کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
 
 
کد خبر: ۵۵۳۴۲۰
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳

شعر/ کعبه را باید گرفت از آل پست 

 

شعر/ کعبه را باید گرفت از آل پستبه گزارش مشرق، سردار جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران روز گذشته گفت: سپاه برای پاسخ به گستاخی‌های عربستان و بحرین منتظر دستور رهبر است.

منصور نظری یکی از شاعران کشورمان شعری سروده است در همین باب که در زیر می خوانیم.

تقدیم به سپاهیان لشکر عشق :

با سلیمانی بگو سردار و میر  – ای به دام عشق تو دل‌ها اسیر

ای نگاهت آسمانی، مرد عشق  - ای شده عباس زینب در دمشق

 

دل به تنگ آمد ز صبر و انتظار -  تا کجا ما را فراق و هجر یار

کُشت ما را از عطش شور ظهور – کِی به پایان می‌رسد این راه دور

 

ای تو سردار خراسانی به جنگ –   در دلِ طوفانِ فتنه چون نهنگ

ای علمدارِ سپاه قدس ما -  ای رخت آیینۀ اَشتر نما

 

رستم ما، زال ما، گودرز ما  -  ای کمانگیر آرشِ بر مرز ما

ای سیاوش زادۀِ حیدر نسب – شهسوارِ فاتحِ جنگِ حلب

 

بر شب تار حرم ماه جلی  -  ای یل شیر اوژن سید علی

 وارث بر ذوالفقارِ صیقلی  -  بسته پیمانِ شهادت با ولی

 

وقت آن شد تا بشورانی سپاه  -  تا بگیریم از سعودی قبله‌گاه

تا کنیم این درد بی‌درمان علاج - تا بگیریم از سعودی تخت و تاج  

 

ای علمدارِ علیِ مرتضی   -  کعبه گشته خانۀِ  لات و عزی

ای سپاه شیعه را سردار و میر - قبله از دستِ سعودی‌ها بگیر

 

 بر سریر نیزه قران‌ها زده - کعبه را کرده سعودی بتکده

باید اندر کعبه بت‌ها را شکست  - کعبه را باید گرفت از آل پست

 

 یاوری باید یمانی را یمن  -  کعبه را باید گرفت از اهرمن  

های سردار غرورانگیز ما  -  ذوالفقارِ حیدریِ تیز ما

 

ای سلیمانی علمدار حرم  - کُن درفش کاویانی را علم  

رخش غیرت را دلاور ، زین نما  - حیدری ما را سپاه آذین نما

 

وقت آن شد تا به یاسِ لاله فام- از سعودی‌ها بگیریم انتقام

وقت آن شد تا زنی برکوس جنگ –   تا بگیریم انتقام از آلِ ننگ

 

ای دلاور کاوۀِ ضحاک کُش   حضرت زهرا دل از تو کرده خوش  

ما تو را در انتظار رخصتیم -  بر شهادت یک به یک در نوبتیم

 

ما قدح نوشان بزم لاله‌ایم –شیعیان بر شهادت واله‌ایم

با تو ای سردار لشکرگاه عشق -   وعدۀِ ما فتح مکه چون دمشق

 

مست عباسی علم‌ها را به دوش - خون به رگ‌ها می‌زند از شیعه  جوش

از تبار سربدارانیم ما -  لشکر شب را بتارانیم ما

 

ای علمدار سپاه شور و شِین  - دم برآور یا لثارات الحسین

اذن رهبر گیر امیرِ سرفراز  -   پس بگیریم از سعودی‌ها حجاز

 

لب ز لب سید علی گر واکند  - شیعه بر پا محشری کبری کند

پاک سازد این سیاهی لکه  را - از سعودی‌ها بگیرد مکه را      

 

سینه هامان ای ز عشقت صیقلی  -  اذنمان ده حضرت سید علی

تا بمالیم از هجومی سهمناک  -  پوزۀِ آل سعودی را به خاک

 

اذنمان ده شیعیان را ای امام   -  تا بگریم از سعودی انتقام

لب ز لب واکُن خراسانی نسب – مکه گیریم از سعودی چون حلب

 

سید خوبان امیر شهر عشق  - ای پناه و پشت زینب در دمشق

 ای رخت آیینۀِ حیدر نما  -  لب نما تَر سید محبوب ما  

 

تا سعودی را نماییمش قصاص  -  جای آن سیلی که زد بر روی یاس

سر طلب از ما  که سردارت شویم  -  تا ابوذر گونه  عمارت شویم

وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ

به امید ظهور حضرت یار ...


چهارشنبه 18 فروردین 1395

 

 
 
 
 
مطالب مرتبط

ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 5:09 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۶۹۳۶۰
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲
 

شعر/ قاصدک آورده خبر از دمشق 

 

منصور نظری شعری سروده است به بهانه اتفاقات اخیر خان طومان.
به گزارش مشرق، منصور نظری شعری سروده است به نام «قصۀِ گلگون شهیدان عشق» و آن را تقدیم کرده به شهدای سرافراز مدافع حرم نبوی در جمعه خونین خان طومان:

آمده پرپر به حلب لاله بَس – بغضِ گلو بسته رَهِ بر نفس

زندگی بی شهدا را عبث - کرب و بلا کرده چه دلها هوس

قاصدک آورده خبر از دمشق - قصۀِ گلگون شهیدانِ عشق

می‌رسد از شش‌جهت آوایِ شور – لشکر حق سوی حلب در عبور

بوی بلا می‌رسد از هر طرف – حال جهان‌ گشته پریشان چو دف

فتنۀِ اولاد سعودی به راه- کرده عَلمَ بیرق رنگ سیاه

دِرهم و دینار عرب کرده باز – بر سَرِ نِی رأس قمر را فراز

فتنۀِ شاهان حقیرِ عرب- کرده به پا کرب و بلا در حلب

حال غریبی به جهان داده دست – عالم هستی شده چون لوک مست

 محشر کبرا ز حلب تا دمشق- گشته به پا جنگ جهانی عشق

 این‌همه غوغا که به پا گشته باز - حال پریشانِ عراق و حجاز

غرقه‌به‌خونیِ نگاه دمشق- این‌همه را کشتۀِ در راه عشق

پیکر گلگونِ شهیدان به خاک - این‌همه دارد خبری تابناک

شورِ شکوه است به پا گشته باز- غلغله افکنده به شام و حجاز

خرمن بی‌تابی و آتشزنه - نغمۀِ نور است به هر ماذنه

در حلب و بصره و صنعا، دمشق - کرب و بلایی شده برپا به عشق

شور غریبی شده برپا به هست- گشته جهان مست زِ عطر الست

در خُمِ جان باده به جوش آمده – سینه لبالب زِ خروش آمده

بانگ انالحق رسد از دارها – غرقه‌به‌خون پیکر عمارها

می‌تپد از شیعه دلی پر ز داغ – مست فریبایی نرگس به باغ

حادثه در حادثه‌ها گُل کند – منتظرِ یار توکُل کند

گشته نشان‌ها ز پِیِ هم پدید - کام زمین تشنۀِ خونِ شهید

بیرق سرخ و سیه و زرد و سبز – حال جهان کرده برآشفته نبض

حالِ خراسان و حجاز و عراق – مژده که دارد خبری داغِ داغ

غیبت یار آمده از حد فزون- چشم همه منتظران غرقِ خون

شور ظهورانه جهان را فَرا – گشته به پا هر طرفی کربلا

 قوم شقایق نگران دمشق - حلقه‌زنان گِردِ حرم اهلِ عشق

 بهر دفاع از حرم یاس‌ها – قوم همه آمده عباس‌ها

تیغ دودم در کف و بیرق به دوش – حلقۀِ دربانی زینب به گوش

کِشته کران تا به کران صف به عشق - لشکر زهرا ز حلب تا دمشق

شام، دل‌آشوب و یمن بی‌قرار – بادیه تا بادیه چشم‌انتظار

قوم یمانی به یمن در قیام - تیغ دو دم کِشته برون از نیام

کرده علم بیرق حق را به دوش - مست و پریشان چو یمی پرخروش

بیرق خون‌بار یمانی فراز – غلغله‌ای گشته به پا در حجاز

نه‌فلک آشفته‌دل از شورِ عشق –مست ظهورانۀِ مستورِ عشق

آل سعود همه ضحاک‌ها – گَشته پدرخواندۀ ناپاک‌ها

شام و عراق آمده در فتنه بَند - گشته ز کین، زوزۀِ داعش بلند

آن جگر حمزه هزاران به دست - بیرق کین کرده علم آلِ پست

آلِ سعودیِ جگرخوارها – تشنه به خونِ دل عمارها

قوم به جنگ آمده الله را  - کِشته به دندان جگرِ ماه را

کینه کُند تا که مگر حق تلف - بار دگر خصم علی کشته صف

گشته به پا هلهلۀ انتقام - جنگ جهانی شده بر پا به شام

تا که کند یوسف زهرا قیام – گَشته کمان، قامت بیت‌الحرام

پیر خراسان به ولی عهدی‌اش - منتظر بانگ انالمهدی اش

دل ز خراسان شده لبریزِ نور – گشته علم بیرقِ سبزِ ظهور

منتظران دوخته بر در نگاه - حادثه‌ای را خبر آید ز راه

می‌رسد آری خبر این راه را – آمدنِ یوسفِ درگاه را

باد صبا مشک‌فشان می‌رسد - عاقبت از یار نشان می‌رسد

می‌رسد آن یوسفِ زهرا سرشت – تا که کُند عالم خاکی بهشت

عصر ظهور است و دل‌آشفته یار – تا به کجا طاقت و صبر و قرار

دشتِ حلب تشنه‌لبِ خون ماست – موسم یاریِ ولیِ خداست

 ای ز رخت نور ولایت جلی - رهبر ما، حضرت سید علی

معجزه کُن پیرِ خراسانِ عشق – فتحِ حلب را بنما چون دمشق

تیغ دو دم دِه به کفم حیدری – اذن جهادم بده پیغمبری

کرب و بلا گشته به پا در حلب –شیعه ز این غم شده جانش به لب

هرکه به‌حق شیعه بُوَد بر علی - بِشنود این بانگِ زِ مشرق جَلی

 می‌رسد از سمت حلب این نوا - از پسر فاطمه در کربلا:

این منم آن منتقم فاطمه - او که دهد کار جهان خاتمه

بی‌کس و بی‌یارم و تنها رها - گشته مرا کرب و بلایی به پا

این منم آن وارث پیغمبری - تیغ دو دم بسته به جنگاوری

گشته حلب کرب و بلا دیگری - کیست مرا تا که کند یاوری؟؟

کیست مرا تا که شود یار عشق ؟– فتح حلب آورد او چون دمشق

کَس به تجاوزگری اَهرمَن – می‌شود آیا به حلب یار من ؟

 یار مرا کو که کنم خواهش او ؟- پس بستاند حلب از داعش او

تا نستانم ز سعودی حلب - خون‌جگرم، خون‌جگر و جان به لب

فتح حلب کیست مرا تا کند - بندِ سعودی ز حلب وا کند

از دل او یک نفر آگاه نیست؟ - با پسر فاطمه همراه کیست؟

بی‌کس و بی‌یار و غریب است او – کِشته زِ غم‌ها به صلیب است او

خون‌جگر او از غم و دردِ حلب - جان‌عزیزش ز غم است او به لب

آه که پرپر شده یاران او – غرقه‌به‌خون کرده حلب را عدو

خاکِ حلب یکسره گلگون شده -  یوسف زهرا جگرش خون شده

کاش کسی یاریِ آقا کند – بَندِ حلب را ز دلش وا کند

کاش که این قوم شهادت‌طلب- پس بستاند ز سعودی حلب

کاش که فردا به تکی خون‌فشان – خاک حلب پس بستانیمشان

به امید ظهور حضرت یار

ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 5:07 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۵۳۴۲۰

تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳

شعر/ کعبه را باید گرفت از آل پست 

شعر/ کعبه را باید گرفت از آل پستبه گزارش مشرق، سردار جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران روز گذشته گفت: سپاه برای پاسخ به گستاخی‌های عربستان و بحرین منتظر دستور رهبر است.

منصور نظری یکی از شاعران کشورمان شعری سروده است در همین باب که در زیر می خوانیم.

تقدیم به سپاهیان لشکر عشق :

با سلیمانی بگو سردار و میر  – ای به دام عشق تو دل‌ها اسیر

ای نگاهت آسمانی، مرد عشق  - ای شده عباس زینب در دمشق

 

دل به تنگ آمد ز صبر و انتظار -  تا کجا ما را فراق و هجر یار

کُشت ما را از عطش شور ظهور – کِی به پایان می‌رسد این راه دور

 

ای تو سردار خراسانی به جنگ –   در دلِ طوفانِ فتنه چون نهنگ

ای علمدارِ سپاه قدس ما -  ای رخت آیینۀ اَشتر نما

 

رستم ما، زال ما، گودرز ما  -  ای کمانگیر آرشِ بر مرز ما

ای سیاوش زادۀِ حیدر نسب – شهسوارِ فاتحِ جنگِ حلب

 

بر شب تار حرم ماه جلی  -  ای یل شیر اوژن سید علی

 وارث بر ذوالفقارِ صیقلی  -  بسته پیمانِ شهادت با ولی

 

وقت آن شد تا بشورانی سپاه  -  تا بگیریم از سعودی قبله‌گاه

تا کنیم این درد بی‌درمان علاج - تا بگیریم از سعودی تخت و تاج  

 

ای علمدارِ علیِ مرتضی   -  کعبه گشته خانۀِ  لات و عزی

ای سپاه شیعه را سردار و میر - قبله از دستِ سعودی‌ها بگیر

 

 بر سریر نیزه قران‌ها زده - کعبه را کرده سعودی بتکده

باید اندر کعبه بت‌ها را شکست  - کعبه را باید گرفت از آل پست

 

 یاوری باید یمانی را یمن  -  کعبه را باید گرفت از اهرمن  

های سردار غرورانگیز ما  -  ذوالفقارِ حیدریِ تیز ما

 

ای سلیمانی علمدار حرم  - کُن درفش کاویانی را علم  

رخش غیرت را دلاور ، زین نما  - حیدری ما را سپاه آذین نما

 

وقت آن شد تا به یاسِ لاله فام- از سعودی‌ها بگیریم انتقام

وقت آن شد تا زنی برکوس جنگ –   تا بگیریم انتقام از آلِ ننگ

 

ای دلاور کاوۀِ ضحاک کُش   حضرت زهرا دل از تو کرده خوش  

ما تو را در انتظار رخصتیم -  بر شهادت یک به یک در نوبتیم

 

ما قدح نوشان بزم لاله‌ایم –شیعیان بر شهادت واله‌ایم

با تو ای سردار لشکرگاه عشق -   وعدۀِ ما فتح مکه چون دمشق

 

مست عباسی علم‌ها را به دوش - خون به رگ‌ها می‌زند از شیعه  جوش

از تبار سربدارانیم ما -  لشکر شب را بتارانیم ما

 

ای علمدار سپاه شور و شِین  - دم برآور یا لثارات الحسین

اذن رهبر گیر امیرِ سرفراز  -   پس بگیریم از سعودی‌ها حجاز

 

لب ز لب سید علی گر واکند  - شیعه بر پا محشری کبری کند

پاک سازد این سیاهی لکه  را - از سعودی‌ها بگیرد مکه را      

 

سینه هامان ای ز عشقت صیقلی  -  اذنمان ده حضرت سید علی

تا بمالیم از هجومی سهمناک  -  پوزۀِ آل سعودی را به خاک

 

اذنمان ده شیعیان را ای امام   -  تا بگریم از سعودی انتقام

لب ز لب واکُن خراسانی نسب – مکه گیریم از سعودی چون حلب

 

سید خوبان امیر شهر عشق  - ای پناه و پشت زینب در دمشق

 ای رخت آیینۀِ حیدر نما  -  لب نما تَر سید محبوب ما  

 

تا سعودی را نماییمش قصاص  -  جای آن سیلی که زد بر روی یاس

سر طلب از ما  که سردارت شویم  -  تا ابوذر گونه  عمارت شویم

وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ

به امید ظهور حضرت یار ...

ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 5:05 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۳۹۳۵۹
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۸
 
شعر/گفتم کجا گفتا دمشق، گفتم چرا گفتا که عشق 
 
به گزارش مشرق، منصور نظری به مناسبت ایام شهادت بی‌بی دوعالم فاطمه زهرا سلام‌الله علیها قطعه مثنوی «اسرار عشق» را سروده است و آن را تقدیم کرده است به شهدای مدافع حرم اهل‌بیتعلیهم السلام.

 

گفتم کجا، گفتا دمشق - گفتم چرا، گفتا که عشق

گفتم وَ کِی، گفتا که حال - گفتم بمان، گفتا محال

گفتم مرو، گفتا که لا - برپاست آنجا کربلا

باید ولی یاری کنم - زینب علمداری کنم

گفتم چه داری با حسین - گفتا وفای عهد و دِین

گفتم حرامی بسته راه - گفتا که زینب بی‌پناه

گفتم که راه چاره چیست - گفتا فقط آزادگیست

گفتم مرو خوبم ز دست - گفتا که زینب بی‌کَس است

گفتم خطر دارد بسی - گفتا چرا دلواپسی

گفتم که جان باید دهی - گفتا که دارم آگهی

گفتم چرا پس می‌روی - گفتا به برهانی قوی

گفتم چه آن برهان توست - گفتا همان عهد نخست

گفتم که منظورت چه است - گفتا، ازل، عهد الست

زان دم که گفتیمش بلی - شد سهم شیعه کربلا

او آفرید از این‌همه - ما را به عشق فاطمه

در آن سحرگاه خیال - از ابر عشق و شور و حال

بارید باران از جنون - شد خاک شیعه گِل ز خون

گفتم که یعنی شیعه چیست - گفتا به زهرا واله گیست

گفتم تو را در سینه چیست – گفتا که شور عاشقیست

گفتم که این شور از کجاست - گفتا ز عشق کربلاست

گفتم چه باشد کربلا - گفتا همه عشق و ولا

گفتم چه داری آرزو - گفتا به خون گیرم وضو

گفتم کجا خوانی نماز - گفتا که با مهدی حجاز

گفتم دریغا روی تو - خونین شود گیسوی تو

گفتا خوشا گلگون شدن - چون لاله رنگ خون شدن

گفتم تویی آخر جوان - بهر دل مادر بمان

گفتا که باید رفتنم - گلگون‌کفن پوشد تنم

گفتم مرو، گفت الوداع - گفتم چرا، گفتا دفاع

گفتم کجا، گفتا حرم – از دختر پیغمبرم

من شیعه‌ام اهل ولا - باید روم تا کربلا

باید که جان بازم عشق - در کربلایی چون دمشق

من شیعه‌ام لبریز درد - کی من هراسم از نبرد

بر یاس نیلی گشته فام - گیرم عدو را انتقام

گفتم بگو از عشق خاص - گفتا که سیلی خورده یاس

گفتم که محبوبت که است - گفت او که پهلویش شکست

گفتم که زهرا کیست او - گفتا که سیلی خورده رو

گفتم که سیلی زد به او - گفت هر که حیدر را عدو

گفتم بگو اسرار عشق - گفتا که سر بر دار عشق

گفتم تو را کِی عیش و نوش - گفتا علم گیری به دوش

گفتم چرا آشفته‌ای – گفتا غم بنهفته‌ای

گفتم بگو بنهفته غم - گفتا حرامی و حرم

گفتم چه بُغضت در گلو - گفتا غم معجر و مو

گفتم چه جویی در دمشق - گفتا که جانبازی به عشق

گفتم مرو با ما بمان - آنجا نمی‌یابی امان

گفتا امان در کربلاست - خوش شیعه را رنج و بلاست

گفتم چه خواهی یاس را - گفتا شدن عباس را

گفتم سرت از تن جدا - گردد به دست اشقیا

گفتا فدای فاطمه - پا و سر و دستم همه

گفتم اگر گردی هلاک؟ - صد پاره تن افتی به خاک ؟

گفتا که می‌گردم شهید - در پیش زهرا روسفید

گفتم نه اجباریست این – راهی دگر را برگزین

گفتا که هیهات و دریغ - گیرم جز این دیگر طریق

خواهی ز من در کربلا - در بحر پر موج بلا

در دشت خون‌بار دمشق - تنها نهم بانوی عشق

گفتا به گلبانگی ستیغ - کوفی شدن ما را دریغ گویم

رفت او علم بر دوش و مست - تیغ دودم بگرفته دست

با خنده رفت او تا دمشق - گردد شهید راه عشق

رفت و خبر آمد از او - بگرفته با خونش وضو

آمد خبر او شد شهید - اسرار حق را جمله دید

از کربلای در دمشق - آن رفته بازآمد به عشق

بازآمد اما غرقه خون – همچون شقایق لاله‌گون

او از دیار مست‌ها - آمد ولی بر دست‌ها

آمد ولی گلگون‌کفن - غرقابه در خون پاره تن

آمد ولی خون‌بار عشق - مه رو شهیدی از دمشق

گفتم کجا بودی هلا – گفتا که دشت کربلا

گفتم بگو دیدی چه را - گفتا که کوچه ماجرا

در کوچه آتش بود و یاس –غوغای اشک و التماس

دیدم علی را بسته دست - پهلوی زهرا در شکست

آنجا که دریا شبنمی است - دیدم خدا خون می‌گریست

گفتم دگر دیدی چه پس – گفتا خدا طور و قبس

دیم ولا را در بلا - دیدم به پا صد کربلا

دیدم به چشم خود خدا - بر نیزه‌ها رأسی جدا

گفتم چه آوردی نشان - گفتا مزاری بی‌نشان

گفتم که ما را چاره چیست - گفت او که تنها عاشقیست

گفتم سعادت در کجاست - گفتا که تنها کربلاست

گفتم همه درد است و رنج - گفتا که یوسف را ترنج

گفتم بدانجا راه، چون؟ - گفتا که تنها راهِ خون

چون همت آن سردار عشق - باید شدن بر دار عشق

چون پانهی در را ه خون - از تن چو گردد سر نگون

زان پس شوی چون عین لا - آندم رسی در کربلا

آنجا خدابینی به‌عین - بر نیزه‌ها رأس حسین

گفتم بگو با ما ز یار – گفتا که باید انتظار

گفتم که از او کو خبر - گفتا تحمل تا سحر

گفتم ظهورش کو نشان - گفتا که آشوب جهان

گفتم یمن، گفتا که آه - تنها غریب و بی‌پناه

گفتم وصیت داری‌اش - گفتا یمن را یاری‌اش

گفتم وصیت کن تو بیش - گفتا خراسانی به‌پیش

گفتم بگو اسرار نو ر - گفتا که او دارد ظهور

گفتم وَ کِی؟ گفت عن‌قریب - بگرفته عالم بوی سیب

به امید ظهور حضرت یار ....


 

ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 5:02 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۷۶۲۴۹
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۴۰
 
ا
ارزیابی لایه بلاغی «شعر انتظار» در دوره معاصر با تکیه بر عناصر بیانی - بخش اول

شعر انتظار در قلمرو علم بیان 

در شعر آیینی به طور عام و در ادبیات انتظار به طور خاص، مانند دیگر انواع ادبی با وجود این‌که شبکۀ مفهومی بسیار غنی و ارجمند است، بخشی عمده از تأثیرگذاری اثر، مبتنی بر ادبیّت متن و به‌ویژه عناصر بلاغت‌آفرینِ آن است.

چکیده

هدف این نوشتار، بررسی شعر انتظار در دورۀ معاصر از دیدگاه عناصر بلاغی است. در این راستا با توجه به گستردگی این عناصر، از میان صنایع متعدد بدیعی و بیانی، تنها به کارکرد آرایه‌‌های بیانی در این نوع ادبی پرداخته شده است تا از این رهگذر میزان حضور کمّی و کیفی چهار صنعت تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه در شعر انتظار ارزیابی شود. مسئلۀ اصلی، چندی و چگونگی کارکرد این چهار عنصر بلاغی در نود قطعه شعر انتظار از بیست شاعر عصر انقلاب اسلامی است که نسبت به دیگر شاعران در این‌باره برجستگی بیشتری دارند.

در بدنۀ اصلی نوشتار، هر کدام از آرایه‌های بیانی و زیرشاخه‌های آن‌ها در شواهدی از شعر شاعران یادشده، ارزیابی شده و در پایان، این نتیجه حاصل گردیده که در شعر آیینی به طور عام و در ادبیات انتظار به طور خاص، مانند دیگر انواع ادبی با وجود این‌که شبکۀ مفهومی بسیار غنی و ارجمند است، بخشی عمده از تأثیرگذاری اثر، مبتنی بر ادبیّت متن و به‌ویژه عناصر بلاغت‌آفرینِ آن است.

واژگان کلیدی
انتظار، ادبیات انتظار، عناصر بلاغی، بیان، تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه.

مقدمه
اندیشمندان بسیاری در پی تعریفی جامع از ادبیات و هنر کلامی بوده‌اند. حاصل کوشش‌های آنان رسیدن به سطوح ذهنی بشر و زبان آن است. آنان بر این باورند که بشر دارای سه سطح ذهنی است و برای هرکدام زبانی مخصوص دارد. نخست، «سطح خودآگاهی» است و زبان مخصوص به این سطح، «زبان حدیث نفس» نامیده می‌شود که معمولاً در محاوره‌ها و گفت‌وگوهای عادی و روزمرّه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دیگر سطح مشارکت اجتماعی است و زبانی که در این سطح به کار می‌رود «زبان حسّ علمی» است؛ زبان حرفه‌ای دانشمندان، عالمان، فیلسوفان، نویسندگان و معلمان.

سومین سطح «سطح تخیّل» است که زبان ادبی شعر و نمایش‌نامه و داستان است. البته این‌ها در حقیقت زبان‌های جداگانه نیستند، بلکه سه دلیل متفاوت‌اند برای به کار گرفتن کلمات» (فرای،9:1372).

استعمال زبان ادبی نیازمند به‌کارگیری ابزاری است که از آن به زیبایی‌شناسی تعبیر می‌شود. آن‌گاه که سخن، پیکره و پوسته‌ای نگارین و به زیور می‌یابد، ادب پدید می‌آید. آن‌چه آن را ادب می‌نامیم جز شیوه‌های سنجیده و هنری در بازنمود اندیشه نیست. در دانش‌های زیبایی‌شناسیِ ادب، از این شیوه‌ها سخن می‌رود. اگر زیبایی‌شناسیِ ادب شناخته نشود، ادب به شایستگی و درستی شناخته نخواهد شد (کزّازی، 1374: 9).

زیبایی‌شناسی به عنوان یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح شده در ادبیات، نظر بسیاری از پژوهندگان را به خود معطوف و زمینۀ ایجاد پژوهش‌های بسیاری را فراهم کرده است.

ادیبان و پژوهندگان، دانش زیبایی‌شناسی را به سه بخش معانی، بیان و بدیع تقسیم کرده‌اند و کلامی را _ که به زیور زیبایی‌شناسی آراسته است _ در این سه قلمرو مورد بررسی قرار می‌دهند. به یاری این سه قلمرو در زیبایی‌شناسی سخن است که می‌توان زبان [عادی] را از ادب بازشناخت و مرز باریک در میان آن دو را آشکار ساخت (همو: 12- 13).

در شعر انتظار مثل دیگر آثار ادبی، از بیرون به درون، سه شبکۀ صنایع لفظی، صنایع معنوی و محتوا به نقش‌آفرینی می‌پردازند (در مورد سطوح زبانی شعر، نک: زرقانی، 31:1383). شبکۀ مفهومی در شعر به اندازۀ صورت و فرم دارای اهمیّت است، هرچند که برداشت برخی منتقدان از فرم به گونه‌ای است که آن را بر محتوا ترجیح می‌دهند (نک: میرصادقی، 1376: 172).
در مقابل، بعضی بر این باورند که صورت نه‌تنها جداناپذیر از محتواست، بلکه همراه با محتوا زاده می‌شود، به‌ویژه در شعرهای آیینی و مخصوصاً شعر انتظار که اهمیت معنا در آن دوچندان می‌شود.

در بررسی اشعار انتظار از نظر محتوا و درون‌مایه، به موضوعات متنوّعی برمی‌خوریم که اگرچه گوناگون است، ولی در نهایت به یک نقطۀ مشترک می‌رسد. این موضوعات به صورت طیفی گسترده در سروده‌ها نمود یافته و گاهی تکرار می‌شود و هر کدام وجهی از وجوه مفهوم انتظار را می‌نمایاند. مفاهیمی همچون درخواست مصرّانه برای آمدن، چشم انتظاری ظهور، اندوه نیامدن منجی، شکایت از نابسامانی و بازتاب آن در سروده‌ها، اعتراض و...اما در کنار شبکۀ مفهومی، عناصر متعدد حوزۀ صورت نیز برای خلق آثار ماندگار در ادب انتظار نقش‌آفرینی تأثیرگذاری دارند.
هدف از نگارش این مقاله، بررسی زیبایی‌شناسی نود قطعه شعرانتظار از بیست شاعر عصر انقلاب اسلامی است که نام آن‌ها در ادامه خواهد آمد. از آن‌جایی که این مبحث، بسیار وسیع و گسترده‌است، پرداختن به تمامی ابعاد و زوایای آن، در حوصلۀ این پژوهش نمی‌گنجد. از این‌رو در این مقاله به زیبایی‌شناسی ادب انتظار با تأکید بر علم بیان پرداخته شده‌است.
گفتنی است این شاعران از میان شاعران صاحب اثر معاصر که نامشان در مطبوعات و رسانه‌ها و مجامع ادبی بیش از دیگران مطرح و تعداد آثار و اشعار مبتنی بر مقولۀ انتظار آنان نسبت به دیگر شاعران بیشتر بوده‌است انتخاب شده‌اند. شعرها پس از خوانش تمام آثار انتخاب و تمامی سروده‌های انتظار آنان استخراج گردیده است که مجموعاً جامعۀ آماری مقاله را تشکیل می‌دهد.
این بیست شاعر به ترتیب حروف الفبا عبارت‌اند از:

1. زکریّا اخلاقی، 2. قیصر امین‌پور، 3. ساعد باقری، 4. عباس براتی‌پور، 5. سیّدحسن حسینی، 6. حمیدرضا شکارسری، 7. طاهره صفّارزاده، 8. قادر طهماسبی، 9. محمّدرضا عبدالملکیان، 10. مصطفی علی‌پور، 11. علیرضا قزوه، 12. سپیده کاشانی، 13. عبدالجبّار کاکایی، 14. سهیل محمودی، 15. نصرالله مردانی، 16. علی معلّم دامغانی، 17. علی موسوی گرمارودی، 18. یوسف‌علی میرشکّاک، 19. سیمین‌دخت وحیدی، 20. سلمان هراتی.

پیشینه تحقیق
ادبیات آیینی در گسترۀ آثار ادبی ملل مختلف جایگاهی ویژه دارد. در این میان شاعران پارسی‌گو با الهام از کلام وحی و آثار گران‌سنگ دینی، رویکردی درخور توجه به آفرینش اشعار آیینی داشته‌اند. این رویکرد هدفمند اعتقادی در ادبیات دیگر ملّت‌ها نیز مسبوق به سابقه است که در این میان، انتظار ظهور منجی نیز به اقتضای مبانی اعتقادی آن ملل و نحل و با بسامدهای متفاوت دیده می‌شود؛ امّا نام‌آوران عرصۀ شعر فارسی در دوره‌های تاریخی پس از ورود اسلام به ایران به گونه‌ای گسترده‌تر، این مفهوم را در شعر خود منعکس کرده و گاه به صورت اشاره‌ای _ کنایی و زمانی بسیار روشن، از «مهدی» یاد کرده‌اند.

آن‌گونه که در شعر شاعران سده‌های نخست با رویکرد مبتنی بر ادبیات انتظار دیده می‌شود، بیشتر از منجی، به عنوان نماد بهره برده‌اند؛ نمادی که مظهر عدالت، دادگستری، صلح، آرامش و نابودی ظلم است. از جمله مواردی که در شعر این شاعران دیده می‌شود مقایسه کردن و گاه هم‌سنگ دانستن ممدوح با منجی موعود است؛ گاه نیز پا را از این فراتر گذاشته او را هم پایۀ «مهدی» توصیف کرده‌اند. به عنوان مثال خاقانی در قصیده‌ای در مدح صفوه الدین، تا آن‌جا پیش می‌رود که زمان او را در دادگستری مبشّر «مهدی» می‌داند:

این پرده کآسمان جلال آستان اوست
ابری است کافتاب شرف در عنان اوست...
بلقیس بانوان و سلیمان شه اخستان
کز عدل و دین، مبشّر مهدی زمان اوست
(خاقانی، 1375: 119 - 120)

در سده‌های بعد به‌ویژه از سدۀ دهم قمری با دگردیسی بنیادینی که در مبانی اعتقادی حکومت مرکزی ایران شکل می‌گیرد و اعلام مذهب شیعۀ دوازده امامی به عنوان مذهب رسمی توسط حکومت صفوی، میزان رویکرد شاعران به مفاهیم مذهبی از جمله انتظار و پرداختن به ادبیات آیینی در چارچوب‌های تفکر شیعی به طور محسوسی افزایش می‌یابد. حمایت پادشاهان صفوی از شاعران مذهبی و مضامین شیعی بر میزان این رویکرد می‌افزاید و بسامد این‌گونه اشعار در دیوان شاعران زیاد می‌شود؛ امّا نوع خاصی از این رویکرد که در هیچ دوره‌ای از ادبیات ایران به این شکل و با این گستردگی سابقه و نظیری نداشته است بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 شکل می‌گیرد.

در شعر عصر انقلاب، از طرفی تقریباً تمام مضامین برای تمام قالب‌های کلاسیک تجویز می‌شوند و از طرفی دیگر قالب‌های نوبنیاد غیرکلاسیک و میدان دید تازه‌ای که نیما پیش روی جامعۀ ادبی گشوده‌است افق‌های بدیعی را به روی شاعران می‌گشایند؛ افق‌هایی که در آن، به صورت گسترده و عمیق‌تری به موضوع نگریسته شده‌است. ضرورت نگارش این مقاله آن‌جا آشکارتر می‌شود که می‌بینیم پرداختن به ادبیات انتظار در گذشته نسبت به دورۀ معاصر بسیار کمتر بوده و در مواردی هم که این اتفاق افتاده است، بیشتر نقد و ارزیابی شبکۀ مفهومی ادبیات انتظار بوده، نه بررسی ادبیّت این متون و در سال‌های پس از انقلاب تا آن‌جا که جست‌وجو به عمل آمد، جز یک پایان‌نامه با عنوان «ادبیات انتظار در شعر بیست شاعر معاصر» (بهرامیان، 1385) و مقاله‌ای با عنوان «بررسی کارکرد عناصِر موسیقایی شعر انتظار» (بهرامیان و دیگران، 1391: 59-82) پژوهش مستقل و کاملی با نگاه علمی و آکادمیک به انجام نرسیده است یا دست‌کم نگارندگان موفق به دیدن آن نشده‌اند.

شعر انتظار در قلمرو علم بیان
موضوع علم بیان بحث در صورت‌های متفاوت خیال است؛ زیرا به وسیلۀ این صوَر، می‌توان یک مفهوم را به شیوه‌های گوناگون بیان کرد موضوعات علم بیان در چهار دستۀ زیر مورد ارزیابی قرار می‌گیرند : 1. تشبیه، 2. استعاره، 3. مجاز، 4. کنایه.

1. تشبیه در شعر انتظار
تشبیه هستۀ اصلی و مرکزی اغلب خیال‌های شاعرانه است. صورت‌های گوناگون خیال و نیز انواع تشبیه، مایه گرفته از همان شباهتی است که نیروی تخیّل شاعر در میان اشیاء کشف می‌کند و در صُور مختلف به بیان درمی‌آورد (پورنامداریان، 1381: 214). تشبیهات به کار رفته در سروده‌های انتظار گسترده و متنوع است و از منظرهای گوناگون می‌توان به آن نگریست، اما از آن‌جایی که «تشبیه بلیغ» بالاترین بسامد را داراست و با توجه به حوصلۀ این پژوهش و پرهیز از اطناب تنها به این مورد پرداخته می‌شود.

تشبیه بلیغ
تشبیه بلیغ که رساترین و زیباترین گونۀ تشبیه است، بیشترین حجم کلّ تشبیهات شعر انتظار را تشکیل می‌دهد، به گونه‌ای که قریب به هفتاد درصد تشبیهات سروده‌ها، از این نوع است.
از میان بیست شاعر مورد نظر در این پژوهش، نصرالله مردانی بیش از دیگران از آن بهره برده است و «بیست و هفت» تشبیه از تعداد قریب به «سی» تشبیه او را، تشبیه بلیغ تشکیل می‌دهد. همچنین زکریّا اخلاقی، سهیل محمودی و سپیده کاشانی در رده‌های بعد از او قرار می‌گیرند.
علمای علم بلاغت، تشبیه را با توجّه به «محسوس» یا «معقول» بودن طرفین به انواعی تقسیم کرده‌اند. بدین اعتبار، نیمی از تشبیهات بلیغ شعر انتظار از نوع «حسّی‌ به‌ حسّی» است. همان‌طور که می‌دانیم وقتی عناصر سازندۀ یک تشبیه محسوس و طبیعی باشد، در شعر زیبایی ملموس و عینی‌تری به وجود می‌آورند (همو: 222). نمونه‌های زیر بیان‌گر تشبیهات بلیغ «محسوس به محسوس» در شعر انتظار است.

مِهر رخ، تشبیه بلیغ «حسی به حسی»
سیه‌تر از شب دیجور ما نیست
به جز مِهر رخت خورشید ما کیست؟
(موسوی گرمارودی، 1363: 130)

اسبِ ستاره
از راه مه‌آلود افق منجی خاک
با اسب ستارۀ دمان می‌آید
(مردانی، 1374: 64)

اسب رهوار بهاران
از بیشه‌زار عطرهای تازه آید
چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران
(حسینی، 1363: 28)

سبوی اشک
... شب‌های تنهایی به مولود/ فردا و فرداها می‌اندیشم/ به لحظه‌های ناشناس صبح/ به کاروانی که پیام لاله‌زاران را/ در نغمۀ سرخ جرس دارد/ اما نگاه انتظار من/ تا صبحگاهان از سبویِ اشک می‌نوشد (کاشانی، 1373: 235).

از دیگر ویژگی‌های تشبیه بلیغ در شعر انتظار، حضور گستردۀ عناصری از خانوادۀ طبیعت است. و جالب این که اغلب این «مشبّهٌ‌به» است که پذیرای عنصر طبیعت شده است.

جلوه‌های طبیعت در سروده‌های انتظار مانند آفتاب، آسمان، ماه، ستاره، ابر، کوه، دریا، اقیانوس، درخت، گل و ... فضای شعر را از عطر و زیبایی سرشار ساخته و به آن طراواتی ویژه بخشیده است. از بین عناصر طبیعت، «گل» بسامد بالاتری دارد.

طبیعت به کار رفته درتشبیهات بلیغِ شاعران، گاهی نیز در پیوند نزدیک با حضرت مهدی4 است. آن‌جا که شاعر قصد دارد منجی خود را به چیزی مانند سازد، گویی ترجیح می‌دهد از طبیعت پیرامون خود استفاده کند تا به این وسیله علاوه بر زیبا کردن کلام، آن را ملموس‌تر ساخته باشد. از میان شاعران شعر انتظار، سهیل محمودی را باید شاعری طبیعت‌گرا نامید؛ چرا که بیشتر از دیگران طبیعت را در تشبیهات بلیغ خود وارد نموده است و بعد از او نصرالله مردانی و سیمین‌دخت وحیدی قرار دارند. آن‌چه در ادامه می‌آید، کاربرد عناصر طبیعت را در یکی از طرفین تشبیه بلیغ نشان می‌دهد:

گل
گل گلزار ‌طاهایی،‌ معطّر‌ می‌شود عالم
اگر‌جاری‌‌‌شوی‌‌‌بر‌ خاک، ‌‌مثل ‌چشمه‌سار امشب
(وحیدی،1384: 13)
... گل سپیده بروید به باغ بیداری
امیر روز اگر جلوه در پگاه کند...
نسیم خسته ندارد تحمّل دیدن
سحر که دختر گل بستر از گیاه کند
(مردانی، 1370: 56)
از مشهد خون بانگ اذان می‌آید
سردار گل از خوان خزان می‌آید
(همو، 1374: 64)
آسمان
... هلا ! نور ! باران/ شبی آسمان دلت را/ به رسم سخاوت/ به روی عطشناکی چشم‌هامان ببار (علی پور، 1372: 18).
و او رنگ اندیشه‌اش آینه است
سرش آسمان، ریشه‌اش آینه است
(همو: 65-71)
ابر
از حجاب ابر غیبت ماه من
پای رجعت نه به چشمان رکاب
(محمودی، 1369: 65)
نگاهت‌‌ می‌چکد‌‌ از ابرهای ‌انتظار امشب
و‌ بوی ‌وحی‌ می‌پیچد به جان بی‌قرار امشب
(وحیدی،1384: 13)
الا ای آفتاب آشنایی
چنین در پشت ابر غم چه پایی
(موسوی گرمارودی، 1363: 130)
اختر، ستاره
... می‌دانم، می‌دانم/ فردا درخت ستاره گل خواهد داد/ ما خوشبخت خواهیم شد (قزوه، 1372: 127-142).
... تو آن ستارۀ منظومۀ خدایانی
که در مسیر تو خورشید زد زبانۀ عشق ...
شکفته در دل شب خوشه‌های اخترها
به کهکشان پر ابهام و جاودانه عشق
(مردانی، 1360: 70)
دریا، اقیانوس
تو عمیق و بلندی تو دریا و کوهی
این دو را خوب با یک نظر می‌شناسم
(محمودی، 1369: 55)
از بیکران سبز اقیانوس غیبت
می‌آید او تا ساحل چشم انتظاران
(حسینی،1363: 28)
درخت، شاخه، برگ و بار، نهال
پُری از طراوت، پری از تفاهم
منم شاخه و برگ و بارم تو هستی
(وحیدی،1384: 32)
شود ز لعل تو گر جان تشنه‌ام سیراب
درخت خشک وجودم زند جوانۀ عشق
، 1360: 70)
خورشید، آفتاب
برای ‌‌دست‌ سبزت ‌خوشۀ ‌خورشید ‌می‌چیند
همان‌‌ دستی‌‌ که‌ ‌دارد ‌‌آسمان‌ را ‌در‌حصار امشب
(وحیدی،1384: 13)
... در ابر غیرتی است/ که آفتاب عدالت را/ از آفتاب روزمرّه/ جدا می‌دارد (صفارزاده، 1366: 137-142).
از خاک بوی حادثه می‌آید
بوی نبرد آخر و خون‌آلود
بوی سمند تیزتک خورشید
بوی ظهور حادثۀ موعود
(باقری، 1368: 62)
صبح، نور صبح
نشسته دیدۀ مستضعفان دهر به خون
تو نور صبحی و پایان انتظار بیا
(کاشانی، 1373: 74-77)
بهار
... ای دلیل جنبش زمین قسم به فجر/ تا تولد بهار عدل در جهان/ ظالمان دهر را به دار می‌کشیم ... (هراتی، 1368: 112- 115).
موجودات جاندار
گذشته از عناصر طبیعت، گاهی یک سوی تشبیهات بلیغ، موجود است جان‌دار. این موجود گاه حقیقی است چون «اسب» و «مرغ»:
بنه پا در رکاب مهربانی
بتاز اسب امید آسمانی
(موسوی گرمارودی، 1363: 130)
نازنینا، نفسی اسب تجلّی ‌زین کن
که‌ زمین‌‌گوش‌‌‌به‌‌زنگ‌ است‌ و زمان ‌چشم‌‌به‌راه
(اخلاقی، 1378: 44)
با مرغ ‌غم،‌ هم‌نواییم‌ در ‌این‌ کویر ‌عطش‌خیز
ای‌‌ ابر ‌‌رحمت‌ ‌به ‌رقص‌ آر ‌شولای ‌بشکوه باران
(براتی‌پور 1369: 7)

و گاه این موجود خیالی و وهمی است. منظور از موجودات وهمی، موجوداتی اساطیری
است که اگرچه در حوزۀ خیال ما قرار نمی‌گیرند، اما جاندار تصوّر می‌شوند (پورنامداریان، 1378: 277).
تشبیهات بلیغی که موجودات وهمی در یک سوی تشبیه آمده باشد، معدود است و فقط جز چند نمونه‌ای در سروده‌ها بیشتر نیامده است. از آن جمله به مواردی چون «هما» و «اهریمن» اشاره می‌کنیم.

همای بخت
تا غنچه نشکوفد دلارا نیست
بی تو همای بخت با ما نیست
(کاشانی، 1373: 113)
اهریمن زمستان
هراسم از دم اهریمن زمستان نیست
که لاله شعله‌ای از آتش اهورایی است
(محمودی، 1369: 86)

منابع

اخلاقی، زکریّا، تبسّم‌های شرقی، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378ش.
امین‌پور، قیصر، آینههای ناگهان، تهران، انتشارات سراینده، چاپ اول، 1372ش.
______________ ، تنفّس صبح، تهران، انتشارات سروش، چاپ سوم، 1379ش.
______________ ، گل‌ها همه آفتابگردانند، تهران، انتشارات مروارید، چاپ اول، 1380ش.
باقری، ساعد، نجوای جنون، تهران، انتشارات برگ، چاپ سوم، 1368ش.
براتی‌پور، عباس، بهت نگاه، تهران، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1369ش.
_______________ ، دل و دریا، تهران، انتشارات سورۀ مهر، چاپ اول، 1383ش.
بهرامیان، زهرا و همکاران، «بررسی کارکرد عناصِر موسیقایی شعر انتظار در دورۀمعاصر»، فصل‌نامه پژوهش‌های ادب عرفانی (گوهر گویا)، تهران، سال ششم، ش1 (پیاپی 21)، بهار 1391ش.
بهرامیان، زهرا، ادبیات انتظار در شعر بیست شاعر معاصر بعد از انقلاب اسلامی (پایان‌نامه کارشناسی ارشد)، تهران، دانشگاه الزهراء، 1385ش.
پورنامداریان، تقی، سفر در مه، تهران، مؤسسۀ انتشارات نگاه، چاپ دوم، 1381ش.
ثروت، منصور، فرهنگ کنایات، تهران، انتشارات سخن، چاپ دوم، 1375ش.
حسینی، سیّدحسن، هم‌صدا با حلق اسماعیل، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1363ش.
خاقانی، افضل‌الدین بدیل، دیوان، ویراستۀ میرجلال‌الدین کزازی، تهران، نشر مرکز، چاپ اول، 1375ش.
زرقانی، سید مهدی، چشم‌انداز شعر معاصر ایران، تهران، انتشارات ثالث با همکاری دبیرخانۀ شورای گسترش زبان فارسی، چاپ اول، 1383ش.
شفیعی کدکنی، محمّدرضا، صور خیال در شعر فارسی، تهران، انتشارات آگاه، چاپ ششم، 1375ش.
شکارسری، حمیدرضا، باز جمعه‌ای گذشت، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1375ش.
شمیسا، سیروس، بیان، تهران، انتشارات فردوس، چاپ ششم، 1376ش.
صفّارزاده، طاهره، دیدار صبح، تهران، انتشارات نوید، چاپ اول، 1366ش.
طهماسبی، قادر، عشق بی‌غروب، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1375ش.
عبدالملکیان، محمّدرضا، ریشه در ابر، تهران، انتشارات برگ، چاپ دوم، 1368ش.
علی‌پور، مصطفی، از گلوی کوچک رود، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1372ش.
فرای، نورتروپ، تخیّل فرهیخته، ترجمۀ سعید ارباب شیرانی، تهران، نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1372ش.
قزوه، علیرضا، از نخلستان تا خیابان، تهران، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1372ش.
____________ ، عشق7، تهران، انتشارات انجمن شاعران ایران، چاپ اول، 1381ش.
کاشانی، سپیده، سخن آشنا، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1373ش.
کاکایی، عبدالجبار، در سایه‌سار نخل ولایت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1356ش.
________________ ، مرثیۀ روح، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1369ش.
کزّازی، میرجلال‌الدّین، زیباشناسی سخن (3) بدیع، تهران، نشر مرکز، 1374ش.
محمودی، سهیل، دریا در غدیر، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.
________________ ، عاشقانه در پاییز، تهران، انتشارات مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، چاپ اول، 1381ش.
________________ ، فصلی از عاشقانه‌ها، تهران، نشر همراه، چاپ اول، 1369ش.
مردانی، نصرالله، خون‌نامۀ خاک، تهران، انتشارات کیهان، چاپ دوم، 1370ش.
______________ ، سمند صاعقه، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1374ش.
______________ ، قیام نور، تهران، انتشارات حوزه اندیشه و هنر اسلامی، چاپ دوم، 1360ش.
معلم، علی، رجعت سرخ ستاره، تهران، انتشارات حوزۀ اندیشه و هنر اسامی، چاپ اول، 1360ش.
موسوی گرمارودی، علی، چمن لاله، تهران، انتشارات زوّار، چاپ اول، 1363ش.
میرشکّاک، یوسف‌علی، از زبان یک یاغی، تهران، انتشارات برگ، چاپ اول، 1369ش.
میرصادقی، میمنت، واژه‌نامۀ هنر شاعری، تهران، کتاب مهناز، چاپ اول، 1373ش.
وحیدی، سیمین‌دخت، این قوم ناگهان، تهران، انتشارات سورۀ مهر، چاپ اول، 1381ش.
_____________________ ، هشت فصل‌سرخ و سبز، تهران، انتشارات برگ زیتون، چاپ اول، 1384ش.
هراتی، سلمان، از آسمان سبز، تهران، انتشارات حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1368ش.

نویسندگان:

حسن دلبری، زهرا بهرامیان

فصلنامه مشرق موعود شماره 33

ادامه دارد...

 
 
مشرق:
مطالب مرتبط

ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 4:57 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 48733
23:04، 1395-02-30
 

راهکارهای موفقیت در ایام امتحانات

تقویت مهارت ها می تواند مسیر دستیابی به موفقیت در تحصیل و کار را هموار کند. این مهارت ها به دانش آموزان کمک می کند تا در تمام دوران زندگی حتی برای امتحان های کوچیکی که زندگی از آنها می گیرد، آماده شوند.
 
اتاق خبر 24: 
 

 اواخر اردیبهشت و اوایل تا اواسط خرداد برای دانش آموزان یادآور امتحانات پایان سال و نتیجه یک سال تحصیل است. بسیاری از والدین که کسب نمرات بالا را تنها نشانه موفقیت فرزندان می دانند در این روزها با محدود کردن بسیاری از تفریحات و برنامه های خانوادگی توجه شان را به امتحانات فرزند معطوف کرده و با محدود کردن او تصور می کنند همه شرایط را برای کسب بهترین نمره و موفقیت او فراهم کرده اند. اما با اعلام نتایج امتحانات  کاخ آرزوهای والدین خراب می شود.

 

امتحان

 

مهارت هایی را که در زیر به آن اشاره می کنیم می تواند باعث تقویت موفقیت های بزرگ در امتحانهای تحصیلی و زندگی شود، این نکات عبارتند از:

 

*مدیریت هوشمندانه زمان

به دنبال هر 30 تا 50 دقیقه مطالعه، 10 دقیقه استراحت پیشنهاد می شود. اگرچه این زمان بندی الزاما نباید با همین ظرافت دنبال شود اما بهتر است برای طول مدت مطالعه و استراحت خود یک محدودیت زمانی تعیین کنید. از این زمان های استراحت برای ورزش یا تغذیه استفاده کنید. توصیه می شود در خلال این زمان های استراحت از انجام فعالیت هایی نظیر انجام بازی های ویدئویی و تماشای تلویزیون یا فیلم که نیاز به سوخت و ساز مغزی دارند، بپرهیزید چرا که این مسئله باعث می شود مطالبی را که می خوانید به خوبی جذب ذهن نشوند.

 

*محدود کردن موضوعاتی که موجب حواس پرتی می شوند

جایی را برای درس خواندن انتخاب کنید که بتوانید بهتر روی جزوه ها و درس ها متمرکز شوید و هنگام درس خواندن در محیطی باشید که در افزایش تمرکز   بیشتر به شما کمک کند. به عنوان مثال مکانی که در آنجا وسایل تفریحی زیادی وجود دارد ممکن است تمرکزتان را مختل کرده وضع به مراتب بدتر خواهد شد.

 

*عجله ممنوع

یادگیری باشتاب و تندخوانی یکی از کم اثرترین شیوه های یادگیری است اما با این شیوه بسیاری از افراد تنها بخش آغازی و پایانی یک فصل طولانی را یاد می گیرند در حالی که بسیاری از مباحث در این میان از دست می روند. وقتی شش ساعت پشت سرهم و با شتاب درس می خوانید و به جلسه امتحان می روید احتمال اینکه بیشتر چیزهایی را که خوانده اید به خاطر نیاورید، بیشتر است.

 

*خواب کافی

انستیتو ملی قلب، ریه و عروق آمریکا اعلام کرده است جوانان بالغ روزانه به 9 الی 10 ساعت خواب نیاز دارند. مطالعات نشان می دهد در صورتی که هشت ساعت بخوابید و تا دیروقت بیدار نمانید، حافظه  شما بهتر عمل می کند. مغز انسان بر اثر اختلال خواب آسیب می بیند زیرا خواب زمانی است که مغز خود را ترمیم و بازسازی می کند. مغز شما پس از دریافت اطلاعات درسی نیاز به بازسازی دارد و خوابیدن تنها راه موثر برای این مسئله است.

 
 موفقیت در امتحانات

یادگیری باشتاب و تندخوانی یکی از کم اثرترین شیوه های یادگیری است

 
*نظم و سازماندهی

بسیاری از مهارت ها بدون زمان بندی و نظم تقویت نمی شوند. مهارت زمان بندی و نظم کمک می کند تا به طور موثر تمام برنامه های تحصیلی خود را منظم و اجرا کنید. با زمان بندی مناسب می توان به خوبی فعالیت های تحقیقی را گردآوری و اجرا کرد. از آنجا که دوره دانشجویی یک مرحله آماده سازی جدی برای آینده حرفه ای دانشجویان محسوب می شود، تقویت این مهارت های ساده و ابتدایی برای آینده شغلی آنها نیز بسیار موثر و مفید خواهد بود.

 

*کارِ گروهی

مهارت انجام کارِ گروهی به شما این امکان را می دهد تا بتوانید با افرادی که در انتخاب آنها نقشی نداشته اید به راحتی کار کنید.این مهارت های ساده نقش بسیار مهمی دارند زیرا می توانند به شما کمک کنند تا خود را با شرایط مختلف تطبیق دهید و در امر تحصیل خود به پیشرفت های قابل توجهی دست پیدا کنید. آنها همچنین به شما می آموزند چگونه با دیگران رفتار انعطاف پذیر داشته باشید.

 

*آمادگی اعضای خانه برای یک امتحان

در ایام پایانی سال تحصیلی و نزدیک شدن به روزهای امتحان، والدین به عنوان افرادی که تأثیر زیادی در آرامش فرزندان و کاهش خستگی آن ها و حضور با آمادگی کامل در جلسات امتحان داشته باشند باید نکات روانشناسی مهمی را مد نظر بگیرند. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که آن ها نقشی اساسی در موفقیت فرزند در فصل امتحانات دارند. باید با کاهش دفعات مهمانی از کسانی که می خواهند برای مهمانی به خانه آن ها بیایند خواهش کنند تا آن را به زمان دیگری موکول کنند. در این ایام باید با فرزندان را همراهی کنید و به تغذیه و خواب او نیز توجه ویژه ای داشت. همچنین والدین باید ارتباط سازنده ای با مدرسه داشته باشند و از برنامه امتحانات او آگاهی پیدا کنند و نیز با آگاهی از برنامه امتحانی برنامه ریزی مناسبی برای او انجام دهند.

 

*مراقب خودتان باشید

مهمانی های شبانه زمانی که کلی مطلب برای مطالعه دارید نه تنها وقت با ارزش تان را تلف می کند، بلکه باعث خستگی جسم تان می شود. کمبود خواب شما را مستعد بیماری و کند ذهنی می کند. میوه، سبزی ها و پروتئین مصرف کنید. اگر می توانید هفته های پایانی ترم ورزش کنید. بین ساعت هایی که درس می خوانید به خودتان کمی استراحت داده و بیرون از خانه رفته و نیم ساعتی هوای تازه تنفس کنید.

 

*هرچه بوده، گذشته به امروز نگاه کنید

وقتی هرچه می خوانید احساس می کنید چندان نتیجه بخش نیست خیلی خودتان را آزار ندهید، زیرا کار از کار گذشته است و با این احساس فقط اضطراب تان را بالا می برید و بدتر از آنچه که هستید، عمل می کنید. زمانی که امتحان تان هم فرامی رسد و خوب امتحان نداده اید هرچه که بوده از ذهن خارج کنید و روی امتحان بعدی متمرکز شوید.

 

منابع: تبیان

 

انتهای پیام


ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 4:53 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 48663
09:56، 1395-02-30
محسن رضایی:
 
عربستان،صدام حسین جدید علیه ایران/ تکفیری‌ها را در عراق و سوریه دفن می‌کنیم
 
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: عربستان گزینه دوم بعد از صدام حسین علیه ایران شده و معلوم است که به آن خط داده‌اند جلوی ما بایستد.
 

عربستان،صدام حسین جدید علیه ایران/ تکفیری‌ها را در عراق و سوریه دفن می‌کنیم

اتاق خبر 24: 

محسن رضایی چهارشنبه شب در برنامه زنده تلویزیونی گفتمان که از شبکه استانی سیمای مرکز کردستان پخش شد، در سخنانی در ارتباط با گروه‌های تکفیری و داعش، اظهار کرد: 5 سال پیش جریان تکفیری از سوریه شروع شد که حتی حلب را گرفتند و تا نزدیک دمشق پایتخت این کشور آمدند.

به گفته وی، با شروع مبازرات با گروه‌های تکفیری، سوریه از ایران درخواست کمک کرد و ما گفتیم نمی‌توانیم لشکر بفرستیم اما مستشار می‌توانیم بفرستیم.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: یک مقداری موضوع داشت حل می‌شد که یک‌مرتبه پدیده دیگری به نام داعش شروع شد که اینها هم از سوریه آغاز کردند.

وی یادآوری کرد: سرزمین فرات مابین دمشق با مرز عراق که از سد فرات در سوریه شروع می‌شود و تا مرز عراق می‌رسد که جنوب آن بیابان و کویر و شمال آن مردم سکونت دارند که این گروه داعش از این منطقه به عراق رسیدند و با توافقی که با دولتمردان عراقی در موصل کرده بودند، در کمتر از 24 ساعت موصل را گرفتند.

پیشروی‌های داعش کاملا متوقف و محدود شده است

رضایی افزود: در زمانی که آنها به تکریت حمله کردند و تا نزدیکی‌های بغداد آمدند، دولت عراق از ما تقاضای کمک کرد که ما با فرستادن مستشاران به عراق، جلو آنها را سد کردیم و بعد آرام آرام تکریت آزاد شد.

وی تصریح کرد: در حال حاضر بخش‌هایی از سوریه و عراق در اختیار این گروه قرار دارد ولی پیشروی‌های آنها کاملا متوقف و محدود شده است.

رضایی همچنین عنوان کرد: این گروه زمانی هم که می‌خواستند به سمت اربیل بیایند و حتی به بخش‌هایی از آن هم ورود کردند، آقای بارزانی از ما تقاضای کمک کرد که ما نیرو فرستادیم و جلوی ورود داعش به اربیل را گرفتیم.

وی گفت: آنها همچنین می‌خواستند از سمت دیالی و خانقین به کرمانشاه نزدیک شوند و یا خود را به حلبچه برسانند اما ما اعلام کردیم که اگر داعش بخواهد به 40 کیلومتری ایران نزدیک شود ما این بار مستقیم وارد می‌شویم و این بود که مرزهای کردستان و کرمانشاه امن باقی ماند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: در اوایل داعش به لحاظ فرهنگی تبی درست کرده بودند که تا حدی افکار را به سمت خود می‌کشاند ولی هر چه جلوتر آمدند و جنایاتی را مرتکب می‌شدند، مردم از نظر فرهنگی و روحی با اینها موضع گرفتند و در این بحث هم، کردستان ما قوی‌ترین موضع‌گیری نسبت به اینها داشت و این به دلیل بنیه فرهنگی و مذهبی است که در این استان وجود دارد.

وی گفت: علائم خوبی که از کردستان به داعش داده شد، فهمیدند که کردستان جایی فتح‌شدنی نیست.

تکفیری‌ها را در سوریه و عراق دفن خواهیم خواهیم کرد

وی افزود: این بیان معلوم است که شکست آنها قطعی است چون وقتی شماها می‌گویید، شیعه کافر است، شافعی و حنبلی و مالکی کافر است پس در یک میلیون مسلمان چند نفر مومن وجود دارد که می‌خواهید همه را از دم تیغ بگذرانید.

رضایی خاطرنشان کرد: بیشترین جنایاتی که صورت گرفته است در موصل و تکریت و در مجموع مناطقی است که مسلمانان اهل سنت هستند و تمام زیرساخت‌های این مناطق را از بین برده‌اند.

وی یادآوری کرد: داعش در دو منطقه تا حالا نتوانسته است نفوذ کند، یکی مناطق کردی و دیگری در شهرهای شیعی، و این معنادار است و به دلیل مذهبی بودن و آن علاقه‌ای که به معنویت دارند، که تحت تاثیر افکار غیرعقلایی قرار نمی‌گیرند.

رضایی گفت: من وضعیت تکفیری‌ها را رو به انهدام می‌بینم و مصمم هستیم که تکفیری‌ها را در سوریه و عراق دفن خواهیم خواهیم کرد تا جهان اسلام را از این مصیبت نجات دهیم.

عربستان گزینه دوم بعد از صدام حسین علیه ایران شده است

وی در ادامه به ارتباط عربستان و ایران اشاره کرد و گفت: عربستان گزینه دوم بعد از صدام حسین علیه ایران شده است و کاملا معلوم است که به آن خط داده‌اند که در هر جا جلو ما بایستد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: آنها در سوریه، عراق، خلیج فارس جلو ما می‌ایستند و حتی در مناسک حج که خانه خداست و موظف هستند که امنیت حجاج را حفظ کنند، گویی ماموریتی پیدا کرده‌اند که باید جلو ایران بایستید و ما با بردباری و صبر، تحمل می‌کینم.

رضایی عنوان کرد: همه و حتی آمریکایی‌ها هم می‌دانند که عربستان توان این را ندارد که بخواهد در برابر کشور ما ادامه بدهد ولی بالاخره مشکلاتی برای ما درست می‌کند.

وی گفت: آنها با انجام کارهای غیرعقلایی، در یمن، سوریه و عراق جنایاتی را مرتکب می‌شوند و اخیرا هم گفته‌اند که می‌خواهیم با امریکا نیروی زمینی به سوریه بفرستیم.

رضایی افزود: این کارها در تاریخ و در ذهن مردم منطقه می‌ماند و مطمئن هستم یک اشتباه بزرگ تاریخی می‌کند که هم خود را به زحمت می‌اندازد و هم ما و هیچ نتیجه‌ای بدست نمی‌آورد.

 
منبع:  خبرگزاری فارس

انتهای پیام


ادامه مطلب



[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 4:50 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
سالروز فتح خونین شهرعزیز،خرمشهر قهرمان

 

باسم رب الشهداوالصدیقین

 

فرارسیدن سوم خردادماه، سالروز فتح شهرعشق

 

وشهادت ،خونین شهرعزیز،خرمشهر قهرمان

 

وروز مقاومت،ایثار و پیروزی برامت

 

مسلمان ایران اسلامی به ویژه ایثارگران معزز مبارک باد.

 

 

امورایثارگران اداره کل ... خراسان ...

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:50 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

گزیده بیانات امام ورهبری درخصوص فتح خرمشهر

 

 

 

بسمه تعالی

 

 

 

 

 

برادرگرامیم جناب آقای...

 

 

 

 

 

مدیرکل /ریاست سازمان محترم .... خراسان ....

 

 

 

 

 

باسلام واحترام

 

 

 

 

 

پس ازحمدخداوندوسلام وصلوات برمحمدوآل محمد(ص)

 

 

 

ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای شما وهمه خدمتگزاران صدیق وشایسته نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وگرامیداشت یادوخاطره بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره)،یادگاران امام،شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس ،و شفای عاجل جانبازان معزز و آرزوی طول عمر با عزت و برکت برای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز (مدظله العالی) وباتوجه به سالروزفتح خونین شهر (خرمشهر)درعملیات بیت المقدس به دست پرتوان رزمندگان اسلام ،خواهشمنداست دستورفرماییدنسبت به درج گزیده ای ازبیانات حضرت امام ورهبرمعظم انقلاب بشرح ذیل الذکردرسربرگ مکاتبات اداری اقدام نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت امام خمینی(ره):

 

 

 

خرمشهرراخداآزادکرد

 

 

 

*فتح خرمشهر،فتح خاک نیست ،فتح ارزشهای اسلامی است*

 

 

 

مانبایدفتح هایی مثل فتح خرمشهرراازیادببریم

 

 

 

*درودبرشماوهمه آنانکه برای اسلام وکشورعزیز حماسه می آفرینند*

 

 

 

خداوندندای الله اکبررادرخرمشهرعزیزطنین انداز کرد*

 

 

 

سپاس بی حدبرخداوندقادرکه رزمندگان

 

متعهدوفداکارماراموردعنایت وحمایت خویش قرارداد*

 

 

 

مقام معظم رهبری:

 

 

 

فداکاری رزمندگان وجانبازان وآزادگان وملت بزرگ ایران ازمکتب عاشورای حسینی نشأت گرفته است*

 

 

 

فتوحات مادرمیادین جنگ ازجمله آزادی خرمشهرباتقوی

 

امکان پذیرشد*

 

روزآزادی خرمشهررابعنوان یک یادبودوافتخارملی

 

ومیهنی بایدگرامی داشت*

 

 

 

تاریخ وآینده ،گزارش کاروتلاشهای رزمندگان راهمیشه

 

درخودحفظ خواهدکرد.

 

 

 

به امیدپیروزی رزمندگان اسلام برکفرجهانی

 

 

 

دبیرخانه اداره کل ورابط امورایثارگران

 

احمداسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:49 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

حجت الاسلام اسماعیلی : هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد کار قضایی بشوم

 

 

 

 

 

 

همراه با خاطرات؛ هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد کار قضایی بشوم

1395/1/16 دوشنبه

 
اشاره:حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی، به عنوان مدیر نمونه سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی شده است.

وی در روستای کریز از بخش کوه‌سرخ شهرستان کاشمر متولد شده و 60 سال سن دارد. پای گفت و گوی این مدیر با سابقه سازمان که دارای تألیفات دلنشینی است، نشستیم.

مسیر طلبگی را از کجا آغاز کردید؟
بسم ا.. الرحمن الرحیم. با درود به ارواح پاک طیبه شهدا، روح بلند امام امت و آرزوی طول عمر و سلامتی برای مقام معظم رهبری، انتظار و تقاضای فرج برای امام زمان علیه‌السلام؛ مشوق بنده در این زمینه جناب ابوی بودند که علاقه شدیدی به روحانیت داشتند. با این که خودشان کشاورز بودند و فقط در حد خواندن و نوشتن سواد داشتند، اما خیلی به روحانیت و طلاب علاقه داشتند و از همان ابتدای دوره ابتدایی بنده را به این امر تشویق می‌کردند. در این بین هم بعضی از معلمان دوره ابتدایی نقش مؤثری داشتند. به عنوان مثال مرحوم جناب انصاری معلم سال ششم ابتدایی، بنده را خیلی تشویق و ترغیب به ورود به حوزه کرد.

در کدام حوزه‌های علمیه درس خوانده‌اید و از محضر چه اساتیدی بهره برده‌اید؟
اولین حوزه علمیه‌ای که وارد شدم، حوزه علمیه‌ی کاشمر بود که در دوره ی قبل از انقلاب به برکت حضور مرحوم آیت‌ا... سعیدی یکی از بهترین حوزه‌های علمیه‌ی کشور بود. علاوه بر دروس حوزه، ایشان طلبه‌ها را موظف کرده بودند که هر روز یک مسئله را فرا بگیرند و یک صفحه نیز از گلستان سعدی و بعد کلیله‌ودمنه به عنوان مشق بنویسند. هر ماه نیز امتحانی از همان 30 مسئله‌ و مشق‌های نوشته شده می‌گرفتند و پرداخت شهریه‌ی ایشان منوط به قبولی در همین آزمون بود. اساتید دیگری هم در آن حوزه بودند، مثل مرحوم حاج‌آقای مدرسی، مرحوم آقای شریعتی مه‌ولاتی و مرحوم آقای نبوی. بعد از گذراندن سطوح مقدماتی در آن حوزه، عازم قم شدم. آنجا هم شرایط خودش را داشت. از اساتید متعددی در آنجا استفاده کردیم از جمله حضرت آیت ا... مکارم شیرازی، حضرت آیت‌ا... فاضل لنکرانی و حضرت آیت‌ا... خزعلی.

کدام استاد بیشترین تأثیر را بر زندگی شما گذاشتند؟
البته همه‌ی اساتید تأثیر خودشان را داشتند، علت هم این بود که بین شاگرد و استاد در حوزه علمیه، یک ارتباط عاطفی و دینی وجود دارد و ما استاد را به عنوان کسی که به او اعتقاد داشتیم انتخاب می‌کردیم و طبیعتاً بر ما اثر می‌گذاشت. منتهی شاید بیشترین اثر را در جهات متعدد و مختلفی از جمله سیاسی، اعتقادی، انقلابی و حتی مادی از مرحوم آیت‌ا... مشکینی گرفتم. واقعاً زندگی ایشان درس بزرگی برای طلابی بود که در قم زندگی می‌کردند.

چه شد که وارد کار قضایی شدید؟
شاید یکی از کارهایی که هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد آن بشوم، همین کار قضایی بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قم اعلام کردند که به تعدادی از طلاب برای تبلیغ مسائل فرهنگی در دبیرستان‌ها و مراکز فرهنگی آموزش عالی احتیاج دارند. بنده و تعدادی از دوستان ثبت‌نام کردیم و از اولین شاگردان مدرسه عالی طلاب قم و بخش فرهنگی و تربیتی آن بودیم. از بین شرکت‌کنندگان، گروهی را بر مبنای معدل انتخاب کردند تا بعد از چند ماه آموزش، جذب آموزش و پرورش شوند و بنده هم جز آن گروه بودم. آموزش‌ها را تا خرداد ماه سال 60 گذراندیم و قرار شد که از مهر ماه همان سال در مدارس تقسیم شویم. در وقفه چند ماهه ای که بین اتمام آموزش تا زمان تقسیم به وجود آمد، چند نفری از جمله جناب آقای صدر دادستان وقت سپاه پاسداران از طرف شهید بهشتی به مدرسه عالی طلاب آمدند و عنوان نمودند که احتیاج شدیدی به طلاب در مسائل قضایی دارد و از روحانیون خواستند که با آنها همکاری کنند. بنده، حاج‌آقای فراتی و حاج‌آقای شفیعی، قول دادیم که سه ماه تابستان را به دستگاه قضایی کمک کنیم و بعد از آن هم وارد کار فرهنگی در آموزش و پرورش شویم. بعد از تقسیم، من به مشهد مقدس آمدم و بعد از پایان سه ماه تابستان، به دلیل تحرکات و ترورهای منافقین و نیاز شدیدی که به حضور روحانیون در دستگاه قضایی وجود داشت، باعث شد که از آموزش و پرورش جدا شویم و در دستگاه قضایی باقی بمانیم.

اولین روزی که پشت میز قضاوت نشستید چه احساسی داشتید؟
برای ما بسیار کار سختی بود که بخواهیم در مورد افراد قضاوت بکنیم. البته آموزش‌هایی هم که دیده بودیم کامل نبود. قانون هم در آن روز وجود نداشت. ما بودیم و کتاب تحریرالوسیله امام(ره) که باید خودمان از این کتاب و مبانی فقهی آن مسائل را استخراج و مورد استفاده قرار می دادیم و کار بسیار سختی بود.
البته همین الان هم این کار سختی است، یعنی سختی و دشواری قضاوت بین افراد از همان ابتدا تاکنون فرقی نکرده است. یعنی همان حساسیت و همان سختی که در روز اول قضاوت احساس می‌کردیم، امروز هم هر لحظه و هر دقیقه همان احساس را داریم. چون کار بسیار خطیری است و از خداوند متعال می‌خواهیم که در این راه به ما کمک کند.

شما در عرصه تألیف نیز دستی بر آتش دارید و تاکنون چند کتاب از شما منتشر شده است. چه شد که به این فکر افتادید؟
قبل از پیروزی انقلاب، طلاب کاشمری جلسه‌ای داشتند که بنده چند مقاله در آنجا عرضه کردم و مورد تشویق و ترغیب دیگران و مسئول آن جلسه قرار گرفت. بعد از پیروزی انقلاب هم در مقاطع مختلفی علاقه‌مند بودم که مطالبی را جمع‌آوری کنم و بنویسم. اولین کتابی که شروع به نوشتن آن کردم، خاطراتی بود از برهه زمانی جریان 19دی در قم و اهانتی که به حضرت امام شد و رفت‌وآمدی که طلاب به منزل مراجع به عنوان همدردی و ابراز تنفر از دستگاه و رژیم شاه داشتند که در بازگشت از منزل یکی از مراجع، مورد تعرض مأمورین قرار گرفتیم و تعدادی از طلاب به شهادت رسیدند و خاطرات دیگری که مربوط به قبل و بعد از پیروزی انقلاب است. با خودم گفتم که حیف است این وقایع مکتوب نشود، چون من شاهد عینی بسیاری از آن جریانات بودم لذا کتاب «خاطرات زیبا» را نوشتم. البته نقص‌هایی دارد و باید کامل شود. بعد از آن هم به دلیل این که خداوند سفرهای متعددی زیارت حرمین شریفین را نصیب بنده کرده است، در آن سال‌های اول که کتاب جامع و مدون و قابل استفاده در زمینه حج وجود نداشت مطالب مختلفی را از کتب متعدد جمع‌آوری کردم و به این فکر افتادم که آنچه را مورد نیاز یک زائر یا روحانی کاروان از همان ابتدای ورود به سرزمین مکه و مدینه است، در قالب کتابی با عنوان «حرمین شریفین» منتشر نمایم.
همچنین در اولین سفری که به عتبات عالیات مشرف شدم دوباره همین نیاز را احساس کردم. لذا با موضوع معرفی کربلا، نجف، سامرا، کوفه و شخصیت‌ها و مکان‌های مختلف مذهبی کشور عراق، کتابی را تألیف کردم.
در حال حاضر هم اگر فرصتی باشد علاقه‌مند هستم که کتب دیگری را در این زمینه بنویسم و به تمامی خدمت‌گزاران اسلام و مسلمین تقدیم کنم.

مهم‌ترین دستاوردهای سازمان قضایی استان را چه می‌دانید؟
تقریباً می‌شود گفت که به برکت مدیریت واحد و برنامه ریزی مناسب و نظارت‌های مختلف و متعددی از جمله بازرسی خوداتکایی و برنامه‌هایی که برای آموزش پیش‌بینی کرده‌اند و از استان‌ها مطالبه می نمایند، دستاوردها در همه‌جا یکسان است.
با توجه به این برنامه‌های مدون، همراه با تلاش و کوششی که قضات و کارمندان سازمان قضایی استان خراسان رضوی داشته‌اند، شاهدیم که آمار پرونده‌های وارده از سال 74 تاکنون کمتر از نصف شده است که این دستاورد بزرگی است و مرهون خدمات همکاران محترم قضایی و کارمندان و تعاملی است که با نیروهای مسلح داشته‌ایم و داریم.

یکی از شاخص‌های انتخاب جناب عالی به عنوان مدیر نمونه، نظارت بر عملکرد کاربران سمپ (CMS) بوده است. در این‌باره توضیح دهید.
سابقاً در سازمان قضایی خراسان رضوی با توجه به گستردگی و تعداد فراوان پرونده‌ های موجود، دو تا سه کارمند در فضای بزرگی، کار پیدا کردن سوابق را برعهده داشتند و کارت‌ها را یک‌به‌یک بررسی می‌کردند تا سوابق را بتوانند اعلام کنند. ابتدا وقتی مسئله استفاده از فناوری در سازمان‌های قضایی مطرح شد، هرچند امکاناتی نداشتیم، از سربازان باسواد پس از آموزش اولیه استفاده کردیم و توانستیم حدود 150 هزار پرونده قدیمی را وارد رایانه کرده و سیستم کارتی را جمع‌آوری کنیم. به همین شکل برنامه‌های بعدی سازمان را پیش بردیم و گسترش دادیم. علاقه‌ای که خود من به استفاده از رایانه و فناوری های جدید داشتم، باعث شد که به این بخش توجه بیشتری شود. بعد از این که در سراسر استان‌ها، برنامه منظم‌تر پیاده شد، باز هم افرادی را مسئول کردیم که در بخش دادسرا و دادگاه به‌طور مجزا سرکشی کنند و جلسات متعددی را با کاربران گذاشتیم و شکر خدا الان هم می‌توانیم بگوییم که در حد مطلوبی از سامانه سمپ بهره می بریم. اکثر قضات دوره‌های تخصصی استفاده از رایانه را ندیده‌اند ولی با جدیت و علاقه توانستند در کنار کار قضایی بر کار رایانه مسلط شوند و الان در همه شعب دادگاه‌ها و دادسرا استفاده کاملی از سامانه سمپ صورت می گیرد.

چه اقداماتی برای آموزش مطلوب کارکنان سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
از همان ابتدایی که بنده وارد کار قضایی شدم، بحث آموزش را همواره مورد توجه قرار دادم. اوایل که حجم کار کمتر بود، هر روز نیم‌ساعت کلاس داشتیم که تا به امروز استمرار داشته است. در حال حاضر که نگاه می‌کنم می‌بینم که واقعاً فوائد مختلفی در این کلاس‌ها وجود داشته است. مثلاً ما توانسته‌ایم در جلسات صبح‌مان، کل «کتاب‌القضا» تحریرالوسیله امام(ره) را در جمع کارکنان بخوانیم یا کل قوانین مصوب، مانند قانون مجازات اسلامی، آئین دادرسی کیفری 1290 یا آئین دادرسی مدنی را در همان جمع مرور نماییم. علاوه بر این،‌ روایاتی از کتاب «مواعظ العددیه» آیت‌ا... مشکینی و جلد هشتم بحار در باب زیارات نیز من باب تذکر در اول کلاس ها خوانده شده است. کار دیگر ما در این جلسات صبح، برگزاری جلسات قرائت و تفسیر نهج‌البلاغه است که یک دوره کامل خوانده‌ایم و الان در دور دوم و در خطبه شصت این کتاب شریف هستیم.
کلام ائمه نور است. کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ.
نسبت به آموزش های اداری هم اهتمام به عمل آمده است. در زمینه کار با سمپ هم کلاس‌های متعددی با بهره‌گیری از اساتید مجرب به صورت خصوصی و عمومی برگزار شده است لذا اگر پیشرفتی در بین نیروها دیده می‌شود به خاطر آموزش های مستمری است که هنوز هم ادامه دارد.

تکریم ارباب رجوع از چه لحاظ اهمیت دارد؟
تکریم ارباب رجوع یکی از آموزه‌های دینی ما است. در روایت داریم: «سید القوم خادمهم.» یعنی آقای مردم، خادم آن‌هاست. یا فرمایش امام راحل که ‌فرمودند: من خادم مردم هستم و خوشحال‌تر می‎‌شوم که به‌جای رهبر به‌من خادم بگویید. خوب این آموزه‌ها و روایات متعددی که از معصومین علیهم‌السلام وجود دارد سرمنشاء همه افکار و اندیشه‌های ماست و باعث می‌شود که به ارباب رجوع خدمت کنیم. از معصوم علیه‌السلام نقل شده است که خدمت به مردم، حتی از طواف خانه خدا و از زیارت بیت‌ا... الحرام افضل است. اگر به این‌ها دقت کنیم ضرورت تکریم به ارباب رجوع را می‌فهمیم و عمل می‌کنیم. بنده می‌توانم به جرأت بگویم که در طول خدمتم از اول ورود تا الان، هیچ‌موقع برخورد تندی با ارباب‌رجوع و مراجعه‌کنندگان نداشته‌ام.

خاطره ای هم در این زمینه دارید؟
خاطرات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در سال‌های اول انقلاب که منافقین تحرکات فراوانی داشتند، فردی را دستگیر کرده بودند که تعدادی نارنجک از جبهه آورده و پنهان کرده بود. احتمال وابسته بودن این فرد به منافقین زیاد بود. نیروهای اطلاعات سپاه مشغول کار بر روی وی بودند. بعداً متوجه شدیم که برادر شهید است. پدرش که پیرمردی بود، به دادسرا آمده بود و به دادیار پرونده گفته بود: می‌خواهم پسرم را آزاد کنم. دادیار پرونده به وی گفته بود که آزادی پسر شما فعلاً امکان ندارد و باید مراحل تحقیقات کامل شود. دوباره درخواستش را تکرار کرده بود و گفته بود که آمده‌ام تا پسرم را به مراسم عروسی‌ای که در پیش داریم، ببرم. پس از اینکه جواب منفی شنیده بود، خیلی ناراحت به اتاق بنده که دادستان وقت بودم آمد. ایستاد و شروع کرد به فریاد زدن و اهانت کردن، به طوری که جمع زیادی از کارکنان جمع شدند و به من اشاره می‌کردند که ایشان را ببریم و من پاسخ می‌دادم که صبر کنید. من فقط سکوت کردم و به حرف‌هایش گوش دادم. وقتی همه‌ی حرف‌هایش تمام شد، با خونسردی به ایشان گفتم: «ببینید پدرجان، اگر شما یک فرزندت را فرستادی به جبهه و به شهادت رسیده است، برای رضای خدا و کمک به نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. اگر ما یکی از فرزندان شما را بازداشت کردیم با توجه به جوی که در مورد منافقین وجود دارد، جهت روشن شدن این موضوع است که خطری برای نظام و خانواده شهدا پیش نیاید.» وقتی من با آرامش به ایشان این جملات را ‌گفتم، انگار با یک کاسه آب سرد، شعله غضبش خاموش شد و آمد جلو و خودش را بر روی پای من انداخت که ایشان را بلند کردم صورتش را بوسیدم و همه‌ی کارکنان هم با مشاهده‌ی این لحظات منقلب شده بودند. سپس گفت که دیگر حرفی ندارم و یقین پیدا کردم که این نظام، نظامی اسلامی است و شما دارید برای رضای خدا کار می‌کنید و دیگر برای آزادی فرزندم مراجعه نخواهم کرد و تا هر زمانی که صلاح می‌دانید وی را نگهداری کنید. خوب ایشان می‌توانست با ناراحتی آنجا را ترک کند و همه جا علیه نظام و انقلاب حرف بزند اما وقتی که با این آرامش با وی برخورد صورت گرفت، به فردی تبدیل شد که هرجا می‌رفت از دادگاه و قضات ما همچنین نظام مقدس جمهوری اسلامی تعریف می‌کرد.

اخلاق و حٌسن سلوک با کارکنان به نظر شما چه جایگاهی در سیستم اداری دارد؟
در سیستم اداری سازمان قضایی ضمن رعایت سلسه‌مراتب که لازمه‌ی هر سیستم اداری است، روابط عاطفی حاکم است. همه با یکدیگر دوست و رفیق هستند و شبیه یک خانواده، هرکسی وظیفه‌ و جایگاه خودش را دارد و این جای خوشبختی است که برخلاف بعضی از ادارات، اداره‌ای داریم که خداوند متعال نعمت محبت را بر ما حاکم کرده است.

به منظور آشنایی نیروهای مسلح با قوانین جدید، چه اقداماتی توسط سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
قبل از اجرایی شدن آیین دادرسی جدید، ما کلاس های متعددی را به صورت منظم و دسته‌بندی شده برای نیروهای مسلح اعم از سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت دفاع و در بخش‌های مختلفی مانند حفاظت‌، بازرسی و قضایی و عقیدتی- ‌سیاسی‌ برگزار کردیم. حتی با خود فرماندهان نیز جلساتی برای آشنایی با قوانین جدید نیروهای مسلح تشکیل دادیم چون آن‌ها هستند که باید بسیاری از این موارد را اجرا کنند. علاوه‌ بر آن، ما جلسات مستمری با روسای حفاظت‌ اطلاعات‌ و مسئولان بازرسی و ‌قضایی یگان های مسلح استان هر دو ماه یک‌بار داریم که سابقه ای بیش از 25 سال دارد و هرگز هم قطع نشده است.
در جلساتی که با مسئولان بازرسی و ‌قضایی پیرامون قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح داشتیم، سه یا چهار ماده مطرح می شد و حاضران می‌بایست مقاله‌ای پیرامون آن مواد ارائه کنند که خودش زمینه‌ی رقابت سالمی را ایجاد کرد. اگر آن مطالب را جمع‌آوری کنیم و در قالب یک کتاب چاپ نماییم می توان بگویم که بهترین شرح قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، همان مقالاتی است که این عزیزان نوشته‌اند. همین کار را از ابتدا تا انتها راجع به قانون نظام وظیفه و قانون جرایم رایانه‌ای و دادرسی الکترونیک را انجام دادیم. این جلسات کماکان استمرار دارد و امیدواریم بتوانیم قوانین متعدد و مختلفی را در این مجامع ان شا ا... مورد تجزیه و تحلیل و بررسی و آموزش قرار دهیم.

در بین قضات سازمان قضایی خراسان رضوی نام افراد متعددی به چشم می خورد که سابقه مدیریتی در استان های دیگر دارند. دلیل آن را چه می‌دانید؟
دلیل آن وجود پربرکت امام رضا علیه‌السلام است. به برکت وجود ایشان تعداد فراوانی از نیروهای مستعد در این استان وجود دارد که مشهد را به عنوان محل سکونت انتخاب کرده‌اند. جالب است بدانید، تعداد فراوانی از مدیران استان و فرماندهان ارتش، نیروی انتظامی، سپاه و... که اهل مشهد هم نیستند وقتی بازنشسته می‌شوند معمولاً مشهد را ترک نمی‌کنند و در مجاورت حرم امام رضا علیه‌السلام باقی می‌مانند. تعداد زیادی از قضات شریفی که در سازمان خراسان رضوی حضور دارند، به عنوان دادستان یا رئیس سازمان در استان‌های دیگر مشغول خدمت بوده‌اند ولی سعی کردند در نهایت، خودشان را به مشهد مقدس برسانند و در جوار علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام خدمت کنند. کسی که در استان دیگری دادستان بوده، ترجیح می‌دهد که در مشهد باشد ولو به عنوان دادیار. یا کسی که رئیس سازمان بوده، اینجا به عنوان دادرس خدمت می‌کند.

خادمی آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام چه حال و هوایی دارد؟
البته همه‌ی ملت شریف ایران و شیعیان بزرگوار و مردم مشهد را خادم علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام می‌دانم اما به صورت خاص خداوند متعال این محبت را عنایت فرمودند و بیش از بیست و دو سال است که این افتخار نصیب بنده حقیر شده است. هر هشت شب، یک شب نوبت کشیک حرم بنده است. شبیه اعتکاف و تشرف به مکه است. در آن لحظات، انسان از تمام مسائل بیرونی جدا و در حال و هوای دیگری است. ما روزشماری می‌کنیم که روز یا شب کشیک فرابرسد. وقتی که وارد حرم می‌شویم، معمولاً تلفن همراه را خاموش کرده و در کمد قرار می‌دهیم. حال و هوای خاصی است، مخصوصاً اوقاتی که نعمت مضاعفی شامل حالمان شود، مثل شستشوی اطراف ضریح مطهر. وقتی همه زائرین رفتند و حرم خلوت شد ما هستیم و ضریح مطهر امام‌رضا علیه‌السلام. بهترین اوقات زندگی ما، همان زمانی است که در خدمت حضرت، خادمی ایشان را انجام می‌دهیم. به غیر از پدر و مادر و نزدیکان، گاهی به نیابت از همه افرادی که نامشان در لیست تلفن همراهم است، دو رکعت نماز زیارت می‌خوانم. همچنین به نیابت از بقیه‌ی دوستان، چه آن‌هایی که در قید حیات هستند و چه آن‌هایی که دست‌شان از این دنیا کوتاه شده است، دعا و زیارت می‌کنم.

بهترین دوران خدمتی شما در کجا بوده است؟
من در بیشتر استان‌ها خدمت کرده ام، مخصوصاً مناطق جنگی. مدتی هم دادستان نظامی استان سیستان‌وبلوچستان و رئیس سازمان قضایی استان مازندران بوده ام. در همه‌ی این مناطق، خدمت لذت‌بخش و شیرین بوده است. گاهی ممکن است عوارض و تلخی‌های بوده اما اگر خدمت در راه رضای خداوند متعال باشد، همه‌ی روزها و سال ها زیبا خواهند بود. به تأسی از حضرت زینب سلام‌ا... علیها و آن جمله‌ی بسیار بلند ایشان که فرمودند: «ما رایتُ الا جَمیلا.» ان شا ا... که بتوانیم از این ایام خدمت، برای آن دنیای خودمان بهره‌ای را برده باشیم.

شیرین ترین لحظات دوران خدمت شما چه زمانی بوده است؟
دوران خدمت همه‌اش خاطره است. منتها موارد به یادماندنی‌تر ملاقات‌هایی بوده که با امام‌راحل نصیب ما ‌شده است، یا خاطرات زیارت و ملاقات مقام معظم رهبری و فرصتی که توانستیم دست ایشان را ببوسیم و پشت سر ایشان نماز بخوانیم و از فرمایشات‌شان استفاده بکنیم.

 

منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:48 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
سالروز فتح خونین شهرعزیز،خرمشهر قهرمان

 

باسم رب الشهداوالصدیقین

فرارسیدن سوم خردادماه، سالروز فتح شهرعشق وشهادت ،خونین شهرعزیز،خرمشهر قهرمان وروز مقاومت،ایثار و پیروزی برامت مسلمان ایران اسلامی مبارک باد.

امورایثارگران اداره کل ... خراسان ...


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:34 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

گزیده بیانات امام ورهبری درخصوص فتح خرمشهر

 

بسمه تعالی

 

 

برادرگرامیم جناب آقای...

 

 

مدیرکل /ریاست سازمان محترم .... خراسان ....

 

 

باسلام واحترام

 

 

پس ازحمدخداوندوسلام وصلوات برمحمدوآل محمد(ص)

 

ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای شما وهمه خدمتگزاران صدیق وشایسته نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وگرامیداشت یادوخاطره بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره)،یادگاران امام،شهدای معظم انقلاب اسلامی وهشت سال دفاع مقدس ،و شفای عاجل جانبازان معزز و آرزوی طول عمر با عزت و برکت برای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز (مدظله العالی) وباتوجه به سالروزفتح خونین شهر (خرمشهر)درعملیات بیت المقدس به دست پرتوان رزمندگان اسلام ،خواهشمنداست دستورفرماییدنسبت به درج گزیده ای ازبیانات حضرت امام ورهبرمعظم انقلاب بشرح ذیل الذکردرسربرگ مکاتبات اداری اقدام نمایند.

 

 

 

 

حضرت امام خمینی(ره):

 

خرمشهرراخداآزادکرد

 

*فتح خرمشهر،فتح خاک نیست ،فتح ارزشهای اسلامی است*

 

مانبایدفتح هایی مثل فتح خرمشهرراازیادببریم

 

*درودبرشماوهمه آنانکه برای اسلام وکشورعزیز حماسه می آفرینند*

 

خداوندندای الله اکبررادرخرمشهرعزیزطنین انداز کرد*

 

سپاس بی حدبرخداوندقادرکه رزمندگان

متعهدوفداکارماراموردعنایت وحمایت خویش قرارداد*

 

مقام معظم رهبری:

 

فداکاری رزمندگان وجانبازان وآزادگان وملت بزرگ ایران ازمکتب عاشورای حسینی نشأت گرفته است*

 

فتوحات مادرمیادین جنگ ازجمله آزادی خرمشهرباتقوی

امکان پذیرشد*

روزآزادی خرمشهررابعنوان یک یادبودوافتخارملی

ومیهنی بایدگرامی داشت*

 

تاریخ وآینده ،گزارش کاروتلاشهای رزمندگان راهمیشه

درخودحفظ خواهدکرد.

 

به امیدپیروزی رزمندگان اسلام برکفرجهانی

 

دبیرخانه اداره کل ورابط امورایثارگران

احمداسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:32 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

حجت الاسلام اسماعیلی : هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد کار قضایی بشوم

 

 

 

 

 

 

همراه با خاطرات؛ هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد کار قضایی بشوم

1395/1/16 دوشنبه

 
اشاره:حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان خراسان رضوی، به عنوان مدیر نمونه سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی شده است.

وی در روستای کریز از بخش کوه‌سرخ شهرستان کاشمر متولد شده و 60 سال سن دارد. پای گفت و گوی این مدیر با سابقه سازمان که دارای تألیفات دلنشینی است، نشستیم.

مسیر طلبگی را از کجا آغاز کردید؟
بسم ا.. الرحمن الرحیم. با درود به ارواح پاک طیبه شهدا، روح بلند امام امت و آرزوی طول عمر و سلامتی برای مقام معظم رهبری، انتظار و تقاضای فرج برای امام زمان علیه‌السلام؛ مشوق بنده در این زمینه جناب ابوی بودند که علاقه شدیدی به روحانیت داشتند. با این که خودشان کشاورز بودند و فقط در حد خواندن و نوشتن سواد داشتند، اما خیلی به روحانیت و طلاب علاقه داشتند و از همان ابتدای دوره ابتدایی بنده را به این امر تشویق می‌کردند. در این بین هم بعضی از معلمان دوره ابتدایی نقش مؤثری داشتند. به عنوان مثال مرحوم جناب انصاری معلم سال ششم ابتدایی، بنده را خیلی تشویق و ترغیب به ورود به حوزه کرد.

در کدام حوزه‌های علمیه درس خوانده‌اید و از محضر چه اساتیدی بهره برده‌اید؟
اولین حوزه علمیه‌ای که وارد شدم، حوزه علمیه‌ی کاشمر بود که در دوره ی قبل از انقلاب به برکت حضور مرحوم آیت‌ا... سعیدی یکی از بهترین حوزه‌های علمیه‌ی کشور بود. علاوه بر دروس حوزه، ایشان طلبه‌ها را موظف کرده بودند که هر روز یک مسئله را فرا بگیرند و یک صفحه نیز از گلستان سعدی و بعد کلیله‌ودمنه به عنوان مشق بنویسند. هر ماه نیز امتحانی از همان 30 مسئله‌ و مشق‌های نوشته شده می‌گرفتند و پرداخت شهریه‌ی ایشان منوط به قبولی در همین آزمون بود. اساتید دیگری هم در آن حوزه بودند، مثل مرحوم حاج‌آقای مدرسی، مرحوم آقای شریعتی مه‌ولاتی و مرحوم آقای نبوی. بعد از گذراندن سطوح مقدماتی در آن حوزه، عازم قم شدم. آنجا هم شرایط خودش را داشت. از اساتید متعددی در آنجا استفاده کردیم از جمله حضرت آیت ا... مکارم شیرازی، حضرت آیت‌ا... فاضل لنکرانی و حضرت آیت‌ا... خزعلی.

کدام استاد بیشترین تأثیر را بر زندگی شما گذاشتند؟
البته همه‌ی اساتید تأثیر خودشان را داشتند، علت هم این بود که بین شاگرد و استاد در حوزه علمیه، یک ارتباط عاطفی و دینی وجود دارد و ما استاد را به عنوان کسی که به او اعتقاد داشتیم انتخاب می‌کردیم و طبیعتاً بر ما اثر می‌گذاشت. منتهی شاید بیشترین اثر را در جهات متعدد و مختلفی از جمله سیاسی، اعتقادی، انقلابی و حتی مادی از مرحوم آیت‌ا... مشکینی گرفتم. واقعاً زندگی ایشان درس بزرگی برای طلابی بود که در قم زندگی می‌کردند.

چه شد که وارد کار قضایی شدید؟
شاید یکی از کارهایی که هیچ وقت فکر نمی‌کردم وارد آن بشوم، همین کار قضایی بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قم اعلام کردند که به تعدادی از طلاب برای تبلیغ مسائل فرهنگی در دبیرستان‌ها و مراکز فرهنگی آموزش عالی احتیاج دارند. بنده و تعدادی از دوستان ثبت‌نام کردیم و از اولین شاگردان مدرسه عالی طلاب قم و بخش فرهنگی و تربیتی آن بودیم. از بین شرکت‌کنندگان، گروهی را بر مبنای معدل انتخاب کردند تا بعد از چند ماه آموزش، جذب آموزش و پرورش شوند و بنده هم جز آن گروه بودم. آموزش‌ها را تا خرداد ماه سال 60 گذراندیم و قرار شد که از مهر ماه همان سال در مدارس تقسیم شویم. در وقفه چند ماهه ای که بین اتمام آموزش تا زمان تقسیم به وجود آمد، چند نفری از جمله جناب آقای صدر دادستان وقت سپاه پاسداران از طرف شهید بهشتی به مدرسه عالی طلاب آمدند و عنوان نمودند که احتیاج شدیدی به طلاب در مسائل قضایی دارد و از روحانیون خواستند که با آنها همکاری کنند. بنده، حاج‌آقای فراتی و حاج‌آقای شفیعی، قول دادیم که سه ماه تابستان را به دستگاه قضایی کمک کنیم و بعد از آن هم وارد کار فرهنگی در آموزش و پرورش شویم. بعد از تقسیم، من به مشهد مقدس آمدم و بعد از پایان سه ماه تابستان، به دلیل تحرکات و ترورهای منافقین و نیاز شدیدی که به حضور روحانیون در دستگاه قضایی وجود داشت، باعث شد که از آموزش و پرورش جدا شویم و در دستگاه قضایی باقی بمانیم.

اولین روزی که پشت میز قضاوت نشستید چه احساسی داشتید؟
برای ما بسیار کار سختی بود که بخواهیم در مورد افراد قضاوت بکنیم. البته آموزش‌هایی هم که دیده بودیم کامل نبود. قانون هم در آن روز وجود نداشت. ما بودیم و کتاب تحریرالوسیله امام(ره) که باید خودمان از این کتاب و مبانی فقهی آن مسائل را استخراج و مورد استفاده قرار می دادیم و کار بسیار سختی بود.
البته همین الان هم این کار سختی است، یعنی سختی و دشواری قضاوت بین افراد از همان ابتدا تاکنون فرقی نکرده است. یعنی همان حساسیت و همان سختی که در روز اول قضاوت احساس می‌کردیم، امروز هم هر لحظه و هر دقیقه همان احساس را داریم. چون کار بسیار خطیری است و از خداوند متعال می‌خواهیم که در این راه به ما کمک کند.

شما در عرصه تألیف نیز دستی بر آتش دارید و تاکنون چند کتاب از شما منتشر شده است. چه شد که به این فکر افتادید؟
قبل از پیروزی انقلاب، طلاب کاشمری جلسه‌ای داشتند که بنده چند مقاله در آنجا عرضه کردم و مورد تشویق و ترغیب دیگران و مسئول آن جلسه قرار گرفت. بعد از پیروزی انقلاب هم در مقاطع مختلفی علاقه‌مند بودم که مطالبی را جمع‌آوری کنم و بنویسم. اولین کتابی که شروع به نوشتن آن کردم، خاطراتی بود از برهه زمانی جریان 19دی در قم و اهانتی که به حضرت امام شد و رفت‌وآمدی که طلاب به منزل مراجع به عنوان همدردی و ابراز تنفر از دستگاه و رژیم شاه داشتند که در بازگشت از منزل یکی از مراجع، مورد تعرض مأمورین قرار گرفتیم و تعدادی از طلاب به شهادت رسیدند و خاطرات دیگری که مربوط به قبل و بعد از پیروزی انقلاب است. با خودم گفتم که حیف است این وقایع مکتوب نشود، چون من شاهد عینی بسیاری از آن جریانات بودم لذا کتاب «خاطرات زیبا» را نوشتم. البته نقص‌هایی دارد و باید کامل شود. بعد از آن هم به دلیل این که خداوند سفرهای متعددی زیارت حرمین شریفین را نصیب بنده کرده است، در آن سال‌های اول که کتاب جامع و مدون و قابل استفاده در زمینه حج وجود نداشت مطالب مختلفی را از کتب متعدد جمع‌آوری کردم و به این فکر افتادم که آنچه را مورد نیاز یک زائر یا روحانی کاروان از همان ابتدای ورود به سرزمین مکه و مدینه است، در قالب کتابی با عنوان «حرمین شریفین» منتشر نمایم.
همچنین در اولین سفری که به عتبات عالیات مشرف شدم دوباره همین نیاز را احساس کردم. لذا با موضوع معرفی کربلا، نجف، سامرا، کوفه و شخصیت‌ها و مکان‌های مختلف مذهبی کشور عراق، کتابی را تألیف کردم.
در حال حاضر هم اگر فرصتی باشد علاقه‌مند هستم که کتب دیگری را در این زمینه بنویسم و به تمامی خدمت‌گزاران اسلام و مسلمین تقدیم کنم.

مهم‌ترین دستاوردهای سازمان قضایی استان را چه می‌دانید؟
تقریباً می‌شود گفت که به برکت مدیریت واحد و برنامه ریزی مناسب و نظارت‌های مختلف و متعددی از جمله بازرسی خوداتکایی و برنامه‌هایی که برای آموزش پیش‌بینی کرده‌اند و از استان‌ها مطالبه می نمایند، دستاوردها در همه‌جا یکسان است.
با توجه به این برنامه‌های مدون، همراه با تلاش و کوششی که قضات و کارمندان سازمان قضایی استان خراسان رضوی داشته‌اند، شاهدیم که آمار پرونده‌های وارده از سال 74 تاکنون کمتر از نصف شده است که این دستاورد بزرگی است و مرهون خدمات همکاران محترم قضایی و کارمندان و تعاملی است که با نیروهای مسلح داشته‌ایم و داریم.

یکی از شاخص‌های انتخاب جناب عالی به عنوان مدیر نمونه، نظارت بر عملکرد کاربران سمپ (CMS) بوده است. در این‌باره توضیح دهید.
سابقاً در سازمان قضایی خراسان رضوی با توجه به گستردگی و تعداد فراوان پرونده‌ های موجود، دو تا سه کارمند در فضای بزرگی، کار پیدا کردن سوابق را برعهده داشتند و کارت‌ها را یک‌به‌یک بررسی می‌کردند تا سوابق را بتوانند اعلام کنند. ابتدا وقتی مسئله استفاده از فناوری در سازمان‌های قضایی مطرح شد، هرچند امکاناتی نداشتیم، از سربازان باسواد پس از آموزش اولیه استفاده کردیم و توانستیم حدود 150 هزار پرونده قدیمی را وارد رایانه کرده و سیستم کارتی را جمع‌آوری کنیم. به همین شکل برنامه‌های بعدی سازمان را پیش بردیم و گسترش دادیم. علاقه‌ای که خود من به استفاده از رایانه و فناوری های جدید داشتم، باعث شد که به این بخش توجه بیشتری شود. بعد از این که در سراسر استان‌ها، برنامه منظم‌تر پیاده شد، باز هم افرادی را مسئول کردیم که در بخش دادسرا و دادگاه به‌طور مجزا سرکشی کنند و جلسات متعددی را با کاربران گذاشتیم و شکر خدا الان هم می‌توانیم بگوییم که در حد مطلوبی از سامانه سمپ بهره می بریم. اکثر قضات دوره‌های تخصصی استفاده از رایانه را ندیده‌اند ولی با جدیت و علاقه توانستند در کنار کار قضایی بر کار رایانه مسلط شوند و الان در همه شعب دادگاه‌ها و دادسرا استفاده کاملی از سامانه سمپ صورت می گیرد.

چه اقداماتی برای آموزش مطلوب کارکنان سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
از همان ابتدایی که بنده وارد کار قضایی شدم، بحث آموزش را همواره مورد توجه قرار دادم. اوایل که حجم کار کمتر بود، هر روز نیم‌ساعت کلاس داشتیم که تا به امروز استمرار داشته است. در حال حاضر که نگاه می‌کنم می‌بینم که واقعاً فوائد مختلفی در این کلاس‌ها وجود داشته است. مثلاً ما توانسته‌ایم در جلسات صبح‌مان، کل «کتاب‌القضا» تحریرالوسیله امام(ره) را در جمع کارکنان بخوانیم یا کل قوانین مصوب، مانند قانون مجازات اسلامی، آئین دادرسی کیفری 1290 یا آئین دادرسی مدنی را در همان جمع مرور نماییم. علاوه بر این،‌ روایاتی از کتاب «مواعظ العددیه» آیت‌ا... مشکینی و جلد هشتم بحار در باب زیارات نیز من باب تذکر در اول کلاس ها خوانده شده است. کار دیگر ما در این جلسات صبح، برگزاری جلسات قرائت و تفسیر نهج‌البلاغه است که یک دوره کامل خوانده‌ایم و الان در دور دوم و در خطبه شصت این کتاب شریف هستیم.
کلام ائمه نور است. کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ.
نسبت به آموزش های اداری هم اهتمام به عمل آمده است. در زمینه کار با سمپ هم کلاس‌های متعددی با بهره‌گیری از اساتید مجرب به صورت خصوصی و عمومی برگزار شده است لذا اگر پیشرفتی در بین نیروها دیده می‌شود به خاطر آموزش های مستمری است که هنوز هم ادامه دارد.

تکریم ارباب رجوع از چه لحاظ اهمیت دارد؟
تکریم ارباب رجوع یکی از آموزه‌های دینی ما است. در روایت داریم: «سید القوم خادمهم.» یعنی آقای مردم، خادم آن‌هاست. یا فرمایش امام راحل که ‌فرمودند: من خادم مردم هستم و خوشحال‌تر می‎‌شوم که به‌جای رهبر به‌من خادم بگویید. خوب این آموزه‌ها و روایات متعددی که از معصومین علیهم‌السلام وجود دارد سرمنشاء همه افکار و اندیشه‌های ماست و باعث می‌شود که به ارباب رجوع خدمت کنیم. از معصوم علیه‌السلام نقل شده است که خدمت به مردم، حتی از طواف خانه خدا و از زیارت بیت‌ا... الحرام افضل است. اگر به این‌ها دقت کنیم ضرورت تکریم به ارباب رجوع را می‌فهمیم و عمل می‌کنیم. بنده می‌توانم به جرأت بگویم که در طول خدمتم از اول ورود تا الان، هیچ‌موقع برخورد تندی با ارباب‌رجوع و مراجعه‌کنندگان نداشته‌ام.

خاطره ای هم در این زمینه دارید؟
خاطرات فراوانی در این زمینه وجود دارد. در سال‌های اول انقلاب که منافقین تحرکات فراوانی داشتند، فردی را دستگیر کرده بودند که تعدادی نارنجک از جبهه آورده و پنهان کرده بود. احتمال وابسته بودن این فرد به منافقین زیاد بود. نیروهای اطلاعات سپاه مشغول کار بر روی وی بودند. بعداً متوجه شدیم که برادر شهید است. پدرش که پیرمردی بود، به دادسرا آمده بود و به دادیار پرونده گفته بود: می‌خواهم پسرم را آزاد کنم. دادیار پرونده به وی گفته بود که آزادی پسر شما فعلاً امکان ندارد و باید مراحل تحقیقات کامل شود. دوباره درخواستش را تکرار کرده بود و گفته بود که آمده‌ام تا پسرم را به مراسم عروسی‌ای که در پیش داریم، ببرم. پس از اینکه جواب منفی شنیده بود، خیلی ناراحت به اتاق بنده که دادستان وقت بودم آمد. ایستاد و شروع کرد به فریاد زدن و اهانت کردن، به طوری که جمع زیادی از کارکنان جمع شدند و به من اشاره می‌کردند که ایشان را ببریم و من پاسخ می‌دادم که صبر کنید. من فقط سکوت کردم و به حرف‌هایش گوش دادم. وقتی همه‌ی حرف‌هایش تمام شد، با خونسردی به ایشان گفتم: «ببینید پدرجان، اگر شما یک فرزندت را فرستادی به جبهه و به شهادت رسیده است، برای رضای خدا و کمک به نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. اگر ما یکی از فرزندان شما را بازداشت کردیم با توجه به جوی که در مورد منافقین وجود دارد، جهت روشن شدن این موضوع است که خطری برای نظام و خانواده شهدا پیش نیاید.» وقتی من با آرامش به ایشان این جملات را ‌گفتم، انگار با یک کاسه آب سرد، شعله غضبش خاموش شد و آمد جلو و خودش را بر روی پای من انداخت که ایشان را بلند کردم صورتش را بوسیدم و همه‌ی کارکنان هم با مشاهده‌ی این لحظات منقلب شده بودند. سپس گفت که دیگر حرفی ندارم و یقین پیدا کردم که این نظام، نظامی اسلامی است و شما دارید برای رضای خدا کار می‌کنید و دیگر برای آزادی فرزندم مراجعه نخواهم کرد و تا هر زمانی که صلاح می‌دانید وی را نگهداری کنید. خوب ایشان می‌توانست با ناراحتی آنجا را ترک کند و همه جا علیه نظام و انقلاب حرف بزند اما وقتی که با این آرامش با وی برخورد صورت گرفت، به فردی تبدیل شد که هرجا می‌رفت از دادگاه و قضات ما همچنین نظام مقدس جمهوری اسلامی تعریف می‌کرد.

اخلاق و حٌسن سلوک با کارکنان به نظر شما چه جایگاهی در سیستم اداری دارد؟
در سیستم اداری سازمان قضایی ضمن رعایت سلسه‌مراتب که لازمه‌ی هر سیستم اداری است، روابط عاطفی حاکم است. همه با یکدیگر دوست و رفیق هستند و شبیه یک خانواده، هرکسی وظیفه‌ و جایگاه خودش را دارد و این جای خوشبختی است که برخلاف بعضی از ادارات، اداره‌ای داریم که خداوند متعال نعمت محبت را بر ما حاکم کرده است.

به منظور آشنایی نیروهای مسلح با قوانین جدید، چه اقداماتی توسط سازمان قضایی استان صورت گرفته است؟
قبل از اجرایی شدن آیین دادرسی جدید، ما کلاس های متعددی را به صورت منظم و دسته‌بندی شده برای نیروهای مسلح اعم از سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و وزارت دفاع و در بخش‌های مختلفی مانند حفاظت‌، بازرسی و قضایی و عقیدتی- ‌سیاسی‌ برگزار کردیم. حتی با خود فرماندهان نیز جلساتی برای آشنایی با قوانین جدید نیروهای مسلح تشکیل دادیم چون آن‌ها هستند که باید بسیاری از این موارد را اجرا کنند. علاوه‌ بر آن، ما جلسات مستمری با روسای حفاظت‌ اطلاعات‌ و مسئولان بازرسی و ‌قضایی یگان های مسلح استان هر دو ماه یک‌بار داریم که سابقه ای بیش از 25 سال دارد و هرگز هم قطع نشده است.
در جلساتی که با مسئولان بازرسی و ‌قضایی پیرامون قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح داشتیم، سه یا چهار ماده مطرح می شد و حاضران می‌بایست مقاله‌ای پیرامون آن مواد ارائه کنند که خودش زمینه‌ی رقابت سالمی را ایجاد کرد. اگر آن مطالب را جمع‌آوری کنیم و در قالب یک کتاب چاپ نماییم می توان بگویم که بهترین شرح قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، همان مقالاتی است که این عزیزان نوشته‌اند. همین کار را از ابتدا تا انتها راجع به قانون نظام وظیفه و قانون جرایم رایانه‌ای و دادرسی الکترونیک را انجام دادیم. این جلسات کماکان استمرار دارد و امیدواریم بتوانیم قوانین متعدد و مختلفی را در این مجامع ان شا ا... مورد تجزیه و تحلیل و بررسی و آموزش قرار دهیم.

در بین قضات سازمان قضایی خراسان رضوی نام افراد متعددی به چشم می خورد که سابقه مدیریتی در استان های دیگر دارند. دلیل آن را چه می‌دانید؟
دلیل آن وجود پربرکت امام رضا علیه‌السلام است. به برکت وجود ایشان تعداد فراوانی از نیروهای مستعد در این استان وجود دارد که مشهد را به عنوان محل سکونت انتخاب کرده‌اند. جالب است بدانید، تعداد فراوانی از مدیران استان و فرماندهان ارتش، نیروی انتظامی، سپاه و... که اهل مشهد هم نیستند وقتی بازنشسته می‌شوند معمولاً مشهد را ترک نمی‌کنند و در مجاورت حرم امام رضا علیه‌السلام باقی می‌مانند. تعداد زیادی از قضات شریفی که در سازمان خراسان رضوی حضور دارند، به عنوان دادستان یا رئیس سازمان در استان‌های دیگر مشغول خدمت بوده‌اند ولی سعی کردند در نهایت، خودشان را به مشهد مقدس برسانند و در جوار علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام خدمت کنند. کسی که در استان دیگری دادستان بوده، ترجیح می‌دهد که در مشهد باشد ولو به عنوان دادیار. یا کسی که رئیس سازمان بوده، اینجا به عنوان دادرس خدمت می‌کند.

خادمی آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام چه حال و هوایی دارد؟
البته همه‌ی ملت شریف ایران و شیعیان بزرگوار و مردم مشهد را خادم علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام می‌دانم اما به صورت خاص خداوند متعال این محبت را عنایت فرمودند و بیش از بیست و دو سال است که این افتخار نصیب بنده حقیر شده است. هر هشت شب، یک شب نوبت کشیک حرم بنده است. شبیه اعتکاف و تشرف به مکه است. در آن لحظات، انسان از تمام مسائل بیرونی جدا و در حال و هوای دیگری است. ما روزشماری می‌کنیم که روز یا شب کشیک فرابرسد. وقتی که وارد حرم می‌شویم، معمولاً تلفن همراه را خاموش کرده و در کمد قرار می‌دهیم. حال و هوای خاصی است، مخصوصاً اوقاتی که نعمت مضاعفی شامل حالمان شود، مثل شستشوی اطراف ضریح مطهر. وقتی همه زائرین رفتند و حرم خلوت شد ما هستیم و ضریح مطهر امام‌رضا علیه‌السلام. بهترین اوقات زندگی ما، همان زمانی است که در خدمت حضرت، خادمی ایشان را انجام می‌دهیم. به غیر از پدر و مادر و نزدیکان، گاهی به نیابت از همه افرادی که نامشان در لیست تلفن همراهم است، دو رکعت نماز زیارت می‌خوانم. همچنین به نیابت از بقیه‌ی دوستان، چه آن‌هایی که در قید حیات هستند و چه آن‌هایی که دست‌شان از این دنیا کوتاه شده است، دعا و زیارت می‌کنم.

بهترین دوران خدمتی شما در کجا بوده است؟
من در بیشتر استان‌ها خدمت کرده ام، مخصوصاً مناطق جنگی. مدتی هم دادستان نظامی استان سیستان‌وبلوچستان و رئیس سازمان قضایی استان مازندران بوده ام. در همه‌ی این مناطق، خدمت لذت‌بخش و شیرین بوده است. گاهی ممکن است عوارض و تلخی‌های بوده اما اگر خدمت در راه رضای خداوند متعال باشد، همه‌ی روزها و سال ها زیبا خواهند بود. به تأسی از حضرت زینب سلام‌ا... علیها و آن جمله‌ی بسیار بلند ایشان که فرمودند: «ما رایتُ الا جَمیلا.» ان شا ا... که بتوانیم از این ایام خدمت، برای آن دنیای خودمان بهره‌ای را برده باشیم.

شیرین ترین لحظات دوران خدمت شما چه زمانی بوده است؟
دوران خدمت همه‌اش خاطره است. منتها موارد به یادماندنی‌تر ملاقات‌هایی بوده که با امام‌راحل نصیب ما ‌شده است، یا خاطرات زیارت و ملاقات مقام معظم رهبری و فرصتی که توانستیم دست ایشان را ببوسیم و پشت سر ایشان نماز بخوانیم و از فرمایشات‌شان استفاده بکنیم.

 

منبع:سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان
 

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (

 حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ می نماید
اکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد، بوی او بوی محمد
خلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 

 

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (1

 

اي رخ تو مطلع الانوار حُسن
خال لبت نقطه ي پرگار حُسن
بزم وفا را رخ ماه تو شمع
خوبي خوبان جهان در تو جمع
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (2

 

الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بی‌مثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (

 

اکبر که گل حمیده فاطمه است
نور دل نور دیده فاطمه است
هر چند که از گلشن لیلا باشد
او لاله پروریده فاطمه است
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (4).jpg

 

از دامان لیلا گلى بر آمد
شبیه حضرت پیغمبر آمد
نور دل زینب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (5

 

این سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاك
این جان حسین است و نبی، لؤلو لولاك
این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست
دارد ز محمد نسب و منطق و ادراك
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (6

 

الگوى شجاعت و ادب، علی اکبر
دردانه فاطمى نسب، علی اکبر
فرزند يقين ز نسل ايمان بود
پرورده دامن کريمان بود
آن يوسف حُسن، ماه کنعانى‏
در خلق و خصال، احمد ثانى
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دريا دل و کوه استقامت بود
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 

عکس نوشته درباره ولادت علی اکبر علیه السلام و روز جوان ویسگون (7

 

جمال حضرت جانان، بود نامش علی‌اكبر
عزیز خالق سبحان بود، آن وارث حیدر
كه هست ثانی احمد، جز علی‌اكبر، گل لیلا؟
بحق این مظهر ایمان بود، بر عالمی سرور
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 

نسل جوان را به جهان رهبری
جلوه ی توحید، علی اکبری
هر که هوای رخ احمد کند
در تو تماشای پیمبر کند
ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینه ی محمدی و روز جوان مبارک
خدا کند که جوانان زحقّ جدا نشوند
به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
سر عقیده خود پاى فشارند چو کوه
بسان کاه زهر باد جابجا نشوند
روز جوان مبارک

 

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
به راستى که خداوندمتعال به جوان عبادت پیشه بر فرشتگان مى بالدومى فرماید:
به بنده ام بنگرید! به خاطر من از خواهش نفسش دست کشیده است .
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 6:32 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 75 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3649344 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب