تاريخ : جمعه 3 دی 1395  | 3:50 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

منتظر باید اسباب ظهور را فراهم کند

وظیفه منتظر این است که اسباب ظهور حضرت را فراهم کند و همچنین برای این ظهور باید مضطر باشد.

حجت الاسلام ابراهیم بهاری در گفتگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛پیرامون لزوم انتظار برای فرج بیان کرد: در مجموعه روایاتی که از پیامبر(ص) و ائمه (علیهما السلام) داریم و همچنین حتی از خود حضرت حجت در خصوص ضرورت انتظار برای مومنان صحبت شده است. پیامبر(ص) فرمودند« افضل الاعمال انتظار فرج». این سخن نشان دهنده این است که انتظار تمامی اعمال یک مومن در همه ابعاد زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد.

 

وی درخصوص معنای «انتظار» اظهار داشت: معنی انتظار از آنچه که مردم در ظاهر مطرح می کنند، متفاوت است. انتظار نیاز به مولفه هایی دارد و جریان انتظار برای کسانی که منتظر منجی ای هستند تا بیاید و آنها را از گرفتاری هایشان نجات دهد، نکاتی دارد. اولین نکته برای منتظران این است که باید ویژگی هایی داشته باشند ویژگی اول این است که منتظر باید اسباب ظهور و آمدن حضرت را فراهم کنند. نمی شود مهمانی دعوت کنیم ولی برای پذیرایی از او تدارک نبینیم و جای مناسب پذیرایی از او نداشته باشیم. اولین وظیفه منتظر این است که اسباب ظهور را فراهم کند. نوع پذیرایی از شخصی که منتظرش هستیم، بسیار مهم است. میزبان باید بتواند خواسته های مهمان را فراهم کند.

 

حجت الاسلام بهاری ادامه داد: ویژگی دیگر منتظر، این است که باید مضطر باشد یعنی چاره اش در این باشد که شخصی بیاید و او را نجات دهد. درست است که خداوند در قرآن می فرماید: ادعونی استجب لکم ولی در قسمت دیگری فرموده است امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوئ یعنی ما جواب کسی را که مضطر است می دهیم. منظور این است که باید برای منتظر واقعی بودن، مضطر بود و از روی اضطرار دعا کنیم . همانطور که طلب کمک کسی که واقعا در میان آتش قرار گرفته با هنرپیشه ای که در این حالت قرار گرفته فرق می کند. این دو ویژگی لازم و ملزوم یکدیگرند.

 

او در ارتباط با چگونگی انتظار برای ظهور افزود : بعضی ها نظرشان این است که در عین حالی که گناه اوج می گیرد، مومنین هم اسباب مبارزه با گناهشان بیشتر می شود. ما در پایان دعای افتتاح داریم:« اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا، وَکثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَأعِنَّا عَلى ذلِک بِفَتْح مِنْک تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَکشِفُهُ، وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَرَحْمَة مِنْک تَجَلِّلُنا‌ها، وَعافِیَةٍ مِنْک تُلْبِسُنا‌ها، بِرَحْمَتِک یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ. خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهاى تو بر او و آلش باد و از غیبت مولایمان و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان و از سختى آشوبها و از کمک دادن اوضاع زمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش فورى از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتى و یارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستى از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترین مهربانان» این آمادگی که ما آن را در دعای افتتاح از خدا می خواهیم یعنی انتظار. انتظار یعنی با همه مولفه های دینی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی و با یک مجموعه کامل باید آماده برای ظهور حضرت شویم. 

 

حجت الاسلام بهاری تصریح کرد: منظور از مسلمانان آماده مبارزه و اینکه در روایات مختلف به تعدادی از افراد در جهان اسلام اشاره می شود که به کمک امام مهدی(عج) در زمان ظهور می آیند، انسان های تنبل شکم پر نیست که آمادگی مبارزه ندارند.  اینکه خداوند در قرآن می فرماید در برابر دشمن همیشه آماده باشید نیز به همین معناست. انتظار یعنی با تمام داشته ها و توانایی ها در مسیرهای حقیقی که دین برایمان معرفی کرده است، چشم انتظار امامی که منتظر اوییم، قرار بگیریم. 

 

 

 انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 3 دی 1395  | 3:48 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

چرا به حضرت مهدی (عج)، بقیة الله می گوییم؟

بقیّة اللّه یعنی بقیه و بازماندۀ خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا یا کسانی که خدا به وسیلۀ آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد رحمت قرار می‌دهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بقیه الله به معنای باقی ماندن چیزی یا کسی از ناحیه خداوند برای مردم است. به تعبیر دیگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیه الله» محسوب می شود.

 

به عبارتی درست تر بقیّة اللّه یعنی بقیه و بازماندۀ خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا یا کسانی که خدا به وسیلۀ آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد رحمت قرار می‌دهد.

 

هرچند از بعضی احادیث استفاده می‌شود که این لقب بر همۀ خاندان رسالت علیهم السّلام اطلاق می‌شود و همۀ آن‌ها بقیّة اللّه هستند. در زیارت جامعه به همۀ آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم:

 

«السّلام علی الأئمّة الدعاة و القادة الهداة و السادة الولاة و الذادة الحماة و أهل الذکر و أولی الأمر و بقیّة اللّه و خیرته.»(۱)

 

اما در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر علیه السّلام اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة اللّه‌ها حضرتش را به این نام نامیده‌اند. به حدّی این لقب با آن حضرت ارتباط پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به‌طوری که تا بقیة اللّه گفته می‌شود جز آن بقیة اللّه منتظر به نظر نمی‌آید.

 

شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیة اللّه، بقیّۀ تمام بقیّة اللّه‌هاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیّه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیة اللّه بودند و خدا آن‌ها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری می‌آمد و اگر بقیة اللهی از دنیا می‌رفت، بقیة اللهی دیگر به جا می‌ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیه‌ای است که پس از او دیگر بقیّه‌ای نیست؛ آخرین بقیة اللّه است. با آمدن او دیگر بقیّه‌ای باقی نمانده است که بیاید.(۲) و از آنجا که مهدی موعود(عج) آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است یکی از روشن ترین مصادیق «بقیه الله» می باشد و از همه به این لقب شایسته تر است.(۳)

 

 

در روایات متعددی به حضرت مهدی لقب «بقیه الله» داده شده است. از جمله در روایتی آمده است «چون حضرت خروج کند پشت کند به کعبه و جمع می شود سیصد و سیزده مرد و اول چیزی که تکلم می فرماید این آیه است: «بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین» پس می گوید «منم بقیه الله و حجت و خلیفه او درمیان شما. سپس هیچ کس بر او سلام نمی کند مگر این که می فرماید: «السلام علیکم یا بقیه الله فی ارضه»(۴)

 

منابع:

 

۱- بخشی از زیارت جامعه کبیره ، مفاتیح الجنان

 

۲-موعودنامه، فرهنگ الفبایی مهدویت صص۱۷۲-۱۷۱

 

۳- تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۲۰۴

 

۴- منتهی الآمال شیخ عباس قمی ص۱۱۰۹

منبع: مهر

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:24 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

کدام کلمه در تمام سوره های قرآن بیان شده است؟

قرآن کریم، کلید واژه هایی دارد که به وسیله آن معنا و مفاهیمش را بیان می کند.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قرآن کریم، کلید واژه هایی دارد که به وسیله آن معنا و مفاهیمش را بیان می کند. کلید واژه هایی که تأثیر گزار هستند. در این بین کلمات فراوانی در قرآن هستند که بار ها تکرار شدند و این نشان از اهمیت آن ها دارد. 

 

ﮐﻠﻤﻪ «ﺍﻟﻠﻪ» کلید واژه ایست که ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺳﻮﺭﻩ‌ﻫﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. البته اگر ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ  ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ را جزو سوره ها بدانیم. علاوه بر این در سوره توبه که با بسم الله آغاز نمی شود، نیز نام مقدس الله ذکر شده است.

 

شاید به کار بردن این واژه و تکرار آن می خواهد، مفهوم خداوند و اهمیت توحید را بیان کند.

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:24 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

چرا برکت از عمرها رفته است؟

برخی اعمال موجب می شود که برکت از عمر و زندگی ما رخت بربندد و معنویت زندگی به پایین ترین حدخود رسد.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛از ابتدای صبح که از خواب برمی خیزیم به دنبال امور مادی و کسب درآمد هستیم و تا آخر شب، کار می کنیم.اما بازهم به اصطلاح« هشتمان گرو نهمان »است؛ بدون اینکه به این بخش نیز توجه کنیم که امور معنوی نیز در این جهان جاری است.در مورد وجود برکت در عمر و زندگی، حدیثی از پیامبر اسلام(ص) و شرح آن توسط آیت الله مجتهدی تهرانی (ص)در متن زیر آمده است.

 

پیامبر خدا(ص) فرمودند:هیچ جوانی به شخص پیری به خاطر پیریش احترام نکرد، مگر اینکه خدا کسی را از پیش آماده کرده تا آن جوان را به هنگام پیری گرامی بدارد.

 

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح این حدیث می گوید:قدیم، در کوچه پس کوچه ها، پیرمردها را می دیدیم که دولا دولا راه می رفتند، جوانی به یکی از پیرمردها می رسد و چون پشت پیرمرد مثل کمان خم شده بود، به شوخی به پیرمرد می گوید:پیرمرد این کمان را چند می فروشی؟

پیرمرد خنده اش می گیرد و می گوید:ای جوان روزگار هم تو را پیر می کند و این کمان را رایگان و مفت در اختیار تو می گذارد.

 

آیت الله مجتهدی (ره)در ادامه می گوید:البته الان دیگر کسی پیر نمی شود.برکت از عمرها رفته است.چون برخی از مردم به نماز کمتر اهمیت می دهند.در روایت آمده است کسی که به نماز اهمیت ندهد، به پانزده بلا مبتلا می شود، یکی از بلاها این است که برکت از عمرش می رود.الان برکت از عمرها رفته است.امروزه اگر در مجلسی پیرمرد هشتاد ساله باشد تعجب آور است.باید بیشتر به نماز اهمیت داد.

 

اقتباس از کتاب احسن الحدیث ص 208

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:23 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

امام علی(ع) دنیا را چگونه تعریف می کند؟

اگر تا پایان دنیا زنده باشید و تا آنجا که می توانید در اطاعت از فرمان حق بکوشید، در برابر نعمت های بزرگ پروردگار، به خصوص نعمت ایمان ناچیز است.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی (ع)در خطبه پنجاه و دوم نهج البلاغه در تعریف دنیا می فرماید:آگاه باشید گویا دنیا پایان یافته و وداع خویش را اعلام داشته است. خوبی هایش ناشناخته مانده و به سرعت پشت کرده، می گذرد. ساکنان خود را به سوی نابود شدن می کشانند و همسایگانش را به سوی مرگ می کشاند .آنچه از دنیا شیرین بود، تلخ شده و آنچه صاف و زلال بود، تیرگی پذیرفت و بیش از ته مانده ظرف آب ریخته شده، از آن باقی نمانده است. یا جرعه ای آب که با آن، عطش تشنگان دنیا فرو نخواهد شکست.

 

امیرالمومنین علی(ع) در ادامه این خطبه نورانی می فرماید:ای بندگان خدا از سرایی کوچ می کنید که سرانجام آن نابودی است.مبادا آرزو ها بر شما چیره گردد مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت. به خدا سوگند اگر مانند شتران بچه مرده ناله سر دهید و چونان کبوتران نوحه سرایی کنید و مانند راهبان زاری نمایید و برای نزدیک شدن به حق و دسترسی به درجات معنوی و آمرزش گناهانی که ثبت شده و ماموران حق آن را نگه می دارند دست از اموال و فرزندان بکشید، سزاوار است. زیرا برابر پاداشی که برایتان انتظار دارم و عذابی که از آن بر شما می ترسم اندک است.

امام علی (ع)در انتها می فرماید: به خدا سوگند اگر دل های شما از ترس آب شود و از چشم هایتان از شدت شوق به خدا یا ترس از او خون جاری گردد، اگر تا پایان دنیا زنده باشید و تا آنجا که می توانید در اطاعت از فرمان حق بکوشید، در برابر نعمت های بزرگ پروردگار، به خصوص نعمت ایمان ناچیز است.

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:23 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

دعای امام سجاد(ع) درهنگام بیماری و اندوه

پانزدهمین دعای امام سجاد(ع)، به هنگام بیماری و روی آوردن اندوه و بلا بسیار سفارش شده است.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پانزدهمین دعا از صحیفه سجادیه با 7 فراز در زمان بیماری با بیان چنین نکاتی روایت شده است؛ بیماری هشداری برای توبه و موجب پاک‌شدن انسان از گناه است. انسان قدر نعمت سلامتی را هنگام بیماری بهتر می‌داند و تنها خداست که بی‌مزد و منت احسان می‌کند و بدون شایستگی ما نعمت می‌دهد.

 

وَ كانَ مِنْ دُعائِهِ عليه‏السلام اِذا مرضَ اَوْ نَزَلَ‏ بِهِ كَرْبٌ اَوْ بَليّةٌ: 

 

دعای آن حضرت(ع) به وقت بيمارى يا روى آوردن اندوه و بلا:

 

اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى‏ ما لَمْ اَزَلْ اَتَصَرَّفُ فيهِ مِنْ سَلامَةِ بَدَنى، وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلى‏ ما اَحْدَثْتَ بى مِنْ عِلَّةٍ فى جَسَدى، فَما اَدْرى، يا اِلهى، اَىُّ الْحالَيْنِ اَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ؟،

 

بارخدايا، تو را سپاس بر نعمت تندرستى بدن كه همواره و پيوسته از آن برخوردار بودم، و سپاس تو را بر آن بيمارى كه در جسمم پديد آورده‏اى، اى خداى من نمى‏دانم كه كدام يك از اين دو حال براى شكر به درگاهت سزاوارتر است.

 

وَ اَىُّ الْوَقْتَيْنِ اَوْلى‏ بِالْحَمْدِ لَكَ؟ اَ وَقْتُ‏الصِّحَّةِ الَّتى هَنَّاْتَنى فيها طَيِّباتِ رِزْقِكَ، وَنَشَّطْتَنى بِها لِابْتِغآءِ مِرْضاتِكَ وَ فَضْلِكَ، وَقَوَّيْتَنى مَعَها عَلى‏ ما وَفَّقْتَنى لَهُ مِنْ‏طاعَتِكَ،

 

و كدام يك از اين دو وقت حمد تو را شايسته‏تر؟ آيا زمان سلامت كه روزي‌هاى پاكيزه‏ات را بر من گوارا ساخته‏اى، و به سبب آن براى به دست آوردن رضايت و نعمت‌هايت به من نشاط بخشيده‏اى، و به سبب آن تندرستى به من نيرو داده تا به طاعتت توفيق يابم.

 

اَمْ وَقْتُ‏الْعِلَّةِ الَّتى مَحَّصْتَنى بِها، وَالنِّعَمِ الَّتى اَتْحَفْتَنى بِها، تَخْفيفاً لِما ثَقُلَ بِهِ عَلَىَّ ظَهْرى مِنَ الْخَطيئآتِ، وَ تَطْهيراً لِمَا انْغَمَسْتُ فيهِ مِنَ السَّيِّئاتِ،

 

يا به هنگام بيمارى كه مرا به آن پاك مى‏سازى، و نعمت‏هائى كه به من تحفه داده‏اى، تا گناهانى را كه از آن گرانبار شده‏ام تخفيف دهى، و مرا از سيّئاتى كه در آن فرو رفته‏ام پاك نمايى.

 

وَتَنْبيهاً لِتَناوُلِ التَّوْبَةِ، وَتَذْكيراً لِمحْوِالْحَوْبَةِ بِقَديمِ النِّعْمَةِ؟ وَ فى خِلالِ ذلِكَ ما كَتَبَ لِىَ الْكاتِبانِ مِنْ زَكِىِّ الْاَعْمالِ، ما لا قَلْبٌ فَكَّرَ فيهِ، وَلا لِسانٌ نَطَقَ بِهِ، وَلا جارِحَةٌ تَكَلَّفَتْهُ، بَلْ اِفْضالاً مِنْكَ عَلَىَّ، وَ اِحْساناً مِنْ صَنيعِكَ اِلَىَّ.

 

و آگاهيم دهى كه پليدى گناه را به توبه از دل بشويم، و با يادآورى نعمت قديم، گناه بزرگم را 

از پرونده‏ام محو نمايم، و در خلال اين بيمارى از جمله تحفه‏ها كه به من عنايت مى‏كنى اين است كه فرشتگان به حساب من اعمال پاكيزه‏اى نوشته‏اند كه فكر آن به خاطرى نگذشته، و بر زبانى نرفته، و هيچ يك از اعضاء در انجامش رنجى نبرده، بلكه اين همه از باب تفضل و احسان تو بر من نوشته شده.

 

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ حَبِّبْ اِلَىَّ ما رَضيتَ لى، وَ يَسِّرْ لى ما اَحْلَلْتَ بى، وَ طَهِّرْنى مِنْ دَنَسِ ما اَسْلَفْتُ،

 

بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و آنچه را برايم پسنديده‏اى درنظرم محبوب ساز، وتحمل آنچه را برمن وارد نموده‏اى‏آسان ساز. 

 

وَامْحُ عَنّى شَرَّ ما قَدَّمْتُ، وَاَوْجِدْنى حَلاوَةَ الْعافِيَةِ، وَاَذِقْنى بَرْدَ السَّلامَةِ، وَاجْعَلْ مَخْرَجى عَنْ عِلَّتى اِلى‏ عَفْوِكَ، وَمُتَحَوَّلى عَنْ صَرْعَتى اِلى‏ تَجاوُزِكَ، 

 

و مرا از آلودگى اعمال  گذشته پاك كن، و شرّ اعمال گذشته‏ام را از من بزداى، و از لذّت عافيت كاميابم فرما، و گوارايى تندرستى را به من بچشان، و لطفى كن كه از بستر اين مرض به سوى عفو و بخشايش تو راه خلاص يابم.

 

وَ خَلاصى مِنْ كَرْبى اِلى‏ رَوْحِكَ، وَ سَلامَتى مِنْ هذِهِ الشِّدَّةِ اِلى‏ فَرَجِكَ، اِنَّكَ الْمُتَفَضِّلُ بِالاْحْسانِ، الْمُتَطَوِّلُ بِالْاِمْتِنانِ، الْوَهّابُ الْكَريمُ، ذُوالْجَلالِ وَالْاِكْرامِ. 

 

و از اين زمينگيرى به گذشت تو انتقال يافته، و از اين اندوه و گرفتارى به راحت تو خلاص يابم، و از اين دشوارى به فرج و گشايش تو سلامت يابم، كه همانا تو بى‏ استحقاق ما احسان روا مى‏ دارى، و نعمت بى‏ دريغ نثار مى‏ كنى، و بخشنده‏ اى كريمى كه عطايت را پايانى نيست، و داراى جلال و اكرامى.

 

انتهی پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:23 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

فواید دائم الوضو بودن

شاید در ظاهر امر، وضو گرفتن شست و شوی دست و صورت باشد؛ اما در باطن این کار اسراری نهفته است که ارزش دایم الوضو بودن را نشان می دهد.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بسیاری از ما، فقط قبل از نماز خواندن وضو می گیریم.اما اگر در طول روز وضو دتشته باشیم فوایدی برای ما دارد که در 6 حدیث از رسول خدا(ص) و امام صادق(ع) به آن می پردازیم.

 

1_رزق و روزیت فراوان می گردد

 

 از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید، هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد...

 

2_خشک نکردن آب وضو حسنه دارد

 

 امام صادق (علیه السلام) فرمودند : كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود...

 

3_ عمرت زیاد می شود 

 

رسول خدا (ص) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید....

 

4_خواب با وضو، عبادت است 

 

رسول خدا (ص) فرمود : کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود....

 

5_ مرگ با وضو، شهادت است

 

 رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود...

 

6_ در قیامت نورانی می شوی

 

 پیامبر خدا(ص) می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند...

 

منابع:

 

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶

بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵

بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵

وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷

ثواب الاعمال، شیخ صدوق

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:22 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

حدیث امام علی(ع)درباره خشم

هر روز یک حدیث از معصومین(ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می شود.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛هر روز یک حدیث از معصومین(ع) با مضامین دینی ، اخلاقی و اجتماعی در بخش و عترت منتشر می شود.

 

  امام على عليه السلام:

 

شيعيان ما كسانى اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند، براى همسايگانشان مايه بركت  اند و نسبت به هم نشينان خود در صلح و آرامش اند.

 

شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛

 

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395  | 11:22 PM | نویسنده : مهدی گلشنی

آرزوی جبرئیل چیست؟

جبرئیل آرزویی داشته که آن را با پیامبر اکرم(ص) در میان گذاشته است.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺸﻜﻴﻨﻰ(ره) ﺣﺪﻳﺜﻰ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩند ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻛﺮﻡ (ص) ﺑﻪ حضرت ﻋﻠﻰ (ع) ﻓﺮﻣﻮدند: ﺍﻯ ﻋﻠﻰ، ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻫﻔﺖ ﻛﺎﺭ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺑﺸﺮ ﺑﺎﺷﻢ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ. 

 

1 ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻥ. 2 ﻫﻤﻨﺸﻴﻨﻰ ﺑﺎ ﻋﻠﻤﺎ. 3 ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻭ ﺁﺷﺘﻰ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 4 ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ. 5 ﻋﻴﺎﺩﺕ ﻣﺮﻳﺾ ﻧﻤﻮﺩﻥ. 6 ﺗﺸﻴﻴﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻛﺮﺩﻥ. 7 ﺩﺭ ﻣﻮﺳﻢ ﺣﺞّ ﺑﻪ ﺣﺎﺟﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻥ. ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻛﺮﻡ (ص) ﺑﻪ ﻋﻠﻰ (ع) ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺟﺪّﻯ ﻭ ﻛﻮﺷﺎ ﺑﺎش.

 

منبع کتاب «ﻣﻮﺍﻋﻆ ﺍﻟﻌﺪﺩﻳﻪ»

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0

پیامبری که در اولین روز تولدش به داخل تنور آتش انداخته شد

نوزادی که روزی خداوند او را به پیامبری برگزید، در روز تولدش در داخل آتش انداخته شد تا دست ماموران حاکم جبار به او نرسد.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نام مبارک حضرت موسی(ع) 126 بار در 36 سوره قرآن آمده است؛ از این رو می توان گفت قرآن توجه و عنایت ویژه ای به زندگی حضرت موسی(ع) دارد.

 

این پیامبر اولوالعزم الهی 240 سال عمر کرد و از نوادگان ابراهیم(ع) و فرزندان بنی اسراییل بود.

 

 قبل از اینکه این پیامبر الهی متولد شود، فرعون هم دوره موسی(ع) خواب دید که آتشی از شام شعله ور شد و زبانه کشید و به طرف مصر آمد وهمه آنها را سوزاند.سپس کاخ ها و باغ های آنها را فراگرفت و همه را به خاکستر و دود تبدیل کرد.

 

در ادامه زمانی که فرعون خواست خوابش را تعبیر کنند، دانشمندان تعبیرخواب به اوگفتند:به نظر می رسد فرزندی متولد خواهد شد و تخت و تاج تو را نابود خواهد کرد.

 

در ادامه داستان تولد موسی(ع)  می خوانیم که پس از طی ماجراهایی، زمان تولد موسی(ع) فرا رسید.مادر موسی(ع) به دنبال قابله ای مطمئن فرستاد تا او را یاری کند.موسی(ع) در مخفیگاهی دور از چشم مردم متولد شد. نور مخصوصی که در چهره نوزاد وجود داشت، جذبه خاصی به صورتش داده بود و همان دم محبت موسی(ع) در قلب قابله جای گرفت.

 

قابله به مادر موسی(ع) گفت:من تصمیم گرفته بودم تولد موسی(ع) را به ماموران خبر دهم و جایزه ام را بگیرم، ولی محبت این نوزاد طوری بر قلبم چیره شد که حتی حاضر نیستم مویی از سر این کودک کم شود.

 

قابله از خانه بیرون آمد اما ماموران حکومتی برای اینکه خواب فرعون تعبیر نشود و هر کودک پسری را که به دنیا آمد، در دم بکشند، همه قابله ها را از قبل شناسایی کرده بودند.این ماموران آن قابله را در مقابل خانه عمران پدر موسی(ع) دیدند و تصمیم گرفتند وارد خانه شوند.خواهر موسی(ع) از تصمیم ماموران باخبر شد و قبل از اینکه آنها وارد خانه شوند ماجرا را به مادر موسی(ع) خبر داد.

 

مادر موسی(ع) که از شنیدن این خبر سراسیمه شده بود، کودک تازه متولد شده اش را داخل دستمالی پیچید و او را داخل تنور روشن انداخت.سرانجام ماموران فرعون پس از بررسی های فراوان کودکی را یافت نکردند و خانه را ترک کردند.

 

بعد از رفتن ماموران مادر و خواهر موسی درب تنور را برداشتند و مشاهده کردند که آتش به صورت معجزه آسایی بر موسی(ع) خنک و گورا شده و این کودک یک روزه در حال گریه کردن است.

داستان زندگی حضرت موسی(ع) از قصه های بسیار آموزنده قرآن کریم است.

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب
نظرات 0

تعداد کل صفحات : 27 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >