سخنان اهل بيت (ع) در بردارنده خير دنيا و آخرت است آن بزرگواران با رهنمودهاي گران بهايشان، هم شيوه هاي خوشبختي در دنيا را فرا راه پيروانشان قرار داده اند و هم شيوه هاي خوشبختي در آخرت را. آموزه هاي به جا مانده از هشتمين امام ما نيز، هم در بردارنده رهنمودهاي سامان بخشي به دنياي انسان هاست و هم به خوشبختي آخرت توجه دارد. بر اين اساس و به منظور آباداني دنياي آدميان، به انديشه هاي اقتصادي امام رضا(ع) اشاره مي شود. بررسي انديشه هاي اقتصادي امام هشتم(ع)، آنگاه اهميت بيشتري مي يابد كه بدانيم، يكي ازاهداف مقام معظم رهبري در نام گذاري سال 1389 به سال «همت مضاعف و كار مضاعف»، شكوفايي اقتصادي ايران است. در اين نوشتار به برخي ازاين انديشه هاي ناب اشاره مي كنيم.
1. كار و تلاش
كار وكوشش، قانون عام آفرينش براي شكوفايي اقتصادي و دست يابي به اهداف و آرزوهاي بلند است. خداوند در اين باره هيچ بخلي نورزيده است. هركه اين قانون را به درستي به كار گيرد، دنياي او رونق مي گيرد و شكوفا مي شود؛ اگرچه بر آييني جز آيين اسلام باشد. در مقابل، هركه از اين قانون مهم، غفلت كند و آن را ناديده انگارد و وانهد، دچار تنگنا، عقب ماندگي و تهي دستي خواهد شد؛ اگرچه مسلماني شيعي و داراي مكتب «اثني عشري» باشد و گرچه شب و روز خويش را به دعا و توكل و عبادت سپري كند.
امام رضا(ع) به خوبي از اين قانون آگاه بود، چنان كه سامان بخشيدن به دنياي انسان ها را در گرو پاي بندي به اين قانون مي دانست. در نتيجه، آنها را به كار و كوشش فرا مي خواند. احمد بن ابي نصر بَزّنطي مي گويد: «به امام رضا(ع) گفتم: كوفه به من نمي سازد و زندگي در آن همراه با مضيقه است. زندگي ما در بغداد بود و درآنجا در روزي برمردم گشاده است. حضرت فرمود: «اگر مي خواهي بيرون بروي برو؛ چرا كه امسال، سال آشفته اي است و مردمان را چاره اي جز طلب روزي و كوشش براي به دست آوردن معيشت خوب نيست. پس طلب و كوشش را براي به دست آوردن امكانات زندگي از دست مده».(1)
از ديدگاه امام رضا(ع)، ارزش معنوي كار چنان است كه مقام كارگر را فراتر از مقام مجاهدين في سيبل الله (جهادگران در راه خدا) مي داند و مي فرمايد: «ان الذي يطلب من فضل يكف به عياله اعظم اجراً من المجاهد في سبيل الله؛ آن كه با كار و كوشش، در جست و جوي مواهب زندگي براي تأمين خانواده خويش است، پاداشي بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد».(2)
«تنها تن آدمي نيست كه به كار نياز دارد، بلكه رشد روح او وقواي معنوي و فكر و فرهنگ و تربيت او نيز بستگي به كار دارد و بي كاري، بر معنويت آدمي نيز آثاري زيان بار مي گذارد. اگر آدمي، هر چه را كه نياز دارد،دراختيار داشت و طبيعت، آماده و ساخته پرداخته به او مي داد و در نتيجه، اوقات خود را پيوسته به بي كاري و فراغت مي گذراند، به فساد و تباهي كشيده مي شد و ناگزير نيرو و انرژي خود را در راه هايي صرف مي كرد كه به نابودي خود هم نوعانش مي انجاميد».(3)
2. پرهيز از اسراف
اسراف، سرگراني با خداوند و نعمت هاي اوست. آن كه در به دست آوردن حتي لقمه اي نان، «ابر و باد و مه خورشيد و فلك» و ده ها عامل پيدا و پنهان ديگر را مؤثر مي داند، هرگز اسراف نمي كند. در حقيقت، اسراف، پشت پا زدن بي توجهي و بي حرمتي به همه عوامل ياد شده است.
هرگز شكوفايي و رونق اقتصادي، با اسراف و هدر دادن بيهوده اموال امكان پذير نيست، و هرگز شخص و ملت اسرافكار، به رشد اقتصادي نخواهد رسيد. از اين رو، اسراف، آفت كار نيز به شمار مي آيد، زيرا آن كه هم كار مي كند و هم اسراف، مانند آن است كه در صندوقي كه ته ندارد، پول مي ريزد و بديهي است ثروتي براي اندوخته نخواهد شد و پيشرفتي نخواهد كرد. اسراف، عامل اصلي فقر و تهي دستي نيز به شمار مي رود. از ديدگاه عرفاني، نعمت هاي پروردگار ادراك و شعور دارند و آنگاه كه بي توجهي فرد را به خود حس كنند، رخت بر مي بندند و فرد را از نعمت ها محروم مي كنند. در مقابل، اگر از انسان توجه، احترام و ارزش ببينند، نه تنها مهمان سفره زندگي او خواهند شد، بلكه نعمت هاي ديگر را نيز به سوي خويش فرامي خوانند. در نتيجه، نعمتي برنعمت شخص افزوده مي شود.
با توجه به آنچه گفته شد، امام رضا(ع) تباه سازي اموال را پديده اي ناپسند مي داند، دوستنان و پيروان خويش را از اين پديده نامبارك باز مي دارد و مي فرمايد: «ان الله يبغض... اضاغة المال؛ خداوند، تباه سازي اموال را دشمن مي دارد.» (4) «گفتني است تباه كردن اموال و تضييع آنها كه در اين روايت آمده، مفهوم گسترده اي دارد و هر نوع تباهي و نابودي و فساد در اموال را شامل مي گردد. تباهي و تضييع، ممكن است براثر علت هايي چند پديد آيد كه از جمله آنها عبارتند از: اسراف كاري و مصرف بيش از اندازه، بي اطلاعي و نبود تخصص و مهارت در مديريت هاي مالي، كوتاهي و سهل انگاري در به كارگيري اموال و مانند آنها كه موجب مي شوند تا سرمايه زندگي تباه شود و موجب فقر و تهي دستي گردد و حتي سير و حركت معنوي انسان نيز دست خوش تزلزل شود. با توجه به كليت سخن امام رضا(ع) اگر در امور اقتصادي و مسائل مالي، برنامه ريزي درست و حساب شده اي انجام نگيرد، تضييع مال خواهد بود و اگر در داد و ستدها نيز دقت لازم به كار نرود و غبن صورت گيرد، اموال، تباه خواهد شد.»(5) از اين رو، امام رضا(ع) هدر دادن و تباه ساختن اموال را، مصداقي از فساد دانسته و فرموده است: « من الفساد قطع الدرهم و الدينار و طرح النوي؛ تكه تكه كردن درهم و دينار (يا هر پولي ديگر) و دورافكندن هسته خرما(كه ممكن است بذر نخلي در آينده شود)، از جمله كارهاي فاسد ونادرست است».(6)
3. ميانه روي در مصرف
از فضيلت هاي مهم اخلاقي، ميانه روي در همه كارها به ويژه ميانه روي در مصرف است. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «واقصد في مشيك؛ در رفتارت ميانه رو باش!» (اسراء : 29) همچنين در آيه اي ديگر مي فرمايد: «والذين إذا انفقوا لم يسرفوا ولم يقتروا وكان بين ذلك قوامًا و آنان كه چون انفاق مي كنند، اسراف نمي ورزند و خست نمي كنند، بلكه ميان اين دو، راه اعتدال و ميانه را برمي گزينند». (فرقان:67)
در اهميت ميانه روي و ناروا بودن افراط و تفريط همين بس كه افراط و تفريط، از نشانه هاي ناداني شمرده شده و حضرت علي(ع) فرموده است: «لاتري الجاهل اماّ مفرطاً او مفرطاً؛ نادان را نبيني جز آنكه يا افراط مي كند يا تفريط.»(7) شيخ محمود شبستري در اين باره زيبا سروده است:
همه اخلاق نيكودر ميانه است
كه ازافراط و تفريطش كرانه است
ميانه چون صراط مستقيم است زهر دو جانبش جحيم است
از ديدگاه امام هشتم(ع) هم كسي كه در مصرف، به خود و خانواده خود سخت مي گيرد و در مصرف، خست مي ورزد، از جاده مستقيم بيرون است و هم آن که اسراف كرده و زياده روي مي كند. امام رضا(ع)، هر دو شيوه را ناپسند مي شمارد. يكي از ياران امام هشتم(ع) مي گويد: از امام رضا(ع) درباره چگونگي تأمين مخارج خانواده جويا شدم. فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است ميان دو روش ناپسند.» گفتم: «فدايت شوم، به خدا سوگند! نمي دانم اين دو روش چيست؟ فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است. آيا نمي داني كه خداوند بزرگ، اسراف(زياده روي) و اقتار (خست گيري) را ناخوشايند مي دارد و در قرآن مي فرمايد:«آنان كه هرگاه چيزي ببخشند، نه زياده روي مي كنند و نه خست مي ورزند و ميانگين اين دو را در حد قوام برمي گزينند».(8)
«از ديدگاه امام رضا(ع)، تصرفات شخص در اموال خويش، محدود است؛ يعني اين گونه نيست كه حال كه اموال انسان ملك اوست و به وي تعلق دارد، بتواند در آنها هرگونه كه خواست، تصرف كند، بلكه تصرف اوبايد در حد ميانه و متعادل و به دور از اسراف و خست باشد. او هم اجازه ندارد كه خست ورزد و در مصرف بر خود سخت گيرد و هم مجاز نيست كه اموال خويش را ريخت و پاش نمايد. امام رضا(ع) در پايان سخن خويش به كلام خداوند استدلال فرمود كه در آن واژه «قوام» آمده است. مقصود از قوام؛ يعني آن استواري و اقتصادي كه موجب سامان يافتن زندگي همه افراد مي شود كه در آن، نه كسي محروم ماند و نه كسي بي حساب برخوردار گردد. روشن است كه هر چيز آنگاه مي تواند عامل «قوام» باشد و زمينه استواري چيز ديگري را فراهم آورد كه در موضع مناسب خود قرار گيرد و موضع مناسب، همان حد ميانه و دور بودن از اسراف و خست است. اسراف و اقتار (خست) كه دو سوي حد ميانه است، ضد قواميت مال است؛ يعني مايه قوام و سامان يابي فرد و جامعه نيست، بلكه همين مال كه عامل بقا و قوام است، در حال افراط و تفريط، عامل تباهي و هلاكت فرد و جامعه خواهد بود. بقاء و دوام و قواميت، در حد ميانه و اعتدال است».(9)
گشته است در ميانه روي، عمر ما تمام ما از پل صراط همين جا گذشته ايم
صائب
پي نوشت ها :
1. محمدرضا محمود و محمد حكيمي، الحياة، ج 6، ص 468.
2. حسن بن علي بن شعبه حراني، تحف العقول، ص 808.
3. محمد حكيمي، معيارهاي اقتصادي تعاليم رضوي، صص 224 و 225.
4. تحف العقول، ص 804.
5. معيارهاي اقتصادي در تعاليم رضوي(ع)، صص 143 و 144.
6. شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 167.
7.نهج البلاغه، حكمت 70
8. شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج 2، ص 622.
9. معيارهاي اقتصادي در تعاليم رضوي(ع)، صص 83. 88 و91.
منبع:نشريه اشارات- شماره137
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
كان رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله اذا نظر الى الرّجل فاعجبه قال هل له حرفة فان قالوا لا، قال سقط من عينى. «2»
(2) رسم پيغمبر اكرم اين بود كه وقتى با مردى برخورد ميكرد كه نيرو و قوّتش مايه شگفتى آن حضرت ميشد سؤال ميكرد آيا حرفهاى دارد و بكارى مشغول است؟ اگر جواب منفى بود ميفرمود از چشم من افتاد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: ملعون من القى كلّه على النّاس. «3»
(3) رسول اكرم (ص) فرموده است: رانده و مطرود درگاه الهى است كسى كه بار زندگى خود را بر دوش دگران بيفكند و از دسترنج مردم امرار معاش نمايد.
قال علىّ عليه السّلام: ان يكن الشّغل مجهدة فاتّصال الفراغ مفسدة. «1»
(1) على عليه السّلام فرموده: اگر تن دادن بشغل مايه زحمت و تعب است بيكارى دائم نيز باعث نادرستى و فساد است.
قال ابو جعفر عليه السّلام: قال موسى يا ربّ اىّ عبادك ابغض اليك، قال جيفة باللّيل، بطال بالنّهار. «2»
(2) امام باقر عليه السّلام فرمود: حضرت موسى بن عمران در پيشگاه الهى عرض كرد پروردگارا كدام يك از بندگانت نزد تو بيشتر مورد بغض و بدبينى است، فرمود آنكه شبها چون مردارى در بستر خفته و روزها را ببطالت و تنبلى ميگذراند.
قال علىّ عليه السّلام: التّوانى مفتاح البؤس. «3»
(3) على عليه السّلام فرموده: مسامحه و سستى كليد شدائد و مصائب است.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: ملعون ملعون من القى كلّه على النّاس. «4»
(4) امام صادق (ع) از حضرت رسول اكرم (ص) حديث كرده است كه دو بار فرمود لعن خداوند بر كسى باد كه بار زندگى خويش را بر دوش ديگران افكنده است.
روى على بن عبد العزيز عن ابى عبد اللَّه (ع) قال، قال لى: ما فعل عمر بن مسلم؟ قلت جعلت فداك اقبل على العبادة و ترك التّجارة فقال ويحه، اما علم انّ تارك الطّلب لا يستجاب له دعوات؟ «1»
(1) على بن عبد العزيز ميگويد امام صادق عليه السّلام بمن فرمود:
عمر بن مسلم چه كرد؟ عرض كردم او به عبادت خدا روى آورده و و تجارت را ترك گفته است. حضرت از عمل او اظهار تأسّف كرد و فرمود: مگر نميداند كه هر كس كار خود را در طلب معاش ترك نمايد دعاى مستجابى در پيشگاه الهى نخواهد داشت؟
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: فو اللَّه ما الفقر اخشى عليكم و لكنّى اخشى عليكم ان تبسط لكم الدّنيا كما بسطت على من كان قبلكم فتنافسوها كما تنافسوها و تهلككم كما اهلكتهم. «1»
(1) رسول اكرم (ص) فرمود: بخدا قسم از فقر و تنگدستى بر شما نميترسم بلكه از آن ميترسم كه ثروتمند شويد و دنياى شما گشايش يابد همان طور كه پيش از شما كسانى تمكن يافتند، آنگاه مانند آنها بزيادهروى دچار شويد و سرانجام ثروت، شما را هلاك كند چنان كه آنان را تباه ساخت.
قال على عليه السّلام: لا يزال النّاس بخير ما تفاوتوا فاذا استووا هلكوا. «2»
(2) على عليه السّلام فرموده: مردم همواره در خير و خوبى بسر ميبرند تا موقعى كه با يك ديگر متفاوتند و اگر يكسان گشتند هلاك خواهند شد.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: كلّ ذى صناعة مضطرّ الى ثلاث خلال يجتلب بها الكسب و هو ان يكون حاذقا بعلم مؤدّيا لامانة فيه مستميلا لمن استعمله. «2»
(2) امام صادق عليه السّلام فرموده است: هر صاحب حرفه و صنعتى ناچار بايد داراى سه خصلت باشد تا بتواند بوسيله آن تحصيل درآمد كند. اوّل آنكه در رشته علمى خويش مهارت داشته باشد، ديگر آنكه با درستكارى و امانت رفتار كند، سوم آنكه با كار فرمايان حسن برخورد داشته باشد و نسبت بآنان ابراز تمايل نمايد.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام انّه قال: ايّاك و الضّجر و الكسل انّهما مفتاح كلّ سوء انّه من كسل لم يؤدّ حقّا و من ضجر لم يصبر على حقّ. «1»
(1) امام صادق عليه السّلام فرموده: از افراط در كار و تلاش بيش از حدّ بپرهيز و همچنين از سستى و مسامحه كارى اجتناب نما كه اين هر دو، كليد تمام بديها و بدبختىها است، زيرا افراد مسامحه كار انجام وظيفه نميكنند و حق كار را آن طور كه بايد ادا نمينمايند، و افراد زيادهرو، در مرز حقّ، توقّف نمينمايند و از حدود مصلحت تجاوز ميكنند.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: اعملوا فكلّ ميسّر لما خلق له. «2»
(2) رسول اكرم فرموده است: همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد ولى متوجّه باشيد كه هر كس براى كارى كه آفريده شده لا يقتر است و آن را بسهولت و آسانى انجام ميدهد.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام: الكادّ على عياله كالمجاهد في سبيل اللَّه. «3»
(3) امام صادق عليه السّلام فرموده: كسى كه در طلب روزى خانواده خود كار ميكند و بسعى و كوشش تن ميدهد مانند مجاهدى است كه در ميدان كارزار براى خدا جهاد مىنمايد.
عن الرّضا عليه السّلام: انّ الّذى يطلب من فضل يكف به عياله اعظم اجرا من المجاهد في سبيل اللَّه. «1»
(1) حضرت رضا عليه السّلام فرموده: آن كس كه براى تأمين معاش عائله خود فعاليت ميكند و از پى روزى ميرود اجرش از مجاهد راه خدا بزرگتر است.
عن ابى عمر و الشّيبانىّ قال: رأيت ابا عبد اللَّه عليه السّلام و بيده مسحاة و عليه ازار غليظ يعمل في حائط له و العرق يتصاب عن ظهره فقلت جعلت فداك اعطنى اكفك فقال لى انّى احبّ ان يتأذّى الرّجل بحر الشّمس في طلب المعيشة. «2»
(2) ابى عمرو شيبانى ميگويد: امام صادق عليه السّلام را ديدم كه بيلى در دست و جامه خشنى در بر داشت، در محوطه شخصى خود كار ميكرد و عرق از پشتش ميريخت. عرض كردم بيل را بمن بدهيد تا كار شما را انجام دهم. حضرت فرمود: دوست دارم، كه مرد در راه بدست آوردن معاش آزار حرارت آفتاب را بهبيند و رنج آن را تحمل نمايد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: يا علىّ حقّ الولد على والده ان يحسن اسمه و ادبه و يضعه موضعا صالحا. «3»
(3) رسول اكرم بعلى (ع) فرمود: حقّ فرزند به پدرش اينست كه براى وى نام خوب انتخاب كند، در ادب و تربيتش بكوشد و او را بكار شايستهاى بگمارد.
عن على بن ابى حمزة قال: رأيت أبا الحسن عليه السّلام يعمل في ارض له قد استنقعت قدماه في العرق. قلت جعلت فداك اين الرّجال؟ فقال: يا علىّ عمل باليد من هو خير منّى و من ابى في ارضه. فقلت له و من هو. فقال رسول اللَّه (ص) و امير المؤمنين و آبائي كلّهم قد عملوا بايديهم و هو من عمل النّبيّين و المرسلين و الصّالحين. «1»
(1) علىّ بن حمزة ميگويد: حضرت ابا الحسن عليه السّلام را ديدم كه در زمين خود كار ميكند و قدمهاى مباركش غرق عرق شده است.
عرض كردم مردان كار كجا هستند؟ كه شما شخصا زحمت مىكشيد. در جواب فرمود: كسانى كه از من و پدرم بهتر بودند كار ميكردند. پرسيدم آنها كيستند. فرمود رسول خدا و امير المؤمنين و تمام پدرانم با دست خود كار ميكردند. كار كردن، عمل انبياء و مرسلين و مردان صالح و شايسته است.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: لئن يحتطب الرّجل على ظهره يبيعه و يستغنى به و يتصدّق بفضله خير من ان يسأل رجلا آتاه اللَّه من فضله فيعطيه او يمنعه. «2»
(2) رسول اكرم (ص) فرموده است: اگر مردى براى خاركنى به بيابان برود، هيزم جمع كند، با دوش خود حمل نمايد، آن را بفروشد، از قيمتش خويشتن را بىنياز كند، و مازادش را صدقه بدهد، بهتر از آنست كه از ثروتمندى درخواست كمك نمايد، خواه مرد متمكّن به او چيزى بدهد يا محرومش سازد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: طلب الحلال فريضة على كلّ مسلم و مسلمة. «1»
(1) رسول اكرم فرموده است: خواستن رزق مباح و گذران كردن از درآمد حلال وظيفه واجب هر مرد و زن مسلمان است.
عن العسكرى عليه السّلام قال: لا يشغلك رزق مضمون عن عمل مفروض. «2»
(2) امام حسن عسكرى عليه السّلام فرموده است: گرچه خداوند در نظام حكيمانه آفرينش، ارزاق مردم را تضمين كرده است ولى مبادا انديشه ضمانت خداوند رازق، مغرورتان سازد و شما را از انجام فريضه كار و كوشش باز دارد.
كان سيّد المرسلين يشترى الشّىء فيحمله الى بيته بنفسه، فيقول له صاحبه اعطنى احمله، فيقول: صاحب المتاع احقّ بحمله. «3»
(3) معمولا رسول اكرم چيزى را از بازار خريدارى ميكرد و شخصا بخانه ميبرد، كسى كه همراه آن حضرت بود ميگفت آن را بمن بدهيد تا بياورم، ميفرمود: صاحب متاع شايستهتر است كه متاع خود را حمل نمايد.
رأيت عليّا عليه السّلام اشترى تمرا بدرهم فحمله فقيل له يا امير المؤمنين الا نحمله عنك فقال ابو العيال احقّ بحمله. «1»
(1) راوى حديث ميگويد: على عليه السّلام را ديدم كه يك درهم خرما خريدارى كرد و خود شخصا آن را ميبرد. بعضى روى ارادت برئيس مملكت گفتند اجازه دهيد آن را براى شما بياوريم. در جواب فرمود: كسى كه عائله دارد بحمل متاع خود شايستهتر است.
عن زرارة عن الصّادق عليه السّلام: انّ رجلا اتاه فقال انّنى لا احسن ان اعمل عملا بيدى و لا احسن ان اتّجر و انا محارف محتاج فقال اعمل و احمل على رأسك و استغن عن النّاس. «2»
(2) زراره ميگويد مردى بحضور امام صادق عليه السّلام آمد عرض كرد دست سالمى ندارم كه با آن كار كنم، سرمايه ندارم تا با آن تجارت نمايم، مرد محروم و مستمندى هستم چه كنم؟ امام صادق عليه السّلام كه ميديد سر آن مرد سائل سالم است و ميتواند طبق رسوم محلّى با آن كار كند راضى نشد عزّ و شرفش با گدائى از مردم درهم بشكند. بوى فرمود با سرت باربرى كن و خود را از مردم مستغنى و بىنياز بدار.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
كان صلّى اللَّه عليه و آله جالسا مع اصحابه ذات يوم فنظر الى شابّ ذى جلد و قوّة و قد بكّر يسعى فقالوا ويح هذا لو كان شبابه و جلده في سبيل اللَّه فقال صلّى اللَّه عليه و آله:
لا تقولوا هذا فانّه ان كان يسعى على نفسه ليكفّها عن المسألة و يغنيها عن النّاس فهو في سبيل اللَّه و ان كان يسعى على ابوين ضعيفين او ذرّيّة ضعافا ليغنيهم و يكفيهم فهو في سبيل اللَّه و ان كان يسعى تفاخرا و تكاثرا فهو في سبيل الشّيطان. «1»
(1) روزى رسول اكرم با اصحاب خود نشسته بود، جوان توانا و نيرومندى را ديد كه اوّل صبح بكار و كوشش مشغول شده است. كسانى كه در محضر آن حضرت بودند گفتند اين جوان شايسته مدح و تمجيد بود اگر جوانى و نيرومندى خود را در راه خدا بكار ميانداخت. رسول اكرم فرمود: اين سخن را نگوئيد اگر اين جوان براى معاش خود كار ميكند كه در زندگى محتاج دگران نباشد و از مردم مستغنى گردد او با اين عمل در راه خدا قدم بر ميدارد، همچنين اگر كار ميكند بنفع والدين ضعيف يا كودكان ناتوان كه زندگى آنان را تأمين كند و از مردم بىنيازشان سازد باز هم براه خدا ميرود، ولى اگر كار ميكند تا با درآمد خود به تهيدستان مباهات نمايد و بر ثروت و دارائى خود بيفزايد او براه شيطان رفته و از صراط حق منحرف شده است.
روى عن العالم انّه قال: اليأس ممّا في ايدى النّاس عزّ المؤمن في دينه و مروّته في نفسه و شرفه في دنياه و عظمته في اعين النّاس و جلالته في عشيرته و مهابته عند عياله و هو اغنى النّاس عند نفسه و عند جميع النّاس. «1»
(1) حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرموده است: از مردم قطع اميد كردن و از ثروتشان چشم پوشيدن و بدر آمد كار خود قانع بودن براى مرد با ايمان مايه عزّ دينى و روح جوانمردى و شرف دنيوى است. چنين انسانى در نظر مردم بزرگ و بين فاميل خود محترم و در محيط خانوادهاش داراى هيبت و عظمت خواهد بود، او در ضمير خود و در نظر دگران بىنيازترين تمام مردم است.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
قال علىّ بن شعيب دخلت على ابى الحسن الرّضا عليه السّلام فقال لى: يا علىّ من احسن النّاس معاشا؟ قلت انت يا سيّدى اعلم به منّى. فقال عليه السّلام: يا علىّ من حسن معاش غيره في معاشه. «2»
(2) علىّ بن شعيب ميگويد: به محضر حضرت رضا عليه السّلام شرفياب شدم، بمن فرمود: چه كسى از تمام مردم، معاش بهتر و زندگى نيكوترى دارد؟ عرض كردم شما داناتريد. فرمود: كسى كه دگران در معاش او بخوبى معيشت نمايند و در پرتو زندگى او مرفّه زندگى كنند.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
كان رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله اذا نظر الى الرّجل فاعجبه قال هل له حرفة فان قالوا لا، قال سقط من عينى. «2»
(2) رسم پيغمبر اكرم اين بود كه وقتى با مردى برخورد ميكرد كه نيرو و قوّتش مايه شگفتى آن حضرت ميشد سؤال ميكرد آيا حرفهاى دارد و بكارى مشغول است؟ اگر جواب منفى بود ميفرمود از چشم من افتاد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: ملعون من القى كلّه على النّاس. «3»
(3) رسول اكرم (ص) فرموده است: رانده و مطرود درگاه الهى است كسى كه بار زندگى خود را بر دوش دگران بيفكند و از دسترنج مردم امرار معاش نمايد.
قال علىّ عليه السّلام: ان يكن الشّغل مجهدة فاتّصال الفراغ مفسدة. «1»
(1) على عليه السّلام فرموده: اگر تن دادن بشغل مايه زحمت و تعب است بيكارى دائم نيز باعث نادرستى و فساد است.
قال ابو جعفر عليه السّلام: قال موسى يا ربّ اىّ عبادك ابغض اليك، قال جيفة باللّيل، بطال بالنّهار. «2»
(2) امام باقر عليه السّلام فرمود: حضرت موسى بن عمران در پيشگاه الهى عرض كرد پروردگارا كدام يك از بندگانت نزد تو بيشتر مورد بغض و بدبينى است، فرمود آنكه شبها چون مردارى در بستر خفته و روزها را ببطالت و تنبلى ميگذراند.
قال علىّ عليه السّلام: التّوانى مفتاح البؤس. «3»
(3) على عليه السّلام فرموده: مسامحه و سستى كليد شدائد و مصائب است.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: ملعون ملعون من القى كلّه على النّاس. «4»
(4) امام صادق (ع) از حضرت رسول اكرم (ص) حديث كرده است كه دو بار فرمود لعن خداوند بر كسى باد كه بار زندگى خويش را بر دوش ديگران افكنده است.
روى على بن عبد العزيز عن ابى عبد اللَّه (ع) قال، قال لى: ما فعل عمر بن مسلم؟ قلت جعلت فداك اقبل على العبادة و ترك التّجارة فقال ويحه، اما علم انّ تارك الطّلب لا يستجاب له دعوات؟ «1»
(1) على بن عبد العزيز ميگويد امام صادق عليه السّلام بمن فرمود:
عمر بن مسلم چه كرد؟ عرض كردم او به عبادت خدا روى آورده و و تجارت را ترك گفته است. حضرت از عمل او اظهار تأسّف كرد و فرمود: مگر نميداند كه هر كس كار خود را در طلب معاش ترك نمايد دعاى مستجابى در پيشگاه الهى نخواهد داشت؟
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
روى انس بن مالك انّ رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله لمّا اقبل من غزوة تبوك استقبله سعد الانصارى فصافحه النّبىّ (ص) ثمّ قال له: ما هذا الّذى اكنب يديك؟ قال يا
رسول اللَّه اضرب بالمر و المسحاة فانفقه على عيالى فقبّل يده رسول اللَّه (ص) و قال هذه يد لا تمسّها النّار. «1»
(1) انس بن مالك گفت موقعى كه رسول اكرم از جنگ تبوك مراجعت ميكرد سعد انصارى باستقبال آمد، حضرت با او مصافحه كرد و دست سعد را زبر و خشن ديد. فرمود: چه صدمهاى و آسيبى بدستت رسيده است؟
عرض كرد يا رسول اللَّه من با طناب و بيل كار ميكنم و درآمدم را خرج معاش خانوادهام مىنمايم. رسول اكرم دست او را بوسيد و فرمود اين دستى است كه آتش با آن تماس پيدا نمىكند.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1، ص: 224
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: اعملوا فكلّ ميسّر لما خلق له. «2»
(2) رسول اكرم فرموده است: همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد ولى متوجّه باشيد كه هر كس براى كارى كه آفريده شده لا يقتر است و آن را بسهولت و آسانى انجام ميدهد.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام: الكادّ على عياله كالمجاهد في سبيل اللَّه. «3»
(3) امام صادق عليه السّلام فرموده: كسى كه در طلب روزى خانواده خود كار ميكند و بسعى و كوشش تن ميدهد مانند مجاهدى است كه در ميدان كارزار براى خدا جهاد مىنمايد.
عن الرّضا عليه السّلام: انّ الّذى يطلب من فضل يكف
به عياله اعظم اجرا من المجاهد في سبيل اللَّه. «1»
(1) حضرت رضا عليه السّلام فرموده: آن كس كه براى تأمين معاش عائله خود فعاليت ميكند و از پى روزى ميرود اجرش از مجاهد راه خدا بزرگتر است.
عن ابى عمر و الشّيبانىّ قال: رأيت ابا عبد اللَّه عليه السّلام و بيده مسحاة و عليه ازار غليظ يعمل في حائط له و العرق يتصاب عن ظهره فقلت جعلت فداك اعطنى اكفك فقال لى انّى احبّ ان يتأذّى الرّجل بحر الشّمس في طلب المعيشة. «2»
(2) ابى عمرو شيبانى ميگويد: امام صادق عليه السّلام را ديدم كه بيلى در دست و جامه خشنى در بر داشت، در محوطه شخصى خود كار ميكرد و عرق از پشتش ميريخت. عرض كردم بيل را بمن بدهيد تا كار شما را انجام دهم. حضرت فرمود: دوست دارم، كه مرد در راه بدست آوردن معاش آزار حرارت آفتاب را بهبيند و رنج آن را تحمل نمايد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: يا علىّ حقّ الولد على والده ان يحسن اسمه و ادبه و يضعه موضعا صالحا. «3»
(3) رسول اكرم بعلى (ع) فرمود: حقّ فرزند به پدرش اينست كه براى وى نام خوب انتخاب كند، در ادب و تربيتش بكوشد و او را بكار شايستهاى بگمارد.
عن على بن ابى حمزة قال: رأيت أبا الحسن عليه السّلام يعمل في ارض له قد استنقعت قدماه في العرق. قلت جعلت فداك اين الرّجال؟ فقال: يا علىّ عمل باليد من هو خير منّى و من ابى في ارضه. فقلت له و من هو. فقال رسول اللَّه (ص) و امير المؤمنين و آبائي كلّهم قد عملوا بايديهم و هو من عمل النّبيّين و المرسلين و الصّالحين. «1»
(1) علىّ بن حمزة ميگويد: حضرت ابا الحسن عليه السّلام را ديدم كه در زمين خود كار ميكند و قدمهاى مباركش غرق عرق شده است.
عرض كردم مردان كار كجا هستند؟ كه شما شخصا زحمت مىكشيد. در جواب فرمود: كسانى كه از من و پدرم بهتر بودند كار ميكردند. پرسيدم آنها كيستند. فرمود رسول خدا و امير المؤمنين و تمام پدرانم با دست خود كار ميكردند. كار كردن، عمل انبياء و مرسلين و مردان صالح و شايسته است.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: لئن يحتطب الرّجل على ظهره يبيعه و يستغنى به و يتصدّق بفضله خير من ان يسأل رجلا آتاه اللَّه من فضله فيعطيه او يمنعه. «2»
(2) رسول اكرم (ص) فرموده است: اگر مردى براى خاركنى به بيابان برود، هيزم جمع كند، با دوش خود حمل نمايد، آن را بفروشد، از قيمتش خويشتن را بىنياز كند، و مازادش را صدقه بدهد، بهتر از آنست كه از ثروتمندى درخواست كمك نمايد، خواه مرد متمكّن به او چيزى بدهد يا محرومش سازد.
قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: طلب الحلال فريضة على كلّ مسلم و مسلمة. «1»
(1) رسول اكرم فرموده است: خواستن رزق مباح و گذران كردن از درآمد حلال وظيفه واجب هر مرد و زن مسلمان است.
عن العسكرى عليه السّلام قال: لا يشغلك رزق مضمون عن عمل مفروض. «2»
(2) امام حسن عسكرى عليه السّلام فرموده است: گرچه خداوند در نظام حكيمانه آفرينش، ارزاق مردم را تضمين كرده است ولى مبادا انديشه ضمانت خداوند رازق، مغرورتان سازد و شما را از انجام فريضه كار و كوشش باز دارد.
كان سيّد المرسلين يشترى الشّىء فيحمله الى بيته بنفسه، فيقول له صاحبه اعطنى احمله، فيقول: صاحب المتاع احقّ بحمله. «3»
(3) معمولا رسول اكرم چيزى را از بازار خريدارى ميكرد و شخصا بخانه ميبرد، كسى كه همراه آن حضرت بود ميگفت آن را بمن بدهيد تا بياورم، ميفرمود: صاحب متاع شايستهتر است كه متاع خود را حمل نمايد.
رأيت عليّا عليه السّلام اشترى تمرا بدرهم فحمله فقيل
له يا امير المؤمنين الا نحمله عنك فقال ابو العيال احقّ بحمله. «1»
(1) راوى حديث ميگويد: على عليه السّلام را ديدم كه يك درهم خرما خريدارى كرد و خود شخصا آن را ميبرد. بعضى روى ارادت برئيس مملكت گفتند اجازه دهيد آن را براى شما بياوريم. در جواب فرمود: كسى كه عائله دارد بحمل متاع خود شايستهتر است.
عن زرارة عن الصّادق عليه السّلام: انّ رجلا اتاه فقال انّنى لا احسن ان اعمل عملا بيدى و لا احسن ان اتّجر و انا محارف محتاج فقال اعمل و احمل على رأسك و استغن عن النّاس. «2»
(2) زراره ميگويد مردى بحضور امام صادق عليه السّلام آمد عرض كرد دست سالمى ندارم كه با آن كار كنم، سرمايه ندارم تا با آن تجارت نمايم، مرد محروم و مستمندى هستم چه كنم؟ امام صادق عليه السّلام كه ميديد سر آن مرد سائل سالم است و ميتواند طبق رسوم محلّى با آن كار كند راضى نشد عزّ و شرفش با گدائى از مردم درهم بشكند. بوى فرمود با سرت باربرى كن و خود را از مردم مستغنى و بىنياز بدار.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
رسول اكرم (ص) ميفرمود:
ما من مسلم يغرس غرسا او يزرع زرعا فيأكل منه انسان او طير او بهيمة الّا كانت له به صدقة
(2) مسلمانى كه درختى غرس يا زراعتى سبز نمايد مردم و طيور و چرندگان از آن بخورند اجر صدقه دارد.
ان قامت السّاعة و في يد احدكم الفسيلة فان استطاع ان لا تقوم السّاعة حتّى يغرسها فليغرسها. «2»
(3) اگر ساعت انقراض عالم و بهم ريختن منظومه شمسى برسد يكى از شما نهال درختى در دست داريد چنانچه بقدر كاشتن آن فرصت است آن را بكاريد يعنى فكر انقراض عالم شما را از اين عمل شريف باز ندارد على (ع) ميفرمود:
نعم المال النّخل من باعها فلم يخلف مكانها فانّ ثمنها بمنزلة رماد على رأس شاهقة اشتدّت به الرّيح في يوم عاصف.
(1) كسى كه درختى را بفروشد و بجاى آن نهالى غرس نكند پول آن درخت مانند خاكسترى است كه در برابر طوفان بر باد رفته باشد.
عن علىّ عليه السّلام ... فقوله تعالى هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فاعلمنا سبحانه انّه قد امرهم بالعمارة ليكون ذلك سببا لمعايشهم بما يخرج من الارض من الحبّ و الثّمرات و ما شاكل ذلك ممّا جعله اللَّه تعالى معايش للخلق. «1»
(2) على عليه السّلام در تفسير آيه هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فرموده: كه خداوند بمردم امر كرده است زمين را با كشاورزى آباد سازند تا بدين وسيله خوراكشان از غلّات و حبوبات و ميوهها و ساير روئيدنيها تأمين گردد و در آسايش زندگى كنند.
عن ابى جعفر عليه السّلام: خير الاعمال زرع يزرعه فيأكل منه البرّ و الفاجر. «2»
(3) امام باقر عليه السّلام فرموده: بهترين كارها زراعت است كه نفعش عايد عموم مىشود و از محصول آن نيكوكاران و بدكاران ارتزاق ميكنند.
عن الصّادق عليه السّلام قال: كنوز اللَّه في ارضه و ما في الاعمال شىء احبّ الى اللَّه من الزّراعة و ما بعث اللَّه نبيّا الّا زارعا الّا ادريس (ع) فانّه كان خيّاطا. «1»
(1) امام صادق عليه السّلام فرمود: گنجهاى الهى در زمين نهفته است و هيچ كارى نزد خداوند محبوبتر از زراعت نيست، تمام پيامبران خدا كشاورز بودند جز ادريس كه كارش دوزندگى بود.
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: ازرعوا و اغرسوا و اللَّه ما عمل النّاس عملا احلّ و لا اطيب منه و اللَّه ليزرعنّ الزّرع و ليغرسنّ الغرس بعد خروج الدّجّال. «2»
(2) امام صادق عليه السّلام فرمود: زراعت كنيد و درخت بكاريد بخدا قسم هيچ عملى مباحتر و پاكيزهتر از آن نيست «از اين نظر كه كشاورزى و درختكارى يك امر ضرورى در تغذيه و حيات بشر است و گذشت زمان آن را از ميان نخواهد برد». در آخر حديث امام صادق قسم ياد كرد كه در آخر زمان نيز مردم زراعت مىكنند و درخت مىنشانند.
على (ع) ميفرمود:
من وجد ماء و ترابا ثمّ افتقر فابعده اللَّه «3»
(3) كسى كه آب و خاك يعنى نيروى طبيعى در اختيار دارد و نيروى انسانى خود را براى بهرهبردارى بكار نمىبندد و با فقر و گدائى ميگذراند نفرين و لعنت بر او باد.
قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله: اكرموا الخبز فانّه قد عمل فيه ما بين العرش الى الارض و ما فيها من كثير من خلقه. «1»
(1) رسول اكرم (ص) فرمود: نان را كه فراورده كشاورزى است عزيز داريد چه آنكه عوامل سماوى و ارضى و بسيارى از آفريدههاى الهى در ايجاد آن مؤثّر بودهاند.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : اهل بیت (ع) و مسائل اقتصادی گردآورنده : نویسنده وبلاگ
عن ابان بن تغلب قال قال ابو عبد اللَّه عليه السّلام: أ ترى اللَّه اعطى من اعطى من كرامته عليه و منع من منع من هوان به عليه لا و لكن المال مال اللَّه يضعه عند الرّجل ودايع و جوّز لهم ان يأكلوا قصدا و يلبسوا قصدا و ينكحوا قصدا و يركبوا قصدا و يعودوا بما سوى ذلك على فقراء المؤمنين و يلمّوا به شعثهم فمن فعل ذلك كان ما يأكل حلالا و يشرب حلالا و يركب و ينكح حلالا و من عدا ذلك كان عليه حراما. ثمّ قال: لا تسرفوا انّ اللَّه لا يحبّ المسرفين. «1»
(1) امام صادق عليه السّلام به ابان بن تغلب فرمود: بنظرت مىآيد خداوند بكسى كه عطاى بسيار فرموده از اين جهت است كه او نزد پروردگار، عزيز و ارزنده است. و كسى را كه از عطاياى خود محروم نموده از اين جهت است كه وى نزد خداوند ذليل و خوار است. هرگز چنين نيست. حقيقت اينست كه مال، مال خداوند است و آن را بامانت نزد شخص متمكّن سپرده است و به امانت داران اجازه داده است كه از مال خداوند در راه تأمين غذا و لباس و انتخاب همسر و تهيّه مركب خود بقدر معتدل و در خور شأن خويش استفاده كنند و ما زاد امانت خدا را بمسلمانان مستمند و از كار افتاده برگردانند و بدين وسيله پراكندگى آنان را جمع كنند. اگر كسى در مال خداوند اين چنين مشروع و معتدل تصرف نمايد آنچه را كه بهرهبردارى كرده بر وى حلال است. و اگر جز اين عمل كند و بيش از اندازه در آن تصرف نمايد ناروا و حرام است. سپس فرمود: اسراف نكنيد كه خداوند دوستدار مسرفين نيست.
روى انّ امير المؤمنين عليه السّلام اجتاز بقصّاب و عنده لحم سمين فقال: يا امير المؤمنين هذا اللّحم سمين اشتر منه فقال (ع): ليس الثّمن حاضرا، فقال انا اصبر يا امير المؤمنين فقال له: انا اصبر عن اللّحم. «1»
(1) على عليه السّلام از مقابل دكان قصّابى عبور ميكرد، مرد قصّاب كه گوشت فربهى داشت بحضرت عرض كرد: از اين گوشت پروار بخريد فرمود: فعلا پول ندارم. قصّاب گفت: نسيه ميدهم و براى دريافت قيمت آن صبر ميكنم. امام عليه السّلام فرمود: بجاى صبر تو، من از خوردن گوشت صبر مينمايم.
فقه الرّضا عليه السّلام: و ليكن نفقتك على نفسك و عيالك قصدا. «2»
(2) حضرت رضا عليه السّلام فرمود: نسبت به مصارف مالى در باره خود و عائله خودت، معتدل و ميانهرو باش.
في وصيّة امير المؤمنين عليه السّلام للحسن (ع) عند وفاته: و اقتصد يا بنىّ في معيشتك و اقتصد في عبادتك و عليك فيها بالامر الدّائم الّذى تطيقه. «1»
(1) على عليه السّلام ضمن وصاياى خود بحضرت مجتبى عليه السّلام فرموده است: فرزند عزيز در شئون زندگى و امور عبادى ميانهرو باش و از افراط بپرهيز. روشى را انتخاب كن كه در حدود توان و طاقت تو باشد و بتوانى هميشه آن را انجام دهى.
منبع : الحديت-روايات تربيتى، ج1
محور : پیامبر اکرم (ص) و بیت المال
عنوان مقاله: سیره عملی پیامبر اعظم (ص) در اداره بیت المال
مولف/مترجم: روح الله تولایی
موضوع: مدیریت اقتصادی و مالی / مدیریت اسلامی
سال انتشار(میلادی): 2006
وضعیت: تمام متن
منبع: اولین همایش رمضان – دانشگاه امام صادق علیه السلام
تنظیم: پایگاه مقالات مدیریت
چکیده:
پیامبر اعظم (ص) علاوه بر ماموریت هدایت انسانها، رسالت هدایت و ساختن جامعه را نیز برعهده داشتند و زمانیکه موقعیت و امکانات به حضرت اجازه داد به تشکیل حکومت و اداره جامعه نیز پرداختند. ایشان در این امر اهتمام ویژه ای داشتند و پس از ورود به مدینه اقدام به تشکیل حکومت اسلامی کردند.تلاش های پیامبر(ص) و اصحابشان سبب شد تا جامعه اسلامی بنا نهاده شود و مسلمانان در راه تداوم آن حکومت زحمات فراوانی را متحمل شدند و در نتیجه جامعه اسلامی، به تمدنی بزرگ مبدل شد. یکی از ویژگی های مهم آن جامعه اسلامی شیوه مدیریت بیت المال مسلمین توسط پیامبر(ص) بود. گرچه دوران حکومت پیامبر(ص) و به تبع آن، اداره امور بیت المال از ناحیه آن حضرت محدود به 10سال بود و از طرفی منابع تامین کننده بیت المال و مصارف آن محدود به مدینه و اطراف آن بوده است، ولی با این وجود شیوه آن حضرت در گردآوری، حفظ و نگهداری، تقسیم و مصرف بیت المال در موارد خاص خود دارای جایگاه خاصی است. همچنین اینکه سیره عملی و علمی آن حضرت نشان از حضور قطعی قدرت سیاسی و مدیریتی ایشان در اداره امور مالی مسلمانان می باشد. در نهایت این سیره عملی پیامبر(ص) می تواند سرمشق مناسبی برای تمام مدیران بیت المال جامعه اسلامی کنونی ما باشد.
کلید واژگان: سیره عملی ، پیامبر اعظم(ص) ، بیت المال ، اداره امور مالی مسلمانان
ادامه مقاله >>>
ادامه مطلب
محور : اهل بيت (ع) و مسائل اقتصادي
رزق و روزی در بیان معصومین(ع)
پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله:
ضروزی کسی که اطعام می کند، سریع تر از فرو رفتن کارد در کوهان شتر، به سویش می آید.
بحارالانوار/76/60
ضصدقه زیاد بدهید، تا خداوند به شما روزی بدهد. بحارالانوار/77/176
ضغم روزی فردا را مخور، زیرا هر فردایی روزی خود را می آورد. بحارالانوار/77/67
ضکسی که در روزی خود تأخیر و تنگی بیند، باید زیاد تکبیر بگوید و کسی که اندوهش زیاد شود، بسیار استغفار کند. کنزالعمال/9325
ضاگر آدمی، هم چنان که از مرگ می گریزد، از روزی می گریخت، باز روزی به او می رسید، هم چنان که مرگ به او می رسد. مکارم الاخلاق/2/377
ضنه حرص زدن حریص، روزی را به طرف او می کشاند و نه ناخوش داشتن کسی از روزی، آن را از او باز می دارد. بحارالانوار/77/68
امام علی علیه السلام:
ضدنیا نوبتی است و دولت آن، دست به دست می گردد؛ پس با زیباترین شیوه، بهره خود را از آن بخواه. بحارالانوار/103/26
ضگنج های روزی، در اخلاق خوش نهفته است. بحارالانوار/77/287
ضکمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند. بحارالانوار/74/395
ضهر که خوش نیت باشد، روزی اش زیاد شود.
بحارالانوار/103/21
ضاز جمله اندرزهای لقمان به فرزندش این بود: فرزندم کسی که در به دست آوردن روزی یقینش )به خدا( اندک و نیتش )به روزی رسان( سست است باید از این نکته عبرت آموزد که خدای تبارک و تعالی او را در سه مرحله از خلقتش روزی داد بدون آن که خودش در آن ها کسب و تدبیری داشته باشد، پس خدای تبارک و تعالی در مرحله چهارم نیز روزی او را خواهد داد... در رحم مادرش ... و از شیر مادرش ... و از درآمد والدینش روزی او را داد ... تا آن که بزرگ شد و عقلش رشد کرد و مستقلاً به کسب درآمد پرداخت. در این هنگام، برخود سخت گرفت و به پروردگارش بدگمان شد و از ترس تنگدستی و یقین نداشتن به وعده خدای تبارک و تعالی، حقوق مالی خود )نسبت به دیگران( را نادیده گرفت و خود و خانواده اش را در سختی و در تنگنا قرار داد. خصال/122
ضخداوند روزی شما را تضمین کرد و به کار )انجام واجبات( فرمان داده شده اید. پس، طلب روزی تضمین شده، نباید برای شما مقدم بر اعمال واجب باشد؛ لیکن به خدا سوگند که شک بر شما عارض شده و اوهام نادرست با یقین درآمیخته است؛ چندان که آن چه برای شما تضمین شده، گویی به صورت امری واجب درآمده و گویی، آن چه واجب شده، از دوش شما برداشته شده است! نهج البلاغه/ خطبه 114
ضبسا انسان هایی که )در طلب روزی( خود را به رنج می افکنند، اما در سختی و تنگدستی به سر می برند و بسا کسانی که در طلب روزی میانه روی می کنند و دست تقدیر آنان را یاری می رساند. بحارالانوار/103/35
ضاختیار کم و زیادشدن روزی ها، جز در دست روزی رسان نیست. غررالحکم/10838
ضروزی ها را مقدر فرمود و آن گاه آن ها را زیاد و کم و به تنگی و فراخی عادلانه تقسیم کرد، تا هرکه را بخواهد به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و از این طریق، سپاس گزاری و شکیبایی توانگر و تهیدست را به آزمایش گذارد. نهج البلاغه/ خطبه 91
امام حسن علیه السلام:
ضدر طلب روزی، مانند کسی که برای چیره شدن )بر دشمن( پیکار می کند، کوشش مکن و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که از کار و کوشش دست کشی، زیرا در جست وجوی فضل و روزی خدا برآمدن، از سنت است و پوییدن راه اعتدال در طلب روزی، از عفت است. نه عفت، روزی را از انسان دور کند و نه حرص، روزی زیاد می آورد؛ چه، روزی قسمت شده است و حرص زدن موجب افتادن در ورطه گناهان می شود. بحارالانوار/78/106
امام سجاد علیه السلام:
ض)در حمد و ستایش خدای عزوجل:( و از رزقی که عطا فرموده، برای هر جانداری بهره مشخصی از روزی قرار داده است و به هرکس روزی بیشتر دهد، کسی نمی تواند از آن بکاهد و به هر کس روزی کمتر دهد، کسی نمی تواند بر آن بیافزاید. صحیفه سجادیه/ دعای اول
امام محمدباقر علیه السلام:
ضروزی ها معین و تقسیم شده است، و خدای را فضل و زیادتی است که آن را از طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم می کند و این فرموده اوست که :»از خدا فضل او را بخواهید«. ذکر خدا بعد از طلوع فجر در تحصیل روزی مؤثرتر است از سفرکردن و کوشیدن. بحارالانوار/85/323
ضپشت سر برادرانت دعا کن، که این کار، روزی را به طرف تو سرازیر می کند. بحارالانوار/76/60
امام جعفر صادق علیه السلام:
ضهرکه با خانواده خود نیکوکار باشد، روزی اش زیاد شود. بحارالانوار/69/408
ضاز طلب روزی حلال دست مکش، زیرا طلب روزی حلال، تو را در دینت یاری می رساند. پای اشترت را ببند و به خدا توکل کن. امالی مفید/ 172
ضابوعبیده به امام صادق علیه السلام عرض کرد: »دعا کن که خداوند، روزی مرا در دست بندگانش قرار ندهد« امام علیه السلام فرمود: خداوند چنین کاری نمی کند. او روزی بندگان را در دست یکدیگر قرار داده است، اما از خدا بخواه که روزی ات را در دست بندگان خوبش قرار دهد، که این از خوشبختی است. تحف العقول/361
ضامیرالمؤمنین علیه السلام بارها می فرمود: به یقین بدانید که خدای تعالی اجازه نمی دهد بنده بر آن چه در قرآن برایش مقدر شده پیشی گیرد؛ هرچند سخت بکوشد و با تمام توان چاره اندیشد و ترفند زند. ای مردم! هیچ انسانی با هوش و ذکاوت خود نمی تواند تغییری در جهت افزایش روزی خود پدید آورد و از روزی هیچ فقیری، به سبب کم هوشی او، کم نمی شود. کسی که این نکته را بداند و به آن عمل کند، بیش از همه آسایش دارد و سود برده است. بحارالانوار/103/33
ضخدای تعالی، روزی احمقان را فراخ گردانید تا خردمندان درس عبرت بگیرند و بدانند که دنیا، با تلاش و زرنگی به دست نمی آید. بحارالانوار/103/34
ضهرگاه در روزی ات تأخیر و تنگی دیدی، زیاد استغفار کن، زیرا خدای عزوجل در کتاب خود فرموده است: »از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است، تا از آسمان برایتان پی درپی باران فرستد. و شما را به اموال و فرزندان مدد کند« یعنی در دنیا، »و برای شما بهشت ها قرار دهد« یعنی در آخرت. بحارالانوار/78/201
افق حوزه :: 15 اردیبهشت 1389 - شماره 268
محور : اهل بيت (ع) و جهاد اقتصادي
او بخشنده تر از ابرهای پرباران بهاری بود و در این میدان نیز هماوردی برای او نمی توان سراغ کرد.شعبی در این باره گفته است: علی (ع) بخشنده ترین مردمان بود. معاویه سرسخت ترین دشمن آن حضرت، نیز گفته بود: اگر علی انباری پر از زر و اتاقی انباشته از کاه می داشت، پیش از آنکه کاه را ببخشد، زر را می بخشید.بیت المال را می رفت، در آن نماز می گزارد و می گفت: ای زرد و ای سپید (طلا و نقره) !غیر از مرا بفریبید.
با آنکه بر همه امپراطوری اسلامی، به جز شام، فرمانروایی داشت، از خود میراثی بر جای نگذاشت.و جز او، کس دیگری به مضمون آیه نجوا (1) عمل نکرد.از دسترنج خود هزار بنده را آزاد کرد و هرگز به نیازمندی پاسخ رد نگفت. پی نوشت: 1. آیه 12 سوره مجادله.-م.
منابع مقاله: