پدرها و مادرها بگذارید فرزندانتان زندگی کردن را یاد بگیرند

 

استادی می گفت فرزندانتان را روستایی تربیت کنید تا یاد بگیرند در بزرگی چگونه زندگی کنند .

در تربیت روستایی همه تصمیمهایی که برای فرزند گرفته می شود گامی در افزایش مسیولیت پذیری اوست هر چند متضمن تحمل سختیهایی برای او باشد .

و این در حالیست که در شیوه تربیت شهری ، تنها چیزی که یافت نمی شود واگذاری مسیولیت به فرزندان است حتی مسیولیت کارهای شخصی اش مثل درس خواندن و احیانا مورد مواخذه معلم واقع نشدن و این رفتار گویی تداعی مثل معروف « دوستی خاله خرسه » است .

بگونه ایکه او را چنان بار می آورد که بقول دکتر سلیگمن در مقدمه کتاب خوشبینی آموخته شده ، فکر میکند در مرکز عالم قرار داشته و همه چیز و هر کس باید در راستای رسیدن او به اهدافش باشد و آنگاه که واقعیت را چنین نمی یابد ، روان او را زندانی دام افسردگی کرده و یا پرخاشگر می شود .

و در اینجاست که برای نجات فرزند از آسیب آن سنگ خاله خرسه باید فریاد برآورد :

پدرها و مادرهای مهربان :

بگذارید فرزندتان زمین بخورد و بلند شود ، تا یاد بگیرد اگر در راه زندگی ، زمین خورد تا بلند نشود نمی تواند ادامه دهد .

بگذارید فرزندتان شکست بخورد و دوباره شروع کند تا یاد بگیرد زندگی یک مسیر مستقیم یکطرفه در راستای مقصود ما نیست .

بگذارید فرزندتان در راه خرید نان سردش بشود ولی یاد بگیرد مسیولیت زندگی هزینه دارد .

بگذارید فرزندتان دستش را ببرد تا یاد بگیرد بی رنج گنج میسر نمی شود .

بگذارید فرزندتان با کودکان دیگر مشکل پیدا کند و خودش آنرا حل کند تا یاد بگیرد دیگران همچون ما فکر نمی کنند .

بگذارید فرزندتان بعضی چیزها را نداشته باشد تا یاد بگیرد زندگی تعهدی برای تامین آرزوهای ما ندارد .

بگذارید فرزندتان از دیگران عقب بیفتد تا یاد بگیرد قرار نیست همیشه جلوتر باشد و این اتفاق نشانه بدبختی نیست .

بگذارید فرزندتان گاهی به نتیجه دلخواه نرسد تا یاد بگیرد خوشبختی مساوی نتایج دلبخواهی ما نیست .

بگذارید فرزندتان گاهی تنها شود تا یاد بگیرد تنهایی چیز بدی نیست .

بگذارید فرزندتان گاهی مشکل پیدا کرده و خودش حل کند تا یاد بگیرد وجود مشکل دلیلی برای ناامیدی نیست .

بگذارید فرزندتان خنده و گریه هایش را داشته باشد تا یاد بگیرد بروز احساسات حق طبیعی اوست .

بگذارید فرزندتان چیزی را نداشته باشد هرچند گریه کند تا یاد بگیرد در زندگی اش عواطف را فدای مطامع نکند .

آری پدرها و مادرهای عزیز :

بگذارید فرزندانتان زندگی کنند تا زندگی کردن را بیاموزند .

چرا که هستی نه تعهد کپی برداری از زندگی کسی را به دیگری داده است ،

و نه فرصت برآوردن آرزوهای پدرها و مادرها را به فرزندان خواهد داد .

فرزندان فقط فرصت دارند تا زندگی منحصر بفرد خود را داشته باشند ، پس به آنها اجازه دهید که آنرا از همان کودکی انجام دهند .

سرشار از معصومیت و مهربانی ، بی هیچ معامله و یا رقابت با دیگری .

 

لاتزر وازره وزر اخری – نجم 38

دوش هیچ انسانی برای کشیدن بار سنگین زندگی دیگری طراحی نشده است .

 

و ان لیس للانسان الا ما سعی – نجم 39

و زندگی او تنها در تلاشی که برای بروز تواناییهای منحصر بفرد خود انجام می دهد ، معنا پیدا می کند .

 

محمد صالحی – 5/10/97



 نگاشته شده توسط محمد صالحی در یک شنبه 14 اردیبهشت 1399  ساعت 8:35 PM نظرات 0 | لينک مطلب


Powered By Rasekhoon.net