايش و آزمون پرداخت تا هراس زدگان و دل باختگان دنيا رها كنند و بروند. ۳. كسب اطلاعات از راه و پرسش از مسافران درباره كوفه.

منزل نهم : رُهَيمه (رحيمه)
وجه تسميه: رهيمه مصفر رهمه به معني باران اندك و نرم و مداوم است.
زمان ورود: احتمالاً حدود پانزدهم ذي الحجه امام و كاروان وي در اين محل بوده اند.
مدت توقف: كوتاه و اندك
ويژگي و امكانات: ۱. منطقه آباد بوده است. ۲. به كوفه نزديك بوده است. ۳. با كوه فاصله اندكي داشته است.
رويدادها: ۱. ديدار با ابوهريره اسدي يا اباهرم. اباهرم علت خروج امام را پرسيد و امام تهديد به قتل بني اميه و دعوت مردم و سر نوشت تنگ بار پيمان شكنان را گوشزد كرد. ۲. امام به هتّاكي و حرمت شكني بني اميه اشاره كرد. ۳. از اين محل آب گيري مجدد شد.

منزل دهم : حاجر (حاجز)
وجه تسميه: حاجر به معناي نگاهدارنده ي آب است و جايي كه آب در آن جمع شود. شبيه دره بوده است.
زمان ورود: ۱۵ ذي الحجه يك هفته پس از حركت از مكه.
مدت توقف: درنگ چند ساعتي
ويژگي و امكانات: ۱. فرودگاه حجاج و جزئي از بطن الرّمه بود. ۲. آب چند مسيل در اين نقطه به هم مي رسيد. ۳. مقداري درخت در منطقه بوده است. ۴. مانند دره بوده است.
رويدادها: ۱. امام، نامه ي مسلم بن عقيل را در اين منطقه دريافت كرد. نامه را قيس بن مسهر صيداوي رسانده بود. مسلم بن عقيل آمادگي و پذيرش مردم كوفه را نوشته بود. امام پاسخ نامه را نوشت و به قيس بن مسهر صيداوي سپرد تا به كوفه برساند. مخاطبان نامه بزرگاني چون سليمان بن صرد، مسيّب بن نجبه، رفاعة بن شدّاد و عبدالله بن وال بودند. ۲. برخي نوشته اند پيك و نامه رسان ابا عبدالله به كوفه عبدالله به كوفه عبدالله بن يقطر بوده است. ۳. برخي دريافت خبر شهادت مسلم و هاني را در اين منزل دانسته اند كه اندكي بعيد به نظر مي رسد. ۴. ديدار دوم عبدالله مطيع با امام نيز به اين منزل نسبت داده شده است.

منزل يازدهم : خُزيميّه (حُزيميّه)
وجه تسميه: تصغير خزيمه منسوب به خزيمه بن حازم.
زمان ورود: ۱۸ ذي الحجه (روز جمعه)
مدت توقف: يك شبانه روز، به دليل فراواني مسافران و مناسب بودن محل.
ويژگي و امكانات: ۱. يكي از منزلگاه هاي حج بوده است. ۲. ميان آن تا ثعلبيه ۳۳ ميل فاصله بوده است. ۳. منطقه نسبتاً سر سبز و خرم و داراي چند خانه و درختان سبز بوده است.
رويدادها: ۱. در اين منزلگاه حضرت زينب (س) زير آسمان پر ستاره قدم زد و صدايي شنيد كه مي خواند:
الا يا عين فاحتفلي يجهد
و مَن يبكي علي الشهداء بعدي
علي قومٍ تسوقهم المنايا
بمقدارٍ الي انجازٍ وعدي
امام هاتف و اين صدا را جنيان معرفي كرد و فرمود: يا اختاهُ كُلَ الّذي قضي الله فَهُوَ كائن. خواهرم آنچه خدا تقدير كرده است گريز ناپذير است.

منزل دوازدهم : شقوق
وجه تسميه: به معني ناحيه هاست. اين منطقه شامل بخش هاي كوچك چندگانه بوده است.
زمان ورود: شنبه نوزدهم ذي الحجه يا يكشنبه بيستم ذي الحجه معادل ۲۹ شهريور
مدت توقف: كوتاه و اندك
ويژگي و امكانات: ۱. قبر عبادي رئيس قبيله بني اسد در اين منطقه بوده است. ۲. بركه ها و چاه هاي متعدد در اين منطقه بوده است. ۳. محل نزول كاروان هاي قبايل بني اسد و بني نهشل بوده است.
رويدادها: ۱. مهم ترين رويداد در اين منزل، دريافت خبر شهادت حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه را نوشته اند. امام در سوگ اين دو شهيد اشعاري را زمزمه كرد كه اين اشعار گواه بي اعتباري و غدّاري دنيا و اهل آن است. ۲. برخي ديدار فرزدق با امام را در اين آبگاه نگاشته اند كه بعيد به نظر مي رسد.

منبع:خبرآنلاين
211008
 
 
نام:
 
ایمیل:
 
* نظر:
 
 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:26 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
در نشست روحانيون كاروان ها در كربلا مطرح شد؛

 

آرامش امروز عتبات را مديون شهدا هستيم

در نشست روحانيون و مداحان كاروان ها در كربلا عنوان شد:‌‌ شهدا از خون خود گذشتند تا فرهنگ ايثار و شهادت در جامعه زنده بماند و امروز وظيفه ما در قبال خون شهدا و ادامه سيره آنها، خدمت صادقانه و خالصانه به زائرين اهل بيت(ع) است.

عقیق:نشست هم انديشي روحانيون و مداحان كاروان ها در محل بعثه مقام معظم رهبري در كربلا برگزار شد.
حجت الاسلام رهبر پور رابط روحانيون بعثه مقام معظم رهبري در جمع روحانيون و مداحان عتبات عاليات با تسليت شهادت سردار حسين همداني اظهار داشت: امروزه امنيت جمهوري اسلامي و اعتاب مقدسه مرهون خون شهدا و مجاهدين است.
وي خاطر نشان كرد:‌ چنانچه ايثارگري و رشادت هاي امثال همداني ها نبود، امروزه زائرين نمي توانستند با آرامش و آسايش به زيارت بپردازند.
حجت الاسلام رهبرپور ادامه داد:‌ شهدا از خون خود گذشتند تا فرهنگ ايثار و شهادت و معارف اهل بيت عليهم السلام در جامعه ما زنده بماند و امروز وظيفه ما در قبال خون شهدا و ادامه سيره آنها، خدمت صادقانه و خالصانه به زائرين اهل بيت(ع) است.


منبع:حج
211008 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 28 مهر 1394  ] [ 6:23 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 67 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3707468 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب