کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
[ جمعه 16 بهمن 1394  ] [ 3:30 AM ] [ احمد ]
نظرات 0


 
 

 

گزیده ای از بیانات حضرت امام خمینی(ره) ومقام معظم رهبری درباره هفته بسیج:

 

باسمه تعالی

 

برادرارجمندوگرامیم جناب آقای ................ مدیرکل /ریاست /محترم

 

 

ومعززسازمان .........استان خراسان ......

 

باسلام واحترام

 

پس ازحمدخداوندودرودوصلوات برمحمد وآل محمد(ص)

 

ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای شماوهمه ی خدمتگزاران صدیق

 

وشایسته نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وگرامیداشت یادوخاطره

 

بنیانگذارکبیرانقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)،شهدای معظم

 

انقلاب اسلامی ودفاع مقدس ،شفای عاجل جانبازان معزز،پیروزی

 

رزمندگان اسلام برکفرجهانی وآرزوی طول عمرباعزت وبرکت همراه

 

باصحت وسلامت برای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام

 

خامنه ای عزیز(حفظه الله تعالی)وباتوجه به فرارسیدن هفته ی

 

مقدس بسیج،گزیده ای ازبیانات امام ومقام معظم رهبری به حضورتقدیم میگردد،

 

لذاخواهشمنداست دستورفرماییدنسبت به درج آن درسربرگ مکاتبات اداری اقدام نمایند./.

 

گزیده ای از بیانات حضرت امام خمینی(ره) درباره بسیج:

 

 

 

 

 

بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت

 

امام خميني (رحمت الله علیه):

 

 

ــ بسيج شجرة طيبّه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه‌هاي آن بوي بهار

وصل و طراوات تعيين و حديث عشق مي‌دهد.

 

ـ اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد چشم طمع دشمنان

و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد.

 

ـ بار ديگر تأكيد مي‌كنم كه غفلت از ايجاد ارتش بيست ميليوني سقوط در دام دو

ابرقدرت جهاني را به دنبال خواهد داشت.

 

ـ مليت كه در خط اسلام ناب محمدي(ص) و مخالف با استكبار و پول‌پرستي و

تحجرگرايي و مقدس‌نمايي است بايد همة افرادش بسيجي

باشند.

ـ در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيم.

 

ـ بسيج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همة مجاهدان از اولين تا

آخرين امضاء نموده‌اند.

 

ـ بسيج مدرسة عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر

گلدسته‌هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند.

 

ـ من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه مي‌خورم و از خدا مي‌خواهم تا با

بسيحيانم محشور گرداند.

 

ـ تشكيل بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران يقيناً از بركات و الطاف جلية

خداوند تعالي بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامي ايران

ارزاني شد.

{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{

 

ولی امر مسلمین جهان

 

حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي (مدظله العالي):

 

ـ‌ بسيج به معني حضور و آمادگي در همان نقطه‌اي است كه اسلام و قرآن و

امام زمان (ارواحناه و فداه) و اين انقلاب مقدس به آن نيازمند

 

است.

ـ پيوند ميان بسيجيان عزيز و حضرت ولي عصر (ارواحناه و فداه) مهدي موعود

عزيز يك پيوند ناگسستني و هميشگي است.

 

ـ شما جوانان بسيجي و سپاهي و جوانان مؤمن آگاهي را با احساس مسئوليت

و شور و شعور همراه كرديد.

 

ـ نيروهاي نظامي و بسيجي ما مؤمن و با اخلاصند و به عنوان پشتوانه‌اي كه هيچ

خدشه‌اي در آن راه ندارد, محسوب مي‌شوند.

 

ـ انكار بسيج, انكار بزرگترين ضرورت و مصلحت براي كشور است.

 

ـ اگر بسيج در دوران پس از جنگ نبود و اگر امروز هم نباشد, كميت اين انقلاب و

اين نظام واهمة حركتهاي سازندة اين كشور لنگ است.

 

ـ انكار بسيج و بي‌احترامي به آن يا نابخردانه است يا خائنانه است.

 

ـ تا وقتي كه اين كشور و اين ملت به امنيت احتياج دارد, به نيروهاي بسيج, به

انگيزة بسيح به سازماندهي بسيجي و به عشق و ايمان

 

بسيجي احتياج است.

 

ـ فرزندان بسيحي‌ام با حضور خود در هر صحنه‌اي كه لازم است دشمنان زبون را

 

مرعوب و منكوب سازند.

 

ـ بسيج, يعني نيروي كارآمد كشور براي همة ميدانها

 

ـ همه جا چيزي شبيه بسيج هست, تنها به اين درخشندگي, به اين فراگيري, به

اين زيبايي, به اين فداكاري, من در جايي سراغ ندارم.

 

ـ اين فداكاري, من در جايي سراغ ندارم.

 

ـ نيروي عظيم بسيج مردمي است, اين بسيج در همة قشرها هست.

 

ـ بسيج, اختصاص به يك منطقة جغرافيايي ويك منطقة انساني و طبقاتي و

قشري ندارد, همه جا هست.

 

ـ ايمان عاشقانه, ايمان عميق, ايمان توأم با عواطف كه از خصوصيات ملت ايران

است باعث درخشان شدن بسيج شد.

 

ـ دانشجوي بسيجي دشمن كمين گرفته را از ياد نمي‌برد و غافلانه خو و

دانشگاه و كشورش را به دست تطاول دشمن نمي‌سپرد.

 

ـ بسياري از پيشرفتهاي كشور مرهون تفكر بسيجي است.

 

ـ هريك از آحاد قشرهاي مختلف جامعه كه داراي روحية حساس مسئوليت و

ايمان باشد, بسيجي است.

 

ـ بسياري از پيشرفتها و موفقيتهاي نظام اسلامي در عرصه‌هاي مختلف مرهون

تفكر و ميل بسيجي است.

 

ـ بسيجي يعني علي كه تمام وجودش وقف اسلام بود.

 

 

 

ومن الله التوفیق وعلیه التکلان

به امیدپیروزی شیفتگان خدمت برتشنگان قدرت

احمداسماعیلی کریزی

روابط عمومی وبسیج/سازمان/اداره کل.....استان......

 



 

 

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 


||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

وبلاگ"بررودکریز"

 

barrud.mizbanblog.com

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 

 

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 


 


ادامه مطلب



[ جمعه 16 بهمن 1394  ] [ 12:36 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

خاطرات انقلاب(23) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


 

 

اولین دیدار امام

 

 

Image result for ‫علی اسماعیلی کریزی /تصاویر‬‎

 

 

صبح روز سیزده بهمن وارد تهران شدم و از ایستگاه راه آهن به طرف مدرسة علوی (محل استقرار امام) رفتم. وقتی رسیدم،گفتند: امام استراحت می‌کنند و تا چند لحظة دیگر جهت ملاقات با مردم درب مدرسه باز می‌شود. مدرسه دارای دو درب ورودی و خروجی بود. از یک درب وارد و از درب دیگر خارج می‌شدند و یک بالکن کوچکی بود که امام می‌توانستند، روی آن بایستند. همین که درب مدرسه باز شد، ما جزء اولین گروه دیدارکننده بودیم. ما که امام را ندیده بودیم و فقط اوصاف ایشان را شنیده بودیم و نادیده عاشق شده بودیم و شاید باور نمی‌کردیم که یک روزی خداوند لطف کند و این آرزوی دیدار از امام برآورده شود به محض اینکه چشمم به جمال نورانی ایشان افتاد،گریه و فریاد سراسر وجودم را فرا گرفت و حالت شوک برایم پیش آمد. نزدیک بود روح از بدنم مفارقت کند. چنان غرق در شادی و شادمانی بودم و اشک شوق می‌ریختم که وصف ناپذیر است. قدری با صدای لرزان شعار دادیم و در فشار جمعیت ملاقات کننده مجبور شدیم، از درب خروجی مدرسة محل اقامت امام، خارج شویم. مردم شور و شعف عجیبی داشتند.

عشق وصفا ویکدلی وبرادری

هر روز توسط عاشقان امام، ساندویچ و غذای آماده برای مردمی که از راههای دور و نزدیک به شوق دیدار آِمده و درکنار بیت امام بودند، آورده می‌شد. همه جا محبت بود و همدلی. صمیمیت و صفا و شور بود و شوق و احترام به یکدیگر و گذشت از مسائل مادّی. ما که جائی در تهران نداشتیم، شبها را غالباً منازل افرادی که در اطراف مدرسة رفاه و علوی و محل استقرار امام بودند و هنوز هم اسم صاحب خانه‌ها را نمی‌دانم، استراحت می‌کردیم. گویا همه برادر واقعی بودند یا مهربانتر از برادر.

منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 3:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 1

باید در مقابل جریان مخالف تفکر انقلابی ایستاد

رهبر انقلاب در دیدار اعضای دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی:
باید در مقابل جریان مخالف تفکر انقلابی ایستاد

 حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار امیر دریابان شمخانی دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و معاونان و کارشناسان دبیرخانه شورا، با اشاره به پیچیدگی و ابعاد مختلف مقوله «امنیت» در دنیای امروز، وظیفه شورای‌عالی امنیت ملی را تصمیم گیری در چارچوب نگاه کلان و چند بُعدی به مقوله امنیت، و وظیفه مهم دبیرخانه را «تصمیم سازی» برای ایجاد مسیر صحیح «تصمیم گیری» در شورای‌عالی امنیت ملی خواندند و تأکید کردند: برای آنکه دبیرخانه نقش بسیار مهم تصمیم سازی را به‌درستی و به‌خوبی انجام دهد، باید فضای حاکم بر دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی و جهت گیریهای آن، کاملاً منطبق بر «تفکر صحیح و خالص انقلابی و حزب اللهی» باشد.
 
به گزارش  پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امنیت یکی از حیاتی ترین نیازهای جامعه است و بر همین اساس در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده است، افزودند: امروز مقوله امنیت از یک موضوع نظامی و امنیتی صرف خارج شده و دارای ابعاد اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، روانی و اخلاقی است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای وظیفه اصلی شورای‌عالی امنیت ملی را نگاه جامع به مقوله امنیت و با در نظر گرفتن همه ابعاد آن، خواندند و گفتند: دبیرخانه شورا باید وظیفه مهم تصمیم سازی را به گونه ای انجام دهد که تصمیم گیریهای شورای‌عالی امنیت ملی در چارچوب نگاه صحیح و چند بُعدی به مقوله امنیت باشد.
 
ایشان با اشاره به فعالیتهای مختلف دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، خاطرنشان کردند: انجام صحیح نقش تصمیم سازی دبیرخانه منوط به حاکم بودن «فضای صددرصد انقلابی» در این نهاد است زیرا اگر جهت گیریهای زاویه‌دار با انقلاب اسلامی در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی تأثیرگذار شود، نتیجه مطلوب بدست نخواهد آمد.
 
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه «جهت گیری و گرایشهای انقلابی»، توهمات و کلیات محض نیستند، افزودند: گرایش ها و جهت گیریهای انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام (ره) است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش برخی برای جابجایی خطوط اصلی و روشن انقلاب تأکید کردند: امام(ره) «مظهر انقلاب اسلامی» است و بر همین اساس، بیانات ایشان که در دهها جلد کتاب مدون شده، «مبانی انقلاب» است.
 
ایشان موارد تکرار شونده در بیانات امام(ره) را «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» خواندند و گفتند: براساس سخنان امام(ره)، موضوع «مردم»، «استقلال کشور»، «تدین و پایبندی به مبانی اسلامی»، «مبارزه با استکبار و زورگویی»، «مسأله فلسطین»، «موضوع معیشت مردم»، «توجه به مستضعفین و رفع فقر»، خطوط اصلی انقلاب هستند که از ترکیب آنها «هندسه انقلاب» به‌دست می آید.
 
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه تصمیم های شورای‌عالی امنیت ملی باید در چارچوب خطوط اصلی انقلاب باشد، خاطر نشان کردند: باید در شورای‌عالی امنیت ملی و دبیرخانه این شورا، «تفکر انقلابی صحیح و خالص حزب اللهی» حاکم باشد.
 
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.
 
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در 37 سال گذشته، همواره مبارزه وجود داشته است، گفتند: البته امروز به‌واسطه شیوه‌های جدید و پیچیده دشمن، همچون موضوع فضای سایبری و تأثیرات فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و ضد امنیتی آن، این مبارزه سخت تر و حساس تر شده است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، با اشاره به تأثیر آرام و بی سر و صدای شیوه های جدید در «امنیت زیر پوستی جامعه» خاطرنشان کردند: شورای‌عالی امنیت ملی باید به همه این مسائل در بخشهای مختلف رسیدگی و تصمیم گیری کند و بر همین اساس دبیرخانه شورا نیز باید با اندیشه کارآمد و تلاش خستگی ناپذیر و کار کارشناسی مبتنی بر تفکر انقلابی، تصمیم سازی صحیح را برای مقابله با شیوه های پیچیده و جدید ضد امنیتی انجام دهد.
 
ایشان در پایان سخنان خود، امیر دریابان شمخانی را در ردیف یادگاران بسیار خوب دوران دفاع مقدس خواندند و از زحمات و تلاش های دبیرخانه شورا در تهیه گزارش های کاربردی و بهنگام در موضوعات مختلف قدردانی کردند.
 
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، با بیان گزارشی از فعالیتهای دبیرخانه، «سیاستگذاری»، «هماهنگی» و «نظارت» را سه مأموریت اصلی شورای عالی امنیت ملی دانست و گفت: دبیرخانه شورا، حمایت و پشتیبانی تخصصی از تصمیمات شورای عالی امنیت ملی را برعهده دارد و این ظرفیت همواره باید در خدمت سیاستهای کلان نظام و رهبری باشد و ارتقا یابد.



موضوعات مرتبط:
 

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:45 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

رئیس کل دادگستری استان تهران گفت:نفوذی های دستگاه قضایی شناسایی شدند

 

نفوذی های دستگاه قضایی شناسایی شدند

رئیس کل دادگستری استان تهران گفت: 500 نفر از افرادی که قصد نفوذ به دستگاه قضایی را داشتند شناسایی شده و تحت تعقیب قرار گرفتند.
 
به گزارش ایسنا  غلامحسین اسماعیلی در حاشیه مراسم افتتاح ساختمان جدید دیوان عدالت اداری با حضور در جمع خبرنگاران درباره‌ آخرین وضعیت تخلفات انتخاباتی گفت: فعلا پرونده‌های تخلفات انتخاباتی پرونده‌های حداقلی است زیرا هنوز مراحل تبلیغات انتخابات آغاز نشده و معمولا بیشترین تخلفات در آن زمان اتفاق می‌افتد.
وی ادامه داد: گرچه ما قبل از موعد هم شاهد تخلفاتی هستیم که برخی از آنها صرفا جنبه تخلفی دارد که باید پیشگیری شود و برخی از آنها نیز ممکن است جنبه‌ مجرمانه داشته باشد که نیاز به رسیدگی دارد.
رئیس کل دادگستری استان تهران درباره‌ جزییات شناسایی 500 نفر از افرادی که قصد نفوذ به دستگاه قضایی را داشتند، گفت: این افراد مدعی نفوذ بودند و در بیرون از قوه قضائیه ارتباطاتی را با اصحاب پرونده برقرار می‌کردند و مدعی می‌شدند که با مقامات قضایی آشنایی دارند و می‌توانند آرایی را به نفع اصحاب پرونده دریافت کنند.
رئیس کل دادگستری استان تهران خاطرنشان کرد: اغلب این افراد ادعایی واهی داشتند و هیچ نقشی در دستگاه قضایی نداشتند اما در بیرون به نام مجموعه قضایی از اصحاب پرونده وجوهی را اخذ می‌کرده و سوء استفاده‌هایی را انجام می‌دادند. که خوشبختانه شناسایی شده و تحت تعقیب قرار گرفتند.

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:40 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۳۹۹۴
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۴
برترینها
 

معاون سپاه: آمریکایی ها التماس کردند  

 
سپهر با ابراز "آمریکایی‌ها التماس کردند که فیلم‌های ملوانانشان را نشان ندهیم" اظهار کرد: چندین کشتی بزرگ و ناو آمریکایی با تهدید یک پاسدار ۴۰ مایل به عقب‌تر می‌روند.
 
تسنیم: سردار محمدحسین سپهر شامگاه سه‌شنبه در مراسم جشن انقلاب در دفتر نماینده ولی فقیه در استان همدان با اشاره به فرمایش رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) که انقلاب اسلامی را آغاز حکومت الله دانسته‌اند، اظهار داشت: این فرمایشات امام(ره) مستندات قرآنی و روایاتی دارد و بسیاری از روایات معصومین(ع) نوید این انقلاب را داده بودند.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: رهبر انقلاب فرمودند که ما پنج گام مهم در روند نظام اسلامی داریم، پیروزی «انقلاب اسلامی» و تشکیل «نظام اسلامی» که انجام شده و سه گام دیگر داریم که تشکیل «دولت اسلامی» و «جامعه اسلامی» و در نهایت تشکیل «تمدن نوین اسلامی» یعنی تشکیل حکومت امام زمان(عج) است.
 
وی افزود: نباید تصور این باشد ملتی که به پا خاسته حکومت طاغوت را برانداختند؛ امروز در این اندیشه هستند که انقلابشان در جغرافیای ایران خواهد ماند؛ زیرا این انقلاب برای بیداری اسلامی در جهان و زمینه‌سازی تحقق تمدن اسلامی و حکومت امام زمان(عج) ایجاد شده است.
 
سردار سپهر با بیان اینکه در پایان قرن ۱۷ متفکران غربی این اصل را بنا نهادند که برای پیشرفت و توسعه زندگی بهتر مردم در دنیا، دین نباید مداخله‌ای در حکومت داشته باشد و زمانی موفق می‌شوند که دین کنار گذاشته شود، گفت: در زمانی که به‌دنبال برگزاری جشن بی‌دینی و آقایی آمریکا در قرن بیستم بودند و تفکر مادی‌گرایی و مبارزه با خدا را رواج می‌دادند یک روحانی بدون تشکیلات و حمایت کشور خارجی، انقلابی بزرگ بر اساس آموزه‌های دین را به پیروزی رساند.
 
امام خمینی(ره) با تکیه بر دین و مردم انقلاب کرد
 
معاون هماهنگ کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه با اعلام اینکه پیش از انقلاب اسلامی هر انقلابی که به نتیجه می‌رسید دارای پشتیبانی خارجی بود، افزود: اما امام(ره) بدون پشتیبانی خارجی، بلکه با تکیه بر دین و مردم انقلاب کرد. امام و شریعت‌های الهی در طول تاریخ هم بودند، اما امام راحل امتش را آماده کرد و بر اساس شریعت الهی و امامت جامعه انقلاب کرد و در پایان قرن بیستم به دنیا ثابت کرد دین برای تمام نیازهای بشر حرف، قانون و مبنا دارد.
 
وی گفت: سرنگونی انقلاب اسلامی به نقطه اشتراک بلوک غرب و شرق تبدیل شده بود و نظام سلطه از ۲۲ بهمن ۵۷ تا امروز هر امکانی برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بوده به کار برد و اگر دشمنان اقدامی را به منصه ظهور نرساندند؛ به این معنا نیست که نخواستند، بلکه نتوانستند.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران با ابراز اینکه دشمنان از این به بعد نیز به هرکاری دست خواهند زد تا از ترویج دین جلوگیری کنند، خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در حوزه نرم‌افزاری دنیا را تسخیر می‌کند، به‌طوری که متفکران غربی اعتراف کردند که انقلاب اسلامی نیازی به بمب اتمی ندارد بلکه با فرهنگ خود دنیا را تسخیر خواهد کرد.
 
وی با بیان اینکه ایران اسلامی تحولات بزرگی را در دنیا آغاز کرد و مبارزه با استکبار را کلید زده است، گفت: بیش از ۲۰۰ سال است که آمریکا و ۳۵۰ سال است که انگلیس در خلیج فارس حضور دارند اما تا به امروز هیچ کشور اسلامی تودهنی به انگلیس و آمریکا نزده اما تاکنون از جمهوری اسلامی ده‌ها بار تودهنی خورده‌اند.
 
سپهر با ابراز "آمریکایی‌ها التماس کردند که فیلم‌های ملوانانشان را نشان ندهیم" اظهار کرد: چندین کشتی بزرگ و ناو آمریکایی با تهدید یک پاسدار ۴۰ مایل به عقب‌تر می‌روند.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران با اعلام "چهار انقلاب بزرگ در دنیا رخ داده که انقلاب اسلامی یکی از آن‌ها بوده و باید قدر آن را بدانیم" تصریح کرد: همه این انقلاب‌ها دوران‌ساز بوده و هیچ‌یک مانند انقلاب اسلامی ایران تمدن‌ساز نبوده است.
 
وی با اشاره به اینکه انقلاب فرانسه یک قرن طول کشید و با کشتار و قتل جلو رفت و به نماد ظلم امپریالیسم جهانی بدل شد، ادامه داد: کشته‌های نظام کمونیستی در جهان به قریب ۱۰۰ میلیون نفر رسید و در انتها نیز سرنگون شد.
 
سردار سپهر افزود: همچنین در آمریکا ۱.۵ میلیون نفر را کشتند اما امام خمینی(ره) موافق استفاده از یک تپانچه در جریان انقلاب اسلامی نبودند و اعتقاد داشتند که مردم با نگاه ایمانی و اعتقادی انقلاب کنند که موفق نیز شدند.
 
وی با تأکید بر اینکه نخستین دستاورد انقلاب اسلامی اثبات کارآمدی دین است، گفت: پایگاه مسجد و روحانیت به‌معنی پیروزی، حفظ و صدور انقلاب اسلامی است به‌طوری که تمام مراسم‎های مذهبی و مساجد برای امام زمان(عج) تولید قدرت می‌کنند.
 
وی با اعلام اینکه دین ثابت کرد کارآمدی داشته و برای دنیا حرف دارد، گفت: مسلمانان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حرکتی نمی‌کردند اما امروز به‌برکت این انقلاب شاهد بیداری مسلمانان و حتی مسیحیت هستیم.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران با بیان اینکه دومین دستاورد انقلاب اسلامی حرکت به‌سوی استقلال، آزادی، توسعه تکنولوژی و تولید علم است، اظهار کرد: در دنیا مقام شانزدهم تولید علم در دنیا و مقام هفتم نانو را داریم به‌طوری که انقلاب اسلامی ثابت کرد برای تولید علم و دانش باید تلاش کرد.
 
وی با تأکید بر اینکه دستاورد دیگر انقلاب اسلامی، ایجاد رهبری گفتمان مقاومت در مقابل نظام سلطه دنیاست، افزود: انقلاب اسلامی «مرگ بر سلطه» را به شعار آزادی‌خواهی، انقلاب توده‌ها، ملت‌ها و مستضعفان تبدیل کرد و به آنان قدرت بخشید.
 
سپهر با اشاره به اینکه زمینه‌سازی تمدن اسلامی از دستاوردهای بزرگ انقلاب است، تصریح کرد: دشمنان در ابتدا تئوری برخورد تمدن‌ها را تولید کردند، ۱۱ سپتامبر توطئه صهیونیست‌ها برای حمله به ایران، افغانستان و عراق اجرا گردید که در درجه اول حمله به ایران دنبال می‌شد، که البته در انتها نیز اهداف آمریکا محقق نشد.
 
وی با ابراز اینکه آن‌ها به‌دنبال شکستن تمدن مسلمانان بودند، ادامه داد: دشمنان به‌دنبال دستیابی به این هدف با تحریم، عملیات نظامی، کار فرهنگی و... بودند که در نهایت شکست خوردند.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی آمریکا علیه ملت‌های مسلمان عملیات نظامی صورت داد ولی شکست خورد و امروز تبعات ‌آن را به دوش می‌کشد، خاطرنشان کرد: ۱۹ تریلیون دلار بدهی برای جهان‌گشایی آمریکاست به‌طوری که ۱۰ نسل بدهکار به دنیا خواهد آمد.
 
وی با یادآوری اینکه ۸۲۰ میلیارد دلار آمریکا در عراق هزینه کرد و شکست خورد، گفت: ۴۲۰ میلیارد دلار هم در افغانستان هزینه کردند و شکست خوردند و تمام این مسائل به‌برکت انقلاب اسلامی ما است.
 
سپهر درباره  اینکه دشمنان پس از ناکامی از حمله نظامی به‌دنبال راهکارهای دیگر رفتند، اظهار داشت: دشمنان تفرقه‌افکنی بین مسلمانان و ایجاد جنگ داخلی را در پیش گرفتند اما ما در جبهه مقاومت سوریه در مقابل قدرت‌های جهانی، تکفیری‌ها و سلفی‌ها ایستادیم؛ ما جبهه مقاومت را برای سرنگونی رژیم صهیونیستی از دست نخواهیم داد.
 
بصیرت مردم مانع از فروپاشی انقلاب شد
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران در تشریح اینکه چه مسائلی انقلاب را تهدید می‌کند و یا چه مسائلی باعث ماندگاری آن می‌شود، تصریح کرد: تعمیق باورهای دینی و بصیرتی مردم نخستین نکته مهم است به‌طوری که اگر انقلاب اسلامی، مردم متدین و بصیر نداشت انقلاب فرو می‌پاشید.
 
وی ادامه داد: دشمن به‌دنبال نفوذ و تغییر رفتار در دولت و مردم، جامعه اسلامی، است که باعث تغییر ماهیت انقلاب اسلامی خواهد شد، پس باید مراقب بود.
 
سپهر با تذکر نسبت به "امروز رهبری ما در رأس نظام است و مردم و مسئولان باید به‌تبعیت از ایشان یک شعار واحد بدهند" خاطرنشان کرد: ظلم‌ستیزی، اقتصاد مقاومتی، تولید علم، مقابله با تهاجم فرهنگی، تأمین معیشت محرومین و نفوذناپذیری شعارهایی است که باید سر داده شود.
 
وی با تأکید بر "امروز دین‌ستیزی ما را تهدید می‌کند" گفت: امروز باید مراقب بود زیرا آمریکا به‌دنبال توسعه و ترویج فرهنگ مورد نظر خود در ایران است.
 
سپهر با اشاره به اینکه دشمن به‌دنبال توسعه فحشا و فساد است، تصریح کرد: امروز نسخه‌ای که رژیم صهیونیستی برای کشورهای اسلامی می‌پیچد توسعه و ترویج مواد مخدر، فساد، فحشا و شراب‌خواری است.
 
وی با تأکید بر اینکه ماندگاری انقلاب اسلامی در گروی اطاعت از رهبری و ولایتمداری است، ادامه داد: باید از پراکندگی و نزاع دوری کرد زیرا موجب تضعیف اطاعت از خدا و رهبری می‌شود.
 
وی با ابراز "ما مجلسی ولایت‌مدار و مطیع رهبری که سبب تولید قدرت برای رهبری و ملت باشد، می‌خواهیم" گفت: توسعه و تقویت توان دفاعی از اصول ماندگاری انقلاب اسلامی است زیرا اگر انقلاب توان دفاعی نداشته باشد، تضعیف می‌شود.
 
سپهر با اعلام "اگر اقتدار نداشتیم آمریکا امروز در آب‌های خلیج فارس عقب‌نشینی نمی‌کرد" اظهار کرد: آمریکا می‌داند حمله نظامی ایران را زمین‌گیر نخواهد کرد زیرا با توجه به اقتدار مردم و بسیج ما، آمریکا بخواهد اشتباهی انجام دهد، در پنج دقیقه اول پشیمان خواهد شد.
 
وی با اشاره به اینکه امروزه مؤلفه اقتدار هر کشور تولید علم است، افزود: دنیا می‌گوید که بزرگترین مؤلفه اقتدار در جهان امروز علم است که قرآن هم همین را می‌فرماید و زیربنای تشکیل جوامع دینی را علم و دانش معرفی می‌کند.
 
وی با تأکید بر "اگر بپذیریم آمریکا دوست ما است و مشکلات ما را حل می‌کند، روز مرگ جمهوری اسلامی فرا رسیده است" ادامه داد: طبق فرموده قرآن دشمنان دست از سر مسلمانان برنمی‌دارند و سخن برخی مبنی بر دوستی با آمریکا یک خطای بزرگ است.
 
سپهر با تذکر "نباید افکار ما در پی برقراری صلح و دوستی با دشمن باشد" تصریح کرد: آمریکا دنبال نفوذ در جامعه، فرهنگ، پوشاک، خوراک، رفتار و تفریح و عبادت ماست به‌طوری که امروز شاهد استقرار شعبه کی‌اف‌سی آمریکایی در غرب تهران هستیم.
 
معاون هماهنگ‎کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی از ابتدای سال تاکنون بارها درباره خطر نفوذ تذکر داده‎اند، گفت: دشمنان به‌دنبال انجام دو اقدام در آستانه انتخابات هستند که به اختلاف‌افکنی بین دولت و مردم، حاکمیت و مردم و دودسته شدن در داخل کشور بینجامد.
 
وی با تأکید بر اینکه از دست دادن امنیت و آرامش سبب نفوذ و سقوط می‌شود، گفت: بی‌ثباتی، اقتدار را از بین خواهد برد، دولت را باید کمک کرد که امنیت کشور را فراهم کند، پس افرادی که اعتراض دارند باید بر اساس قانون پیگیر باشند.

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:39 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۲۹۴۲۳۷
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۷
تعداد بازدید: ۲۳۹۶
  برترینها

روزنامه انگلیسی: نباید با ایران درگیر شد  

 
یک روزنامه انگلیسی در گزارشی با اشاره به ۱۰ کشور نخست جهان از حیث پرسنل آماده درگیری، از نیروهای مسلح ایران به عنوان یکی از ده کشور اول جهان از این حیث یاد نمود.
 
خبرگزاری فارس: روزنامه انگلیسی «اکسپرس» در گزارشی تحت عنوان «بزرگترین ارتش‌های دنیا که نباید با آن درگیر جنگی شوید» از ایران به عنوان هشتمین ارتش بزرگ دنیا در جهان نام برد.

اکسپرس در آغاز این گزارش نوشت: کدام کشور اینک فعال‌ترین پرسنل نظامی از حیث آمادگی برای نبرد در صورت مواجهه در جنگ در گستره جهانی  را دارد؟

بر اساس این گزارش، روزنامه یاد شده با نام بردن از «ایران» به عنوان هشتمین ارتش آماده جهان نوشت: گزارش‌ها حکایت از این دارند که ایران پهپادهای انتحاری خود را به عنوان بخشی از یک سلاح نظامی بهبود داده است، سلاح‌هایی که ارزان‌تر از یک موشک کروز هستند.

روزنامه انگلیسی: نباید با ایران درگیر شد

به نوشته اکسپرس، ارتش ایران 534 هزار پرسنل نظامی آماده دارد.

روزنامه اکسپرس در  ادامه گزاش خود به ترتیب از  چین با 2285000 پرسنل نظامی، به عنوان آماده‌ترین ارتش جهان نام برد و در پی آن آمریکا با 1431000 پرسنل، هند با 1325000 نفر، کره شمالی با 1190000 هزار نفر، روسیه با 768500 هزار نفر،  پاکستان با 630400 نفر، کره جنوبی با 630000 نفر، ایران با 534000 نفر، ترکیه با 510600 نفر و سرانجام ویتنام با 482000 نفر در رتبه‌های بعدی جای دارند.

وبگاه انگلیسی «بریتیش فورسز نیوز» نیز چندی قبل درباره توامندی نیروهای مسلح ایران در گزارشی تحت عنوان «مواردی که باید درباره توان نظامی ایران دانسته شود» نوشت: نیروهای نظامی فعال ایران 523 هزار نفر هستند که این رقم شامل نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز می‌شود.

روزنامه انگلیسی: نباید با ایران درگیر شد

از دیگر نکات برجسته موجود در نگاه این وبگاه درباره توان نظامی ایران وجود زیر دریایی کلاس «غدیر» و موشک‌های «سجیل» است به طوری‌که در خاتمه این گزارش آمده است: زیر دریایی کلاس غدیر تهدید مهم علیه تنگه هرمز که 20درصد سوخت جهان از این نقطه به بازارهای جهانی  انتقال می‌یابد، است. ایران همچنین ذخایری عظیم از موشک‌های بالستیک «سجیل» با برد بین 2000 تا 2500 کیلومتر دارد.

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 64891 پنجشنبه، 15 بهمن 1394 - 01:08
 
مادر سه شهید مشهدی پس از بازگشت از دیدار با رهبر انقلاب:
دیدار با آقا، شیرین‌ترین دیداری بود که با اشک‌ و لبخند گذشت
 
دیدار با آقا، شیرین‌ترین دیداری بود که با اشک‌ و لبخند گذشتشهیدخبر(شهیدنیوز): مادر سه شهید مشهدی پس از بازگشت از دیدار با رهبر معظم انقلاب در بدو ورود به مشهدالرضا گفت: زمانی که آقا را دیدم زبانم از بیان جملات قاصر شده بود و تنها تمام مدتی که در محضر ایشان بودم از سخنان شیرین‌ ایشان بهره بردم.
  

همزمان با دومین روز از دهه مبارک فجر جمعی از مسئولین کشوری و استانی و خانواده‌های شهدا و ایثارگران، با حضور در فرودگاه بین المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد مقدس به استقبال حاجیه خانم عصمت بهشتی مادر شهیدان عباس، حبیب الله و غلامرضا شعبانی که به تازگی به دیدار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب مشرف شد، رفتند.
در این مراسم معنوی و روح‌افزا که با حضور صدیقه کاوه مشاور نماینده ولی فقیه، معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، محمد عباس‌پور مشاور استاندار خراسان رضوی در امور ایثارگران، عابدی مقدم مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی و جمعی از معاونین این نهاد و فرزندان شاهد و ایثارگر برگزار شد، حاجیه خانم عصمت بهشتی به بیان احساسات خود از لحظه باشکوه دیدارش با بزرگ جانباز انقلاب گفت و تصریح کرد: تمام مدتی که در حضور رهبرم بودم فقط توانستم از سخنان شیرین ایشان بهره ببرم.
وی افزود: زمانی که ایشان را دیدم زبانم از شدت خوشحالی از بیان گفتن جملات قاصر شده بود و گویی دیگر نمی‌توانستم صحبت کنم و چشمانم از شدت وجود اشک سخن گفتن را برایم سخت‌تر می‌کرد، ولی به لطف خدا توانستم برای چند لحظه ارادت قلبی خود و خانواده‌ را به ایشان ثابت کنم.
این مادر سه شهید از خواب خود قبل از دیدار با رهبر معظم انقلاب گفت و خاطرنشان کرد: چند شب پیش از سفر شیرینم برای دیدار با رهبرم خوابی دیدم که در آن آقا به خانه ما آمده بودند و ایشان با چهره‌ای نورانی در حسینیه نزدیکی منزل‌مان برای وضو گرفتن و نماز خواندن آماده می‌شدند، ایشان به من گفتند؛ آبی برای وضو نیست در اینجا و من به ایشان گفتم نه آب روان در این محل وجود ندارد ولی من برایتان آب فراهم می‌کنم، بعد از این جمله از خواب پریدم و با خود گفتم بدون شک خبر خوبی در راه است و این خواب بی تعبیر نمی‌ماند تا اینکه بعد از مدت کوتاهی به ما خبر دادند که باید برای دیدار با آقا آماده شویم.
وی بیان کرد: این حکومت حکومت علی(ع) است و ما باید با پیروی از ولی امر مسلمین جهان راه مکتب امیرالمومنین(ع) را ادامه دهیم.
حاجیه خانم بهشتی به عنوان یک عضو از جامعه بزرگ شاهد و ایثارگر در توصیه‌ای خطاب به ملت همیشه در صحنه ایران برای حضور حداکثری در انتخابات پیش‌رو مجلس خبرگان و شورای اسلامی گفت: مردم باید به دنبال افراد با تقوا و با ایمان باشند که پیرو خط قرآن و اسلام باشند تا این ملت و مرز و بوم را به بهترین درجات برسانند.
وی در پایان گفت: خداوند این گونه می‌خواست تا از خانواده ما سه نفر شهید و یک نفر جانباز شود ولی با همین حال خدا را شکر می‌کنم که فرزندانم در راه دفاع از میهنی رفتند که راه و سیره قرآن و ائمه اطهار(ع) را ادامه می‌دهند.
گفتنی است همزمان با ایام الله دهه فجر جمعی از خانواده‌های شهدای کشور روز یکشنبه 13 بهمن ماه با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با رهبر معظم انقلاب دیدار و نماز ظهر و عصر را به امامت معظم له به پا داشتند.
لازم به ذکر است شهید عباس شعبانی در اسفند ماه سال 1362 در عملیات خیبر، حبیب الله شعبانی در سال 1363 در منطقه مهران و غلامرضا در عملیات کربلای 2 و در منطقه جزیره مجنون به شهادت رسیدند، همچنین برادر این شهیدان غیورمرد امیراحمد شعبانی نیز در عملیات کربلای 5 بر اثر موج انفجار از ناحیه سر و گردن، دست و پا و ریه دچار جراحت شد و به افتخار جانبازی در راه دفاع از اسلام نائل گردید./ب
 

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:20 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

سخنان حضرت حجت الاسلام و المسلمین رنجبر در برنامه سمت خدا مورخ 9 آبان 1388

سوال –بیا تا برآریم ( دعا کنیم )دستی زدل ، که نتواند برآورد فردا ز گل

قرآن چه می گوید ؟ به بنده ها بگو : من به آنها نزدیک هستم . دور نیستم . هرکس هر دعایی داشته باشد ، من می شنوم و اجابت می کنم . هیچ کس دست خالی برنمیگردد . حالا سعدی همین آیه را برداشته و در قالب لطیفی عرضه کرده است . می گوید : بیا دعا کنیم البته خدا دعایی را میشنود که از روی دل باشد نه از روی زبان . بیا با دل و جان دعا کن . شوخی نکن . جدی باش . کسانی که می خواهند در دریا غرق بشوند ، دو تا دستهایشان را بالا می برند یعنی ما داریم غرق می شویم و شوخی هم نمی کنند . به محض اینکه نجات غریق او را ببیند ، شیرجه می رود . اما اگر کسی یکی دو بار شوخی کند ، نجات غریق ، دیگر او را جدی نمی گیرد حتی اگر غرق شود . اینجا هم می گوید : شوخی دعا نکن . جدّی دعا کن . وضعیت ما مثل چرخ و فلک است یک وقت بالا هستی و یک وقت پایین . ما با خاک چنین وضعیتی داریم . ما الان روی خاک هستیم و یک روز خاک روی ما می آید . وقتی ما زیر خاک برویم دیگر نمی توانیم دستمان را بلند کنیم . اصلا دستی نیست که ما بلند کنیم .

سوال –به فضل خزان گر نبینی درخت ، که بی برگ ماند به سرمای سخت ، برآرد تهی دستهای نیاز ( دست دعا ) ، ز رحمت مگردد تهی دست باز .

بعضی چشم ها چقدر دقیق می بیند . سعدی هم چنین چشمی داشت . می گوید : در فصل خزان درخت ها را ببین که دستهایشان رو به آسمان است و دعا می کنند و می گویند : خدایا ما خشک هستیم و برگ و شکوفه و ثمری نداریم ، به ما بده . شما در فصل خزان درخت نمی بینی از بس کس که سرما است ، تمام برگ های آنرا گرفته است . درخت شاخه های تهی را بلند می کند و در فصل بهار دست خالی برنمی گردد. می خواهد بگوید تو هم کمتر از چوب نباش ، دستهایت را به سوی آسمان بلند کن و دعا کن . کمتر از چوب هم نیستی زیرا خدا به او می دهد ، پس تو هم اگر بخواهی خدا به تو می دهد .

سوال – قضا خلقتی نامدارش دهد ، ادب میوه در آستینش دهد . (بخاطر دعا )

می گوید : ببین در بهار چه خلقت سبز و لطیفی به درخت می دهد یعنی برگ می دهد و در ضمن قدر الهی ، میوه در آستینش می گذارد یعنی شاخه خشک را به دست تشبیه کرده و برگ ها را به آستین تشبیه کرده است . یعنی دست خالی بر نمی گردد. پس دعا کن .

سوال – همه طاعت آرند و مسکین نیاز، بیا تا به درگاه مسکین نواز ، چو شاخ برهنه برآریم دست (دعا ) ، که بی برگ از این بیش نتوان نشست .

ما مثل شاخه درخت خشک و افسرده هستیم و هیچی نداریم . بیا از شاخه درخت یاد بگیریم ، او دستش را بالا برد، به او دادند . ما هم دستمان را برابر خدا بالا ببریم نه برابر دیگران . چون دیگران نمی دهند و اگر هم بدهند ، ناچیزی می دهند . مرحوم علامه طباطبایی دیوان شعری دارند که میگویند : این دیوان را در آخر عمرش آتش زد البته تعدادی ابیات در دست شاگردانش از آن مانده است . یکی روستا دختری ماهرو ، همی رفت دوش و به دوشش سبو ، سبوی خود از آب پر کرد ، همی داشت با خود این گفتگو ، اگر آب می خواهی ، از جوی بجوی . آدم ها آنچه دارند در حد سبو است و اگر هم به تو چیزی بدهند خیلی ناچیز است . برو لب چشمه و هر چقدر می خواهی آب بردارد . دستت را برابر خدا دراز کن نه برابر مردم . آقا شیخ عبدالکریم حائری به خادم خودش گفت : برو پیش آیت الله حجت و بگو اگر ازاین به بعد مشکلی داشتی ، به خودم بگو و به کسی نگو . جمله ات هم این باشد : " عبدالکریم سلام رساند و گفت : اگر مشکل داشتی به خودم بگو ، به کسی نگو " . خادم آمد و پیغام را گفت . جواب زیبایی آیت الله حجت به ایشان داده است . گفتند : به ایشان سلام برسان و بگو تا کریم هست ، نیازی به عبدالکریم نیست . همه چیز را ازخدا بخواهیم و از او اطاعت کنیم .

سوال – از نظر شما شرط اجابت دعا چیست ؟

کسانیکه بار هندوانه را خالی می کنند ، یکی در بالا است و دیگر در پایین است . این که پایین است دستش را بالا می برد . و دیگری پرتاب می کند . چه زمانی او پرتاب میکند ؟ وقتی آن طرف رو به او می کند و دستش را بالا ببرد . اگر به او پشت کند ، طرف به او هندوانه پرت نمی کند . اگر به او بدهد ، می خواهد زمینش بزند . میخواهد به او آسیب بزند . دستگاه الهی هم همنیطور است . خدا اگر کسی را دوست داشته باشد و خاطرخواهش باشد ، به او نمی دهد مگر طرف به خدا روی کند . مگر اینکه دستش را به دعا بلند کند ، آنوقت به او می دهد . هرچه بخواهد به او می دهد . ولی اگر دوستش نداشته باشد ، اگر هم او نخواهد باز به او می دهد ، هر چی هم که او بخواهد به او می دهد . منتها با همین رحمت ها و نعمت ها به او آسیب می زند . پس شرط استجابت دعا همین است که ما رو به خدا بکنیم . رو به خدا کردن یعنی رو به کلام او بکنیم . حرف او را بشنویم و حرف او را ملاک قرار دهیم . ببینیم خدا چه می گوید نه اینکه ببینیم مردم چه می گویند . قرآن می گوید : توی سَر جنس مردم نَزن . شما معلولی را بعنوان تایپیست استخدام می کنید و بعد به او نگویید : تو معلول هستی و کسی به تو کار نمی داد . چون تو با پای او کار نداری ، با دستش کار داری به رخ او نکش . منت سرش نگذار و حقوقش را کم نکن . خوب اگر انسان حرف خدا را بشنود خدا هم امشب که شب قدر است حرف او را می شنود .

سوال –هرچه دعا میکنیم مستجاب نمیشود علت چیست ؟

اجابت دعا معنایش این نیست که هرچه شما بخواهی خدا آنرا فراهم بکند . معنایش زمینه فراهم کردن است . فردی در جنگل بود . از خدا غذا خواست . دو نفر به او رسیدند و راه را به او نشان دادند و طرف از جنگل بیرون آمد و به رستوران رفت و غذا خورد . پس خدا زمینه را فراهم کرد نه اینکه رستوران را به جنگل برد . این زمینه فراهم کردن زمان می برد . بعضی ها فکر می کنند دعا مستجاب نشده است . خیر زمینه استجابت دعا زمان می برد .

منبع:یامجیر


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:19 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
حسین شریعتمداری:
هاشمی مانع شرکت سید حسن در آزمون خبرگان شد
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۱
 
 
مدیرمسئول کیهان عنوان کرد: سیدحسن خمینی برای شرکت در آزمون خبرگان نیز آماده بود ولی برخی از خبرها حاکی از آن است که جناب هاشمی‌رفسنجانی مانع حضور ایشان در آزمون شده بود.
 گروه سیاست جهان نیوز ـ   حسین شریعتمداری طی مطلبی در روزنامه کیهان نوشت: اظهارات دیروز آقای هاشمی رفسنجانی اگرچه  در اعتراض به عدم احراز صلاحیت آقای سیدحسن خمینی برای مجلس خبرگان ایراد شده بود ولی شواهد موجود که به آن اشاره خواهیم کرد، عدم احراز صلاحیت فرزند یادگار امام، موضوع اصلی سخنان دیروز ایشان نبود چرا که آقای رفسنجانی پیش از این هم به موضوع یاد شده پرداخته و با این پاسخ منطقی و قانونی روبرو شده بود که نوه محترم حضرت امام(ره) تنها به علت خودداری از حضور در آزمون خبرگان موفق به کسب احراز صلاحیت نشده است. بنابراین اظهارات دیروز ایشان را باید در نقطه‌ای دیگر و بیرون از ماجرای عدم احراز صلاحیت آقای سیدحسن خمینی، ریشه‌یابی کرد. اما در کدام نقطه؟!

اخبار موثقی در دست است و برخی از مدعیان اصلاحات نزدیک به جناب هاشمی نیز بر آن مهر تائید زده‌اند که فرزند محترم یادگار امام(ره) قصد نامزدی برای مجلس خبرگان را نداشته‌اند و ثبت‌نام ایشان با اصرار فراوان جناب رفسنجانی صورت پذیرفته بود.

آقای سیدحسن خمینی برای شرکت در آزمون خبرگان نیز آماده بود ولی برخی از خبرها حاکی از آن است که جناب هاشمی‌رفسنجانی مانع حضور ایشان در آزمون شده بود که خبر دوم یعنی ممانعت آقای هاشمی از شرکت آقای سیدحسن خمینی در آزمون اگر هم صحت نداشته باشد - که دارد - تغییری در صورت مسئله نمی‌دهد و می‌توان حدس زد - و طبیعی نیز هست - که نوه محترم حضرت امام(ره) آقای رفسنجانی را در ماجرای ترغیب ایشان به ثبت‌نام برای خبرگان و در نتیجه عدم احراز صلاحیت به دلیل عدم حضور در آزمون، مقصر تلقی کرده و از جناب هاشمی تکدر خاطر داشته باشد. از این روی می‌توان نتیجه گرفت که آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر پروژه‌ای که در این ماجرا طراحی کرده بود، خود را به بیت شریف حضرت امام(ره) بدهکار! بداند که صد البته بدهکار نیز هست. با این حساب، اظهارات دیروز آقای هاشمی رفسنجانی، تغییر جایگاه طلبکار و بدهکار است و ایشان به جای آن که خود را بدهکار بیت شریف امام راحل(ره) بداند و از بیت معظم‌له پوزش بخواهد، شورای نگهبان را بدهکار بیت حضرت امام معرفی کرده است و حال آن که شورای محترم نگهبان دقیقا مطابق قانون و نظر مبارک و بارها اعلام شده حضرت امام(ره) عمل کرده و از این جهت نه فقط بدهکار بیت معظم‌له نیست بلکه به دلیل اجرای قانون و پیروی از رهنمودهای صریح حضرت امام(ره) می‌تواند و باید مورد تقدیر بیت شریف امام راحل(ره) نیز باشد چرا که اتهام ناخشنودی بیت حضرت امام(ره) از حرکت شورای نگهبان در مسیر تعریف شده آن حضرت، اهانت به بیت محترم حضرت امام(ره) است و اکنون باید از جناب هاشمی رفسنجانی پرسید، شما به بیت امام(ره) بدهکارید یا شورای نگهبان؟! و صدالبته پرسش‌های دیگری نیز از جناب ایشان در میان است، از جمله آن که؛ چرا در فتنه 88 هنگامی که فتنه‌گران تصویر مبارک حضرت امام(ره) را پاره و لگدمال کردند، شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! سر دادند، کلمه اسلامی را از نام جمهوری اسلامی ایران حذف کرده و خط زدند و دهها جنایت مشمئزکننده دیگری که مرتکب شدند، جناب هاشمی رفسنجانی نسبت به حفظ حرمت امام راحل(ره) احساس مسئولیت نکرده و لام تا کام در محکومیت آن اقدامات نفرت‌انگیز سخن نگفتند؟! و...
کد مطلب: 471539
 
 

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:15 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۰۸۰۷
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۷
 
امام خمینی (ره):

چگونگی دستیابی به عبادالله صالحین  

مصطفی لعل شاطری: یکی از ذمائم اخلاق که اسباب هلاکت انسان است و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنیا معذب دارد، بد خلقی با اهل خانه یا همسایگان یا هم شغل یا اهل بازار و محله، است که این زائیده غضب و شهوت است .
عقیق:در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی ایران در خانواده اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانی از سلاله زهرای اطهر (ع)، روح الله موسوی خمینی پای بر خاکدان طبیعت نهاد. پدر بزرگوار امام خمینی مرحوم آیة الله سید مصطفی موسوی از معاصرین مرحوم آیة الله العظمی میرزای شیرازی بود که در برابر زورگوئیها و ستمهای خوانین و حاکمان منطقه به مقاومت برخاسته بود که در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند. بستگان شهید برای اجرای حکم الهی قصاص به تهران (دارالحکومه وقت) رهسپار شدند و بر اجرای عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید .بدین ترتیب امام خمینی از اوان کودکی با رنج یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادر مؤ منه اش (بانو هاجر) که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیة الله خوانساری (صاحب زبدة التصانیف) بوده است و همچنین نزد عمه مکرمه اش (صاحب خانم) که بانویی شجاع و حق جو بود، سپری کرد اما در سن 15 سالگی از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم گردید .امام خمینی (ره) در دوران زندگی همواره با طاغوتهای زمان در حال مبارزه بود و از دین و آیین اسلامی دفاع می کرد تا توانست حکومت اسلامی را در کشوری با سابقه 2500 سال شاهنشاهی بنا نهد و سکان هدایت این کشتی نجات مردم جهان را خود به دست بگیرد .امام خمینی (ره) با آنکه همواره در حال مبارزه با ظلم و ستم بود از درس و بحث نیز غافل نبوده و آثار بسیار گرانقدری به رشته تحلیل در آورده است. علاوه بر این از ایشان دستورالعملهایی برای دستیابی به سعادت اخروی و دنیوی به یادگار مانده است.
هان ای عزیز! از خواب بیدار شو، از غفلت تنبه پیدا کن دامن همت بر کمر زن و تا وقت است فرصت را غنیمت بشمار و تا عمر باقی است و قوای تو در تحت تصرف تو است و جوانی برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملکات رذیله بر تو چیره نگردیده چاره ای کن! و دوایی برای رفع اخلاق فاسده و قبیحه پیدا کن و راهی برای اطفاء نائره )فرونشاندن شعله) شهوت و غضب پیدا نما .بهترین علاج ها که «علمای اخلاق و اهل سلوک» از برای این مفاسد اخلاقی فرموده اند، این است که هر یک از این ملکات زشت را که در خود می بینی، در نظر بگیری و بر خلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری برخلاف نفس تا مدتی و بر ضد خواهش آن رذیله، رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال، توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده .مسلما، بعد از مدت قلیلی، آن خلق زشت، رفع شده و شیطان و جندش (لشکریانش) از این سنگر، فرار کرده؛ جنود رحمانی به جای آنها، بر قرار می شود .مثلا: یکی از ذمائم اخلاق که اسباب هلاکت انسان است و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنیا معذب دارد، بد خلقی با اهل خانه یا همسایگان یا هم شغل یا اهل بازار و محله، است که این زائیده غضب و شهوت است .
اگر انسان مجاهد ، مدتی در صدد برآید که هر وقت ناملائمی پیش آمد می کند از برای او و آتش غضب شعله ور می شود و بنای سوزاندن باطن را می گذارد و دعوت می کند او را به ناسزا گفتن و بدگویی کردن؛ برخلاف نفس اقدام کرده، عاقبت بد و نتیجه زشتی این خلق را یاد بیاورد، در عوض ملائمت به خرج دهد و در باطن شیطان را لعن کند، و به خدا از او پناه ببرد. من به شما قول می دهم که اگر چنین رفتار کنی، بعد از چند مرتبه تکرار آن، به کلی «خلق» عوض شده و «خلق نیکو» در مملکت باطن شما منزل، می کند .ولی اگر مطابق میل نفس رفتار کنید! اولا: در همین عالم، ممکن است شما را نیست و نابود کند .که می شود در یک آن، انسان را در دو دنیا هلاک کند؛ خدای نخواسته موجب قتل نفس بشود. ممکن است، انسان در حال غضب به نوامیس الهیه، ناسزا بگوید؛ چنانکه دیده ایم ، مردم در حال غضب که «رده» (سخنی که سبب ارتداد می شود) گفتند و مرتد شدند .
حکماء فرموده اند: «کشتی بی ناخدا که در موج های سخت دریا گرفتار شود، به نجات نزدیک تر است از انسان در حال غضب. یا اگر خدای نخواسته اهل جدال و مراء، در مباحثه علمیه، هستی، مدتی برخلاف نفس، اقدام کن. در مجالس رسمی که مشحون به علماء و عوام است، مباحثه پیش آمد کرد، دیدی طرف صحیح می گوید، معترف به اشتباه خودت بشو و تصدیق آن طرف را، بکن .امید است در اندک زمانی رفع شود این رذیله . خدا نکند که حرف بعضی از اهل علم و مدعی مکاشفه درست باشد.
از گروهی از یاران پیامبر روایت شده است روزی پیامبر(ص) بر ما درآمد در حالیکه ما مشغول جدل و مراء در مسئله ای از مسائل دینی بودیم آن حضرت به گونه ای خشمگین شد که همانندش را ندیده بودیم؛ سپس با همان حالت خشم فرمود: پیشینیان شما به همین «مراء» تباه شدند، رها کنید مراء را همانا مؤمن مراء و ستیزه گویی نمی کند. واگذارید «مراء را» من در روز قیامت شفاعت او نکنم. مراء را رها کنید که من برای آنانیکه این صفت پست را رها کنند و راست کردار باشند در بهشت سه خانه را در سه جای آن گلزار، وسط و بالای آن ضامنم. از مراء دوری کنید که پروردگار من مرا پس از بت پرستی از این خوی نکوهیده نهی کرده است .
احادیث در این باب، بسیار است. چقدر زشت است که انسان به واسطه یک مغالبه جزیی که هیچ ثمری و اثری ندارد، از شفاعت رسول اکرم (ص) محروم بماند و مذاکره علم را که افضل عبادات و طاعات است اگر با قصد صحیح باشد به صورت اعظم معاصی در آورد و تالی عبادت اوثانش کند .
در هر حال، انسان باید، یک یک اخلاق قبیحه فاسده را در نظر گرفته به واسطه خلاف نفس از مملکت روح خود بیرون کند. وقتی غاصب بیرون رفت، صاحب خانه خودش می آید محتاج به زحمت دیگری نیست و عده خواهی نمی خواهد .چون که مجاهده نفس در این مقام به اتمام رسید و انسان موفق شد که جنود ابلیس را از این مملکت خارج کند و مملکتش را سکنای ملائکه الله و معبد «عبادالله صالحین» قرار داد؛ کار «سلوک الی الله» آسان می شود؛ و راه مستقیم انسانیت روشن و واضح می گردد و ابواب برکات و جنات به روی او مفتوح می گردد و خدای تبارک و تعالی به نظر لطف و مرحمت به او نظری می کند و در سلک اهل ایمان می شود و از اهل سعادت و اصحاب یمین می شود و راهی از «باب معارف الهیه» که غایت ایجاد جن و انس است بر او باز می شود و خدای تبارک و تعالی در آن راه پر خطر از او دستگیری می فرماید.

پی نوشت:
1-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 2: 138
.

2-جمعی از نویسندگان، دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق:44-46

منبع:قدس

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:06 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

کد خبر: ۷۰۷۶۴
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۷
 
آیت‌الله‌ حاج مرتضی تهرانی:

ماجرای یک رؤیای صادقه درباره آینده رهبری/

بین علمای اسلام کسی را به جامعیت آقا نداریم  

 

ما اکنون زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌‌ای را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی‌اش را داشته است.

عقیق:آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی در گفت‌وگوی تفصیلی و بی‌سابقه‌ای با مجله پاسدار اسلام به بررسی منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداختند.

متن این گفتگو به دلیل اهمیت خاص آن منتشر می شود.

مشروح این گفتگو به شرح زیر است.

عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی همراه با برادر کوچک‌ترشان، مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی ازجمله برجسته‌ترین و قدیمی‌ترین شاگردان حضرت امام خمینی به شمار می‌آیند. ایشان دوران کودکی و نوجوانی را در دامان و مکتب پدر بزرگوارشان، مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی تربیت یافتند. پدری که از اخیار روزگار خود و تربیت‌شده بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی(ره) بود.

آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوان‌ترین شاگردان درس خارج مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. هنگام عزیمت ایشان به قم، باوجودآنکه پدر بزرگوارشان با عموم مراجع وقت، مراوده داشتند، اما به مرتضایش، پیوند خاص با حاج‌آقا روح‌الله را توصیه کرد.

حاج آقا مرتضی در طول سالیان اقامت در قم همپای دوست صمیمی‌اش مرحوم حاج‌آقا مصطفی خمینی از مائده حکمت، معرفت و اخلاق امام خمینی بهره مستوفی می‌گیرد. اما انس و محبت متقابل بین حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که حتی در  برخی تابستان‌ها که امام در روستای امام‌زاده قاسم تهران مستقر می‌شدند، حاج‌آقا مرتضی از بیشترین انس و مجالست با مراد محبوب خود برخوردار بود و گاهی با اشاره امام به‌طور شبانه‌روز در محضر معظم له ماندگار می‌شد.

عشق و علاقه به امام، حاج‌آقا مرتضی را در نیمه دوم دهه 40 نیز به نجف اشرف کشاند و در همان فرصت  راقم این سطور توفیق یافت تا 47 سال پیش به‌طور خصوصی بخشی از کفایه‌الاصول را در محضر ایشان به شاگردی بنشیند.

بِسمِ‌اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمین. وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلهِ الطّاهِرین و لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعین.  

با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم بنده این طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته باشم به ذاتیات آیه‌الله خامنه‌ای «سلام‌الله علیه» که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر ازاین صحبت مطلع شوند یکی دو نکته را تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست.

البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلوات‌الله علیه» بوده است

و بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام ‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.

البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلوات‌الله علیه» بوده است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم . یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌ طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند.

بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم «رضوان الله تعالی علیه» از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم.

در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقا سید جلال که بعد از پدر بزرگوارش مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی اوقات پنج‌شنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی. در آنجا بودیم.

آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سید محمد یک پنج‌شنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهره مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم؛ بلکه نماز مرحوم آسید جواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان می‌رفتم. در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لمعه تدریس می‌کرد.

بنده لمعه را در تهران خوانده بودم، ولی درس مرحوم آسید احمد مدرس یزدی بسیار پخته بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده بودم. یک مقدار از مکاسب مانده بود که درس مرحوم آمیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم.. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری سوق داد.

هرچند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده سالی که در قم بودم، معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج ‌آقا مصطفی [خمینی] بود اما سیادت، تقوا وپاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم.

آن‌ قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد

مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم، خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند، عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد ـ خدا رحمتش کند. آدم خوبی بود و در تهران هم به منزل ما هم می‌آمد ـ یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آینده فوق العاده دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر معبّر نیامده بود که بالاتر از مرجعیت هم هست.

پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود.

یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم، بلندهمتی ایشان است. یعنی آن‌ قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.

خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، به‌خصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.

ایشان قم هم که مشرف شد، ازجمله درس مرحوم آقای حائری که می‌رفتند، کمال دقت را داشتند و کار می‌کردند و دریافتی ایشان از درس خارج، به‌خصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود، اگر کسی مانند آقا «سلام‌الله علیه» شش ماه درس ایشان می‌رفت، کافی بود که روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که این‌گونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده است.

روز به‌ روز  غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود

آنچه که من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول، و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بوده‌اند. چرا می‌گویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات‌ ایشان را مرتب گوش می‌کنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت می‌کنند، من گوش می‌کنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع می‌کنند، نگاه می‌کنم و می‌بینم روز به‌ روز  غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود.

در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم/در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم.

در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی می‌روند و مطالعه و جمع‌آوری و مقایسه می‌کنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد می‌شوند و جواب می‌دهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آن‌ قدر احتیاط می‌کنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کرده‌ام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمی‌کنند.

در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم.

کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی می‌آمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچ‌کدام در ذاتیات به این بزرگوار نمی‌رسند و نرسیدند.

حق‌تعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد

من این‌جور فکر می‌کنم که حق‌تعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد.

امام «رضوان‌الله تعالی علیه» راست می‌گفت. همت‌ ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب بنده پای منبر امام نشسته بودم که فرمود: «والله من به عمرم نترسیده‏ام.» این از روحی عادی نیست. از روحی است که به‌قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خودش می‌داند.

شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند

این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است. با ظرفیتِ فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است. و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و... کار می‌کرد. و در کنار همه اینها کار روحی می‌کرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز می‌خواند در ایشان دیدم.می پرسید : چگونه دیدی ؟ با همین چشم ؟ می‌گویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لااله‌الاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند.

ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آن ‌قدر بزرگ که نمی‌شود حجم آن را تعیین کرد.

اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچ‌ یک از علما تا سال‌های طولانی هم این همت و اراده را نداشت که آنچه را من خیال هم نمی‌کردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم.

عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟

این عرایض من به بحث سوم منتهی می‌شود که باید برای مردم حل شود. مردمی که دین و شعور و ایمان دارند و تاریخ می‌دانند. در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس می‌کنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمی‌توانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بی‌نظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟

این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین ‌طوری نمی‌دانند دلیلش چیست و منتظر مانده‌اند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.

مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل می‌کرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: «خیلی منتظر ما بودی؟» عرض کردم: «بله.» فرمودند: «من آمدم و حکمم را بگویم. این زن‌ تو با اینکه پنج بچه از او داری زن تو نیست. تمام این بچه‌ها ولد شبهه هستند. پول‌هایی که به دست آورده‌ای شرعاً مال تو نشده‌اند. کارهایی که کرده‌ای صحیح نبوده‌اند.» و حضرت یکی ‌یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سئوال برد. در این قصه نقل می‌کنند این شخصی که در این قصه این ‌قدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوش‌هایش بگذارد و چند بار فریاد بزند: «آی دزد!» جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.

مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود، از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی می‌رفتند.

ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی«رضوان‌الله تعالی علیه» به دست آورده بود، یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال می‌خواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند آن نور را از دور می‌بینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف می‌آورند. می‌گوید که من آن قدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهره‌شان را ندیدم. آن ‌قدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. عوام آن طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند.                                                         

این آقای بزرگوار «سلام‌ الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را می‌کشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد می‌کنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلوات‌الله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشته‌ها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس می‌آیم. حضرت مسلم«سلام‌الله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیده‌ایم.

آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است

انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم می‌بینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان می‌لنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کرده‌ام.

ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌ را داشته باشد

آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمی‌توانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل می‌کنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌ را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این  نمی‌رسد.

آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت می‌کشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگ‌تر، لطیف‌تر و حساس‌تر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را می‌زنم، عرض می‌کنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحث‌های اخلاص مطالعه کرده‌ام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کرده‌ام.

آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهی‌های جنبی‌ای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهی‌های ریز داشته باشد، به‌خصوص در دشمن‌شناسی.

بنده 50 سال پیش، خیلی قبل از انقلاب بعد از فوت مرحوم حاج‌آقای والد دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌ گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند، چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.

این جمله دربسته‌ای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است

این جمله دربسته‌ای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند.

به فرمایش‌های امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه»  به زبیر بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» هست.

این عالم بزرگوار را اگرچه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دو تا، نه صد تا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم.

وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در این جا احتیاط معنی ندارد. این شبهه واحتیاط را شیطان در کله شما کرده است.

مهم‌ترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است

مهم‌ترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد.

گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده است، یا شیطنت های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به وجود بیاید. تا نفس داشته باشد کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقعه دارد و برحسب آن واقعه حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم.

ایشان دارد کار خودش را می‌کند، کسر هم نمی‌گذارد تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند قابلیت اجرا پیدا کند

باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلاءهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین «صلوات‌الله علیه» مشابه اینها بوده است. در زمان امام «رضوان‌الله تعالی علیه» این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند سال گذشته این‌ جور گفتم، اسفاً عمل نشده است. اسفاً یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان می‌فرمود بحمدالله. نمی‌فرمود اسفاً. آقا از امیرالمؤمنین«صلوات‌الله علیه»، جد مطهرش که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند، کسر هم نمی‌گذارد تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند قابلیت اجرا پیدا کند.

این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده است.

خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم در باره این موضوع صحبت کنم، بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده است.

من آن وقتی که کسی در این مسیر نمی‌آمد کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش می‌برد. این پیشرفت‌ها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است. و همواره در انتظار قسمت‌های آخر رؤیا هستم که فعلیت یابد.

*خود آن رؤیا را نفرمودید.

نه، نمی‌شود گفت. اما خوابی را مربوط به امام «رضوان‌الله تعالی علیه» نقل می‌کنم. خواب آقا را شاید راضی نباشند، لذا نمی‌گویم، اما امام چون مرحوم شده‌اند عرض می‌کنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیت‌الله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیت‌الله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیت‌الله حائری که می‌آمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. می‌گفت می‌دانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم. در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایره‌وار ایستاده‌اند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام می‌شود که من از دور نمی‌بینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان‌ است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ‌ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را می‌زد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته می‌شود و کسی دارد جلو می‌آید. از دور نمی‌دیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاج‌آقا روح‌الله است.

جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسول‌الله! من آماده هستم.» بعد هم شمشیر را گرفت.  گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بی‌سر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاج‌آقا روح‌الله که دید این تن بی سر نمی‌افتد، لذا دست راستش را انداخت و امحا و احشا‌ی‌ او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.

هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید،  باز عرض می‌کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم.

اطلاعیه‌ها، بیانیه‌ها و مطالبی که امام می‌نوشت با دست راست بود و به‌ وسیله آنها امحا و احشای شاه را از داخل این مملکت بیرون کشید. این را چون امام مرحوم شده‌اند عرض کردم.

ان‌شاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید،  باز عرض می‌کنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:04 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۰۷۵۴
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۹
 

جاروکشی خادمان حرم عباس(ع)+ تصاویر  

یکی از بخش های حیاتی حرم حضرت عباس(ع) که فعالیت هایی مهم و ضروری را در خدمت رسانی به حرم مطهر و زائران و نظافت و مرتب سازی حرم و صحن مطهر را بر عهد دارد، بخش نگهداری و نظافت حرم می باشد.
عقیق:به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حرم حضرت عباس علیه السلام، یکی از بخش های مهم حرم حضرت عباس(ع) که فعالیت های ارزشمند ضروری را در خدمت رسانی به حرم مطهر و زائران و نظافت و مرتب سازی حرم و صحن مطهر را بر عهد دارد، بخش نگهداری و نظافت حرم حضرت عباس(ع) می باشد.

از دیگر فعالیت های این بخش مفروش کردن صحن مطهر و پیگیری نظافت و تمیزی صحن و حرم مطهر و آماده سازی فضای نماز و مرتب کردن کتابخانه هایی است که محل نگهداری قرآن و مفاتیح برای زائران است که تمام این فعالیت ها و خدمات، سرشار از توفیق و برکت و آرزوی تمام شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) می باشد.

حاج حسن هلال مسئول بخش نگهداری و نظافت حرم قمر بنی هاشم در این رابطه گفت: این بخش در سال 2010 تاسیس شده تا حرم مطهر بخش ویژه ای برای خدمات رسانی و مفروش ساختن حرم و مرتب کردن فرش ها و نظافت دوره ای گنبد مطهر و دو مأذنه داشته باشد و از سوی دیگر خدمات شایسته زائران را به آنها ارائه کند.

وی افزود: خدمات ما در سه شیفت صبح، ظهر و شب ارائه می شود و 24 ساعته ادامه دارد و 150 خادم در بخش نگهداری حرم فعالیت دارند که این بخش نیز از دو شعبه حرم مقدس و صحن مطهر تشکیل شده است.











منبع:حوزه

برچسب ها:


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 5:00 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۰۸۴۱
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۷
 
گفت و گو با حاج سعید حدادیان درباره حضور در سوریه

 

به شدت با پخش شدن عکس‌ها مخالف بودم

/ از خانواده شهدا عذرخواهی می کنم + فیلم  

 

مداح اهل‌بیت(ع) گفت: در مبارزه با تروریستها ان‌شاءالله قطعاً رو به پیروزی نهایی هستیم و این را همه فهمیده‌اند. بچه‌های مدافع حرم آنجا ما را می‌دیدند گویی بال درآورده‌اند؛ این را هم بگویم این احساس به‌خاطر روضه‌های امام حسین(ع) است نه به‌خاطر من حقیر.

عقیق:چند روز پیش بود که انتشار عکس های حاج سعید حدادیان و فرزندش محمد حسین حدادیان در سوریه و در جمع مدافعان حرم توجه مخاطبان را به خود جلب کرد به همین جهت گفت‌وگویی با وی داشتیم و از دلایل و خاطرات سفرش از او سوال کردیم. گزیده این مصاحبه و سپس متن این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

  • آنهایی که اهل نوشتن سناریو هستند حتما آنجا سری بزنند و با فضا آشنا شوند، چون ممکن است چند سال دیگر این فضا نباشد. این فضا که ما می بینیم دارند دفاع می کنند، فضای متفاوتی است.
  • به شدت با پخش شدن عکس ها مخالفم. من یکی از عکسهای جبهه ام را هم تازگی ها گردان مقداد برایم هدیه آوردند، نگه نمی داشتم عکسها را. گمنام بودن آرزوی ما بوده است. پسرم چند عکس برای برادرش و دوستانش فرستاده که دوستانش در فضای مجازی پخش کرده اند. از خانواده شهدا عذرخواهی می کنم که آنها فرزندانشان مجاهدت می کنند و گمنام شهید می شوند، بالاخره احتیاط نسبت به ریا موضوعیت جدی دارد و اگر کسی انتقاد کند حق دارد. توقع این است که ما مخفی کنیم اگر مجاهدتی داشتیم.
  • دیدم پسرم در خانه گریه می کند و می گوید به خدا من قصد ریا نداشتم یک عکس یادگاری برای خانه فرستادم. کلی عکس هم بچه های مدافع حرم با ما گرفتند و می آیند پخش می کنند.
  • جایی رفتم چیدمان سلاحها را دیدم خنده ام گرفت خمپاره اندازها رو به سه طرف بود؛ پسرم سوال کرد از فرماندهان، که دشمن کجاست؟ گفتند: بگو کجا نیست! خنده مان گرفت. سوال کرد چقدر فاصله داریم گفتند پانصد متر که دیگر واقعا در فضای جنگ فاصله ای نیست. یکی از زیباترین صحنه ها صحنه ای بود که پلاک را که دادند، این صحنه برای من میلیاردها ارزش داشت که پسرم گفت شما پلاک را گردنم بینداز و هنوز این خاطره برایم پررنگ است.

چه شد که راهی سوریه شدید؟

خیلی دلم برای فضای زندگی نزدیک دیار آخرت تنگ بود. یکی از مهمترین فواید جهاد فی سبیل الله این است که از دنیا منقطع می‌شوید. وقتی اراده می‌کنید در فضایی قرار بگیرید که مرگ و عالم آخرت نزدیک است، دیگر به همین اندازه از عالم دنیا دور می شوید؛ این خیلی حس دلچسبی دارد، منتها همه کسی هم نمی‌توانند این موضوع را درک کنند. خون شهدا ریخته شده و مسایلی پیش آمده تا من در دوران جنگ در این فضا قرار بگیرم، حالا در سوریه گفتم شاید قدری از این احساس متعالی را درک کنم و همیشه دنبال همان احساس هستم. انقطاع هم بیشتر عنایتی است، خیلی ریاضتی نیست. ریاضت موضوعیت تام ندارد، اصل موضوع، عنایت است. برخی ریاضت می‌کشند اما اتفاقی نمی‌افتد برایشان، برای اینکه روی ریاضت تکیه می‌کنند، می‌فرماید "الهی هب لی کمال الانقطاع الیک" خدایا انقطاع را موهبت من کن، به رسم هدیه خدا عطا می‌کند. ما عطش این حال و هوا را داشته‌ایم. در ماه محرم و صفر فرصت داشتم که بروم اما نشد. از اول ربیع از چند کانال پیگیری کردم که بروم اما پیگیری نتیجه نمی‌داد و طول کشید؛ محمد حسین هم خیلی اصرار کرد و بالاخره دوستان راضی شدند چهار، پنج روز ما دو نفر را بفرستند. در زمان جنگ هم که بودیم با اینکه نوجوان بودم، ستادی بود به اسم ستاد دعا که مسئولش آقای بکایی بود.سال 63 می‌رفتیم در این ستاد و در لشکرها می‌خواندیم.

آقا محمد حسین هم با همین هدف همراه شما شد؟

دوست داشتم تا این فضا هست، فرزندم محمدحسین در آن قرار بگیرد؛ چون خیلی از حرف‌ها که زده می‌شود تا داخل آن فضا نباشد متوجه نمی‌شود. بردن او هم همراه خودم خیلی سخت بود.

از نحوه حضورتان در جمع مدافعان حرم اهل بیت(ع) بگویید.

در واقع به سوریه رفتم برای اینکه عرض ادب و احترام و خضوع و خشوع کنم به خاک پای آن رزمنده‌ها، که آنچه را ما به زبان می‌آوریم، آن‌ها عمل می‌کنند. شهادت طلب، انقدر در مملکت ما و خاورمیانه زیاد است که خیلی گفتن آن فخری ندارد. منتهی کارهای دیگری هم داشتم؛ چهارمین دلیل رفتن من، همایش سوختگان وصل سال آینده بود؛ امسال سوختگان وصل را برای دزفول گرفتم برای این موضوع تا دزفول رفتم؛ سال بعد ‌می‌خواهیم برای مدافعان حرم بگیرم، باید با این جریان از نزدیک مواجه باشیم. قبلا برای همایش قبل به عنوان تحقیقات میدانی به دزفول رفتیم و تحقیقاتی داشتیم و یک وظیفه کاری است که به سوریه هم رفتم تا برای همایش سال بعد برای همایش مدافعان حرم آماده شوم.

برنامه تان برای همایش "سوختگان وصل" سال آینده چگونه است؟

فراخوان چهاردهمین همایش ادبی سوختگان وصل با عنوان «در مدار ماه» منتشر شده است. از نیمه آذر این فراخوان در مرحله اجرا قرار گرفت که دوره چهاردهم به «نکوداشت شهدای مدافع حرم» اختصاص دارد که در دو بخش شعر و داستان برگزار خواهد شد. مهلت دریافت آثار نیز تا 31 فروردین ماه 95 خواهد بود و علاقه‌مندان می‌توانند آثار خود را در سایت sokhteganevasl.ir ارسال نمایند. همایش ادبی سوختگان وصل زیر نظر دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران برگزار می‌شود و مراسم اختتامیه آن در 20 اردیبهشت ماه 95 در دانشگاه برگزار خواهد شد.

چه نکاتی برای شعرا و نویسندگان دارید؟

حرف‌های زیادی با نویسندگان دارم. آن‌هایی که اهل نوشتن سناریو هستند حتما آنجا(سوریه) سری بزنند و با فضا آشنا شوند، چون ممکن است چند سال دیگر این فضا نباشد. این فضا که ما می‌بینیم دارند دفاع می‌کنند، فضای متفاوتی است. این که می‌گوییم مدافعان حرم، حریم اسلام مصداقش حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) است؛ آنها آمده‌اند اسلام را تخریب می‌کنند و چیز دیگری به خورد جهان می‌دهند؛ اسلام تحت عنوان داعش که رو به افول است و دنبال این هستند که با اسم‌های جدید طرح جدید کنند. غرض از اینکه خیلی متوقعم داستان نویس‌ها آنجا باشند؛ به این دلیل است که پر از داستان و داستانک است. با هرکسی صحبت می‌کنی، می‌بینی خود سرچشمه‌ای از داستان‌ها همراه خود دارد. یکی از آقایان مدافع حرم را دیدم می‌گفت: «من 2 ماه است بچه‌ام به دنیا آمده اما هنوز او را ندیده‌ام. فرمانده ام گفت نرو من خودم برای بچه‌ات اسم می‌گذارم. خیلی خوشحال شدم و نام دخترم را فاطمه گذاشتیم.»

دوم اینکه خواستیم تنفسی معنوی داشته باشیم و در آن حال و هوای معنوی نفس بکشیم؛ هم نفس شدن با اولیای الهی موضوعیت جدی دارد و این‌ها مصداق آیه "الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم ولاهم یحزنون" هستند. سوم حضور فرزندم در آنجا بود. بعضی‌ها می آمدند آنجا می‌دیدم اینها مصادیق آن شعر میلاد عرفان پورند که می‌گوید: "ما مدعیان صف اول بودیم/ از آخر مجلس شهدا را چیدند". یکی از اشکالات مداحان جوان این است که فقط وسط مجلس را می‌بینند؛ البته آن‌ها عالی‌اند اما باید بدانند که این گوشه نشین‌هایی که اهل سر و صدا نیستند به قول شاعر «در اندرون من خسته دل ندانم کیست/ که من خموشم و او در فغان و درغوغاست» آن‌ها هم برای خودشان در سیر و سلوکند و حتی می‌توان گفت از خیلی از ما جلوترند.

عکسهای خوبی هم از شما منتشر شد.

به شدت با پخش شدن عکس‌ها مخالفم. من یکی از عکس‌های جبهه‌ام را هم تازگی‌ها گردان مقداد برایم هدیه آوردند، عکس‌ها را نگه نمی‌داشتم. گمنام بودن آرزوی ما بوده. پسرم چند عکس برای برادر و دوستانش فرستاده که دوستانش در فضای مجازی پخش کرده‌اند. از خانواده شهدا عذرخواهی می‌کنم که آن‌ها فرزندانشان مجاهدت می‌کنند و گمنام شهید می‌شوند، بالاخره احتیاط نسبت به ریا موضوعیت جدی دارد و اگر کسی انتقاد کند حق دارد. توقع این است که ما اگر مجاهدتی هم داشتیم، مخفی کنیم. البته نداشتن بعضی از این فیلم‌ها هم خوب نیست. مثلا فیلمی دارم که در ایستگاه صلواتی‌ها فلافل می‌دادند، خیلی فضای جالبی بود. جمعی از برادران مدافع حرم آنجا بودند که برای اینکه نشان بدهند با ما همفکرند با لهجه فارسی جالبی می‌گفتند: "الله اکبر، علی خامنه ای رهبر" و خیلی صمیمانه می‌گفتند.

اینهایی که آنجایند مثل بچه‌ها و اولاد من هستند، رفته بودم سری بهشان بزنم. کاش این عکس‌ها پخش نمی‌شد، من دیدم پسرم در خانه گریه می‌کند و می‌گوید: «به خدا من قصد ریا نداشتم و فقط یک عکس یادگاری برای خانه فرستادم. کلی عکس هم بچه‌های مدافع حرم تهران و افغانستان و خوزستان با ما گرفتند و می‌آیند پخش می‌کنند.» مهم این است که آنجا نیروهایی داوطلبانه آمده‌اند و از کیان اسلام و حریم اهل بیت(ع) دفاع می‌کنند و اتحاد دارند، این خیلی قیمتی است. غربت این رزمنده‌ها خیلی عجیب است، در ایران که جنگ بود، مرخصی می‌گرفتی و در هر شهری می‌رسیدی انگار شهر خودت هستی ولی اینجا گویی از هر طرف محاصره‌ای و عقبه‌ای نیست. یکی  از دوستان مداح ما حاج موسی هم آنجا بود رفتیم ببینیمش، گفتند که 12 روز است به خط مقدم رفته و اصلا عقب نیامده است.

 روحیه رزمنده های آنجا چه طور بود؟

خیلی روحیه شان عالی بود، اول جایی که رفتم بی اختیار در و ویوار را می‌بوسیدم. همان حسی که در حرم حضرت امام رضا(ع) و امام حسین علیهما السلام داشتم، آنجا هم داشتم. حس پایدار و ثابتی بود. انقدر تابش نور اهل بیت علیهم السلام بود که فضای عجیب و غریبی ایجاد کرده بود. گویی که بعد از سی سال گمشده مان پیدا شده باشد. حضور در کنار اینها موضوعیت دارد، وقتی می‌گوییم "اللهم انی اسئلک ان تجعل وفاتی قتلا فی سبیلک"، دو چیز دیگر هم می‌خواهد "تحت رایت نبیک" و دیگری "مع اولیائک".  ما آنجا باشیم می‌فهمیم چه کارهای فرهنگی را باید پیگیری کرد.

ما در این چند ماهه چندین روحانی شهید دادیم. این دستاورد بزرگی است. باید رسانه روی آن‌ها کار کند. روحانیت آنجا خیلی خوب کار می‌کند و نباید غریب بماند. بالاخره روحانی که با سختی آنجا رفته، در شرایطی که دعوا داشت با یکی از اساتید که می‌خواست جلو برود ولی اجازه نمی‌دادند چون اگر اتفاقی می‌افتاد، تبعاتش زیاد بود.

 وضعیت سوریه الان چگونه است؟

ما انشالله قطعا رو به پیروزی نهایی هستیم. این را همه فهمیده‌اند. مگر این‌ها نبودند؛ می‌گفتند تا اردیبهشت همه چیز به نفعشان تمام می‌شود، الان که ما در بهمن ماه هستیم پس چه شد؟ الان روز به روز پیروزی‌ها بیشتر می‌شود و کار دستشان آمده و دشمنان هم رو به انحطاطند، هم از لحاظ لیدرهای فکری‌شان و هم از نظر تعداد نیروهایشان. بچه‌ها هم عملیات‌هایشان قوی بوده است. حتی بعضی‌ها می‌بینم ظاهر مذهبی ندارند ولی دوست دارند بیایند از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنند. اگر از حلب محافظت نکنند، حرم حضرت زینب(س) هم امنیت ندارد. همینطور که دوشنبه بمب گذاشتند و ده‌ها نفر شهید شدند. خط مقاومت اسلامی باید تقویت شود، مقاومت جواب داده و به ثمر نشسته است و موقع میوه چیدن است. حرف علیه مدافعان حرم زیاد شده، معلوم است این‌ها کار کرده‌اند؛ در واقع هر وقت هجمه به نیروهای انقلابی زیاد می‌شود معلوم است که کار آن‌ها بیشتر ثمر داده است.

نمی‌دانم شنیده‌اید که العربیه خبری منتشر کرده که شما شهید شده‌اید؟

آن‌ها دروغ زیاد می‌گویند. این هم یکی از دروغ‌هایشان است؛ هرکسی به فیض شهادت نائل نمی‌شود، اما انشالله یک روز خبر شهادت ما را خواهید شنید.

مگر شما زیر آتش بودید؟

الان در دمشق اوضاع خیلی خوب است. بعضی از شهرک‌ها در محاصره‌اند. اگر نخواهم مصداقی عرض کنم، حداقل یکی دو شهر شیعه نشین که ده ها هزار سکنه دارند در محاصره بی‌رحمانه و زیر آتش سنگین دشمن قرار دارند و وضعیت آذوقه و بهداشت و... بسیار نامناسب است و چون خود آن‌ها کمک خواسته‌اند برای رزمندگان داوطلب مدافع حرم نوعی تکلیف الهی محرز شده است.

جایی رفتم چیدمان سلاح‌ها را دیدم خنده‌ام گرفت. خمپاره اندازها رو به سه طرف بود؛ پسرم از فرماندهان سوال کرد که: «دشمن کجاست؟» گفتند: «بگو کجا نیست!» خنده‌مان گرفت. سوال کرد: «چقدر فاصله داریم؟» گفتند: «پانصد متر» که دیگر واقعا در فضای جنگ فاصله ای نیست. یکی از زیباترین صحنه‌ها صحنه‌ای بود که پلاک به ما دادند، این صحنه برای من میلیاردها ارزش داشت که پسرم گفت: «شما پلاک را گردنم بینداز» و هنوز این خاطره برایم پررنگ است.

بنظرتان حضور شما در سوریه بر روی مدافعان حرم تاثیر داشت؟

بچه‌های مدافع حرم آنجا ما را می‌دیدند گویی بال درآورده‌اند؛ این را هم بگویم این احساس بخاطر روضه‌های امام حسین(ع) است نه بخاطر من حقیر. بعد هم ما به دلیل اینکه سالی یکی دو مرتبه محضر حضرت آقا می‌خوانیم آن‌ها به دنبال رساندن سلامشان به حضرت آقا هستند و همه می‌گویند سلام ما را به آقا برسان. یک بار وقتی داشتم مداحی می‌کردم دیدم یکی از بچه‌های داوطلب یک گوشه نشسته است و جور دیگری گریه می‌کند. کنجکاو شدم و علتش را پرسیدم. گفت "من را حلال کن. من پیش بچه‌ها می‌گفتم کسی مثل حدادیان به ما سری نمی‌زند و از دست شما ناراحت بودم"  آن‌ها توقع دارند و توقعشان به حق است. باید شرایط در سوریه و میان مدافعان حرم را طوری کانالیزه کنند که ما بتوانیم سر بزنیم. یک جا هم موقع برگشت محمد حسین رفت و پیدایش نشد. خلاصه کلی طول کشید پیدایش کنند و به او بگویند نمی‌تواند بماند.

به نظر شما پیام امروز اوضاع سوریه برای شرایط فعلی ایران چیست؟

سه چیز انقلاب ما را حفظ می‌کند 1- رهبری دینی، 2-حضور توده مردم و 3- ایدئولوری؛ نباید اختلافات بوجود بیاید و دامن زده شود و در پیروی از رهبری دینی کم بگذاریم. خدا سندی به ما نداده وقتی خودمان دنبال حفظ خودمان نیستیم و خودمان دنبال تخریب خودمان هستیم در امنیت باشیم؛ مثل اینکه چاقو را بخواهی بزنی به خودت خدا بیاید هی دستت را بگیرد، ممکن است خود خدا غضب کند؛ لذا باید از اختلافات پرهیز کرد. دیدن وضعیت جهان وظیفه است وضعیت طوری است که نمی‌شود به اختلافات داخلی دامن زد. امروز دامن زدن به اختلافات داخلی واقعا حرام مؤکد است من نمی‌خواهم حکم فقهی بدهم. دنیا دهان باز کرده ما را ببلعد اگر حواسمان را جمع نکنیم. اگر اختلافات داخلی زیاد بشود باید منتظر بساطی مثل بساط سوریه باشیم. بالاخره این همه کشتار بین مسلمانان، از یک جهت قصه اسرائیل است و یک جهت قصه هدایت امریکا و انگلیس پشت صحنه است که این‌ها را مدیریت می‌کنند.



 


 


منبع:تسنیم


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 4:58 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۶۱۵۶۱
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
 
رمز و رازهای نماز در کلام بزرگان

توسل به حضرت ولی عصر(عج)برای اصلاح نماز  

 

در عالم معنا و معنویت افتادگان و خستگان راه طلب باید از راه یافتگان به سرمنزل مقصود کمک بگیرند. از همین روست که آیت الله بهجت به عنوان یک عارف روشن ضمیر می فرماید اگر کسی به دنبال اصلاح نمازش می گردد به حضرت ولی عصر عجل الله متوسل شود

عقیق:عموم ما به این مطلب اشراف و اذعان داریم که فلسفه توسل به معصومین علیهم السلام و حضرات ائمه چیست. چرا از ما از رسول الله (ص) و معصومین علیهم السلام مدد می گیریم. پرواضح است که آن ها پذیرفته شدگان درگاه الهی هستند و نزد خداوند، وجیه و صاحب رو و آبرو هستند. از این رو است که ما در دعای توسل می خوانیم که "یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله. " همچنان که در عالم روابط انسانی، جاهل از عالم کمک می گیرد و به او رجوع می کند تا گرهش گشوده شود و رجوع جاهل به جاهل خود رقمی از جهل به شمار می رود در عالم معنا و معنویت نیز افتادگان و خستگان راه طلب باید از راه یافتگان به سرمنزل مقصود کمک بگیرند و به آن ها متوسل شوند. از همین روست که آیت الله بهجت به عنوان یک عارف روشن ضمیر می فرماید اگر کسی به دنبال اصلاح نمازش می گردد به حضرت ولی عصر عجل الله که ناظر به اعمال ماست متوسل شود و از حضرت بخواهد که زمینه این تحول روحی و معنوی را در او پدید آورد.

سلسله بحث های چند روز گذشته درباره نماز نگاهی به شیوه های اصلاح نماز از نگاه عارف و عالم بزرگ معاصر آیت الله بهجت بوده است. عالمان بزرگ دین و اولیای الهی به واسطه این که خود به مقام تقرب دست یافته اند و راه ملکوت را در پیش گرفته اند، نسخه های شفابخش برای درمان امراض روحانی و زدودن حُجُب و ظلمات از قلب و ذهن و ضمیر آدمی ارائه می کنند و صد البته وقتی نماز نردبان و بال صعود به ملکوت است مهم خواهد بود که بدانیم چگونه این مرکب آسمانی را از آفات به دور نگه داریم.
توسل به حضرت ولی عصر (عج) برای اصلاح نماز
آیت الله بهجت در بخشی از بیانات خود به نکته مهمی در جهت اصلاح نماز و نزدیک شدن نمازگزار به نماز حقیقی اشاره می کنند و می گویند: "از راه‎های اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر(عج) است."
عموم ما به این مطلب اشراف و اذعان داریم که فلسفه توسل به معصومین علیهم السلام و حضرات ائمه چیست. چرا از ما از رسول الله (ص) و معصومین علیهم السلام مدد می گیریم. پرواضح است که آن ها پذیرفته شدگان درگاه الهی هستند و نزد خداوند، وجیه و صاحب رو و آبرو هستند. از این رو است که ما در دعای توسل می خوانیم که "یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله. " همچنان که در عالم روابط انسانی، جاهل از عالم کمک می گیرد و به او رجوع می کند تا گرهش گشوده شود و رجوع جاهل به جاهل خود رقمی از جهل به شمار می رود در عالم معنا و معنویت نیز افتادگان و خستگان راه طلب باید از راه یافتگان به سرمنزل مقصود کمک بگیرند و به آن ها متوسل شوند. از همین روست که آیت الله بهجت به عنوان یک عارف روشن ضمیر می فرماید اگر کسی به دنبال اصلاح نمازش می گردد به حضرت ولی عصر عجل الله که ناظر به اعمال ماست متوسل شود و از حضرت بخواهد که زمینه این تحول روحی و معنوی را در او پدید آورد.
با پراکندگی حواس نمی توان به حضور قلب رسید
اما احساس لذت از نماز به گونه ای که به تعبیر آیت الله بهجت نمازگزار به گونه ای نماز بخواند که انگار در حال تناول حلوای شیرینی است چگونه پدید می آید؟ ایشان در این باره می فرمایند: "یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ  - باصره، سامعه و ... -  خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد. باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم."
این یک حقیقت برجسته است که آدمی با پراکندگی هوش و حواس به مقصد نمی رسد. کسی را تصور کنید که می خواهد از نقطه ای به نقطه دیگر برسد. اگر او در این سفر، هوش و حواس خود را جمع نکند و تابلوها را نخواند و خواب و بیدار پیش برود، به مقصد نخواهد رسید. چون راه هر لحظه ممکن است به شکلی درآید و اگر راهرو نتواند شرایط راه را بسنجد و تصمیم متناسب با آن شرایط بگیرد در آن صورت به مقصد و مقصود نخواهد رسید. در راه های معنوی و سلوک حقیقت نیز چنین مثالی صدق می کند. اگر راهرو  و سالک الی الله حواس خود را ضبط نکند و چشم و گوش خود را مهار نکند چگونه می تواند نمازی حقیقی را به جای بیاورد. از همین رو است که آیت الله بهجت توصیه می کنند که یکی از عوامل حضور قلب این است که: "در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ  - باصره، سامعه و ... -  خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب باید مقدماتی را فراهم کرد. باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم."
جز در راه حق نبیند و نشنود
پس نمازگزاری که می خواهد نمازی شایسته و با حضور قلب به جا بیاورد در بیرون از نماز هم باید بتواند آن حالت خشوع در برابر حق را مراعات کند. به این معنا که گوش و چشم خود را تربیت کند چون هر گناهی که از ناحیه چشم و گوش و قلب بر انسان وارد می شود نوعی جسارت به درگاه الهی شمرده می شود چون مسلمان می داند که عالم، تجلی حضور خداوند است و خداوند سمیع و بصیر است و همه چیز را می بیند و می شنود بنابراین کسی که واقف به این حقیقت باشد چشم و گوش و قلب خود را به گونه ای ضبط می کند که جز در راه حق نبیند و نشنود و مجسم نکند.
وقتی پیامبر می فرمودند: ارحنی یا بلال
آیت الله بهجت در بخش دیگری از بیانات شان به این نکته مهم تصریح می کنند: همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می‎دهیم، آقایان – اولیاء- می‎فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است.
حقیقت آن است که به میزانی که حبّ خداوند در قلب انسان پدیدار می شود، اعمال و فرایض دینی هم از صورت تکلیف و مشقت بیرون می آید و رنگ و بوی لذت را به خود می گیرد. در احوالات پیامبر (ص) نوشته اند که وقتی هنگام نماز می شده است، چهره پیامبر به وضوح شاداب تر می شده و به بلال می گفته اند "اَرِحنی یا بلال / راحت مان کن ای بلال." یعنی بلال وقت نماز شده است و اذان بگو تا دوباره در آن چشمه های قرب جان مشتاقان شستشو داده شود.  رسول الله (ص) که بالاترین درجه تقرب به حق را داشته اند چنین با نماز روبرو می شدند و نماز را مایه فراخ و تفرج جان و راحتی می دانسته اند. پس رمز بزرگ هم در همین جاست که آدمیان به میزانی که بتوانند به مقام و جایگاه تقرب برسند در آن صورت چهره نماز از صورت یک تکلیف و مشقت به صورت مایه راحتی و گشت و گذار در باغ های معنا تغییر خواهد کرد.
 
 
منبع:شبستان

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 بهمن 1394  ] [ 4:56 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 65 :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3596103 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب