کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
 
 
کد خبر: ۸۱۹۰۹
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۳
 
 
 
 
 
 

کدام پیامبر اولوالعزم، آرزو داشت شیعه امام علی(ع)باشد؟ 

جایگاه پیروان واقعی امام علی(ع)آنقدر بالاست که حتی پیامبری با شریعتی جهانی، آرزوی شیعه بودن را دارد.
عقیق:شب بود جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودند و از بیانات آن بزرگوار بهرمند می شدند. آن بزرگوار در آن شب این جریان را بیان کرد و فرمود: آن شب که مرا به سوی آسمان ها به معراج بردند، هنگامی به آسمان سوم رسیدم، منبری برای من نصب نمودند. من بر عرشه ی منبر قرار گرفتم و ابراهیم خلیل(ع) در پله ی پایین عرشه قرار گرفت و سایر پیامبران در پله های پایین تر قرار گرفتند.
 
 در ادامه این داستان پیامبر اسلام(ص) می فرماید:در این هنگام علی(ع) ظاهر شد که بر شتری از نور سوار بود و صورتش مانند ماه شب 14 می درخشید و جمعی چون ستارگان تابان در اطراف او بودند.
 
 در این وقت ابراهیم خلیل(ع) به من گفت: این فرد با این صورت تابان کدام پیامبر بزرگ و یا فرشته ی بلند مقام است؟
 
رسول خدا(ص) به ابراهیم خلیل الله(ع)گفت: او نه پیامبر است و نه فرشته، بلکه برادرم، پسر عمویم، دامادم و  وارث علمم، علی ابن ابوطالب(ع) است.
 
سپس ابراهیم(ع) پرسید: این گروهی که در اطراف او هستند، چه کسانی اند؟ 
 
پیامبر (ص) پاسخ داد: این گروه،شیعیان علی بن ابی طالب هستند سپس ابراهیم(ع) علاقه مند شد که جزء شیعیان علی(ع) باشد و به خدا عرض کرد: پروردگارا، مرا از شیعان علی بن ابی طالب(ع) قرار بده . پیامبر به اصحاب فرمود: هرگاه بر پیامبران پیشین صلوات فرستادید، نخست به من صلوات بفرستید و بعد به آن ها، جز در مورد  ابراهیم خلیل(ع) که هر گاه خواستید به من صلوات بفرستید، نخست به ابراهیم خلیل(ع) صلوات بفرستید. 
 
اصحاب پرسیدند: دلیل این کار چیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: به همین دلیل که بیان کردم. چون ابراهیم(ع) آرزو کرد که از شیعیان علی(ع) باشد.


منبع:باشگاه خبرنگاران

 

 

 

 

 

 

"وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

باغدشت کریز/تصاویرشکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 24 آذر 1395  ] [ 6:37 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کد خبر: ۸۱۹۰۵
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۳
 
 
 
 
 
 

کدام آیات قرآن اسم اعظم خدا دارد؟ 

درباره اسم اعظم خدا روایات بسیاری نقل شده است و بسیاری در پی آنند که بدانند این اسم اعظم در کدام سوره ها آمده است.
عقیق:روایت است که ﻋُﻤَﺮ ﺑِﻦِ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩِﻕ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﺍﻟﺴﱠﱠﻠَﺎﻡ  نقل کرده است ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻡ؟ » ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺁﺭﻱ. 
 
ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺣﻤﺪ» ، «ﺗﻮﺣﻴﺪ»، «ﺁﻳَﺔ ﺍﻟْﻜُﺮْﺳِﻲ»«ﻗﺪﺭ» ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ؛ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ رو به قبله کن ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ می خواهی از خداوند درخواست کن.
 
پی نوشت:
مهج الدعوات

منبع:باشگاه خبرنگاران

 

 

 

 

 

 

 

"وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

باغدشت کریز/تصاویرشکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 24 آذر 1395  ] [ 6:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

 

کد خبر: ۸۱۸۹۲

نوسروده‌ای به مناسبت آغاز هفته وحدت

 

سید عبدالله حسینی به مناسبت آغاز هفته وحدت، شعری با عنوان «باده وحدت» سروده است.
عقیق:دیروز، دوشنبه 22 آذرماه و 12 ربیع الاول همزمان با آغاز هفته وحدت میان مسلمانان جهان است، به همین مناسب بسیاری از شاعران و هنرمندان کشورمان دست به قلم می‌برند و با سرودن اشعاری بار دیگر بر امر مهم وحدت مسلمانان جهان تأکید می‌کنند.

سیدعبدالله حسینی، پژوهشگر، شاعر و نویسنده کتاب «سال سقوط اسرائیل» و مدیر مرکز اسلامی آفریقای جنوبی، شعری با عنوان «باده وحدت» سروده که متن آن در ادامه آمده است:

بنوش باده پیاپی مدام تا دم صبح
بر آفتاب محمد سلام تا دم صبح

ربیع اول مستی است هان مکن پرهیز
بیار جام پیاپی بریز می یکریز

ربیع فرصت خوبی است باده نوشان را
زمان زمانه خرق است خرقه پوشان را

پس از قرون خماری امام مست رسید
فرو نشاند عطش را قدح بدست رسید

شب تولد احمد زمانه خوبی است
بریز باده وحدت بهانه خوبی است

بریز باده وحدت شقاق ما را کشت
دم از وفاق بزن انشقاق ما را کشت

شراب نور دمیدم چنان که مست شوم
بریز جام پیاپی ولو زدست شوم

بریز باده که هوش از میانه برخیزد
به اتفاق سروش از میانه برخیزد

نشسته است کنارم برادرم امروز
بریز باده وحدت به ساغرم امروز

بیار باده وحدت که سخت دلتنگم
چقدر دلزده اینک ازین همه رنگم

بریز باده وحدت که تفرقه کافی است
ببند عقد اخوت که درد را شافی است

بریز باده که هوشم ز سر چنان برود
که نام شیعه و سنیم از میان برود

شراب قاتل هوش است بیشتر نوشید
شبی خوش است پی عیش بیشتر کوشید

نزاع بین مذاهب چه سود خواهد داشت
میار آتش فتنه که دود خواهد داشت

خدا یکی و رسول خدا و قرآن نیز
صلات و صوم یکی و معاد و میزان نیز

من از اهالی جامم ز سنگ بیزارم
اگر تویی به مقابل ز جنگ بیزارم

من و تو یار دبستانی همیم ای دوست
شریک شادی و اندوه و ماتمیم ای دوست

چرا چو شیشه بدلهایمان ترک داریم
اگر که این همه ما درد مشترک داریم

زمان جنگ که از آسمان شرر می‌ریخت
به جبهه خون من و تو بهمدیگر آمیخت

برادریم به زهاد زاهدان سوگند
به خون گرم تمام مجاهدان سوگند

گل اذان که بروید فراز گلدسته
بخوان نماز بدستان باز یا بسته

بزن بنام خداوند در نماز ابریق
به جمع و جمعه بیندیش باز نه تفریق

من و تو گرم نزاعیم و قدس در زنجیر
هنوز قبله بدست صهاینه است اسیر

هلا یلان دلاور ز نسل اسماعیل
تفنگ را بچکانید سوی اسرائیل

هر آنکه تخم دویی در دل تو و من ریخت
ز غفلت آب در آسیاب دشمن ریخت

خوشا مصافحه با تو خوشا معانقه کردن
که هر  مصاحفه تیری است بر تن دشمن

مرا که پیرو عشقم به ژاژ کافر خواند
بدید باده بدستم به فسق جاهر خواند

چه کافری که در الله ناپدید شده است
چه کافری که به راه خدا شهید شده است

تشیع علوی جز عمل به سنت چیست
نشان دهید مرا شیعه‌ای که سنی نیست

تمام اهل تسنن محب طاهایند
به اسم نه همگانشان به رسم با مایند

بیا برادر سنی به شیعه دست بده
ز جنس می به صراحی هرآنچه هست بده

مرا به مذهب جعفر اگر چه دل بسته است
از انشقاق مذاهب ولی دلم خسته است

محمد آمد و حبلی از آسمان آویخت
شراب باقی وحدت مرا به ساغر ریخت

محمد آمد و در شب چراغ روشن کرد
نگاه خسته دلان را به باغ روشن کرد

تو اهل مذهب عشقی اگر سخن کوتاه
برادریم همه فاعتصم بحبل الله

منبع:تسنیم
 

 باغدشت کریز/تصاویر

"وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

شکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 24 آذر 1395  ] [ 6:17 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

 

 

کد خبر: ۸۱۹۱۸
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۴
 

 

زندگی نامه سردار شوخ طبع تفحص+ تصاویر

 

 

از دل میدان های خنثی نشده مین شاهراهی یافت تا طعم خوش شهادت را حس کرده و به خیل همرزمان شهیدش بپیوندد.

عقیق:جستجوگر نور شهید مجید پازوکی که پس از شهادت یار دیرینش شهید علی محمودوند ، او را به عنوان فرمانده تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله برگزیده بودند، پس از مرارت فراوان و تفحص در رمل های سوزان خوزستان ، در ۱۷مهر ۸۰ بر اثر انفجار در میدان مین به جمع یاران شهیدش پیوست و اکنون پس از گذشت ۳سال از شهادتش همه به دنبال آنند که او که بود.

 
اکنون که چند سال از شهادت مجید پازوکی در قتلگاه فکه می گذرد، با مروری کوتاه بر زندگی اش به دنبال آنیم که بدانیم او چه داشت که لایق شهادت شد و ما چه چیز نداریم که در اسارت دنیا مانده ایم.
 
روز اول فروردین ماه سال ۱۳۴۶ خداوند عیدی خانواده پازوکی را پسری به نام مجید قرار داد که عطر حضورش اهالی خانه پلاک ۶ کوچه بزرگمهر در خیابان خاوران را سرمست کرد.
 
هر سال که شکوفه های بهار با باز شدنشان گذر ایام را نوید می دادند ، مجید هم بزرگتر می شد تا این که مجید با همکلاسی های کلاس اولی اش با نیمکت های مدرسه آشنا گشت.
 
از همان اول گویا در رگهایش خون انقلابی جوشش داشت چرا که با اوج گرفتن مبارزات مردمی ، اونیز مبارزی کوچک نام گرفت و در روز ۱۷شهریور مجید چون ژاله ای بر شاخه درخت قیام مردمی نشست.
 
انقلاب که پیروز شد مجید یازده ساله برای دیدن امام سر از پا نشناخته و به مدرسه رفاه رفت تا معشوقش را زیارت کند و این آغاز ورق خوردن دفتر عشق سربازی حضرت روح الله بود.
 
مجید پازوکی بعدها به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال ۱۳۶۱ رنگ و بوی جبهه گرفت و زخم های تنش دفتر خاطراتی از رزم بی امانش گردید.
 
یک بار از ناحیه دست راست مصدوم شد ، بار دیگر از ناحیه شکم و وضعیت جسمی اش اصلا خوب نبود ولی او همه چیز را به شوخی می گرفت و درد را با خنده پذیرایی می کرد.
زندگی نامه سردار شوخ طبع تفحص+ تصاویر
 
پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۹، منطقه کردستان، کانی مانگا و پنجوین حضور مجید پازوکی را به خاطر سپردند و دفاع همچنان برای او ادامه داشت و این سرباز خمینی ، با بیش از هفتاد ماه حضور در جبهه ها و شرکت در بیست عملیات ، جبهه را آوردگاه عشق خود کرده بود.
 
مجید در سال ۷۰ در برابر سنت نبوی سر تعظیم فرود آورده و پس از آن ، دو پسر به نام های علی و مرتضی را از خود به یادگار گذاشت.
 
وی در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار تفحص لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص) در خیل جستجوگران نور در منطقه جنوب مشغول جستجوی گلهای گمگشته و فرزندان عاشورایی ایران شد و در این راه سختی ها و مرارت های بسیاری را به جان خرید تا این که پس از شهادت یار دیرینه اش علی محمودوند، در برگریزان روزگار ، او در استقبال وصال یار بهاری شد و هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰ دعای سرهنگ جانباز مجید پازوکی در فکه مستجاب شد و اونیز به خیل یاران شهیدش پیوست.
 
اما او رهرو عشق بود و عشق خود را این چنین در قسمت هایی از دست نوشته اش که بعد از شهادت ” نامه ای به خدا ” نام گرفت، نگاشته است :
 
با سلام به بلندای آفتاب و گرمای محبت عشق؛ عشق به همه خوبی ها ، به مهدی (عج) آن ماه پنهان و خمینی روح بلند خدا که پدری خوب بود و بر خامنه ای رهبر صابران بعد از پیامبر (ص).
 
یا زهرا ؛ فدای مظلومیت شویم امیرالمومنین و لب عطشان حسین(ع) . ای مادر حسن و ای جده سادات ، ای حوض کوثر، ای فریاد رس عباس در کربلا ، ادرکنی ادرکنی ادرکنی ؛ الساعه الساعه الساعه ؛ العجل العجل العجل.
 
به حق خون علی اصغر و آه زینب ؛ به خون چشم مهدی در یوم عاشورا، خدایا هر چه از شهرت فرار کردم ، شهرت به سراغم آمد.
 
آیا کسی که از کاروان شهدا جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد؟ کسی که در دریای معنویت جنگ مردود شده ، دیگر روی عرض اندام دارد که بیاید و خاطره بگوید؟
 
ای امام زمان عزیز، تو را قسم به خون دوستان شهید ، از ما بگذر که تقصیر کردیم.
 
ای پدر بزرگ ملت، مرا ببخش که کمکاری کردم و شایسته سربازی تو نبودم….
 
والسلام- غلام ونوکر بچه های فاطمه(س)، مجید پازوکی
زندگی نامه سردار شوخ طبع تفحص+ تصاویر
 
 
**خاطرات همرزمان شهید؛
 
1) از بچه های گردان تفحص بود. همراه علی محمودوند. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا کذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا. قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله... .
 
مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک.... 
 
2) یک روز ظهر همه در خانه جمع بودیم و مشغول ناهار خوردن. فقیری زنگ خانه را به صدا درآورد. او بدون کوچکترین مکثی و بی هیچ حرفی بلند شد، غذای خودش را برد، داد دم در و گفت: «اینو بدین بهش. من نون و پنیر می خورم.»
 
3) ساده پوش بود. دو تا پیراهن بیشتر نداشت. گاهی اوقات ما اعتراض می کردیم و می گفتیم: «خب! یه دست لباس نو بگیر. اینا خیلی کهنه شده.»
می گفت: «دلیلی نداره! همین که تمیز و مرتّب باشه، خوبه. هنوز قابل استفاده است.»
 
4) هر روز وقتی بر می گشتیم، بطری آب من خالی بود، اما بطری (شهید) مجید پازوکی پر بود. توی این حرارت آفتاب لب به آب نمی زد. همش دنبال یک جای خاصی می گشت. نزدیک ظهر، روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت هشت متر نشسته بودیم و دیدیم که مجید بلند شد. خیلی حالش عجیب بود تا حالا این طور ندیده بودمش؛ هی می گفت پیدا کردم این همون بلدوزره و..
 
یک خاکریز بود که جلوش سیم خاردار کشیده بودند، روی سیم خاردار دو شهید افتاده بودند که به سیم جوش خورده بودند و پشت سر آن ها چهارده شهید دیگر.
 
مجید بعضی از آن ها را به اسم می شناخت مخصوصا آنها که روی زمین افتاده بودند مجید بطری آب را برداشت، روی دندان های جمجمه می ریخت و گریه می کرد و می گفت: « بچه ها! ببخشید اون شب بهتون آب ندادم.به خدا نداشتم ! تازه، آب براتون ضرر داشت…» مجید روضه خوان شده بود و... .
 
5) گذشت و مدتی بعد آن طور که بچه های تفحص می گفتند، مجید در یکی از میادین مین شلمچه در حال کار بوده که یک میدان مین به کلی منفجر می شود.
 
شدت انفجارها به اندازه ای بود که چرخ های دستگاه لودر تکه تکه می شود و بچه های تفحص به تصور شهادت او به شدت ناراحت می شوند اما با فروکش کردن دودها مجید سرفه کنان پیدایش شده و حسابی همه را به خنده انداخته بود.
 
6) حاج آقا «نفر» با آن که روحانی بود اما در واقع تیربارچی گردان هم محسوب می شد. آن روز در حین پاتک، حاج آقا دچار موج انفجار می‌شود و پازوکی او را به دوش می‌گیرد و از زیر آتش شدید تا اورژانس می‌برد. همین که به اورژانس می‌رسند،
 
پازوکی یکباره می‌گوید: من باید برگردم خط و خاک محلی را که شهرابی شهید شده بردارم. حاج آقا می‌گوید: من ابتدا فکر می‌کردم باز دارد شوخی می‌کند. اما بعد که دیدم خیلی جدی است سعی کردم او را از این کار منصرف کنم، اما فایده‌ای نداشت. هر چه گفتم آتش شدید است این کار صلاح نیست، بی‌فایده بود.
 
بعد از آن دیگر نه حاج آقا از پازوکی خبر داشت، نه ما و نه هیچ کس دیگر. پازوکی در محلی بین اورژانس و خط مقدم به شهادت رسیده بود و نحوه شهادتش برای همه‌مان مبهم بود.
 
بعد از مرخصی، همراه تعدادی از دوستان به خانه شهید پازوکی رفتیم. چند تایی از همسایه‌ها و اقوام و آشنایان هم بودند و در مورد شهید صحبت می‌کردند. مادر پازوکی تعریف می‌کرد که پسرش چون تک فرزند بوده او را برای سربازی قبول نمی‌کردند. پازوکی هم به سپاه رفته و با اصرار تقاضا کرده است که پاسدار افتخاری بشود.
 
مادرش می‌گفت: روزی که به او لباس سپاه داده بودند آن را پوشیده بود و دور حیاط می‌دوید و می‌زد و می‌رقصید از خوشحالی.
 
در آن مجلس هر کس خاطره‌ای یا نکته‌ای از شهید مطرح می‌کرد. تا این که خانواده‌اش از نحوه شهادتش او پرسیدند. ما اظهار بی‌اطلاعی کردیم. پیش از این نیز هیچ کس نتوانسته بود برای این سئوال جوابی پیدا کند.
 
7) پازوکی این ماجرا را بلافاصله به همه گفت؛ آن هم با خنده و تمسخر، بعد هم هر بار شهرابی را می‌دید با صدای بلند می‌گفت: شهرابی! تو چرا هنوز زنده‌ای پس؟ ما می‌دیدیم که شهرابی چقدر از این موضوع ناراحت می‌شود و خجالت می‌کشد. حتی به پازوکی هم تذکر می‌دادیم که حرمت او را نگهدار اما دست بردار نبود.
 
روز اول عملیات کربلای پنج بود. پشت در انتهای کانال پرورش ماهی، پدافند کرده بودیم؛ درست در سه راه شهادت، البته آن وقت عراق تازه پاتک را شروع کرده بود و هنوز سه راه به این نام معروف نشده بود. عراقی ها دشت رو به روبرو مان را پر از تانک کرده بودند و مدام با توپ مستقیم تانک شلیک می‌کردند. طوری که جرأت نداشتیم سرمان را از دژ بالا بیاوریم.
حوالی ظهر بود که آرپی جی‌زن ها را خواستند برای زدن تانک‌ها. هفت، هشت نفری با مسوولیت شهرابی آماده شدند که بروند پشت خاکریز، توی دشت رو به رو و تانکها را از نزدیک هدف بگیرند.
 
8) شهرابی هنوز از خاکریز بالا نرفته بود که پازوکی باز شوخیش گل کرد. داد زد: آهای چرا هنوز زنده‌ای تو؟
 
شهرابی در همان حال، ساعتش را نگاه کرد و گفت: هنوز یک ربع به ظهر مانده! بعد هم غلت زد پشت خاکریز.
 
پشت خاکریز، در فاصله‌ای حدود سیصد – چهار صد متر، تپه کوچکی بود که قرار بود بچه‌ها تا آنجا بدوند و بعد از پشت تپه، تانکها را هدف بگیرند.
 
آتش آن قدر شدید بود که تا بچه‌ها برسند پشت تپه، ده دقیقه، یک ربعی گذشت. در همین لحظه توپ مستقیمی خورد درست روی تپه و شهرابی و دو سه نفر دیگر از بچه‌ها همان جا شهید شدند.
 
شهادت شهرابی در همان زمانی که خودش گفته بود ، سر ظهر ، در روحیه بچه‌ها تاثیر عجیبی گذاشت، به خصوص در روحیه پازوکی.
 
اصلا او را از این رو به آن رو کرد. دیگر نه از شوخی‌های او خبری بودنه از ادا و اذیت‌ هایش. در عوض مدام اصرار داشت برود جنازه شهرابی را بیاورد اما بچه‌ها نگذاشتند چون آتش شدید بود. او هم دلخور و ناراحت راهش را کشید و رفت سمت کانال ماهی.
 
9) یادم هست یکی دو ماه قبل از عملیات کربلای چهار، حاج آقا «نفر» توی گردان برنامه‌ای ریخته بود که ظهرها بین دو نماز یکی از بچه‌ها صحبت کند؛ طبق قرعه. یک روز قرعه به نام پازوکی افتاد. ما حتی فکر نمی‌کردیم او بتواند یک جمله حرف درست و حسابی بزند. خودش هم راضی به صحبت نمی‌شد. اما حاج آقا اصرار داشت که پازوکی صحبت کند.
 
دست آخر پازوکی به حاج آقا گفت: در یک صورت صحبت می‌کنم. باید اجازه بدهی غیبت و تهمت و دروغ آزاد باشد. یعنی هر چه دلم می‌خواهد بگویم!
 
هیچ کس گمان نمی‌کرد حاج آقا قبول کند، آن هم با شناختی که از پازوکی دارد. اما ایشان قبول کرد. پازوکی هم جلوی بچه‌ها ایستاد و شروع کرد در مورد تقوا صحبت کردن.
 
چیزهایی گفت که اگر با چشم های خودمان او را مقابلمان نمی‌دیدیم باور نمی‌کردیم این حرفها دارد از دهان پازوکی بیرون می‌آید. همه مات و مبهوت حرف‌های او شده بودیم. حرفهایش ساده بود و بی غل و غش اما برای همه مان تازگی داشت و از عظمت روح پازوکی خبر می‌داد.
 
بعد از این ماجرا، نگاه ما به پازوکی عوض شد. هر چند که او همان آدم قبل بود؛ با همان شوخی‌ها و ادا و اطوارهایش.
 
او به خصوص با بچه‌هایی که همه احتمال شهادتشان را می‌دادند و به قول معروف نور بالا می‌زدند، بیش از دیگران شوخی می‌کرد. ماجرای برخورد او با شهرابی این اواخر شده بود نقل مجلس بچه‌ها . پازوکی بیشتر از همه به پر و پای شهرابی می‌پیچید و مدام آن ماجرا را پیش می‌کشید.
 
10) شهید پازوکی از بچه‌هایی بود که توی گردان حبیب همیشه سرنخواستنش دعوا بود. البته نه به این خاطر که بی‌دست و پا بود و کارآیی نداشت. اتفاقا پسر با جربزه‌ای بود، اما از بس شوخی می‌کرد و ادا و اطوار در می‌آورد هیچ مسوول گروهان و دسته‌ای او را قبول نمی‌کرد و سعی می‌کردند او را حواله بدهند به دیگری.
 
یک بار نشده بود دو کلام حرف جدی از او بشنویم. او هم هیچ حرفی را جدی نمی‌گرفت؛ حتی حرف مسوولین گردان و گروهان‌ها را. این وسط فقط حاج آقا «نفر» روحانی گردان بود که خیلی هوای او را داشت. البته ” پازوکی ” با حاج آقا هم شوخی می‌کرد.
 
گاهی حتی وسط سخنرانی ایشان بلند می‌شد تکه‌ای می‌پراند یا چیزی می‌گفت که جو را به هم می‌زد. اما حاج‌آقا اهمیتی نمی‌داد و همیشه با خنده از کنار شوخی‌های او می‌گذشت. شاید هم چیزی در او دیده بود که ما خبر نداشتیم.
 
آخرین بار هم اگر اصرار حاج آقا ” نفر ” و رضایت شهرابی مسوول دسته‌مان نبود، پازوکی را در گردان راه نداده بودند. شهرابی هم توجه خاصی به پازوکی داشت.
 
او را در بدترین شرایط در دسته‌اش پذیرفته بود و شوخیها و اذیت‌هایش را تحمل می‌کرد. البته پازوکی گاهی اوقات هم کارهایی می‌کرد یا حرف‌هایی می‌زد که از او بعید به نظر می‌رسید. این کارها باعث می‌شد که شخصیتش در نظرمان عجیب جلوه کند!
 
11) ماه رمضان سال ۷۲ بود که همراه «مجید پازوکى» از تخریبچى هاى لشکر ۲۷، در منطقه والفجر یک فکه، اطراف ارتفاع ۱۴۳ به میدانى مین برخوردیم که متوجه شدیم میدان مین ضد خودرو و قمقمه اى است. یعنى یک مین ضد خودرو کاشته و سه تا مین قمقمه اى به عنوان محافظ در اطرافش قرار داده بودند.
 
سر نیزه ها را در آوردیم و نشستیم به یافتن و خنثى کردن مین ها. خونسرد و عادى، با سر نیزه سیخک مى زدیم توى زمین و مین ها را در آورده و خنثى مى کردیم و مى گذاشتیم کنار. رسیدم به یک مین ضد خودرو. دومین قمقمه اى محافظش را در آوردم ولى هرچه گشتم مین سوم را پیدا نکردم. تعجب کردم، احتمال دادم مین سوم منفجر شده باشد، ولى هیچ اثر یا چاله اى از انفجار به چشم نمى خورد. ترکیب میدان هم به همین صورت بود که یک ضد خودرو و سه قمقمه اى در اطرافش. ولى از مین سومى خبرى نبود.
 
در تخریب اصلى وجود دارد که مى گویند: «هر موقع مین را پیدا نکردید، به زیر پاى خودتان شک کنید». یعنى اگر مینى را پیدا نکردى زیر پاى خودت را بگرد که باید مطمئن باشى الان مى روى روى هوا. به مجید گفتم: «میجد مین قمقمه اى سوم پیداش نیست…» به ذهنم رسید که زیر پایم را سیخ بزنم. یک لحظه پایم را فشار دادم. متوجه شدم شئى سفتى زیرش است. اول فکر کردم سنگ است. همان طور نشسته بودم و تکان نمى خوردم. با سر نیزه سیخک زدم زیرپایم، دیدم نه! مثل اینکه مین است. به مجید گفتم: «مجید مواظب باش مثل اینکه من رفتم روى مین...»
 
مجید خندید و در همان حال زد توى سرم و به شوخى گفت :
 
– خاک بر سرت آخه به تو هم مى گن تخریبچى؟ مین زیر پاى توست به من مى گى مواظب باش !
پایم را کشیدم کنار و مین قمقمه اى را درآوردم. در کمال حیرت و تعجب دیدم سیخک هایى که به آن زده ام، به روى سطحش کشیده و چند خط وردّ سر نیزه هم رویش مانده و به قول بچه ها «مین را زخمى کرده بود.»
 
خودم خنده ام گرفت. خنده اى از روى ناباورى که وقتى کارى نخواهد بشود، خودت را هم بکشى نمى شود .
 
یک ساعتى از این جریان گذشت. در ادامه معبر داشتیم جلو مى رفتیم، مى خواستیم میدان را باز کنیم که بچه ها بروند توى شیار که اگر شهیدى هست پیدا کنند. دوباره یک مین گم کردم. آن همه قمقمه اى .
 
جرأت نکردم به مجید بگویم که آن را گم کرده ام، گفتم: «مجید… این یکى دیگه حتماً زده». مجید نگاهى به اطرافم انداخت ولى چون آثار انفجار به چشم نمى خورد، گفت: «بهت قول مى دم این یکى هم زیر پاى خودت است.» روى شوخى این حرف را زد. پایم را فشار دادم، شک کرد، سر نیزه زدم دیدم مثل دفعه قبل است .
 
پا را که برداشتم دیدم مین زیر پایم است. تعجبم دو چندان شده بود. حالا چطور بود آن روز مین زیر پاى ما نزد، الله اعلم،
 
خودم هم مانده بودم که چى شده. به قول معروف:گر نگهدار من آن است که من مى دانم شیشه را در بغل سنگ نگه مى دارد.
 
12) در منطقه عملیاتی کربلای چهار و پنج (شلمچه) در حال جست و جوی شهدا بودیم. به خاطر اینکه آن منطقه جزو خاک عراق محسوب می شد، مرتباً چند نفر از افسران بعثی بچه های تفحص را همراهی می کردند.
 
یکی از این افسران عراقی، همیشه بچه های ما را دست می انداخت و اذیت می کرد. یک بار نماز می خواندم که او یک نارنجک به سمت من پرت کرد، البته قبلاً مواد منفجره نارنجک را خالی کرده بود و می خواست من را بترساند.
 
من هم به تصور اینکه نارنجک واقعی است، نمازم را قطع کردم و به سمت نارنجک خیز رفتم. بعد از اینکه بعثی ها کلی خندیدند و ما را دست انداختند، ماجرا به گوش مجید رسید.
 
او هم برای اینکه جبران کند، وقتی همان افسر بی خیال نشسته بود و سیگار می کشید، یک سیم تله به کمربند او بست و سر همان سیم را به شاخک یک مین والمری متصل کرد.
 
افسر عراقی بعد از اینکه فهمید مجید او را به یک مین جهنده بسته و اگر تکان بخورد تکه تکه خواهد شد، با وحشت فریاد می کشید و کمک می خواست؛ بالاخره هم دوستانش با کلی ترس و لرز سیم را بریدند و مین را برداشتند تا خنثی کنند؛ اما از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاورند مین قبلاً از مواد منفجره خالی شده بود .
 
شهید پازوکی همان موقع به آن افسر بعثی گفت: تا شما باشید دوستان من را مسخره نکنید!
زندگی نامه سردار شوخ طبع تفحص+ تصاویر
 
**وصیت نامه شهید؛
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
امروز روز اول ماه مبارک رمضان می‌باشد و ان‌شاءالله که در این ضیافت معنوی ما را نیز راه بدهند و میهمان شهدا و ارواح پاک قدسی باشیم و به مولای خود اقتدا کنیم و در راه حفظ اسلام و دین خدا و خدمت به خلق خدا با بدن خونین به دیدار حق بشتابیم اگرچه آلوده‌ایم ، امید به رحمت خدا و عنایات اهل بیت داریم که جزء شهدای راه حسین بن علی (ع) باشیم. 
 
خدایا تو شاهدی که از اول انقلاب با عشق به فرزندان حضرت زهرا (س) به خصوص امام خمینی زندگی کردم و بارها جانم را در راه خدا گذاشتم ولی متاع آلوده بود و قابل خرید نبود ولی به شهادت در راه ولایت و اسلام جوانی خود را خرج کردم. ان‌شاءالله در راه اسلام و ولی خدا و نایب امام زمان (عج) جان بدهم و به جمع باصفای دوستان بروم. 
 
وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامه‌ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج). نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی (ع) غریب شود؛ به هوش باشید . روزی می‌رسد که امام زمان می‌آید و شرمنده‌ی او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی (عج). 
 
قرآن کتاب زندگی است، کتاب آخرت است، کتاب اخلاق است. هر چه بخوهید در این دریا هست و با توسل به قرآن و اهل بیت (ع) به سعادت برسید. ان‌شاءالله. 
 
وصیت من به همسرم که چندی یار و همراه این حقیر بود و سختی‌ها و کمبودها را تحمل کرد، بنده از شما راضی هستم، خدا نیز از شما راضی باشد؛ به زندگی حضرت زهرا (س) توسل کن و خود را با یاد خدا و قرآن حفظ کن ان‌شاءالله با تربیت علی و مجتبی آخرت خود را آباد کنی و همیشه برای بخشش گناه این حقیر از خداطلب کن ان‌شاءالله که شما نیز پس از زیارت خدا و اهل بیت (ع) با شهادت از دنیا بروی. 
 
وصیت من به پدر و مادر عزیزم که اگر قدم خیری برداشتم از برکت وجود آن‌ها بود که خدا آخرت شما را آباد کند و دنیای شما را و عزت و سربلندی به شما عنایت کند که من از شما راضیم و دعا می‌کنم که هرچه بیشتر در راه خدا قدم بردارید و به زیارت خدا بروید. اگر در جنگ شهید نشدم، نبودن رضایت شما بود. از خدا و اهل بیت (ع) می‌خواهم که دل شما را از ما راضی کند و ما را به خیل کربلاییان برساند. 
خدایا از غفلت‌ها و گناهان و جسارت‌ها و بی‌ادبی‌ها و نشناختن مقام تو طلب بخشش دارم. 
پسران خوبم می‌دانم که عاشق اسلام و ولایت فقیه هستید، نکند به خاطر رضایت چند دنیاپرست دینارخواه رضای خدا را زیر پای بگذارید. 
 
خداوندا تو شاهدی که با تمام وجودم از رهبر عزیزم سیدعلی مظلوم حمایت کردم و به تمام همراهان و سربازان دلیر خمینی که می خواهند با خون خود جمهوری اسلامی را به صاحب اصلی خود بدهند سفارش می‌کنم که یک لحظه از حمایت علی زمانه کوتاهی نکنید و به مادر سادات اقتدا کنید و خود را سپر بلای امام و خط او قرار دهید و روسفید روز قیامت شوید که اصحاب یمین روسفید هستند.
 
روحش شاد ویادش گرامی
 
منبع:باشگاه خبرنگاران
 
 
 
 

 باغدشت کریز/تصاویر

"وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

شکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

 

 
 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ چهارشنبه 24 آذر 1395  ] [ 6:15 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
مراجع مختلف اقدام دادستان مشهد برای لغو سخنرانی مطهری را قانونی اعلام کردند/ حساب‌های قوه‌قضائیه شخصی نبوده و گردش مالی یک ریال آن مشخص است
کد خبر : 1904900
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۵در ۱۲:۰۵ ب.ظ
 
 

 

رئیس‌ کل دادگستری خراسان رضوی:

مراجع مختلف اقدام دادستان مشهد برای لغو سخنرانی مطهری را قانونی اعلام کردند/ حساب‌های قوه‌قضائیه شخصی نبوده و گردش مالی یک ریال آن مشخص است

رئیس‌کل دادگستری خراسان رضوی گفت: بحث حساب‌های قضایی قوه‌قضائیه مطرح شده در حالی که این حساب‌ها مربوط به شخص نیست و گردش مالی حتی یک ریال آن مشخص است
 
 
 
۱۳۹۴۰۴۰۱۱۲۳۸۲۳۲۳۰۵۵۵۱۱۷۴

به گزارش مشهدپیام به‌نقل از روابط‌عمومی و ارتباطات دادگستری خراسان‌رضوی، حجت‌الاسلام علی مظفری در گردهمایی دادستان‌ها و روسای حوزه‌های قضایی خراسان رضوی اظهار داشت: مراجع مختلفی به‌صورت کارشناسی موضوع ممانعت از سخنرانی نایب رئیس مجلس را در مشهد بررسی و اعلام کردند که اقدامات دادستان مشهد مطابق قانون بوده است.

 

وی ادامه داد: افرادی در این جریان دخالت می‌کردند و به آن قضیه اعتراض داشتند که مدعی بودند حامی قانون اساسی هستند و می‌گفتند دادستان مشهد باید صبر می‌کرد تا سخنرانی ایراد و فتنه‌ای ایجاد شود.

 

رئیس‌کل دادگستری خراسان رضوی گفت: مطالبی در این زمینه وجود دارد که به مردم اطلاع‌رسانی خواهد شد و اقدامات انجام شده در این مورد کاملاٌ قانونی بوده و تصور اینکه مقامات قضایی خلاف قانون عمل کنند، ممکن نیست.

 

عده‌ای که در صدد هستند چهره رهبری و افراد منتسب به ایشان را نابود کنند، این آرزو را به گور می‌برند

 

وی افزود: برخی با نسبت‌دادن نبودن آزادی‌بیان در مشهد و کشور می‌خواهند با اهانت به دین، اصلِ حکومت اسلامی را زیرسئوال ببرند و هدف برخی از اینکه چهره افراد منتسب به رهبری را مورد هجمه وارد قرار می‌دهند، نابود‌کردن چهره رهبر معظم انقلاب است که این آرزو را به گور خواهند برد.

 

رئیس‌کل دادگستری خراسان رضوی گفت: دستگاه قضا عملکردی مثبت و کمترین انحراف را پس از انقلاب داشته و امتحان خوبی پس داده بنابراین همیشه مورد هجمه دشمنان بوده است. دستگاه قضا از سوی دشمنان و برخی عوامل داخلی بدخواه نظام مورد اتهام واقع می‌شده و می‌شود که البته نتیجه این هجمه‌ها اثبات حقانیت و افزایش بیشتر اعتماد جامعه به دستگاه قضا است.

 

وی ادامه داد: در طول تاریخ، بزرگان دستگاه قضایی ترور شدند و به‌رغم هجمه‌های زیاد همواره مسئولان این دستگاه در مسیر نظام در حرکت هستند و نمره خوبی از رهبری اخذ کرده‌اند.

 

جمعی از نمایندگان مجلس حساب‌های قوه قضاییه را بررسی کردند و پاکدستی آن‌ها بر همگان محرز شده است

 

رئیس‌کل دادگستری خراسان‌رضوی گفت: مدتی است که بحث حساب‌های قضایی قوه‌قضائیه مطرح شده در حالی که این حساب‌ها مربوط به شخص نیست و گردش مالی حتی یک ریال آن مشخص است. جدا از تقوا و عدالت، مسئولان این قوه فرآیند مالی این تشکیلات روند گسترده و خاصی دارد و تمام هزینه‌کردها و حساب و کتاب‌ها به‌صورت کارشناسی و حسابرسی انجام می‌شود.

 

مظفری ادامه داد: با مطرح‌شدن این موضوع تعداد زیادی از نمایندگان مجلس حساب‌های قوه قضائیه را از نزدیک بررسی کردند و پاکدستی این دستگاه برای همه محرز شد.

 

وی همچنین به انتخابات آتی ریاست جمهوری اشاره و بیان کرد: انتخابات نماد مردم‌سالاری نظام جمهوری اسلامی است و همواره ملت ایران با حضور پرشور وفاداری خود را به نظام اثبات کرده‌اند.

 

رئیس‌کل دادگستری خراسان‌رضوی گفت: باید هوشیار بود که دشمنان و برخی عوامل داخلی این شیرینی و عظمت را با آب به آسیاب دشمن ریختن به تلخی نکشانند.

 

وی افزود: عظمت اسلام در حال پیشرفت است به طوری که دشمن دیگر در فکر جلوگیری از این پیشرفت نیست، اما همواره در طول تاریخ مشکلات آزاردهنده و سلیقه‌ای در درون امت اسلامی وجود داشته که خود مانعی در مقابل پیشرفت اسلام است.

 

انتهای پیام/

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 5:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
1395/9/18 پنجشنبه

فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی :

توجه به مسائل اعتقادی، موثرترین راهکار در زمینه پیشگیری است

فرمانده انتظامی خراسان رضوی گفت: به برکت آقا علی ابن موسی الرضا( ع ) تعامل بسیار مطلوبی بین نیروهای مسلح و سازمان قضایی نیروهای مسلح استان وجود دارد.

سردار امیری مقدم در بیست و سومین مجمع استانی پیشگیری از وقوع جرم در نیروهای مسلح خراسان رضوی افزود: این تعامل باعث پیشرفت در زمینه پیشگیری از وقوع جرم و نیز عزت و سربلندی نیروهای مسلح شده است.
وی تصریح کرد: با تلاش مسئولان و قضات سازمان قضایی، کلاس های آگاه سازی برای کارکنان پایور و وظیفه برگزار می شود و اثرات قابل توجهی برای نیروها داشته است.
فرمانده انتظامی استان با بیان اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به عنوان سربازان ولایی باید از هر جهت امانت دار و پاکدامن، ایثارگر و شجاع باشند، گفت: ما از این لحاظ باید جزء بهترین ها باشیم زیرا فرمانده ما مرجع تقلیدی است که به عنوان نایب امام زمان (عج) توجه ویژه ای به نیروهای مسلح دارند و در همه جلساتی که با حضور ایشان برگزار شده توجه ویژه ای به معیشت کارکنان نیروهای مسلح داشته اند.
سردار امیری مقدم در ادامه، با بیان مهم ترین راهکارهای پیشگیری از وقوع جرم گفت: توجه به مسائل اعتقادی مهم ترین و موثر ترین راهکار در زمینه پیشگیری از وقوع جرم است و بازرسی هایی که صورت می پذیرد باید از حالت روزمرگی خارج شده و عمیق باشد.
وی ارتباط چهره به چهره با کارکنان پایور و وظیفه را در پیشگیری از وقوع جرم موثر برشمرد و تصریح کرد: در روش های جذب کارکنان پایور و وظیفه، غربالگری و پایش و به روزرسانی بایستی صورت پذیرد و براساس نتایج این پایش ها و غربالگری ها نیرو تفکیک شده و کمیسیون های پزشکی در معاینات قوی تر عمل نمایند.

 
 
 
 
 
 

"وبلاگ چهارباغ کریز"

شکلک های محدثه

 

baghdasht1.blogfa.com

شکلک های محدثه

 

 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 5:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
1395/9/20 شنبه

معاون قضایی و حقوقی:

پیشگیری از وقوع جرم جزء مسائل اساسی و اصلی در دین مبین اسلام است

معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت: پیشگیری از وقوع جرم جزء مسائل اساسی و اصلی در دین مبین اسلام است.

حجت الاسلام والمسلمین محمد مصدق در بیست و سومین مجمع استانی پیشگیری از وقوع جرم در نیروهای مسلح خراسان رضوی گفت: یکی از ویژگی های عالم مادی تظالم و از ویژگی های تظالم جرم و جنایت و... است و همه تلاش ما در جهت کاهش جرایم و تخلفات است زیرا وجود جامعه ای که هیچ گونه جرمی در آن اتفاق نیفتد در عالم مادی امکان پذیر نیست.
وی با اشاره به جایگاه پیشگیری از وقوع جرم در دین مبین اسلام، گفت: پیشگیری از وقوع جرم در دین مبین اسلام جزء موضوعات اصلی و اساسی است و در آیات روایات به طور مستقیم و غیر مستقیم، فراوان به این مسئله اشاره شده است.
مصدق با اشاره به نقش مهم تعامل سازنده بین نیروهای مسلح و سازمان قضایی گفت: در طول سال های اخیر در هر جایی که تعامل و هماهنگی بین نیروهای مسلح و سازمان قضایی وجود داشته همه برنامه ها از جمله پیشگیری از وقوع جرم با موفقیت پیش رفته و به نحو احسن انجام شده است.
وی در ادامه، با اشاره به این سخن مقام معظم رهبری که پیشگیری از وقوع جرم یک موضوع کاملاً علمی است، گفت: سازمان قضایی برنامه ریزی برای پیشگیری از وقوع جرم در نیروهای مسلح را از سال 1376 آغاز کرد و موضوعات مورد پژوهش در سال های ابتدایی بر مبنای شناسایی آسیب ها و جرایم شایع بود و بعد از آن به مسئله آسیب زدایی جرایم پرداخته شد.
مصدق افزود: در سال های بعد موضوع آینده پژوهی جرایم و تخلفات با توجه به شناسایی آسیب ها و آسیب زدایی در دستور کار قرار گرفت و در سال جاری نیز با توجه به مولفه هایی که مشخص شده در خصوص ارائه راهکارهای عملیاتی از سوی یگان ها جهت کاهش جرم فرار از خدمت نظرخواهی شده است.
در ادامه این مجمع، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان استان رضوی گفت: بین نیروهای مسلح استان هماهنگی و تعامل خوبی وجود دارد و همه آنها از یک خانواده هستند؛ این موضوع را در جلساتی که همه یگان های نظامی و انتظامی حضور دارند، می شود کاملاً حس کرد.
در پایان این مجمع از چهار تن از فعالان و رابطان پیشگیری از وقوع جرم یگان های استان تقدیر شد.

 

 
 
 
 
 
 

"وبلاگ چهارباغ کریز"

شکلک های محدثه

 

baghdasht1.blogfa.com

شکلک های محدثه

 

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
1395/9/20 شنبه

دادستان نظامی استان خبر داد:

کاهش ورودی پرونده های فرار از خدمت در خراسان رضوی

دادستان نظامی استان خراسان رضوی از کاهش ورودی پرونده های جرم فرار از خدمت به دادسرای نظامی استان در سال جاری خبر داد.

محمدرضا خاکشور در بیست و سومین مجمع استانی پیشگیری از وقوع جرم نیروهای مسلح خراسان رضوی یکی از راهکارهای موثر در کاهش جرم فرار از خدمت را تدابیر فرماندهان نیروهای مسلح در یگان های نظامی و انتظامی برشمرد و گفت: در ماده 611 قانون آئین دادرسی کیفری تکلیف جدیدی برای فرماندهان ایجاد شده است و مکلف شده اند که جرم فرار از خدمت را به حوزه مربوط و نیز دادسرای نظامی اعلام نمایند.
وی تأکید کرد: باتوجه به وجود مسائل امنیتی در مرزهای استان، استفاده از کارکنان پایور در این حوزه بسیار موثر است.

 
 

"وبلاگ چهارباغ کریز"

شکلک های محدثه

 

baghdasht1.blogfa.com

شکلک های محدثه

 

 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:57 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
1395/9/20 شنبه

معاون بازرسی کل ناجا خبر داد:

کاهش جرم فرار از خدمت در نیروی انتظامی

معاون صیانت و پیشگیری بازرسی کل ناجا از کاهش برخی جرایم به خصوص جرم فرار از خدمت در نیروی انتظامی در شش ماهه اول سال جاری خبر داد.

حجت الاسلام حیدری در بیست و سومین مجمع استانی پیشگیری از وقوع جرم نیروهای مسلح خراسان رضوی افزود: این کاهش ناشی از اقداماتی نظیر برگزاری کلاس های آگاه سازی، تقویت روحیه معنوی کارکنان و خوشایندسازی محیط خدمتی بوده است.
وی افزود: به منظور برنامه ریزی در جهت کاهش جرم فرار از خدمت طی برنامه ای مدون هر ماه دو جلسه و یک جلسه نیز فصلی در استان ها برگزار می شود.
حیدری یکی از راهکارهای کاهش جرم را آموزش صحیح قوانین و مقررات به نیروی مسلح برشمرد و افزود: پس از این آموزش ها اگر احدی از کارکنان، تخلف یا جرمی مرتکب شد باید با وی برخورد شود.

 
 

 

 

 

 

 


 "وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

شکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

شکلک های محدثه

 

 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
1395/9/20 شنبه

معاون قضایی و حقوقی:

پیشگیری از وقوع جرم جزء مسائل اساسی و اصلی در دین مبین اسلام است

معاون قضایی و حقوقی سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت: پیشگیری از وقوع جرم جزء مسائل اساسی و اصلی در دین مبین اسلام است.

حجت الاسلام والمسلمین محمد مصدق در بیست و سومین مجمع استانی پیشگیری از وقوع جرم در نیروهای مسلح خراسان رضوی گفت: یکی از ویژگی های عالم مادی تظالم و از ویژگی های تظالم جرم و جنایت و... است و همه تلاش ما در جهت کاهش جرایم و تخلفات است زیرا وجود جامعه ای که هیچ گونه جرمی در آن اتفاق نیفتد در عالم مادی امکان پذیر نیست.
وی با اشاره به جایگاه پیشگیری از وقوع جرم در دین مبین اسلام، گفت: پیشگیری از وقوع جرم در دین مبین اسلام جزء موضوعات اصلی و اساسی است و در آیات روایات به طور مستقیم و غیر مستقیم، فراوان به این مسئله اشاره شده است.
مصدق با اشاره به نقش مهم تعامل سازنده بین نیروهای مسلح و سازمان قضایی گفت: در طول سال های اخیر در هر جایی که تعامل و هماهنگی بین نیروهای مسلح و سازمان قضایی وجود داشته همه برنامه ها از جمله پیشگیری از وقوع جرم با موفقیت پیش رفته و به نحو احسن انجام شده است.
وی در ادامه، با اشاره به این سخن مقام معظم رهبری که پیشگیری از وقوع جرم یک موضوع کاملاً علمی است، گفت: سازمان قضایی برنامه ریزی برای پیشگیری از وقوع جرم در نیروهای مسلح را از سال 1376 آغاز کرد و موضوعات مورد پژوهش در سال های ابتدایی بر مبنای شناسایی آسیب ها و جرایم شایع بود و بعد از آن به مسئله آسیب زدایی جرایم پرداخته شد.
مصدق افزود: در سال های بعد موضوع آینده پژوهی جرایم و تخلفات با توجه به شناسایی آسیب ها و آسیب زدایی در دستور کار قرار گرفت و در سال جاری نیز با توجه به مولفه هایی که مشخص شده در خصوص ارائه راهکارهای عملیاتی از سوی یگان ها جهت کاهش جرم فرار از خدمت نظرخواهی شده است.
در ادامه این مجمع، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان استان رضوی گفت: بین نیروهای مسلح استان هماهنگی و تعامل خوبی وجود دارد و همه آنها از یک خانواده هستند؛ این موضوع را در جلساتی که همه یگان های نظامی و انتظامی حضور دارند، می شود کاملاً حس کرد.
در پایان این مجمع از چهار تن از فعالان و رابطان پیشگیری از وقوع جرم یگان های استان تقدیر شد.

 


 "وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

شکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

شکلک های محدثه

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:50 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
1395/9/20 شنبه

با کسب مقام دوم رشته ترتیل؛

موفقیت فرزند یکی از کارکنان سازمان قضایی در مسابقات قرآنی قوه قضائیه

فرزند کارمند سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی مقام دوم مسابقات قرآنی قوه قضائیه را در رشته ترتیل از آن خود نمود.

در چهارمین دوره مسابقات منطقه ای قرآن کریم ویژه کارکنان قوه قضائیه که در استان گیلان برگزار شد، محمدمهدی حسن زاده فرزند حسین حسن زاده کارمند سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی موفق به کسب مقام دوم رشته ترتیل در رده سنی زیر شانزده سال شد.
گفتنی است که چهارمین دوره مسابقات منطقه ای قرآن کریم قوه قضائیه و سازمان های تابعه با حضور قاریان و حافظان استان های خراسان شمالی، خراسان رضوی، گلستان، مازندران، حوزه ستادی تهران و گیلان به مدت دو روز در مجتمع فرهنگی و رفاهی قوه قضائیه در کپورچال انزلی برگزار شد.
پدر این قاری موفق نیز از قاریان خوب و صاحب مقام سازمان است
 
 


 "وبلاگ چهارباغ کریز" 

 

شکلک های محدثه

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

 

شکلک های محدثه

 

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

میلادنورمبارک...

 

 

 

 

 

 

 

 

باسمه تعالی

ولادت باسعادت پیامبراعظم

 

 

(ص)وحضرت امام جعفرصادق

 

 

علیه السلام وهفته وحدت

 

فرخنده ومبارک باد.

 

 

احمداسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
سرویس اجتماعی | کد خبر: ۲۰۳۸۰۹۷
 
 
 
Image result for ‫پرچم ایران‬‎
 
 
 
 

شهادت یک مدافع حرم بجنوردی در سوریه+تصویر

 
یاسین رحیمی از رزمندگان بجنوردی مدافع حرم از تیپ فاطمیون مشهد به خیل مدافعان حرم حضرت زینب(س) پیوست.
شهادت یک مدافع حرم بجنوردی در سوریه+تصویر,

به گزارش عصر اترک،یاسین رحیمی که از تيپ فاطمیون در راه دفاع از حرم عقیله بني هاشم به درجه رفيع شهدت رسید متولد روستای سرچشمه از توابع شهرستان بجنورد است.
پیکر مطهر شهید  رحیمی، پنج‌شنبه ۲۵ آذرماه از مقابل حسینیه پیروان دین نبوی مشهد تشییع می‌شود.
 پیکر این شهید، صبح پنج‌شنبه ۲۵ آذرماه، ساعت ۹:۳۰ دقیقه از مقابل حسینیه پیروان دین نبوی به سمت حرم مطهر رضوی تشییع شده و پس از طواف در این بارگاه ملکوتی در گلزار شهدای بهشت رضا(ع) مشهد به خاک سپرده خواهد شد.
یادآور می‌شود، شهید یاسین رحیمی، شهید مدافع حرم فاطمی قریب به چند روز گذشته در سن ۲۷ سالگی و در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به دست ایادی کفر و استکبار به شهادت رسید.
انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 23 آذر 1395  ] [ 4:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 28 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3827009 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب