ادامه مطلب
انتهای پیام/
چشمه سلطان ولی کریز
| ||||||
|
عکس/ امیر پوردستان با لباس شخصی
حضور امیر احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش در مراسم ختم همسر فرمانده کل ارتش در مشهد
ادامه مطلب » شرکت اسرائیلی «G 4 S» امنیت حج را به عهده گرفته است/ عدهای که از نظام خسته شدهاند و راه امام(ره) را فراموش کردهاند میگویند باید با آل سعود مذاکره کنیم
کد خبر : 1901252
تاریخ انتشار : ۱۹ شهریور ۱۳۹۵در ۵:۳۲ ب.ظ
شرکت اسرائیلی «G 4 S» امنیت حج را به عهده گرفته است/ عدهای که از نظام خسته شدهاند و راه امام(ره) را فراموش کردهاند میگویند باید با آل سعود مذاکره کنیمامام جمعه مشهد مقدس گفت: بر ذهن شما مهر باطل خورده با این حرفهایی که میزنید، اینها از نظام خسته شدهاند و راه امام(ره) را فراموش کردهاند که میگویند باید با آل سعود مذاکره کنیم تا مشکلات منطقه حل شود. به گزارش مشهد پیام به نقل از صبح توس، آیتالله سید احمد علمالهدی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه مشهد که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: فردا «یوم الترویه» است، سرآغاز حرکت امام حسین(ع) به کربلا، این روز خیلی مهم است و مشهدیها درگذشته این روز را عزاداری میکردند، علما و مداحان مثل پدرانشان درگذشته این روز را زنده کنند، امیدوارم این روز در این شهر دوباره احیا شود.
امامجمعه مشهد بابیان اینکه مسئله کربلا حادثه نبود و از ابتدا از روی برنامه بود، تصریح کرد: حج امسال با بقیه سالها فرق میکند، از منا که سرزمین آرزوهاست دیگر تصویر خوبی وجود ندارد بلکه به دلیل جنایت آل سعود که ۷۰۰۰ نفر را به شهادت رساند دیگر از این مکان تصویر سرزمین دلدادگی نیست بلکه یک جای ناامن و نقطه آدم کشی است.
وی بابیان اینکه عدهای میگویند اگر با سعودی رابطه نداشته باشیم مشکلات منطقه حل نمیشود، گفت: سعودیها بچه کش و شیطانی و خائن هستند و ذلت از این بالاتر که با چنین افرادی که در دریای خون کودکان شنا میکنند ارتباط داشته باشیم.
علمالهدی تصریح کرد: عدهای فراموش کردهاند که آمریکا شیطان بزرگ است، اینها نهتنها امام(ره) را فراموش کردهاند بلکه در مقابل امام ایستادهاند و یادشان رفته که آل سعود دستنشانده صهیونیست و قاتل مسلمانان است.
وی تأکید کرد: جمهوری اسلامی در رأس جبهه مقاومت است و چگونه میتواند با چنین گروهی مذاکره کند؟
وی بابیان اینکه یک شرکت اسرائیلی(G ۴ S) امنیت حج را به عهده گرفته است، تصریح کرد: ابتدا سعودیها این موضوع را انکار کردند ولی بعد روزنامههای اسرائیلی قرارداد عربستان با این شرکت را منتشر کردند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی افزود: چطور ممکن است که جان حجاجی که به مکه میروند دست یهود باشد، توسط دست بندهای موقعیتیاب میخواهند جاسوسی کنند و بهطور سازماندهی شده افرادی که علیه آل سعود هستند شناسایی و بهطور لحظهبهلحظه موقعیت آنها را اعلام کنند.
وی ادامه داد: عدهای ساده لوح میخواهند از هر راهی به حج بروند و خود را به کام اسرائیلیها برسانند، ببینید اگر ما امسال به حج میرفتیم چه اتفاقات بدی میافتاد.
امامجمعه مشهد گفت: اینها چه میگویند؟ درک سیاسی شما کجا رفته؟ بر ذهن شما مهر باطل خورده با این حرفهایی که میزنید، اینها از نظام خسته شدهاند و راه امام(ره) را فراموش کردهاند که میگویند باید با آل سعود مذاکره کنیم تا مشکلات منطقه حل شود.
وی تأکید کرد: تمام مشکلات ما در منطقه براثر جنایات آل سعود است و مرحبا به جوانان غیور بحرینی که تا پای جان از عالم بزرگ شیعه حمایت میکنند و علیه آل سعود و آل خلیفه مبارزه میکنند.
انتهای پیام/
ادامه مطلب مجموعهپوستر؛
«آلسعود» دهانها را با پول نبندد
تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۳۹۵ در ۹:۵۲ ق٫ظ
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانوادههای شهدایمنا و مسجدالحرام گفتند: «آلسعود اگر به ادعای بیتقصیری خود در حادثهی منا مطمئن است، دهانها را با پول نبندد و بگذارد هیأت حقیقتیاب، مسئله را از نزدیک دنبال کند.»
به گزارش صبحتوس به نقل از ندایگناباد، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز گذشته در دیدار خانواده های شهدای مِنا و مسجدالحرام گفتند: « آلسعود اگر به ادعای بیتقصیری خود در حادثهی منا مطمئن است، دهانها را با پول نبندد و بگذارد هیأت حقیقتیاب، مسئله را از نزدیک دنبال کند.» انتهایپیام/ ادامه مطلب گزارش کامل فارس از راهپیمایی نمازگزاران تهرانی:خط و نشان تهرانیها برای آل سعود با لباس احرام/ اعتراض به توافق FATF
نمازگزاران تهرانی امروز با برگزاری راهپیمایی ضمن محکومیت جنایات آلسعود، خواستار تجدیدنظر در FATF شدند.به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، راهپیمایی با شکوه علیه 2 رژیم گرگ صفت
آلسعود و آلخلیفه و حمایت از «شیخ عیسی قاسم» رهبر شیعیان بحرین در تهران و 850 شهر در سراسر کشور و پس از اقامه نماز جمعه آغاز شد. راهپیمایان در این تظاهرات با سر دادن شعارهای «مرگ بر آلسعود»، «مرگ بر مرتجعین منطقه» و «مرگ بر آلخلیفه» انزجار و نفرت خود را از مستکبران جهانی و این 2 رژیم ملعون به جهانیان اعلام کردند. *بیانیه پایانی تظاهرات سراسری در محکومیت جنایات آلسعود و آلخلیفه شرکتکنندگان در تظاهرات گسترده در محکومیت جنایات آلسعود و آلخلیفه در فاجعه منا و هتک حرمت به شیخ عیسی قاسم در پایان تجمع عظیم خود بیانیهای صادر کردند. متن این بیانیه به شرح ذیل است: «بســمالله الـرحمن الـرحیم» ملت بزرگ و بصیر انقلاب اسلامی با حضور پرشور و حماسی خود در این مراسم تظاهرات ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ شهدای گرانقدر فاجعۀ دلخراش و اندوهناک منا، در اولین سالگرد آن؛ اینگونه اقدامات ضد حقـوقبشـری، غیرانسـانی و ددمنشانۀ شـجـرۀ خبـیثـۀ مـلعـونـه آلسـعـود را در کشـتار ضـیـوفالرحمـان و حجـاج بیـتالله الحـرام در مسجدالحرام و منا و کشـتار و سرکوب و قتل عام مسلمانان و مردم مظلوم در عربستان، یمن، سوریه و حمایت از رژیم فاسد و مزدور آل خلیفه در کشتار و سرکوب مسلمانان و مردم مظلوم و بیدفاع بحرین و اهانت به حریم مرجعیت بزرگ دینی آن کشور «آیتالله شیخ عیسی قاسم" را به شدت محکوم میکند. ما تظاهراتکنندگان در حمایت از رهنمودها و فرمایشات راهگشای مقام معظم رهبری «مدظله العالی» علیه خباثتهای رژیم دستنشانده و سفاک آلسعود و آلخلیفه بار دیگر اعتراض و خشم انقلابی و نفرت و انزجار خود را از اینگونه اقدامات ضدانسانی و غیرمسئولانۀ آلسعود خائنالحرمین اعلام کرده و در بیش از 850 میعادگاه نماز جمعه در سراسر کشور "مرگ آلسعود و آلخلیفه" را فریاد میزنیم. ملت شجاع و بصیر ایران اسلامی صراحتاً اعلام میدارد تا همراه و همگام با سایر ملتهای آزاده و مسلمان و "امت بزرگ رسولالله"، ضمن گرامیداشت نام و یاد و خاطرۀ شهدای گرانقدر فاجعۀ منا و مسجدالحرام، حمایت همه جانبۀ خود را از مردم مظلوم یمن، سوریه و رهبر بزرگ مسلمانان بحرین و مردم مظلوم آن اعلام میدارد و به رژیم آلسعود و آلخلیفه این مزدوران رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکای جنایتکار امالفساد، هشدار میدهد که اگر آلسعود خائن مسئولیت اقدامات خود را در جنایت هولناک سرزمین منا نپیذیرد و درصدد جبران و اصلاح اقدامات خصمانه و مداخلهجویانه خود نیز در سایر بلاد اسلامی بر نیاید و نیز همچنین اگر رژیم فاسد آلخلیفه از سرکوب مردم مظلوم و ستمدیدۀ خود و هتک حرمت رهبران و مراجع بزرگ دینی به ویژه "آیتالله شیخ عیسی قاسم " دست برندارد، به زودی زیر امواج خروشان خشم انقلابی و مقدس مسلمانان جهان به ویژه جوانان حزبالله برای همیشۀ تاریخ دفن خواهد شد. سخنرانی 13 دانشجوی بسیجی در پیشخطبههای نمازجمعه از اعتراض دانشجویان به FATF تا هشدار به هاشمی در نماز جمعه رهبر معظم انقلاب امسال در دیدار خود با دانشجویان پیشنهاد سخنرانی فعالان دانشجویی پیش از خطبهها را مطرح کردند و فرمودند: «تحلیلهای دانشجویی تحلیلهایی باشد که مردم مطّلع بشوند. خب، یکی از کارهای آسان به نظر من این است که در سخنرانیهای قبل از خطبههای نمازجمعه یک برنامهریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند]. مثلاً قبل از خطبههای نمازجمعه -که حالا مسئولین میروند و صحبت میکنند- یک فصلی هم برای دانشجوها گذاشته بشود. فرض کنید نماز جمعهی یک شهری مثل تهران، مثل اصفهان، مثل مشهد، مثل تبریز، جای کوچکی نیست؛ یک دانشجو برود آنجا حرف بزند، یک عالَم مطلب بیان میکند؛ اینها چیزهای باارزشی است؛ یا مثلاً فرض کنید [نمازجمعهی] تهران. دشمن هم بداند تحلیل شما را؛ یعنی وقتیکه شما تحلیل کردید حادثه را، موضعگیری کردید، اعلام موضع کردید، دشمن هم مطّلع بشود؛ و مطّلع میشود، او زودتر از بعضی از دوستان مطّلع میشود.(23) منطقی و مستدل [هم] باشد؛ این حضور فکری است.» از 29 مردادماه امسال نخستین سخنرانی پیش خطبه دانشجویان با سخنرانی محمدحسین قائدشرف دبیر تشکیلات اتحادیه دفتر تحکیم وحدت در پیشخطبههای نمازجمعه تهران آغاز شد و امروز برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، به طور همزمان 13 نفر از مسئولان بسیج دانشجویی استان و شهرستانهای تهران پیش از خطبههای نماز جمعه سخنرانی کردند. امیرشعبان جولا مسئول بسیج دانشجویی دانشگاهی صنعتی شریف در شهرستان اندیشه، حسین کیانی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در شهرستان پردیس، سیدمهدی مرتضایی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد در شهرستان پاکدشت، امیرحسین غفاریان مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت در شهرستان دماوند، علی مولوی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صداوسیما در شهرستان رودهن، مجتبی آصفی مسئول بازرسی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران در شهرستان خاورشهر، وحید شورابی مسئول شورای هماهنگی دانشگاههای آزاد کشور در شهرستان رباطکریم، پیمان تقوی گودرزی مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه مذاهب اسلامی در شهرستان لواسانات، میثم هادیپور مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در شهرستان شهریار، مصطفی ابراهیمی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در شهرستان قرچک، صادق پناهی نسب مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس در شهرستان قیامدشت، مهدی ایرانپوری مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در شهرستان ملارد و مرتضی فتحاللهزاده مسئول سیاسی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در شهرستان اسلامشهر سخنرانی کردند. متن سخنرانی چهار نفر از دانشجویان بسیجی در پیشخطبههای نماز جمعه شهرستانهای استان تهران به شرح ذیل است: * هادی پور: FATFتنها به سیستم بانکی محدود نمیشود بلکه بیشتر نهادهای نظامی در نظر دارد هادی پور مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس پیش از خطبههای نماز جمعه شهرستان شهریار سخنرانی کرد. « خداوند متعال را سپاسگذارم که این امکان فراهم شد که امروز در خدمت شما مردم بزرگوار شهرستان شهریار باشم. ابتدا به ساکن از حجت الاسلام والمسلمین سالمی امام جمعه شهرستان شهریار کمال تشکر را دارم به خاطر ضیق وقت از مطالبی که میخواستم مطرح کنم به چند نکتة اصلی اشاره میکنم. فساد اقتصادی مقابله با فساد اقتصادی یکی از ارزش های اسلامی است و مقابله با این پدیده از صدر اسلام وجود داشته است این ارزش وجود داشته است فرایندی که به جای اجرای فرمان حضرت امیر المومنین علی (ع) که با مالک اشتر می فرماید: هر گاه یکى از ایشان(کارگزارانت) دست به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت او گرد آمد و همه بدان گواهى دادند ، همین خبرها تو را بس بود . باید به سبب خیانتى که کرده تنش را به تنبیه بیازارى و از کارى که کرده است ، بازخواست نمایى . سپس ، خوار و ذلیلش سازى و مهر خیانت بر او زنى و ننگ تهمت را بر گردنش آویزى. با وجود قوانین روشن و نهادهای نظارتی، متاسفانه مفاسد اقتصادی ریشه کن نشده تا جایی که مقام معظم رهبری طی فرمان هشت مادهای مقابله با فساد، به صراحت لزوم ورود نهادهای نظارتی را یادآور شدند. (بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه از قبیل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را به درستی شناسائی کنند و محاکم قضائی و نیز مسئولان آسیب زدائی در هر مورد را یاری رسانند.) با گذشت بیش از 15 سال از فرمان هشت مادهای مقام معظم رهبری و جابجایی قریب به اتفاق تمام مسئولان ذی ربط واستمرار وجود فساد اداری، میتوان به یقین اعلام کرد رویهها و فرایندهای موجود در این نهادهای نظارتی ناکارمد است و فساد موجود در سیستم اداری کشور، ریشه در ناکارآمدی این فرایندها و رویههای مقابله با فساد دارد. فرایندی که به جای نظارت حین اجرا , نظارت بعد از اجرای آنها نه در سال اجرا را مد نظر قرار دهد می رود و نظارت پس از اجرا را هدف قرار داده و به جای مقابله فساد حداکثر در یکسال گذشته ، فساد سالهای دور را نشانه گرفته است. فرایند مقابله با فسادی که بیش از آنکه اصلاح امور را نشانه گرفته باشد تسویه حسابهای سیاسی و شخصی را مدنظر قرار داده است. فرایندی که به جای سرعت عمل در مقابله با متخلف، سرعت عمل در مقابله با آشکار کننده تخلف را سر لوحه کار خود قرار داده است. فرایندی که به جای مقابله جدی قاطع و سریع با فساد بگونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار میکند. قطعا مردم از نهادهای نظارتی و مسئولان دولتی انتظار دارند نسبت به اصلاح فرایندها و اشخاص دخیل در مقابله با فساد اقدام نموده و به فسادهای موجود در سیستم اداری پایان دهند و بر اساس قوانین و مقررات گزارشات مستند خود را به محضر مردم شریف ایران برسانند. باید با مظاهر فساد برخورد بشود همانگونه که در مباحث فیشهای حقوقی، فساد کرسنت و قص علی الهذا معتقد به بررسی دقیق و برخوردهای جدی برای تحقق عدالت بودیم و هستیم در بحث شهرداری و مباحث واگذاری املاک نیز خواستار بررسی دقیق و موشکافانه از جانب نهاد های نظارتی هستیم البته نهادهای نظارتی باید برخورد جدی هم با کسانی داشته باشه که در فضای مجازی با آبروی افراد و نهادها قبل از اثبات جرم بازی میکنند چرا که آبروی فرد در جامعه اسلامی ارزش والایی دارد. پیام مقام معظم رهبری به حجاج رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت فرارسیدن موسم حج ابراهیمی، پیام مهمی خطاب به برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان صادر نمودند. این پیام، امسال در حالی منتشر میشود که با کارشکنیهای حکّام سعودی، زائران ایرانی در مراسم حج بیتالله الحرام حضور ندارند. نکته اول: مهمترین رکن اصلی نامه رهبری برجسته سازی عنصر سیاسی حج در برابر افرادی است که می خواهند از اسلام چیزی باقی نگذارند و اساس دفاع از مظلوم را که یکی از دلایل بعثت پیامبران و شهادت اولیای الهی را به فراموش بسپارند. چگونه میتوان تصور کرد حج سیاسی نیست در شرایطی وقایع سیاسی همچون غدیر خم و حجه الوداع در تاریخ حیات پیامبر و در موسم حج وجود دارد، اینکه مسلمانان جهان از نژادها، زبانها و دیدگاههای مختلف و در یک دوره خاص زمانی دور هم جمع میشوند و اعمال مختلفی را انجام میدهند این اجتماع خود یک همگرایی جهانی مبتنی بر ارزش های اسلام است عین سیاست محسوب میشود. حج در بطن خود سیاست را دارد چراکه اجتماعیترین عمل است و اگر سیاست را از حج جدا کرد دیگر حج نیست. حج در تراز حج ابراهیم(ع) حجی است که عمل به مناسک اصیل حج همچون برائت از مشرکین، وفاق جهان اسلام برای مبارزه با صهیونیسم و تکفیر در ان محرز باشد و حج بیروح و بیتحرک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت و حجی که از آن شکست کفر و شرک برنیاید، حج نیست. نکته دوم: ایشان درباره خاندان آل سعود، واقعیتهایی را مطرح کردند تا نشان دهند آنچه سعودیها می گویند غیرواقعی و غیر مستند است. از سوی دیگر این پیام را می توان یک گزارش اسلامی حقوق بشری نیز دانست. با نگاه به متن این پیام مواردی همچون موضع گیری آل سعود در جنایت های داعش، دفاع از مستکبران جهانی و همپیمانی با صهیونیسم و آمریکا، بی تفاوتی نسبت به اوضاع مردم مظلوم مسلمان همچون فلسطین، شرارت و سم پاشی و اسلام هراسی و درگیری مذهبی مورد توجه قرار گرفت. نکته سوم: تغییر جایگاه رژیم آل سعود از جایگاه مدعی به جایگاه متهم است. تعلّل و کوتاهی در نجات مجروحان نیمهجانی که جان شیفته و دل مشتاق آنان در عید قربان با زبان ذاکر و ترنّم آیات الهی همراه بود، نیز قطعی و مسلّم است. مردان قسیّالقلب و جنایتکار سعودی آنان را با جانباختگان، در کانتینرهای دربسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتّی رساندن آب به لبان تشنهی آنان، آنها را به شهادت رساندند. نکته چهارم: استفاده از عبارت شجره ملعونه برای آلسعود در پیام حج رهبر انقلاب، بیانگر همان خط منحرفی است که در جهان اسلام به وجود آمده که با رفتار و گفتار خود، موجبات فتنه در بین مسلمین را ایجاد کردهاند و گرفتاریها خونباری را برای جوامع اسلامی فراهم آورده اند. رهبری معظم انقلاب با نام بردن از موارد حقوق بشری این فضا را به وجود آورد تا در عرصه دیپلماسی رسمی و عمومی موارد نام برده به صورت جدی پیگیری شود مسئولان دیپلماسی کشور بایستی بدانند متن نگاشته شده در پیام کاملا رویکرد مطالبه گرایانه است بر همین اساس نبایستی مسئولان دیپلماسی کشورمان از حدود پیام رهبری کوتاه بیایند و باید برای هر یکی از بندهای این پیام به عنوان مدافع مظلوم و دیپلمات انقلابی در عرصه بین المللی مطالبه گری کنند نه آنکه ساکت بنشینند تا عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران گزارشاتی منتشر کنند و به صورت کامل به نشر اکاذیب و اتهامات بپردازد. بایستی کمیتهای حقیقت یاب هم از طرف ایران و هم از سوی کشورهای اسلامی تشکیل شود و به دور از هیاهوهای سیاسی و فرافکنیهای سعودیها این واقعه را بررسی و ابعاد مختلف آن را آشکار نمایند و اقدامات دیپلماتیک را از حالت یک جانبه به دیپلماسی چندجانبهگرایانه متشکل از کشورهای قربانی حادثه منا باشند. کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس در این چارچوب میبایست با فعالیتهای دیپلماسی بین پارلمانهای جهان اسلام، ضمن اِعمال فشار بیشتر بر عربستان، سیاست خارجی کشور در قبال منا را بیشتر تقویت کند. ایران میبایست با در پیش گرفتن ابتکارات جدید در حوزه دیپلماسی عمومی و قدرت نرم، به سمت تنوعبخشی به ارتباطگیری با اقشار مختلف کشورهای منطقه حرکت کند و در مجموع مقبولیت ارزی و درهمی این شجره ملعونه محدود و توان مانور سعودیها در جنگ روانی علیه ایران را به حداقل برساند . امیدواریم در آینده نزدیک مسلمانان در حج بر پایه توحید، برادری اسلامی درمقابل دشمنان مسلمین متحد و یکپارچه عمل کنند و به جایگاه اصلی خود رسیده و از موقعیت ژئوپلیتیکی خود نهایت بهره را برده و در کنار سایر ملتها با یکدیگر برادر وار زندگی کنند. قرارداد FATF قضیه اف ای تی اف که امروزه در رسانه های دیداری و شنیداری مورد توجه قرار گرفته و بانک مرکزی با صدور بیانیهای اعلام کرد که با سازمان بینالمللی مبارزه با پولشویی و «کارگروه ویژه اقدام مالی» آن (FATF) به توافق رسیده است این گروه که در حال حاضر حدود 198 کشور به صورت مستقیم یا از طریق گروههای منطقهای در آن عضویت دارند، مدعی تدوین استانداردها و بهبود وضعیت اجرای تدابیر حقوقی، نظارتی و عملیاتی، برای مبارزه با پولشویی، تامین مالی تروریسم و تامین مالی اشاعه سلاحهای کشتار جمعی و سایر تهدیدهای مرتبط با سلامت نظام مالی بین المللی است. در سال 2007 جمهوری اسلامی ایران را به اتهام حمایت از گروه های مقاومت، در فهرست کسانی قرار داده که از تروریسم حمایت می کنند. آنچه مسلم است تلاش برای پیوستن به این نهاد و انجام تمامی توصیههای آن به علت تضاد با منافع ملی، سودی برای کشور نخواهد داشت. در نگاه آنها رسماً اعلامشده ، حزبالله لبنان، سپاه قدس، حماس، جهاد اسلامی، انصارالله و همه نیروهای مقاومت که برای حفظ و حراست از سرزمینهای خود با قدرتهای استکباری و نظامهای دستنشانده آنها درگیر هستند، «تروریست»! نامیده میشوند! و حال آنکه تعریف ما از تروریسم با تعریف سازمان یادشده، نه فقط مشترک نیست، بلکه صد و هشتاد درجه نیز تفاوت دارد. با توجه به اطلاعات به دست آمده در اثر اجرای این توصیهها، امکان اعمال تحریمهای هوشمندانهتر در آینده وجود خواهد داشت. همچنین امکان سوء استفاده از اطلاعات مانند فروش یا افشاء آنها به شرکتها یا کشورهای دیگر که با ایران وارد معامله میشوند وجود خواهد داشت.خودتحریمی، از طریق الزام کردن موسسات مالی داخلی در عدم ارائه خدمات به افراد، نهادها یا موسساتی که در لیست تحریم قرار دارند. توصیههای FATF تنها به سیستم بانکی محدود نمیشود بلکه بیشتر نهادهای نظامی، قضایی مستقل از دولت را نیز شامل میگردد؛ بر اساس قواعد (توصیه شماره 21،) FATF تمامی اطلاعات محرمانه حتی قبل از اثبات جرم و تنها با یک سوء ظن و نبود شواهد مستدل باید در اختیار این نهاد قرار گیرد. این توصیه نشان میدهد، صرفاً یک توصیه اقتصادی نیست و زمینههای جاسوسی فراهم و دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده را آسان میکند. توصیه شماره 31 به بهانه انجام تحقیقات درباره پولشویی و تامین مالی تروریسم خواستار انجام عملیات مخفیانه، شنود مکاتبات و وارسی مکاتبات، دسترسی به سیستمهای رایانهای و ارائه محصولات به صورت کنترل شده است، که این امر نقض استقلال و امنیت کشور را به دنبال خواهد داشت. باید متن اصلی این توافق مورد بررسی کامل کارشناسان قرار گیرد. براساس قانون اساسی باید توافقنامهها و قراردادهای بین المللی در مجلس شورای اسلامی تصویب شود. * هشدار به هاشمی در نماز جمعه امیر شعبانجولا جانشین مسئول بسیج دانشگاه شریف نیز در پیشخطبههای نماز جمعه شهرستان اندیشه سخنرانی کرد. در ابتدا تشکر میکنم از امام جمعه محترم و همچنین مسئولان محترم ستاد نماز جمعه که این فرصت را در اختیار جوانان نخبه و دانشجوی این کشور قرار دادند تا بتوانند از این طریق مستقیماً با مردم صحبت کرده و تحلیلها و نگاههایشان را نسبت به مسائل کشور و جهان بی واسطه به مردم بگویند. بعد از عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام محمد باقر و همچنین سالگرد درگذشت آیت الله طالقانی، لازم میدانم یادی بکنم از شهدای حادثه منا. از خداوند طلب علو درجات را برای آنان دارم و آل سعود خبیث را که سرسپرده آمریکای جنایتکار هستند و باعث و بانی چنین جنایتی شدند نفرین میکنیم. با توجه به این که امروز بعد نماز راهپیمایی برای محکوم کردن جنایات آل سعود برگزار میشود، احتمالاً امام جمعه محترم توضیحاتی در این مورد ایراد خواهند کرد فلذا من دیگر وقت شما را نمیگیرم و از این موضوع میگذرم. وقتی خداوند حضرت رسول را به نبوت مبعوث کرد، شرک و کفر بر تمام منطقه ی عربستان حاکم بود. قدرت و ثروت به صورت کامل در دست مشرکین و کفار بود و هر صدایی را که خوش نداشتند، خفه میکردند. با وجود این خفقان هیچ کس جرئت نداشت حرفی بزند که مشرکان و کفار خوششان نیاید. رسول خدا در چنین جامعهای به نبوت مبعوث شد. هر کسی که خبر دعوت رسول الله به اسلام را میشنید در ذهنش یقین داشت که به زودی رسول الله کشته خواهد شد و اثری از اسلام باقی نخواهد ماند. هیچ کس از مردم ذره ای احتمال نمیداد که اسلام بر شرک و کفر پیروز بشود. رسول الله فقط یک نفر بود بدون هیچ قدرت و ثروتی. در آغاز کار پیامبر تصور پیروزی اسلام تقریباً غیرممکن بود. اما نهایتاً اسلام توانست بر کفر و شرک پیروز شود و حکومت مقتدر اسلامی را تشکیل بدهد. شرک و کفر نتوانستند در برابر تشکیل حکومت اسلامی کاری از پیش ببرند ولی میبینیم بعد از مدتی نفاق توانست حکومت اسلامی را از بین ببرد. کاری که شرک و کفر و حتی یهود همه با هم نتوانستند انجام دهند، نفاق انجام داد. در جنگ احزاب همه دشمنان اسلام کنار هم قرار گرفتند تا اسلام از بین برود. نتوانستند مانع تشکیل حکومت اسلامی شوند اما نفاق در داخل جامعه اسلامی به تدریج ریشه های حکومت را از بین برد طوری که تا بیش از هزار سال پس از آن دیگر چنان حکومت اسلامی ای شکل نگرفت. باید مراقب نفاق بود. نفاق میتواند با حکومت اسلامی ما هم چنان کاری کند که با حکومت رسول خدا کرد. العیاذ بالله مگر ما از رسول خدا بالاتر هستیم که نفاق نتواند جمهوری اسلامی را از بین ببرد؟ خیلی باید مراقب بود. نفاق حکومت رسول خدا را از بین برد! مراقب باشیم مبادا عدهای به ظاهر مسلمان و متدین از درون حکومت و از درون نظام، نظام را از بین ببرند. مبادا شعار اسلام بدهند اما آرمان های انقلاب اسلامی ما را از بین ببرند. آرمانهای انقلاب اسلامی چیست؟ چطور ممکن است کسی شعار اسلام بدهد ولی آرمان انقلاب اسلامی را از بین ببرد؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است نگاه کنیم به شرایطی که در آن انقلاب اسلامی به ثمر نشست. شرایط جهان قبل از انقلاب اسلامی ما خیلی شبیه به شرایط عربستان پیش از بعثت رسول اکرم بود. همان طور که گفتم، وقتی رسول اکرم مبعوث شدند، عربستان غرق در حاکمیت شرک و کفر بود. شرایط جهان قبل از انقلاب اسلامی را نگاه کنید. آمریکا رسماً حکومت بلامنازع در جهان حاکم کرده. همه کشورها را مجبور کرده با پول آمریکا با هم معامله کنند. آمریکا چه کاره است که همه را مجبور میکند با پول او معامله کنند؟ آمریکایی ها بعد از جنگ جهانی دوم که دو تا بمب اتمی در ژاپن انداختند، همه کشورها را ترساندند که اگر به حرف من گوش نکنید همان بلا را سر شما هم می آورم. آمریکا با ایجاد چنین رعب و وحشتی در تمام کشورها، حکومت خود را بر جهان برقرارکرد. هیچ کشوری از این وضعیت راضی نبود. هیچ کشوری حاضر نبود کشور دیگری بر او حکومت کند و برای او تعیین تکلیف کند اما از ترس آمریکا همه سکوت کردند. همین امروز شما نگاه کنید! هر جای جهان که اتفاقی میفتد آمریکا میاید و دخالت میکند. برای کشورها نسخه میپیچند که تو چطور باید عمل کنی و چطور نباید عمل کنی. یکی نیست به آمریکا بگوید: «به تو چه؟ تو چه کاره ای که برای کشورها تصمیم میگیری؟». آمریکایی ها عملاً قوانین بین المللی را خودشان وضع میکنند و به کشورهای دیگر تحمیل میکنند. وضعیت جهان به این شکل است. بانک های جهان را جریمه میکنند به این خاطر که با بانکهای ایرانی معامله کردهاند. این جریمه فکر میکنید به کجا میرود؟ به حساب شهرداری نیویورک واریز میشود! یعنی آمریکا ایران را تحریم میکند، اگر هم کشوری با ایران وارد معامله شد جریمه اش میکنند و پول جریمه را به حساب شهرداری یکی از شهرهایشان واریز میکنند. این است وضع آمریکا. این است وضع دشمنان ما. این دیکتاتوری و حکومت ظالمانهای که بر جهان حاکم کرده اند به وضوح از اعمال و رفتارشان پیداست. در شرایطی که جهان تحت سلطه کفر و شرک است. در شرایطی که 80 درصد ثروت جهان دست آمریکا و اسرائیل است؛ امام خمینی در ایران قیام کرد و سیلی محکمی به آمریکا زد. انقلاب ما از اول شعار «نه شرقی، نه غربی» داد. مردم جهان که از حکومت بلامنازع آمریکا ناراضی بودند وقتی ایران را دیدند توجهاتشان به ایران جلب شد. برایشان مهم بود که آیا میتوان قواعد آمریکا را نپذیرفت و زنده ماند؟ بعد انقلاب آمریکا سیطره خودش بر جهان را در معرض خطر دید. امروز میبینیم شیعیان در تایلند بعد نمازهایشان دعای «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی...» را میخوانند. فارسی بلد نیستند اما این دعا را از حفظ میخوانند. ازایشان میپرسی چرا این دعا را میخوانید؟ مگر فارسی بلد هستید؟ میگویند معنای دعا را نمیدانیم فقط میدانیم دعا برای سلامتی رهبر ایران است! این قدر انقلاب اسلامی توانسته در دل مردم جهان نفوذ کند. این از شرق آسیا. از آن طرف در عمق خاک آمریکا ببینید انقلاب چه غوغایی به پا کرده. یکی از دوستان من اهل آمریکاست. سه چهار سال است که آمده ایران. در قم درس طلبگی میخواند که برگردد آمریکا و تبلیغ اسلام کند. این دوست من در آمریکا وکیل بود. دکترای حقوق داشت. او برایم تعریف میکرد. میگفت در آمریکا به مسلمانان خیلی ظلم میشود و من وکیل مسلمانان میشدم. یک بار رفته بودم داخل زندان جهت وکالت یکی از مسلمانان که دیدم عکس امام خمینی در جیب دارد. به او گفتم این چیست؟ مگر ایرانی هستی؟ او گفت نه. این فرد رهبر همه ماست. فقط رهبر ایران نیست. خلاصه کنم بحثم را. امام خمینی در شرایطی قیام کرد و انقلاب اسلامی را به ثمر رساند که همچون صدر اسلام شرک و کفر در جهان جولان میداد. تمام شرک و کفر در کنار هم قرار گرفتند تا انقلاب اسلامی ما را از بین ببرند، جنگ راه انداختند، تحریم کردند، جنگ روانی کردند، جنگ فرهنگی کردند، جنگ اقتصادی کردند، همه کار کردند اما هنوز انقلاب اسلامی سرپاست. به وعده ی الهی انقلاب اسلامی در برابر مشرکین و کفار هرگز شکست نخواهد خورد؛ اما در برابر منافقینی که داخل نظام هستند معلوم نیست. باید مراقب بود و سعی کنیم نفاق را خوب بشناسیم. پس یکی از آرمانهای اساسی انقلاب همین مبارزه با سلطه ی آمریکا بر جهان است. این یک آرمان اساسی است که نباید به هیچ وجه فراموش شود. اگر کسی شعار اسلام سرداد ولی به این آرمان پایبند نبود، خطرناک است. باید در برابر او مراقب بود. گفتیم آمریکا برای از بین بردن ایران و جمهوری اسلامی روش های متعددی را به کار گرفته اما هنوز نتوانسته کار را پیش ببرد. گفتیم طبق وعده الهی پس از این هم نخواهد توانست کاری کند مگر این که از داخل کشور بتواند به انقلاب اسلامی آسیب بزند. این که امام خامنهای هم بارها نسبت به نفوذ دشمن هشدار دادند علتش همین است. آمریکا تا نتواند در داخل کشور نفوذ کند، نخواهد توانست آسیبی به ما بزند پس امروز اساسی ترین برنامه ای که برای ضربه زدن به کشور ما دنبال میکند، بحث نفوذ است. پروژه نفوذ ابعاد بسیار زیادی دارد که من به علت ضیق وقت در این جا فقط یک بُعد آن را شرح میدهم. ببینید! آمریکا میخواهد کشور را به دو بخش تقسیم کند. اسم یک بخش را میگذارد آدم های خوب و یک بخش هم آدمهای بد. از نظر آن ها آدمهای خوب کسانی هستند که با آنها مذاکره میکنند و آدمهای بد کسانی هستند که مذاکره نمیکنند. میخواهند بین این دو بخش دعوا راه بی اندازند و در نهایت انقلاب را از بین ببرند. حواستان را جمع کنید. ما همه در یک جبهه هستیم در مقابل آمریکا. چه آقای روحانی و آقای ظریف و چه مایی که منتقد خط مشی این عزیزان هستیم همگی در یک جبهه در مقابل آمریکا ایستاده ایم. آمریکا این را نمیخواهد. میخواهد اختلاف بی اندازد تا انقلاب را نهایتاً از بین ببرد. این را هم بگویم که اگر خدای ناکرده انقلاب از بین برود این طور نیست که با آدمهای –به قول خودشان- خوب برخورد مناسبی داشته باشند و آنها را عزیز کنند. نخیر! شما سرنوشت مُرسی را در مصر ببینید! چقدر با آمریکایی ها مذاکره کرد و سعی کرد به آمریکا نزدیک شود اما نهایتاً ببینید چطور با او رفتار کردند! او را و طرفدارانش را گرفتند و انداختند زندان و خیلی ها را هم اعدام کردند. در ترکیه ببینید چقدر اردوغان به آمریکایی ها خدمت کرد اما در آخر کودتایی را علیه او راه انداختند که البته بی فرجام ماند. اصلاً چرا راه دور برویم؟ در همین کشور خودمان. مصدق را ببینید چه کردند؟ دکتر مصدق در زمان نخست وزیری اش چند بار به آمریکا نامه نوشت و درخواست کمک کرد. چهل روز به آمریکا رفت و مذاکره کرد تا آمریکا به ایران کمک کند. نهایتاً با مصدق چه کردند؟ 28 مرداد کودتا کردند و مصدق را به بدترین شکل ممکن گرفتند و در دادگاه محاکمه کردند. آمریکا میخواهد ایران را به خوب و بد تقسیم کند. با خوب ها که میخواهد در نهایت همان کاری را بکند که با مرسی و مصدق کرد. با بد ها هم که از همین الآن میگویند باید مقابله کرد و از ایران انداختشان بیرون! یعنی رسماً در اظهاراتشان در امور داخلی کشور ما دخالت میکنند و خجالت هم نمیکشند. به هیچ وجه نباید فریب این آمریکای پلید را خورد. ما در ایران همه پشت به پشت هم داده ایم و یکی هستیم. اگر من از روند مذاکرات در برجام انتقادی میکنم یا اگر در بحث قراردادهای نفتی یا قرارداد بانک مرکزی با FATF نقدی وارد میکنم نه از این جهت که با عده ای خصومت دارم و این انتقادات را میکنم، بلکه از سر دلسوزی است. من دانشجو هستم. من نه عضوی از جناح های سیاسی هستم و نه حتی از سر کار آمدن افراد مختلف نفع شخصی میبرم. انتقادات من دلیلی ندارد مگر دلسوزی. بنابراین از انتقادات نباید برداشت خصومت شود و نباید با انتقادات خصمانه برخورد شود. این دقیقاً چیزیست که دشمن میخواهد. ما باید وحدت خودمان را حفظ کنیم و در کنار هم باشیم و اگر هم انتقادی هست برای اصلاح امور است. همین. آمریکا چطور میتواند ایران را به خوبها و بدها تقسیم کند؟ از چه روشی میخواهد برای این کار استفاده کند؟ یک نمونه از روشهایی که برای این هدف پی گرفته را توضیح میدهم. یک نهاد بین الدولی هست به نام FATF این نهاد که یکی از مؤسسین اصلی اش آمریکاست به ظاهر هدفش مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم در جهان است. ایران در لیست سیاه این نهاد قرار دارد. مسئولین دولتی با این نهاد مذاکراتی را داشته اند و ظاهراً به توافقاتی هم رسیدهاند که میگویند محرمانه است و حاضر نیستند به صورت عمومی منتشر کنند تا مردم از جزئیات آن مطلع شوند. به گفته مسئولین دولت و همچنین به استناد قوانین این نهاد، برای این که ایران از لیست سیاه خارج شود باید بانکهای ایران از این پس خدماتی به افرادی که از جانب آمریکا تحریم شده اند ارائه نکنند. یعنی آمریکا در نظام اقتصادی ایران یک خط میکشد و میگوید از نظر من یک عده خوب هستند و میتوانید به آنها خدمات بانکی ارائه کنید و عدهای دیگر بد هستند و نباید به آن ها خدمتی ارائه کنید. حالا بدها یا به عبارت دیگر کسانی که آمریکا تحریمشان کرده چه کسانی هستند؟ سپاه، وزارت اطلاعات، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و بیش از صد شخص و دستگاه دیگر در جمهوری اسلامی. حاصلش چه شد؟ همان که آمریکاییها میخواستند. ایجاد یک شکاف عمیق در نظام مالی کشور. عدهای که آمریکا تحریم کرده افراد بد هستند و نباید به آنها خدمات بانکی داده شود و عدهای دیگر خوب هستند و میتوان به آنها خدمات بانکی ارائه داد. این یکی از روشهای آمریکاییها برای ایجاد شکاف است که باید حواسمان را جمع کنیم و نگذاریم آمریکا به اهداف شومش برسد. آمریکا با تمام پلیدیهایی که دارد ای کاش اقلاً در وعده هایش صادق بود. خدا را شکر مدت زیادی از تجربه برجام نگذشته. ما در برجام اوج بدعهدی ها و دروغگویی های آمریکایی ها را دیدیم. ایران به تک تک تعهداتش عمل کرد اما آیا وضع اقتصاد بهتر شد؟ آیا تغییری در اوضاع رخ داد؟ مشکلی از مشکلات مردم حل شد؟ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. کار به جایی رسید که رئیس بانک مرکزی به آمریکا رفت و گله کرد که از برجام تقریباً هیچ چیز عاید ایران نشده. گرهی از اقتصاد کشور باز نشد. این تجربه به خوبی نشان داد که حل مشکلات اقتصادی به دست آمریکا و فرانسه و انگلیس نیست. اگر از طریق آمریکا میشد مشکلات کشور را حل کنیم، همان زمانی که مصدق درخواست کمک کرد مشکلات ما حل میشد اما نشد. امروز در بین جوانان مشکل بیکاری داریم. همین مشکل بیکاری باعث شده سن ازدواج در جامعه بالا برود و به تبع آن بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی گریبان جامعه ما را بگیرد. امروز مشکل رکود داریم. بسیاری از کارخانههای ما تعطیل شده اند مثل کارخانه ی ارج. بسیاری از کارخانه ها در شرایط سختی به سر میبرند مثل GLX. چه کسی میتواند این مشکلات را برطرف کند؟ آیا آمریکا میتواند مانع تعطیلی کارخانههای ما بشود؟ ریشه ی مشکل کجاست؟ ریشه ی مشکل همین است که ما تمام توجهمان را به خارج کشور معطوف کرده ایم و فکر میکنیم از آن جا میتوان مشکل را حل کرد. فکر کردیم با برجام و... میتوان مشکلات را حل کرد. اما آیا مشکلات حل شد؟ یکی از برکات انقلاب اسلامی پیشرفت چشمگیر علمی کشور بود. ما جوانان در دانشگاه تواناییهای بسیار زیادی داریم. نخبگانی در دانشگاهها داریم که بسیاری از کشورها برای جذبشان سر و دست میشکنند. اگر به این جوانان اعتماد کنیم بی شک میتوانیم تمام مشکلاتی که امروز در کشور داریم را حل کنیم. مثلاً جمعی از دوستان ما در دانشگاه شریف ماهوارهای ساختند با قابلیتهای بسیار بالا اما مسئولین دولتی به جای حمایت از آن با بی توجهیهای مکرر باعث شدند این ماهواره در گوشهای خاک بخورد و بسیاری از سازندگانش ناامید شده و از ایران بروند. بسیار زیاد داریم از این دست افرادی که اگر به این ها اعتماد میشد و بها داده میشد میتوانستیم مشکلات کشور را برطرف کنیم اما با بی اعتنایی مسئولان مواجه شدند. ای کاش مسئولین به جای اعتماد به کشورهای غربی به جوانان کشور خودمان اعتماد میکردند. باور کنید که کلید حل بسیاری از مشکلات در دست ما جوانان و دانشجویان در دانشگاه هاست. ای کاش به این ظرفیت عظیم و استعدادهای بی شمار اعتماد کنیم. ای کاش به جای این که عزت را در مذاکره با آمریکا ببینیم، در جوانانی میدیدیم که با هوش و ذکاوت خود راه های صد ساله کشورهای غربی را در مدتی کوتاه طی کردند. برمیگردم به بحث اولم. انقلاب اسلامی به هیچ وجه از آمریکا و جبهه کفر و شرک آسیب نخواهد دید. این وعده الهی است؛ اما از جریان نفاق و از داخل کشور ممکن است جمهوری اسلامی صدمات جبران ناپذیری ببیند؛ همانطور که حکومت رسول خدا با تجمع تمام قوای کفر و شرک آسیب ندید ولی در برابر اقدامات منافقین تاب نیاورد. امروز در شرایطی قرار داریم که در تمام کشورهای اطراف ما جنگ و ناامنی است. در افغانستان، در پاکستان، در عراق، در ترکیه، در بحرین، در یمن، در سوریه میبینید که دور تا دور ما مردم خواب آرامی ندارند. هر لحظه نگرانی یک انفجار و یک تیراندازی را دارند. اما کشور ما در امنیت کامل به سر میبرد. هر شب که میخوابیم نگران نیستیم که فردا صبح در کوچه هایمان یک انفجار رخ دهد. در چنین شرایطی که آتش جنگ در تمام اطراف ما شعله کشیده و هر روز افروخته تر میشود چه چیزی امنیت کشور ما را تأمین کرده؟ جز این است که نیروهای نظامی و مسلح از جمله سپاه با زحمات شبانه روزی توانستهاند این امنیت را برای ما به ارمغان بیاورند؟ من از شما یک سؤال میپرسم. به نظر شما اگر در چنین شرایطی سپاه را تعطیل کنیم، آیا باز هم چنین امنیتی خواهیم داشت؟ امروزه برخی از مقامات بلندپایه ی کشور صحبت از این میکنند که اگر هزینه های نظامی را حذف کنیم میتوانیم این هزینه ها را صرف امور دیگری کرده و پیشرفت کنیم. مطمئن باشید اگر در کشوری که شرایطی مشابه کشور ما را دارد چنین سخنی گفته میشد، گوینده این حرف در دادگاه به شدیدترین نحو محاکمه میشد. کسی که چنین حرفی میزند خودش حاضر نیست لحظه ای بدون تیم حفاظت در خیابان ظاهر شود. هر کجا که میروند باید تیم حفاظت بزرگی با خودشان ببرند که مبادا گزندی ایشان را تهدید کند. چه شده که اکنون سخن از حذف نیروهای نظامی و توانایی موشکی و... میزنند؟ من دلسوزانه میگویم. تصورم این است که این افراد به دنبال منافع حزبی و جناحی خویش توجهشان به منافع ملی را از دست داده اند. به همین خاطر میخواهم به عنوان یک دانشجو به عنوان کسی که عضو حزب و جناحی نیست و فقط مصالح آینده کشور را میبیند به ایشان تذکر دهم که تجربه نشان داده که تحمل جمهوری اسلامی حدی دارد. درست است که مثل سایر کشورها گوینده این حرفها به دادگاه کشیده نشده اما نظام اسلامی همیشه این چنین با محبت برخورد نمیکند. بر خود ایشان و بر همگان ثابت شده که نظام اسلامی وقتی از آستانه ی صبرش بگذرد با کسی تعارف ندارد؛ ولو آن شخص از مقامات بلندپایه باشد، ولو آن شخص سابقه مبارزات انقلابی هم داشته باشد. * ابراهیمی: عدهای به بهانههای متعدد سعی در معامله عزت ملی بر سر هیچ دارند مصطفی ابراهیمی عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی در پیش خطبههای نماز جمعه شهرستان قرچک به سخنرانی پرداخت. با عرض سلام و درود به ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس به ویژه 360 شهید گلگون کفن شهرستان شهید پرور و همیشه در صحنه انقلابی قرچک و 13 شهید حرم آل الله مدافع حرم قرچک و روح پر فتوح بنیان گزار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه الله علیه آرزوی سلامت و طول عمر برای نایب برحق امام عصر حضرت امام خامنه ای را از در گاه الهی مسئلت میکنم. همچنین فرا رسیدن هشتم ماه ذی الحجه , شهادت پنجمین گل بوستان نبوی و شاهد واقعه عظیم عاشورا ,امام محد باقر علیه السلام را خدمت تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض میکنم. بنا بر امر و تاکیدات امام خامنهای مد ظله العالی در ماه مبارک رمضان در سنت حسنه هر ساله دیدار با دانشجویان و دانشگاهیان پیرامون ضرورت اصل تبیین به عنوان یکی از گزاره های جهاد کبیر به عنوان وظیفه ای برای روشنگری و آگاه سازی بدنه جامعه اسلامی از طریق نخبگان جامعه و تحصیل کرده در مراسمات و تریبونهای رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران , ما نخبگان دانشگاهی تصمیم گرفتیم همچون همقطارانمان همچون همتها, باکریها, چمرانها, وزواییها , دیالمهها و احمدی روشنها که از آزمونهایی که برای اعتلا و حفظ انقلاب اسلامی با خون خود سربلند بیرون آمدند ,این بار گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و امام روح الله و راهبردها و مسائل مهم تاثیر گذار داخلی, منطقهای و جهانی را از طریق تریبون مقدس نمازجمعه سراسر کشور و استان تهران پیگیری کنیم. اینجانب مصطفی ابراهیمی دانشجوی مقطع دکتری رشته مهندسی هوافضا عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی خداوند متعال را شاکرم که توفیق ی نصیب شد تا به عنوان نماینده جمعی از دانشجویان انقلابی در سنگر نماز جمعه در رابطه با چندی از مسایلی که به عنوان دغدغههای دانشجویان و ملت شریف ایران اسلامی است با شما مردم انقلابی و شهید پرور همیشه در صحنه و تاثیر گذار شهرستان قرچک سخن بگویم. از رهبر معظم انقلاب امام خامنهای تشکر میکنم که با اعتماد و اعتقاد ایشان به نسل جوان و آینده ساز انقلاب اسلامی از حامیان همیشکی این نسل بوده اند و این تریبون مهم را در اختیار جوانان قرار دادند و جا دارد قدر دانی ویژه ای از ستاد نماز جمعه قرچک و امام جمعه محترم شهرستان قرچک داشته باشم که برای تحقق این امر رهبری پیش قدم شده و از دانشجویان برای حضور در این تریبون دعوت کردند. می خواهم در رابطه با مسئله ای صحبت کنم که شاید چندین بار بر آن تاکید شده و اکنون عده ای درصدد انجام عمل های مخالف آن برآمده اند. حفظ عزت ملی و کرامت ملت ایران یکی از مهمترین مسائلی است که شاید عدهای به بهانههای متعدد سعی در معامله کردن آن بر سر هیچ! هستند. عزتی که این ملت شریف برای رسیدن به آن انقلاب اسلامی ، 8 سال دفاع مقدس و 8 ماه دفاع در برابر فتنه گران را در تاریخ خودثبت کرد تا عزتش حفظ شود و کسی نتواند دست بالا برای وی داشته باشد . اما مثل اینکه برخی وعده و وعید های انتخاباتی چشم آقایان را کور کرده و این افراده با بهانه های واهی و دروغ پردازی سعی در به ذلت کشاندن عزت این مردم هستند. آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سایر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم بارها وبارها در طول تاریخ ثابت کرده اند که مانع پیشرفت ایران و ملت آن خواهند بود و در طول تاریخ هر کشوری که به آنها اعتماد کرده است چیزی جز ذلت برایشان عاید نشده است. با این همه جای سوال دارد که چرا عده ای از مسئولین با آغوش باز و ولع تمام خواستار غش کردن برای چهره بزک شده این دشمنان جمهوری اسلامی ایران هستند. موضوع مهمتر اینکه اکنون زمان آن است که با صراحت ، صلابت و قدرت تمام در برابر این زورگویان ایستاد چرا که اینان با عدم عمل به قول هایشان بار دیگر ثابت کردند که قابل اعتماد نیستند و عده ای که بر حسب حرف آنها آب خوردن و معیشت مردم را به برجام گره زده بودند باید بدانند سخت در اشتباه بوده اند و باید شفافانه با ملت سخن بگویند و اعلام کنند که برجام نه تنها سندی برای عزت ایران اسلامی نیست بلکه باید به عنوان برگ زرینی تحت عنوان سند خیانت و غیر قابل اعتماد بودن شیطان بزرگ نام گذاری گردد. قرار بود با نرمشی قهرمانانه در گفتگویی عزتمندانه، پشت ابرجنایتکاران آمریکا و انگلیس را، دیپلماسی هوشمند ایران، بخاک بمالاند؛ ایران را از محاصره اقتصادی توسط غرب که با همآهنگی سران داخلی فتنه، ایجاد شده بود، رها سازد؛ چرخ سانتریفیوژ ها را همزمان با چرخ اقتصاد مردم بچرخاند؛ عزت پاسپورت ایرانیان را مضاعف سازد؛ استقلال و آزادی ایران در جهان را با پرچم جمهوری اسلامی بر بام بین الملل برفرازد؛ و بسیاری وعدههای شیرینی که در باره گشایش اقتصادی «جامعه بی نیاز از یارانهها» مطرح شد و مردم ما باور کردند. مخالفت با شعار ملی «مرگ بر آمریکا» و «ماجراجویی» نامیدن فلسفه «استکبارستیزی»؛ دریوزگی حقارت باردر برابر آمریکا و تحمل خفت های مزدورانش در منطقه؛ واگذاری فناوری هسته ای، تعطیلی سازمان تحقیقات فضایی؛ پرهزینه دانستن استقلال ملی، اعلام ناتوانی ملی برای مقاومت در برابر قدرت های بزرگ؛ اعلان آمادگی برای تحقق برجام های 2 و 3 و تغییر زبان انقلاب؛ نعمت خدا دانستن برجام و تهدید به عذاب الهی برای نقد بدعهدیهای آمریکا؛ تضعیف آرمانهای انقلاب و هر نهاد انقلابی؛ انعقاد قراردادهای نفتی ضدملی؛ نابود کردن صنایع و تولیدات کشاورزی و دامداری؛ اجرای کامل پروتکل تحمیلی الحاقی؛ افراطی گری و تندروی دانستن هر نوع روحیه انقلابی؛ بزدل و ترسو نامیدن دشمنان آمریکا و مخالفان مذاکرات خفت بار؛ تخریب نیروهای حزب اللهی؛ عوام فریبی و پوپولیسم نامیدن مردمداری و ساده زیستی؛ ترویج تجملگرایی به سبک دوره کارگزاران؛ مخالفت با ترویج دین توسط حکومت؛ صاحبان حقوق های نجومی را ذخیره های انقلاب و امانتداراران حکومت نامیدن؛ نفی هنر و هنرمند ارزشی؛ ایستادگی در برابر دشمن را خرج کردن از جیب مردم دانستن؛ ردکردن «اسلام انقلابی»؛ حمله علنی به صدا وسیما و نفی فیلترینگ و ممنوعیت شبکه های ماهواره ای؛ تاخت و تاز به شوری نگهبان و سپاه پاسداران؛ مهم ندانستن بُرد موشک ها و آرمان ندانستن سانتریفیوژها؛ تحریف عاشورا و تاریخ اسلام به سود تعامل با آمریکا؛ بذل و بخشش بیت المال به اعوان و انصار غیرانقلابی؛ تحمیل فقر مفرط بر میلیونها جوان بیکار ایرانی؛ ترویج کنسرت بجای پیگیری حقوق ملت در قرارداد کرسنت. سه سال است که بعضی ها بارها در مقابله با انتقادات امام خامنه ای از بدعهدی آمریکا، نقش «سخنگوی کاخ سفید» را برعهده می گیرند؛ بنیان های فکری گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان های انقلاب را مورد تهاجم قرار می دهند؛ نیروهای انقلابی را با انواع توهین و تهدید، منزوی میکنند؛ با طرح «رفع حصر از سران فتنه»، برجام بانکی را به کشور تحمیل می کنند، تا کل اطلاعات شبکه بانک های ایران در اختیار دشمنان کشور قرار گیرد و هم نهادهای انقلاب- مانند سپاه، قرارگاه خاتم الانبیاء، صداوسیما، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... به نیابت از استکبار صهیونیستی، در داخل کشور تحریم شوند و به محاصره درآیند. بعضیها که خود شما خوب میدانید کدام بعضیها، گستاخانه مقابل مواضع امام خامنه ای، طعنه میزند، دیگر شرم هم نمیکند که سردار رشید سپاه آزادی بخش اسلام و قهرمان امت در مبارزه با تروریسم جهانی، یعنی حاج قاسم سلیمانی، رسماً به عنوان تروریست در داخل کشور تحریم شود ! هرجا میترسند و «کم میآورند »، بعضیها که شهرت ستون انقلاب بودن را به یدک میکشند به یاریشان میشتابند و در نفی موشکها و اصل نیروهای مسلح، تخریب و زدن نیروهای انقلابی، تشدید دریوزگی به بارگاه آل سعود آن شجره ملعونه و خبیثه، سنگ تمام میگذارند. اما نیروهای انقلاب اسلامی، همچون شهید جهان آرا، فارغ از خیانت ها و حماقتهای بنی صدر، به آزادی خرمشهرهای بسیار در سراسر جهان اسلام، بعد از پاکسازی ایران از شرارت منافقین بد دل و کینه توز، در انتظار آینده ای پرفروغ ایستادهاند و عاشقانه به استقبال ترور شخص و شخصیت انقلابی خویش توسط عوامل نفاق هزارچهره می روند. نتیجه این است ضرورتا جهت آگاهی دوباره ملت جریان غربگرای حاکم برامورات جاری مملکت اقدامات زیر را که در تاریخ مملکت بیسابقه است بر سرملت آورده اند. نابودی دانش هستهای توقف رشد و توسعه علمی تعطیلی کارخانهها و صنایع بزرگ قراردادهای بیسابقه و ننگین نفتی قراردادهای ذلت بار بانکی نفوذ و جاسوسی بیسابقه دشمنان کاهش ازدواج و رواج بیسابقه فساد و فحشا در جامعه حمله سنگین وزارت فخیمه بهداشت دولت بیتدبیر به طب ایرانی-اسلامی فسادهای هزاران میلیاردی اشرافیگری و غارت بیتالمال توسط برخی مدیران فاسد حقوقهای نجومی و متاسفانه املاک نجومی بنظر ما در صورت غفلت و پیروزی دوباره این جریان، طبق تجربه تاریخی باید منتظر تجزیه کشور باشیم. شاهد ماجرا اینست که کارشان را با کنار گذاشتن قدرت نظامی ایران ما شروع کرده اند. ای مردم آگاه باشید در پی گذشت یک سال از حادثه تاسف بار منا و کشته و مجروح شدن مظلومانه حجاج بیت ا... حرام در این بخش از عرایض خود به نکاتی اشاره خواهم داشت. گویی آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد بزرگ ایران و حجاج بیت الله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است. خداوند تعالی می فرماید: شما کوردلان آب رسانی به حجاج و تعمیر مسجدالحرام را با ارزش آنانی که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می کنند، مساوی قرار داده اید، حاشا که اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی کند. ... و آیا خداوند با ذکر(( والله لایهدی القوم الظالمین)) نمی خواهد بفرماید خداوند سعودی های عصر و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی فرماید. برای چندمین بار در سالگرد این فاجعه تاسف بارحادثه عظیم کشته و زخمی شدن بیش از 7 هزار نفر از حاجیان حرم امن الهی را به روح مطهر پیامبر اعظم (ص)و حضرت بقیه الله اعظم (ارواحنا فداه)و محضر مقام معظم رهبری و مسلمانان جهان اسلام به ویژه ملت آزاده ایران اسلامی و خانوادههای داغدار ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنیم. کعبه حرم امن الهی و میعاد گاه عاشقان حضرت حق جل جلاله پیام آور وحدت و صلح و عز و عظمت جهان اسلام در سوگ و اندوه جانگداز شهادت حاجیان بیت ا... الحرام رفته است این اقدام جنایت کارانه آل سعود نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را که یقینا دل تمامی مسلمانان جهان و ملت های اسلامی بلکه همه آزادگان جهان را به در د آورده است. بجا بود و حق نیز چنان است که بن سلمان و شاهزادگان آل سعود و اخلاف این شجره خبیثه و شیطانی بجای قربانیان فی سبیل الله ، این شهدای رفیع شان به خاک می افتادند و به هلاکت می رسیدند و زمین از جور وجودشان پاک و مطهر می گردید که اگر چنین رقم میخورد قطعا امروز بجای ماتم و اندوه ، جشن و سرور در سراسر جهان اسلام برپا بود.این قتل عام عظیم هرگز از خاطره مسلمین جهان پاک نخواهد شد و به گفته امام روح ا... اگر روزی از صدام بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. مقصر این حادثه تلخ نه تنها آل سعود، بلکه همه دولت های اسلامی نیز که در چنین حوادث غمباری سکوت پیشه نموده اند هستند و در این واقعه اسفناک شریک و دستانی آلوده به خون دارند چه اینکه روز های پیش از این حادثه ای تاسف بار و در سالیان قبل هم بارها و بارها وقایع خونبار دیگری به وقوع پیوسته است لکن بواسطه سکوت دول اسلامی بر روی سوء مدیریت و عدم توانمندی کشوری سر تا پا وابسته غرب سرپوش گذاشته شده است.دولتهای اسلامی اگر ذره ای برای ملت خود ارزش قائلند باید با جدیت از محاکم بین المللی دلایل وقوع این جنایت عظیم را پیگیری نمایند تا قاتلین این کشتار عظیم به سزای اعمال خبیثه خود برسند. رژیم وابسته و منحوس سعودی با ساختار استعمار زده و منش مستبدانه که به صرف ابراز عقیده زائرین خانه الهی را به زندانهای مخوف خود می افکنند، به جهان اسلام ثابت کردند که کلید داران کنونی کعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارندو جز تامین منافع آمریکا و اسرائیل کاری از ایشان بر نمی آید و باید مدیریت این مناسک الهی از دست آل سعود لعنت الله علیهم اجمعین خارج شده و به نخبگان و آزادگان و بسیجیان جهان اسلام ، به کسانی که برای جایگاه والای جهان اسلام و شان ومنزلت حاجیان بیت ا... حرام ارزش و احترام قائل شده و چون جان خویش محترم شمارند و در حفظ جان و نوامیس حجاج بیت ا.. حرام همت به خرج دهند سپرد .قطعا توقع چنین همیتی از رژیم تروریست پرور و جنایتکار سعودی که کار و ماموریتش کودک کشی و بمباران مردم بی پناه در یمن ، خراب کردن مسجد و محراب و خاموش نمودن شعله فریاد آزادی خواهی ملت ها در منطقه از جمله عراق،سوریه،بحرین غزه و.... هستند گزاف و بیهوده است. باید تدبیری جهانی اندیشه شود و حرمین شریفین از خاک عربستان جدا شده و با دست با کفایت نخبگان بسیجی جهان اسلام اداره شود. ننگ بر شما دژخیمان سعودی که علی رغم بروز چنین فاجعه ای نه تنها از مسلمین جهان عذر خواهی نکردید بلکه از دست اندر کاران سعودی مراسم حج قدردانی می نمایید و پارt>t>t> ار نیز فراتر نهاده سفاکیت و دد منشی خود را با بیان ادامه حملات به یمن و ادامه جنایات خود و منتظر نگه داشتن بیش از یک میلیون حاجیان مسلمان ایران اسلامی منتظر دیدار خانه امن الهی را محروم و به منسه ظهور رسانده اید. شما به گفته امام روح ا... به سان خنجری هستید که همیشه در قلب مسلمانان فرو رفته اید. شما ثابت کرده اید که حقا وارثان ابی سفیان و ابی لهب و رهروان راه یزید هستید به حق خائن الحرمین زیبنده شماست. ملل مسلمان وبصیر اسلامی بدانند که همه جنایات رژیم سعودی در حقیقت دست شیطان بزرک است که از آستین آل سعود خارج شده است. ما به گفته پیر مرادمان خمینی کبیر و امام خامنه ای همه این جنایت ها را به حساب آمریکا گذاشته ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرود ها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و ما جوانان بسیجی به حمد الهی مکه معظمه و حرمیین شریفین را آزاد خواهیم کرد و شما را مصداق آیه : (فقتولوهم حتی لا تکون فتنه ) می کنیم و زمین را از وجود شما پاک خواهیم کرد. دانشجویان بسیجی امروز همراه با آحاد مردم داغدیده از فاجعه غم بار منا و اتفاقات تاسف بار بحرین با حضور در کاروان عزاداری این عزیزان که امروز برگزار می شود انزجار خود را از حاکمان بی کفایت سعودی اعلام می کند. دانشجویان بسیجی گوش به فرمان نائب امام زمان(عج) حضرت امام خامنه ای هستند و اگر ایشان فرمان جهاد علیه رژیم حاکم بر عربستان را صادر کنند دانشجویان بسیجی لبیک گویان در صف مقدم این جنگ حاضر خواهند بود. ما دانشجویان انقلابی با انتقاد از رویه منفعلانه دولت تدبیر و امید در برخورد با آل سعود و دفاع از مردم مسلمان , هنوز یادمان نرفته در حالی که انتظار می رفت دولت مقتدرانه با حاکمان سعودی برخورد کند متاسفانه نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه بدتر مسئول دستگاه دیپلماسی کشور در حرکتی به قاتلی دست داد که دست او از حاکمان سعودی به خون بی گناهان هزاران بار آغشته تر بود. آن زمانی که شهدای ما یکی یکی در صحرای منا از فرط تشنگی جان میباختند وزیر امور خارجه در راهرو های سازمان ملل با پرچم ایالات متحده امریکا در کنار وزیر خارجه امریکا عکس یادگاری میگرفتند و در راهروهای سالن اجلاس سران سازمان ملل منتظره دست دادن اتفاقی با رئیس جمهور امریکا بود را فراموش نکرده ایم و فراموش نمیکنیم. قطعا جنبش دانشجویی که ذاتا آزادی خواه است به سادگی از کنار دست دادن به ابر جنایت کار جهان که جان صدها هزار نفر را به ظلم از آنها گرفته است نخواهد گذشت. در بخش پایانی عرایض خود به چندی از مشکلات منطقه ای شهرستان قرچک که توسط مردم منطقه به اطلاع ما رسیده است میپردازیم و در این جا اعلام مینمایم که بسیج دانشجویی با وجود گروه های مختلف جهادی و اقدامات عمرانی و سازندگی و فرهنگی در جای جای ایران اسلامی و آبادی سرزمین ایران آمادگی دارد چه از لحاظ مدیریت جهادی و رایزنی های سیاسی با مسوولین ذیربط در دولت و مجلس و سازمان های تاثیرگذار و رسانه های همراه و ارتباط مستمر با مسوولین شهرستان و مردم و جوانان انقلابی در جهت کمک و آبادانی هر چه بهتر شهرستاد انقلابی قرچک کوشش نماید. لذا از مجموعه فرمانداری محترم, شهرداری, شورای شهر و فرماندهی یگان انتظامی شهرستان قرچک تقاضا داریم تا در رفع تمامی مشکلات از هیچ کوششی دریغ نکنند اعم از اینکه شهرستان قرچک دارای جمعیتی جوان است اما متأسفانه امکاناتی که بتواند تأمین کننده نیازهای جوانان در بخش های مختلف نظیر اشتغال، ورزش، اجتماعی و فرهنگی باشد، وجود ندارد. از مسئولان شهرستان قرچک انتظار داریم تا با تمام توان برای حل مشکلات پبش روی این شهرستان استفاده کرده و رشد و توسعه هر چه بیشتر را فراهم سازد. شهرستان قرچک با مشکلات متعددی روبرو است که مردم متدین این منطقه که همواره در دفاع از ارزش های اسلامی پیشگام بوده را رنج می دهد که می توان به موضوع حمل و نقل، شهرک صنعتی، بیمارستان و بحران کمبود آب اشاره کرد. یکی از مهم ترین مشکلات شهرستان قرچک در بخش بهداشتی و درمانی است به همین خاطر باید تکمیل بیمارستان 64 تختوابی این شهرستان مورد توجه جدی قرار گیرد. ساخت مسجدی در شان و جایگاه مردم محترم شهرک طلاییه که انشالله با کمک شهرداری قرچک دیگر شاهد برگزاری نماز در فضای سبز نباشیم. کمک مسئولین در تسهیل ازدواج و اشتغال جوانان منطقه با تمام توان در راه اندازی شهرک صنعتی قرچک و منطقه آزاد تجاری همراهی و کمک فرماندهی محترم انتظامی شهرستان و مسئولین فرهنگی در بهبود اوضاع بد حجابی، تسهیل و افزایش خدمات ایاب و ذهاب و اتوبوسرانی جهت رفت و آمد به تهران و ورامین که خواسته قریب به اتفاق مردم محترم شهرستان است. در پایان دوباره از زحمات ستاد نماز جمعه شهرستان قرچک و امام جمعه محترم این شهرستان در خصوص اجرای اوامر رهبری و دعوت از اینجانب برای سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تشکر و قدر دانی بعمل می آورم. *راهپیمایان تهرانی لباس احرام به تن کردند جمعی از نمازگزاران تهرانی که پس از نماز جمعه امروز اقدام به راهپیمایی بر علیه جنایات آلسعود کردند با لباس احرام در این مراسم حاضر شدند. این تعداد از نمازگزاران با لباس احرام به سمت میدان انقلاب در حرکت هستند. جمعی از راهپیمایان هم در میدان فلسطین حضور پیدا کرده و شعارهایی در محکومیت جنایات آلسعود سر میدهند. راهپیمایان در این تظاهرات با سر دادن شعارهای «مرگ بر آلسعود»، «مرگ بر مرتجعین منطقه» و «مرگ بر آلخلیفه» انزجار و نفرت خود را از مستکبران جهانی و این 2 رژیم ملعون به جهانیان اعلام کردند. *اعتراض راهپیمایان تهرانی به FATF نمازگزاران تهرانی امروز و پس از اقامه نماز جمعه در سالروز جنایات آلسعود در منا اقدام به راهپیمایی کردند. تعدادی از راهپیمایان تهرانی دستنوشتههایی را در دست داشتند که در آن از دولت خواسته شده بود تا در عضویت کشورمان در FATF و اجرای قوانین آن تجدیدنظر کنند. راهپیمایان تهرانی همچنین پرچمهای 3 رنگ کشورمان را در دست داشته و شعار مرگ بر آلسعود سر میدهند. انتهای پیام/ ادامه مطلب گزارش تصویری » ورود آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد
کد خبر : 1901152
تاریخ انتشار : ۱۷ شهریور ۱۳۹۵در ۸:۴۲ ق.ظ
ورود آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهدآیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد وارد شد. ادامه مطلب سیاسی 15:31 - 19 شهریور 1395
سردار قاسمی در مراسم بزرگداشت شهدای حج خونین و شهدای منا:
خبرگزاری فارس دولت بگوید چه فشارهایی به آلسعود آورده/ از مبارزه با شجره خبیثه نمیگذریم/ اگر تهدید رهبری نبود یک پیکر هم از منا به ایران باز نمیگشت
یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس با تأکید براینکه اگر فرمایشات رهبری نبود سعودی یک پیکر هم پس از فاجعه منا به ایران نمیداد گفت: ما از مبارزه با شجره خبیثه دست برنمی داریم.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، سردار سعید قاسمی مسئول اطلاعات عملیات لشگر 27 در دوران دفاع مقدس در مراسم بزرگداشت شهدای حج خونین و شهدای منا که در بهشت زهرای تهران برگزار شد با اشاره به لزوم بازخوانی مجدد پیام امام درباره آلسعود که هنوز داغ و تازه است، اظهار داشت: حضرت امام بعد از فاجعه حج خونین سال 66 فرمودند اگر ما از آمریکا و مسئله قدس بگذریم از آلسعود نخواهیم گذشت و این جنایت با آب زمزم هم پاک نمیشود. قاسمی یکی از علتهای بروز چنین جنایتهایی را تغییر اولویتهای کاری مسئولان برشمرد و ادامه داد: برخی از مسئولان از لحاظ فکری استحاله شدهاند و همین دشمن را جریتر میکند که جنایات خود را تکرار کنند. این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به پیام حضرت امام برای شهدای حج خونین همزمان با پیام قطعنامه یادآور شد: 28 سال است که پیام امام سانسور میشود و این بخشهای پیام نه در شبهای قطعنامه و در سالگرد خونین حج خوانده نمیشود، چرا بعد از 30 سال باید این پیامها در انباری باشد و خاک بخورد. آیا ما مدل جدید ارتباط با آلسعود را از نخبگان میگیریم، چرا این سانسورها صورت میگیرد. وی با اشاره به بخش دیگری از پیام حضرت امام درباره آلسعود تصریح کرد: امام در پیام خود فرمودند ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آلسعود برطرف خواهیم کرد و داغ این حسرت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت؛ ما باید این حرفهای امام را آویزه گوش کنیم اما برخی برای این حرفها نیستند، برخی افراد اصلا مسئله برائت را قبول ندارند در حالی که امام فرموده است حج بیبرائت حج نیست. قاسمی با یادآوری شهادت 7 هزار نفر از حجاج در فاجعه منا به بند دیگری از فرمایشات حضرت امام اشاره کرد و ادامه داد: امام در پیام تاریخی خود فرمودند از آنجا که در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شدهاید باید بر وحشت خود بر مرگ غلبه و از وجود جوانان شهادتطلب برای شکستن جبهه کفار استفاده کنید چراکه عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده و تصمیم بر این است که سیادت کفر و شرک خصوصا آمریکا را بر خود حرام کنیم. این فرمانده دوران دفاع مقدس تاکید کرد: روی این صحبت امام با کسانی است که سلطه کدخدا را پذیرفتهاند و آنقدر گزافهگو هستند که یک روز را به عنوان روز تعامل با جهانخواران اعلام کردهاند و از این ننگ بالاتر در تاریخ جمهوری اسلامی نداریم. وی در ادامه سخنان خود به بخش دیگری از فرمایشات حضرت امام اشاره کرد و گفت: حضرت امام فرمودند ما چه در مکه باشیم و یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم (ع) و در مکه است؛ این رویکرد حضرت امام قابل توجه کسانی است که تا روز آخر التماس سعودی میکردند که راه را باز کند. قاسمی تصریح کرد: امام فرمودند دروازههای مدینه را به روی ما ببندند یا بگشایند رشته محبت ما نسبت به پیامبر سست نمیشود و ما به سوی مکه نماز میگزاریم و به سوی کعبه میمیریم و منتظر نمیمانیم که حاکمان بیشخصیت برخی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی از حرکت ما پشتیبانی کنند، ما مظلومان همیشه تاریخ و پابرهنگانیم که اگر هزار بار قطعه قطعه شویم از مبارزه با ظالم دست برنمیداریم. این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه اصل مبانی چالش ما با اصلاحات آمریکایی که هر دفعه یک نفر پرچم آن را بلند میکند از اینجا شروع میشود، افزود: فقط شهدای حج خونین و فاجعه منا عامل کشتارشان سعودیها نیستند بلکه 27 هزار شهیدی که در بهشت زهرا هستند این شجره خبیثه ملعونه در تک تک جنایتها دست داشته و از ابتدای جنگ صدام را با کمک 57 میلیاردی گرم کردند و فقط یک فقره آن عملیات رمضان است که بیش از 300 تانک که آرپی چی در آن اثری نداشت را با کشتی آوردند و در خط پیاده کردند و اینها عامل شهدای ما هستند که هنوز هم از عملیات رمضان شهید میآورند. وی با اشاره به کمک 27 میلیارد دلاری کویت و کشورهای خلیج فارس آنها را در جنایت علیه فرزندان ایران همدست دانست و یادآور شد: برقراری روابط با عربستان بعد از کشتار حج خونین به دو شکل اتفاق افتاد، برخی خاطرات خودشان را نوشتهاند و گفتند همسر آقای هاشمی رفته و ارتباط ما با آنها را برقرار کرده است، به ایشان گفتهاند که خانم فهد از شما دعوت میکند و شما هم این دعوت را بپذیرید و لذا میگویند از اینجا ارتباط شروع میشود که احتمالا به آن «دیپلماسی عفتی» میگویند. سردار قاسمی با اشاره به شکل دوم برقراری رابطه با آلسعود پس از حج خونین ادامه داد: آقای ریشهری در کتاب خاطرات خود یکی از ذلتبارترین و تاسفبارترین مذاکرات را مذاکرات بین آقای هاشمی و امیرعبدالله عنوان میکند؛ در صفحه 411 کتاب ایشان درباره این دیدار آمده است که امیرعبدالله به آقای هاشمی میگوید این چه کسی است که برای مسئول حجاج گذاشتهاید؟ یک نفر دیگر را بیاوریم و به او گفته میشود باشد هر کس را که شما بگویید؛ عبدالله میگوید برای اعلام برائت به بیرون از عربستان بروید و هاشمی هم در پاسخ میگوید که ما راهحل داریم و تفاهم میکنیم. شما یک مسجدی را پیشبینی کنید که بلندگو هم نباشد تا ما شعارهایمان را بدهیم که ملکعبدالله به او میگوید اگر خبرش را در رسانهها ندهند خدا هم صدای مورچهها را میشنود و بنابراین از همان جا این نوع برائت زیر لحافی و در بئسه آغاز میشود. این فرمانده دوران دفاع مقدس با اشاره به سخنان اخیر روحانی ادامه داد: آقای روحانی گفته است که ما داشتیم امورات را پیگیری میکردیم که عدهای جوان نادان ریختند و سفارت را گرفتند و چون روابط قطع شده ما دیگر نمیتوانیم کاری کنیم؛ شما راست میگویید مانند بقیه مطالب راستی که مطرح میکنید، به آن دو نوجوان در فرودگاه جده جسارت شد شما چه کار کردید؟ اگر جای شما بودم روزی که این جنایت شد سفیر کثیف سعودی را اخراج میکردیم، شما حتی وقتی که فاجعه منا اتفاق افتاد سفر نیویورک را رها نکردید در حالی که بیش از 460 نفر از هموطنانمان که فقط یکی از آنها غضنفر رکنآبادی بود به شهادت رسیده بودند، بعد از شما هم یک هفته بعد ظریف به ایران آمد، شما کدام فشار را به آلسعود آوردید. وی با اشاره به تجاوز سعودیها به دو نوجوان ایرانی، بیاحترامی مکرر به حجاج، فاجعه منا و اعدام شیخ نمر اظهار داشت: وزیر خارجه ما با عادلالجبیر عکس سلفی گرفت و گفت برادران سعودی داغدار تروریست هستند، شما اینها را گفتید، آنها در کشتار مردم یمن یا در کاهش خصمانه قیمت نفت یا در دیدار ترکیالفیصل با مریم رجبی در فرانسه چه موضع محکمی گرفتند؟ اما حالا رگ غیرتشان برای سفارت عربستان بیرون زده و میگویند دیگر این فرصت تبدیل به تهدید شده است. وی خاطرنشان کرد: اگر فرمایشات حضرت آقا مبنی بر پاسخ سخت و خشن ایران نبود ما نمیتوانستیم یک جنازه را هم تحویل بگیریم و با دیپلماسی لبخند نمیتوانیم این گونه کارها را انجام دهیم. سردار قاسمی تصریح کرد: به دلیل داستان برجام ما هر روز یک نفوذ داریم که وزارت اطلاعات و سپاه اعلام می کنند یک طرف آن به آلسعود بسته است اما در این وضعیت آیا شرع نیست که آقای هاشمی می گوید چه ایرادی دارد ما برای روابط حسنه اول دست خود را به سمت آلسعود دراز کنیم. این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه بخشی از این اتفاق و جنایات مربوط به عقبنشینی سازمان حج و بنیاد شهید است، ادامه داد: حضرت آقا سه بار درباره حقوقهای نجومی و حرامخواریها تذکر دادند اما آنها گوش نکردند. حال باید پرسید که آیا این افراد اهل این هستند که بگویند آلسعود خائنین حرماند؟ آنها ارتباط با شجره خبیثه ملعونه را پذیرفتهاند و ما باید با این تفکر مبارزه کنیم و در این مسیر باید بیشتر شهید داد. وی با اشاره به تلاش شجره خبیثه ملعونهای در داخل که برای ارتباط با ترکی الفیصل و جماعت فابیوسی تاکید دارد و ما هر روز باید منتظر یک عملیات باشیم، گفت: ما باید درباره برجام و نفوذ حواسمان را جمع کنیم چراکه همه دوست دارند از کنار مبارزه و جنگاوری با این شجره خبیثه بگذرند.
ادامه مطلب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانواده های شهدای منا
شجره خبیثه ملعونه آلسعود لیاقت اداره حرمین شریفین را نداردکد خبر: ۲۸۸۵۱۴
۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۸
فرارو_حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار خانواده های شهدای مِنا و مسجدالحرام، کوتاهی و بیکفایتی آل سعود در این حادثه را، اثبات مجدد بی لیاقتی این شجره خبیثهی ملعونه در تصدی و اداره حرمین شریفین خواندند و تأکید کردند: اگر راست می گویند و در حادثه بی تقصیرند، بگذارند یک هیأت حقیقت یاب اسلامی- بین المللی، واقعیات مسئله را از نزدیک بررسی و روشن کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، دیدار با خانوادههای شهیدان منا و مسجدالحرام را یادآور حوادث دردناک سال گذشته دانستند و افزودند: حادثه منا و جان باختن حاجیان ایرانی در حال عبادت و با لبان تشنه و در زیر آفتاب سوزان، حادثهای عمیقاً غمانگیز و فراموشنشدنی است، البته این حادثه ابعاد گوناگون و روشنگری از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی دارد که این ابعاد نباید فراموش شوند. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سال گذشته، مواجه شدن خانوادهها با خبر درگذشت عزیزانشان و بازگشت جنازههای آنان بسیار سخت و دشوار بود اما در مقابل این مصیبت، توجه به این واقعیت که آن عزیزان همچون شهدا در سایه مغفرت، رحمت و نعمت الهی هستند می تواند مایه تسلّی و آرامش باشد. حضرت آیت الله خامنه ای سپس با اشاره به شهادت حدود ۷ هزار تن از زائران خانه خدا در حادثه منا این انتقاد جدی را مطرح کردند که چرا کشورها و دولتها به این حادثه سنگین و تأثربار، عکس العملی نشان ندادند؟ ایشان، سکوت دولتها و حتی علما، فعالان سیاسی، روشنفکران و نخبگان جهان اسلام در قبال شهادت ۷ هزار زائر بیگناه را، «بلای بزرگ امت اسلامی» خواندند و افزودند: حساس نبودن در قبال مسائلی نظیر حادثه سخت و جانکاه منا، مصیبت واقعی جهان اسلام است. رهبر انقلاب، خودداری حکام سعودی از یک عذرخواهی زبانی را اوج وقاحت و بی شرمی آنان برشمردند و افزودند: حتی اگر تعمدی در کار نبوده باشد، این همه بی تدبیری و بیکفایتی برای یک مجموعه حاکمیتی و سیاسی، جرم محسوب می شود. حضرت آیت الله خامنه ای، سخنان خود را در جمع خانواده های داغدار شهدای منا با طرح یک سئوال مهم ادامه دادند: وقتی یک رژیم، حتی از اداره میهمانان خدا که برای او درآمدزا نیز هستند عاجز می ماند، چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابه منا روی ندهد؟ رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ملت ایران شجاعانه در مقابل جهالت و گمراهی آل سعود ایستاده و مواضع قرآنی و بر حق خود را، با افتخار و صریح بیان می کند و ملتها و کشورهای دیگر نیز باید شجاعانه، گریبان سعودی ها را بگیرند. ایشان خاطرنشان کردند: بی کفایتی سعودی ها و ناامنی تحمیل شده از سوی آنان بر حجاج خانه خدا، حقیقتاً نشان داد این حکومت، لایق اداره حرمین شریفین نیست که این واقعیت باید در جهان اسلام ترویج شود و جا بیفتد. حضرت آیت الله خامنه ای، بُعد دیگر حادثه منا را سکوت مرگبار مدعیان حقوق بشر دانستند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جنجال سیاسی - تبلیغاتی سازمانهای مدعی دفاع از حقوق بشر در قبال اجرای احکام قضایی در برخی کشورها افزودند: سکوت محض در قبال کوتاهی یک حکومت در ادای وظایفش و جان باختن ۷ هزار انسان مظلوم و بیگناه، هویت دروغین مدعیان جهانی حقوق بشر را آشکار کرد و کسانی که به مجامع و سازمانهای بین المللی امید بسته اند، باید از این واقعیت تلخ درس بگیرند. حضرت آیت الله خامنه ای، تشکیل یک هیأت حقیقت یاب را از جمله کارهای واجب و ضروری کشورهای اسلامی و مدعیان حقوق بشر خواندند و افزودند: با وجود گذشت یک سال از آن حادثه غمبار، بررسی اسناد دیداری، شنیداری و مکتوب، حقایق ماجرا را تا حدود زیادی روشن خواهد کرد. ایشان با تأکید به مسئولان کشور برای پیگیری جدی تشکیل هیأت حقیقت یاب افزودند: آل سعود اگر به ادعای بی تقصیری خود در حادثه منا مطمئن است، دهانها را با پول نبندد و بگذارد هیأت حقیقت یاب، مسئله را از نزدیک دنبال کند. رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان حامیان رژیم سعودی را شریک جنایات این رژیم در فاجعه منا خواندند و افزودند: رژیم بی شرم سعودی به پشتوانه همراهی امریکا، وقیحانه در مقابل مسلمانان ایستاده و در یمن، سوریه، عراق و بحرین خونریزی می کند، بنابراین امریکا و دیگر حامیان ریاض در جرم و جنایات سعودی ها شریکند. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش دستگاههای تبلیغاتی وابسته برای القای جنایت منا به عنوان نمونه ای از اختلاف و درگیری «شیعه و سنی» یا «عرب و غیرعرب» افزودند: حامیان تبلیغاتی حکام سعودی در حالی این دروغ محض را تکرار می کنند که اکثرِ ۷ هزار شهید منا، از جمله تعداد زیادی از شهدای ایرانی، اهل سنت هستند. ایشان افزودند: آل سعود و تروریستهای جلادِ ساخته و پرداخته دست آنان در یمن و سوریه و عراق، مردم عرب را به خاک و خون می کشند، بنابراین بر خلاف تبلیغات خباثت آلود غربیها، سعودیها حامی مردم عرب نیز نیستند و ماجرای مِنا ربطی به درگیری ساختگی و رسانهای عرب و غیرعرب ندارد. رهبر انقلاب تأکید کردند: واقعیت ماجرا این است که سعودیهای منفور، یک گروه در درون جهان اسلام هستند که برخی از آنها دانسته و برخی نادانسته به دشمنی با مسلمانان مشغولند و جهان اسلام باید با ایستادگی در مقابل آنان، از اربابان سعودیها یعنی امریکا و انگلیس خبیث اعلام برائت و بیزاری کند. حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان دستگاههای مختلف از جمله وزارت امور خارجه، بعثه، سازمان حج و بنیاد شهید را به اَدای کامل و پیگیری جدی وظایف خود در قبال حادثه عظیم منا فراخواندند. پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین قاضی عسکر نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با تسلیت شهادت شهدای ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، جمعه خونین مکه در سال ۱۳۶۶ و شهدای سال گذشته حج،گفت: دو فاجعه بزرگ منا و مسجدالحرام شیرینی حج را به تلخی تبدیل و مردم و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد. حجتالاسلام والمسلمین قاضی عسکر با اشاره به کارشکنی سعودیها در تشکیل کمیته حقیقتیاب افزود: بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج با ثبت و ضبط اظهارات شاهدان فاجعه و با همکاری حقوقدانان، راههای پیگیری حادثه را از طریق مجامع حقوقی بینالمللی شناسایی کرده و نخواهند گذاشت حادثه منا به فراموشی سپرده شود. همچنین حجتالاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نماینده ولی فقیه و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، گزارشی از اقدامات و فعالیتهای ستاد بزرگداشت حادثه منا و مسجدالحرام بیان کرد و گفت: فاجعه غمبار منا در اثر سوء مدیریت و بیکفایتی آل سعود اتفاق افتاد.
ادامه مطلب فرارو*کد خبر: ۲۷۵۲۵۷
۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۱
روزی که مجلس خبرگان رهبری که آغازین سالهای حیاتش را میگذراند باید جانشینی برای امام خمینی رحمه الله علیه، انتخاب می کرد. آزمونی بس سنگین و دشوار در اولین دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی.
به گزارش خبرانلاین، جلسه مجلس خبرگان رهبری که بلافاصله بعد از فوت بنیانگذار کبیر انقلاب برگزار شد به مثابه اکثر جلسات مجلس خبرگان در همه سالهای بعد از آن روز محرمانه بود و پر از ناگفتهها. ناگفتهها و محرمانههایی، که تنها میتوان آنها را از میان مرور خاطرات نمایندگان دوره اول مجلس خبرگان جستجو کرد، ناگفتههایی از جنس موافقتها و مخالفتها با شورایی شدن رهبری یا معرفی مرحوم قمی از سوی آیتالله خامنهای یا آیتالله گلپایگانی از سوی جامعه مدرسین به عنوان گزینههای دیگر رهبری فردی. غروبی سخت رسید! اولین مجلس خبرگان در آستانه انتخابی بزرگ خبرگان در گیر و دار تصمیم برای شورای رهبری یا رهبری فرد؟ سوالی که تمام ثانیه های جلسه عصر را احاطه کرده بود، برخی دلایلی همچون نیاز به تصمیم گیری جمعی برای امور مملکت را به عنوان لزوم تأیید شورای رهبری نام میبردند و برخی هم از بیم اختلاف در شورای رهبری سخن میگفتند. هاشمی رفسنجانی که در آن برهه نائب رئیس اول آیت الله مشکینی در مجلس خبرگان بود، در کتاب خاطراتش به نام «بازسازی و سازندگی» در تشریح این بخش از مذاکرات مجلس خبرگان که به صورت جلسه غیرعلنی برگزار شد و هنوز هم مسائل مطرح شده در این جلسه به صورت محرمانه باقی مانده است، می نویسد: «صحبتهای زیادی شد. بعضیها طرفدار رهبری شورایی و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیتالله خامنهای و بعضیها آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی را مطرح کردند و برای شورا هم اسمهایی برده شد.» چه کسانی در لیستهای شورای رهبری بودند؟ ترکیب اول:آیت الله خامنه ای،آیت الله مشکینی و آیت الله موسوی اردبیلی ترکیب دوم:آیت الله خامنه ای،آیت الله مشکینی،آیت الله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی ترکیب سوم:آیت الله خامنه ای، آیت الله مشکینی،آیت الله موسوی اردبیلی،آیت الله فاضل لنکرانی،آیت الله عبدالله جوادی آملی. البته آیت الله هاشمی نیز در خاطرات خود در این رابطه نوشته است: «قبلا در مشورتهای سران قوا و جمعی دیگر از بزرگان به این نتیجه رسیده بودیم که شورایی مرکب از آیات خامنهای، موسوی اردبیلی و مشکینی رهبری را به عهده بگیرند.» سرانجام به دلیل مخالفت اکثریت خبرگان با شورای رهبری، هیچ یک از لیست های ذکر شده، رنگ واقعیت نگرفتند. موافقان و مخالفان شورایی شدن رهبری در این میان بنابر گفته حائری شیرازی، آیت الله خامنه ای جز دسته موافقان شورای رهبری بودند(3)، نکتهای که هاشمی رفسنجانی نیز بر آن مهر تأیید زده است: «اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیاترئیسه خبرگان بودیم و باید برنامهها را تنظیم میکردیم، نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سهنفره را در نظر گرفتیم که آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی بودند. نظر جامعه مدرسین روی آیتالله گلپایگانی بود و فرد را پیشنهاد دادند. یک بحث جدی داشتیم و وقت زیادی از جلسه را گرفته بود که فرد یا شورا باشد. این در اختیار ما بود و باید انتخاب میکردیم. فرد 45 رای و شورا 35 رای آورد. نظر آیتالله خامنهای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است، اما وقتی که رای گرفتیم، اینگونه شد. اگر روزی قرار باشد که دوباره رهبری را انتخاب کنیم، بحث میکنیم که فرد یا شورا باشد. در اینجا مشکلی نداریم. من طرفدار شورا بودم و همان نظرم مانده است. قاعدتا نظر آیتالله خامنهای هم همان است، ولی چون خبرگان رای داده، فعلا این است. بعدا باید شرایط را ببینیم.»(4) همچنین هاشمی در کتاب خود نیز به موافقت آیت الله خامنه ای با شورای رهبری اشاره کرده و نوشته است که «خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟» در میان موافقان رهبری فرد و در واقع مخالفان شورای رهبری نیز در جلسه به نطق پرداختند. حائری شیرازی که در آن زمان ردای موافقت با رهبری فردی را بر تن کرده بود، در رابطه با بحث و جدل میان موافقان و مخالفان رهبری فردی میگوید: « آن روز من صحبت کردم به عنوان مخالف، بعد از من یک موافق رفت، موافق به جای اینکه دلیل بیاورد شروع کرد به قسم دادن خبرگان، ایشان دلیلی نداشت برای حرفهایی که می زد.» پس از رأی گیری و با موافقت اکثریت اعضای حاضر در مجلس خبرگان، شورای رهبری رد و رهبری فرد در دستور کار جلسه خبرگان برای انتخاب جانشین رهبری قرار گرفت. آیت الله گلپایگانی گزینه جامعه مدرسین برای رهبری او در کتاب خاطراتش نوشته است: «ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] که عضو مجلس خبرگان بودند، آیتالله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴ نفر به ایشان رای دادند.» و سرانجام پس از رأی گیری در مورد رهبری آیت الله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین، این بار آیت الله خامنه ای به عنوان گزینه رهبری مطرح شد. این 14 نفر که میتوان از آنها به عنوان یکی از نقاط خاکستری آن برهه از تاریخ خبرگان یاد کرد، در هر دورهای از تاریخ سیاسی کشورمان مورد بحث و جدل گروههای سیاسی قرار گرفتهاند، چه آنکه روزی هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام خود در لفافه به منتقدانش اشاره میکند که «عده ای هنوز دنبال برنامه های قدیمی خود هستند؛ همان ها که سال ۶۲ مقابل ریاست آیت الله مشکینی بر خبرگان ایستادند و مقابلش کاندیدا آوردند و بعد از ارتحال امام هم دنبال انتخاب رهبری غیر از "آقا" بودند و قبل از طرح نام ایشان، آیت الله گلپایگانی را برای رهبری کاندید کردند ولی ناکام ماندند!» منتقدان هاشمی اما معتقدند که وی تلاش دارد با روایت هایی که بیان می کند اینگونه جلوه دهد که 14 نفری که به آیت الله گلپایگانی رای دادند مخالف رهبری آیت الله خامنه ای بودند. مخالفت آیت الله خامنهای با رهبر شدنش آیتالله حائری شیرازی عضو سابق مجلس خبرگان نیز در نشستی به بیان ناگفتههایی از جلسه انتخاب رهبری پرداخت و در رابطه با مخالفت آیتالله خامنهای با مطرح شدنش به عنوان گزینه رهبری اینگونه روایت کرد:«تا گفتند رهبری فردی یکی از این خبرگان اسم رئیس جمهور را آورد و گفت ایشان، چون اینهایی هم که شورایی می گفتند اسم ایشان را هم در قضیه می آوردند، یکدفعه ایشان بدون وقت گرفتن و بی قانون آمدند پشت تریبون، رنگ ایشان سرخ شده بود، گفت می دانید می خواهید چه بر سر من بیاورید؟ التهاب شدید داشت، یکدفعه شورای نگهبانی ها گفتند آقا جان چرا جلوی اجرای قانون را می گیرید؟ ایشان چیزی نگفت. رفت سر جایش نشست.» مرحوم آیت الله آذری قمی؛ گزینه پیشنهادی آیت الله خامنهای برای رهبری وقتی خاطره گویی هاشمی فضای خبرگان را آرام کرد بنابر گفته حائری شیرازی در زمان بررسی آیت الله خامنهای به عنوان گزینه رهبری، اقایان شبستری و معصومی نامهای به هاشمی رفسنجانی دادند تا او به بیان صحبتهای امام خمینی در مورد آیت الله خامنهای بپردازد. حائری شیرازی در این رابطه میگوید: «برغم این نامه، اقای رفسنجانی از انجام این کار (به دلیل مخالفت آیت الله خامنه ای) اجتناب کرد. پس از آن آیت الله شبستری در خصوص این اقدام اقای هاشمی رفسنجانی اعتراض کرد که اقای رفسنجانی نیز در پاسخ گفت به دلیل مخالفت اقای خامنه ای موضوع را اعلام نکردم.» در نهایت اقای هاشمی رفسنجانی اعلام کردند که امام خمینی(ره) در یک جلسه عمومی و یکبار نیز در یک جلسه خصوصی به بنده فرمودند که اقای خامنه ای بهترین فرد برای رهبری انقلاب اسلامی است. رأی گیری خبرگان و انتخاب آیت الله خامنهای به عنوان دومین رهبر نظام جمهوری اسلامی در این میان عده ای نیز لزوم مرجع بودن جانشین رهبری را مطرح کردند، شبههای که بنابر گفته آیت الله سید جعفر کریمی عضو سابق مجلس خبرگان، پس از آنکه هاشمی رفسنجانی خاطرهای را از امام مبنی بر اینکه «آقایان به دنبال مجتهد صاحب رساله و سرشناس که عده ای مقلد داشته باشد نباشند بلکه مجتهد بودن و مدیر و مدبر و شجاع و توانمند بودن برای اداره کشور مانند آقای خامنه ای کافی است.» نقل کردند، تا حدودی این شبهه رفع و رجوع شد. آیت الله محمد مومن در رابطه با رأی گیری برای رهبری آیت الله خامنهای اینگونه روایت میکند: «رایگیری به صورت قیام و قعود نبود، بلکه رای مخفی بود و باید در گلدانها ریخته میشد. رای را که شمردند به نظرم چهار پنجم حاضران و شاید بیشتر از آن به ایشان رای دادند، تعداد بسیار معدود رای منفی بود که آن هم احتمالا به دلیل سوالات مطرح شده درباره مرجعیت رهبری بود. وگرنه بیشتر از دوسوم کل اعضای مجلس خبرگان رای به رهبریت آقای خامنهای دادند. به این ترتیب طبق قانون، رهبریت ایشان محرز شد. این انتخاب در کوتاهترین زمان و در شرایطی که هنوز 24 ساعت از فوت حضرت امام نگذشته بود، صورت گرفت و در روز 14 خرداد 1368 این کار انجام شد.» البته هاشمی رفسنجانی که ریاست این جلسه مهم را به عهده داشت نیز در کتاب خاطرات خود، به رأی 60 نفر موافق از 74 عضور حاضر در آن جلسه خبرگان سخن به میان آورده است. سرانجام نمایندگان مجلس خبرگان پس از یک روز پر التهاب آیت الله خامنهای را به عنوان جانشین امام خمینی انتخاب و معرفی کردند. ادامه مسیر خبرگان برای انتخاب جانشین ...............................................................
پینوشت: .(1) روزنامه جام جم 17 اسفند 1387 (2) ویژه نامه جوان 7 بهمن 94 (3)نشست مرور و بازخوانی ناگفته های وقایع جلسه مجلس خبرگان رهبری در 14 خرداد 68 در فرهنگسرای انقلاب 13 خرداد 95 (4)گفت و گو با روزنامه شرق 20 اسفند9
ادامه مطلب بنام خداوندبخشنده ی مهربان
لبیک اللهم لبیک ...
مسجدشجره،مدینه ی منوره
لبیک اللهم لبیک ،لبیک، لا شریک لک لبیک
ان الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لک لبیک
خدایا، تو:
نعمت دادی، احسان کردی، زیبایی بخشیدی، فضیلت دادی، روزی عنایت کردی، توفیق دادی، پناه دادی، حمایتم کردی و از گناهانم پرده پوشی کردی. خدای من: اگر آنچه تو از من می دانی، دیگران نیز می دانستند، هرگز به روی من نگاه نمی کردند و طردم می نمودند،ولی تو همواره پردهپوشی کردی. اما، من: بد کردم، غفلت ورزیدم، پیمان شکنی کردم، وعده های عمل نکرده داشتم و گناهها نمودم. ولی:خدایا، من توبه کردم و به درگاهت برگشته ام. می دانم که با آغوش باز از من استقبال می کنی. چون هر چه باشد، تو خدای منی!
فرازی از مناجات امام حسین ( ع ) در کنار کوه عرفه
ننگ ونفرین تاقیامت بادبرآل سعود
احمداسماعیلی کریزی شهریور1395هجری شمسی
ادامه مطلب
حضرت امام محمد باقر علیه السلام پنجمین امام شیعیان
در روز جمعه اول ماه رجب سال پنجاه وهفت هجری قمری درمدینه ی طیبه متولد
شد.
جدّش به کربلا آمد. درآن وقت سه سال و نیم از عمر شریفش
گذشته بود.
آن حضرت پس از امام سجادعلیه السلام حدود نوزده سال،امامت
و رهبری شیعیان را به عهده داشت و در روز دوشنبه هفتم ذیحجه سال
صد و چهارده هجری قمری در سن پنجاه و هفت سالگی به شهادت رسیدند. منابع: بحار الانوار، ج 46، ص 212، حدیث 1. بحار الانوار، ج 46، ص 217، حدیث 19.
ادامه مطلب سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )سالروز شهادت امام محمد باقر ( علیه السلام )
خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع ) نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ،بدين جهت که : دريای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب ديگری مانند شاکر و صابر و هادی نيز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هريک باز گوينده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است . کنيه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسين ( ع ) می رسيد . پدرش حضرت سيدالساجدين ، امام زين العابدين ، علی بن الحسين ( ع ) است .
در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امويان و بر سر کار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسی و ظهور سرداران و مدعيانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و ديگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در اين دوره پيش می آيد ، و عده ای از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا می شوند . قاضيها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پديد می آيند و فقه و قضاء و عقايد و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسير می نمايد ، و تعليمات قرآنی - به ويژه مسأله امامت و ولايت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسياری از حق طلبان را به حقانيت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دين به دنيا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احاديث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نيز احاديثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و يا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقی تعليمات پيامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بايست به تربيت شاگردانی عالم و عامل و يارانی شايسته و فداکار دست يازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوين و تدريس کنند . به همين جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربيتی امام باقر ( ع ) علم و فضيلت به مردم آموخته می شد .امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سيرت و صورتش ستوده بود . پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .
ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفيان ، که مردم به حقانيت اهل بيت عصمت ( ع ) توجه کردند ، در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأله امامت و رهبری ، که تنها شايسته امام معصوم است ، سعی بليغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جايی رسيد که فرزند گرامی آن امام ، حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهی با چهار هزار شاگرد پايه گذاری نمود ، و احاديث و تعليمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد . امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و يادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر ( ع ) با تشکيل حلقه های درس ، زمينه اين امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دينی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينی وحی الهی وظايفی را که فرزندان و اهل بيت گرامی اش در آينده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احاديثی که از آن حضرت روايت شده ، تعيين فرموده است .
چنان که در اين حديث آمده است :
ولی کو آن گوهرشناسی که قدر گوهر وجود علی را بداند ؟ اما به تدريج ، به ويژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامی را درک می کردند ، و مانند تشنه لبی که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد ، زلال گوارای دانش امام باقر ( ع ) را دريافتند و تسليم مقام علمی امام ( ع ) شدند ، و به قول يکی از مورخان : " مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشکر کشی متوجه فتح دروازه های علم و فرهنگ شدند " . امام باقر ( ع ) نيز چون زمينه قيام بالسيف ( قيام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبود حماسه آفرينان - فراهم نبود ، از اين رو ، نشر معارف اسلام و فعاليت علمی را و هم مبارزه عقيدتی و معنوی با سازمان حکومت اموی را ، از اين طريق مناسب تر می ديد ، و چون حقوق اسلام هنوز يک دوره کامل و مفصل تدريس نشده بود ، به فعاليتهای ثمر بخش علمی در اين زمينه پرداخت . اما بدين خاطر که نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهای مختلف - بر ضرر حکومت بود ، مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار می گرفت .
روزی در مکه ، حضرت صادق ، در مجمع عمومی سخنرانی می کند و در آن سخنرانی تأکيد بر سر مسأله پيشوايی و امامت و اينکه پيشوايان بر حق و خليفه های خدا در زمين ايشانند نه ديگران ، و اينکه سعادت اجتماعی و رستگاری در پيروی از ايشان است و بيعت با ايشان و ... نه ديگران . اين سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته می شود ، آن هم در مکه در موسم حج ، طنينی بزرگ می يابد و به گوش هشام می رسد. هشام در مکه جرأت نمی کند و به مصلحت خود نمی بيند که متعرض آنان شود . اما چون به دمشق می رسد ، مأمور به مدينه می فرستد و از فرماندار مدينه می خواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کند، و چنين می شود .
اينها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام - بيش از پيش ناراحت می کند . بعضی نوشته اند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند . و چون به او خبر می دهند که زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام ( ع ) شده اند ، امام را رها می کند و به شتاب روانه مدينه می نمايد . و پيکی سريع ، پيش از حرکت امام از دمشق ، می فرستد تا در آباديها و شهرهای سر راه همه جا عليه آنان ( امام باقر و امام صادق - ع - ) تبليغ کنند تا بدين گونه ، مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند . با اين وصف امام ( ع ) در اين سفر ، از تماس با مردم - حتی مسيحيان - و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد.
منبع:guilan.ac.ir ادامه مطلب کدخبر : 1320
صفحه اصلی / اهل بیت ع / نحوه شهادت امام باقر(علیه السلام)
نحوه شهادت امام باقر(علیه السلام)بعضي مي نويسند: زيد بن حسن به دستور هشام، زهر را به زين اسب ماليد و اسب را به حضور امام باقر عليه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزير بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه اي که ران هايش متورم شد و سه روز به سختي در بستر بيماري افتاد و سرانجام به شهادت رسيد.
به گزارش پایگاه تحلیلی ظهور آنلاین: این واقعیتی است که خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله را در روز سقیفه کشتند و قتل و مسمومیت آن ها را رد طول تاریخ از آن زمان رقم زدند و این مسأله ای است که حضرات معصومین علیهم السلام در گفته ها و اظهارنظرهای خود بارها از آن سخن گفته اند. و بدین سان امام باقر علیه السلام و در پی او امام صادق علیه السلام و دیگران در صف و خطی قرار دارند که فرجام شان شهادت است و این مسأله ای است که از خود آن ها نقل شده: «مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَو مَقتولُ»؛ هیچ یک از ما امامان نسیت، جز آن که مسموم و یا مقتول است…[۱]
دفن و مزار
…امام باقر علیه السلام از دنیا رفت و خبر مشهور این واقعه در ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ اتفاق افتاد اگر چه اسناد دیگری هم در این زمینه وجود دارد. تشییع آبرومندانه ای از او به عمل آمد و امام صادق علیه السلام بر جنازه پدر نماز گزارد و او را در بقیع، در جوار پدر بزرگوارش دفن کردند و مزار او زیارتگاه است…[۲]
مسموم شدن امام باقر علیه السلام
آن چه مسلم است این است که امام باقر علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به شهادت رسید، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی می نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضی می نویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه ای که ران هایش متورم شد و سه روز به سختی در بستر بیماری افتاد و سرانجام به شهادت رسید.
آن حضرت ساعات آخر عمر، کفن های خود را که پارچه سفیدی که با آن احرام به جا آورده بود مشخص نمود. از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار دین شد تهی زمخزن اسرارکردگار
از ضعبرجبین منیرش عرق نشست ارکان پنجمین امامت زهم شکست
گاهی زبان به ذکر حق و گه شدی به هوش از دل کشیده آه شرربار و شد خموش[۳]
امام باقر علیه السلام در بستر بیماری
کلینی به سند صحیح از زراره روایت کرده است که گفت روزی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بر سر کوهی ایستاده ام و مردم از هر طرف آن کوه به سوی من بالا می آمدند چون مردم بسیاری در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو می ریختند، تا آن که جماعتی بر آن کوه باقی ماندند و این اتفاق پنج مرتبه تکرار شد، گویا آن حضرت این خواب را به وفات خود تعبیر فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از این خواب به رحمت ایزدی پیوستند.
در کافی و بصائر الدرجات و سایر کتاب های معتبر روایت کرده اند که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که پدرم بیماری سختی گرفته بود و بیشتر مردم از بیماری حضرت ترسیدند و اهل بیت آن حضرت را به گریه درآمدند که امام باقر علیه السلام فرمود: من در این بیماری از دنیا نخواهم رفت زیرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنین خبر دادند پس از آن بیماری صحت یافت و مدتی و سالم بود. و برای من زمین را بشکاف و گود کن زیرا که من فربه هستم و در زمین مدینه برای من نمی توان لحد ساخت.
علت فرمایش حضرت آن است که زمین های مدینه سخت بودند به جای آن که قبر را به اندازه قد متوسط انسان گود کنند، معمولاً برای قبر در آن زمین ها لحد درمی آوردند یعنی حفره ای به اندازه جسد در دیوار قبر در سمت قبله درست می کردند و چون امام صادق علیه السلام فربه و چاق بودند و در دیوار قبر به سختی جای می گرفتند، لذا وصیت کردند که زمین را برای این امر گود نمایند تا ایشان به آسانی و بدون مشکل در قبر شریفشان جای گیرند.
پس گفتم: ای پدر بزرگوار من امروز تو را از همه وقت سالم تر می بینم و ناراحتی در تو مشاهده نمی کنم حضرت فرمود: آن دو نفر که در آن بیماری صحت و سلامت من را خبر دادند در این بیماری به نزد من آمدند و گفتند: در این مریضی به عالم آخرت رحلت می نمایی و به روایت دیگری فرمود: که ای فرزند، مگر نشنیدی حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام من را از پس دیوار ندا کرد که ای محمد بیا و زود باش که ما انتظار تو را می کشیم.
کلینی به سند حسن روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر علیه السلام هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. و به سند موثق از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پدرم گفت: ای جعفر از مال من برای ندبه کنندگان وقف کن که ده سال در منی در موسم حج بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند.
کلینی به سند معتبر نیز روایت کرده است که چون امام محمد باقر علیه السلام به جهان باقی رحلت نمود، حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: که هر شب در حجره ای که آن حضرت در آن وفات یافته بود، چراغ می افروختند.
شیخ عباس قمی می گویند: که در تاریخ وفات آن حضرت اختلافست و وفات ایشان در روز دوشنبه هفتم ذی الحجه سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگی در مدینه مشرفه اتفاق افتاد. وفات ایشان در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده است. قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگی در بقیع، پهلوی پدر و عم بزرگوار خود، حضرت امام حسن علیه السلام قرار دارد.
نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر یا باقر العلوم است، بدین جهت که: دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هر یک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
کنیه امام “ابوجعفر” بود. مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوی پدر به امام حسین علیه السلام می رسید. پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بن الحسین علیه السلام است.
تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری در مدینه اتفاق افتاد. در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهدا کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد.
دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال ۹۵ هجری که سال درگذشت امام زین العابدین علیه السلام است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ ه. یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشته است.[۴] پی نوشت ها: ۱- به نقل از کتاب احیاگر تشیع. ۲- به نقل از کتاب احیاگر تشیع. ۳- به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله. ۴- به نقل از کتاب منتهی الآمال.
ادامه مطلب
امام باقر (ع) پس از عمرى تلاش در ميدان بندگى خدا و احياى دين و ترويجعلم و خدمات اجتماعى به جامعه اسلامى، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال 114 (1) رحلت کرد.
در سال رحلت و شهادت آن حضرت آراى ديگرى نيز وجود دارد.دستهاى از مورخان سال 117 (2) و بعضى سال 118 (3) و گروه اندکى سالهاى 116 (4) و 113 (5) و 115 (6) و 111 (7) را ياد کردهاند، اما بيشترين منابع تاريخى سال 114 (8) را متذکر شدهاند. منابع روايى و تاريخى علت وفات آن حضرت را مسموميت دانستهاند، مسموميتى که دستهاى حکومت امويان در آن دخيل بوده است. (9) از برخى روايات استفاده مىشود که مسموميت امام باقر (ع) به وسيله زين آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونهاى که بدن آن گرامى از شدت تأثير سمبسرعت متورم گرديد و سبب شهادت آن حضرت شد. (10) در اين که چه فرد يا افرادى در اين ماجراى خائنانه دست داشتهاند، نقلهاى روايى و تاريخى از اشخاص مختلفى نام بردهاند. بعضى از منابع، شخص هشام بن عبد الملک را عامل شهادت آن حضرت دانستهاند. (11) بخشى ديگر، ابراهيم بن وليد را وسيله مسموميت معرفى کردهاند. (12) برخى از روايات نيز زيد بن حسن را که از دير زمان کينههاى عميق نسبت به امام باقر (ع) داشت، مجرى اين توطئه به شمار آوردهاند. (13) به طور مسلم وفات امام باقر (ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، (14) زيرا خلافت هشام از سال 105 تا سال 125 هجرى استمرار داشته، و آخرين سالى که مورخان در وفات امام باقر (ع) نقل کردهاند 118 هجرى مىباشد. (15) با اين که نقلها بظاهر مختلف است، اما با اندکى تأمل در منابع روايى و تاريخ، بعيد نمىنمايد که همه آنها به گونهاى صحيح باشد زيرا عامل شهادت آن حضرت لازم نيست يک نفر باشد بلکه ممکن است افراد متعددى در شهادت امام باقر (ع) دست داشتهاند که هر روايت و نقل، به يکى از آنان اشاره کرده است. با توجه به برخوردهاى خشن و قهر آميز هشام با امام باقر (ع) و عداوت انکار ناپذير بنى اميه با خاندان على (ع) شک نيست که او در از ميان بردن امامباقر (ع) ـ اما بشکلى غير علنى ـ انگيزهاى قوى داشته است. بديهى است که هشام براى عملى ساختن توطئه خود، از نيروهاى مورد اطمينان خويش بهره جويد، از اين رو ابراهيم بن وليد (16) را که عنصرى اموى و دشمن اهل بيت (ع) است به استخدام مىگيرد و او امکانات لازم را در اختيار فردى که از اعضاى داخلى خاندان على (ع) بشمار مىآيد و مىتواند در محيط زندگى امام باقر (ع) بدون مانع راه يابد و کسى مانع او نشود، قرار دهد، تا به وسيله او برنامه خائنانه هشام عملى گردد و امام به شهادت رسد. امام باقر (ع) اين چنين به شهادت رسيد و به ملاقات الهى شتافت و در بقيع، کنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) و عموى پدرش حسن بن على (ع) مدفون گشت. (17) ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پىنوشتها: 1 ـ فرق الشيعة 61، اعلام الورى به جاى ماه ذو الحجة، ماه ربيع الاول را ياد کرده است .ر ک: ص .259 2 ـ تاريخ يعقوبى 2/320، تذکرة الخواص 306، الفصول المهمة 220، اخبار الدول و آثار الاول 11، اسعاف الراغبين 195، نور الابصار، مازندرانى 66 و...در بسيارى از اين منابع، مطلب به صورت «قيل» ياد شده است. 3 ـ کشف الغمة 2/322، وفيات الاعيان 4/174، تاريخ ابى الفداء 1/248، تتمة المختصر 1/248، اعيان الشيعة 1/ .650 4 ـ المختصر فى اخبار البشر 1/203، تتمة المختصر 1/ .248 5 ـ مرآة الجنان 1/ .247 6 ـ کامل ابن اثير 5/ .180 7 ـ مآثر الانافة فى معالم الخلافة 1/ .152 8 ـ طبقات الکبير 5/238، اصول کافى 2/372، تاريخ قم 197، ارشاد مفيد 2/156، دلائل الامامة 94، تاج المواليد 118، مناقب 4/210، سير اعلام النبلاء 4/409، الانوار البهية 126، تاريخ ابن خلدون 2/23، عمدة الطالب 137، شذرات الذهب 1/149، و... 9 ـ الصواعق المحرقة 210، احقاق الحق 12/154، اسعاف الراغبين بهامش نور الابصار 254، مثير الاحزان، جواهرى .244 10 ـ الخرائج و الجرائح، راوندى 2/604، مدينة المعاجز 349، بحار 46/329، مستدرک الوسائل 2/ .211 11 ـ مآثر الانافة فى معالم الخلافة 1/152، مصباح کفعمى .522 12 ـ سبائک الذهب 74، دلائل الامامة 94، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، الفصول المهمة 220، الانوار البهية .126 13 ـ منابع ياد شده در پاورقى شماره .1 14 ـ تاريخ يعقوبى 2/320، مروج الذهب 3/219، الانوار البهية 126، اعيان الشيعة 1/ .650 15 ـ در کتاب اخبار الدول و آثار الاول ص 111 شهادت امام باقر (ع) در خلافت ابراهيم بن وليد دانسته شده است، ولى چنان که توضيح داده شد وفات آن حضرت در خلافت هشام بوده و ابراهيم بن وليد مىتوانسته است از مجريان نقشه هشام به شمار آيد. 16 ـ ابراهيم بن وليد بن عبد الملک، بعدها در سال 129، به خلافت رسيد، ولى خلافتش ديرى نپاييد و پس از هفتاد روز کشته شد.ر ک: تاريخ الخلفاء، سيوطى .254 17 ـ فرق الشيعة 61، اصول کافى 2/372، ارشاد مفيد 2/156، دلائل الامامة 94، اعلام الورى 259، کشف الغمة 2/327، تذکرة الخواص 306، مصباح کفعمى 522، شذرات الذهب 1/149 و... از برخى منابع استفاده مىشود که آن حضرت، هنگام رحلت در شهر مدينه نبوده است، بلکه در محلى به نام حميمه از روستاهاى نواحى مکه يا شام بوده، پس از شهادت، آن گرامى را به مدينه منتقل کردهاند. ر ک: وفيات الاعيان 4/174، المختصر فى اخبار البشر 1/203، احقاق الحق 12/ .152
ادامه مطلب
|
|