آیا خداوند ، شادمانان را دوست ندارد ؟
از دیگر اعتقادات سنتی مردم که سالهاست فضایی آکنده از ناشادمانی را بر خود تحمیل کرده و آن را تبعیت از خداوند و شرط ورود به بهشت خوانده اند ، برخاسته از برداشت بسیار غلط از آیه تقطیع شده زیر می باشد :
ان الله لا يحب الفرحين – قصص 76
خدا شادمانان را دوست ندارد .
در حالی که اگر به کل آیه فوق و همچنین دو آیه بعد دقت شود ، مشخص می شود که ، فضای آیه ، در بیان گفتمانی است که بین قارون ، که سرمستانه و مفسدانه از ثروت خود می گوید و خوشحالی می کند و مردمانی که از رفتار پر از بخل و مستی از ثروت او به تنگ آمده ، شکل گرفته و به او گوشزد می کنند که ، ( از این وضعیت متکبرانه و بخل گونه خود ) خوشحال مباش که خدا اینگونه خوشحالان سرمست را دوست ندارد .
ان قارون كان من قوم موسي فبغي عليهم و آتيناه من الكنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولي القوة اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا يحب الفرحين – قصص 76
و در ادامه آیه ، همان مردمان ، مشفقانه به او نصیحت کرده که لازم نیست همه ثروت خود را انفاق و یا رها کنی ، بلکه به اندازه نیاز دنیوی خود بردار ، اما به یاد داشته باش که سرای جاوید اینجا نیست و بخاطر آرامش خود در آنجا ، از ثروت خود ، نیکوکارانه به مردم ببخش و الا رفتار فسادآلوده ات ، مورد تایید و پذیرش خداوند نخواهد بود و آن سرای جاوید را به جهنم خود بدل خواهی کرد .
و ابتغ فيما آتاك الله الدار الآخرة و لا تنس نصيبك من الدنيا و احسن كما احسن الله اليك و لا تبغ الفساد في الارض ان الله لا يحب المفسدين – قصص 77
بنابراین چه فرض را بر این بگذاریم که اطرافیان قارون ، بر اساس فهم خود از آموزه های موسی(ع) ، به قارون چنان گفته اند و چه اینگونه باشد که خداوند ، منظور خود را به زبان قصه و در گفتمان فوق الذکر بیان کرده باشد ، از صراحت آیه فهمیده می شود ، که خداوند در حال بیان معیاری برای ناشادمانی مردمان نبوده ، بلکه از خوشحالی و سرمستی انسانهایی که از هر راهی حتی نامطلوب ، ثروتهای فراوان جمع کرده ، و بخل صفتانه زندگی می کنند و بر نیازمندان انفاق نمی کنند ، اظهار ناشادی کرده و گفته که این گونه افراد ، محبت من را از دست خواهند داد .
محمد صالحي – 20/9/96