انتقادهای شهید مطهری در مورد استفاده از القاب پرطمطراق در نهاد روحانیت
- از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است)، همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار میکند… همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است 1
- در میان ما این خود نظامی است که ابلاغ حجت الاسلامی و صلاحیت پیشنمازی و صلاحیت منبر رفتن عبارت است از چند متر چلوار سفید، و البته هر اندازه ریش انبوه تر و درازتر و عصا مجلل تر و نعلین آراسته تر باشد و بالخصوص اگر مقرون بشود به تعارفات مخصوص از قبیل منصور باشید، مؤید باشید، محفوظ باشید، اعزکم الله و هر اندازه در آهنگ این کلمات تمرین بیشتری شده باشد، ابلاغ بالا بلندتری خواهیم داشت. اینها جانشین ابلاغ استادی و دانشیاری و پروفسوری و غیره در دنیای جدید است 2
- معلوم میشود در آن زمان هم عمامه کبیر برای تهویل [ترساندن] عوام بوده است. 3
- علامه مطهری ضمن انتقاد از بی توجهی روحانیت به قرآن و با اشاره به اینکه آنها از دو چیز وحشت دارند می نویسد: یکی عقل است و دیگری قرآن 4
- اصول تربیت روحانی بر شخص سازی و طبقه سازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی. روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام عمامه به سر و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد 5
- مطهری ضمن ابراز تاسف از تفاخر به گذشته، به بروز احساسات مذهبی در محرم و رمضان و غیره اشاره کرده و مینویسد: اوضاع محرم و ماه رمضان و مسافرتهای کربلا و مکه و مشهد و پولهای وجوهات و اوقاف، همه شاهد این مطلب است، ولی این سیل هم مثل رود کارون به دریا میریزد و یک وجب زمین را مشروب نمی سازد6
- وای به حال اجتماعی که … واعظ و هادیهای حقیقی ضعیف بشوند ولی انگلهایی از آخوندهای بیکاره و بی سواد، چاق و دارای بهترین زندگیها بشوند7
- وقتی که رابطه مسلمان با ملاها، رابطه دست بوسی و پابوسی و پول تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمی شود8
- دین از ما مشتی گره کرده در بعضی جاها (اشداء علی الکفار) میخواهد و در بعضی جاها دست دراز به ملاطفت و مهربانی میخواهد (رحماء بینهم…) ولی ما در عوض، دو دست دیگر به دو شکل دیگر دراز کرده ایم: یکی دستی که پشتش به سوی مردم و انگشتها پایین افتاده برای بوسیدن دراز کرده ایم، و دیگری دستی که پشتش به طرف زمین و کفش نیمه باز برای وجوهات گرفتن دراز کرده ایم. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟9
- تا کار به موضوع سهم امام و پیش نمازهای بیکار و تنبل کشید که هم خود عضو عاطل هستند و هم مانع و سد پیشرفتهای دینی هستند 10
- به قول بعضی از گیرندگان سهم امام، این که ما میگیریم، مالیات بر … است، نه مالیات بر دیانت و لهذا هر اندازه که ما بر تظاهر و… بیفزاییم از این مالیات بهتر و بیشتر وصول میکنیم 11
1-یادداشتهای استاد مطهری-جلد ۱۳ ص ۸۹
2-همان- ص ۲۱۶
3-همان- ص ۲۴۷
4-همان-ص ۲۵۲
5-همان-صص ۲۰۸-۲۰۶
6-همان- ص ۲۰۶
7-همان- ص ۱۷۳
8-همان- صص ۲۰۰-۱۹۹
9-همان-ص ۲۶۱
10-همان-ص ۵۰
11-همان- ص ۴۰۱.
@akbaralami
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com