کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

 

آشنایی با سردارانی که نشان «فتح» گرفتند+عکس
با اعطای نشان فتح به فرمانده نیروی دریایی سپاه، حالا سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه، سرلشکر سلیمانی فرمانده سپاه قدس، سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی و سردار فدوی دارای نشان فتح هستند.

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، اهدای نشان "فتح" از سوی رهبر معظم انقلاب به فرمانده نیروی دریایی سپاه و چهار تن از فرماندهان این نیرو که در جریان توقیف شناورهای امریکایی و بازداشت تفنگداران متجاوز امریکا در محدوده جزیره فارسی، اقدام شجاعانه و بهنگام کرده بودند، اتفاقی بود که بار دیگر اهمیت این اقدام مهم و قاطع فرزندان انقلاب اسلامی را نشان داد و برجسته کرد.
این رخداد مهم که موجب شد بار دیگر، نام فرماندهانی به جمع رزمندگانی که مفتخر به دریافت این نشان شده اند اضافه شود، از جهات مختلفی حائز اهمیت و بررسی است و بر این اساس، مشرق به این موضوع خواهد پرداخت که نشان "فتح" چیست و تاکنون کدام فرماندهان نیروهای مسلح مفتخر به دریافت این نشان از فرمانده معظم کل قوا شده اند؟

از زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای، فرماندهی کل قوا را بر عهده گرفته اند، ایشان بنا به مناسبت های مختلف اقدام به اعطای این نشان به فرماندهان عالی رتبه و رزمندگان جان بر کف نیروهای مسلح کرده اند که اولین آن، روز 5 مهرماه سال 1368 بوده است.

در آن  روز که ششمین روز از هفته دفاع مقدس محسوب می شد، 54 نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران که نقش مهمی در عملیات بزرگ و ظفرمندانه بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر در سال 1361 ایفا کرده بودند، طی مراسمی به افتخار دریافت نشان فتح از رهبر انقلاب اسلامی نائل شدند.

در مراسم مذکور، محسن رضائی و امیر شهید صیاد شیرازی فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا در عملیات بیت المقدس و همچنین یکی از بستگان بسیجی نام آور و پرافتخار "شهید حسین فهمیده" نشان درجه یک فتح را دریافت کردند. همچنین در این مراسم به 21 تن از فرماندهان سپاه و ارتش و یک تن ازجهادگران نشان درجه دو فتح و به 29 تن دیگر از فرماندهان سپاه و ارتش که در علمیات پیروزمندانه بیت المقدس شرکت داشته اند نشان درجه سه فتح تعلق گرفت که توسط حضرت آیهالله خامنه ای به آنان اعطاء شد.

رهبر انقلاب در مراسم مذکور همچنین خطاب به فرماندهان نیروهای مسلح تاکید کردند: « این نشان، اولاً نشان سپاسگزاری و قدردانی جمهوری اسلامی از شما عزیزانی است که خدمتی بزرگ و ارزنده را در جنگ تحمیلی، از خودتان نشان دادید. ثانیاً، یک یادگار ماندنی است تا در آینده همه بدانند که در یک فصل بسیار خطرناک و دشواری از زندگی و تاریخ جمهوری اسلامی، صاحبان این نشانها، چه فداکاری‌یی نشان دادند و چه عظمت انسانی‌یی از خودشان بروز دادند. این نشان، یک کار سمبلیک است، والّا قدر کار شما بیش از اینهاست و امیدواریم که همه‌ ملت و کشور و مسؤولان، قدر شما و مجاهداتتان را بدانند و ان‌شاءاللَّه همیشه از شما قدردانی کنند.»

از جمله مشهورترین فرماندهانی که در این مراسم مفتخر به دریافت نشان فتح شدند، می توان به سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، امیر خلبان حبیب بقایی، امیر شهید مسعود منفرد نیاکی، برادر پاسدار علی شمخانی، برادر پاسدار سید رحیم صفوی، برادر پاسدار غلامعلی رشید، برادر پاسدار شهید غلامحسین افشردی، برادر پاسدار شهید مهدی باکری، برادر پاسدار شهید مهدی زین الدین، برادر پاسدار شهید حسین خرازی، برادر پاسدار شهید حاج ابراهیم همت، برادر پاسدار عزیز جعفری، برادر پاسدار قاسم سلیمانی و برادر پاسدار (شهید) احمد کاظمی اشاره کرد.

چند ماه بعد و در 15 بهمن همان سال، به میمنت ایام مبارکه دهه فجر، 210 تن از فرماندهان و نیروهای برجسته و فداکار ارتش و سپاه که در دو عملیات پیروزمند کربلای پنج و کربلای هفت نقش مؤثر و مهمی را بر عهده داشتند به افتخار دریافت نشان فتح از دست حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا نائل شدند.


اعطای نشان فتح به چند تن از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در دفاع مقدس

 

ایشان در این مراسم نیز تاکید کردند: « امیدواریم که خدای متعال به شما کمک کند و ان‌شاءاللَّه این توفیق را هم به ما بدهد که بتوانیم یاد رزمندگان عزیز و شجاعتهای بزرگ آنها را همیشه زنده بداریم. این، یک وظیفه‌ قطعی بر عهده‌ ماست و اهدا و تقدیم این نشان به شما نیز به‌همین معناست. این اقدام، بزرگداشت شجاعت و فداکاری ‌یی است که در آن برهه از شما صادر شد و این چیز کوچکی در مقایسه با آنهاست. آنچه مهمتر و بزرگتر است، سپاس الهی و پاداشِ معنویِ تمام نشدنی است.»

فرمانده معظم کل قوا در 1369 و به مناسبت هشتمین سالگرد آزادی خرمشهر از اشغال متجاوزین بعث عراق نیز نشان درجه یک و درجه دو فتح را به 76 تن از فرماندهان، رزمندگان و بازماندگان شهدای عملیات فتح المبین و بیت المقدس اعطاء کردند.

همچنین رئیس ستاد فرماندهی کل قوا نیز نشانهای درجه سه فتح را از دست مقام معظم رهبری دریافت و پس از پایان این مراسم به نمایندگی از سوی فرماندهی کل قوا به 410 تن از فرماندهان و رزمندگان منتخب اسلام که در این دو عملیات پیروزمند حضور فعال داشته اند، اعطاء کرد.

در اولین روز شهریورماه سال 1369 نیز، همزمان با آغاز هفته دولت، مقام معظم رهبری به پاس زحمات و فداکاریهای آقای هاشمی رفسنجانی در طول جنگ تحمیلی نشان درجه یک فتح را به وی اعطا فرمودند.

نگاهی به طراحی نشان فتح

بررسی های مشرق نشان می دهد نشان فتح از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است.

آنطور که سردار افشار معاون وقت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح در سال 1368 اعلام کرده بود: "نشان فتح" به عنوان سمبل عملیات پیروزمندانه رزمندگان اسلام و نشانی برای فاتحان عملیات‌های پیروز رزمندگان اسلام انتخاب شده است و دیگر نشان ها نیز به نیروهای مؤثر در خدمات رزمی، فعالیت های پشتیبانی، ایثارگران، جانبازان، و مبتکرین در اختراعات و اکتشافات صنایع نظامی، امدادگران و فعالین در امور هنری اعطاء خواهد شد.
 
اعطای نشان نصر به فرماندهان

سالها بعد و در دوم خرداد 1379، همزمان‌ با فرارسیدن‌ سالروز عملیات‌ پیروزمندانه‌ بیت‌المقدس‌ و فتح‌ خرمشهر، حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و فرمانده‌ کل‌ قوا به‌ جمعی‌ از فرماندهان‌ و مسؤولان‌ پشتیبانی‌ دفاع‌ مقدس‌ نشان‌ "درجه‌ یک‌ نصر" اعطا کردند.

از جمله مسئولانی که مفتخر به دریافت نشان نصر شدند، سرلشکر بسیجی‌ دکتر سید حسن‌ فیروزآبادی‌، امیر سلیمی‌ مسؤول‌ دفتر مشاورت‌ امام‌ (ره‌) در امور دفاعی‌ و مسؤول‌ ستاد جنگهای‌ نامنظم‌ و وزیر دفاع‌، حجت‌الاسلام‌ دکتر حسن‌ روحانی‌ رئیس‌ ستاد پشتیبانی‌ جنگ‌،  سردار افشار رئیس‌ ستاد مرکزی‌ سپاه‌ در دوران‌ دفاع‌ مقدس‌، محسن‌ رفیق‌‌دوست‌ مسؤول‌ تدارکات‌ سپاه‌ و وزیر سپاه‌ در دوران‌ دفاع‌ مقدس‌، سردار جلالی‌ وزیر دفاع‌ و مهندس‌ فروزش‌ مسؤول‌ ستاد پشتیبانی‌ جنگ‌ جهاد سازندگی‌ بودند.


3 نشان فتح که به دست فرمانده معظم کل قوا به سردار حاج قاسم سلیمانی باعطا شده است

 


فرمانده کل قوا در ششم مهرماه سال 1376 نیز سید‌مرتضی سنایی طراح هواپیمای آذرخش و فرزند شهید ستاری را به دریافت نشان درجه یک هنر مفتخر کردند و پس از آن در سال 92، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دریافت نشان فتح یک از دست فرمانده معظم کل قوا نائل شد.

از آن سال تاکنون، خبری رسمی درباره اعطای نشان توسط رهبر معظم انقلاب به فرماندهان نیروهای مسلح منتشر نشده بود و تنها فرماندهی که توانست نشان رسمی دریافت کند، ناوسالار یکم پاسدار ابوالقاسم آمانگاه فرمانده‌ مرزبانان دستگیر کننده متجاوزان انگلیسی در آب‌های کشورمان بود که نشان درجه‌ 3 لیاقت از سوی محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق کشورمان دریافت کرد.

 

بالاخره پس از گذشت بیش از 2 سال از آخرین فرمانده ای که نان فتح دریافت کرده بود، سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چهار تن از فرماندهان این نیرو که در جریان توقیف شناورهای امریکایی و بازداشت تفنگداران متجاوز امریکا در محدوده جزیره فارسی، اقدام شجاعانه و بهنگام کرده بودند، به افتخار دریافت «نشان فتح» از دست حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا نائل شدند با این اوصاف، حالا سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه، سرلشکر سلیمانی فرمانده سپاه قدس، سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی و سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، دارای نشان فتح هستند.

منبع/مشرق

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 6:02 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

روایتی دست اول از یک شاهد عینی

 

روزی که «آقا» آمد
صاحب خاطرات هم، مانند میلیون ها نفر دیگر، در آن روز امام را ندید اما تب و تاب مردمِ منتظر و نگران را، مانند هنرمندی زبردست، بر پیشانی تاریخ نقاشی کرد
روزی که «آقا» آمد

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج،به نقل از خبرگزاری فارس، میلیون ها ایرانی در زمستان 1357، شاهد و حاضر در میدان انقلاب اسلامی بودند و روزهای پرحرارتِ بهمن 38 سال قبل را با گوشت و خون خود درک کردند اما تنها و تنها یک نفر، قلم به دست گرفت و کم تر از یک سال بعد، مشاهدات خود را با جزئیات در تاریخ جاودانه کرد. به همین دلیل باید «سید محمود گلابدره ای» را  مهم ترین شاهد روزهای انقلاب دانست. بی شک خاطرات مرحوم «گلابدره ای» از لهیبِ آتش خشم ملت ایران، ماندگارترین و معتبرترین سندِ تاریخ شفاهی از عملکرد جمعی مردم ایران در زمستان 1357 است.

آن چه خواهید خواند، مشاهدات مرحوم «سید محمود گلابدره ای» از روز 12 بهمن 1357 است. روزی که در آن، باند فرودگاهی از سینه ی میلیون ها ایرانی ساخته شد و هواپیمای «امام خمینی» بر رویش فرود آمد. روزی که ایران، رشحه ای از رشحات «ظهور» را با تمامِ‌وجود درک کرد. صاحب خاطرات هم، مانند میلیون ها نفر دیگر، در آن روز امام را ندید اما تب و تاب مردمِ منتظر و نگران را، مانند هنرمندی زبردست، بر پیشانی تاریخ نقاشی کرد. 

خواندن این بخش کوتاه از خاطرات «سید محمود گلابدره ای» را به همه ی کاربران عزیز توصیه می کنیم: 

شب نشسته بودیم دور هم. حالا همه مطمئن بودیم که «آقا» فردا می‌آید. تصمیم گرفتیم که برویم گشت و دوری بزنیم و از ا» طرف هم برویم خیابان خورشید تا آنجا نزدیک‌تر باشیم. نزدیک‌تر به کجا؟ معلوم نبود. هیچ‌کس نمی‌دانست. از خانه زدیم بیرون. سیدخندان خبری نبود. حالا حکومت نظامی شده بود حکومت مردمی! سرتاسر خیابان آیزنهاور مردم ریخته بودند بیرون و با شیلنگ آب می‌پاشیدند و جارو می‌کردند و آت و آشغال را جمع می‌کردند. تیرآهن‌های دیروزی را «یا علی» گویان از کف خیابان برمی‌داشتند و کنار می‌کشیدند. خم می‌شدند، راست می‌شدند و می‌گفتند و می‌خندیدند. خیابان و میدان شهیاد تا خود فرودگاه را کرده بودند مثل دسته گل. حالا حکومت نظامی ماستمالی شده بود. همه جا دست خود مردم بود و در و دیوار را تمیز می‌کردند. حتی ته سیگار را توی تاریکی از کف پیاده‌رو برمی‌داشتند. انگار نذر داشتند. مادرم و خواهرم و بچه‌ها هم از ماشین ریختند بیرون و آنها هم مشغول شدند.


تزئین خیابانِ آزادی در روز 12 بهمن 1357

پیمان با بچه‌های خواهرم همگی با هم مثل مرغ که دانه برمی‌چینند پخش و پلا شده بودند و آت و آشغال جمع می‌کردند. کف خیابان مثل آینه می درخشید. امشب برقی‌ها از همان سر شب تا حالا برق را قطع نکرده بودند. عجب تکنیکی بود؟ چه کلکی می‌زدند؟ چه کلیدی داشتند این برقی‌ها؟ هیچکس پی نبرده بود. یک آن تا گوینده اخبار می‌آمد حرف عوضی بزند تیک همه جا خاموش می‌شد! اما امشب از خیر حرف‌های گوینده هم گذشته بودند و همان نیم ساعت ـ یک ساعت وقت اخبار هم خاموش نکرده بودند. بعد از یکی دو ساعت گشت زدن همگی به خیابان خورشید آمدیم و من با سعید قرار گذاشتیم که بچه‌ها و مادرم به آنجا بروند تا بتوانند خوب آقا را ببینند. «آقا» بنا بود از سه راه شاه هم بگذرد و آپارتمان سعید خوب جایی بود. تا نصفه‌های شب نشستیم و بحث کردیم. خوابمان نمی‌برد. مثل شب عروسی که دور اتاق عروس و داماد تا صبح می‌نشینند و حرف می‌زنند حالا ما هم نشسته بودیم و هی از «آقا» می‌گفتیم که حالا توی پاریس است، حالا دارد سوار می‌شود، حالا توی هواپیماست، حالا چه می‌کند، چه می‌گوید و همینطور هر کسی حدسی می‌زد. کم‌کم خوابمان گرفت و خوابیدیم.


درخت های خیابان آزادی و مردمی که در انتظار دیدن امام خود هستند

صبح زود از خواب پریدم. زنها سوار ماشین شدند که بروند به آپارتمان سعید سه راه شاه و من با بقیه اول خواستیم برویم بهشت زهرا که بعد تصمیم گرفتیم بیاییم دم دانشگاه. چون «آقا» 9.5 می‌آمد و بعد ده می‌رسید دم دانشگاه و آنجا بنا بود صحبت کند.

یکی دو نفر سر کوچه بودند و داد می‌زدند: «مردم! گول تلویزونو نخورین. این حرفا رو زدن که مردم تو خیابونا نریزن. گفتن مراسم ورود آقا رو پخش می‌کنیم که مردم به پیشواز نرن. تو خونه‌ها بمونن.»

آنها هم نمی‌گفتند، مردم در خانه نمی‌ماندند. با اینکه ساعت هفت بود، وقتی رسیدم به چهار راه پهلوی همه جا بسته بود. مردم کیپ تا کیپ ایستاده بودند. سر درخت‌ها و سر در مغازه‌ها، سر بام‌ها، لب هره‌ها همه جا نشسته و ایستاده جا گرفته بودند. تازه ما متوجه شدیم که چقدر دیر از خانه بیرون آمده‌ایم. از شوهر خواهرم و بچه‌ها جدا شدم و فرو رفتم توی جمعیت و هر جوری بود خودم را رساندم به صحن جلوی در دانشگاه. از زیر تریلی دولادولا خزیدم و از آن طرف سر درآوردم. اما جلوتر نمی‌شد رفت. مردم به هم جوش خورده بودند. هر چه کردم نشد. چند دقیقه‌ای ایستادم که ناگهان یکی از بچه‌ها را دیدم. بازوبند بسته آن وسط ایستاده بود. اسمش را بلد نبودم. او هم اسم مرا نمی‌دانست. از آن بچه‌هایی بود که هر روز همدیگر را اینجا و آنجا می‌دیدیم. صدایش کردم. جلو آمد و گفت کجا بودی تو؟ حالا کجایی؟ دستم را گرفت و کشید تو و برد کنار مردی که کنار میکروفون ایستاده بود. گفت: آقای احمدی! این آقا ... و داشت معرفی می‌کرد که چهار ـ پنج نفر خبرنگار خارجی آمدند. کارت می‌خواستند. مرد مسئول انگلیسی بلد نبود. با خارجی‌ها حرف زدم و ترجمه کردم و نام آنها را روی کارت نوشتم و زدم به سینه‌شان. همان پسر گفت: «تو پس انگلیسی هم بلدی؟»

احمدی انگار که تازه متوجه حضور من شده باشد، گفت: «این آقا از کجا آمده اینجا؟»

اینجا پای میز غدغن بود. پسر گفت: این آقا و در گوش احمدی پچ‌پچ کرد. احمدی با من دست داد و کارتی برای من صادر کرد و بازوبندی به بازویم بست و اسم رمز را که «ضربت» بود بیخ گوشم گفت و گفت خوب شد. بازویم را گرفت و گفت: «شما مسئول همینجایین. از اینجا تا سر خیابان همین محوطه!»


خیابان آزادی، امام، مردم و دیگر هی

حالا من شده بودم مسئول اینجا و احمدی دنبال من می‌آمد که خبرنگاران و عکاسان و فیلمبرداران خارجی را راهنمایی کنم. دو تا تریلی یکی اینور یکی آنور صحن جلوی دانشگاه پارک کرده بودند و خبرنگارها و دوربین‌چی‌ها می‌باید روی آن دو بایستند. میزی که «آقا» باید پشتش می‌ایستاد و صحبت می‌کرد جلوی در زیر طاقی بود و در اصلی هم بسته بود و پشت در هم توی دانشگاه یک عده جوان ایستاده بودند. من حالا اینجا بودم. مثل بچه‌ها احساس غرور می‌کردم. دو نفر از بچه‌های فیلمبردار را دیدم. راهشان نمی‌دادند. وسط خیابان بودند. از احمدی دو تا کارت برایشان گرفتم و آوردمشان تو و رفتند روی تریلی سمت چپی و پایه دوربین را روی تریلی کار گذاشتند. حالا ساعت از 9 صبح هم گذشته بود و رادیو هیچ نمی‌گفت. موسیقی پخش می‌کرد. آهنگ پخش می‌کرد. مردی که رادیو را به گوشش چسبانده بود وقتی به ساعتش نگاه کرد و دید ده شده از بغل‌دستی‌اش هم پرسید و مطمئن که شد محکم رادیو را کوبید کف زمین و فحش خواهر و مادر داد.

همه عصبانی شده بودند. همه جا بلندگو بود. مجاهدین حرف می‌زدند. میکروفون اصلی، داخل دانشگاه بود. آن کسی که آنجا توی اتاق پشت میکروفون بود از اینجا و سرتاسر خیابان که بلندگوکشی شده بود خبر نداشت. از زندگی حنیف‌نژاد می‌گفت، از مجاهدین می‌گفت و یک روند حرف می‌زد.

آقایی عصبانی شد و احمدی را صدا زد و بلند فریاد کشید: «برید این بلندگوها را خفه کنین!» حالا «چو» افتاده بود، آقا در فرودگاه است. همینطور دهان به دهان این خبر از فرودگاه رسیده بود به اینجا. مردم هجوم آوردند. آقایان که ردیف اول دور تا دور ایستاده بودند ریختند روی هم. دسته‌دسته آقا می‌آمد. انگار آقایانی که می‌باید اینجا می‌ایستادند و خدمت «آقا» می‌رسیدند، گلچین شده بودند. همه چاق همه گنده، همه سرِ حال همه با عمامه‌های بزرگ و من که کنار میز بودم از دهان آقایی شنیدم که سرش را بیخ گوش آقای بغل‌دستی‌اش برد و آقای عمامه سفیدی را نشان داد و حرف رکیکی زد و مسخره‌اش کرد و گفت: «نیگاش کن ایشونم اومده. شرم و حیا هم خوب چیزیه!»

نگاه کردم. آقای عمامه سفید مورد نظر این آقا کمی جلوتر از همه ایستاده بود و یک مشت «آقا» پشت سرش با احترام ایستاده بودند.


استقبال امت از امام

آنهایی که گل میخک در دست داشتند گلها را ریختند روی زمین و ما با گلها راهی درست کردیم از پای میز تا وسط خیابان. گلها که تمام شد، من وسط خیابان ایستاده بودم که یکی مچ دستم را گرفت و کشید توی جمعیت. آقایی که آنجا بود پرید به من گفت: «اسمت چیه؟» اسمم را گفتم. دو نفر مرا گرفتند و یکی‌شان گفت: «از کجا اومدی؟»

گیج شده بودم. گفتم «ضربت» و بعد گفتم: «آقای احمدی» و بعد وحشت‌زده گفتم: «چی شده مگه؟»

همان آقا دستم را گرفت و گفت: «بیا!» دنبالش آمدم. احمدی حالا نبود. آقا دست مرا ول نمی‌کرد. آن پسر هم که مرا می‌شناخت حالا نبود.

احمدی از آن طرف آمد و آقا با تعجب گفت: «این کیه؟»

احمدی گفت: «از خودمونه»

آقا دست مرا ول کرد و بعد گفت: «چرا اومدی توی خیابون» و بازوبندم را نشان داد.

تازه متوجه شده بودم رنگ بازوبند من با رنگ بازوبند نگهبان‌های توی خیابان فرق دارد. سر خورده بودم. احساس پشیمانی می‌کردم. ناراحت شده بودم. آمدم کنار میز پای میکروفون نشستم.

حالا آقایی حرف می‌زد. صدای آقا از همه بلندگوها پخش می‌شد. همه حرف می‌زدند. ولوله بود. کسی گوش نمی‌کرد. جمعیت آرام نمی‌گرفت. ناگهان جیپ نارنجی رنگ وزارت نیرو که آنتنی روی سقفش بود آمد و همهمه شروع شد و همه حمله کردند، پشت سرش مینی‌بوس و پشت سر، باز مینی‌بوسی و باز مینی‌بوس پشت مینی‌بوس می‌آمد. به در و پیکر و سقف مینی‌بوس آدم آویزان بود. پشت سرش ماشین تلویزیون آمد. مردم حمله کردند. ما خود با جمعیت جلو می‌رفتیم. ناگهان آقایی از پشت آقایان پرید و دوید به طرف خیابان. چند نفر ریختند و گرفتندش و ریختند بر سرش. مردم حمله کردند. حالا مینی‌بوس باز پشت مینی‌بوس می‌آمد. بلندگوهای مینی‌بوس‌ها صدا می‌کرد. مشخص نبود چه می‌گویند؟ طلبه‌های جوان ایستاده بر سقف مینی‌بوس‌ها هی به جلو و عقب اشاره می‌کردند. حالا همه ریخته بودند توی خیابان. صحن جلوی در دانشگاه پر شده بود و ما هم گم شده بودیم توی جمعیت. ازدحام مثل آب لمبر لمبر می‌خورد و جابه‌جا می‌شد و موج حرکت می‌کرد و دیواره گوشتی مسیر خیابان تنگ و تنگ‌تر می‌شد و آن وسط ماشین‌ها و مینی‌بوس‌ها و موتورسوارها و نگهبان‌ها مثل ماهی مردم را می‌شکافتند و می‌رفتند. همه جا آدم بود و به در و پنجره ماشین‌ها که در حرکت بودند آدم آویزان بود و همان‌ها بودند که حواس مردم را پرت می‌کردند. گاهی به ماشین جلویی و گاهی به عقبی اشاره می‌کردند که آقا اینجاست و آنجاست.

ما پشت سر همه‌گیر کرده بودیم. حالا جمعیت پشت ماشین‌ها می‌رفت. ماشین آقا رفته بود. کدام یکی بود و کی رفته بود؟ کسی نمی‌دانست.

همه صلوات می‌فرستادند. حتی یکی از آدم‌هایی که اینجا بود و دور و بر من بود ماشین آقا را هم ندیده بود. آقا رفته بود. انگار یکی گولم زده بود. سرم شیره مالیده بود. کلک خورده بودم. حس می‌کردم آقا اصلاً بنا نبوده اینجا بیاید. احساس عجیبی داشتم. کارت را از سینه کندم. بازوبند را هم باز کردم و با جمعیت راه افتادم. چاره‌ای نداشتم. آقا را ندیده بودم. جمعیت می‌رفت و من هم توک پا توک پا می‌رفتم. از دار و درخت و در و دیوار آدم می‌ریخت. تا سه راه شاه با جمعیت آمدم. جمعیت می‌خواست همینطور دنبال آقا برود تا بهشت زهرا. افسرده و پکر شده بودم. آمدم به خانه سعید. بچه‌ها رفته بودند. ساعت نزدیک سه بعدازظهر بود. جالب اینجا بود که سعید و زنش حتی ماشین آقا را هم ندیده بودند. می‌گفت: ساواکی‌ها اینجا جمع بودند. زنش تمام این وقایع را در خواب دیده بود. من انگار خواب بودم. باورم نمی‌شد که آقا را ندیده‌ام. لال شده بودم. معلوم نبود که راستی «آقا» آمده بود یا نه؟


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 6:01 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:

 

۱۰ دقیقه با خدا خلوت کنید
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد. امیدوارم او را و افعالش را بپذیریم. روح پذیرش، ذکر خداست. در شبانه روز یک ربع، ده دقیقه، برای خدا خلوت کن.
۱۰ دقیقه با خدا خلوت کنید

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد. امیدوارم او را و افعالش را بپذیریم. روح پذیرش، ذکر خداست. در شبانه روز یک ربع، ده دقیقه، برای خدا خلوت کن. نیمه شب، نماز هم نمی‌خواهی بخوانی نخوان، ولی بنشین و جسم و روح و هستی خودت را نقد بگذار در مقابل خدا.

بگو: خدایا دنیا خیلی شلوغ است. خودت می‌دانی که عالمی که در آن زندگی می کنیم شلوغ است. می‌خواهم ده دقیقه بنشینم خستگی‌ام در برود. شبانه روز به کار مشغولم؛ یا نماز می‌خوانم یا راه می‌روم یا برای فردا خیالات می کنم. همه وقت در کارم، حتی در خواب هم کار می‌کنم. چند دقیقه اجازه بده در محضر شما بنشینم. این را به خودتان بگویید. بنشینید با خدای خودتان خلوت کنید.


ممکن است در همین چند دقیقه خلوت، کار چند هزار سال را انجام دهی. گاهی می‌بینی خدا چیزهای بزرگ را در چیزهای کوچک قرار می‌دهد. خداوند قادر است. او بنی آدم را خیلی عجیب آفریده است. خودش فرمود: «فتبارک الله احسن الخاقین»(1) معلوم می‌شود که چه چیز بزرگی آفریده است که این حرف را می‌زند.


وقتی نور محمد و آل محمد(ص) را آفریده به خودش «تبارک الله» گفت. آن جا کسی نبوده است که «تبارک الله» بگوید. خودش فرمود که جا دور هم نشسته‌ایم و ذکر خلوت می‌کنیم، ذکر عالم غیب می‌کنیم، ذکر عالمی که ندیده‌ایم، نمی‌بینیم و نخواهیم دید و نخوانده‌ایم، دوست هم نداریم خیلی ببینیم، مگر می‌شود دید؟اگر هم دیده شود یک گوشه آن را انسان می‌بیند.

1- سوره مومنون، آیه 14.
کتاب طوبی محبت – ص72
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:57 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

صفحه گزارش تصویری بسیج


  • تصاویر کمتر دیده شده از حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای

     
    تاریخ: ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
    عکاس: دفاع پرس
    تعداد عکس: 19
     
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •  
    •             
  •  

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:52 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
آنها به این باور رسیده‌اند که ایران را باید در تهران شکست داد
 
 
مهدی محمدی؛

انتخابات، گزینه های روی میز آمریکا را مشخص خواهد کرد/ آنها به این باور رسیده‌اند که ایران را باید در تهران شکست داد

Share/Save/Bookmark
 
انتخابات در چارچوب دوقطبی برگزار شود که مطلوب آمریکاست. ظاهرا و آنگونه که کنش‌های هاشمی رفسنجانی به ما نشان می‌دهد انتظار غربی‌ها این است که این دوقطبی در سطح ساختاری شکل بگیرد.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: با وجود اینکه زمان چندانی تا موعد انتخابات مجلس و خبرگان باقی نمانده، به نظر می‌رسد بازی اصلی در این انتخابات هنوز آغاز نشده است. گمان من این است که مساله اصلی در این انتخابات نتیجه آن نیست. برای کسانی که تصور می‌کنند ایران را در یک مسیر اجبار راهبردی قرار داده‌اند، نتیجه اولویت دوم است.  مساله اصلی برای آنها این است که این انتخابات آنگونه که آنها می‌خواهند چارچوب‌بندی خواهد شد یا نه؟

این چارچوب‌بندی در واقع به این معناست که انتخابات در ایران به بخشی از راهبرد پسابرجام آمریکا تبدیل شود. اگر فرض کنیم این راهبرد به طور خلاصه انقلاب‌زدایی ساختاری و رفتاری از ایران در 2 محیط سیاست داخلی و سیاست خارجی است، آنگاه انتخابات مجلس زمانی در چارچوب مدنظر آمریکا قرار خواهد گرفت که چند اتفاق بیفتد:

1- انتخابات در چارچوب دوقطبی برگزار شود که مطلوب آمریکاست. ظاهرا و آنگونه که کنش‌های هاشمی رفسنجانی به ما نشان می‌دهد انتظار غربی‌ها این است که این دوقطبی در سطح ساختاری شکل بگیرد.

2- کسانی در این انتخابات روی کار بیایند، که مایل باشند با توافق هسته‌ای به مثابه یک مدل برخورد کرده و آن را به سایر حوزه‌های درگیری راهبردی ایران و غرب سرایت بدهند.

3- شبکه همکار غرب در ایران تست شود. آمریکایی‌ها بویژه در 2 سال و نیم گذشته که رفت و آمد به ایران و نشست و برخاست با افراد مختلف مرتبط با ایران در داخل و خارج، برای آنها بسیار آسان شده، شبکه‌ای در داخل کشور ایجاد کرده‌اند که مایلند ببینند در یک صحنه واقعی همچون انتخابات مجلس تا چه حد کارآمد است و چه طیفی از اهداف را می‌تواند محقق کند.
4- در نهایت این انتخابات از دید آمریکایی‌ها تست افکار عمومی در ایران است. با وجود حرف‌های به ظاهر توأم با اطمینانی که آمریکایی‌ها گاه درباره وضعیت افکار عمومی در ایران می‌زنند، شواهد متنوعی هست که به ما می‌گوید مهم‌ترین ابهام آمریکا درباره صحنه داخلی ایران اکنون این است که دقیقا نمی‌داند مجموعه اتفاقات 5/2 سال گذشته از جمله برجام بالاخره کدام جریان سیاسی را در ایران تقویت کرده است. به این معنا از دید ناظران خارجی، انتخابات آینده دارای نوعی خاصیت انکشافی برای آمریکا خواهد بود که دریابد در آینده دقیقا چه راهبردی را باید در قبال ایران در پیش بگیرد.

از این منظر، هم فضایی که در آستانه انتخابات توسط گروه‌های سیاسی ساخته و دوقطبی‌هایی که خلق خواهد شد و هم نتیجه‌ای که در نهایت از صندوق‌ها بیرون خواهد آمد، یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های تعیین‌کننده سیاست آتی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای منطقه در قبال ایران خواهد بود. از این رو، این انتخابات، در واقع یک ماشین تولید اطلاعات راهبردی برای آمریکاست؛ براساس اطلاعاتی که در این انتخابات تولید خواهد شد آمریکا تصمیم خواهد گرفت چگونه با ایران رفتار کند، کدام گزینه‌ها را روی میز نگه دارد و کدام گزینه‌ها را از روی میز بردارد.

در مجموع بیش از 2 حالت در آینده وجود نخواهد داشت؛ یک حالت این است که آمریکا و متحد متوهم آن در منطقه خاورمیانه یعنی عربستان سعودی به این نتیجه برسند که ساختارهای سیاسی در ایران متزلزل شده، اختلافات از حد مجاز فراتر رفته، مرزهای قانونی درنوردیده شده، جامعه در وضعیت هیجانی قرار گرفته و اراده‌های ساختارشکنانه دوباره جان گرفته است؛ در این صورت باید منتظر بود که آمریکا برای گرفتن حداکثر مقدار امتیاز از ایران تا می‌تواند فشارها را تشدید کند. بویژه اگر یک رئیس‌جمهور رادیکال در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا سرکار بیاید و تصمیم بگیرد از ابزارهای تعبیه‌شده درون برجام به نحو سختگیرانه استفاده کند، آن وقت وضعیت می‌تواند به مراتب بدتر هم شود.

آمریکایی‌ها مدت‌هاست به این باور رسیده‌اند که ایران را باید در تهران شکست داد. این از یک طرف به معنی ناامیدی از مهار موفق ایران در محیط منطقه‌ای و از طرف دیگر به معنای امید روزافزون آنها به جریانی در داخل ایران است که با خیابان‌های هتل‌های لندن و ژنو بسیار آشناتر از کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران است. اگر اطلاعاتی که انتخابات آینده برای آمریکا تولید خواهد کرد آن را به این نتیجه برساند که ایران در مجموع ضعیف شده و برجام محیط امنیت ملی ایران را آلوده کرده است، آن وقت تازه بازی برای کسانی که به فشارهای بیشتر به ایران می‌اندیشند آغاز خواهد شد و این فشارها خیلی زود می‌تواند اصلی‌ترین دارایی راهبردی ایران در حال حاضر یعنی امنیت پایدار را به چالش بکشد.

اما حالت دوم این است که ایران به جای اینکه خود مهار شود، راهبرد آمریکا را مهار کند. اگر فضای انتخابات در ایران منطقی و قانونمند بماند، اگر احترام به ساختارها و تعهد به امنیت ملی پیش‌فرض انتخابات باشد نه موضوع آن، اگر دستور کار انتخابات تحریف نشود و برخی گروه‌های سیاسی خیره‌سرانه به خلق دوقطبی میان حاکمیت و مردم نیندیشند، می‌توان گفت انتخابات از پازل آمریکا خارج شده و می‌تواند سرآغاز دورانی از امتیازگیری‌های راهبردی ایران از غرب در مسائل حساس باشد.

اینکه کدامیک از این دو وضعیت خلق شود کاملا بستگی به تصمیم‌های سیاسی خواهد داشت که جریان‌های اصلی سیاسی در کشور می‌گیرند. تا اینجا نشانه‌ها چندان امیدوارکننده نیست. هاشمی‌رفسنجانی به صراحت ـ و به گونه‌ای که یادآور خاطرات تلخ سال 88 است ـ مردم را تهدید می‌کند اگر در انتخابات آنگونه که او می‌خواهد رفتار نکنند، آن وقت ممکن است ناآرامی‌های منطقه به ایران هم سرایت کند. حسن روحانی به جای آنکه نگهبان قانون باشد، شورای نگهبان را آماج حملات خود قرار داده است. سیدحسن خمینی هم، گویی هنوز نمی‌داند بازیچه دست چه کسانی شده، از سازمان‌یافتگی در انتخابات سخن می‌گوید و فقهای شورای نگهبان را به چالش می‌کشد. همه اینها را بگذارید کنار اینکه چهره‌های ترحم‌برانگیزی مانند حسین مرعشی از اینکه درباره نتیجه بررسی صلاحیت‌ها دروغ‌های شاخدار سر هم کرده و جامعه را تحریک کنند نیز ابا ندارند. اگرچه واکنش جامعه ایرانی در مقابل همه این تلاش‌ها، بی‌اعتنایی تقریبا کامل بوده ولی این چیزی از سوءنیت بازیگرانی که آشکارا هدف خود را به تسلیم کشاندن ایران در مقابل آمریکا  قرار داده‌اند کم نمی‌کند.

این نوع نگاه به مساله، یعنی توجه به انتخابات به عنوان چشمه اصلی تولید راهبرد آمریکا در قبال ایران، اکنون حلقه مفقوده تقریبا همه مباحثاتی است که پیرامون انتخابات در حال انجام است. برای این بحث باید به اندازه کافی وقت گذاشت.

م
 
کد مطلب: 322111
مرجع : وطن امروز

ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:49 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
فرماندار قائم‌شهر صادر کرد؛

دستور نصب عکس رئیس جمهور در ادارات!

Share/Save/Bookmark
فرماندار قائم‌شهر دستور نصب عکس رئیس جمهور را در ادارات این شهرستان صادر کرد و گفت: برخی دستگاه‌های اجرایی از نصب عکس رئیس جمهور خودداری می‌کنند که در ارزیابی پایان سال به این موارد توجه می‌شود.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: مهدی محمدی فرماندار قائم‌شهر، ظهر امروز در جلسه هم‌اندیشی روابط عمومی‌های دستگاه‌های اجرای این شهرستان با اشاره به اینکه رئیس جمهور در تلاش است که مشکلات اقتصادی کشور را برطرف کند، اظهار کرد: تیم مذاکره‌کننده با حمایت‌ و رهنمودهای رهبری توانست موفقیت مناسبی همراه با عزت ملت ایران را به دست آورد.
 
وی با تأکید بر اینکه دهه مبارک فجر یادآور خاطرات شیرین ملت ایران اسلامی است، افزود: ملت ایران با همت و استقامت به رهبری امام راحل، توانستند انقلاب اسلامی را به وجود آورند.
 
محمدی تصریح کرد: تمامی فعالیت‌های دولت در منافع نظام و دولت شکل می‌گیرد و این اقدامات فقط منحصر به فعالیت‌های دولت نیست، بلکه هم‌دلی و هم‌سویی از سوی تمامی ارکان نظام انجام می‌شود.
 
وی با بیان اینکه در جشن بزرگ انقلاب اسلامی از روابط عمومی‌های دستگاه‌های اجرایی و اصحاب رسانه انتظار داریم شکوه این جشن را به ملت معرفی کنند، افزود: در آستانه جشن بزرگ انقلاب اسلامی دو رویداد مهم سیاسی اعم از انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را در پیش رو داریم.
 
محمدی تصریح کرد: در آستانه برگزاری جشن‌های انقلاب، روابط عمومی‌های دستگاه‌های اجرایی از معرفی داوطلبان در میان مردم پرهیز کنند.
 
فرماندار شهرستان قائم‌‎شهر با اشاره به اینکه مدیران دستگاه‌های اجرایی نباید از امکانات اداری در زمینه تبلیغ داوطلبان انتخاباتی استفاده کنند، افزود: هیچ دستگاه اجرایی اجازه ندارد از امکانات اداری برای منافع داوطلبان انتخاباتی استفاده کند.
 
وی متذکر شد: روابط عمومی چشم مدیر است و همانند خبرنگاران حلقه واسط بین مسئولان و مردم هستند و مسئولیت‌های بسیار سنگینی را بر عهده دارند.
 
محمدی درباره پروژه‌های دهه مبارک فجر، اظهار کرد: امسال بیشترین پروژه در حوزه بهداشت و درمان را در دهه فجر خواهیم داشت و انتظار داریم دیگر مسئولان نیز با عملکرد مناسب پروژه و امکانات مناسب شرایط رفاه شهروندان را ایجاد کنند.
 
وی ادامه داد: در دهه مبارک فجر 20 پروژه با 17 میلیارد تومان اعتبار و 9 پروژه کلنگ‌زنی با 20 میلیارد تومان اعتبار افتتاح می‌شود.
 
محمدی از مدیران دستگاه‌های اجرایی درخواست کرد که از عکس رئیس جمهور در تمامی ادارات استفاده شود و گفت: دارای هر گرایش سیاسی هستیم نباید این امر سبب شود، که از قراردادن عکس ریاست جمهوری امتناع کنیم، اما تعدادی از دستگاه‌های اجرایی نسبت به نصب عکس رئیس جمهور خودداری می‌کنند، که در ارزیابی پایان سال به این موارد حتماً توجه می‌شود.
 
در ادامه این جلسه دبیر کار گروه رسانه شهرستان قائم‌شهر با بیان اینکه روابط‌ عمومی دستگاه‌های اجرایی باید با خبرنگاران تعامل تنگاتنگی برقرار کنند، بیان کرد: بسیاری از اخبار و جلسات مهم از سوی روابط عمومی‌ها به خبرنگاران اعلام نمی‌شود.
 
سیدسعید کاظمی با اشاره به اینکه بسیاری از روابط عمومی‌ها با وظایف اولیه خود آشنایی ندارند، افزود: مدیران دستگاه‌های اجرایی باید از افراد متخصص و آگاه در بخش روابط عمومی استفاده کنند، تا در این زمینه خبرنگار با مشکل مواجه نشود.
 
وی یادآور شد: خبرنگاران برای تهیه خبر برای دستگاه اجرایی مربوطه نیاز به امکانات دارد که باید در این زمینه روابط عمومی و مدیر دستگاه اجرایی امکانات مورد نیاز خبرنگار را فراهم کند.
 
کاظمی با تأکید بر اینکه اکنون هیچ تعاملی بین خبرنگار و دستگاه‌های اجرایی وجود ندارد، تصریح کرد: تعدادی از دستگاه‌های اجرایی از خبرنگاران حوزه شهرستان استفاده نمی‌کنند، در صورتی که شهرستان قائم‌شهر در حوزه اطلاع‌رسانی دارای ظرفیت لازم است.
 
وی در پایان خواستار تعامل روابط عمومی‌ دستگاه‌های اجرایی باید با خبرنگاران فعال شهرستان قائم‌شهر شد.

م
 
کد مطلب: 322091
مرجع : فارس

ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:48 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

اشتباه سیدحسن خمینی بازی در پازل هاشمی بود

 
اشتباه سیدحسن خمینی بازی در پازل هاشمی بود
 
سیدحسن خمینی بازیگر سناریوی هاشمی شد و از سمت بازنده به صحنه پا گذاشت.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: این تحلیل را خبرگزاری آریا از رسانه‌های نزدیک به دولت و چند روز پس از آن منتشر کرد که صادق زیباکلام در مصاحبه‌ای تصریح کرد سیدحسن خمینی سیاسی نیست و به اصرار هاشمی وارد عرصه انتخابات شد.

مدیر آریا در این تحلیل با مرور اشتباهات سیدحسن خمینی نوشت: در روانشناسی روشن شده که تصمیم‌گیرندگان معمولا احساسی تصمیم می‌گیرند و عقلانی آن را توجیه می‌کنند. عمدتا افراد از حواشی یک مسئله در تصمیم‌گیری در مورد آن مسئله هم متاثر می‌شوند. در عرف اجتماعی که بر تصمیم‌گیرندگان هم ساری و جاری است؛ برداشت فرد از واقعیت معمولا قدرتی بیش از خود واقعیت دارد. اینها بعضی از قواعد مدیریت برداشت است که جناب سیدحسن از آنها متاسفانه علیه خود بهره‌برداری کرد.

امیر محبیان ورود ژورنالیستی سیدحسن را اشتباه دانسته و نوشت: در مبحثی چون خبرگان ورود ژورنالیستی آن هم  از مسیر رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی جناب هاشمی عملا در مواضع سیاسی، آقای سیدحسن را کاملا هم موضع آقای هاشمی قرار داد. اشتباه بعدی، بازی درون سناریوی آقای هاشمی بود. وقتی آقای هاشمی سناریوی خود را حول محور سیدحسن طراحی کرد و سیدحسن هم درون این بازی قرار گرفت؛ طبعا نمی‌تواند نسبت به ذهنیت پدید آمده معارضان خود اعتراضی داشته باشد؛ اطلاق عباراتی مبالغه‌‌آمیز از سوی جناب هاشمی نظیر «آیت‌الله» یا «علامه» واکنش منفی را در جامعه حوزوی ایجاد کرد.

این تحلیل بهره‌گیری خام از عنوان خمینی را اشتباه بعدی می‌شمارد و می‌افزاید: القائات هاشمی در بخش مهمی از جامعه که شورای نگهبان هم با آنها همسویی می‌کند واکنش ایجاد می‌کند. بنابراین سیدحسن علیرغم ظرفیت‌ها و توانایی‌هایش در فضایی که توسط هاشمی سامان داده شده بود، وارد صحنه شد؛ به عبارت واضح، سیدحسن از سمت بازنده وارد صحنه سیاست شد و در این میان من جناب ایشان را بیش‌از دیگران مقصر می‌دانم؛ زیرا یک سیاستمدار مسلط، خود، بازی خود و نیز ذهنیت مخاطبان را سامان می‌دهد و بازیگر سناریوی دیگران نمی‌شود؛ از این رو معتقدم اگر سیدحسن مایل بود که در انتخابات خبرگان نتیجه بگیرد، باید مستقل و با برند خود و نه دیگران وارد می‌شد و جناحی وارد صحنه سیاست نمی‌شد و از طریق «علمایی» با شورای نگهبان ارتباط می‌گرفت و نه آن که با عناوین اعطا شده از سوی روزنامه‌های اصلاح‌طلب  نظیر علامه و آیت‌الله سطح توقع شورای نگهبان را بالا ببرد؛ روشن‌تر اگر بگوییم؛ از موضع تواضع وارد ارتباط با جامعه و شورای نگهبان می‌شد.

یادآور می‌شود صادق زیباکلام فعال اصلاح‌طلب نیز چند روز پیش در مصاحبه با فرارو تصریح کرد: «سیدحسن آدم سیاسی نیست و عملا از ایشان حرکت شفاف و معنادار سیاسی نمی‌بینیم. در تحلیل نهایی ایشان یک روحانی غیرسیاسی است و خیلی وارد عرصه سیاست نخواهد شد. ایشان سیاسی نیستند و بعید است یک روحانی سیاسی شوند.»

زیباکلام در پاسخ به این سوال که اگر سیدحسن خمینی سیاسی نیست اساسا چرا وارد عرصه انتخابات خبرگان شد؟ گفت: من معتقدم آقای سیدحسن خمینی برای حضور در مجلس خبرگان توسط آقای هاشمی رفسنجانی ترغیب شد. یعنی اگر تصمیم صرفا برعهده ایشان بود اساسا کاندیدا نمی‌شدند؛ اما حضور ایشان در مجلس خبرگان به نفع آقای هاشمی بود چون با حضور ایشان، آقای روحانی، علوی و چند نفر دیگر می‌توانستند یک هسته اعتدالی در برابر هسته رادیکال مجلس خبرگان به وجود آورند.

زیباکلام گفت: «شواهد و قرائن نشان می‌دهد ایشان آخوند سیاسی نبوده و نیست.»
وی افزود: «در صحبت‌های ایشان شم سیاسی وجود ندارد و در یک کلام می‌توان گفت ایشان هیچگاه یک امام خمینی نمی‌شود».

م
 
کد مطلب: 322208
مرجع : کیهان

ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:45 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
  • .

رفاه اقتصادی و فرهنگی ارمغان انقلاب اسلامی است/ نواختن زنگ انقلاب

رفاه اقتصادی و فرهنگی ارمغان انقلاب اسلامی است/ نواختن زنگ انقلاب

 نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد گفت: انقلاب اسلامی رفاه اقتصادی و فرهنگی را برای ملت ایران به ارمغان آورد.

به گزارش نسيم نيوز، حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی صبح دوشنبه در مراسم گرامیداشت ۱۲بهمن در بجنورد با اشاره به دستاوردهای انقلاب اسلامی افزود: انقلاب اسلامی دستاوردهای بسیاری برای ملت ایران به همراه داشت که بایدآن را پاس بداریم.

وی گفت: امام خمینی(ره) فطرت، اسلام ناب محمدی(ص) و دین را به ملت ایران بازگرداند.

حجت الاسلام یعقوبی اظهار کرد: کشورما قبل از انقلاب اسلامی از لحاظ فرهنگی، علمی، دانش و از لحاظ اقتصادی عقب ماندگی های زیادی داشت که انقلاب اسلامی تمام این عقب ماندگی ها را از بین برد.

وی تصریح کرد: حضرت امام (ره) از لحاظ معنوی و فرهنگی ملت ایران را تربیت کرد و امروز ایران به جایگاهی رسیده که مسائل و مشکلات سیاسی کشورهای منطقه بدون حضور ایران حل شدنی نیست.

وی گفت: امروز کشورهای ابرقدرت و شش کشور بزرگ دنیا با ایران چانه زنی کردند و تیم مذاکره کننده کشورمان با هدایت مقام معظم رهبری به موفقیت رسیدند.

امام جمعه بجنورد افزود: انقلاب اسلامی رفاه اقتصادی و فرهنگی را برای ملت ایران به ارمغان آورد.

وی اظهار کرد: امروز همه دغدغه مسئولان نظام اسلامی قدرتمندی ایران اسلامی است.

حجت الاسلام یعقوبی گفت: نسل جوان امروز مسئولیت سنگینی را در حفظ آرمان ها و ارزشهای اسلامی به عهده دارد، چراکه ایران اسلامی می خواهد به عنوان کشور ابرقدرت و‌متمدن خود را به جهانیان اثبات کند.

گلباران تمثال حضرت امام(ره) و نواختن زنگ انقلاب

گفتني است،  برنامه های گرامیداشت ۱۲ بهمن سالروز ورود رهبر کبیرانقلاب اسلامی به میهن، صبح امروز با اجرای سرود ۱۳۵۷ نفری دانش آموزان و گلباران تمثال حضرت امام(ره) در خراسان شمالی آغاز شد.

این برنامه ها با حضور نماینده عالی دولت در خراسان شمالی، قائم مقام نماینده ولی فقیه در استان و با حضورهزاران نفر از اقشار مختلف مردم مومن و همیشه در صحنه خراسان شمالی، مسئولان دستگاههای اجرایی، مسئولان نظامی و انتظامی و جمع کثیری از دانش آموزان و دانشجویان در میدان شهید شهر بجنورد، با گلباران تمثال حضرت امام(ره) و ورود تمثال ۱۱ شهید انقلاب اسلامی آغاز شد.

در این مراسم رژه موتوری و خودروهای نظامی، تاکسی‌ها و اسب سواران با لباس‌های محلی نیز برگزارشد.

همچنین در این مراسم زنگ انقلاب به مناسبت لحظه ورود رهبر کبیر انقلاب اسلامی که پس از سالها تبعید و دوری از وطن به میهن بازگشتند، توسط استاندار و قائم مقام نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی نواخته شد.

در ادامه این مراسم مردم و مسئولان با حضور در مزار شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، ضمن گلباران کردن مزار این عزیزان با آرمانهای بلندامام(ره) و شهدای انقلاب اسلامی تجدید عهد کردند.

براساس اعلام برنامه های دهه مبارک فجر، دیدار اعضای ستاد دهه فجر و جمعی از مسئولان استان با آیت الله مهمان نواز، نماینده مردم خراسان شمالی در مجلس خبرگان رهبری و دیدار با حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی قائم مقام ولی فقیه در استان و امام جمعه بجنورد پیش از ظهر امروز برگزار خواهد شد.

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:44 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

یکی از مهم‌ترین وظایف حفاظت‌واطلاعات فراهم آوردن بستری توأم با آرامش برای قضات و کارمندان است

 

1394/11/9 جمعه

 
رئیس مرکز حفاظت‌واطلاعات قوه قضائیه گفت: در طول 37 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، یک‌شب دشمن بدون خواب فتنه و توطئه علیه نظام اسلامی سپری نکرده است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید اسماعیل خطیب در همایش مسئولان حفاظت‌واطلاعات سازمان‌های قضایی نیروهای مسلح سراسر کشور در استان اصفهان اظهار کرد: دشمن دست از دشمنی برنخواهد داشت چراکه در زمان دفاع مقدس یک روش را دنبال می‌کرد و امروز سیاست دیگری را به کار می‌برد.
وی با بیان اینکه همان‌گونه که مقام معظم رهبری تأکید کردند، دشمن راهش را عوض می‌کند و تعبیر مقام معظم رهبری به نفوذ دشمن، به روش‌های مختلف مانند مذاکره، جذب نخبگان، تهدید و تطمیع و فریب اشاره دارد، گفت: در طول 37 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، یک‌شب دشمن بدون خواب فتنه و توطئه علیه نظام اسلامی سپری نکرده است.
 رئیس مرکز حفاظت‌واطلاعات قوه قضاییه با بیان اینکه هیچ‌وقت نمی‌توان به دشمن اعتماد کرد، گفت: دشمن در هر مقطعی شیوه‌ای جدید علیه اسلام و انقلاب اسلامی ایجاد و اعمال می‌کند و با تمام توان در مقابله با بیداری اسلامی نشئت‌گرفته از انقلاب اسلامی ایستاده است. خطیب با اشاره به فرارسیدن ایام‌الله دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: نور خورشید امام (ره) در سال 57 با کمک ایمان مردم، اعجازی ایجاد کرد که نه‌تنها رژیم پهلوی بلکه تمام دشمنان را به تسلیم واداشت.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین خطیب به تذکر نکات حفاظتی پرداخت و یکی از مهم‌ترین وظایف حفاظت‌واطلاعات در قوه قضاییه را فراهم آوردن بستری توأم با آرامش از لحاظ کاری، جسمی و روانی برای قضات و کارمندان برشمرد و اظهار کرد: یکی از اضلاع امنیت، آرامش عینی و روانی است و ضلع دیگر آن مسدود کردن راه‌های نفوذ و تهدید و آسیب به مجموعه است.
وی گفت: تدبیر در جمع‌آوری اطلاعات یکی از مهم‌ترین وظایف حفاظت‌واطلاعات است زیرا امروزه بازیگران، مرزبندی‌ها و ابزار تغییر کرده و متحول شده است.


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:42 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
هدف حفاظت‌واطلاعات جمع‌آوری مدرک علیه کسی نیست

1394/11/12 دوشنبه

 
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت: هدف حفاظت‌واطلاعات جمع‌آوری مدرک علیه کسی نیست؛ باید پیشگیری و حفظ در اولویت قرار گیرد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدکاظم بهرامی در همایش مسئولان حفاظت‌واطلاعات سازمان قضایی نیروهای مسلح افزود: فرد خاطی را از دایره تشکیلات خارج کردن سخت نیست بلکه حفظ کردن وی مشکل است.
 وی با اشاره به روایتی از امام صادق (ع) گفت: آن حضرت می‌فرمایند که هر کس برادر مؤمنش را در کار خطایی مشاهده کرد و او را از آن کار باز نداشت به وی خیانت کرده است.
این مقام قضایی با اشاره به اهمیت حفظ اسناد گفت: حفظ اسناد و اطلاعات حتی در قبال به افراد مورد اعتماد، نیاز به آموزش و مراقبت دارد؛ علی (ع) می‌فرمایند که تمام مروت و صمیمت را به دوستت تقدیم کن اما همه آرامش خود را تقدیمش نکن؛ یعنی اگر هر چه داری و نداری به او بگویی و اسرار را در اختیارش قرار دهی، غلط است.
وی تأکید کرد: همین حدیث را اگر بتوانیم در بین کارکنان محقق نماییم می‌تواند در حفظ اسناد و اطلاعات مؤثر باشد.
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح صداقت در تهیه گزارش‌های حفاظتی را یک اصل مهم برشمرد و افزود: اگر به‌صورت احتمالی، توهمی و با ادله غیر محکم مسئله‌ای را به کسی نسبت داده و‌ آبرویش را در معرض خطر قرار دهیم، نزد خداوند گناه بزرگی است.
وی افزود: روایات در حفظ حرمت مؤمن عجیب است حتماً مراقبت کنید که گزارش‌ها متقن، مستند و مستدل باشد تا آبروی افراد مؤمن و سازمان را حفظ کنیم و حفاظت به معنای کامل کلمه تحقق یابد.

 حجت الاسلام والمسلمین بهرامی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بصیرت و بینش ملت ایران را عامل خنثی شدن کید و مکرهای استکبار برشمرد و افزود: لازمه این بصیرت و هوشیاری، اخلاص است و ما مسئولان در نظام جمهوری اسلامی مهم‌ترین ویژگی‌ای که باید داشته باشیم بصیرت در دین و اخلاص است.

وی افزود: البته این درباره همه افراد صادق است اما اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی مسئولیت گرفت به‌طریق‌اولی باید این بصیرت و اخلاص را داشته باشد.

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:39 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
94/11/13 - 03:26
شماره: 13941113000017
http://fna.ir/K6TJKF
کپی
 
  یادی از روزهای حماسه و مقاومت از اسارت 114 غواص تا نبرد جانانه 19 روزه

یادی از روزهای حماسه و مقاومت

از اسارت 114 غواص تا نبرد جانانه 19 روزه

 

بزرگی عملیات کربلای پنج را می‌توان اینگونه تعبیر کرد که از همه عملیات‌ها بزرگ‌تر و دشوار‌تر بود چرا که هرکس در این عملیات حضور داشته یا جانباز شده یا شهید است.

خبرگزاری فارس: از اسارت 114 غواص تا نبرد جانانه 19 روزه
  •  

به گزارش خبرگزاری فارس  از شهرستان ساری، تبیین و شناساندن فرهنگ ایثار و شهادت از مکانیزم‌های دفاعی اسلام در برابر هجوم فرهنگ‌های غیرخودی است، ایثارگری و شهادت‌طلبی نقش بسزایی در حفظ دین و ارزش‌های آن و استقلال کشور ایفا می‌کند؛ ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تلاش برای احیای آن به‌منظور مقابله با تهاجم فرهنگی، موضوعی است که نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است.

ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمان‎بر است، البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریع‌کننده‎ای دارند، مثلاً درباره توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس 8 ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان دیگر جوامع نیز نقش داشته‎اند اما برای تداوم و گسترش این فرهنگ در زمان کنونی خبرگزاری فارس در استان مازندران به‌عنوان یکی از رسانه‌های ارزشی و متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی‌ در سلسله گزارش‌هایی در حوزه دفاع مقدس و به‌ویژه تاریخ شفاهی جنگ، احساس مسئولیت کرده و در این استان پای صحبت‌ها و خاطرات رزمندگان و خانواده‌های شهدا نشسته و مشروح گفته‌های آنها را در اختیار مخاطبان قرار داده که در ادامه بخش دیگری از این یادگاری‌ها از نظرتان می‌گذرد.

* ثبت اتفاقات روزهای جنگ

سردار حاج عبدالعلی عمرانی، جانباز 70 درصد دفاع مقدس و نخستین فرمانده لشکر 25 کربلا می‌گوید: عملیات کربلای پنج کمر ارتش عراق را شکست و آنها را غافل‌گیر کرد، دوستی داشتم به نام سردار شهید حسن باقری، روزی به من گفت: «عمران بنویس!» گفتم: «از چه و از کجا بنویسم؟» گفت: «وقایع و اتفاقات جنگ را.»

باقری گفت بنویس حماسه‌های دفاع مقدس را و من از روز اول جنگ که از کردستان شروع شد وقایع را تا آن روز که بعد از قطعنامه با نمایندگان سازمان ملل مرز‌ها را باز پس گرفتیم و پرچم سرافراز جمهوری اسلامی را در اروندرود با قایق سازمان ملل به همراه چهار ژنرال سازمان ملل به اهتزاز درآوردیم ثبت کردم و در واقع اسناد افتخارآمیزی از دفاع مقدس را در آن دوران به ثبت رساندم.

* حضور یادگار امام در عملیات

سال 65 به‌علت پیروزی‌های رزمندگان اسلام در عملیات تثبیت فتح‌الفتوح عملیات والفجر هشت، سال ویژه‌ای بود، رزمندگان دلاور لشکر ویژه 25 کربلا در عملیات کربلای پنج همچون عملیات‌های دیگر با پرچم مقدس بارگاه حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) خود را برای فتح‌الفتوحی دیگر آماده می‌کردند.

در مسیر اعزام نیروها به منطقه عملیات یک تابلو نصب شده بود که روی آن نوشته شده بود: «شهادت، اسارت، جانبازی و ایستادگی» همه رزمندگان مانند همیشه‌ با شوق شهادت راهی عملیات کربلای پنج شدند.

در این عملیات در منطقه شرق بصره صدام با ایجاد کانال پرورش ماهی و موانع مصنوعی به خیال خام خود راه نفوذ رزمندگان اسلام را سد کرده بود و با آرامش مضاعف به جشن پیروزی در عملیات کربلای چهار مشغول بود.

عظمت عملیات کربلای پنج به حدی بود که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: بجنگید، اینجا نقطه حیاتی کفر و اسلام است، در این عملیات همچنین فرزند بزرگوار امام خمینی (ره) در جنگ حضور داشت و مأموریت ما این بود که وجب به وجب بجنگیم و منطقه شرق بصره را تصرف کنیم.

* نوآوری در قایق‌های تندرو

بعد از عملیات کربلای چهار ما فقط محل عملیات را تغییر دادیم و با استفاده از چند کامیون بلم‌ها را از نهر عرایض عبور دادیم و در منطقه دژ مرزی که نزدیک منطقه پاسگاه بوبیان بود با بچه‌های ژاندارمری و بچه‌های لشکر حضرت ابوالفضل(ع) لرستان خط را تحویل گرفتیم.

بلافاصله در این منطقه کارهای مهندسی را انجام دادیم و یک حوضچه عظیم درست کردیم، 70 فروند قایق را در این حوضچه قرار دادیم و بچه‌های اطلاعات و عملیات شناسایی منطقه را از دژ مرزی ایران تا منطقه آبگرفتگی ضلع غربی کانال شرقی پرورش ماهی انجام دادند.

این غواص‌ها و نیروهای اطلاعات عملیات و تخریب میله‌هایی را نصب کردند و برای شب از آنها فانوس آویزان کردند و نیز هنگام شب با چراغ قوه نیرو‌ها را راهنمایی می‌کردند، در این عملیات یک نوآوری در بحث قایق‌های تندرو نیز داشتیم که پروانه آنها را یک مقدار بالا آوردیم تا به زمین برخورد نکند.

* خط‌شکنی با رمز یا فاطمه‌الزهرا (س)

سرانجام مرحله اصلی عملیات با رمز یا فاطمه‌الزهرا (س) و با خط‌شکنی لشکر 41 ثارالله (ع) کرمان آغاز شد و ما در ساحل شرقی کانال پرورش ماهی پیاده شدیم و پس از پیدا کردن راهکار پل در یک کیلومتری کانال، وارد منطقه غرب کانال ماهی شدیم و کانال زوجی را پاکسازی کردیم که در اینجا لشکر 41 ثارالله (ع) در سمت راست ما قرار داشت و لشکر 27 محمدرسول‌الله (ص) و لشکر 10 سیدالشهدا (ع) نیز در سمت چپ ما بودند که با این چهار لشکر به‌مدت 23 روز در کانال غربی پرورش ماهی مقاومت کردیم.

ما اولین شبی که وارد منطقه شدیم تا نزدیک صبح پیاده‌روی در منطقه داشتیم و نزدیک صبح بود که آقا مرتضی قربانی ـ فرمانده لشکر ویژه 25 کربلا ـ گفت به سمت نهر جاسم بروید و ما هم به سمت‌‌ همان خاکریز‌های نونی شکل که بچه‌ها فتح کرده بودند، رفتیم.

* اسارت 114 غواص عراقی

ساعت هفت صبح بود که مشاهده کردیم از داخل آب کانال پرورش ماهی نیرو به سمت ما می‌آید، ابتدا فکر کردیم نیروهای خودی هستند ولی متوجه شدیم که غواص‌های عراقی هستند، در آن هنگام تعداد نیروهای ما تقریباً 42 نفر بود ولی 114 عراقی در‌‌ همان‌جا اسیر شدند و جالب اینجا بود که اسرای عراقی بدون اینکه محافظ و یا وسیله نقلیه اسکورت داشته باشند با پای خودشان به سمت ایران حرکت کردند و خودخواسته تسلیم شدند.

بعد از آن در ساعت 10 صبح با پاتک سنگین دشمن مواجه شدیم و ما نیز مقاومت کردیم و دو ارابه تانک را سالم به غنیمت گرفتیم، نزدیک غروب بود که نیرو‌ها در دروازه همین کانال غربی پرورش ماهی که ما مستقر بودیم بیرون از کانال جمع شدند و به‌خاطر تأمین امنیت جانی مجبورشان ‌کردم بروند در کانال مستقر بشوند.

پس از آن که نیروها را به‌سمت داخل کانال هدایت کردیم مرتضی قربانی و من با یک‌دستگاه موتور 250 سی‌سی چراغ روشن به میان عراقی‌ها رفتیم و برگشتیم که من به آقامرتضی گفتم چه‌کار می‌کنی؟ او در پاسخ گفت خط تثبیت شد.

* برخورد گلوله‌ها در آسمان

در عملیات کربلای پنج دشمن ساعت‌ها آتش تهیه می‌ریخت و آنقدر حجم گلوله‌ها زیاد بود که در آسمان گلوله‌ها به هم برخورد می‌کرد و به اصطلاح کمانه می‌کردند.

شب‌ها در دروازه بصره آنقدر حجم شلیک توپخانه زیاد بود که با آتش آنها خمپاره‌ها را می‌شمردیم.
در عملیات کربلای پنج تقریباً 500 هزار کماندوی عراقی در دروازه‌های بصره مستقر بودند و هلی‌کوپتر‌های عراقی نفر را با موشک هدف قرار می‌دادند و فقط ایمان، اخلاص و فداکاری رزمندگان اسلام بود که موجب پیروزی حق بر کفر و استکبار شد.

در عملیات کربلای پنج همچنین 25 گردان در قالب پنج تیپ وارد عمل شدند که فرمانده یکی از تیپ‌هایی که به‌عنوان خط شکن عملیات کربلای پنج وارد عمل شد، سرلشکر شهید حاج حسین بصیر بود، از دیگر فرماندهان تیپ‌های عمل‌کننده نیز شهید مجید کبیرزاده و سردار رمضانعلی صحرایی که جانباز شده بودند.

در عملیات کربلای پنج حرف از مقاومت و ایستادگی بود، سرداران بزرگی همچون: شهید حسین خرازی، شهید عبدالله بختیاری شهید محمدحسن طوسی، شهید حمیدرضا نوبخت، شهید علیرضا بلباسی، شهید سیدمنصور نبوی، شهید محمدتقی پورباقری، شهید موسی محسنی و همچنین جانبازان بزرگ و استوار بسیاری را در این عملیات تقدیم اسلام کردیم.

عملیات کربلای پنج سرنوشت جنگ را تعیین کرد و تنظیم قطعنامه بر اساس دستاوردهای ما در این عملیات بود، بزرگی عملیات کربلای پنج را می‌توان اینگونه تعبیر کرد که از همه عملیات‌ها بزرگ‌تر و دشوار‌تر بود چرا که هرکس در این عملیات حضور داشته یا جانباز شده یا شهید است.

* 19 روز جانانه

منطقه عملیاتی کربلای پنج به‌خاطر اینکه لخت و لم‌یزرع بود، دشت بازی را شامل می‌شد، ستاد عملیاتی لشکر ویژه 25 کربلا تنها یک پتو بود و من برای توجیه نیرو‌ها از روی نقشه یک پتو بالای سر خودمان نگه می‌داشتم و شب‌ها با چراغ قوه نقشه را شرح و نیرو‌ها را برای عملیات توجیه می‌کردم.

19 روز جانانه در مثلثیِ کانال زوجی و کانال پرورش ماهی مقاومت کردیم و عدنان خیرالله فرمانده عراقی که بی‌سیم را شنود می‌کرد، گفت: «این عمران کیست که 19 روز است وضعیت ما را به هم ریخته؟» همزمان برادر محسن رضایی هم سلامش را رساند و از بنده تقدیر کرد.

* جیپ خودی

یکی از روزهای عملیات کربلای پنج، سه نفرمان مجروح شدند و در همان لحظات که در فکر برگرداندن نیروهای زخمی بودیم ناگهان مشاهده کردیم از دور یک ماشین جیپ به سمت ما می‌آید، ابتدا فکر کردیم محاصره شده‌ایم و جیپ عراقی است که به‌سمت ما می‌آید، اما مشاهده کردیم که سردار محمد کوثری و دیگر بچه‌های لشکر 27 محمدرسول الله (ص) هستند و به فضل خدا مجروحان را با کمک برادر کوثری به عقب منتقل کردیم.

ما حتی یک مشت خاک و یک پیاله آب هم به دشمن ندادیم و این افتخار بزرگی برای رزمندگان اسلام در حماسه‌های هشت سال دفاع مقدس به‌حساب می‌آید.

* مخابره‌ خبرهای غیرواقعی

محمدرضا جعفری، یکی از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس می‌گوید: در عملیات والفجر هشت در شهر فاو عراق بودیم، یکی از ساختمان‌های دشمن حالت خاصی داشت، وقتی آنجا را تصرف کردیم، فهمیدیم که دارای زیرزمین مخفی است، با هر زحمتی بود راه ورودی زیرزمین را پیدا کردیم.

آنجا مقر مخابرات مرکزی عراقی‌ها بود، یک عراقی درشت‌هیکل هم با خیال راحت پشت میز نشسته بود و با دستگاه‌هایش ور می‌رفت، وقتی او را به اسارت در آوردیم، یکی از بچه‌ها که عربی می‌دانست از او خواست تا کار با دستگا‌ه‌ها را به او یاد بدهد.

وقتی اسیر را به عقب انتقال دادیم، آن برادر رفت پشت دستگاه‌ها و شروع کرد به مخابره‌ خبرهای غیرواقعی، هر جا که نیروهای ما بیشتر و سرحال‌تر بودند را به‌عنوان مکان‌های قابل تصرف به عراقی‌ها معرفی ‌کرد، آ‌نها هم چند بار پاتک زدند و با دست خالی بازگشتند.

یک روز بعد، از آن طرف، کاغذی مخابره شد که پر بود از فحش و بد و بی‌راه برای آن برادر رزمنده دروغ‌گویی که باعث آسیب و خسارت عراقی‌ها شده بود.

انتهای پیام/86029/ر40/

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:36 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

- 00:02
 1394
بهمن
13 
 
فیلم/ خاطرات رهبر انقلاب از 8 ماه حضور در زندان ساواک
  • تغییر کیفیت نمایش
  • 480P
  • 360P
  • 240P
رهبر معظم انقلاب در بازدید‌شان از موزه عبرت در سال 84 خاطرات‌شان از شکنجه‌های ماموران ساواک را بیان کردند.

 

 

 

دانلود با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

برای استفاده این فیلم در سایت و یا وبلاگ خود می توانید از کد زیر استفاده کنید :

خبرگزاری فارس*

 

 

               <object width="600" height="350" id="undefined" name="undefined" data="http://www.farsnews.com/shares/flow/flowplayer-3.2.18.swf" type="application/x-shockwave-flash"><param name="movie" value="http://www.farsnews.com/shares/flow/flowplayer-3.2.18.swf" /><param name="allowfullscreen" value="true" /><param name="allowscriptaccess" value="always" /><param name="flashvars" value='config={"clip":{"baseUrl":"http://www.farsnews.com","url":"http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Video/1394/11/12/13941112000950_240P.flv"},"playlist":[{"url":"http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Video/1394/11/12/13941112000950_240P.flv","baseUrl":"http://www.farsnews.com"},{"url":"http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Video/1394/11/12/13941112000950_240P.flv","baseUrl":"http://www.farsnews.com"}],"canvas":{"backgroundColor":"#112233"},"plugins":{"controls":{"time":true,"volume":true,"fullscreen":false, "autoBuffering":true},"content":{"url":"http://www.farsnews.com/shares/flow/flowplayer-3.2.18.swf"}}}' /></object


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:30 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
94/11/13 - 00:29
شماره: 13941113000022
 
سرمقاله گاردین: امید به تغییر سیاست‌های ایران در خاورمیانه، ساده‌لوحانه است
 

سرمقاله گاردین: امید به تغییر سیاست‌های ایران در خاورمیانه، ساده‌لوحانه است

 

روزنامه انگلیسی گاردین در سرمقاله روز دوشنبه خود هر گونه امید به تغییر سیاست‌های ایران در خاورمیانه پس از توافق هسته‌ای را «ساده‌لوحانه و کوته‌بینانه» خوانده است.

خبرگزاری فارس: سرمقاله گاردین: امید به تغییر سیاست‌های ایران در خاورمیانه، ساده‌لوحانه است
  •  

به گزارش گروه بین‌الملل  خبرگزاری فارس، در شرایطی که رسانه‌ها و مقامات غربی در ماه‌های گذشته به کرات از طرح‌‌ریزی‌ها برای نفوذ به ساختار سیاسی ایران و براندازی نرم در این کشور از دریچه «برجام» سخن گفته‌اند یک روزنامه انگلیسی این پیش‌بینی‌ها و طرح‌ریزی‌ها را نقش برآب دانسته است. 

گاردین، روز دوشنبه در سرمقاله‌ای ضمن اشاره به سفرهای اروپایی حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران نوشته است: «هنوز جشن گرفتن تغییر در ایران، زود است.»

این روزنامه انگلیسی، لبخندهای حسن روحانی در پایتخت‌های اروپا را در «تقابل آشکار با گذشته اخیر» ایران دانسته اما باور به ایجاد هر گونه تغییر در نقش ایران در عرصه بین‌المللی را «ساده‌لوحانه و کوته‌بینانه» توصیف کرده است. 

در بخشی از این گزارش، آمده است: «ایران، به هیچ طریق در رفتارش در خاورمیانه، "میانه‌رو" نشده است.»

گاردین در ادامه به حمایت ایران از بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه اشاره کرده و نوشته بعد از توافق هسته‌ای، تغییری در سیاست‌های ایران در این راستا به وجود نیامده است.  

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
جان مک کین: اهدای نشان افتخار به دستگیرکنندگان تفنگداران آمریکا تحقیر آمیز بود
 
- 94/11/1222:40
شماره: 13941112002001
کپی
 

جان مک کین:

اهدای نشان افتخار به دستگیرکنندگان تفنگداران آمریکا تحقیر آمیز بود /اوباما در محکوم کردن رفتار ایران ناکام ماند

 

رییس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در سخنانی اهدا نشان افتخار به فرماندهان سپاه پاسداران ایران بابت دستگیری تفنگداران آمریکایی را تحقیر آمیز نامید

خبرگزاری فارس: اهدای نشان افتخار به دستگیرکنندگان تفنگداران آمریکا تحقیر آمیز بود /اوباما در محکوم کردن رفتار ایران ناکام ماند
  •  

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس،«جان مک کین» رییس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در سخنانی اهدای نشان افتخار بابت دستگیری تفنگداران آمریکایی به برخی  فرماندهان سپاه پاسداران ایران حاضر در این رویداد  را تحقیر آمیز نامید.

     به نوشته روزنامه «واشنگتن پست»     جان مک کین امروز (دوشنبه) در سخنانی با اشاره به اهدای نشان افتخار «فتح» از سوی «آیت‌الله خامنه‌ای» فرمانده کل قوای ایران به نیروهای سپاه پاسداران ایران  بابت دستگیری تفنگداران دریایی متجاوز به آب‌های ایران عنوان داشت: «به آمریکایی‌ها اهانت شد و آن‌ها تحقیر شدند.»

مک کین در ادامه افزود، دولت اوباما در محکوم کردن رفتار ایران که نقض قوانین حقوقی جهانی و قرن‌ها سنت دریانوردی بود، ناکام ماند.

وی در ادامه گفت، آیت‌الله ایران (مقام معظم رهبری) آشکارا دیدگاه خود را درباره نحوه رفتار با آمریکایی‌ها نشان داد.

رییس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا گفت: «اینک زمانی است که رییس جمهور  و مقام‌های دولت که به طور باور نکردنی رفتار ایران را ستودند و این حادثه را بی‌اهمیت جلوه دادند، موضع آمریکا را  مشخص کنند، با اطمینان اصول بین‌المللی را تصدیق نمایند و از حقوق زنان و مردان نظامی ما دفاع کنند.»

گفتنی است، روز گذشته شماری از فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که در بازداشت تفنگداران متجاوز امریکایی نقش داشتند، از دست رهبر معظم انقلاب «نشان فتح» دریافت کردند.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 بهمن 1394  ] [ 5:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 65 :: 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3649283 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب