تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 11:53 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد ایران

دکتر فرخ قبادی

1- در همایش یک روزه‌ای که هفته گذشته در تهران و تحت عنوان «همایش بهره‌وری و برنامه پنجم توسعه» برگزار شد و تعدادی از اقتصاددانان صاحب نام و نمایندگان مجلس در آن شرکت داشتند‌، یکی از سخنرانان با بررسی شرایط جمعیتی کشور و ورود متولدین دهه 60 به بازار کار‌، نتیجه گرفت که طی چند سال آینده‌، ‌باید همه ساله یک تا 2/1 میلیون شغل در کشور‌ایجاد شود و‌این مساله را یکی از مهم‌ترین چالش‌های فراروی دولت‌ها در سال‌های پیش رو دانست. پیش‌تر نیز وزیر کار و امور اجتماعی از تصمیم دولت برای‌ایجاد 1/1 میلیون شغل در سال خبر داده بود. (1)

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:43 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : معرفی کتاب

پیش گفتار- به اظهار نظرهای ذیل توجه کنید:
«باید بهره‌وری را افزایش دهیم»
«دولت برنامه‌هایی برای افزایش اشتغال دارد»
«نقدینگی باید به سوی تولید هدایت شود»
«باید مردم‌سالاری را در اقتصاد پایه‌گذاری کنیم»
«دولت باید تنظیمات لازم را در اقتصاد اعمال کند»
«بخش خصوصی باید رقابت پذیری خود را برای ورود به بازار جهانی افزایش دهد»
«با تشکیل کار گروه کنترل بازار، قیمت‌ها را کنترل می‌کنیم»
جملات فوق بریده‌هایی از جراید ایران در دهه‌های 1370 و 1380 شمسی است که توسط برخی از مسوولین بیان شده و نشانگر آن است که گویندگان آن، اعتقاد واقعی به آزادسازی اقتصادی ندارند؛ اگر چه شاید خودشان چنین تصور نکنند. این موضوع یادآور آن طنز معروف است که «شخصی سیگاری می‌گفت ترک سیگار بسیار آسان است و من تاکنون صدها بار سیگار را ترک کرده‌ام»

کتابی که با مقدمه مذکور در فوق آغاز شده است، با زبانی ساده و سلیس مشکل‌ترین مفاهیم اقتصادی مدرن را برای خواننده تبیین می‌کند.
فصل اول- ‌هایک و تفکر صنع گرا: فردریش آگوست فون‌هایک (8 مه 1899 - 23 مارس 1992) اقتصاددان معاصر، در اتریش به دنیا آمد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق در اتریش به پایان رساند. در همان سال‌ها در کلاس‌های درس بوهم باورک، نظریه‌پرداز اقتصادی معروف مکتب اتریش، مکتبی که کارل منگر پیش کسوت آن بود، شرکت می‌کرد.‌هایک به دنبال آشنا شدن با لودویک فون میزس به شدت تحت تاثیر اندیشه‌های فلسفی و اقتصادی این متفکر برجسته مکتب اتریش قرار گرفت. آن دو در سال 1927 موسسه اتریشی تحقیقات اقتصادی را بنیان گذاشتند. در دهه 1930 وارد انگلستان شد و در مدرسه اقتصاد لندن (LSE) به تدریس پرداخت. در 1950 این مدرسه را به قصد دانشگاه شیکاگو ترک گفت. وی پس از بازنشستگی مجددا به اروپا بازگشت و در سال 1974 موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. در ادامه این فصل بخش مهمی از نظرات ‌هایک تشریح می‌شود.
فصل دوم- سیری در تاریخ عقاید اقتصادی: وقتی مکاتب اقتصادی مورد بررسی قرار می‌گیرند، بسیار مهم است که سیر تکاملی این مکاتب مورد توجه باشد، به گونه‌ای که هر مکتب در ظرف زمانی خود شناخته شود. مثلا وقتی مکتب کینز مورد بررسی قرار می‌گیرد، باید توجه شود که این بررسی‌ها تنها برای آگاهی خواننده است نه آن که تصور شود این مکتب هنوز زنده و جاری است. متاسفانه در ایران بعد از انقلاب به ویژه به دلیل غلبه تفکرات چپ، کینز برای مدت‌های مدید بر اقتصاد ما حاکم بوده و هست. در این فصل آرا و عقاید چهار اقتصاددان، آدام اسمیت، ژان باتیست سه، کارل مارکس و جان مینارد کینز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
فصل سوم- فریدمن و تولد مجدد علم اقتصاد: این فصل به دلیل اهمیت فوق‌العاده فریدمن به آرا و نظرات او اختصاص یافته است. آشنایی نگارنده با فریدمن به موضوع منحنی فیلیپس بر می‌گردد. وقتی چندین سال پیش در جمعی از اقتصاددانان در صحت منحنی فیلیپس در خصوص مبادله بیکاری و تورم تشکیک کردم، با خنده آنان مواجه شدم. به همین دلیل، یک بررسی تحلیلی از این منحنی انجام داده و روی یکی از سایت‌های علمی فارسی گذاشتم که البته توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در همین اثنا پس از آشنایی با یکی از مقالات فریدمن متوجه شدم که او هم در مورد منحنی فیلیپس همین نظرات را دارد. این آغازی بود برای یک دوره فریدمن شناسی که اینک تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.
فصل چهارم- تورم: بعد از رنسانس علمی در اروپا که منجر به افزایش تولیدات گردید، کم‌کم نقل و انتقال سکه‌های فلزی مشکل به نظر می‌رسید و زمینه برای ایجاد پول کاغذی یا اسکناس فراهم گردید. پالمستراخ، بانکدار سوئدی، اولین کسی بود که به طور غیررسمی نوعی پول کاغذی را ابداع کرد و بدون آنکه خود را موظف به ذخیره تمام سکه‌های مشتریان در صندوق کند، رسید سپرده‌های مسکوک را به اوراق واقعی اعتبار تبدیل و برای اولین بار نوعی اسکناس منتشر کرد و به جای قبوض سپرده به جریان انداخت. اما اولین بانک مدرنی که به طور رسمی به انتشار و رواج اسکناس اقدام نمود، بانک انگلیس بود. در ادامه این فصل مبحث تورم و منحنی فیلیپس به طور مفصل مورد بررسی قرار می‌گیرد و تجربیات برخی کشورها نیز به آن اضافه شده است.
فصل پنجم- عوارض تفکر صنع گرا در اقتصاد ایران معاصر: این فصل با بررسی بیماری هلندی و قیمت مسکن در ایران آغاز می‌شود. بیماری هلندی عبارت از رکود بخش قابل مبادله و گسترش بخش غیر قابل مبادله طی دوره رونق ناشی از تزریق درآمدهای ارزی است و این درآمدها معمولا حاصل از صادرات مواد خام یا کمک خارجی است. تزریق این درآمدها موجب افزایش تقاضای کل می‌شود و عکس‌العمل بازار به این افزایش تقاضای کل بر حسب نوع کالا متفاوت است. کمبود کالاهای قابل مبادله، با افزایش واردات جبران می‌شود، بنابر این قیمت کالاهای قابل مبادله ثابت می‌ماند یا تغییر چشمگیری نخواهد داشت. اما پاسخ کالاهای غیر‌قابل‌مبادله (به ویژه مسکن) به افزایش تقاضای کل، افزایش قیمت است؛ زیرا نمی‌توان با واردات، کمبود این نوع کالاها را جبران کرد. البته بیماری هلندی اثرات دیگری هم می‌تواند داشته باشد و آن تضعیف تولیدکنندگان داخلی نسبت به تولیدکنندگان خارجی است. در ادامه این فصل عوارض نفت بر اقتصاد ایران از جنبه‌های گوناگون مورد بررسی قرار می‌گیرد.
فصل ششم- بحران جهانی در سال 2008 و حد دخالت دولت در اقتصاد: در بحران بزرگ اقتصادی که در سال 2007 نشانه‌های آن پدیدار و در سال 2008 همه جهان را در بر گرفت و تا هم اکنون(سال 2009) همچنان ادامه دارد. نکته جالب توجه آن است که هیچ یک از دستگاه‌های کارشناسی و تحقیقاتی عریض و طویل دولتی در آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته صنعتی نتوانسته بودند از طریق مدل‌های ریاضی این بحران را پیش‌بینی کنند و اکنون نیز قادر به توضیح آن در یک چارچوب منسجم نیستند. در این خصوص تنها یکی دو نفر از اقتصاددانان مکتب اتریش وقوع این بحران را پیش‌بینی کرده بودند. بنابر این وقتی جهانیان از پیش‌بینی این بحران عاجز بوده‌اند، به طریق اولی از درمان صحیح آن نیز عاجز خواهند بود. در این فصل ابتدا بحران فوق در چهار بند و از ابعاد مختلف مورد مداقه قرار گرفته و سپس راه پیشگیری از چنین وقایعی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
مطالعه این کتاب برای همه مردم به ویژه مدیران در سطوح مختلف، سودمند و بلکه واجب است.

منبع: دنیای اقتصاد



نظرات 1
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:43 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اندیشمندان اقتصادی

 مهدی محمدی

تحلیل‌های اقتصادی عمدتا وجود ساختارهای نهادی را برای مطالعه کارکرد اقتصاد، پیش فرض می‌گیرند. برای مثال، وجود سازمان‌هایی از نوع بنگاه تقریبا بدیهی به نظر می‌رسند.

همچنین تنوع قراردادها و حضور قانون و قواعد سیستم حقوقی در قلمرو اقتصادی بدیهی فرض می‌شدند. از این رو تلاش‌ها برای توضیح ساختار نهادی معمولا بی‌فایده یا غیر‌ضروری به نظر می‌رسیدند. رونالد کوز با بسط نظریه اقتصاد خرد موفق شد تا اصولی را برای توضیح ساختار نهادی اقتصاد مشخص کند. موفقیت او به علم حقوق، تاریخ اقتصادی و نظریه سازمانی جایگاه ویژه‌ای بخشید و به آنها اهمیت خاصی در حیطه بین رشته‌ای داد. زمان زیادی طول کشید تا رویکرد کوز جایگاه خود را در مباحث نظری پیدا کند و بعد از دهه 1970 و 1980 نظریه‌های او به نیروهای پویایی در تحقیقات اقتصادی تبدیل شدند.
رونالد کوز در 29 دسامبر سال 1910 میلادی در حومه شهر لندن متولد شد و تحصیلات اولیه را نزد والدین خود گذراند و در سن 11 سالگی مستقیم به مدرسه راهنمایی رفت و پس از گرفتن دیپلم خود با توجه به علاقه‌اش به مباحث تجاری به مدرسه اقتصاد لندن رفت و برای دریافت لیسانس رشته بازرگانی در کلاس‌های مختلفی شرکت کرد و بر حسب تصادف در مسیر اقتصاددان شدن قرار گرفت و بین سال‌های 1931 و 1932 با بورس تحصیلی به ایالات متحده آمریکا رفت و درباره موضوع کارخانه‌ها و تجارت به تحقیق پرداخت و این مسیری بود که او را به معرفی ایده جدید هزینه معاملاتی در تحلیل اقتصادی رسانید.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:43 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اندیشمندان اقتصادی

مهدی محمدی

جیمز بوکانن، نقش برجسته‌ای در توسعه بحث انتخاب عمومی در اقتصاد داشته است، مقوله‌ای که به بررسی ارتباط بین اقتصاد و سیاست می‌پردازد. او از تحلیل اقتصادی برای مطالعه تصمیمات سیاسی و سیاستمداران استفاده کرد. در عین حال او تاکید نمود که درک فرآیند سیاسی برای مطالعه اقتصاد مهم است.

بوکانن در خانواده فقیر روستایی در روستای گام ایالات متحده آمریکا در سال 1919 به دنیا آمد، مادرش در آموزش‌های اولیه او در منزل نقش زیادی داشت و او تصمیم داشت تحصیلات خود را در دانشگاه واندر بیلت ادامه دهد؛ ولی دوران سخت رکود بزرگ مانع شد و او به کالج ایالت تنیس رفت و در رشته‌های ریاضی، ادبیات انگلیسی و علوم اجتماعی تحصیل کرد، آنگاه برای تحصیلات تکمیلی رشته اقتصاد را برگزید. پس از آن برای دکترا به دانشگاه شیکاگو رفت و در سال 1948 با دریافت دکترای اقتصاد به تدریس در دانشگاه تنیس پرداخت. بوکانن تجربه تدریس و تحقیق در دانشگاه‌های مختلف آمریکا و اروپا را گذراند و از سال 1969 تا 1983 در موسسه پلی‌تکنیک ویرجینیا علاوه بر تدریس، مرکز مطالعه انتخاب عمومی را پایه‌گذاری کرد، آنگاه این مرکز را به دانشگاه جرج میزون منتقل نمود و در سال 1986 به دلیل تغییر در روشی که اقتصاددانان به مطالعه دولت و سیاستمداران می‌پردازند، موفق به دریافت جایزه نوبل شد.

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:34 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

 توماس دی لورنزو، مترجم: مجید روئین پرویزی

بیشتر مردم هنگامی که واژه «فاشیسم» به گوششان می‌خورد بی‌درنگ به یاد چهره کریه اعمال نژادپرستانه و یهودستیزی رژیم‌های تمامیت خواه هیتلر و موسولینی می‌افتند. اما فاشیسم جنبه‌ای مربوط به سیاست اقتصادی نیز داشت که در اروپای دهه‌های 1920 و 30 به نام «شرکت مداری» (Corporatism) شناخته می‌شد، این سیاست اقتصادی جزء جدایی‌ناپذیر تمامیت خواهی اقتصادی هیتلر و موسولینی بود.

شرکت مداری در آلمان و ایتالیا در طی دهه 30 به اجرا گذاشته شد و حتی برخی از روشنفکران و سیاست‌گذاران آمریکا و اروپا نیز از آن حمایت می‌کردند. در واقع شاید بتوان گفت گونه‌ای از فاشیسم اقتصادی هم از همان دهه 30 در آمریکا پا به عرصه حضور نهاد، که حتی امروزه نیز می‌توان گاهی رد پایش را دید. در ایالات متحده این سیاست‌ها نه «فاشیسم»، که «سرمایه‌داری برنامه‌ریزی شده» نامیده می‌شدند. واژه فاشیسم در ادبیات سیاسی ممکن است دیگر از سکه افتاده باشد، اما واژه هم معنی آن یعنی «سیاست صنعتی» اکنون نیز همانند گذشته محبوب است.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:34 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

لستر ثورو، مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر

سود (Profit) و ضرر در جوامع کاپیتالیستی از اهمیتی اساسی برخوردار است. کسانی که مالکیت بنگاه‌ها به آنها تعلق دارد (صاحبان سرمایه)، مدیرانی را انتخاب می‌کنند که فعالیت‌های تولیدی را جهت حداکثر کردن درآمد (سود) آنها سازمان‌دهی می‌نمایند.

فعالیت‌های آنها جهت کسب سود تحت تاثیر «دست نامرئی» مشهور کاپیتالیسم قرار دارد. اگر سود بیشتر از حد معمول باشد، سرمایه‌گذاری اضافی از جانب بنگاه‌های جدید یا بنگاه‌های موجود جذب می‌شود. سرمایه‌گذاری جدید تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که میزان سودآوری در اثر رقابت به همان سطحی کاهش پیدا کند که سرمایه‌گذاری در هر جای دیگری به همراه خواهد داشت. در واقع از این طریق است که بالا بودن میزان سوددهی، بنگاه‌ها را به سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی جذب می‌کند که مصرف‌کننده‌ها پیام می‌دهند که از صورت گرفتن سرمایه‌گذاری در آن‌ها استقبال می‌کنند.
صاحبان سرمایه با فراهم آوردن سه عامل مولد است که می‌توانند بازده کسب کنند. اولا این افراد مایل به ایجاد تاخیر در ارضای نیازهای شخصی خود هستند. آنها به جای اینکه تمامی منابع‌شان را هم‌اکنون مصرف نمایند، بخشی از درآمد کنونی خود را پس‌انداز کرده و آن را در فعالیت‌ها (طرح‌ها و تجهیزاتی) سرمایه‌گذاری می‌کنند که به تولید کالا و خدمت در آینده خواهند انجامید. زمانی که کالاها و خدمات آتی به فروش برسند، سودهایی را به همراه می‌آورند که می‌توان از آنها برای تامین مالی مصرف یا سرمایه‌گذاری بیشتر استفاده نمود. به بیان ساده صاحبان سرمایه با عدم مصرف، سرمایه فراهم می‌آورند. واضح است که بدون سرمایه تولید بسیار کمتری صورت خواهد پذیرفت. در نتیجه، مقداری از سود عملا «دستمزدهایی» است که به افرادی پرداخت می‌شود که مایلند ارضای نیازهای شخصی خود را به تاخیر بیندازند.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:34 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

 نوشته:ریچارد لیند، مترجم: سید محمد جواد رجالی

در این زمانه که شرکت‌ها دائما کارکنان را تهدید به اخراج می‌کنند، صحبت از وفاداری کارکنان ساده لوحانه به نظر می‌رسد؛ ولی هنوز وفاداری نمرده و در عوض تغییر کرده است. به گفته دانیل پینک، نویسنده کتاب «حقایق بر انگیزاننده» در گذشته وفاداری عمودی بود، سازمان‌ها در صدر بوده و برای کارکنانی که در پایین قرار داشتند امنیت ایجاد می‌کرده‌اند.»

به گفته آقای پینک، کارکنان امروزی تمایل دارند وفاداری افقی را احساس کنند؛ مانند تعهد به کارکنان و کارکنان اسبق و پروژه‌های خاص، خلاصه اینکه کارکنان را در یک تیم قرار دهید تا وفاداری ایجاد شود.
به عنوان یک مدیر اگر به دنبال برانگیختن موثر افراد هستید نیاز به درک این مطلب دارید. هیچ تاکتیک موثری برای ایجاد وفاداری وجود ندارد؛ اما کارهای کوچک بسیاری هست که شما می‌توانید(باید) انجام دهید تا رابطه قوی‌تر و سودمند‌تری با کارکنان ایجاد کنید.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:34 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

 جیمی برسی، جک اچ، پندی، مترجم: دومان بهرامی راد

بسیاری از کالاها گران و کمیاب هستند، اما پول همه جا پیدا می‌شود. راه‌های زیادی برای یک نوجوان وجود دارد تا پول در بیاورد. فقط باید به سختی کار کند و پشتکار داشته باشد. تلاش عاقلانه حتما جواب می‌دهد.

 

من در زیر به شما پیشنهادهایی را ارائه می‌دهم تا بتوانید بدون این که به درس‌هایتان لطمه بخورد کار کنید و درآمد کسب کنید:


1. وظایفی را بر عهده بگیرید و بابتشان پول بگیرید.


2. اگر در ورزش مستعد هستید با دوستانتان در تورنمنت‌های ورزشی شرکت کنید. متاسفانه مسابقات فوتبال ایده خوبی نیست؛ اما اگر در تنیس جدی هستید می‌توانید در تورنمنت‌های تنیس ثبت نام کنید و هر بار که مرحله‌ای را با موفقیت پشت سر می‌گذارید مبلغی را دریافت کنید. شنا یا اسنوکر هم ایده خوبی است. اگر می‌خواهید بیشتر لذت ببرید با دوستانتان به این تورنمنت‌ها بروید.


3. کارهای خانه را انجام دهید و بابتش از والدینتان پول دریافت کنید. سعی کنید کارهایی را انجام دهید که اصولا برای انجامشان به افراد حرفه‌ای مراجعه می‌شود. با والدیتان ارزان‌تر حساب کنید تا این قبیل کارها را به شما بسپارند. می‌توانید خانه را تمیز کنید یا ظرف‌ها و لباس‌ها را بشویید. اما به یاد داشته باشید که اگر این کارها را درست انجام ندهید والدینتان پشیمان می‌شوند. سعی کنید با آن‌ها صحبت کرده و نظرشان را به این طرح جلب کنید.


4. چمن‌های خانه‌های همسایه را کوتاه کنید. این کار سختی است و مجبورید روزهای تعطیل‌تان را وقف کار کنید؛ اما پول خوبی به دست می‌آورید. سعی کنید مراقب باشید که ابزار کار را سالم تحویل بدهید.
شما همچنین می‌توانید برای خودتان کار کنید.


5. می‌توانید چند نفر را برای خودتان استخدام کنید. می‌توانید دوستانتان را برای کوتاه کردن چمن‌ها استخدام کنید. یا در مدرسه جشنی برگزار کنید تا بهترین دانش آموزان را در زمینه‌های مختلف معرفی کنید. می‌توانید برای این جشن ورودیه تعیین کنید یا بلیت بفروشید.


6. بگذارید پول برایتان کار کند. یعنی از آن استفاده کنید تا پول بیشتری به دست بیاورید. پول توجیبی ماهانه خود را پس‌انداز کنید. به یاد داشته باشید که پس‌انداز کردن هر چه قدر هم که کوچک باشد موثر است. قلک خود را جایی بگذارید که جلوی چشمتان باشد. این باعث می‌شود که هر وقت نگاهتان به قلکتان می‌افتد پولی داخل آن بیاندازید. پول خردهایی که جمع شده را به بانک ببرید تا آن‌ها را بدون پرداخت کارمزد به اسکناس تبدیل کنید.


7. برای جمع‌آوری زباله‌ها پول دریافت کنید. مثلا هر بار ده دلار بخواهید. اگر کار شما خوب باشد می‌توانید تا مدت‌ها از این راه پول خوبی به دست آورید. می‌توانید برای پیدا کردن شغل مناسب در روزنامه محلی آگهی دهید.


8. برف پارو کنید. برای هر خانه متوسط 10 تا 20 دلار دریافت کنید یا مثلا هفته‌ای 30 دلار بگیرید تا برف‌های یک خانه را پارو کنید. هر بار که برف می‌آید این کار را بکنید. اگر کارتان خوب باشد حتی می‌توانید دستمزدتان را پیش از انجام کار دریافت کنید.


9. می‌توانید آگهی‌های شرکت‌ها را برایشان توزیع کنید.


10. می‌توانید در مدرسه یا اتوبوس دستفروشی کنید. آدامس، نوشابه، شکلات و دیگر خوراکی‌ها همیشه خواهان دارند. مثلا اگر یک دونات 20 سنتی را 60 سنت بفروشید می‌توانید با پول آن دو دونات دیگر بخرید و به فروش برسانید.


11. فقط به افراد مورد اعتمادتان قرض بدهید. حقیقت این است که این که کسی دوست شماست به این معنی نیست که فرد مورد اعتمادی است. گاهی قرض دادن به دوستان قمار کردن است.
می‌توانید کار مورد نظرتان را آگهی کنید. به یاد داشته باشید که باید در آگهی خود قیمت هر خدمتی که ارائه می‌دهید را ذکر کنید. اگر می‌توانید کالایی تولید کنید و 10 تا 20 درصد گرا‌ن‌تر از هزینه تولید، محصول خود را به فروش برسانید. فقط به فکر پول درآوردن نباشید. به اطراف خود دقت کنید و ببینید کسب‌و‌کارها چگونه کارگران خود را سازماندهی می‌کنند. افراد ثروتمند صاحب کسب‌و‌کار خود هستند. این افراد دانش پول در آوردن را دارند. خوب لباس بپوشید. این باعث می‌شود که مسوولیت‌پذیرتر به نظر بیایید.
افکار خود را منظم کنید و یک برنامه ساده برای پول در آوردن داشته باشید. کار زیاد می‌تواند شما را بیش از حد خسته کند و برای بدن در حال رشد شما خوب نباشد. گاهی می‌توانید در یک کمپ تابستانی کار پیدا کنید. این کار مفید است چون با درس‌هایتان تداخل پیدا نمی‌کند. ضمنا می‌توانید کارهای آنلاین پیدا کنید. برای یافتن این مشاغل باید در اینترنت جست‌وجو کنید.
زمانی که در مدرسه کسب و کار راه می‌اندازید قیمت‌ها را بالا نبرید. اگر بتوانید یک آدامس 40 سنتی را 55 سنت بفروشید هم کمی سود به دست می‌آورید هم مشتریانتان را حفظ می‌کنید. اجناس قدیمی خود را بفروشید. اجناسی مانند اسباب بازی، کفش یا لباس‌هایتان را به فروش بگذارید تا مشتری پیدا کنید.
فراموش نکنید که آگهی‌های خود را در صندوق پستی نیاندازید زیرا در برخی از نقاط این کار غیر قانونی است. می‌توانید آگهی‌های خود را روی در یا روی صندوق پستی بچسبانید یا در صندوق‌های مخصوص روزنامه بیاندازید. ضمنا در مدرسه قوانین را رعایت کنید. مثلا اگر آدامس جویدن ممنوع است بهتر است آدامس نفروشید. همیشه قوانین را در نظر بگیرید.
هنگام فروش اجناس خود از پدر و مادرتان اجازه بگیرید. ضمنا قبل از فروش ارزش واقعی کالا را در نظر بگیرید.
فراموش نکنید که به عنوان یک نوجوان اولویت با تحصیل است. درس و مشق را فدای پول درآوردن نکنید. پول داشتن خوب است، اما باید درس بخوانید تا در آینده بتوانید ثروتمند شوید. اما مطمئن شوید که کار خود را به بهترین نحو انجام می‌دهید تا مشتری‌های خود را از دست ندهید.
باز هم تاکید می‌کنم که پول قرض دادن می‌تواند دوستی‌ها را نابود کند.

منبع: دنیای اقتصاد



نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:30 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : دایره المعارف اقتصادی

 ریچارد استروپ، مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر

واقعیتی به نام کمیابی که در همه جا حاکم است، تضمین‌کننده آن است که انسان‌ها به رقابت بر سر منابع خواهند پرداخت. بازارها روشی برای سازمان‌دهی و هدایت این رقابت هستند. یک روش دیگر سیاست است. افراد هم از بازار و هم از سیاست برای تخصیص منابع به اهداف مطلوب خود استفاده می‌کنند. با این حال فعالیت‌های سیاسی حتی در نظام‌های دموکراتیک نیز به نحو بارزی با مبادله داوطلبانه در بازار تفاوت دارند.

افراد می‌توانند بسیاری از اموری که در بخش خصوصی قادر به انجام آنها نیستند را در سیاست به انجام برسانند. برخی از این امور مثل کنترل آلودگی ناشی از هزاران منبع آلاینده هوا که سلامت میلیون‌ها انسان را به خطر می‌اندازند یا ارائه دفاع ملی از اهمیت بسیار زیادی برای راه عموم جامعه برخوردار هستند. اما بسیاری از اقدامات بخش عمومی از قبیل ارائه یارانه به کشاورزها و اعمال محدودیت بر برخی از تاکسی‌ها در شهر منافع محدودی به بار می‌آورند که از هزینه انجام آنها بسیار کمتر است.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:29 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : دایره المعارف اقتصادی

نویسنده: کوین هوور، مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر

منحنی فیلیپس (Philips Curve) نشان‌دهنده ارتباط میان نرخ تورم و نرخ بیکاری است. اگرچه کسانی قبل از فیلیپس به مطالعه ارتباط میان این دو متغیر اقتصادی پرداخته بودند، اما تحقیقات وی راجع ‌به تورم دستمزدی و بیکاری در بریتانیا در فاصله‌ سال‌های 1861 تا 1957 نقطه عطفی در توسعه علم اقتصاد کلان بود.

فیلیپس به ارتباط معکوس و پایداری میان این دو متغیر رسید، به این نحو که هر گاه بیکاری بالا باشد، دستمزدها به آرامی افزایش می‌یابند و هر گاه بیکاری پایین‌ باشد، افزایش دستمزدها سریع خواهد بود.
فیلیپس حدس زد که هر چه نرخ بیکاری پایین‌تر باشد، بنگاه‌هایی که سرعت عمل بیشتری دارند، باید دستمزدهای پرداختی خود را افزایش دهند تا بتوانند نیروی کار که حال کمیاب شده است را به سمت خود جذب کنند. این فشار در نرخ‌های بالاتر بیکاری کاهش خواهد یافت. در واقع، «منحنی فیلیپس» رابطه متوسط میان بیکاری و رفتار دستمزدها را طی چرخه‌های کسب و کار نشان می‌داد. این منحنی، نرخی از تورم دستمزدی را به نمایش می‌گذاشت که در صورت دوام، سطح مشخصی از بیکاری برای یک مدت زمانی خاص به وجود خواهد آمد.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:24 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : دایره المعارف اقتصادی

 آرنولد‌هاربرگر، مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر

تا پیش از وقوع تغییرات شگرف موسوم به انقلاب کینزی در اواخر دهه 1930 و 1940، دو بخش اصلی نظریه اقتصادی نوعا «نظریه پولی» و «نظریه قیمت» نامیده می‌شدند.

امروزه دوگانگی مشابهی بین «اقتصاد کلان» و «اقتصاد خرد» وجود دارد. عاملی که این تغییر را به وجود آورده، در سمت کلان نظریه اقتصادی روی داد؛ به این شکل که اقتصاد کلان جدید در مقایسه با نظریه قدیمی پولی، موضع آشکارتر و مشخص‌تری در قبال نوسانات به وجود آمده در درآمد و بیکاری (و نیز در سطح قیمت‌ها) داشت. در مقابل هیچ انقلابی که اقتصاد خرد امروز را از نظریه پیشین قیمتی جدا کند، صورت نگرفته است؛ بلکه در واقع یکی به صورت طبیعی و بدون هیچ مناقشه قابل‌توجهی از دیگری به وجود آمد.
قدرت اقتصاد خرد از سادگی ساختار اصلی آن و ارتباط نزدیکی که با دنیای واقع دارد، ناشی می‌شود. اقتصاد خرد در یک کلمه با عرضه و تقاضا و شیوه تعامل آن‌ها در بازارهای مختلف سر و کار دارد.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:24 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : دایره المعارف اقتصادی

 کلارک ناردینلی، مترجم: سید محمدصادق الحسینی

بین‌سال‌های 1760 تا 1860، پیشرفت تکنولوژیکی، آموزش و افزایش موجودی سرمایه، انگلستان را به کارگاه دنیا تبدیل کرد. دگرگونی‌ که با عنوان انقلاب صنعتی شناخته شد، به افزایشی مداوم در درآمد سرانه حقیقی انگلستان منجر شد و با گسترش دامنه اثرات آن همین تاثیر را در دیگر کشورهای غربی به جای گذارد.
  مورخان در این نکته که انقلاب صنعتی یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخی بود و باعث گذار سریع دنیا به دوران مدرن شد توافق دارند؛ اما درباره بسیاری از جنبه‌های این رویداد اختلاف‌نظرهای زیادی وجود دارد. چگونگی تاثیرگذاری انقلاب صنعتی بر مردم عادی که غالبا طبقات کارگر نامیده می‌شوند، از قدیمی‌ترین موارد اختلاف نظر در این باره به شمار می‌رود.
گروهی از مورخان بدبین اعتقاد دارند که استانداردهای زندگی افراد عادی پس از انقلاب صنعتی کاهش پیدا کرد، در حالی که گروه دیگر که همان مورخان خوش‌بین هستند، معتقدند که این استانداردها افزایش پیدا کرد.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:24 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اندیشمندان اقتصادی

 مهدی محمدی

گری بکر از جمله بزرگ‌ترین اقتصاددانان اواخر قرن بیستم است. رویکرد منحصربه‌فرد او شامل کاربرد فرض عقلانیت اقتصادی به تعداد زیادی از مسائل اجتماعی است که معمولا توسط اقتصاددانان مورد مطالعه قرار نمی‌گیرد.

این رویکرد منجر به تعداد زیادی از گرایش‌های جدید در اقتصاد از قبیل اقتصاد جرم و مجازات، اقتصاد اعتیاد، اقتصاد خانوار، نظریه سرمایه انسانی و اقتصاد تبعیض گردید.
گری بکر در سال 1930 در شهر پاتسویل ایالت پنسیلوانیا متولد شد و در نیویورک بزرگ شد. او لیسانس خود را از دانشگاه پرینستون گرفت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه شیکاگو رفت و در سال 1953 دکترای خود را دریافت کرد. پایان‌نامه دکترای او درباره اقتصاد تبعیض تحت‌نظارت فریدمن بود. بکر در دانشگاه شیکاگو طی سال‌های 1954 تا 1957 تدریس کرد و آنگاه به دانشگاه کلمبیا رفت و در سال 1969 به عنوان پروفسور اقتصاد و جامعه شناسی به شیکاگو بازگشت و از سال 1985 در مجله بیزنس ویک به نوشتن ستون اقتصادی پرداخت و با عموم مردم ارتباط برقرار کرد و در سال 1992 موفق به دریافت جایزه نوبل شد.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : جمعه 19 فروردین 1390  | 12:24 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اندیشمندان اقتصادی

 مهدی محمدی

بازارهای مالی در اقتصاد بازاری مدرن با تخصیص منابع بهره‌ور در زمینه‌های مختلف تولید نقش اساسی ایفا می‌کنند.

بازارهای مالی تا حد زیادی، پس انداز در بخش‌های مختلف اقتصاد را به بنگاه‌ها برای سرمایه‌گذاری در ساختمان و ماشین‌آلات و غیره منتقل می‌کنند. بازارهای مالی همچنین چشم‌انداز و ریسک‌های انتظاری بنگاه‌ها را منعکس می‌کنند.
در قسمت پیشین به تبیین جوایز نوبل اعطا شده به دو کار پیشرو در زمینه اقتصاد مالی توسط هاری مارکوئیتز و ویلیام شارپ پرداخته شد. در این قسمت به بررسی سومین کار برجسته در حیطه نظریه تامین مالی شراکتی(2) و ارزیابی بنگاه‌ها در بازارها باز می‌گردیم. مهم‌ترین دستاوردها در این زمینه توسط مرتون میلر با همکاری اولیه مودیگلیانی صورت گرفت، که در این شماره به آن می‌پردازیم. این نظریه رابطه بین ساختار دارایی سرمایه‌ای بنگاه و سیاست تقسیم سود را از یکسو و ارزش بازاری آنها را از سوی دیگر توضیح می‌دهد.
جایزه نوبل سال 1990 به پاس فعالیت‌های مرتون میلر در زمینه اقتصاد مالی به وی تعلق گرفت که در ادامه به تشریح نظریه‌ وی پرداخته خواهد شد.
در حالی که مدل انتخاب پرتفوی و CAPM بر سرمایه‌گذاران مالی تمرکز داشته، مرتون میلر به همراه فرانکو مودیگلیانی نظریه‌ای برای رابطه بین ساختار دارایی سرمایه‌ای و سیاست تقسیم سود بنگاه‌های تولیدی از یکسو و ارزش بازاری بنگاه‌ها و هزینه‌های سرمایه آنها را از سوی دیگر مطرح نمودند. نظریه مبتنی بر این فرضیه است که سهامداران دسترسی کامل به بازار سرمایه دارند، در نتیجه بنگاه‌ها مجبور نیستند که تصمیمات خود را برای ترجیحات ریسکی سهامداران مختلف تعدیل کنند. مدیران شرکت‌ها می‌توانند منافع سهامداران خود را با حداکثرسازی ثروت خالص بنگاه تامین کنند. به عبارت دیگر، به نفع سرمایه‌گذاران نیست که بنگاه‌ها ریسک‌ها را از طریق تنوع‌سازی کاهش دهند، بلکه سهامداران می‌توانند خودشان از طریق انتخاب پرتفوی به آن دست یابند.
مدل اساسی میلر و مودیگلیانی در مقاله سال 1958 آنها تحت عنوان «هزینه سرمایه، تامین مالی شراکتی و نظریه سرمایه‌گذاری» فرمول‌بندی شد. با استفاده از این مدل، آنها دو قضیه ثبات را استخراج کردند. اولین قضیه ثبات بیان می‌کند که انتخاب بین تامین مالی سهام و وام‌گیری بر ارزش بازاری بنگاه و میانگین هزینه‌های سرمایه تاثیر نمی‌گذارد و بازدهی انتظاری بر سهام بنگاه به طور خطی با نسبت بین بدهی و سهام بنگاه (موسوم به اثر اهرمی) افزایش می‌یابد. دومین قضیه نیز تحت همان فرض بیان می‌کند که سیاست تقسیم سود بنگاه بر ارزش بازاری آن تاثیری ندارد.
پشتوانه فکری این قضایا بر این اساس است که تاثیرات هر تغییر در ساختار دارایی مالی بنگاه در پرتفوی سهامداران می‌تواند با تغییرات در پرتفوی سهامداران خنثی شود. همچنین در مورد قضیه دوم دلیل این است که هر واحد پول افزایش در سود تقسیمی موجب کاهش ثروت شرکت به همان اندازه می‌شود در نتیجه ارزش بازاری شرکت تفاوتی نمی‌کند.
این دو قضیه مبتنی بر مفروضات بسیار ساده‌ای است که در تحقیقات بعدی تا حد زیادی کنار گذاشته شد. مرتون میلر در این تحقیقات سهم قابل توجه‌ای در اواسط دهه 1960 داشت. میلر همچنین نشان داد که چطور طراحی ساختارهای مالیاتی مختلف بر رابطه بین ساختار دارایی سرمایه‌ای بنگاه‌ها و ارزش بازار تاثیر می‌گذارد. او همچنین اهمیت هزینه‌های ورشکستگی را در رابطه بین ساختار دارایی مالی بنگاه و سیاست تقسیم سود آن و همچنین ارزش بازاری سهام بنگاه مورد تحلیل قرار داد.

منبع: دنیای اقتصاد



نظرات 0

تعداد کل صفحات : 82 :: 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 >