کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 

خدا کند که کسی حالتش چوما نشود / ز دام خال سیاهش کسی رها نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار / به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

به حق رخت غلامی خدا کند که کسی / چو ما ز سفره ارباب خود جدا نشود

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر / خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

به خانه ی دل ما پا نمی نهد دلبر / خدا کند که دلی خانه ی جفا نشود

شنیده ام که از این عبد یار خسته شده / خدا کند که به اخراج ما رضا نشود

مریض عشقم مار ا طبیب لازم نیست / خدا کند که مریضیِ ما دوا نشود

ز روزگار غریبم گشته است معلوم / شفای ما به قیامت بجز رضا نشود.....

امین

http://negarkhaneh.ir/UserGallery/2011/9/hadi896_22163314.jpg

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:29 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

Image result for ‫خامنه ای‬‎

 

 

 

حــوادث روزگــــار

از ســر جـان بهـر پیـــــــوند کســان بر خـــاستم

چـون الـف در وصـــــل دلهـا از میـــان بر خـاستم

واژگـــون هــر چنـد جــــــام روزیم چــون لاله بـود     

از کنــار خــــوان قسمت شـادمــان بر خــــاستم  

بــزم هستــی را غــرض مهـــر فــروزان تــو  بــود

هم چو شبنم ،چهره چون کردی عیان بر خاستم

از لگـــــدکـــوب حــوادث عمــر دیگـــر یـافتـــــــم 

چــون غبـــار از زیــر پــای کــاروان بــر خــاستـم

طـاقـت دم ســـردی دوران نـدارم هم چــــو  گل

در بهــار افکنده رخت و در خــزان  بـــــر خاستم

آزمـــودن عیش و راحـت را بـه گنــج دام تـــــــو

از ســـر جــولانگه کـــون و مکــان بــر خــاستم

صحبت شوریده حــالان مــایه شوریدگی است   

با " امیـن " هر گـه نشستم بی امان بر خاستم

 

 سروده ای از رهبر عزیزم حضرت آیت الله خامنه ای

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:25 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

 

Image result for ‫خامنه ای‬‎

 

 

 

 

 

 

« مناجات ناشنوایان »

مــــا خيــل بنـدگـانيـم مــــا را تــو مـي‌شنـــاسـي

هـــر چنــد بـي‌زبـانيــم، مــــا را تــو مي‌شنــاسي

ويـرانـــــه ايــم   و   در دل گنـجـــــي ز راز داريــم

بـا آنكــه بي‌نشــانيم، مــا را تـــو مي‌شنـــــاسي

بــا هـــر كســي نگــوئيم راز خمــوشي خــويـش

بيگـــانـه بـا كســانيم مـــــا را تــو مـي‌شنـــاسي

آئينــه‌ايم و هــــــر چنـــد لـب بستــه‌ايم از خلــق

بس رازهــــا كه دانيم ، مـــــا را تـــو مي‌شناسي

از قيــل و قـــال بستند، گــوش و زبــان مــــــــا را

فــارغ از ايــن و آنيـم مـــا را تــو مي‌شنــــــاسي

از ظــن خـويش هــر كس، از مـــا فسانه‌ها گفت

چــون نــاي بي‌زبـانيـم مـــا را تــو مي‌شنـــاسي

در مـــا صفـــاي طفلــي، نفســرد از هيـــاهـــــو

گلــــزار بي‌خــزانيــم مــــــا را تــو مي‌شنــاسي

آئينــه‌ســان بـرابـر گـــــــوئيـم هــر چـه گــوئيــم

يكـــرو و يك زبـانيــم مــــــــا را تــو مي‌شنـاسي

خـطّ نگـــه   نـويسـد  حـــــــــــال  درون  مــــا را

در چشــم خــود نهــانيم مـــا را تـو مي‌شناسي

لب بسته چون حكيمان، سر خوش چو كودكانيم

هـم پيـر و هـم جوانيـم مـــــا را تـو مي‌شناسي

با دُرد و صـاف گيتي، گه سرخوش است گه غم

مـــا دُرد غــم كشـانيم مــــا را تــو مي‌شـناسي

از وادي خمـــوشي راهـــي بـه نيكــروزي است

مـــا  روزبــه ، از آنيـم مـــــا را تــو مي‌شنــاسي

كس راز غيـــر، از مـــا نشنيد بس «امينيـــــــم»

بهـــر كسـان امانيــم مـــــا را تــو مي‌شنــاسي

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:22 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

Image result for ‫خامنه ای‬‎

 

 

 

 

 

 

یاران خراسانی

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم

چون زلف تــو سرگرم پریشانی خویشم

در بـزم وصـال تـو نگــــویـم زکم و بیـش

چون آینه خـو کرده بـه حیرانی خویشم

لـب بـاز نکـردم به خـــروشـی و فغـانی

مـن محـرم راز دل طـــوفــانـی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی

عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

از شــوق شکرخند لبـش جــان نسپـردم

شرمنـده جانـان ز گـــران جانـی خویشم

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر

افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند " امیـن "  ، بستۀ دنیـــا نیـم امــا

دلـبـسـتـۀ یــاران خـراســـــانـی خویشم

 

 

 

 

 پخش صدای دلنشین آقا  

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:19 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

Image result for ‫خامنه ای‬‎

 

 

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو

سپندوار ز کف داده ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ

ز جام عشق لبی تر نکرد جان بی تو

چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلی

ژر است سینه ام ز اندوه گران بی تو

نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق

سر بهار ندارند بلبلان بی تو

لب از حکایت شبهای تار می بندم

اگر امان هدم چشم خون فشان بی تو

چو شمع کشته ندارم شراره ا به زبان

نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو

ز بی دلی و خموشی چون نقش تصویرم

نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو

عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم

چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو

گزارش غم دل را مگر کنم چو "امین"

جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

امام خامنه ای 

 امام:

من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم

چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

 آقا:

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی

تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی

 امام:

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم

همچو منصور خریدار سرِ دار شدم

 آقا:

تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان

دار منصور بریدی همه تن دار شدی

 امام:

غم دلدار فکنده است به جانم، شررى

که به جان آمدم و شهره ی بازار شدم

 آقا:

عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر

ای که در قول و عمل شهره ی بازار شدی

 امام:

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز

که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

 آقا:

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی

وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

 امام:

جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم

خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

 آقا:

خرقه پیر خراباتی ما سیره توست

امت از گفته در بار تو هشیار شدی

 امام:

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد

از دم رند مى‏آلوده مددکار شدم

 آقا:

واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی

دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

  امام:

بگذارید که از بتکده یادى بکنم

من که با دستِ بت میکده، بیدار شدم

 آقا:

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم

ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:15 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

 

غزل امام خامنه ای در وصف امام عصر (عج)

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود

مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود

ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود...

 

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 5:13 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

کد خبر: ۸۱۸۳۱
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۶
 

 

حدیث امام صادق(ع) درباره صله رحم

عقیق:امام صادق علیه السلام :
صله رحم و نيكى، حساب (قيامت) را آسان و از گناهان جلوگيرى مى ‏كند.
اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ و َالبِرَّ لَيُهَوِّنانِ الحِسابَ و َيَعصِمانِ مِنَ الذُّنوبِ؛
 

پی نوشت:
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 157، ح 31

منبع:باشگاه خبرنگاران


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 4:49 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
تاگس اشپیگل بررسی کرد:
دلایل خشم سعودی‌ها از سردار سلیمانی
یک روزنامه آلمانی در تحلیلی می نویسد سردار سلیمانی به علت برخورداری از توان بالای نظامی و سیاسی در مبارزه با تروریسم و داعش نزد سعودی ها محبوبیت ندارد.
دلایل خشم سعودی‌ها از سردار سلیمانی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج، روزنامه آلمانی تاگس اشپیگل در شماره جدید خود با اشاره به فعالیت های سردار قاسم سلیمانی در جنگ های عراق و سوریه نوشت: تاثیرگذاری سردار سلیمانی در جنگ سوریه تا حدی بود که از وی به عنوان طوفانی در حلب نام برده می شد.

این روزنامه آلمانی افزود: قدرت تاثیرگذاری، ابهت و اهمیت سلیمانی در کارزارها و جنگ قابل توجه است. سردار ایرانی نه تنها در عراق که در سوریه نیز نقش آفرینی بی مانند داشت. وی بهار گذشته علی رغم ممنوعیت ورود به سوریه خود را از راه پروازی از مسکو به سوریه رساند تا بتواند در آنجا نقشی از خود بیافریند.

در عراق و درگیری های موصل و عملیات آماده سازی ارتش عراق برای آزادی موصل به ایفای نقش قدرتمندی بپردازد.

تاگس اشپیگل افزود: سردار سلیمانی به علت برخورداری از توان بالای نظامی و سیاسی در مبارزه با تروریسم و داعش نزد سعودی ها محبوبیت نداشت و وی را همواره مانعی برای خود می دانستند.

این نشریه آلمانی با اشاره به اینکه سردار سلیمانی در ماه سپتامبر در حوالی شهر حلب دیده شد، نوشت: چنانچه حلب آزاد شود، این رویداد می تواند برگ برنده ای در پرونده وی باشد.


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 4:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

وحدت به سبک ابوعزرائیل

 
انتشار عکسی از نماز خواندن «ابوعزرائیل»، شکارچی تروریست‌های تکفیری داعش در کنار یک رزمنده سنی مذهب بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته است.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: در ایام هفته وحدت و سالگرد میلاد پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، انتشار عکسی از نماز خواندن «ابوعزرائیل»، شکارچی تروریست‌های تکفیری داعش در کنار یک رزمنده سنی مذهب بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته است.
در این تصویر ابوعزرائیل شیعه در کنار رزمنده‌ اهل سنت که عمر تکریتی نام دارد به نماز ایستاده است.
در ذیل این عکس نوشته شده ایوب شیعه با عمر تکریتی نماز می‌خواند و مبارزه می‌کند با داعش، هیچ تفاوتی بین ما نیست.
این تصویر در نبرد آزاسازی موصل از گروه تروریستی داعش گرفته شده است.
ابوعزرائیل که نام اصلی او، «ایوب فالح الربیعی» است از فرماندهان کتائب امام علی(ع) است. او می‌گوید ما در کتائب امام علی (ع) نگاه طایفه‌ای نداریم و از آن حمایت نمی‌کنیم و اعتقاد داریم، همه عراقی هستیم و همه اعضای یک خانواده‌ایم، چه شیعه، چه سنی، یا کُرد و ترکمن و مسیحی و شبک و ایزدی و ... .
 
وی در زمان صدام، دستگیر و به اعدام محکوم شده بود، اما پیش از اعدام موفق به فرار شده بود و به همین سبب، مردم، او را ابوعزرائیل می‌خوانند.
وی قبلا استاد تربیت بدنی یکی از دانشگاه‌های عراق بود، ولی با آغاز بحران داعش و پس از فتوای مرجعیت، کار خود را رها کرد و به نیروهای بسیج مردمی ملحق شد.
ابوعزرائیل که برای نخستین بار با «شمشیر» و «تبر» در عملیات آزادسازی تکریت حضور داشت هم‌اکنون از فرماندهان گردان‌های امام علی(ع) از گروه‌های تابع بسیج مردمی است که به دلیل اثبات دلاوری‌های خود در نبرد با داعش بسیار معروف شده است.
ایوب را بسیاری در شبکه‌های اجتماعی با عنوان شیر کتائب امام علی(ع) یکی از فرماندهان برجسته الحشد الشعبی معرفی کردند، آنقدر درباره او پیش رفتند که از وی یک موجود افسانه‌ای و اسطوره‌ای ساخته و تصاویری فضایی از وی در ذهن ایجاد کرده‌اند و مدتی هم در صدر رسانه های آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و روسی قرار داشت و حتی گفته شده بود که او پیش از جنگ در دانشگاه تدریس می‌کرده است.
با این حال، اما او خودش می‌گوید: من یک انسان معمولی و ساده هستم و برخی چیزها که به من منتسب می‌شود، صحت ندارد.





د
کد مطلب: 358397
مرجع : ابنا

ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 4:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

۷ کارشناس خواب به شما می گویند که چگونه به خواب بروید؟

 

زمانی که صحبت از خواب بیشتر می شود، شما می دانید که باید چکار کنید، حذف کردن کافئین آخر شب تبدیل اتاق خواب به یک محل آرام و خاموش کردن

 

 

 

خواب آلودگی،خواب راحت
 

زمانی که صحبت از خواب بیشتر می شود، شما می دانید که باید چکار کنید، حذف کردن کافئین آخر شب تبدیل اتاق خواب به یک محل آرام و خاموش کردن وسایل الکترونیکی یک ساعت قبل از خواب. با این حال به جای خوابیدن، شما یک بار دیگر دارید کاشی های سقف تان را می شمارید. بی خوابی، یک total drag (نیروی مقاومت کلی) است اما خوشبختانه ترفندهای دیگر بسیاری وجود دارند که شما می توانید برای جلوگیری از بی خوابی، آنها را امتحان کنید. اقدامات مفید زیر از طرف کارشناسان خوابی که دچار بی خوابی شده اند را امتحان کنید:

عضلات تان را آرام کنید

دکتر ساندرا بلاک، متخصص مغز و اعصاب و نویسنده The Girl Without a Name می گوید از آرام سازی پیشرفته عضلانی برای از بین بردن تنش فیزیکی که مانع به خواب رفتن شما می شود، استفاده کنید. هر گروه عضلانی را در فواصل ۵ ثانیه ای، به آرامی سفت و سپس شل کنید. از انگشتان پایتان شروع کرده و به تدریج به سمت سرتان بیایید. با مجسم کردن خودتان در یک صحنه آرامش بخش، کارتان را به پایان برسانید. بلاک می گوید: من همیشه خودم را در یک ساحل آفتابی با خورشید زیبایی که روی امواج می تابد، گرمای حوله و بوی لوسیون برنزه نارگیل ، تجسم می کنم. من فقط با فکر کردن به آن، احساس خواب آلودگی می کنم.

در مورد بیدار ماندن، فکر کنید

دکتر سونجای، مدیر برنامه پزشکی عصب شناسی خواب کودکان در دانشگاه دوک و نویسنده My Child Won’t Sleep می گوید: دور از عقل به نظر می رسد اما وقتی متوجه می شوم که چون نگران به خواب رفتن هستم، خوابیدن برایم دشوار است، بر عکس آن را انجام می دهم. به جای نگرانی در مورد به خواب رفتن، در مورد بیدار ماندن فکر کنید. این کار، اغلب اضطراب را کاهش داده و به ذهن شما فرصتی برای تمدد اعصاب برای به خواب رفتن می دهد. این، تکنیکی است که به « قصد متناقض » معروف است.

یک اسموتی برای زمان خواب درست کنید

رابرت روزنبرگ، متخصص طب خواب و نویسنده Sleep Soundly Every Night, Feel Fantastic Every Day پیشنهاد می کند که میان وعده معمول قبل از خوابتان را با یک اسموتی جایگزین کنید. او می گوید: من از مقدار کمی ماست یونانی بدون چربی و شیر بادام کم کالری استفاده می کنم. هر دوی آنها حاوی مواد مغذی خواب آوری مانند تریپتوفان، کلسیم و منیزیم هستند. سپس گیلاس ترش یخ زده که به تازگی مشخص شده مدت خواب را به اندازه یک ساعت افزایش می دهد اضافه می کنم. در آخر، کمی دارچین برای طعم آن می افزایم، شما آماده خوابیدن هستید.

زمانی را به خودتان اختصاص دهید

با تنها شدن، ذهن تان را از هرگونه وقایع استرس زای قبل از خواب، خالی کنید. لیزا مدالی، متخصص طب خواب رفتاری در دانشگاه شیکاگو می گوید: من سعی می کنم در طول ساعت آخر قبل از خواب، زمانی را به خودم اختصاص دهم. این کار باعث به حداقل رساندن پتانسیل برای افکار مضطرب کننده در هنگامی که سعی دارم به خواب روم، می شود. فعالیت های آرامش بخش انفرادی به پاک کردن ذهنم از مشکلات بین فردی کمک کرده و مرا به وضعیت غیر برانگیخته برای انتقال خواب می برد.

یک دفترچه، دم دستتان داشته باشید

تشویش های ذهنی که به احتمال زیاد شما را بیدار نگه می دارند را با نوشتن کاهش دهید. روزنبرگ می گوید: این، تکنیکی به نام « نگرانی سازنده » است. حداقل سه ساعت قبل از خواب، نگرانی ها و راه حل هایتان را بنویسید. سپس آنها را در کشوی میز قرار دهید و اجازه دهید در تمام شب، آنجا بمانند. من و همسرم، این کار را با هم انجام می دهیم. کنار گذاشتن افکارتان به صورت فیزیکی، به احتمال زیاد نا آرامی در رختخواب را به حداقل خواهد رساند.

یک تمرین تنفسی انجام دهید

دکتر خوزه کولون، نویسنده رژیم خواب می گوید: کاری که من برای خواب بهتر انجام می دهم، تمرکز کردن بر روی تنفس است. من سعی می کنم که کمی بی صداتر و کمی آرام تر نفس بکشم و نفسهایم را از ۱۰۰ به صورت برعکس شمارش کنم. هنگامی که شمارش از دستم در رفت، یعنی در حال از دست دادن هوشیاری ام هستم، سپس دوباره شروع به شمردن از ۱۰۰ می کنم. همان طور که بر عکس می شمارید، سعی کنید تنفس شمرده انجام دهید، با توجه به مایوکلینیک، ما حدود ۱۲ تا ۱۴ تنفس در دقیقه انجام می دهیم. با تنفس آهسته، تعداد نفس های شما نصف می شود و می گویند که تنفس ملایم و طولانی به کاهش استرس و تحریک پاسخ آرامش کمک می کند.

حیوانات خانگی تان را از اتاقتان بیرون کنید

شاید آنها همراهان راحتی در رختخواب باشند اما گربه یا سگ شما می توانند به خواب رفتن و خواب ماندن را دشوار سازند. رابرت اوکسمن، مدیر موسسه sleep ti live در کارولینای شمالی می گوید: من اجازه نمی دهم حیوانات خانگی ام با من بخوابند. آنها ریتم شبانه روزی متفاوتی دارند و هنگامی که جابه جا می شوند، خواب فردی که در کنارشان است را بهم می زنند.

خنک بمانید

روزنبرگ می گوید: من با یک پنکه روشن که هوا را در اتاق خوابم به گردش در می آورد، می خوابم و مراقب درجه حرارت هستم. اکثر مطالعات نشان می دهند که درجه حرارت های اتاق بین ۱۷ تا ۲۱ درجه سانتی گراد، بهترین دماها برای خوابیدن هستند. دلیلش این است که درجه حرارت مرکز بدن ما در شب افت می کند و این به مغز علامت می دهد تا بخوابد. یک اتاق گرم می تواند جلوی این فرایند را بگیرد.

روشنایی را تنظیم کنید

برای تحت کنترل نگه داشتن ریتم شبانه روزی تان، روشنایی را با خورشید هماهنگ کنید. به عنوان مثال: در طول روز، در یک دفتر تاریک کار نکنید و چراغ ها را در نصفه شب، روشن نکنید. کتی گلدشتاین، متخصص مغز و اعصاب در مرکز اختلالات خواب در دانشگاه میشیگان می گوید: پس از شام، من چراغ بالای سر را در خانه به تقلید از غروب آفتاب بیرون، کم نور می کنم. نور دارای یک اثر هوشیار کننده است و می تواند ریتم شبانه روزی را تغییر دهد. حتی اگر مجبور شوم در شب از دستشویی استفاده کنم، چراغ ها را کم نور نگه می دارم.

منبع :fitnessmagazine.ir


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 4:42 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

 سمانه، زوجه امام جواد( ع)و مادر امام هادی( ع):

 

 

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431600910167824_1%20124.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سمانه،زوجه امام جواد(ع)ومادرامام هادی(ع)هنگامي که سمانه خاتون سلام الله علیها با کاروانی از مغرب، به مدينه آمد و توسط محمد بن فرج، به خانه امام جواد( ع) راه يافت و همسر آن حضرت گرديد، در شأن او چنين فرمودند :نام او سمانه است، او بانويي است که به حق مرا مي شناسيد، او از بانوان بهشت است شیطان،  سرکش به او نزديک نشود، و نيرنگ طاغوت به او راه نيابد، او همواره مورد نظر لطف خدايي است که هرگز خواب ندارد، و از مادران افراد صديق و صالح است  اين بانوي باکمال، در راه کمالات و فضايل معنوي، ممتاز و در زهد وتقوی در عصر خود بي نظير بود، و بيشتر روزهاي سال را روزه مستحبی می گرفت  قبر مطهر اين بانوي عظيم الشأن[1] در حرم عسکریین است وبنا به نقلی در مقتل شهدای فخ نزديک مکه مکرمه مي باشد.

6-      زوجه امام هادی (ع) ومادر امام عسکری (ع) مادر بزرگوار آن حضرت به نام حدیث بود که سلیل هم گفته شده است واو زنی بود درنهایت صلاح وورع وتقوی بود. .[2]

7-      مجموعه غیبت

 در زاویه شمال غربی صحن مطهر عسکریین( ع) مجموعه ای متشکل از صحن وایوان ومسجد ی بزرگ با گنبدی کاشی کاری شده قرار دارد که به مجموعه غیبت مشهور است . در این مجموعه زیر زمینی وجود دارد که به سرداب غیبت شهرت دارد ونیز این مجموعه بخشی از خانه مسکونی حضرت امام حسن عسکری (ع) بوده که در این زیر زمین به عبادت می پرداخته وپس از او محل اقامت امام زمان( عج ) بوده واین محل از دیر باز مورد توجه شیعیان قرار داشته است واز آن جهت که عبادتگاه سه امام معصوم (ع) بوده از قداست واحترام ویژه ای برخوردار است ،گفتنی است که به وسیله پله هائی می توان  به زیر زمین رسید، فضای اصلی وکهن زیر زمین عبارت است از تالار مربع مستطیل به ابعاد 3در5 متر،ودرشرق تالار  فضائی است که پنجره ای از چوب دارد ومحل عبادت امام (ع ) بوده ،پنجره این نماز خانه یکی از با ارزش ترین قطعات باقیمانده از دوران عباسیان است ودارای کتیبه ای کهن می باشد ،این پنجره به دستور الناصر لدین الله عباسی که از خلفای علاقه مند به اهل بیت( ع) بوده در سال 606 هجری قمری ساخته شده است در کاشی کاری درون این بقعه نام ناصر الدین شاه قاجار ثبت شده است که در سفر عتبات خود به زیارت این جایگاه تشرف یافته است .  پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) ونماز خوندن حضرت مهدی( عج ) بر پیکر پدر بزرگوار ش مأموران خلیفه خانه را محاصره کردند وهمه جارا گشتند واتاق به اتاق را تفتیش نمودند لکن کمترین اثر ونشانی نیافتند واز همانجا غیبت آن حضرت آغاز شد. [3]  

 

 [1]-قمی شیخ عباس ،منتهی الآمال ج 2 ص 361

[2] - همان ص 392

[3] - بحار ج 50 ص 329

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (81) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

 

 

شکلک های محدثه

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 


ادامه مطلب



[ دوشنبه 22 آذر 1395  ] [ 4:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

نوع: خبر
سردار نقدی:

 

 

متن نامه تشکر سردار نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران از مقام معظم رهبری  فرماندهی کل قوا

 

 


متن نامه تشکر سردار نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران از مقام معظم رهبری فرماندهی کل قوا
تا نفس دارم بر عهد و پیمانی که با حضرتعالی و امام و شهیدان بسته ام، هستم و به فضل پروردگار لحظه ای دست از مبارزه با کفر و نفاق و ظلم و ستم بر نخواهم داشت و انشالله سنگر جدید خدمتم، مثل همیشه کانون جوشان عشق و اطاعت از ولایت و مبارزه با آمریکا و ایادی اش خواهم بود.
متن نامه تشکر سردار نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران از مقام معظم رهبری فرماندهی کل قوا

متن نامه تشکر سردار نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران از مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا

بسم الله الرّحمن الرّّحیم

محضر نور چشم بسیجیان و امید مستضعفان  امام خامنه ای عزیز ( دام ظله)

سلام علیکم

پس از حمد الهی بخاطر توفیق خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛

از لطف و عنایت و اعتماد به این سرباز کوچک ولایت برای خدمت در سنگری جدید که موضوع آن دغدغه اصلی حضرتعالی است، تشکر میکنم و پیش از آن، اینکه رخصت دادید بیش از هفت سال خادم و نوکر بسیجیان باشم صمیمانه سپاسگزارم.

تا نفس دارم بر عهد و پیمانی که با حضرتعالی و امام و شهیدان بسته ام، هستم و به فضل پروردگار لحظه ای دست از مبارزه با کفر و نفاق و ظلم و ستم بر نخواهم داشت و انشالله سنگر جدید خدمتم، مثل همیشه کانون جوشان عشق و اطاعت از ولایت و مبارزه با آمریکا و ایادی اش خواهم بود.

از خدای متعال می خواهم سایه پر مهر آن امام عزیز را تا ظهور امام عصر (عج) بر سر امت اسلام مستدام بدارد و تا نفس آخر توفیق خدمتگذاری به این نظام الهی را نصیب ما سازد.

 

سرباز کوچک ولایت

محمد رضا نقدی

 

www.basij.ir
🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽                                  https://telegram.me/joinchat/AgHf1UEiG0gEd8RQdvdsaw.                                                          لطفاً به گروه یاران خراسانی بپیوندید.                               🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽🐽


ادامه مطلب



[ یک شنبه 21 آذر 1395  ] [ 11:17 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

نرگس خاتون:

 

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1431600910167824_1%20124.jpg

 

 

 

درمورد نر گس خاتون زوجه امام عسکری ومادر بزرگوار امام زمان (عج ) ابن بابویه  و شیخ طوسی روایت می کنند :بشربن سلیمان که از فرزندان ابو ایوب انصاری و از شیعیان و ارادتمندان حضرت امام هادی (ع ) و امام عسگری (ع ) و همسایه آنان بوده و به شغل برده فروشی اشتغال داشته است می گوید: خادم امام هادی (ع ) نزد من آمد و گفت حضرت با تو کاری دارند. من خدمت حضرت رسیدم .ایشان نامه ای به خط فرنگی نوشتند و همراه با یک کیسه زر که در آن دویست و بیست سکه بود به من دادند و فرمودند : به بغداد می روی و در فلان روز در لنگرگاه فرات حضور می یابی .هنگامی که اسیران را به ساحل آوردند، نظر کن به برده فروشی به نام عمروبن یزید و مراقب او باش تا کنیزی را برای فروش بیاورد که دارای این صفات است .آنگاه حضرت خصوصیات او را بیان فرمود و اضافه کرد که آن کنیز، نمی گذارد مشتریان به او نظر کنند یا به بدنش دست بزنند و می گوید:من باید خودم خریدارم را انتخاب کنم . در این هنگام تو پیش برو و نامه مرا به آن کنیز بده و او را خریداری کن .بشر بن سلیمان می گوید : مطابق فرموده حضرت عمل کردم. آن کنیز چون در نامه نگریست، بسیار گریست و به عمروبن یزید گفت : مرا به صاحب نامه بفروش و سوگندها خورد که اگر چنین نکنی خود را هلاک می کنم .بشربن سلیمان می گوید : کنیز را با همان کیسه زر خریدم و چون به منزلی که در بغداد گرفته بودم رسیدیم آن کنیز نامه امام را بیرون آورد،آن را بوسید و بردیده می گذاشت . با تعجب گفتم : چگونه نامه ای را می بوسی که صاحب آنرا نمی شناسی ؟ او پاسخ داد: گوش فرا دار تا سرگذشت خود را برایت شرح دهم :من ملیکه دختر یشوعای، فرزند قیصروپادشاه روم هستم، مادرم از فرزندان شمعون بن حمون بن صفا، وصی حضرت عیسی (ع ) است.هنگامی که 13ساله بودم ،جدم قیصر خواست مرا به عقد فرزند برادر خود در آورد،و جمع کثیری از علمای مسیحی و امرای لشگر و صاحبان منزلت را در قصر خود گردآورد. به دستور او تختی بزرگ و جواهرنشان برای پسر برادرش مهیا ساختند و بتها و صلیبها را بر بلندی قرار دادند .آنگاه پسر برادر خود را بالای تخت فرستاد. اما چون کشیشها انجیلها را به دست گرفتند که بخوانند،بتها و صلیبها سرنگون شدند و تخت واژگون گردید و داماد از تخت به زیر افتاد و بیهوش شد.کشیشها با دیدن این منظره به وحشت افتادند و از پادشاه خواستند تا ایشان را از این کار معاف دارد.جدم نیز این امر را به فال بد گرفت و به کشیشان دستور داد بار دیگر تخت را برپا کنند و صلیبها را بر جای خود نهند.این بار برادر آن داماد نگون بخت را بر تخت نشاندند. چون انجیلها را گشودند و شروع به خواندن کردند، بار دیگر تخت واژگون گردید و بتها و صلیبها و داماد سرنگون شدند. مردم چون برای بار دوم این منظره را دیدند، متفرق شدند و جدم نیز به حرمسرا بازگشت .شب در عالم رویا دیدم : حضرت مسیح (ع ) و شمعون وگروهی از حوارییون در قصر جدم جمع شدند و در جای همان تختی که برای داماد قرار داده بودند منبری از نور نصب نمودند .منبری که از بلندی سر به آسمان می سایید. بعد حضرت محمد (ص ) با وصی و دامادش علی بن ابی طالب(ع ) و جمعی از امامان (علیهم السلام ) و فرزندانشان به قصر وارد شدند. مسیح با ادب به استقبال حضرت محمد (ص ) رفت و آنحضرت را در آغوش گرفت .حضرت محمد (ص ) به مسیح فرمودند : ای روح الله ! ما آمده ایم از ملیکه دختر وصی تو، شمعون برای فرزندم خواستگاری کنیم . و اشاره کردند به امام حسن عسکری (ع ) کسی که تونامه ایشان را به من دادی ، حضرت عیسی (ع ) به شمعون نظر کرد و فرمود : شرافت دو جهان به تو روی آورده است .

چون شمعون پاسخ مثبت داد، همگی بالای آن منبر رفتند و حضرت محمد (ص ) خطبه ای خواند و با حضرت مسیح (ع ) مرا برای امام عسکری (ع ) عقد بستند .

صبحگاهان که سر از خواب بر گرفتم ،این رویا را برای جدم بازگو کردم اما از محبت آن خورشید امامت، صبر و قرار از کفم رفت، از خواب و خوراک باز ماندم و بیمار شدم . هرجا طبیبی یافتند به بالینم آوردند اما سودی نکرد.شبی دیگر در رویا دیدم : سرور زنان ،فاطمه زهرا (س ) به دیدن من آمدند و حضرت مریم (س) همراه با هزار کنیز بهشتی در خدمت او بودند. پس حضرت مریم به من گفت : این بانو، سرور زنان و مادر شوهر تو است . من به دامانش آویختم و گلایه کردم که فرزندش به دیدن من نمی آید. حضرت فاطمه (س ) فرمود چگونه فرزندم به دیدن تو آید در حالی که تو مسیحی هستی . پس شهادتین را به من تعلیم داد و چون من شهادتین گفتم ، مرا به سینه خود چسبانید . پس از آن هر شب حضرت امام حسن عسکری (ع ) را در خواب می دیدم .بشربن سلیمان پرسید : چگونه اسیر شدی ؟ملیکه در پاسخ گفت : شبی از شبها امام حسن عسکری (ع ) به من خبر داد که در فلان روز ، جدت لشکری به جنگ مسلمانان می فرستد و خود از پی آن روان میشود، توهم به صورت ناشناس در میان کنیزان و خدمتکاران از پی جدت روانه شو. من همین کار را کردم تا، پیش قراولان لشکر مسلمانان، به ما بر خوردند و ما را اسیر نمودند. هنگامی که غنایم جنگ را تقسیم می کردند ،مرا به پیرمردی دادند .او نامم را پرسید ؟ گفتم : من نرجس نام دارم . گفت : این نام کنیزان است .بشر بن سلیمان می گوید : او را به سامرا خدمت امام علی النقی (ع ) رسانیدم . حضرت به او فرمودند : چگونه خداوند به تو عزت دین اسلام و ذلت دین نصاری و شرافت محمد (ص ) و اولاد او را نشان داد؟ او پاسخ داد: چه بگویم در مورد آنچه شما بهتر از من می دانید؟حضرت فرمودند: مایل هستی ده هزار اشرفی به تو بدهم یا این که تورا به شرافت ابدی بشارت دهم . او پاسخ داد: من بزرگواری و سربلندی ابدی می خواهم . حضرت فرمودند : بشارت باد تو را به فرزندی که پادشاه شرق و غرب عالم خواهد شد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد پس از آنکه از ظلم و جور آکنده شده باشد.پس حضرت خادم خود را خواست و به او فرمود : برو خواهرم حکیمه را بیاور.چون حکیمه وارد شد، حضرت به او فرمود : این، آن کنیزی است که در مورد او با تو سخن گفتم .او را به خانه خود ببر و احکام دین را به او بیاموز. او همسر امام حسن عسکری (ع ) و مادر صاحب الزمان (ع ) است .  قبر مطهر این بانوی بزرگوار [1]  در حرم عسکریین است.

 

[1] - قمی ،شیخ عباس ، منتهی الآمال ج 2 ص 418

 

 

 

 

تاریخ اماکن عتبات عالیات (80) از کتاب یاحسین کربلا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

 

 

 

 

شکلک های محدثه

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 21 آذر 1395  ] [ 6:17 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۸۱۸۲۵
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۷
 
 
 
 
 
داستان جذاب زندگی یک پیامبر؛

کدام پیامبر13سال رابه تنهایی درغارسپری کرد؟ 

برای اینکه در آن زمان امر خدا محقق نشود، پادشاه جبار آن دوره دستور قتل 100 هزار نوزاد پسر را داد.
عقیق:در هنگام تولد دومین پیامبر اولوالعزم الهی پادشاه جبار آن زمان کل جهان، یعنی نمرود خواب دید که کودکی متولد خواهد شد و او را سرنگون خواهد کرد.
 
برای اینکه نطفه ابراهیم(ع) منعقد نشود، نمرود فرمان دادکه زنان را از شوهرانشان جدا سازند تا اینکه با هم همبستر نشوند و انعقاد نطفه حضرت ابراهیم(ع) صورت نگیرد. ولی تارخ که پدر ابراهیم بود با همسرش همبستر شد و نور ابراهیم(ع) در رحم مادرش انعقاد یافت.
 
بعد از مدتی نمرود به همه ماماها وقابله ها دستور داد که زنان باردار را تحت کنترل و مراقبت قرار دهند و هنگام زایمان کودکان را بنگرند. اگر پسر بود، کشته و نابود گردد و اگر دختر بود، زنده بماند. پس از این دستور کنترل شدید در همه جا اجرا شد، جلادان خون آشام نمرودی در همه جا حاضر بودند و نوزادان پسر را می کشتند. کار به جایی رسید که بعضی تاریخ نویسان نوشته اند که 77 تا 100 هزار نوزاد پسر در آن جریان کشته شدند.
 
مادر ابراهیم(ع) بارها توسط ماماها و قابله های نمرودی آزمایش شد، ولی آنها نفهمیدند که باردار است و این از آن جهت بود که خداوند رحم مادر ابراهیم(ع) را به گونه ای قرار داده بود که نشانه بارداری آشکار نبود.
 
در این بین و در روزهای بارداری مادر ابراهیم(ع)، تارخ پدر ابراهیم بیمار شد و از دنیا رفت. ولی بونا مادر شجاع ابراهیم(ع) باز هم خود را نباخت و تسلیم نمرودیان نشد.
 
بلاخره پس از چند ماه مخفی کاری و مشقت، زمان به دنیا آمدن ابراهیم(ع) فرا رسید. در آن زمان قانونی در میان مردم رواج داشت که زنان هنگام قاعدگی به بیرون شهر می رفتند و پس از پایان آن به شهر بازمی گشتند.
 
مادر ابراهیم(ع) تصمیم گرفت به بهانه این قانون از شهر بیرون برود و در کنار کوهی، غاری راپیدا کند و در آنجا دور از دید مردم شاهد تولد نوزادش باشد. همین تصمیم اجرا شد و ابراهیم(ع) در غاری چشم به جهان گشود.
 
پس از چند روز از تولد ابراهیم(ع) و مساعد شدن حال مادرش پس از زایمان، مادر تصمیم گرفت کودکش ابراهیم(ع) را در غار بگذازد و هرچند روز یکبار به او سری بزند. او را به پارچه ای پیچید و در درون غار گذاشت و درب ورودی غار را سنگ چین کرد تا کودک از گزند جانوران در امان بماند و سپس به شهر بازگشت.
 
نکته جالب داستان کودکی ابراهیم این است که مادرش گاهی شبها خود را به غار می رساند تا به فرزندش شیر دهد، ولی می دید به لطف خدا ابراهیم(ع) نوزاد، انگشت بزرگ دستش را به دهان نهاده و به جای پستان مادر از آن شیر جاری است.
 
بدین ترتیب این مادر و پسر در آن دوران وحشتناک، با تحمل رنج های گوناگون و با مقاومت بی نظیر، سالها به زندگی خود ادامه دادند تا ابراهیم(ع) به سن 13 سالگی رسید و از غار خارج شد.این طور بود که خداون پیامبر اولوالعزم خود را در بین خطرات حفظ کرد.البته نباید از این نکته نیز گذشت که هم مادر ابراهیم(ع) و هم این پیامبر الهی، مجاهدت های فراوان کردند و این طور نبوده است که بنشینند و دست روی دست بگذارند تا خداوند فرجی حاصل کند.در واقع خداوند با این کار می خواست پیامبرش ابراهیم را در کوران مشکلات به انسانی بزرگ مبدل کند و او را به کمال برساند.
 
منبع:باشگاه خبرنگاران
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 21 آذر 1395  ] [ 4:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 28 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3820053 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب