مسئله رضایت از زندگی و شاد زیستن مقولهایی بسیار مهم و حساس در زندگی بشر بوده و الان که زندگیها رنگ و بوی واقعی خود را از دست داده و یک اسارت نامرئی و ناپیدا برای بشریت، به دست گردانندگان نظم نوین جهانی اتفاق افتاده است، بررسی این مسئله اهمیت ویژهای پیدا خواهدکرد.
رضایتمندی از زندگی مسئلهایی است درونی که باید انسان آن را از درون احساس کند و ربطی به میزان رفاه و آسایش مادی ندارد؛ مثلا اینطور نیست که هر کس رفاه و امکانات بیشتری در اختیار داشته باشد حتما از آرامش و رضایتمندی بیشتر در زندگی برخوردار است. چه بسیار افرادی را که با وجود داشتن امکانات فراوان باز هم از زندگیشان راضی نیستند و در مقابل آنها افرادی که با کمترین امکانات بیشترین احساس رضایت را از زندگی خود دارند .
باید باور داشت که عمده میزان رضایتمندی ما از زندگی، به نوع نگاه ما و باور ما نسبت به جهان پیرامون مان برمیگردد. تصور درست ما از دنیایی که در آن زندگی میکنیم برای ما مشخص میکند چه میزان از زندگیمان راضی هستیم و معیار را هر چیز دیگری غیر از این قرار بدهیم راه را به بیراهه رفتهایم.
مطابقت داشتن باورها و به تبع آن، خواستههای ما نسبت به دنیای اطرافمان با واقعیات دنیا، تلخیهای ظاهری دنیا را در کاممان شیرین میکند و ما را نسبت به اتفاقات واقعی اطرافمان رضایت مندتر میسازد.به طور مثال جوانی که واقعیتهای دنیای خود را به درستی درک کرده درصورتی که گزینه مورد نظر او برای ازدواج، با شخص دیگری ازدواج کرد به راحتی با این مسئله کنار میآید و میپذیرد که یک جواب مثبت فقط به یکی از خواستگاران تعلق میگیرد و این مستلزم جواب منفی به خواستگار دیگر میباشد.
نویسنده کتاب رضایت از زندگی درکتاب خود این مطلب را اینگونه بیان میکند که:"راه رضايت از زندگى و راز شاد زيستن ، فرار از واقعيتها و روى آوردن به تخيّلات و توهّمات نيست ؛ بايد دنيا را آنگونه كه هست ، شناخت . نگرش انسان به دنيا بايد نگرشى واقعبينانه و هماهنگ با واقعيتهاى آن باشد . بنابراين، وقتى صحبت از تفكر و نقش آن در نشاط و شادابى زندگى به ميان میآيد، منظور، تخيّل مثبت از زندگى نيست . براى رسيدن به احساس شادمانى ، لازم نيست واقعيتهاى گاه سخت و تلخ زندگى را انكار كنيم . با تفكر واقعگرا نيز مىتوان به شادمانى و رضامندى رسيد و بلكه شايد تنها راه ممكن همين باشد."[1]
ای کاشهای خارج از واقعیات دنیا، فقط میزان رضایتمندی فرد را نسبت به دنیا کاهش میدهد و عمده مشکلات جوامع کنونی در این است که تبلیغات پر زرق و برق اطرافشان در آنها تمناهایی را به وجود میآورد که آنها را هر چه بیشتر از قبل از دنیای واقعی اطرافشان دور میکند مثلا مناسبات زندگی یک بچه روستایی و یا یک ایرانی را به راحتی با ماهوارها و سایتهای انترنتی بر هم میزنند و فردی که تمام زندگیاش در زمین زراعی خود خلاصه میشده را در کوچه پس کوچه های آرزوهای زندگی مدرن و دور از واقع، گم میکنند. حال باید توجه داشت که برای یک کشاورز، مکانیزه کردن زمین زراعیاش یک آرزوی است که با واقعیتی که او در آن زندگی میکند مطابقت دارد در حالی که تبلیغات غربی آن چنان بلایی را بر سر این کشاورز میآورد که به راحتی دل از زمین خود بکند و با پول زمینش سریعتر و بدون زحمت خودش را به دنیای پر تجمل غربی برساند و همه اینها درحالیاست که با این کار ممکن است آینده نسل خود را به مخاطره بیندازد وآینده یک مملکت را از بین ببرد و چنگالهای استعمار را بر گرده خود بیشتر حس کند.
در جای دیگر نویسند این کتاب ارزشمند مینویسد:"واقعى شدن تفكّرات ، به واقعى شدن انتظارات منجر مىشود و همين امر ، كلانْ شرط شاد زيستن و رضایتمندى از زندگى است. "[2]
وقتی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:"الدنیا مزرعه الآخره"[3]یعنی ای انسان از همین آغازی که خودت را در این دنیا شناخته ایی واقعیت دنیا را بشناس و آن را بپذیر چرا که با شناخت و پذیرش واقعیات این دنیاست که میتوان به سعادت حقیقی و رضایتمندی از زندگی رسید.
و در جایی دیگر نیز میفرمایند:"لَو تَعلَمونَ مِنَ الدُّنيا ما أعلَمُ لاَستَراحَت أنفُسُكُم مِنها .[4]اگر از دنيا آنچه را من مىدانم ، شما هم مىدانستيد ، جانهاى شما از آن ، احساس راحتى مىكرد ."[2]و آنچه در ذهن پیامبر گرامی اسلام نسبت به دنیا شکل گرفته است دنیاییاست که مطابق با واقعیتهای حقیقی آن شکل گرفته است.[5]
----------------------------
پی نوشت ها:
1.کتاب رضایت از زندگی، ص17، نویسنده عباس پسندیده
2.همان، ص21.
3.عوالى اللآلى، ج1، ص267، ح66
4.شعب الايمان ، ج7 ، ص286 ، ح10330 ؛ المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص728 ، ح6640 ؛ كنز العمّال ، ج3 ، ص194 ، ح61304.
5.با تاملی در کتاب رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده
ادامه مطلب
در دین یهودیت و مسیحیت و زرتشت، عقایدی است که ما مسلمانان آن عقاید را قبول نداریم، ولی با این حال مانع اجرای اعتقادات واجب دینی آنان در کشورمان نمیشویم، زیرا قائلیم انسانهایی که دین را قانون الهی میدانند، سعی میکنند با عمل کردن به این قانون، آخرت و زندگی حقیقی و ابدی خود را نابود نکنند، و برای حفظ آن حتی از جان خود نیز بگذرند.
با توجه به این مقدمه باید عرض کنم، اگر ما به کشوری وارد میشویم که آن کشور بر خلاف عقاید دینی ما قانونی وضع کرده باشد ما هم نمیتوانیم قانون بشری را مقدم بر قانون دین بدانیم و به همین علت است که در مورد مسائلی مثل حجاب براحتی کوتاه نمیآییم.
ممکن است بپرسید پس چرا به مسیحیان و یهودیان و ادیان الهی دیگری که از کشورهای مختلف وارد کشور شما میشوند و دارای عقاید دینی دیگری هستند سخت میگیرید و از آنان میخواهید که از عقاید خود کوتاه بیایند و پوشیده باشند؟
پاسخ این سوال اینست:
همانطور که عرض شد ما مخالف با عقیده مسیحیان و یهودیان و دیگر ادیان در کشور خود قانون وضع نکردیم که این اشکال صحیح باشد بلکه از آنجا که در ادیان آسمانی دیگر حجاب امری پذیرفته شده است و حجاب جزئی از دین آنان است لذا قانون کشور ما منافات با عقیده آنان ندارد[1] و به بیان دیگر قوانین ما حتی اگر موافق با اعتقادات ادیان دیگر نباشد و به نوعی مطابق با قوانین و تعالیم یهود و مسیح و دیگر ادیان نباشد، مخالف هم نیست.
مثلا قوانین ما اینگونه نیست که اگر به یک یهودی بگوییم از حجاب استفاده کن و بعد به کشور ما وارد شو، بگوید جواب خدا را چه بدهم ولی قانونی که در حال حاضر یک کشور غربی میریزد مخالف با قانون الهی و دینی ماست و از آنجا که قانون الهی همیشه بر قانون بشری اولویت دارد، و بنا به فرموده قران که می فرماید:« إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ [ال عمران/19]هر آينه دين در نزد خدا دين اسلام است» و کشورهای غربی این را نسبت به مسلمانان در مورد پوشش لحاظ نمیکنند لذا ما خودمان تا حد امکان نباید این قانون بشری را تمکین کنیم و با توجه به مطالبی که بیان شد، آنان اگر بخواهند وارد کشور ما شوند چون قانون ما تعارض با قانون دینی آنان ندارد آنان نیز باید با حجاب مناسب وارد کشور ما شوند.
و البته ناگفته پیداست که ما نیز تمامی قوانینی که در کشور آنان جاریست و منافات با قوانین دینی ما ندارد را بخاطر التزامی که به قانون داریم براحتی انجام میدهیم.
--------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]حجاب در آیین یهود و مسیحیت
ادامه مطلب
اولین طرح استعمار برای رخنه کردن و برچیدن فرهنگ یک کشور اسلامی، اشاعه فحشا و فساد در این کشورهاست. برای این منظور، زن مسلمان به عنوان یک سدّ بزرگ بر سر راه آنان بود و اولین اقدامی که برای برداشتن این سدّ انجام دادند؛ برداشتن حجاب بود و در این حجابزدایی از حجاب سر شروع کردند.
فساد از برهنگی سر که سرآغاز برهنگیهاست، به تدریج به دیگر اعضا سرایت مینماید؛ نمیتوان زنی را دید که سر خود را در حجاب داشته امّا اعضای دیگرش برهنه باشد.
همین که بخواهند ملّتی را عریان نمایند، از سرها شروع میکنند. مثلاً در مورد زنان، ابتدا سر برهنه میشود و سپس مینیژوب و آنگاه مرد در لباس زن و زن به شکل مرد در میآید.
با نگاهی به تاریخ در مییابیم که حتی زنان اروپایی دارای حجاب بودند که از رنسانس به بعد، آهسته ابتدا زنان را بیحجاب كردند و به جايي رسيد كه امروز زنان فرانسوی کاملاً برهنه در پشت ویترینها برای سو استفاده جنسی قرار میگیرند.
در مدارس راهنماییشان کلاس آموزش روابط جنسی برگزار مینمایند و در خبری از میزان تجاوزات جنسی میخوانیم: از هر چهار دختر در اروپا یک نفر زیر سن هجده سال مورد تجاوز قرار میگیرد.[1]
مبارزه دشمنان اسلام با حجاب صرف مبارزه با یک نماد و سمبل مذهبی و فرهنگی نیست، بلکه آنان میخواهند با تغییر حجاب، یک فرهنگ را تغییر داده و در سايه آن اندیشهها و عقاید را به نفع خود تغییر دهند.
متاسفانه این روند خطرناک در کشورهای اسلامی نیز در جریان است که تاحدودی موفق بودهاند، این امر ایجاب میکند که همه برادران و خواهران به مساله حجاب اهمیت و توجه بیشتری داشته باشند.
--------------------------------------
پینوشت:
1. کیهان 18\3\71 صفحه 7.
ادامه مطلب
میزان مشارکت ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری از اوایل انقلاب تا کنون
منبع آمار : جام جم آنلاین
ادامه مطلب
در پی حماسهی با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.
حضرت آیتالله خامنهای در این پیام با اشاره به حضور متراكم و خیره كننده ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر بافتهها و گزافههای دشمنان حسود خواندند و تأكید كردند: پیروزِ حقیقی انتخابات، ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهرهی پُرنشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
متن كامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
صحنه حماسی و پُرشور انتخابات در روز جمعهی ۲۴ خرداد، آزمون خیرهكنندهی دیگری بود كه چهرهی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزایندهی سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناكی است كه با حضور متراكم شما در پای صندوقهای رأی، یك بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافتهها و گزافههای دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.
حماسهی حضور شما پیوند مستحكم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همهی بدخواهانی كشید كه با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست كردن این اعتماد و پیوند مقدساند.
ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجههی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استكبار، با زیبایی و چیرهدستی هرچه تمامتر به تصویر كشید و كشور خود و منافع ملی خود و آینده پُرتلاش و امیدوارانه خود را بیمه كرد.
پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهرهی پُرنشاط و مصمم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
اینجانب با خشوع و خاكساری در برابر لطف و رحمت خداوند حكیم و علیم، جبههی سپاس بر زمین میسایم و خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی الله الاعظم روحیفداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیسجمهور منتخب جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم:
۱- اكنون كه حماسهی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعهی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفتههای رقابت، باید جای خود را به همكاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایستهی خود را به دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید كسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار كند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواستههای پلید خویش كنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانهی امنیت كشور و خنثیكنندهی ترفندهای دشمنان است.
۲- رئیسجمهور منتخب، رئیسجمهور همهی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی كه رئیسجمهور و همكاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان كمك و با آنان همكاری صمیمانه كنند.
۳- اكنون پس از هفتهها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئیسجمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است كه شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و كارهائی كه شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بیدرنگ آغاز گردد.
۴- تحقق حماسهی انتخابات، بدون شركت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امكانپذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیتهای محترمی كه پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگیناپذیر خود، صحنهی مسابقهای شورانگیز را آفریدند، صمیمانه تشكر كنم و آنان را باز هم به نقشآفرینی در عرصههای گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.
۵. و نیز لازم میدانم از همهی آحاد ملت كه این بار نیز حادثهای ماندگار خلق كردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی كه در ترغیب به مشاركت، نقشهای ارزنده ایفا كردند، و نیز از دستاندركاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت كشور و شورای محترم نگهبان كه زحمات طاقتفرسای این هفتههای پُركار را صبورانه تحمل كردند و با امانت كامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پُرتلاشی كه امنیت این پدیدهی حساس را در كشوری با این وسعت، تا اقصینقاط آن تضمین كردند و همچنین از همهی دستگاههای همكار آنان، صمیمانه تشكر كنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.
۶. لازم میدانم به شكل ویژه از رسانهی ملی و دستاندركاران محترم آن كه شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتكرانهی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایشها و اندیشهها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را به شكل آشكار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشكری بسزا و بلیغ كرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.
در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمتهای بزرگ الهی را سپاس گفته و با تكریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آیندهای هرچه بهتر را برای این كشور و این ملت آرزو و مسألت میكنم.
والسّلام علیكم و رحمة الله
سیّدعلی خامنهای
۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۲
ادامه مطلب
شهيد «محمود باني» تاكيد كرده است: اگر گرد محور امامت و ولايت جمع شويم و از تفرقه ها بپرهيزيم و خودمحوري ها را كنار بگذاريم ديگر ضربه پذير نيستيم.
علمداران انقلاب اسلامي كه امروز عند ربهم يرزقون هستند، همانند مرادشان انتخابات را مظهر خداباوري، مردم باوري و خودباوري مي دانستند؛ آنها حتي بر اساس تكليف خود، در آخرين نوشته هاي خود بر اين موضوع حساس و سرنوشت ساز كشور تأكيد كردند.
در ايام نزديك شدن به يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و آفريدن حماسه اي ديگر از سوي ملت، از بين هزاران وصيت شهدا پيرامون مشاركت مردم در انتخابات، تعدادي از وصاياي شهداي استان اصفهان در ادامه مي آيد:
***
شهيد «مهدي باقريان» در وصيتنامه خود نوشته است: به هم خيانت نكنيد، دروغ نگوييد و دنبال رهبر حركت كنيد.
شهيد «مجيد ايزدبخش» نيز يادآور شده است: همواره مدافع جمهوري اسلامي، كه ثمره خون هزاران شهيد است، باشيد و در اين راه از ايثار جان و مال خودداري نكنيد.
شهيد «يحيي اكبري نژاد» در وصيتنامه اش توصيه كرده است: اتحاد و انسجام خود را حفظ كرده و هرگز اين همبستگي را از بين نبريد چون اتحاد رمز پيروزي شماست و اگر اين اتحاد شما از بين برود، بين شما تفرقه خواهد افتاد و اين را بدانيد هرجا كه تفرقه اي باشد آنجا نه اينكه به پيروزي نهايي نمي رسد، بلكه باعث شكست خواهد شد و نابود مي شود.
شهيد «محمود امي» هم خاطرنشان كرده است: اسلام را پشتيباني كنيد كه دين رسول خداست و مگذاريد منافقين در وحدت شما رسوخ كنند و باعث تفرقه بين شما شوند كه تفرقه ما را هلاك خواهد كرد.
شهيد «محمود باني» تاكيد كرده است: اگر گرد محور امامت و ولايت جمع شويم و از تفرقه ها بپرهيزيم و خودمحوري ها را كنار بگذاريم ديگر ضربه پذير نيستيم.
شهيد «نوروزعلي امير فخريان» در بخش هايي از وصيت نامه خود از مردم پرسيده است: عزيزان، بياييد و فكر كنيد تا به حال ما چه كرده ايم، از آن موقع كه انقلاب شده است، براي پيشبرد انقلاب چه كرده ايم؟ تا حال شده است كه در مواقع حساس از سود خويش گذشته باشيم و به خاطر انقلاب كنار رفته باشيم؟ و آيا تا به حال به آنچه كه بر زبان آورده ايم به آن جامه عمل پوشانده ايم؟ آيا تا به حال چقدر حرف رهبر را گوش كرده ايم و به فرمان او بوده ايم؟
شهيد «محمد حسن بيدگلي» در وصيتنامه خود تقاضا كرده است: از ياري نايب پيغمبر ما دست برنداريد كه خداي ناكرده اگر روزي خواسته باشيد در راه غير انقلاب قدم برداريد ، جوابگوي خون شهيدان باشيد.
شهيد «عباسعلي الله دادي» درباره حمايت از انقلاب اسلامي يادآور شده است: اين انقلاب؛ انقلابي اسلامي است و هركس كه امروز با آن موافقت كند و با مال و جانش از آن حمايت كند، رستگار و گرنه در ضلالت و گمراهي است و لذا به همۀ دوستان و آشنايان و بستگان خود نصيحت مي كنم كه امام را تنها نگذاريد و در كمك و ياري رساندن به اين انقلاب هيچ سستي به خود به راه ندهيد كه اگر كوتاهي كنيد، به هر علت فرداي قيامت در پيشگاه حضرت حق تعالي روسياه و شرمنده خواهيد بود.
شهيد «قدرت الله امينيان» درباره آمريكا هشدار داده است: برادران من، انقلاب اسلامي ما در شريط حساسي قرار دارد و آمريكا با تجربه هايي كه از استعمارگران گذشته دارد به اين نتيجه رسيده كه هم بايد براي تسخير كشورها تلاش بكند و هم براي تسخير ملت ها. پس دفاع از اسلام و كشور اسلامي امري است كه در مواقع خطر تكليف شرعي، الهي و ملي بوده و بر تمام قشرها و گروه ها واجب است.
نوید شاهد
ادامه مطلب
در وصیت شهید سیدعلی اعتصامی آمده است: ای امت شهیدپرور حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حماسه سیاسی و انتخابات از منظر شهداحفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است.
علمداران انقلاب اسلامی که امروز عند ربهم یرزقون هستند، همانند مرادشان انتخابات را مظهر خداباوری، مردم باوری و خودباوری می دانستند؛ آنها حتی بر اساس تکلیف خود، در آخرین نوشته های خود بر این موضوع حساس و سرنوشت ساز کشور تأکید کردند.
در ایام نزدیک شدن به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آفریدن حماسه ای دیگر از سوی ملت، از بین هزاران وصیت شهدا پیرامون مشارکت مردم در انتخابات، تعدادی از وصایای شهدای استان اصفهان در ادامه می آید:
در وصیت شهید سیدعلی اعتصامی آمده است: ای امت شهیدپرور حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است.
شهید مهدی جعفری بیان می کند: از مردم غیور و شجاع می خواهم که در مسائل سیاسی و انتخابات وارد شوند و نگذارند ولایت فقیه و روحانیت در خط امام مظلوم واقع شوند.
شهید حسین ترک می گوید: اسلام آدم بی تفاوت و کناره گیر از مسائل سیاسی نمی خواهد. حضور در انتخابات یعنی راه سعادت را انتخاب کردن و دنبال وسوسه های شیطان نرفتن.
در وصیت شهید اکبر ترک لادانی آمده است: امیدوارم در انتخابات رئیس جمهوری هر چه فعالانه تر شرکت کنیم.
شهید سیدرضا فاطمی تأکید می کند: در انتخابات با کمال شناخت، آگاهی، بصیرت و ایمان انتخاب کنید.
در نوشته شهید رضا جوادی آمده است: آگاهانه انتخاب کنید و نگذارید هوس های شیطانی در شما راه پیدا کند.
شهید عباس جوشقانی حسین آبادی بیان می دارد: خوب دقت نمایید به چه کسی رأی می دهید که اگر خطا کنید روز قیامت جوابگوی خون شهیدان خواهید بود.
در وصیت شهید اسدالله حبیبی آمده است: هر کس به اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کرده ایم.
شهید آیت الله مساح بوانی می گوید: با حفظ شور و شوق انقلابی و حضور در صحنه انتخابات مشت محکم بر دهان ایادی استکبار بزنید.
شهید علی طباطبایی بیان می کند: ای مردم در صحنه باشید و افرادی را انتخاب کنید که ثمره خون شهیدان را پایمال نکنند که در این صورت شما مسئول خواهید بود.
شهید صفر جبار زارع نوشته است: در همه انتخابات شرکت کنید و رأی خود را بدهید.
شهید سید مهدی مشایخی می گوید: با حضور در صحنه نماز جمعه، راهپیمایی ها و انتخابات به حفظ دستاوردهای انقلاب و حراست از آنها بپردازید.
در وصیت شهید علی گودرزی آمده است: مواظب ضربه منافقین باشید. اینها در نهادها، انتخابات در اجتماعات نفوذ می کنند و ضربه می زنند. امام عزیزمان فرمود خطر منافقین از کفار بدتر است.
شهید محمدعلی قیصری می گوید: در انتخابات شرکت کنید که تکلیف الهی است. رأی شما دفاع از اسلام و قرآن است و مواظب باشید به کسانی که برای شهرت و قدرت خود را مطرح ساخته اند رأی ندهید.
در نوشته شهید قدم علی عابدینی آمده است: همیشه در صحنه باشید و پا به پای مردم صحنه ها را پر نگه دارید و در انتخابات فعالانه شرکت کنید و مواظب دشمنان داخلی و خارجی باشید.
شهید علیرضا کریمی می گوید: صحنه ها را خالی نکنید و وحدت خود را حفظ کنید و با شرکت در نمازهای جمعه و جماعت و برنامه انتخابات چشم دشمنان اسلام را کور کنید.
در وصیت شهید فرج الله رضایی آدریانی آمده است: برادران هوشیار باشید در انتخاب افراد مواظب باشید غافل نشوید که در دام تبلیغات دشمنان اسلام بیفتید حتی در رفت و آمدهای خود مراقب باشید که کسی شما را از مسیر رهبری خارج نکند.
خبر | ایثارگری
نام منبع: نوید شاهد
ادامه مطلب
"ایراج"، روستایی است از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان که حدود چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد. این روستا در سال های دفاع مقدس، بین 250 تا 300 نفر (حدود صدخانوار) جمعیت داشت که گروهی از آنان در میادین دفاع مقدس حاضر شدند و شش تن از آنان شربت شهادت نوشیدند.
اسامی این شهدا عبارت است از :
رحمت الله زاهد
هوشنگ مسعود
قربانعلی رفیع
علی یگانه
کوچکعلی مسعود
محسن حسین دانا
عکسی که مشاهده می کنید، شهید "علی یگانه" را لحظاتی پس از اصابت گلوله و شهادت نشان می دهد. او در ابتدای وصیتنامه اش، خود را این گونه معرفی می کند:
"پاسدار فدایی اسلام و امام امت، خمینی بت شکن، حقیر، علی یگانه"
شهید علی یگانه در بخشی از وصیتنامه خود نوشته است:
"به یگانه فرزندم بگویید، پدرت به سفر کربلا، به زیارت قبر شش گوشه اباعبدالله(ع) رفته و وقتی بزرگ شد، او را کاملا روشن نموده و به او بگویید پدرت به مقابله با دشمنان اسلام و پیامبر خدا رفته و برای اسلام قیام نموده و در این راه جان خود را به پیشگاه مقدس خداوند تقدیم نمود."
شادی روحشان صلوات
ادامه مطلب
به گزارش صابرنیوز به نقل از خبرنامه دانشجویان وقایع سیوچند سالهی انقلاب را که مرور میکنی، میبینی هیچ تابستانی به تلخی تابستان سال ۶۰ نیست؛ تابستانی پُر از وقایع تلخ و ناگوار و بحرانساز برای انقلابی نوپا.
در آخرین روز بهار این سال، اولین رئیسجمهور، ابوالحسن بنیصدر استیضاح و برکنار میشود. بعد از آن آیتالله سیدعلی خامنهای ترور میشود، در مسجد ابوذر تهران. یک روز بعد از آن، در انفجار دفتر حزب جمهوری، سیدمحمد بهشتی ـ مردی که امام امت به تنهایی یک امتّش خوانده بود ـ و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس شهید میشوند.
بعدتر از آن، بمبی در دفتر نخستوزیری، رئیسجمهور محمدعلی رجایی و یار دیرینش محمدجواد باهنر را از انقلاب میگیرد و انقلاب اسلامی بیش از هر زمانی خود را داغدار عزیزان ازدسترفتهاش میبیند. در کنار همهی این وقایع تلخ تابستان ۱۳۶۰، وضعیت جبههها ـ که کمبود نیرو و تجهیزات دارند و دشمن هم در حال پیشرویست ـ و ادامهی جنگهای خیابانی گروههای ضدانقلاب در گوشه و کنار، وضعیت کشور را بحرانیتر از همیشه کرده است. پاییز از راه میرسد و چشم همهی ملت به سومین انتخابات ریاست جمهوریست. همه منتظرند مردی از راه برسد…
روزنامه جمهوری اسلامی ۲۴ شهریور ۱۳۶۰
مردی که در این سالها امام جمعهی تهران، نمایندهی مردم تهران در مجلس، و نمایندهی امام در شواری عالی دفاع است؛ مجاهد خستگیناپذیری که در تابستان تلخ سال ۶۰، بهطور معجزهآسایی از سوءقصدِ منافقین جان سالم به در برده و حالا برای انقلاب حکم «شهید زنده» را پیدا کرده است.
سید علی آقای خامنهای در همان روزها در مصاحبهای میگویند:
«وقتی از حادثهی ترورها در ماه پیش جان سالم به در بردم، احساس کردم که خدای بزرگ مرا برای انجام رسالتهای سنگین خود حفظ کرده است. همانوقت آرزو کردم که بتوانم باقیماندهی این عمر بازیافته را در میدانهای دشوار و سخت خرج کنم. وقتی مسئلهی ریاست جمهوری پیش آمد، این را هم یکی از همان میدانها یافتم و آماده شدم که در این میدان وارد بشوم.»۴/۷/۱۳۶۰
مردم چهرهی این مرد را، بیشتر از هر جای دیگری، در جبهههای جنگ و نماز جمعه دیدهاند.
ادامه مطلب
حجاب برتر که شما اشاره کردید ، که مراد همین چادر ایرانى خود ماست ، حقیقتا حجاب برتر است؛ هیچ تردیدى در این نباید داشت. البته من هیچ وقت نگفتم که چادر را در جایى اجبارى کنند؛ اما همیشه گفتهام که چادر یک حجاب ایرانى است و زن ایرانى این را انتخاب کرده و خوب حجابى هم هست و مىتواند کاملا حفاظ و حجاب داشته باشد. بههرحال اگر حجاب را حفظ کنند، باز هم خلاف شرعى انجام ندادهاند؛ منتها چیز بهترى را از دست دادهاند.
به گزارش فرهنگ نیوز، احمد کارآمد در وبلاگ انعکاس نوشت: داشتم تو نرم افزار صحبتهای رهبری گشت میزدم که نگاهم افتاد به این سخنان زیبا گفتم حیفه باز نشر نشود. دوستان بعد از مطالعه این صحبتها حتما کلیپ زیر را هم مشاهده نمایید.
در محیط دانشگاه خودتان، در نشریات خودتان، با نشریات زن – که الان در ایران چند نشریهى مربوط به زنان وجود دارد – با دیگر نشریات رایج صحبت کنید، چیزهایى بنویسید، پخش کنید، در جامعه فکر را بپراکنید؛ منتها با استدلال، با منطق. بهترین راه تأمین حجاب هم همین است که با منطق برخورد شود. البته اگر چیزى جزو مقررات شد و کسى برخلاف آن مقررات رفتار کرد، ممکن است قوانینى وجود داشته باشد که دولت برخورد کند؛ که لابد هم مىکند. درعینحال آن چیزى که در اساس لازم است و مهمتر از همه است، این است که شما ذهن این دختر جوان، یا این زن جوان را – که عمده هم خانمهاى جوان هستند – با اهمیت حجاب آشنا کنید؛ یعنى به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعى و از لحاظ منطقى این است. در ذهن او، استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید. امیدواریم که انشاءالله روزبهروز بهتر شود. البته یکى از عواملى هم که در این زمینه تأثیرات منفى دارد، برخى از این فیلمهایى است که بعضى از زندگیهاى غربى را در دسترس همه مىگذارد. اینها در سست کردن ذهنیت مردم نسبت به مسألهى حجاب بىتأثیر نیست. البته نسبت به پخش این فیلمها هم باید تذکراتى داده شود. بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسهى پرسش و پاسخ با مدیران مسؤول و سردبیران نشریات دانشجویى ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
ادامه مطلب
باشگاه خبرنگاران: تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر شد که منتشر کنندگان آن مدعی شدند تصویر پیکر مبارک "حجر بن عدی” می باشد.
پس از انتشار خبر حمله سلفی ها و وهابیون افراطی به مرقد مطهر "حجر بن عدی” و ربودن پیکر مطهر یاور امیرالمومنین (ع) ، تصویری در شبکه خبری الغوطه الشرقیه که وابسته به معارضین سوری است منتشر گردید که ادعا شده است این تصویر متعلق به پیکر مبارک "حجر بن عدی” ، از صحابه رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) می باشد.
منبع : عمادنیوز
ادامه مطلب
فارس: چند روز قبل، وهابیت کوردل مرقد مطهر «حُجر بن عدی» را تخریب کرده و قبر آن صحابی جلیلالقدر را نبش کردند و پیکر او را بیرون کشیده و با خود به سرقت بردند.
این اقدام زشت و شنیع، صرف نظر از مسائل ناراحت کننده آن موجب شد بار دیگر نام و یاد حجر بن عدی بر سر زبانها بیفتد و حتی کسانی که این صحابی معروف پیامبر (ص) و امام علی (ع) را نمیشناختند، وی را بشناسند. (عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد)
در این گزارش کوتاه، به شخصیت حجر بن عدی از چند منظر نگاه شده است.
وصیت حجر بن عدی چه بود؟
در کتاب کنز العمّال (از کتابهاى معروف اهل سنّت) آمده است که حُجر به هنگام شهادت چنین وصیّت کرد:
«لَا تُطْلِقُوا عَنِّی حَدِیداً وَ لَاتَغْسِلُوا عَنِّی دَمَاً وَ ادْفِنُونِی فِی ثِیابِی، فَإِنِّی لاقٍ مُعاوِیَةَ بِالْجادَّةِ وَ إِنِّی مُخاصِمٌ؛ غل و زنجیر را از دست و پایم باز نکنید و خونم را نشویید و مرا در پیراهنم دفن کنید! چرا که مىخواهم به این صورت معاویه را در قیامت براى دادخواهى در پیشگاه خدا دیدار کنم». (کنزل العمال ج 11 ص 353 حدیث 31724؛ همچنین اسدالغابه ج1 ص 386)
نظر امام حسین (ع) درباره حجر بن عدی
امام حسین علیهالسلام در نامهاى به معاویه به شهادت حُجر و یارانش اشاره مىکند و مىفرماید:«أَلَسْتَ قَاتِلَ حُجْرٍ، وَ أَصْحابَهُ الْعابِدِینَ الُمخْبِتِینَ، الَّذِینَ کَانُوا یَسْتَفْظِعُونَ الْبِدَعَ، وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَقَتَلْتَهُمْ ظُلْماً وَ عُدْواناً، مِنْ بَعْدِ ما أَعْطَیْتَهُمُ الْمَواثِیقَ الْغَلِیظَةَ، وَ الْعُهُودِ الْمُؤَکَّدَةَ، جُرْأَةً عَلَى اللَّهِ وَاسْتِخْفَافاً بِعَهْدِهِ؛ (اى معاویه!) آیا تو همان نیستى که حجر و یارانش را که عابد و در برابر خدا متواضع بودند، به قتل رساندى؟ آنان که از بدعتها بیزار بودند؛ امر به معروف و نهى از منکر مىکردند؛ ولى تو آنان را از روى ستم و عداوت- پس از پیمانهاى محکم (در عدم تعرّض به آنان)- کشتى و این عمل را از روى نافرمانى در برابر خداوند و سبک شمردن پیمان او انجام دادى». (الامامة و السیاسة ج1 ص 203 ؛ بحارالانوار ج 44 ص 213 )
نظر عایشه درباره شهادت حجر بن عدی
عایشه نیز در ملاقاتى با معاویه به وى گفت: چرا حُجر و یارانش را کشتى؟ معاویه پاسخ داد: مصلحت امّت را در آن دیدم! عایشه گفت: از رسول خدا شنیدم که درباره آنان مىفرمود: «سَیُقْتَلُ بِعَذْراءَ نَاسٌ، یَغْضِبُ اللَّهُ لَهُمْ وَ أَهْلُ السَّماءِ؛ به زودى در منطقه «عذراء»، مردمانى کشته مىشوند که خداوند و آسمانیان به خاطر آنان خشمگین مىشوند». (مختصر تاریخ دمشق ج6 ص 241 ؛ الاصابه ج 1 ص 315)
نظر حسن بصری درباره شهادت حجر بن عدی
از «حسن بصرى» نقل شده است که مىگفت: معاویه چهار عمل زشت انجام داد که هر یک از آنها به تنهایى جرم و جنایت بزرگى محسوب مىشود و براى تبهکارى معاویه کافى است ... یکى از آن چهار مورد، کشتن حُجر بن عدى بود. سپس دو بار گفت: «وَیْلًا لَهُ مِنْ حُجْرٍ وَ أَصْحابِ حُجْرٍ؛ واى بر وى (معاویه) از ماجراى حُجر و یاران حُجر!». (تاریخ طبری ج4 ص 208 و کامل لبن اثیر ج 3 ص 487)
نظر معاویه درباره شهادت حجر بن عدی
ماجراى شهادت حجر به قدرى مظلومانه بود که خود معاویه نیز- به ظاهر- از پى آمد اخروى آن وحشت داشت!
در کامل ابن اثیر به نقل از ابن سیرین آمده است که معاویه به هنگام مرگ مىگفت: «یَوْمِی مِنْکَ یا حُجْرُ طَوِیلٌ؛ اى حُجر! روزى طولانى (براى محاکمه نزد خدا) با تو خواهم داشت». (کامل ابن اثیر ج 3 ص 487)
ادامه مطلب
گروههای تروریستی با یورش به مرقد مطهر "حجر بن عدی" صحابه پیامبر اسلام اقدام به نبش قبر وی کردند.
تلویزیون رسمی سوریه اعلام کرد: گروههای تروریستی در استان الرقه با یورش به مرقد مطهر "حجر بن عدی" صحابه گرامی پیامبر اسلام اقدام به نبش قبر وی کرده اند.
بنابراین گزارش، گروههای تروریستی پیکر این صحابه پیامبر را از درون قبر بیرون کشیده و مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.
از سوی دیگر، شبکه اسکای نیوز عربی اعلام کرد: درگیری میان دو گروه مسلح برای سیطره بر یکی از ورودیهای استان الرقه باعث کشته شدن یک افسر ترک و سه عنصر مسلح دیگر شد.
این شبکه همچنین از بسته شدن آزادراه طرطوس به لاذقیه در پی درگیری شدید گروههای مسلح با ارتش سوریه خبر داد.
واکنشها به نبش قبر صحابی گرانقدر پیامبر اکرم(ص) در سوریه
به گزارش راسخون به نقل از شبکه المنار، حزب الله لبنان با صدور بیانیه ای به نبش قبرحجر بن عدی صحابی جلیل پیامبر گرامی اسلام(ص) در منطقه عدرا در نزدیکی دمشق واکنش نشان داد.
در این بیانیه آمده است: حزب الله از اخباری که درباره اقدام گروههای مسلح در نبش قبر حجر بن عدی الکندی وجود دارد متالم شده است.
حزب الله لبنان بیان کرد: آنچه که ما از آن می ترسیدیم و انتظارش را داشتیم و سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله دو روز پیش درباره آن هشدار داده بود یعنی تجاوز به مقدسات دینی، رخ داده است.
در این بیانیه آمده است: این صحابی مقام بسیار والایی دارد و نبش قبر ایشان نشانه تفکر تروریستی جنایتکارانه گروههای مسلحی است که ارزشی برای مقدسات اسلامی یا مسیحی قائل نیستند.
حزب الله لبنان بیان کرد: این جنایت سئوال بزرگی را به وجود می آورد که مخالفان سوری و تعهدات آنها درباره دفاع از این مقدسات و مراکز دینی کجاست؟ حزب الله ضمن ابراز نگرانی درباره ادامه تعرض به مقدسات و اماکن دینی و مذهبی از همه افراد مسئولیت پذیر خواست که به مسئولیت خود در این باره عمل کنند تا شریک جنایات تروریستها نشوند.
از سوی دیگر وزارت اوقاف سوریه با صدور بیانیه ای هتک حرمت و نبش قبر این صحابی گرانقدر را محکوم و بیان کرد: تخریب ضریح این صحابی گرانقدر تجاوز آشکار به حرمت همه مسلمانان است.
نوری المالکی نخست وزیر عراق نیز ضمن محکوم کردن اقدام تروریستها در نبش قبر صحابی گرانقدر پیامبر گرامی اسلامی(ص) آن را در راستای از بین بردن وحدت مسلمانان دانست.
خضیر الخزاعی معاون رئیس جمهوری عراق نیز گفت: پس از اخبار منتشر شده درباره نبش قبر حجر بن عدی و انتقال پیکر مطهرش به مکانی نامعلوم، تروریستها در سوریه با نبش قبر حجر بن عدی چهره واقعی خود را نشان دادند.
شخصیت حجربن عدی
در میان یاران حضرت على (علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان (علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آنحضرت شمشیر مى زد او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیر مؤمنان (علیه السلام) چنین اعلام کرد "ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده اى هستیم اینک اختیار ما در دست توست، اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى کنیم. امیر مؤمنان (علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکى از افتخارات وى مقابله با ضحاک یکى از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد.
حجر در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسرهی لشگر امام را بر عهده داشت.
بعد از شهادت حضرت على (علیه السلام) و جریان صلح تحمیلى بر امام حسن (علیه السلام) حاکمان شهرها به دستور معاویه شروع به شکنجه و آزار شیعیان حضرت على (علیه السلام) کردند یکى زا این حاکمان مغیره بود که چون از محبوبیت عمومى و شایستگى و فضیلت حجر آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف مى کرد و مى گفت نمى خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! او اضافه کرد با قتل حجر و یاران او معاویه در دنیا به عزت و آقائى مى رسد ولى مغیره روز قیامت ذلیل و مغذب مى گردد.
پس از شهادت امام مجتبی علیه السلام و رفت و آمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسین علیه السلام دستنشاندگان معاویه به دستور او سختگیری بیشتری نسبت به شیعیان، بهخصوص شیعیان کوفه میکردند و بعضی از چهره های سرشناس شیعه را به بهانه های پوچ و بی اساس به قتل میرساندند. یکی از آنان حجربن عدی کندی بود.
دروس حوزه علمیه نجف اشرف تعطیل شد
مراجع تقلید نجف اشرف در اعتراض به نبش قبر حجر بن عدی از صحابه امیرمومنان علی(ع)، دروس فردا حوزه علمیه این شهر را تعطیل کردند.
یکی از مسؤولان حوزه علمیه نجف اشرف اعلام کرد که حوزه نجف در اعتراض به گستاخی تروریستهای سوری به صحابه امام علی(ع) و نبش قبر حجر بن عدی، دروس فردای حوزه را تعطیل اعلام کردند.
جبهه النصره مسئولیت نبش قبر مزار «حجر بن عدی» را برعهده گرفت
به گزارش راسخون به نقل از فارس، گروه تروریستی النصره وابسته به سازمان القاعده با صدور بیانیهای در فیس بوک مسئولیت حمله به آرامگاه «حجر بن عدی» را برعهده گرفت.
تروریست ها در این بیانیه مدعی شدند که پیکر حجر بن عدی را جای دیگر بر اساس اصول شرعی خاک کردهاند چراکه پیش از این، ایشان بر خلاف اصول شریعت دفن شده بود.
روز گذشته تروریستها، قبر «حجر بن عدی» صحابی حضرت علی علیه السلام را نبش کرده و پیکر وی را که هنوز سالم مانده را ربودند.
حجر بن عدی در سال 51 به همراه پسرش و تعدادی دیگر از صحابه توسط معاویه بن ابی سفیان به شهادت رسید.وی از یاران امام علی(ع) و فرمانده سپاه ایشان در جنگ نهروان علیه خوارج بود.
عامل نبش قبر حجر بن عدی شناسایی شد
ادامه مطلب
با نزدیک شدن به زمان برگزاری فینال جام حذفی، به بررسی قهرمانان و نایب قهرمانان این رقابت ها در فوتبال کشورمان میپردازیم.
به گزارش راسخون به نقل از باشگاه خبرنگاران، رقابت های جام حذفی فوتبال کشورمان در سال 91-92 برگزار شد و فینال این جام نیز فردا 15 اردیبهشت ماه بین 2 تیم پرسپولیس و سپاهان که موفق به از سر راه برداشتن رقبای خود شدند، برگزار می شود. پرسپولیس که فصل گذشته در لیگ برتر بازیهای مطلوبی ارائه نمی داد و این فصل نیز تا نیم فصل نخست در رده های پایینی جدول رده بندی قرار داشت تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به فینال جام حذفی برسد تا در صورت غلبه بر سپاهان صاحب یک جام شود. اما از سوی دیگر تیم سپاهان نیز با انگیزه های فراوانی برای شکست سرخ پوشان پایتخت در زمین صف آرایی می کنند.
لازم به ذکر است تیم سپاهان برای رسیدن به فینال در مرحله نیمه نهایی استقلال را که صدرنشین لیگ برتر است شکست داد و مانعی شد برای رسیدن آبی پوشان به فینال. این درحالیست که استقلال در لیگ تنها با یک اختلاف امتیاز بالاتر از سپاهان ایستاده و شاید همین یک امتیاز سپاهان را در کسب عنوان قهرمانی ناکام سازد.
15 اردیبهشت سرنوشت جام حذفی و لیگ برتر مشخص می شود و قهرمان هر یک از این جامها جشن قهرمانی می گیرد. به این بهانه نگاهی می اندازیم به عملکرد تیم ها در رقابت های جام حذفی از ابتدا تاکنون و تیم هایی را که بیشترین عنوان قهرمانی را کسب کرده اند معرفی میکنیم.
رقابت های جام حذفی به گونه ای است که گاهی تیم هایی که قابل قیاس با قدرت های فوتبال ایران نبوده اند موفق شده اند با کنار زدن رقبای نامی خود به فینال برسند و عنوان قهرمانی یا جایگاه دومی را از آن خود کنند و یکی از جذابیت های جام حذفی نیز همین درخشش تیم های گمنام است.
جام حذفی سال 55-54 در فینال پذیرایی 2 تیم ملوان و تراکتورسازی بود که ملوان انزلی با به ثمر رساندن 4 گل رقیب تبریزی خود را شکست داد اما تراکتورسازی در این مسابقه تنها یک بار موفق به گشودن دروازه ملوان شد تا این تیم که تاکنون در جام حذفی عنوانهای بسیاری را به خود اختصاص داده قهرمان شود اما در سال بعد استقلال و هما به فینال این رقابت ها رسیدند که آبی پوشان 2 گل به ثمر رساندند و قهرمانی را از آن خود کردند.
لازم به ذکر است استقلال با کسب عنوان قهرمانی در این سری از رقابت های فوتبال کشورمان پر افتخارترین تیم محسوب می شود.
از سال 1356 تا 65 وقفه زیادی در برگزاری جام حذفی ایجاد شد و این رقابت ها برگزار نشد.
اما در سال 65-66 با برپایی مسابقات پس از چند سال تاخیر باز هم تیم ملوان که رده سوم پرافتخارترین باشگاه در کسب قهرمانی جام حذفی را به خود اختصاص داده به فینال رسید و مقابل خیبر خرم آباد صف آرایی کرد، این تیم با به ثمر رساندن 2 گل عنوان قهرمانی این سال را از آن خود کرد.
پرسپولیس نیز دیگر تیم پایتخت نشین در سال 66-67 در فینال مسابقات رقیب ملوان شد اما این بار ملوان با دریافت یک گل جام قهرمانی را به سرخ پوشان واگذار کرد.
اما سال سال 67-68 شاهین اهواز و ملوان به فینال جام حذفی رسیدند و باز هم ملوان ناکام ماند و این تیم شاهین اهواز بود که جام قهرمانی را بالای سر گرفت.
در سال 68-69 نیز رقابت های جام حذفی برگزار نشد.
اما با برگزاری این رقابت ها در سال 69-70 ملوان که اکثر مواقع یک سوی فینال بوده مقابل استقلال قرار گرفت و با نتیجه 5-6 این تیم را مغلوب کرده و به قهرمانی رسید.
دور بعد نیز ملوان به فینال سال 70-71 راه یافت و مقابل دیگر تیم پایتخت نشین قرار گرفت اما این بار پرسپولیس بود که پیروز شد و با نتیجه 1-2 قهرمان جام حذفی شد.
در سال 71-72 نیز این رقابت ها برگزار نشد تا در سال پس از آن تیم سایپا و جنبو اهواز با وجود تیم های نامی ایران پا به فینال جام حذفی بگذارند و در ادامه نیز سایپا تونست قهرمانی را از آن خود کند.
در سال 73-74 نیز تیم های بهمن و تراکتورسازی در فینال حضور یافتند و تراکتور که تنها یک بار در سال 54-55 به فینال رسیده بود و عنوان نایب قهرمانی را کسب کرده بود بار دیگر در این سال نیز مغلوب تیم بهمن شد و باز هم به نایب قهرمانی رسید.
در سال 74-75 نیز استقلال و برق شیراز راهی فینال شدند و آبی پوشان با نتیجه 1-5 برق را در هم کوبیدند و قهرمانی را بدست آوردند.
در سال 75-76 برق شیراز که در سال گذشته نایب قهرمان شد و انتقام گرفت به فینال رسید و با غلبه بر تیم بهمن و با نتیجه 3 بر صفر جام را بالای سر گرفت.
با برگزار نشدن جام حذفی سال 76-77 در سال پس از آن مهیج ترین فینال این مساباقت بر پا شد که سرخابی های پایتخت مقابل یکدیگر قرار گرفتند تا یکی از این 2 رقیب قدیمی قهرمانی را از آن خود کند. در این دیدار پرسپولیس با غلبه بر استقلال با نتیجه 1-2 قهرمان این دوره از جام حذفی شد.
در سال 78-79 استقلال که در دوره قبل به نایب قهرمانی رسیده بود با شکست تیم بهمن که به فینال راه یافته بود جام قهرمانی را بالای سر برد.
سال 79-80 فینال جام حذفی با حضور 2 تیم فجر سپاسی و ذوب آهن برگزار شد که این بازی با نتیجه 1-3 و با پیروزی تیم فجر سپاسی به پایان رسید.
در سال 80-81 نیز استقلال مقابل قهرمان دوره قبل یعنی فجر سپاسی قرار گرفت و با نتیجه 3-4 پیروز شد.
اما در سال 81-82 بار دیگر 2 تیم فجر سپاسی و ذوب آهن به فینال رسیدند و اما این بار ذوب آهن به انتقام 2 سال پیش با نتیجه 6-5 در ضربات پنالتی به قهرمانی رسید.
فینال رقابت های جام حذفی سال 82-83 بین 2 تیم مدعی فوتبال ایران یعنی استقلال و سپاهان برگزار شد و تیم اصفهانی در این بازی با نتیجه 2-5 بر آبی پوشان غلبه کرد و قهرمان شد.
فینال دور بعدی جام حذفی سال 83-84 با حضور تیم های ابومسلم و صبا شکل گرفت و صبا در ضربات پنالتی با نتیجه 2-4 ابومسلم را شکست داد.
در سال 84-85 سپاهان این بار مقابل دیگر تیم تهرانی قرار گرفت. بازی پرسپولیس و سپاهان به ضربات پنالتی کشیده شد و این بار تیم اصفهانی حریف تهرانی خود را شکست داد و قهرمان شد.
سال 85-86 نیز سپاهان برای دومین بار پیاپی طعم قهرمانی را چشید و با شکست تیم صبا این عنوان را از آن خود کرد.
اما فینال سال 86-87 جام حذفی با جشن قهرمانی استقلال همراه بود.
استقلال با نتیجه 1-3 تیم پگاه را مغلوب کرد و جام را بالای سر برد.
در دور بعد جام حذفی سال 87-88 تیم های ذوب آهن و راه آهن در فینال حضور داشتند که نماینده اصفهان با نتیجه 2-5 راه آهن را شکست داد و عنوان قهرمانی را مال خود کرد.
جام حذفی سال 88-89 با قهرمانی پرسپولیس همراه بود و تیم گسترش فولاد نیز نایب قهرمان شد. قهرمانی سرخ پوشان در این دوره پایه های قهرمانی این تیم را در سال 89-90 نیز چید و پرسپولیس در این سال نیز با شکست ملوان عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.
اما آخرین دور جام حذفی بین استقلال و شاهین بوشهر برگزار شد و با رسیدن بازی به ضربات پنالتی، استقلال قهرمان شد.
اما امسال استقلال که مدافع عنوان قهرمانی بود توسط سپاهان از گردونه رقابت ها حذف شد.
برای دانلود اینفوگراف اینجا کلیک کنید
ادامه مطلب