کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
   کد خبر: 63590 یکشنبه، 11 بهمن 1394 - 12:28
 
به یاد بنیانگذار تاکتیک رزم سپاه
فرماندهی که با 40 نفر صدام را تا پشت بستان به عقب راند
 
فرماندهی که با 40 نفر صدام را تا پشت بستان به عقب راند
  

به یاد بنیانگذار تاکتیک رزم سپاه .طراح اولین عملیات شبانه جنگ .
 فرماندهی که با 40 نفر صدام را تا پشت بستان به عقب راند. نقطه عطفی که شهید غیور اصلی در دوران دفاع مقدس رقم زد. فرمانده دلاور عملیات مرحله اول آزادسازی شهر عاشقان شهادت «سوسنگرد»
سردار شهید علی غیور اصلی چهارم بهمن ۱۳۳۱ شب اربعین حسینی در مشهد به دنیا آمد.وی که از ابتدا جوانی مذهبی بود پس از طی تحصیلات راهنمایی در واحد تیپ نیروهای ویژه هوابرد ارتش استخدام گردید.وی پس از طی دوره های متعدد نظامی برای تکمیل تجربیات نظامی به چند سفر خارج از کشور از قبیل آلمان، ایتالیا، مصر و اردن فرستاده شد.ارتش بدلیل احساس خطر از جانب فعالیت های وی او را به لشکر ۹۲ زرهی اهواز منتقل کرد.وی مدتی در برخی کشورهای عربی فعالیت هایی را علیه پهلوی آغاز کرد اما پیش از جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در حالیکه قصد ترور محمد رضا شاه را به همراهی تعدادی از همفکران داشتند شناسایی شدند و وی مجبور به فرار شد. پس از آن مدتی را به کار با وانت در بین شهرها گذراند تا در سال ۱۳۵۷ دستگیر و حکم اعدامش صادر گردید.اما با وقوع انقلاب به همراه سایر زندانیان آزاد گردیدو مدتی بعد به همراه علی شمخانی، انجمن اسلامی را تشکیل دادند. او که استوار دوم نیروی زمینی لشکر ۹۲ اهواز بود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست پس از مدتی به عنوان فرمانده عملیات سپاه اهواز، با حفظ مسئولیت قبلی (فرمانده آموزش نظامی استان) منصوب شد

فرماندهی که با 40 نفر صدام را تا پشت بستان به عقب راند


با آغاز شورش های ضدانقلاب در کردستان و شرارت های ضد انقلاب علیه مردم به فرمان امام خمینی(ره) به همراه بقیه نیروها به منطقه شتافت و با عارف شهید (دکتر مصطفی چمران) با سعی و تلاش بی وقفه، نقشه های جنگی را طرح می کردند و به اجرا می گذاشتند. پس از این که تا حدودی امنیت در منطقه برقرار شد، غیور اصلی بلافاصله به اهواز برگشت
شهید غیور اصلی به هنگام تجاوز صدام به کشور عزیزمان در 31 شهریور 1359 و عبور ارتش بعثی از شهرهای بستان، سوسنگرد و حمیدیه و پیشروی به طرف اهواز به منظور تصرف مرکز استان، با سازماندهی تعدادی از برادران پاسدار و نیروهای مردمی داوطلب به تعداد 40نفر و به کارگیری تاکتیک حیرت آوری طی یک عملیات شبیخون، در ساعت 24 روز 9 مهر1359 به مواضع ارتش متجاوز در یک جبهه نسبتاً وسیع در محور جاده حمیدیه ـ سوسنگرد یورش برد.
با ابتکاری که شهید غیور اصلی به خرج داد و با رها کردن آب در منطقه، تجهیزات سنگین دشمن همچون تانک در زمین گیر کند و امکان پیشروی از دشمن سلب شد در این عملیات بسیار نابرابر نیروهای شهید غیور اصلی توانستند با کمک نیروهای هوانیروز ارتش که صبح به ایشان ملحق شدند دشمن که استعداد آن دهها برابر نیروهای خودی بود را با اتکاء به ایمان و توکل خود به ایزد متعال در هم کوفته و با وارد نمودن تلفات بسیار سنگینی از جمله انهدام و به غنیمت درآوردن دهها دستگاه تانک، آنها را تا پشت شهر مرزی بستان عقب برانند.
بدین ترتیب شهید غیور اصلی با عملیات خود نقش مؤثری را در شکست طرح صدام در سقوط خوزستان و اشغال اهواز ایفاء نمود. این شهید عزیز در ادامه این عملیات و به هنگام شناسایی مواضع جدید دشمن مجروح شد و در 11 مهر 1359 به یاران شهیدش پیوست.
علی همیشه سفارش می کرد: سعادت این دنیا و آخرت در گرو اطاعت از اوامر انسان ساز امام امت است که نه تنها برای ایران، بلکه برای تمام مستضعفان جهان رهایی بخش و سعادت آفرین است.
پیکر پاک این سردار گمنام پس از شهادتش به تهران منتقل شد و در قطعه 24 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.روحش با امیرالمومنین محشور باد.

 

خبرنگار شهید خبر (شهیدنیوز)-مجتبی غلامی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 5:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 63127 یکشنبه، 11 بهمن 1394 - 14:27
 
 
افتخارم پاسداری از منزل امام است/ ماجرای پولی که شهید در کت آویزانش گذاشت
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): "روز تعطیل بود و قرار برود با دوستان به خرید بروم. پول نقد در خانه نداشتم. با ناراحتی خوابیدم. در خواب محمدآقا را دیدم که گفت برای شما و جمال الدین مقداری پول در جیب کتم گذاشتم. از خواب که بیدار شدم شتابان به سمت کمد رفتم و در همان جایی که گفته بود مقداری پول یافتم."
  

به گزارش باشگاه ایثار و شهادت شهید نیوز (تلنگر) : می‌گوید از کودکی آرزو داشتم در زمان امام حسین(ع) می‌بودم و یکی از یاران ایشان در صحرای کربلا می‌شدم. 16 ساله بود که در روزهای نخست انقلاب، پاسدار منزل امام خمینی(ره) در قم شد. خوشحال بود که توانسته است در زمان غیبت امام زمان(عج)، در رکاب نائب او حضور داشته باشد و یکی از پاسداران منزلش باشد.

"زهرا اسلامی" همسر شهید صدرالدین پیشوایی و خواهر شهید محمدرضا اسلامی است که به مناسبت سالروز شهادت همسر بزرگوارشان با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

اسلامی: در سال 58 به عنوان تنها خانم پاسدار در منزل امام انتخاب شدم. در آن زمان در حوزه درس می‌خواندم. روزی که داوطلبانه برای پاسداری ثبت نام کردم در دل آرزو کردم که نام من انتخاب شود. روزی که برای نخستین بار در خانه‌ای که امام ساکن بودند، گام گذاشتم را هرگز فراموش نخواهم کرد.

افتخارم پاسداری از منزل امام است/ ماجرای پولی که شهید در کت آویزانش گذاشت

توصیه امام(ره) به شهید

در جامعه الزهرا درس می‌خواندم و با دخترخواهر همسرم همکلاس و دوست بودم. روزی مادرشان برای دیدن من آمدند و قرار خواستگاری را گذاشتند. از آنجایی که خانواده مذهبی بودند و با معیارهای من مطابقت داشتند خیلی زود مراسم عقدمان برگزار شد. یک سال بعد از پاسدار شدنم توسط امام(ره) به یکدیگر محرم شدیم. امام(ره) نصیحتی به ما کردند که بخوبی در خاطرم مانده است. به همسرم فرمودند: «سعادت و خوشبختی شما در این است که شما با ایشان بسازید و ایشان با شما بسازند.» پس از عقدمان امام از قم به تهران آمدند.

بعد از ازدواج با همسرم به تهران آمدیم و در منزل پدرشان ساکن شدیم. زندگی شیرینی داشتیم و با فرزندی که خداوند به ما عطا کرده بود شیرینی‌اش بیشتر شد. هنوز فرزندم به دنیا نیامده بود که صحبت جنگ و جبهه به خانه‌مان باز شده بود، اما به خاطر دل نگرانی، رفتن همسرم به جبهه کمی به تاخیر خورد.

پدر شوهرم روحانی و امام جماعت مسجد صادقیه بود. ایشان در نجف به دنیا آمده و تحصیل کرده نجف بودند. زمانی که ناراحتی من را دیدند، به محمد گفتند: ما مانع رفتنت نمی‌شویم ولی بگذار مدتی از تولد فرزندت بگذرد بعد برو.

در خانه همسرم را محمداقا صدا می‌زدیم. محمداقا مرا به اتاقی برد و گفت: «اینگونه رفتارها از شما که طلبه هستید بعید است. حضور در جنگ مانند نماز خواندن واجب است آیا شما می‌توانی به من بگویی که نماز نخوانم! اگر شما هم بگویید آیا من نباید بخوانم و نماز از من ساقط می‌شود!»

شهید پیشوایی تکبیرگوی فاتحان تپه الله اکبر

با رضایت من خانواده‌شان هم به رفتن ایشان راضی شدند. در پادگان لویزان آموزش را آغاز کرد. همیشه دلم می‌خواست یک بار از جبهه بازگردد و ایشان هم می‌گفتند اگر یک بار سالم برگشتم دیگر شهید نخواهم شد. پس از دوره آموزشی از پایگاه مقداد به جبهه جنوب برای فتح تپه‌های الله اکبر قبل از فتح بستان رفت. یک ماه در جبهه حق علیه باطل ماند و شهید شد. از آن گروه 33 نفر شهید شدند. کسانی که آنجا حاضر بودند پس از شهادت محمدآقا به منزلمان آمدند و گفتند اولین کسی که تکبیرگویان به پیش می‌رفت شهید پیشوایی بود.

افتخارم پاسداری از منزل امام است/ ماجرای پولی که شهید در کت آویزانش گذاشت

بهترین یادگاری از همسرم

ایشان ترکش خوردند و قسمت راست صورتشان متلاشی شده بود. در چشمانشان هاله‌ای از خون بود. دستشان نیز آسیب دیده بود ولی حلقه و ساعتی که بر دست داشت سالم مانده بود. آثار قطرات خون بر روی آن‌ها باقی مانده و فرزندم جمال‌الدین این ساعت را بهترین یادگاری از پدرمش می‌داند. جمال الدین دو ماهه بود که پدرش شهید شد.

ما زندگی کوتاه و شیرینی داشتیم و سی و سه سال است که با یاد آن روزها زندگی می‌کنم. آن زمان می‌گفتم اگر یک روز محمدآقا نباشد من هم می‌میرم ولی 33 سال است که با یادش زنده‌ام. در تمام این سال ها کت و شلوار محمد آقا بر چوب لباس خانه آویزان است. هر زمان دلم برای محمدآقا تنگ می‌شود به خیابان‌هایی که با هم قدم زدیم می‌روم و او را کنار خودم احساس می‌کنم. محمدآقا در 31 اردیبهشت 60 به شهادت رسید و من آن زمان 19 سال داشتم.

خبر شهادت

من در شیراز بودم که خانواده همسرم با من تماس گرفتند و گفتند که محمدآقا مجروح شده است. بلافاصله با هواپیما به تهران آمدم. احساس کردم که شاید به شهادت رسیده است ولی نمی‌خواستم این را باور کنم و با خودم تکرار می‌کردم که قطعا مجروح شده و زنده است. وقتی به درب منزل رسیدیم با دیدن عکس و اعلامیه شهادت محمدآقا از حال رفتم. باورش برایم سخت بود که همسرم به شهادت رسیده است. با گذشت 33 سال با یادآوری آن روز حالم بد می‌شود.

افتخارم پاسداری از منزل امام است/ ماجرای پولی که شهید در کت آویزانش گذاشت

تربیت فرزندمان را به من سپرد

قبل از رفتن به جبهه به من توصیه کرد که اگر اتفاقی برای من افتاد تربیت فرزندم با شماست و نگذارم که تربیت فرزندمان تحت تاثیر دیگران قرار گیرد. ایشان عاشق امام بودند و به بحث ولایت بسیار تاکید داشتند و دوست داشتند که فرزندمان یکی از فرزندان راه امام باشد.

فرزندم دلتنگ پدرش می‌شد

وقتی جمال از پدری که ندیده است صحبت می‌کرد و با شوق پدرش را صدا میکرد، دلم می‌لرزید. با وجود این که همیشه در زندگی کمبود پدر را احساس کرد ولی با عشق از پدرش می‌گوید.

جمال الدین 4 ساله بود که یک روز با برادرم به پارک رفت. با شادی از پارک برگشت و با لحنی کودکانه و شاد گفت: «مامان همه فکر می‌کردند دایی بابامه».

یک بار دیگر که جمال الدین کوچک بود در حال صحبت در مورد پدرش بودم که گفتم جمال الدین پدرش را ندیده ولی پدرش او را دیده است. بغلم کرد و گفت: «مامان منم بابامو دیدم ولی یادم نیست.» علاقه بسیاری به پدرش دارد و بسیار بر روی وی حساس است.

افتخارم پاسداری از منزل امام است/ ماجرای پولی که شهید در کت آویزانش گذاشت

پول توجیبی پس از شهادت

روزی قرار بود با دوستانی از جامعه الزهرا به خرید برویم. روز تعطیل بود و پول نقد در خانه نداشتم. ظهر آن روز با ناراحتی خوابیدم. در خواب محمدآقا را دیدم که گفت برای شما و جمال الدین مقداری پول در جیب کتم گذاشتم. از خواب که بیدار شدم شتابان به سمت کمد رفتم و در همان جایی که گفته بود مقداری پول یافتم. وقتی دوستانم به منزلمان آمدند آن پول ها را برای تبرک برداشتند.

خیلی معجزات در زندگی دیده‌ام و اعتقاد دارم اگر کمک محمد آقا نبود اصلا نمی‌توانستم کار کنم و زندگی را بدون او بگذرانم.

بورسیه آمریکا داشتند

برنامه نویس کامپیوتر بود و به زبان انگلیسی تسلط داشت. زمانی که به شهادت رسید، پاسپورت و دعوت‌نامه‌اش برای رفتن به آمریکا آماده بود ولی ایشان ماندن و دفاع از کشور را برگزیده بود. محمدآقا همیشه دوست داشت گمنام بماند. پسرم آرزو داشت که راه پدرش را ادامه دهد حتی زمانی که رتبه ده کنکور را آورد، به همین خاطر رشته کامپیوتر را انتخاب کرد. در حال حاضر نیز یک شرکت کامپیوتری موفق دارد.

اگر باز هم جنگ شود پسرم را برای دفاع از کشور می‌فرستم

پس از شهادت همسرم برادرم محمدرضا که 13 ساله بود از شیراز به تهران آمد و با ما زندگی می‌کرد. 16 ساله که شد تصمیم گرفت به جبهه برود و به شیراز بازگشت. من نیز تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به قم بازگردم.

مادرم تعریف می‌کرد شبی که قرار بود محمدرضا به جبهه برود ناراحت بود و گریه می‌کرد. دلیل ناراحتیش را پرسیدم گفت من برای زهرا ناراحتم که تنهاست. مادرم گفت سعی کردم تصمیمش را عوض کنم تا پیش شما برگردد ولی قبول نکرد.

زمانی که محمدآقا به شهادت رسید به این باور رسیدم که همه در این راه باید بروند و برای رسیدن به هدفمان افرادی هم به شهادت می‌رسند به همین دلیل با رفتن محمدرضا به جبهه موافق بودم. اگر باز هم جنگ شود پسرم را برای دفاع از کشور می‌فرستم. 

محمدرضا از شیراز اعزام شد و در عملیات بدر به شهادت رسید. روز اول رجب بود که خبر شهادتش را آوردند. خیلی خوشحالم که تونستم دینم را به کشور ادا کنم. همیشه در یادداشت‌هایم می‌نویسم که شهید پیشوایی، پیشروی راهی است که ما رهروی آنیم. و آرزویم این است که رهروی او باشم.

فرم خالی خانه

روزی شنیدم که آقایی به نام مدرسی خانه‌هایی را با وام در قم به فروش می‌رساند من هم پسرم را پیش عمه‌اش گذاشتم و بلافاصله به قم رفتم.

همان شب خواب محمدآقا را دیدم. او به من گفت چرا اینقدر ناراحتی. به او گفتم تو در آن دنیا خوشحالی و به فکر من نیستی. او گفت: مواردی که در مورد لذت‌های دنیا به آن فکر میکنی قطره‌ای است، ولی دور از تو و جمال نمی‌گذارد که من  از آنها استفاده کنم. چه کاری از دست من بر می‌آید. گفتم من و پسرت را هم پیش خود ببر. گفت من تا به حال بارها از جدم خواستم که شما رو به پیش من بیاورد ولی گفتند که باید جمال بماند.

توی خواب مادرم در زد و گفت به محمدآقا بگو در قم خانه‌ای برای شما بگیرد. به محمدآقا گفتم. گفت چشم.

فردا صبح بچه را گذاشتم و رفتم قم. رفتم دفترموسسه گفتند یک سری خانه داشتیم که به بنیاد شهید دادند. من رفتم آنجا آقای تهرانی مسئول بنیاد قم بود. گفتم که میخواهم به قم بیایم و درس بخوانم. گفتند که 22 خونه داشتیم ولی همه را فروختیم. در حال ورق زدن برگه‌هایش بود که لحظه‌ای روی یکی از ردیف‌های خانه نگاه کرد و دید فرمی برای آن خانه پر نشده و خانه خالی است.

به تهران برگشتم. خواهرشوهرم گفت که مادرم دیشب خواب محمدآقا را دیده است که آمد اثاثیه زهرا را جمع کرد و داشت می‌برد. ما اعتراض کردیم گفت مادر فکر می‌کنی من زن و بچه‌ام را رها می‌کنم. برای زهرا خانه‌ای در قم تهیه کردم و اثاثیه‌اش را جمع می‌کنم.

و بعد از مدتی به راحتی منزل را گرفتیم و در آنجا ادامه تحصیل دادم و بعد از آن  به تهران برگشتم و دبیری را شروع کردم و اکنون نیز مدیر یک مدرسه هستم.

 

 

 

انتهای پیام/مجتبی غلامی

 

   
  


اضافه نمودن به: 
 

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
      کد امنیتی:
 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 5:07 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 63773 یکشنبه، 11 بهمن 1394 - 15:38
 
 
دنیا می‌داند شهید صیاد شیرازی مخلص ولایت و ولی فقیه بود
 
دنیا می‌داند شهید صیاد شیرازی مخلص ولایت و ولی فقیه بودشهیدخبر(شهیدنیوز): مرحوم سرلشکر محمد سلیمی طی گفت وگویی در فروردین ماه سال گذشته با دفاع پرس گفت: شهید صیاد شیرازی با پیروی از مقام معظم رهبری ولایتمداری خود را به اثبات رساند.
  

مرحوم سرلشکر محمد سلیمی که عصر امروز بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت در فروردین ماه سال گذشته طی گفت و گویی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس به تشریح شخصیت والای شهید صیاد شیرازی پرداخت که در ادامه این گفت وگو آمده است.

امیر سرلشکر "محمد سلیمی" مشاور مقام معظم رهبری در امور نظامی، مهمترین ویژگی شهید صیاد شیرازی را ایمان به خدا دانست و اظهار کرد: صیاد با ایمان و اتکاء به خداوند، مقتدرانه در میدان نبرد با دشمنان جمهوری اسلامی ایران حضور می‌یافت و آنان را مغلوب می‌کرد.

سرلشکر سلیمی "شهید صیاد شیرازی" را از ولایت‌مدارترین فرماندهان پرورش یافته در دامان انقلاب اسلامی دانست و افزود: دنیا می‌داند که صیاد شیرازی دوست‌دار و مخلص ولایت و ولی فقیه بود.

وی در ادامه بیان کرد: پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) شهید صیاد شیرازی با تمسک جستن بیشتر به ولایت و با پیروی از مقام معظم رهبری، ولایتمداری خود را به اثبات رساند.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 5:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 63769 یکشنبه، 11 بهمن 1394 - 15:40
 
 
رویای صادقه یک فرمانده
 
رویای صادقه یک فرمانده شهیدخبر(شهیدنیوز): آفتاب روی چینه‌های شهر افتاده بود. بچه مدرسه‌ای‌ها، ششمین روز از تعطیلات تابستانی را آغاز کرده بودند. شور و ولوله توی کوچه‌های مشهد موج می‌زد. سال ۱۳۴۱ بود. یک سال بعد، امام خمینی گفت :« سربازان من در گهواره‌اند .» سید حسین فاضل الحسینی، درست در همان زمان، یک‌ساله بود و در گهواره.
  

آفتاب روی چینه‌های شهر افتاده بود. بچه مدرسه‌ای‌ها، ششمین روز از تعطیلات تابستانی را آغاز کرده بودند. شور و ولوله توی کوچه‌های مشهد موج می‌زد. سال ۱۳۴۱ بود. یک سال بعد، امام خمینی گفت:«سربازان من در گهواره‌اند.» سید حسین فاضل الحسینی، درست در همان زمان، یک‌ساله بود و در گهواره.

تولد

او در ششمین روز از تیرماه ۱۳۴۱ در مشهد متولدشده بود. پدرش روحانی فاضلی بود، مورد احترام و علاقه�" اهالی محله. وقتی سید حسین به دنیا آمد، دو برادر و دو خواهر داشت. وقتی چهارپنج‌ساله بود، با برادرانش به مکتب می‌رفت. مادربزرگش، خانم رشدی، زنی مؤمن و پاک‌دامن بود. او به عشق آموزش بچه‌های کم سن و سال، قرآن قرائت می‌کرد و آداب قرائت و شیوه‌های تجوید را آموزش می‌داد.

تربیت قرآنی

خانم رشدی علاوه بر حس آموزگاری و عشق به تعلیم، نسبت به تمام بچه‌ها و نه‌فقط به نوه‌هایش، احساسی مادرانه داشت. هر روزپس از پایان درس و تمرین قرائت قرآن، از آن‌ها با آش پذیرایی می‌کرد. سید حسین در همین مکتب به اسلام و قرآن و پیامبر و اهل‌بیت آشنا و علاقه‌مند شد.

چند سال بعد وقتی وارد مدرسه شد، برخلاف همه بچه‌ها که نمی‌توانستند بخوانند و بنویسند، خوب می‌نوشت و روان می‌خواند. سال‌های پایانی تابستان او با آغاز دهه�" پنجاه و اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه طاغوت همراه بود.

فعالیت‌های سیاسی

شنیده‌ها و دیده‌های او از انقلاب، باعث شد تا با علاقه، اخبار و اطلاعات مربوط به حرکت مردمی را دنبال کند. وقتی وارد دبیرستان شد، انقلاب به مرز شکوفایی رسیده بود. او نیز مثل برادرانش هادی و مهدی، در تظاهرات و راهپیمایی مردمی شرکت و در تهیه، پخش و توزیع اعلامیه‌های امام (ره) مشارکت می‌کرد.

‫یک‌بار در حین پخش اعلامیه، توسط مأموران کلانتری دستگیر شد و هنگام بـازجویی در کلانتـری  ‫با پاسخ‌های بچگانه مأموران را گمراه کرد و با دادن تعهد - مبنی بر عـدم پخـش اعلامیـه - پـس از ‫ضرب و شتم آزاد شد. در بحبوحه انقلاب در سال ۱۳۵۷، هنگام تظاهرات دستگیر شد. یک‌بار نیز در ‫شب عقدکنان برادرش که به همراه عده‌ای در حال تظاهرات بودند دستگیر شد، ولی به سبب اینکـه سن کمی داشت به قید ضمانت آزاد شد.

دعوت به انقلاب اسلامی با زبان منطق

پس از پیروزی انقلاب، در جریان درگیری‌های داخلی و احزاب و گروه‌ها فعالیت بسیار داشت. در روزهای آغازین انقلاب مردم به جمهوری اسلامی رأی آری دادند. اما گروه‌ها و حزب‌هایی بودند که همچنان علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می‌کردند و سید حسین سعی می‌کرد طرفداران گروه‌ها را با ارائه�" دلیل و برهان به دامن جمهوری اسلامی بکشاند. اما گاه زبان منطق کار ساز نبود و آن‌ها وقتی با جوانی مسلمان و آزاده روبه‌رو می‌شدند، عقده‌های حزبی خود را با درگیری با سید حسین فرومی‌نشاندند.

شروع جنگ و حضور در جبهه

او به ورزش به‌خصوص به شنا علاقه داشت. وقتی جنگ شروع شد، به‌فرمان امام لبیک گفت و راهی جبهه‌ها شد. نبوغ، پشتکار و تلاش این جوان هجده‌ساله باعث شد تا مسئولان تیپ امام رضا (ع) او را به فرماندهی یکی از گردان‌ها منصوب کنند.

او فرمانده گردان روح‌الله شد و در جنگ‌های منظم و نامنظم نقش پر رنگ و مؤثری داشت.

شهادت دو برادر و تداوم راه آنها

در همان ماه‌های آغازین جنگ برادر او مهدی نیز که پیش از او به جبهه اعزام‌شده بود، درحالی‌که می‌رفت تا یک اسلحه�" کالیبر ۵۰ را بردارد، هدف یکی از خمپاره‌های دشمن قرار گرفت و ترکش خورد. وقتی مهدی به شهادت رسید، حسین بسیار متأثر شد او با پیکر برادرش به مشهد رفت و دیگر به منطقه نرفت تا عملیات چزابه. وقتی به چزابه رسید، مسئولیتی نداشت. یکی دو نوبت در همان تیپ امام رضا (ع) مثل دیگر رزمندگان سلاح به دست می‌رفت و می‌جنگید. اما در عملیات بیت‌المقدس در گردان حاج باقر قالیباف به‌عنوان فرمانده گروهان انتخاب شد.

چند ماه بعد برادرش هادی به شهادت رسید اما سید حسین همچنان در جبهه ماند. چهره�" باز و گشاده و لبخند که همیشه بر لب داشت، از او یک رزمنده‌ای دوست‌داشتنی ساخته بود. خیلی‌ها دوست داشتند در گروهان او باشند. چون هم فرماندهی می‌کرد و هم با بذله‌گویی، به رزمندگان روحیه می‌داد.

بااینکه خونسرد بود، در کارهایش سهل‌انگاری نداشت.

آغاز زندگی مشترک

وقتی خرمشهر آزاد شد، او هم چون رزمندگان دیگر شاد شد و به مرخصی رفت. پدر و مادرش سعی می‌کردند او را متقاعد کنند که به ازدواج تن بدهد. اما او زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت: جای من در جبهه است. نمی‌خواهم خانواده‌ای دیگر را اسیر خود کنم.

تا این‌که مادر او مکرمه خانم، پس از اصرار بسیار، موافقت او را گرفت. زهرا خانم دختر یکی از دوستان پدر بود. آقای بخشی سال‌ها بود که حاج‌آقا علی فاضل الحسینی را می‌شناخت و با او دوست بود و وقتی قرار شد این دو جوان به هم برسند مقدمات ازدواج زود جور شد. درست سه ماه پس از آزادی خرمشهر، سید حسین با زهرا خانم به عقد هم در آمدند.

تصدی مسئولیت فرمانده گردانی در سومار

او مرد خانه ماندن نبود. چند روز پس از عقد دوباره به جبهه رفت و در سومار عهده‌دار فرماندهی گردانی از تیپ امام رضا (ع) شد. در آن زمان شهید چراغچی فرمانده تیپ بود. او اعتقاد داشت: بعضی وقت‌ها آدم در مورد حسین اشتباه می‌کند، این‌قدر که خونسرد است و بی‌خیال، اما بعد که نتیجه کارهای محوله را می‌بیند و رعایت مسائل نظامی، بعد به‌اشتباه خودش پی می‌برد.

توفیق زیارت خانه خدا

هفت هشت ماه بعد، درست در ماه میانی بهار ۱۳۶۲ دوباره به مشهد بازگشت و جشن عروسی بر پا شد. یکی دو هفته بعد از عروسی، سید حسین به جبهه غرب برگشت. ضمن اینکه چند ماه بعد، توفیق زیارت‌خانه خدا نصیبش شد. در این سفر خواهر و شوهر خواهرش هم با یک کاروان دیگر هم‌سفرش شدند.

بازگشت از خانه خدا و پذیرش فرمانده گردانی روح الله

وقتی از مکه بازگشت، دوباره به جبهه رفت و این بار فرمانده گردان روح‌الله از تیپ امام رضا (ع) شد. در این مدت، چهار بار مجروح شد و هر بار که مجروح می‌شد، خانواده خوشحال می‌شدند چون فقط در این صورت بود که می‌توانستند سید حسین را در مشهد نگه‌دارند، در والفجر مقدماتی ترکشی به دست راست او اصابت کرد و در والفجر سه کمر و شانه‌اش زخمی شد و در عملیات دیگر، گلوله‌ای به ران راست او اصابت کرد.

به دنیا آمدن علیرضا

وقتی نوروز ۱۳۶۴ رسید، به سید حسین خبر دادند که فرزندش به دنیا آمده است. او وقتی علیرضا را دید، خوشحال شد. او هر بار که به دیدن فرزند و همسرش می‌رفت سعی می‌کرد زیاد به آن‌ها دل نبندد. سید ایمان و اطمینان داشت که به‌زودی شهید می‌شود.

سید حسین بیشتر وقتش را در جبهه می‌گذراند و مدت مرخصی‌اش زیاد نبود. بااین‌حال وقتی به مرخصی می‌رفت، در کارهای منزل یار و یاور همسر بو د.

سید حسین یک پسر بی نظیر بود

پدر همسرش می‌گفت: او برای من یک داماد، بهتر است بگویم، یک پسر بی‌نظیر بود و همه دوستش داشتند و به او احترام می‌گذاشتند. او یک مؤمن واقعی بود و خداوند محبت افراد مؤمن را در دل مؤمنان دیگر جای می‌دهد و این لطف خداوند بود که شامل حال سید حسین شد.

دفعه�" آخری که به مرخصی آمد، به مادر گفته بود: مواظب باشید محمد، برادر کوچک‌ترم، مادی‌گرا نباشد و به دنیا دل نبندد.

پرواز

‫سید حسین فاضل الحسینی، در ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ در ناحیه اروندکنار - منطقـه عملیاتی فـاو –درحالی‌که فرماندهی گردان‌های روح الله - که خود تشکیل داده بود و به نام بـرادرش بـود - فـضل الله و ‫ثارالله را به عهده داشت، بعد از انجام عملی‌ات و گرفتن فاو و تثبیت نیروها بـه قرارگـاه بازگـشت و در  ‫مراجعت به منطقه، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به فیض عظیم شهادت نائل شد. پیکر پـاک و  ‫مطهرش پس از انتقال به مشهد و تشییع در ۱ اسفند ۱۳۶۴ در صحن آزادی حرم مطهر امـام  هشتم(ع) به خاک سپرده شد.

خبر شهادتش که به خانواده رسید، مادرش نماز شکر به جای آورد. وقتی او را به معراج شهدا بردند تا برای آخرین بار با فرزندش دیدار کند، لب به سخن باز کرد و گفت: از شهادت، چیزی بالاتر نبود که به شما بدهند.

روح این شهید سعید، امروز در کنار شهدای نام‌آور هشت سال دفاع مقدس، روزی‌خوار و خوان گسترده�" پروردگار است.

‫سید علیرضا فاضل الحسینی تنها فرزندی است که از شهید به یادگار مانده است.

خاطرات فرمانده شهید سید حسین فاضل‌الحسینی

اطاعت از فرماندهی

در عملیات بدر آقای چراغچی مسئول طرح و عملیات لشکر بود. او به عده‌ای از بچه‌ها گفته بود که داخل هور بروند و مسیر را برای عبور قایق‌ها باز کنند. باز کردن مسیر، معمولاً به گونه‌ای بود که بچه‌ها با قایق‌ها می‌رفتند و در طول مسیر، نی‌ها را با داس قطع می‌کردند. وقتی آقای چراغچی بچه‌های مسئول گردان‌ها و گروهان­ها را برای توجیه به داخل هور برده بود نی‌های داخل آب باعث به وجود آمدن مشکلاتی در حرکت قایق‌ها شده بود. وقتی آقای چراغچی برگشت گفت: به علت اینکه نی‌های زیر آب باعث به وجود آمدن مشکلاتی در حرکت قایق‌ها می‌شود بچه‌های طرح و عملیات باید به زیر آب بروند و نی‌ها را از پایین‌تر قطع کنند یا از ریشه بکنند. آقای چراغچی به آقای فاضل الحسینی گفت: شما هم با بچه‌ها برو و کمکشان کن. سید حسین درحالی‌که قبلاً سرما خورده بود بلند شد و لباس‌هایش را پوشید. آقای چراغچی گفت: چیه؟ از این‌که به شما گفتم برو این کار را انجام بده ناراحت هستی؟ اگر نمی‌توانی خودم بروم. فاضل الحسینی خندید و گفت: نه ناراحت نیستم. می‌روم این کار را انجام می‌دهم ولی ما یک کمپوست‌واستخوان بیشتر نیستیم. مواظب ما باش. رفت و این کار را انجام داد. با خودم فکر کردم و گفتم: اگر این کار را به من می‌گفت به احتمال خیلی زیاد نمی‌توانستم داخل آب سرد بروم و این کار را انجام دهم.

سعید رئوف

روحیه بسیجی

در عملیات فتح المبین برای عبور نیروها از رود کرخه پل شناوری را با آکاستیو درست کرده بودند. تعدادی از نیروها از پل عبور کردند. ناگهان دیدم سر و صدای نیروها بلند شد. وقتی نگاه کردم، دیدم طناب پل بر اثر اصابت ترکش گلولة خمپاره یا تیر پاره شده است. آقای فاضل الحسینی که در انتهای گروهان آخری حرکت می‌کرد با شنیدن سر و صدای بچه‌ها به محل پل آمد و گفت: چه شده است؟ گفتم: بر اثر ترکش خمپاره یا اصابت تیر به پل یکی از طناب‌های آن پاره شده است. ناگهان دیدم فاضل الحسینی اسلحه‌اش را روی زمین گذاشت و تکه طنابی را که آنجا افتاده بود برداشت. گفتم: کجا می‌خواهی بروی؟ گفت: می‌روم قسمتی از طناب که پاره شده است را بگیرم. بچه‌ها را سریع بفرست تا از روی پل رد شوند. داخل آب رفت و طناب پل را از دو طرف گرفت. مدت‌زمان زیادی طول کشید تا تمام نیروها توانستند از روی پل عبور کنند. وقتی می‌خواست از آب بیرون بیاید توان حرکت کردن نداشت. او را از آب بیرون آوردیم. دیدم در اثر فشار طناب‌ها بر دست شانه‌اش این دو موضع کبود شده است به‌گونه‌ای که توان به دست گرفتن اسلحه را نداشت ولی با همان حال مسئولیت فرماندهی گردان را که به عهده گرفته بود به انجام رساند.

عبدالعلی غفورپور

آخرین وداع با خانواده

روزی که آقا سید حسین برای رفتن به منطقه حاضر می‌شد به من گفت: چگونه فراق و دوری تو را تحمل کنم؟ جواب دادم: اگر دوری از من و فرزندت برایت سخت است پس چرا می‌روی؟ در جوابم گفت: چاره‌ای نیست، بااینکه تو و فرزندم را خیلی دوست دارم ولی کس دیگری هم هست که او را بیشتر دوست دارم و او پروردگار است. از من سؤال کرد: تو چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ گفتم: من هم خداوند را دوست دارم. در جوابم گفت: پس از خداوند بخواه که به من صبر عطا کند. این را گفت و خداحافظی کرد و رفت و به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود رسید.

زهرا بخشی

ذکر و یاد خدا

یک روز در منطقة عملیاتی والفجر ۳ با سید حسین فاضل الحسینی به یکی از پاسگاه‌های مرزی می‌رفتیم. در بین راه احساس کردیم در میدان مین قرار گرفتیم. ماشین را متوقف کردیم و آهسته پیاده شدیم. سید حسین رفت تا مین‌ها را خنثی کند همان‌طور که جلو می‌رفت زیر لب ذکر می‌گفت. به او گفتم: چه شده است؟ چرا این‌قدر ذکر می‌گویی؟ به شوخی گفتم: اگر بلد نیستی آن‌ها را خنثی کنی آهسته آن‌ها را بردار و بیرون بینداز، یا اگر می‌خواهی خودم بروم و آن‌ها را بیرون بیندازم. رو به من کرد و به شوخی گفت: نهمرد حسابی، اگر می‌خواهی آن‌ها را بردارم و توی جیبم بگذارم. بعد از سید سؤال کردم پس چرا این‌قدر ذکر می‌گویی؟ گفت: اگر اجلت هم رسید از خدا بخواه که توفیق بدهد تا کاری را که در نظر داری به بهترین نحو انجام دهی. اگر این را از او بخواهی خدا توفیق انجام آن را به تو می‌دهد. ذکر گفتن من هم برای این است که بتوانم این کار را انجام دهم.

سید هاشم موسوی

تلاش و پشتکار

در عملیات والفجر 8 قرار بود بچه‌های طرح عملیات برای عبور گردان‌ها از خط، خاک‌ریزی بزنند آقای فاضل الحسینی علاوه بر فرماندهی گردان، از بچه‌های طرح عملیات هم بود. مسئول زدن خاکریز یکی دیگر از برادران بود، ولی به علت اینکه او اهمیت این خاکریز را می‌دانست رفت تا در احداث خاکریز کمک کند. یکی از رزمندگان به من گفت اگر می‌توانی برو کمک فاضل الحسینی کن، چون دست‌تنهاست. با شنیدن این حرف به راه افتادم تا به سید حسین کمک کنم. وقتی به محل احداث خاکریز رسیدم. دیدمفاضل‌الحسینی لباس‌هایش را درآورده است و یک شلوار بادگیر و زیرپوش به تن دارد و سروصورتش پر از خاک شده است و بلدوزر را در زدن خاکریز هدایت می‌کند و همزمان بااینکه بلدوزر خاک می‌ریزد نیروهایش را هم پشت خاکریز مستقر می‌کند.

سعید رئوف

حالات معنوی قبل از شهادت

نیمه‌های شب دومی که فاو را گرفته بودیم از خواب بیدار شدم. صدای فردی که بلند گریه می‌کرد به گوشم رسید، به دنبال صدا بیرون رفتم. دیدم سید حسین است. گفتم: چرا گریه می‌کنی؟ جواب نداد. اصرار کردم گفت: لحظه‌ای پیش دو برادرم را که شهید شده‌اند را در خواب دیدم. به من گفتند چرا پیش ما نمی‌آیی؟ دلمان برایت تنگ‌شده است. تا کی می‌خواهی ما را تنها بگذاری؟ صبح روز بعد سید حسین از من جدا شد حدود ساعت هفت یا هشت بود که خبر شهادتش را به من دادند.

شهید گل محمد غزنوی (شهادت عملیات کربلای 5)

 
 
   
  


اضافه نمودن به: 
 

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
      کد امنیتی:
 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 5:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۲۸۵۰
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۲
برترینها*

عکس: آخرین لحظه حضور امام در فرانسه  

 
تصویری نادر از آخرین لحظات تبعید رهبرکبیر انقلاب؛ این عکس که در 12 بهمن 1357 در پاریس برداشته شده است امام را در حال پیاده شدن از اتومبیل و عزیمت به سمت فرودگاه نشان می دهد.
 
وبسایت فرادید: تصویری نادر از آخرین لحظات تبعید رهبرکبیر انقلاب؛ این عکس که در 12 بهمن 1357 در پاریس برداشته شده است امام را در حال پیاده شدن از اتومبیل و عزیمت به سمت فرودگاه نشان می دهد. پشت به تصویر مرحوم سید احمد خمینی فرزند و در صندلی جلو علی اشراقی نوه امام(ره) نیز دیده می شوند. ساعاتی پس از این عکس امام خمینی(ره) پس از 14 سال تبعید به کشور بازگشت و نظام جمهوری اسلامی را در ایران بنیانگذاشت.

عکس نوشت/ آخرین لحظات حضور امام (ره) در فرانسه

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۹۲۹۸۱
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۷
برترینها*

عکس: دیدار هیات دولت با سید حسن  

 
هیات دولت در حاشیه تجدید میثاق با آرمان های امام(ره) با یادگار امام دیدار کردند.
 
وب سایت فرارو: هیات دولت در حاشیه تجدید میثاق با آرمان های امام(ره) با یادگار امام دیدار کردند.

 رییس جمهوری و اعضای هيات دولت صبح امروز در آستانه سی و هفتمین دهه مبارک فجر انقلاب اسلامي، با حضور در مرقد حضرت امام خمینی (ره) بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي ايران و گلزار شهدای بهشت زهرا با آرمانهای والای امام راحل و شهيدان انقلاب اسلامي و دفاع مقدس تجديد ميثاق کردند.

حسن روحاني، وزرا و معاونين رييس جمهوری در این مراسم که  حجت الاسلام و المسلمین سيد حسن خمينی توليت حرم مطهر امام خميني(ره) نيز حضور داشت، با نثار تاج گل و قرائت فاتحه، ياد و خاطره امام خميني(ره) را  گرامي داشته و بر تداوم راه و آرمان های امام راحل تاکید نمودند. همچنین اعضای هیات دولت در ادامه با سید حسن خمینی یادگار امام دیدار کردند.

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

(تصاویر) دیدار هیات دولت با سیدحسن خمینی(ره)

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:53 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 369221 | تاریخ مخابره :۱۳۹۴/۱۰/۳۰ - ۰۸:۲۷ | سرویس: علمی، فرهنگی
 

پنج فایده هم نشینی با علما
حوزه/ رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدیثی همنشینی با عالم را مشروط به داشتن پنج خصلت دانستند.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، متن حدیث را از کتاب بحار الانوار منتشر می کند.

عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ لَا تَجْلِسُوا إِلَّا عِنْدَ كُلِّ عَالِمٍ يَدْعُوكُمْ مِنْ خَمْسٍ إِلَى خَمْسٍ- مِنَ الشَّكِّ إِلَى الْيَقِينِ وَ مِنَ الرِّيَاءِ إِلَى الْإِخْلَاصِ- وَ مِنَ الرَّغْبَةِ إِلَى الرَّهْبَةِ وَ مِنَ الْكِبْرِ إِلَى التَّوَاضُعِ وَ مِنَ الْغِشِّ إِلَى النَّصِيحَةِ.

با هر عالِمى كه شما را از پنج ورطه به پنج مرحله ببرد، همنشينى كنيد:

1- از شك به يقين؛

2- از ريا به اخلاص؛

3- از دنياپرستى به زهد؛

4- از غرور به تواضع؛

5- از دغل بازی به نصیحت پردازی

بحار الأنوار، ج‏71، ص: 189-188

 حدیث روز/ هم نشینی با علما /پیامبر(ص)


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 371078 | تاریخ مخابره :۱۳۹۴/۱۱/۱۱ - ۰۸:۱۱ | سرویس: علمی، فرهنگی
 

چرا قرآن همیشه به روز است
حوزه/ امام صادق علیه السلام در حدیثی دلیل تازه بودن همیشگی قرآن را تبیین فرمودند.

خبرگزاری «حوزه»، متن حدیث را از کتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام ارائه می دهد.

إِبْرَاهِيمَ بْنَ الْعَبَّاسِ يُحَدِّثُ عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا بَالُ الْقُرْآنِ لَا يَزْدَادُ عِنْدَ النَّشْرِ وَ الدِّرَاسَةِ إِلَّا غَضَاضَةً فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يُنْزِلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِي كُلِّ زَمَانٍ جَدِيدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ

ابراهيم بن عباس از حضرت رضا عليه السلام روايت كرده از پدرم شنيدم، مي فرمود: مردى از حضرت صادق عليه السلام پرسيد؛ چرا قرآن در هنگام درس دادن (تفسیر) و نشر دادن همواره تازه است و هر كس به اندازه خود در هر زمانى استفاده مي كند؟.

حضرت فرمود: براى اين كه قرآن را خداوند براى زمان معين و مردمان خاصى فرود نياورده است، و از اين رو در هر زمانى و در نزد هر ملت و قومى تازه است و تا روز قيامت اين تازگى در او وجود دارد.

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 87

 

 حدیث روز/ قرآن/ امام صادق(ع) /عیون اخبار الرضا/ ابراهیم بن عباس/ خبرگزاری حوزه

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:49 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

از سوی فرمانده معظم کل قوا صورت گرفت؛

 

اعطای نشان فتح به فرماندهان بازداشت‌کننده نظامیان متجاوز آمریکایی
سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چهار تن از فرماندهان این نیرو که در جریان توقیف شناورهای آمریکایی و بازداشت تفنگ‌داران متجاوز آمریکا به افتخار دریافت «نشان فتح» نائل شدند
اعطای نشان فتح به فرماندهان بازداشت‌کننده نظامیان متجاوز آمریکایی

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،  سردار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چهار تن از فرماندهان این نیرو که در جریان توقیف شناورهای آمریکایی و بازداشت تفنگ‌داران متجاوز آمریکا در محدوده‌ی جزیره‌ی فارسی، اقدام شجاعانه و به‌هنگام کرده بودند، به افتخار دریافت «نشان فتح» از دست حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا نائل شدند.
فرمانده کل قوا همچنین با تشویق درجه و ارشدیت به سایر فرماندهان و کارکنان مربوط به این عملیات حسب درخواست ستاد کل نیروهای مسلح موافقت کردند.

 

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:47 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

اگرسپاه نبودکشورهم نبود

 

 

.امام خمینی (ره)

 

 

گزارش تصویری

اعطای نشان فتح به فرماندهان بازداشت‌کننده نظامیان متجاوز آمریکایی

 
  •  
  •  
  •  
  •  

 

 

 
  •  

     

    بسیج           

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:36 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
حسن‏علی سلمانیان

شاخص‌های مکتب امام

انقلاب اسلامی، شیفت پارادایمی از جهان‌بینی ماتریالیستی به جهان‌بینی توحیدی؛
 
 
اگر انقلاب اسلامی در این سی‌وپنج ‌سال قدرتمند نشده بود، چرا حملات دشمنانش خصوصاً استکبار جهانی روزبه‌روز افزوده‌تر می‌شود؟ اگر ما ضعیف و نحیف شده بودیم، این همه هزینه برای حمله و هجمه به آن لازم نبود. آری باید پذیرفت که این نظام اسلامی روزبه‌روز مقتدرتر و با صلابت‌تر شده است...
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: بدیهی است امام خمینی یکی از بزرگ‌ترین متفکران عالم سیاست است که علاوه بر اندیشه‌ورزی، در عمل نیز توفیق ایجاد بزرگ‌ترین انقلاب در دوره‌ی معاصر را پیدا کرد. انقلابی که به‌رغم مشکلات و دشمنی های بسیار، توانسته است مسیر رشد و پیشرفت خود را طی کند. انقلابی که بر خلاف سایر انقلاب های دوران مدرن، مبتنی بر آموزه های الهی است. مطالعه‌ی نظریات سیاسی که تاکنون دست‌کم از دوره‌ی رنسانس به این‌سو طرح شده است و مبنای تعاملات کشورهای کنونی دنیاست، نشان می‌دهد که در تمام آن‌ها سیاست و سایر مقولات زندگی تهی از معنویت و عاری از ارزش های اخلاقی است، اما انقلاب اسلامی ایران خوانشی نو ارائه کرده است. در این نوشتار، سعی شده است شاخصه های مهم مکتب امام خمینی را در قالب ده عنوان مرور   کنیم:
 
باور به هستی‌شناسی و انسانی‌شناسی الهی
 
از منظر امام خمینی، جهان منحصر در عالم ماده نیست؛ بلکه عالم ماده تنها یکی از عوالم وجود و اتفاقاً به لحاظ کمالات پایین‌ترین آن‌هاست. در این دیدگاه، خداوند متعال به‌عنوان بالاترین حقیقت هستی است که خالق همه‌ی عوالم و از جمله انسان است. انسان نیز مخلوقی است که تمام هستی و نعمت خود را از خدای متعال داراست. او به این دنیا آمده است تا به مدد حس و عقل و در پرتو وحی به کمال حقیقی انسانی برسد. قهراً از پسِ این دنیا نیز عالمی دیگر وجود دارد که همه‌ی انسان‌ها در آنجا حقیقت خویشتن خویش و پاداش و جزای اعمالشان را خواهند چشید.[1] خداوند متعال و نیز ملائکه، ناظر بر کردار و رفتارِ ما آدمیان هستند[2] و اعمالمان و حتی نیاتمان را ثبت و ضبط می­کنند.[3] امام خمینی بارها در آثار خود این مسئله را مورد بحث قرار داده­اند.[4] به همین سبب است که ایشان در توصیه‌های مکرر خود به نهادها و ارگان‌های دولتی،[5] نمایندگان مجلس شورای اسلامی،[6] قوه‌ی قضائیه،[7] رئیس‌جمهور[8] و... از آن‌ها می‌خواستند که در تمام امور همواره خداوند متعال را حاضر و ناظر بر رفتار و بر قلوبشان و در یک سخن آگاه بر نهان و آشکار خود بدانند [9]و نیز خود را در محضر خدا ببینند و می‌فرمودند: «ما باید خودمان را در محضر خدا ببینیم در همه‌وقت و خداى تبارک و تعالى حاضر و ناظر است بر اقوال ما، بر قلوب ما، بر همه چیز حاضر است و در محضر او واقع مى‏شود.»[10]و این سخن معروف که: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.»[11]
 
در اینجا نباید پنداشت که این‌ها اموری صرفاً ذهنی و نظری و بی‌ربط به زندگی بشری و خدای‌ناکرده ایدئالیستی و از عمل‌گرایی به‌دور است؛ بلکه به‌عکس، به باور امام خمینی، اتفاقاً این نگاه موجب رعایت عدل و انصاف در جامعه خواهد شد[12] و از قِبَل آن کارگزاران از فساد می‌مانند و در خدمت مردم قرار خواهند گرفت.[13] به تعبیر ایشان: «اگر انسان یقین کند و ایمان بیاورد که تمام عوالم ظاهر و باطن محضر ربوبى است و حق تعالى در همه جا حاضر و ناظر است، با حضور حق و نعمت حق امکان ندارد مرتکب گناه شود.»[14]
 
تلاش برای احیاء و اجرای اسلام ناب
 
از نظر امام خمینی، «اسلام» یک اصل مهم است که باید تمامی تکاپوها برای احیا و عملیاتی کردن آن باشد. با دقت در سخن و سیره‌ی ایشان به‌خوبی می‌توان دریافت که دغدغه‌ی اصلی رهبر کبیر انقلاب، اسلام است. به‌عنوان نمونه، انقلاب اسلامی ایران، یکی از دستاوردهای مهم ایشان بر اساس همین دغدغه شکل گرفته است.
 
رهبر کبیر انقلاب بارها درباره‌ی فلسفه‌ی نهضت می‌فرمودند که ما برای اسلام و احیای آن، نهضت کرده‌ایم[15] و انگیزه‌ی فداکاری‌های ملت نیز «اسلام» است[16] و اینکه «انقلاب ما صددرصد اسلامی است و خط‌مشى و هدف‌ها و راه‌هاى آن از اسلام، الهام مى‏گیرد»[17] از این منظر، ماهیت نظام، اسلامی است و هر حرکتی را که بر خلاف آن باشد، مردود می‌دانستند.[18]
 
جالب توجه اینکه اصولاً در هر انقلابی رهبر آن نهضت، نقش بسیار مهمی دارد؛ لکن امام خمینی تصریح می­کردند که در این انقلاب، بالاترین نقش را «اسلام» دارد و اسلام از تمام امور بالاتر است و حتی خود ایشان نیز حق ندارند خلاف اسلام اقدامی نمایند و می‌فرمودند:
 
«از گوشه‌ی زندان نباید ترسید... باید اسلام بماند و قرآن هم بماند. خمینى از بین برود، برود؛ دیگرى هم از بین برود، برود. هدف ما حفظ اسلام و قرآن است، نه حفظ دنیاى خود.»[19]
 
در همین راستا، با اینکه انقلاب اهداف مختلفی مانند استقلال، آزادی و... را دنبال می‌کرد، امام همه‌ی این‌ها را در پرتو اسلام می خواستند و نه منهای اسلام و می فرمودند:
 
«مسیر ما اسلام است؛ ما اسلام مى‏خواهیم. ما آزادى که اسلام تو[ى‏] آن نباشد نمى‏خواهیم. ما استقلالى که اسلام تو[ى‏] آن نباشد نمى‏خواهیم. ما اسلام مى‏خواهیم. آزادى که در پناه اسلام است، استقلالى که در پناه اسلام است ما مى‏خواهیم. ما آزادى و استقلال بى‏اسلام به چه دردمان مى‏خورد؟ وقتى اسلام نباشد، وقتى پیغمبر اسلام مطرح نباشد، وقتى قرآن اسلام مطرح نباشد، هزار تا آزادى باشد. ممالک دیگر هم آزادى دارند.
پر واضح و روشن است که عزت و اقتدار ایران و ایرانی و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و تکنولوژیکی با انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است.
ما آن را نمى‏خواهیم... ما آزادى در پناه اسلام مى‏خواهیم، استقلال در پناه اسلام مى‏خواهیم، اساسِ مطلبْ اسلام است.»[20]
 
اسلام‌ و تأمین منافع دنیوی
 
شاید گمان شود که دین اسلام تنها تأمین‌کننده‌ی آخرت انسان است و به اصطلاح برای آبادانی آخرت آمده است و با دنیا بیگانه است. در صورتی که این سخن درباره‌ی دین اسلام ناصواب است. انسان‌ها تا در مزرعه‌ی دنیا تلاش و توشه نیندوزند، در آخرت به متاعی نخواهند رسید. ضمن اینکه بررسی محتوایی دین اسلام، که مشحون از احکام اجتماعی و سیاسی است، به‌خوبی اعلان می‌دارد که اسلام دینی سکولار و کناره از دنیا نیست. دست‌کم اسلام مبارزه با ظلم را بیش از هر آیینی به‌خوبی و به‌درستی به پیروان خود آموزش داده است و مؤلفه‌های فراوانی در انسان‌سازی و عزت‌طلبی دارد و تاریخ اسلام تا پیش از دوران معاصر و ظهور پدیده‌ی زشتِ استعمار مؤید این حقیقت است. اینکه دنیای اسلام در دوران معاصر، یعنی در 200‌ـ‌300ساله‌ِی اخیر از پیشرفت صنعتی و تکنولوژیکی جدید عقب مانده است، به دلیل دورشدگی دنیای اسلام از محتوای اسلامی است که در جای خود تحلیلی شایسته و ضروری را می‌طلبد.
 
 
 
به هر جهت، اسلامی اندیشیدن مانند چند مؤلفه‌ی پیش‌گفته، هم موجب مردمی بودن است و هم موجبات حفظ منافع ملی است. اسلام مکتبی است که دین و دنیای ما را تأمین خواهد نمود. بدیهی است که دین اسلام مانند مسیحیتِ سنتی نیست که به اِعراض از دنیا توصیه کند یا همچون دینِ یهود نیست که تنها به دنیا چشم دوزد و از عقبی کناره گیرد.[21] بنابراین چه اهل دنیا باشیم و چه اهل آخرت، باید که اسلام را نقشه‌ی راه خود قرار دهیم. به تعبیر زیبای امام خمینی:
 
«باید ما در فکر اسلام باشیم. اگر در فکر خودمان هم هستیم، اگر فکر منافع خودمان هم هستیم، باید فکر اسلام باشیم که اسلام منافع ما را تأمین مى‏کند. اگر ما اهل دین هستیم که باید اسلام را با چنگ و دندان حفظ بکنیم و اگر اهل دنیا هستیم، دنیاى ما هم به اسلام بستگى دارد.»[22]
 
با این حال، متأسفانه شاید برخی بپندارند که اسلام‌گرایی در تقابل با منافع ملی است، در‌حالی‌که دست‌کم این سی‌واندی سال که از انقلاب می‌گذرد، عکسِ ادعای فوق اثبات می‌شود. پر واضح و روشن است که عزت و اقتدار ایران و ایرانی و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و تکنولوژیکی با انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است. راستی اگر انقلاب اسلامی در این سی‌وپنج ‌سال قدرتمند نشده بود، چرا حملات دشمنانش خصوصاً تهاجم رسانه‌ای و فرهنگی و اقتصادیِ استکبار جهانی روزبه‌روز افزوده‌تر می‌شود؟ اگر ما ضعیف و نحیف شده بودیم، این همه هزینه‌گذاری برای حمله و هجمه به آن لازم نبود. آری در عین پذیرش اینکه برخی نقاط ضعف، که طبیعی هر نظام سیاسی است، باید پذیرفت که این نظام اسلامی روز‌به‌روز مقتدرتر و با صلابت‌تر شده است.[23]
 
اسلام ناب و اسلام آمریکایی
 
یکی از نکاتی که باید روی آن اصرار ورزید اینکه همواره دشمنانِ حقیقت سعی می‌کنند آن حقیقت را کنار نهند و اگر نتوانستند دست‌کم به تحریف و بدل‌سازی اقدام نمایند. درباره‌ی اسلام نیز همین سخن رخ نموده است. در طول تاریخ مخالفین اسلام راستین با طرح اسلام‌های دروغین همواره درصدد مقابله با اسلام بوده‌اند. طرح «اسلامِ خلافتی» به جای «اسلامِ نبوی» بعد از رحلت پیامبر یکی از این نمونه‌هاست. پیش از پیروزی انقلاب، عنوان «اسلامِ شاهنشاهی و آریامهری» نمونه‌ی روشن دیگری است که حتی برخی از روحانیت و مردم را نیز فریفته بود و مهم‌تر از همه اینکه بعد از پررنگ شدن انقلاب اسلامی ایران و شکست استکبار جهانی در جلوگیری و نابودی آن، دشمنان انقلاب، سرانجام سعی کردند با طرح اسلام‌های غیراصیل و آمریکایی و با اهرم بدل‌سازی به مبارزه با این هویت برخیزند. همین امر موجب شد که امام خمینی، با هوشیاری تمام، با طرح و تبیین «اسلام ناب» در برابر «اسلام آمریکایی» و تبیین مؤلفه‌های هر کدام، با این طرحِ توطئه‌آمیز مقابله کردند. تقریباً از سال 1362 به این سو بود که این دو واژه‌ی سیاسی به کرات از سوی امام خمینی مورد مداقّه و تبیین قرار گرفت.[24] البته پیش از این نیز ایشان با واژه‌ی «اسلام اصیل» در برابر «اسلام غیراصیل» به مسئله ورود کرده بودند.[25] در بیان امام خمینی اسلام ناب، اسلامی استکبارستیز،[26] مدافع پابرهنگان و محرومان،[27] مخالف با پول‏پرستى،[28] تحجرگرایى[29] و مقدس‏نمایى[30] و اهل مبارزه و مقاومت[31] است و در مقابل، اسلام آمریکایی اسلامی سلطنتى،[32] التقاطی،[33] متحجرانه[34]اهل سرمایه‌دارى،[35] خدانشناس[36] مدافع مرفهان بی‌درد[37] اهل تجمل و التقاط و سازش و فرومایگی[38] و خرافه[39] و اسلام ملاهای کثیف درباری،[40] اسلام مقدس‌نماهای بی‌شعورِ حوزه‌های علمی و دانشگاهی،[41] اسلام فریب و سازش و اسارت[42] و اسلام ذلت و نکبت[43] است[44] و در یک کلام، اسلام آمریکایی اسلامی است که هیچ تعهد اجتماعی و مسئولیت انسانی را در عرصه‌ی جهانی و اجتماعی نمی‌پذیرد.
 
حفظ جمهوریت و تلاش در جهت مشارکت سیاسی مردم در تمامی عرصه‌ها
 
اعتقاد به مشارکت و حضور مردم در تمام عرصه‌های سیاسی‌اجتماعی از عقایدِ همیشه ‌ثابت امام خمینی است؛ به‌طوری‌که در تاریخِ شناخته‌شده‌ی سیاسی این سرزمین، این انقلاب اسلامی را باید نماد تمام‌عیار مشارکت مردم در عرصه‌های سیاسی دانست. به گفته‌ی امام خمینی، مردم این مرز و بوم هیچ‌گاه در نظام‌های سیاسی پیشین، نقش اساسی و روشنی نداشتند و حتی پس از مشروطه، که ندای دموکراسی‌خواهی برخاسته بود، نیز مردم در انتخابات (جز در پاره‌ای محدود از زمان‌ها)
امام خمینی تأکید بسیاری بر قدرت مردمی داشت، اما هرگز نباید این مسئله را با ملی‌گرایی در هم آمیخت و یکسان پنداشت، بلکه بالعکس از منظر ایشان ملی‌گرایی نه تنها پتانسیل قدرت ندارد بلکه امری کاملاً ضد قدرت برای جامعه‌ی مسلمین و مخالف اسلام و قرآن و دستورات الهی و «اساس بدبختی مسلمین» است.
هیچ نقشی نداشتند.[45] خصوصاً در دوره‌ی معاصر، سعی استبداد و استعمار همه این بود که مردم از صحنه‌ی سیاسی کشور دور بمانند و خواست واقعی آن‌ها فرصت بروز اجتماعی نیابد و چنانچه بانگی بر اعتراض برداشته می‌شد، هزینه‌ی گزافی مصروف آن می‌گردید. به‌عنوان نمونه، حاصل خیزش مردمی مشروطه حکومت مستبد رضاخانی شد که هر گونه آزادی را خفه ساخت یا نهضت ملی نفت که با کودتای آمریکایی برچیده شد؛ اما انقلاب اسلامی به واقع انقلابی کاملاً مردمی بود، انقلابی که مردم خود سرنوشت خود را رقم زدند.
 
تأکید امام بر جمهوریت و آرای عمومی، برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب، نهادینه کردن انتخابات در قانون اساسی و اتکای تمام نهادهای سیاسی قدرت بر آرا و حضور مردم و نیز برگزاری انتخابات در تمام شرایط سخت، حتی دوران آشوب ابتدای انقلاب یا در زمان دفاع مقدس و زیر بمباران رژیم بعث و نظایر آن به‌خوبی ایمان راسخ امام به مشارکت مردمی را نشان می‌دهد.
 
گذشته از موارد قانونی، در صحنه‌ی عمل نیز امام خمینی با تأسیس نهادهای مختلف مردمی، مشارکت مردم را نهادینه نمودند که به‌عنوان نمونه، باید یاد کنیم از بسیج و سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، کمیته‌ی انقلاب اسلامی که همگی از بطن جامعه برخاسته‌اند و هدف آن‌ها تسهیل و تأمین مشارکت مردم در مسائل سیاسی و اجتماعی است.
 
 
 
یکی از واژگان پرکاربرد در زبان ایشان کلمه‌ی «حضور مردم در صحنه» بود که وی بارها و بارها آن را تکرار و تأکید می‌کردند و از آن‌ها می‌خواستند که حضور دائمی در صحنه داشته باشند. امام سرنگونی پهلوی و برقراری نظام اسلامی را محصول همین مشارکت و حضور دائمی می‌دانستند؛[46] مانند اداره‌ی جنگ، حفظ نظام و جلوگیری از توطئه‌ها و ده‌ها مورد دیگر.
 
همچنین دقت در واژه‌ی «بسیج» و ابتکار در تأسیس آن در انقلاب اسلامی ایران به‌خوبی بیانگر عمق اعتقاد ایشان به مشارکت سیاسی است که اتفاقاً در سه سطح طرح نموده‌اند؛ «بسیجِ مردمِ ایران»، «بسیجِ مسلمانانِ جهان»[47] و «بسیجِ مستضعفانِ جهان».[48]
 
اصولاً در اعتقاد رهبر انقلاب، مشارکت سیاسی و تعیین نوع سرنوشت و حکومت سیاسی از حقوق اولیه‌ی ملت شمرده می‌شود: «از حقوق اولیه‌ی هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.»[49]
 
ملی‌گرایی
 
چنان‌که گفتیم، امام خمینی تأکید بسیاری بر قدرت مردمی داشت؛ اما هرگز نباید این مسئله را با ملی‌گرایی در هم آمیخت و یکسان پنداشت، بلکه بالعکس از منظر ایشان ملی‌گرایی نه تنها پتانسیل قدرت ندارد بلکه امری کاملاً ضد قدرت برای جامعه‌ی مسلمین و مخالف اسلام[50] و قرآن و دستورات الهی[51] و «اساس بدبختی مسلمین» است.[52]
 
و از همه‌ی نکات قابل توجه‌تر و تدبرتر اینکه، به اعتقاد امام خمینی، کسی که هویت خویش را اول ایرانیت و سپس اسلامی بودن بداند، چنین شخصی کافر خواهد بود. چنان‌که درباره‌ی بختیار این‌گونه بیان داشتند که «[بختیار]مدّعى ملیّت بود و مدّعى این بود که من اوّل ایرانى هستم و دوم اسلام، با اینکه این خودش کفر است.»[53]
 
در‌عین‌حال، ایشان میهن‌دوستی و علاقه به وطن و ملت را محترم شمردند و بارها در کلماتشان تعابیر «میهن عزیز»، «میهن از جان عزیز تر ما»[54] و « ملت انقلابى ایران که جانم فداى یک یک آن‌ها [باد]»[55] به چشم می‌خورد. لکن ملیت را در چهارچوب اسلام قبول داشتند؛ چرا که اسلامی بودن، بیش از ایرانی بودن بین افراد ملت ایران روابط مستحکم برقرار کرده است.[56]
 
پی نوشت ها 
[1]. رک: آل عمران، آیه‌ی 30، الزلزل، 6 تا 8.
[2]. امام خمینی، جهاد اکبر، ص 50.
[3]. صحیفه‌ی امام، ج ‏14، ص 397، ج 11، ص 500.
[4]. رک: آداب الصلوه، ص 3، انوارالهدایه فی‌التعلیقه علی الکفایه، ج 1، ص 55. تنقیح الاصول، ج 3، ص 282. شرح چهل حدیث، ص 439. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 141.
[5]. همو، صحیفه‌ی امام، ج 12، ص 444.
[6]. رک: صحیفه‌ی امام خمینی، ج 19، ص 179. ج 12، ص 346.
[7]. همو، صحیفه‌ی امام، ج 10، ص 272.
[8]. همان، ج 15، ص 72.
[9]. همان، همان، ج 19، ص 468.
[10]. همان، ج 19، ص 13.
[11]. رک: امام خمینی، صحیفه‌ی امام، ج 14، ص 149.
[12]. همان، ج 20، ص 284.
[13]. همان، ج 13، ص 385. همان، ج 18، ص 379.
[14]. همو، جهاد اکبر، ص 49.
[15]. همان، ج 7، ص 276.
[16]. همان، 7، ص 458.
[17]. همان، ج ‏5، ص 236. امام در بیانات مختلف ابراز داشته‌اند که انقلاب اسلامی صددرصد اسلامی است (رک: امام خمینی، صحیفه‌ی امام، ج 8، ص 46)
[18]. امام خمینی، صحیفه‌ی امام، ج 5، ‏ص 391.
[19]. همان، ج 1، ص 275.
[20]. همان، ج 7، ص 459 و 460.
[21]. امام خمینی، تفسیر سوره‌ی حمد، ص 255.
[22]. همان، ج 19، ص 9.
[23]. در این رابطه به سخنانِ مقام معظم رهبری مراجعه نمایید که در تاریخ مرداد 1390، در جمع مسئولان نظام ایراد فرمودند و با تحلیلی زیبا نقاط قوت و ضعف را برشمردند.
[24]. واژه‌ی «اسلام آمریکایی» اولین بار در صحیفه‌ی امام خمینی، ج 17، ص 533، مورخه‌ُی 21 تیر 1362 و واژه‌ی «اسلام ناب» اولین بار در 31 شهریور 1366، ج 20، ص 392 دیده می‌شود.
[25]. همان، ج 4، ص 418، ج 5، ص 408، ج 7، ص 153.
[26]. همان، ج 21، ص 195.
[27]. همان، ج 21، ص 120.
[28]. همان، ج 21، ص 195.
[29]. همان، ج 21، ص 195.
[30]. همان، ج 21، ص 195.
[31]. همان، ج 21، ص 11 و 339.
[32]. همان، ج 21، ص 240.
[33]. همان، ج 21، ص 240.
[34]. همان، ج 21، ص 121.
[35]. همان، ج 21، ص 240 و 121.
[36]. همان، ج 21، ص 121.
[37]. همان، ج 21، ص 121.
[38]. همان، ج 21، ص 145.
[39]. همان، ج 21، ص 160.
[40]. همان، ج 21، ص 60.
[41]. همان.
[42]. همان.
[43]. همان.
[44]. همان، ج 21، ص 240. گفتنی است تمامی این تعابیر نسبت به این دو اسلام، عیناً تعابیر امام خمینی است.
[45]. همان، ج 4، ص 400؛ ج 14، ص 81؛ ج 6، ص 99.
[46]. اینکه امام بارها می‌فرمودند «رمز پیروزی و تداوم آن وحدت کلمه است» به‌خوبی بیانگر اعتقاد کامل ایشان به حضور دائمی مردم است.
[47]. صحیفه‌ی امام، ج ‏21، ص 89.
[48]. صحیفه‌ی امام، ج‏ 12، ص 160.
[49]. همان، ج 4، ص 367.
[50]. صحیفه‌ی امام، ج ‏12، ص 334.
[51]. همان.
[52]. همان، ج 12، ص 225.
[53]. همان، ج 11، ص 38.
[54]. همان، ج 13، ص 243.
[55]. همان، ج 20، ص 440.
[56]. همان، ج 4، ص 508.
 
 
*حجت‌الاسلام حسن‌علی سلمانیان؛ عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه اندیشه‌ی سیاسی اسلام و دانش‌آموخته‌ی فقه‌ و دکترای مبانی نظری اسلام




منبع:برهان
کد مطلب: 322033

ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:32 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

آل‌یهود و آل‌سعود در برابر جمهوری اسلامی عددی نیستند/ حضور هر نفر از مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن تیر سه شعبه‌ای به قلب دشمنان است

کد خبر : 1891712
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۴در ۷:۴۸ ق.ظ
فرمانده انتظامی خراسان رضوی:

آل‌یهود و آل‌سعود در برابر جمهوری اسلامی عددی نیستند/ حضور هر نفر از مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن تیر سه شعبه‌ای به قلب دشمنان است

فرمانده انتظامی خراسان رضوی گفت:حضور هر نفر از مردم در راهپیمایی 22 بهمن تیر سه شعبه‌ای به قلب دشمنان است لذا امروز وقتی رهبر انقلاب بر روی مباحث انتخابات تأکید دارند ما هم باید مراقب باشیم.
IMG15294488

سردار بهمن امیری مقدم امشب در نشست بصیرتی که با حضور بسیجیان در مسجد المهدی برگزار شد، اظهار کرد: بسیج میراث گرانبهای امام راحل است که همچنان دنیا نگاه ویژه‌ای به آن دارد.

 

 

فرمانده انتظامی خراسان رضوی افزود: انقلاب ما همانند فرمایش امام راحل(ره) انفجار نور بود لذا اگر به جریانات انقلاب نگاه کنیم متوجه می‌شویم که این حرکت عظیم از سال ۴۲ شکل گرفت و اگر امروز عزت، سربلندی و افتخاری در دنیا داریم به واسطه زحمات رهبر کبیر انقلاب است.

 

 

وی بیان کرد: مردم دوشادوش کنار امام این حرکت عظیم را شروع کردند، از این رو باید گفت این نظام پشتوانه بسیار قوی دارد لذا بعد از قیام مردم علیه طاغوت شاهد به شهادت رسیدن فرزندان ملت بودیم که توسط رژیم ستم‌شاهی به خاک و خون کشیده شدند.

 

 

امیری‌مقدم تأکید کرد: در طول انقلاب ۱۷ هزار نفر از مردم ما توسط منافقین کشته و ترور شدند حرکتی که  امروز توسط گروهک‌های تروریستی همچون داعش انجام می‌شود،  البته که  تمام توطئه‌هایی که علیه کشور ما شکل گرفت نشان داد مردم ما همچنان استوار هستند و ایستادگی می‌کنند.

 

 

فرمانده انتظامی خراسان رضوی بیان کرد: آل‌یهود و آل‌سعود امروز باید تحقیر شوند، چراکه در برابر جمهوری اسلامی عددی نیستند.

 

 

وی تصریح کرد: برنامه‌ریزی برای تشکیل گروهک‌های تروریستی و منافقین توسط دشمنان تنها برای این بود که نظام ما نباشد اما مردم وجود خود را پای این انقلاب گذاشته اند.

 

 

فرمانده انتظامی خراسان رضوی اظهار کرد: وقتی امام راحل فرمان تشکیل ارتش بیست میلیونی را دادند مشاهده شد تمام دنیا علیه ایران شده بود که به واسطه نبرد جنگ هشت ساله دفاع مقدس یک متر از خاک ایران جابه جا نشد و بسیج و جنگ برای ما نعمت بود.

 

 

امیری‌مقدم تبیین کرد: حضور هر نفر از مردم در  راهپیمایی ۲۲ بهمن تیر سه شعبه‌ای به قلب دشمنان است لذا امروز وقتی رهبر انقلاب بر روی مباحث انتخابات تأکید دارند ما هم باید مراقب باشیم.

 

 

فرمانده انتظامی خراسان رضوی ادامه داد: افتخار ما این است در کشوری زندگی می‌کنیم که رهبر ما مرجع و فرمانده ما هم هستند، بنابراین وقتی اسم جمهوری اسلامی در بحث دفاعی مطرح می‌شود دشمنان دچار وحشت می‌شوند و می‌دانند دست از پا خطا کنند به مانند سخنان رهبر انقلاب تلاویو را با خاک یکسان خواهیم کرد.

 

 

امیری‌مقدم تشریح کرد: امروز دشمن می‌داند ایران در تحولات دنیا باید نقش داشته باشد.

 

 

وی توضیح داد: امروز یکی از آفت‌های اجتماعی در بین خانواده این است که به ازای هر فرد در منازل یک موبایل وجود دارد، بنابراین این شبکه‌های اجتماعی مخرب است و باید مراقبت بیشتر صورت بگیرد.

 

 

فرمانده انتظامی خراسان رضوی در پایان با اشاره به اهمیت انتخابات، خاطرنشان کرد: انتخابات پیش‌روی کشور یکی از صحنه‌هایی است که دنیا به آن چشم دارد، بنابراین باید افرادی انتخاب شوند که مؤثر باشند و باید دقت کنیم که پای صندوق رأی رفتن هم بسیار تأثیرگذار است و اگر در سرنوشت خود امروز تصمیم نگیریم آنگاه برای ما نظر خواهند داد.

 

 

منبع: فارس


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 4:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص دهه فجر

 

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص دهه

فجر


باسمه تعالی



مدیرکل/ریاست محترم سازمان.....استان خراسان.......


سلام علیکم





پس ازحمدخداوندودرودوصلوات برمحمدوآل محمد(ص)

بااحترام،ضمن گرامیداشت یادوخاطره شهدای انقلاب اسلامی ،شهدای جنگ تحمیلی وهشت سال دفاع

مقدس ،امام شهدا،شفای عاجل جانبازان ،پیروزی رزمندگان اسلام برکفرجهانی وآرزوی طول

عمرباعزت وبرکت همراه باصحت وسلامت برای مقام عظمای ولایت وپیشوای مسلمانان جهان حضرت

آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز(حفظه الله)وعرض تبریک سی وهفتمین سالگردپیروزی

شکوهمندانقلاب اسلامی ایران به رهبری بنیانگذارکبیرانقلاب حضرت امام خمینی رحمت الله علیه

،بدینوسیله گزیده ای ازبیانات امام ورهبری درموردمعنونه بحضورتقدیم میگردد،لذاخواهشمنداست

دستورفرماییدنسبت به درج آن درسربرگ مکاتبات اداری اقدام فرمایند./



احمداسماعیلی کریزی



دبیرخانه/امورایثارگران /روابط عمومی سازمان /اداره کل

 



سخنانی درباره ی دهه ی فجر از امام خمینی (ره):

 

انقلاب ماانفجارنوربود.


انقلاب اصیل ماجلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است .


رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود


این انقلاب با تائیدات غیبی الهی پیروز گردید


چشم دنیا به انقلاب ما معطوف است


*پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت نرسد .


نهضت ایران ، نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت


پیروزی انقلاب مرهون فداکاریهای دلاورانه ملت ، خصوصاً شهیدان است .


این انقلاب با تائیدات غیبی الهی پیروز گردید


ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است .


نهضت ایران ، نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت


*هرچه انقلاب اسلامی دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است







سخنانی درباره ی دهه ی فجر از ایت الله خامنه ای(حفظه الله)


زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است


انقلاب اسلامی با اتکاء به قدرت مردم ، آسیب ناپذیر است


این انقلاب ، بی نام خمینی (ره ) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست


دهه فجر عیدی است که یک تاریخ سر تا پا ظلم و طغیان را قطع کرد


خط انقلاب ، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از مظلومین و مستضعفین است .


وحدت کلمه و حضور خود را در صحنه حفظ کنید و یاد امام و انقلاب را زنده نگه دارید


ما میراث بزرگ امام خمینی (ره ) و همه ارزشها و اصول آن را حفظ خواهیم کرد .


وحدت ، کلید موفقیت و رمز پیروزی انقلاب ما بوده است .


ما استقلال را ارزان به دست نیاورده ایم ، می‌خواهیم آن را حفظ کنیم


دهه فجر مظهر شکوه و عظمت و فداکاری ملت ایران است.


دهه فجر آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد.

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 3:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات

باسمه تعالی

گزیده بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات


مدیرکل/ریاست محترم سازمان.....استان خراسان.......


سلام علیکم


پس ازحمدخداوندودرودوصلوات برمحمدوآل محمد(ص)


بااحترام،ضمن گرامیداشت یادوخاطره شهدای انقلاب اسلامی ،شهدای جنگ تحمیلی وهشت سال دفاع مقدس ،امام شهدا،شفای عاجل جانبازان ،پیروزی رزمندگان اسلام برکفرجهانی وآرزوی طول عمرباعزت وبرکت همراه باصحت وسلامت برای مقام عظمای ولایت وپیشوای مسلمانان جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز(حفظه الله)وعرض تبریک سی وهفتمین سالگردپیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی ایران وباتوجه به برگزاری همزمان انتخابات مجلس خبرگان رهبری ومجلس شورای اسلامی ،بدینوسیله گزیده ای ازبیانات امام ورهبری درموردمعنونه بحضورتقدیم میگردد،لذاخواهشمنداست دستورفرماییدنسبت به درج آن درسربرگ مکاتبات اداری اقدام فرمایند./

 


احمداسماعیلی کریزی


دبیرخانه/امورایثارگران /روابط عمومی سازمان /اداره کل


بیانات امام خمینی(ره)ومقام معظم رهبری(حفظه الله)درخصوص شورای نگهبان وانتخابات
بینیانگذارکبیرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)
من با این شورا ۱۰۰ درصد موافقم


تمکین نکردن به نظر شورای نگهبان مخالفت با اسلام است


« وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند »
* باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود
من انتظار دارم که وحدت کلمه خود را حفظ، و در انتخاب وکلای خود رضای حق را بر رضای خود مقدم دارید.
* اشخاصی که انتخاب می شوند واقعاً منتخب ملت باشند
علاقه مندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد تا الگویی باشند برای مجلسهای جهان.
* این مجلس«ما حَصَل»خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بوده اند.
مجلس خانه واقعی ملت است*
مجلس در رأس همه امور واقع است .
* انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست، انتخابات مال همه مردم است
اگر در انتخابات مسامحه کنیم، مطمئن باشید که از راه مجلس به ما لطمه می زنند.

* افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام [بوده] شرقی و غربی نباشند، [و] بر صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند.
* باید اخلاق همه در انتخابات هم اخلاق اسلامی باشد.
* نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.
* مجلس خوب همه چیز را خوب می کند، و مجلس بد همه چیز را بد می کند.
هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است مفسد است
در تمام مواقعی که مقتضی بوده است، شورای نگهبان را تایید کرده ام
شورای نگهبان حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسی است

بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله )درخصوص شورا ی نگهبان وانتخابات:
افراد صالح را به مردم معرفی کنید تا انتخاب کنند
“انتخابات مصونیت بخش انقلاب است”
در انتخابات نباید تعبیر برنده و بازنده و این اصطلاحات غربىِ مادى را به کار برد
شرکت در انتخابات آبروی نظام جمهوری اسلامی است، آبروی اسلام است، آبروی ملّت ایران است، آبروی کشور است.

اگر رأی مردم نباشد نظام مقبولیت و کارآیی ندار د.
- قانون پشتوانه انتخابات است و نتیجه آن را همه قبول دارند.
در اسلام "تقوا" و "عدالت" پایه اصلی مشروعیت است. امام این مشروعیت بدون رأی مردم ، مقبولیت و کارائی ندارد.
- شورای نگهبان مطمئن‌ترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی است
- بی گمان ، پیروز و برنده این انتخابات ملت بزرگ و با اراده ایران است .

 

 

 

 

 

barrud.rasekhoonblog.com

وبلاگ "چشمه سلطان ولی کریز"

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

kariz.mizbanblog.com

وبلاگ بررود

|||||||||||||||||||||||||||||||||

barrud.persianblog.ir

بررودکریز

|||||||||||||||||||||||||||||||||

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 3:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

خاطرات انقلاب(20) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

بیداری مردم روستای ایور

 

 

Image result for ‫علی اسماعیلی کریزی /تصاویر‬‎

 

جهت انجام تبلیغ از قم به شهرستان کاشمر آمده بودم و در بخش کوه سرخ روستای کوشه منبر می‌رفتم. مردم خونگرم و انقلابی داشت. چندشبی را در مسجد سخرانی کردم، بعداً توسط مردم ایور به وسیلة آقایان حسینی و مخصوصاً جناب آقای حاج سید حسین حسینی که خودش نیز معلم آموزش و پرورش بود، جهت تبلیغ به روستای ایور دعوت شدم. بعد از سخنرانی در کوشه هر شب آقای حسینی با ماشین جیپ که متعلق به خودشان بود، مرا به روستای ایور می‌بردند. مردم ایور بسیار مومن و متدین بودند؛ لکن علیرغم وجود افراد آگا ه، بصیر، باسواد و اهل فضل تعدادی از آنها نسبت به مسائل انقلاب اطلاعی نداشتند و از مسایل سیاسی بیگا نه بودند. برخی از متدینن قدیمی فرستادن صلوات پس ذکر نام: امام خمینی را جایز نمی‌دانستند. چند شبی منبر رفته و با استفاده از آیات، روایات و وقایع تاریخی مردم را توجیه کردم و همه یکپارچه همراه شدند. شب‌ها ژاندارمری مرا تعقیب می‌کرد تا بعد از منبر دستگیرکند. اینجانب نیز با همکاری خوب مردم، جای خواب و اسکان خود را عوض می‌کردم و از محل استراحت من اطلاع پیدا نمی‌کردند و در انظار مردم هم جرات نمی‌کردند، مراجعه کنند. تا اینکه قرار شد از همه مردم کوهسرخ جهت تظاهرات برای روز عاشورای سال پنجاه و هفت به ایور دعوت کنیم.

دعوتنامه‌ها را با دست نوشتیم. هزینه و خرج را مردم تقبل کردند و نامه‌ها توسط جوانان به وسیلة موتور در تمامی ‌روستا‌های بخش کوه سرخ پخش شد. برخی را اینجانب و آقای سید احمد حسینی با ماشین ژیان ایشان به تعدادی از روستا‌ها رساندیم و روز عاشورا تظاهرات باشکوهی در ایور برپا شد و تعدادی از جوانان ماشین کدخدا‌ی آنجا را که اسمش ... بود، به خاطر اینکه با انقلابیون همراهی نمی‌کرد سر دست بلند کرده و چهار چرخ آن را هوا کردند و شعار می‌دادند که جهاد جهاد به طرف ماشین ... البته بعداً به آنها توصیه شد که از این گونه اقدامات نکنند.

شهادت شهید بهبودی و مجازات قاتل

قبل از عاشورای پنجاه و هفت قرار بود، در شهر ستان کاشمر تظاهرات با شکوهی برگزار شود؛ تا با عث تقویت روحیة انقلابیون و تضعیف ضد انقلاب و حامیان شاه گردد. همه جا اطلا ع رسانی شد. و از روستا‌ها نیز مردم با جمعیت‌های انبوه و توصیف‌نشدنی به شهر آمده و در تظا هرات شرکت کردند. و مانور سیاسی مذهبی بزرگی برگزار شد. آن روز تعدادی نیروی کمکی نیز برای ژاندارمری کاشمر آمده بود. قصد آنها نیز ایجاد رعب و وحشت و گرفتن زهر چشم از مردم بود. باخشونت تمام و لباسهای مخصوصی وارد شهر شدند و به قتل و غارت و تخریب مغازه‌ها و اموال مردم پرداختند. و فردی را به نام شهید باقری جلو ژاندارمری به شهادت رساندند. یکی از طلاب بسیار عزیز و فعال، شهید بهبودی را که جلوگاراژ‌های کاشمر بعد از پارک شهر به طرف روستای فروتقه منتظر اتوبوس جهت مسافرت به مشهد مقدس بود، به رگبار مسلسل بسته و شهید کردند. قاتل که بعداً مشخص شد، فردی بنام استوار علی علمی اهل زابل بوده، پس از شهید کردن وی مقداری از خون او را گرفته و به صورت خود مالیده بود که این موضوع در بین مردم خیلی رعب و وحشت ایجاد کرد و شایع شد که این نیرو‌ها اسرائیلی هستند. البته بعد از پیروزی انقلاب بلافاصله نامبرده شناسائی و دستگیر شد. یکی از علل شناسایی سریع وی همان خون‌هایی بود که از آن روحانی شهید به صورتش مالیده بود. پس از محاکمه در دادگاه انقلاب اسلامی حکم اعدام وی صادر و با حضور خانوادة معظم شهدا‌ی کاشمر، به دار مجازات آویخته شد.

شهیدی دیگر در مسیر انقلاب اسلامی

پس از پایان تظاهرات عظیم مردمی در محرم پنجاه و هفت در شهرستان کاشمر، هنگام برگشت مردم به روستا‌های خودشان در فلکة شهربانی به طرف سید مرتضی توسط مأمورین به سمت مردم تیراندازی شد و فردی به نام علومی مجروح و شخص دیگری به نام غلامی به شهادت رسید. البته شهید غلامی نیز پس از جراحت به بیمارستان مدرس کاشمر منتقل و چند واحد خون به وی تزریق شد و خود اینجانب نیز از جمله اهدا کنندگان خون بودم. لکن مداوا موثر واقع نشد و نامبرده به شهادت رسید. هر دو نفر مجروح و شهید اهل کوهسرخ بودند. روحش شاد و راهش پر ره رو باد

منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 11 بهمن 1394  ] [ 3:52 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 65 :: 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 3649332 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب