ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س سیزدهم ق)، مورخ و نویسنده. از جمله آثار وى: «تاریخ مختصر دزفول»، از پایان صفویان تا روزگار نگارنده.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س سیزدهم ق)، مورخ و نویسنده. از جمله آثار وى: «تاریخ مختصر دزفول»، از پایان صفویان تا روزگار نگارنده.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1339 -1284 ش)، مدرس و نویسنده. در تهران متولد شد دورهى ابتدایى را در مدرسهى تمدن دورهى متوسطه را در مدرسهى سلطانى به پایان رساند. در سال 1305 ش وارد وزارت فرهنگ شد و مدت سه سال در آبادان بود. بعد از آن به سمت آموزگارى در مدارس ایرانیان در بصره و كاظمین و كربلا و نجف مشغول به تدریس شد. در سال 1311 ش وارد وزارت دارایى شد و بعدها در سمت ممیز مستقل حسابهاى ادارهى پیشكارى داراى تهران اشتغال یافت. از آثار وى: «راهنماى زایرین عتبات عالیات»؛ «سفرنامه و راهنماى حاج».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، نویسنده و شاعر. وى علوم معقول و منقول را در مدارس قدیمى شیراز نزد آیتاللَّه میرزا ابراهیم مجتهد محلاتى شیرازى و علوم جدید را نزد یكى از استادان صوفى هند آموخت از آثار وى: «اخوت و اتحاد»؛ «اصول اقتصاد»؛ «تكامل علم حقوق»؛ «روح الاجتماع»؛ «سیاست شرق»؛ «دیوان» اشعار.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1325 -1266 ش)، نویسنده. در تهران متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى، براى ادامهى تحصیل به روسیه رفت و در آنجا دورههاى متوسطه و عالى را گذرانید. پس از آن به ایران بازگشت و به كارهاى دولتى در كنسولگریهاى خارجى و وزارت خارجه و مؤسسات فرهنگى و وزارت كشاورزى پرداخت. آثار به جاى ماندهى از وى عبارتاند از : «اردوكشى نادرشاه به هندوستان»؛ «جنگ شاپور ذوالاكتاف و امپراطور روم»؛ «دستور كشت ذرت»؛ «كمكهاى اولیه در موقع جنگ و صلح».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
قمر آريان ، در سال 1301 شمسي در شهر مشهد قدم به عرصه ي هستي نهاد. لات ابتدايي و متوسطه را در شهر مشهد به پايان رسانيد. سپس به تهران رهسپار گرديد و به دانشكده ادبيات راه يافت و در رشته ي زبان و ادبيات فارسي به تحصيل پرداخت و پس از طي مراحل مربوطه به دريافت ليسانس توفيق حاصل كرد. پس از آن در خلال خدمات آموزشي ، دوره ي دكتراي ادبيات را گذراند و در سال 1337 فارغ التحصيل گرديد. خانم دكتر آريان ، پس از اخذ مدرك ليسانس ، با عنوان دبير در دبيرستان ها به تدريس اشتغال ورزيد. وي سال ها از عمر خويش را صرف تدريس در دانشگاه ها كرد. علاوه بر تأليف چندين كتاب ، مقالات ادبي و تحقيقي نيز در مجله هاي سخن ، راهنماي كتاب ، يغما ، مرواريد و مهرگان به چاپ رسانيده است. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : قمر آريان ، تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهر مشهد به پايان رسانيد. سپس به تهران رهسپار گرديد و به دانشكده ادبيات راه يافت و در رشته ي زبان و ادبيات فارسي به تحصيل پرداخت و پس از طي مراحل مربوطه به دريافت ليسانس توفيق حاصل كرد. پس از آن در خلال خدمات آموزشي ، دوره ي دكتراي ادبيات را گذراند و در سال 1337 فارغ التحصيل گرديد. همسر و فرزندان : قمر آريان ، همسر نويسنده ي توانا دكتر عبدالحسين زرين كوب مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : قمر آريان ، مدت ها رياست هنرستان هنرهاي زيباي دختران را بر عهده داشته و هم زمان به فعاليت هاي فرهنگي خود ادامه مي دهد. فعاليتهاي آموزشي : قمر آريان ، پس از اخذ مدرك ليسانس ، با عنوان دبير در دبيرستان ها به تدريس اشتغال ورزيد. وي سال ها از عمر خويش را صرف تدريس در دانشگاه ها كرد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : قمر آريان ، علاوه بر تأليف چندين كتاب ، مقالات ادبي و تحقيقي نيز در مجله هاي سخن ، راهنماي كتاب ، يغما ، مرواريد و مهرگان به چاپ رسانده است. وي دانشمندي محقق و مترجمي توانا و شاعري خوش قريحه و در شعر و شاعري از استعداد و توانايي كافي برخوردار است و اشعارش بيشتر در قالب دوبيتي به نظم درآمده و در قالب قصيده و غزل كمتر از او شعري مشاهده گرديده است. او به زبان هاي فرانسه ، انگليسي و عربي آشنايي دارد. آرا و گرايشهاي خاص : رساله ي دكتراي قمرآريان ، درباره ي مسيحيت و آيين مسيح و تأثير آن در ادبيات و شعر فارسي است. وي درباره ي نقش زن در قصه ها و افسانه هاي تورات و قرآن نيز به پژوهش پرداخته و آثاري را در اين زمينه خلق كرده است. قمر آریان در ۲۳ فروردین ۱۳۹۱ در سن ۹۰ سالگی و پس از یک دوره بیماری طولانی در تهران دارفانی را وداع گفت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آثار : 1 ترجمه ي جهان اسلام ويژگي اثر : تأليف : برتولد اشپولر. 2 ترجمه ي شرق نزديك در تاريخ ويژگي اثر : تأليف : فيليپ حتي. 3 چهره ي مسيح در ادبيات فارسي ويژگي اثر : تحقيق درباره ي تأثير مسيحيت در ادبيات ايران. 4 كمال الدين بهزاد ويژگي اثر : تحقيق در احوال و آثار بهزاد و محيط هرات عهد شاهرخ.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
مهدي آذر يزدي ، در روز دوم خمسه مسترقه ي سال 1300 شمسي در خرمشاه از توابع بزد در يك خانواده ي جديد الاسلام ديده به جهان گشود. مختصرخواندن و نوشتن را در خانه از پدر و قرآن را از مادربزرگ فراگرفت. در سن چهارده پانزده سالگي ، همراه با كار رعيتي و يا شاگرد بنايي ، مدت يك سال و نيم ، صبح هاي تاريك به مدرسه ي خان مي رفت و تا طلوع آفتاب نزد يك « آشيخ » كه او هم روزها در گيوه فروشي كار مي كرد ، با سه شاگرد ديگر يادگرفتن عربي را با اصرار پدر شروع كرد ، « نصاب » را حفظ نمود و تا « انموزج و الفيه » خواند كه بعد آن را رها كرد.آذر يزدي ، پس از اتمام تحصيلات مقدماتي ، چندي در رشته ي علوم قديمه به تحصيل پرداخت و با زبان عربي و انگليسي آشنايي يافت. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : پدر مهدي آذريزدي ، حاج علي اكبر رشيد ، به شغل زراعت اشتغال داشت و به امور ديني و مذهبي سخت متعصب بود و چون از ذوق و قريحه ي شاعري برخوردار بود ، ديواني از اشعار در مدايح و مراثي ائمه اطهار از خود به جا گذاشت. خاطرات کودکي : مهدي آذر يزدي ، با ذكر خاطراتي از دوران كودكي خود مي گويد : « - اولين بار كه حسرت را تجربه كردم ، موقعي بود كه ديدم پسرخاله ي پدرم كه روي پشت بام با هم بازي مي كرديم و هردو هشت سال بوديم ، چندتا كتاب دارد كه من هم مي خواستم و نداشتم. به نظرم ظلمي از اين بزرگتر نمي آمد كه آن بچه كه سواد نداشت ، آن كتاب ها را داشته باشد و من كه سواد داشتم ، نداشته باشم. كتاب ها ، گلستان و بوستان سعدي ، سيدالانشاء ، نوظهور و تاريخ معجم چاپ بمبئي بود كه پدرش از زرتشتي هاي مقيم بمبئي هديه گرفته بود. شب قضيه را به پدرم گفتم. پدرم گفت ، اينها به درد ما نمي خورد ، اينها كتاب هاي دنيايي اند. ما بايد به فكر آخرتمان باشيم. شب رفتم توي زيرزمين و ساعت ها گريه كردم و از همان زمان عقده ي كتاب پيدا كردم ، كه هنوز هم دارم. - يك وقتي كار كوچه و صحرا كم شد ، قرار شد من بروم سر كار بنايي و گلكاري كار كنم. اين كارها هم اغلب توي شهر بود و به اين ترتيب من با شهر يزد آشنا شدم. در يزد با اينكه بچه ها و بزرگ ها ما را دهاتي حساب مي كردند و لهجه و لحن حرف زدن ما را مسخره مي كردند ، ناراحت نبودم ، چون راست مي گفتند : ما دهاتي بوديم و خيلي چيزها را نمي دانستيم. اما رفت و آمد توي شهر براي من تازگي داشت. نان نازك بازاري و پالوده يزدي و بعضي ميوه ها كه قبلاً هرگز نديده بودم و زندگي شسته رفته ي شهري ها مرا به شهر جذب مي كرد. به خاطر همين يك روز گفتم : ديگر به صحرا نمي روم. پدرم اوقاتش تلخ شد ، ولي مادرم با كار در شهر موافق بود. از كار بنايي به كار در كارگاه جوراب بافي كشيده شدم. صاحب كارگاه با « گلباري ها » ، صاحبان يگانه كتابفروشي شهر ، خويشي داشت و او هم جداگانه يك كتابفروشي تأسيس كرد و مرا از ميان شاگردهاي جوراب بافي جدا كرد و به كتابفروشي برد. ديگر گمان مي كردم به بهشت رسيده ام ، تولد دوباره و كتاب خواندن من شروع شد. در اين كتابفروشي بود كه فهميدم چقدر بي سوادم و بچه هايي كه به دبستان و دبيرستان مي روند ، چقدر چيزها مي دانند كه من نمي دانم. براي رسيدن به دانايي بيشتر ، يگانه راهي كه جلو پايم بود خواندن كتاب بود. سه چهار سال كار در اين كتابفروشي ، هوس نوشتن و شعرگفتن و با بچه هاي درس خوانده همرنگ شدن را در من به وجود آورد ». اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : خانواده ي مهدي آذر يزدي ، جزء خانواده ي جديدالاسلام ها بودند ؛ يعني قبلاً زرتشتي بودند و سه چهار نسل پيش مسلمان شدند ، خانواده اي كم جمعيت با مردمي فقير. پدر او جز كار و رعيتي و باغباني ، درآمد ديگري نداشت ، كم سواد بود و خيلي خشك و وسواسي و متعصب. تحصيلات رسمي و حرفه اي : پدرمهدي آذر يزدي ، كم سواد و خيلي متعصب بود و مدرسه ي دولتي و كار دولتي و لباس كت و شلوار را حرام مي دانست ، به همين علت او را به مدرسه نگذاشت. مختصرخواندن و نوشتن را در خانه از پدر و قرآن را از مادربزرگ فراگرفت. در منزل هم قرآن ، مفاتيح الجنان ، حليه المتقين ، عين الحيات ، معراج السعاده ، نصاب الصبيان و جامع المقدمات را خواند. در سن چهارده پانزده سالگي ، همراه با كار رعيتي و يا شاگرد بنايي ، مدت يك سال و نيم ، صبح هاي تاريك به مدرسه ي خان مي رفت و تا طلوع آفتاب نزد يك « آشيخ » كه او هم روزها در گيوه فروشي كار مي كرد ، با سه شاگرد ديگر يادگرفتن عربي را با اصرار پدر شروع كرد ، « نصاب » را حفظ نمود و تا « انموزج و الفيه » خواند كه بعد آن را رها كرد. آذر يزدي ، پس از اتمام تحصيلات مقدماتي ، چندي در رشته ي علوم قديمه به تحصيل پرداخت و با زبان عربي و انگليسي آشنايي يافت. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهدي آذر يزدي ، با ذكر خاطراتي از فعاليت هاي گوناگون خود مي گويد : « - در بحبوبه ي جنگ دوم و يكي دو سال از شهريور 1320 گذشته بود كه ناگهان آمدم تهران ، حال ناگزير مي بايست كاري پيدا مي كردم تا بتوانم با آن زندگي كنم و اين كار حتماً مي بايست كاري مطبوعاتي مي بود. در تهران با چند كتابفروشي از راه مكاتبه آشنا بودم ، ولي نمي خواستم بروم و بگويم كار مي خواهم ناشناسانه تقاضاي كار كردن را سهل تر مي يافتم. پيشتر با مقالات « هاشمي حائري » انسي پيدا كرده بودم. با خودم گفتم ، يك روزنامه نويس مشهور با همه ارتباط دارد. نامه اي به ايشان نوشتم و گفتم كه كار مطبوعاتي مي خواهم. آقاي هاشمي قدري توپ و تشر زد و ملامت كرد كه به تهران مي آييد چه كنيد ؟! ما خودمان از اين شهر در عذابيم و از اين حرف ها. بعد كم كم آرام شد و گفت ، شما سه شنبه ي آينده بيا يك فكري برايت مي كنم. سه شنبه ي بعد ، آقاي حسين مكي را در همان اداره ( ظاهراً روزنامه ايران ) صدا كرد و گفت ، بيا ، اين همشهري ات آمده. با آقاي مكي در يزد آشنا شده بودم. آقاي مكي گفت ، در خيابان ناصرخسرو با چاپخانه ي حاج محمدعلي علمي صحبت كرده ام ، برو آنجا و بگو مكي مرا فرستاده. همان روز رفتم و در چاپخانه ي علمي مشغول به كار شدم و تا امروز همچنان در كتابفروشي هاي متعددي مشغول كار هستم ( حالا در هشتادسالگي ، كارم بيشتر تصحيح نمونه هاي چاپي كتاب است ). - با اينكه در اين مدت چهل و هفت سال اقامت در تهران ، از كتاب دور نشده ام ، ولي به كارهاي مختلفي دست زده ام و هروقت از هرجا بد مي آوردم ، چاپخانه ي علمي دوباره پناهگاه من بود. دو بار كتابفروشي داير كردم و هر دوبار ورشكست شدم. دوبار با يكي از كساني كه در چاپخانه آشنا شده بودم شريك شدم و به كار عكاسي حرفه اي پرداختم و هر دوبار مغبون و پشيمان شدم. يك بار يك عكاسخانه را خريدم ، ولي بعد از يك سال واگذار كردم ، چون با وضع من جور نمي آمد. در كتابفروشي هاي خاور ، ابن سينا ، اميركبير ( دوبار ) ، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، روزنامه ي هاي آشفته و اطلاعات و چاپخانه ي علمي ( سه چهار نوبت و هر نوبت به مدت شش ماه تا چندسال ) كار كردم. هر وقت نمي توانستم با جايي جور بياييم ، از كار موظف و مستمري گرفتن دست برمي داشتم و فقط كار فردي غلط گيري و فهرست اعلام نويسي و ... را انجام مي دادم ( كاري كه همچنان به آن مشغولم ). - اولين بار كه به فكر تدارك كتاب براي كودكان افتادم ، سال 1335 يعني در سن 35 سالگي ام بود. در اين سال ، در عكاسي يادگار يا بنگاه ترجمه و نشر كتاب كار مي كردم و ضمناً كار غلط گيري نمونه هاي چاپي را هم از انتشارات اميركبير گرفته بودم و شب ها آن را انجام مي دادم. قصه اي از « انوار سهيلي » را در چاپخانه مي خواندم كه خيلي جالب بود ، فكر كردم اگر ساده تر نوشته شود ، براي بچه ها خيلي مناسب است. جلد اول « قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب » خود به خود از اينجا پيدا شد. آن را شب ها در حالي مي نوشتم كه توي يك اتاق 2 × 3 متري زير شيرواني ، با يك لامپاي نمره ده ديواركوب زندگي مي كردم. نگران بودم كتاب خوبي نشود و مرا مسخره كنند. آن را اول بار به كتابخانه ي ابن سينا ( سر چهار راه مخبرالدوله ) دادم. آن را بعد از مدتي پس دادند و رد كردند. گريه كنان آن را پيش آقاي جعفري ، مدير انتشارات اميركبير بردم. ايشان حاضر شد آن را چاپ كند. وقتي يك سال بعد كتاب از چاپ درآمد ، ديگران كه اهل مطبوعات و كار كتاب بودند ، گفته بودند كه خوب است. به همين خاطر ، آقاي جعفري پيوسته جلد دوم آن را مطالبه مي كرد. كم كم اين كتاب ها به هشت جلد رسيد ، البته قرار بود ده جلد شود ، ولي من مجال نوشتن آن را پيدا نكردم ». جوائز و نشانها : مهدي آذر يزدي ، در سال 1343 از سازمان يونسكو جايزه اي دريافت كرد و در سال 1345 دو اثر وي به عنوان اثر برگزيده ي « كتاب كودك » انتخاب شد -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تصحيح مثنوي معنوي مولوي 2 چهل حديث 3 خاله گوهر 4 خودآموز شطرنج 5 خودآموز شطرنج 6 خودآموز عكاسي 7 خودآموز عكاسي 8 دستور طباخي و خانه داري 9 شعر قند و عسل 10 فرهنگ لغات و اصطلاحات محلي يزد 11 قصه هاي پيامبران 12 قصه هاي تازه از كتاب هاي كهن ويژگي اثر : دوره ي ده جلدي. 13 قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب ويژگي اثر : دوره ي هشت جلدي. 14 قصه هاي ساده 15 گربه ي تنبل 16 گربه ي ناقلا 17 لبخند 18 لبخنــد 19 مثنوي بچه خوب 20 منظومه ي باباي من 21 منظومه ي نوروزنامه 22 ياد عاشورا -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1اذر يزدي به روايت آذر يزدي ، روزنامه ي پيمان يزد ، سال هفتم ، شماره ي 6282سخنوران نامي معاصر ايران ، تأليف : سيدمحمدباقر برقعي ، ج 1 ، قم : نشر خرم ، ص 44
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر سيدمحمد هاشمي در سال 1320 در شهر دليجان متولد شد.ايشان داراي مدرك دكتري رشته حقوق از دانشگاه پاريس فرانسه در سال 1354 مي باشد.نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد رشت? حقوق دانشگاه شهيد بهشتي است. كتاب "حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران"تاليف،سيد محمد هاشمي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : حقوق تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد محمد هاشمي در سال 1347 در مقطع ليسانس رشت? حقوق از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. فوق ليسانس حقوق عمومي را از انستيتوي بين المللي مديريت دولتي فرانسه گرفت و در سال 1354 از دانشگاه پاريس يك موفق به اخذ درجه دكترا شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيد محمد هاشمي از سال 1339 تا 1348 در وزارت آموزش و پرورش و از سال 1348 تا 1355 در وزارت كار و امور اجتماعي مشغول به كار بود و از سال 1355 تاكنون در وزارت فرهنگ و آموزش عالي به كار اشتغال دارد. سمت فعلي ايشان استاد رشت? حقوق دانشگاه شهيد بهشتي است.نامبرده رئيس گروه حقوق عمومي دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي نيز مي باشد. فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي سيد محمد هاشمي به قرار زير است: - حقوق اساسي(كليات( - حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران - حقوق كار (كارشناسي ارشد(-حقوق بشر و آزاديهاي اساسي (دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري( - حقوق اساسي تطبيقي (كارشناسي ارشد( - مباني حقوق عمومي (كارشناسي ارشد( - اصول و مباني كلي نظام جمهوري اسلامي ايران (دكتري( 8- نظارت براي اعمال دولت (دكتري( 9- مباني فلسفي و كلامي حقوق عمومي (دكتري( آرا و گرايشهاي خاص : سيد محمد هاشمي معتقد است: انسانهاي در كنار يكديگر مبتني بر طبع ذاتي اجتماعي خود زندگي مي كنند. انسان صاحب اراده است تا سرنوشت خود را تعيين كند. از اين بابت انسانها هم اختيار فردي دارند و هم ابتكار عمل مشترك متصور است. ابتكار جمعي از خانواده تا قبيله تا شهر و جمعيت ملي مي تواند از گذر تعيين سرنوشت مشترك تامين شود. فلذا امري طبيعي است و آيه فوق را گواهي قرار دادم كه مردم با تعليمات مي توانند زندگي خود را متفكرانه و معقولانه اداره كنند. البته كمال مطلوب اين است كه عادلانه عمل كنند. ملاحظه اوليه ما در انديشه جمعي از حيث ادبيات تخصصي امروزي مقوله قرار داد اجتماعي است. قرارداد اجتماعي به تدريج به دمكراسي راهبري شده يعني تعيين سرنوشت جمعي. در امر جمعي همه مردم نمي توانند مستقيما امور را اداره كنند اينجا است كه نمايندگي مطرح مي شود و انتخابات ابزار تجلي اراده مردم است. منتهي انتخابات يك خاصيتي دارد وآن اين كه بين حقيقت و واقعيت سير مي كنيم. حقيقت، اين است كه مردم به خوبي تعيين سرنوشت كنند ولي واقعيت، اين است كه قدرت طلبي ها بعضا باعث مي شود كه اراده مردم مخدوش مي شود و زندگي فردي و جمعي را تحت الشعاع قرار مي دهد اينجاست كه عقلا به دنبال بحثي مي گردند كه واقعيت مزبور بروز نيابد . اين امر در جهان امروز انتخابات آزاد و منصفانه ناميده مي شود. جوائز و نشانها : كتاب "حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران"تاليف،سيد محمد هاشمي ، در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : از آثار منتشر شد? دكتر هاشمي علاوه بر 18مقاله، كتاب «نگرش بر قانون جديدكار (1370)» را مي توان نام برد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تاريخچه و سير تحول حقوق كار با آخرين اصلاحات ويژگي اثر : پديدآورنده: سيدمحمد هاشمي ناشر: موسسه كار و تامين اجتماعي - 19 شهريور، 1385 2 حقوق اساسي تطبيقي ويژگي اثر : دستنويس 3 حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره چهاردهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران»: حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران (جلد اول)، سيدمحمد هاشمي، تهران: دانشگاه شهيد بهشتي با همكاري مؤسس? نشر يلدا، 1374. مطالب اصلي حقوق اساسي، اصولاً شامل دو مقول? «ساختار حكومت» و «حقوق مردم» است. نظام حقوقي، اجتماعي، اقتصادي و همچنين اعتقادات مذهبي از جمله موضوعات اساسي به شمار مي رود كه در برخي از كشورها ذكر آن در قانون اساسي ضروري شناخته شده است. كتاب حاضر مجموع? مفصلي از اين مقوله هاست كه عمدتاً محور اصلي بررسي و تحليل فصول اول، دوم، چهارم، دهم و چهاردهم قانون اساسي است. در بررسي اين مقولات، صرفاً به تجزيه و تحليل حقوقي اكتفا نشده بلكه در آن نگرشهاي اجتماعي و سياسي و به ويژه اسلامي (با استفاده از قرآن و سنت و پاره اي از منابع فقهي) به زبان ساده و قابل فهمي مورد توجه قرار گرفته است 4 حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران ويژگي اثر : جلد دوم: حاكميت و نهادهاي سياسي-پديدآورنده: سيدمحمد هاشمي ناشر: ميزان - 23 مرداد، 1387 5 حقوق اساسي و نهادهاي سياسي ويژگي اثر : (مفاهيم كلي) (آمادة چاپ) 6 حقوق بشر و مفاهيم مساوات، انصاف و عدالت ويژگي اثر : پديدآورنده: عبدالمجيد يزدي، محمد آشوري (مترجم)، حسين بشيريه (مترجم)، سيدمحمد هاشمي (مترجم) ناشر: گرايش - 1383 7 نگرش بر قانون جديدكار 1370 8 نگرش بر قانون كار جمهوري اسلامي ايران (حقوق كار)
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
محمد علي موحد درسال1303 در شهر تبريز به دنيا بوده است .دوره دكتراي حقوق خصوصي را در دانشگاه تهران به پايان برده و آنگاه براي آشنايي بيشتر با مباحث حقوق بين الملل به انگلستان رفته و مطالعات خودرا به عنوان Research student زير نظر پرفسور جنينگيز دركمبريج و پرفسور شوارتزنبر گه درلندن ادامه داده است .وي مقارن با ملي شدن صنعت نفت به خدمت اين صنعت در آمد و خدمات خود در شركت ملي نفت ايران را تا هنگام بازنشستگي در سمت مشاور عالي حقوقي ادامه داد و در همان حال به تدريس در دانشكده حقوق و دانشكده حسابداري و علوم مالي، اشتغال ورزيد. تصحيح كتاب "مقالات شمس تبريزي" وي ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : حقوق والدين و انساب : محمد علي موحد درسال1303 درتبريز به دنيا آمد . تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد علي موحد مقدمات علوم اسلامي را در زادگاه خود فرا گرفت و پس از طي دوره ابتدايي و متوسطه، وارد دانشگاه شد و دوره دكتراي حقوق خصوصي را در دانشگاه تهران به پايان برده و آنگاه براي آشنايي بيشتر با مباحث حقوق بين الملل به انگلستان رفته زير نظر پرفسور جنينگيز دركمبريج و پرفسور شوارتزنبر گه مطالعات خودرا به عنوان Research student درلندن ادامه داده است . استادان و مربيان : پرفسور جنينگيز و پرفسور شوارتزنبر گه از اساتيد محمد علي موحد در انگلستان بودند. وقايع ميانسالي : محمد علي موحد ،مقارن با ملي شدن صنعت نفت به خدمت اين صنعت در آمد و خدمات خود در شركت ملي نفت ايران را تا هنگام بازنشستگي در سمت مشاور عالي حقوقي ادامه داد . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد علي موحد وكيل پايه دادگستري مي باشد . او از آغاز تاسيس شركت ملي نفت ايران دركادر حقوقي شركت وارد شده و تابالاترين درجات انجام وظيفه كرده و پس از بازنشستگي نيز به همكاري با شركت درزمينه دعاوي بين المللي ادامه داده است . در ابتداي تاسيس اوپك به مدت شش ماه معاونت اداره اجرايي آن سازمان درژنو را عهده دار بوده است . فعاليتهاي آموزشي : دركنار مشاغل رسمي محمد علي موحد به تدريس حقوق مدني و حقوق نفت در دانشكده حقوق دانشگاه تهران ، دانشكده علوم مالي و حسابداري پرداخته است . آرا و گرايشهاي خاص : برخوردهاي مختلف ، نظر هاي مختلف و راه هاي گوناگوني كه بشر فكر كرده كه از آنها برود ، هميشه براي محمد علي موحد جالب بوده اند ،بدان علت آثار موحد در آن موارد مي باشند . جوائز و نشانها : محمد علي موحد از رئيس جمهوربه كتاب هواي حق و عدالت جايزه اي به نام جايزه انديشه كسب نمود . همچنين درسال 1382 موسسه فرهنگي جمهور دومين جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را براي كتاب" فلسفه و علوم سياسي " به دكتر موحد اهدا كرد . همچنين تصحيح كتاب "مقالات شمس تبريزي " (در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي) و كتاب"خواب آشفته نفت"( در دوره هيجدهم انتخاب كتاب سال) برنده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي شدند. چگونگي عرضه آثار : آثار محمد علي موحد تاليفي از علائق فرهنگي و ايراني او ،مسبوق به سابقه فعاليت ها و مطالعات شغلي او نيز هست . بخشي ايراني از اين تاليفات مربوط به مسائل نفت ايران است . اين فعاليت ها حاصل اشراف و تسلط دكتر موحد ازدوران فعاليت شغلي خود دردايره حقوقي شركت ملي نفت ايران مي باشد . -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بهگودت گيتا ويژگي اثر : بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، انتشارات خوارزمي 2 ترجمه عدالت و انرژي ويژگي اثر : اين اثر تاليف ايوان ايليچ است 3 تصحيح حديقه الحقيقه شيخ احمد جام (ژنده پيل ) 4 چهارمقاله درباره آزادي ويژگي اثر : اين اثر تاليف آيزايابرلين بوده و درآن سير انديشه ها دنبال شده است و توسط انتشارات خوارزمي به چاپ رسيده است 5 خزران ازارتوكستلر ويژگي اثر : ترجمه ،انتشارات خوارزمي 6 خواب آشفت? نفت: دكتر مصدق و نهضت ملي ايران ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره هيجدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب :«خواب آشفت? نفت: دكتر مصدق و نهضت ملي ايران» خواب آشفت? نفت: دكتر مصدق و نهضت ملي ايران/ محمدعلي موحد.- تهران: نشر كارنامه، 1378.- 2ج. كتابنامه. نهضت ملي ايران، ملي شدن صنعت نفت و نقش دكتر مصدق يكي از سه محور عمد? تحولات تاريخي ايران در فاصل? انقلاب مشروطيت و انقلاب اسلامي ايران تلقي مي شود كه به نوب? خود تأثيرات مهمي در فرايند تحولات سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايران برجاي گذارده است. با اينكه دربار? اين موضوع تأليفات و آثار متعدد و متنوعي صورت گرفته، معهذا بسياري از مسائل آن به طور دقيق تحليل نشده است. اين تأليف كوششي است در زمين? تبيين و بازنمايي اين رخداد حساس تاريخي ايران. استناد به كتابها، مقالات، اسناد ، مكاتبات و گزارشهاي سياسي و نيز يادداشتهاي خصوصي و مشاهدات عيني نويسنده، تبويب و تفصيل دقيق مطالب، بيان سليس و شيواي مؤلف، پي نوشتها، شناسنام? رجال مذكور در كتاب، روزشمار ملي شدن صنعت نفت و فهرست نامها و فهرست راهنماي كتاب را مي توان از مزاياي آن برشمرد. 7 خواب آشفته نفت ويژگي اثر : نشر كارنامه آنرا منتشر ساخته است . اين كتاب كه دو جلدي است مربوط به دكتر مصدق و نهضت ملي ايران است 8 درسهايي از داوريهاي نفتي ويژگي اثر : دفتر حاكم ، نشريه دفتر خدمات حقوقي بين المللي 9 درهواي حق و عدالت ويژگي اثر : نشر كارنامه ، برنده جايزه انديشه 10 دكتر مصدق و نهضت ملي ايران 11 سفرنامه ابن بطوطه ويژگي اثر : بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، نشر آگه 12 سفرنامه ابن بطوطه ويژگي اثر : ترجمه،طرح نو 13 سلوك الملوك از فضل الله روزبهان خنجي ويژگي اثر : انتشارات خوارزمي 14 شمس تبريزي ويژگي اثر : انتشارات طرح نو 15 گزيده اي از فيه ما فيه مولانا ويژگي اثر : اصطرلاب حق 16 گزيده مقالات شمس (خمي از شراب رباني ) 17 گفته ها و ناگفته ها 18 ماليات سرانه و تاثير ان درگرايش به اسلام از دانيل دنت ويژگي اثر : ترجمه،انتشارات خوارزمي 19 مبالغه مستعار ويژگي اثر : بررسي اسناد وزارت خارجه بريتانيا درباره مالكيت جزاير تنب و ابوموسي ، دفتر خدمات حقوقي بين المللي ، نشر كارنامه 20 مختصر حقوق مدني 21 مقالات شمس تبريزي ويژگي اثر : تصحيح،انتشارات خوارزمي،اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنائي با كتاب: «مقالات شمس تبريزي»: اين كتاب جزء متون بر جسته عرفان و ادب ماست و متن آن تأليف كسي است كه مولوي را پرورده و ساخته است. تعليقات مصحح كما «وكيفا» خوب و بيانگر اين است كه مصحح متن را به خوبي فهميده و تنها كاري مكانيكي نكرده است. همچنين مطالب سودمند و مناسب از متون مهم ادب و عرفان، مثل مثنوي، حديقه، عوارف المعارف، فتوحات مكيه و ... در توضيح و تبيين متن انتخاب كرده و در تعليقات آورده است. استفاده از نسخ معتبر، دقت، بكارگيري روش علمي در تصحيح، تهيه فهرستهاي لازم و زيبايي چاپ آن از ويژگيهاي كتاب محسوب ميشود 22 مقدمه حقوق مدني 23 نفت ما و مسائل حقوقي آن ويژگي اثر : انتشارات خوارزمي
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
محمدباقر محقق در سال 1298 ، در رشت به دنيا آمد.وي پس از گذراندن دوره ابتدايي ، علوم قديمه را در حوزه علميه زادگاه خود گذراند و در پانزده سالگي در حوزه علميه قم دنبال نمود و از محضر اساتيد آنجا استفاده برد. وي پس از اخذ ديپلم متوسطه ، تحصيلات خود را در دانشكده الهيات ( معقول و منقول ) ادامه داد و با كسب رتبه اول موفق به اخذ درجه ليسانس گرديد . پس از آن دوره دكترا با رساله « حقوق مدني زوجين ، در زمان زنا شويي دائم از نظر قرآن » با موفقيت طي نمود. استادمحمدباقر محقق در كسوت قرآن پژوه،مفسر، فيلسوف، مورخ و مترجم شناخته شده است و آثاري به طبع رسانده است. گروه : علوم انساني رشته : حقوق والدين و انساب : محمد باقر محقق ، فرزند شيخ علي در رشت به دنيا آمد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمدباقر محقق پس از به پايان بردن دوران ابتدايي ، علوم قديمه را در حوزه علميه رشت گذراند. در پانزده سالگي به حوزه علميه قم رفت و از محضر اساتيد آنجا استفاده برد. بعد ازشش سال تحصيل در حوزه علميه ، رهسپار تهران شد. و پس از اخذ ديپلم متوسطه ، تحصيلات خود را در دانشكده الهيات ( معقول و منقول ) ادامه داد. در سال 1334 با كسب رتبه اول موفق به اخذ درجه ليسانس گرديد و جهت ادامه تحصيل بار ديگر عازم قم شد. پس از اين دوره او براي گذراندن دوره دكترا در سال 1344 به تهران بازگشت و با طي نمودن اين دوره ، رساله دكتراي خود را در « حقوق مدني زوجين ، در زمان زنا شويي دائم از نظر قرآن » نوشت. استادان و مربيان : محمدباقر محقق علوم قديمه را ابتدا نزد شيخ مهدي سبط در حوزه علميه رشت فراگرفت ، سپس به حوزه علميه قم رفته و نزد امام خميني (ره) ، آيت الله مرعشي نجفي ، آيت الله سيدمحسن حكيم كسب فيض نمود.استادان وي در دانشگاه آيت الله محمود شهابي ، آيت الله سيدمحمد مشكاه ، استاد بديع الزمان فروزانفر ، آيت الله ذو المجدين و آيت الله مهدي الهي قمشه اي بودند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدباقر محقق پس از انقلاب در مشاغل مختلف علمي خدمت كرد كه اهم آن عبارت است از : معاونت آموزشي دانشگاه علامه طباطبايي ، عضويت در ستاد انقلاب فرهنگي و رياست دانشكده ادبيات و علوم انساني . فعاليتهاي آموزشي : محمدباقر محقق با اخذ مدرك ليسانس و كسب علوم حوزوي مدتي به تدريس در ادبيات و علوم ديني در رشت اشتغال ورزيد. او پس از انقلاب مدتي در مشاغل مختلف انجام وظيفه نمود ، سپس از مسووليت هاي اداري كناره گيري كرد و به تدريس اشتغال ورزيد. تفسير المحقق در دو مجلد به زبان فارسى و به شيوه ادبى و استدلالى شامل بخشى از قرآن كريم است. مؤلف در مقدمه اثر درباره خصوصيات قرآن، و نامهاى قرآن، معناى سوره و آيه، و استعاذه، و تعداد سوره و آيات قرآن بحث كرده است. سپس به تفسير سوره حمد مى پردازد. مجلد دوم شامل تفسير سوره هاى علق، مدثر, فلق، ناس است. مؤلف پس از ذكر آيه به بحثهاى تحليلى از نظر لغت و صرف و نحو و معانى و بيان مبادرت مى كند سـپـس اخـبـار و روايـات طـريـقـين عامه و خاصه را بيان مى كند و به طور مفصل به تفسير آيه مى پردازد. اين تفسير در تهران به طبع رسيده است. مؤلف همچنين اثر قرآن پژوهى ديگرى به نام دايرة الفرايد در فرهنگ قرآن دارد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تفسير المحقق 2 جداول ارث ويژگي اثر : ترجمه- شيخ حر عاملي 3 دايره الفرائد ويژگي اثر : در فرهنگ قرآن؟، بيست و پنج مجلد 4 رساله اي در تاريخ فقه و فقها 5 رساله علم منطق و متدولوژي 6 رساله فلسفه اسلامي 7 رساله مباني فلسفه 8 قرآن و امام حسين(ع) 9 كنز العرفان في فقه القرآن ويژگي اثر : ترجمه- فاضل مقداد 10 گنجينه احكام قرآني 11 ناسخ و منسوخ ويژگي اثر : ترجمه- ابن متوج بحراني 12 نمونه بينات در شان نزول قرآن
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
در 1267 در تهران متولد شد. بعد از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه وارد مدرسهى افسرى ژاندارمرى شد و دورهى مدرسهى مزبور را پایان داد. چندى هم در ادارهى پلیس تهران بود. بعد از كودتاى 1299 به ارتش منتقل شد و درجهى سرگردى گرفته، فرماندهى گردان گردید. در شورش عشایر فارس، به همراه سرلشكر شیبانى به شیراز رفت و با گردان خود رشادتهاى زیادى به خرج داد. در 1310 پس از بازگشت از سفر جنگى فارس، با درجهى سرهنگى فرمانده فوج بهادر شد. دو سال در سمت مزبور انجام وظیفه كرد تا به فرماندهى تیپ كردستان منصوب شد و به اوضاع آشفتهى آنجا سر و صورتى داد و مقربالقلوب شد. از آنجا به فرماندهى لشكر كرمان گمارده شد و در همان سمت درجهى سرتیپى گرفت و تا سال 1320 در همان سمت بود. روزى كه رضاشاه پس از استعفا از سلطنت از راه اصفهان به كرمان رفته بود، فرمانده لشكر، همان روز شهر كرمان را ترك كرده از ملاقات با رضاشاه خوددارى نمود. از این اقدام، رضاخان سخت عصبانى شد و به فرزندش دستور داد او را تغییر دهد. محمدرضا دستور پدر را اجرا نمود و او را از كرمان تغییر داد ولى پس از خروج شاه از ایران، فرماندهى لشكر فارس را به او سپرد. چندى در فارس باقى ماند تا به تهران احضار گردید. پس از بازنشستگى، به كارهاى كشاورزى پرداخت و در 1340 درگذشت. (وف 1340 ش)، نویسنده. خدمت خود را در پلیس و ژاندارمرى سابق شروع نمود. وارد خدمت ارتش شاهنشاهى شد. وى در اغلب عملیات نظامى كه براى استقرار و نظم بوده شركت مىكرده، بعد از 1320 ش به تقاضاى خود بازنشست شد و تا پایان عمر به امور كشاورزى پرداخت. اثر وى «موتورهاى هواپیمایى و ساختمان كار آنها» مىباشد.[1]
ملیت : ایرانی - قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(ح 1031/ 1030/ 1029 -953 ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به نقى. در كمره به دنیا آمد و در كاشان نشو و نما یافت. دانشهاى زمان را همان جا فراگرفت و به قول معاصر و معاشرش، تقىالدین اوحدى، به غایت فاضل و كامل شد. او گذشته از علوم رسمى زمان، در تصوف و عرفان نیز محقق و قائل به وحدت وجود بود. علینقى در كاشان با شاعرانى همچون وحشى بافقى و محتشم كاشانى معاشرت داشت. او سپس به اصفهان رفت و در آنجا با پیشهى شاعرى روزگار گذراند و از اطرافیان و مداحان حاتم بیگ، خواجه اعتمادالدوله صافى اردوبادى، شد. وى پس از مرگ پسرش، ابوالحسن، كه برایش حادثهاى سخت و دشوار بود، به كمره بازگشت و تا پایان عمر در آنجا زیست. پارهاى از منابع، وى را با عزالدین علینقى بن شیخ ابوالعلاء محمدهاشم طغایى كمرهاى فراهانى درهم آمیختهاند. از آثارش: خلاصه و منتخبى از قسمت متقدمین «خلاصة الاشعار» میر تقىالدین كاشانى؛ «دیوان» شعر.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف ح 1330 ق)، عالم، متكلم و نویسنده. اصل وى از ارومیه آذربایجان بود. پدرش و خود وى مسیحى بودند، و از كشیشان دانشمند به شمار مىرفتند. او پس از مطالعات به دین اسلام گروید، و در تهران ساكن شد. وى از جانب ناصرالدینشاه قاجار ملقب به فخرالاسلام و مسمى به محمدصادق گردید. وى صاحب تألیفاتى دقیق و محققانه در حقانیت اسلام و قرآن و رد نصارى است. از جمله آثار وى: «انیس الاعلام فى نصره الاسلام و الرد على النصارى»، به فارسى، در دو مجلد؛ «برهان المسلمین»، در رد نصارى، به فارسى، مشتمل بر سوال و جواب با مسیحیان در تهران است؛ «بیان الحق و الصدق المطلق»، به فارسى، در ده مجلد، كه چهار مجلد آن در اثبات قرآن مجید و نبوت پیامبر (ص) مىباشد؛ «تعجیز المسیحیین فى تایید برهان المسلمین»؛ «خلاصه الكلام فى افتخار الاسلام»؛ «وجوب الحجاب و حرمه الشراب»؛ «السیاسه الاسلامیه»، در اخلاق و مصائب.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1292 ش)، پزشك و نویسنده. در كاشان به دنیا آمد. دورهى ابتدایى و متوسطه را در دارالفنون گذراند پس از آنبه دانشكدهى پزشكى راه یافت و در 1317 ش فارغالتحصیل گردید. در 1320 ش در ورزارت بهدارى به سمت چشمپزشك استخدام شد و در 1331 ش براى گذراندن دورهى تخصصى تراخمشناسى به فرانسه، مراكش و الجزایر مسافرت كرد و پس از اخذ دیپلم عالى تراخمشناسى از دانشگاه الجزیره براى مطالعه در تراخم به اسپانیا و ایتالیا مسافرت كرد. در 1333 ش به ایران مراجعت كرد و در بیمارستان فیروزآبادى مشغول كار شد. در 1336 ش براى ایراد سخنرانى راجع به درمان تراخم از طرف كنگرهى بینالمللى چشمپزشكى به پاریس دعوت شد و متن سخنرانى وى در مجلهى رسمى بینالمللى تراخمشناسى پاریس به چاپ رسید. اثر وى: «تراخمشناسى».
ملیت : ایرانی - قرن : 6 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س ششم ق)، نویسنده. وى یكى از داستانسرایان چیرهدست سدهى ششم قمرى بود. نسبت این نویسنده مربوط به شهر طرسوس در آسیاى صغیر است كه زادگاه اصلى خاندان وى بوده است و افراد این خاندان بعد از ضعف خلافت عباسى از محل خود به ایران كوچ كردهاند. محل اقامت وى در ایران مشخص نیست، ولى با توجه به انشاء و زبان او، دور نیست كه در خراسان یا یكى دیگر از نواحى مشرق ایران بوده است. وى چند داستان منثور دارد از جمله: «قهرماننامه»؛ «دارابنامه»، كه داستان داراب پادشاه داستانى، فرزند هماى چهرآزاد و پدر او بهمن و پهلوانیهاى او و دیگر داستانها است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، نویسنده. از كارمندان عالیرتبهى وزارت فرهنگ و از لیسانسیههاى دانشسراى عالى در رشتهى تاریخ و جغرافیاست زمانى رئیس ادراهى پیش آهنگى و تربیت بدنى و چندى رییس آموزش شهرستانها و مدتى رییس فرهنگ اصفهان و گیلان بوده است. از آثار وى: «تاریخچهى قسمتى از بناهاى تاریخى كشور»؛ «سلسلهى تیمورى یا گورگانى»؛ «كلیات جغرافیایى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، نویسنده. معروف به تاریخنویس. وى نایب اول وزارت خارجه بوده و برادر حاجى ملا كریم مولف «برهان جامع» است. از آثار وى: «تاریخ شارل دوازدهم پادشاه سوئد»؛ «تاریخ اسكندر»؛ «حساب و هندسه»؛ «لحهالالم فى ترجمه حجهالامم»، ترجمه.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1297 ش)، پزشك و نویسنده. داراى گواهىنامهى تخصصى در بیماریهاى درونى اطفال و اعصاب مىباشد. ریاست بخش طبى بیمارستان راهآهن را بر عهده داشته است. از آثار وى: «سخنرانیهاى پزشكى»؛ «نشانه شناسى و دستگاه عصبى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1296 ش)، شاعر و نویسنده. وى در قریهى عنبران اردبیل در خانوادهاى روحانى و عارف پیشه به دنیا آمد. جد مادرى وى شیخ على طالشى از عرفاى بزرگ بود. شفیعى به مدرسه نرفت و تحصیلات خود را بیشتر نزد مادرش فراگرفت و چندى خدمت سید محمدطاهر قرشى به تحصیل عربى پرداخت. بعد از دو سه سال استاد به وى اجازه تدریس داد و شفیعى آن اجازه را به همراه یك قصیدهى عربى به خدمت آیتاللَّه كاشانى برد و ایشان هم آن را امضاء كردند. پس از استخدام در فرهنگ بعد از مدتى رییس دبیرستان گردید و آن دبیرستان را به جرم اینكه مدیرش سنى است آتش زدند و تمام مدارك وى سوخت. شفیعى در سرودن شعر فارسى و عربى مهارت داشت. بعضى از مقالات تحقیقى وى در مجلهى «یغما» و «آینده» به چاپ رسید. كتابى به نام «عرفا و علماء عنبران» تالیف كرد كه به چاپ رسیده است. این ابیات از غزلیات اوست: ما نقد زندگى به سر هیچ باختیم دادیم گوهر از كف و با سنگ ساختیم آتش به دست خویش چو شمعى به خود زدیم از تاب ان چو مرهم حسرت گداختیم
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)
(1336 -1252 ش)، نویسنده، روزنامهنگار و شاعر، متخلص به مونس. پس از فراگیرى علوم مقدماتى به آموختن فقه و اصول و حكمت پرداخت. در سال 1317 ش به اتفاق پدر به مكه رفت و پس از فوت پدرش، تبلیغ و ارشاد مریدان او را به عهده گرفت و قطب سلسلهى نعمتاللهى گردید. در شروع نهضت مشروطه، به تاسیس انجمنهاى اسلامى و انصار پرداخت. سپس به تاسیس مدرسهى مسعودیه و چاپخانهى پارس و انتشار روزنامه «احیا» اقدام كرد. در سال 1340 ق مجددا به مكه رفت و سپس به تهران برگشت و تا پایان عمر در این شهر بود. مدفن او در خانقاه كرمانشاه است. از آثار او: «مونس السالكین»؛ «دلیل السالكین»؛ «برهان السالكین»؛ «جبر و تفویض»؛ «كفایه التجوید»؛ «نجات از شبهات»؛ «تاریخ حب الوطن»، در سه جلد؛ «رسالهى ادریسیه»؛ «انیس المهاجرین و مونس المسافرین»؛ «دیوان اشعار»، در شش جلد.[1] عبدالحسین (حاج میرزا) ملقب به مونسعلى شاه و متخلص به مونس بن على ذوالریاستین وفا على شاه بن آقا محمد منور على شاه، پیشواى فرقهاى از سلسله نعمة اللهیه (و. 1290 ه.ق./ 1252 ه.ش.- ف. 1332 ه.ش.) وى در 7 سالگى به مدرسه رفت و در 9 سالگى نزد سید محمد نبى كرمانى به تحصیل پرداخت. مقدمات فارسى و عربى و صرف و نحو و فقه و اصول را از شخص اخیر فراگرفت، و بیان و منطق را از حكیم نصراللَّه در مدرسه منصوریه، حكمت ریاضى و بخشى از هیئت، حساب، فیزیك و شیمى و جبر را نزد میرزا عبداللَّه رحمت نواده وصال، و حكمت الهى را از میرزاى آقاى جهرمى و محمد هادى شاگرد حكیم مزبور و شرح فصوصالحكم و غیره را از حسین سبزوارى شاگرد حاج ملاهادى سبزوارى و شیخ المحققین اصطهباناتى و مكاسب و طهارت و ریاضى را از شیخ محمدباقر اصطهباناتى و حاج میرزا عبدالباقى و علم تجوید را از حاج شیخ عبدالنبى شیرازى و علم تفسیر و لمعه و بیشتر تعلیمات دینى را نزد على وفا على شاه و شیخ جعفر محلاتى آموخت. مدتى نزد پدر به مجاهده و سیر و سلوك پرداخت.وى در بدو نهضت مشروطه به تأسیس انجمنهاى اسلامى و انصار پرداخت و سپس به تأسیس مدرسه مسعودیه (1325 ه.ق.) و ایجاد مطبعه پارس و انتشار روزنامه احیا (1330 ه.ق.) اقدام كرد. ذوالریاستین پس از فوت سید اسماعیل اجاق صادق على شاه كرمانشاهى كه جانشین پدرش بود به پیشوائى سلسله رسید. سلسله طریقت او از این قرار است:1- سید اسماعیل اجاق صادقعلى شاه. 2- حاج على آقا ذوالریاستین وفا على شاه. 3- حاج آقا محمد منور على شاه 4- حاج زینالعابدین رحمتعلى شاه. 5- حاج زینالعابدین شیروانى مستعلى شاه. 6- حاج محمد جعفر همدانى مجذوبعلى شاه. 7- حسینعلى شاه اصفهانى. 8- نورعلى شاه اصفهانى 9- معصومعلى شاه (معصومعلى شاه). در سال 1317 ه.ق. همراه پدر و بار دیگر به سال 1340 ه.ق. به تنهائى به مكه شد. حدود سال 1308 ه.ش. در تهران رحل اقامت افكند. تألیفات او از این قرار است: مونس السالكین، دلیل السالكین، برهان السالكین جبر و تفویض، كشفیه، نجات از شبهات، حواشى بر مثنوى ملاى رومى، رساله اردیسیه، تاریخ حب الوطن منظومه در 3 جلد، رساله روحیه، رساله طول عمر، انیس المهاجرین. و مونس المسافرین، دیوان مونس در 2 جلد. مدفن او در خانقاه كرمنشاه است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، نویسنده و مترجم. وى كتاب «كامل التاریخ» ابناثیر را ترجمه و به ظلالسلطان فرزند ناصرالدین شاه پیشكش كرد، كه گویا آن نیز كامل نبوده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1332 ق)، صوفى و نویسنده. پس از تكمیل تحصیلات مقدماتى، دورهى دانشكدهى معقول و منقول را گذرانید، و موفق به اخذ درجهى لیسانس شد. سپس به گناباد مراجعت كرد و تحت توجه و تربیت پدر به ریاضت و تصفیهى قلب مشغول شد و به مقامات معنوى رسید. در سال 1369 ق از طرف پدر مامور ارشاد فرقهى گنابادیها شد. از آثار وى: «تجلى حقیقت در اسرار كربلا»؛ «خاطرات سفر حج»؛ «شرح حال خواجه عبدالله انصارى»؛ «نابغهى علم و عرفان»، در شرح حال سلطانعلى شاه؛ «فلسفهى فلوطین- رئیس افلاطونیان اخیر»؛ «نیاز تجلى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1298 ش)، اقتصادان، نویسنده و شاعر. از سلسلهى سادات حسینى بود. در قم به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایى را در زادگاه خویش و تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رساند. پس از آن به تجارت پرداخت و از آنجا كه اهل قلم بود و با بینش خاصى كه داشت، مجموعهى مقالات اقتصادى خود را در روزنامهى «اطلاعات» به چاپ رساند كه مورد توجه محافل اقتصادى قرار گرفت. از سال 1313 ش سرودن شعر را آغاز كرد و با محمود تندرى (صمصام)، انجمن ادبى قم را تشكیل داد. تابش در انواع شعر دست داشت ولى بیشتر غزل مىسرود و چون شعر وى مورد توجه شعرشناسان قرار گرفت، درصدد برآمد كه گزیدهاى از اشعار خود را به چاپ برساند.
ملیت : ایرانی - قرن : 9 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س نهم ق)، نویسنده. از پیروان طریقهى حروفى و مؤلف «استوانامه» در عقاید حروفیان است كه آن را پس از رمضان 846 ق نوشته است.
ملیت : ایرانی - قرن : 9 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 835 ق)، عارف، شاعر، نویسنده و موسیقیدان. معروف به پیر فرشته. خواجه در خوارزم مىزیست، و در علوم ظاهرى و باطنى و حتى در علوم غریبه و موسیقى هم دست داشت، از آغاز جوانى در طریقهى تصوف سیر كرد وسرانجام در خوارزم درگذشت و همان جا دفن شد. وى چند رساله در تصوف و رسالهاى در موسیقى تألیف كرد. برخى از رباعیات و ترجیعات او موجود است. مردم خوارزم به سبب حسن خلق او را «پیر فرشته» لقب داده بودند. او را جناب شیخ ابوالفتح كه به چند واسطه از مریدان حضرت شیخ نجمالدین كبرى بود تربیت كرد. مولانا حسین بن حسن كاشى، صاحب شرح مثنوى موسوم به «جواهر الاسرار» از مریدان او بود. «رسالهى كنز الجواهر» از تصنیفات است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
كمال بهروزكيا در سال 1329 در تهران به دنيا آمد.ايشان داراي مدرك كارشناسي زبان آلماني از دانشگاه تهران مي باشد.آقاي بهروزكيا سال ها در مدرس? راهنمائي و دبيرستان مشغول تدريس بوده، و كار ترجمه را از سال 58 شروع كرده است. كتاب"تند پا و باد پا " ترجمه كمال بهروز كيا ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : ترجمه تحصيلات رسمي و حرفه اي : كمال بهروز كيا سال دوم دبيرستان به ناچار تحصيل را ترك كرد و به كارگري مشغول شد. پس از چندي معلم كلاس دوم يك مدرس? ملي شد. از آن پس، روزها درس داد و شب ها درس خواند تا آنكه سرانجام ديپلم متوسطه را دريافت كرد و به دانشگاه تهران، براي تحصيل در رشت? زبان آلماني، راه يافت و در سال 1359 به اخذ درج? ليسانس نائل شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : كمال بهروزكيا سال ها در مدرس? راهنمائي و دبيرستان مشغول تدريس بوده، و كار ترجمه را از سال 58 شروع كرده است. جوائز و نشانها : كتاب"تند پا و باد پا " ترجمه كمال بهروز كيا ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 . آتش بعدي (صد سال آزادي بدون تساوي حقوق) ويژگي اثر : ترجمه،جيمزبالدوين 2 بچه هاي شلوغ ويژگي اثر : ترجمه،آستريد ليندگرن 3 بچه هاي كوچ? تيله بازها ويژگي اثر : ترجمه،گرهارد تاخلت 4 بدرود اي سرزمين مقدس (22 داستان از نويسندگان معاصر لهستان) ويژگي اثر : ترجمه 5 پسرك بي نظم و آدمكهاي روي ديوار ويژگي اثر : ترجمه،گيزلا بونزلز 6 تند پا و باد پا ويژگي اثر : ترجمه،اورسولاولفل،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب: «تندپا و بادپا»: تند پا و بادپا؛ اورسولا ولفل؛ ترجم? كمال بهروزكيا، تهران: نشر شورا، 1371. تندپا و بادپا كتابي است جذاب و تربيتي با پيامهاي آموزشي گوناگون. در اين داستان پسرك فقيري از چاقي و كوتاه بودن قدش رنج مي برد و براي همين دوست دارد كودك ديگري باشد. پدرش او را با خود به مسافرت مي برد و در طول سفر، داستانهاي پند آموز و زيبايي براي او تعريف مي كند و سرانجام پسرك آگاه مي شود كه قياف? ظاهري آدمها اهميتي ندارد. ترجم? كتاب با شيوايي و دقت انجام گرفته، و مترجم نيز انتخاب شايسته اي داشته است. 7 دايي من ويژگي اثر : ترجمه،فرانس اريش كستنر 8 زيباترين تخم مرغ دنيا ويژگي اثر : ترجمه،هلمه هاينه 9 فلوت سحر آميز هانس ويژگي اثر : ترجمه،كريستيَن اُندرسن 10 قوي ترين كلاغ دنيا ويژگي اثر : ترجمه،هلمه هاينه 11 كره خري به نام گريزلا ويژگي اثر : ترجمه،هاينريش ماريادنبورگ 12 ماشين سحرآميز ويژگي اثر : ترجمه،كارل تئوگورينگ -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1www.ketabesal.ir
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
ملك مهرداد بهار ، فرزند محمدتقي بهار ( ملك الشعرا ) در سال 1308 شمسي در تهران چشم به جهان گشود. وي از سال 1326 به عرصه ي فعاليت هاي سياسي واردشد ، و پس از ورود به دانشگاه فعاليت هاي خود را گسترش داد ، كه همين امر باعث اخراجش از دانشگاه شد و چندي بعد منجر به دستگيريِ او گرديد. پس از آزادي از زندان در سال 1338 براي ادامه ي تحصيلات به انگلستان رفت و در دانشكده شرق شناسي دانشگاه لندن تحصيلات خود را ادامه داد. بهار از سال 1344 به كلي از فعاليت هاي سياسي كناره گرفت و به وطن بازگشت و در زمينه ي فرهنگ ايران باستان به پژوهش پرداخت. وي ده سال در بنياد فرهنگ ايران و فرهنگستان زبان ايران به كار پژوهش پرداخت و مديريت گروه اساطير را به عهده داشت. وي سرانجام در 22 آبان 1373 بر اثر سرطان خون در گذشت. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : ملك مهرداد بهار ، پنجمين فرزند در خانواده ي دانش پرور شاعر پرآوازه استاد محمدتقي بهار ( ملك الشعرا ) چشم به جهان گشود. مادر وي شاهزاده خانمي قاجاريه از خانواده ي دولتشاه كرمانشاه از نوادگان فتحعلي شاه بود. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : ملك مهرداد بهار ، دوران كودكي و نوجواني را در كنار خانواده و تحت سرپرستيِ مادرش سپري كرد. محيط فرهنگيِ خانه كه محل رفت و آمد شعرا و ادبا و محفل انس فضلا و بزرگان ادب و سياستِ آن روز بود ، در روحيه و ساختار و شخصيت او تأثير بسزايي گذاشت ، به طوري كه از او انساني كم نظير با تماميِ خصايل عظيم انساني و فضايل والاي علمي ساخت. تحصيلات رسمي و حرفه اي : ملك مهرداد بهار ، تحصيلات ابتدايي را در مدرسه ي « جمشيد جم » و دوران متوسطه را در دبيرستان « فيروز بهرام » و « البرز » گذراند. وي در سال 1328-1329 در رشته ي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پذيرفته شد. در سال دوم دانشكده ( 1329-1330 ) به سبب زنداني كردن استاد دانشگاه تهران براي يك سال از دانشگاه اخراج شد. سپس در بهار 1334 پس از چهار سال دوري به دانشگاه برگشت و در سال 1336 در رشته ي زبان و ادبيات فارسي فارغ التحصيل شد. در فروردين 1338 براي ادامه ي تحصيل به انگلستان رفت و در مدرسه ي مطالعات شرقي و آفريقايي در رشته ي زبان ايران باستان - مطالعات كهن و ميانه ي ايراني كه شامل تاريخ و فرهنگ و زبان ايران باستان از اوستا و پارسي باستان تا متن هاي فارسي ميانه و پارتي بود - تحصيلات خود را پي گرفت. وي پس از چهارسال فوق ليسانس خود را در انگلستان گرفت. و دو سال هم بر روي پايان نامه ي دكترا كار كرد ، اما به دلايل مالي مجبور شد به ايران باز گردد (1344). در اين سال در دانشگاه تهران دكتراي رشته ي زبان هاي ايران باستان به تازگي راه اندازي شده بود ، بنابراين بهار رساله ي دكترايش را با عنوان « آفرينش در اساطير ايراني بر پايه ي گزيده هاي زاد سپرم » با دكتر صادق كيا گذراند. خاطرات و وقايع تحصيل : ملك مهرداد بهار در سال 1326 دركلاس دهم دبيرستان فيروز بهرام وارد حزب توده شد و از رهبران سازمان جوانان آن حزب شد. وي در طول سال هاي تحصيل فعاليت سياسي را دنبال نمود و گاه بدين خاطر به زندان نيز افتاد. در ادامه ي فعاليت هاي سياسي ديگر به صورت مستقل از آرمان هاي صنفي - سياسي دانشجويان ايراني دفاع مي كرد. در سال 1961 در كنفرانس حزب توده در شهر دوسلدورف آلمان ، در دفاع از عدم انشعاب در كنفدراسيون دانشجويان ايراني و مخالفت با حزب توده ، براي هميشه از اين حزب اخراج شد. فعاليتهاي ضمن تحصيل : مهرداد بهار در مدت تحصيل در انگلستان ، با جنبش دانشجويي ايران و انتشار نشريه هاي فرهنگي - دانشجويي همكاري داشت ، همچنين يكي از اعضاي هيئت دبيران كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايراني در سال هاي 1339 تا 1340 ، عضو هيئت تحريريه ي مجله ي پژوهشي چاپ لندن و مدتي هم سردبير آن بود و با نشرياتي چون « نامه پارسي » همكاري داشت. استادان و مربيان : ملك مهرداد بهار پس از آنكه تحصيلا ت متوسطه ي خود را در تهران گذراند ، در رشته ي زبان و ادبيات فارسي ادامه ي تحصيل داد. در اين مدت از محضر استاداني چون استاد پورداوود ، استاد بديع الزمان فروزانفر و بيش از همه پدر اديب و سخنورش استاد محمد تقي بهار بهره برد. و ي 6 سال هم در دانشكده ي شرق شناسي دانشگاه لندن در رشته ي ايران شناسي به تحقيق و مطالعه ي زبان هاي پارسي باستان و اوستا و پارسي ميانه و پارتي و تاريخ فرهنگ ايران پرداخت. استادانش ، بزرگاني چون پرفسور هنينك ، پرفسور مكنزي ، پرفسور مري بويس و پروفسور هارولد بيلي بودند. همسر و فرزندان : همسر ملك مهرداد بهار ، خانم دكتر زهره سرمد تهراني ، استاد دانشگاه تهران است. از او دو پسر و يك دختر به نام هاي كاوه ، ميلاد و فرغانه به يادگار مانده است. زمان و علت فوت : ملك مهرداد بهار بر اثر سرطان خون در روز يكشنبه 22 آبان ماه 1373 در سن 65 سالگي در گذشت و در قطعه ي هنرمندان در بهشت زهرا به خا ك سپرده شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ملك مهرداد بهار پس از آنكه از لندن به ايران بازگشت به سبب فعاليت هاي سياسي هرگز نتوانست در دانشگاه به طور رسمي استخدام شود ، به ناچار در بانك مركزي با عنوان « دبير هيئت عامل بانك » استخدام شد ، سپس به صورت كارمند انتقالي از بانك مركزي در بنياد فرهنگ ايران به پژوهش پرداخت. از 1344 تا 1343 ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي به بانك برگشت و به كار ترجمه ي متون اقتصادي پرداخت. پس از 23 سال كار در بانك به دليل ناهم خواني با روحيه ي استاد در سال 1368 خود را بازنشسته كرد. مهرداد بهار در سال 1326 دركلاس دهم دبيرستان فيروز بهرام وارد حزب توده شد و از رهبران سازمان جوانان آن حزب شد و در طول سال هاي تحصيل فعاليت سياسي را دنبال نمود و گاه بدين خاطر به زندان نيز افتاد. بهار در مدت تحصيل در انگلستان ، با جنبش دانشجويي ايران و انتشار نشريه هاي فرهنگي - دانشجويي همكاري داشت ، همچنين يكي از اعضاي هيئت دبيران كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايراني در سال هاي 1339 تا 1340 ، عضو هيئت تحريريه مجله پژوهشي چاپ لندن و مدتي هم سردبير آن بود و با نشرياتي چون « نامه پارسي » همكاري داشت. در ادامه ي فعاليت هاي سياسي ديگر به صورت مستقل از آرمان هاي صنفي - سياسي دانشجويان ايراني دفاع مي كرد ،در سال 1961 در كنفرانس حزب توده در شهردوسلدورف آلمان ، در دفاع از عدم انشعاب در كنفدراسيون دانشجويان ايراني و مخالفت با حزب توده ، براي هميشه از اين حزب اخراج شد. فعاليتهاي آموزشي : ملك مهرداد بهار به سبب فعاليت هاي سياسي هرگز نتوانست در دانشگاه به طور رسمي استخدام شود. او هنگامي كه در بانك كار مي كرد به صورت حق التدريس در دانشگاه تهران تدريس مي نمود. از سال 1352 در گروه زبان شناسي و زبان هاي باستاني دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به عنوان عضو هيئت علمي مدعو به تدريس پرداخت. در واپسين سال هاي عمر در گروه تاريخ اديان دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران در رشته ي ادبيات و عرفان به تدريس پرداخت. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : ملك مهرداد بهار در سال 1351-1352 در فرهنگستان زبان ايران موفق شد پژوهشكده ي زبان هاي ايراني ميانه و باستان گروه زبان و پارسي ميانه را تشكيل بدهد كه در آنجا طي هفت سال متون پهلوي بسياري به ياري او منتشر شد. در كنار فرهنگستان زيان ايران در فرهنگستان ادب و هنر ايران (1351-1352 ) نيز گروه اساطير را با هدف تدوين دانشنامه ي اساطير ايران تشكيل داد. آرا و گرايشهاي خاص : ملك مهرداد بهار نخستين كسي بود كه در ايران به پژوهش درباره ي اساطير ايران پرداخت و در اين زمينه شاگردان بسياري پروراند. در ميان پژوهشگران پهنه ي فرهنگ ايران زمين ،گروهي يافت مي شوند كه تنها توجه خود را منحصر به داده ها و تحليل هاي گذشته نمي بينند ، بلكه ترجيح مي دهند تا با كندوكاو در ديدگاه هاي رايج و ارزيابي و سنجش آن ، خود نيز به ديدگاهي مستقل دست يابند. استاد مهرداد بهار از جمله فرهنگ پژوهاني است كه مي توان وي را در حوزه ي يادشده جاي داد. استاد در عين آشنايي با ديدگاه هاي رايج ايران شناختي و بهره گيري درست و دقيق از هركدام ، پژوهشگري يكتا و مستقل به شمار مي آمد چرا كه بر بسياري از داده ها و نظرگاه هاي ايران شناسان غربي نقد روا داشته و در برخي از موارد از آنها فاصله مي گرفت.كار پراهميت دكتر بهار متمركز است بر تاثير ژرف فرهنگ هاي بومي ايران و فرهنگ آسياي غربي به ويژه ميان رودان بين النهرين بر فرهنگ ايراني كه از چشم بسياري به دور مانده بود. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بند هش 2 پژوهشي در اساطير ايران 3 درباره ي قيام ژاندارمري ايران 4 سخني چند درباره ي شاهنامه 5 واژه نامه ي گزيده هاي زاداسپرم -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1روزنامه همشهري ، شنبه 5 آذر 1379 ، شماره 22762كتاب ماه ، سال دوم ، شماره دوازدهم ، 29 مهر 13783مهرداد بهار ( يادنامه ي استاد دكتر مهرداد بهار ) ، به كوشش امير كاووس بالازاده ، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، 1377 ، ص 134نشريه ي نامه ي فرهنگ ، سال چهارم ، شماره ي 16 ، زمستان 1373
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر منوچهر بديعي در فروردين 1318 در اصفهان به دنيا آمد.وي تحصيلات خود در رشتهاي نامرتبط با فن ترجمه ادامه دادو ليسانسش را گرفت . او درسهاي دورة دكتراي همان رشته را نيز تمام كرد، اما چون رسالة پايان دورة تحصيلي را نگذرانده است درجه و عنوان دكترا ندارد.مشاغلش همواره در همان زمينة تحصيلات دانشگاهياش بوده و از اين رو به ترجمه به عنوان يك شغل و حرفه نگاه نميكند. كتاب "چهرة مرد هنرمند در جواني" ترجمه منوچهر بديعي ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : ترجمه تحصيلات رسمي و حرفه اي : منوچهر بديعي تحصيلات دورة دبستان و دبيرستان را در همان شهر گذراند و سپس در دانشگاه تهران در رشتهاي نامرتبط با فن ترجمه تحصيل كرد و ليسانس گرفت. درسهاي دورة دكتراي همان رشته را نيز تمام كرد، اما چون رسالة پايان دورة تحصيلي را نگذرانده است درجه و عنوان دكترا ندارد مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مشاغل منوچهر بديعي همواره در همان زمينة تحصيلات دانشگاهياش بوده و از اين رو به ترجمه به عنوان يك شغل و حرفه نگاه نميكند جوائز و نشانها : كتاب "چهرة مرد هنرمند در جواني" ترجمه منوچهر بديعي ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : ترجمههاي منتشر شدة منوچهر بديعي علاوه بر چهرة مرد هنرمند در جواني عبارت است از: بيست اثر سينكلر لوييس؛ بازار خود فروشي اثر ويليام تكري؛ جادة فلاندر اثر كلود سيمون؛ آدم اول اثر آلبر كامو؛ ژان باروا اثر روژه مارتن دوگار؛ مقدمة آلبر كامو بر مجموعة آثار روژه مارتن دوگار؛ كتاب كوچكي دربارة جيمز جويس (چاپ دوم آن همراه با بخش هفدهم اوليس اثر جيمز جويس)؛ دو كتاب كوچك دربارة «رابله» و «ناتالي ساروت» و چند مقالة فلسفي و ادبي در نشريههاي فرهنگ، ارغنون، كلك و سرانجام، آخرين ترجمة منتشر شدة او كتاب قرائتي نقادانه از رمان چهرة مرد هنرمند در جواني شاهكار جيمز جويس نوشتة ديويد سيد است. ترجمه بخشي از اوليس نيز، ديگر اثر ارزشمند اوست. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آدم اول اثر آلبر كامو 2 ارغنون، كلك و سرانجام 3 بازار خود فروشي اثر ويليام تكري 4 بيست اثر سينكلر لوييس 5 جادة فلاندر اثر كلود سيمون 6 چهرة مرد هنرمند در جواني ويژگي اثر : ترجمه،اين كتاب ، در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب:چهرة مرد هنرمند در جواني/ جيمز جويس؛ ترجمة منوچهر. بديعي. ـ تهران: نيلوفر، 1380.383ص. اين شاهكار ادبي كه در اوايل قرن بيستم ميلادي نوشته شده، از نخستين رمانهايي است كه سير رشد و تكامل قهرمان داستان را از دوران كودكي تا سنّ كمال در تمامي ابعاد آموزش و پرورش وي نشان ميدهد و از اين لحاظ با رمانهاي قرن نوزدهم تفاوت دارد. به يك معنا مي¬توان گفت كه اين رمان نخستين سنگبناي رمانِ نو است. اين رمان، نه تنها رشد جسماني شخصيت داستان بلكه رشد معنوي و مذهبي و پرورش معنوي مذهبي و فلسفي او را نيز نشان ميدهد. وصف تأثير تربيت ديني قهرمان رمان و واكنشهاي او نسبت به اين تربيت، كه به صُورِ گوناگون فلسفي و هنري ظاهر ميشود، يكي از ويژگيهاي برجستة اين رمان است. در عين حال، در اين رمان به زمينههاي تاريخي و اجتماعي رشد قهرمان توجه وافر شده است. فضاي تاريخي رمان و در نتيجه فضاي آموزش و پرورش قهرمان آن، فضاي جامعهاي است استعمارزده كه ميخواهد آزادي را به دست آورد و در اين راه مبارزهها كرده است. اين، شايد تنها سندِ ادبي باشد كه تنش عقيدتي و اجتماعي ايرلند را پس از سالها تحمل استعمار انگليس نشان ميدهد. از لحاظ تطابق صورت با محتوا، اين اثر در حد كمال است. در اين رمان به تناسب رشد شخصيت اصلي، زبان رمان از مرتبة كودكانه به مرتبة زبان شاگردان و معلمان مدرسه و از آنجا به مرتبة زبان ديني و سرانجام به مرتبة زبان فلسفي، به ويژه زبان فلسفة هنر، تحول مييابد. اغلب جويس¬شناسان معتقدند كه چهر? مرد هنرمند در جواني، در واقع زندگينامة خود نوشت جويس است از دو سالگي تا حدود بيست سالگي، يعني تا زماني كه براي نخستين بار به پاريس رفت. ترجم? چنين رماني مهارت و چيرهدستي فراوان ميخواهد و مترجم با استادي از عهد? اين كار برآمده و ترجمة هنرمندانهاي ارائه كرده است. بافت متن يكدست و زيباست و با توجه به قرابت واژگاني و نحوي ترجمه با متن اصلي و تناسب نثر ترجمه با سبك مؤلف، مترجم محترم توانسته است متني ادبي بيافريند كه با متن اصلي، به لحاظ برخورداري از كيفيت ادبي، چندان فاصله ندارد، يا دست كم فارسي زبان را از لذّت درك ادبي متن اصلي بيبهره نميگذارد. نكات فرهنگي، اساطيري، تاريخي و جغرافيايي يا واژگاني و ادبي موجود در كتاب به نحوي شايسته و كامل در بخش «يادداشتها» در پايان كتاب توضيح داده شده كه بر فايدة اين ترجمه ميافزايد. خلاصه آن كه ترجمة بسيار دشوار اين رمان، يكي از موفقترين ترجمههاي زمان حاضر به شمار ميآيد. 7 دو كتاب كوچك دربارة «رابله» و «ناتالي ساروت» و چند مقالة فلسفي و ادبي در نشريههاي فرهنگ 8 ژان باروا اثر روژه مارتن دوگار 9 كتاب كوچكي دربارة جيمز جويس ويژگي اثر : چاپ دوم آن همراه با بخش هفدهم اوليس اثر جيمز جويس 10 مقدمة آلبر كامو بر مجموعة آثار روژه مارتن دوگار -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1www.ketabesal.ir
ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
دكتر حسن انوري در سال 1312 در شهرستان تكاب به دنيا آمد. در سال 1350 موفق به اخذ درجه دكترا در رشتة زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران شد. وي علاوه بر تدريس در دانشگاههاي مختلف طي ساليان متمادي با سازمان كتابهاي درسي وزارت آموزش و پرورش و مؤسسة لغتنامه دهخدا و دانشگاه پيامنور و... همكاري داشته است و چندين سفر مطالعاتي به كشورهاي آلمان و آمريكا نموده است. دكتر حسن انوري سرپرست گروه تدوين كتاب"فرهنگ بزرگ سخنگ مي باشد. كتاب فوق، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسن انوري بعد از تحصيلات ابتدايي ، از سال 40ـ 1337در مقطع كارشناسي رشته زبان وادبيات فارسي دانشگاه تبريز ادامه تحصيل داد و همچنين كارشناسي ارشد در همين رشته را از دانشگاه تهران از سال 1344تا1346 ادامه داد. وي دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي را در دانشگاه تهران ازسال1346 تا 1350 ادامه گذراند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فعاليت در تاليف بخشي از لغت نامه دهخدا در موسسه لغت نامه دهخدا و نوشتن مقاله در دايرة المعارف بزرگ اسلامي از جمله فعاليتهاي حسن انوري به شمار مي آيد. فعاليتهاي آموزشي : فعاليت هاي آموزشي كه حسن انوري تا كنون بر عهده داشته است عبارتند از: تدريس در دبيرستانهاي تكاب ،1337ـ1332 تدريس دردبيرستانهاي تبريز 1340-1337 تدريس در دبيرستانهاي تهران 1346-1340 تدريس در دانشگاه علم وصنعت 1351-1348 همكاري با سازمان كتابهاي درسي 1358-1343 همكاري با سازمان لغت نامه دهخدا و تاليف بخشي از مجلدات لغت نامه دهخدا،1359-1340 تدريس نقد ادبي در رشته روزنامه نگاري دانشكده علوم ارتباطات و علوم اجتماعي 1358-1351 تدريس ادبيات فارسي و سرپرستي گروه زبان وادبيات فارسي دانشكده علوم ورزشي1358-1351 تدريس نقد ادبي ،متون قديم فارسي (شاهنامه ، حافظ ، سعدي ) و دستورزبان فارسي تربيت معلم 1358-1365 همكاري بادانشگاه پيام نور و تاليف 9 جلد كتاب درسي براي آن دانشگاه تاسيس مجموعه ادب فارسي با همكاري دكترجعفر شعار ، تاكنون 25 جلد از اين مجموعه به وسيله چند ناشر چاپ شده است( 1362) تاسيس مجموعه گنج ادب ، تاكنون 25 مجلد در نشر قطره چاپ شده است( 1371) تاسيس سازمان فرهنگ براي تدوين چند روزه فرهنگ( 1373) مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حسن انوري موسس مجموعه ادب فارسي، مجموعه گنج ادب (در سال 1371) و سازمان فرهنگ (1371)بوده است . ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسن انوري بغير از تدريس در مجامع علمي درسال 1353 به دعوت دانشگاه كن راهي آلمان و براي گذراندن فرصت مطالعاتي دردانشگاه پرنيستون درسال هاي 8 ـ 1357 به آمريكا سفركرده است. جوائز و نشانها : دكتر حسن انوري سرپرست گروه تدوين كتاب"فرهنگ بزرگ سخنگ مي باشد. كتاب فوق، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال برگزيده شد. حسن انوري در هفتمين همايش چهره هاي ماندگار در ابان ماه 1387 بعنوان چهره برگزيده در رشته ادبيات فارسي انتخاب گرديد. چگونگي عرضه آثار : از دكتر انوري مقالات و تأليفات متعددي به چاپ رسيده است و در زمينة تحقيق و تصحيح نيز داراي آثار مختلفي ميباشد . -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آتشكده آذر گشسب 2 آغاجي ـ ترخان ويژگي اثر : اين مقاله در مجله آينده سال هشتم شماره 10 دي ماه 1361 به چاپ رسيده است 3 آميختگي عرفان با ورزش باستاني ويژگي اثر : نشريه دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي در شماره دوم زمستان 1356 به چاپ رسيده است 4 آي بي كلاه ،آي با كلاه ويژگي اثر : اين مقاله در مجله راهنماي كتاب شماره 4 سال يازدهم تيرماه 1347 به چاپ رسيده است 5 آيين نگارش ويژگي اثر : براي سال اول ودوم و سوم دبيرستان و همچنين آيين نگارش مقدماتي و پيشرفته و براي تحصيلات مكاتبه اي از انتشارات رسا و پيام نور و آموزش و پرورش در سال 1353تا 1368 چاپ شده است 6 اصطلاحات ديواني دوره غزنوي و سلجوقي ويژگي اثر : تهران ، سال1355 7 ايران درشاهنامه ويژگي اثر : اين مقاله در مجله خاوران شماره 3و4 دربهمن و اسفند 1369 و مقالات كنگره بزرگداشت فردوسي دردانشگاه تهران 1375 به چاپ رسيده است 8 تحقيق در احوال مشايخ نقشبنديه 9 تحقيق در افعال فارسي 10 تحليل داستان شاه و كنيزك و زرگر ويژگي اثر : اين مقاله در نشريه دانشكده علوم انساني در دانشگاه تربيت معلم در اسفند ماه 1356به چاپ رسيده است 11 تساهل ويژگي اثر : اين مقاله در مجله يغما سال پانزدهم دي ماه 1341 به چاپ رسيده است 12 تصحيح انتقادي ديوان حافظ ويژگي اثر : اين مقاله درمجله آينده سال سيزدهم شماره12ـ 8 درسال 1366به چاپ رسيده است 13 تصحيح انتقادي گلستان سعدي 14 تصحيح انتقادي نصاب الصبيان فراهي 15 تعميم سواد دردهكده ها ويژگي اثر : اين مقاله در مجله يغما سال شانزدهم آبان ماه 1342 به چاپ رسيده است 16 تنظيم مجلدات از لغت نامه دهخدا (حروف الف ، ب ، ر، ك، ي) 17 خاندان نوبختي ويژگي اثر : اين مقاله در مجله راهنماي كتاب شماره 3و 4 سال دوازدهم تير ماه 1348 به چاپ رسيده است 18 دستور زبان فارسي ويژگي اثر : اين كتاب بعنوان دستورزبان فارسي براي سالهاي اول و دوم و سوم راهنمايي و دانشسراي راهنمايي در تهران و دانشسراي مقدماتي توسط انتشارات فاطمي وبراي تحصيلات مكاتبه اي در دانشگاه پيام نوراز سالهاي 1350 تا 1368 به چاپ رسيده است . 19 دستورزيان فارسي ويژگي اثر : اين مقاله درمجله يغما درسال 1341 شماره 4 ، تيرماه ،سال پانزدهم به چاپ رسيده است 20 ديوان استيفا در حكومت غزنويان وسلجوقيان ويژگي اثر : اين مقاله در مجله بررسيهاي تاريخي درشماره 6 سال هشتم بهمن واسفند ماه 1352 در چاپ رسيده است . 21 راهنماي تدريس فارسي ويژگي اثر : اين كتاب بعنوان راهنماي تدريس آموزگاران براي سالهاي چهارم و پنجم و اول و دوم و سوم راهنمايي از سال 1328 تاسال 1352 به چاپ رسيده است . 22 رزمنامه رستم و سهراب ويژگي اثر : اين كتاب با همكاري جعفر شعار در تهران ،درسال 1363به چاپ رسيده است 23 سخن و انديشه ويژگي اثر : اين كتاب در تهران و در انتشارات توس باهمكاري علي اصغر خبره زاده به چاپ رسيده است 24 صداي سخن عشق ويژگي اثر : تهران ، انتشارات سخن، 1374 25 غمنامه رستم و سهراب ويژگي اثر : اين كتاب در تهران و انتشارات توس درسال 1363 به چاپ رسيده است 26 فارسي ويژگي اثر : اين كتاب براي دانشسراي مقدماتي درسال 1352 به چاپ رسيده است 27 فرهنگ بزرگ سخن ويژگي اثر : اين كتاب حاوي 8 جلد است كه در انتشارات سخن درسال 1381 به چاپ رسيد ه است.دكتر انوري سرپرست گروه تدوين اين كتاب مي باشد. اين كتاب ، در دوره بيست و يكم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب: فرهنگ بزرگ سخن به سرپرستي حسن انوري.ـتهران: انتشارات سخن، 8 ج، 1381. اين فرهنگ، به گفتة سرويراستار آن، گامي است كوچك در راه تدوين فرهنگ جامع زبان فارسي. تهيهكنندگان اين فرهنگ خواستهاند به نياز طبقة متوسط كتابخوان و مراجعان فارسي¬زبان پاسخ گويند، هم نيازهاي آنان را كه در متون و در گفتارهاي روز به واژهاي ناآشنا برميخورند و هم نياز آنان را كه متون كهن را در مطالعه ميگيرند برآورده كنند. براي تهية اين فرهنگ بيش از هشت سال وقت صرف شده و دهها تن از كارشناسان درجة اوّل تحت نظارت و سرپرستي دكتر حسن انوري، استاد زبان و ادب فارسي، به كار پرداختهاند. اگر چه مبناي كار تهيهكنندگان بر استخراج معاني از شواهد بوده، فرهنگهاي مهم فارسي را پيوسته پيش چشم داشتهاند . از آن ميان، فرهنگهاي برهان قاطع، جهانگيري، آنندراج، فرهنگ فارسي امروز، و به ويژه لغتنامة دهخدا و فرهنگ معين، پيوسته مورد مراجعة آنان بوده است 28 فرهنگ دو جلدي سخن 29 كتاب فارسي و تاريخ ادبيات ويژگي اثر : اين كتاب براي سالهاي2 ـ 1351 در وزارت آموزش وپرورش به چاپ رسيده است 30 كتاب قرائت فارسي براي مدارس ويژگي اثر : اين كتاب براي سالهاي چهارم و پنجم دبستان و اول و دوم و سوم راهنمايي از آموزش و پرورش درسالهاي 1348 تا سال 1351 به چاپ رسيده است 31 كتاب لغت براي كودكان ويژگي اثر : اين مقاله درمجله راهنماي كتاب شماره 1 سال دهم ارديبهشت 1346 به چاپ رسيده است 32 كشتي از ديدگاه اهل تصوف ويژگي اثر : اين مقاله درنشريه تربيت بدني و علوم ورزشي شماره اول آذر ماه 1356 به چاپ رسيده است 33 گزيده اشعار رودكي ويژگي اثر : اين كتاب در تهران درانتشارات اميركبير درسال 1365 با همكاري جعفر شعار به چاپ رسيده است 34 گزيده اشعار صائب ويژگي اثر : اين كتاب در نشر بنياد در تهران با همكاري دكتر جعفر شعار و زين العابدين موتمن به چاپ رسيده است 35 گزيده بوستان سعدي ويژگي اثر : 1371 تهران ،انتشارات علمي، 36 گزيده غزليات سعدي ويژگي اثر : اين كتاب در تهران در انتشارات سعدي و درسال 1369به چاپ رسيده است 37 گزيده گلستان سعدي ويژگي اثر : تهران ، انتشارات علمي، 1371. 38 هدف تدريس از ادبيات ويژگي اثر : اين مقاله در نشريه انجمن دبيران ادبيات فارسي در تهران 1352 به چاپ رسيده است 39 يادداشتهاي قزويني بر حافظ ويژگي اثر : اين مقاله درمجله راهنماي كتاب درسال 1340 شماره 5و 6 به چاپ رسيده است 40 يك قصه بيش نيست ويژگي اثر : تهران ، مقاله علمي ، 1368-بررسي محتوايي و ساختاري شعر حافظ -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1http://www.aftab.ir/lifestyle/view.php?id=1002292www.ketabesal.ir
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
سيدابوالقاسم انجوي شيرازي در سال 1300 ش. در شيراز به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي خود را در مدارس علميه تهران و مشهد آغاز كرد ، سپس به تهران رفت و در دبيرستان دارايي تحصيلات خود را پي گرفت. او تا مقطع ليسانس ادامه تحصيل داد ، سپس در سال 1329 به سوييس رفت و تحصيلات خود را در رشته علوم سياسي و اجتماعي در ژنو تكميل نمود. بعد از شهريور 1320 و سقوط رضا شاه ، استاد انجوي به فعاليت هاي سياسي روي آورد و از حدود سال 1322 نيز فعاليت هاي مطبوعاتي خود را آغاز كرد. استاد انجوي شيرازي از چهل سالگي به كار گردآوري اسناد و حفظ و نگهداري روايات و ميراث فرهنگي مردم پرداخت. در سال 1340 با همكاري علي دشتي و محيط طباطبايي به راديو راه يافت و برنامه اي درباره فرهنگ مردم پي افكند. استاد انجوي شيرازي در شهريور 1372 ، در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابويه به خاك سپرده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : سيد ابوالقاسم انجوي شيرازي فرزند سيدخليل صدرالعلماء ، در سال 1300ش ، در شيراز به دنيا آمد. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : پدر سيدابوالقاسم انجوي شيرازي در واقعه گوهرشاد حضور داشت ،او بعد از وقوع حادثه به همراه خانواده مخفيانه به تهران عزيمت نمود و در اين شهر اقامت كرد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيدابوالقاسم انجوي شيرازي تحصيلات مقدماتي خود را در مدارس علميه تهران و مشهد آغاز كرد ، سپس به تهران رفت و در دبيرستان دارايي تحصيلات خود را پي گرفت. او تا مقطع ليسانس ادامه تحصيل داد ، سپس در سال 1329 به سوييس رفت و تحصيلات خود را در رشته علوم سياسي و اجتماعي در ژنو تكميل نمود. هم دوره اي ها و همکاران : سيدابوالقاسم انجوي شيرازي در سال 1318 ، با صادق هدايت آشنا شد. او همچنين در تاسيس يك مركز پژوهشي ، از همكاري كساني چون نصرالله يگاني ، محمود ظريفيان ، حسن پناهيان ، احمد وكيليان ، ولي الله دروديان ، علي اكبر جباري و علي اكبر عبدالرشيدي ، برخوردار بود. وقايع ميانسالي : بعد از شهريور 1320 و سقوط رضا شاه ، سيدابوالقاسم انجوي شيرازي به فعاليت هاي سياسي روي آورد ؛ وي در سال 1324 به جرم سخنراني هاي ضد دولتي در تهران و گرگان ، تحت تعقيب فرماندار نظامي تهران قرار گرفت. در زمستان سال 1327 ، ترور نافرجام محمدرضا شاه باعث گرديد ، به اروپا رفته و فعاليت هاي روزنامه نگاري خود را در آنجا پي گيرد. انجوي پس از بازگشت به ايران ، با كودتاي 28 مرداد سال 1332 مواجه گرديد او به همراه 60 نفر ديگر دستگير و به جزيره خارك تبعيد شدند ، كه تا 19 اردبيهشت 1334 در آنجا باقي ماند. زمان و علت فوت : سيدابوالقاسم انجوي شيرازي در شهريور 1372 ، در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابويه به خاك سپرده شد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيدابوالقاسم انجوي شيرازي از چهل سالگي به كار گردآوري اسناد و حفظ و نگهداري روايات و ميراث فرهنگي مردم پرداخت. در سال 1340 با همكاري علي دشتي و محيط طباطبايي به راديو راه يافت و برنامه اي درباره فرهنگ مردم پي افكند. ابتدا اين برنامه به مدت يك ربع ساعت در هفته و تحت نام « احساس و انديشه پخش مي شد. پس از تغيير عنوان هاي مكرر ، سرانجام اين برنامه « سفينه فرهنگ مردم » نام گرفت و در اواخر سه ساعت تمام به آن اختصاص داده شده بود. اين برنامه تا بهار 1358 ادامه داشت تا سرانجام انجوي بازنشسته شد. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : يكي از اقدامات مهم سيدابوالقاسم انجوي شيرازي ، گشايش مركزي براي گردآوري و پژوهش فرهنگ مردم بود. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سيدابوالقاسم انجوي شيرازي از حدود سال 1322 فعاليت هاي مطبوعاتي خود را آغاز كرد. در سال 1323 ، سردبيري روزنامه « نبرد امروز » را عهده دار شد كه تا سال توقيف اين روزنامه ( آبان 1325 ) ، همچنان اين مسئوليت بر عهده او بود. در سال 1324 مدتي به انتشار روزنامه « افق » پرداخت. در آبان 1325 پس از توقيف روزنامه « نبرد امروز » به سوييس رفت و از آنجا به قصد ديدار هدايت راهي پاريس شد. انجوي در سال 1326 به تهران بازگشت و اين بار سردبيري مجله « آتشبار » را كه به مديريت ايرج زندپور منتشر مي شد ، عهده دار شد. او پس از كودتاي 28 مرداد و سپري نمودن دوره تبعيد ، به كار تاليف روي آورد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بازي نمايشي 2 تمثيل و مثل 3 جشن ها و آداب و معتقدات زمستان 4 ديوان حافظ 5 سفينه ي غزل ويژگي اثر : با مقدمه ي دكتر محسن هشترودي. 6 فرهنگ مردم و طرز گردآوري و نوشتن آن 7 قصه هاي ايراني 8 گذري و نظري در فرهنگ مردم 9 مردم و شاهنامه 10 مردم و فردوسي 11 مردم و قهرمانان شاهنامه 12 مكتب شمس -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1مشاهير ادب معاصر ايران ، گردآوري و پژوهش: علي مير انصاري ، دفتر اول ، تهران: سازمان اسناد مدارك ملي ايران ، ص 488
ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
حسين محي الدين الهي قمشه اي فرزند چهارم استاد فقيد مهدي الهي قمشه اي و خانم طيبه تربتي در دي ماه 1318 (ژانويه 1940) در تهران به دنيا آمد. تحصيلات ابتدائي، متوسطه و دانشگاهي را به ترتيب در دبستان دانش، دبيرستان مروي و دانشکده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران تا درجه دکتري (Ph.D. In Islamic Philosophy & Theology) به پايان برد و نيز تحصيلات حوزوي و سنتي را نزد پدر، و استادان ديگر دنبال کرد. پدر ايشان فيلسوف، مجتهد، شاعر و مترجم برجسته اي بودند و اولين و معتبر ترين ترجمه فارسي قرآن از کارهاي ايشان ميباشد. دکتر قمشه اي پس از پايان تحصيلات دانشگاهي به کار تدريس در دانشگاه تهران و ساير مراکز آموزش عالي در داخل و بعد ها خارج از کشور پرداخت و در کنار آن به تاليف و ترجمه در زمينه عرفان و ادبيات و زيبائي شناسي مشغول شد. ايشان داراي همسر و دو فرزند، يک پسر و يک دختر بنامهاي شاهد و شادي مي باشند. وی همه آموزش هاي او در ايران صورت گرفته و زبان انگليسي، عربي، فرانسه و غيره را نيز در ايران آموخته است. استاد قمشه اي، با خستگي ناپذيري تحسين بر انگيزش همواره پيک آشنايي ايراني و غير ايراني با فلسفه و ادبيات غني عرفاني ايران بوده و در اين راستا در دانشگاههاو مراکز علمي فرهنگي بيشماري در ايران و خارج از ايران تدريس و سخنراني داشته که از آن ميان ميتوان تدريس فلسفه، عرفان، ادبيات، و هنر در دانشگاه تهران و ديگر دانشگاههاي ايران و همچنين دانشگاههاي لندن، آکسفورد، هاروارد، پرينستن، و برکلي کاليفرنيا را نام برد. دکتر قمشه اي همچنين با هنر هايي چون نقاشي و موسيقي و خوشنويسي از نزديک آشنايي دارد و گاهگاهي در زمينه خوش نويسي آثاري از او به نمايش گذاشته شده است. ايشان به موسيقي ارادت خاص دارد و آنرا بيش از ساير هنر ها در سخنرانيهاي خود ستوده و همگان را به آموختن آن تشويق نموده است. به قول يکي از موسيقيدانان هيچيک از سخنرانيهاي دکتر قمشه اي نيست که در آن نکته اي در باره موسيقي نباشد. دکتر قمشه اي از حافظه درخشاني برخوردار است و به نظر مي رسد که قرآن را تقزيبا از حفظ دارد و با مثنوي و حافظ و نظامي و فردوسي چنان است که گويي ديوان آنها در پيش روي او گشاده است و بخصوص گلشن راز شيخ محمود شبستري تماما در خاطر اوست. وي همچنين در ادبيات انگليس و عرب نيز مي تواند ساعتها از حفظ ، اشعار و قطعاتي را بازگو کند.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر رضا اشرف زاده در سال 1321 در شهر بم بدنيا آمد ايشان داراي مدرك دكتري رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه فردوسي مشهد در سال 1363 مي باشد. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و استاد زبان و ادبيات فارسي و قائم مقام و معاون آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : پدر رضا اشرف زاده ماشا الله است كه به شغل مسگري اشتغال داشت و داراي سواد اندك خواندن و نوشتن بود و خود را از نسل دختر عمرروليث صفاري بنام اشرف مي خواند و مدعي بود كه فاميل "اشرف زاده " به همين سبب است. نام مادر محترمشان سيده صغري از نسل پيغمبر خدا(ص) و زني خانه دار بود.دكتر اشرف زاده كلا 2 برادر و 4 خواهر بودند. خاطرات کودکي : رضا اشرف زاده از خاطرات دوران كودكي خود چنين مي گويد: "يكي از خاطرات تلخ آن دوران اين بود كه در سال سوم دبستان مدير دبستان ،عالم اما سختگيري داشتيم-در دبستان فردوسي بم -بنام آقاي رشاد- براي تعميرات مدرسه مبلغ 50 ريال از هر دانش آموز طلب كرده بود و پدرم اين مقدار پول را نداشت ،مدير دبستان نيز مرا تهديد به اخراج مي كرد و پدرم نيز از انان نبود كه داشته باشد ! بالاخره بر اين شد كه بنده از رفتن به مدرسه بازدارند. گريه و ضجه من ناراحتي پدرو مادرم و سختگيري جناب رشاد ... بالاخره پدرم را وادار به قرض كردن كرد و غائله خوابيد و من - خوشحال- به تحصيل ادامه دادم. شايد يكي از اسرار موفقيت من در طول تحصيل همن موضع باشد." اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا اشرف زاده در خانواده اي با وضع مالي مناسبي بدنيا آمد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا اشرف زاده ،دوران ابتدايي، سيكل اوّل و چهارم رياضي را در بم گذراند و در سال 1338 به دانشسراي مقدّماتي كرمان رفته و با درجة ممتاز و شاگرد اوّلي، فارغالتحصيل شدند، به علّلي ادامة تحصيل نداد وبه استخدام آموزش و پرورش (فعلي) در آمد. در سال 1349 براي ادامة تحصيل وارد دانشكدة ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد شد و دورة كارشناسي را در سال 1353، كارشناسي ارشدرا در سال 1356، و دكتراي زبان و ادبيات فارسي را در سال 1363 گذرانيد، ايشان در تمام دوران تحصيل شاگرد ممتاز و دانشجوي اوّل بودند. رسالة كارشناسي ارشد ، با راهنمايي استاد فرزانه و فقيد زندهياد آقاي دكتر يوسفي، با درجة ممتاز و رسالة دورة دكتري را در 7 جلد و با 4200 صفحه و با درجة ممتاز در سال 1363 دفاع كرد. خاطرات و وقايع تحصيل : رضا اشرف زاده از خاطرات دوران تحصيل خود چنين به ياد دارد : "از خاطرات خوب دوران تحصيل دانشگاهيم آشنايي با دو استاد خوب و برجسته بود: مرحوم دكتر حميد زرين كوب و مرحوم زنده ياد غلامحسين يوسفي و از خاطرات دوران دبستان وجود معلمي بسيار دلسوز -آقاي اصفهاني - معلم سال ششم ابتدايي كه با شوري و صف ناپذير و با تمام وجود درس مي گفت و دانش آموزان را شوق يادگرفتن مي آموخت." فعاليتهاي ضمن تحصيل : رضا اشرف زاده در حين تحصيل در هفته اي 24 ساعت به تدريس مي پرداخت. استادان و مربيان : از مربيان و استادان رضا اشرف زاده مي توان به چند تن از آنها اشاره كرد: دوران دبستان : سركار خانم تهمتني -معلم كلاس اول ابتدايي- ،آقاي اصفهاني _معلم كلاس ششم ابتدايي دوران متوسطه : آقاي پرورشي- دبير رياضي دوران دانشگاهي : دكتر حميد زرين كوب ،دكتر متيني ،دكتر شهابي ،دكتر عبدالشكور احسن و زنده ياد دكتر غلامحسين يوسفي هم دوره اي ها و همکاران : دكتر دهقان ،دكتر فاطمي و دكتر حميدي از همدوره ايها و دكتر علوي مقدم ،دكتر محمد فاضلي ،دكتر تقي وحيديان كاميار و دكتر محمود مهدوي دامغاني و غيره از همكارن رضا اشرف زاده مي باشند. همسر و فرزندان : رضا اشرف زاده متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم طاهره سيف الديني (داراي مدرك ديپلم ادبيات فارسي - خانه دار)مي باشد ايشان همچنين داراي چهار فرزند بنامهاي زير مي باشد: - انيس اشرف زاده ،داراي مدرك كارشناسي كتابداري- شاغل - انوش اشرف زاده ،دوره كارشناسي مديريت دولتي را به اتمام نرساندو خانه دار شدند - آرزو اشرف زاده ،داراي مدرك كارشناسي زيست شناسي -خانه دار - نونا اشرف زاده دانشجوي سال آخر رشته كامپيوتر نرم افزار وقايع ميانسالي : از وقايع تلخ رخ داده براي رضا اشرف زاده فوت پسر 24 ساله اش بنام اميد اشرف زاده و فوت دامادش بنام سرهنگ دكتر مجيد كردعلي در سال 1385 مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مدير گروه زبان و ادبيات فارسي و عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد ( استاد زبان و ادبيات فارسي ) بمدت 20 سال و هم اكنون ادامه دارد قائم مقام رياست دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد بمدت 8 سال كه اكنون هم ادامه دارد مدير گروه زبان و ادبيات فارسي و عضو هيئت علمي دانشگاه نيشابور بمدت 8 سال معاون آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد بمدت 17 سال هم اكنون ادامه دارد عضو انجمن آثار و مفاخر خراسان مشاور فرهنگي و ادبي ادارة كلّ فرهنگ و ارشاد اسلامي عضو شوراي نشر كتاب عضو هيأت رئيسة مركز خراسانشناسي، از تأسيس تا انحلال فعاليتهاي آموزشي : رضا اشرف زاده 46 سال سابقه تدريس در مقاطع مختلف تحصيل از سال اول ابتدايي گرفته تا دكتري را دارد. جوائز و نشانها : رضا اشرف زاده در باره جوايز و نشان هاي خود چنين مي گويد: "با صدا و سيماي مركز خراسان نيز گاهگاهي برنامه داشتهام (حدود 50 برنامه) در برنامة تلويزيوني چهرههاي ماندگار 50 دقيقه، زندگي و آثارم نمايش داده شد و مصاحبههاي گوناگون علمي و ادبي داشتهام چه در مجلاّت و روزنامهها و چه در صدا و سيما. 2بار به عنوان استاد نمونه مشهد، يكبار استاد نمونة كشور در دانشگاه آزاد اسلامي برگزيده شدم. محقق نمونة جشنوارة فردوسي و محقّق نمونة دانشگاه آزاد اسلامي و شهروند نمونة منطقه 9در سال 1382 بودم در روز بزرگداشت عطّار نيشابوري، به عنوان عطّار شناس، از من تجليل به عمل آمد." چگونگي عرضه آثار : رضا اشرف زاده تاكنون حدود 45 كتاب و 50 مقالة علمي و ادبي منتشر كردهاست. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آب آتشفروز (گزيد? حديقه الحقيقه) (چاپ هفتم) ويژگي اثر : انتشارات جامي 1385 2 المستخلص في ترجمان القرآن از محمدبن محمد بخاري ويژگي اثر : انتشارات رجا 1365 3 برگزيد? اخلاق ناصري ويژگي اثر : انتشارات پيام نور 1371 4 بهار زندهدلان (گزيد? اشعار صائب) ويژگي اثر : انتشارات جامي 1384 5 پيغام اهل راز (دو جلد) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1381 6 تجلي رمز و روايت در شعر عطّار نيشابوري ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1373 7 جلوهگريهاي سحرگاهي (شرح گزيد? مخزنالاسرار) ويژگي اثر : انتشارات جامي 1385 8 چهل حكايت (چاپ دوم) ويژگي اثر : انتشارات جهان انديشه 1374 9 حقاليقين في معرف? ربّ العالمين شيخ محمود شبستري ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1380 10 حكايت شيخ صنعان (چاپ دوم) عطّار نيشابوري ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1380 11 خزان و بهار قاضي محمد شريف شيرازي ويژگي اثر : انتشارات بهنشر 1382 12 داستان شيخ صنعان ويژگي اثر : انتشارات كلهر 1374 13 داستانهاي ديوانگان در آثار عطار ويژگي اثر : انتشارات جهان انديشه 1375 14 رابعه (زندگي و آثار رابعه بنت كعب) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1383 15 راز خلوتيان (شرح 110 غزل حافظ) ويژگي اثر : انتشارات كلهر 1379 16 رنجنام? زنداني ناي و مرنج (گزيد? مسعود سعد) ويژگي اثر : انتشارات صالح 1378 17 سرود خورشيد (شرح 114 غزل ديوان شمس) ويژگي اثر : انتشارات روزگار 1379 18 شرح گزيد? منطقالطير (چاپ سوم) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1379 19 صد كلم? اميرالمؤمنين عادل بن علي بن عادل ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي مشهد 1380 20 فارسي عمومي (چاپ يازدهم) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1385 چاپ سيزدهم 1386 21 فارسي عمومي (چاپ يازدهم) سيزدهم ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1385 22 فرهنگ بازيافتههاي ادبي از متون پيشين ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي ـ سخن گستر 1386 23 فرهنگ كاربرد آيات و روايات در شعر عطّار ويژگي اثر : انتشارات انجمن مفاخر خراسان 1373 24 فرهنگ نوادر لغات و تركيبات آثار عطّار نيشابوري ويژگي اثر : انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ سوم 1374 25 كلاه بيسران (شرح گزيد? مصيبتنامه) ويژگي اثر : انتشارات صالح 1376 26 گزيد? اخلاق ناصري (چاپ ششم) ويژگي اثر : انتشارات توس 1378 27 گزيد? اشعار (ناصرخسرو ـ مسعود سعد) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1382 28 گزيد? اشعار خاقاني ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1385 29 گزيد? شعر دو شاعر برجسته (فرخي ـ كسايي) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1379 30 گزيد? متون تفسيري فارسي ويژگي اثر : انتشارات جامي- زير چاپ 31 گزيد? مختارنامه (رباعيات عطار) ويژگي اثر : انتشارات اساطير 1377 32 گلشن توحيد (شرح منظوم مفردات مثنوي) مغلوي دده ويژگي اثر : جهان انديشه 1372 33 مرجالبحرين (شرح غزليات حافظ) از ختمي لاهوري (تصحيح و تعليق) ويژگي اثر : اساطير - زير چاپ 34 مضمار دانش (فرسنامه) ميرازا احمد نظامالدين گيلاني ويژگي اثر : انتشارات انديشه 1373 35 معاني و بيان (چاپ پنجم) ويژگي اثر : انتشارات سمت 1383 36 نشان تيش? فرهاد (شيرين و فرهاد وحشي بافقي) (نقد و تحليل) ويژگي اثر : انتشارات صالح 1376 37 نوبت زن كوي ساقي (ساقينامههاي راجي كرماني) ويژگي اثر : انتشارات آيين? انديشه 1378 38 هفت حكايت (چاپ سوم) ويژگي اثر : انتشارات جهان انديشه 1373
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
غلامحسين بيگدلي در سال 1297، در خمسة زنجان ديده به جهان گشود. پس از طي دوران كودكي وارد مدارس جديد شد. آنگاه به تهران عزيمت كرد و در دبيرستان نظام و دانشكده افسري ادامه تحصيل داد و در شهريور 1320 ش. به درجه افسري نايل گرديد.بيگدلي در سال 1324ش. در اثر فعاليت سياسي برضد رژيم به اتحاد جماهير شوروي سابق رفت و در مسكو تحصيلات عالي خود را در رشته ادبيات آغاز كرد. وي پس از اخذ دكتراي ادبيات ، در انستيتوي زبان و ادبيات (نظامي) باكو ( آذربايجان شوروي سابق ) به پژوهش و تحقيق در زمينه ادبيات فارسي و تركي پرداخت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 به ايران بازگشت و بيشتر اوقات خود را صرف پژوهش و نگارش مطالب تاريخي و ادبي كرد. ايشان برگزيده بيست و ششمين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است. غلامحسين بيگدلي سرانجام در مرداد ماه سال 1377 در سن 88 سالگي ، در شهرستان كرج چشم از جهان فروبست و به ديار باقي شتافت. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : پدر غلامحسين بيگدلي آقا فتح الله خان بيگدلي اهل خمسة زنجان بود و به كار كشاورزي اشتغال داشت. تحصيلات رسمي و حرفه اي : غلامحسين بيگدلي پس از طي دوران كودكي وارد مدارس جديد شد. آنگاه به تهران عزيمت كرد و در دبيرستان نظام و دانشكده افسري ادامه تحصيل داد و در شهريور 1320 ش. به درجه افسري نايل گرديد. بيگدلي در سال 1324ش. در اثر فعاليت سياسي برضد رژيم به اتحاد جماهير شوروي سابق رفت و در مسكو تحصيلات عالي خود را در رشته ادبيات آغاز كرد و با اخذ گواهينامه دكتراي ادبيات به پايان رسانيد. خاطرات و وقايع تحصيل : غلامحسين بيگدلي از دوران تحصيل خود و اتفاقي كه در زمان حضور رضا شاه در مدرسه افتاد چنين ياد مي كند: « من با لباس رسمي ( يونيفورم ) مدرسه بودم. رضا شاه از عمويم پرسيد: اين پسر بچه كيست و اين چه لباسي ست كه پوشيده است ؟ عمويم توضيح داد. رضاشاه گفت: محمدرضا هم به همين مدرسه مي رود ولي لباس مدرسه او اين زرق و برق ها را ندارد. عمويم گفت: اين برادرزاده من شاگرد اول كلاس است و بنابراين يونيفورم او چيزهايي علاوه دارد.» وقايع ميانسالي : غلامحسين بيگدلي در سال 1324ش. در اثر فعاليت هاي سياسي و پيوستن به احزاب مخالف حاكميت بازداشت شد و پس از شش ماه حبس در كرمان رهايي يافت و به اتحاد جماهير شوروي سابق مسافرت كرد ، ولي به علت سوءظن مسوولان وقت مدت هفت سال در تبعيدگاه سيبري به سر برد، آنگاه به مسكو رفت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 از وي دعوت به همكاري شد و به تهران مهاجرت كرد. زمان و علت فوت : غلامحسين بيگدلي در مرداد ماه سال 1377 در سن 88 سالگي ، مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : غلامحسين بيگدلي پس از اخذ دكتراي ادبيات ، در انستيتوي زبان و ادبيات (نظامي) باكو ( آذربايجان شوروي سابق ) به پژوهش و تحقيق در زمينه ادبيات فارسي و تركي پرداخت. جوائز و نشانها : غلامرضا اسلامي بيدگلي برگزيده بيست و ششمين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي و شانزدهمين دوره جايزه جهاني كتاب سال را به خود اختصاص داده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 ادب خزينه ويژگي اثر : اين اثربه زبان تركي مي باشد. 2 تاريخ بيگدلي ـ شاملو ويژگي اثر : اين اثر دكتر بيگدلي بنابر نوشته خود وي در ده جلد قرار دارد ، و تنها دو جلد از آن در بيش از 1200 صفحه به چاپ رسيده است و ساير مجلدات ديگر هنوز مخطوط است. الف) جلد اول ، شامل منشاء ايل و تبار بيگدلي و معرفي ساير انشعابات بيگدلي. ب) جلد دوم ، ايل بيگدلي در دوران صفويه. ج) جلد سوم ، دوران افشاريه و ايل بيگدلي. د) جلد چهارم ، دوران زندو ايل بيگدلي. ه ) جلد پنجم ، دوران قاجار و ايل بيگدلي. و) جلد ششم ، دوران پهلوي و خاندان بيگدلي. ز) جلد هفتم ، دودمان بيگدلي ـ شاملو در دوران معاصر. ح) جلد هشتم ، تاريخ شعراي بيگدلي ( معرفي بيش از 80 شاعر ). ط) جلد نهم ، مدارك و اسناد مختلف از خاندان بيگدلي. ي) جلد دهم ، معرفي آثار عمراني و خيريه كه توسط بيگدلي ها بنا شده است. 3 تصحيح ديوان آذر بيگدلي ويژگي اثر : تصحيح اين ديوان با همكاري دكترحسن سادات ناصري 4 تصحيح شهريار نامة عثمان مختاري غزنوي 5 جمشيد و خورشيد ويژگي اثر : به اهتمام و ويرايش دكتر بيگدلي . 6 چهره اسكندر در شاهنامه فردوسي و اسكندر نامة نظامي ويژگي اثر : اين اثر در سال 1369 در تهران به چاپ رسيد ، كه علاوه بر موضوع اصلي ( چهره اسكندر ) متعرض بسياري از نگرش و ويژگي هاي علمي و هنري فردوسي و نظامي شده است. 7 ديدار با شهريار ( استاد سيدمحمدحسين شهريارتبريزي 8 ديوان حاج محمدصادق خان بيگدلي شاملو ويژگي اثر : گردآوري دكتر غلامحسين بيگدلي. 9 كهله يه سلام ( به زبان تركي ) 10 گذر عمر ويژگي اثر : مجموعه اشعار 11 لغتنامه فارسي ـ تركي صحاح العجم ( نسخة غازان ) ويژگي اثر : به اهتمام دكتر غلامحسين بيگدلي . -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1اينه پژوهش ، سال نهم ، شماره 54 ، ص 6812ماهنامه كلك ، شماره 97 ، شهريور 1377 ، ص121
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
محمد استعلامي در سال 1315 ، در اراك متولد گرديد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اراك و تهران به پايان رساند و سپس براي ادامه تحصيل در رشته ادبيات فارسي به دانشسراي عالي تهران راه يافت و در سال 1337 به اخذ مدرك ليسانس نائل آمد. اما او به اين حد كفايت ننمود و تحصيلات خود را تا مقطع دكترا ( سال 1345 ) ، در دانشگاه تهران ادامه داد. او در سال 1343 در گروه ادبيات فارسي دانشگاه تهران و دانشسراي عالي به عنوان مدرس استخدام شد و در سال 1356 بازنشسته گرديد. دكتر استعلامي در تابستان 1361 براي تكميل مطالعات و تحقيقات خود به سفرهاي طولاني درهند، آمريكا و كانادا پرداخت و هم اكنون به تدريس در مركز مطالعات اسلامي دانشگاه «مك گيل» مشغول است. كتاب هشت جلدي « تصحيح ، توضيح ، مقدمه و فهرست هاي مثنوي مولانا جلال الدين در سال 1364 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد استعلامي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اراك و تهران به پايان رساند و سپس براي ادامه تحصيل در رشته ادبيات فارسي به دانشسراي عالي تهران راه يافت و در سال 1337 به اخذ مدرك ليسانس نائل آمد. اما او به اين حد كفايت ننمود و تحصيلات خود را تا مقطع دكترا ( سال 1345 ) ، در دانشگاه تهران ادامه داد. از آن پس دوره هاي مطالعاتي گوناگوني را در دانشگاههاي هند ، كانادا و آمريكا گذراند. استادان و مربيان : مرحوم دكتر محمد معين و مرحوم دكتر بديع الزمان فروزانفر مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد استعلامي به مدت هفت سال عضو هئيت مولفين دهخدا بوده ، و بعد از آن به سمت معاونت آموزشي و پژوهشي دانشگاه الزهرا انتخاب شد. فعاليتهاي آموزشي : محمد استعلامي به مدت چندسال در دبيرستان هاي تهران به كار معلمي پرداخت. او در سال 1343 در گروه ادبيات فارسي دانشگاه تهران و دانشسراي عالي به عنوان مدرس استخدام شد و در سال 1356 بازنشسته گرديد. وي در تابستان 1361 براي تكميل مطالعات و تحقيقات خود به سفرهاي طولاني در هند ، آمريكا و كانادا پرداخت و تا سال 1374 به تدريس در مركز مطالعات اسلامي و دانشگاه مك گيل مشغول بوده است. شاگردان : فارغ التحصيلان رشته ادبيات فارسي از دانشگاه تهران و دانشسراي عالي تهران در بين سالهاي 1356 - 1343 شاگردان محمد استعلامي به شمار مي روند. آرا و گرايشهاي خاص : محمد استعلامي به دليل سابقة شاگردي در محضر استاد معين و نيز فعاليت در لغت نامه دهخدا ، به لغت شناسي و تمثيل و كلمات قصار در ادبيات فارسي توجهي خاص دارد كه در تصحيحات وي آشكار است. جوائز و نشانها : كتاب هشت جلدي « تصحيح ، توضيح ، مقدمه و فهرست هاي مثنوي مولانا جلال الدين در سال 1364 به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : آثار محمد استعلامي توسط نشر دانشگاه تهران ، انتشارات لغت نامه دهخدا و مجلات معتبر منتشر شده است. ايشان پس از مدرك دكتري (از آن زمان به بعد )در دوره هاي مطالعاتي گوناگون در دانشگاههاي هند، كانادا و آمريكا و اجراي پروژه هاي مختلف تحقيقي شركت نمود كه نتيج? آنها غالباً به صورت كتب و مقالات متعدد به چاپ رسيده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بررسي شاهكارهاي زبان فارسي 2 تصحيح و توضيح و مقدمه و فهرستهاي مثنوي مولانا جلال الدين ويژگي اثر : اين كتاب الدين در هشت مجلد كه سه جلد از آنها به چاپ رسيده است و باقي مجلدات در آينده به چاپ خواهد رسيد.دفتر سوم مثنوي ،در دوره سوم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب :«مثنوي» (دفتر سوم): اين كتاب در هشت جلد به چاپ خواهد رسيد كه چاپ سه جلد از آنها به اتمام رسيده است. تصحيح اين اثر بر اساس نسخه معتبري است كه از سال 668 (چهار سال پيش از فوت مولانا) باقي مانده و نيز نسخه هاي معتبري كه اندكي پس از درگذشت مولانا تحرير شده و از جمله نسخه بسيار دقيق مورّخ 677 محفوظ در مقبره مولانا و نسخ? دقيق بي تاريخ موجود در مقبره مورخ 715 محفوظ در كتابخانه ملي تهران، صورت گرفته و با نسخ? چاپي معروف نيكلسن و نسخه علاءالدوله مطابقت داده شده است. احاديث نبوي، مثل ها، مواردي كه بيان مولانا پيچيده است و نياز به توضيح دارد، رابط? مطالب با كتب صوفيان? پيش از مولانا و ... با اشاره به شمار? ابيات توضيح داده شده است . نسخه هاي مورد استفاده و همه منابع كار و كيفيت مقابله و تصحيح و معرفي مولانا و انديشه ها و آثار ديگر او، موضاعاتي است كه در مقدمه جامع اين اثر مورد گفتگو خواهد بود و اين قسمت هنوز به تدوين نهايي نرسيده است. به غير از متن و تعليقات 6 دفتر مثنوي و مقدمه جامع آن، هشتمين جلد به فهرست هاي گوناگون و كشف ابيات اختصاص خواهد داشت كه اين فهرستها حاوي راهنماي يافتن قصه ها، موضوعات، اصطلاحات، آيات قرآن، احاديث نبوي، امثال، كلمات مشايخ صوفيه و عبارات و اشعار تضمين شده در مثنوي به ترتيب حروف الفبا خواهد بود. . 3 سه جلد از مجموعه شاهكارهاي ادبيات فارسي ويژگي اثر : (براي تدريس در دانشگاهها) 4 گزيده تذكرة الاوليا 5 متن كامل تذكرة الاوليا با تعليقات و فهرستها 6 مطالب و مقالات تمام حرف «ف» و قسمتهايي از حروف «هـ»، «كاف» در لغت نامه دهخدا.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
مرحوم سروژ استپانيان در آذرماه 1308 در شهر باكو به دنيا آمد.وي از فرهيختگان معاصر ايران بود . او درزمينه ترجمه آثار روسي تبحر داشت . وي آثار بسياري ارا ززبان روسي ترجمه كرده است . سروژ فارسي را خوب و روان مي نوشت و به زبان فرانسه و انگليسي هم تسلط داشت . كتاب"مجموعه آثار چخوف"ترجمه ،ايشان ، در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : ترجمه والدين و انساب : سروژ استپانيان در خانواده اي ارمني و از مادري روس تبار به دنيا آمد. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : سروژ استپانيان ده ساله بود كه با خانواده اش به ايران كوچ كرد و در شهر رشت مقيم شد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : سروژ استپانيان تحصيلات ابتدايي و متوسطه را دررشت سپري كرد . همسر و فرزندان : از سروژ استپانيان يك پسرو يك دختر به جامانده است كه دخترش دبيررياضي و پسرش دكتر دارو ساز مي باشد . وقايع ميانسالي : سروژ استپانيان دراين دوران به ترجمه روي آورد . وي همچنين بانشريه ها نيز همكاري مي كرد . زمان و علت فوت : سروژ استپانيان براثر ابتلاء به بيماري سرطان فوت كرد . فعاليتهاي آموزشي : سروژ استپانيان از سال 1341 فعاليتهاي فرهنگي خود را با ترجم? داستانهايي از نويسندگان روس يا روسي نويس در «كتاب هفته» آغاز كرد كه اخيراً آنها را در مجموعه اي با عنوان «فيل در پرونده» براي انتشار آماده ساخت. كتابهاي «زندگي درگور» اثر ستراتيس مي ري ويليس، «سراب» و رمان سه جلدي «گذر از رنجها» اثر الكسي تولستوي و «ماجراهاي حيرت انگيز بارون مونهاورن» اثر بورگ آثار ديگري بودند كه وي به ترجم? آنها پرداخت. مرحوم استپانيان سپس به چخوف روي آورد و گزينه اي از داستانهاي كوتاه او را در سه جلد و نمايشنامه هايش را در دو جلد ترجمه كرد. اخيراً جزير? ساخالين و چند داستان كوتاه ديگر از همين نويسنده نيز بر آنها افزوده شده، چنانكه چاپ بعدي آثار چخوف مشتمل بر هفت جلد خواهد بود. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : سروژ استپانيان درنظر داشت كه آثار نثر پوشكين ،نويسنده روسي ،را به فارسي ترجمه كند و آن را براي مراسم دويستمين سالگرد تولد پوشكين حاضر كند كه اجل مهلت نداد . جوائز و نشانها : درپانزدهمين دوره معرفي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران(از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي) درده فجر 1376 درحوزه ادبيات ،يكي از آثاري كه به عنوان اثر ممتاز معرفي شد، مجموعه آثار چخوف ،ترجمه سروژاستپانيان بود. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 ترجمه بچه هاي آربات ويژگي اثر : اين كتاب تاليف ريباكف است 2 ترجمه جزيره ساخاري 3 ترجمه داستانهاي چخوف 4 ترجمه زندگي درگور ويژگي اثر : اثر ستراتيس مي ري ويليس 5 ترجمه سراب ويژگي اثر : اين اثر تاليف تولستوي است 6 ترجمه فيل درپرونده 7 ترجمه كتاب شطرنج 8 ترجمه گذر از رنجها ويژگي اثر : اين كتاب سه جلد بوده و تاليف الكسي تولستوي مي باشد كه به جريان انقلاب اكتبر و جنگهاي داخلي شورروي سابق مي پردازد . 9 ترجمه ماجراي حيرت انگيز بارون مونها وزن ويژگي اثر : اين كتاب اثر بورگ مي باشد كه يك اثر كاملا طنز آميز است . 10 ترجمه مجموعه آثار چخوف ويژگي اثر : اين كتاب در دوره پانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب:«مجموعه آثار چخوف»: مجموعه آثار چخوف (جلدهاي 4 و 5)؛ آنتوان چخوف؛ ترجم? سروژاستپانيان؛ تهران: توس، 1375. دوران فعاليت ادبي چخوف سالهاي آخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم است. معاصران او، اين دوران را «قرن درام نويسي» و درام نويسي او را «درام نوين» مي نامند. درام نوين در حدود سالهاي 1870 تا 1880 در اروپا نضج گرفت و به سرعت از فرانسه تا روسيه و از نروژ تا ايتاليا گسترش يافت. تولد تئاتر چخوف، در شرايط تاريخي زمان او امري اجتناب ناپذير مي نمود. با اينكه خلاقيت هنري او بيشتر با درام نويسي آغاز مي شود و با آن خاتمه مي يابد، نثر او مشحون از موضوعات بكر نمايشي است. چخوف به تئاتر زمان خود با نگرش انتقادي مي نگريست و از عنفوان جواني، در مقاله هاي طنزآميز و در نامه هاي خود، آن را شديداً مورد انتقاد قرار مي داد. او بارها سعي كرده بود با تئاتر وداع كند اما باز به آغوش آن بازگشته بود و اين حقيقتي بود كه نوسينده خود آن را تجربه كرده و به زبان آورده است. به طور كلي بايد گفت كه چخوف به قرن طلايي ادبيات روس تعلق دارد. نمايشنامه هاي او بيانگر اوضاع اجتماعي قرن نوزدهم و از بسياري جهات با واقعيتهاي جامعه قابل قياس است. از ويژگيهاي كتاب اين است كه مترجم به زبان روسي تسلط كامل دارد و براي ترجمه، زبان راحت و مناسبي اختيار كرده است 11 ترجمه مجموعه آثار ناس (لانس ) لاوكيج 12 كتاب هفته ويژگي اثر : ترجمه از زبان روسي
ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
احمدرضا احمدي در سال 1319 در كرمان بدنيا آمد.در كارنامه ادبي چهل و چندسالهاش، آثار مختلفي در حوزههاي داستان، شعر كودك، شعر بزرگسال، دكلمه شعر و... ثبت شدهاند. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : شعر و نويسندگي والدين و انساب : جد پدري احمدرضا احمدي ،ثقهالاسلام كرماني، و جد مادرياش آقا شيخ محمود كرماني است. حاج محمدرضا كرماني از فعالان نهضت مشروطيت در كرمان، دايي مادري احمدي است. پدر وي مصطفي از كارمندان وزارت دارايي و نيز از درويشان حلقه ذوالرياتين بود. خاندان او در اين شهر از اعقاب حاج احمد فقيه كرماني بودند كه احوالشان در كتاب «تاريخ بيداري ايرانيان» اثر ناظمالاسلام كرماني آمده است. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : احمدرضا احمدي در 30 ارديبهشت 1319 در كرمان در خانوادهاي مذهبي چشم به جهان گشود تحصيلات رسمي و حرفه اي : احمدرضا احمدي تحصيلات ابتدايي را در دبستان كاوياني كرمان و بعد از كوچيدن خانوادهاش به تهران در سال 1326 در مدرسههاي ادبي و صفوي تهران و دورة متوسطه را در دبيرستان دارالفنون ناصرخسرو و هدف شماره 3 طي كرد و در سال 1345 با اخذ ديپلم ادبي از دارالفنون فارغالتحصيل شد و دورة سربازي را با عنوان سپاهي دانش در روستاي ماهونك كرمان گذراند هم دوره اي ها و همکاران : نادر ابراهيمي، اسماعيل نوري علاء، مهرداد صمدي، محمدعلي سپانلو، بهرام بيضايي، اكبر رادي، جعفر كوشآبادي، مريم جزايري و جميله دبيري از همكاران احمدي مي باشند. همسر و فرزندان : احمدرضا احمدي تنها يك دختر 21 ساله به نام ماهور دارد كه در رشته موسيقي از هنرستان ملي موسيقي در تهران فارغ التحصيل شده است وقايع ميانسالي : احمدرضا احمدي در سال 46 راهي آمريكا شد و مدت يك سال در اين كشور مقيم شد. تجربه سفر، شناخت جهان و افقهاي تازهتر سبب شد كه شاعر در بازگشت يعني در سال 47 مجموعه »وقت خوب مصائب« را به بازار بفرستد. ناشر اين اثر، كتاب زمان بود; ناشري كه آثار روشنفكراني چون حقوقي، رحماني، ابوالحسن نجفي، مصطفي رحيمي و... را منتشر ميكرد. احمدي با انتشار اين شعرهاي سهل و ممتنع جايگاه خود را در شعر ايران تثبيت كرد. احمدي پس از يك سال اقامت در آمريكا به ايران بازگشت و از سال 49 كار در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان را انتخاب كرد و تا سال 73 كه بازنشسته شد، در همين مؤسسه فعاليت داشت. قابل ذكر است او در سال 1355 همكاري با برنامه راديويي ظهر روز هفتم را با تهيهكنندگي مسعود بهنود در نگارش و قرائت متن پذيرفت. «طرح» نام نخستين دفتر شعر احمدي است. اين دفتر زمينه پديد آمدن جرياني را در شعر نو فارسي فراهم كرد كه بعدها موج نو نام گرفت مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : احمدضا احمدي اولين مجموعه شعرش را با عنوان « طرح» در سال 1341 چاپ و منتشر كرد. وي پس از پايان خدمت در گروه صنعتي بهشهر، گروه تبليغات استخدام شد. مدتي بعد با انتشارات روزن به همكاري پرداخت و سردبيري مجله روزن را بر عهده گرفت. در سال 1349 براي گذراندن دورهاي يك ماهه در رشته انيميشن كودكان راهي آمريكا شد. از مهر همان سال تا 1358 مديريت توليد صفحه و نوار كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان را داشت و از سال 1358 با سمت ويراستاري در مركز انتشارات كانون به كار پرداخت و در سال 1373 بازنشسته شد. همكاري با مجلههاي رودكي، فيلم، گزارش فيلم، جنگ روزن، كلك و نگاه نو از ديگر فعاليتهاي او بهشمار ميروند. احمدي همچنين در فيلمهاي «نار و ني» اثر سعيد ابراهيميفر و « بانوي ارديبهشت» رخشان بنياعتماد گويندگي و در فيلم «پستچي» داريوش مهرجويي در سال 1351 بازي كرده است. در سال 1378 داور نخستين جشنواره موسيقي پاپ در ايران ميشود و در سال 1379 داور جشنواره 20 سال شعر و قصه كودك در ايران. در مدتي كه مدير توليد مركز تهيه صفحه و نوار در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بوده است. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : احمدي در سال 1343 به همراه نادر ابراهيمي، اسماعيل نوري علاء، مهرداد صمدي، محمدعلي سپانلو، بهرام بيضايي، اكبر رادي، جعفر كوشآبادي، مريم جزايري و جميله دبيري گروه ادبي طرفه را با هدف دفاع از هنر موج نو تأسيس كرد. انتشار دو شماره مجله طرفه و تعدادي كتاب در زمينه شعر و داستان از فعاليتهاي اين گروه است. آرا و گرايشهاي خاص : به عقيده ي احمدرضا احمدي ،شعر چندصد سال پيش، به اعتلاي روحي آدمها كمك ميكرد، ولي الان نميتواند چنين كاري را انجام دهد. به طور كلي فعاليتهاي احمدي را ميتوان به 5 بخش زير تقسيم كرد: 1ـ شعر 2ـ نثر 3ـ ادبيات كودك 4ـ نوار كاست و اشعار صداي او 5ـ سينما: بازيگري. جوائز و نشانها : در سال 1386 در دومين جشنواره شعر فجر از احمدرضا احمدي به عنوان شاعر برگزيده بخش آزاد تقدير شد. در سال 1381 ناصر صفاريان در فيلمي با عنوان «وقت خوب مصائب»، به زندگي و آثار اين شاعر پرداخت. در بهار خرگوش سفيدم را يافتم، با نقاشي نفيسه رياحي70(اين كتاب ازسوي شوراي كتاب كودك كتاب به عنوان كتاب سال برگزيده شد.) «اسب و سيب و بهار» با نقاشي كريم نصر80، (اين كتاب هم برنده انتخاب شوراي كتاب كودك شد) از طرف ديگر احمدي شيوه تازهاي در شعر نو پيشنهاد ميكرد و با چاپ »روزنامه شيشهاي« در سال 42 توسط نشر طرفه بهعنوان شاعري آوانگارد شناخته شد چگونگي عرضه آثار : آثاري ازجمله مجموعه «صداي شاعر» كه معرفي شعر معاصر و شعر كلاسيك فارسي بود، مجموعه زندگي و آثار موسيقيدانان ايران و جهان، مجموعه آوازهاي فولكلور ايران، مجموعه كل رديف موسيقي ايران، مجموعه بازسازي تصنيفهاي كلاسيك موسيقي ايران و مجموعه قصه براي كودكان را توليد كرده است. احمدرضا احمدي كتابهاي «پسرك تنها روي برف»، «برف هفت گل بنفشه را پوشانده بود»، «همهي اين قايقهاي كاغذي»، «شب دوازدهم»، «خواب دوازدهم»، «چهار مهمان»، «باز هم نوشتم صبح، صبح شد»، «قاصدك و قاصدكها»، «در يك صبح مهآلود» و «ديگر شب كامل بود» را نيز براي انتشار نزد ناشران مختلف دارد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 ساعت 10 صبح بود(1385) 2 از نگاه تو زير آسمان لاجوردي(1376) 3 اسب و سيب و بهار ويژگي اثر : با نقاشي كريم نصر80، (اين كتاب هم برنده انتخاب شوراي كتاب كودك شد) 4 تو ديگر از اين بوته هزار گل سرخ داري ويژگي اثر : با نقاشي فردوس ابراهيميفر و مينا ضرابي 68 5 چاي در غروب جمعه روي ميز سرد ميشود(1386) 6 در بهار پرنده را صدا كرديم، جواب داد ويژگي اثر : با نقاشي فرح اصولي 69 7 در بهار خرگوش سفيدم را يافتم ويژگي اثر : با نقاشي نفيسه رياحي70، (اين كتاب ازسوي شوراي كتاب كودك كتاب به عنوان كتاب سال برگزيده شد.) 8 در قلمرو ادبيات كودكان: من حرفي دارم كه فقط شما بچهها باور ميكنيد ويژگي اثر : با نقاشي عباس كيارستمي 1348 9 در قلمرو نثر: حكايت آشنايي من( 1377) 10 روزنامه شيشهاي ويژگي اثر : 1343 11 روزهاي آخر پاييز بود ويژگي اثر : با نقاشي فرح اصولي 69 12 عاشقي بود كه صبحگاه دير به مسافرخانه آمده بود(1378) 13 عزيزمن(1384) 14 عكاس در حياط خانه ما منتظر بود ويژگي اثر : با نقاشي نسرين خسروي 69 15 قافيه در باد گم ميشود(1369) 16 كتاب منتخبات(1381) 17 گزيده ادبيات معاصر(1378) 18 لكهاي از عمر بر ديوار بود(1372) 19 ما روي زمين هستيم(1352)، 20 من فقط سپيدي اسب را گريستم (1350)، 21 نثرهاي يوميه( تجديد چاپ 82) 22 نوشتم باران، باران باريد ويژگي اثر : با نقاشي فردوس ابراهيميفر 68 23 هزار اقاقيا در چشمان تو هيچ بود ( 1379) 24 هزار پله به دريا مانده (1346) 25 هفت روز هفته دارم ويژگي اثر : با نقاشي محمدرضا دادگر 1364 26 هفت كمان هفترنگ ويژگي اثر : با نقاشي هوشنگ محمديان 1364 27 همه آن سالها (1371) 28 وقت خوب مصائب( 1347)، 29 ويرانههاي دل را به باد ميسپارم(1373) 30 يادگاري(1377) 31 يك منظومه ديرياب در برف و باران يافت شد(1380)
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
ز 1313 ق، نویسنده و سخنور. پدرش باقرخان سركردهى سور استرآباد و مادرش، دختر آخوند ملا محمدكاظم مجتهد مازندرانى ساكن بارفروش (بابل) بود. وى كتابى به نام معایبالرجال در نقد ورد كتاب تادیبالنساء نوشت تا به نظر خود «مردان را از ادب كردن زنان بازدارد و متوجه ادب كردن خود شوند» و آنرا در چهار مجلس (فصل) تألیف كرد: مجلس اول، اطوار شرابخوار؛ مجلس دوم، كردار اهل قمار؛ مجلس سوم، چرس و بنگ و وافور و اسرار؛ مجلس چهارم، عباقره و الواط. بىبى خانم كتاب را در سال 1313 ق و كمى پیش از قتل ناصرالدین شاه (1313 -1264 ق) و به نام او نوشت. از این كتاب دو نسخه به خط علىاكبر حسینى تفرشى به تاریخ كتابت شوال 1313 ق و پنجم جمادىالثانى 1314 ق در كتابخانه ملك موجود است.
ملیت : ایرانی - قرن : 3 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س سوم ق)، نویسنده. وى نویسندهى مجموعهى حقوقى «ماتیكان هزار داتستان» یعنى مجموعهى «گزارش هزار فتواى قضایى» است كه بیشتر مربوط به قوانین مدنى مى باشد. امروزه از این مجموعه كه یكى از معتبرترین مدارك قضایى زمان ساسانى مسحوب میشود تنها یك نسخهى خطى ناقص باقى مانده است. این كتاب بیشتر نمایانگر وضع دورهى ساسانى تا عهد اسلامى است و شامل بسیارى از واژههاى قضایى معمول و متداول زمان و آراء و فتاوى پنجاه و نه تن از حقوقدانها و قانونشناسان درجه یك از قبیل: و هرام، دادفرخ، سیاوش، پوسان، وه آزادمردان، و هرامشاه و دیگران مى باشد.
ملیت : ایرانی - قرن : 9 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س نهم ق)، نویسنده. وى مولف رسالهاى است در رفع شبه مماس شدن زحل به كرهى ثوابت و «مفتاح بیست باب اسطرلاب» خواجه نصرالدین طوسى كه در 817 ق تالیف كرده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1366 -1303 ق)، شاعر، عارف و نویسنده، معروف به ناصرعلى شاه. در گلپایگان چشم به جهان گشود تا هجده سالگى در زادگاه خود به تحصیل علم ادبى و عربى پرداخت. از آن پس براى ادامه تحصیل به اصفهان رفت و حكمت و كلام را نزد استادان این شهر فراگرفت. در سال 1280 ش به نجف اشرف عزیمت كرد و چند سالى در عراق به تحصیل فقه و اصول و حكمت پرداخت. شمس آنگاه به ایران آمد و سفرهایى به تهران و مشهد نمود و خدمت بعضى از مشایخ صوفیه رسید و دست ارادت به حاج ملا سطانعلى محمد گنابادى داد و پس از آن به فرزند او پیوست و از طرف صالح علیشاه، شیخ طایفه در اصفهان گردید و اجازهى ارشاد و دستگیرى به او داده شد و به ناصرعلى شاه شهرت یافت. شمس سالها در فرهنگ اصفهان به شغل آموزگارى پرداخت. در سال 1305 ش مجلهاى به نانم «عنقا» تاسیس كرد و به مدت یك سال به نشر آن پرداخت. در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد دفن است. از آثار وى: «شمس التواریخ»؛ «اسرار العشق»؛ «هدایه الامم»؛ «معرفه الروح»؛ «نامهى سخنوران»؛ «دیوان» شعر.
ملیت : ایرانی - قرن : 2 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 187 ق)، حافظ، محدث و نویسنده شیعى. او را از اصحاب امام صادق (ع) شمردهاند. از عاصم احول و سلیمان اعمش و اسماعیل بن ابىخالد و عدهاى دیگر حدیث روایت كرده است. با حفص بن غیثا همشاگردى بود. ابراهیم بن موسى رازى، ابوبكر بن ابىشیبه، ابوكریب، هناد، ابوسعید اشج و بسیارى دیگر از او روایت كردهاند. ابنمعین و ابوداوود او را ثقه و مورد اعتماد دانستهاند. صاحبان «ششگانه» از وى روایت كردهاند. ابوحاتم او را صاحب تصنیفهایى معرفى كرده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س یازدهم و دوازدهم ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به ممتاز. وى از نویسندگان و منشیان دوران شاه سلطان حسین صفوى بود و منشآتش در آن روزگار مشهور بوده است. وى آغاز زندگى خود را در فراه گذراند و خیلى زود به نویسندگى و شاعرى روى آورد. تركمان پس از فراه به مرو رفت و به خدمت حاكم آنجا، اصلانخان، درآمد و دو سال در آن شهر بود و سپس به اصفهان رفت و ملازم و منشى حسن قلىخان قورچىباشى شاملو شد و در این شهر نخستین بار مجموعهاى از حكایات اخلاقى به نام «رعنا و زیبا» گرد آورد، این مجموعه مورد توجه مردم زمان قرار گرفت. همین توجه او را بر آن داشت تا حكایتهاى نوى بر آن افزود و آن را «محفل آراء» نامید. اما در جنگهاى سرحدى كه با طایفههاى متمرد درگرفت، كتاب «محفل آراى» وى به غارت رفت. بعد از مدتى در خبوشان دیگربار به گرد آوردن حكایتها، همت گماشت و آن را «محبوب القلوب» نامید و چون در آن كتاب داستان یاقوت شاه و شمشهى وزیر و قهقههى وزیر آمده است این كتاب به «شمسه و قهقهه» نیز معروف است. دیگر كتاب وى «احسن السیر»، در تاریخ، كه به دستور شاه اسماعیل نوشته است. وى شعر نیز مىسرود و شعر او پایینتر از حد متوسط است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
(1318 -1256 ش)، نویسنده و روزنامهنگار. در تبریز متولد شد و به كسب علوم و فنون، از جمله هیات و طبیعیات و طب پرداخت. در سال 1276 ش آموزشگاه تربیت را در تبریز بنیان نهاد. وى از همفكران و همگامان سید حسن تقىزاده بود. در شش دوره از تبریز به نمایندگى مجلس شوراى ملى برگزیده شد. او به مصر و استانبول و برلن سفر كرد. دو سال رئیس فرهنگ گیلان و چهار سال رئیس فرهنگ آذربایجان بود. كتابخانه و قرائتخانهى عمومى آبرومندى در تبریز دایر كرد و با همت فراوان كتابهاى نفیس و سودمندى در آنجا گرد آورد. وى در سال 1281 ش مجلهى «گنجینهى فنون» و در سال 1301 ش مجلهى «گنجینهى معارف» را در تبریز منتشر كرد. سرانجام در تهران وفات یافت. از آثار او: «دانشمندان آذربایجان»؛ «تقویم تربیت»؛ «زاد و بوم در جغرافیاى ایران»؛ «تاریخ مطبوعات ایران»؛ «تصحیح رباعیات خیام»؛ «فهرست كتابخانه و قرائت خانهى تربیت»؛ «كلمات قصار امیرالمومنین»؛ «مشاهیر عالم با لوحهى رنگین».[1] متولد 1256 در تبریز، فرزند میرزا صادق خان، از نوادههاى میرزا مهدى استرآبادى وزیر نادرشاه و صاحب كتاب دره نادرى و تاریخ جهانگشاى نادرى. تحصیلات جدید و قدیم را در تبریز توأماً انجام داد و علومى چون هیئت و طبیعیات و طب را به طور كامل آموخت، سپس ادبیات عرب و منطق و حكمت و فقه را نزد آخوند ملا زینالعابدین به حد كمال رسانید. مدتى نیز تحصیل علم نجوم كرد. ابتدا به شغل داروفروشى و كتابفروشى اشتغال ورزید، كمكم حرفهى داروفروشى را رها كرد و صرفاً به كار كتابفروشى اكتفا نمود؛ ضمناً كتابفروشى او مركزى براى توزیع نشریات كشورهاى اروپائى و عربى بود و خود وى با خواندن آن نشریات، با افكار آزادىخواهان آشنا مىشد. تدریجاً در اثر معاشرت با سید حسن تقىزاده و میرزا یوسف اعتصامى و نزدیك بودن افكارشان، به تأسیس و انتشار مجلهى گنجینهى فنون پرداختند. چندى هم به تدریس هیئت و جغرافیا در مدرسهى لقمانیهى تبریز پرداخت. تربیت در قضایاى مشروطیت در صف مقدم آزادىخواهان قرار داشت. در دورهى استبداد صغیر كه در خارج اقامت داشت، آزادىخواهان را نیز در اروپا یارى مىنمود و در انتشار مجلهى كاوه با تقىزاده همكارى داشت. پس از خلع محمدعلى میرزا، در دورهى دوم به وكالت مجلس رسید و پیرو مشى تقىزاده بود. در ادوار هشتم و نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم نیز وكیل مجلس بود. ریاست كمیسیون معارف و فرهنگ همیشه با او بود. غیر از شش دوره نمایندگى مجلس، چند سمت اجرائى نیز داشت كه عبارتند از: ریاست معارف گیلان، ریاست معارف آذربایجان و شهردارى تبریز. در 1318 درگذشت. از وى كتابى به نام دانشمندان آذربایجان باقى است. تألیفات دیگرى هم دارد مانند زاد و بوم در جغرافیاى ایران. همسر دوم وى به نام هاجر تربیت، در دوران اخیر در صحنهى سیاسى ظاهر شد و دو دوره نمایندهى مجلس بود. یك دوره هم سناتور شد. تربیت در مأموریتهاى خود در آذربایجان آثار نیكوئى به یادگار گذاشت. چند مدرسه تأسیس كرد و چندین خیابان احداث نمود. در كتابشناسى بسیار مسلط و خوشحافظه بود.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1277 ش)، نویسنده. در كاشان متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى به تهران آمد و در مدارس آلیانس، سن لویى و دارالفنون به تحصیل، ادامه داد. پس از پایان تحصیلات، به تدریس فیزیك و علوم طبیعى پرداخت و سمتهایى در وزارت فرهنگ و دارایى عهدهدار شد. اثر به جاى مانده از وى: «فیزیك دورهى متوسطه».
ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س هشتم ق)، نویسنده. وى مؤلف «لب الالباب» بود؛ این كتاب در بیان عبارت و استعارات عرفا بویژه داود قیصرى شارح «فصوص الحكم» ابنالعربى است .
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
گذري بر زندگي نامه حجةالاسلام جعفري دانشمند محترم حضرت حجةالاسلام و المسلمين ميرزا وهاب جعفري از فضلا و نويسندگان حوزه علوم ديني در سن 76 سالگي در شهر قم بدرود حيات گفت. ايشان در ذي قعده 1353 ق / 12 اسفند 1313 ش در روستاي بيلوردي از توابع شهرستان هريس (استان آذربايجان شرقي) ديده به جهان گشود. پدرش حاج خليل فرزند محمد از کشاورزان و پارسايان بود. ميرزا وهاب مقدمات را در شهر تبريز نزد ميرزا عمران عليزاده، شيخ مصطفي اعتمادي و شيخ حسين نجفي فرا گرفت و شرح لمعه را نزد ميرزا محمد توتونچي و سيد محمد کاظم طباطبائي(مفيد)به پايان رساند. وي پس از پنج سال توقف در تبريز در حدود سال 1355 ش رهسپار حوزه قم شد و در مدرسه حجتيه سکني گزيد و دروس سطوح را نزد حضرات آيات شيخ احمد پاياني اردبيلي، سيد محمد باقر سلطاني طباطبائي، سيد جواد خطيبي تبريزي وشيخ ابوالفضل علمائي سرابي سپري کرد و به درس خارج حضرات آيات سيد کاظم شريعتمداري و سيد محمد شيرازي راه يافت. در ضمن علوم عقلي را نزد سيد حسن قاضي طباطبائي، شهيد شيخ مرتضي مطهري و دکتر مهدي حائري يزدي و دروس تفسيري را از محضر سيد محمد حسين تبريزي (علامه طباطبائي) استفاده نمود. جعفري از استادش شيرازي اجازه اجتهاد و از سيد شهاب الدين مرعشي، سيد عبدالله موسوي شبستري و سيد صادق شيرازي اجازات روايي دريافت کرده بود. آثار قلمي ايشان عبارتند از: 1-ترسيمي از شخصيت بزرگ اسلامي عبدالله بن عباس، چاپ شده در قم؛ 2-داستان هاي مروج الذهب، قم، 1376ش؛ 3-اهل بيت (عليه السلام) در نهج البلاغه، قم،1381ش؛ 4-عبرت هاي تاريخ، قم، 1381ش؛ 5-ذکر در قرآن و نهج البلاغه، قم، 1385ش؛ 6-ده فرمان قرآن، نشر انديشه هادي قم، 1386ش؛ 7-چهل حديث، تاکنون مخطوط مي باشد؛ 8-تقريرات درس فقه، نيز مخطوط است. شايان ذکر است نامبرده نيم قرن درحوزه علميه قم سکونت داشته و در طول اين سال ها علاوه بر تدريس مقدمات و برخي از کتب سطح در خدمت اسلام مرجعيت و مشغول ترويج مذهب و تقديم خدمات اجتماعي نيز بوده است. حجةالاسلام جعفري در پي بيماري در غروب روز سه شنبه 24 ربيع الاول 1429 ق/ 13 فروردين 1387ش درسن 76 سالگي در شهر قم ديده از جهان فرو بست. پيکرش صبح روز پنجشنبه تشييع و در جوار علي بن جعفر (عليه السلام) به خاک سپرده شد. نويسنده: عبدالحسين جواهر الکلام
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر رضا فتوحي قزويني در سال 1333 در قزوين بدنيا آمد. ايشان داراي دكتراي رشته بيوتكنولوژي (ميوه كاري) از دانشگاه سالفورد انگلستان در سال 1374 است. وي هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار پايه 25 دانشكده كشاورزي دانشگاه گيلان ميباشد.گروه : كشاورزيرشته : باغبانيگرايش : بيوتكنولوژي- ميوه كاريوالدين و انساب : پدر رضا فتوحي قزويني حاج غلامحسين فتوحي، كارمند سابق شركت نفت قزوين بود. نام مادر محترمشان خانم عشرت توفيقي داراي سواد خواندن قرآني بود. دكتر فتوحي قزويني داراي سه خواهر و دو برادر است.خاطرات کودکي : رضا فتوحي قزويني از دوران كودكي خود خاطراتي به ياد دارد كه به چند مورد از آنها اشاره ميكنيم: - به لحاظ تشويق و ترغيب مادر و پدر در دوران ابتدايي قرآن و ادعيه را به خوبي با تجويد كامل فرا گرفتم. - در دوره دبيرستان برخي از علوم ديني و كمي از دروس حوزوي را نزد آيت الله حاج شيخ هادي باريكبين و آقاي حجت الاسلام حاج سيد جليل زرآبادي فرا گرفتم. - در سالهاي 1347 و 1348 در انجمن اسلامي ناشرين حق قزوين و سپس انجمن اسلامي دانشجويان فعال بودم. در سال 1349 مرحوم استاد مطهري به قزوين آمدند و در مسجد ستوده به سخنراني پرداختند كه من قبل از سخنراني ايشان چند آيه قرآن تلاوت كردم. - زلزله مهيب بوئين زهرا و قزوين را به خوبي به ياد دارم و حدود 15 روز همه مردم شبها در كنار خيابان ميخوابيدند.اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا فتوحي قزويني در خانوادهاي مذهبي و در شرايط وضعيت مالي متوسطي بزرگ شد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا فتوحي قزويني دوران ابتدايي و متوسطه را در رشته طبيعي در قزوين گذراند. در دوران دبيرستان بخشي از علوم اسلامي و حوزوي را در مدرسه شيخالاسلام به تحصيل پرداختند. تحصيلات دانشگاهي ايشان به ترتيب زير است: - كارشناسي در رشته مهندسي باغباني، دانشگاه جندي شاپور (1351- 1355) - كارشناسي ارشد (مدرسي) در رشته باغباني، دانشگاه تربيت مدرس و تهران، با ارائه رساله در ارتباط با مركبات (1364- 1362)، - دكترا (Ph.D): دانشگاه سالفورد انگلستان (1374- 1371). رساله دكتري دكتر فتوحي: مقاومت به سرما در مركبات بود كه با روشهاي بيوتكنولوژي انجام گرفت و حاصل اين كار معرفي لاينهاي مقاوم به سرما از رقم پرتقال والنسيا بود كه تحويل مؤسسه مركبات كشور شد.خاطرات و وقايع تحصيل : رضا فتوحي قزويني از اعتصابهاي دانشجويي در دوران تحصيل كارشناسي كه معمولا در آذر ماه اتفاق ميافتاد چنين به ياد دارد: «به علت راهاندازي و شركت در اعتصابها و توزيع آثار شخصيتهاي بزرگ مذهبي سياسي مانند دكتر شريعتي و استاد مطهري يك نوبت در سال 1352 به مدت كوتاه باز داشت شدم» دكتر فتوحي همچنين از دوران كارشناسي ارشد كه مسئوليت پيگيري و راهاندازي دورههاي دكتري كشاورزي را طي حكمي كه از طرف رياست وقت دانشگاه (دكتر حبيبي) داشت خاطرات زيادي به ياد دارد.فعاليتهاي ضمن تحصيل : رضا فتوحي قزويني در دوره دكتري مسئول هسته تخصصي بيوتكنولوژي در دانشگاه انگلستان بود و در طي چهار سال اقامت در آنجا چهار سمينار علمي را برگزار كردند، در آخرين سمينار همه ايرانيان از سراسر انگلستان جمع شدند.استادان و مربيان : مربيان در دوران قبل از دانشگاه رضا فتوحي قزويني به قرار زير است: آقاي حاج شيخ هادي باريكبين، حاج سيد جليل زرآبادي، آقايان نوري (دبير فيزيك)، آقازاده (شيمي)، اسماعيلي (زيستشناسي) اساتيد دوره كارشناسي: دكتر عظيمي، دكتر كمالي (حشره شناسي)، دكتر اهدايي (اصلاح نباتات). اساتيد دوره كارشناسي ارشد: دكتر بهبوديان(فيزيولوژي)، دكتر صديقي (اصلاح نباتات)، مهندس منيعي (ميوههاي آجيلي)، دكتر طلايي، مهندس يونس ابراهيمي و در انگلستان پروفسور ويليزر.هم دوره اي ها و همکاران : همدورهايهاي رضا فتوحي قزويني در مقاطع مختلف تحصيل به شرح زير است: كارشناسي: پروفسور فلاحي (دانشگاه آيدا هو) كارشناسي ارشد: مرحوم دكتر علي وزوايي، دكتر منصور غلامي دكتري: دكتر محمود اثني عشري، مرحوم دكتر رحمان دادمان و دكتر يوسف حميد اوغلي از همكاران دكتر فتوحي ميتوان به دكتر نصرت الله ضرغامي، دكتر خوشخوي و دكتر روشن حيدري (دانشگاه لندن، امپريال كالج) اشاره كرد.همسر و فرزندان : همسر رضا فتوحي قزويني، سركار خانم مينا محمودي گيلاني است كه داراي مدرك كارشناسي ارشد علوم باغباني از دانشگاه سالفورد انگلستان ميباشد. ماحصل اين ازدواج چهار فرزند به نامهاي زير است: - يك دختر (فرانك) كه هم اكنون دانشجوي دكتري رشته مخابرات در دانشگاه براتفورد انگلستان و عضو هيئت علمي دانشگاه قم است. - محمدحسين فتوحي، متاهل و به همراه همسرش دانشجوي مقطع دكتري مخابرات هستند. - محمدعلي متاهل و دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي قدرت ميباشد. - محمدجواد دانشجوي كارشناسي رشته برق در دانشگاه تهران است.وقايع ميانسالي : توفيق در توسعه كمي و كيفي دانشگاه گيلان، خاطره تلخ درگذشت دوست ارجمندش دكتر دادمان (وزير راه و ترابري) و درگذشت دوست ديگر دكتر علي وزوايي دانشيار دانشگاه تهران از وقايع و خاطرات رضا فتوحي قزويني ميباشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : فعاليتهاي اجرائي رضا فتوحي قزويني به ترتيب زير است: 1- معاون امور جنگ دانشگاه گيلان (1364- 1365) 2- رئيس دانشكده علوم كشاورزي دانشگاه گيلان (1365- 1366) 3- معاون آموزشي و پژوهشي دانشگاه گيلان (1366- 1370 و 1376- 1384) 4- عضويت يا مسئوليت كميتهها و شوراهاي مختلف اداري، فرهنگي، اجرايي و علمي دانشگاه و يا استان 5- عضو كميسيون مشورتي بيوتكنولوژي (از خرداد 1376) شوراي پژوهشهاي علمي كشور 6- عضو انجمن بيو تكنولوژي ايران 7- عضو هيئت مديره انجمن علوم باغباني ايران 8- دبير هيئت مميزه دانشگاه گيلان (1382-1384) 9- عضو شوراي دبيران پژوهشنامه كشاورزي دانشكده كشاورزي دانشگاه گيلان 10- عضو شوراي دبيران مجله علوم و فنون باغباني ايران، انجمن علوم باغباني از 1383 11- قائم مقام دبير شوراي عالي زيست فناوري ايران و رئيس گروه تخصصي توسعه سرمايه انساني و مديريت در دبيرخانه زيست فناوري تا سال 1385فعاليتهاي آموزشي : دروس ارائه شده توسط رضا فتوحي قزويني در دانشگاه گيلان: دوره كارشناسي: ازدياد نباتات ميوههاي گرمسيري ميوههاي دانهريز دوره كارشناسي ارشد: فيزيولوژي درختان ميوه مناطق معتدله اثر تنشهاي محيطي روي گياهان كشت بافت و ريز ازديادي دكتري: گلدهي و رشد و نمو ميوهمراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : رضا فتوحي قزويني تقريبا تمام رشتههاي تحصيلي بويژه كارشناسي ارشد و دكتري دانشگاه گيلان را تا سال 1385 را راهاندازي كرده است. وي همچنين آزمايشگاه كشت بافت دانشگاه گيلان را تاسيس كرد وي جهت ايجاد رشته موسيقي و گرافيك در دانشكده هنر و معماري و همچنين راهاندازي دانشكده منابع طبيعي دانشگاه گيلان تلاشهاي زيادي كشيد. دكتر فتوحي در انگلستان جهت اتحاد و انسجام و هماهنگي در تحصيل و تحقيق در رشته بيوتكنولوژي هسته تخصصي بيوتكنولوژي را راهاندازي كردند.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : رضا فتوحي قزويني در كنار تدريس به تاليف و تدوين كتب و مقالات علمي در زمينه رشته تخصصي خود ميپردازد.شاگردان : دكتر كافي، آقايان عسگري و ميغاني (دانشگاه كرمان)، رقامي (دانشگاه رفسنجان)، محمدجواد فتاحي و يحيي تاجور (موسسه مركبات كشور) و خانم تاتاري (موسسه تحقيقات باغباني كرج) از دانشجويان رضا فتوحي بودند.همفکران فرد : دكتر منصور غلامي، دكتر محمود اثني عشري (دانشگاه بوعلي سينا)، دكتر عليرضا طلائي، دكتر ضرغام (دانشگاه تهران)، دكتر خوشخوي، دكتر راحمي، دكتر تفضلي (دانشگاه شيراز)، دكتر آرمين (دانشگاه كرمان)، دكتر يوسف حميد اوغلي، دكتر نادر نريمانزاده، دكتر مجيد متقي طلب، دكتر علياصغر ورسهاي، دكتر هفت چناري و دكتر صحراگرد (دانشگاه گيلان) از همفكران رضا فتوحي قزويني ميباشند.آرا و گرايشهاي خاص : رضا فتوحي معتقد است كه اعمال مديريت علمي بر سرمايههاي انساني و طبيعي كه ذخاير ارزشمند آن در كشور ما وجود دارد تنها راه بيشرفت است و توسعه رسانههاي خصوصي، تحمل آراء و نظرات متفاوت و پرهيز از انحصارگرايي اعتبار و شان جمهوري اسلامي را افزايش ميدهد. چگونگي عرضه آثار : رضا فتوحي قزويني بيش از 30 مقاله در مجلات علمي پژوهشي داخل و خارج به چاپ رسانده است و حدود 70 مقاله در كنفرانسها و سمينارهاي داخل و خارج ارائه كرده است. آثار : پرورش مركبات در ايران ويژگي اثر : تاليف- انتشارات دانشگاه گيلان (چاپ اول 1378 و چاپ دوم با اضافات 1385)2 تحقيقات در كشورهاي اسلامي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه گيلان (1377)3 هوهويا در ايران براي بيابان زدايي، صنعتي و بهداشتي ويژگي اثر : تاليف- انتشارات نيلوفرانه
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر رشيد جداري عيوضي در سال 1307 در تبريز متولد شد.ايشان داراي دكتري زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران ( در سال 1346) مي باشد.وي فعاليتهاي آموزشي خود را در سال 1340 با رتب? مربي در دانشگاه تبريز آغاز كرد و در سال 1356 به سمت استادي منصوب شد. كتاب"ديوان حافظ" تصحيح،رشيد جداري عيوضي ، در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : رشيد جداري عيوضي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در تبريز گذراند و در سال 1333 از دانشگاه تبريز ليسانس زبان و ادبيات فارسي اخذ كرد. در سالهاي 1340 و 1346 موفق به دريافت فوق ليسانس و دكتراي خود از دانشگاه تهران گرديد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : رشيد جداري عيوضي فعاليتهاي آموزشي خود را در سال 1340 با رتب? مربي در دانشگاه تبريز آغاز كرد و در سال 1356 به سمت استادي منصوب شد. جوائز و نشانها : كتاب"ديوان حافظ" تصحيح،رشيد جداري عيوضي ، در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : دكتر عيوضي علاوه بر مقالات متعددي كه در نشريات و كنگره هاي علمي ارائه داده، آثار ديگري به رشته تحرير در آورده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تصحيح ديوان پيام تبريزي ويژگي اثر : مؤسسه تاريخ و فرهنگ ايران، 1351 2 تصحيح ديوان حافظ براساس سه نسخ? كامل كهن ويژگي اثر : تصحيح،با همكاري دكتر اكبر بهروز، مؤسسه تاريخ و فرهنگ ايران، 1356.اين كتاب در دوره شانزدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است. آشنايي با كتاب: «ديوان حافظ» ديوان حافظ/ تدوين و تصحيح رشيد عيوضي. – تهران: نشر صدوق، 1376.- 2 ج. اين نكته مورد اتفاق است كه اشعار حافظ در زمان حيات وي تدوين نشده و علاقه جامعان ديوان به تكميل باعث شده است كه حتي در كهن¬ترين نسخه كامل شناخته شده موجود نيز كه فقط بيست و يك سال پس از وفات خواجه تدوين شده است اشعاري راه يابد كه انتساب قطعي آنها به خواجه دشوار مي نمايد. همچنين محققان اتفاق نظر دارند در اين كه غالب اختلاف ضبط ها ناشي از بررسي مداوم حافظ در اشعار خود و تهذيب و تنقيح آنها بوده است و معلوم نيست ضبط كدام غزل در كدام نسخه كهن مطابق با آخرين نظر حافظ باشد. بنابراين در تدوين و تصحيح ديوان بايد روشي اختيار شود كه مصحح را به سرمنزل مقصود يعني تهيه نسخه¬اي كمال مطلوب، نزديكتر گرداند و حصول اين نيت جز با اتكا به «منابع قابل اعتماد» و «اعمال روشي دقيق و احتياط آميز در تدوين و تهيه متن» امكان پذير نخواهد بود. هم اكنون هشت نسخ? كامل و دو نسخ? ناقص و دو منتخب در دست است كه در فاصل? زماني 15 تا 35 سال بعد از وفات خواجه نوشته شده اند و اين «گنجينه عظيم» منابع قابل اعتمادي است كه نيل به نسخ? نهايي ديوان حافظ را نويد مي دهد. مصحح محترم از ميان نسخ مورد اشاره، هشت نسخ? كامل را براي تهيه نسخ? حاضر كافي تشخيص داده است. تاريخ استنساخ اين هشت نسخه از 813 تا 827 هجري قمري است، يعني در فاصله زماني 21 تا 35 سال پس از درگذشت حافظ، و فعلاً اين هشت نسخه را مي توان كاملترين، كهن ترين و قابل اعتمادترين منابع اشعار حافظ دانست. كتاب ديوان حافظ تصحيح دكتر رشيد عيوضي در دو جلد تدوين شده است. در جلد اول مصحح در مقدمه اي شيوه كار خود را تشريح كرده و در ادامه، متن كامل ديوان را – به ترتيب از غزليات، قصايد، مثنويات، تركيب¬بند، قطعات و فرديات و رباعيات – آورده است. جلد دوم كتاب، بخشي به ذكر نسخه بدلها اختصاص يافته و بخشي ديگر نيز شامل يادداشتهاي مصحح مي شود. -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1www.ketabesal.ir
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
منصور ثروت در سال 1327 در شهر اردبيل متولد شد. ايشان داراي مدرك دكتراي زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1368 مي باشدو نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه شهيد بهشتي مي باشد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : تحصيلات رسمي منصور ثروت به قرار زير است: سوابق تحصيلي ديبلم اد بي در دبيرستان اذرابادگان اردبيل 1345 كارشناسي رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تبريز 1352 كارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تبريز 1356 دكتري رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران 1368 همسر و فرزندان : منصور ثروت متاهل و داراي يك فرزند مي باشد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري دكتر منصور ثروت به ترتيب زير است: از سال 1352 تا 1359كارمند دانشگا ه تبريز از 1359 تا 1370 عضو هيا ت علمي دانسگاه تبريز از سال 1370 تا كنون عضو هيا ت علمي دانشگاه شهيد بهشتي مدير گروه زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه شهيد بهشتي از سال 1380 تا 1382 مدير گروه انتشارات فرهنگستان عضو شوراي پژوهشي دانشكده عضويت در برخي از گرد هماييهاي ملي و بين المللي فعاليتهاي آموزشي : منصور ثروت از سال 1360 تا كنون در مقاطع كارشناسي كارشناسي ارشد و دكتري زبان و ادبيات فارسي مشغول به تدريس در دانشگاه شهيد بهشتي ؛ دانشگاه هرمزگان و تبريز مي باشد. آرا و گرايشهاي خاص : از علايق پژوهشي منصور ثروت مي توان به : لغت متون ادبي، نقد ادبي و مكتبهاي ادبي اشاره كرد. چگونگي عرضه آثار : ب- مقالات 20 مقاله در مجله هاي معتبر دانشگاهي و غير دانشگاهي و ارائه در كنفذانسهاي علمي عنوان هاي طرحهاي پژوهشي و زمان اجراي آن: روشهاي اثباتي اهل عرفان -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 اشنايي با مكتبهاي ادبي انتشارات سخن ويژگي اثر : ج اول 1385 2 تحرير نوين تاريخ جهانگشاي جويني انتشارات امير كبير ويژگي اثر : چ اول 1362 دوم 1378 3 خردنامه ويژگي اثر : تصحيح،چ اول 1366 دوم 1371 سوم 1375 4 درست بنويسيم ويژگي اثر : دانشگاه تبريز چ اول 1370 دوم 1374 5 روش تحقيق و مرحع شناسي ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه بيام نور ج اول 1381 6 روش تصحيح انتقادي متون ويژگي اثر : انتشارات بايا ج اول 1378 7 فرهنگ غياث اللغات ويژگي اثر : چ اول 1363 دوم 1375 8 فرهنگ كنايات ويژگي اثر : چ اول دوم 1376 انتشارات سخن 9 فرهنگ لغات و تعبيرات عاميانه و معاصر ويژگي اثر : چ اول 1365 دوم 1378 10 كشور وسط دنيا ( ره اورد سفر چين ) ويژگي اثر : انتشارات امير كبير چ اول 1380 11 گزيده ديوان خاقاني ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه بيام نور ج اول 1381 12 گنجينه حكمت در اثار نظامي ويژگي اثر : چ اول 1369 دوم 1375 13 مجموعه مقالات كنگره بين المللي نظامي ويژگي اثر : چ اول 1372 14 نظريه ادبي نيما ويژگي اثر : انتشارات بايا چ اول 1375 15 نگارش فارسي ( براي دانشجويان زبان انگليسي ) ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه بيام نور چ اول 1374 16 يادگار گنبد دوار ويژگي اثر : چ اول 1369 دوم 1375
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
عبدالرسول تاهباززاده ( خيام پور ) در سال 1277 ، تبريز ديده به جهان گشود. پس از تحصيلات مقدماتي در تبريز ، به تهران آمد و با گرفتن ديپلم ادبي از دارالفنون به خدمت وزارت فرهنگ در آمد. سپس براي ادامه تحصيل به دارالمعلمين رفت و تحصيلات خود را ادامه داد و در سال 1312 ليسانس فلسفه و ادبيات گرفت. پس از آن ضمن خدمات اداري به اخذ ليسانس و دكتري از دانشگاه استانبول توفيق يافت. پس ازآن مدتي به تدريس در دانشكده ادبيات تبريز مشغول گرديد. در خرداد 1329 به رياست كتابخانه دانشكده نيز منصوب شد و در شهريور همان سال از طرف وزارت فرهنگ به رياست دانشكده انتخاب شد ولي بنا به دلايلي نپذيرفت و تا 25 فروردين 1342 معاونت دانشكده را به عهده داشت و پس از آن مدتي نيز كفيل دانشكده بود. او در 15 تير 1348 بازنشسته شد. دكترتاهباززاده در هفتم فروردين 1358 وفات يافت. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : عبدالرسول تاهباز زاده [خيام پور] فرزند حاجي محمود تاهباز در تبريز متولد گرديد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : عبدالرسول تاهباز زاده پس از تحصيلات مقدماتي در تبريز ، به تهران آمد و با گرفتن ديپلم ادبي از دارالفنون به خدمت وزارت فرهنگ در آمد. سپس براي ادامه تحصيل به دارالمعلمين رفت و تحصيلات خود را ادامه داد و در سال 1312 ليسانس فلسفه و ادبيات گرفت. پس از آن ضمن خدمات اداري به اخذ ليسانس و دكتري از دانشگاه استانبول توفيق يافت. زمان و علت فوت : عبدالرسول تاهباززاده در هفتم فروردين 1358 وفات يافت. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : عبدالرسول تاهباززاده از سال 1316 تا 1325 سمت مديريت دبستان ايرانيان را در استانبول به عهده داشت. در خرداد 1329 به رياست كتابخانه دانشكده نيز منصوب شد و در شهريور همان سال از طرف وزارت فرهنگ به رياست دانشكده انتخاب شد ولي بنا به دلايلي نپذيرفت و تا 25 فروردين 1342 معاونت دانشكده را به عهده داشت و پس از آن مدتي نيز كفيل دانشكده بود. او در 15 تير 1348 بازنشسته شد. فعاليتهاي آموزشي : عبدالرسول تاهباززاده پس از آنكه ديپلم ادبي را در دارالفنون دريافت كرد ، به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و پس از سه سال تدريس در اهواز براي ادامه تحصيل به تهران بازگشت. با اخذ ليسانس فلسفه و ادبيات فارسي از دانشسراي عالي ، در دارالفنون و ديگر دبيرستانها به تدريس پرداخت. و پس از اخذ مدرك دكترا مدتي به تدريس در دانشكده ادبيات تبريز مشغول گرديد. وي پس از بازنشستگي با توجه به مقام علمي و خدمات آموزشي و پژوهشي به پيشنهاد دانشكده ادبيات و علوم انساني و تصويب دانشگاه از تاريخ دهم دي ماه 1348 به مقام استادي ممتاز نايل آمد. دكتر تاهباز زاده در شهريور 1349 به تهران نقل مكان كرد و به مدت يك سال در يكي از مدارس عالي تهران به تدريس اشتغال داشت. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : عبدالرسول تاهباز زاده در دوران بازنشستگي تمام وقت خود را صرف تكميل كتاب « فرهنگ سخنوران » كرد. علاوه بر اثر فوق وي آثار ديگري نيز تايلف و چاپ نموده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تذكره روضه السلاطين 2 ترجمه وتصحيح مجمع الخواص 3 تصحيح و تحشيه تذكره اختر ويژگي اثر : جلد اول 4 تصحيح و تحشيه تذكره حديقه امان اللهي 5 تصحيح و تحشيه رياض الوفاق 6 تصحيح و تحشيه سفينه المحمود 7 تصحيح و تحشيه نگارستان دارا 8 دستور زبان فارسي 9 رساله عربي براي فارسي 10 رساله يوسف و زليخا 11 فرهنگ سخنوران 12 مصطبه خراب -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1زندگينامه رجال و مشاهير ايران ، تاليف: حسن مرسلوند ، ج 2 ، تهران : انتشارات الهام ، ص 247
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر تقي پور نامداريان در سال 1320 در همدان متولد شد. وي در سال 1358 در حالي كه فعاليتهاي خودرا در آموزش و پرورش ادامه مي داد موفق به دريافت درجه دكتري خود از دانشگاه تهران گرديد. دكتر پورنامداريان در حال حاضر استاد زبان و ادبيات فارسي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ميباشد تقي پورنامداريان در زبان و ادبيات فارسي , بويژه در زمينةنقد ادبي و عرفان مهارت و تخصص دارد. اورا مي توان پيرو مكتب كلاسيسيسم دانست, چون بيشتر به بررسي شعر كلاسيك فارسي پرداخته است . كتاب"رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي" تقي پورنامداران ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي گرايش : نقد ادبي والدين و انساب : پدر تقي پور نامداريان قناد بودو شعر هم مي گفت . اما آنقدر سرگرم شعر و شاعري بود كه قنادي را در حاشية آن انجام مي داد . تحصيلات رسمي و حرفه اي : تقي پورنامداريان تحصيلات خودرا از كلاس سوم ابتدايي شروع نموده و در رشتة رياضي در زادگاهش ديپلم گرفت و ته معلمي پرداخت . يكي از معلمان دبستان روستاي الفوت (در حوالي همدان) وي را به ادامه تحصيل در دانشگاه ترغيب نمود. پورنامداريان پس از موفقيت در امتحانات دانشگاه در رشتة زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران از روستاي الفوت به ازندريان منتقل شد. . وي پس از انتقال به تهران تحصيلات خود را در دورة فوق ليسانس در پژوهشكدة فرهنگ ايران ادامه داد. او اولين دانشجوي پژوهشكده بود كه به تشويق دكتر اتوالقاسمي در آزمون ورودي دكتري دانشگاه تهران شركت نمود و درسال 1358 از پايان نامة دكتري خود دفاع نموده است. خاطرات و وقايع تحصيل : تقي پورنامداريان از مشكلات رفت و آمدخود به تهران در زمان تحصيل, به خصوص در روزهاي برفي و باراني زمستان , و اقامت در مسافرخانه هاي خيابان ناصرخسرو خاطرات مفصلي دارد. فعاليتهاي ضمن تحصيل : تقي پورنامداريان در زمان معلمي خود در ازندريان, هر هفته يكي دو روز جهت تحصيل به تهران مي آمد . بدين گونه فعاليت معلمي اودر حين تحصيل نيز ادامه داشت . او كه تحصيلات دانشگاهي خود را مديون اصرار دوستان و همكاران خود در روستاي ازندريان ميداند, پس از يك سال خدمت در ازندريان به روستاي قروةدرجزين همدان منتقل گشت. وي از اين روستا نيز مدت دو سال به تهران رفت و آمد داشت. تا اينكه به تهران منتقل شده و سال چهارم دانشگاه رادرتهران مقيم گشت. اودر تهران شش سال ديگر به معلمي د ردبستان و دبيرستان پرداخت و در اين مدت نيز موفق به اخذ درجة فوق ليسانس از پژوهشكدة فرهنگ ايران شده است . وي بعداز سال اول دانشجويي درپژوهشكدهعلاوه بردرس خواندن , تدريس هم داشت و بطور غير رسمي به دانشجويان در نوشتن رساله نيز كمك مي كرد. هر چند اشتغال بيش از پيش پورنامداريان در دورة فوق ليسانس و اشتغال بسيار وي در دورة دكتري باعث شدكه همسرش ابراز ناراحتي نمايد , اما با دفاع از پايان نامة دكتري ااز وضعيت با ثباتي برخوردار گرديد. استادان و مربيان : تقي پور نامداريان دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران با درك فيض از محضر اساتيدي چون مرحوم محمد پروين گنابادي – مرحوم دكتر احمدعلي رجايي و دكتر پرويز ناتل خانلري – دكتر سيدجعفر شهيدي – دكتر سيدحسن سادات ناصري و خصوصا ارشادات و راهنمايي استاد دكتر شفيعي كد كني در سال 1358 طي كرده و به اخذ درجه دكتري در اين رشته نايل آمد. همسر و فرزندان : تقي پورنامداريان سال اول كه در پژوهشكدة فرهنگ ايران دورة فوق ليسانس را مي گذراند در مدرسةهدف نيز به آموزش خط اشتغال داشت. در اين مدرسه با يكي از معلمان آشنا شده و با او ازدواج نمود. فعاليتهاي آموزشي : تقي پورنامداريان كه در حال حاضر استاد زبان و ادبيات فارسي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ميباشد, در سالهاي قبل و پس از گرفتن ديپلم, در روستاهاي ملاير( جيجان , مانيزان, كسب, ازندريان, الفوت ) به شغل معلمي پرداخته است . در آن دوران وي چند ماه در جيجان و دو سال نيز در الفوت , تنها معلم دهكده بود . او در در دوران تحصيلات دانشگاهي به فعاليتهايي همچون معلمي , اشتغال در پژوهشكدة فرهنگ ايران , كمك به دانشجويان در درس و رساله و تدريس در دبستان و دبيرستان مي پرداخت . تا اينكه از آموزش و پرورش به فرهنگستان ادب و هنر انتقال يافته و بعنوان مامور در بنياد فرهنگ ايران مشغول گشته است . در سالهاي بعداز انقلاب كه بنيادها و فرهنگستان در مؤ سسةمطالعات و تحقيقات فرهنگي ادغام شده و بعد هم به پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تغيير داد, او و همكارانش تاليف؛فرهنگ تاريخي زبان فارسي ؛را از سال1363 آ غاز نمودند . در خلال اين سالها , كه سه سال آن در كرةجنوبي به تدريس گذشت , در اكثر دانشگاههاي تهران از جمله , دانشگاه تهران , تربيت معلم , شهيد بهشتي و تربيت مدرس به تدريس پرداخته و به خلق كتب و مقالات متعدد اهتمام ورزيده است . آرا و گرايشهاي خاص : تقي پورنامداريان در زبان و ادبيات فارسي , بويژه در زمينةنقد ادبي و عرفان مهارت و تخصص دارد. اورا مي توان پيرو مكتب كلاسيسيسم دانست, چون بيشتر به بررسي شعر كلاسيك فارسي پرداخته است . از نمونه آثار وي در نقد ادبي به كتاب در ساية آفتاب :اشاره كرد . در اين كتاب نويسنده به مشعر فارسي و ساخت شكني در شعر مولوي بپرداخته است. جوائز و نشانها : كتاب"رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي" تقي پورنامداران ، در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : دكتر تقي پورنامداران ،بيش از 22 مقاله در زمينه رشته تخصصي خود و بيش از 2 طرح تحقيقاتي را در كارنامه كاري خود دارد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 احوال و انديشة عطار ويژگي اثر : مقا له 2 اسباب و صور در غزلهاي مولوي ويژگي اثر : مقا له 3 استاد زرين كوب و مثنوي ويژگي اثر : مقا له 4 بلاغت و گفت و گو با متن ويژگي اثر : مقا له 5 پايان بي قراري ماهان ويژگي اثر : مقا له 6 پونه هاي الوند ويژگي اثر : گزيده شعر هاي رضا ذوقي 7 تاملي در شعر احمد شاملو ويژگي اثر : كتاب 8 تصحيح و شرح كتاب منطق الطير عطار ويژگي اثر : با همكاري دكتر محمود عابدي بوده و نا تمام است . 9 تصوير آفريني در مرزبان نامه ويژگي اثر : مقا له 10 تفسيري ديگر از شيخ ويژگي اثر : مقا له 11 جلد دوم : داستان پيامبران در كليات شمس : ويژگي اثر : نا تمام است 12 چند نكته دربارة شعر شاعران آذري و نظامي ويژگي اثر : مقا له 13 خانه ام ابري است ( نقد و تحليل شعر نيما ) ويژگي اثر : كتاب 14 داستان پيامبران در كليات شمس ( جلد اول ) ويژگي اثر : جلد 2 اين كتاب در دست تحرير است 15 در ساية آفتاب ويژگي اثر : نويسنده اين كتاب را حاصل بخشي از اندوخته هاي ذهني خود -كه سبب حصول يك شهود- و ظرايف غريب زبان قرآني مي داند. نويسنده معتقد است در قرآن همه سخن مي گويند در عين آنكه متكلم حقيقي همان خداست, و در طول سوره ها توالي و تناوب متكلم دستوري و به اقتضاي آن مخاطبها بدون ذكرقرينه ، زبان خاصي را به وجود مي آورند , كه به اين ترتيب مي توان عادت ستيزيهاي گوناگوني راتصور كرد كه در زبان قرآن رخ داده است و ساختارآنرا در قياس با زبان ما درهم شكسته است. دكتر پور نامداريان در فصل اول كتاب به بررسي پاسخ اين سوال مي پردازد كه چه عواملي سبب مي شود شاعراني مثل سنايي: عطار :مولوي و حافظ در غزلهاي عارفانة خود ركن ركين معني داري يا تك معنايي رادر شعر كلاسيك بشكنند و از ميان چهار عامل موثر در توليد شعر يعني اوضاع سياسي و اجتماعي : شخصيت فردي شاعر : ميراث ادبي و مخاطب شعر : تحول كدام عامل سبب شكسته شدن سد سنت مي گردد و تجدد در اركان سه گانه شعر كلاسيك (زبان ادبي :صورت و قالب ازپيش معين و معني داري )را به دنبال خودمي آورد . همچنين در اين فصل به علت متزلزل بودن ركن معني داري بوسيلةبعضي شاعران مي پردازد. نويسنده در بخشي از كتاب با عنوان : صور و اسباب ابهام در غزل هاي مولوي :كوشيده است تاشباهتهاي ساختاري ميان غزلها ي مولوي با ساختار قرآن را كه نتيجة اشتراك بافت , يعني بافت وحي است :نشان دهد. بخش دوم كتاب نيزهمين ساخت شكنيهارا در مثنوي پي مي گيرد.ضمن آنكه به مناسبت : به شيوة داستان پرداري مولوي و تاثير اين بافت در زبان مثنوي اشاره و براي اثبات مطلب و تفاوت مثنوي با كتابهاي تعليمي مشابه چون حديقةسنايي و مثنويهاي عطار مقايسةلازم به عمل مي آورد. 16 درس فارسي براي فارسي آموزان خارجي ويژگي اثر : كتاب 17 ديدار با سيمرغ ويژگي اثر : كتاب 18 رساله هاي عرفاني ابن سينا و مثنويهاي عطار ويژگي اثر : مقا له 19 رمز و داستانهاي رمزي در ادب فارسي ويژگي اثر : اين كتاب در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است-آشنايي با كتاب رمز و داستانهاي رمزي اين كتاب شامل 16 بخش است كه 10 بخش ابتداي آن در حكم مقدّمه اي است كه خواننده را با زمينه ها و سوابق رمز و جلوه هاي متعدد و متنوع آن در ادب فارسي و فرهنگ ايراني – اسلامي آشنا مي سازد. در اين مقدّمه پس از بحث درباره معني لغوي و اصطلاحي رمز علت رمزي شمردن اين داستان ها و سپس رابطه رمز با صور خيال بررسي گرديده است و موارد اشتراك و اختلاف آنها شرح شده و آن گاه نوع برخورد انسان با متعلق معرفت و تأثير آن در كيفيت بيان مورد مداقه قرار گرفته است. در 6 بخش بعدي، كتاب مستقيماً با داستان هاي رمزي ارتباط مي يابد و جدايي داستان رمزي از تمثيل و شباهت آن با رؤيا بيان مي گردد. در بخش هاي 14 و 15 به شرح رمزهايي كه در داستان هاي عرفاني – فلسفي ابن سينا و سهروردي آمده، پرداخته و در بخش 16 به مفهوم كلي «رسالة الطّير» ها اختصاص يافته است. ضمناً خلاصه اي از داستان هاي مورد بحث در پايان به كتاب منضم شده است. 20 رهروان بي برگ ويژگي اثر : مجموعه شعر 21 سفردر مه ( نقد شعر احمد شاملو ) ويژگي اثر : كتاب 22 سيري در يك غزل عطار ويژگي اثر : مقا له 23 شرح گزيده اي از نثرهاي شاعرانة عرفاني: ويژگي اثر : نا تمام است 24 شرح و تحليل سه رساله از سهروردي ويژگي اثر : اين كتاب در دست تحرير است. 25 شهود زيبايي و عشق الهي ويژگي اثر : مقا له 26 عالم مثالي شعر حافظ ويژگي اثر : مقا له 27 عشق و غزل در ادب فارسي ويژگي اثر : مقا له 28 عطار و ابو سعيد ابوالخير ويژگي اثر : مقا له 29 غزلهاي فارسي فضولي ويژگي اثر : مقا له 30 فرهنگ تاريخي زبان فارسي ويژگي اثر : جلد دوم -(با همكاري پژوهشگران مؤسس? مطالعات و تحقيقات فرهنگي) در دست تحرير است 31 گزيده اي از آثار شيخ اشراق : همراه با شرح و تحليل ويژگي اثر : نا تمام است 32 گزيده اي از غزلهاي حافظ همراه با شرح : ويژگي اثر : ناتمام است 33 گزيده اي از نظم و نثر همراه با شرح : ويژگي اثر : ناتمام است 34 گمشدة لب دريا ويژگي اثر : مقا له 35 گمشدة لب دريا : دربار ة شعر حافظ: ويژگي اثر : نا تمام است 36 مجلدات :فرهنگ تاريخي زبان فارسي : ( با تني چند از همكاران ) ويژگي اثر : نا تمام است 37 مسالة معني در شعر كلاسيك و شعر نو ويژگي اثر : مقا له 38 نقد و تحليل هزارة دوم آهوي كوهي ويژگي اثر : مقا له 39 هماهنگي صورت و معني در شعر بهار ويژگي اثر : مقا له 40 هويت ملي و شاهنامه ويژگي اثر : مقا له
ملیت : ایرانی - قرن : 5 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)
ابوجعفر محمد بن حسن ملقب به شیخالطائفه، از بزرگترین علماى دینى شیعه (و. طوس 385- ف. نجف 460 ه.ق.). وى در 408 ه.ق. از طوس به بغداد رفت و چهل سال بعد به نجف شد. تحقیقات او در حدیث و تفسیر و فقه و رجال و كلام و ادب مرجع علماى شیعه میباشد. او صاحب تألیفات مهم در مسایل مذهبى شیعه است كه از جمله آنهاست: كتاب تبیان (ه.م.)، استبصار (ه.م.)، تهذیب الاحكام، العدة فى اصول الفقه، كتاب الرجال، كتاب الغیبة، فهرست كتب الشیعة و اسماء المصنفین، النهایة، كتاب الخلاف، كتاب الجمل والعقود، كتاب یوم دلیلة، تلخیص شافى، المفصح در امامت، مناسك الحج، مقتل الحسین، اخبار مختار و غیره. (460 -385 ق)، فقیه، عالم، مولف دو كتاب از كتب اربعه شیعه و بنیانگذار حوزهى علمیهى نجف. معروف به شیخالطائفه و امام الفرقه بعد الائمه (ع). در 408 ق در بیست و سه سالگى از خراسان وارد عراق شد. پس از چهل سال از بغداد به علت ترس از فتنهاى كه در آن زمان (448 ق) در بغداد درگرفته بود و كتابهاى شیخ و خانهى او را طعمهى آتش خویش كرده بود، به نجف اشرف مهاجرت كرد. او بر كرسى كلام مىنشست و جوابگوى خاص و عام در تمامى مسائل حتى در امامت بود. آن كرسى از جانب خلفاء به او عرضه شده بود و مخصوص یگانهى دوران بود. شیخ طوسى بینانگذار حوزهى علمیهى نجف است كه بیش از هزار سال از عمر آن مىگذرد. وى شاگرد شیخ مفید و ابنغضائرى و ابنعبدون و ابن ابىجید قمى و سید مرتضى و على بن شبل بن راشد و حسین بن قاسم علوى و احمد بن ابراهیم قزوینى و هلال بن محمد حفار و احمد بن محمد اهوازى و جعفر بن حسین قمى و ابوعلى بن شاذان و بسیاى دیگر از اساطین علم و دین است. شاگردان دانشمند و مجتهد وى متجاوز بر سیصد تن از شعیه و بىشمارى از عامه بودند. فرزندش شیخ ابوعلى حسن بن شیخ، صاحب كتاب «المجالس»، از شاگردان و راویان او است. در میان شاگردان او آدم بن یونس نسفى، ابوصلاح حلبى، شیخالاسلام حسن بن بابویه قمى، محىالدین حسن همدانى، ابومحمد حسن جبهانى، حسین بن فتح واعظ جرجانى، ابوصمصام حسینى، سلمان بن حسن صهرشتى، ابوالصلت محمد بن عبدالقادر، سعدالدین ابنبراج، شیخ على سبزوارى، شیخ عبیداللَّه بن بابویه قمى، غازى بن احمد سامانى، كردى بن عكبرى فارسى، ابوالحسن دیباجى، محمد وراق، شیخ ابوجعفر حلبى، ابوسعد منصور آبى، جمالالدین محمد طبرى، ناصرالدین رضى حسینى، محمد بن حسن فتال و بسیارى دیگر را مىتوان نام برد. در هفتاد و پنج سالگى در نجف درگذشت و در منزل خویش كه اكنون مزار معروفى است به خاك سپرده شد. خانهاش و مسجدش كه یكى از معروفترین مساجد نجف است و همچنین آثار باقى مانده از او، تاكنون برجاست. از آثار علمى وى: در تفسیر: «التبیان»؛ «الجامع لعلوم القرآن»؛ در حدیث: «تهذیب الاحكام» یا «التهذیب»؛ «الاستبصار»؛ در فقه: «المبسوط»؛ «الخلاف»؛ «الایجاز»، در فرائض؛ «الجمل و العقود»، در عبادات؛ «الاقتصاد»، در عقاید و عبادات؛ «النهایه»؛ در علم اصول و رجال: «العده» كه ملا خلیل آن را شرح كرده است؛ «الفهرست» كه در آن «اصول» و نگارشهاى اصحاب و تصانیف آنها آورده شده «و شیخ سلیمان ماحوزى آن را مرتب و شرح كرده و «معراج الكمال الى معرفه الرجال» نامیده است؛ «الابواب» كه به نام «رجال شیخ» یا «رجال الطوسى» معروف است؛ «اختیار رجال الكشى» یا «اختیار معرفه الرجال». از دیگر آثار او: «التلخیص للشافى» و «المفصح»، هر دو در كلام و امامت؛ «هدایه المسترشد و بصیره المتعبد»؛ «كتاب الغیبه»؛ «مناسك حج»؛ «المجالس»، در اخبار كه «امالى» اوست؛ مقتل الحسین (ع)»؛ «اخبار مختار»؛ «مصباح المتهجد»، در اعمال سال.[1]
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1359 -1283 ش)، عالم دینى، فقیه، مفسر، نویسنده، استاد و شاعر. در شیراز به دنیا آمد. پدرش آیتاللَّه میرزا ابوالفضل محلاتى از علما و روحانیون بنام و دانشمند فارس بود. صدرالدین پس از تحصیل مقدمات به عتبات عالیات رفت و مدتى از محضر استادن آنجا بهره گرفت و به شیراز بازگشت. چندى در اصفهانى و قم تحصیلات علوم دینى خود را ادامه داد تا موفق به كسب درجهى اجتهاد شد و سپس به شیراز بازگشت و در شیراز حوزهى تدریس بنیان نهاد و حلقهى تفسیر قرآنى ترتیب داد. از بدو تأسیس دانشكدهى ادبیات در شیراز به تدریس زبان عربى و ادبیات اشتغال ورزید. او علاوه بر تحقیق و نویسندگى، شعر هم مىسرود و چون به طریقهى ذهبیه مایل بود اشعارش مضامین عرفانى داشت. از 1334 ش صبحهاى جمعه انجمن ادبى صدر را در خانه خود تشكیل داد. وى از اعضاى مؤسس كانون دانش پارس نیز بود. این كانون مجالس دبى داشت و تألیفات گوناگون اعضاى كانون را به چاپ مىرساند و داراى نشریه بود. آثار علمى و ادبى محلاتى در این نشریه به چاپ مىرسید. از آثار وى: تفسیر «سورهى والعصر»؛ «شأن نزول آیات قرآن»؛ «مناسك حج»؛ «اسرار حج»؛ «دار العلم شیراز»؛ «ولایت فارس در زمان خلفاء»؛ «مكتب عرفان سعدى»؛ «مقدمه تاریخ ادب عرب».[1] مؤلف، محقق، شاعر. تولد: 1284، شیراز. درگذشت: 7 اسفند 1359، شیراز. صدرالدین محلاتى، متخلص به «صدر» فرزند آیتالله میرزا ابوالفضل محلاتى پس از تحصیل مقدمات، به عتبات رفت و مدتى در آنجا از محضر استادان استفاده نمود و به شیراز بازگشت. چندى در اصفهان و قم به ادامهى تحصیلات علوم دینیه پرداخت و موفق به كسب جواز اجتهاد شد. سپس به شیراز مراجعه كرد و سالها رییس دفترخانهى اسناد رسمى شمارهى یك بود. از بدو تأسیس دانشكدهى ادبیات دانشگاه شیراز به دعوت دكتر لطفعلى صورتگر به تدریس زبان عربى و ادبیات اشتغال ورزید و تا اواخر عمر، استاد آن دانشكده بود. صدرالدین علاوه بر تحقیق و نویسندگى، شعر هم مىگفت و چون اهل عرفان بود، اشعارش مضامین عرفانى داشت. طبع او بیشتر به غزلسرایى مایل بود. از سال 1324 صبحهاى جمعه در خانهى خود انجمن ادب تشكیل مىداد و عدهاى از شاعران و نویسندگان و شعر دوستان در آن شركت مىكردند. مباحث اعضاى انجمن دربارهى مسائل ادبى، تفسیر، شعرخوانى و تصحیح اشعار بود. وى یكى از مؤسسان كانون دانش پارس است. همیشه مقالات علمى و ادبى وى در جراید «پارس» منتشر مىشد. از وى آثارى به چاپ رسید كه از آن جمله است: دارالعلم شیراز (1333)؛ تفسیر سوره والعصر (1338)؛ شأن نزول آیات قرآن (1334)؛ مناسك حج، اسرار حج، مكتب عرفان سعدى، مقدمهى تاریخ ادب عرب، ولایت فارس در زمان خلفاء (1334). تألیفاتى كه از او باقى مانده ولى به چاپ نرسیدهاند به این شرح است: مبانى عرفان قرآن، تصوف و عرفان سعدى، تاریخ مكه، تاریخ اسلام یا محمد (در دو جلد)؛ تاریخ ادب (در دو جلد)؛ شأن نزول آیات قرآن (جلد دوم)؛ اثبات وجود خدا. او در هفتم اسفند 1359 در سن هفتاد سالگى در شیراز درگذشت و در جوار آرامگاه حضرت على بن حمزه در مقبرهى خانوادگى در كنار مزار پدرش، به خاك سپرده شد.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1339 -1271 ق)، نویسنده، نقاش و شاعر، متخلص به فرصت. ملقب به میرزا آقا و فرصتالدوله. در شیراز به دنیا آمد. در همان شهر علوم مداوله از جمله صرف و نحو، معانى و بیان و منطق و حكمت را تحصیل كرد و از شیخ مفید بیش از دیگر اساتیدش دانش آموخت. او در شعر و شاعرى نیز مشهور بود. وى به زبان انگلیسى و فرانسه و پهلوى آشنایى و در فن نقاشى و موسیقى شهرتى بهسزا داشت. مدتى از عمر خود را در هندوستان و عراق به سیر و سیاحت گذراند و هنگام بازگشت به شیراز به اتفاق شعاع السلطنه، حاكم فارس، به تهران آمد و نزد مظفرالدین شاه رفت و لقب فرصتالدوله یافت. در اوان مشروطیت به سمت نخستین رییس معارف و اوقاف فارس مصنوب گریدد. وى تا پایان عمر مجرد زیست. مدفن او در حافظیه شیراز است. از آثار وى: «آثار عجم» یا «شیرازنامه»؛ «اشكال المیزان»، در علم منطق؛ «بحور الالحان»، در علم موسیقى و عروض؛ «جغرافیاى هندوستان»؛ «صرف و نحو خط آریا»؛ «دبستان الفرصه»؛ «دیوان» شعر؛ «منشآت» فرصت؛ «مقالات علمى و سیاسى»؛ «دریاى كبیر»؛ «شطرنجیه».[1] (بخش 1) شیرازى ملقب به فرصةالدوله، شاعر و ادیب و موسیقىدان معروف ایرانى. (و. 1271 ه.ق- ف. 1339 ه.ق) از خانوادهاى ادبپرور در شهر شیراز پا به عرصهى وجود گذاشت. از كودكى علاقهى خاصى به تحصیل علوم و فنون مختلف داشت. در آغاز جوانى در صرف و نحو و منطق و حكمت و حساب و هیأت و هندسه و اسطرلاب سرآمد اقران بود و به زبان انگلیسى آشنایى داشت. بنا به نوشتهى خود او در سى و دو سالگى به دیدار سید جمالالدین اسدآبادى نایل شد و او را در بوشهر ملاقات كرد و دیدارهاى بعد موجب دوستى آن دو گردید. پارهاى سخنان گرانبهاى سید جمالالدین در یادداشتهاى او منقول است. هنگامى كه شعاعالسلطنه فرزند مظفرالدین شاه از شیراز به تهران بازگشت فرصت را با خود به دربار آورد و معلم و ندیم خود ساخت و چون در دربار تقرب یافت شاه او را لقب فرصةالدوله داد. هنگام انقلاب مشروطیت فرصت در تهران بود و در سازمان جدید وزارت معارف كه پس از مشروطیت به وجود آمد او را به ریاست معارف فارس گماشتند و وى در این سمت به خوبى خدمت كرد. بار دیگر هنگام تأسیس دادگسترى او را رئیس عدلیهى فارس كردند و سپس دوباره شغل ریاست معارف و فوائد عامه و مدتى هر دو شغل فرهنگ و دادگسترى را بدو سپردند. فرصت سراسر منطقهى فارس و بنادر را در مدتى دراز نقطه به نقطه پیمود و اوضاع جغرافیایى هر نقطه را به رشتهى تحریر درآورد. نام این اثر خود را «آثار عجم» نهاده است. آثار دیگر فرصت، غیر از «آثار عجم» عبارتند از: 1- اشكالالمیزان در علم منطق. 2- دریاى كبیر مشتمل بر علوم مختلف به زبان عربى و فارسى. 3- بحورالالحان در علم موسیقى و عروض. 4- منشات نثر. 5- رسالهى شطرنجیه. 6- مثنوى هجونامه. از همه مهمتر دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، ترجیعات، مسمطات، رباعیات، مثنویات، مراثى، تواریخ و پیوستى از منشات منثور اوست. فرصت بر اثر یك بیمارى 1339 ه.ق برابر با اول آبان ماه 1299 ه.ش در خانهى شخصى خود در شیراز چشم از جهان فروبست و بنا بر آرزوى دیرینهاش در كنار آرامگاه لسانالغیب حافظ به خاك سپرده شد و سنگى را كه زیر نظر خود او براى مزارش تراشیده بودند بر گور او نهادند.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، محقق و نویسنده. از محققان و نویسندگان در زمینه كشاورزى است. از آثار وى: «حشرات و امراض مهم مو و طرز دفع آنها»؛ «دستور عملى كشت پنبه».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
(تو 1304 ق)، مورخ و نویسنده. ملقب به متین السلطنه و معتصم السلطنه. سیزده ساله بود كه لقب متین السلطنه و فرمان مستوفىگرى از مظفرالدین شاه گرفت. پس از پایان تحصیلات خود در مدرسهى علوم سیاسى، در وزارت خارجه مشغول خدمت شد. وى پس از آن عهدهدار مشاغل مختلفى گردید و به استاندارى و وزارت و سفارت رسید و مدتى سناتور شد. از آثار وى: «تاریخ مختصر افغانستان»؛ «نظرى به مشرق»، تاریخ سیاسى افغانستان؛ «یك سال در چین»؛ «خاطرات سیاسى فرخ»؛ «شجرهى خبیثه».[1] فرزند سیدمحمد سادات تهرانى است كه در 1333 ه.ق لقب معتصمالسلطنه گرفت. تاریخ تولد فرخ را 1304 ه.ق نوشتهاند. پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه به مدرسهى عالى علوم سیاسى راه یافت و دورهى مدرسهى مزبور را قبل از مشروطیت پایان داد و به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد. در ادارهى تذكره و دفتر وزارتى مشغول كار شد. سپس ماموریت قفقاز گرفت و چندى در باطوم و گنجه نایبقنسول بود. در 1331 ه.ق به عنوان كارگزار مامور خدمت در تربتحیدریه شد و در انتخابات دورهى سوم قانونگزارى از طرف مردم تربتحیدریه به مجلس رفت. مجلس سوم به علت جنگ بینالملل اول و مهاجرت نمایندگان و تشكیل حكومت موقت در كرمانشاه بیش از یك سال به طول نیانجامید. فرخ مجددا به وزارت خارجه رفت و سرحددار سیستان گردید و پس از مدتى كارگزار گیلان شد و پس از دو سال ریاست ادارهى تحریرات روس در وزارت خارجه به عهدهى او واگذار گردید. پس از كودتاى 1299 با سمت كارگزارى كل عازم خراسان شد. فرخ در این ماموریت از دوستان و نزدیكان كلنل محمدتقىخان پسیان شد و در قیام او مشاركت داشت. پس از شهادت مرحوم كلنل، فرخ مدتى تحت تعقیب حكومت مركزى قرار گرفته و به بیرجند رفت. اعتبارنامهى وى در دورهى چهارم در مجلس رد شد. در 1302 در كابینهى مشیرالدوله به ریاست حسابدارى وزارت امور خارجه رسید و سپس مدیركل مالى آن وزارتخانه شد. در 1305 با سمت وزیرمختار به افغانستان رفت و مدت دو سال در آن كشور اقامت داشت. فرخ در این ماموریت موفق گردید قرارداد و عهدنامهى بىطرفى دو دولت را به امضاء برساند. شغل بعدى فرخ معاونت وزارت معارف است. در آن تاریخ اعتمادالدوله قرهگوزلو وزیر معارف بود. مسئلهى توسعهى مدارس و تعمیم فرهنگ در سرتاسر كشور و موضوع اعزام دانشجو به خارج از برنامههاى اصلى وزارت معارف بود. وجود معاون فعال و پرتحركى چون فرخ در آن تاریخ ضرورت داشت. فرخ در سمت معاونت وزارت معارف نایبالتولیه مدرسه عالى سپهسالار نیز بود. در 1310 وزارت اقتصاد منحل شد و سه اداره كل بوجود آمد كه عبارت بود از ادارهى صناعت، ادارهى فلاحت، ادارهى تجارت، فرخ به ریاست اداره كل صناعت رسید. روساى این ادارات در حكم وزیر بودند و در مجلس حضور مىیافتند. پس از مدتى كوتاه، امور مربوط به اداره كل فلاحت هم با فرخ گردید. در 1314 فرخ به حكومت رضائیه منصوب شد و دو سال بعد مجددا رئیس اداره كل صناعت شد و پس از چند روز ادارهى صناعت به وزارت صناعت تبدیل شد و فرخ وزیر صناعت ایران گردید. مدتى كوتاه در مقام وزارت صناعت باقى بود تا اینكه جاى خود را ابتدا به فروهر و بعد به منصورالملك داد. در 1319 استاندار فارس و بنادر شد و در شهریور 1320 به استاندارى كرمان و بلوچستان تغییر ماموریت یافت. در 1321 از كرمان احضار شد و در تیرماه 1321 در كابینهى سهیلى به وزارت كشور رسید. هنوز یك ماه از وزارت كشور او نگذشته بود كه كابینهى سهیلى دچار بحران گردید و كنار رفت. قوامالسلطنه به جاى سهیلى به زمامدارى رسید. وضع نابسامانى غلهى كشور، وجود وزارتخانهى خاصى را ایجاب مىنمود. نخستوزیر لایحهى تاسیس وزارت خواروبار را به مجلس برد و سید مهدى فرخ را به این سمت به مجلس معرفى نمود. در انتخابات دورهى چهاردهم قانونگزارى، فرخ كاندیداى نمایندگى مجلس شوراى ملى شد و از طرف مردم زابل و سیستان به نمایندگى انتخاب شد. در همین دوره چند بار مسئلهى نخستوزیرى و ریاست مجلس وى پیش آمد كه جامهى عمل نپوشید. فرخ در این دوره علیه سهیلى و تدین به علت دخالت در انتخابات اعلام جرم كرد كه هر دو پس از محاكمه در دیوان كشور تبرئه شدند. در اواخر دورهى چهاردهم كه آذربایجان وضع خاصى یافته بود، حكیمى نخستوزیر فرخ را به استاندارى آذربایجان شرقى و غربى در نظر گرفت و فرمان او صادر شد ولى اوضاع و احوال سیاسى آن روز امكان انجام این ماموریت را به فرخ نداد و دولت او را مجددا به استاندارى فارس فرستاد. فرخ در 1327 در دولت هژیر به سمت سفیركبیر ایران در چین تعیین شد. فكر اعزام سفیركبیر به چین در دولت حكیمالملك پیش آمد و عبدالحسین هژیر نامزد این سمت بود و یك هفته قبل از نخستوزیرى خود قرار بود به این ماموریت اعزام شود كه از طرف مجلس به نخستوزیرى رسید و طبعا پست سفارت ایران به سید مهدى فرخ تعلق گرفت و مدت یك سال در آن كشور اقامت داشت.در حكومت منصورالملك در 1329 در شرایط و محیط خاصى، فرخ به ریاست كل شهربانى منصوب شد و با زمامدارى رزمآرا سرتیپ دفترى به این سمت منصوب شد و فرخ به عنوان سناتور انتصابى آذربایجان به مجلس سنا رفت و با لوایحى كه بدون مطالعه یا به عنوان انتقام از افراد در مجلس هفدهم به تصویب مىرسید، در سنا مخالفت مىكرد. در 1334 براى بار سوم به استاندارى فارس رفت و یك سال بعد استاندار خراسان شد و مدتى در این سمت باقى بود تا به تهران احضار گردید و دیگر از آن تاریخ شغلى به وى ارجاع نگردید. سیدمهدى فرخ در دورهى پنجم سناتور انتصابى تهران گردید. فرخ قریب نیمقرن به طور متوالى مصدر مشاغل و مقامات مختلف بوده است، در عمر سیاسى خود هفت مرتبه استاندار و پنج نوبت وزیر و سه دوره سناتور و دو دوره نمایندهى مجلس و دو دفعه سفیركبیر بوده است. فرخ در تمام مدت خدمات خود در كارها قاطعیت داشته، با قدرت و انضباط خاص امور مربوطه را اداره نموده است. وى در اواخر عمر به انتشار خاطرات زندگانى سیاسى خود پرداخت. گذشته از اینكه این خاطرات لایحهى دفاعیهى زندگانى سیاسى او بود، به افرادى كه در طول حیات خود با آنها مناسباتى نداشته است، انتقامگیرى محسوب مىگردد. فرخ این خاطرات را در كمال بىپروائى و یك جانبه به رشتهى تحریر درآورده و در حقیقت تحریف تاریخ است. او در 88 سالگى در تهران درگذشت.
ملیت : ایرانی - قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 1026 -1024 ق)، شاعر و نویسنده، متخلص به ظهورى. ملقب به ملك الشعراء. وى در قریهى جمند، از توابع ترشیز، به دنیا آمد. جوانیش به كسب ادب و دانش در خراسان گذشت، سپس به یزد رفت و در آنجا به شیوهى شاعرى مشغول شد و با گروهى از اهل ادب معاشرت نمود در همان دیار با وحشى بافقى آنشایى و مصاحبت یافت. پس از آن چندگاهى به شیراز عزیمت كرد و در آنجا با درویش حسین سالك شیرازى، شاعر و نقاش و مذهب معروف، دوستى و ملازمت یافت. سپس قصد هند كرد و وارد دكن شد و در بیجاپور به درگاه عادل شاهیان رسید و ملازمت عادلشاه ابراهیم ثانى را یافت و او را مدح گفت. آشنایى ظهورى با ملك قمى هم در همین ناحیهى دكن و ظاهره در بیجاپور حاصل شد و به مواصلت ظهورى با دختر ملك انجامید و از آن پس دو شاعر با یكدیگر به سر بردند و در ایجاد بعضى اثرها با هم همكارى داشتند. ظهورى پس از چندى آهنگ حجاز كرد و در بازگشت به هند در احمدنگر پایتخت نظامشاهیان به خدمت عبدالحریمخان خانان رسید. وى در نظم و نثر دست داشت بطورى كه در هند به شهرت رسید. از جمله آثارش: مجموعه منشآت به نامهاى: «دیباچهى نورس»، كه مقدمهاى است بر كتاب «نورس خیال» اثر ابراهیم عادلشاه؛ «گلزار ابراهیم»، در ستایش ابراهیم عادلشاه؛ «خوان خلیل»، كه با مشاركت ملك قمى به نام ابراهیم عادلشاه تصنیف كرد؛ «پنج رقعه»؛ «دیوان» شعر؛ «ساقىنامه»، حدود چهار هزار و پانصد بیت كه به نام برهان ثانى نظامشاه سرود.[1] نورالدین محمد، ترشیزى شاعر مشهور اوایل قر. 11 ه. (ف. 1025 ه.ق./ 1616 م.) وى مدتى در خراسان و عراق و فارس به سر برد و با عمال و بزرگان و شاعران آن نواحى مصاحبت داشت و سپس به مكه و از آنجا در سال 980 ه.ق./ 1572 م. به هند رفت و در آنجا كسب مقامات بلند كرد. دیوان ظهورى شامل مثنوىها، قصیدهها و غزلهاى بسیار است و سه دیباچه وى به نثر فارسى بر مجموعههاى او (نورس، گلزار ابراهیم، خوان خلیل) به نام «سه نثر ظهورى» شهرت بسیار دارد و جزو كتب درسى هندوستان و پاكستان به شمار مىرود، و بر آن شروحى نوشتهاند. شهرت ظهورى در هند بیشتر از ایران است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س چهاردهم ق)، ادیب و نویسنده. از ادیبان و سخنوران آذربایجان بود. از آثارش: منظومههاى «سبیكه المعانى فى المصادر و المعانى» و «توقیعات التقویم»مىباشد.
ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س هتشم ق)، شاعر و نویسنده. معروف به شمس فخرى. وى در سال 713 ق به لرستان سفر كرد و در آنجا با فضلا دربارهى عروض و قوافى بحث نمود و سپس به خواهش آنان رسالهى مختصرى در فن عروض و قوافى تالیف كرد ولى توقف او در آن دیار چندان طولانى نبود و از آنجا در دوران وزارت خواجه غیاثالدین محمد به عراق بازگشت چنانكه در سال 732 ق در قم سكونت داشت و در همین شهر بود كه قصیدهى معروف خود را به خواجه غیاثالدین ساخت. بعد از قتل خواجه وى مدتى در اصفهان كه در آتش ناامنى مىسوخت انزوا اختیار كرد و سپس از آنجا به شیراز رفت و به خدمت شاه شیخ ابواسحاق اینجو درآمد. وى معاصر خوجه حافظ شیرازى بود. از آثار وى: «معیار نصرتى»، در فن عروض و قافیه؛ «معیار جمالى و مفتاح ابواسحاق» كه در علوم بدیع و قوافى و معانى و بیان و عروض و لغت مىباشد كه فقط قسمت دوم آن چاپ شده؛ «مجموع اشعار و ابیات»، «مخزن البحور و مجمع الصنایع».
ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 795/770 ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به شرف. معروف به شرف تبریزى. از شاعران صاحب فضل عراق و آذربایجان بود و شاگرد حسن بن محمود كاشى و معاصر سلمان ساوجى و از شاعران دربار سلطان اویس جلایر بود. وى در نظم و نثر تواناو استاد مسلم بوده و صاحب تالیفاتى چند، از جمله: «انیس العشاق»؛ «حدایق الحقایق»؛ «حقائق الدائق» در مقابل كتاب «حدایق السحر» رشید وطواط؛ «بدایع الصنایع»؛ مثنوىهاى: «ده فصل» و «باباكوهى و دختر ملك».[1] شرفالدین حسن ابن محمد تبریزى نویسنده و شاعر ایرانى (قر. 8 ه.) وى از شاعران دربار سلطان اویس جلایرى بود. او راست: «انیسالعشاق» كه در آن اسماى اعضاى بدن با تشبیهات و كنایات آنها آمده، «حدائقالحقائق» در صنایع شعرى و این هر دو كتاب به نام سلطان اویس اتحاف شده.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1297 ش)، نویسنده، روزنامهنگار، مدرس. درتهران متولد شد. تحصیلات عالى خود را در كالج البرز و دانشسراى عالى به پایان رساند. از هنگام تحصیل در كالج در روزنامهى «جوانان» مقالاتى منتشر مىنمود از شهریور 1320 ش فعالیت مطبوعاتى خود را در مقام سردبیرى و نویسندگى ثابت نمود. همچنین داستانها و مقالات فراوانى در روزنامههاى «آزادگان»؛ «نجات ایران»؛ «مهر ایران»؛ «اختر»؛ «اقدام»؛ «پست طهران»؛ و چند مجلهى دیگر منتشر كرد. رامتین علاوه بر نویسندگى مدتى نیز مشغول تدریس در رشتهى ادبیات و تاریخ و جغرافیا در دبیرستانهاى تهران بود. در وزارت فرهنگ مشاغل مختلفى را عهدهدار بود. از آثار وى: «چرا تبهكار شدم»؛ «خاطرات مریم»؛ «خانههاى سیاه یا دادگاه استان»؛ «فرمان آتش بس در كوهستان باختر»؛ «مرده باد عشق».
ملیت : ایرانی - قرن : 16 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(؟)، نویسنده و شاعر. از آثار وى: «طرب القلوب» یا «مختارنامه» در داستان مختار و كینهجویى از خاندان اموى، در یك مقدمه و دوازده مجلس.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1330 ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به اخضر. وى در زفره از قراى كوهپایهى اصفهان متولد شد. از محضر پدرش جمعى از فضلاى آنجا معلومات آموخت و به سرودن شعر پرداخت. اخضر داراى تألیفاتى است از جمله: «فصول اربعه»، در تاریخ زفره؛ «میزان الحساب»، در نظم كتاب حسبا علیخان؛ «حسن المنظر»، كه مجموعهى اشعار اوست. در دو جلد به قطع كوچك.
ملیت : ایرانی - قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س دهم ق)، نویسنده. وى مؤلف كتابى است به نام «مجموع التواریخ» در احوال ائمه و مشایخ تا سال 964 ق، كه ناتمام ماند و پسرش نورمحمد پس از مرگ او آن را به پایان رساند.
ملیت : ایرانی - قرن : 6 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(528 /526 -466 ق)، ادیب، شاعر، نویسنده و مورّخ. ملقب به ذوالفضائل، و منسوب به اخسكیث ماوراءالنهر در نظم و نثر و نحو و لغت دستى توانا داشت و مرجع استفادهى اكثر فضلا و كاتبان دیوان سلاطین بود. در مرو وفات یافت. از تألیفات او: «تاریخ ابىرشاد»؛ «الزوائد»، شرح «سقط الزند» ابوالعلاء معرّى؛ « كتاب فى قولهم كذب علیك كذا»؛ «دیوان» شعر.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
1301 ق- از زنان هنرمند و نویسنده متجدد. وى دختر ناصرالدین شاه قاجار (1313 -1264 ق) و تورانالسلطنه بود. مادرش از طایفه قاجار و دختر عموى شاه بود. از كودكى مطابق رسم آن زمان- به دایهاش سپردند و در هفت سالگى به مكتب رفت، اما دو سال بعد از مكتب خانه خارج گشته به نامزدى حسن خان شجاعالسلطنه درآمد و در سال 1314 ق او را عقد بستند. این ازدواج در جوانى- به دلیل وسوسههاى متجددان متملق و از جمله معلم زبان فرانسهاش- بتدریج به جدایى او از همسرش انجامید. به رغم بیزارى نخستین وى از تحصیل، به آموختن موسیقى، نقاشى، زبان فرانسه و مطالعه ادبیات، تاریخ و فلسفه دل بست. این تحول روحى و فكرى كه مقارن با دوره آزادىهاى سیاسى- اجتماعى پس از مشروطیت است- همانند بسیارى دیگر از مردان و زنان تحصیلكرده آن زمان- موجب تضعیف مبانى اعتقادى و اخلاقى او گردید: نخست لباس فرنگى پوشید، بعد بدون حجاب در اجتماعى ظاهر شد و سپس نماز خواندن را ترك كرد... تا آنجا كه از مروجان اندیشه آزادى زنان گردید و نقاب و حجاب را موانع اصلى آزادى آنان دانست. تاجالسلطنه خاطرات ناتمامش را در سال 1343 ق/ 1303 ش از بدو تولد تا جدایى از همسرش به سبك رمانى تاریخى نوشته است كه به نام خاطرات تاجالسلطنه چاپ شده است (تهران، 1361 ش). چنانكه از خاطرات او برمىآید وى از متاركه با همسرش پشیمان بوده و آن تحول عقیده و رفتار را به زیان خود و منافع دیگران ارزیابى كرده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س سیزدهم ق)، عالم، ادیب، نویسنده، محقق و شاعر، متخلص به فرشته. وى معاصر فتحعلىشاه و محمدشاه قاجار بود. فرشته كتابى در مصائب اهلبیت (ع)، به نظم فارسى، به نام «ماتمكده» دارد، كه مرتب بر چهارده ماتمكده به عدد معصومین (ع) و یك خاتمه است و در آن غیر از سرودههاى خو سرودههاى كسانى چون وصال، جوهرى، بیدل، ناجى، هادى و دیگران را نیز آورده است. وى در این كتاب از روایات صحیح و معتبر استفاده كرده و از نقل مطالب نادرست اجتناب نموده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
(تو 1286 ش)، استاد دانشگاه، مترجم و نویسنده. پس از اتمام تحصیلات ابتدایى و متوسطه به دانشسراى عالى وارد شد و در 1310 ش به دریافت درجهى لیسانس در علوم طبیعى نایل گردید.براى ادامه تصحیل به فرانسه عزیمت نمود و از دانشگاه پاریس به دریافت دكترى در علوم طبیعى موفق شد. در 1316 ش به ایران بازگشت و به سمت دانشیارى علوم طبیعى، دانشسراى عالى برگزیده شد و عهدهدار تدریس دیرینشناسى گردید. از آثار وى: «چینهشناسى»؛ «دیرینشناسى»؛ «فسیلشناسى مهرهداران»؛ «نبرد من»، فلسفه ناسیونال سوسیالیسم، ترجمه.[1] فرزند میرزا عبدالوهاب مستشار دفتر آشتیانى، متولد 1286 ش است. تحصیلات خود را در دارالمعلمین مركزى و دانشسراى عالى به پایان برد و درجهى لیسانس علوم ریاضى دریافت كرد. سپس عازم اروپا شد و در دانشكدههاى علوم رن و پواتیه پاریس به تحصیل پرداخت. ابتدا درجهى لیسانس تعلیم و تربیت گرفت و بعد درجهى دكترا در علوم طبیعى و زمینشناسى دریافت نمود. در 1316 به ایران مراجعت نمود و به استادى در دانشكدهى علوم و دانشكدهى فنى مشغول گردید. در 1330 در حالى كه معاونت دانشكدهى علوم را برعهده داشت، به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد و در 1339 ریاست دانشكدهى علوم را عهدهدار گردید و در 1343 به معاونت دانشگاه تهران منصوب شد. چند بار نیز كاندیداى ریاست دانشگاه تهران بود ولى توفیقى نیافت. دكتر فرشاد در رشتهى تخصصى خود داراى تالیفات متعددى است كه در دانشگاه تدریس مىشود. وفات او در سال 1356 اتفاق افتاد.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر محمود جوان در سال 1320 در شيراز متولد شد .ايشان پس از اخذ مدرك كارشناسي و كارشناسي ارشد رشته آب و خاك به ترتيب از دانگشاه هاي شيراز و بيروت(دانشگاه آمريكايي) ،در سال 1356 نيز به اخذ درجه دكترا در رشته مهندسي آبياري و زهكشي از دانشكده مهندسي دانشگاه ايالتي يوتا، نائل آمد.وي از 1343 تا كنون در دانشگاه شيراز به خدمت اشتغال داشته و در حال حاضر عضو هيات علمي همان دانشگاه است. كتاب "طرح، آناليز و اجراي سازههاي توريسنگي" تاليف محمود جوان ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : كشاورزيرشته : آبياريگرايش : آبياري و زهكشيتحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود جوان پس از گذارندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد دانشگاه شد و در سال 1343 درجه ليسانس در رشته آب و خاك را از دانشگاه شيراز دريافت داشت و در سال 1349 نيز به درجه فوق ليسانس از دانشگاه آمريكايي بيروت دست يافت. در سال 1356 نيز به اخذ درجه دكترا در رشته مهندسي آبياري و زهكشي از دانشكده مهندسي دانشگاه ايالتي يوتا، نائل آمد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود جوان از 1343 تا كنون در دانشگاه شيراز به خدمت اشتغال داشته و در حال حاضر عضو هيات علمي همان دانشگاه است.جوائز و نشانها : كتاب "طرح، آناليز و اجراي سازههاي توريسنگي" تاليف محمود جوان ، در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : از محمود جوان چند مقاله به زبانهاي انگليسي و فارسي در نشريات معتبر علمي داخلي و خارجي به چاپ رسيده است. آثار : طرح، آناليز و اجراي سازههاي توريسنگي ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره نهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر صمد سردارينيا، مورخ و محقق تاريخ معاصر آذربايجان متولد 1319 در شهر تبريز بود.وي پس از اتمام تحصيلات دوران ابتدايي تا دبيرستان ،در سال 1346 وارد دانشگاه تبريز شده و در سال 1350در مقطع كارشناسي تاريخ، فارغ التحصيل شد. ايشان پس از استخدام در صدا و سيما اين بار در رشته حقوق قضائي دانشگاه ملي تهران به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد.از ايشان آثازيادي در باره تاريخ آذربايجان و مشاهير آن بياد گار مانده است.صمد سردارينيا پنجشنبه 22 فروردين 1387بر اثر عارضه سكته قلبي در تبريز دار فاني را وداع گفت. گروه : علوم انساني رشته : حقوق گرايش : نويسندگي اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : صمد سردارينيا، مورخ و محقق تاريخ معاصر آذربايجان متولد 1319 در شهر تبريز بود.سرداري نيا، در 21در محله« اميره خيزي» تبريز ديده به جهان گشود . تحصيلات رسمي و حرفه اي : صمدسرداري نيا پس از اتمام تحصيلات دوران ابتدايي و متوسطه در سال 1346 وارد دانشگاه تبريز شد. وي در سال 1350در مقطع كارشناسي تاريخ از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد و پس از استخدام در صدا و سيما بار ديگر به دانشگاه رفت ولي اين بار در رشته حقوق قضائي به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد. او سپس وكيل دادگستري شد. زمان و علت فوت : صمد سردارينيا پنجشنبه 22 فروردين 1387بر اثر عارضه سكته قلبي در تبريز دار فاني را وداع گفت. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : صمد سرداري نيا پس از استخدام در صدا و سيما اين بار در رشته حقوق قضائي دانشگاه ملي تهران به تحصيل پرداخته و در سال 1357 فارغ التحصيل شد.از ايشان آثازيادي در باره تاريخ آذربايجان و مشاهير آن بياد گار مانده است.او به حقوق بازنشستگي اش از صدا و سيما قناعت كرد و هرگز طبع لطيفش را به زر و تزوير نيالود. آرا و گرايشهاي خاص : صمد سردارينيا ،اين محقق بزرگ آذربايجان بيهيچ حب و غرضي، گوهر حب وطن در صدف وجود خويش تربيت كرد و سال ها پشت ميز تحرير كوچكش قلم بر دست، بر لوح تاريخ، برگ هايي زرين از گذشته و حال مردمان ديارش رقم زد. برگ برگ تاريخ را ورق زد تا نشاني مستند بر پايه واقعيت و نه گزافه و اغراق از لياقت، كفايت و درايت ايران و ايرانيان و شجاعت و مردانگي آذربايجان و آذربايجانيان بيابد. در سطر سطر نوشتههاي شيوايش ميتوان روح متعالي يك ايراني وطندوست و يك آذربايجاني جليلالقدر را ملاحظه كرد. بياغراق ميتوان گفت كه اگر اكنون هر آذربايجاني و هر شهروند تبريزي، به آساني و در عين افتخار و با قدرت از تبريز، به عنوان شهر اولينها ياد ميكند، حاصل سال ها تلاش اين پير فرزانه است. نويسندهاي كه سال ها در ميان اوراق تاريخ گشت تا گلستاني از افتخارات مستند و واقعي آذربايجان گردآورد تا مردمانش سرافرازانه به داشتن آن قلههاي بزرگ فخر فروشند و مباهات ورزند. از قابليتهاي آب و خاك و جان آذربايجان گفت تا جهان و جهانيان بدانند كه اينجا آذربايجان است. كانون عشقورزي، محور ايثار و مردانگي، ديوار بلند مقاومت، با مردماني مهربان و هنرورز، با ادبياتي آميخته به شور شبنم و شوق خدمت. جوائز و نشانها : صمد سرداري نيا مفتخر به دريافت دو عنوان «دكتراي افتخاري» از دو كشور خارجي گرديده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آذربايجان پيشگام جامعه مدني 2 ايروان يك ايالت مسلمان نشين بود 3 باقرخان سالار ملي ويژگي اثر : ناشر: ايرانيان -1369 4 باكو شهر نفت و موسيقي ويژگي اثر : پديدآورنده: مناف سليمانوف، صمد سرداري نيا (مترجم)، ناشر: اختر - 22 اسفند، 1385 5 تاريخ روزنامهها و مجلات آذربايجان 6 تبريز شهر اولينها ويژگي اثر : ناشر: كانون فرهنگ و هنر آذربايجان - 1381 7 تبريز مهد صنعت چاپ در ايران ويژگي اثر : ناشر: سردارينيا، صمد - 10 بهمن، 1384 8 جنگ قره باغ ويژگي اثر : پديدآورنده: ضياء الدين سلطانوف، صمد سرداري نيا (مترجم)؛ ناشر: هاشمي سودمند - 10 اسفند، 1384 9 دارالفنون تبريز، دومين مركز آموزش عالي ايران ويژگي اثر : ناشر: نداي شمس - 1382 10 سيري در تاريخ آذربايجان ويژگي اثر : ناشر: اختر - 04 دي، 1386 11 قتل عام مسلمانان در دو سوي ارس 12 قره باغ 13 قره باغ در گذرگاه تاريخ ويژگي اثر : ناشر: نداي شمس - 10 اسفند، 1384 14 مشاهير آذربايجان، ويژگي اثر : انتشارات شايسته تبريز - 1379 15 ملانصرالدين در تبريز ويژگي اثر : ناشر: اختر تبريز
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
مرتضي راوندي در سال 1292 ، در تهران به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه ايمان و دوره دبيرستان را در دارالفنون به پايان برد ، سپس وارد دانشكده افسري شد و در همانجا دوره سربازي را انجام داد. آنگاه جهت ادامه تحصيل وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران شد و در رشته قضايي با درجه ليسانس فارغ التحصيل شد. استاد رواندي پس از تحصيلات عالي ، مشاغل مختلفي را عهده دار شد ، وي ابتدا در راه آهن تهران به كار پرداخت ، سپس از سال 1318 ش . وارد دادگستري شد و به خدمت قضايي اشتغال ورزيد. راوندي همچنين سمت هايي همچون رياست ثبت كل كشور و دادياري ديوان عالي كشور را نيز پذيرفت ، تا آنكه در سال 1344 ش ، بازنشسته شد. وي پس از بازنشستگي به پژوهش درباره تاريخ ايران و نقش سياسي و اجتماعي مردم پرداخت و آثار نيز به چاپ رساند. استاد مرتضي راوندي سرانجام در روز چهارشنبه 23 شهريور 1378 در پي عارضه مغزي ديده از جهان فروبست. گروه : علوم انساني رشته : حقوق تحصيلات رسمي و حرفه اي : مرتضي راوندي تحصيلات دوره ي ابتدايي و متوسطه را در تهران به پايان رساند. در سال 1322 به اخذ ليسانس در رشته ي ادبيات فارسي از دانشسراي عالي توفيق پيداكرد و به سال 1324 براي فراگرفتن علوم ديني و معارف اسلامي رهسپار شهر مذهبي قم گرديد. در سال 1329 براي تكميل تحصيلات به تهران بازگشت و در سال 1335 به اخذ درجه ي دكترا در رشته ي زبان و ادبيات فارسي نائل آمد. وي براي تز دكتراي خود و به راهنمايي استادش شيخ محمد سرابي ، « تفسير مجمع البيان » را كه تفسيري جامع در علوم قرآني است برگزيد. خاطرات و وقايع تحصيل : مرتضي راوندي از سختگيري هاي نابجا و نظام آموزشي غلط دوران تحصيل خود چنين ياد مي كند: « محيط اجتماعي ايران طوري بود كه خانواده ها و دولت وقت ، توجهي به حيات جسمي و روحي كودكان نداشتند . تحرك ، بازي ، دويدن و جست و خيز اگر امروز نوعي تربيت و آموزش حساب مي شود ، در قديم نه تنها مورد تاييد خانواده و مسئوولين فرهنگي نبود ، بلكه نوعي شيطنت و بازي گوشي بي ادبانه تلقي مي شد. هيچ فراموش نمي كنم موقعي كه در مدرسه مباركه ايمان دوره ابتدايي را مي گذراندم ، مدير مدرسه مرحوم « ميرزا ابوالقاسم خان تفرشي » نه تنها در دويدن و بازي كردن را تاييد نمي كرد ، بلكه در طبقه سوم ساختمان مدرسه و در ايوان مي نشست و دست هايش را مقابل چشم ها مي گذاشت و چنين وانمود مي كرد كه نمي بيند. اگر كودكي به حكم غريزه كودكي جست و خيز مي كرد و با ديگر اطفال به بازي مشغول مي شد ، آقاي ميرزا با تركه حاضر مي شد و به يكي از فراش ها مي گفت: « بيارش. » و بعد بساط تركه و فلك و تنبيه بود. وقايع ميانسالي : روي كار آمدن محمدرضا شاه پهلوي و باز شدن فضاي سياسي از سال 1320 ، روشنفكران و سياستمداران را يكبار ديگر وارد عرصه سياست نمود ، مرتضي راوندي نيز از جمله اين افراد بود كه در مسير جريانات سياسي كشور قرار گرفت و مدتي را نيز در زندان شاه به سر برد. زمان و علت فوت : مرتضي راوندي در روز چهارشنبه 23 شهريور 1378 در پي عارضه مغزي ديده از جهان فروبست. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مرتضي رواندي پس از تحصيلات عالي ، مشاغل مختلفي را عهده دار شد ، وي ابتدا در راه آهن تهران به كار پرداخت ، سپس از سال 1318 ش . وارد دادگستري شد و به خدمت قضايي اشتغال ورزيد. راوندي همچنين سمت هايي همچون رياست ثبت كل كشور و دادياري ديوان عالي كشور را نيز پذيرفت ، تا آنكه در سال 1344 ش ، بازنشسته شد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مرتضي راوندي پس از بازنشستگي به پژوهش درباره تاريخ ايران و نقش سياسي و اجتماعي مردم پرداخت. علاوه بر آن سفر به فرانسه و ديدن كتاب هايي درباره زندگي روزمره توده مردم پاريس در سده هاي گذشته ، ايشان را مصمم به پژوهش درباره زندگاني مردم و آداب و رسوم عادي و ساير طبقات مختلف كشور از لابه لاي تواريخ كهن نمود.
ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
حسن حبيبي در سال 1316 در يكي از محله هاي قديمي تهران به دنيا آمد. او تحصيلات ابتدايي خود را به صورت فشرده آغاز كرد و در كنار آموزش دروس مدرسه به درسهاي حوزه علميه هم گرايش پيدا كرد. وي عضو و سخنگوي شوراي انقلاب بود و به عنوان هاي مختلف مثل معاون اول رييس جمهوري در دورة جناب آقاي هاشمي رفسنجاني در كشور فعاليت داشته است. حسن حبيبي رئيس و موسس بنياد ايران شناسي مي باشد و به عنوان عضو پيوسته فرهنگستان زبان وادب فارسي هم فعاليت دارند. ايشان در طول خدمت و تحصيل خود به ترجمه و تاليف اثر هاي مختلفي در زمينه هاي حقوق ، جامعه شناسي، فلسطين ، جنگ و . . . را انجام داده است. در دومين جشنواره برگزيدگان فارابي كه در هفتم دي ماه 1387 برگزار شد، از حسن حبيبي تقدير به عمل آمد. گروه : علوم انساني رشته : حقوق تحصيلات رسمي و حرفه اي : حسن حبيبي پيش از آن كه به سن مدرسه برود، خواندن و نوشتن را آموخته و خواندن قرآن را شروع كرده بود و از اشعار فردوسي، سعدي و حافظ ابياتي را در حفظ داشت. كلاس اول و دوم را در يكسال خواند و در سالهاي بعد در كنار درس مدرسه، درسهاي ديگر را كه در حوزه هاي علميه معمول بود ، بخصوص در تابستان نزد پدرش و يكي دو تن از مدرسان حوزهاي فرا گرفت. فعاليتهاي ضمن تحصيل : حسن حبيبي نوجوان بود كه پدرش ضمن تشويق به درس خواندن ، از او خواست تا حرفهاي نيز بياموزد تا در صورت لزوم براي گذراندن زندگي خود كاري بلد باشد. از اين رو قرار شد كه جوراب بافي ياد بگيرد و تابستانها به آن مشغول شود. از آنجا كه مادر و پدرش جوراب بافي ميدانستند، يادگيري كار آسان بود، محل كار نيز خانه بود و براي تهيه نخ و رنگ كردن آنها و باز كردن كلافها ، بافتن جورابها و به بازار بردن آنها و... كارهايي را بايد ميآموخت و و اطلاعاتي بايد بدست ميآورد. اين تجربه باعث گرديد كه از آغاز نوجواني با محيط كار و برخي از انواع آن ، روابط و برخي از دشواريها آشنا شود. وي در نخستين سال درس در دانشگاه هم به دانشكده حقوق و هم به دانشكده ادبيات مي رفت، دو كتاب كوچك و متوسط را براي تمرين زبان عربي ترجمه كرد و يك جستجوي مختصر را درباره ادبيات كودكان به پايان رسانيد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : از مسئوليتهاي اجرائي حسن حبيبي مي توان به از حوزه مطالعات علمي وي اشاره كرد: عضو و سخنگوي شوراي انقلاب وزير فرهنگ و آموزش عالي نماينده تهران در دوره اول مجلس شوراي اسلامي وزير دادگستري عضو شوراي بازنگري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و عضو هيات رئيسه آن (1368) عضو حقوقدانان شوراي نگهبان (1380-1368) معاون اول رئيس جمهوري اسلامي ايران (1380-1368) نخستين رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي رئيس كميسيون فرهنگ تعليمات و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي (دو سال اول و دوره اول) عضو شوراي عالي آموزش و پرورش (در سمت وزير فرهنگ و آموزش عالي) استاد دانشگاه عضو ستاد انقلاب فرهنگي رئيس كميسيون لوايح و رئيس كميسيون فرهنگي هيات دولت رئيس هيات امناء فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران عضو هيات نمايندگي ايران در كنفرانس عمومي يونسكو (1987) عضو كميته دهه جهاني توسعه فرهنگي يونسكو (1989-1987) موسس و رئيس بنياد ايران شناسي عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام عضو شورايعالي انقلاب فرهنگي عضو هيات امناي فرهنگستان هاي جمهوري اسلامي ايران عضو هيات امناي كتابخانه مجلس شوراي اسلامي عضو كميسيون ملي يونسكو (ايران) عضو ديوان دائمي داوري (لاهه) مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حسن حبيبي موسس و رئيس بنياد ايران شناسي است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : حسن حبيبي فعاليت اجتماعي خود را از آذر ماه سال 1329 آغاز كرد. جوائز و نشانها : از نشانها و جوايزي كه به حسن حبيبي اهدا شده است مي توان به موارد زير اشاره كرد: دكتري افتخاري جامعه شناسي دانشگاه تهران نشان عالي استقلال استادي افتخاري دانشگاه دولتي تركمن (تركمنستان استادي افتخاري دانشگاه علوم انساني بيشكك (قرقيزستان) مدال دانشگاه دولتي تفليس (گرجستان) دكتري افتخاري آكادمي علوم ارمنستان دكتري فخري (افتخاري) دانشگاه دولتي تاجيكستان تقدير از حسن حبيبي در دومين جشنواره برگزيدگان فارابي ويژه تحقيقات علوم انساني و اسلامي چگونگي عرضه آثار : حسن حبيبي مقالات زيادي در زمينه هايي مانند سينماي كودك و نوجوان ، گفتار درباره پياژه و يا زبان حقوقي تحرير نموده است كه در دانشگاهها و آكادمي هاي كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز مطرح و برخي در مجلس ها عنوان و به چاپ رسيده است ولي هنوز در يك جا جمع آوري نشده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 اسلام و بحران عصر ما ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه چند فصل كتاب كشف اسلام از روژه پاسكيه در سال 1363 است. 2 امامت در حقوق شيعه ويژگي اثر : در رشته حقوق عمومي تحقيق و رساله خود همين اثر بود كه به مباني نظري حقوق يا فقه اسلامي در زمينه حكومت اسلامي و ولايت امام معصوم و سپس فقها. 3 ترجمه تقسيم كار اجتماعي ويژگي اثر : اين كتاب رساله دكتراي دوركيم است . در اين كتاب بخصوص دو وجه جامعه شناسي اخلاقي و جامعه شناسي حقوقي را مي تان ملاحظه كرد. 4 ترجمه كتاب آداب المتعلمين ويژگي اثر : اولين ترجمه حسن حبيبي كتاب آداب المتعلمين بود كه منسوب به خواجه نصير الدين طوسي و از جمله جزوه هاي جامع المقدمات مي باشد . 5 ترجمه كتاب اخلاق نظري و علم آداب ويژگي اثر : اين اثر به بررسي امكان و شرايط وجودي اين دو و خصوصا اخلاق نظري مي پردازد. 6 ترجمه كتاب استعمار صهيونيستي در فلسطين 7 ترجمه كتاب استعمار صهيونيستي در فلسطين 8 ترجمه كتاب اسلام و مسلمانان در روسيه ويژگي اثر : اين كتاب ترجمه كتاب امپراتوري متلاشي است كه در اواسط مهرماه 1357 به چاپ رسيد، حسن حبيبي با اضافه كردن مقدمه اي به نامه تفكيك مصنوعي دين از سياست به اول كتاب آن را به چاپ رسانيد. اين اثر درآذر ماه 1357 چند هفته پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در اروپا منتشر شد و سپس در سالهاي بعد از انقلاب در تهران انتشار يافت. 9 ترجمه كتاب المنقذ من الضلال ويژگي اثر : اين كتاب نوشته غزالي است. 10 ترجمه كتاب دو سرچشمه اخلاق و دين ويژگي اثر : چاپ اول ترجمه كتاب در سال 1358 منتشر شد. 11 ترجمه كتاب ديالك تيك و جامعه شناسي 12 ترجمه كتاب سون تزو ويژگي اثر : در نيمه دوم سال 59 ترجمه اين كتاب را آغاز كرد و در بهمن ماه 59 چاپ اول آن منتشر شد. 13 ترجمه كتاب عهدين، قران و علم ويژگي اثر : اين كتاب نوشته يك پزشك فرانسوي است كه در اواخر سال 1976 منتشر شد . حسن حبيبي در مردادماه سال 1357 در تهران آن را به چاپ و منتشر كرد. اين اثر دو بحث عمده را پي گيري مي كند يك اصالت اين كتاب از لحاظ ارتباط با وحي و ديگري مطابقت نمونه هايي از محتواي آنها با هم. 14 ترجمه كتاب منيه المريد في آداب المفيد و المستفيد ويژگي اثر : اين كتاب نوشته شهيد ثاني است دريك مقدمه و چهار باب و يك خاتمه و يك تتمه مي باشد. اين كتاب جهات گوناگوني در تعليم وتربيت دارد. درمقدمه درباره اهميت و ارزش علم و در باب اول دربارة آداب و وظايف معلم و شاگرد، در باب دوم و سوم و چهارم به ترتيب درباره آداب فتوا و وظايف فتوا دهنده و استفتاء كننده - مناظره و شروط و آداب آن- آداب نگارش و مسائل مربوط به كتاب سخن مي گويد و در خاتمه به بيان مطالبي دربارة علوم و اقسام و ترتيب آنها و در تتمه سفارش به دانشجويان را نشان مي دهد. 15 ترجمه مباني جامعه شناسي حقوقي گورويچ ويژگي اثر : اين اثر در رابطه به مباحث نظري جامعه شناسي حقوقي مي پردازد. 16 جامعه ايران بر اساس و از منظر رويه قضائي ويژگي اثر : اين اثر موضوع رساله دكتراي جامعه شناسي حسن حبيبي بود. رويه قضايي در بحث هاي حقوقي و كلاسهاي درس حقوق به معني اخص و عام به كار مي رود. 17 جامعه شناسي حقوقي ويژگي اثر : با تاكيد بر بررسي و توصيف و تحليل جامعه شناسي و مردم شناختي و آماري اسناد ازدواج و طلاق محضر خندق آبادي ها در تهران در سالهاي 1324-1313 ق به قلم ايشان به چاپ رسيده است. 18 جامعه، فرهنگ ، سياست ويژگي اثر : اولين مجموعه مقالات حسن حبيبي است كه در سال 63 چاپ شده و در برگيرنده مقالات مربوط به زمان اقامت او در اروپا بوده است. 19 كتاب حسبحال يا دو كوه ويژگي اثر : اين كتاب به فرهنگ و تمدن غربي مي پردازد نوشته اي آهنگين دارد . 20 مجموعه كرامه 21 مجموعه مقالات در آئينه حقوق ويژگي اثر : در سال 67 منتشر شده در زمينه حقوق . اين مجموعه بخش عمده مقالاتي است كه نوشته و يا ترجمه شده و به مدت سه سال و در دوازده شماره فصل نامه حق به چاپ رسيده است. حاوي سه بخش است در زمينه هاي حقوق بين الملل، حقوق تطبيقي، جامعه شناسي حقوقي. 22 مقاله انقطاع فرهنگي 23 مقاله فرهنگ استعماري و روابط بين المللي 24 مقاله نظام اسلامي بر مبناي فقاهت يا التقاط ويژگي اثر : اين اثر متن سخنراني وي در دو سمينار اتريش و آلمان به سالهاي 49 و 50 بوده است. 25 مقاله يادداشتهايي درباره هنر 26 منطق حقوقي و انفورماتيك ويژگي اثر : آخرين كتابي است كه در سال 73 چاپ و منتشر شده و مجموعه اي از مقالات ترجمه شده است. 27 مولوي انسان متعهد
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
در 1282 در تهران تولد یافت. تحصیلات مقدماتى را در مدرسهى سنلوئى پایان داد و دیپلم خود را از دارالفنون گرفت. از طرف دولت براى ادامهى تحصیل به اروپا رفت، در علم حقوق لیسانس و دكترا گرفت. پس از مراجعت به ایران، وارد دادگسترى شد. تمام مراحل را از دادیارى و بازپرسى، ریاست دادگاه شهرستان و ریاست دادگاه استان طى كرد. چندى رئیس دفتر و مدتى رئیس كارگزینى بود، بعد به مقام مدیركل ادارى رسید. در سال 1330 در كابینهى حسین علاء، امیرعلائى وزیر وقت دادگسترى او را به معاونت وزارتخانه معرفى و پس از چندى كفیل وزارتخانه شد. در دوران كفالت دست به تغییراتى زد از جمله حائرى شاهباغ، دادستان كل را تغییر داد و جمالالدین اخوى را به جاى او نشانید. سمیعى چندى با سمت وابسته اقتصادى ایران به فرانسه رفت. این ماموریت از این نظر به وى داده شد كه بتواند در بیمارستان بسترى و خود را معالجه نماید. بیمارى وى طولانى شد و در سال 1333 درگذشت. سمیعى از قضات مطلع، باسواد و بىغرض بود. از مال دنیا طرفى نبست. تالیفاتى در حقوق جزا از او انتشار یافت. مدت كوتاهى هم استاندار تهران شد. (1331 -1284 ش)، استاد دانشگاه و نویسنده. در تهران متولد شد. تحصیلات مقدماتى را در مدرسهى سنلویى شروع كرد و در سال 1306 ش از مدرسه حقوق موفق به اخد مدرك لیسانس گردید. سپس به فرانسه رفت و در سال 1312 ش دكتراى حقوق گرفت. به ایران مراجعت كرد و در زمان داور ریاست ادارهى معادن را بر عهده گرفت. بعد از فوت داور عهدهدار وزارت دادگسترى شد و در تمام طول عمرش مشغول به خدمات دولتى مختلف بوده است. در تمام مدت سمت استادى دانشگاه را داشت. وى در ابنبابویه در مقبرهى خانوادگى مدفون شد. اثر وى «حقوق جزا» است.[1]
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر سيّدجلال الدّين مجتبوي در سال 1307 در تهران به دنيا آمد . پس از طي دورۀ دبستان و دبيرستان، در رشتۀ فلسفه، در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد و در سال 1346 دورۀ دكتراي اين رشته را به پايان رسانيد.از سال 1349 رسماً با سمت استادياري گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. اكنون نيز با رتبۀ دانشياري آن گروه به تدريس اشتغال دارد.قابل ذكر است ترجمه كتابهاي «تاريخ فلسفه» ، جلد اول ، و "علم اخلاق اسلامي " سيّدجلال الدّين مجتبوي ،به ترتيب در دوره دوم و چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است. گروه : علوم انساني رشته : فلسفه تحصيلات رسمي و حرفه اي : سيّدجلال الدّين مجتبوي پس از طي دورۀ دبستان و دبيرستان، در رشتۀ فلسفه، در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد و در سال 1346 دورۀ دكتراي اين رشته را به پايان رسانيد. استادان و مربيان : اساتيد برجستۀ ايشان در دوران تحصيل عبارتند از: مرحوم فاضل توني، مرحوم سيدكاظم عصّار، مرحوم دكتر رضازادۀ شفق. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سيّدجلال الدّين مجتبوي از سال 1349 رسماً با سمت استادياري گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. پس از پيروزي انقلاب به مدت چهارسال سرپرست گروه فلسفه دانشگاه تهران گرديد. و اكنون نيز با رتبۀ دانشياري آن گروه به تدريس اشتغال دارد. جوائز و نشانها : ترجمه كتابهاي «تاريخ فلسفه» ، جلد اول ، و "علم اخلاق اسلامي " سيّدجلال الدّين مجتبوي ،به ترتيب در دوره دوم و دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 بنياد حكمت سبزواري ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي 2 تاريخ فلسفه ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي (برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره دوم كتاب سال) -آشنايي با كتاب: «تاريخ فلسفه» ، جلد اول اين كتاب، كه اثر مشهوري از فردريك كاپلستون است، به بررسي تاريخ فلسفه از آغاز تا زمان معاصر مي پردازد. تفكر فلسفي قدمتي برابر با قدمت فرهنگ بشري دارد . در طول قرنها انديشمندان گوناگون با كوشش بسيار به پي ريزي روشهاي مختلف فلسفي پرداخته اند. در زمان حاضر آشنايي با تاريخ فلسفه براي آگاهي بر انديشه هاي صحيح و پرهيز از انحرافات گذشتگان براي هر انديشمندي و بويژه دانشجويان و پژوهندگان رشته فلسفه ضروري است. تاريخ فلسفه، گردآوري محض عقايد يا نقل و حكايت مطالب جدا و مجزاي فكري كه هيچ ارتباطي با يكديگر نداشته باشند نيست، بلكه نمايش جستجوي حقيقت از سوي انسان از طريق استدلال و برهان است. كتاب حاضر يكي از مشهورترين كتابهاي تاريخ فلسفه است كه مؤلف آن را نه براي فضلا و متخصصان فن، بلكه براي دانشجويان اين رشته نگاشته است. جلد اول ترجمه اين كتاب شامل مباحث مربوط به فلسفه پيش از سقراط، دوره سقراطي، و افلاطون مي باشد.. 3 علم اخلاق اسلامي (ترجمه جامع السعادات مرحوم محقّق نراقي) ويژگي اثر : ترجمه-برگزيده كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در دوره چهارم كتاب سال-آشنايي با كتب علم اخلاق اسلامي: كتاب مشتمل بر دو جنبه علوم عقلي و نظري و – ديني و عملي با سبك و اسلوبي ويژه است مؤلّف محترم در آغاز درباره نفس انسان و قوا و غرايز او سخن مي گويد و هر يك از فضايل اخلاقي را به يكي از قواي نفس اسناد داده و هر يك از رذايل اخلاقي را به غريزه اي متصل و مربوط مي سازد و آنگاه به شناساندن يكايك آن قوا مي پردازد. سپس مطالب خود را با آيات و روايات وارده و به طور كلي با تعاليم شروع مقدس اسلام مورد تقويت و تأييد قرار مي دهد و در پايان راه معالجه و درمان هر رذيلتي را به شيوه اي حكيمانه بيان مي كند. و علاوه بر اينها گه گاه به نصيحت و موعظه مي پردازد و با كلامي مؤثّر خواننده را به تهذيب اخلاق و تصحيح رفتار و كردار خويش دعوت مي كند. مترجم محترم در ترجم? اين كتاب با تحمّل زحمات عديده به اصل احاديث و روايات رجوع كرده و اغلاط فاحش در ضبط نسخه متن را برطرف ساخته و نسخه جامع و صحيح را به دست داده است. كتاب با قلمي شيوا و روان به فارسي برگردانده شده كه در خور تقدير و شايسته تحسين است. 4 فلسفه يا پژوهش حقيقت ويژگي اثر : ترجمه از انگليسي 5 كتاب درسي فلسفه و منطق دبيرستان ويژگي اثر : سالهاي 60 و 61 6 كليّات فلسفه ويژگي اثر : ترجمه و تأليف
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1302 -1250 ش)، عالم دینى، روزنامهنگار، نویسنده و شاعر. در كرمان به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات مقدماتى به اصفهان رفت و از محضر آخوند ملا محمدباقر فشاركى و آقا میر محمدتقى مدرس استفاده نمود و از آنها به دریافت اجازهى اجتهاد نایل گشت. در آن موقع به طبع و نشر چندین جلد كتاب از قبیل: «كشف الغطاء»، «كشف القناع» و «شرح نهجالبلاغه» اقدام كرد و با همكارى ملك المتكلمین و سید جمالالدین واعظ و میرزا علینقى خان سرتیپ به تأسیس مدرسهاى براى نوجوانان در اصفهان همت گماشت. وى در آغاز مشروطیت در تهران روزنامهى «نداى وطن» را تأسیس و مدتى نیز روزنامهى «ادب» را مدیریت و سردبیرى كرد. وى در 1325 ق روزنامههاى «كشكول» و «محاكمات» را منتشر كرد. شیخ احمد پس از حوادث تهران، از جمله به توپ بستن مجلس و توقیف جراید به اصفهان عزیمت نمود و در 1327 ق اقدام به انتشار روزنامهى «كشكول» كرد. مجدالاسلام در زمان صدارت عینالدوله با حاج میرزا حسن رشدیه و میرزا آقا اصفهانى به كلات نادرى تبعید شد تا اینكه در زمان صدارت مشیرالدوله، میرزا نصراللَّه خان، به تهران بازگشت. وى در سرودن شعر توانا بود و بیشتر هنرش در سرودن قطعات تاریخى بوده است. شیخ آقا بزرگ تهرانى در «الذریعه» مجدالاسلام را یك جا با شهرت گرگانى و در جاى دیگر با نام فتحاللَّه ذكر كرده است. از دیگر آثار وى: منظومهى «شهر خاموشان»، یا «اوضاع عدلیه سابق»؛ «تاریخ انحلال مجلس»؛ «تاریخ انقلاب مشروطیت»؛ « دیوان» شعر.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1350 -1275 ق)، حقوقدان، نویسنده و مترجم. نام پدرش در بعضى مآخذ محمودخان و در بعضى محمدحسین ذكر شده است، در حالى كه محمدحسین نام جد وى مىباشد. متین در تهران به دنیا آمد. در شش سالگى به لقب سابق پدرش، اعتضاد لشكر، و به گفته خویش اعتضاد خاقان، ملقب شد و شغل پدر را كه همان لشكرنویسى بود اختیار نمود. او بعدها ملقب به متینالدوله گردید. وى پس از اتمام تحصیلات ابتدایى، تحصیلات متوسطه را در مدرسهى آلمانى تهران به پایان برد و زبانهاى فرانسه و انگلیسى و آلمانى را آموخت. سپس به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. متین دفترى، در 1305 ش، به وزارت دادگسترى وارد شد و پس از چندى به اروپا رفت و موفق به دریافت درجهى دكتراى حقوق گردید. وى در 1318 ش نخست وزیر شد. او چند دوره سناتور و در دورهى پانزدهم مجلس شورا نمایندهى مردم مشكینشهر بود. از آثارش: «آیین دادرسى مدنى و بازرگانى»، در سه مجلد؛ «روابط بینالمللى از قدیمالایام تا سازمان ملل متحد»؛ «تاریخ مختصر حقوق بینالملل»، ترجمه؛ «سیاست جزایى»، فارسى و فرانسه؛ «احكام تفصیلى هیئتهاى عمومى دیوان كشور»؛ «انجمن آثار ملى ایران»، ترجمه؛ «دخالت مستقیم دولت در اقتصاد كشور»؛ «رویهى قضایى»، در چهار بخش؛ «كلید استقلال اقتصادى ایران».[1] استاد ممتاز دانشگاه، حقوقدان و محقق بینالمللى، سیاستمدار، فرزند محمود دفترى (عینالممالك) فرزند میرزا حسین وزیر دفتر فرزند میرزا هدایتالله وزیر دفتر فرزند میرزا حسین آشتیانى فرزند میرزا كاظم مستوفىالممالك فرزند میرزا محسن آشتیانى است. میرزا محسن از رجال و معاریف اوایل زندیه مىباشد اولاد و احفاد وى در یكصد و پنجاه سال اخیر از حكومتگران ایران بودهاند. خانوادههاى وثوق الدوله، قوامالسلطنه، معتمدالسلطنه، مصدقالسلطنه، متین دفترى، دفترى، معاون، فرهاد معتمد، شكوه، دادور و میكده همگى از نسل همین میرزا محسن آشتیانى هستند. متین دفترى در 1314 ه.ق در تهران تولد یافت. هنوز به شش سالگى نرسیده بود كه توارثا منصب لشكرنویسى فوجهاى دماوند و فیروزكوه و پیاده سیستان و مظفر تبریز به او رسید. این شغل قبلا شغل پدرش بوده و پس از آنكه مرحوم به مقام مستوفى ارتقاء یافت به فرمان مظفرالدین شاه با عنوان جناب و لقب اعتضاد لشكر و بعد متینالدوله به او واگذار گردید. او از همان اوقات تحصیلات خود را در مكتب خانه جدش وزیر دفتر شروع كرد. پس از یاد گرفتن مقدمات به آموزش زبان عربى و ادبیات فارسى و جغرافیا و حسن خط پرداخت و علوم آن روز را به حد كامل آموخت. سپس وارد مدرسه ایران و آلمان كه به خرج دولت آلمان و ایران تأسیس شده بود گردید و مدت هشت سال در آنجا به تحصیل پرداخت و زبانهاى فرانسه، انگلیسى و آلمانى را به حد كامل یاد گرفت و زبان عربى و معارف اسلامى را نزد شیخ محد عبده تكمیل نمود؛ ضمنا در آموزش بعضى از دروس مدرسه حقوق جدیت تام به خرج داد. در اوایل جنگ بینالملل اول وارد وزارت امور خارجه گردید و در اداره تحریرات روس مشغول كار گردید؛ همزمان همكارى خود را با مطبوعات آغاز كرد و در روزنامه عصر جدید اخبار روزنامه رویتر را ترجمه مىكرد و ضمنا مقالات مستقل هم مىنوشت. متین دفترى هنگامى كه در وزارت خارجه اشتغال داشت تحصیلات خود را ادامه داد و یك دوره كامل فقه و اصول و ادبیات عرب را نزد آقا سید اسدالله خارقانى كه ملاى روشنفكرى بود تحصیل نمود. پس از جنگ بینالملل اول با مشاركت مصدقالسلطنه و نصرتالدوله و نظامالسلطنه و ذكاءالدوله غفارى مجلهاى به نام مجله علمى دائر كردند كه چند سالى انتشار آن دوام داشت. پس از تعطیل مجله علمى به روزنامه ستاره ایران و زبان آزاد پیوست و در حزب دموكرات عضو فعال گردید. از 1298 نیز دوره مدرسه عالى حقوق را گذراند. به هنگام نخستوزیرى وثوقالدوله با كمك عبدالرحمن بیك قنسول عثمانى در تهران كه نزد متین دفترى زبان آلمانى فرا مىگرفت طرح سجل احوال را در ایران تهیه و تسلیم رئیس دولت كرد. برمبناى همان طرح از آن تاریخ شناسنامه در ایران بوجود آمد و بعدها جنبهى قانونى پیدا كرد. در 1301 ش با حفظ سمت در وزارت امور خارجه نماینده مصدقالسلطنه والى آذربایجان در تهران شد. در آن هنگام هریك از ولاه یك نماینده در تهران تعیین مىنمودند كه كارهاى ایالت را در دوایر دولتى مركز تعقیب كند. چندى هم مستشار ایرانى و مترجم سفارت آلمان بود. آخرین سمتى كه در وزارت امور خارجه بدست آورد ریاست اداره عهود و جامعه ملل بود كه در سازمان جدید وزارت خارجه از ادغام چند اداره تشكیل یافته بود. كتابهاى كلید اقتصادى ایران و كاپیتولاسیون از تحقیقات و مطالعات دوران وزارت خارجه اوست كه همان موقع چاپ و انتشار یافت. در 1306 ش داور اختیارات اصلاح دادگسترى را گرفت و در همان سال عدلیه با سازمان و افراد جدید فعالیت خود را آغاز كرد. متین دفترى و پدرش عینالممالك هر دو از افرادى بودند كه به دعوت داور به خدمت قضا اشتغال ورزیدند و با رتبه قضائى اولى به دادیارى و بعد به مستشارى استیناف و دومى به مستشارى دیوان جزاى عمال دولت برگزیده شدند. متین دفترى قریب دو سال در امر قضا با داور همكارى نزدیك داشت و او را در برنامههاى سنگینى كه عهدهدار شده بود یارى مىنمود. در 1308 ش داور را براى مطالعه در سازمان قضائى فرانسه و ادامه تحصیل به اروپا فرستاد و او ضمن كارآموزى در دادگاههاى پاریس و ژنو و برلن دوره دكتراى حقوق را در سویس پایان برد. پس از مراجعت از اروپا مدتى مدیر كل و معاون ادارى بود تا سرانجام در 1310 به معاونت كل وزارت دادگسترى منصوب گردید و در تهیه و تدوین قوانین مهمى چون قانون مدنى، قانون تجارت، آئین دادرسى حقوقى و بازرگانى و اصول محاكمات جزا نقش اساسى داشت. در 1311 مدتى در غیاب داور كه به اروپا سفر كرده بود عهدهدار كفالت وزارت دادگسترى شد. در همین سمت پرونده تیمورتاش بدست او آماده طرح در دادگاه گردید. در 1312 داور به وزارت دارائى انتقال یافت و قرار بود متین دفترى به وزارت دادگسترى منصوب شود ولى رضاشاه ترجیح داد یكى از قضات قدیمى عهدهدار این سمت گردد و لاجرم صدرالاشراف دادستان كل به وزارت دادگسترى منصوب شد ولى عملا كارهاى مهم وزارتخانه از قبیل تهیه لوایح و دفاع از آن در كمیسیونهاى دادگسترى با معاون كل بود. متین دفترى در 1313 هنگام تأسیس دانشگاه تهران براى احدى تصدى استادى كرسى حقوق جزاى خصوصى به دانشكده حقوق دعوت شد و قریب چهل سال بدون وقفه در آن دانشكده تدریس مىنمود. در همان سال بدنبال تشكیل جمعیت طرفداران سازمان ملل به دبیر كلى آن جمعیت برگزیده شد. داور براى تعقیب اصلاحات دادگسترى و تكمیل خدمات خود تلاش مىنمود تا متین دفترى كه دست پرورده او بود به مقام وزارت برسد. سرانجام در 1315 صدرالاشراف از وزارت معزول و متین دفترى جاى او را گرفت. دكتر متین دفترى در خاطرات خود درباره انتصاب به وزارت دادگسترى چنین مىنویسد: «در تابستان 1315 به مناسبت این كه مدتى بود جمعیت طرفدار جامعه ملل را هم من در دانشكده حقوق ضمن تدریس در آنجا به موازات كارهاى معاون وزیر دادگسترى اداره مىكردم به دعوت مسیو آونول دبیر كل جامعه ملل به اتفاق همسرم از راه زمینى بغداد و بیروت عازم ژنو شدم و صبح روزى كه كشتى مركوب، پس از یك هفته مسافرت بسیار مطبوع در آبهاى مدیترانه وارد بندر تریست مىشد به من در رستوران كشتى خبر رسید كه رئیس شهربانى بندر براى ملاقات من به سالن كشتى آمده است و در چند ثانیه با خیالات مشوش از پلكان رستوران به طرف سالن بالا مىرفتم افسرى با انیفورم پرزرق و برق دیدم كه با بلند كردن دست و سلام فاشیستى استقبالم كرد و پاكتى به دست من داد. آن را گشودم تلگرافى بود به امضاى آقاى محمد ساعد مراغه وزیر مختار ایران در رم در یك جمله كوتاه با این عبارت تكاندهنده «حسبالامر فورا به تهران مراجعت فرمائید.» بدون هیچ توضیحى كه همین ابهام انسان را همیشه دچار توهمات و حدسیات بدى مىكند مراجعت با كشتى كه زودتر از یك هفته حركت نمىكرد عملى نبود ناچار با راهآهن حركت كردم كه پس از عبور از سویس و آلمان از راه روسیه به ایران برگردم به ژنو كه رسیدم نصرالله انتظام در هتل بدیدنم آمد و از منصورالسلطنه نماینده ایران در جامعه ملل پیغام آورد به موجب تلگرافى كه از وزارت خارجه رسیده است من مجاز نیستم در ژنو با دبیر كل جامعه ملل تماس بگیرم و به اصطلاح در آنجا آفتابى شوم و اضافه مىكرد منصورالسلطنه از وصول این تلگراف براى من نگران شده است اما من با اعتماد به نفس به سفر بازگشت ادامه دادم و روزهاى طولانى این مسافرت را در آن اوان كه هنوز هواپیماى كشورى و تجارتى بینالمللى دائر نشده بود در راهآهن بطئىالسیر روسیه طى مىكردم و روزى كه كشتى ما وارد بندر پهلوى شد و نمىدانستم چه سرنوشتى در انتظار من است دیدم اتومبیل وزارت دادگسترى جلوى بندر حاضر است و در آنجا مطلع شدم شاه از محاكمه جزائى عدهاى كه در زمان تصدى آقاى على منصور در وزارت راه مشاغلى به عهده داشتند و متهم شده بودند ناراضى است و وزیر دادگسترى از خدمت معاف شده است.» متین دفترى مدت سه سال وزیر دادگسترى بود و با همان شدت و حدت كه در داور وجود داشت وضع قوانین جدید را ادامه داد. در 1317 به عضویت فرهنگستان برگزیده شد و در همان سال در رأس سازمان جدیدى به نام سازمان پرورش افكار قرار گرفت. سرانجام در آبان ماه 1318 به هنگام افتتاح مجلس دوازدهم از طرف رضاشاه نخستوزیر شد. او درباره نخستوزیر شدن خود در خاطراتش چنین مىنویسد: «یك شب در هیئت وزیران كه من هنوز وزیر دادگسترى بودم و تازه جنگ جهانى دوم شروع شده بود شاه یك مسئله مهم بینالمللى را براى یك اقدامى كه در نظر داشت مطرح كرد و عاقبت به همه امر فرمود مقالهاى بنویسند و بوسیله رئیس دفتر مخصوص هرچه زودتر به عرض برسانند، عینا مثل یك امتحان كتبى كه معلم به شاگردان خود مىدهد. روزى كه من مقاله خود را تسلیم كردم مرحوم شكوه اظهار داشت شاه فرمودهاند براى بهترین مقاله جایزه درنظر گرفتهاند. از جایزه خبرى نشد و شاه هم راجع به آن موضوع دیگر چیزى نفرمودند ولى چندى نگذشت كه روز افتتاح مجلس (دوره دوازدهم قانونگزارى) كه علىالرسم دولت مستعفى و كابینه جدید معرفى مىشود شاه من را مأمور تشكیل كابینه فرمودند. من چون خودم هیچ اقدامى براى احزار این مقام نكرده بودم و اصلا در آن زمان این گونه تشبثها مجاز و معمول نبود حدس زدم كه مقاله من در این تصمیم شاهانه شاید بىتأثیر نبود یا لااقل یكى از عوامل آن بوده است». نخستوزیرى متین دفترى زیادى طولانى نشد. در تیرماه هزار و سیصد و نوزده یعنى پس از 8 ماه زمامدارى مغضوب و از كار بركنار و مدتى در بازداشت و تا شهریور بیست در منزل خود تحتنظر بود. در 1322 از طرف متفقین به جرم ژرمانوفیلى بازداشت شد. مدتى در اراك و مدتى در رشت در اسارت انگلیس و روس بسر برد تا سرانجام از این مخمصه جان سالم به در برد. در بهمن 1324 كه وضع كشور در اثر وقایع آذربایجان رو به وخامت مىرفت و تدابیر حكیمى بىثمر ماند، مجلس چهاردهم در روزهاى آخر عمر خود قوامالسلطنه را با اكثریت بسیار ضعیفى به نخستوزیرى انتخاب كرد. قوام براى استحكام كابینه خود دو تن از نخستوزیران سابق را به عضویت كابینه دعوت كرد؛ سهامالسلطان بیات را براى وزارت دارائى و دكتر متین دفترى را براى وزارت مشاور. بعد با تعیین سایر وزیران قوام هیئت دولت را به شاه معرفى كرد ولى هنگام معرفى وزیران به مجلس از معرفى متین دفترى خوددارى نمود. متین دفترى در این زمینه در یادداشتهاى خود چنین متذكر شده است. «در اواخر دوره چهاردهم مجلس شوراى ملى در ایامى كه اختلافات ایران و شوروى در آذربایجان برپا شده بود آقاى قوام به نخستوزیرى منصوب شد. ایشان قبل از تشكیل كابینه به این فكر افتادند كه هیئت بزرگ و برجستهاى مركب از بعضى رجال به مسكو اعزام دارند و آن موقع تصمیم نداشت شخصا به این مسافرت برود لذا به اینجانب مراجعه و اظهار كرد میل دارم شما كه در امور بینالمللى وارد مىباشید و تخصص در چنین مسائل دارید ریاست این هیئت را قبول و به اتحاد جماهیر شوروى مسافرت كنید و بعد براى اینكه این هیئت به دولت انتساب نزدیكترى داشته باشد تكلیف قبول وزارت مشاور را نمود و اینجانب هم نظر به اوضاع باریك آنروز كه در منتهاى وخامت و تیرگى بود با این نظر موافقت و مشغول مطالعه سوابق كارهاى مربوط به مأموریت مسكو گردیدم. روز 25 بهمن 1324 من و سایر اعضاء كابینه به اعلیحضرت همایونى معرفى شدیم و فرمانى دائر بر وزارت مشاور من صادر گردید. مظفر فیروز و بعضى اشخاص دیگر كه نقشههائى داشتند از شركت من در كابینه نگران شده و یقین داشتند با بودن دكتر متین دفترى در كابینه عرصه بر آنها تنگ خواهد شد و نخواهند توانست قوام را هرطور بخواهند بگردانند. بدین جهت به قوام اینطور تلقین كردند كه اگر دكتر متین دفترى چندى در دولت بماند كارها را قبضه خواهد كرد و جاى شما را خواهد گرفت. اما حقیقت این بود كه عمال نفت جنوب میل داشتند كسانى به مسكو بروند كه مورد اعتماد خودشان باشند و با دكتر متین دفترى مخالف بودند، براى این كه از او در زمان نخستوزیرىاش صدمه خورده و براى انتقام هنگام اشتغال ایران به زندان متفقینش انداخته بودند و این نكته روزى به ثبوت رسید كه در حبس متفقین از من استنطاق كرده بودند چرا در زمان نخستوزیرى به كمپانى فشار مىآوردى و مىخواستى امتیاز 1933 را ملغى كنى. دستنشاندگان مصطفى فاتح به قوام فشار آوردند كه دكتر متین دفترى را به مجلس معرفى نكند. قوام كه از هر طرف گرفتار عمال اجنبى شده بود بودن ذرهاى استقامت از آقاى سید محمد صادق طباطبائى رئیس مجلس شوراى ملى خواهش كرد كه دكتر متین دفترى را ملاقات و به ایشان اطلاع دهند كه فراكسیون حزب توده در مجلس مخالف شركت ایشان در كابینه است و در موقع معرفى به مجلس جنجال برپا خواهند كرد چه خوب است از وزارت استعفا دهید.» متین دفترى با وجودى كه عدهاى چون طباطبائى و سهامالسلطان و مظفر فیروز به او تكلیف استعفا كردند نپذیرفت و قوام نیز او را به مجلس معرفى نكرد. در انتخابات دوره پانزدهم كه كلا به دست حزب دموكرات قوامالسلطنه انجام گرفت متین دفترى یكى از نه كاندیداى دكتر مصدق براى مجلس بود. براى جلوگیرى از رویه حزب و بىطرفى در انتخابات متین دفترى به اتفاق عدهاى از رجال در دربار متحصن شدند ولى این تحصن نتیجهاى نداد و انتخابات تهران مطابق میل قوامالسلطنه انجام گرفت. متین دفترى با وجودى كه قوامالسلطنه و حزب دموكرات از یكطرف و رزمآراء رئیس ستاد ارتش از طرف دیگر مخالف انتخاب وى به نمایندگى مجلس بودند در همان دوره از صندوق مشگین شهر سر درآورده و در زمره وكلاى دوره پانزدهم قرار گرفت. هنگام طرح اعتبارنامه او عباس نراقى وكیل كاشان و عضو فراكسیون دموكارت ایران كه یكى از پنجاه و سه نفر محكومین تودهاى دوره وزارت دادگسترى متین دفترى بود به مخالفت پرداخت و یكى از وكلاى آذربایجان از او دفاع كرد. سرانجام اعتبار نامه او به تصویب رسید. متین دفترى براى ساقط كردن كابینه قوامالسلطنه دست به اقدامات دامنهدارى زد، نطق مفصلى راجع به جریان انتخابات تهران نمود. باید او را یكى از عوامل سقوط قوام به حساب آورد. در 1328 شاه تصمیم به تشكیل مجلس مؤسسان و تغییر در قانون اساسى به نفع خود نمود. براى اینكه كار خود را موجه قلمداد كند عده زیادى از رجال صدر مشروطیت كه در آن تاریخ حیات داشتند و همچنین تنى چند از رجال حقوقدان را به كاخ خود دعوت كرد و منظور و مقصود خود را براى تشكیل مجلس مؤسسان و تغییر مواد قانون اساسى مطرح كرد و سران قوم همه نظر شاه را تأیید كردند. تنها متین دفترى در آن جلسه به مخالفت پرداخت و شاه را از شبیخون زدن به قانون اساسى برحذر داشت و سرنوشت شاه را با عاقبت محمد على شاه مقایسه نموده بود. سخنان متین دفترى در آن جلسه به اندازهاى تند و شدید بود كه سرانجام شاه به او گفته بود «خفه شود فضولى نكن». اولین انتخابات مجلس سنا كه توسط طبقه باسواد و به طریق دو درجهاى انجام گرفت متین دفترى سناتور دوم تهران شد. در اوایل 1329 كه شایعه نخستوزیرى سپهبد رزمآرا در اذهان قوت گرفت او به مخالفت برخاست و روزى كه شاه فرمان نخستوزیرى او را توشیح كرد به ملاقات شاه رفت و از سوء تدبیر شاه در انتخاب رزم آرا و ظهور دیكتاتور جدید، شاه را مذمت و لعن و نفرین كرد. او به شاه گفته بود با این عمل جسد پدر خود را آتش زدى. در مجلس سنا در صف اول مخالفین رزمآرا قرار گرفت، با وجودى كه دو برادرش از همكاران نزدیك رزمآرا بودند- سرتیپ دفترى ریاست شهربانى و دكتر عبدالله دفترى وزیر اقتصاد را برعهده داشتند، متین دفترى با برنامه دولت به شدت مخالفت كرد و طى سخنان طولانى از سناتورها تقاضا نموده كه به او رأى اعتماد ندهند و رزمآرا با تلاش فراوان و برخوردارى كامل از حمایت شاه رأى اعتماد ضعیفى در مجلس سنا بدست آورد. در 1330 متین دفترى از طرف مجلس سنا به اتفاق دو سناتور دیگر مأمور نظارت در اجراى قانون ملى شدن صنعت نفت و خلع ید از شركت غاصب انگلیسى شد. احاطه وى به مسائل بینالملى موحب شد قانون مزبور بدون درد سر به مرحله اجرا درآید. او در معیت دكتر مصدق به سازمان ملل رفت و نفوذ وى در بین نمایندگان سازمان ملل تأثیر شگرفى بر جاى گذاشت. در 1331 وقتى لایحه مصادره اموال قوامالسلطنه دشمن دیرین او را پس از تصویب مجلس شوراى ملى به مجلس سنا بردند در كمیسیون دادگسترى كه ریاست آن با متین دفترى بود به سختى ایستادگى نمود و آن را مخالف قانون اساسى دانست. همان استقامت او موجب انحلال مجلس سنا در دوره مصدق گردید. بعد از كودتاى 28 مرداد كه حكومت كشور به دست سپهبد زاهدى به راه دیكتاتورى كشیده شد، متین دفترى در مقام مقابله با دولت برآمد و از انتخابات دوره هیجدهم مجلس شوراى ملى و دوم سنا انتقاد كرد و نامه سرگشادهاى به انجمن نظار انتخابات دوره دوم مجلس سنا نوشت و سرانجام طى نامهاى كه به جراید فرستاد انتخابات را تحریم نمود ولى پس از انجام انتخابات متین دفترى این بار به عنوان سناتور انتصابى به سنا رفت و از این تاریخ تا به هنگام مرگ دیگر آن شور و هیجان سابق را نداشتند، فقط در تنقیح لوایح دولت مىكوشید، گاهى نیز در مخالفت با دولتها برمىآمد. در حكومت منصور در 1343 كه منجر به افزایش بهاى نفت و بنزین شد او مردانه ایستاد ولى پس از آن سكوت اختیار كرد؛ به همین سبب تا آخر عمر شغل سناتور انتصابى را براى خود حفظ نمود. در اواخر عمر براى حفظ خویش، از مدیحه سرائى و تجلیل از مقام سلطنت خوددارى نمىكرد و بیشتر دلخوش به ریاست كمیسیون دادگسترى مجلس سنا و ریاست كمیسیون بینالمجالس و ریاست جمعیت طرفداران سازمان ملل در ایران و مسافرتهاى متعدد مجانى بود. دكتر احمد متین دفترى در تیرماه 1350 در تهران درگذشت و در باغچه علیجان حضرت عبدالعظیم به خاك سپرده شد. متین دفترى مردى به تمام معنى دانشمند و محقق بود، در مسائل حقوقى خاصه امور بینالمللى تبحر داشت، به طورى كه دانش او در این زمینه مورد تأیید خارجیان بود. با غالب رجال بزرگ هم عصر خود در دنیادوستى و مراوده داشت، دقیقهاى از مطالعه غافل نبود، به تدریس در دانشگاه عشق مىورزید، حتى در دوران نخستوزیرى خود هم در كلاس درس حضور مىیافت. سه مجلد آئین دادرسى مدنى و بازرگانى نشانگر تبحر و احاطه او به درس دانشگاهیش مىباشد. وقتى در 1349 او را بازنشسته و استاد ممتاز نمودند به اندازهاى متأثر و غمگین شد كه مرتبا مىگفت استاد ممتاز یعنى تشییع جنازه در زمان حیات. متین دفترى از تمكن مالى برخوردار بود، ولى فوقالعاده خسیس و صرفهجو بود و از این رو همه ساله به ثروت او اضافه مىشد وقتى بین او و حائرىزاده اختلاف نظر حاصل شد و از تربیون مجلس شوراى ملى و از میز خطابه مجلس سنا به لجن مال كردن یكدیگر پرداختند حائرىزاده به او نسبت سوء استفاده داد و حتى او را متهم كرد یكى از ساختمانهاى او در خیابان لالهزار نو دستخوشى است كه از كمپانى اشكودار براى ساختن كاخ دادگسترى گرفته است. ولى چنین چیزى صحت ندارد، او ذاتا مردى ممسك بود و از طریق توارث نیز مال زیادى برده بود ولى از جوانى به علت سخت بودن در معامله به ثروت خود افزود. خوب به خاطر دارم او كتابهاى دانشگاهى خود را براى اینكه پورسانتى به كتاب فروش ندهد شخصا در دانشكده به دانشجویان عرضه مىنمود و در پشت كتاب نیز امضاء مىنمود اگر دانشجوئى كتاب بدون امضاى او را در دست داشت مواخذه مىشد. متین دفترى از زمره رجالى است كه دشمنان پروپا قرصى داشت و تا آخر عمر از این دشمنیها بىبهره نبود، گرچه تولد و شكوفائى او در دوره دیكتاتورى رضاشاه بود ولى همیشه با دیكتاتورى و قانونشكنى مبارزه مىكرد یا حداقل تظاهر به این موضوع مىنمود. پس از شهریور 20 كه تب حمله انتقاد به رضاشاه بالا گرفت. متین دفترى هم كه مدتى وزیر و نخستوزیر آن عصر بود از تهمت و افترا مصون نماند. مخصوصا حزب توده براى انتقامگیرى از بازداشت 53 نفر كه در دوره وزارت دادگسترى او انجام یافته بود چه نسبتها كه به او نداد. سازمان پرورش افكار و یا به قول متین دفترى افسانه دستنبد زدن به قاضى زنجان را آنچنان بزرگ و مهیب نمودند كه هیچ كانون وكلائى قادر به دفاع از آن نبود. رویهمرفته دكتر احمد متین دفترى مردى باسواد و حقوقدان، باهوش، با پشتكار، و در عین حال جاه طلب، پول دوست، به اقتضاى زمان مطیع، متظاهر و خودپسند بود. او تصور مىكرد همه به او دین دارند و دامنه توقعات او از مردم بسیار زیاد بود. او به سه زبان دنیا یعنى فرانسه و انگلیسى و آلمانى تسلط داشت. زبان فارسى و عربى را بخوبى آموخته بود، بسیار شیرین و دلنشین چیز مىنوشت، به همان میزان كه در نوشتن مسلط بود در نطق و بیان عاجز و قاصر بود. او در جوانى با یكى از دختران مصدقالسلطنه عموى پدر خود عقد نكاح بست و صاحب دو پسر و یك دختر گردید. یكى از پسرانش علم حقوق خواند، دیگرى زیستشناسى را تعقیب كرد، یگانه دخترش هم نقاش قابلى بود. تألیفات متعددى دارد از جمله كلید استقلال اقتصادى ایران، كاپیتولاسیون، محاكمات فورى، دخالت مستقیم دولت در اقتصاد، آئین دادرسى مدنى و بازرگانى سه جلد، حقوق جزاى خصوصى، روابط بینالمللى از قدیمترین ایام. ضمنا همه ساله قمستى از خاطرات خود را نوشته با نثر خوب به عنوان پیام نوروزى تهیه و به دوستان هدیه مىنمود. حینالفوت 73 سال داشت. دكتر متین دفترى سالها پروانه وكالت دادگسترى داشت به همین دلیل پس از فوت مرحوم آسید هاشم وكیل، وكلاى دادگسترى او را به ریاست كانون انتخاب كردند، لیكن پرتو وزیر وقت دادگسترى با او از در مخالفت درآمد و نگذاشت او در رأس كانون باقى بماند.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1338 -1288 ش)، نویسنده و استاد دانشگاه. در اصفهان به دنیا آمد. پس از گذرانذد دورهى ابتدایى و متوسطه در اصفهان و مشهد و اخذ لیسانس از دانشسراى عالى تهران براى ادامه تحصیل از طرف وزارت فرهنگ به فرانسه اعزام شد، و در 1317 ش با اخذ درجهى دكتراى علوم طبیعى، در رتشهى جانورشناسى، از دانشگاه مونپلیه، به ایران مراجعت كرد. وى در 1323 ش به استادى كرسى جانورشناسى دانشكدهى علوم منصوب شد. اثر وى: «جانورشناسى عمومى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1340 -1293 ش)، مترجم، نویسنده و شاعر. تحصیلات ابتدایى را در آمل به پایان رساند و سپس به تحصیلات دینى پرداخت. در 1317 ش با سمت دبیر ادبیات و روانشناسى در دانشسراى مقدماتى بابل مشغول خدمت شد. بعد از یك سال براى ادامهى تحصیلات به تهران آمد و در 1324 ش از دانشكدهى الهیات در رشتهى فلسفهى فارغالتحصیل شد. سپس به سمت مترجمى در وزارت كشاورزى وارد خدمت شد. وى داراى ذوق شعرى بود. از آثار وى: «اسرار انهدام اروپا»، ترجمه؛ «افسونكار»؛ «بمب اتمى»؛ «خطبههاى محمد (ص)»، ترجمه؛ «سخنان على (ع)»؛ ترجمه؛«دختران محمد (ص) سخن مىگویند»، ترجمه؛ «طب و بهداشت در اسلام»، ترجمهى طب النبى»، «طب الصادق»؛ «طب الرضا» و «طب الائمه»؛ «نویسنده»؛ «وفا»؛ «هفت دریا».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1293 ش)، مدرس، پزشك و نویسنده. تحصیلات متوسطه را در اصفهان و تحصیلات پزشكى را در دانشكدهى پزشكى تهران به سال 1317 ش به پایان رسانید پایاننامهى خود را دربارهى اهمیت ویتامین ث در ارتش نوشت بعدها عهدهدار مشاغلى از قبیل دستیار آزمایشگاه میكروبشناسى، دانشیار كرسى میكربشناسى، شد. در سال 1327 ش به انگلستان مسافرت نمود و پس از مدت دو سال توقف موفق به اخذ دیپلم تخصصى در میكروبشناسى و گواهىنامه در بیماریهاى كودكان گردید. از آثار وى: «باكتریها»؛ «میكروبشناسى عملى»؛ «ویروسها».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1297 ش)، نویسنده و مترجم. بعد از تحصیلات متوسطه در مدرسه علمیه به خواسته پدرش وارد دانشكدهى طب شد؛ ولى پس از مدتى چون این رشته با روح وى سازگار نبود از ادامهى آن منصرف شد. در 1318 ش به فرانسه رفت و در رشته ادبیات مشغول به تحصیل شد؛ ولى پس از شروع جنگ مجبور به رفتن به بیروت شد پس از اتمام تحصیلات عالیه در بیروت در 1320 ش به تهران بازگشت و در ادارهى تبلیغات به خدمت اشتغال یافت. از آثار وى: «ایران در ادبیات جهان»، كه این كتاب جایزهى اول سخن را دریافت كرد و بهترین ترجمهى سال شناخته شد. «آهنگهاى شاعرانه»، ترجمه؛ «افسانه خدایان»؛ «بازگشت»؛ «اوراق زرین، ادبیات جهان» ترجمه؛ «شاخه یاس»، شانزده داستان از شانزده نویسنده؛ «سایه ایام»، ترجمه.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1275/1270 -1224 ق)، ادیب، مولف و شاعر، متخلص به شرعى. ملقب به دیباچه نگار. از اولاد شیخ زاهد گیلانى بود. در اصفهان به دنیا آمد. پدرانش در اصفهان جزو مشایخ و قضات آن شهر بودهاند. در جوانى به همراه شیخ صالح برادرش به تهران رفت و در مدرسهى دارالشفا به تصحیل ادب مشغول شد و در زمرهى ادبا و شعرا درآمد. او كتابى به نام «گنج شایان» به اشارهى اعتضادالسلطنه به نام میرزا آقا خان نورى صدر اعظم تالیف كرد و ملقب به دیباچه نگار گردید. جلد اول این كتاب به سال 1273 ق به اتمام رسید. برخى منابع وفات وى را 1270 ق آوردهاند كه با سال تالیف كتابش مغایرت دارد.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1289/1276 ق- 1324/1323 ش)، ادیب، مولف و شاعر، متخلص به شعاع. ملقب به شعاعالملك. در شیراز متولد شد. پس از پایان تحصیلات متداولهى زمان به سرودن شعر پرداخت. در قصیدهسرایى و ماده تاریخ و مطایبه و هجا توانا بود وى با فرصتالدوله و شوریدهى شیرازى جواد كمپانى و میرزا حسین مشیرى همعصر بود و در مدت زندگانى به گردآورى كتب خطى دلبستگى شایانى داشت و از خود كتابخانهى بسیار نادرى بر جاى گذارد. در شیراز وفات یافت. علامه قزوینى سال تولد وى را به اشتباه 1276 ق آورده است. از آثارش: «تذكرهى شعاعیه»، «تذكره شكرستان فارس»؛ «اشعهى شعاعیه»؛ «دیوان» اشعار نزدیك به سى هزار بیت.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1317 -1260 ش)، مترجم و نویسنده. از پیشوایان مشهور زرتشتیان بمبئى بود كه در سال 1260 ش در بمبئى متولد شد. وى به همراه رابینات تاگور (شاعر معروف هندى) به ایران آمد. او «دیوان حافظ» را به انگلیسى ترجمه كرد و از شعراى معاصر ایران «تذكرهاى» ترتیب داد و با ترجمهى منتخبى از اشعار آنان چاپ كرد. وى سرانجام در بمبئى درگذشت. از آثار وى: «اخلاق ایران باستان»؛ «پرتوى از فلسفه ایران باستان»؛ «پیك مزدیسنان»؛ «تعلیمات زرتشت»؛ «سخنوران دوران پهلوى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1347 -1264 ش)، نویسنده و محقق. پدرش بازرگان بود. در رشت متولد شد. مقدمات فارسى و عربى را در همان شهر آموخت. پس از آن به تهران آمد و نزد محمدحسین خان، سلطان الفلاسفه، به تحصیل حكمت و طب قدیم پرداخت. وى در آغاز مشروطه رهسپار بیروت شد و مدت دو سال و نیم در آن دیار به فراگرفتن زبان و ادبیات فرانسه مشغول بود. سپس به ایران بازگشت و پس از اقامت كوتاه به فرانسه رفت و در پاریس به تحصیل علم حقوق پرداخت. در زمان جنگ جهانى اول به ایران آمد و در كرمانشاه روزنامهاى به نام «رستخیز» منتشر كرد، كه موفق به ادامهى نشر آن نشد. پس از چند ماه رهسپار اروپا شد و در آلمان مطالعات عمیق خود را دربارهى آیین و زبان و فرهنگ ایران باستان آغاز كرد و «اوستا» را محور اصلى پژوهش خود قرار داد. پور داوود در سال 1311 ش، به درخواست رابیندرانات تاگور، براى دومین بار به هندوستان سفر كرد. در آنجا به تكمیل مطالعات و پژوهش ایرانشناسى خود پرداخت و در دانشگاه ویسو بهارتى مشغول تدریس شد و دو سال بعد به آلمان بازگشت. در هنگام تاسیس دانشكدهى ادبیات از پورداوود دعوت شد كه براى تدریس به ایران بازگردد، در سال 1315 ش به ایران آمد. وى از آن پس به جز دورههاى كوتاه مسافرتهاى علمى خود، در تهران مىزیست و در دانشكدههاى ادبیات و حقوق به تدریس اشتغال داشت از سال 1317 ش به عضویت پیوستهى فرهنگستان جهانى هنر و دانش برگزیده شد و در سال 1346 ش، به پاس خدمات انسان دوستانهاش از دربار واتیكان به دریافت نشان علمى و عنوان شوالیه دونس سیلوستر مفتخر شد. وى در سال 1342 ش با عنوان استاد ممتاز از دانشگاه بازنشسته شد و در 83 سالگى درگذشت. از آثارش: «فرهنگ ایران باستان»؛ «خرده اوستا»؛ «خرمشاه»؛ «ویسپرد»؛ «آناهیتا»؛ «هرمزنامه».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1365 -1299 ش)، مترجم، نویسنده، روزنامهنگار و شاعر، متخلص به واصل. وى در كرمان متولد شد. و تحصیلات ابتدایى و متوسطهى خود را در همان شهر گذراند، پس از آن به تهران آمد و در دانشسراى عالى موفق به دریافت لیسانس در رشتهى فلسفه و علوم تربیتى شد. سپس به كرمان بازگشت و به تدریس پرداخت و روزنامهى «روحالقدس» را در كرمان، به مدت سه سال منتشر كرد. برخى از مشاغل وى عبارتاند از: ریاست دانشسراى مقدماتى كرمان، ریاست دبیرستان، ریاست فرهنگ شهداد، رفسنجان، كرمان. واصل در سال 1337 ش به وزارت فرهنگ و هنر تهران انتقال یافت و در خلال خدمت ادارى، و در رشتهى فلسفه و علوم تربیتى دكترا گرفت و به مقام استادى دانشگاه رسید. مدفن او در كرمان است. از آثار وى: ترجمهى «اخلاق نیكو ماخس» ارسطو؛ ترجمهى رسالهى «سلامان وابسال»؛ «فیثاغورثیان»؛ «رواقیون»؛ «لغتنامه گویش كرمانى»؛ «فلاسفه قبل از ارسطو»؛ «اخلاق عملى» و «دیوان» اشعار.[1] مدرس، مترجم. تولد: 1299، كرمان. درگذشت: 27 آذر 1365، شهداد. سید ابوالقاسم پورحسینى تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاه خویش به پایان برد. آنگاه به تهران آمد و در سال 1322 از دانشگاه تهران در رشتهى فلسفه فارغالتحصیل شد و به زادگاه خود بازگشت و با شغل دبیرى كار فرهنگى خود را آغاز نمود. وى در طول چهل سال خدمت فرهنگى مشاغلى متعدد چون نظامت دانشسراى مقدماتى كرمان، ریاست دانشسراى كرمان و فرهنگ شهداد و رفسنجان، معاونت استان كرمان و... برعهدهاش بود. طى پانزده سال خدمت فرهنگى در استان كرمان حدود 122 مدرسهى ابتدایى در این شهر احداث كرد. در سال 1337 به تهران بازگشت و در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به كار شد و پس از چندى به ریاست دبیرخانهى دانشكدهى ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد (1362 -1342) و در ضمن به تدریس در این دانشكده نیز مىپرداخت. در سال 1348 از دانشگاه تهران در رشتهى فلسفه دكترى گرفت. در طى اقامتش در كرمان روزنامه «روحالقدس» را پى افكند و سه سال متوالى آن را منتشر نمود و دو نشریه را در دانشسراى مقدماتى كرمان فراهم ساخت. مقالات و اشعار او در روزنامههاى «استقامت»، «صداى كرمان» و «بیدارى» چاپ مىشد. دكتر پورحسینى شعر نیز مىگفت و غزلیات، دو بیتىها و قصادى از او به یادگار مانده است و تخلص او «واصل» بود. وى از سال 1335 به بعد در هیئت مدیرهى انجمن ابدى عضویت داشته است. فهرست آثار دكتر پورحسینى به شرح زیر است: ترجمهى اخلاق نیكوماخوس ارسطو به فارسى و تطبیق آن با كتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (الطهاره) مسكویه، ترجمه رساله سلامان و آبسال ابن سینا، فراسوى تناقض، افلاطون، مشارب عمدهى اخلاقى، فلسفهى اپیكور، فلسفهى رواقى، فلسفهى اخلاق شرح نمط نهم اشارات، فیثاغورثیان، از انتشارات مجلهى «دانشكدهى ادبیات، رواقیون، رسالهاى دربارهى فلسفهى اخلاقى ابن حكماء كتب و آثار خطى مسكویه به صورت مقاله در مجلهى «معارف اسلامى»، ترجمهى اشعار در مجلهى «یغما». آثار ترجمه نشدهى وى عبارتند از فرهنگ لغات و اصطلاحات كرمان، فلسفهى بعد از سقراط، سقراط، هراكلیتوس، فلسفهى یاسپرس، سلسله مقالات عرفانى، مردمى و نامردمىها. پیكر دكتر پورحسینى بنا بر وصیت خود در جوار مرقد امامزاده زید به خاك سپرده شد.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 1318 ق)، نویسنده. در نهاوند به دنیا آمد. پدرش نخست حكمران نهاوند و بعد در تبریز امیر دیوانخانه بود. حیدر قلى در هفت سالگى به همراه پدر به تبریز رفت و بعد از مراجعت به وطن مدت سى سال در نهاوند و بروجرد به تحصیل علوم معمول پرداخت و بعد از آن به تهران آمد و سى سال هم در تهران به كسب معارف و فنون متنوعه مشغول شد. وى مدتى در محضر آقا محمد رضا قمشهاى كسب فیض كرد. او در اواخر عمر در مدرسهى سپهسالار انزوا گزید، و در تهران درگذشت و در جوار قبر آقا، حوالى دروازهى حضرت عبدالعظیم دفن شد. از آثار وى: «حاشیه بر شرح چغمینى»؛ «مفتاح المفاتیح» شرح قسمتى از «مفاتیح الغیب».
ملیت : ایرانی - قرن : 8 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س هشتم ق)، نویسنده. وى كتاب «خلاصة الكلام» در ادب را به سال 755 ه ق. تألیف كرد.
ملیت : ایرانی - قرن : 7 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)
ادیب شاعر فاضل نویسنده، قاضى القضاة عراق بوده، و با خواجه نصیرالدین طوسى ملاقات نموده، و در مدح جوینیان قصائدى پرداخته، و كتاب «شرف ایوان البیان» در شرافت خاندان صاحب دیوان را جهت خواجه عطاملك جوینى تألیف نموده، و به فارسى و عربى شعر گفته، و از دوستان و مادحین خاندان پیغمبر اكرم صلى الله علیه و اله و سلم بوده است. صاحب مجالس المؤمنین فرماید: قاضى نظامالدین محمد بن قاضى القضاة اسحاق بن مطهر اصفهانى، متوفى به سال 678 هجرى.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر ماندانا صديق بهزادي در سال 1321 در تهران به دنيا آمد.ايشان داراي دكتري علوم كتابداري و اطلاع رساني از دانشگاه ايلنيونير آمريكا (در سال 1360)مي باشد.وي از سال 52 عضو هيأت علمي مركز خدمات كتابداري مؤسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي و آموزشي بوده و هم اكنون نيز عضوهيات علمي كتابخانۀ ملي ايران است. كتاب "رده بندي PIR زبان ها و ادبيات ايراني"تاليف ماندانا صديق بهزادي ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : كتابداري اطلاع رساني تحصيلات رسمي و حرفه اي : ماندانا صديق بهزادي درسال 1348 ليسانس زبان انگليسي را از دانشگاه تهران، سال 1350 فوق ليسانس كتابداري را از دانشگاه تهران و به سال 1360 دكتري علوم كتابداري و اطلاع رساني را از دانشگاه ايلنيونير آمريكا كسب كرد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ماندانا صديق بهزادي علاوه بر 16 سال تدريس علوم كتابداري و اطلاع رساني در دانشگاه تهران و دانشگاه ايلنيونير آمريكا، از سال 52 عضو هيأت علمي مركز خدمات كتابداري مؤسسه تحقيقات و برنامه ريزي علمي و آموزشي بوده و هم اكنون نيز عضوهيات علمي كتابخانۀ ملي ايران است. جوائز و نشانها : كتاب "رده بندي PIR زبان ها و ادبيات ايراني"تاليف ماندانا صديق بهزادي ، در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. چگونگي عرضه آثار : ماندانا صديق بهزادي در كنار تاليف و ترجمه كتب و مقالات مربوط به رشته تخصصي خود ، هم اكنون دو پروژۀ تحقيقي را نيز در دست اقدام دارد. ________________________________________ آثار : 1 ارتباط متقابل نظامهاي باز و ربط آن به شبك? بين المللي و اطلاع رساني اسلامي، شبك? اطلاع رساني در كشورهاي اسلامي ويژگي اثر : تهران: دفتر پژوهشهاي علمي، 1369 2 اسطور? جامع? بدون كاغذ ويژگي اثر : فصلنام? كتابداري. تهران: كتابخان? ملي ايران، بهار 1369 3 دسترسي جهاني به انتشارات ويژگي اثر : نشر دانش، 1364 4 ديسك فشرده: رسانه هاي جديد در اطلاع رساني ويژگي اثر : فصلنام? كتابداري. تهران، كتابخان? ملي ايران، تابستان 1369 (ترجمه) 5 رده بندي PIR زبان ها و ادبيات ايراني ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره يازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:« رده بندي PIR زبان ها و ادبيات ايراني»: رده بندي PIR زبانها و ادبيات ايراني؛ ماندانا صديق بهزادي؛ تهران: كتابخان? ملي جمهوري اسلامي ايران، 1371. مجموع كتب و منظومه هايي كه از حدود هزار سال قبل از ميلاد تا امروز يعني در فاصله اي قريب به سه هزار سال شمسي، در اين كشور به زبانهاي اوستايي، اشكاني، خوارزمي، سغدي، كُردي، پارسي و دري پديد آمده از شمار بيرون است و در ميان اين آثار بيشمار، برخي در رديف والاترين شاهكارهاي ادب و فكر عالم محسوب مي شود. نگهداري اين آثار ادبي ملت كهنسال ايران در كتابخانه ها و سپردن اين ميراث گرانبهاي نياكان به پژوهشگران ، نياز به سازماندهي علمي كتابها و نوشته هاي مربوط به زبانها و ادبيات ايراني در كتابخانه ها، يا نمايه سازي آنها د ركتابشناسي ها و فهرست ها. اين اثر كه كاملاً مستند و متكي به كتابشناسي ها، فهارس كتابه خانه ها و فهارس نسخ خطي است، نخستين كوششي است كه با توجه به نياز كتابخانه هاي كشور در زمين? گسترش موضوعات مربوط به زبانها و ادبيات ايراني، بر اساس رده بندي كتابخان? كنگره به عمل آمده است. 6 رده بندي ديويي ويژگي اثر : خدمات فني، ويرايش هفتم، تهران: كتابخان? ملي ايران، 1370 7 ضبط ناهماهنگيهاي ضبط نامهاي بيگانه در فارسي ويژگي اثر : فرهنگ. تهران: مؤسس? مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1371 8 كتابشناسي ويژگي اثر : يادنامه اديب نيشابوري. مؤسس? مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل، 1365 9 مطالعات اسلامي در ژاپن ويژگي اثر : تحقيقات اسلامي. تهران: بنياد دايرة المعارف اسلامي، 1370 (ترجمه)
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
دكتر نوشآفرين انصاري در سال 1318 خورشيدي در سيملا از بلاد هندوستان به دنيا آمد.ايشان داراي دكتراي كتابداري از دانشگاه تورنتو كانادا است.نامبرده در سال 1348 عضو هيأت علمي در گروه آموزشي كتابداري گرديد و از سال 1351 الي 1355 و از سال 1363 تا كنون عهدهدار مديريت آن گروه بوده است. كتاب "مدخل تاريخ شرق اسلامي "ترجمه دكتر نوشآفرين انصاري ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.گروه : علوم انسانيرشته : كتابداري اطلاع رسانيتحصيلات رسمي و حرفه اي : نوشآفرين انصاري دورة تحصيلات دبستان و دبيرستان را در كشورهاي مختلف به پايان برد و سپس به تحصيل در رشته كتابداري در مدرسۀ كتابداري ژنو پرداخت. و موفق به اخذ مدرك كارداني كتابداري از ژنو سويس در سال 1340 شد.وي تحصيلات فوق ليسانس و دكتراي كتابداري را به ترتيب در دانشگاه مك گيل و دانشگاه تورنتو كانادا به انجام رسانيد.وليكن به علت سفر به تهران در سال 1357 دفاع از رساله نا تمام ماند كه آنرا در تهران به چاپ رساندند.همسر و فرزندان : نوش آفرين انصاري متاهل و داراي دو فرزند مي باشد.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : نوش آفرين انصاري پس از اقامت در ايران از سال 1342 به عضويت شوراي كتاب كودك درآمد؛ در سال 1347 به مدت سه سال با عنوان رياست كتابخانه دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران مشغول به كار شد و در سال 1348 عضو هيأت علمي در گروه آموزشي كتابداري گرديد و از سال 1351 الي 1355 و از سال 1363 تا كنون عهدهدار مديريت آن گروه بوده است.ايشان همچنين همكار طرح فرهنگنامه كودكان و نوجوانان است.فعاليتهاي آموزشي : نوش آفرين انصاري از سال 1347 در دانشگاه تهران به امر تدريس مشغول است.جوائز و نشانها : كتاب "مدخل تاريخ شرق اسلامي "ترجمه دكتر نوشآفرين انصاري ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد.چگونگي عرضه آثار : نوش آفرين انصاري صاحب مقالات متعدد به زبانهاي فارسي و انگليسي در زمينة علوم كتابداري و مسائل تاريخي است . فعاليتهاي پژوهشي نوش آفرين انصاري بطور خلاصه به قرار زير است: چاپ سه كتاب 60 مقاله منتشر شده در مطبوعات 6 مقاله ترجمه شده تاليف 16 مقاله در زمينه ادبيات انگليسي كودكان كه در نشريات خارجي چاپ شده اند. از آن جمله مي توان به عنوان تعدادي از مقالات فارسي و انگليسي اشاره كرد: مقالات فارسي: 1. نظر برخي از سياحان اروپايي دربارۀ سعدي و حافظ – مجموعه مقالات كنگره بينالمللي سعدي و حافظ – 1352 2. مجموعه مقالات دربارة كتاب و كتابداري – تهران – انتشارات توس 1354 3. شوراي كتاب كودك در رابطه با توليد و توزيع خواندنيهاي كودكان و نوجوانان – گزارش شوراي كتاب كودك 1361 4. كتابخانههاي غرب از ديد سفرنامه نويسان ايران – نشر دانش 1361 5. تأليفات فرهنگها دربارة ايران – نشر دانش 1363 مقالات انگليسي : 1. توسعه و گسترش كتابخانهها در جنوب شرقي آسيا – شوراي عمومي اتحاديه بينالمللي كتابداري (واشنگتن) 1974 2. شمس الدين محمد لاهيجي ـ مجله فلسفي پاكستان 1976 3. فرهنگنامه كودكان و نوجوانان – مجله كتابخانه بينالمللي مونيخ 1987 ________________________________________ آثار : مدخل تاريخ شرق اسلامي ويژگي اثر : ترجمه- تهران – مركز نشر دانشگاهي -اين كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است
ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
دكتر امير ناصر كاتوزيان سال 1310 شمسي در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان اقبال و دوره متوسطه را در دبيرستان علميه گذراند و دورههاي عالي و تكميلي را تا اخذ مدرك دكتري رشته حقوق خصوص و اسلامي در دانشگاه تهران سپري كرد. وي از سال 1343 با درجه استادياري به تدريس در دانشگاه تهران پرداخت نامبرده در سال 1351 به درجه استادي تمام وقت گروه حقوق خصوصي و اسلامي با پايه يك استادي نائل آمد. تأليف 42 جلد كتاب در زمينههاي حقوق مدني، فلسفه حقوق و آيين دادرسي و ارائه حدود 400 مقاله علمي در زمينه قضايي از جمله فعاليتهاي علمي دكتر كاتوزيان است. گروه : علوم انساني رشته : حقوق گرايش : حقوق خصوصي و اسلامي والدين و انساب : پدر امير ناصر كاتوزيان وكيل موفق و مشهوري بود و مادر محترمشان هم خانه دار است.ايشان نيز چهار برادر ناتني بنامهاي مرحومان رضا و اصغر كه به رحمت ايزدي پيوسته اند و محمد و عباس در قيد حياتند،دارد. خاطرات کودکي : دكتر ناصر كاتوزيان از دوران كودكي خود چنين مي گويد: در دوم ارديبهشت ماه ???? در تهران به دنيا آمدم. محله زندگي ما خيابان ري، كوچه دردار بود. در خانه اي متولد شدم كه، متاسفانه، آن را خراب كرده اند.كودكي من نيز تقريبا مثل كودكي ديگران گذشت براي تحصيل به دبستان اقبال ميرفتم انتهاي خيابان آبشار در محله دروازه دولاب (اين دبستان هنوز هم بر جاي خودش باقي است). اگر بخواهم خاطره اي از آن ايام ذكر كنم بايد بگويم كه در محله ما جوان ها دوست داشتند هرچه بيشتر ابراز قدرت نمايند و حريف بطلبند و غالبا با همديگر دعوا ميكردند و قهرا من هم از كتك خوردنها بي نصيب نمي ماندم! جو و فضاي غالب اين محيط موجب شد كه من در يكي از تابستانها با سماجت تمام به ورزش بپردازم. اين روحيه ورزشكاري، هنوز هم در من باقي مانده است. به مرور اين فكر به ذهنم چيره شد كه اگر بخواهم سالم زندگي كنم بايد “قوي” باشم. استادم، مرحوم سنگلجي، ميگفت: براي انسان يك سانتي متر شاخ بهتر از سه متر دم است! و من در طول زندگي اين گفته طنز مرحوم سنگلجي را كاملا احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه آدميزاد در هر محيطي كه زندگي ميكند بايد قوي باشد، حالا اگر در محيط دانشمندان قرار گرفت بايد سلطه خودش را از نظر عقلي و علمي ثابت نمايد و اگر در محيط اشخاصي كه اهل دعوا و نزاع هستند قرار بگيرد بايد بتواند خود را در آن جمع حفظ كند. غريزه صيانت نفس چيزي استكه هرگز نميتوان آن را انكار كرد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : دكتر كاتوزيان دوران ابتدايي اش را در دبستان اقبال در خيابان «شهباز» به اتمام رسانده و دوران دبيرستان را در دبيرستان علميه طي مي كند و پس از نقل مكان به خيابان «آب منگل» در خيابان ري در همان دبيرستان مي ماند تا اتمام اين دوران. دكتر كاتوزيان با كلاس پنجم نظام قديم رشته علمي را دنبال مي كند و در كلاس ششم آن زمان رشته ادبي را انتخاب مي كند، در همان رشته ادبي در ايران شاگرد اول مي شود و موفق به دريافت مدال درجه ?علمي براي اولين بار در ايران مي شود. همين دريافت مدال مشوق او مي شود براي ادامه تحصيل. او با انتخاب رشته حقوق تحصيلات خود را در دانشگاه ادامه مي دهد و در اين رشته موفق به كسب مدال درجه يك علمي اين رشته مي شود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگي به دكتر كاتوزيان وارد مي شود و اين ضربه باعث مي شود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشيمان شود و رشته قضا را انتخاب كند. او در اين رشته در مقاطع مختلف تا دكترا همواره با عنوان شاگرد اولي فارغ التحصيل مي شود و رساله اش را در سال ???? باعنوان «وصيت» به پايان مي رساند. خاطرات و وقايع تحصيل : امير ناصر كاتوزيان از خاطرات دوران تحصيل چنين به ياد دارد: "من لازم ميدانم از معلم عارف خودم مرحوم ميرافضلي كه به مثنوي بسيار علاقه داشت و درس عربي را به صورت تجزيه و تركيب نهج البلاغه براي ما ميگفت، ياد كنم. ايشان وقتي وارد كلاس ميشد دو بيت از مثنوي را با صداي شكسته و لرزان ميخواند و بچه ها بي نهايت براي اين پيرمرد احترام قائل بودند و مطلقا در كلاسش لودگي و شيطنت نميكردند. بي گمان اولين جرقه هاي عرفان و فلسفه توسط ايشان در ذهن و ضمير من روشن شد. مرحوم ميرافضلي قطعه اي از نهج البلاغه را سر كلاس مينوشت و بعد آن را معني و تجزيه و تركيب ميكرد و صرف و نحو را به اين طريق به ما مي اموخت." پدرم اصرار داشت كه من وارد دانشكده حقوق شوم و رشته علوم سياسي بخوانم و در وزارت خارجه مشغول به كارشوم. من هم بر اثر همين تمايل او وارد دانشكده حقوق شدم، اما دانشجوي سال دوم بودم كه، متاسفانه، پدرم فوت كرد. آن روزها در وزارت خارجه كساني را كه آشنا يا قوم و خويشي در آنجا داشتند مي پذيرفتند و غالبا ورود افراد متفرقه ـ حالا هر چه قدر هم كه لياقت و شايستگي داشته باشند ـ دشوار بود. از همينرو، تصميم گرفتم كه به رشته قضايي بروم. در رشته قضايي چون مغزم به رياضيات و استدلال بيشتر توجه داشت تا به مسائلي كه ميبايد “حفظ ميشد”، توفيق بيشتري پيداكردم و در دانشكده حقوق دوباره صاحب رتبه اول شدم. در همين زمان قرار شد كه محصلين برتر ايراني را براي ادامه تحصيل به خارج بفرستند (????). در آن دوران، مرحوم دكترمصدق به عنوان نخست وزيري بسيار محبوب كه در دل غالب مردم و عمدتا جوان ها جاي خاصي داشت، بر سر كار بود و شاه هم با مصدق سر ستيز داشت. روزي كه قرار بود شاه به من مدال درجه يك علمي بدهد، به عنوان اعتراض به رفتار شاه نسبت به مصدق، در آن جلسه اهداي مدال حاضر نشدم، و همين باعث شد كه بورس تحصيلي را حذف نمايند و من از تحصيل در خارج محروم شوم. در دوره ليسانس، كشش فوق العاده اي به فرهنگ اسلامي پيدا كردم، به طوري كه ورقه امتحاني اصول مرا كه مرحوم استاد محمود شهابي ملاحظه كرد، از اين كه دانشجويي از تمام كتب فقها و اصوليين شاهد و مثال مي اورد و ادله و براهين براي اثبات موضوع ذكر ميكند، بسيار متعجب شد. پس از آن، ورقه مرا مهر و موم كردند و گفتند كه آن را به قم مي فرستيم تا آقايان مراجع و طلاب ببينند كه ما در دانشكده حقوق چه جور دانشجوياني داريم. فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليت هاي ضمن تحصيل دكتر كاتوزيان بزبان خودش:" در دوران تحصيل در دبيرستان هم رئيس انجمن ورزش بودم و هم رئيس انجمن موسيقي. آن سال در رشته ادبي نيز شاگرد اول شدم و مدال درجه دوم علمي را به همين مناسبت به من دادند (????). البته بايد بگويم كه در موسيقي، من ساز به خصوصي نميزدم، اما به رديف هاي ايراني تسلط داشتم و آنها را ميشناختم. اما برخي از همكلاسي هاي من هم اكنون در موسيقي اشخاص سرشناسي هستند: مثلا مهندس همايون خرم عضو انجمني بود كه من سرپرست آن بودم و ايرج در آنجا خواننده، و ناصر ملكمطيعي كاراكتر، و دكتر بهمن نياكان نوازنده ويلن هم عضو اين انجمن بود. در مجموع در دبيرستان علميه فعاليتهاي خارج از برنامه باعث جلب توجه معلمين و مدير مدرسه ميشد. از همين رو اصرار كردند كه من در همان دبيرستان بمانم و رشته ادبي بخوانم." استادان و مربيان : اساتيد امير ناصر كاتوزيان به قرار زير است كه وي از آنها چنين ياد مي كند: استاد محمد سنگلجي "ايشان به نوعي هم ذوق فقهي را در من بيدار نمودند و هم ذوق عرفاني را. من هم در درسهاي مثنوي و هم در ديگر درسهاي ايشان در خارج از كلاس حاضر ميشدم و استفاده ميكردم. به ويژه منش عرفاني و بي پيرايه اي كه ايشان داشت در من ذوقي اخلاقي ايجاد كرد"،مرحوم دكتر سيدحسن امامي"ديگر استادي بود كه بسيار بر من تاثير گذاشت. بلند نظري و ديده باز ايشان از جمله صفات پسنديده اي بود كه بسيار به چشم مي امد و جلب نظرميكرد. دكتر امامي قانون مدني را از روي كتاب منصور السلطنه عدل ميخواند و براي ما توضيح ميداد و مطالبي را نيزخودش بر مواد آن كتاب اضافه ميكرد و به ما درس ميگفت"،استاد عميد و مرحوم استاد شهابي " ايشان به واقع ”مجسمه تقوا و علم” براي من بود. هم دوره اي ها و همکاران : مهندس همايون ، ناصر ملكمطيعي كاراكتر و دكتر بهمن نياكان از همدوره ايهاي امير ناصر كاتوزيان بوده اند. همسر و فرزندان : امير ناصر كاتوزيان در سال ???? در سن ??سالگي ازدواج مي كند كه حاصل آن دو فرزند پسر است كه يكي از آنها دكتراي روانشناسي باليني دارد و در حال حاضر مقيم آمريكا است و ديگري مهندس الكترونيك است و در همان ديار زندگي مي كند. وقايع ميانسالي : امير ناصر كاتوزيان بعد از انقلاب فرهنگي و در جريان پاكسازي دانشگاهها به انفصال ابد از خدمات دولتي محكوم شد. مدت يازده سال او به تحقيق مشغول بود تا اين كه در سال 1370 رأي پاكسازي شكسته شد و به اين ترتيب استاد را به دانشكده حقوق برگرداندند. دكتر كاتوزيان از جمله نويسندگان نخستين پيشنويس قانون اساسي جمهوري اسلامي است . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خدمات علمي و اجرايي امير ناصر كاتوزيان: • 1345 -1379 ,رئيس دادگاه بخش و شهرستان و مشاور دادگاه استان و معاون اداره حقوقي,كانون وكلاي دادگستري • 1331 -1343 ,رئيس دادگاه بخش و شهرستان و مشاور دادگاه استان و معاون اداره حقوقي,دادگستري • 1354 مدير گروه حقوق خصوصي و اسلامي دانشگاه تهران • 1334 رياست دادگاه بخش اراك • 1343 استاديار حقوق مدني در دانشگاه تهران • 1351 استاد گروه حقوق خصوصي و اسلامي دانشگاه تهران فعاليتهاي آموزشي : عناوين دروس آموزشي ارائه شده توسط دكتر كاتوزيان: كارشناسي • فلسفه حقوق كارشناسي ارشد • حقوق مدني 1 • مسئوليت مدني دكتري • حقوق مدني پيشرفته 1 • حقوق مدني پيشرفته 2 • مسئوليت مدني تطبيقي آرا و گرايشهاي خاص : امير ناصر كاتوزيان معتقد است:" انسان انديشمند در برابر اين پرسش كه از كجا آمده و به كجا ميرود و قانون حركت او چيست، درمانده. در جستجوي وطن مالوف به هر تلاش دست ميزند و كمتر به معلوم ميرسد. جهان مادي را مسخر كرده است و بر بام آسمان نشسته، ولي راز آفرينش را دور از دسترس خود ميبيند و هر زمان كه پا از دايره محسوس بيرون مينهد، عقل را ناتوان و پاي استدلال را چوبين مييابد. فلسفه تاريخ نيز با همه گيرايي راه به جايي نبرد، و جز مشتي فرض و ظن و قرينه ارمغاني نياورد. خردگرايان گره اي نگشودند و آخرين ديالكتيك اين شد كه هستي همچنان كه از مطلق آغاز شده به مطلق نيز ميرسد، و در دايره اي سر به مهر در حركت است. نوميدي از علم، انسان را به عرفان كشاند، به اين سودا كه در آينه صافي دل حقيقت را ببيند" جوائز و نشانها : مدالها و نشانهاي علمي دكتر امير ناصر كاتوزيان به قرار زير است: - نشان درجه دو فرهنگ ،بمناسبت احراز رتبه نخست در امتحانات نهايي رشته ادبي سال ششم دبيرستان -1328 - نشان درجه يك فرهنگ بمناسبت شاگرد اولي در رشته قضايي دانشكده حقوق دانشگاه تهران-1332 -دريافت لوح تقدير از كانون وكلاي دادگستر مركز -1383 - دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف جلد چهارم عقود معين ،كتاب سال جمهوري اسلامي از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي -دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف حقوق مدني (عقود معين ج3) ،به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوره چهارم انتخاب كتاب سال - دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف كتاب"حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات"، به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال -دريافت لوح تقدير به مناسبت تاليف كتاب "نظريه عمومي تعهدات" به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران -1382 -دريافت لوح تقدير وزارت ارشاد اسلامي به مناسبت تاليف سه جلد فلسفه حقوق - دريافت نشان درجه يك دانشگاه تهران در سال 1381-1382 - استاد برگزيده نماد آموزشي عالي كشور در سال 1381-1382 - استاد برگزيده دانشگاه تهران در سال 1381 - نشان درجه يك دانش بمناسبت مجموع تحقيقات و خدمات علمي در سال1382 -دريافت لوح تقدير از انجمن آثار و مفاخر فرهنگي در سال 1383 - دريافت لوح سپاس و تقدير دانشكده حقوق و علوم دانشگاه تهران در سال 1383 - دريافت لوح تقدير ازدادگستري بيرجند با عنوان سرباز عدالت در سال 1384 - دريافت لوح تقدير از دانشگاه آزاد اسلامي دامغان در سال 1378 - دريافت لوح تقدير ازدانشگاه آزاد اسلامي مشهد و دانشگاه و دانشگاه فردوسي مشهد -دريافت لوح تقدير از شعبه مركزي دانشگاه آزاد اسلامي تهران - دريافت لوح تقدير از دانشجويان دانشكده حقوق شهيد بهشتي - دريافت لوح تقدير از دانشگاه مفيد در سال 1370 - دريافت لوح تقدير انجمن دانش آموختگان نابينايان كشور در سال 1383 - تقدير مشترك رئيس دانشگاه تهران و رئيس پرديس قم 1382 - دريافت لوح تقدير از دانشجويان دوره دكتري دانشكده حقوق در سالدريافت 1384 - لوح تقدير ازرئيس دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1382 - دريافت لوح تقديراز دانشگاه علامه طباطبائي 1384 چگونگي عرضه آثار : از دكتر كاتوزيان مقالات متعددي در دو جلد كتاب تحت عنوان «گامي به سوي عدالت» به چاپ رسيده است. تعداد مقالات چاپ شده در مجلات داخلي : 13 مقاله تعداد مقالات ارائه شده در همايشها : 4 مقاله -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 ... گوياتر از گفتارها، مجموعه مقدمه ها، پيش گفتارها و سرآغازها ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيانناشر: دانشگاه تهران - 1383 2 اثبات و دليل اثبات: شهادت، اماره، سوگند و اصول علمي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 30 ارديبهشت، 1385 3 اثبات و دليل اثبات: قواعد عمومي اثبات - اقرار و سند ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 30 ارديبهشت، 1385 4 از كجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟: زندگي من ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 16 تير، 1386 5 اعتبار امر قضاوت شده در دعواي مدني ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383 6 تحولات حقوق خصوصي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران - 1381 7 توجيه و نقد رويه قضايي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 21خرداد، 1386 8 حقوق مدني (عقود معين: ج 3) ويژگي اثر : دكتر ناصر كاتوزيان . (استاد سابق دانشكده حقوق دانشگاه تهران) تهران: بهنشر، 1364، وزيري، 647 ص-اين كتاب در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است-ويژگي عقود معين آن است كه از ارتباط و نظم خاصي برخوردار بوده و بايد كوشيد اين نظم و اصول را دريافت و استخراج كرد و براي كمك به تفسير هماهنگ و درست قانون، عقودي را كه جوهر مشترك دارد در كنار هم و ذيل اصول حاكم بر آنها قرار دارد. تلاش نويسند? كتاب در اين راستا بوده و براي نيل بدين مهم، عقودي را كه در كتاب آمده است در دو دفتر جداگانه مطرح مي كند: 1- دفتر نخست به عاريه، وديعه و وكالت اختصاص يافته است كه اين عقود چهر? «اذني، نيابتي، اماني» را به عنوان وصف بارز و خصيص? مشترك دارا هستند. 2- دفتر دوم، شامل عقودي است كه به طور معمول در كتاب «ديون» مي آيد و ضمان، حواله، كفالت و رهن را شامل مي شود. 9 حقوق مدني خانواده: اولاد، روابط پدر و مادر و فرزندان، نسب، همبستگي خانوادگي و حمايت از كودكان، فرزندخواندگي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 20 آبان، 1385 10 حقوق مدني خانواده: نكاح و طلاق، روابط زن و شوهر ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: شركت سهامي انتشار - 19 فروردين، 1385 11 حقوق مدني: الزامهاي خارج از قرارداد (ضمان قهري) ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 03 مرداد، 1385 12 حقوق مدني: الزامهاي خارج از قرارداد (ضمان قهري): مسووليت مدني ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران - 25 شهريور، 1386 13 حقوق مدني: ايقاع: نظريه عمومي - ايقاع معين ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 25خرداد، 1384 14 حقوق مدني: عقود اذني - وثيقه هاي ديني: وديعه، عاريه، وكالت، ضمان، حواله، كفالت، رهن ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 15 شهريور، 1385 15 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: اجراي عقد و عهدشكني مسووليت قراردادي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 14 ارديبهشت، 1384 16 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: انحلال قرارداد - خيارات ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: شركت سهامي انتشار - 03 ارديبهشت، 1384 17 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: انعقاد و اعتبار قرارداد، ضمانت اجراي شرايط اساسي معامله، ... ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: بهمن برنا - 19 مهر، 1385 18 حقوق مدني: قواعد عمومي قراردادها: مفهوم عقد - انعقاد و اعتبار قرارداد "تراضي" ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: بهمن برنا - 21 بهمن، 1385 19 حقوق مدني: مشاركتها - صلح - شركت - مضاربه - مزارعه و مساقات - جعاله - گروبندي مشروع - صلح ويژگي اثر : يدآورنده: ناصر كاتوزيان (گردآورنده)ناشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386 20 حقوق مدني: معاملات معوض - عقود تكميلي - بيع - معاوضه - اجاره - قرض ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 16 مهر، 1384 21 حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب ، در دوره نوزدهم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،به عنوان كتاب سال معرفي و برگزيده شد. آشنايي با كتاب «حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات» حقوق مدني: نظريه عمومي تعهدات/ ناصر كاتوزيان.- تهران: نشر دادگستر، 1379. 647. ص. كتابنامه: ص. [645]-[647]؛ همچنين به صورت زيرنويس. نظري? تعهدات بر تمام روابط حقوقي انسانها حكومت مي كند. علاوه بر مباحث حقوق مدني، اين نظريه مبناي بسياري از مسائل مربوط به حقوق تجارت و ساير رشته هاي حقوق خصوصي نيز قرار مي گيرد. نگاهي به مباحث حقوق عمومي، به ويژه حقوق اداري، نشان مي دهد كه قواعد عمومي تعهدات در زمين? قراردادها و مسئوليت مدني تا چه اندازه در ساختمان منطقي اين رشته ها نيز اثر دارد. استخراج «نظري? عمومي تعهد» فكري بيگانه است كه به تازگي در حقوق ما نفوذ پيدا كرده است: در حقوق اسلام، عقد يا معامله و ضمان قهري عنوانهاي اصلي مطالعه در باب روابط اشخاص است و از احكام تعهد (به معني دين نه پيمان) به طور پراكنده و فرعي گفتگو مي شود. قانون مدني نيز كم و بيش همين شيوه را ادامه مي دهد، با اين تفاوت كه، براثر تقليد از روش قانون مدني فرانسه، اصطلاح تعهد و عقد را با هم مخلوط مي كند و ارزش متعارف در اين زمينه به دور مي افتد. مبحث تعهدات، به عنوان آثار حاصل از عقود و پاره اي از ايقاعات، در حقوق ايران، تا قبل از اثر حاضر، موضوع تحقيق مستقلي قرار نگرفته بود. اين كتاب با ديدگاهي جديد و بديع، بحث تعهدات را مطرح مي نمايد و همانند ساير آثار مؤلف محترم، برآورند? يكي از نيازهاي اساسي اساتيد و دانشجويان حقوق و قضات و اهل تحقيق در زمين? حقوق مدني است. مؤلف محترم به سبب استمرار در مطالعه و تحقيق و نيز به جهت تسلط به زبانهاي انگليسي و فرانسوي و عربي و اشراف به حقوق اروپا و آمريكا و ممالك اسلامي، از مصادر فقهي و منابع معتبر دست اول استفاده كرده است. تازگي بسياري از مباحث اين كتاب در حقوق ايران، وسعت و جامعيت طرح مطالب، به ويژه شيو? بيان تطبيقي و مقارن آنها، شيوايي و رسايي و سبك ممتاز نويسنده و نيز وضع بحثهاي تحقيقي به عنوان قرائت و تمرين به منظور افزايش دقت مخاطب از ديگر امتيازات اثر حاضر است. 22 حقوق مدني، قواعد عمومي قراردادها، آثار قرارداد در رابطه دوطرف و نسبت به اشخاص ثالث ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: بهمن برنا - 1383 23 حقوق مدني، مشاركتها - صلح ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: گنج دانش - 1383 24 دوره مقدماتي حقوق مدني: ارث ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان (تدوين)ناشر: ميزان - 05 شهريور، 1384 25 دوره مقدماتي حقوق مدني: اعمال حقوقي: قرارداد - ايقاع ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 23 مرداد، 1385 26 دوره مقدماتي حقوق مدني: اموال و مالكيت ويژگي اثر : تاليف-ناشر: ميزان 27 دوره مقدماتي حقوق مدني: خانواده ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 18آذر، 1385 28 دوره مقدماتي حقوق مدني: درسهايي از عقود معين براي دانشجويان دوره كارشناسي: بيع. اجاره. قرض. جعالعه. شركت. صلح ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيانن اشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386 29 دوره مقدماتي حقوق مدني: درسهايي از عقود معين براي دانشجويان دوره كارشناسي: وديعه، عاريه، وكالت، ضمان، حواله، كفالت، رهن ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: گنج دانش - 13 شهريور، 1386 30 دوره مقدماتي حقوق مدني: وقايع حقوقي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 11 مهر، 1385 31 دوره مقدماتي حقوق مدني، درسهايي از: شفعه - وصيت - ارث ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 09 آبان، 1386 32 طرح تقويت ظرفيتهاي آموزش و پژوهش حقوق بشر: حكومت قانون و جامعه مدني ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، دانشكده حقوق و علوم سياسي - 01 اسفند، 1385 33 عدالت قضايي، گزيده آراء ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383 34 فلسفه حقوق: تعريف و ماهيت حقوق ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 10 خرداد، 1385 35 فلسفه حقوق: منابع حقوق ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 23 مرداد، 1385 36 فلسفه حقوق: منطق حقوق ويژگي اثر : يدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 18 مرداد، 1385 37 قانون مدني در نظم حقوقي كنوني ويژگي اثر : تاليف-ناشر: ميزان 38 كليات حقوق: نظريه عمومي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 12 بهمن، 1384 39 مباني حقوق عمومي ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: ميزان - 1383 40 مسووليت ناشي از عيب توليد: مطالعه انتقادي و تطبيقي در تعادل حقوق توليدكننده و مصرف كننده ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ - 15 آذر، 1384 41 مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقي ايران ويژگي اثر : پديدآورنده: ناصر كاتوزيان ناشر: شركت سهامي انتشار - 07 آبان، 1386
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
مظاهر مصفا در سال 1311 ، در اراك ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در قم و تعليمات ششم ادبي را در تهران با پايان رسانيد و بعد از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ، به اخذ درجه دكتراي ادبيات نايل آمد. دكتر مصفا در سال 1332 به خدمت وزارت آموزش و پرورش در آمد و چندي رياست اداره آموزش و پرورش اراك را به عهده گرفت. او پس از آنكه به دانشگاه شيراز منتقل گرديد ، در اداره انتشارات اين دانشگاه به فعاليت پرداخت. فعاليت آموزشي خود را در سال 1345 و به دعوت دانشگاه پهلوي(سابق) شيراز آغاز نمود. او در سال 1347 با سمت دانشياري وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد و به كار تدريس پرداخت. دكتر مظاهر مصفا علاوه بر سرودن شعر و طبع آثار متعدد ، فعاليت مطبوعاتي نيز داشته است كه از جمله در سال 1343اداره مجله آموزش و پرورش را به عهده گرفت.مظاهر مصفا يكي از قصيدهسرايان ايراني بعد از ملك الشعراي بهار(محمدتقي بهار) است. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : مظاهر مصفا در خانداني فرهنگي به دنيا آمد ،برادر بزرگتر مظاهر مصفا، دكتر ابوالفضل مصفا و خواهر وي خانم دكتر مصفا(مادر فؤاد حجازي آهنگساز معروف) از استادان زبان و ادبيات فارسي هستند. تحصيلات رسمي و حرفه اي : مظاهر مصفا تحصيلات ابتدايي را در در مدرسه حكيم نظامي قم و تعليمات ششم ادبي را در تهران با پايان رسانيد و بعد از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ، به اخذ درجه دكتراي ادبيات نايل آمد. او پايان نامه اجتهادي خود را در موضوع : تحقيق در قصيده و تحول آن به رشته تحرير درآورد و با درجه ممتاز ، از تصويب گذرانيد. همسر و فرزندان : مظاهر مصفا در سال 1332 با خانم اميري فيروزكوهي كه او نيز دكتراي ادبيات و دختر استاد اميري فيروز كوهي بود ، ازدواج نمود. حاصل اين پيوند زناشويي دو پسر و دو دختر مي باشد. او در جواني با دكتر اميربانو كريمي(استاد ادبيات دانشگاه تهران) دختر اميري فيروزكوهي(شاعر معروف معاصر) ازدواج كرد و از وي صاحب فرزنداني شد كه از آن جمله اند: علي مصفا (بازيگر سينما و تلويزيون و همسر ليلا حاتمي)، كيميا مصفا (عروس دكتر سيد جعفر شهيدي، گلزار مصفا و اسماعيل مصفا.(امير اسماعيل مصفا داراي مدرك دكتري فيزيك) مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مظاهر مصفا در سال 1332 به خدمت وزارت آموزش و پرورش در آمد و چندي رياست اداره آموزش و پرورش اراك را به عهده گرفت. او پس از آنكه به دانشگاه شيراز منتقل گرديد ، در اداره انتشارات اين دانشگاه به فعاليت پرداخت. وي سمت رييس مدرسه عالي قضايي قم، مدير مجله آموزش و پرورش، رييس انتشارات تربيتي وزارت فرهنگ، معاون آموزشي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و مدير گروه فارسي دانشگاه تهران به فعاليت مشغول بوده اند. دكتر مظاهر مصفا همچنين در عرصه? تحقيقات ادبي از جمله در حوزه سعدي شناسي فعاليت مي كند. فعاليتهاي آموزشي : دكتر مصفا فعاليت آموزشي خود را در سال 1345 و به دعوت دانشگاه شيراز آغاز نمود. او در سال 1347 با سمت دانشياري وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شد و به كار تدريس پرداخت. وي 53 سال تدريس در دانشگاههاي ايران، بخش ديگري از فعاليتهاي فرهنگي و علمي استاد است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مظاهر مصفا علاوه بر سرودن شعر و طبع آثار متعدد ، فعاليت مطبوعاتي نيز داشته است كه از جمله در سال 1343اداره مجله آموزش و پرورش را به عهده گرفت. از جمله فعاليت هاي ديگر وي 130 سخنراني در برنامه صداي شاعر از راديو تهران و 12 سخنراني از راديو ايران و سخنراني هاي متعدد ، در مجامع علمي و ادبي مانند انجمن قلم ، تالار فردوسي دانشگاه تهران ، كنگره جهاني سعدي و حافظ در شيراز ، جشن صدمين سال دانشكده خاورشناسي پنجاب لاهور و سمينار دبيران ادبيات فارسي در بابلسر و مقالات و مصاحبه هاي متعدد مي باشد. آرا و گرايشهاي خاص : مظاهر مصفا از شاعراني است كه در سرودن قصيده تبحر داشته و بيشتر اشعار خود را در اين زمينه سروده است. جوائز و نشانها : از مظاهر مصفا در خانه هنرمندان ايران به واسطه شب سعدي در روز پنجم ارديبهشت ماه در تهران، تقدير و تجليل شد. چگونگي عرضه آثار : مظاهر مصفا در كشورهاي افغانستان و هند و ديگر كشورهاي فارسي زبان نيز داراي شهرت است. قصيده? هيچ او يكي از شعرهاي اوست كه دكتر غلامحسين يوسفي در كتاب "چشمه? روشن" به بررسي آن پرداخته و پروفسور صلاح الصاوي (شاعر و سخن سنج مصري) در كتاب "العدميه في شعر" آن را ترجمه، نقد و بررسي كرده است.(ترجمه ي اين كتاب مدتي است انجام شده ولي منتشر نگشته است.) ارايه يك صد سخنراني در كنگرههاي علمي در ايران، افغانستان و پاكستان، انگلستان، ايتاليا و تأليف بيش از چهل مقاله تحقيقي از ديگر كارهاي او مي باشد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 با اوست حديث من ويژگي اثر : چند مبحث در عرفان و ادب 2 برگي از ديوان حكيم صفا ويژگي اثر : اين كتاب با مقدمه اي در شرح حال و نقد سخن و كارهاي ديگر. 3 پاسداران سخن در نقد قصيده سرايان 4 تصحيح جوامع الحكايات عوفي( در چندين جلد) 5 تصحيح ديوان ابوتراب فرقتي كاشاني 6 تصحيح ديوان نزاري قهستاني 7 توفان خشم 8 ده فرياد 9 ديوان حكيم سنايي 10 ديوان نظيري نيشابوري 11 راهي از بن بست ويژگي اثر : در باره خط فارسي مي باشد. 12 سپيد نامه 13 سي پاره 14 سي سخن 15 شب هاي شيراز 16 شرح حال و منتخب ديوان اشعار صفاي اصفهاني 17 قند پارسي ويژگي اثر : منتخبات نظم فارسي. 18 كليات شيخ اجل سعدي 19 مجمع الفصحاي هدايت ويژگي اثر : تحشيه ، در يك دوره شش جلدي . 20 نسيم
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
رضا مصطفوی سبزواری به سال ۱۳۲۰ در سبزوار و در خانواده ای روحانی و فرهنگی دیده به جهان گشود.پدرش مرحوم حاج شیخ اسدالله از مدرسان حوزه علمیه سبزوار بود. این مدرس حوزه، همچنین در دبیرستان های سبزوار به تربیت و تعلیم جوانان آن شهر همت گماشته بود. رضا مصطفوی سبزواری ـ متولد ۱۳۲۰ سبزوار ـ استاد دانشگاه، محقق و رایزن فرهنگی ایران وپاكستان ـ اخذ مدرك ابتدایی و دبیرستان در مدارس سبزوار ـ اخذ مدرك كارشناسی در سال ۱۳۴۱ در رشته زبان و ادبیات فارسی ـ بهره بردن از مكتب پدرش مرحوم حاج شیخ اسدالله، آقا شیخ قربان، علی شریعتی مزینانی و ... ـ اخذ دانشنامه دبیری از دانشسرای عالی تهران در سال ۱۳۴۲ ـ استخدام در وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۴۲ ـ دفاع از پایان نامه دكترا در سال ۱۳۵۴ ـ تدریس در دانشگاه ابوریحان بیرونی ـ عضویت در دانشگاه علامه طباطبایی در گروه زبان و ادبیات فارسی ـ همكاری با مؤسسه لغت نامه دهخدا از سال ۱۳۴۰ ـ مدیریت بخش ادبیات در دانشنامه جهان اسلام در سال ۱۳۷۵ ـ رایزن فرهنگی ایران و پاكستان ۱۳۸۲ـ ۱۳۷۸ ـ تدریس در دانشگاه های دهلی، جواهر لعل نهرو و جامعه ملیه اسلامیه ـ تألیف فرهنگ بزرگ قدیمی ـ هندی ـ مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی ـ ریاست دانشكده برون مرزی زبان و ادبیات فارسی ـ عضویت در هیأت تحریریه مجله دانشكده و شورای آموزشی و تحصیلات تكمیلی ـ راهنمایی و مشاوره بیش از ۱۰پایان نامه فوق لیسانس و دكترا ـ تأسیس دوره دكترای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ملی زبان های نوین اسلام آباد (نمل) ـ چاپ ده ها مقاله و سخنرانی از او در مطبوعات پاكستان ـ استاد نمونه دانشگاه های ایران ۱۳۸۵ و تقدیر توسط ریاست جمهوری ـ از تألیفات او: ـ یادگار هندوستان ـ همكاری در تألیف لغت نامه فارسی ـ چاپ حدود۱۹۰ مقاله علمی در مجله های معتبر دانشگاهی داخلی و خارجی ـ چاپ ۱۴ كتاب علمی در زمینه زبان و ادب فارسی و فرهنگ و تمدن ایرانی مانند: یادگار هندوستان، مهر و مشتری، تاریخ بیقهی، پژوهش های علی(ع) شناسی در پاكستان و ... جست وجو در زبان و ادبیات و فرهنگ ملت ها و همچنین بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ملت ها از یكدیگر یكی از رشته های مفید و جذاب است كه به همت برخی از استادان دلسوز و علاقه مند به فرهنگ و زبان فارسی پی گرفته می شود. این جست وجوها دست یافتن به اطلاعاتی در زمینه تاریخ تمدن و فرهنگ، محل پیدایی زبان یا فرهنگی خاص، میزان تأثیرگذاری فرهنگ های مختلف بر یكدیگر و بالاخره در نقد و بررسی آثار فرهنگی ـ هنری را امكان پذیر می كند. یكی از استادانی كه با عشق و پشتكار سال های عمر عزیز خود را در راه گرامیداشت و اعتلای فرهنگ و ادبیات سرزمین ایران صرف كرده و در این راه با چاپ مقاله های معتبر علمی و كتاب های مهم و قابل تأمل كوشیده رضا مصطفوی سبزواری است. رضا مصطفوی سبزواری به سال ۱۳۲۰ در سبزوار و در خانواده ای روحانی و فرهنگی دیده به جهان گشود.پدرش مرحوم حاج شیخ اسدالله از مدرسان حوزه علمیه سبزوار بود. این مدرس حوزه، همچنین در دبیرستان های سبزوار به تربیت و تعلیم جوانان آن شهر همت گماشته بود. مادرش بانو مرضیه، دختر آیت الله شیخ محمدحسن شریعتمداری تهرانی، مشهور به سبزواری، از علمای بنام حوزه های سبزوار و شاهرود بود. این عالم حوزوی در هنر نیز دستی داشت و خط خوش می نوشت. در چنین خانواده ای كه فضایی مملو از روح قرآن كریم و شعر و هنر بود رضا با آرامش پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان پانزدهم بهمن آن زمان به سال ۱۳۳۲ و دوره متوسطه را در دبیرستان دكتر غنی سبزوار به سال ۱۳۳۸ به پایان رساند. پس از پایان دوره متوسطه، در محضر استادانی بنام، همچون شادروان دكتر علی اكبر فیاض، دكتر احمدعلی رجایی بخارایی، دكتر غلامحسین یوسفی و سیداحمد خراسانی به تحصیل در علوم دانشگاهی پرداخت و در سال ۱۳۴۱ به دریافت درجه لیسانس زبان و ادبیات فارسی نایل آمد. وی از تحصیلات حوزوی هم غافل نبود. علاوه بر تحصیلات كلاسی و مكتب خانه از محضر پدر نیز كسب علم می كرد. در مدرسه كهنه سبزوار، در محضر علمای حوزه همچون: آقا شیخ قربان علی شریعتی مزینانی (برادر آقا شیخ محمدتقی شریعتی مزینانی و عموی دكتر علی شریعتی)، حجت الاسلام سیادتی و حاج میرزا اسدالله فاضلی از علوم عربی و دینی، خوشه ها چید. همچنین در مشهد نزد حجت الاسلام مظاهری و آیت الله علم الهدی در مدرسه سلیمان خان، از علوم حوزوی توشه ها برداشت. پس از دریافت دانشنامه دبیری از دانشسرای عالی تهران، سال ۱۳۴۲ در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و در دبیرستان ها و مراكز تربیت معلم سبزوار، به تعلیم و تربیت جویندگان دانش پرداخت. در سال ۱۳۴۸ تحصیلات دانشگاهی را ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ از پایان نامه دكترای خود با عنوان «تصحیح انتقادی و شرح و تحلیل دیوان مولاناعبدالرحمن جامی» دفاع كرد. او پس از دریافت دكترا در دانشگاه ابوریحان بیرونی به تدریس پرداخت. پس از ادغام چند دانشگاه و مدرسه عالی، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و تأسیس دانشگاه علامه طباطبایی به عضویت گروه زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه درآمد. وی پس از گذراندن مراتب دانشگاهی هم اكنون با مرتبه استادی به تربیت و تعلیم دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی، اشتغال دارد. همزمان با تدریس در دانشگاه، از سال ۱۳۶۰ در مؤسسه لغت نامه دهخدا، به كار تحقیق و پژوهش پرداخت و در سال ۱۳۷۵ مدیریت بخش ادبیات در دانشنامه جهان اسلام، به او سپرده شد. در مأموریت سه ساله ای كه او در هندوستان به انجام رسانید ضمن تدریس در سه دانشگاه بزرگ آن سامان؛ یعنی دانشگاه های دهلی، جواهر لعل نهرو و جامعه ملیه اسلامیه به تألیف فرهنگ بزرگ فارسی ـ هندی پرداخت. براساس تفاهمنامه منعقد شده میان دانشگاه علامه طباطبایی با وزارت ارشاد اسلامی و رایزنی فرهنگی در دهلی و با همكاری ۷ تن از بلندآوازه ترین استادان زبان هندی دانشگاه های هند و پژوهشگران زبان هندی، سه مجلد آن را انتشار داد. مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه در دو نوبت و همچنین ریاست دانشكده برون مرزی زبان و ادبیات فارسی از جمله فعالیت های اجرایی مصطفوی در كار فعالیت های علمی و فرهنگی بوده است. همچنین راهنمایی و مشاوره بیش از ده پایان نامه فوق لیسانس و دكترا را برعهده داشته است. او همچنین در كمیته های تخصصی دانشكده ادبیات فارسی و زبان های خارجی و نیز كمیته تخصصی دانشگاه فعالیت و مشاركت دارد و عضویت در هیأت تحریریه مجله دانشكده و شورای آموزشی و تحصیلات تكمیلی و ممیزی دانشگاه از دیگر فعالیت های علمی و اجرایی اوست. مصطفوی از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ رایزن فرهنگی ایران و پاكستان بود. همزمان در دانشگاه های آن دیار نیز تحقیق و پژوهش می كرد و برای تأسیس دوره دكترای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ملی زبان های نوین اسلام آباد (نمل) با آن دانشگاه همكاری مؤثری داشت و در آن مدت نیز ده ها مقاله یا سخنرانی از او در مطبوعات پاكستان به چاپ رسید. كتاب «یادگار هندوستان» شامل سی و دو جستار درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند و پاكستان كه محصول سال های حضور ایشان در شبه قاره است به وسیله انتشارات الهدی در سال ۱۳۸۲ به چاپ رسید و سپس به وسیله دانشگاه جواهر لعل نهرو (هند) مورد قدردانی و «رونمایی» قرار گرفت. سبزواری همچنین در سال جاری به عنوان استاد نمونه دانشگاه های ایران انتخاب شد و مورد تقدیر ریاست جمهوری قرار گرفت. آثار رضا مصطفوی سبزواری در چند بخش به دوستداران زبان و ادبیات فارسی ارائه شده است. از او تاكنون حدود ۱۹۰ مقاله علمی در مجله های معتبر دانشگاهی داخلی و خارجی به چاپ رسیده است كه موضوع آن ها در زمینه زبان و ادب فارسی وفرهنگ و تمدن ایرانی است. برای نمونه دریكی از این مقاله ها با عنوان «ایران درشبه قاره هند و پاكستان» می نویسد: «روابط بسیار دیرینه ایران زمین با شبه قاره هند وپاكستان به درازای تاریخ مكتوب می رسد. هم ریشه بودن زبان سانسكریت (زبان قدیمی هندیان) با زبان های اوستایی و فارسی باستان، زبان های كهن ایرانی و سهم زبان فارسی در شكل گیری و پیدایی زبان اردو خود زیربنای همه پیوندهای فرهنگی میان این دو ملت كهنسال است. ... مورخان براین باورند كه پیوندهای استوار بازرگانی و فرهنگی از روزگاران گذشته میان مردمان ناحیه شوش در جنوب ایران و دره سند، موجود بوده زیرا آثار به دست آمده از خرابه های موهنجودار و تكسیلا و هارپا با آثاری كه از فلات ایران و دره دجله و فرات كشف گردیده است، شباهت زیادی دارد...» همچنین چهارده عنوان كتاب تخصصی و علمی به چاپ رسانده كه در آن ها به زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران پرداخته است. «یادگار هندوستان» از مهم ترین كتاب های مصطفوی شامل سی و دو جستار درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند و پاكستان مستند به منابع و مأخذ دست اول شبه قاره است. آن گونه كه می دانیم فرهنگ ایران و بویژه زبان و ادب پارسی بر فرهنگ شبه قاره هند تأثیر زیادی گذاشته و زبان فارسی حدود ۱۰ قرن زبان رسمی این پهناور بوده است. تألیف صدها لغت نامه فارسی، تذكره و سایر كتاب های فارسی در آن دیار و همچنین وجود هزاران نسخه خطی موجود در كتابخانه های آن شواهد روشنی بر تأثیرگذاری زبان فارسی فراسوی مرزهای جغرافیایی خود و علاقه مندی مردم شبه قاره به این میراث جاودان است. اما در طول تاریخ، سرزمین هند هم به علت شگفتی های بی شمار خود مورد توجه ایرانیان بوده است و گروه های مختلف ایرانیان هموراه شوق سفر به هند و شناخت آن را داشته اند. به همین دلیل مراودات و پیوستگی تعاملات و ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین شبه قاره هند و ایران برقرار بوده است. این پیوستگی فرهنگی بدون شك نیازمند پژوهش های گسترده برای بررسی فرهنگ و تمدن شبه قاره هند است. رضا مصطفوی در كتاب «یادگار هندوستان» كه مجموعه ای از مقالات و سخنرانی های وی درباره فرهنگ و تمدن شبه قاره هند است به آن پرداخته. او به دلیل آشنایی كامل با سرزمین هند و پاكستان، در مقالات مختلف این كتاب توفیق یافته است كه تصویری روشن از فرهنگ و تمدن آن دیار و تأثیر زبان و ادبیات فارسی بر آن را ارائه دهد. سال های تدریس زبان فارسی به استادان دانشگاه های هند و حضور در سمت رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاكستان تجربه های گرانقدری بوده كه در غنا بخشیدن به مقالات كتاب نویسنده را یاری كرده است. از دیگر كتاب های ارزشمند مصطفوی می توان به «مهر و مشتری» اشاره كرد كه در سال ۱۳۷۵ منتشر شده است. این كتاب تألیف مولانا شمس الدین محمد عطار تبریزی شاعر و ادیب توانای قرن هشتم هجری است كه به وسیله مصطفوی برای نخستین بار تصحیح شده و توضیحات و تعلیقات سودمندی برآن افزوده شده است. «مهر و مشتری» منظومه ای بسیار خواندنی و زیباست. نسخه اصلی این كتاب در دانشگاه كمبریج انگلستان نگهداری می شود و پنجاه و چهار نسخه كتاب در جهان به دست مصحح معرفی شده است. در زمینه تألیف یكی از مهم ترین فعالیت های مصطفوی این است كه او جزو مؤلفان لغت نامه فارسی در مؤسسه لغت نامه دهخدا است . این لغت نامه كه توسط جمعی از استادان برجسته با دقت و وسواس علمی تألیف می شود اشتباهات و كاستی های لغت نامه دهخدا را مرتفع می سازد. در حال حاضر حرف «آ» به پایان رسیده و همچنین حرف «الف» روبه اتمام است. مصطفوی همچنین تاریخ بیهقی را كه تألیف ابوالفضل بیهقی و از متون معتبر زبان فارسی و آینه حكومت غزنویان است برای دانشجویان به چاپ رسانده است كه با استقبال وسیع و گسترده مواجه شده و چاپ چهاردهم آن در اردیبهشت سال ۱۳۷۸ به چاپ رسیده است. از كتاب های دیگر استاد می توان به كتاب های: پژوهش های علی (ع) شناسی در پاكستان، فرهنگ فارسی ـ هندی ـ نظامی (۲ مجلد) عطار نیشابوری، فردوسی، جامی (دو مجلد) حافظ پژوهی در پاكستان و ... اشاره كرد. او همچنین در حال حاضر تصحیح و شرح و توضیحات یكی از متون معتبر فارسی به نام راحهٔ الصدور و آیهٔ السرور در تاریخ آل سلجوق را در دست انجام دارد و همچنین در بخش اجرایی هم مدیریت مركز تحقیقات علامه اقبال لاهوری را در دانشگاه علامه طباطبایی برعهده دارد، ضمن این كه با نخستین نشریه علمی ـ پژوهشی واحد رودهن با نام «فرهنگ و ادب» كه زیر نظر دانشكده زبان و ادبیات فارسی رودهن منتشر می شود همكاری می كند. مصطفوی سبزواری هم اینك در ۶۵ سالگی با انرژی و شور وصف ناشدنی به تعلیم و تربیت دانشجویان مشتاق زبان و ادبیات فارسی و بررسی متون مهم و معتبر زبان فارسی می پردازد گرد فراموشی را از فرهنگ و زبان فارسی دور می كند.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1354 -1274 ش)، نویسنده، مترجم، مورخ، مصحح، فرهنگنویس، استاد دانشگاه، روزنامهنگار و شاعر. در تهران به دنیا آمد. خانوادهى پدرى وى تا یازده پشت پزشك بودند و خود نوادهى حكیم برهانالدین نفیس، فرزند عوض كرمانى، صاحب «شرح اسباب». او تألیفات عدیدهاى در طب داشت كه برخى از آنها تا روزى كه طب قدیم در ایران تدریس مىشد، جزو كتب درسى بود. وى تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در مدارس شرف و علمیه به پایان رساند و سپس براى ادامهى تحصیل به اروپا رفت و تحصیلات خود را در سوئیس و پاریس ادامه داد. در 1297 ش به ایران بازگشت و به تدریس زبان فرانسه در دبیرستانهاى اقدسیه و سنلویى پرداخت و نیز در مدارس علوم سیاسى، دارالفنون، مدرسهى عالى تجارت، مدرسهى صنعتى (هنرستان دولتى)، دارالمعلمین عالى و پس از تأسیس دانشگاه تهران، در دانشكدهى حقوق و سپس ادبیات به تدریس اشتغال ورزید. همچنین در وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه مشغول خدمت شد و به مشاغل چندى دست یافت. او مدتى مدیریت مجلهى «فلاحت و تجارت» و در 1301 ش سردبیرى مجلهى ادبى «پرتو» با مدیریت میرزا محمدعلى خان واله خراسانى و مدتى مدیریت و نویسندگى مجلهى «شرق» و نیز ریاست ادارهى امتیازات (ادارهاى كه براى ایجاد مراكز صنعتى و فعالیتهاى معدنى و انتشار روزنامهها و غیره مجوز صادر مىكرد) را به عهده داشت. نفیسى همچنین براى تدریس در دانشگاههاى كابل، قاهره و سنژوزف به كشورهاى افغانستان، مصر و لبنان سفر كرد. او در 1340 ش در رادیو برنامهى یادداشتهاى یك استاد را كه راجع به شرح حال چند تن از بزرگان علم و ادب بود، به مدت دو سال اجرا كرد. نفیسى سرانجام در بیمارستان شوروى (میرزا كوچك خان جنگلى فعلى) درگذشت. از آثار وى: «آخرین یادگار نادرشاه»، نمایشنامه؛ «احوال و اشعار رودكى»؛ «ایران در صد و هفتاد سال اخیر»؛ «بابك خرم دین، دلاور آذربایجان»؛ «بحرین و حقوق هزار و هفتصد ساله ایران»؛ «پورسینا و زندگى و كار و اندیشه و روزگار او»؛ «تاریخ اجتماعى و سیاسى ایران در دورهى معاصر»؛ «تاریخ ادبیات روسى»؛ «تاریخ تمدن ایران ساسانى»؛ «تاریخچهى ادبیات ایران»؛ «ستارگان سیاه»؛ «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسى»؛ «فرهنگ فرانسه به فارسى»؛ «فرهنگ نامهى پارسى»؛ «ماه نخشب»؛ «فرنگیس»؛ «نیمه راه بهشت»؛ «آرزوهاى بر باد رفته»؛ ترجمه؛ «ایلیاد»، ترجمه؛ «تاریخ عمومى قرون معاصر»، ترجمه؛ «افسانههاى گریلف»، ترجمه؛ «دیوان» شعر.[1] سعید فرزند علىاكبر ناظمالاطباء (و. 1274 ه.ش- ف. 23 آبان 1345) از استادان و نویسندگان مشهور ایران. سالها در دانشكدهى ادبیات دانشگاه تهران تاریخ تصوف و ملل و نحل و دروس دیگر را تدریس مىكرد و در دانشگاههاى خارج از كشور نیز مدتها به تدریس پرداخت. مقالهها و كتابهاى متعدد از او باقى است و از آثار مفید او باید احوال و اشعار رودكى را نام برد.
ملیت : ایرانی - قرن : 7 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(686 -607 ق)، نویسنده، خطاط و شاعر، متخلص به مجد. ملقب به ملك الشعراء. معروف به ابن همگر و مجد همگر. وى گاهى رهى نیز تخلص مى كرد. او بارها به نام خود، مجد و نام پدرش، احمد ملقب به همگر (رفوگر)، اشاره كرده است. محل تولد او را بعضى از تذكرهها یزد و بعضى شیراز و فارس دانستهاند، به همین علت او را مجد همگر شیرازى یا پارسى نیز مىنامند. البته وى مدت زیادى از عمرش را در شیراز ساكن بوده است و علت اشتهار او به شیرازى هم ممكن است به این دلیل باشد. مجد همگر خود را از اعقاب خسرو انوشیروان ساسانى مىدانست. او همزمان با اباقاخان و از معاصرین و اقران امامى هروى و همچنین سعدى شیرازى بوده است. وى نزد اتابكان فارس تقرب داشت و ملكالشعراى اتابك مظفرالدین ابوبكر بن سعد بن زنگى بود كه ابوبكر و فرزندش، سعد بن ابوبكر، و فرزند سعد را مدح مىگفت. بعد از انقراض اتابكان، وى از شیراز به كرمان رفت و ملازم پادشاهان قراختایى آنجا شد و عصمتالدین قتلغ، حاكم آن دیار، را ستود و تا انقراض قراختاییان به دست مغولان در پناه آنان به سر برد. سپس به اصفهان رفت و خاندان جوینى خصوصا بهاءالدین محمد صاحب دیوان، فرزند خواجه شمسالدین محمد، را مدح نمود. بعد از زوال خاندان جوینى و به قتل رسیدن شمسالدین صاحب دیوان در رثاى او رباعى زیبایى سرود. از شاگردان او مىتوان از بدرالدین جاجرمى و فریدالدین احوال نام برد. همگر در پایان عمر گوشهى انزوا گزید و در عزلت زیست تا از دنیا رفت. وى در شعر بیشتر پیرو شاعران خراسان بوده و خط خوبى نیز داشته است و «سلجوق نامه» را به خط خوش نوشته است. از آثارش: استنساخ «سلجوق نامه» به امر بهاءالدین، كه گفته شده این كتاب در یك روز استنساخ شده است؛ استنساخ «قابوس نامه» عنصر المعالى، براى كتابخانهى بهاءالدین؛ استنساخ «كلیله و دمنه»، براى شمسالدین محمد كیشى؛ «دیوان» شعر، حدود سه هزار بیت.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1338 -1281 ق)، عالم، خطیب، مصنف، ادیب و شاعر، متخلص به فانى. معروف به سید آقایى. وى ساكن اصفهان بود. از جوانى در تحصیل علم و ادب كوشید، سپس روى به خطابه آورد تا در این فن سرآمد شد. او ادیبى شاعر و نویسندهاى پر تلاش بود. فانى در اصفهان درگذشت و در تكیهى ملك از تخت پولاد دفن شد. از آثار وى: «اكسیر الاخبار»، در چهار مجلد: جلد اول در توحید و صفاتالله، جلد دوم در فضائل ائمه اطهار (ع) و نصوص امامت و بعضى از خطب و مواعظ امیرالمومنین (ع)، و دو جلد دیگر در اخلاق و مواعظ؛ «التوفیقات الالهیه»، در مواعظ ماه رمضاه در سى مجلس؛ «حرز المؤمنین»، در احراز و ادعیه و برخى از نمازهاى متفرقه؛ «فلاح الایمان»، به فارسى در مواعظ و مصائب؛ «غوث الامه فى اثبات الغیبه»؛ «عقیده الحق»، در شرح «باب الحادى عشر»؛ «هدایه السالكین»؛ «حبیب العاشقین»؛ «درر اللئالى فى اسرار الموالى».
ملیت : ایرانی - قرن : 9 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س نهم ق)، نویسنده و طبیب. وى از پزشكان معاصر سلطان حسین بایقرا و امیر علیشیر نوایى (م 906 ق) بوده و كتاب «شفاءالاسقام» را در طب به نام امیر علیشیر نوایى تألیف كرد.
ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س سیزدهم و چهاردهم ق)، نویسنده. از دانشآموختگان مدرسهى دارالفنون بود. اثر وى «منتخب الهیئه» است كه در 1301 ق در تهران به چاپ رسید.
ملیت : ایرانی - قرن : 7 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف ح 690 ق)، طبیب، نویسنده و شاعر. وى از خاندان معروفى از پزشكان شیراز بود كه مورد توجه خاص رشیدالدین فضل الله همدانى قرار داشت و در طب و فقه صاحب نظر بود. وى ریاست بیمارستان دروازه درب سلم شیراز را بر عهده داشت. در شیراز درگذشت و در محلهى باغ نو دفن شد. طبیب شعر فارسى را نیك مىسرود و آثار به دو زبان فارسى و عربى تألیف كرده است كه برخى عبارتند از: «الحاوى فى علام التداوى»؛ «غیاثیه»، در طب به فارسى؛ «مختصر»، در طب؛ «لطایف الرشیدیه»؛ «تحفه الحكماء»؛ «اسرار النكاح».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1294 ش)، نویسنده. در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در دبستان عسجدى و دورهى اول متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و دوره دوم متوسطه را در دبیرستان شاهپور شیراز در شعبهى علمى خوانده و علاوه بر تحصیلات عالیه در رشته زبان و ادبیات فرانسه، رشتهى علوم سیاسى را در دانشكدهى حقوق تهران به پایان رساند. پس از انجام دوره افسرى وظیفه در سال 1317 ش در وزارت پیشه و هنر داخل به خدمت مشغول شد و به سمت ریاست دفتر ادارهى كل اكتشافات منسوب شده و مراحل مختلفى را پیمود. از آثار وى: «آنابل، دریاچهى نمك»، ترجمه؛ «دستور نامهنگارى زبان فرانسه»؛ «دشمن شمارهى یك»، تلخیص؛ «دوشیزهى زیبا»، ترجمه؛ «فالنامهى اسرارآمیز»؛ «قواعد املا و انشاء زبان فرانسه».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1360 -1287 ق)، شاعر و نویسنده. معروف به معینالواعظین. وى از وعاظ معروف بود كه پیوسته مستمعین خویش را با نقل احادیث صحیحه سرگرم مىنمود و مورد وثوق عموم طبقات بود. ذاكر در اصفهان وفات یافت. از آثار وى: «تسلیه الفقراء و تذكره الاغنیاء»؛ «زاد العاصبین»؛ «فوائد الصلوات»؛ «مجازات النسوان»؛ «وقایع الظهور»، در علایم ظهور حضرت بقیةا... (ع) در دو مجلد؛ «دیوان» اشعار.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1287ش)، نویسنده. در سال 1304 ش وارد دانشكدهى افسرى شد و در سال 1331 ش به درجهى سرتیپى ارتقا یافت. مشاغل او عبارت بودند از: رئیس ستاد لشكرى، معاون ركن سوم ستاد ارتش، فرمانده تیپ زاهدان و رئیس ركن سوم. آثار به جاى مانده از او: «تاریخ فن جنگ»؛ «دورهى نقشهبردارى».
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(تو 1291 ش)، استاد دانشگاه و نویسنده. در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه را در رشتهى علمى و ادبى به پایان رسانید و در سال 1311 ش به كمك حكیمالملك براى تكمیل تحصیلات به اروپا رفت و از دانشگاه كمبریج به اخذ درجهى دكترا در علوم مالى و اقتصادى نایل شد. در سال 1319 ش وارد خدمت وزارت دارایى و دانشگاه تهران شد و چندین سال ریاست ادارات نفت و معادن را عهدهدار بود و بعد به معاونت وزارت دارایى رسید. پیرنیا در دورهى هجدهم از نایین به وكالت مجلس انتخاب شد. از آثار وى: «انتقاد از بودجهى دولت»؛ «ده سال كوشش در راه حفظ و بسط حقوق ایران در نفت»؛ «عقاید بزرگترین علماى اقتصاد»؛ «مالیاتها و حقوق مالى»؛ «نفت در اقتصاد ایران».[1] متولد 1292، فرزند ابوالحسن معروف به معاضدالسلطنه، از بنىاعمام مشیرالدوله، مادرش دختر مبشرالسلطنهى نبوى از خاندانهاى كهنسال و قدیمى ایران بود. پیرنیا پس از انجام تحصیلات مقدماتى و متوسطه عازم اروپا شد. نخست در پاریس علم اقتصاد تحصیل كرد و درجهى دكترا گرفت. سپس به انگلستان رفت و در آنجا در رشتهى فنى و پلىتكنیك ادامه تحصیل داد و درجهى علمى دریافت نمود. در 1319 به ایران آمد و به استادى دانشكدهى حقوق و علوم سیاسى و اقتصادى برگزیده شد. همزمان با كار استادى، در وزارت دارائى مشغول شد و سالیان دراز در رأس ادارهى نفت و امتیازات وزارت دارائى قرار داشت. در 1325 از طرف قوامالسلطنه به معاونت نخستوزیرى منصوب شد. در 1328 معاون وزیر دارائى شد و تحقیقاً در آن روز یكى از كارشناسان نفتى درجهى اول ایران بود. در مذاكرات با كنسرسیوم كه در 1333 صورت گرفت، چهرهى اصلى در مذاكرات نفتى بود. در دورهى هیجدهم به وكالت مجلس برگزیده شد. در دورهى نوزدهم هم وكیل گردید ولیكن از مرز خود تجاوز كرد و در نتیجه مورد بىمهرى قرار گرفت و از كار معاف شد. غالباً به كار تدریس اشتغال داشت. پس از آنكه دانشكدهى اقتصاد مستقل شد، به ریاست آنجا انتخاب گردید و در رشتهى تخصصى خود به تألیف و ترجمه پرداخت. مانند تمام افراد خانوادهى خود مردى صحیحالعمل و نیكنام بود. یادداشتهاى پدرش در صدر مشروطه و استبداد صغیر، به همت او به چاپ رسیده است. آثارى كه او در رشتهى اقتصاد تألیف و ترجمه كرده، بسیار است. فرزند میرزا نصراللَّه خان نائینى، آخرین صدراعظم دورهى استبداد. تحصیلات مقدماتى و فارسى و عربى را در تهران فراگرفت. سپس براى ادامهى تحصیل به اروپا رفت. رشتهى حقوق را در پاریس، فلسفه و ریاضى را در انگلستان آموخت و در 1317 ه.ق به تهران وارد شد و جزء معلمین مدرسهى سیاسى قرار گرفت. چون پدرش وزیر امور خارجه بود، در كابینهى وزارتى معاونت برادر خود میرزا حسن خان مشارالملك را كه بعدها مشیرالدوله لقب گرفت، عهدهدار شد؛ ضمناً نزد میرزا ظاهر تنكابنى فلسفهدان معروف، به تحصیل حكمت الهى پرداخت. از 1320 تا 1325 ه.ق مستقلاً رئیس كابینهى وزارت خارجه بود. مدتى نیز ریاست مدرسهى سیاسى را بر عهده گرفت. در تنظیم قانون اساسى و انطباق آن با قوانین اروپائى دخیل و دستاندركار بود. در 1286 در كابینهى ناصرالملك براى اولین مرتبه به وزارت فوائد عامه منصوب شد. در ترمیم كابینهى نظامالسلطنه وزارت معارف بر عهدهى او قرار گرفت. مشیرالسلطنه او را به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب نمود، ولى به زودى از این سمت استعفا داد. در كابینهى دوم ناصرالملك كه به سرپرستى سعدالدوله اداره مىشد، وزیر معارف بود، ولى قبل از سقوط كابینه كه با فتح تهران به وسیلهى سپهدار و سردار اسد صورت گرفت، او و برادرش از وزارت استعفا كردند. در انتخابات دورهى دوم مجلس شوراى ملى به وكالت مردم تهران به مجلس رفت و كاندیداى ریاست مجلس شد، ولى قبل از او ممتازالدوله و مستشارالدوله و فروغى هر كدام چند صباحى به ریاست رسیدند تا سرانجام در اواخر دورهى ریاست به مؤتمنالملك رسید. پس از ختم دورهى دوم مجلس كه با اولتیماتوم روسها براى اخراج مستشاران آمریكائى تعطیل گردید، در كابینهى علاءالسلطنه به وزارت تجارت منصوب شد. در انتخابات دورهى سوم به وكالت و ریاست مجلس رسید، ولى این دوره به علت جنگ جهانى تعطیل و عدهاى از وكلاء مهاجرت كردند و مجلس از اكثریت افتاد. در 1296 در دو كابینهى علاءالسلطنه وزیر تجارت و در ترمیم همان كابینه وزیر فوائد عامه و در كابینهى عینالدوله وزارتخانههاى تجارت و فوائد عامه را توأماً عهدهدار گردید. در همان سال، مستوفى او را به وزارت معارف برگزید و سرانجام در 1299 در كابینهى برادر خود مشیرالدوله، وزیر مشاور گردید. در انتخابات دورهى چهارم به وكالت رسید و رئیس مجلس شد. این مجلس به علت جریانات روز و مسائلى كه در شرف تكوین بود و با در نظر گرفتن وجود افراد تندرو و با برنامهاى كه به پارلمان راه یافته بودند، نیاز به قدرت و مدیریت صحیح داشت. وى با قدرت و تسلط تمام، مجلس را اداره كرد و در زمرهى مقتدرترین رؤساى مجلس درآمد. در دورهى پنجم نیز به وكالت و ریاست رسید، ولى در اواخر دوره به علت مخالفت با انقراض قاجاریه و روى كار آمدن سلسلهى پهلوى، از ریاست استعفا داد و مستوفى به جایش انتخاب شد؛ او هم نپذیرفت و سرانجام سید محمد تدین نایبرئیس، به مقام ریاست رسید. در انتخابات دورهى ششم به وكالت رسید. ابتدا تدین رئیس مجلس بود، ولى در كابینهى مستوفى به وزارت معارف معرفى شد و مؤتمنالملك مجدداً به ریاست مجلس انتخاب شد. در انتخابات دورهى هفتم كه با الغاء القاب، نام خانوادگى پیرنیا را براى خود انتخاب نموده بود، وكیل هفتم تهران شد. ادیبالسلطنه حاكم تهران طى نامهاى قبولى او را خواستار شد، ولى در ذیل نامهى حكومتى چنین نوشت: «از انجام این مأموریت معذورم» و وكالت دورهى هفتم را رد كرد. از آن تاریخ دور از كارهاى سیاسى وقت خود را به مطالعه و مذاكره با دوستان و دانشمندان مىگذرانید. حتى برخلاف برادرش، از انجام كارهاى فرهنگى و اجتماعى هم اعراض داشت و حتىالمقدور در هیچ كمیسیون و اجتماعى حضور نمىیافت. غالباً ادبا و فلاسفه نزد او مىرفتند و از هر درى و مقولهاى جز سیاست سخن گفته مىشد. با ثروت سرشارى كه از پدرش به او به ارث رسیده بود، در خانهى خود واقع در لالهزار نو به طرزى اشرافى زندگى مىكرد. بعد از شهریور 1320 كه توجه به رجال ملى زیاد شد، مجلس سیزدهم به نخستوزیرى او ابراز تمایل كرد و نمایندگان به اتفاق آراء تمایل خودشان را نسبت به او اعلام نمودند؛ ضمناً آقایان عبدالحسین اورنگ و بیات صدر و دكتر طاهرى مأمور ملاقات با مؤتمنالملك و ابلاغ تمایل مجلس شدند. این ملاقات در همان روز انجام گرفت و پس از شش ساعت مذاكره، مؤتمنالملك همان جوابى را داد كه در ابتداى ملاقات داده بود و آن جواب این بود: «توانایى انجام این خدمت را ندارم». نمایندگان پس از این ملاقات، به مجلس بازگشتند و عدم قبولى پیرنیا را به مجلس اطلاع دادند. فرداى آن روز بحث تمام مطبوعات تهران در این مورد بود. اطلاعات سرمقالهى مفصلى نوشت و حق را به مؤتمنالملك داد. در همان دوره كه اوضاع آذربایجان و فارس و خراسان مشكلات بزرگى فراهم كرده بود، مردم تهران او را به وكالت انتخاب كردند، ولى از قبول آن اعراض كرد، باز مورد تمایل مجلس قرار گرفت ولى مانند گذشته زیر بار نرفت. در بهمن 1324 كه قوامالسلطنه كاندیداى نخستوزیرى بود، مخالفین قوام مخصوصاً فراكسیون حزب توده، مؤتمنالملك را كاندیدا كردند و پس از اخذ رأى، مؤتمنالملك 51 رأى و قوام 52 رأى داشت؛ یك رأى اضافى قوامالسلطنه مربوط به رئیس مجلس بود كه مىدانست مؤتمنالملك آن سمت را قبول نمىكند. بعد از شهریور 1320، مؤتمنالملك در امور سیاسى مرتباً مورد مشورت قرار مىگرفت و در این مورد به هیچ وجه مضایقه نداشت. وقتى قوامالسلطنه در مسكو با بنبست مذاكرات مواجه شد، نظر مشورتى مؤتمنالملك را خواست. او با جملهى كوتاه «تأمل كنید!» قوام را به پایدارى تشویق و ترغیب نمود. در تاریخ نهم شهریور 1326 در 73 سالگى درگذشت و در امامزاده صالح در تجریش مدفون گردید. مجلس شوراى ملى به مناسبت خدمات مؤتمنالملك و به پیشنهاد دكتر معظمى، مادهى واحدهاى گذرانید و او را در شمار یكى از فرزندان خدمتگزار ایران محسوب نمود. به مناسبت درگذشت آن مرد، یك روز تعطیل عمومى اعلام شد. مؤتمنالملك یك همسر انتخاب نمود، و او دختر محمدولى خان آصفالسلطنه از بطن دختر مظفرالدین شاه قاجار بود. از این همسر صاحب پنج اولاد شد. پسر بزرگ او خسرو وارد وزارت خارجه شد، پسر دیگرش در اروپا حرفهى دندانپزشكى را تعقیب كرد. دو فرزند ذكور دیگرش نه در علم پیشرفت كردند و نه در سیاست. یگانه دختر او همسر سپهبد زاهدى شد كه به زودى به متاركه انجامید و سپس به همسرى سرهنگ سیف درآمد. ابراهیم صفائى در كتاب رهبران مشروطه دربارهى خصوصیات مؤتمنالملك چنین نوشته است: «مؤتمنالملك از رجال تحصیلكرده و وطنخواه ولى محافظهكار و راحتطلب ایران بود. با تقوى و پاكى زندگى مىكرد و به ناپاكى هم نیازى نداشت، زیرا از ثروت موروثى پدر سرمایهى كافى داشت.» مورخالدوله سپهر در یادداشتهاى خود دربارهى مؤتمنالملك چنین نوشته: «در هر حال حسین پیرنیا یكى از رجال معروف و موجه و دانشمند ایران است. متجاوز از 20 سال در صحنهى سیاسى ایران نقش اساسى داشت، به قانون احترام مىگذاشت، در ادارهى مجلس قدرت زیادى از خود نشان مىداد. زمانى كه در مدرسهى سیاسى تدریس مىكرد، یادداشتهائى تنظیم نمود كه بعدها چاپ شد. مهمترین اثر او قراردادهاى ایران با خارجه است كه هنگام ریاست كابینهى وزارت خارجه آن را تنظیم و انتشار داد». (میرزا) حسین مؤتمن الملك (و. 1254- ف.1326 ه.ش./ 1366 ه.ق.) پسر دوم میرزا نصراللَّه خان مشیرالدوله از تحصیل كردگان پاریس و لندن. وى چند بار وكیل مجلس و وزیر بود و مدتى ریاست مجلس شوارى ملى را به عهده داشت و مؤلف «مجموعه معهدات ایران با دول خارجه» است. وى به مرض سرطان فقرات در تهران درگذشت. نواده عم آنان ابوالحسن ملقب به معاضدالسلنطه، سیاستمدار ایرانى.وى مكرر در ممالك خارجه سمت سفارت داشته (ف.1318 ه.ش.)
ملیت : ایرانی - قرن : 5 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 431 ق)، نویسنده و منشى معروف به شیخ عمید. صاحب دیوان رسالت محمود غزنوى و پسرش مسعود بود. از منشیان زبردست زمان خود كه در نثر عربى و فارسى استاد بود. ابوالفضل بیهقى مورخ معروف كه دستیار و دست پروردهى او در دیوان رسالت بود، از استاد خود به نیكى یاد مىكند و سبك نگارش خود را متأثر از وى مىداند و چندین مكتوب وى را در تاریخ خود آورده است كه آثار قلمى وى همین مكاتیبى است كه بیهقى در اثر خود نقل كرده است.[1] شیخ العمید ابونصر بن مشكان (ف. 431 ه.ق.). وى در ادب فارسى و تازى دست داشت و صاحب دیوان رسایل محمود ومسعود غزنوى بود (تا پایان حیات) نمونههایى از انشاى او در تاریخ بیهقى موجود است و ابوالفضل بیهقى خود شاگرد او بوده است.
ملیت : ایرانی - قرن : 4 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(ز 346 ق)، نویسنده. وى از اعقاب یكى از سرداران عهد ساسانى و از اصیل زادگان طوس و وزیر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان بود، هنگامى كه ابومنصور محمد گروهى از دانندگان تاریخ ایران كهن را براى تألیف شاهنامهاى گرد آورد. ابومنصور معمرى را به سرپرستى آنان برگزید، و او چون كار توین آن كتاب در سال 346 ق به اتمام رسید، مقدمهاى بر آن نوشت كه فعلا در میان آثار تاریخ دار نثر پارسى كه به دست ما رسیده از همه قدیمىتر است و به نام «مقدمهى شاهنامهى» ابومنصورى شهرت یافته است.
ملیت : ایرانی - قرن : 4 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 350 ق)، نویسنده. بانى «شاهنامهى منثور»، معروف به «شاهنامه ابومنصورى» و از بزرگان شهر طوس بود. چندبار از طرف سامانیان سپهسالار خراسان و والى طوس گردید. بنا به روایات متعدد او به وسیله زهر هلاك گردید.
ملیت : ایرانی - قرن : 6 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(س پنجم و ششم ق)، نویسنده. از خاندان علویان خراسان بود، اجدادش بیشتر در بلخ مىزیستند، و نقابت خراسان را داشتند. او در سال 485 ق كتابى دربارهى مذاهب و ادیان به نام «بیان الادیان» نوشت كه قدیمىترین كتاب در ملل و نحل به زبان فارسى است. صاحب «الذریعه» وى را فرزند نعمةالله دانسته، كه نسبت وى به چند واسطه به امام سجاد (ع) مىرسد.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)
فاضل ادیب، و نویسندهى توانا، از قضات دادگسترى بوده، در شیراز متولد شده، و هم در آن شهر تحصیل علوم دینى و ادبى، از فقه و اصول و ادبیات عربى و فارسى نموده، در سال 1304 خورشیدى روزنامهى «شوش» را در محمره (خرم شهر فعلى) منتشر نموده، سپس به خدمت وزارت عدلیه وارد گردیده، سالها در دادگسترى به شغل قضاوت اشتغال داشته، و از قضات پاكدامن و درستكار به شمار مىرفته. سرانجام در سال 1338 خورشیدى در ضمن مأموریت اصفهان وفات یافته، در این شهر مدفون گردید.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
۳۲۱ یکم اردیبهشت محمد مختاری در مشهد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند. سپس وارد دانشگاه فردوسی شد و در سال ۱۳۴۸ به عنوان دانشجوی ممتاز در رشتۀ ادبیات فارسی فارغ التحصیل شد. ۱۳۵۶- ۱۳۴۶ ا نتشار اشعار در مجلات نگین و فردوسی و همکاری ب مطبوعات دیگر دیگر. انتشار ترجمۀ کتاب "واقع گرایی و داستان بلند" از جان آپدایک. ۱۳۵۰-۱۳۴۸ گذراندن دوران سربازی. ۱۳۵۰ فعالیت خود را در بنیاد شاهنامۀ فردوسی آغاز کرد و پس از امدتی به عضویت هیئت علمی این بنیاد درآمد. ۱۳۵۱ با مریم حسین زاده، نقاش، ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای سیاووش و سهراب است. ۱۳۵۵ انتشار مجموعۀ شعر در وهم سندباد انتشار مجموعۀ شعر قصیده¬های هاویه. انتشار مجموعۀ شعد برشانۀ فلات. ۱۳۵۸ انتشار مجموعۀ شعر شعر پنجاه و هفت. تدریس در دانشگاه هنرهای دراماتیک تا سال ۱۳۵۹ (انقلاب فرهنگی) همکاری فعال در نشر جنگ ادبی بیداران ۱۳۵۹ دبیر کانون نویسندگان ایران تا سال ۱۳۶۰ همکاری با کتاب جمعۀ احمد شاملو ۱۳۶۰ گردآوری مجموعۀ شعر بهار و واقعه، که در گرفتاری سال ۱۳۶۱ از میان رفت. ۱۳۶۱ در آذرماه دستگیر و زندانی شد. حکم انفصال دایم ار خدمات دواتی برای او صادر شد. ۱۳۶۳ – ۱۳۶۱ سرایش مجموعۀ شعر زندان، که به علت نداشتن کاغذ و قلم اشعار را حفظ میکند و پس از آزادی از زندان آنها را در دفتری آمادۀ چاپ میکند. تا کنون فقط چند شعر از آن دفتر، پس از مرگ مختاری، در مجلۀ کارنامه به چاپ رسیده¬است. زمانی که در زندان بود، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، کتاب داستان سیاووش از شاهنامه را که توسط او تصحیح انتقادی شده بود، با حذف نام محمد مختاری و تنها با ذکر نامش در مقدمۀ کتاب به چاپ رساند. ۱۳۶۳ آزادی از زندان ۱۳۶۴ – ۱۳۶۶ سرایش منظومۀ ایرانی ۱۳۶۸ – ۱۳۶۵ سرایش و گردآوری اشعار مجموعۀ خیابان بزرگ، که از سه بخش تشکیل شده است: اول شعرهای سال¬های ۵۸ تا ۶۱ که بسیاری از آن¬ها در نشریه¬های گوناگون همان ایام به چاپ رسیده است. دوم شعرهای ۶۴ – ۶۱ که بخشی سروده¬ی زندان است و بخشی شعرهای جنگ. سوم شعرهای ۶۸ – ۶۵. ۱۳۶۵ عضویت در شورای نویسندگان مجلۀ دنیای سخن به مدت سه سال و همکاری با مطبوعات دیگر. ۱۳۶۸ سرایش شعر بلند آرایش درونی. انتشار منظومۀ ایرانی. انتشار کتاب حماسه در رمز و راز ملی. ۱۳۶۹ انتشار کتاب اسطورۀ زال (تبلور تضاد و وحدت در حماسۀ ملی). ۱۳۷۱ عضویت در شورای نویسندگان مجلۀ تکاپو ۱۳۷۴ – ۱۳۷۱ سرایش شعرهای مجموعۀ وزن دنیا. ۱۳۷۱ تألیف کتاب هفتاد سال عاشقانه (آنتولوژی شعر عاشقانۀ معاصر ایران ۱۳۰۰ تا ۱۳۷۰). انتشار کتاب زادۀ اضطراب جهان (ترجمۀ ۱۵۰ شعر از ۱۲ شاعر اروپایی). ۱۳۷۲ انتشار کتاب انسان در شعر معاصر (نقد و تحلیل ادبی). ۱۳۷۳ انتشار کتاب تسوتایوا (ترجمۀ زندگینامه). ۱۳۷۴ سفر به آمریکا، کانادا و اروپا به مدت نه ماه برای انجام سخنرانی¬ها و گفتگوهای گوناگون در زمینۀ ادبیات و فرهنگ. انتشار کتاب برگ گفت و شنید در کانادا (مجموعۀ سخنرانی¬ها دربارۀ شعر و ادب و فرهنگ) ۱۳۷۵ انتشار کتاب آخماتوا (ترجمۀ زندگینامه) ۱۳۷۶ انتشار نیما و شعر امروز در کتاب ری را(مصاحبۀ عباس غزوانچاهی با محمد مختاری) انتشار کتاب مایاکفسکی (ترجمۀ زندگی¬نامه) انتشار کتاب ماندلستام (ترجمۀ زندگی¬نامه) شروع کار روی طرح مجموعۀ کتاب¬های شاعران معاصر ایران، که تنها مجلدهای آتشی، کسرایی و رؤیایی به انجام رسید. آماده سازی کتاب چشم مرکب (نواندیشی از نگاه شعر معاصر) برای چاپ. ۱۳۷۷ عضویت در کمیتۀ تدارک و برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران ۱۳۷۷ بعد از ظهر روز پنجشنبه دوازدهم آذر توسط مأمورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی دستگیر شد و به قتل رسید. محمد مختاری در تدوین و انتشار متن ۱۳۴ نویسنده و ازسرگیری فعالیت کانون نویسندگان ایران نقش فعالی داشت. چندبار طی سال¬های پایانی عمرش به طور انفرادی یا همراه نویسندگان دیگر ربوده شده بود و مأموران وزارت اطلاعات او را به خاطر نوشته¬هایش و فعالیتش در کانون نویسندگان تهدید کرده بودند. در ماه مهر ۱۳۷۷ به همراه پنج نویسندۀ دیگر که عضو کمیتۀ تدارک و برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران بودند به دادسرای انقلاب احضار شده بود. در پانزدهم دی ۱۳۷۷ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با صدور اعلامیه¬ای دخالت عناصر آن وزارت¬خانه را در قتل محمد مختاری تأیید کرد.
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
محمود پايندة لنگرودي در سال 1310 خورشيدي در شهرستان لنگرود به دنيا آمد.استاد سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي اشتغال دارد و روزگار را به پژوهش در فرهنگ و تاريخ سرزمين كهنسال گيل و ديلم سپري ميكند. كتاب "فرهنگ گيل و ديلم " محمود پايندة لنگرودي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمود پايندة لنگرودي دورة تحصيلات دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود به پايان برد و در سال 1332 راهي تهران شد و همكاري با مطبوعات را آغاز كرد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمود پايندة لنگرودي سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي اشتغال دارد و روزگار را به پژوهش در فرهنگ و تاريخ سرزمين كهنسال گيل و ديلم سپري ميكند. جوائز و نشانها : كتاب "فرهنگ گيل و ديلم " محمود پايندة لنگرودي ، در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آيينها و باورداشتهاي گيل و ديلم ويژگي اثر : بنياد فرهنگ ايران 1355 2 خوئينههاي تاريخ دارالمرز (گيلان و مازندران) ويژگي اثر : (در دست چاپ) 3 دكتر حشمت جنگلي ويژگي اثر : انتشارات شعله انديشه – 1368 4 فرهنگ گيل و ديلم ويژگي اثر : اميركبير 1367-اين كتاب در دوره ششم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است 5 قيام غريب شاه گيلاني ويژگي اثر : انتشارات سحر 1357 6 گل عصيان ويژگي اثر : مجموعة شعر 1336 7 گيلان در شعر شاعران و مجموعة شعر (فارسي) ويژگي اثر : (در دست چاپ) 8 ليله كوه ويژگي اثر : شعر گيلكي 1358 9 مثلها و اصطلاحات گيل و ديلم ويژگي اثر : بنياد فرهنگ ايران 1352 10 مجموعة مقالات گيلانشناسي ويژگي اثر : (در دست چاپ) 11 يَه شُو بو شَئوم روخُئونَه ويژگي اثر : شعر گيلكي – 1358 -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1www.ketabesal.ir
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع :
مهدي بياني ، در سال 1285 شمسي، در شهر همدان متولد گرديد. گروه : علوم انساني رشته : زبان و ادبيات فارسي والدين و انساب : مهدي بياني، پسر محمد، او پسر عباسعلي و وي نيز پسر محمدعلي ، اصلاً فراهاني بودند. اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مهدي بياني ، در دو سالگي پدرش را از دست داد و پس از آن ، همراه مادر و برادران و خاندانش به تهران مهاجرت كرد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : مهدي بياني ، گواهينامه ي ابتدايي را از دبستان اقدسيه و متوسطه را از دارالفنون و ليسانس علوم فلسفي و ادبيات را از دانشسراي عالي و عنوان دكتراي ادبيات را از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران اخذ كرد. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مهدي بياني ، در سال 1313 در ضمن اشتغال به تدريس دانشكده ادبيات ، به مديريت كتابخانه ي عمومي معارف نيز منصوب گرديد. وي در سال 1316 ، رياست كتابخانه ي ملي را عهده دار شد و در سال 1319 ، به مدت يك سال از طرف وزارت فرهنگ به اصفهان مأموريت يافت و در بازگشت به تهران ، پس از انجام يك سال مأموريت آموزشي در وزارت پيشه و هنر وقت ، دوباره به خدمت كتابخانه ي ملي بازگشت و با سمت مديركلي در كتابخانه ي ملي به ادامه ي خدمت پرداخت. آنگاه در سال 1335 ، به رياست كتابخانه ي سلطنتي انتخاب شد. فعاليتهاي آموزشي : مهدي بياني ، پس از انجام خدمت وظيفه در سال 1311 ، به تدريس زبان و ادبيات فارسي و كتابداري كتابخانه ي دانشسراي عالي و دانشكده ادبيات دانشگاه تهران اشتغال ورزيد و با سمت استادي مشغول تدريس تاريخ تكامل خطوط اسلامي و كتاب شناسي نسخه هاي خطي شد. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : مهدي بياني ، در سال 1316 سازمان نخستين كتابخانه ي ملي وابسته به وزارت فرهنگ را بنيان گذارد و خود رياست آن را برعهده گرفت. وي انجمن حمايت خط و خطاطان را پايه گذاري كرد و اين طبقه ي هنرمند را به جامعه معرفي كرد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهدي بياني ، ضمن فعاليت ها و خدمات مختلف خود ، مأموريت هاي فرهنگي نيز به كشورهايي چون: هند ، پاكستان ، افغانستان ، لبنان ، تركيه ، جماهير شوروي ، لهستان ، اطريش ، آلمان ، دانمارك ، هلند ، بلژيك ، فرانسه ، سوئيس ، ايتاليا ، انگلستان و ممالك متحده آمريكا داشته است. وي سال ها عضو انجمن فرهنگي ايران و شوروي بود و مجله ي « پيام نوين » زيرنظر او منتشر مي شد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 احوال و آثار ميرعماد 2 اهتمام در نشر السوانح في العشق ويژگي اثر : تأليف: احمد غزالي. 3 اهتمام در نشر بدايع الازمان في وقايع كرمان ( تاريخ سلاجقه ي كرمان ) ويژگي اثر : تأليف: افضل الدين كرماني. 4 اهتمام در نشر چهار رساله ي فارسي ويژگي اثر : تأليف: شيخ شهاب الدين سهروردي. 5 اهتمام در نشر معراجنامه ي منسوب به ابن سينا 6 تاريخ پانصدساله ي جواهرات سلطنتي ايران 7 تاريخ درياي نور 8 راهنماي گنجينه ي قرآن 9 فرهنگ خوشنويسان ويژگي اثر : در 12 مجلد. 10 فهرست كتاب هاي خطي فارسي كتابخانه ي سلطنتي ايران 11 فهرست نمايشگاه خطوط خوش كتابخانه ي ملي 12 نمونه ي خطوط خوش كتابخانه ي سلطنتي ايران 13 نمونه ي سخن فارسي -------------------------------------------------------------------------------- منابع : 1مجله ي دانشكده ادبيات و علوم انساني ، سال 15 ، شماره ي 5 و 6 ، مرداد 1347
ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
ابوالقاسم حالت، فرزند محمدتقى حالت در خانوادهاى متمدن و مذهبى متولد شد. وى از كودكى به موسیقى و نقاشى و شعر و نویسندگى علاقه تام داشت و چون امكان پرورش ذوق و استعداد و رشد و ترقى خود را در موسیقى و نقاشى در خانواده مشاهده نكرد به شعر و نویسندگى روى آورد و طولى نكشید كه در این هنرها پیشرفت شایانى كرد و از بزرگان آن گردید. درباره اولین شعرى كه حالت سرود، خود وى مىگوید: «روزى در مدرسه با یكى از دوستان همكلاسم قهر كرده بودم و چون خیلى نسبت به هم صمیمى بودیم بالاخره طاقت نیاودم و با یك قطعه سه بیتى از او معذرت خواستم، این قطعه كه اولین شعرم بود و متأسفانه الان هیج به یادم نیست موثر واقع شد و قهر ما را به آشتى تبدیل نمود... اثر این شعر مرا بر آن داشت كه شاعرى را دنبال كنم، لذا از كلاس ششم ابتدایى گاهگاهى شعر ساختم، مخصوصا تابستانها كه مدرسه تعطیل بود و فراغت بیشترى داشتم و مىتوانستم هم شعر بسازم و هم دنبال چاپ آن بروم اما روزنامههاى ادبى آن ایام كه عبارت بودند از «نسیم شمال» و «كانون شعرا» و «توفیق» همه از چاپ اشعارم خوددارى مىكردند، چون بسیار ناپخته بود، ولى این امر به هیچوجه باعث دلسردى من نمى شد... تا دو سه سال بعد كه كمكم بعضى از اشعارم در روزنامهها چاپ شد.» پس از چندى كه اولین اثر ابوالقاسم حالت در یكى از جراید چاپ گردید، درصدد برآمد كه خود را به كانون و انجمنهاى ادبى نزدیك نماید، به همین سبب بعضى شبها به انجمن ادبى ایران كه ریاست آن با شاهزاده محمدهاشم افسر بود مىرفت و در یكى از همین شبها یكى از اشعار خود را در این انجمن ادبى قرائت مىكند كه صداى آفرین و احسنت رسا و پر طنطنه شیخالملك اورنگ كه در آن زمان نایب رئیس انجمن بود به قدرى وى را تحت تأثیر قرار داد كه تا صبح خواب به چشمانش راه نیافت. از این زمان به بعد وى در راه شهرت و ترقى گامهاى بلندى یكى پس از دیگرى برداشت. بارى ابوالقاسم حالت، در كلاسهاى چهارم دبیرستان مروى درس مىخواند و چون اواخر سال تحصیلى بو و محصلین در حالى كه كتابهاى خود را جهت تمرین دروس زیر بغل نهاده و عازم محوطه باغ ملى كه درختان زیادى داشت و محلى مصفا بود مى رفتند، حالت هم كتاب خود را برداشت عازم این محل گردید. در خیابان خیام نزدیك باغ ملى با مرحوم حسین توفیق صاحب امتیاز روزنامه توفیق برخورد مىكند و از طرف دعوت مىشود كه با هیئت تحریریه این روزنامه همكارى نماید وى از نخستین شماره روزنامه فكاهى توفیق تا مدت پنج سال متوالى سردبیرى این مجله فكاهى را به عهده داشت. حالت بعد از وقایع شهریور 1320 با بسیارى از جراید از جمله روزنامههاى: «امید»، «قیام ایران» و مجله «تهران مصور» همكارى مىكند. در مورد انگیزه ترانه مىگوید: «یك شب مرحوم دهقان پیشهناد كرد كه براى تماشاخانه تهران تصنیف بسازم اولین تصنیف من كه توسط حمید قنبرى به عنوان پیش سپرده در تماشاخانه تهران خوانده شد و خیلى معروف گردید، تصنیف «چاقوكشها» بود كه با این شعر شروع مىشد: بچهى چاقوكشم و گردنم كلفته هر جا من باشم باید خون راه بیفته بقیهاش حرف مفته بعد از تصنیف «وكالت خانمها» را ساختم كه مرحوم مجید محسنى خواند. از آن به بعد این كار را هم دنبال كردم و اغلب تصنیفهایى را كه مىساختم توسط حمید قنبرى، جمشید شیبانى و مرحوم مجید محسنى خوانده و اجرا مىگردید. البته بعضى تصنیفهاى جدى و ادبى هم براى جامعه باربد ساختهام كه در آن زمان خانم ملكه حكمت شعار اجرا مىكرد.» ابوالقاسم حالت در سال 1325 بنا به دعوت كمپانى «اورگرین پیكچر» به هندوستان سفر كرد و در بمبئى به كار دوبلاژ فیلم پرداخت و مدتى نتوانست در كار تصنیفسازى فعال باشد. تا اینكه مرحوم مهدى خالدى، مرحوم جواد بدیعزاده، مرحوم نصراللَّه زرینپنجه، مرحوم على زاهدى، مرحوم یوسف كاموسى، مرحوم علىاكبر پروانه و خانم دلكش جهت ضبط صفحه از ایران به بمبئى رفتند و حالت به عنوان یادگار براى این هیئت ایرانى تصنیف «شیرین» را ساخت، و على زاهدى آن را اجرا كرد. این تصنیف اینطور شروع مىشود: شیرین، شیرین، سروقد و سیمین برو گل پیكرى تو در مذاق از شكر شیرینترى تو ابوالقاسم حالت، در بهار سال 1327 به وطن بازگشت و در آن زمان، سرپرستى اداره كل انتشارات و رادیو با ابوالقاسم پاینده بود، از وى دعوت به عمل آورد تا براى رادیو تصنیف بسازد و پس از یك ماه كه با رادیو همكارى كرد، چون به استخدام شركت نفت درآمده بود، عازم آبادان شد و این همكارى قطع گردید. وى از شعراى دانشمند و باذوق مىباشد كه به سه زبان عربى و انگلیسى و فرانسه تسلط كامل دارد و چندین كتاب از نویسندگان انگلیسى و فرانسوى را ترجمه كرده است. در اینجا نام چند آثار این شاعر فاضل و ادیب و مترجم را یادآور مىشوم: 1- ترجمه كلمات قصار حضرت على (ع) به زبان انگلیسى و فارسى و رباعیات فارسى. 2- كتاب بهار زندگى (ترجمه از انگلیسى به فارسى). 3- پیشروان موشكسازى (ترجمه از انگلیسى به فارسى). 4- جادوگر شهر زمرد (ترجمه از انگلیسى به فارسى). 5- شبح در كوچه میكلآنژ (ترجمه از فرانسه به فارسى). 6- پروانه و شبنم (شامل قصاید ادبى به سبك سنایى). 7- فكاهیات حالت (در دو جلد شامل اشعار فكاهى). 8- رقص كوسه (شامل بیست داستان كوتاه). در اینجا یادآور مىشوم، گفتگویى را كه با منوچهر همایونپور كه از دوستان صمیمى حالت بود، به اطلاع خوانندگان گرامى برسانم، همایونپور، مىگفت: «در تابستان سال 1332 وقتى كه زندهیاد مهدى خالدى همكارى خود را با خانم دلكش رها كرد و به فكر ابداع برنامههاى دیگر افتاد، اولین كارى كه طرح و شروع به اجراء آن كرد، همكارى با آوازخوانهاى مختلف بود، یكى از افرادى را هم كه براى همكارى دعوت كرد من بودم، در آن ایام برنامههاى موسیقى قبل از ظهر جمعه انحصاراً در اختیار ایشان بود كه مورد علاقه اكثریت دوستداران موسیقى بود. از كارهاى بسیار ظریف و دقیق و هنرمندانه ایشان انتخاب آهنگ و شعر متناسب براى سبك و ذوق آوازخوانها با رعایت و شناخت كل هنر آنها بود با توجه به این موضوع كه من در امر شعر و كلام و مضمون و آهنگ دقت داشتم و با آگاهى به طرز فكر و در عین حال انس و الفت و آشنایى كه میان ما بود در انتخاب كلام و مضمون و آهنگ این تصنیف توجه خاص به من كرد. تصنیفى را با آهنگى متناسب و شعرى از شاعرى را براى من در نظر گرفت كه مىتوان به جرأت و با دلایل متقن اظهار كرد كه از آغاز ترانهسرایى در دوران مختلف تاكنون از لحاظ پیوستگى مضمون شعرى و انتخاب كلام و صنایع بدیعى در نوع خود اگر نه بىنظیر كه غلو و گزافهگویى زیاده از حد معقول نیست، ولى كمنظیر است. عنوان این تصنیف «گلباران» است و به صورتهاى مختلف در تمام جملهها و با عنایت به صنتهع «التزام» كه یكى از صنایع بدیعى است، كلمه «گل» با تركیبهاى مختلف به كار گرفته شده است و «گل» كرده است. در انتخاب آهنگ این تصنیف كه نت آن با خط زندهیاد نزد اینجانب موجود است و شاید در تجدید چاپ كتاب ایشان در جزء كارهاى وى افزوده شود نیز حد اعلاى تناسب ذوقى و موسیقیائى را با توجه به ذوق و سلیقه من به كار برده بود. آهنگ این تصنیف در مایه ابوعطا و از آوازهاى مورد علاقه من است، تصنیف از دو بخش تشكیل شده است. بخش اول، با ضرب (ریتم) 4 / 4 و با الهام از یك آهنگ كردى است. بخش دوم، با ضربى شاد و ریتمیك و در ضرب 6 / 8 است. این تصنیف در روز جمعه و قبل از ظهر در رادیو اجرا و منتشر شد. گرچه حسرت و افسوس بر گذشته نه كارى عاقلانه است و نه سودى از آن عاید خواهد شد. اما از جهاتى جاى دریغ است كه در آن ایام اوضاع و احوال صنعت ضبط به صورت ابتدایى بود و در دسترس عموم نبود و این ترانه چون خیلى از كارهاى من به فراموشى سپرده شد. افسوس دیگر اینكه در اوقات جمعآورى و چاپ آثار ایشان اولا آگاهى نداشتم، در ثانى كسالت ایشان در سالهاى اخیر و بعضى مسائلى كه ذكر آنها جایز نیست و ملالآور است ارتباط و مراوده چون روزگار گذشته برقرار نبود. گفتنى است، در بزرگداشتى كه براى آقاى ابوالقاسم حالت، در زمستان سال 1370 گذاشتند، درباره تصنیفسرایى ایشان و توضیح و شناساندن این رشته سخن را به دست كسى سپردند كه اصلاً در كار تصنیفسرایى و تاریخ و سیر آن آگاهى نداشتند و این كار به صورتى كه دیده شد در واقع انجام گردید. البته این چنین بزرگداشتها در زیر یك سقف و با حضور دویست، سیصد یا هزار نفر براى مردى با پنجاه سال سابقه كارهاى ادبى و هنرى مختلف همچون افزودن یك ظرف آب به رودخانهاى است. البته ترتیب دهندگان آن بزرگداشت نه تنها در مورد تصنیفسرایى ایشان كه درباره بزرگترین كار بىنظیر وى كه همانا برگرداندن نهجالبلاغه به زبان انگلیسى و عربى و سرودن یك رباعى متناسب با همان معنى و مفهوم كه كارى بس دشوار و ابداعى نو آیین است و تا این زمان كسى دانش و هنر دست یا زیدن به چنین كارى شگرف را نداشته است، بهطرز جامع و دلخواه حرفى و سخنى گفته نشده بههر تقدیر ظهور چنین مردانى یك امر مألوف و معتاد نیست، گوینده این مطالب را اعتقاد بر آن است كه این چهره هم به دلایلى از تصاویرى است كه در قاب زمان حال نمىگنجد و طبق معمول روزگار آیندگان هنرمند و هنرشناس مىآیند و این تصور بزرگ را در جاى خود قرار مىدهند. عمر و زندگى افراد عادى با روز و ماه و سال سنجیده مىشود، اما عمر دانشمند، نویسنده، محقق، شاعر و هنرمند این چنین نیست و حیات این قبیل افراد و نوادر روزگار عبارت است از تعداد و اندازه آثار آنان در طول مدت زندگانى. متأسفانه در شب یك شنبه سوم آبانماه 1371 این استاد بزرگ ادبیات دار فانى را وداع گفت، روانش شاد. هنوز خیلى از نوباوگان ذوق و اندیشه او در باغ ادب و هنر ایران- زمین به گل ننشستهاند، و اینك تصنیف «گلباران» و شرح صنایع بدیعى و لطایفى كه در آن به كار رفته است. (1) در فصل گل كه گردد گلباران گلشن وه چه گلها كز خون دارم من بر دامن ز غم گلرخسارم شده گلكارى كارم بهر گلى رخ را گلگون مكن از خون در راه یك لیلى خود را مكن مجنون تا از درون دل غم را كنى بیرون در پاى سر كن در كش مى گلگون (2) گلعذارى گه گل پیش او چون خار است گل بهر اغیار و خار از بهر یار است دل او زارم خواهد گل من خارم خواهد بهر گلى تا كى آرى به خوارى سر چون بىوفا شد گل خارى از او خوشتر هر سو در این گلشن گلى هست و گل پیكر این گل نشد سر كن با نوگل دیگر (3) دلبرا رو كه دیگر دلى در بر نیست شوق گل چیدن دیگراى گلى در سر نیست دگر این دل افسرده دگر این گل پژمرده اى نوگل خندان، من از تو بىزارم رو رو كه من یارا مستغنى از یارم آسوده از یارم فارغ از اغیارم هم بر كنار از گل هم ایمن از خارم در جاى جاى ترانه كلمهى گل به صورت جناس تام آمده است. گل گلشن جناس مذیل است. گل و خار طباق و تقابل و مراعات نظیر است. اغیار و یار هم جناس زاید و هم طباق است. و تركیبهاى دیگرى چون: نوگل، گلى، گلرخسار، گلعذار، گلگوون به صورتهایى كه دیده مىشود در این ترانه گل كرده است و واقعاً سراینده، با این «گلها»، گل كاشته است. در گلستان كه زاغان نغمهپردازى كنند گوش گل را گوشوارى بهتر از سیماب نیست «رضى دانش» شادروان استاد ابوالقاسم حالت، گذشته از آنكه در سرودن انواع و اقسام شعر پارسى از قصیده و غزل و مخمس و چهارپاره و طنز و رباعى و غیره ماهر و مسلط و از بعضى جهات بىبدیل بود، در ترانهسرائى نیز دستى قوى و ذوقى لطیف داشت و بر روى آهنگهاى بسیارى از هنرمندان رادیو ایران منجمله امیناللَّه رشیدى آهنگساز و خواننده رادیو ترانههایى زیبایى سروده بود كه نمونه از آنها ذیلاً مىآید. «برباد رفته» من آن گلم كه دور از چمنم چنین پریشان كه منم چو یار دور از وطنم چرا جدا ز گلشنم باد سحر از چمنم برده بدر بجا گذرم چه رَوَد بسرم؟ ز رهى كه رَوَم نَبوَد خبرم همره طوفان میگذرم رهرو راهى پر خطرم تیره جهان شد در نظرم شد جانم آزرده شد رویم پژمرده مانده جدا از باغ و چمن رنگ صفا رفت از رخ من دیده بسوى من بفكن تا بینى احوالم این بخت و اقبالم تا شدهام جلوهگر از باغ جهان رفتم و شد چهر من از دیده نهان نه كسى، نفسى، گذرد به برم كه شكایت دل بر او ببرم نه ز بوى خوشم اثرى نه وجود مرا ثمرى نه كسى پى دیدن من نه دل پى چیدن من نه گلى شده همدم و همبر من نه گیاه بسرم شده سایه فكن همه نرگس و لاله چه شد؟ آه از دورى همنفسان چو كسى ز میان برود گویى رفته ز یاد كسان نه دل و نه هوس منم و غم و بس چه بود ثمرم چه بود اثرم همره طوفان میگذرم رهرو راهى پر خطرم تیره جهان شد در نظرم شد جانم آزرده شد رویم پژمرده (1371 -1294 / 1293 ش)، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار و مترجم. در تهران به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همین شهر به پایان رسانید و از همان كودكى به شعر و ادب علاقهى فراوانى داشت. از سال 1314 ش به طور رسمى به شعر و شاعرى پرداخت و از سال 1317 ش با روزنامهى فكاهى «توفیق» همكارى كرد. بحر طویلهاى او با امضاهاى هدهدمیرزا و اشعارش با امضاى خروس لارى، شوخ، فاضل مآب و ابوالعینك، به چاپ مىرسید. حالت با نشریات بسیارى چون: «امید»، «تهران مصور»، «قیام ایران» و «خبردار»، همكارى داشت و ملكالشعرا بهار او را به كنگرهى نویسندگان ایران دعوت كرد. او در ترانهسازى توانا بود و علاوه بر آن شاعرى محقق و مترجمى زبردست بود و به زبانهاى انگلیسى و عربى و فرانسه، مسلط. از وى ترجمههاى متعددى به جاى مانده است. از آثار او: «دیوان» اشعار؛ «پروانه و شبنم»؛ «تذكرهى شاهان شاعر»؛ «كلمات قصار حضرت على (ع)»؛ ترجمهى «تاریخ كامل ابناثیر»؛ «تاریخ فتوحات مغول»، اثر ج ج ساندوز؛ «تاریخ تجارت»، اثر اریك. ن. سیمونز؛ «زندگى من»، اثر مارك تواین؛ «بهار زندگى»، اثر كلاویس هاستى كارول.[1] شاعر، مترجم. تولد: 1298، تهران. درگذشت: 3 آبان 1371، تهران. ابوالقاسم حالت (با نام اصلى ابوالقاسم عبدالله فرد) متخلص به «حالت»، فرزند محمدتقى حالت، تحصیلات خود را در تهران از دبیرستان مروى به پایان رساند. از سال 1314 به شاعرى پرداخت و در انجمنهاى ادبى و از جمله انجمن ادبى ایران راه یافت. در سال 1317 در هفتهنامهى «توفیق» كه تازه فكاهى شده بود با مدیر آن، حسن توفیق، همكارى كرد (از نخستین شمارهى روزنامه فكاهى توفیق تا مدت پنج سال متوالى سردبیرى این مجله فكاهى را به عهده وى بود) و این همكارى را تا آخرین شمارهى «توفیق» كه به مدیریت حسن توفیق انتشار مىیافت، ادامه داد در مدت این همكارى، بحر طویلهاى وى به امضاى «هدهد میرزا» و اشعارش به امضاهاى «خروس لارى»، «شوخ»، «فاضل مآب» و «ابوالعینك» در توفیق به چاپ مىرسید. بعد از وقایع شهریور 1320 علاوه بر هفتهنامهى «توفیق» با هیئت تحریریه برخى از جراید دیگر نیز همكارى مىكرد. در هفتهنامههاى «امید»، «قیام ایران»، «خواندنیها» و «خبردار»، آثارى فكاهى به نثر و نظم داشت. در مجلهى «تهران مصور» نیز با امضاى «فاضل مآب» قطعاتى را سرود. ولى اشعارى كه براى درج در هفتهنامه «آیین اسلام» مىساخت همه جدى (غیر فكاهى) بود كه از تاریخ شانزدهم فروردین 1323 به بعد هر هفته پنج رباعى كه ترجمهى منظوم كلمات قصار حضرت على (ع) بود. همچنین یك قصیده اخلاقى و عرفانى از وى در آن هفتهنامه دیده مىشد. بیشتر قصاید او در همكارى با هفتهنامهى مذكور سروده شده است. از جمله مشغولیتهاى دیگر وى ترانهسازى بود. در واقع با سرودن ترانههاى فكاهى از اوضاع سیاسى و اجتماعى آن دوره انتقاد مىكرد. این ترانههاى به عنوان پیشپرده در تماشاخانهى تهران به وسیلهى مجید محسنى، حمید قنبرى، جمشید شیبانى و در تماشاخانهى گهر به وسیلهى عزتالله انتظامى اجرا مىشد. در انجام كارهاى هنرى جامعهى باربد نیز كه به مدیریت اسماعیل مهرتاش اداره مى شد. شركت داشت. در بهار سال 1325 آثار فكاهى خود را در دو جلد تحت عنوان فكاهیات حالت منتشر كرد. در همین سال به نخستین «كنگرهى نویسندگان ایران» دعوت شده كه به ریاست ملكالشعراى بهار تشكیل شده بود. این كنگره از چهارم تا دوازدهم تیر 1325 ادامه داشت و در این كنگره دو شعر جدى قرائت كرد: قصیدهاى تحت عنون «ستمگر و ستمكش» و یك مثنوى به نام «توپ فوتبال». ابوالقاسم حالت در سال 1325 بنا به دعوت شركت «اورگرین پیكچر» به هندوستان سفر كرد و در بمبئى به كار صدابرگردانى فیلم پرداخت و مدتى نتوانست در كار تصنیفسازى فعال باشد. تا اینكه مهدى خالدى به همراه گروهى براى ضبط صفحه از ایران به بمبئى رفتند و حالت به عنوان یادگار براى این هیئت ایرانى تصنیف «شیرین» را ساخت و على زاهدى آن را اجرا كرد. ابوالقاسم حالت در بهار سال 1327 به ایران بازگشت و در آن هنگام، سرپرستى ادارهى كل انتشارات رادیو تهران با ابوالقاسم پاینده بود كه از وى دعوت به عمل آورد تا براى رادیو تهران تصنیف بسازد و پس از یك ماه كه با رادیو همكارى كرد، چون به استخدام شركت نفت درآمده بود، عازم آبادان شد و این همكارى قطع گردید. وى سپس به عضویت در هیئت تحریریه به مجلهى «اخبار هفته» منتشره در آبادان درآمد. بیشتر اشعار جدید و داستانهایش در این مجله طبع شده است. پس از ملى شدن صنعت نفت و متوقف شدن صدور آن به مدت سه سال، حالت در این فاصله به تحصیل زبان فرانسوى پرداخت و به دنبال آن كتاب شبح در كوچه میكل آنژ فرانسوى ترجمه و در مجلهى «تهران مصور» به چاپ رسانید. حالت در اواسط سال 1327 به تهران منتقل شد و در ادارهى روابط عمومى شركت نفت انجام وظیفه نمود و در مدیریت مجلهى «صنعت نفت» را به عهده گرفت و در عین حال همكارى خود را با مطبوعات همچنان حفظ كرد تا در سال 1353 بازنشسته گردید. وى همچنین با مجلهى «گل آقا» همكارى داشت. حالت در آغاز انقلاب اسلامى، سرود جمهورى اسلامى را ساخت و در نوزدهم آبان 1370 طى مراسمى كه در تالار باشگاه بانك ملى براى بزرگداشت او برگزار شد از وى تجلیل به عمل آمد. ابوالقاسم حالت در رشتهى زبان و ادبیات تحصیلات عالى كرد و به سه زبان عربى و انگلیسى و فرانسوى تسلط داشت و چندین كتاب از نویسندگان انگلیسى و فرانسوى را ترجمه كرد. برخى آثارى كه از وى طبع و نشر شده بدین شرح است: دیوان حالت (شامل قطعات، مثنویات، قصاید، غزلیات و رباعیات)؛ كلیات سعدى (با ترجمهى اشعار عربى آن به فارسى)؛ تذكرهى شاهان شاعر؛ گلزار خنده (مشتمل بر اشعار فكاهى كه از نیمه سال 1317 تا آخر سال 1318 سروده شده)؛ فكاهیات حالت (دو جلد)؛ دیوان خروس لارى (شامل اشعار طنزآمیز)؛ دیوان ابوالعینك؛ دیوان شوخ؛ بحر طویلهاى هدهد میرزا؛ عیالوار؛ رقص كوسه (شامل بیست داستان كوتاه)؛ مقالات طنزآمیز؛ فروغ بینش یا سخنان حضرت محمد (ص) (با ترجمهى فارسى و انگلیسى و رباعیات فارسى)؛ راه رستگارى یا سخنان حسین بن على (ع) (با ترجمه فارسى وانگلیسى و رباعیات فارسى)؛ كلمات قصار حضرت على (ع) (این كتاب مختصرى از شكوفههاى خرد است، با ترجمه به فارسى و انگلیسى و رباعایت فارسى، 1333)؛ كلمات قصار حسین بن على (ع) (این كتاب چاپ دوم راه رستگارى است)؛ ترجمه تاریخ كامل ابن اثیر؛ تاریخ فتوحات مغول (نوشته ج. ج. ساندرز)؛ تاریخ تجارت (اثر اریك ن. سیمونز)؛ ناپلئون در تبعید (خاطرات ژنرال برتران، استنساخ و تنظیم یادداشت نگارى از پل فلوریو دولانگل)؛ زندگى من (اثر مارك تواین)؛ زندگى بر روى مىسى سى پى (اثر مارك تواین)؛ پیشروان موشكسازى (تألیف بریل ویلیامز و ساموئل اشتاین)؛ بهار زندگى (اثر كلاویس هاستى كارول، 1337)؛ جادوگر شهر زمرد (نوشتهى ال. فرانك باوم)؛ مینوتوش مشاور نرون (نوشتهى میكا والتارى)؛ پسر ایرانى، سرگذشت واقعى داریوش سوم و اسكندر (نوشتهى مارى رنولت)؛ فرعون (نوشتهى الویز جارویز مك گرد)؛ شبح در كوچه میكل آنژ (ترجه از فرانسوى به فارسى)؛ پروانه و شبنم (شامل قصاید ادبى به سبك سنایى، 1336)؛ رقص كوسه (شامل بیست داستان كوتاه، 1333). ابوالقاسم حالت، بر اثر سكتهى قلبى دار فانى را وداع گفت.