هیچ متنی در خلأ متولد نمی شود حتی وحی
هیچ متن تاریخی در خلأ متولد نشده است حتی وحی و هیچ پیامبری در پی ساختن جامعه ای نو از مردمانی بدون پیشینه تاریخی و فرهنگی و علمی نبوده است .
بارها و بارها ، در قرآن کریم از نحوه بیان حقایق هستی و ماورا حس ، در رسالت پیامبران ، از " لسان قوم " استفاده شده است . ( و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبين لهم – ابراهیم 4 )
و آن بدین معناست که محدودیتهای زبانی ، صناعات ادبی ، اصطلاحات و تمثیلات رایج در زبان مردم ، فضای حاکم بر گفتمان و محاورات مردم ، تعابیر و تعاریف اخلاقی در نظام ارزشی آن جامعه ، ساختار جهان طبیعی برخاسته از علوم آن روز که در زبان مردم بوفور بیان می شده ، قصه ها و حکایاتی که به گذشتگان منسوب بوده و مردم در بیان ارزشهای فرهنگی و یا زشت و زیبا بودن داشته ها و نداشته های خود از آنها بهره می بردند و حد فهم عقلانی و پذیرش مردم ، مورد توجه و عنایت قرار می گرفته است . ( امام صادق(ع) : ما کان الله لیخاطب خلقه بما لا یعلمون – بحار ج24 ص 300 ،انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم اصول كافي ج 8 ص 268 ح 394)
این امر ، نه مختص بیان رسالت پیامبران بوده ، که حقایق هستی را در ظرف جامعه خود ریخته و در حد فهم آنها فروکاسته و بر آنها نازل می کرده اند ، که از مهمترین روشهای انتقال مفاهیم مختلف علمی و یا انسانی به دیگران از هر سطح سواد و یا هر دوره سنی بوده و هست .
بطور مثال ، یک فیلسوف اخلاق ، در بیان چرایی اخلاقی بودن راستگویی بجای دروغ ، بسته به آنکه با چه مخاطبی سخن می گوید ، از شیوه های مختلفی استفاده می کند :
برای مخاطبی که علم اخلاق می داند ، در بیان خود نظریه های اخلاقی مختلف را بکار می گیرد .
برای مخاطبی که عام است ، به توصیه های دینی و فرهنگی می پردازد .
و برای کودکی که جز قصه برایش جذاب نیست ، از قصه چوپان دروغگو استفاده می کند .
بنابراین آنچه مهم است ، اینکه خواننده متن ، توجه کند که آن متن در چه بستر زمانی و با چه مخاطبانی از نظر حد فهم عقلانی و ارزشهای اخلاقی و در چه دوره علمی ، تولید شده است و آنگاه به اصل پیام که به آن قالب تاریخی تزریق شده پرداخته ، آن را استخراج و در قالب های امروزی ریخته و به مخاطب امروز تحویل دهد .
با این نگاه ، خواننده متوجه خواهد بود که قالبهای زبانی ، علمی و تاریخی موجود در هر متن ، از نظر تولید کننده آن ( حتی وحی ) اصالت ذاتی نداشته و بلکه تابع بالعرض حقیقت پیام موجود در آن متن است و طبیعتا آن متن در بیان صحت و یا نفی صناعات ادبی و یا گزاره های علمی و تاریخی مورد استفاده خود نیست .
همانطور که در بیان زشتی دروغ ، قصه چوپان دروغگو یک ابزار در حد فهم کودک است برای تسهیل انتقال پیام اخلاقی راستگویی به او ، نه اثبات صحت وقوع قصه چوپان دروغگو که بعدا مورد مناقشه قرار گرفته و حتی اصل پیام مخدوش شود .
برای توضیح بهتر مطلب ، می توان از مثال زیر نیز بهره برد :
کسی می آید که آب شیرین دریایی در دست و امکان استفاده اوست و با مردمانی تشنه روبرو می شود .
آیا با کدام ظرف می تواند به آنها از آن دریا بنوشاند ؟
قاعدتا دو راه بیشتر در پیش ندارد :
- به هر تشنه لبی می گوید " ظرف خود " را بیاور تا من در آن بریزم .
- یا خود ظروف متناسب هر سن را می شناسد و در آنها ریخته و به هریک متناسب خود او می نوشاند .
یکی کودک است ، لیوانکی می آورد ، یکی چوپان است ، پیاله ای می آورد که شاید حیوانش نیز از آن نوشیده است و دیگری نماینده افرادی است ، لذا پارچ و یا ظرف بزرگتری می آورد .
شاید آن شخص ، اگر برایش مقدور باشد ، ظرف بهتر و بهداشتی تری در حد مقتضای هر سن و شخصیت انسانی افراد ، تهیه و آنها را مجاب به استفاده کند ، اما به هیچوجه منظور او نفس ظرف نیست ، بلکه آب حیاتی است که به آنها می نوشاند تا از مرگ نجاتشان دهد .
و اگر روزگارانی بعد ، کسی به سبب پیشرفتهای علمی ، بر نابهداشتی بودن و یا مسیله دار بودن بعض آن ظروف واقف شد ، نمی تواند بر آن شخص حمله برد ، چرا که آن مردمان جز آن ظروف نمی شناختند و نداشته اند ، بلکه باید به محتوای آن ظروف که آب زندگی بخش آنها بوده بنگرد و آن را متصل به آن دریای عظیم ببیند ، و اکنون نیز همان آب حیات بخش را در ظرف خود ریخته و برای زندگی بخشی خود استفاده نماید .
و در یک کلام :
حقیقت ایمان و اخلاق ( من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم – بقره 62 ) که پیام اصلی خداوند در هدایت معنوی بشر ( هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین– آل عمران 138 ) و حیات بخشی اوست ( يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم – انفال 24 ) ، متصل به دریای بیکرانی است که در عصر هر پیامبر از جمله پیامبر اسلام ، در ظرف مطلوب و موجود عصر نزول از نظر زبانی ، علمی و تاریخی ریخته شده و به مردمان آن عصر چشانده شده است.
لذا امروز نیز بی هیچ لجاجت و یا نعصب و جزم نگری ، باید آن حقیقت ایمان و اخلاق را از آن ظروف جدا کرده ، در ظرف این عصر برای هدایت اندیشه معنوی مردمان تشنه آن ریخته و در راستای زیستی ایمانی اخلاقی از آن نیوشید .
برای توضیح بیشتر ، متن زیر نیز قابل استفاده است :
چرا پيامبر از يكسري موضوعات علمي و تاريخي استفاده كرده كه امروز زير سوال هستند ؟
https://telegram.me/beshnofekrkon/440
محمد صالحي – 24/7/96
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com