محور : اقتصاد اسلامی
اینکه بانکهای ایرانی تا چه حد مفاد و قوانین بانکداری اسلامی را رعایت میکنند، سؤالی است که هر خواننده و محقق از خود میپرسد؛ نکتهی بعد اینکه معیارهای بانکداری اسلامی چیست؟ در چه صورت میتوان اذعان کرد که بانکداری ما مطابق با اصول بانکداری اسلامی است؟
سید آیت الله تجلی؛ نظام بانکداری بدون ربا در ایران با تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 و اجرای آن در سال 1363 آغاز شد. اگر چه قبل از آن سیستم بانکداری اسلامی در دنیا شناخته شده و تعدادی مؤسسههای مالی بر مبنای بانکداری اسلامی و حذف ربا به ارایهی خدمات بانکداری به مسلمین میپرداختند، اما نکتهی مهم در مورد ایران، حذف کامل بانکداری متعارف و پیاده سازی نظام بانکداری بدون ربا در تمام سیستم پولی کشور بود.
بانکداری غیر ربوی، محلی برای تجمیع منابع پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران است به طوری که این سرمایهها در امور مختلف به قصد انتفاع در چارچوب موازین اسلامی و نظامهای پولی و اعتباری براساس تفاهم قبلی بین طرفین بهکار گرفته شوند. اگر چه سیستم بانکداری بدون ربا تفاوتهای اساسی با بانکداری متعارف دارد ولی تفاوت اصلی در این دو نظام، مربوط به نحوهی مدیریت ریسک و توزیع ریسک میان بانک و مشتری است.
در نظام بانکداری اسلامی در هر دو طرف، سپرده گذاری و اخذ تسهیلات، ریسک میان مشتریان تسهیم میشود و بانک نقش عامل را داشته و البته به تناسب میزان حق الوکاله و سرمایهی سهامداران در معرض ریسک قرار میگیرد. اهداف نظام بانکی طبق قانون عملیات بانکی بدون ربا عبارتانداز:
- استقرار نظام پولی و اعتباری بر مبنای حق و عدل (با ضوابط اسلامی) به منظور تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار در جهت سلامت و رشد اقتصادی کشور؛
- فعالیت در جهت تحقق هدفها، سیاستها و برنامههای اقتصادی دولت با ابزارهای پولی و اعتباری؛
- ایجاد تسهیلات لازم برای گسترش تعاون عمومی و قرض الحسنه از راه جذب و جلب وجوه آزاد، اندوختهها، پس اندازها، سپردهها و بسیج و تجهیز آنها برای تأمین شرایط و امکانات کار و سرمایه گذاری؛
- حفظ ارزش پول و ایجاد تعادل در موازنهی پرداختها و تسهیل مبادلات بازرگانی؛
- تسهیل در امور پرداختها، دریافتها، مبادلات، معاملات و سایر خدمات که به موجب قانون بر عهدهی بانک گذاشته میشود.
از بدو اجرای قانون بانکداری بدون ربا تاکنون، همواره مسایل و مشکلات بسیاری فرا روی نظام بانکی کشور، بوده است. این مشکلات و نقاط ضعف پیش از آنکه به اصل و اساس قانون عملیات بانکی بدون ربا برگردد به فقدان تمهیدات، ساز و کارها و بسترهای مناسب که لازمهی اجرای مطلوب هر قانونی است، باز میگردد.
شاید مهمترین تمهید در این راستا، عدم فرهنگ سازی مناسب میان بانکها و مشتریان بوده به طوری که بیش از آنکه به فکر حذف ربا و اجرای بانکداری حلال و بر اساس اصول اسلامی باشند، به فکر اجرای عملیات مبتنی بر قانون و حفظ ظاهر معاملات در قالب معاملات اسلامی فارغ از ماهیت و نیت (که مهمترین اصل در همهی اعمال از دیدگاه اسلام است) باشند.
به عنوان مثال در فعالیت سپردهگذاری، بانکها به عنوان وکیل سپرده گذار برای بهکارگیری سپردهها در فعالیتهای شرعی به منظور انتفاع بوده و از این بابت حق الوکاله دریافت میکنند. بدیهی است در چنین حالتی پس از انجام سرمایه گذاری و در پایان سال مالی میزان انتفاع سپرده گذار مشخص خواهد شد، حال آنکه بانکها و در رأس آنها بانک مرکزی اقدام به معرفی نرخ سود علی الحساب مینمایند و مشتری و بانک بهطور عرفی این نرخ را حداقل نرخ بازدهی میدانند و تاکنون موردی مشاهده نشده که سود سپرده گذار کمتر از میزان علی الحساب پرداخت شده باشد.
اگر چه این اقدام نیز با پوششهای عقود اسلامی بوده است که ظاهری شرعی دارد، لیکن اغلب مشتریان مسلمان و بعضاً بانکها به نرخ علی الحساب به عنوان نرخ ثابت و یا حداقل نرخ نگاه میکنند که این امر با مبانی حذف ربا مغایرت دارد.
در سمت تسهیلات نیز همین مشکل وجود داشته و بانکها اگر چه در ظاهر قراردادهای خود عقود اسلامی را رعایت مینمایند ولی ماهیت عملیات بر مبنای هدف قانونگذار و شرع نبوده و بیشتر رعایت ظاهر امر مهمتر است. به عنوان مثال در عقود مبادلهای، بانک وارد موضوع فعالیت نشده و با دادن وکالت سعی در بخشیدن جلوهای اسلامی به موضوع مینماید و آنچه نصیب سیستم ما شده، بوروکراسی بیشتر برای حفظ ظاهر شرعی سیستم است.
در عقود مشارکتی نیز وضع به همین منوال است و بانک و مشتری هیچکدام موضوع مشارکت را بهطور واقعی دنبال ننموده و سیستم مناسب حسابداری پروژه برای محاسبهی سود پروژه و تسهیم منافع وجود ندارد، آنچه مهم است، پرداخت سود توافق شدهی بانک و مشتر ی است. وجه تمایز اصلی در نظام بانکداری اسلامی که بسیار مورد توجه در نظام بانکداری متعارف قرار گرفته است، توزیع ریسک میان بانک و مشتری و یا به عبارت بهتر توزیع ریسک میان مشتری سپرده گذار و مشتری تسهیلات گیرنده است. آنچه در عمل در کشور ما کمتر بدان توجه شده است.
یکی از مشکلات اصلی در نظام بانکداری کشور پس از قانون بانکداری بدون ربا، عدم فرهنگ سازی و آموزش صحیح عملیات بانکی مبتنی بر نظام پولی اسلامی است. به همین دلیل بیشتر مردم و کارگزاران نظام بانکی با پذیرش صوری قانون، برداشتهای سنتی از عملیات بانکی و تجارب قبلی که به آن عمل کرده بودند، را به اجرا گذاشتند. پس از گذشت سالها از تصویب قانون عملیات بانکداری بدون ربا، هنوز هم این باور در بسیاری از مردم و کارگزاران مربوط به وجود نیامده و در عمل به گونهای رفتار میشود که با روح و جوهرهی بانکداری غیر ربوی سازگاری ندارد. بنابراین تا وقتی حذف ربا در اعتقاد و باور واقعی مردم نهادینه نگردد، مصادیق ربا به درستی و به طور کامل، از بین نخواهد رفت.
نکتهی جالب توجه آنکه در نظام بانکداری متعارف، بدون آنکه نامی از الگوی بانکداری اسلامی برده شود، عملیات بانکی به سوی آنچه که در روح بانک4داری اسلامی وجود دارد، سوق داده شده است. هم اکنون در اغلب نظامهای بانکی پیشرفتهی دنیا، مراودات سپرده گذاران با بانکها بر مبنای ربا نیست. بانکهای متعارف، دو نوع سپرده را معرفی مینمایند که شامل سپردهی جاری (بدون بهره) و سپردهی پس انداز با سودهای بسیار اندک با 1 الی 2 درصد که انگیزهای برای سپرده گذار ایجاد نمیکند و در عمل سپردههای پس انداز به عنوان سپردهی پشتوانه برای سپردهی جاری هستند که آن دسته از مشتریان که با حساب جاری خود فعالیت زیادی دارند از آن استفاده مینمایند.
در این سیستمها نوعی صندوقهای سرمایه گذاری به مشتریان سپرده گذار معرفی میشود که سپردهگذاران بیشتر از این ابزارها برای سرمایهگذاری پس اندازهای خود استفاده میکنند. این ابزارها بر حسب میزان ریسک پذیری و بازدهی مورد انتظار مشتریان، پرتفوهای مختلفی از سرمایه گذاریها را انتخاب میکنند که شامل اوراق بهادار با درآمد ثابت تا پر ریسک ترین ابزارهای بازار سرمایه میباشند. بانک با تشریح کامل میزان بازدهی هر نوع از ابزارها در گذشته و نیز ریسک مترتبه، مشتری خود را به سمت یکی از این ابزارها که بازدهی آن ثابت نبوده و دارای ریسک میباشد، هدایت مینمایند. به این ترتیب منابع سپردهگذاران به سوی اهداف سرمایهگذاری هدایت شده و سپردهگذار در ریسک و بازده سرمایهگذاری نیز شریک میباشد.
از سوی دیگر در سمت سرمایهگذاری و اخذ اعتبار، بانکها بخش عمدهای از منابع خود را در بازارهای سرمایه و اوراق بهادار وارد نموده و به این ترتیب به تأمین مالی صنعت میپردازند. همچنین برای تأمین مالی تجارت نظیر تأمین سرمایه در گردش صنایع، بیشتر از الگوی بانکداری اسلامی تبعیت نموده و در راستای شناسایی ریسکهای مترتبه به ماهیت معاملات مشتری وارد شده و بعضاً برای اطمینان از صحت و درستی معاملات مشتری، خود به طور شخصی در تجارت مربوط وارد میشوند. (آنچه در نظام بانکداری اسلامی مورد تأکید بوده لیکن بانکهای کشور کمتر به ماهیت آن وارد میشوند.)
در بحران مالی جهانی اخیر، کشورهایی که نظام بانکداری آنها بیشتر به این روشهای منطبق با بانکداری اسلامی پرداخته بودند، کمترین آسیبها را تجربه نمودند. از نمونههای موفق این نوع بانکداری میتوان به بانکداری کشور کانادا، اشاره نمود.
برای تأمین مالی طرحها نیز بیشتر مکانیسمهای مختلفی خارج از نظام بانکی تعبیه شده است که مؤسسههای مربوط کاملاً در ارزیابی طرح سرمایهگذاری وارد شده و در مرحلهی اجرا تا بهرهبرداری نیز با نیروهای متخصصی که دارند وارد موضوع شده و به همراه سرمایه گذار در بهره برداری مشارکت میکنند. در ضمن آنها در ریسک سرمایهگذاری به میزان مشارکت خود سهیم بوده و به عبارت دیگر مشارکت واقعی دارند. بانکها به جز در موارد مربوط به مشتریان شناخته شده و معتبر خود وارد اینگونه طرحها نمیشوند.
منابع سپردههای جاری و پس انداز آنها که منابع ارزان قیمتی است بیشتر در ارایهی اعتبارات خرد به کارتهای اعتباری، مسکن و خودرو وارد میشوند و با نرخهای مناسب و عمدتاً با ضوابطی بانکهای کشور ما نیز دارند، اقدام به اعطای اعتبار مینمایند که در واقع اهداف نظام پولی اسلامی را محقق مینماید و سلامت اقتصادی و کنترل تورم را به دنبال دارد.
اگرچه شیوهی آنها با الگوی نظام پولی و سرمایهگذاری اسلامی تطابق ندارد، لیکن به لحاظ ماهیت توزیع ریسک و اهداف مرتبط با آن که همانا توزیع گستردهی ریسک و جلوگیری از بحرانهای مالی است، تطابق دارد.
نظام بانکی ایران به خاطر نوع مالکیت، نوع فعالیتها، قوانین حاکم، منابع محدود، تعدد مراجع نظارتی، ضعف سیستمهای سخت افزاری، نرم افزاری، ضعف آگاهیها و آموزشها و در نهایت شیوهی مدیریت و ادارهی امور با معضلات فراوانی مواجه است اما ایجاد شناخت و باور به کارآیی نظام بانکداری اسلامی و گسترش ابزارهای بانکی برای پوشش نیازهای مختلف مردم و صنایع میتواند ضامن اجرای صحیح و واقعی بانکداری بدون ربا در کشور باشد. بنابراین هر چند که حدود سه دهه از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا میگذرد، آموزش بانکداری اسلامی برای عامهی مردم و کاگزاران بانکی در درجهی اول و تشکیل تیم تخصصی برای گسترش عملیات بانکی اسلامی و معرفی ابزارهای بانکی در درجهی دوم قرار دارد.*
(*) سید آیت الله تجلی، کارشناس ارشد اقتصادی- گرایش امور بانکی
گروه اقتصادی برهان
محور : اقتصاد
چه عواملی در افزایش مطالبات بانکی نقش دارند؟ آیا همهی بدهکاران بانکی جزء مفسدان هستند؟ چه میزان از بدهکاران بانکی قصد ندارند بدهی خود را به شبکهی بانکی بدهند و چند درصد این خیال را دارند اما نمیتوانند؟ ارسلان فتحیپور رییس کمیسیون اقتصادی مجلس در یادداشتی به این موضوع پرداخته و در نظر دارد تا به این سؤالات پاسخ دهد.
ارسلان فتحیپور؛ یکی از اصلیترین حرکتهای جهادی برای نیل به خواستههای مقام معظم رهبری در خصوص نامگذاری سال 1390 با عنوان سال «جهاد اقتصادی»، مبارزه با فساد است. مقولهی مبارزه با فساد آنقدر پراهمیت است که میتوان آن را به عنوان یکی از راهبردهای اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی دانست.
هرچند این امر موضوعی است که اتفاق نظر خوبی در خصوص آن وجود دارد ولی در عین حال دارای ظرافتها و پیچیدگیهایی است که لازم است در بررسی ابعاد آن به خواستههای رهبری در فرمان 8 مادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی که بیش از 10 سال از آن میگذرد، دقت و تأمل کرد. ایشان در بخشی از این فرمان عنوان میدارند که «هرگونه اطلاع رسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است باید به دور از اظهارنظرهای نسنجیده و تبلیغات گونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.»
بحث مبارزه با فساد در نظام بانکی یکی از آن مقولاتی است که هم مصداق جهاد اقتصادی است و هم به واسطهی اصلاح نظام بانکی در طرح تحول اقتصادی از نقش و جایگاه ویژهای در اصلاح ساختار اقتصادی کشور برخوردار است.
مبارزه با فساد اداری در نظام بانکی مؤید توجه به مسایل مختلفی مانند مداخلهی مراجع غیربانکی در تصمیمهای نظام بانکی، اختلاس، خیانت در امانت، رشوه، تبانی و ... است که مصادیق متعددی از جرم و تخلف محسوب میشوند ولی در حال حاضر بیشتر تمرکز افرادی که بر بروز تخلف در نظام بانکی تکیه میکنند بر وجود مطالبات معوق، معرفی بدهکاران عمدهی نظام بانکی و نظایر آن است.
مطالبات بانکی از وجوه متعددی قابل توجه است از جمله اینکه بانکها موظف به پاس داشت از سپردههای مردم، سرمایهها و بیتالمال هستند تا بخشهای مختلف اقتصادی بتوانند به واسطهی افزایش قدرت وامدهی و توان انجام امور محولهی بانک از این منابع در راستای پیشرفت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران به نحو شایستهای استفاده کنند. بنابراین افزایش مطالبات سررسید گذشته، معوق و مشکوک الوصول (در مجموع مطالبات غیرجاری) بانکی میتواند نظام بانکی و نظام تولید را با اختلال مواجه سازد.
مطالبات معوق صرفاً به معنای فساد در نظام بانکی نیست؛ هر فعالیت اقتصادی از جمله بانکداری با ریسک همراه است. بنابراین مطالبات معوق شدهی نظام بانکی جزیی از ادبیات بانکداری است. همانطور که تمامی فعالیتهای اقتصادی دارای ریسک بازدهی هستند، فعالیت بانکی نیز دارای ریسک معوق شدن مطالبات است، پس معوق شدن مطالبات صرفاً به معنای فساد در نظام بانکی نیست و میتوان علل مطالبات معوق را در مسایل زیر جستوجو کرد:
1- برخی اقدامها در نظام بانکی که موجب ایجاد شفافیت در گزارشهای عملکرد مطالبات غیرجاری بانکها و نشانداده شدن مطالبات معوق گردیده است.
2- وجود برخی مشکلات در اقتصاد کلان کشور و مشکلات فضای کسبوکار از جمله نوسان مزمن نرخ تورم، نوسان نقدینگی و حجم سپرده، نوسانات نرخهای ارز، بحران مالی و رکود جهانی، تحریمهای بینالمللی، حوادث غیرمترقبه مانند خشکسالی، سیل، نبود مدیریت بر واردات و رکود در برخی از بخشهای تولیدی؛
3- نبود برخی زیرساختهای فنی مانند سیستم رتبهبندی، سیستم جامع اطلاعاتی مشتریان و نظایر آن که بیشتر مؤید تلاش بیشتر نظام بانکی برای تجهیز به سیستمهای کنترلی است.
4- وجود موانع و مشکلات قانونی در اخذ وثایق، قانون ثبت و ...
5- بروز برخی تخلفات و جرایم توسط مشتریان به منظور اغفال نظام بانکی و سو استفاده از تسهیلات دریافتی؛
6- بروز برخی تخلفات و جرایم توسط کارکنان و مسؤولان در قالب تبانی با مشتریان به منظور سو استفاده از تسهیلات دریافتی؛
7- و ...
تمامی موارد یاد شده میتوانند از عوامل بروز مطالبات معوق در کشور باشد. همانطور که مشاهده میشود برخی از این عوامل صرفاً به مشکلات و فضای نامناسب کسبوکار باز میگردد و بخشی دیگر ناشی از نبود تقید به قانون است.
بنابراین بخشی از بدهکاران به نظام بانکی کسانی هستند که با هدف تلاش برای یاریرساندن به اقتصاد کشور و گسترش حیطهی فعالیت خود از تسهیلات بانکی استفاده کردهاند و سپس به دلیل نوسانات اقتصادی و یا فضای نامناسب اقتصاد و تحریمها به مشکل برخورده و با مطالبات معوق مواجه شدهاند اما بخش دیگری نیز وجود دارند که به واسطهی تبانی و یا تخلف و ارایهی اسناد و وثایق خلاف واقع با هدف سو استفاده از منابع بانکی از این تسهیلات استفاده و آنها را در مسیر غیرواقعی هزینه کردهاند و بیشتر نیز با مطالبات معوق گسترده مواجه شدهاند.
این افراد از طرفی با رفتار مفسدانه اقدام به سو استفاده از سپردهها و سرمایههای مردم کرده و از طرف دیگر با ورود نقدینگی به جریانهای نامناسب موجب ایجاد اختلال در اقتصاد کشور شدهاند.
بنابراین در بررسی پروندههای فساد در اخذ تسهیلات و بدهکاران نظام بانکی باید مبارزه با فساد به گونهای باشد که در راستای حمایت از تولیدکنندگان واقعی باشد زیرا این نکتهی مهم در فرمان 8 مادهای مقام معظم رهبری نیز مورد توجه قرار گرفته است که:
«ممکن است کسانى به خطا تصور کنند که مبارزه با مفسدان و سو استفاده کنندگان از ثروتهاى ملى، موجب ناامنى اقتصادى و فرار سرمایهها است. به این اشخاص تفهیم کنید که به عکس، این مبارزه موجب امنیت فضاى اقتصادى و اطمینان کسانى است که مىخواهند فعالیت سالم اقتصادى داشته باشند. تولید کنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالى و اقتصاد ناسالماند.»*
(*) ارسلان فتحیپور، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس
گروه اقتصادی برهان
محور : اقتصاد ایران
قرار بر این است تا دولت طبق مفاد برنامه ی پنجم توسعه تا پایان سال دوم برنامه، وزارتخانههای خود را از 21 به 17 برساند؛ این تقسیم اگرچه یکی از مفاد قانون است اما برخی از کارشناسان معتقدند، این رویداد در حال حاضر به صلاح نیست و میتواند تبعات منفی بسیار زیادی به همراه داشته باشد.
دکتر عبدالمجید شیخی؛ به ظاهر در پیش نویس اولیهی لایحهی برنامهی پنجم تقدیمی به مجلس شورای اسلامی دستوری مبنی بر ادغام چهار وزارتخانه و تشکیل دو وزارتخانه، نیامده است اما در مادهی 53 اینگونه ادغام، تکلیف شده است. «مادهی53 ـ دولت مکلف است یک یا چند وزارتخانه را به نحوی در وزارتخانههای دیگرادغام نماید که تا پایان سال دوم برنامه تعداد وزارتخانهها از 21 وزارتخانهبه 17 وزارتخانه کاهش یابد.» بدون شک در راستای اجرای قانون اصل 44، کوچک سازی دولت امری لازم است اما نباید از چند نکتهی مهم در اینجا غفلت شود که متأسفانه صاحبنظران و نظریهپردازان و افرادی که فقط از موضع صنفی خود نسخه تجویز میکنند بیشتر در این اغفال و غفلت پذیری مقصراند. از جملهی این غفلتها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) با درک این موضوع که درکشور با درایت و هدایت امام المسلمین مقام معظم رهبری(دامظلهالعالی) درک مشترکی نسبت به لزوم پیاده سازی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پیدا شده است و خوب میدانیم که این الگو، سند آمایش ارکان، نهادها و رفتار عوامل والگوهای رفتاری اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره خواهد بود. در این میان، الگو و اندازهی دولت تابعی از وظایف و نقشهای دولت در حوزهی اقتصاد اسلامی هستند. بنابراین در این افق، هرگونه تغییر ساختاری بدون مطالعهی دراز مدت و اساسی در چارچوب الگو میتواند هزینهی زایدی برای کشور به بار آورد.
ب) تغییرات ساختاری باید در یک فرآیند دراز مدت انجام پذیرد و در این راستا انتخاب مقطع زمانی مناسب در یک دوره فطرت و افت فصلی فعالیت کاری ضروری و عقلایی است.
ج) طرح این نوشتار به معنی مخالفت با ادغام نیست. ولی پس از دو و نیم دهه و به خصوص 8 سال حاکمیت فتنهگران در دستگاه ادارهی کشور، اکنون دولتی پیدا شده که در طول 6 سال گذشته نشان داده که قصد خدمت جدی دارد و کار و تلاش جدی را در دستور خود قرار داده و از بدنهی اداری کشور بهرهای بیش از 4 برابر گذشته و با کارآیی هزینهی بیشتر خدمات گرفته است. به اصطلاح کسی پیدا شده که پتک آهنگری را توانسته بلند کند. اکنون در این وضعیت چه جای بازی با میخ و جابهجا کردن آن است؟ چه لزومی دارد که دولت در این بحبوحهی تلاش به چالش جدی «عدم ثبات اداری» کشانده شود؟ یکی از شرایط موفقیت برنامهی 5 ساله، ثبات اداری و سیاسی است. پیشنهاد ادغام از هر ناحیه و از جانب هر نهادی باشد ثمرهاش دل مشغول کردن دوبارهی دولت به خود و سنگ انداختن در مسیر تلاش مضاعف و فعالیتهای عمرانی کشور است. لااقل این تکلیف باید به پایان دورهی دولت دهم و یا ترجیحاً به اوایل تشکیل دولت یازدهم واگذار شود که در این صورت زمان مناسبی نیز برای الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در اختیار است تا انشاء الله به نقطهی حداقلی برسد.
د) متأسفانه بحث اندازهی دولت جولانگاهی برای افراط و تفریط برخی تکنوکراتهای بیمطالعه شده است. اینان چشم بسته گوش خود را برای بیگانگان باز کرده و تنها آنچه آنان میپسندند، بازگو میکنند و نسخهای که برای کشور میپیچند، غربی است. البته باز از این تأسف بارتر این مطلب است که همیشه یک پله و بازهی زمانی از غربیها عقب هستند؛ همان غربیهایی که اکنون اقتصاد لیبرالیستی آنها شکست خورده و در مجلس عزای آن در اجلاس داووس سویس با ابراز و اعتراف به افراط در واگذاری و رها سازی اقتصاد به دست بخش خصوصی خود را به شدت ملامت میکنند. در مقطع زمانی دیگری اینان نسخههای «کینزی» را برای اقتصاد کشور میپیچیدند چرا که غربیها این چنین دیکته میکردند. در دو دههی گذشته باز بر طبل آزاد سازی و خصوصی سازی افراطی میکوبند. حال که بیش از سه سال از ندامت غربیها گذشته، اینان هنوز از خواب غفلت بیدار نشدهاند. آفت این بیماری مطالعه نکردن اقتصاد اسلامی، نداشتن خود باوری، نبود مطالعه و درک کامل از متغیرهای بومی اقتصاد، زمان ناشناسی، تناقض در فکر و اندیشه و در نهایت فقدان الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت است. زیرا در اقتصاد اسلامی نقش هدایتگری و نظارت، حمایت، تنظیم بازار و نقش دقیق کنترلی دولت (بدون تصدی گری) از منظر اقتصاد بخش عمومی جزو کالاهای عمومی (Public Goods ) و غیر قابل واگذاری است که حتی اینان نیز در ادبیات اقتصاد سنتی غربی متعارف خواندهاند. ولی چرا نسخهی کشورهای فرا صنعتی را چشم بسته برای کشور ما تجویز میکنند که این جای سؤال دارد؟
هـ) در برخی دست نوشتهها، «لزوم بر طرف کردن فاصلهی موجود میان بخش بازرگانی و صنعت، تعامل و یا در هم تنیدگی دو بازوی به هم پیوسته» را مطرح میکنند اما واقعیت فراتر از این است. زیرا همین نظریه راجع به یکپارچه سازی سیاستگذاری تنظیم بازار برای بخش معادن و صنایع در گذشته وجود داشت که آن دو نیز ادغام شدند. مجدد همین نظریه راجع به کشاورزی با بازرگانی و سایر بخشها نیز وجود دارد؛ لابد در مرحلهی بعد وزارتخانههای ادغام شدهی (بازرگانی و صنایع) باید با همین استدلال ضعیف با بخش کشاورزی ادغام شوند و در نهایت به نقطهای میرسیم که دولت فقط یک وزارتخانه خواهد شد. حال سؤال این خواهد بود که پس تکلیف اصل تقسیم کار، حمایت و غیره و ایفای نقشهای اصیل کالای عمومی دولت در اقتصاد چه میشود؟ چرا به جای پیشنهادهای خوبی مانند تشکیل کمیتههای مشترک تنظیم بازار، مرتب پیشنهاد هزینهبرِ ادغام داده میشود؟ اصولاً تعارض بین دو وزارتخانه عمدتاً به مرحلهی پس از تولید محدود میشود که این معضل با تشکیل کمیتههای مشترک تنظیم بازار، قابل حل است.
و) مشکل اصلی این غفلتها از غفلت بزرگتری ناشی میشود و آن فقدان «اتاق فکر» در وزارتخانهها است که مرکب از تعدادی افراد تحصیل کردهی ارزشی، متدین، نخبه و مطلع از شرایط بخش، بازار، زمان و مکان باشند تا بتوانند بازوی فکری وزیر قرار گیرند. متأسفانه به جای مشغول شدن (به غلط) دربارهی کوچک سازی چشم بستهی دستگاههای دولتی، در جهت افزایش کارآیی نهادی، قدمی بر نداشته و به فکر کادر سازی نیستیم. جای کانون فکر به عنوان مغز نهاد بسیار خالی است. بیشتر وزرای روی کار آمده از این موضوع غافل بودهاند. علیرغم این، معضلات نظام پرداختها نیز انگیزهای برای ماندگاری نخبهها در دستگاه دولتی نمیگذارد. امروزه یک فوتبالیست بیسواد، دست کم بیش از 20 برابر یک دکترا با 40 سال تلاش و زحمت دستمزد میگیرد. دستگاهای اداری نه تنها نخبه ساز و نخبه نگهدار نیستند بلکه گاهی نخبه کُش نیز میشوند و...
ز) موضوع دیگر که با مطالب بالا تفاوت دارد بحث پیگیری خروج وزارتخانهها از شهر تهران و تمرکز زدایی است. یکی از نمادهای این اقدام، وزارتخانهی جهاد کشاورزی است که با اسباب کشیهای مکرر دچار زحمت شده است. شکی نیست که این برنامهی تمرکز زدایی، امری لازم و بلکه واجب است اما در دو بخش در این زمینه، غفلت میشود. یکی تبدیل این برنامهی دراز مدت به یک برنامهی کوتاه مدت و ضربتی و دیگری عدم تبعیض بین ارکان اصلی و فرعی دستگاهها است.
اول؛ این یک برنامهی آمایشی است و باید تابع الگو باشد. بهخصوص باید تابع الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت باشد.
دوم؛ پیاده سازی این برنامهی آزمایشی باید بر اساس اصول «مکان یابی اقتصادی و تخصیص» ابتدا به شناسایی مکان بهینهی وزارتخانه بپردازد و به دنبال آن، برنامهی جذب نیرو در دراز مدت با مرکزیت آن نقطه انجام پذیرد. زیرا علاوه بر اوزان دیگری چون ورودی و خروجی ارباب رجوع، مشکل اصلی نقل و انتقال وزارتخانهها انتقال نیروها با شرایط زندگی شخصی آنها است. والا فروش ساختمان در تهران امری بسیار سود آور و خرید ساختمان مشابه در شهرستان با قیمت کمتر از یک سوم میتواند برای وزارتخانه عمل بسیار خوشایندی باشد ولی با انتقال نیروهای کنونی چه کند که به دلیل ریشه داشتن در اعماق عقبهی زندگی مستلزم یک هزینهی فوق العاده گزاف و سنگین و به نوعی ناممکن است و عمدتاً بر پرسنل تحمیل میشود اما اگر این برنامه با مطالعه آغاز شود. کم کم نیروهای فعلی به دلایل بازنشستگی و غیره وزن ورودی و خروجی مکان یابی را کاهش و جذب نیروهای جدید نیز با علم به مشخص بودن نقطهی جدید انجام میشود و لذا از همان ابتدا بدون هزینهی قابل توجهی وزن ورودی و خروجی مدل مکانیابی شدهی وزارتخانه را کاهش میدهد و اینگونه، شرایط بیثباتی نیز بر امثال وزارتخانهی جهاد کشاورزی تحمیل نمیشود و اجازه میدهد تا این وزارتخانه اهداف مهمی چون افزایش تولید، حمایت، تنظیم بازار وغیره را پیگیری نماید. نکتهی دوم لزوم آغاز از ارکان فرعی است، چرا باید از هستهی ستادی این پدیده آغاز شود که هزینهی سنگینتری را بر دولت و نیروها وارد کند و....(*)
* دکتر عبدالمجید شیخی؛ کارشناس اقتصادی، عضو هیأت علمی
گروه اقتصادی برهان
محور : اخبار جهاد اقتصادی
رییس هیئت موسس انجمن قلم بر این باور است که در سال جهاد اقتصادی هنرمندان باید از ارائه بیلان کاری و کارهای صوری و شعاری به شدت اجتناب کنند و به مسایل فرهنگی اصیل بپردازند.
محسن پرویز، رییس هیئت موسس انجمن قلم درباره نقش هنرمندان در سال جهاد اقتصادی به خبرنگار شبستان گفت: وقتی سالی به نامی از سوی مقام معظم رهبری مزین می شود، باید به آن موضوع به عنوان یک موضوع محوری در آن سال و سالهای بعد توجه ویژه کرد. این توجه نباید صرفاً از جانب مسئولان باشد بلکه همه، اعم از مردم و مسئولان باید برای تحقق شعار سال تلاش کنند.
پرویز با بیان اینکه حضرت آیت الله خامنه ای مهم ترین موضوعات کشور را به عنوان نامگذاری سال انتخاب می کنند، بیان کرد: نام سال موضوعی است که در یک سال باید اهمیت بیشتری داشته باشد و بدین معنی نیست که موضوع در سال های بعد فراموش و نسبت به آن بی توجهی شود.
وی در ادامه با اشاره به مفهوم جهاد از منظر رهبر معظم انقلاب اظهار داشت: وقتی از جهاد سخن می گوئیم، یعنی یک دشمن وجود دارد و ما باید با گذشتن از همه چیز اعم از مال و جان به مقابله با آن برخیزیم و با اقدامات خود دشمنان را خلع سلاح کنیم و موجبات پیشرفت خود را فراهم کنیم.
به گفته رییس هیئت موسس انجمن قلم، عملی کردن جهاد اقتصادی در عرصه فرهنگ ملزوماتی دارد که با کمک هنرمندان می توان به نهادینه شدن این نوع نگاه یعنی نگاه جهاد اقتصادی کمک کرد.
پرویز با بیان اینکه جهاد اقتصادی در عرصه فرهنگ قابل دستیابی است، عنوان کرد: باید به شدت اقدامات شعاری و کارهای سرسری، صوری و غیرپایدار پرهیز کرد، زیرا اینگونه کارها اساساً با جهاد اقتصادی مغایرت پیدا می کند.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است که کارهایی که صرفاً بیلان کاری محسوب می شوند، کارهای ضعیف و بی کیفیت است که حالت شعاری دارد و هدر دادن امکانات نیروی انسانی و مالی است که به شدت با جهاد اقتصادی جمع ناپذیر است.
وی با اشاره به اینکه هنر برآمده از جان و دل افراد است، تصریح کرد: وقتی موضوعی با وجود آدمی آمیخته نشود، نمی توان کار هنری خلاق و تاثیرگذار انجام داد. هنرمندان باید با جان و دل بپذیرند که لازم است یک جهاد اقتصادی صورت گیرد تا دشمنان انقلاب اسلامی از ضربه زدن به انقلاب از این طریق ناامید شوند.
پرویز خاطرنشان کرد: اگر هنرمندان به لزوم جهاد اقتصادی باور داشته باشند، جوششی درونی در هنرمند ایجاد می شود که منجر به خلق آثار هنری در حوزه های مختلف اعم از سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی و هنر مکتوب می شود.
معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اجتناب از کارهای شتاب زده و صوری در مورد جهاد اقتصادی و با اشاره به چاپ کتاب جهاد اقتصادی یادآور شد: متاسفانه وقتی کاری بلافاصله در ایام نوروز منتشر می شود و ادعا می شود که ده ها هزار نسخه فروش رفته است و یک عده نیز در صف انتظار برای چاپ سوم هستند، جای تعجب و تاسف است.
وی عنوان کرد: ما که کار نشر انجام می دهیم، متوجه می شویم، آثاری که با این شتاب منتشر می شود، کار اصیل نخواهد بود، زیرا صرفاً چاپ، تکثیر و توزیع کار کلی وقت می گیرد، حتی اگر در زمان تعطیلات نوروز چاپخانه و صحافی مشغول کار باشند، ممکن نیست که اینگونه کار سریع انجام شود، علاوه بر این تالیف کار نیز پروسه ای زمان بر است که که کارها در صورت عدم رعایت این معیارها، ره به بیراهه می برد.
پرویز اظهار داشت: ممکن است کتاب های خوبی باشد که قبل از سال جدید در مورد جهاد اقتصادی نوشته شده باشد، یا اینکه فردی مطالبی در این خصوص از سالها قبل جمع آوری کرده است و حالا امسال می خواهد آنها را احیا کند اشکالی ندارد، اما اشکال از آنجا شروع می شود که کارها شتابزده در ظرف چند روز ایام تعطیل تالیف، چاپ،صرافی و توزیع شود.
رییس هیئت موسس انجمن قلم با بیان اینکه ورود شعارگونه به مسایل از جمله عناوین سال، تاثیرات فرهنگی منفی به جای می گذارد، اظهار داشت: اینگونه اقدامات ظاهری اذهان را به جایی می برد که گویی فعالیت ها صرفاً شعاری انجام شده و این اثر بدی بر روی عموم جامعه می گذارد. وقتی اهل فرهنگ به جای پرداختن به مسایل فرهنگی اصیل وارد حوزه شعاردادن و صوری شدند، توقعی از سایر حوزه ها نیست.
منبع : خبرگزاری شبستان
محور : اخبار جهاد اقتصادی
رییس دانشگاه پیام نور رضوانشهر، اساتید را چراغ راه آینده سازان ایران اسلامی دانست و گفت: اساتید در عملی کردن اهداف سال جهاد اقتصادی، نقش مهمی دارند.
به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان، دکتر رفعت الله شریفی صبح امروز(31 اردیبهشت) در جلسه با اساتید دانشگاه پیام نور رضوانشهر که در محل سالن اجتماعات این دانشگاه برگزار شد، گفت: در اسلام و فرهنگ ایرانی بالاترین جایگاه به علم و دانش اختصاص یافته است.
وی اذعان کرد: اساتید به عنوان پرچمداران انتقال علم و دانش به آینده سازان جامعه، نقش خود را به خوبی ایفاء می کنند تا کشور در قله های رفیع عزت و افتخار در سطح جهان بدرخشد.
شریفی با بیان اینکه اساتید در عملی کردن اهداف سال جهاد اقتصادی نقش مهمی دارند، افزود: توسعه اقتصادی در گروی توسعه مراکز علمی در کشور است و اساتید با تکیه بر دانش خود می توانند زمینه توسعه اقتصادی را فراهم آورند.
وی تصریح کرد: تعامل اساتید و دانشجویان با یکدیگر از راه حل های اساسی برای به ثمر رساندن اهداف سال جهاد اقتصادی است و اساتید در این راه باید تمام تلاش خود را به کار ببرند.
رییس دانشگاه پیام نور رضوانشهر، انقلاب اسلامی ایران را از مصادیق بارز کمک وعده الهی در تحقق حکومت جهانی اسلامی دانست و اظهار کرد: انقلاب اسلامی ایران برگرفته از مکتب اسلام و نهضت عاشورایی است و این انقلاب امروزه در سرتاسر جهان رشد و نمو پیدا کرده و الگوی کشورهای آزادیخواه جهان شده است.
این مقام مسئول ادامه داد: دانشگاه ها و مرکز علمی، پایلوت توسعه کشور در همه ابعاد به ویژه بخش فرهنگی هستند و می توانند سنگر مقابله با توطئه های فرهنگی دشمنان، باشند.
شریفی، با اشاره به اینکه اساتید چراغ راه آینده سازان ایران اسلامی هستند، افزود: اساتید سنگر مقابله با توطئه های جنگ نرم دشمنان هستند و در این راه باید دانشجویان را از این خطر شوم آگاه کنند تا به انقلابی که با ایثار و فداکاری های بهترین فرزندان این کشور به بار نشسته آسیبی نرسد.
منبع : خبرگزاری شبستان
محور : اخبار جهاد اقتصادی
استاندار اصفهان گفت: در راستای تحقق شعار جهاد اقتصادی،ستاد هماهنگی اجرای فرمان جهاد اقتصادی در اصفهان تشکیل شده است.
علیرضا ذاکر اصفهانی، استاندار اصفهان به خبرنگار شبستان گفت: قطب اول صنعت کشور با واحد های صنعتی مادر و صنعت آهن و فولاد در اختیار استان اصفهان است.
ذاکر اصفهانی تصریح کرد: استان اصفهان در عرصه های مختلف، از جمله صنعت، کشاورزی ، تولید اشتغال و اقتصادی ظرفیت های بالایی دارد و این پتانسیل ها بسیار قابل اهمیت است.
وی گفت: در حوزه صنعت نزدیک به هشت هزار واحد صنعتی در سطح استان وجود دارد که این تعداد واحد صنعتی در استان در سراسر کشور بی نظیر است.
ذاکر اصفهانی خاطر نشان کرد: قطب اول صنعت کشور، با واحد های صنعتی مادر و صنعت آهن و فولاد در اختیار استان اصفهان است و 70 درصد آهن و فولاد کشور، در استان اصفهان تولید می شود .
استاندار اصفهان با اشاره به نامگذاری سال جهاد اقتصادی، اظهار داشت: برای رسیدن به اهداف واقعی نامگذاری سال جهاد اقتصادی، ستاد هماهنگی اجرای فرمان جهاد اقتصادی را تشکیل داده ایم.
وی گفت: مدیران ارشد همه نهادها و دستگاه هایی که با اشتغال و صنعت سرو کار دارند، در این ستاد حضور دارند و با تصمیم گیری و برنامه ریزی برای نیل به افق روشن گام بر می دارند.
ذاکر اصفهانی خاطر نشان کرد: مهمترین تصمیم هایی که تاکنون در این ستاد گرفته شده است، بررسی وضعیت واحدهای صنعتی ناتمام بوده که درنتیجه تعدادی از آنها در سال جاری به پایان رسیدند و همچنین بررسی درخواست های شروع پروژه های جدید و واحد های صنعتی دیگر از اقدامات این ستاد است.
وی در زمینه جذب سرمایه گذار خارجی گفت: ایمنی بخشی و ایجاد آرامش از راه کارهایی بود که برای جلب سرمایه گذار خارجی استفاده شد و تغییرات نرم افزاری، تکریم و احترام می تواند به جذب بیشتر سرمایه گذار خارجی کمک کند.
وی در ادامه تصرح کرد: ما نمی خواهیم فقط از نظر کمی به تولید بیشتر بیاندیشیم بلکه از نظر کیفی نیز این امر حائز اهمیت است.
استاندار اصفهان اظهار داشت: ادراه استاندارد و تحقیقات صنعتی اصفهان در این زمینه خوب عمل کرده و در سطح کلان جایگاه استاندارد در کشور ارتقا یافته است.
وی بر حضور پررنگ تر و فعال تر ادراه استاندارد و تحقیقات صنعتی در زمینه صنایع غذایی، رفاه، بهداشت و سلامت و نشاط و آسایش مردم تاکید کرد.
ذاکر اصفهانی خاطر نشان کرد: تمام ظرفیت های استان به کار گرفته شده و با شرایط سخت اقتصادی تلاش بر این بوده که همچون سال قبل وضعیت فعال و رو به رشد صنعت هم چنان حفظ شود.
وی افزود: در حوزه صادرات، استان در سال گذشته رتبه اول را دارا بوده و امسال نیز احتمال کسب رتبه اول برای استان اصفهان زیاد است.
ذاکر اصفهانی تاکید کرد: برنامه ریزی ها به سمتی است که به واحد های صنعتی که ناتمام هستند، کمک نمائیم تا در سال جهاد اقتصادی به مرحله بهره برداری و تولید برسند.
منبع : خبرگزاری شبستان
محور : اخبار جهاد اقتصادی
استاندار آذربایجان شرقی، تولید را از نظر اسلام، هم ردیف با جهاد در راه خدا خواند و گفت: تمام بخش های حکومتی در قبال سال جهاد اقتصادی دارای وظیفه هستند.
احمد علیرضابیگی، استاندار آذربایجان شرقی در حاشیه بازدید از شهرک صنعتی شهید سلیمی آذرشهر، به خبرنگار شبستان گفت: تمام بخش های حکومتی در قبال سال جهاد اقتصادی دارای وظیفه اند و تحقق اهداف این نامگذاری بدون همراهی و همکاری بخش های مختلف امکان پذیر نیست.
وی کار، تولید و صنعت را دارای ارزش و منزلت الهی برشمرد و افزود: از دیدگاه اسلام صدای چرخ های تولید هم ردیف با صدای شمشیر در دفاع و جهاد در راه خداست، نامگذاری امسال از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان جهاد اقتصادی موید این اهمیت و ارزشمندی می باشد.
وی با اشاره به پیوستگی موضوعات اجتماعی به یکدیگر، بر لزوم مشارکت جمعی برای نیل به اهداف اجتماعی تاکید کرد و اظهار داشت: اساس آموزه های دینی و نیز عقل و منطق حکم می کند تا در مسایل اجتماعی و عمومی مشارکت و همدلی شود.
بیگی تاکید کرد: این شهرک صنعتی با وجود مشکلات عدیده، نماد وفاق، همدلی و مشارکت عمومی صاحبان صنایع می باشد.
استاندار آذربایجان شرقی تصریح کرد: مدیریت ارشد استان، خود را مکلف به پاسخگویی و رسیدگی به مسایل و مشکلات مدیران صنایع و فعالان عرصه تولید می داند و به این تکلیف نیز تاکنون عمل کرده و خواهد کرد که در این راستا امسال، 120 میلیارد ریال از محل اعتبارات استانی به واحدهای صنعتی استان اختصاص یافته است.
بیگی، با بیان اینکه با اندیشه محدود و منطقه ای نمی توان تولید جهانی داشت، خاطرنشان کرد: لازمه دستیابی به بازارهای جهانی، تبعیت از الگوهای جهانی است و حضور در بازارهای بین المللی برای صنایع و محصولات ایرانی، جز با اهمیت دادن به خدمات پس از فروش و پشتیبانی عملی از تولیدات متصور و امکان پذیر نیست.
وی وظیفه ذاتی دستگاه های مسئول در بخش صادرات را یادآور شد و گفت: احساس مسئولیت، همراهی و تشریک مساعی این دستگاه ها به ویژه اتاق بازرگانی با صنعتگران در امر صادرات، ضروری است.
استاندار آذربایجان شرقی تاکید کرد: باید شرایطی فراهم شود تا امکان تولید در شهرک صنعتی شهید سلیمی آذرشهر، تسهیل و افزایش یابد.
منبع : خبرگزاری شبستان
محور : اخبار جهاد اقتصادی
نماینده مردم یزد و صدوق در مجلس با اشاره به نامگذاری سال جاری از سوی رهبر انقلاب به نام جهاد اقتصادی، گفت: سعی و تلاش در عرصه های مختلف اقتصادی و افزایش تولید و بهره وری از ملزومات جهاد اقتصادی هستند.
به گزارش خبرگزاری شبستان ا استان یزد، علی اکبر اولیا، نماینده مردم یزد و صدوق در مجلس شورای اسلامی، امروز ( 31 اردیبهشت) در بازدید از روستاهای بخش خضرآباد، اظهارداشت: جایگاه فعالیت ها نباید به گونه ای باشد که عمران روستایی جای توسعه روستایی را بگیرد.
نماینده مردم یزد و صدوق در مجلس شورای اسلامی گفت: خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی خدمات خوبی در راستای محرومیت زدایی از روستاها صورت گرفته است.
وی با اشاره به نامگذاری سال 90 به نام جهاد اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری، تصریح کرد: سعی و تلاش در عرصه های مختلف اقتصادی و افزایش تولید و بهره وری از ملزومات جهاد اقتصادی هستند و محور اصلی سکونت و فعالیت در مراکز روستایی هم اقتصاد و تولید می باشد که از این جهت جمعیت روستایی می توانند در راستای جهاد اقتصادی نقش اساسی و کلیدی داشته باشند.
اولیا با اشاره به توسعه روستایی، خاطرنشان کرد: جایگاه فعالیت ها نباید به گونه ای باشد که عمران روستایی جای توسعه روستایی را بگیرد بلکه می توان با هویت بخشی به سیمای روستا، رفع محرومیت ها و هدایت موزون روابط اجتماعی روستا در قالب طرح های توسعه و عمران روستایی نقش موثر در توسعه موزون روستا ایفا کرد.
نماینده مردم یزد و صدوق همچنین برای پیگیری مسائل و مشکلات روستاهای یاد شده قول مساعد داد.
گفتنی است، اولیا در این بازدید در جمع مردم روستاهای مرزانک، کمال آباد و دربرز حضور یافت و از نزدیک در جریان مسائل و مشکلات اهالی این روستاها قرار گرفت.
منبع : خبرگزاری شبستان
محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
خطبه 143 نهج البلاغه: (في الاستسقاء)
1 - الكون في خدمة الإنسان
ألاَ وَإنَّ الْأَرْضَ الَّتي تقلُّكمْ، وَالسَّمَاءَ الَّتي تظلُّكمْ، مطيعَتَان لرَبكمْ، وَمَا أَصبَحَتَا تَجودَان لكم ببركتهما توجُّعاً لكم، ولاَ زلفَةً إلَيكم، وَلاَ لخَيرٍ تَرجوَانه منكم، وَلكن أمرَتَا بمنافعكم فأطاعتا، وأقيمتا علىحدود مصالحكم فقامتا.
ترجمه خطبه 143: (سخنرانى در مراسم دعاى باران)
1 - نظام آفرينش براى انسان
آگاه باشيد، زمينى كه شما را بر پشت خود مىبرد، و آسمانى كه بر شما سايه مىگستراند، فرمانبردار پرودگارند، و بركت آن دو به شما نه از روى دلسوزى يا براى نزديك شدن به شما، و نه به اميد خيرى است كه از شما دارند، بلكه آن دو، مأمور رساندن منافع شما مىباشند، و اوامر خدا را اطاعت كردند، به آنها دستور داده شد كه براى مصالح شما قيام كنند و چنين كردند.
2 - الغاية من الامتحان
إنَّ اللَّه يبتلي عباده عند الْأعْمال السَّيئة بنقْص الَّثمرات، وحبسالبركات ، وإغلاَق خزائن الخيرات، ليتوب تائبٌ، ويقلع مقلعٌ، ويتذكَّر متذكرٌ، ويزدجر مزدجرٌ. وقد جعلاللَّه سبح انه الْإسْتغْفار سبباً لدرور الرزْق ورحْمة الْخلْق، فقال سبْحانه: استغفروا ربَّكم إنَّه كان غفَّاراً. يرسل السَّماء عليكم مدراراً. ويمددكمبأم والٍ وبنين ويجعل لكم جنَّاتٍ ويجعل لكم أنهاراً.
فرحم اللَّه امرأً استقبل توبته، واستقال خطيئته، وبادر منيَّته!
2 - فلسفه آزمايشها
خداوند بندگان خود را كه گناهكارند، با كمبود ميوهها، و جلوگيرى از نزول بركات، و بستن در گنجهاى خيرات، آزمايش مىكند، براى آن كه توبهكنندهاى بازگردد، و گناهكار، دل از معصيت بكند، و پند گيرنده، پند گيرد، و بازدارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد، و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمى فروريختن روزى، و موجب رحمت آفريدگان قرار داد و فرمود : از پرودگار خود آمرزش بخواهيد، كه آمرزنده است، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مىبارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را يارى مىدهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختيار شما مىگذارد(225). پس رحمت خدا بر آن كس كه به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن كه مرگ او فرارسد، اصلاح گردد.
3 - الدعاء لنزول الغيث
اللَّهمَّ إنَّا خرجنا إليك من تحت الْأسْتار والْأكْنان، وبعْد عجيج الْبهائم والولدان، راغبينفي ر حمتك، وراجين فضل نعمتك، وخائفين منعذابك ونق متك.
اللَّهمَّ فاسقنا غيثك ولاَ تَجعَلنَا منَ القَانطينَ، وَلاَ تهلكنَا بالسنينَ، وَلاَ تؤَاخذنَا بمَا فَعَلَ السُّفهاء منَّا؛ يا أرحم الرَّاحمين.
اللَّهمَّ إنَّا خرجنا إليك نشكو إليك ما لاَ يَخفَى عَلَيكَ، حينَ أَلجَأَتنَا المَضَايق الوَعرَة، وأجاءتنا المقاحط المجدبة، وأعيتنا المطالب المتعسرة، وتلاَحَمَت عَلَينَا الفتَنالم ستصعبة.
اللَّهمَّ إنَّا نسألك ألاَّ تردَّنا خائبين، ولاَ تَقلبَنَا وَاجمينَ. وَلاَ تخَاطبَنَا بذنوبنَا، وَلاَ تقَايسَنَا بأعمالنا.
اللَّهمَّ انشر علينا غيثك وبركتك، ورزقك ورحمتك؛ واسقنا سقيا ناقعةً مرويةً معشبةً، تنبت بها ما قد فات، وتحيي بها ما قد مات، نافعة الحيا، كثيرة المجتنى، تروي بها القيعان، وتسيل البطنان، وتستورق الْأشْجار، وترْخص الْأسْعار؛ إنَّك على ما تشاءقديرٌ.
3 - نيايش طلب باران
بار خداوندا! ما از خانهها، و زير چادرها پس از شنيدن ناله حيوانات تشنه، و گريه دلخراش كودكان گرسنه، به سوى تو بيرون آمديم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را اميدواريم، و از عذاب و انتقام تو ترسناكيم. بارخداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مأيوس برمگردان! و با خشكسالى و قحطى ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتى كه بىخردان ما انجام دادهاند ما را به عذاب خويش مبتلا مگردان، اى مهربانترين مهربانها!. بار خداوندا! به سوى تو آمديم از چيزهايى شكايت كنيم كه بر تو پنهان نيست و اين هنگامى است كه سختىهاى طاقتفرسا ما را بيچاره كرده و خشكسالى و قحطى ما را به ستوه آورده، و پيشآمدهاى سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنههاى دشوار كارد به استخوان ما رساندهاست. بار خداوندا! از تو مىخواهيم ما را نوميد برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانههايمان باز نفرستى، و گناهانمان را به رخمان نكشى، و اعمال زشت ما را مقياس كيفر ما قرار ندهى. خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و بركت خويش را بر ما بگستران، و روزى و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانى سيراب فرما كه سودمند و سيراب كننده و روياننده گياهان باشد، كه آن چه خشك شده دوباره بروياند، و آن چه مرده است زنده گرداند، بارانى كه بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، كه تپهها و كوهها را سيراب، و در درهها و رودخانهها، چونان سيل جارى شود، درختان را پربرگ نمايد. نرخ گرانى را پايين آورد، همانا تو بر هر چيز كه خواهى توانايى.
محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
(نامه 41 نهجالبلاغه: به يكى از فرماندهان)
1 - أسباب ذم احد الولاة الخونة
أمَّا بعد، فإني كنت أشركتك في أمانتي، وجعلتك شعاري وبطانتي، ولم يكن رجلٌ من أهلي أوثق منك في نفسي لمواساتي وموازرتي وأداء الْأمانة إليَّ؛ فلمَّا رأيْت الزَّمانع لى ابن عمك قد كلب، والعدوَّ قد حرب، وأمانة النَّاس قد خزيت، وهذه الْأمَّةق دْ فنكتْ وشغرت، قلبت لاِبنِ عمك ظهر الِْمجن ففارقْته مع الْمفارِقِين، وخذلته مع الخاذلين، وخنته مع الخائنين، فلاَ ابنَ عَمكَ آسَيتَ، وَلاَ الْأَمَانَةَ أَدَّيْتَ.
وكأنَّك لم تكن اللَّه تريد بجهادك، وكأنَّك لم تكن على بينةٍ من ربك، وكأنَّك إنَّما كنتت كيد هذه الْأمَّة عنْ دنْياهمْ، وتنْوي غرَّتهمْ عنْ فيئهم، فلمَّا أمكنتك الشدَّة في خيانة الْأمَّة أسْرعْت الْكرَّة، وعاجلْت الوثبة، واختطفت ما قدرت عليه من أموالهم المصونة لِأرامِلِهِموأيتامهم اختطاف الذئب الْأزل دامية الْمعْزى الْكسيرة، فحملته إلى الحجاز رحيب الصَّدر بحمله، غير متأثمٍ من أخذه، كأنَّك
ترجمه نامه 41
(نامه به يكى از فرمانداران)(224)
1 - علل نكوهش يك كارگزار خيانتكار
پس از ياد خدا و درود! همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، و هيچ يك از افراد خاندانم براى يارى و مددكارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود،آنهنگام كه ديدى روزگار بر پسرعمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گرديده، و امت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختى، و همراه با ديگرانى كه از او جدا شدند فاصله گرفتى، تو هماهنگ با ديگران دست از ياريش كشيدى، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردى، نه پسر عمويت را يارى كردى، و نه امانتها را رساندى. گويا تو در راه خدا جهاد نكردى! و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گويا براى تجاوز به دنياى اين مردم نيرنگ مىزدى، و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبى! و غنائم و ثروتهاى آنان را در اختيار گيرى، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتى شتابان حملهور شدى، و با تمام توان، اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنهاى كه گوسفند زخمى يا استخوان شكستهاى را مىربايد، به يغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه كردى، بىآن كه در اين كار احساس گناهى داشته باشى
2 - ذم الخيانة فى بيتالمال
لاَ أَبَا لغَيركَ! حَدَرتَ إلَى أَهلكَ ترَاثَكَ من أَبيكَ وَأمكَ. فَسبحَانَ اللَّه! أَمَا تؤمن بالمَعَاد؟ أو ما تخاف نقاش الحساب؟! أيُّها المعدود - كان - عندنا من أولي الْألْباب، كيْف تسيغشراباً وطعاماً، وأنت تعلم أنَّك تأكل حراماً، وتشرب حراماً، وتبتاع الْإماء وتنكحالنساء من أموال اليتامى والمساكين والم ؤمنين والمجاهدين، الَّذين أفاء اللَّهعليهم هذه الْأمْوال، وأحْرز بهمْ هذه الْبلَادَ!
2 - نكوهش از سوء استفاده در بيتالمال
دشمنت بىپدر باد، گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه مىبرى! سبحان الله!! آيا به معاد ايمان ندارى؟ و از حسابرسى دقيق قيامت نمىترسى؟ اى كسى كه در نزد ما از خردمندان بشمار مىآمدى، چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا نمودى در حالى كه مىدانى حرام مىخورى! و حرام مىنوشى! چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان مىخرى و با زنان ازدواج مىكنى؟ كه خدا اين اموال را به آنان وا گذاشته، و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است!
3 - المواجهة الصارمة للخونة
فاتَّق اللَّه وارد د إلى هؤلاَء القَوم أَموَالَهم، فَإنَّكَ إن لَم تَفعَل ثمَّ أَمكَنَني اللَّه منكَ لَأعذرَنَّ إلى اللَّه فيك، ولَأَضربَنَّكَ بسَيفيالَّذي مَا ضَرَبت به أَحَداً إلَّا دَخَلَ النَّارَ! وَوَاللَّه لَو أَنَّ الحسن والحسين فعلاَ مثلَ الَّذي فَعَلتَ، مَا كَانَت لَهمَا عندي هَوَادَةٌ، وَلاَ ظَفرَا مني بإرادةٍ، حتَّى آخذ الحقَّ منهما، وأزيح الباطل عن مظلمتهما، وأقسم باللَّه رب العالمينم ا يسرُّني أنَّ ما أخذته من أموالهم حلاَلٌ لي، أَتركه ميرَاثاً لمَن بَعدي؛ فَضَح روَيداً، فكأنَّك قد بلغت المدى، ودفنت تحت الثَّرى، وعرضت عليك أعمالك بالمحل الَّذي ينادي الظَّالم فيهب الحسرة، ويتمنَّى المضيع فيه الرَّجعة، ولاَتَ حينَ مَنَاص!.
3 - برخورد قاطع با خيانتكار
پس از خدا بترس، و اموال آنان را بازگردان، و اگر چنين نكنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم نمود، كه نزد خدا عذرخواه من باشد، و با شمشيرى تو را مىزنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا! اگر حسن و حسين چنان مىكردند كه تو انجام دادى، از من روى خوش نمىديدند و به آرزو نمىرسيدند تا آن كه حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را كه به ستم پديد آمده نابود سازم، به پروردگار جهانيان سوگند، آن چه كه تو از اموال مسلمانان به ناحق بردى، بر من حلال بود، خشنود نبودم كه آن را ميراث بازماندگانم قرار دهم، پس دست نگهدار و انديشه نما، فكر كن كه به پايان زندگى رسيدهاى، و در زير خاكها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا كه ستمكار باحسرت فرياد مىزند، و تباه كننده عمر و فرصتها، آرزوى بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است.
نامه 43 نهجالبلاغه
(إلى مصقلة بن هبيرة الشيباني، وهو عامله على أردشير خرة)
التشدد في صرف بيت المال
بلغني عنك أمرٌ إن كنت فعلته فقد أسخطت إلهك، وعصيت إمامك: أنَّك تقسمفيءالم سلمين الَّذي حازته رماحهم وخيولهم، وأريقتعلى ه دماؤهم، فيمن اعتامكمن أ عراب قومك.
فوالَّذي فلق الحبَّة، وبرأ النَّسمة، لئن كان ذلك حقاً لتجدنَّ لك عليَّ هواناً، ولتخفَّنَّ عندي ميزاناً، فلاَ تَستَهن بحَق رَبكَ، وَلاَ تصلحدن يَاكَ بمَحق دينكَ، فَتَكونَ منَ الْأخْسرين أعْمالاً.
ألاَّ وإنَّ حقَّ من قبلك وقبلنا من المسلمين في قسمة هذا الفيءسواءٌ: ير دون عندي عليه، ويصدرون عنه.
ترجمه نامه 43
(نامه به مصقلة بن هبيره شيبانى، فرماندار اردشير خُرّه فيروز آباد از شهرهاى فارس ايران)
سخت گيرى در مصرف بيت المال
گزارشى از تو به من دادند كه اگر چنان كرده باشى، خداى خود را به خشم آوردى، و امام خويش را نافرمانى كردى،
خبر رسيد كه تو غنيمت مسلمانان را كه نيزهها و اسبهاشان گرد آورده، و با ريخته شدن خونهايشان به دست آمده، به اعرابى كه خويشاوندان تواند، و تو را برگزيدند، مىبخشى.
به خدايى كه دانه را شكافت، و پديدهها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده، و منزلت تو سبك گرديده است، پس حق پروردگارت را سبك مشمار، و دنياى خود را با نابودى دين آباد نكن، كه زيانكارترين انسانى،
آگاه باش، حق مسلمانانى كه نزد من يا پيش تو هستند در تقسيم بيتالمال مساوى است، همه بايد به نزد من آيند و سهم خود را از من گيرند.
محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
نامه 25 نهجالبلاغه
(كان يكتبها لمن يستعمله على الصدقات)
و إنما ذكرنا هنا جملاً ليعلم بها أنه عليه السلام كان يقيم عماد الحق، ويشرع أمثلة العدل، في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها.
1 - الجباة و الاخلاق الاجتماعية
انطلق على تقوى اللَّه وحده لاَ شَريكَ لَه، وَلاَ ترَوعَنَّ مسلماً وَلاَ تَجتَازَنَّ عَلَيه كَارهاً، ولاَ تَأخذَنَّ منه أَكثَرَ من حَق اللَّه في مَاله، فَإذَا قَدمتَ عَلَى الحَي فَانزل بمَائهم من غَير أن تخالط أبياتهم، ثمَّ امضإ ليهم بالسَّكينة والوقار؛ حتَّى تقوم بينهم فتسلم عليهم، ولاَتخدجبالتَّحيَّة لهم ،
ثمَّ تقول: عباد اللَّه، أرسلني إليكم وليُّ اللَّه وخليفته، لِآخذ مِنكم حقَّ اللَّه في أموالكم، فهل لله في أموالكم من حقٍّ فتؤدُّوه إلى وليه. فإنقال قائلٌ: لاَ ، فَلاَ ترَاجع ه، وَإن أَنعَمَ لك منعمٌ فانطلق معه منغى رأن تخ يفه أو توعده أو تعسفه أو ترهقه فخذ ما أعطاك من ذهبٍ أو فضَّةٍ، فإن كان له ماشيةٌ أو إبلٌ فلاَ تَدخلهَا إلاَّ بإذنه، فَإنَّ أَكثَرَهَا لَه.
فإذا أتيتها فلاَ تَدخل عَلَيهَا دخولَ متَسَلطٍ عَلَيه ولاَعَنيفٍ به. وَلاَ تنَفرَنَّ بَهيمَةً وَلاَ تفزعَنَّهَا، وَلاَ تَسوءَنَّ صَاحبَهَا فيهَا، وَاصدَع المَالَ صدعين ثمَّ خيره، فإذا اختار فلاَ تَعرضَنَّ لمَا اختَارَه. ثمَّ اصدَع الباقيَ صَدعَين، ثمَّ خيره، فاذا اختار فلا تعرضنَّ لما اختاره فلاَ تَزَال كَذلكَ حَتَّى يَبقَى مافيهوفاءٌلحقاللَّهفيماله؛فاقبضحقَّ اللَّه من ه. فإن استقالكف أقله،ثمَاخلطهماثمَاصنعمثل الَّذي صنعت أوَّلاً حتَّى تأخذ حقَاللَّهفي ماله.ولاَتَأخذَنَعَوداً وَلاَ هَرمَةً وَلاَ مَكسورَةً وَلاَ مَهلوسَةً،وَلاَذَاتَ عَوَارٍ، وَلاَ تَأمَنَنَّ عليها إلاَّ من تثق بدينه، رافقاً بمال المسلمين حتَّى يوصله إلى وليهم فيقسمه بينهم.
ترجمه نامه 25
(دستورالعمل امام به مأموران جمع آورى ماليات)
(ما بخشى از اين وصيت را آورديم تا معلوم شود كه امام اركان حق را به پا مىداشت و فرمان به عدل صادر مىكرد، در كارهاى كوچك يا بزرگ، با ارزش يا بىمقدار)
1 - اخلاق اجتماعى كارگزاران اقتصادى
با ترس از خدايى كه يكتاست و همتايى ندارد، حركت كن، در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان، يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير، هرگاه به آبادى رسيدى، در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حركت كن، تا در ميانشان قرار گيرى، به آنها سلام كن، و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن. سپس مىگويى: اى بندگان خدا، مرا ولى خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقى است كه به نماينده او بپردازيد؟)
اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن، و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى، يا تهديد كنى، يا به كار مشكلى وادار سازى، هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند يا شتر بود، بدون اجازهاش داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست
آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر، و سختگير رفتار نكن، حيوانى را رم مده، و هراسان مكن، و دامدار را مرنجان، حيوانات رابه دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند، پس از انتخاب اعتراض نكن، سپس باقيمانده را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند و بر انتخاب او خرده مگير، به همين گونه رفتار كن تا باقيمانده، حق خداوند باشد. اگر دامدار ازاين تقسيم و انتخاب پشيمان است، و از تو درخواست گزينش دوباره دارد همراهى كن، پس حيوانات را درهم كن، و به دو دسته تقسيم نما همانند آغاز كار، تا حق خدا را از آن برگيرى و در تحويل گرفتن حيوانات، حيوان پير و دست و پا شكسته، بيمار و معيوب را به عنوان زكات نپذير، و به فردى كه اطمينان ندارى، و نسبت به اموال مسلمين دلسوز نيست، مسپار، تا آن را به پيشواى مسلمين رسانده، در ميان آنها تقسيم گردد.
2 - حماية حقوق الحيوانات
ولاَتوَكلبهَاإلاَّنَاصحاًشَفيقاًوَأَميناًحَفيظاً،غَيرَ معنفٍ وَلاَ مجحفٍ،وَلاَملغبٍ وَلاَمتعبٍ. ثمَّ احدر إلينا ما اجتمع عندك نصيره حيث أمر اللَّه به، فإذا أخذها أمينك فأوعز إليه. ألاَّيحول بين ناقةٍ وبين فصيلها، ولاَ يَمصرَ لَبَنَهَا فَيَضرَّ ذلكَ بوَلَدهَا؛ وَلاَ يَجهَدَنَّهَا ركوباً، وليعدل بين صواحباتها في ذلكوبينها،وليرفهعلىاللاَّغب، وليستأن بالنَّقب والظَّالع، وليوردهاماتمرُّبهمن الغدر، ولاَ يَعدل بهَا عَن نَبت الْأَرْض إلىجوادالطُّرق،وليروحهافيالسَّاعات، وليمهلها عند النطاف والْأعْشاب. حتَّى تأْتينا بإذن اللَّه بدَّناً منقياتٍ، غير متعباتٍ ولاَ مَجهودَاتٍ، لنَقسمَهَا عَلَى كتَاب اللَّه وَسنَّة نَبيه صلى اللَّه عليه و آله فإنَّ ذلك أعظم لِأجرِك، وأقرب لِرشدِك، إِن شاء اللَّه.
2 - حمايت از حقوق حيوانات
در رساندن حيوانات آن را به دست چوپانى كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ، كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند، بسپار، سپس آن چه از بيت المال جمع آورى شد براى ما بفرست، تا در نيازهايى كه خدا اجازه فرمود مصرف كنيم، هرگاه حيوانات را به دست فردى امين سپردى، به او سفارش كن تا: بين شتر و نوزادش جدايى نيفكند، و شير آن را ندوشد تا به بچهاش زيانى وارد نشود، در سوار شدن بر شتران عدالت را رعايت كند، و مراعات حال شتر خسته يا زخمى را كه سوارى دادن براى او سخت است بنمايد، آنها را در سر راه به درون آب ببرد، و از جادههايى كه دو طرف آن علف زار است به جاده بىعلفنكشاند،وهرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند،وهرگاهبه آبوعلفزار رسيد،فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند. تا آنگاه كه به اذن خدا بر ما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و كوفته، كه آنها را بر أساس رهنمود قرآن، و سنت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تقسيم نماييم، عمل به دستورات ياد شده مايه بزرگى پاداش و هدايت تو خواهد شد. انشاءاللَّه
نامه 26 نهجالبلاغه: نامه به مأموران ماليات
(إلى بعض عماله وقد بعثه على الصدقة)
1 - اخلاق الولاة
أمره بتقوى اللَّه في سرائر أمره وخفيَّات عمله، حيث لاَ شَهيدَ غَيره، وَلاَ وَكيلَ دونَه. وأمره ألاَّ يعمل بشيءٍ من طاعة اللَّه فيما ظهر فيخالف إلى غيره فيما أسرَّ، ومن لم يختلف سرُّه وعلاَنيَته، وَفعله وَمَقَالَته، فَقَد أَدَّى الْأَمَانَةَ، وَأَخْلَصَ الْعبَادَةَ. وَأَمَرَه أَلاَّ يجبههم ولاَ يَعضَهَهم، وَلاَ يَرغَبَ عَنهم تَفَضُّلاً بالْإمَارَة عَلَيْهمْ، فَإنَّهم الْإخْوَان في الدين، والْأعْوان على اسْتخْراج الْحقوق. وإنَّ لك في هذهالصَّدقةنصيباً مفروضاً، وحقاً معلوماً، وشركاء أهل مسكنةٍ، وضعفاء ذوي فاقةٍ، وإنَّا موفُّوك حقَّك، فوفهم حقوقهم، وإلاَّ تفعلفإنَّك من أكثر النَّاس خصوماً يوم القيامة، وبؤسى لمن - خصمه عند اللَّه - الفقراء والمساكين والسَّائلون والمدفوعون، والغارمون وابن السَّبيل!
ترجمه نامه 26
(نامه به مأموران ماليات)
1 - اخلاق كارگزاران مالياتى
او را به ترس از خدا در اسرار پنهانى، و اعمال مخفى سفارش مىكنم، آنجا كه هيچ گواهى غير ازاو، و نمايندهاى جز خدا نيست، و سفارش مىكنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد و به او سفارش مىكنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگويد، و با مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بىاعتنايى نكند، چه اينكه مردم برادران دينى، و يارى دهندگان در استخراج حقوق الهىاند
بدان! براى تو در اين زكاتى كه جمع مىكنى سهمى معين، و حقى روشن است، و شريكانى از مستمندان و ضعيفان دارى، همانگونه كه ما حق تو را مىدهيم، تو هم بايد نسبت به حقوق آنان وفادار باشى، اگر چنين نكنى در روز رستاخيز بيش از همه دشمن دارى، و واى بر كسى كه در پيشگاه خدا، فقرا و مساكين، و درخواست كنندگان و آنان كه از حقشان محرومند، و بدهكاران و ورشكستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شكايت كنند.
2 - ضرورة حفظ الأمانة
ومن استهان بالْأمانة، ورتع في الْخيانة، ولمْ ينزه نفْسه ودينه عنْها، فقد أحلَّ بنفسه الذُّلَّ والخزي في الدُّنيا، وهو في الْآخرة أذلُّ وأخزى. وإنَّ أعظم الخيانة خيانة الْأمَّة، وأفظعالغش غشُّ الْأ ئمَّة، والسَّلَام.
2 - امانتدارى
كسى كه امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خيانت آلوده كند، و خود و دين خود را پاك نسازد، درهاى خوارى را در دنيا به روى خود گشوده، و در قيامت خوارتر و رسواتر خواهد بود، و همانا! بزرگ ترين خيانت! خيانت به ملت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است، با درود.
محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
خطبه 232 نهجالبلاغه
كلم به عبد اللَّه بن زمعة، وهو من شيعته، وذلك أنه قدم عليه في خلافته يطلب منه مالاً، فقال عليه السلام :
الاحتياط فى بيت المال
إنَّ هذا المال ليس لي ولاَ لَكَ،
وإنَّما هو فيءٌ للمسلمين، وجلب أسيافهم، فإن شركتهم في حربهم، كان لك مثل حظهم، وإلاَّ فجناة أيديهم لاَ تَكون لغَير أَفوَاههم.
ترجمه خطبه 232
(عبداللَّه بن زمعة از ياران امام بود و در خواست مالى داشت، در جوابش فرمود :)
احتياط در بيت المال
اين اموال كه مىبينى نه مال من و نه از آن توست، غنيمتى گرد آمده از مسلمانان است كه با شمشيرهاى خود به دست آوردند،
اگر تو در جهاد همراهشان بودى، سهمى چونان سهم آنان داشتى، وگرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود.
محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
1 - اعتدال در دنيا
خطبه 209 نهجالبلاغه
1- استخدام الدنیا فی طریق للاخره
ما كنت تصنع بسعة هذه الدَّار في الدُّنيا، وأنت إليها في الْآخرةكنْت أحْوج؟ وبلى إ نْ شئت بلغت بها الْآخرة: تقْري فيها الضَّيف، وتصل فيها الرَّحم، وتطلع منها الحقوقم طالعها، فإذا أنت قد بلغت بها الْآخرة.
فقال له العلاء: يا أمير المؤمنين، أشكو اليك أخي عاصم بن زياد. قال: وما له؟ قال: لبس العباءة وتخلى عن الدنيا. قال: علي به. فلما جاء قال: علی به. فلما جاء قال:
2 - نقد الرهبنة
يا عديَّ نفسه! لقد استهام بك الخبيث! أما رحمت أهلك وولدك؟! أترى اللَّه أحلَّ لكالطَّيب ات، وهو يكره أن تأخذها؟! أنت أهون على اللَّه من ذلك!
قال: يا أمير المؤمنين، هذا أنت في خشونة ملبسك وجشوبة مأكلك!
قال: ويحك، إني لست كأنت، إنَّ اللَّه تعالى فرض على أئمَّة العدل أنيقدروا أن فسهم بضعفة النَّاس، كيلاَ يَتَبَيَّغَ بالفَقير فَقره!
1- روش استفاده از دنيا
ترجمه خطبه 209
(پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود، وقتى ديد خانه بسيار مجلل و وسيع دارد فرمود :)
1 - روش استفاده از دنيا
با اين خانه وسيع در دنيا چه مىكنى؟ در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى
آرى اگر بخواهى مىتوانى با همين خانه به آخرت برسى! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى، به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى، و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مىتوانى پرداخت.
(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مىكنم، فرمود چه شد او را؟ گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است : امام عليه السلام فرمود او را بياوريد، وقتى آمد به او فرمود :)
2 - برخورد با تفكر ترك دنيا
اى دشمنك جان خويش، شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمىكنى؟ تو مىپندارى كه خداوند نعمتهاى پاكيزهاش را حلال كرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند.
(عاصم گفت، اى اميرمؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار بسر مىبرى؟ امام فرمود :)
واى بر تو، من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.
حكمت 269 نهجالبلاغه: روش برخورد با دنيا
انواع الناس فى الدنيا
وقال عليه السلام:
النَّاس فى الدُّنيا عاملان:
عاملٌ عمل فى الدُّنيا للدُّنيا، قد شغلته دنياه عن آخرته، يخشى علىمن يخلفه الفقر، ويأمنه على نفسه، فيفني عمره في منفعة غيره؛
وعاملٌ عمل فى الدُّنيا لما بعدها، فجاءه الَّذي له من الدُّنيا بغيرعملٍ، فأحرز الحظَّين معاً، وملك الدَّارين جميعاً، فأصبح وجيهاً عند اللَّه، لاَ يَسأَل اللَّهَ حَاجَةً فَيَمنَعه.
ترجمه حكمت 269 : روش برخورد با دنيا
و درود خدا بر او فرمود :
مردم در دنيا دو دستهاند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى ترسان است، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مىدهد.
و ديگرى آن كه در دنيا براى آخرت كار مىكند، و نعمتهاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مىآورد،
پس بهره هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مىگردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مىكند، و حاجتى را از خدا درخواست نمىكند جز آن كه روا مىگردد